گروه نرم افزاری آسمان
صفحه اصلی
کتابخانه
دیوان عطار
مختارنامه
شمارهٔ ۴۰
شمع آمد و گفت: ماندهام بی سر و پا
پای اندر بند و سر در آتش همه جا
گاهم بکشند و گه بسوزند به درد
یک سوخته سرگشتهتر از من بنما