گروه نرم افزاری آسمان
صفحه اصلی
کتابخانه
دیوان عطار
مختارنامه
شمارهٔ ۹۹
شمع آمد و گفت: ماندهام بیخور و خَفْت
وز آتش تیز در بلای تب و تفت
گرچه بنشانند مرا هر سحری
هم بر سر پایم که بمی باید رفت