گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
فصل بیست و دوم
.فصل بیست و دوم :ترویج تمدن در غرب


I - روم و ایالات

تنها لکة سیاهی که آسمان پاک شکوفایی ایتالیا را تیره می کرد ـ جز نظام بردگی که همة دولتهای باستانی در آن مشترک بودند ـ بستگی نسبی این شکوفایی به استثمار ایالات بود. اگر خود ایتالیا مالیات نمی پرداخت، بدان جهت بود که ایالات در معرض تاراج دایم بودند و عوارض فراوان می پرداختند. این ایالات منشأ قسمتی از ثروتی به شمار می آمدند که به شهرهای ایتالیا شکوفایی بخشیده بود. پیش از قیصر، روم با ایالات درست مانند منطقة تسخیر شده رفتار می کرد. همة ساکنان آنها رعایای روم بودند و تنها برخی از آنان شارمند رومی محسوب می شدند. تمام زمینهای ایالات، ملک دولت روم بود و حکومت امپراطوری آنها را با حفظ حق بازگرفتن در اختیار صاحبان آن می گذاشت. روم برای کم کردن احتمال شورش، کشور مغلوب را به قلمروهای کوچک تقسیم می کرد، مراودة مستقیم سیاسی میان یک ایالت با ایالات دیگر را منع می کرد، و در همه جا برای طبقات سوداگر امتیازهایی به زیان طبقات پایین قایل می شد. «تفرقه بینداز و حکومت کن» راز فرمانروایی روم بود.
شاید سیسرون وقتی، ضمن انتقاد شدید از وررس، کشورهای مدیترانه را در دوران جمهوریت ویران و پریشان، توصیف می کرد راه مبالغه می پیمود: «از ستم و آزمندی ما تمام ایالات به شیون، همة مردان آزاد به فغان، و همة مناطق به اعتراضند. از این اقیانوس تا آن اقیانوس، جایی، حتی نهان و دور افتاده، نمی توان یافت که طعم تلخ طمع و ستم را نچشیده باشد.»
در دوران امپراطوری با ایالات آزادمنشانه تر رفتار می شد ولی این رفتار نه از سر بزرگواری که بیشتر از روی حسابگری بود. اخذ مالیات به حد قابل تحملی رسید، مذاهب و زبانها و آداب و رسوم محلی از احترام بیشتری برخوردار شدند، آزادی بیان جز در مورد حمله به مقام امپراطور مجاز اعلام شد، و قوانین محلی تا آنجا که تضادی با منافع و تسلط روم نداشت،

حفظ گشت. این نرمش و انعطاف بخردانه سبب شد که در بین ایالات و در داخل هر ایالت مقامها و امتیازهای گوناگونی به وجود بیاید که برای روم سودمند بود. برخی از جوامع شهری، مانند آتن و رودس، «شهرهای آزاد» بودند؛ هیچ گونه خراجی نمی پرداختند، تابع حکمران ایالت نبودند، و کارهای داخلی خود را، تا آنجا که با نظم اجتماعی و صلح منافات نداشت، بی مداخلة رومیان اداره می کردند. به بعضی از کشورهای سلطنتی قدیم، مانند نومیدیا و کاپادوکیا، اجازه داده شده بود پادشاهان خود را نگاه دارند، ولی این پادشاهان «تابع» روم بودند و از نظر حفظ امنیت و سیاست به آن وابستگی داشتند و ملزم بودند هر گاه روم می خواست، با نیروی انسانی و تجهیزات لازم به کمکش بشتابند. در ایالات، حاکم (پروکنسول یا پروپرایتور) قدرت قانونگذاری و اجرایی و قضایی را در شخص خویش جمع داشت. این قدرت جز به وسیلة شهرهای آزاد، حق مراجعة شارمندان رومی به امپراطور، و بازرسی مالی از طرف کوایستور یا پروکوراتور ایالتی محدود نمی شد. این قدرت تقریباً مطلق راه را بر سوءاستفاده می گشود؛ و اگرچه طولانیتر شدن دورة خدمت حکمران در دورة امپراطوری، حقوق و مساعده های هنگفتی که به آنان پرداخته می شد، و مسئولیت مالی که در قبال امپراطور داشتند از سوء استفاده می کاست، ولی از نامه های پلینی و از پاره ای از نوشته های تاسیت می توان پی برد که فساد و رشوه خواری در پایان قرن اول کم نبوده است.
وضع مالیات و عوارض از نخستین تدبیرهای حکمران و دستیارانش بود. در دوران امپراطوری، در هر یک از ایالات سرشماری به عمل می آمد تا بتوان مالیات اراضی و مالیات بر ثروت را، که شامل حیوانات و بردگان نیز می شد، تعیین کرد. برای رونق تولید، سهم معین و ثابتی جایگزین عشریه شده بود. «تحصیلداران» دیگر این عوارض را جمع آوری نمی کردند، بلکه عوارض گمرکی بندرها را گرد می آوردند و ضمناً برخی از جنگلهای دولتی و معادن و کارهای عام المنفعه را اداره می کردند. از ایالات توقع داشتند برای تهیة تاج زرین هر امپراطور جدید سهمی بدهند، هزینة ادارة ایالت را بپردازند؛ و در بعضی موارد مقادیر هنگفتی غله برای رم بفرستند. رسم دیرین لیتورگی (پرداختن مخارج خدمات عمومی)، که در امپراطوری شرقی باقی مانده بود، در امپراطوری غربی نیز رواج یافت. به موجب این رسم دولت محلی یا دولت روم می توانست از ثروتمندان «بخواهد» وامهایی برای جنگ، کشتی هایی جهت ناوگان، محلهایی برای خدمات عمومی، خواربار برای قحطی زدگان، یا دسته های خواننده جهت جشنها تدارک ببینند.
سیسرون، پس از آنکه خود به مدار قدرت پیوست، مدعی شد که عوارض پرداختی ایالات برای تأمین مخارج ادارة امور و دفاع کافی نیست؛ التبه «دفاع» شامل سرکوبی شورشها نیز بود، و «ادارة امور» احتمالا مداخلی را هم که بسیاری از رومیان را میلیونر کرد، در بر می گرفت. باید این احتمال را بپذیریم که هر قدرتی که امنیت و نظم را برقرار کند،

تحصیلدارانی می فرستد تا بیش از هزینة صرف شده مالیات بگیرند. با وجود همة عوارض، ایالات وابسته در دورة امپراطوری رونق داشتند و آباد بودند. امپراطور و سنا بر سران و گردانندگان این ایالات نظارت دقیق تری می کردند و کسانی را که در دزدی زیاده روی می کردند به سختی کیفر می دادند. اضافه پرداختهای ایالات مآلا به صورت بهای پرداختی اجناس به آنها باز می گشت؛ و سرانجام نیز تقویت صنایع بدین نحو سبب شد که ایالتها از ایتالیا، که به گونه ای مخاطره آمیز زندگی انگلی داشت، نیرومندتر شوند. پلوتارک می گفت که دولت بالاتر از هر چیز باید دو نعمت به ملت بدهد: آزادی و صلح. او می نویسد: «دربارة صلح احتیاجی نیست که ذهنمان را مشغولش کنیم، زیرا هر گونه جنگی پایان یافته است. در مورد آزادی هم، آن قدر آزادی داریم که حکومت [روم] به ما داده است؛ و شاید داشتن آزادی بیش از این هم به صلاحمان نبود.»