گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
جهان طبيعى


جهان طبيعى ، خلق شده است . به اين معنى كه زمانى چنين هستى اى نبوده و بعد هستى ويژه اش يافت شده است ، درست مثل تولد يك حيوان يا انسان ، اين پيدايى ، نه از عدم بلكه از نداشتن هستى متزمن - متمكن يا بگونه يك رخداد يا يك چيز است . چنانكه امروز و فردا هر چه پديد آيد از عدم نيست از جهان برينى است كه سرچشمه هاى آن را در بر دارد: (هيچ چيزى نيست مگر خزائن - يا سرچشمه هاى آن نزد ماست و ما آن را نازل نمى كنيم مگر با تقديرى معلوم ).
اشاره به همين معناست آنجا كه از جهان برين سرچشمه اشياء و رخدادهاى جهان طبيعى . بالفظ (سماء) - آسمان - در برابر جهان طبيعى با آسمانها و زمينش ياد مى شود و از جهان طبيعى در برابرش با لفظ (الارض ). در حالى كه چون مى خواهد از آسمانهاى جهان طبيعى ياد فرمايد از كره زمين و حتى بدن ما انسانها با كلمه (الارض ) تعبير مى فرمايد. باز به همين دليل است كه آفرينش جهان طبيعى تدريجى و زمانى است و هستى آن هم مدت دار است . آغازى دارد و انجامى كه قيامت باشد. بدن ما هم كه جزئى از همين عالم است آغاز يا تولدى دارد و انجام يا مرگى .
آسمانهاى جهان طبيعى از چيزى طبيعى ساخته شده اند كه خود آن نازل شده هستى ويژه اى از جهان برين است . به ديگر بيان ، هستى ويژه اى از جهان برين تجلى يافته است و امتداد وجودى پيدا كرده - بى آنكه مانند امتداد در عالم طبيعى جايش را خالى كند و از نقطه اى به نقطه ديگر حركت نمايد - تا هستى طبيعى آن و همانچه براى ما مشهود و محسوس و قابل اندازه گيرى است پيدا - و نه هست از عدم - گشته و عالمى طبيعى براى ما (ظهور) كرده است نه وجود يافتن پس از عدم .
(بگو: آيا با وجود همه اينها شما باز هم به آن كه زمين را در دو دوران خلق كرد كافر مى شويد و براى او، آن عظيمى كه پروردگار عالمهاى آفريدگان است ، همتايان و جايگزينانى قائل مى شويد؟! و در زمين اما بر روى آن ، كوهستانها قرار داد و در آن بركت ها نهاد و در آن مايه هاى معيشت ويژه اش ‍ را تعبيه كرد در چهار دوران ، تعبيه اى كه تمامى نيازمندان (از گياه و جانور و انسان ) بتوانند يكسان به آن دسترسى داشته باشند. بعلاوه اراده اش به آسمان تعلق گرفت در حالى كه آن بخارى گداخته بود. به آن (بخار گداخته ) و به زمين فرمود: خواسته يا ناخواسته بشويد. (به زبان شدن و ايجاد) گفتند: خواستار؛ شديم . آنگاه در دو دوران آنها را هفت - يا چندين - آسمان گردانيد گرداندنى به قضا، و در هر آسمانى (امر) (شايد قضا، قانون ، سنتها و نظام ) آن را به گونه پنهان (پنهان از فهم بشر: وحى ) ايجاد كرد).(200)
در سوره مباركه نازعات از آغاز جهان طبيعى و از انجام آن ياد مى كند با قيد چندين سوگند به لايه هاى ذيشعور جهان برين كه در پيدايى جهان طبيعى و آغازش و نيز در فرجامش ايفاى نقش مى كنند: (به نام خداوند بخشنده مهربان . سوگند به بركنندگان (جانها) بشدت (201)، به تكاپو كنندگان پرتلاش ، به شناگران تيزرو، و به پيشى گيرندگان بشتاب ، و به تدبير كنندگان (امر)- يا لايه هستى برين - كه روزى كه آن سخت لرزنده بلرزد و از پى آن لرزش سختى در آيد دلهايى در آن دوران مضطرب باشد، چشمهايشان فرو هشته گويند: آيا در حالى كه در گوريم به زندگى باز گردانده مى شويم ؟! آيا پس از آنكه استخوان پوسيده هايى شده بوديم ؟! انديشيدند كه آن براستى بازگشتى زيانبار است . پس آن جز يك بيدار باش بلند آهنگ نباشد كه بناگه در دشت هموار قيامت اند... آيا شما به لحاظ خلقت و ساختار مستحكم تريد يا آسمان كه او بنانهادش ، سقفش را برافراشت پس ‍ آن را متناسب گردانيد و شبش را تاريك كرد و روزش را پديد آورد؟ وانگهى زمين را مدور ساخت تا براى شما و براى چارپايانتان مايه برخوردارى باشد. پس چون آن رخداد عظيم سهمگين تحقق يابد آن روز كه انسان هر چه كرده است را بياد آرد و دوزخ براى كه كسى كه مى بيند نمودار آيه ، آرى آن هنگام كسى كه فرمان خدا نبرد و زندگى هاى پست را ترجيح داده برگزيد دوزخش آشيان باشد. و اما كسى كه از مقام پروردگارش انديشه و پروا كرد و خود را از خواهش پست ساختارش برحذر كرد، آرى او را بهشت آشيان باشد. از تو درباره رستاخيز مى پرسند كه چه وقت بر پا شود و رخ دهد؟ تو كجا باشى و خبرش : هنگام آن با پروردگار تو است . تو بيم دهنده اى بيش ‍ نيستى آنهم به كسى كه از قيامت پروايى نمايد. گويى اكنون است وقتى كه آن را ببينند پندارند (در زندگى برزخى خويش ) جز شامگاهى يا چاشتگاهى درنگ نداشته اند)
عرش ، و كرسى
در آيه 256 بقره مى فرمايد: الله لا اله الا هو الحى القيوم لا تاءخذه سنة و لانوم له ما فى السموات و الارض ... وسع كرسيه السموات و الارض و لايؤ ده حفظهما و هو العلى العظيم . كرسى خدايى كه (على ) برتر از هستى طبيعى آسمانها و زمين جهان طبيعى ، و برتر از جهان برين است مقام فرمانروايى و تدبير اوست بر عالم طبيعت . چنانكه در توضيح همين آسمانها و زمين مى فرمايد كه خلقت آنها در شش دوران صورت گرفته است و فوق اين جهان طبيعى جهان برينى هست كه جهان طبيعى بواسطت آن اداره و تدبير مى شود و از مقام فرمانروايى برترى كه (عرش ) نام دارد: ان ربكم الله الذى خلق السموات و الارض فى ستة ايام ثم استوى على العرش يدبر الاءمر، ما من شفيع (واسطه اى ) الا من بعد اذنه . ذلكم الله ربكم فاعبدوه اءفلا تذكرون . اليه مرجعكم جميعا وعدالله حقا انه يبدء الخلق ثم يعيده ليجزى الذين آمنوا و عموا الصالحات بالقسط والذين كفروا لهم شراب من حميم و عذاب اليم بما كانوا يكفرون .(202)
يدبر الامر من السماء (جهان برين ) الى الارض (جهان طبيعى ) ثم يعرج اليه فى يوم كان مقداره الف سنة مما تعدون . ذلك عالم الغيب و الشهادة العزيز الرحيم