گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
الهي نامه
المقالة الثانیة


پسر گفتش گر این شهوت نباشد

میان شوی و زن خلوة نباشد

نباشد خلق عالم را دوامی

نماند در همه گیتی نظامی

اگر این حکمت و ترکیب نبود

بساط ملک را ترتیب نبود

یکی باید هزار و یک تن آراست

که تا یک لقمه بنهی در دهان راست

بحکمت کارفرمایان این راه

ز ماهی کار می‌رانند تا ماه

زمین از کف فلک تابد ز دودی

که گر چیزی نبایستی نبودی

اگر شهوة نبودی در میانه

نه تو بودی و نه من در زمانه

تو شهوة می براندازی ز مردان

دلم را سر این معلوم گردان