گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
فصل پانزدهم
.فصل پانزدهم :روم فعال - 14 – 96 میلادی


I – کشتکاران

اثر کلاسیک روم دربارة کشاورزی متعلق به عصر سیمین است، و آن کتاب «در روستیکا» تألیف یونیوس کولوملاست (سال 56). کولوملا نیز مانند کوینتیلیانوس، مارتیالیس، و سنکا اهل اسپانیا بود، چندین ملک در ایتالیا کشت کرد، و در رم مقیم شد. وی پی برد که بهترین اراضی زیر ویلاها و زمینهای ثروتمندان واقع است؛ پس از آن بهترین اراضی همان زمینهایی است که به زیتون و مو تخصیص داده شده اند، و فقط زمینهای کم ارزش به زراعت واگذارده شده اند. «سرپرستی خاک خود را به پست ترین بردگان سپرده ایم، و ایشان همچون مردمان وحشی آن خاک را عمل می آوردند.» معتقد بود که آزادگان ایتالیا، به جای آنکه از راه کار کردن با خاک خود را ورزیده تر کرده باشند، در شهرها رو به انحطاط می روند. «دستهای خود را به جای محصول و مو در سیرک و تئاتر به کار می گیریم.» کولوملا عاشق خاک بود و احساس می کرد که پرورش قالب خاک بیش از تربیت ادبی شهر به عقل نزدیک است. زراعت «خویشاوند خونی عقل است.» برای اعزاز مردم به اینکه باز به کار زراعت برگردند، کتاب خود را با لاتینی فصیح بیاراست، و چون نوبت به بحث دربارة باغها و گلها رسید، به پرداختن نظم شورانگیز دست زد.
در همین هنگام بود که پلینی طبیعت شناس مرثیه ای پیش از وقت ساخت: «املاک وسیع سرزمین ایتالیا را ویران ساختند.» در آثار لوکانوس، پترونیوس، مارتیالیس، و یوونالیس نیز احکام مشابهی به نظر می رسد. سنکا روستاهای گاوداری را، که وسیلة بردگان کند و زنجیر شده زراعت می شود، بزرگتر و وسیعتر از مملکتهای سلطنتی می داند. کولوملا می گوید برخی املاک چنان وسیعند که صاحبان آنها سواره هم نمی توانند آنها را دور بزنند. پلینی ملکی را نام می برد که 4117 برده، 7200 ورزاو، و 257,000 حیوان دیگر داشته است. توزیع و تقسیم اراضی توسط برادران گراکوس، قیصر، و آوگوستوس تعداد املاک کوچک را زیاد کرده بود، اما بسیاری از این املاک کوچک در طی جنگها رها شده، به توسط ثروتمندان تصاحب شده بودند. هنگامی که

دستگاه اداری امپراطوری غارت مستعمرات را کاست، مقدار زیادی از ثروت شریفزادگان خرج خرید و بهبود مزارع بزرگ شد. تهیة لاتیفوندیا شیوع یافت، چون از تولید گلة گاو و روغن و شراب بیش از کاشت غلات و سبزیها منافع حاصل می شد، و نیز به این دلیل که کشف شد، برای آنکه دهداری بیش از همیشه سودآور باشد، لازم است که اراضی وسیع تحت یک اداره قرار بگیرند. در حدود اواخر قرن اول میلادی، این مزایا به واسطة قیمت روزافزون بردگان و کارکرد آهسته و فاقد ابتکار ایشان متزلزل شده بود. در این هنگام بود که تبدیل بردگان به سرف، که مدتها به طول انجامید، آغاز گردید. از آنجا که صلح تبدیل اسرا را به غلام تخفیف داده بود، برخی از مالکان بزرگ، به جای آنکه املاک خود را به وسیلة غلامان کشت و زرع کنند، آنها را به ملکهای کوچک تقسیم کردند و املاک کوچک را به مستأجران آزاد به اجاره دادند که اجرة المثل را به جنس و کار می دادند. بیشتر اراضی دولتی در این هنگام به همین منوال زراعت می شد. املاک وسیع پلینی کهین نیز به همین طریق زراعت می شد، و پلینی مستأجران خود را به صورت دهقانان سالم، قوی، خوش طبع، و پرحرف وصف می کند ـ و این درست همان حال دهقانان ایتالیا در زمان ماست که، با وجود تمامی تغییرات، بی تغییر مانده اند.
طرق و وسایل زراعت اصولا همان بود که از قرنها پیش متداول بود. خیش، بیل، کج بیل، کلنگ، افشان، داس، و شن کش تقریباً در مدت سه هزار سال به یک صورت باقی مانده اند. غلات را در آسیابهایی که با آب یا دام کار می کرد می ساییدند. تلمبه های پیچی و چرخ آب، آب را از اعماق بیرون می کشید یا در مجاری آبیاری سرازیر می کرد. خاک را با کشت متناوب (آیش) محصولهای مختلف محفوظ می داشتند و با کود حیوانی، یونجه، شبدر، و چاودار یا لوبیا تقویت می کردند. انتخاب بذر خیلی ترقی کرده بود. توجه ماهرانه از اراضی پرمایة حومة رم و درة رودخانة پو موجب آن می شد که سالی سه و گاهی چهار محصول برداشت کنند. از یک کشت یونجه، تا مدت ده سال، چهار تا شش محصول برداشته می شد. تمامی سبزیها، جز آنها که در اروپا نادرند، تهیه می شد، و برخی از اینها را در گرمخانه تهیه می کردند تا در زمستان بفروشند. همه نوع درختهای میوه و گردو زیاد شده بود، چون سرکردگان و بازرگانان رومی و بازرگانان و بردگان خارجی انواع جدید متعددی با خود آورده بودند: هلو از ایران، زردآلو از ارمنستان، گیلاس از پوندیشری (pondichery، که نام لاتینی آن Pontic Cerasus است و جزء اخیر این نام در آن زبان به معنی گیلاس آمده است)، انگور از سوریه، آلو از دمشق، آلوزرد و فندق از آسیای صغیر، گردکان از یونان، زیتون و انجیر از افریقا. . .. پرورندگان هوشمند درختهای میوه آلو را به سپیدار و گیلاس را به نارون پیوند زده بودند. پلینی بیست و نه قسم انجیر نام می برد که در ایتالیا بار می آمده است. کولوملا می گوید: «بر اثر همت کشاورزان ما، ایتالیا پرورش میوه های تقریباً تمامی جهان را آموخته است.» ایتالیا در وقت خود این هنرها را به اروپای شمالی و باختری منتقل ساخت. برنامة غذایی پرمایة اروپاییان و امریکاییان بر زمینة جغرافیایی وسیع و زمینة تاریخی طولانی قرار دارد، و هر غذا که امروز می خورند ممکن است جزئی از میراث مشرق زمین و یونان و روم قدیم باشد.
باغهای زیتون فراوان بود، اما در همه جا تاکستانهایی به چشم می خورد که با زیبایی خاصی در دامنة سراشیبها گسترده شده بود. در ایتالیا پنجاه نوع شراب مشهور تهیه می شد، و در شهر رم

به تنهایی سالی 25,000,000 گالن شراب به مصرف می رسید ـ و این معادل است با در حدود دو لیتر در هفته برای هر زن و مرد و بچه، اعم از برده یا آزاد. بیشتر شرابها به وسیلة سازمان سرمایه داری تهیه می شد ـ یعنی با بهره برداری وسیع که سرمایة آن از رم فرستاده می شد. بیشتر محصول صادر می شد و لطف شرابخواری را به کشورهای آبجوخوار از قبیل گرمانیا و گل می آموخت. در طی همین قرن اول، در اسپانیا و گل و افریقا زراعت انگور آغاز شد. تاک نشانان ایتالیا بازارهای مستعمرات را یکی پس از دیگری از دست می دادند و بازارهای داخلی را چنان با متاع خود پر کردند که موجب یکی از چند بحران «تولید اضافی» در اقتصاد ایتالیا گردید. دومیتیانوس کوشید تا وضع را آسان کند و کشت غلات را از نو معمول دارد، و این کار را خواست با منع کشت اضافی مو در ایتالیا و تخریب نیمی از تاکستانهای مستعمرات انجام دهد. اما این احکام موجب برافروختن آتش اعتراض شد و اجرای آنها میسر نگردید. در طی قرن دوم، شرابهای گل و روغن اسپانیا و مشرق زمین بتدریج محصولات ایتالیا را از بازارهای مدیترانه بیرون راندند، و سقوط اقتصادی ایتالیا آغاز شد.
قسمتی بزرگی از شبه جزیرة ایتالیا مخصوص چرا بود. برای پرورش گلة گاو و گوسفند و خوک. ارزانترین خاکها و بردگان قابل استفاده بودند. نسبت به تولید علمی توجه دقیق مبذول می شد. اسبها را به طور عمده برای جنگ و شکار و ورزش زیاد می کردند و کمتر برای بارکشی، ورزاوها خیش و ارابه را می کشیدند، استرها بار را بر پشت می کشیدند، از گاو و گوسفند و بز سه جور شیر می گرفتند، و مردم ایتالیا در آن هنگام نیز مانند زمان حاضر پنیر مطبوعی از این سه نوع شیر می ساختند. خوکداری در جنگلهای پر از بلوط و گردو انجام می گرفت. استرابون می گوید: رم به طور عمده با گوشت خوک زندگی می کرد که در جنگلهای کاج شمال ایتالیا پروار می شد. ماکیان به مزارع کود می داد به تغذیة خانواده کمک می کرد، و زنبور عسل علی البدل قدیم و شریف قند را تهیه می نمود. اگر چند ایکر شاهدانه و اندکی شکار و مقدار زیادی ماهیگیری را به مجموعة فوق بیفزاییم، تصویری از زندگی روستایی ایتالیا را در نوزده قرن پیش و در حال حاضر برابر خود مجسم کرده ایم.