گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
فصل چهارم
.V – پرورش خاک


رومی آن عصر به پزشکی نیاز بسیار نداشت، زیرا زندگی پرتکاپویش در کشاورزی و سربازی او را تندرست و نیرومند می داشت. به خاک دلبسته بود، همچنانکه یونانی به دریا؛

زندگیش را بر اساس زمین استوار می کرد. شهر می ساخت تا در آن برزگران و فراورد ه های آنان فراهم آیند؛ سپاه و حکومت را برای حراست و توسعة متصرفات خویش سازمان می داد؛ و خدایان را ارواح زمین جاندار و آسمان جانبخش می پنداشت.
تا آنجا که بتوان در تاریخ روم به گذشته رفت، مالکیت خصوصی موجود بوده است. . بخشی از زمین که بر اثر کشورگشایی به دست می آمد، «کشتزار همگانی» نام داشت و از آن حکومت بود. خانوادة روستایی دوران نخستین جمهوری دو یا سه ایکر زمین داشت که با همة افرادش، و گاه یک بنده، در آن کشت، و با قناعت با محصول آن زندگی می کرد. همة افراد خانواده به روی حصیر می خفتند، و زود از خواب برمی خاستند و تا کمر برهنه می شدند و، همراه با گاو نر کندرویی که سر گینش کار کود را می کرد و گوشتش به مصرف هدیة دینی و خوراک جشنها می رسید، زمین را شخم می زدند و شنکش می کشیدند. از بازماندة آدمی نیز برای بارور کردن زمین استفاده می شد، اما کودهای شیمیایی در ایتالیای پیش از دورة جمهوری نادر بود. رسالات مربوط به کشاورزی علمی را از کارتاژ و یونان می آوردند. محصول، به تناوب، عبارت بود از غله و سبزی؛ و زمین را گاه به چراگاه مبدل می کردند تا یکسره فرسوده نشود. سبزی و میوه فراوان و، پس از غله، جزو خورشپایة مردمان بود. سیر از همان هنگام چاشنی رایجی به شمار می آمد. برخی از اشراف نام خود را از محصولی که در کشتزارهایشان بیشتر روییده می شد می گرفتند: مانند «لنتولی» (عدس)، «کایپیونس» (پیاز)، و «فابی» (لوبیا)؛ کشت انجیر و زیتون و انگور بتدریج جای کشت حبوب و سبزیها را گرفت. روغن زیتون جانشین کره در خوراک، و صابون در حمام شد؛ در مشعل و چراغ به کار سوخت می خورد و از ترکیبات اصلی مرهمهایی بود که، بر اثر بادهای خشک و خورشید سوزان تابستان مدیترانه ای، برای مو و پوست لازم می آمد. گوسفند بیش از ستوران دیگر مورد علاقه بود، زیرا ایتالیاییان پوشاک پشمی را از انواع دیگر پوشاک دوست تر می داشتند. در حیاط کشتزاران، خوک و ماکیان می پروردند، و تقریباً هر خانواده گلزاری خاص خود داشت.
جنگ این تصویرکار و کوشش روستایی را بر هم زد. بسیاری از برزگران، که آهن خیش را به شمشیر مبدل کرده بودند، اسیر دشمن شدند یا در شهرها گرفتار شده و دیگر به کشتزار های خود باز نگشتند؛ بسیاری دیگر املاک خویش را چنان غارتزدة سپاهیان یا رها شده یافتند که جرئت دوباره آغاز کردن را در خود ندیدند؛ گروهی زیر بار وامهای سنگین از پا درآمدند. آریستوکراتها، یا زمینداران بزرگ ، زمینهای اینان را به قیمت نازل خریدند و خانه های رعیتی را به لاتیفوندیا ( به معنای تحت اللفظ، نظام املاک وسیع)، و محصول کشتزارها را از غله به میوه و تاک بگرداندند و گله های گاو و گوسفند را به روی آنها رها کردند و بندگانی را که در جنگ اسیر شده بودند، زیر نظارت مباشری که چه بسا خود برده بود، در آنها به کار گماشتند. ملاکان گاه سواره برای بازدید به املاک خود می آمدند، اما دیگر دست به کاری نمی زدند، بلکه، به عنوان «زمینداران دور از زمین» در کوشکهای خود در رم یا حومة آن می زیستند. این رسم، که از همان قرن چهارم ق م روایی یافت، در پایان قرن سوم، طبقه ای از

مستأجران وامدار در روستاها، و توده ای از مردم تهیدست و خانمان باخته در پایتخت پدید آورد که سرانجام نارضایی روزافزون آنان جمهوری روم را، که فراوردة رنج روستایی بود، تباه کرد.