گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
ولايت امامان معصوم عليهم السلام


در ذيعقده سال نهم هجرى ، چند روز پس از نزول آيه 71 توبه ، اين آيات دائر بر ضرورت سازماندهى ولايت همگانى و آموزش لازم براى آن فرود مى آيد: (اهالى مدينه و بيابانگردانى را كه پيرامون ايشانند نسزد كه پاى از همراهى نظامى با پيامبر به دامن كشند و نه اين كه بجاى جان وى به جان خويش پردازند... و مؤ منان را نسزد و نشايد كه دسته جمعى بسيج شوند اما چرا نبايد از هر فرقه اى از آنان دسته اى بسيج شوند تا دينشناس شوند (ليتفقوا فى الدين ) و تا قوم خود را وقتى كه نزد آنان باز گشتند بيم دهند مگر آنان بر حذر شوند؟)(213)
مراد از دينشناسى در اين آيه فراگيرى قرآن از پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - است و يادگيرى حديث به منظور بى نيازى خود و آموزش آن به مردم منطقه خويش . مؤ لف الميزان مى فرمايد: (مقصود از تفقه در دين ، فهميدن همه معارف دينى از اصول و فروغ آن است نه فقط احكام عملى كه امروز در زبان علماى دين كلمه فقه براى آن اصطلاح شده است . چه ، معلوم است كه (برحذر شدن ) با بيان فقه مصطلح امروزى يعنى با گفتن مسائل عملى صورت نمى بندد بلكه احتياج به بيان و آموزش اصول عقايد (جهان - انسان شناسى وحيانى و توحيدى ) دارد.)(214) بايد بيافزايم كه علاوه بر اصول عقايد يا جهان انسان شناسى احتياج به طرح سازماندهى اجتماعى وحيانى و چگونگى اعمال ولايت همگانى در راستاى ولايت نبوى و ولايت الهى دارد و آموزش سنت پيامبر اكرم در اين زمينه كه شاهدان - يا شاگردانش - بايد به اطلاع مردم منطقه خود برسانند و گزارش امور سياسى و نظامى و امنيتى كشور را به مردم بدهند.
از اين آيات كريمه و از آيات بسيار ديگر مى فهميم كه در كنار ولايت همگانى بلكه فرق آن ، ولايت پيامبر و ولايت خداى متعال قرار دارد. پس سلسله مراتبى از ولايت ، نظام توحيدى - وحيانى ما را تشكيل مى دهد. آيه 55 مائده - آخرين سوره نازل شده كه پس از سوره توبه نازل مى شود - آن سلسله متدج ولايت را به نحو اتم بيان مى فرمايد: انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤ تون الزكاة و هم راكعون . و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا الذين فان حزب الله هم الغالبون ... يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس لايهدى القوم الكافرين .(215)
آيه نخستين ولايت بر مردم و بشريت را منحصر در ولايت خدا، ولايت پيامبرش و ولايت همگانى مردم مؤ من اقامه كننده نماز پرداخت كننده زكاتى مى كند كه مصداق بارزشان و سرآمدشان على بن ابيطالب است . آيه ، تكرار حقيقتى كه در ماههاى اول بعثت با نزول سوره (عصر)آموزش داده شده و بارها گوشزد و بسط داده و تكميل گشته نيست در سال نهم هجرى سخن گفتن از (ولايت همگانى ) كه بيست و دو سال اجرا و عملى شده است و همه با آن نهايت آشنايى و انس را دارند شايسته خداى حكيم نيست . اين آيه و آيه 67 كه در پى آن مى آيد تكمله اى براى ولايت در بردارد و مى خواهد بفرمايد همانطور كه اينك ميان ولايت تشريعى و هدايتگرى خداوند متعال و ولايت همگانى مردم مؤ من و صالح حلقه ولايت نبوى برقرار و جارى است با رحلت پيامبر و قطع جريان وحى ، ولايت سرآمدان دينشناسى و ايمان و تقوى كه مقربان خدايند جايگزين ولايت پيامبر خاتم مى گردد و هيچ خللى در لطف الهى نسبت به خلق روى نخواهى داد. امامت دوازده معصومى كه على بن ابيطالب - ركوع كننده اى كه براى تزكيه يا رشد معنوى و سير تقرب صدقه مى دهد و انفاق مى كند - و دو فرزندش در راءس آنان قرار دارند و هم اكنون در ميان شما مردم بسر مى برند و همواره با (قرآن ) مى مانند تا در (كوثر) به پيامبر خاتم بپيوندند جاى (نبوت ) و ولايت نبوى را پر مى كند. ولايت همگانى پس از پيامبر خاتم نيز بايد تحت ولايت على بن ابيطالب و ديگر معصومان عليهم السلام صورت بگيرد. و پس از يازده معصوم ، باز سرآمدان در دينشناسى و صلاحيت هاى اعتقادى و رشد معنوى و تقرب به خدا همين منزلت اجتماعى - سياسى را دارند؛ و اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا لهواه مطيعا لامر مولاه ...
آيه بعدى (حزب الله ) گروه اجتماعى - سياسى مؤ منان حقيقى - اولئك مؤ منون حقا - را مردان و زنان مى داند كه ولايت خدا و رسولش و كسانى را كه ايمان آوردند مى پذيرند آن هم با نهايت عشق ورزى : و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا. مردم مؤ من لحظه و روز نزول اين آيات از دير باز ولايت همگانى مردم مؤ من را پذيرفته و آن را بكار بسته و در وجود خويش و در متن جامعه و دو محيط اجتماعى و بين المللى محقق ساخته بودند و نيازى به اين نداشتند كه خدا بار ديگر آن را به ايشان گوشزد فرمايد. خدا مطلب تازه و فوق العاده مهم را گوشزد مى فرمايد و آن پذيرفتن عشق ورزانه و محبت آميز ولايت (الذين آمنوا)اى است كه يقيمون الصلوة و يؤ تون الزكاة و هم راكعون . همان كه مردم نمازگزار با چشمان خود ديدند كه در حال ركوع انگشتر نقره اش را به گدايى مى بخشد. از آنجمله ابوذر غفارى است كه در انجمن هاى بسيار نقل مى كند و حسان بن ثابت انصارى ابياتى را مى سرايد كه نسل به نسل نقل مى شود.
ابن اسحاق - متوفاى حدود 152 - مى نويسد كه پيامبر اكرم سالها پيش از بعثتش در قحطى هولناكى كه روى مى دهد براى كاستن از تكليف عمويش ابوطالب ، على بن ابيطالب را به خانه خود مى برد.(216) عفيف كه از شاهدان سال اول بعثت است در حالى كه به مكه آمده و ميهمان عباس بن عبدالمطلب شده و با او به مسجدالحرام در آمده است مى بيند پيامبر براى اقامه نماز به كنار كعبه مى آيد و على كه نوجوانى است به كنارش مى ايستد و سپس خديجه پشت سرش . و عباس برايش توضيح مى دهد كه در سراسر زمين كسى جز اين سه تن بر اين دين و شيوه عبادت نيست .(217)
خودش مى فرمايد: (مى دانيد كه من نزد رسولخدا - صلى الله عليه و آله و سلم - چه جايگاهى داشتم هم از نظر قوم و خويشى نزديك و هم از لحاظ منزلت دين و معنوى ويژه . بچه بودم كه مرا روى زانويش مى نشاند و به سينه خودش مى چسباند و در كنار خودش مى خواباند. عطر دلاويزش را مى بوييدم و لقمه از دستش ستانده مى خوردم . يك دروغ از من نشيند و نه لغزشى در كردار از من ديد. خدا از همان روزها كه او - صلى الله عليه و آله و سلم - شيرخواره بود بزرگترين فرشته اش را بر او گماشت تا شبانه روز او را در طريق مكارم و محاسن اخلاقى به رفتار آرد. و من از پى او گام بر جاى گامش مى نهادم و در رفتار بودم چونان جوجه طاووس در پى مادرش . هر روز چيزى از اخلاقش به من ارائه مى نمود و مى آموخت و دستور مى داد تا از آن سرمشق بگيرم و بكارش بندم . آن زمان هيچ خانه مسلمانى غير خانواده پيامبر نبود كه هم او - صلى الله عليه و آله و سلم - و خديجه و مرا كه سومى باشم در بر مى گرفت . نور وحى رسالت را مى ديدم و عطر دل انگيز نبوت را مى بوييدم .
روزى كه اولين مجموعه آيات از راه وحى بر او نازل مى گشت ناله شيطان را شنيدم و از پيامبر پرسيدم : اين ناله چيست ؟ فرمود: اين ، شيطان است كه نوميد از آن گشته كه زين پس مردم بندگيش كنند و ناله سر داده . تو آنچه را من مى شنوم مى شنوى و آنچه را من ادارك مى كنم ادارك مى كنى با اين تفاوت كه تو پيامبر نيستى ولى ياور پيامبرى و تو البته بر خير و صلاحى ...(218)
پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - با عبارات مشابه بر ولايى مقام وى در دينشناسى گواهى مى دهد: اءنا مدينة العلم و على بابها، و لا تؤ تى البيوت الا من ابوابها.(219) يا اءنا مدينة الفقه و على بابها.(220)
پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - در اجراى امر خداى متعال كه يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ... كه در حجة الوداع در كنار غدير خم دريافت مى كند طى نطق مشروحى اين پيام را كه ان الله مولاى و اءنا مولى المؤ منين و اءنا اولى بهم من انفسهم فمن كنت مولاه فعلى مولاه سه بار تكرار مى فرمايد يا به روايت احمد بن حنبل چهار بار. آنگاه مى افزايد: اللهم والى من والاه و عاد من عاداه و اءحب من احبه و البغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله واءدر الحق معه حيث دار. اءلا فليبلغ الشاهد الغايب . در اين هنگام و پيش از آن كه جمعيت از هم بپراكنند بر او وحى مى آيد كه اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا.(221)
سنت سياسى و عبادى ائمه طاهرين عليهم السلام كتاب مستقلى را مى طلبد. كتاب (انقلاب تكاملى اسلام ) بخش مهمى از سنت سياسى مولاى متقيان و حسنين عليهم السلام را در بر دارد