گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
مختارنامه
 شمارهٔ ۱۵


دوش از برِ من یار گریزان میرفت

ناکرده صبوح صبح خیزان میرفت

صبح از لبِ او خنده زنان میآمد

شب از چشمم ستاره ریزان میرفت