گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
فصل سوم دلایل از سوي خدا بودن قرآن




اشاره
ص: 109
« آیات بیانگر دلیل عقلی » آیات شریفی را که به بیان دلایل از سوي خدا بودن قرآن پرداخته میتوان در دو دسته کلّی با عنوانهاي
قرار داد. مجموعه آیات بیانگر دلیل عقلی را آیات تحدّي (آیات دعوت کننده به همانند آوري) « آیات بیانگر دلیل نقلی » و
مینامند، و آیات بیانگر دلیل نقلی، در آیات مشتمل بر خبر دادن پیامبران گذشته و کتابهاي آسمانی پیشین، از آمدن پیامبر اسلام
و نزول قرآن خلاصه میشود.
طبیعی است که دلیل عقلی، مدّعا را براي همگان ثابت میکند؛ ولی دلیل نقلی، صرفا براي کسانی که پیامبران و کتابهاي آسمانی
گذشته را پذیرفته و آن را حق میدانند، کارایی دارد؛ هر چند دلیل نقلی در این مبحث با توجّه به مجموعه شرایط، در خصوص
بشارت کتب آسمانی و پیامبران گذشته و ویژگیهایی که براي پیامبر اسلام و قرآن مجید مطرح است، تا حدّ زیادي براي غیر
معتقدان به پیامبران گذشته نیز اطمینانآور است.
در این فصل به بررسی این دو دسته از آیات میپردازیم:
فصل چهارم مصونیت قرآن از تحریف
اشاره
ص: 191
اهمیت و جایگاه مصونیت قرآن
همانگونه که در آغاز بحث اشاره شد، مصونیت قرآن از تحریف، داراي اهمیت ویژهاي است.
از یک سو اعتبار قرآن موجود و درستی استناد به آن، وابسته به مصونیت قرآن از تحریف است و اگر مصونیت قرآن از تحریف
(کاستی، افزایش، تغییر و تبدیل مؤثر در معناي آیات، کلمات و سور) به اثبات نرسد، هر گونه استدلال به همه یا بخشی از آیات
قرآن مورد تردید قرار میگیرد؛ زیرا احتمال آنکه آیات مورد استدلال، تحریف شده و آن چه مقصود خداوند بوده تغییر یافته
باشد، وجود دارد و با چنین احتمالی، استدلال به آنها نتیجهبخش نیست. چنانکه در دلایل قرآنی عدم تحریف خواهد آمد، ارتباط
آن وجود دارد و پذیرش تحریف قرآن، مستلزم انکار اعجاز قرآن و در نتیجه، عدم « عدم تحریف » و « اعجاز قرآن » مستحکمی بین
امکان اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به صورت مستقیم (از طریق اعجاز قرآن) است.
صفحه 133 از 168
صرف نظر از مطلب پیشین، اعتبار روایات پیامبر و امامان معصوم نیز به ویژه در مقام تعارض روایات با یکدیگر، به قرآن متکی
بر این اساس، ابتدا واژه تحریف معنا و بعد به «1» ؛ است و اگر در قرآن تحریفی رخ داده باشد، اعتبار روایات نیز خدشهدار میشود
بررسی اقسام آن پرداخته میشود:
مفهوم تحریف و انواع آن
به معناي لبه، کناره و مرز یک چیز گرفته شده و در لغت، به معناي مایل کردن و منحرف کردن و « حرف » واژه تحریف از ریشه
و تحریف سخن، به معناي ایجاد نوعی دگرگونی و انحراف در آن است. «2» ، دگرگون ساختن است
______________________________
1). گر چه این آثار به برخی از صور تحریف قرآن بار میشود، ولی دلایل مدعیان تحریف، معمولا شامل چنین صوري میشود و )
محل اختلاف و نزاع، همین نوع تحریف است.
2). ر. ك: زمخشري، جار اللّه محمود؛ اساس البلاغۀ؛ چ 1، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، [بی تا]- فیومی مقرّي، ابو العباس )
. احمد؛ مصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر؛ چ 1، مصر: مطبوعات محمد علی صبیح و اولاده، 347
ص: 192
در یک تقسیمبندي کلی، تحریف هر سخنی و از جمله تحریف قرآن را میتوان به دو نوع (تحریف معنوي و تحریف لفظی) تقسیم
کرد. مقصود از تحریف معنوي، برداشت انحرافی و تفسیر و توجیه سخن، بر خلاف مقصود گوینده است. این نوع تحریف، قطعا در
و از «1» قرآن رخ داده است. حضرت علی علیه السّلام در نهج البلاغۀ از وقوع چنین تحریفی در زمان خویش، به خدا شکوه میبرد
قرآن مجید نیز از وقوع این نوع تحریف در کتابهاي آسمانی گذشته با تعابیري یاد کرده «2» . وقوع آن در آینده نیز خبر میدهد
است:
کلمات الهی را از جایگاههایش منحرف میسازند. «3» ؛ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ
کلمات الهی را پس از [استقرار] در جایگاههایش منحرف میکنند. «4» ؛ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ
سخن خدا را پس از آنکه دریافتهاند، تحریف میکنند. «5» ؛ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ
نام گرفته است. «6» ، نقطه مقابل تحریف معنوي کتابهاي مقدس، در آیات و روایات، تلاوت آیات چنانکه شایسته آن است
تحریف لفظی نیز اگر به معناي عدم رعایت ترتیب نزول آیات و سورهها در نگارش و قرائت قرآن باشد، مسلّما در قرآن تحقق یافته
است؛ به این معنا که آیات و سور قرآنی موجود، در موارد بسیاري بر طبق ترتیب نزول تنظیم نشده است؛ از سوي دیگر، قرآن نازل
شده بر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از زمان نزول تاکنون نه مفقود شده و نه بر آن مطلبی افزوده شده است؛ بلکه
______________________________
الی اللّه اشکو من معشر یعیشون جهّالا و یموتون ضلّالا لیس فیهم سلعۀ ابور من الکتاب اذا تلی حق تلاوته و لا سلعۀ اتفق بیعا و » .(1)
لا اغلی ثمنا من الکتاب اذا حرّف عن مواضعه؛ به خدا شکوه میبرم از گروهی که با جهالت زندگی میکنند و با گمراهی
میمیرند. در میان آنان کالایی کسادتر از قرآن، آنگاه که شایسته تلاوت شود و پررونقتر و گرانبهاتر از قرآن، آنگاه که از
.( رضی موسوي، شریف محمد؛ همان، خطبه 17 ) «. جایگاهش منحرف شود، وجود ندارد
و انّه سیأتی علیکم من بعدي زمان ... لیس عند اهل ذلک الزمان سلعۀ ابور من الکتاب اذا تلی حق تلاوته و لا انفق منه اذا » .(2)
حرّف عن مواضعه؛ براستی که بر شما پس از من زمانی خواهد آمد که ... نزد مردم آن دوران کالایی کسادتر از قرآن، آنگاه که
رضی موسوي، شریف محمد؛ ) «. شایسته تلاوت شود و پررونقتر از قرآن، آن گاه که از جایگاهش منحرف شود، وجود ندارد
صفحه 134 از 168
.( همان، خطبه 147
. 3). نساء، 46 )
. 4). مائده، 41 )
. 5). بقره، 75 )
( بقره، 121 ) « یتلونه حق تلاوته » .(6)
ص: 193
این «1» . همواره بین مسلمانان نوشته و حفظ میشده و با تواتر قطعی بینظیري، نسل به نسل قرائت شده تا به دست ما رسیده است
موضوع از مسلّمات تاریخ و مورد اتفاق و قبول مسلمانان، بلکه دانشمندان غیر مسلمان است.
موضوع مورد اختلاف در تحریف لفظی، تغییر در اعراب کلمات، دگرگون شدن آیات و کلمات و افزایش و کاستی در برخی
آیات، کلمات و حروف قرآن مجید در عین محفوظ ماندن اصل آن است.
براي اثبات مصونیت قرآن از تحریف، شواهد تاریخی، دلایل عقلی و مستندات روایتی و قرآنی متعددي ذکر شده که به لحاظ
قرآنی بودن مباحث کتاب، مستندات و دلایل قرآنی عدم تحریف محور اصلی قرار میگیرد و در مورد دیگر دلایل و شواهد، به
اشارهاي بسنده میشود.
شواهد تاریخی عدم تحریف
در مورد شواهد تاریخی عدم تحریف، اموري از این قبیل مطرح است:
الف) حافظه شگفت انگیز عرب معاصر با قرآن و علاقه زاید الوصف آنان به قرآن به دلیل فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزهآساي
آن؛ ب) انس فراوان مسلمانان با قرآن و حفظ و تلاوت آن؛ ج) تقدس قرآن نزد مسلمانان و حساس بودن آنان نسبت به هر گونه
تغییر در آن؛ د) دستورها و توصیههاي ویژه پیامبر گرامی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در مورد تلاوت، کتابت، حفظ و جمعآوري
«2» . قرآن؛ ه) مطرح نشدن تحریف قرآن در ضمن انتقاداتی که به زمامداران پس از رسول خدا شده است
______________________________
1). چنانکه گذشت، مقصود از تواتر در این جا تواتر مصطلح در علم درایۀ الحدیث نیست که سلسله سند در هر طبقه شامل )
راویان مشخص و متعددي باشد؛ بلکه مقصود، تواتر منطقی است؛ هر چند نام اشخاص در جایی ثبت نشود و از آن آگاه نباشیم.
2). در انتقادهاي مطرح شده، گاه تصریح به عدم تحریف لفظی و تحقق تحریف معنوي شده است؛ به عنوان مثال، در نامهاي که )
نوشته، پس از نکوهش رهبران اهل کتاب که به تحریف معنوي متون دینی خود دست زدند، « سعد الخیر » امام باقر علیه السّلام به
ثم اعرف اشباههم من هذه الامۀ الذین اقاموا حروف الکتاب و حرّفوا حدوده، پس، آن دسته از این امت را که همانند » : میفرماید
رهبران اهل کتابند بشناس؛ آنان که حروف [الفاظ] کتاب
ص: 194
دلیل عقلی مصونیت قرآن
در دلیل عقلی بر مصونیت قرآن، با تکیه بر دو مقدمه به این شرح مصونیت نتیجهگیري میشود: خداوند حکیم، براي هدایت بشر
قرآن را فرستاده است و با توجه به خاتمیت دین و پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم اگر قرآن تحریف شود، پیامبر دیگري که
راه درست را به مردم نشان دهد، نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد؛ بدون آنکه در این گمراهی تقصیري متوجه آنان باشد؛
صفحه 135 از 168
بلکه این گمراهی مستند به عدم حفظ الهی میشود و این امر با ساحت اقدس خداوند ناسازگار و نقض غرض و مخالف با حکمت
«1» . الهی است
دلیل روایی مصونیت قرآن
روایاتی که براي اثبات مصونیت قرآن از تحریف، به آن استدلال شده فراوان است. برخی از آنها عبارتند از:
الف) حدیث معتبر ثقلین که به صورت متواتر در منابع روایتی شیعه و اهل سنت نقل شده است. در این حدیث آمده است: قرآن و
در «2» . اهل بیت علیهمالسّلام دو گوهر گرانسنگی هستند که مادام که امّت اسلام به آن دو چنگ زنند، هرگز گمراه نخواهند شد
صورتی که اگر قرآن تحریف شده بود چنگ زدن به آن نه تنها مانع گمراهی نمیشد بلکه خود گمراه کننده بود.
ب) روایات فراوان توصیه کننده به محور و محک قرار دادن قرآن در بازشناسی آرا، تمایلات و جریانات فکري و اجتماعی حق از
آن گاه که فتنهها [جریانات فکري و اجتماعی منحرف] ؛« اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللّیل المظلم فعلیکم بالقرآن » : باطل؛ مانند
ج) روایات تأکید کننده به محک زدن روایات با قرآن و کنار «3» چونان پارههاي شب تیره بر شما مشتبه شدند بر شما باد به قرآن
گذاردن روایات مخالف قرآن.
______________________________
کلینی، ابو جعفر محمد؛ الروضۀ من ) .« را بپا داشتند و مرزهاي کتاب [محتوا، جایگاه و مصادیق واقعی آن] را تحریف کردند
. الکافی؛ چ 2، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1348 ، ص 54
1). این دلیل در بیانات آیت اللّه جوادي آملی آمده است. ر. ك: جوادي آملی، عبداللّه؛ نزاهۀ القرآن عن التحریف؛ مؤسسه )
الاسراء. (تا این تاریخ منتشر نشده است.) در کتاب البیان فی تفسیر القرآن دلیل دیگري ذکر شده که در برخی از منابع علوم قرآن
به عنوان دلیل عقلی از آن یاد شده است؛ ولی تکیهگاه اصلی آن، شواهد تاریخی است. ر. ك: موسوي خویی، ابوالقاسم؛ همان،
.220 - ص 215
2). براي اطلاع از اساتید این روایت به منابع شیعه و اهل سنت رجوع کنید. )
. 3). مجلسی، محمد باقر؛ همان ج 92 ، ص 17 )
ص: 195
در برخی از این روایات آمده است:
ترکک حدیثا لم تروه خیر من روایتک حدیثا لم تحصه ... فما وافق کتاب اللّه فخذوه و ما خالف کتاب اللّه فدعوه؛ از دست دادن و
رها کردن حدیثی که آن را نقل نکردهاي بهتر است از نقل کردن حدیثی که اطلاع کافی از آن نداري ... پس روایتی را که با
کتاب خدا موافق است، انتخاب کنید [و آن را مبناي فکر و عمل خویش قرار دهید] و روایتی را که با کتاب خدا مخالفت دارد
«1» . واگذارید
و «2» د) روایات فراوانی که با صراحت یا با ملازمه قطعی بر مصونیت قرآن از تحریف در زمان امامان علیهم السّلام دلالت دارد
ظاهر آنها مصونیت قرآن در طول تاریخ است؛ مانند روایتی که در آن از امام صادق علیه السّلام درباره قرآن سؤال میشود و
حضرت در پاسخ میفرماید:
هو کلام اللّه و کتاب اللّه و وحی اللّه و تنزیله و هو الکتاب العزیز الّذي لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه؛ قرآن سخن خدا،
«3» . کتاب خدا، وحی الهی و نازل شده از سوي اوست و آن کتاب نفوذ ناپذیري است که باطل به هیچ وجه به آن رو نمیآورد
حضرت در روایتی دیگر میفرماید:
صفحه 136 از 168
«4» . و انّه حقّ من فاتحته الی خاتمته؛ قرآن از آغاز تا پایانش حق است
دلایل قرآنی مصونیت قرآن
الف) آیات تحدّي
چنانکه در فصل پیشین گذشت، آیات تحدّي دلالت داشت که همانند هیچ یک از سور قرآن نمیتوان آورد. در آن جا یادآور
شدیم که مقصود از سوره، معناي اصطلاحی و متعارف آن نیست؛ بلکه معناي لغوي آن، یعنی یک قطعه مشخص و برجسته و
مستقل از آیات است؛ مجموعهاي از آیات مرتبط با هم که یک هدف را دنبال میکند؛ آغاز و انجام، مقدمه و نتیجهگیري و نقطه
اوج مشخص دارد؛ خواه یکی از سور 114 گانه قرآن یا کمتر از آن باشد.
______________________________
. 1). نوري طبرسی، میرزا حسین، مستدرك الوسائل؛ چ 1، بیروت: مؤسسۀ آل البیت لإحیاء التراث، 1408 ، ج 17 ، ص 325 )
2). این موضوع که علی علیه السّلام پس از به دست گرفتن خلافت ظاهري، هیچ گونه اقدامی در مورد قرآن انجام ندادند نیز از )
نظر تاریخی و روایی شاهد دیگري بر عدم تحریف قرآن تا آن زمان است.
.118 - 3). مجلسی، محمد باقر؛ همان، ج 89 ، ص 117 )
. 4). صدوق، ابو جعفر محمد؛ همان، ج 2، ص 120 )
ص: 196
با توجه به آن چه گذشت، اگر کسی ادعا کند که یکی از سور قرآن در دست ما، در قرآن نازل شده بر پیامبر وجود نداشته و بعدا
اضافه شده، آیات تحدّي این مدعا را نفی میکند؛ زیرا اگر چنین بود، پس باید بتوان مانند آن یک سوره، سورهاي فراهم آورد؛
چون آن یک سوره، سخن خدا نیست تا نتوان مثل آن را آورد و با توجه به اینکه مانند هیچ یک از سور قرآن را نمیتوان آورد،
معلوم میشود که در بین آنها سورهاي ساخته و پرداخته فکر بشر وجود ندارد.
اگر مدعی تحریف بگوید: یک سوره کامل افزوده نشده؛ بلکه کمتر از یک سوره اضافه شده است؛ یعنی سورههایی که نازل شده،
همه محفوظ ماندهاند؛ ولی به اندازه یک نصف سوره بر قرآن افزوده شده است، در پاسخ میتوان گفت: این صرف ادعاست؛ زیرا
در بررسی آیات روشن میشود که مجموعههاي متعدد آیات که هر یک به اندازه یک سوره هستند، کاملا با هم مرتبطند و ما به
اندازه کمتر از یک سوره که هیچ ارتباطی با قبل و بعد خود نداشته باشد نمییابیم و بر مدعی تحریف است که چنین نمونهاي را
ارائه دهد تا بررسی شود.
اگر مدعی تحریف بگوید: در سور قرآنی تحریف به این صورت رخ داده که قسمتی از یک سوره از جانب خدا و قسمتی دیگر
افزوده بشر است و بخشی از یک سوره حذف شده و به جاي آن بخشی از سوي انسان گذارده شده است؛ آیات تحدّي این نوع
تحریف را هم نفی میکند؛ زیرا میتوان مانند چنین سورهاي را آورد؛ به دلیل آنکه بخشی از آنکه ساخته فکر انسان است،
خدایی و معجزه نیست و میتوان مانندش را آورد و بخش دیگر نیز به دلیل آنکه کمتر از یک سوره است، دلیل بر عدم امکان
همانندآوري آن در دست نیست؛ چون مقتضاي آیات تحدّي آن است که همانند یک سوره قرآن را نمیتوان آورد.
البته آیات تحدّي از اثبات عدم تحریف قرآن به صورت حذف یک سوره کامل قرآن ناتوان است؛ زیرا در صورتی که چنین
تحریفی رخ داده باشد، باز هم مفاد آیات تحدّي که میفرماید: همانند سور موجود قرآن نمیتوان سورهاي آورد، درست است.
اگر مدعی تحریف ادعا کند که کمتر از یک سوره از قرآن حذف شده، آیات تحدّي این نوع تحریف را نفی میکند؛ زیرا باقی
صفحه 137 از 168
مانده آن آیات کمتر از یک سوره خواهد بود و باید بتوان مانند آن را آورد؛ زیرا آیات تحدي آوردن به اندازه یک سوره را غیر
ممکن میدانست؛ پس کمتر از یک سوره را ممکن است بشر تهیه کند؛ در صورتی که هیچ کس همانند بخشی از قرآن را که
مستقل از کل آیات دیگر باشد، نیاورده است.
ص: 197
اگر تحریف ادعایی در زمینه تغییر و تبدیل آیات، در عین حفظ سور و کم و زیاد نشدن آن باشد، اگر تغییر و تبدیل در حدي باشد
که نظم ظاهر یا محتوایی قرآن نازل شده را به گونهاي تغییر دهد که تفاوت نظم موجود با نظم اعجاز آمیز براي اهل فن روشن
باشد، چنین تحریفی را نیز آیات تحدي نفی میکند؛ زیرا در این صورت، نظم اعجاز آمیزي که از سوي خداوند نازل شده بود و
امکان آوردن مانندش نبود، به هم خورده و نظمی فروتر از حد اعجاز پدید آمده است و باید بتوان مثل آن را آورد؛ ولی اگر
«1» . تغییري باشد که چنین اختلال نظمی را به وجود نیاورد، آیات تحدي آن را نفی نمیکند
ب) اوصاف قرآن
در این دلیل، مصونیت قرآن با تکیه بر چند مقدمه به اثبات میرسد:
الف) ظهور پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در بیش از چهارده قرن قبل، ادعاي نبوت از سوي آن حضرت، آوردن کتابی به
نام قرآن و تحدي کردن به آن از مسلّمات تاریخ است.
ب) این موضوع نیز از مسلّمات تاریخ است که قرآن رایج کنونی فی الجمله همان قرآن ارائه شده از سوي پیامبر اسلام صلّی اللّه
علیه و آله و سلّم است؛ یعنی چنین نبوده که در مقطعی از تاریخ اسلام قرآن مفقود شده باشد و به جاي آن، کتابی همسان یا
ناهمسان با آن تألیف شده و بین مسلمانان رواج یافته باشد.
ج) با بررسی قرآن کنونی مشاهده میکنیم که قرآن، خود را به اوصاف عامی که مربوط به همه آیات آن میشود؛ توصیف و به
«2» . آنها تحدي میکند مانند فصاحت و بلاغت، عدم اختلاف، در بر نداشتن هیچ مطلب نادرست و ذکر بودن
د) دقت در آیات قرآن کنونی این نکته را روشن میسازد که همه بخشهاي آن از این اوصاف عام برخوردار است. همه آیاتش
داراي فصاحت و بلاغت خارق العاده است. بین
______________________________
1). در اینکه آیات تحدي، با همین مفاد در قرآن نازل شده بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم وجود داشته، تردیدي نیست و )
مدعیان تحریف نیز آن را قبول دارند؛ به علاوه، تحدي به قرآن از مسلمات تاریخی و روایتی است و افزون بر آنها با توجه به قرآن
موجود فعلی، اعجاز قرآن را اثبات میکنیم و با تکیه بر اعجاز آن، عدم تحریف آن را نتیجه میگیریم؛ بنابراین در استدلال به آیات
تحدي مشکل دور و امثال آن وجود ندارد.
2). آیات مشتمل بر اوصاف عام قرآن به قدري فراوان است که ادعاي تحریف آنها به کلی منتفی است و مدعیان تحریف نیز )
تحریف شدن آنها را قبول ندارند.
ص: 198
آنها هماهنگی کامل دیده میشود. هیچ مطلب نادرستی در آن یافت نمیشود. خبرهاي مربوط به گذشته تاریخ و پیشگوییهاي
مربوط به آینده آن با واقعیتهاي عینی تطابق دارد. صفاتی از قبیل نور و هدایت بودن بر تمامی آیات آن منطبق است و جامعترین
صفت آن، یعنی ذکر بودن کاملا بر همه آیات آن صدق میکند.
با توجه به مقدمات یاد شده، اگر در قرآن تحریفی مؤثر در معناي آن رخ داده بود؛ این صفات نمیبایست دست کم بر برخی از
صفحه 138 از 168
آیات آن منطبق میشد؛ ولی چنانکه گذشت، بررسی قرآن، انطباق دقیق این اوصاف به بهترین وجه بر همه آیات قرآن را نشان
میدهد؛ پس اگر تحریفی در قرآن روي داده باشد، باید در اموري که در این اوصاف مؤثر نیست، مانند حذف آیهاي مکرر یا
«1» . اختلاف در اعراب یا نقطههاي برخی کلمات رخ داده باشد
دلالت اعجاز قرآن بر مصونیت قرآن از تحریف، به عنوان اوّلین دلیل قرآنی عدم تحریف مورد بررسی قرار گرفت و روشن شد که
اثبات مصونیت به مقتضاي آن ویژگی (اعجاز) نیازي به مقدمات یاد شده در این استدلال ندارد و آن نتیجه مستقیما از اعجاز قرآن
حاصل میآید؛ ولی دلالت سایر اوصاف عمومی قرآن بر عدم تحریف، نیازمند ضمیمه شدن آن مقدمات است؛ در عین حال همان
طور که در بیانات مرحوم علامه طباطبایی آمده، این استدلال، افزایش، کاهش و تغییراتی را نفی میکند که اوصاف یاد شده
(هدایت، ذکر، حق و ...) را دگرگون سازد؛ امّا اگر پارهاي از تغییرات جزئی فرض شود که هیچ گونه تأثیري در این اوصاف نداشته
باشد، با این دلیل نفی نمیشود؛ همچنین این دلیل خود به خود نظري به آینده ندارد و تحریف مفروض در آینده را نفی نمیکند.
«2»
______________________________
.110 - 1). ر. ك: علامه طباطبایی، محمد حسین؛ همان، ج 12 ، ص 106 )
2). در برخی از منابع علوم قرآن این استدلال این گونه نقد شده است: )
این استدلال براي نفی افزودههاي زیاد یا کاستیهاي متعدد در موارد فراوان سودمند است؛ ولی نفی افزایش یا کاهش اندك که
یا أَیُّهَا » در آیه « فی علیّ » مدّنظر دلیل آورنده است، با این دلیل به کرسی نمینشیند؛ به عنوان مثال نمیتواند حذف شدن کلمه
هیچ یک از اوصاف « فی علیّ » مائده، 67 ) را نفی کند؛ زیرا در صورت وجود یا عدم عبارت ) « الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ
قرآن دگرگون نمیشود. به نظر میرسد این نقد از دو جهت قابل پذیرش نیست: نخست آنکه در بیان مرحوم علامه در چند جا بر
این نکته تأکید شده که این استدلال براي نفی کاهش یا زیادتی مؤثر در اوصاف عام قرآن است و مورد نقض، چون در اوصاف
عمومی قرآن مؤثر نیست، از قلمرو این دلیل خارج است. از سوي دیگر این گونه نیست که صرف اندك بودن افزوده یا
ص: 199
ج) آیه ذکر
اشاره
پس از اثبات عدم تحریف قرآن به بیانی که در دو دلیل پیشین گذشت، میتوان براي اثبات عدم تحریف قرآن از آیات شریف به
عنوان دلیل نقلی بر عدم تحریف استناد کرد؛ از جمله آیاتی که به عنوان دلیل نقلی بر عدم تحریف به آن استناد شده، عبارت است
از:
ما خود، ذکر [قرآن] را فرو فرستاده، خود نگهبانان آن هستیم. «1» ؛ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ
نا » و به کار گرفتن ضمیر جمع « انّ و نحن » این آیه از دو جمله تشکیل شده است: جمله اوّل از نزول قرآن از سوي خدا با دو تأکید
به صورت قطعی و مسلّم خبر میدهد. « و نحن
استفاده از تأکید و ضمیر جمع که دلالت بر عظمت کار و مورد تردید بودن آن از سوي کسانی دارد، بدان جهت است که آیات
قبل از آن، اشاره میکند که مخالفان اسلام، در نزول قرآن از سوي خدا تردید داشته و آن را انکار میکرده و نیروهاي غیر الهی را
صفحه 139 از 168
در این زمینه مؤثر میدانستهاند و خداوند با این تأکید و ضمیر جمع، هم عظمت قرآن و نزول آن را تأیید و هم دخالت هر نیروي
دیگري را نفی و بر مصونیت قرآن در حین نزول و انتساب آن صرفا به خداوند تأکید میکند.
و وصف جمع از نگهبانی و حفظ قطعی و مسلّم قرآن پس از نزول سخن « لام تأکید » و « انّ » در جمله دوم از آیه نیز با ادات تأکید
میگوید. نحوه بیان این جمله نیز امکان تردید و نیز عظیم بودن موضوع را میرساند و چون مصونیت قرآن پس از نزول را به طور
مطلق بیان کرده، شامل حفظ قرآن از تحریف هم میشود؛ زیرا هیچ نوع حفظی مهمتر از حفظ از تحریف نیست. تحریف یک پیام،
به طور طبیعی، هم اتفاق میافتد و هم انگیزههاي فراوانی براي آن وجود دارد؛ به ویژه اگر پیامی مانند قرآن، هدایتگر، داراي
جاذبه و دافعهاي قوي، فراگیرنده
______________________________
کاستی، معیار دگرگون نشدن اوصاف عمومی قرآن شود؛ بلکه گاه افزوده یا کاسته شدن یک حرف، اوصاف یاد شده را دگرگون
عمران، 85 ) حرف لن- آن گونه که در قرآن چاپ ) « وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ » میکند؛ به عنوان مثال اگر در آیه
شده در اسرائیل طبق نقل مرحوم مغنیه حذف شده بود. ر. ك: مغنیه، محمد جواد؛ التفسیر الکاشف؛ چ 3، بیروت: دار العلم
للملایین، 1969 ، ج 4، ص 468 برداشته شود. مفاد حق آیه، به باطل، و هدایت آن به گمراهی مبدل میشود و از این گونه موارد در
قرآن مجید بسیار است؛ همچنین ممکن است جملات زیادي به صورت پراکنده افزوده شود؛ ولی چون مطالب حقی است، اوصاف
عمومی به جز فصاحت و بلاغت دچار خلل نشود.
. 1). حجر، 9 )
ص: 200
تمام شؤون زندگی و روي سخنش با همه اقوام و ملل باشد؛ از سوي دیگر با فرض تحریف در پیام، آن چه مورد نظر خداوند و
قرآن بوده، از بین میرود و هدایتگري آن محو میشود و نزول قرآن و زحماتی که پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم
براي ابلاغ آن و هدایت بشر متحمل شدهاند (نسبت به آیندگان) کاري لغو جلوه میکند. آن چه ذکر شد، (مصونیت قرآن در حین
نزول و پس از نزول تا پایان) مقتضاي ظاهر آیه شریف است؛ افزون بر این، ظاهر آیه، حفظ قرآن مجید به عنوان سخن و پیام الهی
است و تفاوتی بین آیات قرآن در این جهت نیست؛ بنابراین، حفظ کل آیات قرآن مدّ نظر است و اختصاص دادن آن به مجموعهاي
خلاف ظاهر آیه شریف است و هیچ دلیلی بر «1» ( خاص از آیات، مانند آیات نازل شده تا زمان نزول آیه مورد بررسی (حجر، 9
آن نیست.
بر خلاف ظاهر «2» چنانکه مقصود از حفظ، همان نگهبانی و مصون داشتن است و حمل آن بر علم و آگاهی خدا نسبت به قرآن
آیه است؛ زیرا هیچ یک از لغت شناسان، حفظ را به معناي علم ندانستهاند و اراده این معنا از این واژه، بدون مصحح و دلیل است،
و نیز ظاهر آیه، حفظ قرآن از هر جهت است و اختصاص دادن حفظ قرآن به حفظ آن از مغلوب واقع شدن محتواي آن در برابر «3»
و نمیتوان مفاد آیه را منحصر در آن دانست. «4» شبهات مخالفان یا منسوخ شدن یا امکان همانندآوري آن، ادعایی بیش نیست
بررسی چند شبهه
اشاره
اکنون به بررسی دو شبهه که در مورد دلالت این آیه بر عدم تحریف مطرح شده است میپردازیم.
______________________________
صفحه 140 از 168
. 1). ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب؛ ص 370 )
. 2). ر. ك: قمی میرزا ابو القاسم؛ قوانین الاصول؛ تهران: انتشارات علمیه اسلامیه، 1378 ، ص 405 )
3). براي به کار بردن یک واژه در معناي مجازي، به دو چیز نیاز داریم: نخست آنکه به کار رفتن آن واژه در آن معناي مجازي )
در آن زمان متداول باشد؛ زیرا هر واژهاي را نمیتوان در هر معنایی مجازا به کار برد؛ دوم آنکه قرینهاي در کلام باشد که دلیل به
کار بردن آن واژه در آن معناي مجازي از سوي گوینده سخن باشد. به کار رفتن واژه حفظ در معناي علم نه متداول است و نه
قرینهاي در کلام وجود دارد که نشان اراده این معنا از این واژه در قرآن مجید باشد.
. 4). ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان، ص 369 )
ص: 201
1. متشابه بودن واژه ذکر
در بسیاري از آیات قرآن واژه ذکر بر پیامبر اطلاق شده است؛ مانند:
اي خردمندانی که ایمان «1» ؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ
آوردهاید! از خدا پروا کنید. به راستی که خداوند به سوي شما یادآوري فرستاد؛ فرستادهاي که آیات روشنگر الهی را بر شما
تلاوت میکند.
بر این اساس، مقصود از ذکر در آیه 9 حجر نیز پیامبر است و مفاد این آیه مانند آیه:
و خدا تو را از گزند مردم مصون خواهد داشت. «2» ؛ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ
ضمانت حفظ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از آسیب رسانی دشمنان اسلام است و دست کم احتمال آنکه مقصود از ذکر در
آیه 9 حجر پیامبر باشد، وجود دارد و در این صورت نیز واژه ذکر مشترك لفظی یا معنوي و در نتیجه واژهاي متشابه میشود و
«3» . استدلال به آن براي عدم تحریف قرآن نادرست است
را قطعا پیامبر « ذکر » در قرآن به خوبی نشان میدهد که در هیچ آیهاي نمیتوان مقصود از « ذکر » پاسخ بررسی موارد کاربرد واژه
اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم دانست. فقط در برخی آیات که روشنترین آنها آیه 9 طلاق است، احتمال دارد که مقصود،
پیامبر اسلام باشد؛ پس این ادعا که در بسیاري از آیات، واژه ذکر بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم اطلاق شده، مدعایی بیدلیل
است و در قرآن هیچ شاهدي بر اینکه مقصود از ذکر در آیه مورد بحث پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم باشد، در دست نیست؛
از سوي دیگر، در آیات فراوانی واژه ذکر با صراحت بر قرآن اطلاق شده است؛ مانند: «4»
______________________________
. 1). طلاق، 9 و 10 )
. 2). مائده، 67 )
3). ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان. )
4). در اینکه مقصود از ذکر در آیه 9 طلاق چیست، چهار احتمال وجود دارد: الف) قرآن؛ ب) فرشته وحی؛ ج) معناي مصدري؛ )
د) پیامبر اسلام. دو احتمال نخست با تعبیر انزلنا که در آیه به کار رفته، تناسب بیشتري دارد و دیدگاه اوّل، مورد پذیرش جمعی از
مفسران، مانند سدّي، ابن عطیه، ابو حیان اندلسی، انصاري قرطبی، فضل بن حسن طبرسی، احمد مصطفی مراغی و وهبۀ زحیلی
است. ر. ك: آلوسی، محمود؛ همان- اندلسی غرباطی، ابو حیان؛ البحر المحیط فی التفسیر- انصاري قرطبی، ابو عبد الله محمد؛
الجامع لاحکام القرآن- طبرسی، ابو علی فضل؛ همان- مراغی، احمد مصطفی؛ تفسیر المراغی- زحیلی، وهبۀ؛ التفسیر المنیر ذیل آیه
صفحه 141 از 168
نهم از سوره طلاق.
ص: 202
و ما ذکر را به سوي تو فرو فرستادیم تا آن چه را به سوي مردم نازل شده، «1» ؛ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ
برایشان روشن سازي.
در این صورت واژه ذکر، آنگونه که در این شبهه ادعا شده بود، مشترك لفظی یا معنوي نیست؛ افزون بر آن، آیه 6 حجر، قرینهاي
روشن بر آن است که مقصود از ذکر در آیه نهم این سوره، قرآن است؛ زیرا در آن آیه، واژه ذکر صریحا بر قرآن اطلاق شده و
میفرماید:
و گفتند: اي کسی که ذکر بر تو نازل شده است به راستی که تو مجنون «2» ؛ وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ
هستی.
براي عهد ذکري است. « الذّکر » و آیه نهم، پاسخ آن نسبت نارواي مطرح شده در آیه ششم و به اصطلاح، الف و لام در
2. مصون بودن قرآن موجود در نزد امام معصوم
اگر مقصود از حفظ قرآن در این آیه، حفظ همه نسخههاي نوشته شده قرآن باشد، بر خلاف واقعیت خارجی است؛ زیرا در طول
تاریخ اسلام بسیاري از نسخههاي قرآن عمدا از سوي دشمنان اسلام یا به اشتباه از سوي نویسندگان و ناشران، تحریف شده است و
اگر مقصود، حفظ برخی از نسخهها هر چند یک نسخه آن باشد، میتوان با پذیرش تحریف قرآن موجود در میان مسلمانان، معتقد
«3» . به حفظ نسخه موجود نزد امام زمان علیه السّلام شد و مفاد آیه را ناظر به آن دانست
اقتضا دارد که قرآن «4» ، پاسخ هدف نزول قرآن، نحوه بیان آیه و پاسخ بودن آن براي مطلب مطرح شده در آیه ششم همین سوره
نازل شده بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به گونهاي در میان مسلمانان محفوظ
______________________________
. 1). نحل، 44 )
. 2). حجر، 6 )
. 3). ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان ص 369 و 370 )
4). هدف قرآن در یک جمله، هدایت انسانها به معارف و دستورالعملهایی است که در این کتاب آمده است تا با اعتقاد و عمل )
به آن، به سعادت نهایی دست یابند و این هدف با تحریف قرآن میسّر نیست. در بیان آیه از تأکیدها و ضمیرهاي جمع، مکرر
استفاده شده که نشان عظمت و اهمیت موضوع است و حفظ قرآن محرّف یا حفظ یک نسخه در نزد امام معصوم علیه السّلام داراي
این همه عظمت و اهمیت نیست. پاسخ بودن آیه براي آیه
ص: 203
بماند که مسلمانان بتوانند به آن دست یابند تا زمینه فهم اعتقاد و عمل به آنچه خداوند براي هدایتشان نازل کرده، فراهم آید.
چنین مصونیتی به هیچ وجه وابسته به آن نیست که برخی یا همه نسخههاي قرآن در پارهاي از آیات دستخوش تحریف شود؛ زیرا
امکان دارد که با تحریف همه نسخهها در یک مقطع زمانی، مسلمانان از تحریف آن نسخهها و اینکه قرآن واقعی چیز دیگري
است، آگاه باشند و به عنوان مثال از طریق حافظان قرآن، به قرآن واقعی دسترسی داشته باشند.
این نکته نیز روشن است که مصونیتی این چنین، با حفظ یک نسخه در نزد امام معصوم علیه السّلام به دست نمیآید.
صفحه 142 از 168
د) آیه عزت
اشاره
آیه دیگري که براي اثبات عدم تحریف قرآن به آن استناد شده، چنین است:
به راستی «1» ؛ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ
کسانی که چون ذکر [قرآن] برایشان آمد به آن کافر شدند ... و به راستی که قرآن کتابی شکستناپذیر است. باطل به هیچوجه و
از هیچسو به آن رو نمیآورد. فرو فرستادهاي از سوي خداوند فرزانه و ستوده است.
تنزیل » و «... لا یأتیه الباطل » و « عزیز » تردیدي نیست که مقصود از ذکر و کتاب در این دو آیه، قرآن مجید است که به سه وصف
دو وصف اوّل، هر یک، دلالت بر عدم تحریف قرآن و صفت سوم به منشأ و راز این «2» . وصف شده است « من حکیم حمید
ویژگی اشاره دارد.
به معناي شکست ناپذیر و نفوذ « عزیز » از مادّه عزت و واژه عزت از ارض عزاز (زمین سخت) گرفته شده است؛ از این رو « عزیز »
«3» . ناپذیر است
______________________________
ششم این سوره نیز در صورتی تناسب لازم یا کامل را خواهد داشت که آیه در صدد بیان حفظ کامل قرآن از هر گونه تحریف
. باشد. براي توضیح نکته اخیر ر. ك: طباطبائی، محمد حسین؛ همان ج 12 ، ص 101
. 1). فصلت، 41 و 42 )
در جمله اوّل، بحثهایی « انّ » یا جمله پیش از آن و نیز خبر « و انّه لکتاب عزیز » 2). در کتابهاي تفسیر، در مورد ارتباط جمله )
صورت گرفته است که چون در استفاده عدم تحریف از آیات شریف تأثیري ندارد، به آن پرداخته نشد. براي اطلاع از آن مطالب
. ر. ك: آلوسی، محمود؛ همان، ج 27 ، ص 128
3). واژه عزیز، مصادیق مختلفی دارد که گاه از آنها به عنوان معانی مختلف آن یاد میشود؛ به عنوان مثال: بر حاکمان مقتدر به )
لحاظ شکست ناپذیري آنان و بر اشیاي کمیاب به جهت دشواري دستیابی به آن و به
ص: 204
به معناي تباه شونده و تباه کننده است و به هر چیزي که خود به تباهی میانجامد یا امر دیگري را به تباهی میکشاند، اطلاق « باطل »
«1» . میشود؛ از این رو چیزهاي فاسد شونده و مطالب نادرست و امور بیثبات را باطل مینامند
در آیه، یا به معناي پیش رو و پشت سر از نظر زمانی است و مقصود هنگام نزول آیات و پس از نزول آن « من بین یدیه و من خلفه »
«2» . است و یا روي هم رفته به معناي به هیچ وجه و از هیچ جهت است و دلالت بر نفی کامل دارد
عزیز » صفت عزیز به تنهایی بر مصونیت قرآن از تحریف دلالت دارد؛ زیرا تحریف، نوعی شکستپذیري و نفوذپذیري است که با
قرآن سازگاري ندارد. « بودن
از صفت دوم نیز به خودي خود، عدم تحریف قرآن به خوبی استفاده میشود؛ زیرا با توجه به اعجاز و حق بودن قرآن، هرگونه
تغییري که اعجاز و معارف آن را دگرگون سازد، مصداق تباه شونده و تباه کننده است که روي آوردن آن به قرآن در این جمله به
طور کلی در هر زمان و از هر جهت، منتفی دانسته شده است؛ چنانکه هر گونه حذف آیات قرآن نازل شده، از قرآن موجود را
نفی میکند؛ زیرا اگر خداوند اراده کرده که آن معارف در اختیار بشر قرار گیرد، حذف شدن آن آیات، مصداق بارز روي آوردن
صفحه 143 از 168
باطل به قرآن نازل شده به شمار میآید.
چنانکه قبلا اشاره شد، جمله پایانی این آیه، یادآور این نکته است که قرآن، به این دلیل قابل تحریف و شکست پذیر نیست که
فرود آمده از سوي خداوند فرزانه و ستودهاي است که کارهایش داراي هدف معقول و متناسب است و خود همه کمالها را دارد.
______________________________
حوادث ناگوار، به دلیل تمایل شدید انسان به نپذیرفتن آن، عزیز اطلاق میشود که در همه، نوعی نفوذ ناپذیري لحاظ شده است.
فعل لازم و به معناي باطل شدن است، « بطل » و به معناي تباه شونده یا تباه کننده است؛ زیرا هر چند « بطل » 1). باطل یا اسم فاعل از )
ولی در موارد استثنایی، اسم فاعل فعل لازم، به معناي متعدي میآید؛ مانند وارس که به معناي مورس یعنی برگ درآورنده است.
احتمال دیگر آن است که باطل، مصدر باشد؛ مانند عافیت و به معناي اسم فاعل لازم یا متعدي به کار رفته باشد.
دو گونه معنا میشود: الف) من بین یدیه معناي پیش رویش و من خلفه پشت سرش؛ ب) من « من بین یدیه و من خلفه » 2). ترکیب )
بین یدیه و من خلفه روي هم رفته در جمله مثبت به معناي کاملا و از هر جهت و در جمله منفی به معناي به هیچ وجه و از هیچ
جهت. در معناي اول گفته شده که این دو جهت کنایه از شش جهت است.
ص: 205
سخن از نگهبانی « ذکر » تفاوت نحوه بیان و مفاد دو آیه با یکدیگر را نشان میدهد. در آیه ،« ذکر » مقایسه آیه 41 ف ّ ص لت با آیه
خداوند از قرآن به میان آمده بود؛ ولی در این آیه، نفوذ ناپذیري خود قرآن مطرح شده است و مفاد این دو آیه آن میشود که
مصونیت قرآن، هم از درون (به لحاظ نفوذ ناپذیري) و هم از برون (به دلیل نگهبانی خداوند) تأمین شده است.
نگهبانی خداوند از قرآن روشن است؛ ولی نفوذ ناپذیري کتاب نیاز به اندکی توضیح دارد. چرا قرآن نفوذناپذیر است و کدام
ویژگی قرآن آن را از نفوذ آسیب رسانان مصون نگه میدارد؟
با توجه به آن چه در دومین دلیل قرآنی عدم تحریف (آیات تحدي) گذشت، روشن میشود که آن ویژگی اعجاز قرآن است.
اعجاز قرآن، راز نفوذ ناپذیري و راه نیافتن باطل به آن است. اعجاز قرآن، به کاربرد حروف خاص، کلمات ویژه، و جملات کوتاه
(فعل و فاعل، مبتدا و خبر، حال و ذو الحال و امثال آن) وابسته نیست؛ زیرا امور یاد شده در زبان عرب و دستکم در اشعار
فصیحان عرب قبل و بعد از نزول قرآن، فراوان یافت میشود. اعجاز قرآن در محتواي غنی و معارف هماهنگ و سراسر حق آن و
در نظم خاصی است که بر مجموعه آیات و جملات یک سوره و مفاد آنها حاکم است؛ چنانکه برجستگی یک غزل برجسته یا
یک نثر ادبی ممتاز، متّکی به مفردات و ترکیبهاي کوچک آن نیست؛ بلکه از نظم خاصی که بر مجموعه آنها حاکم است
سرچشمه میگیرد. اگر نظم و محتواي ویژه قرآن فوق توان بشر است، هرگونه دستکاري بشر در این آیات که به آن محتوا و نظم
آسیب رساند، قرآن را فروتر از حد اعجاز خواهد کرد؛ در نتیجه، باید قابل همانندآوري باشد؛ ولی بررسی قرآن نشان میدهد که
قرآن معجزه است و همانند آن را نمیتوان آورد؛ بنابراین پذیرش تحریف قرآن، مستلزم انکار اعجاز آن و باور داشتن اعجاز قرآن،
«1» . ملازم با اعتقاد به عدم تحریف آن است
بررسی چند شبهه
اشاره
42 فصّلت) بر عدم تحریف قرآن، شبهاتی مطرح شده که به بررسی مهمترین آنها میپردازیم: - در دلالت این دو آیه ( 41
______________________________
صفحه 144 از 168
1). جمله آخر آیه 44 ف ّ ص لت میتواند اشاره به این نکته باشد که چون قرآن، سخن خداوند است و خداوند آن را براي هدایت )
فرستاده، تحریف شدن آن نقض غرض و ناسازگار با حکیم بودن او است و اگر از ابتدا قابل تحریف باشد، با توجه به جاودانگی
قرآن و خاتمیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نشان نقص ذاتی آن است و با حمید بودن خداوند سازگاري ندارد.
ص: 206
1. بیسابقه بودن استدلال به آیه عزت بر نفی تحریف
در منابع روایتی و کتابهاي دانشمندان گذشته (اعم از کتب تفسیر و غیر تفسیر) با آنکه معانی مختلفی براي این آیه ذکر شده،
ولی در هیچ یک از آنها عدم تحریف قرآن حتی به عنوان یک احتمال هم ذکر نشده است؛ بنابراین، استفاده عدم تحریف قرآن از
«1» . این آیه، بر خلاف روایات و فهم دانشمندان گذشته است و نمیتوان به آن اعتماد کرد
پاسخ روایات در صدد بیان تمام مفاد آیه و منحصر ساختن معناي آن در آن چه که در روایات آمده نیستند و دانشمندان اسلامی
نیز چنین انحصاري را در نظر نداشتهاند؛ در نتیجه، این استفاده نه بر خلاف مقتضاي روایات و نه مخالف با دیدگاه دانشمندان
مسلمان است؛ به علاوه، بیشتر روایاتی که مشتمل بر این آیه هستند، هیچ گونه توضیحی درباره مفاد آیه در آنها نیامده است؛
بلکه برخی از آنها اشعار به همین برداشت دارند و روایات معدودي که به تفسیر آیه پرداختهاند، از نظر سندي معتبر نیستند و
نمیتوان به آنها استناد کرد.
این مدعا که دانشمندان گذشته حتی به عنوان یک احتمال هم عدم تحریف قرآن را از آیه شریف استفاده نکردهاند نیز خلاف واقع
است. تعدادي از مفسران، عدم تحریف را به عنوان دیدگاه خود و برخی به عنوان یکی از دیدگاهها در تفسیر این آیه ذکر کردهاند؛
به عنوان مثال، میتوان از مفسرانی مانند ابو علی فضل طبرسی در مجمع البیان، سید محمود آلوسی در روح المعانی فی تفسیر
و شیخ طوسی که «2» . القرآن العظیم، اسماعیل حقی بروسوي در روح البیان، فخر الدین محمد رازي در مفاتیح الغیب نام برد
اشکال کننده با استناد به تفسیر ایشان مدعی
______________________________
. 1). ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان، ص 371 )
« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ اي القرآن وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ » : 2). به عنوان مثال: در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه نهم از سوره حجر آمده است )
انا نحن نزلنا الذکر؛ « عن الزیادة و النقصان و التحریف و التغییر عن قتادة و ابن عباس و مثله لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه
یعنی [آن را] از زیاده و نقصان و تحریف و تغییر [حفظ میکنیم] این برداشت از « انا له لحافظون » یعنی قرآن [را ما نازل کردیم] و
طبرسی، ابو علی فضل؛ همان ج ) «. قتاده و ابن عباس نقل شده است و مانند آن است آیه لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ
لا یأتیه الباطل من » و « عزیز » 331 ) در جلد پنجم ص 14 و 15 این تفسیر نیز استفاده عدم تحریف قرآن از دو وصف - 5، ص 330
در آیه 41 و 42 فصّلت به عنوان یک دیدگاه ذکر شده و آیه نهم از سوره حجر مؤید آن دانسته شده است. « بین یدیه و لا من خلفه
براي اطلاع از دیدگاه دیگر مفسران یاد شده ر. ك: تفاسیر یاد شده ذیل آیه نهم از سوره حجر و آیه چهل و یکم و دوم سوره
فصّلت.
ص: 207
شده که استفاده عدم تحریف از آیه، بر خلاف نظر دانشمندان گذشته است نیز در دو قسمت از تفسیر تبیان این برداشت را ذکر
«1» . کرده است
2. عدم شمول عزت نسبت به محفوظ ماندن الفاظ قرآن
صفحه 145 از 168
مقصود از عزیز بودن قرآن و راه نیافتن باطل به آن؛ مغلوب واقع نشدن، باطل نشدن محتواي آن و نسخ نشدن آن است؛ نه محفوظ
ماندن عبارات و الفاظ آن؛ بنابراین آیه شریف شامل تحریف لفظی مورد نظر نمیشود.
پاسخ اولا، نحوه بیان آیه مطلق و بدون هیچ قید است و اختصاص دادن آیه به این نوع خاص از مصونیت دلیل میخواهد؛ ثانیا،
چگونه ممکن است که الفاظ و عبارات قرآن در آن سطح وسیع مدّ نظر مدعیان تحریف، دگرگون شود، ولی معارف آن به
حقانیت خود باقی بماند؛ به ویژه اگر فصاحت و بلاغت قرآن را در نظر بگیریم و نیز به این نکته توجه داشته باشیم که گاه افزودن یا
کاستن یک حرف، مطلب حق را به باطل و باطل را به حق مبدل میسازد.
مدعیان تحریف نیز ادعاي تغییراتی را دارند که مطالب حق قرآن نازل شده را (به گمان ایشان) به مطالب نادرست مبدل کرده
است؛ نه تغییراتی که در عین تحقق تحریف، حقایق قرآن، به طور کامل به حال خود باقی بماند و بتوان از طریق الفاظ قرآن به آن
دست یافت.
3. دوري بودن استدلال به قرآن بر مصونیت قرآن
این شبهه اختصاص به این آیه شریف ندارد؛ بلکه در مورد آیه نهم سوره حجر و هر آیه دیگري که براي عدم تحریف قرآن به آن
استناد شود نیز جریان دارد و آن اینکه استدلال به
______________________________
یعنی القرآن فی قول الحسن و الضحاك و غیرهما و « انّا نحن نزّلنا الذّکر » : 1). در تفسیر تبیان ذیل آیه نهم از سوره حجر آمده است )
یعنی ؛« انا نحن نزلنا الذکر « لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه » قال قتادة لحافظون من الزیادة و النقصان و مثله « انّا له لحافظون »
قتاده گفته است [معناي آیه این است که] از زیاده « انا له لحافظون » قرآن [را نازل کردیم] در دیدگاه حسن و ضحاك و غیر ایشان و
طوسی، ابو جعفر محمد؛ همان، ) .« لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه » و نقصان [قرآن را حفظ میکنیم] و مانند این آیه است
ج 6، ص 320 . در صفحه 131 جلد نهم این تفسیر نیز استفاده عدم تحریف از واژه عزیز در آیه 41 و دوم از سوره فصّلت ذکر شده
است.
ص: 208
آیات قرآن براي عدم تحریف آن، استدلالی دوري است؛ زیرا صحت استدلال به این آیات، متوقف بر آن است که قرآن و از جمله
این آیه تحریف نشده باشد و عدم تحریف قرآن، متوقف بر استدلال به این آیه است؛ به عبارت دیگر، ممکن است کسی بگوید:
یا احتمال میدهیم چنین باشد؛ بنابراین استدلال به «1» آیات مورد استناد براي عدم تحریف، خود تحریف شده و قرآن واقعی نیست
آنها براي نفی تحریف سودمند نیست.
به نظر میرسد این شبهه «2» . پاسخ برخی از دانشمندان شیعی و سنی در برابر شبهه تسلیم شده، و آن را سؤالی بیجواب دانستهاند
به سه صورت میتواند مطرح شود.
الف) چون در مورد قرآن (همانند هر متن تاریخی دیگر) احتمال تحریف وجود دارد و سابقه نسبتا طولانی آن به ضمیمه دشمنان
فراوانش این احتمال را تقویت میکند، استدلال به آن براي نفی تحریف قرآن سودمند نیست؛ هر چند یقین به تحریف آن نداشته
باشیم؛ زیرا به هر آیهاي که استدلال شود، احتمال تحریف شدن و غیر معتبر بودن آن وجود دارد.
باید دانست که چنین شبههاي اختصاص به استفاده عدم تحریف از آیات قرآن ندارد و اگر چنین شبههاي را بپذیریم، هرگونه
استدلال به هر آیهاي و براي هر موضوعی مورد سؤال قرار میگیرد و قرآن به طور کلی از صحنه اندیشه و استدلال خارج میشود؛
صفحه 146 از 168
بلکه روایات نیز دچار چنین وضعیتی میشوند.
این شبهه بیاساس است؛ زیرا صرف احتمال تحریف، هیچ متنی را از اعتبار نمیاندازد و نهایت چیزي که صرف احتمال تحریف
اقتضا دارد، ضرورت بررسی تحریف یا عدم
______________________________
. 1). ر. ك: رازي، فخر الدین محمد؛ همان ج 19 ، ص 161 )
2). از جمله کسانی که در برابر این شبهه تسلیم شدهاند، فخر الدین محمد رازي، در مفاتیح الغیب، ج 19 ، ص 161 - است. آیت )
الله سید ابو القاسم خویی رحمۀ اللّه نیز در البیان ص 228 پس از طرح این شبهه مینویسد: این شبهه بر کسی که براي عترت،
اعتباري قایل نیست وارد است؛ ولی بر کسی که عترت را همتراز قرآن میداند و پیروي از آنان را لازم میداند، وارد نیست؛ زیرا
استدلال امامان معصومین علیهم السّلام به قرآن و تأیید اصحاب خویش بر استناد و استفاده از قرآن، حکایت از اعتبار قرآن موجود
(هر چند تحریف شده باشد) دارد. این گونه پاسخ دادن به این شبهه، اولا به معناي تسلیم اشکال شدن است و ثانیا اعتبار قرآن را به
تأیید روایات وابسته میسازد؛ در صورتی که اعتبار روایات وابسته به قرآن است و اگر صحت و اعتبار قرآن این گونه مورد سؤال
قرار گیرد، راهی براي اثبات اعتبار روایات وجود ندارد. براي توضیح بیشتر در زمینه وابسته بودن اعتبار روایات به قرآن ر. ك:
. محمد حسین طباطبایی، همان؛ ج 12 ، ص 111 و 112
ص: 209
تحریف آن متن است و چنان چه شواهد و شرایط خارجی اقتضا میکرد که به طور طبیعی این متن دستخوش تحریف نشود، اگر
دلیلی بر تحریف به دست نیاید، اعتبار متن تثبیت میشود و در استدلال به آن هیچ خللی رخ نمیدهد و در مورد قرآن و موضوع
تحریف، مسأله این چنین است.
ب) چون ما به تحریف برخی از آیات به صورت مشخص قطع داریم، این علم قطعی سبب میشود که در واقعی و غیر محرّف بودن
هر آیهاي تردید روا داریم و استدلال به آن نتیجهبخش نباشد.
در پاسخ این بیان باید گفت: اگر آیاتی که ادعاي تحریف قطعی آنها شده در برگیرنده آیات مورد استدلال در بحث عدم
تحریف نباشند، این تصویر از شبهه به صورت پیشین باز میگردد و فقط به منشأ دیگري براي احتمال تحریف در آن اشاره شده
است؛ در نتیجه پاسخ این تصویر، همان پاسخ صورت اوّل است؛ ولی اگر مقصود آن باشد که آیات تحریف شده، همان آیات
مورد استناد در بحث عدم تحریف است یا شامل آنها هم میشود، پاسخ آن است که این سخن ادعایی بیش نیست و تاکنون هیچ
دلیلی بر تحریف آیات یاد شده ارائه نشده است؛ حتی آن دسته از مدعیان تحریف قرآن که در صدد گردآوري و استقصاي آیات
«1» . تحریف شده (به گمان خویش) برآمدهاند، این آیات را از آیات تحریف شده به شمار نیاوردهاند
ج) از آن جا که اجمالا میدانیم برخی از آیات قرآن تحریف شده و موارد آن را دقیقا نمیدانیم، در مورد هر آیهاي احتمال
میدهیم که این آیه از آن آیات تحریف شده باشد و در نتیجه استدلال به آن استدلالی عقیم است.
چنانکه قبلا یادآور شدیم، اعجاز قرآن اقتضا دارد که همانند هیچ یک از سورههاي آن را نتوانند بیاورند. این موضوع میتواند
براي دفع این شبهه کارساز باشد؛ زیرا میتوان آیات مورد استدلال را با مجموعه آیات قبل و بعد آنکه مرتبط به آن هستند و یک
سوره را تشکیل میدهند در نظر گرفت و بررسی کرد که آیا همانند آن را تاکنون آوردهاند یا میتوانند بیاورند؟
اگر نتیجه منفی بود- چنانکه بررسی تاریخ اسلام نشان میدهد که تاکنون چنین بوده و هم اکنون نیز چنین است- معلوم میشود
که این آیات تحریف نشده است و از قرآن منزّل است؛
______________________________
صفحه 147 از 168
1). ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان، دلیل دوازدهم. )
ص: 210
«1» . زیرا اگر تحریف شده بود، نظم و محتواي خاص قرآن نازل شده از سوي خدا به هم خورده بود و باید همانند آن را بتوان آورد
دو استدلال عقیم
اشاره
افزون بر آیاتی که به آنها براي نفی تحریف قرآن استدلال شد، دو دسته دیگر از آیات وجود دارد که استدلال به آنها براي
اثبات عدم تحریف قرآن متقن به نظر نمیرسد. در این جا به بررسی کوتاهی از آن دو دسته آیات بسنده میکنیم:
1. جمع و قرائت قرآن از سوي خدا
در آیات 16 و 17 سوره قیامت آمده است:
لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ زبانت را به [تلاوت آیات] قرآن حرکت مده تا در خواندن آن شتاب کنی. به
راستی که گردآوري و خواندن آن بر عهده ماست.
در این آیه، گردآوري و جمع قرآن پس از نزول است و خداوند عهدهدار آن شده و « جمعه » برخی گفتهاند: مقصود از واژه
براي تأیید این برداشت، به تفسیر نقل شده از ابن عباس در مورد این آیه استناد شده. در «2» . خواست خداوند حتما محقق میشود
آن تفسیر آمده است:
انّ المعنی انّ علینا جمعه و قرآنه علیک حتی تحفظه و یمکنک تلاوته فلا تخف فوت شیء منه؛ معناي آیه شریف آن است که بر
ماست قرآن را گرد آوریم و بر تو بخوانیم تا آن را حفظ کنی و تلاوت آن برایت میسر شود؛ پس از اینکه چیزي از قرآن از بین
«3» . رود در بیم مباش
______________________________
1). برخی این شبهه را با اجماع بر عدم زیاده در قرآن پاسخ دادهاند که افزون بر عدم کارآیی اجماع در این گونه مسایل (بر فرض )
پذیرش اجماع به عنوان یک دلیل مستقل) فقط افزوده شدن این آیات را نفی میکند؛ ولی تغییر در آنها و جابهجایی و تعویض
کلمات با حروف را نفی نمیکند.
برخی دیگر با تأیید روایات نسبت به قرآن موجود نتیجه گرفتهاند که استدلال به این آیات درست است؛ ولی این پاسخ هم، عدم
تحریف قرآن را نتیجه نمیدهد؛ بلکه حجیت و اعتبار قرآن موجود از راه تعبد و دلیل نقلی را نتیجه میدهد.
در آیه را به معناي گردآوري قرآن دانستهاند که دیدگاهی ضعیف و نادرست است ر. « قرآنه » 2). برخی نیز واژه )
. ك: طبرسی، ابو علی فضل؛ همان، ج 10 ، ص 397
. 3). حسینی میلانی، سید علی؛ التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف؛ چ 1، قم: دار القرآن الکریم، 1410 ، ص 30 )
ص: 211
این استدلال از اتقان کافی برخوردار نیست و تفسیر ابن عباس نمیتواند مؤید این برداشت باشد. ظاهر آیه آن است که این جمع هر
چه باشد، مربوط به مرحله قبل از تلاوت بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است. آیه اوّل، پیامبر را از شتاب در تلاوت آیه، پیش
از آنکه فرشته وحی آن را به اتمام برساند، نهی میکند و اشاره به آن دارد که پیامبر نگران فوت شدن بخشی از قرآن قبل از
صفحه 148 از 168
تلاوت است؛ چنانکه ظاهر تفسیر ابن عباس نیز همین است؛ زیرا در آن تفسیر هم، نتیجه و سرانجام جمع و قرائت قرآن بر پیامبر
صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آن است که زمینه حفظ آن براي ایشان فراهم و تلاوت آن بر مردم برایش میسّر شود؛ به همین دلیل در
معناي سخن خدا، آن است ؛« معناه انّ علینا جمعه فی صدرك » : نقلهاي دیگري که از ابن عباس در تفسیر این آیه رسیده میخوانیم
«1» «. که به عهده ماست که قرآن را در سینه تو گرد آوریم
2. تهدید پیامبر به مجازات
خداوند متعال در آیاتی میفرماید: اگر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به دروغ چیزي را به خدا نسبت دهد، مجازات خواهد شد.
این آیات، در پایان فصل پیشین گذشت. ممکن است گفته شود: اگر پیامبر در صورت کم و زیاد کردن یا تغییر دادن معارف
وحیانی، شدیدا مجازات میشود با آن که در پیشگاه خداوند، داراي مقام و منزلت بالایی است، پس غیر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
و سلّم که هیچ گاه به مرتبت پیامبر نمیرسد، اگر قرآن را تحریف کند، به مجازات شدید سزاوارتر است؛ بنابراین اگر کسی قرآن
را تحریف کند، فورا مجازات یا رسوا میشود و با مجازات یا رسوا شدن وي، مردم از نادرستی آن چه او به عنوان قرآن میخوانده
«2» . یا مینوشته، آگاه میشوند؛ در نتیجه یا افراد منحرف اقدام به تحریف نمیکنند یا اقدام آنها بینتیجه میماند
این استدلال نیز ناتمام است؛ زیرا مجازات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در صورت تحریف کردن پیام خدا، براي آن است که با
معجزهاي که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آورده، همه او را پیام آور خدا و سخن او را سخن خدا میدانند؛ در نتیجه اگر پیام را
تحریف کند، مردم آن پیام تحریف شده را پیام خدا
______________________________
. 1). ر. ك: طوسی، ابو جعفر محمد؛ همان ج 10 ، ص 196 )
و لو » در آیه « تقوّل » 2). ر. ك: حقی بروسوي، اسماعیل؛ همان، ج 10 ، ص 151 قابل ذکر است که لازمه گفتار کسانی که فاعل )
الحاقه، 45 ) متقوّل دانستهاند نیز آن است که هر کس به دروغ به خدا گفتاري را نسبت دهد که تحریف ) « تقوّل علینا بعض الاقاویل
قرآن نیز یک مصداق آن است، خدا او را مجازات میکند. ر. ك: اندلسی، ابو حیان؛ البحر المحیط فی علم التفسیر؛ چ 2، بیروت:
. دار الفکر، 1430 ، ج 8، ص 329
ص: 212
میپندارند و از آن پیروي میکنند و گمراه میشوند و این امر، نقض غرض و مخالف با حکمت خداست؛ ولی افراد دیگر چون
چنین زمینهاي ندارند، مردم سخن آنان را به طور کامل و بیچون و چرا قبول نمیکنند؛ بلکه بر اساس قواعد، آن را بررسی میکنند
و اگر درست یافتند، میپذیرند و در صورت تحریف شدن قرآن از سوي چنین کسی مردم به مقایسه آن چه او میخواند یا نوشته
است با سایر قرائتها و نسخهها میپردازند و به نادرستی و تحریف آن پی میبرند و بیاختیار گمراه نمیشوند. بلی اگر فرض شود
که در قرآن تحریفی رخ دهد که تشخیص آن براي اهل فن نیز میسر نباشد و همگان آن را پیام خدا بدانند و در نتیجه گمراه شوند،
به دلیل نادرستی نقض غرض، خداوند از رخ دادن چنین تحریفی جلوگیري و آن را آشکار خواهد کرد و در این صورت استدلال
یاد شده به دلیل عقلی بر عدم تحریف باز میگردد که در آغاز بحث گذشت.
بررسی دلایل معتقدان به تحریف
اشاره
صفحه 149 از 168
معتقدان به تحریف قرآن به برخی از آیات و روایات براي اثبات تحریف استدلال کردهاند که به اختصار به ذکر و بررسی آنها
میپردازیم.
الف) آیات و روایات بیانگر مشابهت امّت اسلام با امّتهاي پیشین
در برخی از آیات و روایات به مشابهت امت اسلام با امتهاي پیشین اشاره شده است؛ مانند:
حتما شما بر حالتی پس از حالتی سوار میشوید. «1» ؛ لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ
کلّ ما کان فی الامم السّالفه یکون فی هذه الامۀ مثله؛ هرچه در امتهاي گذشته وجود داشته در این امت همانند آن تحقق خواهد
«2» . یافت
دلالت دارند که امّت اسلام، همانند «3» « سنت الهی » ادعا شده است که آیه و روایت پیشین و آیات و روایات مشابه آن مانند آیات
امّتهاي گذشته سیر خواهد کرد و جریاناتی که در آن امّتها رخ داده، در این امّت نیز رخ میدهد و چون یکی از جریانهاي مهم
امّتهاي
______________________________
. 1). انشقاق، 19 )
2). صدوق، ابو جعفر محمد؛ کمال الدین و تمام النعمه؛ چ 1، تهران: کتابفروشی اسلامیه، 1379 ق. با ترجمه و شرح محمد باقر )
. کمرهاي، ج 2، ص 264
3). مقصود، مجموعه آیاتی است که سرگذشت امتهاي گذشته را ذکر کرده و میفرماید: این سنت خدا در امتهاي گذشته است )
و سنت خدا تغییر ناپذیر است.
ص: 213
«1» . گذشته، تحریف کتابهاي آسمانی آنها است، پس کتاب آسمانی این امّت نیز تحریف میشود
و دلالت این آیات و روایات بر همانندي امّت اسلام با امّتهاي پیشین «2» اگر از مناقشه در سند روایات یاد شده صرف نظر شود
مقتضاي آن، صرفا وقوع تحریف در قرآن در طول تاریخ پس از پیامبر اکرم است؛ ولی به هیچ وجه «3» ، در همه امور پذیرفته شود
زمان تحقق تحریف را مشخص نمیکند و چه بسا تا زمان تحقق آن، سالیان طولانی باقی مانده باشد؛ بنابراین هیچ دلالتی بر
تحریف قرآن موجود ندارد؛ علاوه بر آن، همانندي در همه امور با امتهاي گذشته، موارد نقض فراوانی دارد که در آیات و
روایات به آن تصریح شده است؛ مانند: گوساله پرستی، شکافته شدن رود نیل و غرق شدن فرعون و لشکریانش، پادشاهی گسترده
حضرت سلیمان، سرگردانی چهل ساله بنی اسرائیل در بیابان، مسخ شدن جمعی از بنی اسرائیل، جریان گاو بنی اسرائیل و مسأله
خاتمیت پیامبر اسلام و انتفاي عذاب استیصال.
پس این همانندي عمومی استثناپذیر است و با توجه به دلایل عدم تحریف قرآن، تحریف نشدن قرآن یکی از موارد استثناي این
آیات و روایات است؛ افزون بر آن، از نمونههاي ذکر شده در این روایات استفاده میشود که مقصود از این آیات و روایات، نوعی
نه مشابهت تام و کامل و در این صورت، در خصوص مسأله تحریف میتوان گفت: «4» ؛ مشابهت است
______________________________
. 1). نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان، ص 35 )
2). بیشتر روایات مورد استناد از نظر سند بیاعتبارند و فقط چهار روایت نقل شده از کافی، قرب الاسناد، بصائر الدرجات، سعد )
بن عبد الله، و رجال کشی معتبر هستند. از این چهار روایت دو روایت اول ناظر به موارد خاص و دو روایت اخیر ناظر به مشابهت
صفحه 150 از 168
امت اسلام با بنی اسرائیل (نه همه امتهاي گذشته) است.
3). هیچ یک از آیات مورد استناد، مشابهت در تمامی امور را نمیرساند؛ بلکه ناظر به مخالفت امتها (تکذیب و معارضه) با )
پیامبران و نابود شدن آن امتها است. در تفسیر آیه ذکر شده در این استدلال پنج احتمال ذکر شده است که در برخی از کتب
تفسیر یکی از آن پنج احتمال را همانندي امت اسلام با امتهاي پیشین دانستهاند. ر. ك: تفاسیر. تبیان، الجامع لاحکام القرآن،
البحر المحیط، مفاتیح الغیب و مجمع البیان ذیل آیه نهم از سوره انشقاق.
4). به عنوان مثال در یکی از این روایات رجعت امامان علیهم السّلام در امت اسلام در مقایسه با بازگشت خانواده حضرت ایوب )
به سوي آن حضرت از موارد مشابهت امت اسلام با امتهاي پیشین به شمار آمده است؛ در صورتی که رجعت امامان علیهم السّلام
پس از شهادت و از عالم آخرت به عالم دنیا و با ویژگیهاي خاص خود است؛ ولی بازگشت خانواده حضرت ایوب صرفا روي
. آوردن و زندگی کردن با آن حضرت، پس از جدایی از ایشان بوده است. ر. ك: نوري طبرسی، میرزا حسین؛ همان، ص 75
ص: 214
تحریف معنوي کتاب یا بیاعتنایی به آن در مقام فهم و عمل، مورد مشابه با تحریف کتابهاي انبیاي گذشته به شمار میآید؛ به
علاوه اگر مقصود از این روایات، مشابهت کامل و در همه امور باشد، با آیات دال بر نفی تحریف مخالف خواهند بود و باید توجیه
یا کنار زده شوند. پاسخ اخیر در مورد انواع روایات دیگري که پس از این به بررسی آنها میپردازیم نیز جریان دارد.
ب) وجود مصحفهاي متفاوت با قرآن موجود
در روایات آمده است که غیر از قرآن موجود، قرآنهاي دیگري وجود داشته که از جمله آنها قرآن حضرت علی علیه السّلام
است. قرآنهاي یاد شده با قرآن کنونی تفاوتهایی داشته و برخی از آنها مانند قرآن حضرت علی علیه السّلام و ابن مسعود و ابیّ
بن کعب از دیدگاه شیعه داراي اعتبار کامل هستند؛ به ویژه قرآن حضرت علی علیه السّلام که معیار و محک صحت هر نسخه و
قرآن دیگري است و به دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم گردآوري و براي استفاده مردم به خلیفه اوّل ارائه شد؛ ولی خلیفه
از پذیرش آن سر باز زد و برخی از اطرافیانش گفتند که ما همانند آن قرآن را پیش خود داریم. با توجه به تعدد قرآنها، تفاوت
آنها با قرآن موجود و اعتبار برخی از آنها معلوم میشود که قرآن تحریف شده است.
در پاسخ باید گفت: قرآنهاي یاد شده و قرائتهاي مذکور آنها با قرآن موجود تفاوت نداشته و آن چه به عنوان موارد اختلاف
ذکر شده، از قبیل شأن نزول، ذکر مصداق، تفسیر و تأویل قرآن بوده است و ربطی به متن قرآن ندارد. بعلاوه دلیلی بر اعتبار آن
قرآنها در دست نیست و اگر در متن آن قرآنها با قرآن موجود متفاوت باشند، همین تفاوت دلیل دیگري بر بیاعتباري آنها
است؛ زیرا قرآن موجود به صورت متواتر نقل شده و بررسی آن، از سوي خدا بودنش را تأیید میکند؛ ولی در مورد قرآنهاي ادعا
شده، هیچ دلیلی بر اعتبار موارد اختلاف آنها با قرآن موجود در دست نیست؛ بلکه بررسی برخی موارد نقل شده از آنها غیر قرآن
بودن آنها را تأیید میکند. تفاوت قرآن حضرت علی علیه السّلام با قرآن موجود نیز فقط در دو زمینه بوده است: الف) آنکه قرآن
آن حضرت طبق ترتیب نزول مرتب شده است؛ ب) آن که افزون بر متن قرآن، شأن نزولها، مصادیق، تفسیر و تأویل آیات نیز در
آن ثبت شده است و اگر قرآنهاي دیگر با قرآن آن حضرت تفاوتهاي اساسی و قابل توجه میداشت، آن حضرت نسبت به آن
اعتراض جدّي میفرمود؛ در صورتی که هیچ اعتراضی در این خصوص از آن حضرت نقل نشده است.
ص: 215
و روایاتی که مفاد آنها نازل شدن قرآن بر هفت «1» از همین بیان، پاسخ استدلال به قرائتهاي هفتگانه یا دهگانه و یا بیشتر
حرف است نیز روشن میشود؛ زیرا هیچ دلیلی بر اعتبار یا قرآن بودن قرائتهاي یاد شده در موارد اختلاف وجود ندارد و براي
صفحه 151 از 168
گذشته «2» ؛ روایات دالّ بر نزول قرآن بر هفت حرف نیز معانی مختلفی شده است و نمیتوان براي هفت قرائت به آن استدلال کرد
از آنکه علاوه بر عدم اعتبار سند آنها، این روایات، با روایات متعدد و معتبري معارض است که نزول بر هفت حرف را تکذیب و
این تکذیب بدان معنا است که قرائتهاي دیگر، قرائتهاي جعلی است «3» . نزول آن بر یک حرف را مطرح و بر آن تأکید میکند
و براي مسلمانان در عصر امامان علیهم السّلام قرائت واقعی مشخص بوده است؛ به همین دلیل از آن قرائت واحد سؤالی نمیشود؛ نه
آنکه آیاتی تحریف شده و قرآن واقعی در هالهاي از ابهام قرار داشته است.
ج) روایات بیانگر تحریف قرآن
روایات فراوانی که طبق نظر مدعیان تحریف، از تحریف قرآن به طور کلی سخن به میان آورده یا در آنها آیات قرآن به گونهاي
و نشان تحریف شدن آن آیات در قرآن موجود است. «4» دیگر تلاوت شده
______________________________
1). در روایات مربوط به نزول قرآن به حروف متعدد، سه حرف، چهار حرف، پنج حرف، هفت حرف و ده حرف ذکر شده است )
و برخی گفتهاند: مقصود از هفت حرف، حروف متعدد است، نه خصوص عدد هفت. ر.
ك: عاملی، جعفر مرتضی؛ حقایق هامۀ حول القرآن الکریم؛ چ 1، قم: مؤسسۀ النشر الاسلامی، 1410 ، صص 180 و 181 ، براي
. اطلاع از چگونگی و عدم اعتبار قراء هفتگانه و قرائتهایشان ر. ك: موسوي خویی، ابو القاسم، همان، ص 137 و 199
2). براي این روایات که اکثر قریب به اتفاق آنها از منابع اهل سنت نقل شده، بیش از ده معنا ذکر شده است که یکی از معانی )
آن، هفت قرائت است و نه تنها ترجیحی براي این معنا بر سایر معانی وجود ندارد، بلکه شواهدي در همین روایات بر برخی معانی
. 209 - عاملی، جعفر؛ مرتضی، همان، 180 - دیگر یافت میشود. ر. ك: موسوي خویی، ابو القاسم؛ همان، ص 195
- 3). براي اطلاع از روایات دالّ بر نزول قرآن بر هفت حرف و عدم اعتبار آنها ر. ك: عاملی، جعفر مرتضی؛ همان ص 177 )
.211 - -186 موسوي خویی، ابو القاسم؛ همان ص 187
4). برخی براي اثبات تحریف قرآن، به مسأله نسخ تلاوت و یا نسخ تلاوت و حکم که در بین اهل سنت مطرح است و به روایات )
نقل شده در این زمینه استدلال کردهاند که با توجه به عدم اعتبار آن روایات، استدلال به آنها بر تحریف قرآن بیاساس خواهد
بود. براي اطلاع از مسأله نسخ تلاوت و بیاعتباري روایات آن ر. ك:
.25 - بلاغی، محمد جواد؛ آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن؛ چ 1، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1355 ، ص 19
.368 - 225 - عاملی، جعفر مرتضی؛ همان، ص 303 - موسوي خویی، ابو القاسم؛ همان ص 220
ص: 216
اکثر قریب به اتفاق این روایات که ادعاي تواتر آنها شده، معتبر نیستند و مجموع روایات معتبر آنها نزدیک به چهل روایت است.
برخی از این مجموعه تکراري است. برخی از آنها کاملا بیارتباط با تحریف است و تعدادي، تغییرات غیر مؤثر در معناي آیات را
مطرح ساخته است. بسیاري از آنها مطالب تفسیري و ذکر مصداق و شأن نزول و نقل به معنا و اقتباس است و در برخی از آنها نیز
تعابیري کلی به کار رفته که شمول آنها نسبت به تحریف لفظی نیازمند دلیل دیگري است. فقط یک روایت صحیح در این
مجموعه وجود دارد که ظاهر، بلکه صریح آن حذف شدن نزدیک به دو سوم از قرآن مجید است. بررسی مفصل این روایات با
قرآنی بودن مباحث کتاب سازگار نیست؛ از این رو به توضیحی فشرده در این زمینه اکتفا میشود:
1. از مجموع روایات ذکر شده که در دلیل یازدهم و دوازدهم فصل الخطاب آمده است، حدود چهل روایت معتبر به چشم
میخورد و مجموعه روایات مسند آن (اعم از صحیح، ضعیف و مجهول) بیش از چهارصد روایت است که ادعاي تواتر اجمالی
صفحه 152 از 168
آنها، سخنی گزاف نیست؛ هر چند در مفاد و محدوده تواتر، جاي بحث و مناقشه فراوان وجود دارد و استفاده تحریف مورد نظر
مدعیان تحریف، از آن غیر ممکن است. از مجموعه روایات مسند نیز تعداد بسیار زیادي (نزدیک به دو سوم آن) از شخصی به نام
سیّاري نقل شده که دانشمندان علم رجال او را دروغگو و جعل کننده حدیث معرفی کردهاند.
2. در مجموعه روایات معتبر (از نظر سند) چهارده روایت تکراري است؛ به این معنا که هر دو روایت راجع به یک آیه سخن
میگویند و در نتیجه از موارد ادعایی تحریف، هفت مورد کاسته میشود. چهار مورد از این روایات بیارتباط با بحث تحریف و
ذکر آنها در این مجموعه سؤالانگیز، بلکه شگفتانگیز است؛ به عنوان مثال در این مجموعه روایتی از کامل الزیارات نقل شده
« نزلت فی الحسین بن علی علیه السّلام » میفرماید « وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ » که امام صادق علیه السّلام درباره آیه شریف
روشن است که به هیچ وجه نمیتوان ادعا کرد که جمله نزلت فی الحسین بن علی علیه السّلام ادامه آیه بوده و از قرآنهاي «1»
کنونی حذف شده است. با توجه به دو نکته پیش گفته، موارد ادعایی تحریف به کمتر از سی مورد تقلیل مییابد.
______________________________
. 1). قمی، ابو القاسم جعفر (ابن قولویه) کامل الزیارات؛ چ 1، نجف اشرف: مکتبۀ المرتضویه، 1356 ق، ص 63 )
ص: 217
3. هفت روایت که یکی از آنها مکرر است و نیز صدر سه روایت دیگر مشتمل بر تغییر اندکی در آیه است که تأثیري در معناي
که «2» نقل شده « فانزل اللّه سکینته علی رسوله » «1» « فانزل اللّه سکینته علیه » آیه ندارد؛ مانند آنکه در یکی از این روایات، آیه
تأثیري در معنا ندارد؛ در نتیجه موارد ادعایی به بیست و چند روایت تقلیل مییابد.
4. نزدیک به نیمی از روایات باقی مانده، در مقام تفسیر، ذکر مصداق، شأن نزول و تأویل یا معانی بطنی آیات هستند؛ به عنوان مثال
در ادامه تلاوت آیه آمده است:
و هی صلوة الظّهر و هی اوّل صلوة صلّاها رسول اللّه و هی وسط النّهار؛ و آن [نماز «3» ؛ حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی
«4» . میانه] نماز ظهر است و اولین نمازي است که پیامبر آن را به جاي آورده و [وقت آن] در میان روز است
با اندکی تأمل در روایات یاد شده و موارد مشابه آن روشن میشود که این روایات، در صدد تلاوت آیه نیستند؛ بلکه در مقام
تفسیر و توضیح آنند و با توجه به اینکه آیه مذکور در این روایت، در روایات متعددي که در منابع معتبر شیعه نقل شده، به همان
صورت که در قرآنهاي فعلی آمده، تلاوت شده است، تردیدي باقی نمیماند که نمیتوان با استناد به برخی روایات مرسله یا نقل
از آن حذف شده است. منشأ اشتباه مدعیان «5» « صلوة العصر » شده در منابع غیر معتبر، مدعی شد که این آیه تحریف و عبارت
تحریف آن است که آنان با ذهنیت و پیش فرض تحریف قرآن به سراغ این نوع روایات رفتهاند و سؤال راوي حدیث را که از مفاد
آیه و تفسیر آن پرسیده، بر سؤال از تلاوت و قرائت آیه حمل کردهاند و مسلّم پنداشتهاند که راوي در قرائت آیه تردید داشته؛ لذا
از امام راجع به آن سؤال کرده و امام تلاوت درست آیه را براي راوي ارائه فرموده است؛ در صورتی که هیچ شاهد و قرینهاي بر
اینکه مقصود سؤال کننده، تلاوت آیه باشد، وجود ندارد؛ بلکه در همین روایات شواهد روشنی بر اینکه سؤال از مفاد آیه است
یافت میشود.
______________________________
. 1). توبه، 40 )
. 2). العروسی الحویزي، عبد علی؛ همان، ج 2، ص 220 )
. 3). بقره، 238 )
. 4). کلینی، ابو جعفر محمد؛ همان، ج 3، ص 271 )
صفحه 153 از 168
5). عیاشی؛ تفسیر العیاشی؛ به نقل از العروسی الحویزي، عبد علی، همان، ج 1، ص 237 - قمی، ابو الحسن علی؛ تفسیر القمی؛ چ )
. 1، بیروت: دار السرور، 1411 ق، ج 1، ص 106
ص: 218
5. در تعدادي از این روایات (چهارده روایت) آیه، نقل به معنا شده و امام به مفاد آیه استناد کرده یا از آیه در بیان خویش اقتباس
کرده است؛ مانند روایت نقل شده از کافی که در آن، راوي از آیه أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی
سؤال میکند و امام میفرماید: «1» شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ
فان خفتم تنازعا فی امر فردّوه الی اللّه و الی رسوله و الی اولی الامر منکم کذا نزلت الایۀ و کیف یامرهم اللّه عزّ و جلّ بطاعۀ ولاة
الامر و یرخّص فی منازعتهم؛ پس اگر از اختلاف در امري بیمناك بودید، آن را به خدا و رسولش و صاحبان امر از خودتان
از یک سو] دستور به اطاعت از صاحبان امر میدهد و [از ] « عز و جل » برگردانید. آیه این گونه نازل شده است. چگونه خداوند
«2» . سوي دیگر] نزاع کردن با آنان را مجاز میشمرد
به روشنی دلالت دارد که مقصود پرسش راوي مربوط به چگونگی قرائت آیه و مسأله تحریف نبوده و «... کیف یامرهم » جمله
بوده است؛ « فان خفتم تنازعا فی امر » در موقع نزول « فان تنازعتم » آن نیست که عبارت « کذا نزلت الآیۀ » مقصود امام علیه السّلام از
اختلاف مردم با اولی الامر است یا اختلاف مردم با یکدیگر است؟ « تنازعتم فی الامر » بلکه پرسش راوي این است که آیا مقصود از
و امام در پاسخ میفرماید: مقصود اختلاف مردم با یکدیگر است وگرنه چگونه در صدر آیه، دستور به اطاعت مطلق از اولی الامر
میدهد و در ذیل آن اجازه منازعه با آنان را مطرح میسازد؟ این نوع برداشت از آیه به معناي تناقض صدر و ذیل آیه است که
باطل است؛ پس مقصود، نزاع مردم با یکدیگر است که موظفند طبق مفاد آیه به خدا و رسول و پس از وي به اولی الامر براي حل
نیز از باب بیان مفاد آیه و مقصود از « و الی رسوله و الی اولی الامر منکم » اختلاف رجوع کنند؛ با این بیان روشن میشود که تعبیر
آن است.
6. در سایر روایات به جز دو روایت که در شماره 7 به آن میپردازیم، تعابیري کلی آمده که شمول آنها نسبت به تحریف لفظی
مورد نظر مدعیان تحریف، نیازمند دلیل و قرینه است و هیچ دلیل و قرینه متقنی بر آن نیست و یا در آنها مطالبی مطرح شده که
هیچ ملازمهاي بین آنها با تحریف قرآن وجود ندارد؛ مانند:
______________________________
. 1). نساء، 59 )
. 2). کلینی، ابو جعفر محمد؛ همان، ج 1، ص 276 )
ص: 219
الف) اگر مردم قرآن را آن گونه که نازل شده میخواندند، حتی دو نفر هم با یکدیگر اختلاف پیدا نمیکردند.
ب) آن گاه که حضرت مهدي علیه السّلام ظهور کند، قرآن علی علیه السّلام را میآورد و قرآن را آن گونه که باید تلاوت
میفرماید.
ج) هیچ کس جز اوصیاي پیامبر نمیتواند ادعا کند که تمام قرآن ظاهر و باطنش را جمع کرده است.
«1» . د) قرآن را تحریف کردهاند و مردم در تمام باور داشتها و مبانی رفتارشان دچار تحریف شدهاند
سه نوع روایت نخست، ناظر به قرآن با تفسیر و شأن نزول و بیان مصداق و تأویل آن و مطابق با ترتیب نزول است؛ آن گونه که در
بیان تفاوت قرآن علی علیه السّلام با قرآن کنونی ذکر شد و از روایت نوع سوم نیز استفاده میشود.
روایت چهارم هم ناظر به تحریف معنوي است؛ زیرا دچار تحریف شدن مردم در همه معتقدات، لازمهاش آن است که آیات مربوط
صفحه 154 از 168
به اصول دین در کل قرآن تحریف شده باشد یا مردم در اعتقاد به توحید و نبوت و معاد نیز منحرف شده باشند؛ بنابر این، هیچ
دلیلی بر شمول این روایات نسبت به تحریف لفظی قرآن وجود ندارد و استدلال به آنها براي اثبات این مدعا از اتقان کافی
برخوردار نیست؛ به ویژه که در روایات دیگر بر تحریف معنوي قرآن و محفوظ و مصون ماندن الفاظ و عبارات آن تأکید شده
است.
یحکم به ذوا عدل » 7. از دو روایت باقی مانده یکی مربوط به قسمتی از آیه 95 سوره مائده است که در قرآنهاي کنونی عبارت
خوانده شده است؛ علاوه بر آن که مصداق ذو عدل را نیز امام میداند؛ ولی باید « یحکم به ذو عدل منکم » است و در روایت « منکم
توجه داشت که در بیشتر روایاتی که این آیه در آنها به کار رفته، تعبیر ذوا عدل (طبق عبارت قرآنهاي موجود) آمده است و
ولی این روایت نیز به «2» ؛ فقط در یک روایت، تعبیر ذو عدل ذکر شده و در آن آمده است که ذوا عدل از خطاي نویسندگان است
دو صورت نقل شده و در نقل دیگر اینگونه است:
______________________________
از کتاب فصل الخطاب آمده « ن» و ص 223 کد « یا » و ص 3 کد « که » و ص 212 کد « یا » 1). این روایات به ترتیب در ص 215 کد )
است.
. 2). کلینی، ابو جعفر محمد؛ همان، ج 8، ص 205 )
ص: 220
فالعدل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و الامام من بعده یحکم به و هو ذو عدل فاذا علمت ما حکم « یحکم به ذوا عدل منکم
اللّه به من رسول اللّه و الامام فحسبک و لا تسأل؛ عدل رسول اللّه و امام پس از اوست که در مورد آن قضاوت میکند و او [رسول
اللّه یا امام پس از او] صاحب عدل است، پس وقتی از طریق رسول اللّه و امام آن چه را که خدا به آن حکم کرده، دانستی تو را
«1» . کافی است و دیگر سؤال مکن
با توجه به این روایت روشن میشود که نقل دیگر، یا تقطیع شده این روایت و یا تلخیص نادرست آن است و روایات در مقام
نامیدهاند و یادآور میشوند که وقتی پیامبر یا امام حکمی کرد، کفایت میکند و نیاز « ذو عدل » توضیح آیه هستند و امام و پیامبر را
یاد شده در آیه، مقصود دو نفر انسان عادل از مسلمانان نیست؛ بلکه حکم پیامبر یا امام است که دو فرد « ذوا عدل » به سؤال ندارد و
برجسته ذو عدل هستند و ذوا عدل بر آن دو منطبق است.
در روایت دوم آمده است:
ان القرآن الذي جاء به جبرئیل علیه السّلام الی محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم سبعۀ عشر الف آیۀ؛ به راستی، قرآنی را که جبرئیل
«2» . به سوي پیامبر آورد، هفده هزار آیه بوده است
و مفاد آن هفت هزار آیه میشود که «3» نقل شده « سبعۀ آلاف آیه » به این صورت « عشر » این روایت نیز در کتاب وافی بدون واژه
افزون بر آن میتواند مقصود از این روایت، علاوه بر متن قرآن، توضیح و تفسیر آن «4» ؛ نزدیک به شماره آیات قرآن موجود است
که جبرئیل از سوي خدا براي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آورده است نیز باشد؛ نظیر آن چه مرحوم صدوق در کتاب اعتقادات
«5» . خود فرموده است که آن چه از وحی به عنوان غیر قرآن نازل شده اگر به وحی قرآنی افزوده شود، به هفده هزار آیه میرسد
______________________________
. 1). طوسی، ابو جعفر محمد؛ تهذیب الاحکام؛ چ 2، بیروت: دار الاضواء، 1413 ق، ج 6، ص 272 )
2). کلینی، ابو جعفر محمد؛ الاصول من الکافی؛ چ 3، تهران: دار الکتب الاسلامیۀ، 1388 ق. )
. 3). فیض کاشانی، محمد محسن؛ وافی؛ چ 1، قم: مکتبۀ آیت الله المرعشی النجفی، 1404 ق، ج 5، ص 274 )
صفحه 155 از 168
4). قابل ذکر است که اعتبار کتاب وافی از نظر دقت، مورد پذیرش صاحب نظران است و به عنوان مثال مرحوم شعرانی بر آن )
تأکید کرده است.
85 چاپ شده در: مصنفات الشیخ المفید، چ 1، قم: المؤتمر العالمی لالفیّۀ الشیخ - 5). صدوق، ابو جعفر محمد؛ الاعتقادات؛ ص 5 )
. المفید، 1371 ، ج 5
ص: 221
واژهنامه
عذاب استیصال: استیصال به معناي ریشهکن ساختن و مقصود از عذاب استیصال عذابی است که در اثر آن، یک ملت منقرض و به
کلی نابود میشوند.
اضافه معنوي: اضافهاي است که یکی از دو اسم، به دیگري منتسب شده، کسب تعریف یا تخصیص کند.
بسیط: چیزي که جزء ندارد (خلاف مرکبّ).
ترکیب اسنادي: ترکیبی است که در حکم یک کلمه نیست و اعراب حرف پایانی قسمت اول، در شرایط مختلف، قابل تغییر است.
تواتر: در اصطلاح روایی، وصف حدیثی است که راویان آن در هر طبقه، به اندازهاي باشند که امکان هم دست شدن آنان بر
دروغگویی وجود نداشته باشد.
ترکیب مزجی: ترکیبی است که در آن، دو کلمه به یکدیگر متصل و ممزوج و مانند یک کلمه میشوند و آخرین حرف قسمت
دوم، پایان کلمه محسوب میشود؛ مانند بعلبک، سیبویه و ....
ثقات: افراد مورد اعتماد (جمع ثقه)، اصطلاحی رجالی است و به کسانی گفته میشود که در امانتداري و راستگویی آنان
تردیدي نباشد.
حکمت نظري: علم به احوال، اشیا و موجودات است؛ چنان که هستند یا خواهند بود و از هستها و استها بحث میکند و به
الهیات، ریاضیات و طبیعات تقسیم میشود.
حکمت عملی: عبارت است از علم به این که افعال انسان (افعال اختیاري) چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد، و چگونه
و به چه منوال بد است و نباید باشد. حکمت عملی به اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن تقسیم میشود.
سیاق: روند سخن است. در اصطلاح مفسران و اصولیان، به جملات پیشین و پسین واژه یا جمله مورد بحث گویند که مراد از جمله
یا واژه مذکور با توجه به آنها روشن میشود.
ص: 222
صفت مشبهه: اسمی که از فعل لازم اشتقاق مییابد و در معنا، شبیه اسم فاعل است.
صحیح: اصطلاحی حدیثی است. به حدیثی گویند که راویان آن، همه امامی مذهب و ثقه (مورد اعتماد) باشند و سلسله سند به
معصوم متصل شود.
عهدین: یعنی دو عهد (قدیم و جدید) و مراد از آن، کتاب مقدس است. عهد قدیم، شامل تورات و کتابهاي ضمیمه آن و عهد
جدید، شامل انجیلهاي چهارگانه و کتابهاي ضمیمه آن است.
عنوان مشیر: عنوانی که صرفا اشاره به موضوعی خاص است و بار معنایی دیگري ندارد.
ضعیف: اصطلاحی حدیثی است و به خبري گویند که واجد شرایط هیچ یک از اقسام خبر (صحیح، حسن، موثق و قوي) نیست.
قید توضیحی: قیدي است که دامنه مفاد واژه یا حکم را محدود نکرده و صرفا به وصفی از اوصاف آن اشاره دارد.
صفحه 156 از 168
قید احترازي: گوینده براي بیرون راندن سایر موارد از دایره حکم یا مفاد، واژهاي را میآورد که در صورت ذکر نشدن آن، همه
موارد را شامل میشود.
لغات دخیل: واژگانی که از زبان بیگانه وارد زبان دیگري شده و جزئی از آن به شمار آیند.
مسند: حدیثی است که سلسله سند آن (افراد ذکر شده در زنجیره سند حدیث) در تمامی مراتب تا معصوم متّصل و مذکور باشد.
مجهول: حدیثی است که افراد مذکور در سند آن، گرچه در کتابهاي رجال آمده، ولی نسبت به عقیده، وثاقت و مذهب آنان
ذکري نشده باشد. به خود راویانی که چنین باشند نیز مجهول میگویند.
اول و مشارفت: اول به معناي بازگشتن و منجر شدن و مشارفت به معناي نزدیک بودن است. اصطلاح ادبی یکی از مناسبتهایی
است که به جهت آن مجازگویی و چیزي را به نام آن چه در آینده خواهد شد، نامگذاري میکنند؛ مانند نامیدهشدن زن به همسر
بقره، 230 در صورتی که هنوز به عقد نکاح او در نیامده تا زوج او «. حتی تنکح زوجا غیره؛ تا با همسري دیگر ازدواج کند » در آیه
باشد.
ص: 223
فهرست آیات
154 ،153 ،152 ،13 .... سوره آیه صفحه سورة الفاتحه الرحمن الرحیم 3
22 و ان کنتم 155 سورة البقرة ذلک الکتاب لا ریب فیه هدي للمتقین 2 155 اهدنا الصراط المستقیم 6 ایاك نعبد و ایاك نستعین 5
57 و اذ فرقنا بکم البحر 34 مصدّقا لما معکم 41 159 فامّا الذین آمنوا فیعلمون انه الحق من ربهم 26 فی ریب مما نزلنا علی عبدنا 23
27 و 46 و قد کان فریق منهم یسمعون کلام اللّه ثم یحرّفونه 75 39 فجعلناها نکالا لما بین یدیها و ما خلفها 66 فانجیناکم و اغرقنا 50
57 قل 175 مصدّقا لما معهم 91 165 و لمّا جائهم کتاب من عند الله مصدق لما معهم 89 منهم امّیون لا یعلمون الکتاب الّا امانی 78
176 ما یودّ الذین کفروا 80 و لما جائهم رسول من عندالله مصدق لما معهم 101 ،76 من کان عدوا لجبریل فانه نزّله علی قلبک 97
37 ما جاءك من العلم 40 و یعلّمهم الکتاب و الحکمۀ 129 51 قد بیّنا الایات لقوم یوقنون 118 من اهل الکتاب و لا المشرکین 105
37 ذلک بان الله نزّل الکتاب 176 و یعلّمکم الکتاب و الحکمۀ 152 35 الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابنائهم 146 145
90 ،75 ،66 ،28 66 شهر رمضان الذي انزل فیه القرآن 185 بالحق 176
ص: 224
217 تلک 79 حافظوا علی الصلوات و الصلوة الوسطی 238 سوره آیه صفحه و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمۀ یعظکم 231
57 منه آیات محکمات هنّ امّ الکتاب و ... فاما 72 سورة آل عمران مصدّقا لما بین یدیه 3 ،29 آیات اللّه نتلوها علیک بالحق 252
35 و اعتصموا بحبل الله 42 ... من بعد ما جاءك من العلم 61 59 ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم 58 ،52 الذین 7
36 و یعلّمهم ،35 91 هذا بیان للناس و هدي و موعظۀ للمتقین 138 51 و لقد نصرکم الله ببدر و انتم اذلۀ 123 جمیعا و لا تفرقوا 103
172 192 یا أیها الذین اوتوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا 47 37 سورة النساء یحرّفون الکلم عن مواضعه 46 الکتاب و الحکمۀ 164
180 افلا یتدبرون القرآن و لو 218 و ارسلناك للناس رسولا و کفی باللّه شهیدا 79 اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم 59
110 کان من عند غیر الله لوجدوا ... 82
67 لکن الله یشهد بما انزل الیک 37 و قد نزّل علیکم فی الکتاب ان اذا سمعتم آیات 140 و انزل اللّه علیک الکتاب و الحکمۀ 113
35 یا ایّها النّاس قد جاءکم برهان 70 قد جاءکم برهان من ربکم 173 181 قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم 170 انزله بعلمه 166
79 من ربّکم و انزلنا ... 174
صفحه 157 از 168
40 یهدي به اللّه من اتبع رضوانه سبل 156 سورة المائدة قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین 15 ،62 یهدیهم الیه صراطا مستقیما 175
62 السلام 16
ص: 225
57 و لا تتّبع اهوائهم عما 192 مصدّقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا 48 سوره آیه صفحه یحرّفون الکلم من بعد مواضعه 41
177 سورة الانعام 201 و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تري اعینهم تفیض 83 69 و الله یعصمک من الناس 67 جائک من الحق 48
176 و قالوا لو لا 181 الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون ابنائهم 20 قل ايّ شیء اکبر شهادة قل الله شهید بینی و بینکم 19
44 و هذا کتاب انزلناه مبارك 42 ... ان هو الا ذکري للعالمین 90 68 ذلک هدي اللّه یهدي به من یشاء 88 نزّل علیه آیۀ من ربه 37
67 و الذین آتیناهم الکتاب 40 افغیر الله ابتغی حکما و هو الذي انزل الیکم 114 55 ... قد فصّلنا الایات لقوم یعلمون 97 مصدّق 92
42 من جاء ،49 55 فقد جائکم بیّنۀ من ربکم و هدي و رحمۀ 157 174 و هذا کتاب انزلناه مبارك 155 یعلمون انه منزّل من 114
49 و أمر قومک یأخذوا 44 هدي و رحمۀ لقوم یؤمنون 52 122 سورة الاعراف و ذکري للمؤمنین 2 بالحسنۀ فله عشر أمثالها 160
173 فآمنوا ،162 40 الذین یتبعون الرسول النبی الامّی الذي یجدونه مکتوبا 157 26 و اتبعوا النور الذي انزل معه 157 باحسنها 145
45 انّ ولیّی اللّه الذي 162 ... اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون 179 بالله و رسوله النبی الامّی الذي یؤمن بالله 158
49 41 هدي و رحمۀ لقوم یؤمنون 203 78 هذا بصائر من ربکم 203 نزّل الکتاب و هو یتولی 196
ص: 226
135 سوره آیه صفحه سورة الانفال و اذا تتلی علیهم آیاتنا قالوا قد سمعنا ... 31
27 فانزل الله 91 سورة التوبۀ و ان احد من المشرکین استجارك فأجره حتی یسمع 6 الان خفف الله عنکم و علم ان فیکم ضعفا 66
92 سورة یونس هنالک تبلو کل نفس ما اسلفت و ردّوا الی 217 ... من احد ثم انصرفوا صرف الله قلوبهم بانهم 127 سکینته علیه 40
68 و لکن تصدیق الذي بین 110 و یقولون لولا انزل علیه آیۀ من ربه 20 159 قل لو شاء الله ما تلوته علیکم و لا ادریکم 16 الله 10
172 ،75 172 و ما کان هذا القرآن أن یفتري من دون الله ... 37 ،96 ،75 ،56 ،39 یدیه و تفصیل الکتاب 37
48 ... و رحمۀ ،46 137 یا ایها الناس قد جاءتکم موعظۀ من ربکم و شفاء لما 57 ،119 بل کذّبوا بما لم یحیطوا بعلمه و لمّا یأتهم 39
174 33 فان کنت فی شک مما انزلنا الیک فسئل الذین یقرؤن 94 49 فالیوم ننجّیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیۀ 92 للمؤمنین 57
170 افمن کان علی بینۀ من ،137 ،119 96 فان لم یستجیبوا لکم فاعلموا انما انزل بعلم الله 14 ،53 سورة هود کتاب احکمت آیاته 1
71 ... و جاءك فی هذه الحق و موعظۀ و ذکري للمؤمنین 120 182 تلک من انباء الغیب نوحیها الیک 49 ربه و یتلوه شاهد منه 17
100 ،46 100 ... و موعظۀ و ذکري للمؤمنین 120 ،46 ،44
ص: 227
... 181 ،74 58 نحن نقصّ علیک احسن القصص بما اوحینا الیک 3 ،32 سوره آیه صفحه سورة یوسف تلک آیات الکتاب المبین 1
56 ... هدي و رحمۀ لقوم یؤمنون 111 ،39 43 و لکن تصدیق الذي بین یدیه و تفصیل کل شیء 111 ان هو الا ذکر للعالمین 104
176 و کذلک انزلناه حکما عربیا و لئن 32 و الذین آتیناهم الکتاب یفرحون بما انزل الیک 36 49 سورة الرعد تلک آیات الکتاب 1
181 سورة ابراهیم و ما ارسلنا من رسول الا 84 و یقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا 43 ،38 اتبعت اهواءهم بعد 37
32 و قالوا یا ایها الذي نزّل علیه الذکر 37 سورة الحجر تلک آیات الکتاب 1 86 هذا بلاغ للناس 52 ،84 بلسان قومه لیبیّن لهم 4
207 و لقد آتیناك سبعا من المثانی و القرآن العظیم ،206 ،199 ،78 ،67 202 انا نحن نزّلنا الذکر و انا له لحافظون 9 انک لمجنون 6
51 70 سورة النحل و قیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا ... 30 ،53 ،59 87
49 و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل 202 ... و هدي و رحمۀ لقوم یؤمنون 64 ،79 و انزلنا الیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل الیهم 44
صفحه 158 از 168
49 36 ... و هدي و رحمۀ للمسلمین 89 شیء 89
ص: 228
89 و لقد نعلم انهم 76 ... و هذا لسان عربی مبین 103 سوره آیه صفحه قل نزّله روح القدس من ربّک بالحق لیثبّت الّذین آمنوا 102
71 لولا أن ثبّتناك لقد ،38 165 سورة الاسراء ذلک مما اوحی الیک ربک من الحکمۀ 39 ،89 یقولون انما یعلّمه بشر لسان 103
185 و قل جاء الحق و زهق 73 - 101 و ان کادوا لیفتنونک عن الذي أوحینا الیک لتفتري علینا 75 کدت ترکن إلیهم شیئا قلیلا 74
48 قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان 69 و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمۀ للمؤمنین 82 الباطل ان الباطل کان زهوقا 81
33 و 180 و لقد آتینا موسی تسع آیات بینات 101 131 قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم انه کان بعباده خبیرا 96 ،109 یأتوا بمثل 88
56 و اتل ما اوحی 1 - 96 سورة الکهف ... و لم یجعل له عوجا* قیما 2 ،93 قرآنا فرقناه لتقرأه علی الناس علی مکث و نزّلناه 106
55 فانّما یسّرناه بلسانک لتبشر به المتقین و تنذر به 97 27 سورة مریم و جعلنی مبارکا 31 الیک من کتاب ربک لا مبدّل لکلماته 27
30 سورة الانبیاء لقد انزلنا الیکم کتابا فیه 44 تنزیلا ممن خلق الارض و السموات العلی 4 124 سورة طه الا تذکرة لمن یخشی 3 ،85
43 43 هذا ذکر من معی و ذکر من قبلی 24 ذکرکم 10
ص: 229
55 سورة الحج و کذلک انزلناه آیات بیّنات و ان ،43 50 و هذا ذکر مبارك انزلناه 50 سوره آیه صفحه قل انما انذرکم بالوحی 45
26 ... بل 33 افلم یدّبروا القول ام جائهم ما لم یأت 68 67 سورة المؤمنون و جعلنا ابن مریم و امّه آیه 50 الله یهدي من یرید 16
92 ... و موعظۀ للمتقین 34 70 سورة النور سورة انزلناها و فرضناها و انزلنا فیها آیات 1 اتیناهم بذکرهم فهم عن ذکرهم معرضون 71
38 و قالوا اساطیر الاولین اکتتبها فهی 55 سورة الفرقان تبارك الذي نزّل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین 1 46 شجرة مبارکۀ 35
102 ،99 ،82 ،72 126 ... و رتّلناه ترتیلا 32 ،67 ،66 163 و قال الذین کفروا لو لا نزّل علیه القرآن جملۀ 32 ،126 تملی علیه بکرة 5
58 ان نشأ ننزّل علیهم من ،32 100 سورة الشعراء تلک آیات الکتاب المبین 2 32 - و قال الذین کفروا لولا نزّل علیه ... بالحق 33
30 نزل به الروح الامین* علی 33 و انه لتنزیل رب العالمین 192 33 اتبنون بکل ریع آیۀ تعبثون 128 السماء آیۀ فظلت اعناقهم 4
76 ،66 ،61 193 - 80 نزل به الروح الامین* علی قلبک لتکون من المنذرین 5 ،76 193 - قلبک لتکون 4
ص: 230
174 و لو نزلناه علی بعض 172 او لم تکن لهم آیۀ ان یعلمه علماء بنی اسرائیل 197 سوره آیه صفحه و انه لفی زبر الاولین 196
36 ... و 73 و اوتیت من کل شیء 23 89 سورة النمل و انک لتلقّی القرآن من لدن حکیم علیم 6 ،84 الاعجمین* فقرأه علیهم 198
55 و لقد وصّلنا لهم القول لعلهم 58 فی البقعۀ المبارکۀ 30 ،32 49 سورة القصص تلک آیات الکتاب المبین 2 رحمۀ للمؤمنین 77
74 و ما 177 انّ الذّي فرض علیک القرآن لرادّك الی معاد 85 26 الذین اتیناهم الکتاب من قبله هم به یؤمنون 52 یتذکرون 51
... 161 73 سورة العنکبوت و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک 48 کنت ترجوا ان یلقی الیک الکتاب الا رحمۀ 86
79 قل کفی بالله بینی و بینکم شهیدا 44 او لم یکفهم انّا انزلنا علیک الکتاب یتلی 51 ان فی ذلک لرحمۀ و ذکري لقوم یؤمنون 51
91 2 - 180 سورة الروم غلبت الروم* فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم ... 4 52
52 هدي و رحمۀ للمحسنین 3 1 - 141 سورة لقمان الم* تلک آیات الکتاب الحکیم 2 و من آیاته اختلاف السنتکم و الوانکم 22
50
ص: 231
37 سورة فاطر 71 و اذکرن ما یتلی فی بیوتکن من آیات اللّه 34 سوره آیه صفحه سورة الاحزاب و اتّبع ما یوحی الیک من ربک 2
184 ،30 184 تنزیل العزیز الرحیم 5 1 - 57 سورة یس یس* و القرآن الحکیم* انک لمن المرسلین* علی 4 مصدّقا لما بین یدیه 31
صفحه 159 از 168
55 ان هو الا ذکر للعالمین 43 کتاب انزلناه الیک مبارك 29 43 بل هم فی شک من ذکري 8 سورة ص ص و القرآن ذي الذکر 1
،75 26 ذلک هدي اللّه یهدي به من یشاء 23 78 الذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه 18 43 سورة الزمر انا انزلنا الیک الکتاب 2 87
56 فمن 75 قرآنا عربیا غیر ذي عوج 28 75 الله نزّل أحسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعرّ 23 ،59 42 کتابا متشابها مثانی 23
26 سورة فصلت تنزیل من الرحمن 34 و اتّبعوا احسن ما انزل الیکم من ربکم 55 اظلم ممن کذب علی اللّه و کذّب بالصدق 32
46 83 بشیرا و نذیرا فاعرض اکثرهم فهم لا یسمعون 4 2 - الرحیم* کتاب فصلت آیاته 3
ص: 232
203 ،56 41 - سوره آیه صفحه و انه لکتاب عزیز* لا یاتیه الباطل من بین یدیه ... 42
203 41 - ان الذین کفروا بالذکر لما جائهم و انه لکتاب عزیز ... 42
88 ،48 41 قل هو للذین آمنوا هدي و شفاء ... 44 و الذین لا یؤمنون فی آذانهم وقر و هو علیهم عمی 44
71 ما کنت تدري ما الکتاب و 84 سورة الشوري و کذلک اوحینا الیک قرآنا عربیا 7 و لو جعلناه قرآنا اعجمیا لقالوا لو لا فصّلت 44
58 1 - 81 سورة الزخرف حم* و الکتاب المبین 2 ،51 40 و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا 52 لا الایمان و لکن جعلناه نورا 52
96 و لمّا جاءهم الحق قالوا هذا سحر و انّا به ،52 96 و انه فی امّ الکتاب لدینا لعلیّ حکیم 4 ،29 انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون 3
91 انا انزلناه فی ،55 58 فی لیلۀ مبارکۀ 3 43 سورة الدخان حم* و الکتاب المبین 2 70 و انه لذکر لک و لقومک 44 کافرون 30
85 سورة الجاثیۀ هذا 96 فانّما یسّرناه بلسانک لعلّهم یتذکرون 58 ،95 91 فیها یفرق کل امر حکیم 4 لیلۀ مبارکۀ انا کنا منذرین 3
41 42 هذا بصائر للناس و هدي و رحمۀ لقوم یوقنون 20 هدي 11
ص: 233
185 قل ارایتم ان کان من عند الله و کفرتم به ،180 سوره آیه صفحه سورة الاحقاف أم یقولون افتراه قل ان افتریته فلا تملکون لی 8
83 ،82 ،61 138 و هذا کتاب مصدّق لسانا عربیا لینذر الذین ظلموا 12 177 و اذ لم یهتدوا به فسیقولون هذا افک قدیم 11 10
78 و یقول الذین آمنوا لو لا نزّلت 57 سورة محمد ... و آمنوا بما نزّل علی محمد و هو الحق من ربّهم 2 مصدّقا لما بین یدیه 30
27 هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دین الحق لیظهره 28 92 سورة الفتح یریدون ان یبدّلوا کلام اللّه 15 سورة فاذا انزلت سورة 20
54 سورة الطور ام یقولون تقوّله بل لا 173 سورة ق ق و القرآن المجید 1 180 محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار 29
110 33 - یؤمنون* فلیأتوا بحدیث ... 34
50 و لقد جائهم من ربهم 168 سورة النجم ان هو الا وحی یوحی 4 ،25 25 بحدیث مثله 34 فلیأتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین 34
38 ،37 69 سورة القمر حکمۀ بالغۀ فما تغن النذر 5 الهدي 23
ص: 234
46 ءالقی 38 و لقد یسّرنا القرآن للذکر فهل من مدّکر 17 سوره آیه صفحه و لقد جاءهم من الانباء ما فیه مزدجر* حکمۀ بالغۀ 5
54 لا 73 سورة الواقعۀ انه لقرآن کریم 77 1 - 73 سورة الرحمن الرحمن* علّم القرآن 2 الذکر علیه من بیننا بل هو کذّاب اشر 25
75 سورة الحشر لو انزلنا هذا القرآن 96 سورة الحدید الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله 16 ،95 یمسّه الا المطهرون 79
172 سورة الجمعۀ و یعلّمهم 66 سورة الصف و اذ قال عیسی بن مریم با بنی اسرائیل انی 6 علی جبل لرأیته خاشعا متصدّعا 21
51 فاتقوا 40 سورة الطلاق ذلک امر الله انزله الیکم 5 37 سورة التغابن فامنوا بالله و رسوله و النور الذي انزلنا 8 الکتاب و الحکمۀ 2
32 201 رسولا یتلوا علیکم آیات اللّه مبیّنات 11 9 - الله یا اولی الالباب الذین آمنوا 10
ص: 235
27 تنزیل من رب العالمین ... و 43 سورة الحاقۀ انه لقول رسول کریم 40 سوره آیه صفحه سورة القلم و ما هو الا ذکر للعالمین 52
صفحه 160 از 168
42 61 و انا لمّا سمعنا الهدي آمنّا به 13 44 سورة الجن انا سمعنا قرآنا عجبا 1 185 و انه لتذکرة للمتقین 48 43 - لو تقوّل علینا 47
76 26 - عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا* الا من ارتضی ... 28
98 ان هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه ،73 ،54 ،27 99 انا سنلقی علیک قولا ثقیلا 5 ،72 سورة المزمل و رتّل القرآن ترتیلا 4
44 سورة القیامۀ لا تحرّك به لسانک لتعجل به* انّ 45 کلّا انه تذکرة 54 44 سورة المدثر فما لهم عن التذکرة معرضین 49 سبیلا 19
71 ،29 17 - 210 ان علینا جمعه و قرآنه* فاذا قرأناه 18 ،71 ،29 210 ان علینا جمعه و قرآنه 17 ،71 ،29 16 - علینا جمعه و قرآنه 17
44 71 سورة الانسان ان هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا 29 ،29 فاذا قرأناه فاتّبع قرآنه 18
ص: 236
44 فی صحف مکرمۀ* 73 سورة عبس کلّا انها تذکرة 11 ،47 سوره آیه صفحه سورة المرسلات فالملقیات ذکرا عذرا او نذرا 6
76 13 - 76 فی صحف مکرّمۀ* مرفوعۀ مطهرة* بایدي ... 16 ،25 13 - مرفوعۀ مطهرة 14
76 19 - 216 انه لقول رسول کریم* ذي قوة عند ذي العرش مکین ... 21 8 - سورة التکویر و اذا الموؤدة سئلت* بايّ ذنب قتلت 9
58 سورة ،40 ،27 212 سورة الطارق انه لقول فصل 13 43 سورة الانشقاق لترکبنّ طبقا عن طبق 19 ان هو الا ذکر للعالمین 27
25 فیها 91 سورة البینۀ رسول من اللّه یتلوا صحفا مطهرة 2 71 سورة القدر انا انزلناه فی لیلۀ القدر 1 ،29 الاعلی سنقرئک فلا تنسی 6
56 ،23 کتب قیّمۀ 3
ص: 237
فهرست اعلام
150 آرتور، جفري؛ 86 آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن؛ 215 آلوسی، شهاب الدین ، الف آرام، احمد؛ 131 آر، بري، آ. ج؛ 148
211 ابن عطیه؛ 201 ،210 ،206 ،146 ، 203 ابن سکیت؛ 149 ابن عباس؛ 112 ،201 ،170 ،122 ،103 ،96 ،88 ،69 ،67 ، محمود؛ 24
166 احیاي فکر دینی؛ 130 اخنس بن شریق؛ 150 اسئلۀ ، 151 ابو سفیان؛ 150 احمدي، علی؛ 165 ، ابن فارض؛ 158 ابو جهل؛ 150
القرآن المجید و اجوبتها؛ 67 اساس البلاغۀ؛ 191 اسحاق علیه السّلام؛ 178 اسرار الصلاة؛ 152 اسلام- افکار و اندیشهها؛ 163 اسلام
146 ، شناسی؛ 130 اسماعیل علیه السّلام؛ 178 اقبال لاهوري، محمد؛ 130 اقرب الموارد؛ 152 الاتقان فی علوم القرآن؛ 81
،160 ، الاعتقادات؛ 220 الاصول من الکافی؛ 220 الیاس علیه السّلام؛ 178 امام حسین علیه السّلام؛ 216 امام رضا علیه السّلام؛ 149
216 امام علی (ع)، امیر المؤمنین (ع)، قرآن ناطق؛ ،195 ،47 ، 178 امام زین العابدین علیه السّلام؛ 160 امام صادق علیه السّلام؛ 13
،124 ،57 ، 219 امام مهدي علیه السّلام؛ 219 امرؤ القیس؛ 143 انجیل؛ 28 ،216 ،214 ،195 ،192 ،183 ،159 ،158 ،80 ،16 ،13
211 اندلسی، غرباطی محمد؛ 201 انصاري قرطبی، ابو عبد الله محمد؛ ، 222 اندلسی، ابو حیان؛ 201 ،173 ،178 ،164 ،163 ،162
103 انوار التنزیل و اسرار التأویل؛ 94 اوائل المقالات؛ 133 ،102
ص: 238
47 البحر المحیط فی التفسیر؛ 201 بدرهاي، ، اورشلیم؛ 178 ایوب علیه السّلام؛ 213 ب الباب الحادي عشر؛ 186 بحار الانوار؛ 13
فریدون؛ 86 البرهان فی تفسیر القرآن؛ 95 البرهان فی علوم القرآن؛ 21 بصائر الدرجات؛ 213 بلاغی، محمد جواد؛ 215 بنی اسرائیل؛
،54 ،24 ، 194 بیروت؛ 21 ، 152 البیان فی تفسیر القرآن؛ 146 ، 178 بولاق؛ 151 ،177 ،176 ،175 ،174 ،172 ،124 ،109 ،39 ،26
122 پ ،103 ، 220 بیضاوي، ناصر الدین عبد الله؛ 94 ،215 ،211 ،198 ،195 ،165 ،163 ،150 ،139 ،103 ،95 ،94 ،93 ،81 ،67
پورت، جان دیون؛ 163 پیمان، حبیب الله؛ 130 ت تاریخ القرآن؛ 111 تاریخ تمدن؛ 163 تاریخ حیات پیغمبر اسلام (ص)؛ 163
التبیان الجامع العلوم القرآن؛ 21 تجرید الاعتقاد؛ 133 التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف؛ 210 تفتازانی، مسعود؛ 68
صفحه 161 از 168
102 تفسیر الصافی؛ 95 تفسیر المراغی؛ 201 تفسیر سوره حمد؛ 152 تفسیر موضوعی؛ 183 ، التفسیر الکاشف؛ 198 التفسیر المنیر؛ 93
213 جامع البیان؛ 103 جامع المقدمات؛ ،201 ، التمهید فی علوم القرآن؛ 127 تهذیب الاحکام؛ 220 ج الجامع لاحکام القرآن؛ 103
158 حرّ ، 194 ح حافظ؛ 143 ، 220 جعفري، یعقوب؛ 133 جوادي آملی، عبد الله؛ 183 ،103 ،94 ،81 ،78 ،77 ،76 ، 68 جبرئیل؛ 26
155 حسینی بحرانی، هاشم؛ 95 حسینی میلانی، سید علی؛ 210 ،154 ، عاملی، محمد؛ 72 حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز؛ 152
211 حلّی (علامه)، ابو منصور حسن؛ 186 ،206 ، حقایق هامۀ حول القرآن الکریم؛ 215 حقی بروسوي، اسماعیل؛ 103
ص: 239
، د دراز، محمد عبد الله؛ 29 دوکاستري، کنت هنري؛ 163 ر رازي، زین الدین محمد؛ 67 رازي، فخر الدین محمد، (فخر رازي)؛ 67
67 رجال ، 208 راغب اصفهانی، ابو القاسم حسین؛ 54 ،206 ،176 ،170 ،165 ،139 ،133 ،122 ،112 ،103 ،102 ،94 ،93 ،69
،45 ، 175 رضی، شریف محمد، (سید رضی)؛ 16 ،151 ،120 ،119 ،115 ،114 ،113 ،112 ، کشی؛ 213 رشید رضا، محمد؛ 111
101 روح المعانی فی تفسیر ،78 ،77 ، 206 روح القدس، 76 ، 80 روح البیان؛ 103 ،77 ،76 ،66 ، 192 روح الامین، 61 ،143 ،99 ،90
،81 ،28 ،24 ، 201 زرکشی، بدر الدین محمد؛ 23 ، القرآن العظیم و السبع المثانی؛ 206 الروضۀ من الکافی؛ 193 ز زحیلی، وهبه؛ 93
163 س سبحانی، جعفر؛ 132 سدّي؛ 201 سعد الخیر؛ ، 191 زنجانی، ابو عبد الله؛ 111 ، 146 زمخشري، جار الله محمود؛ 177 ،103
193 سعد بن عبد الله؛ 213 سعدي؛ 143 سعیدي، غلامرضا؛ 163 سلمان؛ 165 سیاري؛ 216 السیرة النبویۀ؛ 150 سیوطی، جلال الدین
166 شرح التصریف؛ 68 شریعتی، علی؛ 130 شعرانی، ابو الحسن؛ ،165 ، 146 ش شام؛ 163 ،139 ،113 ،103 ،86 ، عبد الرحمن؛ 81
220 ط طباطبایی (علامه)، سید محمد ،212 ،195 ، 220 شکسپیر؛ 158 ص صبحی صالح؛ 16 صدوق، ابو جعفر محمد؛ 178 ،186
208 ،198 ،185 ،183 ،175 ،170 ،139 ،120 ،119 ،115 ،113 ،103 ،102 ،94 ،93 ،88 ،81 ،68 ،67 ، حسین؛ 14
ص: 240
220 ،211 ،207 ،186 ،96 ، 210 طوسی، ابو جعفر محمد؛ 21 ،206 ،201 ،186 ،151 ،103 ،102 ، طبرسی، ابو علی فضل؛ 93
186 ظ ظافر، نصیر الدین؛ 152 ع عبد الله بن سلام؛ 177 عداس؛ 165 عروسی حویزي، عبد علی؛ ، طوسی، نصیر الدین محمد؛ 133
217 عکبري بغدادي (مفید)، ابو عبد الله محمد؛ 133 علماء المسلمین و القول بالصّرفۀ؛ 133 عیسی علیه السّلام، مسیح ،149 ،94 ،78
178 عیون اخبار الرضا علیه السّلام؛ 178 غ غرائب القرآن؛ 103 ف فاضل لنکرانی، محمد؛ ،173 ،172 ،149 ،77 ، علیه السّلام؛ 33
216 فلسفه تاریخ از دیدگاه ، 213 فصل الخطاب؛ 200 ، 118 فرّاء بغوي، ابو محمد حسین؛ 103 فردوسی؛ 143 فرعون؛ 39 ،117
207 قرب ، قرآن؛ 130 فیض کاشانی، محمد محسن؛ 95 فی ظلال القرآن؛ 93 فیومی مقرّي، ابو العباس احمد؛ 191 ق قتادة؛ 206
،215 ،191 ،178 ،133 ،127 ،95 ،78 ،67 ،21 ،16 ، 103 قم؛ 14 ، الاسناد؛ 213 قصۀ الحضارة؛ 163 قطب، سید، (سید قطب)؛ 93
220 قمی، ابو القاسم جعفر (ابن قولویه)؛ 216 قمی فاطمی، سید محمد؛ 163 قمی مشهدي، محمد؛ 103 قمی، میرزا ابو القاسم؛ 200
قمی نیشابوري، نظام الدین حسن؛ 103 قوانین الاصول؛ 200 ك کارلابل، توماس؛ 163 کامل الزیارات؛ 216 الکشاف عن غوامض
219 کمرهاي، محمد باقر؛ 212 کنز الدقایق و بحر الغرائب؛ 103 ،218 ،217 ، التنزیل؛ 177 کعبه؛ 68 کلینی، ابو جعفر محمد؛ 193
195 ،194 ،175 ،146 ،133 ،48 ، کویت؛ 29 م مجلسی، محمد باقر؛ 47
ص: 241
،159 ،147 ،128 ،99 ،72 ،54 ، مجمع البیان العلوم القرآن؛ 93 محقق، مهدي؛ 186 محمد بن عبد الله (ص)، پیامبر اکرم (ص)؛ 31
172 ، 119 مدینه؛ 165 مراغی، احمد مصطفی؛ 201 مرتضی عاملی، سید جعفر؛ 215 مریم (س)؛ 32 ، 213 مدخل التفسیر؛ 117 ،192
24 مصر؛ ، مستدرك الوسائل؛ 195 مسیلمه کذاب؛ 151 مصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر؛ 191 مصباح یزدي، محمد تقی؛ 14
191 معارف القرآن؛ 24 معافري (ابن هشام)، ابو محمد عبد الملک؛ 150 معالم التنزیل؛ 103 معترك الاقران فی اعجاز ،152 ،151
صفحه 162 از 168
213 ،208 ،206 ، 134 مغنیه، محمد جواد؛ 198 مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)؛ 67 ،133 ، القرآن؛ 139 معرفت، محمد هادي؛ 127
164 المنار؛ 175 موحدي فاضل، ، مفاهیم القرآن؛ 132 مفردات الفاظ القرآن؛ 54 مکاتیب الرسول؛ 165 مکه (ام القري)؛ 163
208 موسوي، روح الله، (امام خمینی قدّس سرّه)؛ 152 موسی (ع)؛ ، 119 موسوي خوئی، سید ابو القاسم؛ 146 ،118 ، محمد؛ 117
182 مولوي؛ 143 المهذب فی ما وقع فی القرآن من المعرّب؛ 86 المیزان فی تفسیر القرآن؛ 67 ن النبأ العظیم، ،178 ،149 ،33 ،26
نظرات جدیدة فی القرآن؛ 29 نجف اشرف؛ 216 نزاهۀ القرآن عن التحریف؛ 194 نضر بن حارث؛ 165 نور الثقلین؛ 78 نوري
159 و واژههاي دخیل در ،158 ،80 ،16 ، 213 نهج البلاغه؛ 13 ،209 ،206 ،202 ،201 ،199 ،200 ، طبرسی، میرزا حسین؛ 195
قرآن؛ 86 ولید؛ 151 ویل دورانت؛ 163 ي یحیی علیه السّلام؛ 179 یسار؛ 165 یعقوب علیه السّلام؛ 179 یعیس؛ 165
ص: 243
فهرست منابع
-1 قرآن کریم 2- آر. بري، آ. ج، مقدمه بخش دوم، ترجمه انگلیسی قرآن 3- آلوسی، شهاب الدین سید محمود، روح المعانی فی
. تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، چاپ اول، دار الفکر، بیروت 1408
-4 احمدي، علی، مکاتیب الرسول، چاپ اول، دار المهاجر، بیروت، بیتا.
. -5 اقبال لاهوري، محمد، احیاي فکر دینی، ترجمه احمد آرام، چاپ اول، رسالت قلم، تهران 1346
-6 العمادي، ابی السعود محمد، ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم، چاپ اول، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
. -7 المعافري، ابو محمد عبد الملک، (ابن هشام)، السیره النبویه، چاپ دوم، دار الوفاق، بیروت 1375
. -8 اندلسی، ابو حیان، البحر المحیط فی التفسیر، چاپ دوم، دار الفکر، بیروت 1430
. -9 انصاري قرطبی، ابو عبد الله محمد، الجامع الاحکام القرآن، چاپ دوم، دار احیاء التراث العربی، بیروت 1967
. -10 بیضاوي، ناصر الدین عبد الله، انوار التنزیل و اسرار التأویل، چاپ اول، دار الکتب العلمیه، بیروت 1408
-11 پورت، چان دیون، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمه غلامرضا سعیدي، چاپ سوم، شرکت سهامی انتشار تهران،
.1344
. -12 پیمان، حبیب الله، فلسفه تاریخ از دیدگاه قرآن، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1336
چاپ اول، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، 1366 ، ه. ق. « جامع المقدمات » -13 تفتازانی، مسعود، شرح التصریف، چاپ شده در
ص: 244
-14 جزي کلبی، محمد، التسهیل لعلوم التنزیل، چاپ اول، دار الفکر، بیروت، بیتا.
. -15 جوادي آملی، عبد الله، تفسیر موضوعی، چاپ اول، مرکز نشر فرهنگی رجاء، تهران 1364
-16 جوادي آملی، عبد الله، نزاهۀ القرآن عن التحریف، مؤسسه الاسراء، تا این تاریخ منتشر نشده است.
. -17 حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، چاپ اول، مکتبۀ الاسلامیۀ، تهران 1377
. -18 حسین میلانی، سید علی، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، چاپ اول، دار القرآن الکریم، قم 1410
. -19 حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم 1375
. -20 حقی بروسوي، اسماعیل، روح البیان، چاپ هفتم، دار احیاء التراث العربی، بیروت 1405
-21 حلی (علامه)، ابو منصور حسن، الباب الحادي عشر، تحقیق مهدي محقق، چاپ دوم، مؤسسه چاپ و انتشار آستان قدس
رضوي، مشهد.
صفحه 163 از 168
-22 خوري شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العرب و الشوارد، چاپ اول، مکتبۀ آیت الله العظمی المرعشی النجفی، قم
.1403
. -23 دراز، محمد عبد الله، لنبأ العظیم نظرات جدیدة فی القرآن، چاپ سوم، دار القلم، کویت 1394
. -24 دورانت، ویل، قصۀ الحضارة، چاپ اول، دار الفکر، بیروت 1408
. -25 دوکاستري، کنت هنري، اسلام، افکار و اندیشهها، ترجمه سید محمد قمی فاطمی، چاپ اول، چاپخانه خاور، تهران 1309
. -26 رازي، زین الدین محمد، اسئلۀ القرآن المجید و اجوبتها، چاپ دوم، مطبعه مهر، 1390
-27 رازي، فخر الدین محمد، مفاتیح الغیب (تفسیر الکبیر) چاپ سوم، دار احیاء التراث، بیروت، بیتا.
. -28 راغب اصفهانی، ابو القاسم، حسین، معجم مفردات الفاظ قرآن، چاپ اول، مطبعۀ التقدم العربی، بیروت، 1392
-29 رشید رضا، محمد، المنار فی تفسیر القرآن، دار المعرفه.
. -30 رضی موسوي، شریف محمد، نهج البلاغه، مصحح صبحی صالحی، چاپ اول، دار الهجرة، قم 1407
ص: 245
. -31 زحیلی، وهبه، التفسیر المیز، چاپ اول، دار الفکر المعاصر، بیروت، 1411
-32 زرکشی، بدر الدین محمد، البرهان فی علوم القرآن، چاپ اول، دار الفکر، بیروت.
-33 زمخشري، جار الله محمود، اساس البلاغه، چاپ اول، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، بیتا.
. -34 زنجانی، ابو عبد الله، تاریخ القرآن، چاپ اول، منظمۀ الاعلام الاسلامی، تهران، 1404
. -35 زنجانی، ابو عبد الله، تاریخ القرآن، چاپ اول، منظمۀ الاعلام الاسلامی تهران، 1404
. -36 سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، چاپ اول، مؤسسۀ النشر الاسلامی، قم 1405
. -37 سیوطی، جلال الدین عبد الرحمن، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ اول دار ابن کثیر، دمشق، بیروت 1407
-38 سیوطی، جلال الدین عبد الرحمن، المهذب فی ما وقع فی القرآن من المعرّب.
. -39 سیوطی، جلال الدین عبد الرحمن، معترك الاقران فی اعجاز القرآن، چاپ دوم، دار الکتب العلمیه، بیروت 1408
. -40 شعرانی، ابو الحسن، حاشیه مجمع البیان، چاپ چهارم، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1390
. -41 صالح، صبحی، مباحث فی علوم القرآن، چاپ هفدهم، دار العلم للملایین، بیروت 1990
-42 صدوق، ابو جعفر محمد، الاعتقادات، چاپ شده در مصنفات الشیخ المفید، چاپ اول، المؤتمر العالمی لالفیۀ الشیخ المفید، قم
.1413
-43 صدوق، ابو جعفر محمد، عیون اخبار الرضا، چاپ اول، مکتبۀ المصطفوي، قم، بیتا.
. -44 صدوق، ابو جعفر محمد، کمال الدین و تمام النعمۀ، چاپ اول، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1379
-45 طباطبایی، محمد حسین (علامه)، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ اول، جماعه المدرسین، قم، بیتا.
. -46 طبرسی، ابو علی فضل، مجمع البیان لعلوم القرآن، چاپ اول، مکتبۀ العلمیۀ الاسلامیۀ، تهران 1379
. -47 طوسی، ابو جعفر محمد، التبیان الجامع لعلوم القرآن، چاپ اول، مکتب الاعلام الاسلامی، قم 1409
-48 طوسی، ابو جعفر محمد، تهذیب الاحکام، چاپ دوم، دار الاضواء، 1413 ، بیروت.
ص: 246
-49 طوسی، نصیر الدین محمد، تجرید الاعتقاد، چاپ اول، مکتبۀ المصطفوي، قم، بیتا.
. -50 ظافر، نصیر الدین، حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز، چاپ اول، المطبعۀ الانکلیزیه- الامریکانیۀ مصر، 1912
صفحه 164 از 168
. -51 عروسی حویزي، عبد علی، تفسیر نور الثقلین، چاپ دوم، المطبعۀ العلمیه، قم 1358
. -52 عکبري بغدادي (مفید)، ابو عبد الله محمد، اوائل المقالات، چاپ اول، المؤتمر العالمی لالفیۀ الشیخ المفید، قم 1314
. -53 فاضل لنکرانی، محمد، مدخل التفسیر، چاپ اول، مطبعۀ الحیدري، تهران 1396
. -54 فراء بغوي، ابو محمد حسین، معالم التنزیل، چاپ دوم، دار المعرفۀ، بیروت 1407
. -55 فیض کاشانی، محمد محسن، تفسیر الصافی، چاپ دوم مؤسسۀ الاعلمی، بیروت 1409
-56 فیومی مقرّي، ابو العیاس احمد، مصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، چاپ اول، مطبوعات محمد علی صبیح و اولاده، مصر
.1347
. -57 قطب، سید، فی ظلال القرآن، چاپ دهم، دار الشروق، بیروت 1402
-58 قمی ابو الحسن علی، تفسیر القمی، چاپ اول، 1411 ، دار السرور، بیروت.
-59 قمی ابو القاسم جعفر (ابن قولویه) کامل الزیارات، چاپ اول، 1356 ، مکتبۀ المرتضویۀ، نجف اشرف.
. -60 قمی مشهدي، محمد کنز الدقایق و بحر الغرائب، چاپ اول، مؤسسه الطبع و النشر، تهران 1409
-61 قمی میرزا ابو القاسم، قوانین الاصول، 1378 انتشارات علمیه اسلامیه، تهران.
-62 قمی نیشابوري، نظام الدین حسن، غرائب القرآن، چاپ شده در حاشیه جامع البیان طبري، چاپ اول، دار المعرفۀ، بیروت
.1403
. -63 کارلایل، توماس، تاریخ حیات پیغمبر اسلام، ترجمه ابو عبد الله زنجانی، چاپ سوم، کتابخانه سروش، تبریز 1355
-64 کتاب مقدس، عهد جدید، دار السلطنه لندن 1914 ، انجیل یوحنا.
-65 کتاب مقدس، عهد عتیق، دار السلطنه لندن 1914 ، (تورات).
. -66 کلینی، ابو جعفر محمد، الاصول من الکافی، چاپ سوم، دار الکتب الاسلامیه، تهران 1388
. -67 کلینی، ابو جعفر محمد، الروضۀ من الکافی، چاپ دوم، دار الکتب الاسلامیه، تهران 1348
ص: 247
. -68 مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، المکتبۀ الاسلامیه، تهران، 1364
. -69 مراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، چاپ اول، دار احیاء التراث، بیروت، 1985
. -70 مرتضی عاملی، سید جعفر، حقایق هامۀ حول القرآن الکریم، چاپ اول، مؤسسۀ النشر الاسلامی، قم 1410
. -4 مصباح یزدي، محمد تقی، معارف القرآن، چاپ دوم، الدار الاسلامیه، بیروت 1408 ، ج 1
. -71 معرفت، محمد هادي، التمهید فی علوم القرآن، چاپ اول، مؤسسۀ النشر الاسلامی، قم 1416
. -72 مغنیه، محمد جواد، التفسیر الکاشف، چاپ سوم، دار العلم للملایین، بیروت 1969
-73 موسوي خمینی (امام)، روح الله، تفسیر سوره حمد، آزادي، قم، بیتا.
. -74 موسوي خویی، سید ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، مطبعۀ الاداب، نجف 1385
. -75 نوري طبرسی، میرزا حسین، فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب، بیتا، بیجا، 1298
-76 نوري طبرسی، میرزا حسین، مستدرك الوسایل، چاپ اول، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت 1408 . قرآنشناسی(مصباح)
247 فهرست منابع ..... ص : 243 ج 1
Z, J, R, W- 87" elcariM 51 acinnatirB aidepolcycnE wen eht (4791, acinnatirB aidepoleycnE:" ,
ogacihC). de eht", ubanaM, adiaW- 97," elcariM. noigileR fo aidepolcycnE eht
صفحه 165 از 168
(7891) .
قرآنشناسی(مصباح)، ج 2، ص: 5
درباره