گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۹


این نگه و چشم و زلف و رو که تو داری
با دل آســـــوده سنگ را نگذاری
با لبش ای لعل ناب در چه حسابی
با رخش ای آفتـــاب در چه شمـــاری
از تو یکی قطره آب بحر محیط است
و ز تو یکی ذره ز آفتاب هزاری
دین و دل ای پادشاه صورت و معنی
ما بتو دادیم، اختیار تو داری
هیچ تو از روز بازخواست نترسی
هیچ تو شـــرم از خدا و خلق نداری
دل چو رضی مینهی به درد وداعش
چاره نداری جز آنکه جان بسپاری