گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
فصل سی و دوم
III- سبک نورمان در انگلستان: 1066-1200


در سال 1042، هنگامی که ادوارد خستوان برای جلوس بر اریکه سلطنت عازم انگلستان شد، بسیاری از دوستان و نظریاتی را که در نورماندی، یعنی اقامتگاه دوران جوانی خویش، داشت به همراه برد. دیر وستمینستر در دوران سلطنت وی مانند یک کلیسای نورمان با طاقیهای مدور و دیوارهای ضخیم آغاز شد. آن ساختمان در زیربنای دیر گوتیکی که در 1245 ساختند مدفون شد، اما ایجاد آن بنا مقدمه انقلابی در فن معماری بود. از آنجا که بیدرنگ اسقفان نورمان جانشین اسقفان ساکسون با دانمارکی شدند، پیروزی سبک نورمان در انگلستان محرز شد.قسمت اعظم دارایی آن دسته از انگلیسیهایی که قدر غلبه نورمان را ندانسته بودند و به مناسبت مخالفت با ویلیام فاتح اموالشان با غنیمت گرفته شده بود، به امر خود ویلیام و جانشینان وی بیدریغ در اختیار اسقفان گذاشته شد. کلیسا وسیلهای برای فرونشاندن آتش خشم و آرامش خاطرها شد.
چندی نگذشت که اسقفان انگلیسی نورمان از لحاظ دارایی با اشراف انگلیسی نورمان به رقابت برخاستند، و کلیساهای جامع، و قصرها پا به پای هم در سرزمین تسخیر شده رو به فزونی نهاد. وقایعنگار انگلیسی این عهد، ویلیام آو ممزبری، نوشت: “تقریبا همه درصدد برآمدند که در ساختن بناهای مجلل و با شکوه به سبک نورمان بر یکدیگر سبقت جویند، زیرا اشراف را اعتقاد بر آن بود که هر روزی از عمر آنان که بدون انجام عمل باشکوهی به پایان آید، آن روز به هدر رفته است”. هرگز سابقه نداشت که انگلستان چنین جنونی را برای ساختن بنا به خود دیده باشد.
طرح معماری انگلیسی نورمان در واقع شعبهای از سبک اصلی رومانسک بود. در سبک انگلیسی نورمان، به تقلید از نمونه های فرانسوی، سقف بنا بر روی طاقیهای مدوری قرار داشت که متکی به مجردیهایی کلفت و دیوارهایی حجیم میشد، منتهای مراتب تفاوت در این بود که در انگلستان سقف بناها قاعدتا از چوب بود.
هنگامی که سقف را از سنگ میساختند معمولا دیوارها 5/2 تا 3 متر ضخامت داشتند. سبک انگلیسی نورمان بیشتر سبک صومعهای بود و در اماکنی دور افتاده پدیدار شد نه در خود شهرها. در این گونه کلیساهای جامع، به علت رطوبت هوای

انگلستان، حجاری خارجی بنا بسیار معدود بود و حتی بر سر ستونها چندان تزیینی دیده نمیشد; اگر حجاریهایی هم به عمل میآمد، چندان تعریفی نداشت. از لحاظ حجاری، انگلستان هرگز به پای دیگر کشورهای اروپایی نرسید، اما در تمام اروپا کمتر برجهایی را میتوان سراغ گرفت که از نظر عظمت به پای دژهای نورمان یا نمای پرشکوه یا ساختمان مجلل بازوی عرضی کلیسای نورمان برسد.
هنوز تقریبا هیچ بنایی را نمیتوان در انگلستان سراغ گرفت که صرفا رومانسک باشد. در قرن سیزدهم، تحت تاثیر اسلوب گوتیک، در اکثر کلیساهای جامع طاقیها و طاقهای قوسی را بلندتر کردند. در 1067 کلیسای جامع قدیمی کنتربری بر اثر آتشسوزی ویران شد. لانفرانک دوباره آن را، به تقلید از طرح ساختمان قبلی خود، یعنی “صومعه مردان” در کان از نو پی ریخت (1070-1077)، اما امروزه از ساختمان لانفرانک هیچ چیز به جا نمانده است، مگر چند وجب زمین سنگی که میگویند قدیس تامس ا بکت در آنجا شربت شهادت نوشید. در سالهای 1096 تا 1110 دو تن از پیران دیر مزبور، ارنولف و کونراد، جایگاه همسرایان و سرداب جدیدی برای کنتربری ساختند. در ساختمان این اضافات هه جا طاقیهای مدور را نگاه داشتند، لکن فشارهای وارده از سقف را متکی به نقاطی کردند که از بیرون بنا پشتبندهایی آنها را تقویت میکرد. این تغییرات مقدمه تحول و تبدیل سبک نورمان به گوتیک بود.
یورک مینستر، که در سال 1075 به سبک نورمان ساخته شده بود، در 1291 زیربنای جدیدی به سبک گوتیک از انظار پنهان شد.1 کلیسای جامع لینکن، که اصلا به سبک نورمان بود (1075)، بعد از زلزله 1185 به سبک گوتیک از نو ساخته شد، اما دو برج عظیم و مدخلهای نمای غربی این بنا، که به طرز باشکوهی حجاری شدهاند، یادگاری است که از کلیسای نورمان به جا مانده و نموداری از مهارت و قدرت آن سبک کهنسالتر محسوب میشود. در وینچستر دو بازوی عرضی کلیسا و سردابه از اثرات کلیسای جامع نورمان است که در 1081 تا 1103 ساخته شده بود. این کلیسا را اسقف واکلین از آن نظر ساخت تا جماعتی از زوار مقبره قدیس سویتین2 را جا و مکان دهد. این اسقف، که یکی از بنی اعمام ویلیام فاتح بود، به قصد پیدا کردن چوب برای پوشانیدن سقف شبستان عظیم کلیسا دست به دامان ویلیام شد. ویلیام به او اجازه داد که تا سه روز هر چه بتواند از درختان همپیچ قطع کند. پیروان اسقف واکلین با تبر به جان درختان افتادند


<159.jpg>
کلیسای جامع کنتربری


1. واژه minster در انگلیسی مخفف monastery (صومعه) است و معمولا باید بر کلیساهایی اطلاق شود که اصولا به عنوان یک صومعه بنا شده باشد. ظاهرا یورک مینستر از این قاعده مستثناست، زیرا با آنکه این کلیسای جامع هرگز یک صومعه نبوده است، در عرف چنین شهرت یافته است.
2. قدیس سویتین، یکی از اسقفان وینچستر در قرن نهم میلادی. در خبر است که چون به سال 971 جنازهاش را به سوی مرقدش حمل میکردند، چهل روز باران بی وقفه مانع از این امر شد. به همین سبب تا به امروز عوام معتقدند که اگر روز قدیس سویتین (15 ژوئیه) باران ببارد، تا چهل روز همچنان خواهد بارید.

و تمامی بیشه را در عرض هفتاد و دو ساعت پاک کردند. هنگامی که کلیسای جامع به پایان رسید، تقریبا تمامی روسای دیرها و اسقفان انگلیسی در مراسم تقدیس آن حضور داشتند. تصور این که مشاهده چنین بنای عظیمی تا چه حد مشوق دیگران در ساختن سایر کلیساهای باشکوه بود دشوار نیست.
نظری اجمالی به تاریخ بنای کلیساهای مختلف این عهد نموداری از کثرت و تنوع ساختمانهای سبک نورمان میباشد: دیرسنت آلبنز در سال 1075 آغاز شد، کلیساهای جامع ایلی در 1081، راچیستر در 1083، ووستر در 1084، اولد سنت پل در 1087، گلاستر در 1089، دارم در 1093، تاریچ در 1096، چیچستر در 1100، تیوکسبری در 1103، اکستر در 1112، پیتر بره در 1116، دیر رامزی در 1120، دیر فونتنز در 1140، و کلیسای سنت دیوید در ویلز به سال 1176. اینها فقط مشتی نام نیستند، بلکه یک سلسله از شاهکارهای بشریند; شرمآور است که انسان در توصیف آنها به چند خط اکتفا کند و یا پس از چند ساعتی از آنها دل برکند.
تمامی این کلیساها، به استثنای یکی، بعدها دوباره تعمیر شدند و به سبک گوتیک درآمدند. کلیسای جامع دارم هنوز بیشتر جنبه نورمان دارد و به عنوان جالبترین ساختمان سبک رومانسک در اروپا به جا مانده است.
دارم شهر کوچکی است با بیست هزار نفوس که به واسطه وجود معادن ذغالسنگش اشتهار دارد. در یک خمیدگی رود ویر دماغهای سنگی قرار گرفته است; و بر روی آن برآمدگی سوقالجیشی، کلیسای جامعی را پیافکندهاند. این کلیسای فخیم “نیمی خانه خداست و نیمی دژی در برابر اسکاتلندیها” در همین محل بود که رهبانان جزیره لیندیسفارن، هنگام گریز از چنگ مهاجمان دانمارکی در 995، کلیسایی از سنگ بنا کردند. در 1093، دومین اسقف نورمان این کلیسا، که ویلیام آو سن کریلف نام داشت، بنای سنگی مزبور را خراب کرد و با شجاعتی باور نکردنی و ثروتی اسرار آمیز عمارت کنونی را پی افکند. کار ساختمان تا 1195 ادامه یافت و از این نظر کلیسای جامع دارم را باید نشانگر آمال و رنج کار عدهای از مردان هنرمند در عرض یکصد سال دانست. شبستان بلند این کلیسا به سبک نورمان است با طاقگانی دوگانه مرکب از طاقیهای مدوری که بر روی سرستونهایی عاری از نقش و نگار و مجردیهایی ضخیم قرار دارد. طاق قوسی کلیسای جامع دارم دو فکر بکر را وارد سبک معماری کرد که هر دو از ابداعات بسیار مهم محسوب میشوند. از این دو فکر یکی تویزهبندی رگه ها بود، که سبب میشد فشارهای وارده از جانب گنبد در نقاط معینی متمرکز شوند. ابداع دوم عبارت بود از نوک تیز کردن طاقیهای عرضی و مدور کردن طاقیهای مورب. اگر طاقیهای عرضی مدور شده بودند راس آنها به ارتفاع طاقیهای مورب که درازترند نمیرسید و نوک طاق قوسی در سطح ناهمواری قرار میگرفت. با نوک تیز کردن راس طاقیهای عرضی، این اشکال از بین میرفت و معمار میتوانست طاقها را به ارتفاع مطلوب برساند. این تغییر، که صرفا به ملاحظات معماری پدید آمد و هیچ هدف

زیبایی شناختی در آن دخالتی نداشت، ظاهرا سبب پیدایش مهمترین صفت ویژه سبک گوتیک شد.
در 1175 اسقف پادزی به منتهاالیه باختری کلیسای جامع دارم، ورودی سرپوشیده یا دهلیز پیشین زیبایی افزود که به علت نامعلومی آن را “گالیلی” نامیدند و از آن پس این واژه برای نمازخانه کوچکی که در یک سوی کلیساها میساختند علم گردید. در این قسمت از کلیسای جامع دارم، همان محلی که مقبره تاریخنویس شهیر انگلیسی، بید، ملقب به معزز، در آن است، طاقیها مدورند، اما ستونهای باریک بیشتر شباهت به شکل گوتیک دارند. در اوان قرن سیزدهم طاق قوسی بالای جایگاه همسرایان فرو ریخت. در موقع تعمیر آن، معماران طاقگان شبستان را بر روی پشتبندهای معلقی قرار دادند که در طاقنمای سه چشمه از نظر مخفی میماند. در سالهای 1240 تا 1270 بر این کلیسای جامع نمازخانهای برای مرقد قدیس کاثبرت علاوه کردند که به نمازخانه، نه محراب، مشهور شد. در ساختمان این نمازخانه تمامی طاقیها نوک تیز بودند، و به تحول از سبک نورمان به گوتیک کامل شد.