گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
فصل پانزدهم
.VI - بانکداران


مخارج تولید و تجارت چگونه پرداخت می شد؟ نخست از راه حفظ مسکوک نسبتاً قابل اطمینان که در سراسر جهان معتبر بود. تمامی سکه های رومی از زمان جنگ اول کارتاژی بتدریج کاهش قیمت پیدا کرده بودند، چون خزانه درای پرداخت دیون دولتی را با اجازه دادن به توسعة تورمی که نتیجة ازدیاد پول و تقلیل کالاست آسان یافته بود. وزن آس، که در اصل 453 گرم مس بود، در سال 241 ق م به 56,6 گرم، از سال 202 به 28,3 گرم، در 87 ق م به 14,2 گرم، و در سال 60 میلادی به 7,1 گرم تقلیل یافته بود. در قرن آخر جمهوری، سرکردگان به نام خود سکة طلا ضرب می کردند، و این سکه ها عادتاً یکصد سسترس ارزش داشت. سکه های دورة امپراطوری که به نام امپراطوران بود از همین سکه های سرکردگان زاده شده بود. امپراطوران از رسم قیصر، مبنی بر مهر کردن سکه با تمثال خود به نشانة تضمین دولتی، پیروی کردند. در این هنگام، سسترس را که سابقاً با نقره می ساختند با مس ضرب کردند و قیمت آن معادل چهار آس بود.1 نرون مقدار نقرة موجود در دینار را به نود

1. در مراجعه به دورة بعد از نرون، مسکوک رومی معادل دو ثلث قیمت خود در دورة جمهوری است. بدین نحو، آس دو و نیم سنت، سسترس ده سنت، دینار چهل سنت، و تالنت 2400 دلار، و این تقویم مربوط به ارزش دلار در سال 1942 است. چون از تغییرات جزئی تر صرف نظر می شود، خواننده باید در نظر داشته باشد که تقویم بکلی جنبة تقریبی دارد.

درصد سابق آن تقلیل داد، ترایانوس به هشتاد و پنج درصد، مارکوس آورلیوس به هفتاد و پنج درصد، کومودوس به هفتاد درصد، و سپتیمیوس سوروس به پنجاه درصد. نرون وزن سکة طلا را از یک چهلم لیور طلا به یک چهل و پنجم تقلیل داد، و کاراکالا به یک پنجاهم. کاهش عیار مسکوکات همیشه با افزایش قیمت ها همراه بود. اما ظاهراً درآمد نیز تا زمان مارکوس آورلیوس به تناسب زیاد می شده است. شاید این تورم تحت کنترل طریقة سهلی در خلاص کردن بدهکاران به زیان بستانکارانی بوده است که اگر توانایی و امکان برتر ایشان بلامنازع می ماند، ثروت را تا حد رکود اقتصادی و انقلاب سیاسی متمرکز می ساخت. علی رغم این تغییرات، سیستم مالی رم را باید یکی از ثابت ترین و موفقترین سیستمهای مالی در تاریخ دانست. مدت دو قرن یک استاندة پولی واحد در سراسر امپراطوری اعتبار داشت و ، با این واسطة ثابت، سرمایه و تجارت چنان شکفت که در خاطرة بشر نظیر نداشت.
در نتیجه بانکداران همه جا بودند: عمل صراف را انجام می دادند، حساب جاری و پس انداز با سود را می پذیرفتند، چک مسافرتی و حواله صادر می کردند، املاک را اداره کرده خرید و فروش می نمودند، سرمایه به کار می انداختند و قروض را جمع آوری می کردند، و به افراد یا شرکتها وام می دادند. این سیستم بانکداری از یونان و شرق یونانی می آمد، حتی در ایتالیا و مغرب زمین بیشتر در دست یونانیان و سوریان بود؛ در گل، لغات سوری و بانکدار مترادف بودند. نرخ بهره، که بر اثر یغمای مصر به دست آوگوستوس به چهار درصد تقلیل یافته بود، پس از مرگ او به شش درصد ترقی کرد و تا فرا رسیدن عصر قسطنطین به حداکثر قانونی خود، دوازده درصد، رسید.
آشوب و اضطراب مشهور سال 33 میلادی توسعه و اتکای متقابل و بغرنج بانکها و تجارت را در امپراطوری کاملا جلوه گر می سازد. آوگوستوس سخاوتمندانه پول سکه زده و خرج کرده بود، به این تصور که جریان سریع پول و نرخ پایین بهره و بالا رفتن قیمتها موجب تشویق تجارت خواهد شد. این تشویق به عمل آمد، اما از آنجا که این جریان تا ابد نمی توانست ادامه یابد، هنوز سال 10 ق م، که ضرب عجولانة مسکوک قطع شد. سپری نشده بود که عکس العملی به وقوع پیوست. تیبریوس در فرضیة عکس فرضیة آوگوستوس افراط کرد ـ وی معتقد بود که صرفه جویانه ترین اقتصاد بهترین آنهاست. مخارج حکومت را بشدت محدود کرد، صدور مسکوک جدید را ناگهان ممنوع ساخت، و 000’000’700’2 سسترس را در خزانه احتکار کرد. کمبود واسطة مبادله که نتیجة این کار بود، به سبب سرازیر شدن پول به

سمت مشرق زمین در ازای تجملات، سخت تر شد. قیمتها سقوط کرد، نرخ بهره بالا رفت، طلبکاران به بدهکاران فشار آوردند، بدهکاران رباخواران را تعقیب کردند، و پول به وام دادن تقریباً از رواج افتاد. سنا سعی کرد از خارج رفتن سرمایه به این وسیله جلوگیری کند که هر سناتور را مکلف سازد نسبت زیادی از دارایی خود را در ایتالیا به زمین تبدیل کند. در نتیجه سناتورها طلبهای خود را مطالبه کردند و اراضی مرهون یا بیع شرطها را ضبط کردند تا پول فراهم آورند، و در نتجیه بحران آغاز شد. چون سناتور پوبلیوس سپینتر به بانک بالبوس و اولیوس اطلاع داد که باید 000’000’30 سسترس را در اطاعت از قانون جدید از حساب خود در بانک بردارد، مؤسسه اعلام ورشکستگی کرد. در همان موقع، انقراض مؤسسة سئوتس و پسران در اسکندریه بر اثر غرق سه کشتی حامل ادویة گرانبها، و سقوط مؤسسة عظیم صباغی متعلق به مالکوس در صور، موجب شیوع این خبر شد که بانک ماکسیموس و ویبو در رم به واسطة مطالبات زیادی که از این سه مؤسسه داشت ورشکست خواهد شد. چون کسانی که در آن حساب داشتند به شتاب شروع به برداشتن وجوه خود از این بانک کردند، بانک درها را بست و بعداً، در همان روز، بانک برادران پتیوس که از آن بزرگتر بود از پرداخت پول به مشتریان خودداری کرد. تقریباً در همان زمان خبر رسید که مؤسسات بزرگ بانکی در لیون، کارتاژ، کورنت، و بیزانس ورشکست شده اند. بانکهای روم یکی پس از دیگری بسته شد. پول را فقط به نرخهای خیلی بالاتر از حد قانونی می شد وام گرفت. تیبریوس بالاخره، برای مقابله با بحران، قانون خرید اجباری اراضی را معلق ساخت و 000’000’100 سسترس، سه ساله، بدون ربح، با ضمانت ملکی، میان بانکها توزیع کرد. افرادی که پول وام می دادند، در نتیجة اقدام تیبریوس، مجبور شدند بهره را پایین بیاورند؛ پول از خفا به در آمد، و بتدریج اطمینان بازگشت