بخش اعصاب
اشاره
تقویت اعصاب در سالمندان و علما حائز اهمیت فوق العادهایی است. شاید بتوان گفت آنچه برای سنین بالا موجب تقویت اعصاب میشود نتیجهگیری از همه مواردی است که برای پیشگیری از مشکلات و بیماریهای سالمندان تاکنون گفتیم.
توجه فرمائید:
پاکسازی اعصاب از اخلاط غیر طبیعی چهارگانه و بیرون راندن مواد سرد و رسوبی در تغییر و تقویت اعصاب نقش اساسی دارد. اعصاب بویژه از هر خلط اضافی و غیر طبیعی زیان میبیند، پس در پاکسازی اعصاب دفع اضافات مهمتر از هر چیزی میباشد. پاکسازیها مشتمل بر پاکسازی دستگاه گوارش بوسیله منضج و مسهل و پاکسازی از طریق پوست بدن از جمله ورزش معتدل، حمام خشک یا حمام بخار (سونا)[43] و حمام تر و پس از آن عبور از آب یخ با تمام بدن یا بخشی از بدن و بعد ورزش و مالش و عطسهآورها و زالو درمانی و حجامت و فصد و غیرو!
بههرحال اگر توجه وافر داشته باشیم متوجه میشویم که سلامتی، طول عمر، نشاط و سرزندگی، همه و همه در پاکسازی کلی و پاکسازی عضوی است. اساسا میتوان گفت که سلامتی یعنی باز بودن مسامات برای دفع هر نوع سوء مزاج خلطی و سموم و راندن اضافات از بدن و نابود کردن میکروبها و ویروسها. هر مکتب طبی که فاقد این اصول باشد ناکارآمد و از همان اول شکست خورده میباشد. اگر همه روشهای پاکسازی کلی و عضوی بموقع انجام شود بخش اصلی آرامش و صلابت اعصاب بدست آمده است.
ص: 137
دارویهای تقویت اعصاب بخش کوچکتر حفظ و نگهداری اعصاب سالم و قوی به حساب میآید. غالب مردم داروهایی مانند: گل گاوزبان، سنبل الطیب و بهارنارنج را میشناسند، اما برای تقویت اعصاب باید از سیستمهای علمی طب سنتی بهره گرفت. از جمله داروهایی که برای اعصاب مفید میباشند؛ شربتهای تقویت اعصاب که از عصاره گیاهان دارویی بدست میآیند: شربت تخم خشخاش، شربت سوسن زرد، شربت اسطوخودوس و اسطوخودوس که با شربت عسل تناول گردد. دانه داخل ثمر صنوبر، مرزنجوش، پونه، بادرنجبویه، چای کوهی، انواع سنبلها، بسفاویج، بهارنارنج، افسنتین، گل گاوزبان، سنبل الطیب، لیموی عمانی، بابونه، کاکوتی، سوسنبر، نعناع و برگ تیول از جمله تقویتکنندههای اعصاب بشمار میآیند. مغز بریان شده خرگوش، جندبیدستر و امثال آن از فرآوردههای دارویی حیوانی است که از مقویات اعصاب بشمار میآیند.
خواب منظم و بموقع، تفریح و گردش در طبیعت برای اعصاب بهترین دارو بشمار میآید. بهترین آب برای تقویت اعصاب آب باران میباشد. باید شرکتهایی به ذخیره کردن آب باران در موسم بارانهای بهاری بپردازند و در طول سال برای سالمندان عرضه نمایند.
بوهای خوش (شموم) نیز برای پیشگیری و علاج بیماریهای اعصاب استفاده میشده است. فصلهای گستردهای در کتب طب سنتی ایرانی- اسلامی به بحث در مورد اثرات دارویی شموم اختصاص داده شده است. گل نرگس، انواع سنبلها و گیاهان خوشبو و مشک و عنبر و امثال آن از گلها و گیاهان خوشبویی هستند که از زمره مقویات اعصاب به حساب میآیند.
ص: 138
مواردی که برای اعصاب مضرّند
زیادهروی در جماع، عادت به مصرف آب یخ، مصرف افراطی شیرینی، ترشی، شور، شراب خواری، حجامت و خونگیری زیاد.
باید در نظر داشت که اعصاب همواره از سرد شدن و یخ زدن بیشتر ضعیف میشوند. به همین دلیل است که اکثر داروهای مقوی اعصاب داروهایی هستند که مزاج گرم دارند. از طرف دیگر خارج شدن مزاج بدن یا عضوی از اعضای بدن به نفع گرمای حار نیز اعصاب را تخریب میکند. مزاجی که مایل به گرمی است و در این گرمی حد اعتدال را پیش گیرد بهترین حالت برای عصب میباشد.
تأثیر فصول در مصرف غذاها
فصل بهار
در این فصل چون هوا معتدل است غذاها نیز سزاوار است معتدل باشند.
بهار بهترین و معتدلترین فصل سال است. خون که به اعتدال کشیده شود بهترین حالت را برای انسان به ارمغان میآورد. برای سنین بالا در صورتی که از اخلاط غیر طبیعی چیزی در بدن نمانده باشد بهترین است. فصل زمستان اخلاط اضافی و غیر طبیعی که از خط اعتدال بدورند در بدن جمع شده و بواسطه فشردگی که دارد در جاهای خالی رسوب میکند و گدارها را میبندد. چنانچه با ورود باد بهاری خون و لنف به هیجان بیاید کبد و آوندها و عروق تقسیمکننده مواد غذایی کبد آنچه در چنته دارند رو میکنند. اگر اخلاط صالح الکیموس و خون اصلاح شده در زمستان، عروق داخلی را احاطه کرده باشند این هیجان بهاری انسان را بوجد میآورد.
سرخوشی و سلامتی برقرار و بیماری و سوء مزاج دور میشود.
ص: 139
برای کهنسالان چنین حالتی میتواند تا سال بعد نوید زندگی خوب و سرشار از نشاط را بدهد. اما چنانچه اخلاط اضافی و غیر طبیعی که در اثر سرمای زمستان ساکن شده و رسوب کردهاند اکنون در اثر باد بهار به هیجان بیایند بیماریهای گوناگونی را ببار میآورند. اگر میزان اخلاط مضر و زیانبار از حد اعتدال خیلی دور باشند و بدن را از آلودگیها پر کرده باشند نوید مرگ را خواهند داد. به همین جهت است که در اواخر فصل زمستان که به تدریج سرما جای خود را به نسیم خنک بهاری میدهد لازم است پاکسازیها و خونگیری و حجامت و زالو درمانی و فصد آغاز گردد. در این صورت خون تصفیه شده و آلودگیها و اخلاط بیماریزا از بدن کنده خواهند شد و با تحکیم فصل بهار نشاط و سلامتی برای صاحب خود به ارمغان خواهند آورد. ما برای بزرگسالان در روزهای پایانی فصل زمستان و آغاز فصل بهار پس از پاکسازی بوسیله منضج و مسهل و رژیم غذایی 15 روزه که در سطور قبل توضیح دادیم خونگیری با زالو را توصیه میکنیم که روش انجام آن را در بخش خونگیری آوردیم.
بیماریهای مزمن در این فصل تشدید میشوند. سکتههای مغزی و قلبی و فالج و دردهای مفصلی و آرتروزها و نقرس و خارپاشنه و سیاتیک و دملهای بزرگ چرکین و جوشهای پوستی و غیرو روی آور میشوند. بیماریهای فکری مانند مالیخولیا و امثال آن در این فصل اگر پاکسازی نشده باشند بروز میکنند. فن پیشگیری از این بیماریها را گفتیم و تأکید میکنیم که بهترین راه را در طب اسلامی- ایرانی بجویید که همانا پاکسازی و زالو درمانی در سنین پیری است.
ص: 140
فصل زمستان
در زمستان میتوان از غذاهای غلیظ و قوی بیشتر استفاده نمود چرا که حرارت میل به باطن دارد بسبب آنکه ضدش که سرما باشد باعث گریز حرارت بدن به داخل میگردد.
بیماریهای سرد بلغمی و سوداوی که از تغلیظ بلغم و مواد دیگر رسوب کردهاند بسیار زیاد میشود. دوران سختی است برای سالمندان چرا که اخلاط بلغمی بدن را بشدت احاطه میکند و بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی و گلودردهای چرکین و سینوزیت و ذات الجنب و ذات الریه مطرح میشوند. اکثر ناراحتیها برای پیرسالان از تجمع شدید اخلاط بلغمی و محبوس شدن آنها بوجود میآیند. میانسالان و جوانان از سرمای زمستان آسیبی نمیبینند. روشهای پاکسازی بلغم در زمستان میتواند به تنظیم مزاجی پیران کمک کند. داروهای گرم و بلغمزدا میتواند بسیاری از این اخلاط بیماریزا را خارج نماید. خونگیری در این فصل نمیتواند کاری از پیش ببرد و در اکثر موارد به زیان خواهد بود مگر در مورد کسانی که حتی در سنین بسیار بالا گرمای صفراوی و خونی بدنشان را کاملا احاطه کرده و در اختیار گرفته باشد. این حالت (گرممزاجی) در مورد کسانی که موارد پاکسازی و راههای ایجاد طول عمر را طی کرده باشند مفید میباشد. در این صورت اکثر افراد با بدنی آماده و دور از اخلاط وارد فصل بهار میشوند و به سلامت این فصل پر نشاط را خواهند گذراند.
فصل تابستان
گرمای تابستان اخلاط را بخصوص اخلاط بلغمی را میگدازد. نیروی بدنی زود کاهش مییابد و ترشح زهره افزایش مییابد و چون در اثر گرما رقیق شده است بسوی پایین سرازیر میشود. در این فصل بدن پیران نیرو میگیرد و این بدان سبب
ص: 141
است که بلغم در اثر گرما کاهش مییابد. اسهال و لیز شدن رودهها رو به تزاید میگذارند. اگر گرما زیاده از حد باشد کیسه زهره بیشتر تخلیه میشود اما در پایان فصل تابستان مایه زهره غلیظ شده و مواد سوداوی در آن افزایش مییابد که میتواند منجر به تشکیل سنگ کیسه صفرا گردد.
مصرف میوهها به دلیل فراوانی، زیاد میشود که باید از میکروبهای ناشی از میوههای ناشسته اجتناب ورزید. بیماری ام. اس در این فصل و اکثرا در گرمترین روزهای تابستان تشدید شده و حمله خود را آغاز میکنند.
فصل پائیز
اشاره
غذاها در این فصل نیز مانند فصل بهار باید معتدل باشد اما مایل به رطوبت و لطافت و رقّت!
مبتلایان به بیماری عرق النساء (سیاتیک) چنانچه در فصل بهار درمان نشده باشند ماده بیماری در مهرههای کمر تثبیت میشود و در پائیز موجب تغییر حالت آنان میگردد. در این فصل انواع بیماریهای مربوط به مهرههای کمر و چهاربند و مفاصل وجع کرده و خود را بدتر نشان میدهند.
لزوم تغییر فصول
اگر فصلها تغییر نمییافتند و همواره طبیعت یکسان بود بشر و سایر موجودات از بیماریها هلاک میشد. هر فصل اگر چه بیماریهای خود را به همراه دارد اما بیماریهای دیگری را که در اثر عدم تغییر فصل ممکن بود بمانند از بین میبرد. این بیماریها ریشهدار و محکم میشدند اما تغییر فصول بنیادشان را میکند.
سرما اگر پایا شود بیماریهای صرع و لقوه و فالج و سکته و تشنج را بر میانگیزد. فصل گرم بیماریهای صفراوی، دیوانگی، تب و ورمهای شدید و استسقاء
ص: 142
گرم و یرقان و اسهال صفراوی و آبریزشهای چشم را ببار میآورد. این هم حکمت پروردگار است و رحمی بر بندگان.
کمخوابی در علما و دانشمندان
این بحث از آن جهت حائز اهمیت است که در هر صورت اختلال در خواب و بیداری برای اهل علم زیانبار است و موجب بروز آسیبهای ذهنی در مقیاس کم یا زیاد میشود. عدم درمان و پیشگیری از اختلالات خواب زمینهساز بیماری نسیان و رعونت (حماقت) و فساد در فکر و بتدریج تصمیمات غلط و سخنانی که نباید گفته شود و میشود و سخنانی که باید گفته شود و نمیشود. گسستن ارتباطات منطقی میان حرفهای بیمار و در ابعاد بالاتر موجب هذیانگویی و مالیخولیا و مانیا و غیرو میشود که از بیماریهای سخت فکر به حساب میآیند.
بیخوابی در سنین مختلف علتهای گوناگون دارد. در مبحث علما و دانشمندان سالمند بیشترین سبب بیخوابی از بورکی شدن و شور شدن اخلاط بویژه در مغز است؛ خشکی جوهر مغز بیشترین سبب کمخوابی است. علامت این خشکی از خشکی دهان و زبان و خشکی چشم، بینی خشک و سرفه خشک میباشد.
یکی از سببهای بیخوابی داروهای شیمیایی است که اکثرا دارای مزاج خشکاند. علم جدید با داروهای زیانآورش مزاج آنان را به خشکی میکشاند و در نتیجه خشکی مزاج خشکی مغز پدید میآید. جوهر مغز در اثر تفکرات زیاد در این افراد بیشتر از سایر مردم میل به خشکی پیدا میکند. اگر این فکرها در علما توأم با حرص و ناراحتی و غصه باشد، خشکی بیشتری را بر مزاج مغز و خون موجود در مغز ببار میآورد و بیخوابی را دوچندان میکند.
ص: 143
خوابیدن در آفتاب و مهتاب برای سنین بالا زیان بخشتر از سنین پایین است.
اگر بیخوابی موجب از دست دادن نیروی شخص بطور محسوس گردد آخرین راه حل استفاده از مواد مخدر است.
بههرحال هر نوع خشکی در سنین بالا ممکن است منجر به بیماریهای مختلف از جمله بیخوابی گردد؛ علاجش روی آوردن به غذاهای مرطوب و رفتن در طبیعت و انتخاب ورزشهای مرطوب مانند قایق سواری و ماهیگیری و کوهنوردی در مناطق مرطوب و سرسبز است. آنگاه پس از مرطوب کردن مزاج خون باید با خونگیری بوسیله زالو آلودگیها را از سر خارج کنند. داروهای عطسهآور اگرچه رطوبتها را خارج میکند اما برای تعدیل مزاج خشک افراطی در مغز در کنار مصرف داروها و غذاهای نرمی و رطوبتبخش باعث جذب بیشتر رطوبت و خون صالح میشود. هر علتی که موجب خشکی مزاج در مغز باشد بررسی و رفع میشود.
بعنوان مثال درد شدید، تب شدید و غصه شدید ممکن است علت بیخوابی باشد.
مالیدن روغنهای مرطوبکننده مانند: روغن زعفران و روغن بابونه چشم گاوی بر سر راه دیگر علاج خشکی مغز است. ریختن شیر تازه بر سر و در بینی و چکاندن روغن بنفشه و روغن نیلوفر و روغن کدو در گوش و بینی و مالیدن آنها بر سر به رفع بیخوابی کمک شایان میکند.
اگر علت بیخوابی از بخارهای معده که بالارو شدهاند باشد باید سوء مزاج را شناخت و به رفع آن با داروهای منضج و مسهل پرداخت و یا اگر هریک از اعضای بدن مانند کبد، ریه و پردههای ریه و قلب و غیرو باشد باید به رفع آن پرداخت.
ص: 144
پرخوابی در علما و دانشمندان
پرخوابی اکثر از استیلای رطوبت و سردی بیش از اندازه بر مغز روی میدهد.
این خواب سنگین را سبات میگویند. رطوبت بیش از حد راه را بر ارواح نفسانی میبندد و موجب خوابهای بسیار سنگین میشود. پرخوابی زیاد به هر دلیلی که باشد بر کارهای ذهنی دانشمندان تأثیر سوء میگذارد. ممکن است غلبه خون موجب پر خوابی شود که علامتش باد کردگی رگهای گردن است. درمان آن برعکس حالت کمخوابی است. داروهای تصفیه خون مانند انار و آب انار و رب انار است و میوههایی که ترش بوده و حالت قبض داشته باشند. مانند: زرشک، آلوچه ترش درختی، ریواس و امثال آن. البته مراجعه به پزشک طب ایرانی فوائد زیادی را در بر خواهد داشت. زالو درمانی در اینگونه بیماریها با کمک داروی عطوس (عطسهآور) و خوردن مسهل تأثیری شگرف خواهد داشت.
در خانمهای دانشمند ممکن است از اثر خفقان زهدان پرخوابی روی دهد.
با شناخت نوع ناراحتی زهدان میتوان این علت را برطرف نمود.
یکی از زیانبارترین داروها، داروهای بیهوشی است که برای عمل جراحی صورت میپذیرد. در سنین بالا حرکت ارواح نفسانی را کند میکند و املاح را مینشاند و خواب سنگین ببار میآورد و زمینهساز بیماری نسیان و فالج و سکته میشود.
برخی از علمای قدیم معتقد بودند هرکس به بیخوابی شدید مبتلا گردد و سرفه شدید و مداوم نیز ایجاد شده باشد بزودی میمیرد.
ص: 145
خواب در بیداری
حالتی است که شخص در بیداری چرت میزند اما به رختخواب که میرود با آنکه خیلی خسته است نمیتواند بخوابد. این افراد خواب راحتی ندارند و همواره در رختخواب به مسائلی فکر میکنند که صدها بار به آن فکر کردهاند. خون آنها حاوی صفرای بسیار زیاد و اغلب با برتری مزاج خشک یا به نفع خشکی است. سودای خشک یا به نفع سودای خشک نیز در برخی از این افراد بر خونشان غلبه دارد.
سودایی که غالبا در بدن این افراد حالتهای حساسیتی ببار میآورد.
مانند آبریزشهای فصلی و خشکی مفاصل و ناراحتیهای پوستی مانند اگزما و غیرو! درمان این افراد پاکسازی و تعدیل مزاج آنان با جمیع روشهایی که تاکنون از مسهل و منضج و حجامت و زالو درمانی و آبزنهای حمام و غیرو است که در سطور قبلی توضیح داده شد.
در بیان آنچه متعلق به نجوم است
بسوی عمر بیش از یکصد سال
بدون توجه به تأثیر کواکب بر طول عمر و سلامتی انسان با روشهای مندرج در این کتاب به عمر بیشتر از یکصد سال میتوانیم دست یابیم.
با استفاده از تأثیر کواکب نزدیک به کره زمین تحقیقات خود را در جهت دستیابی به عمری بیش از یکصد و پنجاه سال آغاز میکنیم. پس از آن حرکت افلاک و کهکشانهای نزدیک و دور زیر نظر محققان قرار خواهد گرفت. با این تفکر که بدن انسان برای عمرهای یک تا چند هزار سال ساخته شده است پس امیدوار به فضل الهی برای کسب دانش طب اسلامی- ایرانی و گسترش و تکامل آن گام بر میداریم.
ص: 146
تا اینجا بدون توجه به تأثیر کواکب و کهکشانها سخن گفتیم. حتی از تأثیر نزدیکترین ستارهها و سیارهها حرفی نزدیم. خورشید عالمتاب را هم که بوضوح در تمام شئونات زندگی مادی کره زمین اعم از جماد و نبات و آب و هوا تأثیر دارد به خاطر نیاوردیم؛ اما علمای رفیع الشأن ما بدانند که نزدیکترین ستارهها و سیارهها که در برجهای فلکی در حرکتند بر زندگی ما و حیوانات و اشجار و گیاهان و اقیانوسها و زنجیره غذایی مورد نیاز ما نقشی حیاتی دارند. دانشمندان و محققان 44] با روشهای فوق در صورت تدارک امکانات میتوانند به عمر یکصد تا یکصد و پنجاه سال دست یابند. حال چنانچه این طرح در قیاس با دانش نجومی تابع کنش و واکنشهای کواکب سبعه قرار گیرد قدم در راه کسب عمر بالاتر از 150 سال خواهند گذارد.
توجه اکید دانشمندان را بر این نکته جلب میکنم که منظور ما از دست یافتن بر عمر زیاد و تکیه بر دنیا طلبی نیست. آنچه مورد نظر است دیدگاه الهی دین مبین اسلام میباشد که دنیا را برای عبادت خداوند از دست ندهیم و عمر را برای بیشتر عبادت کردن و نزدیک شدن به معبود مقدس بشماریم. ما از علمای فرهیخته شفاها و کتبا استفتاء کردهایم که اگر تلاش کنیم که عمرها طولانیتر شود و بویژه منظورمان اشخاص نخبه و دانشمندان باشد که برای جامعه مفیدتر هستند، آیا این بسوی دنیا طلبی رفتن است و دور شدن از دین و آخرت و تقوی؟ پاسخ چنین بوده است 45]:
ص: 147
«دنیا پرستی نیست بلکه عمل بدان چه میدانید نزدیک به وجوب است.»
پس با قبول و تأیید این حرکت برای کسب بیشتر رضای خدا و عبودیت، با توجه به امور متعلق به نجوم بسوی عمر بیش از یکصد و پنجاه سال ان شاء اللّه خواهیم رفت.
پذیرفتن این امر دور از ذهن نیست که عناصر عالم مادی و محسوس دائما بر یکدیگر اثر میگذارند و متکون و مترکب و متولد میشوند. در بیان کلی مولّدات ثلاثه که عبارت از جماد و نبات و حیوانات هستند که تحت قوانین ارکان اربعه آتش و هوا و آب و خاک و کنش و واکنشهایی که بیدرنگ و آن به آن تغییرات جدیدی پیدا میکنند به امر پروردگار هدفمند بسوی تکامل به پیش میروند. اگر به زنجیره غذایی در کره زمین بنگریم درمییابیم که این مولدات ثلاثه همواره در حال تکوین و ترکیب و تکامل و تغییر میباشند. وجوه مشترک عناصر را به هم نزدیک و وجوه افتراقی با توجه به قانون ضدین اجسام را درهم کرده و عناصر جدید از تبدیل و تبادلات عناصر قدیم بوجود میآیند. خلقی جدید و تکوین و تکاملی جدید و هدفمند و روبر شد که به امر پروردگار زندگی و حیات را در کره زمین تا زمانی معلوم در علم خداوندی پایدار میسازد.
عناصر ثلاثه تحت قوانین عناصر اربعه تحت تأثیر کواکب سبعه قرار میگیرند.
کواکب سبعه عبارتند از: سیاره زحل، مشتری، مریخ، شمس، زهره، عطارد و قمر.[46]
مجموعه پیک شفا ؛ ج14 ؛ ص147
ن کواکب سبعه با اعانت ثوابت و تأثیر هریک بر یکدیگر و نظارت بر تحرکات
ص: 148
آنان که به فرماندهی افلاک دوّار بر امور کره زمین و بدن انسان و زندگی مادی وی به امر پروردگار در جنب و جوش و حرکت هستند اثر میگذارند. ما در این بحث به اثرات کواکب سبعه بر زندگی و بیماری و خوشی و اعمال حیاتی انسان که مربوط به علم طب است توجه داریم و آنچه خارج از این مقوله است را به دانشمندان علوم طبیعی و فیلسوفان و عرفا وامیگذاریم.
* آنچه را که در سردی و گرمی مزاجها مؤثر است طبیعت فاعله گویند.
* آنچه را که در یبوست و رطوبت مزاجها مؤثر است طبیعت منفعله گویند.
بهعنوان مثال خورشید دارای دو طبیعت فاعله و منفعله میباشد.
در لسان شرع به دلیل کنش و واکنشهای کواکب مذکور هر کوکبی از کواکب سبعه به یکی از ملائکه عظام مسمی و منسوب شدهاند.
روحانیت زحل به عزرائیل ملک الموت و قابض ارواح، روحانیت مشتری به میکائیل مالک ارزاق، روحانیت مریخ به اسرافیل نافخ صور، روحانیت شمس به جبرئیل حامل وحی سپرده شده است. زندگی و حیات و رزق و روزی و زراعتها همه از طریق این ملائک عظام و به امر پروردگار صورت گرفته و تأمین میشود. امور کره زمین چه در قعر زمین و یا در سطح یا در آسمان باشد توسط این ملائکه مقرب خداوند بصورت کاملا علمی و مسلط و بدون کمترین لغزش صورت میپذیرد. زاد و ولد حیوانات، حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل و باران و برف و توسعه جنگلها و رودخانهها و هر امری در کره زمین اموری است که در عالم بالا تنظیم میشود. این آیه کریمه قرآن که رزق انسانها را در آسمانها میداند شاید گوشهای از معنا و
ص: 149
تفسیر آن اشاره به همین اثرات کواکب باشد که توسط ملائکه عظام کنترل میگردد[47].
پس آنچه در علم پزشکی باید در نظر گرفته شود تأثیر امور متعلق به نجوم در سلامتی و بیماری و طول عمر میباشد که منظور و هدف ما از طرح این بحث (طول عمر علما و دانشمندان) میباشد.
ما برآنیم تا اثرات آسمانی را بر سلامتی و نشاط و طول عمر مردم بشناسیم و به این ترتیب قدم در راه تحقیق برای عمری توأم با سلامت برای دانشمندان خودمان باشیم. این کتاب را تا اینجا به پایان میبریم و از خداوند بزرگ مسئلت داریم ما را در تهیه کتاب دوم با استفاده از امور مربوط به کواکب در ایجاد طول عمر یاری دهد، کتابی که در حال تحقیق و تدوین است. بعون اللّه تعالی
قوانین حاکم بر مواد غذایی
بحث مورد نظر از سویی به تأثیر کیهان بر زمین ما باز میگردد. یک مجموعه کلی که بر جزئی از خودش اثر میگذارد. شناخت کیهان از نقطهنظر ارتباط با کره خاکی بحثی گسترده و جذاب میتواند باشد؛ در این کتاب تنها اشاره شد و به گذاری دیگر موکول گردید. بر آن قیاس اشارهای به زمان مصرف میوهها میکنیم. هر میوه و هر گیاه و هر بوتهای بصورت قانونمند بر مجموعه کیهان اثر میگذارد و متقابلا پژواکی را دریافت مینماید که ما بدنبال آن هستیم تا در مبحث بهداشت و درمان از آن سود بریم. زمان برداشت محصول روش نگهداری و زمان و منطقه برداشت و هنگام مصرف و چگونگی نگهداری آن با توجه به تأثیر کواکب مورد توجه میباشد. علم
ص: 150
در این زمینه کمتر تحقیق کرده و اعتراف میکنیم که ما سالهاست در این زمینه به تفکر پرداختهایم اما هنوز اندر خم یک کوچهایم. در این کتاب برای تشدید اثرات تغذیهای میوهها و سبزیها و نتیجهگیری از آن برای ایجاد طول عمر و سلامتی و به عقب انداختن ناتندرستی بهره میگیریم و بس!
تعریف میوه حاکم
اشاره
میوه حاکم به میوههایی گفته میشود که مصرف مداوم و پرحجم آن میسّر باشد. به عبارت دیگر تأثیر مزاجی آن در اطراف و نزدیک به نقطه اعتدال باشد. به عنوان مثال خوردن میوهای مانند خرما به میزان زیاد برای اکثریت قریب به اتفاق مردم امکانپذیر نمیباشد، به دلیل آنکه مزاج گرم در اثر مصرف زیاد به مزاج گرم حار تبدیل شده و مصرفکننده دچار عوارض گرمی حار در اندامهای مختلف میشود و این خود ایجاد نوعی سوء مزاج و بسترسازی برای ایجاد بیماری است. اما میوههایی مانند انگور، انار و انواع آلوها در حجم بسیار زیاد قابل مصرف بوده و اندک سوء مزاجی که ممکن است بوجود آورد قابل کنترل و هدایت است.