گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
ولايت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم


پيامبر اكرم ما و هر پيامبرى گر چه به دليل دين شناسيش از راه وحى و مرتبه والا و بى نظيرى كه در اين زمينه به اراده و مشيت الهى پيدا مى كند و به دليل (خلق عظيم )اش به مردم مؤ من پرهيزگار مجاهد در ولايت همگانى مشاركت دارد از ارجحيت و برتريى ذاتى برخوردار است و آن عصمت خدادادى است و برخوردارى از آنچه به اذن خدا از ولايت تكوينى دارد.
ولايت تكوينى خدا مطلق و گسترده و دائمى است چنانكه خود آن را چنين توصيف مى فرمايد: انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون .(162) اما همين ولايت در موارد نادرى در تاريخ بشر به پيامبران آن هم در چند لحظه اعطا مى شود. خود درباره يكى از آن موارد مى فرمايد: فسخرنا له الريح تجرى باءمره ما باد را تحت امر سليمان نبى قرار داديم تا هر جا دستورش دهد روان شود.(163) و عيسى عليه السلام از آنچه خدا به او عطا فرموده چنين حكايت مى كند براى مردم : (من براى شما از گل شكل مرغى مى سازم و در آن مى دمم تا به اذن خدا مرغى شود و كور مادرزاد و آدم برص دار را به اذن خدا شفا مى دهم و مردگان را به اذن خدا زنده مى كنم .)(164)
در عين حال ، خداى قادر متعال به هيچ پيامبرى نه اذن مى دهد و نه روا مى شمارد كه در قانونگذارى با او شركت نمايند: ما كان لبشر اءن يؤ تيه الله الكتاب و الحكم و النبوة ثم يقول للناس كونوا عبادا لى من دون الله و لكن كونوا ربانيين بما كنتم تعلمون الكتاب و بما كنتم تدرسون ...(165) جايز و معقول و ممكن نيست كه آدمى كه خدا به او وحى كرده و حكمت و نبوت عطا كرده به مردم بگويد: بياييد بجاى اين كه بنده خدا باشيد مرا بندگى كنيد.
واقعيت اين است كه او مى گويد: شمايى كه كتاب وحى شده الهى را به ديگران تعليم مى دهيد و از روى كتاب هم تدريس مى كنيد متصف به صفات الهى بشويد و خدايى عمل كنيد. و (آن بشر) نه به شما امر مى كند كه فرشتگان و پيامبران را ارباب بگيريد. آيا امكان دارد كه به شما پس از اين كه تسليم خدا و تعاليمش شده و آنها را در وجودتان بكار بسته ايد دستور بدهيد كه كافر شود؟!
ولايت پيامبر - صلى الله عليه و آله و سلم - بر مردم فقط در امتداد تشريع و هدايت يا ولايت خدا قرار مى گيرد. خود مى فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اءولى الاءمر منكم ... هان اى كسانى كه ايمان آوردند، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اختياردارانى را كه از خودتان هستند اطاعت كنيد.(166) (آنچه را پيامبر آورده است بگيريد و آنچه را از آن نهى كرده است ترك كنيد) (167) قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونى ... بگو: اگر خدا را دوست مى داريد مرا پيروى كنيد. (168) اين پيروى و اطاعت كردن به خير و صلاح مردم است و موجب آزادى - عزت و رشد معنوى آنان مى شود: لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة ... پيامبر خدا براى شما نيكو مقتدايى است
با توجه به اين حقايق ، سلسله مراتب ولايت را كه نظام سياسى توحيدى - وحيانى از آن تشكيل مى شود چنين بيان مى دارد: انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤ تون الزكاة و هم راكعون .(170)
در تقدم ولايت پيامبر بر ولايت همگانى مردم ايمان آورده اى كه نمازگزار و زكات پرداز و صدقه دهنده حتى در حال ركوع اند و ياد خدا در حافظه شان با ياد بينوايان و محرومان و مستضعفان قرين است چنين مى فرمايد: النبى اولى بالمؤ منين من انفسهم پيامبر نسبت به مؤ منان اختياردارتر از خودشان است .(171) فليحذر الذين يخالفون عن اءمره اءن تصيبهم فتنة اءو يصيبهم عذاب اليم كسانى كه از فرمان پيامبر سر مى پيچند بايد بترسند از اين كه شرايط لغزنده و گمراهى آورى در جامعه پيش ‍ آيد و به آنان آسيب بزند يا عذابى دردناك (پس از مرگ ترجيحا) گريبانگيرشان شود