گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
فصل بیس و یکم
.III – زندگانی شهری


زندگانی، چه خصوصی و چه عمومی، چه انفرادی و چه دسته جمعی، هرگز در هیچ سرزمینی پرشور و شرتر از ایتالیای قدیم نبوده است. ولی پیشامدهای عصر خود ما چنان جذاب و زنده اند که علاقه ای برای بررسی جزئیات سازمان شهری دوران حکومت قیصرها باقی نمی گذارند؛ گوناگونی گیج کنندة قوانین و درجه بندیهای دقیق حق رأی دیگر بخشی از این زندگانی گذشته که قالب و موضوع بحث ماست، نیستند.
یکی از ویژگیهای اساسی امپراطوری روم این بود که گرچه به استانهایی تقسیم شده بود، اما به صورت مجموعه ای از کشور ـ شهرهای کمابیش خودمختار، که هر یک نقاط پراکندة بسیاری را در برمی گرفت، سازمان یافته بود. میهن پرستی افراد بیشتر جنبة عشق و علاقه به شهر خودشان را داشت تا دلبستگی به امپراطوری. معمولا مردان آزاد هر یک از جامعه های رومی به حق رأی صرفاً محلی خرسند بودند، و غیر رومیهایی که تابعیت رومی به آنان اعطا شده بود کمتر برای دادن رأی به رم می رفتند. به طوری که از نمونة پومپئی برمی آید، انحطاط مجلسها در پایتخت با پدیده ای شبیه به آن در شهرهای امپراطوری همراه نبود. بیشتر شهرهای ایتالیا یک مجلس سنا (کوریا) ـ و بیشتر شهرهای امپراطوری شرقی یک شورا (بوله) ـ داشتند که مقررات وضع می کرد، و یک انجمن (کمیتیا، اکلسیا) که شهردار را انتخاب می کرد. از هر شهردار توقع داشتند که مبلغ قابل ملاحظه ای به شهر خود، بابت این امتیاز که به آن خدمت می کند، بپردازد، و عرف و عادت ایجاب می کرد که برای کارهای عام المنفعه و مسابقه ها نیز گاهگاهی اعانه بدهد. چون هیچ گونه حقوقی برای خدمات عمومی داده نمی شد، دموکراسی ـ یا آریستوکراسی ـ مردان آزاد تقریباً در همه جا به اولیگارشی ثروت و قدرت می انجامید.
جوامع شهری ایتالیا مدت دویست سال، یعنی از زمان آوگوستوس تا مارکوس آورلیوس، رونق و رفاه داشتند. البته اکثریت اهالی آنها فقیر بودند، طبیعت و امتیازات انحصاری خود این را تدارک می دید، اما تا آنجا که تاریخ نشان می دهد هیچ گاه، چه پیش از این دوران و چه پس از آن، هرگز ثروتمندان تا این اندازه به بینوایان انفاق نکرده اند. عملا تمام هزینه های اداره و گرداندن شهر، تأمین مالی نمایشها و مسابقات، ساختن معابد و تئاترها و ستادیومها و ورزشگاهها و کتابخانه ها و کلیساهای جامع و آبراهه ها و پلها و گرمابه ها، و همچنین هزینه های

تزیین این اماکن با طاق نصرتها، و رواقها و نقاشی و مجسمه بر دوش ثروتمندان بود. در طی دو قرن اول امپراطوری، انجام این کارهای نوعدوستانه با چنان میهن دوستی آمیخته به رقابتی انجام می گرفت که، در بعضی موارد، موجب ورشکستگی خانواده ها یا شهرهایی می شد که این حاتم بخشیها را تقبل می کردند. در موقع قحطی، ثروتمندان عموماً خواربار می خریدند و آن را به رایگان میان بینوایان تقسیم می کردند. گاهی روغن یا شراب مجانی، یا ضیافت عمومی، یا هدیة پولی برای همة شارمندان، و بعضاً همة اهالی، تدارک می دیدند. تعداد کتیبه های مفصلی که به یاد این بخششها نگاشته شده اند فراوان است. یک نفر میلیونر در آلتینوم، واقع در ناحیة ونتیا، 000’600’1 سسترس برای ساختمان گرمابة عمومی داد؛ یک خانم متمول برای کازینوم یک معبد و یک آمفی تئاتر ساخت؛ دسومیوس تولوس گرمابه ای به شهر تارکوینی اهدا کرد که برایش 000’000’5 سسترس تمام شد؛ کرمونا، که به دست سربازان وسپاسیانوس ویران شده بود، با کمک مالی چند تن از شارمندان از نو ساخته شد؛ و دو پزشک با هدیه هاشان به شهر ناپل همة ثروت خود را به باد دادند. لوکیلیوس گمالا همة اهالی شهر پرجمعیت اوستیا را به شام دعوت کرد، یک خیابان وسیع طولانی را با سنگفرش پوشاند، هفت پرستشگاه را تعمیر یا بازسازی کرد، گرمابة شهر را از نو ساخت، و 000’000’3 سسترس به خزانة شهر بخشید. بسیاری از ثروتمندان رسمشان این بود که به مناسبت روز تولدشان، یا انتخاب شدن به سمتی، یا ازدواج دخترشان، یا «توگاویریلیس» (جامة مردی) بر تن کردن پسرشان، یا اهدای عمارتی برای استفادة مردم عدة بسیاری از شارمندان را به مهمانی دعوت کنند. شهر نیز، در مقابل این عنایات، رأی می داد که به عطاکننده منصبی داده شود، یا مجسمه، مدیحه، یا کتیبه ای تقدیم گردد. بینوایان از این همه بخشش منتی احساس نمی کردند و ثروتمندان را متهم می ساختند که پول این مخارج نوعدوستانه را از طریق استثمار اندوخته اند؛ آنان خواستار ساختمانهای مجلل کمتر و غلات ارزانتر، مجسمه های کمتر و مسابقات و تفریحات بیشتر بودند.
اگر به بخششهای خصوصی افراد هبه های امپراطورها را به شهرها، و عماراتی را که به هزینة امپراطور در آنها برپا می شد، و مصایب طبیعی را که به خرج امپراطور تسکین و تخفیف می یافت، و کارها و مشاغل عمومی را که هزینه اش از خزانة شهرداری تأمین می گشت بیفزاییم، آنگاه به شکوه و سربلندی شهرهای ایتالیا در دوران امپراطروان پی خواهیم برد. در چشم و همچشمی با رم خیابانها سنگفرش، جویبندی، مراقبت، و تزیین می شدند؛ یک سرویس پزشکی رایگان برای بینوایان دایر بود؛ آب پاک در برابر پول ناچیزی به خانه ها داده می شد؛ خواربار را به فقرا به بهای ارزان می فروختند؛ گرمابه های عمومی از خیر سر اعانه های خصوصی غالباً مجانی بود؛ و به خانواده های تنگدست، آلمینتا (کمک خرج دهقانان) پرداخت می شد تا بتوانند فرزندان خود را پرورش دهند؛ آموزشگاه و کتابخانه ساخته می شد، نمایش به اجرا در می آمد، کنسرت ترتیب داده می شد و مسابقه ها برپا می گشت. تمدن در شهرهای ایتالیا به اندازة پایتخت جنبة مادی نداشت. این شهرها با یکدیگر در ساختن آمفی تئاترها رقابت می کردند، ولی معبدهای اصیلی نیز می ساختند که گاهی با بهترین معابد رم برابر



<127.jpg>
وسپاسیانوس، موزة ملی، ناپل




بودند، و به ماههای سال، با برگزاری جشنواره های مذهبی با شکوه، شادی می بخشیدند. شهرها با نظربلندی و سخاوت برای آثار هنری خرج می کردند و تالارهایی برای خطیبان، شاعران، سوفسطاییان، دانشمندان فن بلاغت، فلاسفه، و موسیقیدانان تدارک می دیدند. برای همشهریان خود تسهیلاتی به منظور حفظ تندرستی، تأمین پاکیزگی، تفریح، و داشتن یک زندگانی فرهنگی غنی فراهم می ساختند. بیشتر نویسندگان بزرگ زبان لاتینی از دل شهرها برخاسته اند نه از رم، و همچنین برخی از شاهکارهای عمدة مجسمه سازی موزه های جهان، مانند نیکه در ناپل، اروس در کنتومکلای، زئوس در اوتریکولی در شهرها به وجود آمده اند. این شهرها جمعیتی به اندازة جمعیت شهرهای کنونی ایتالیا در قرن نوزدهم را از هر لحاظ تأمین می کردند، و در قبال جنگ مصونیت بی نظیری برای مردم به وجود می آوردند. دو قرن اول مسیحی شاهد اوج عظمت شبه جزیرة بزرگ ایتالیا بود.