گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دیوان عطار
مختارنامه
 شمارهٔ ۳۹


شمع آمد و گفت: مانده در سوز و گداز

کار من غم کشته کی آید با ساز

گرچه همه جمع را زِ من روشنی است

در چشم همه به هیچ میآیم باز