گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
فصل بیستم
.IX – هنر نمایش


این عیدهای ماسک و کارناوال یکی از مبانی هنر نمایش ایتالیا بودند. زیرا غالباً تابلویی، معمولاً از تاریخ انبیا، برروی یکی از ارابه ها ضمن حرکت دسته، یا بر روی سکوهای نمایشی موقت که در سر راه دسته بسته شده بودند، اجرا می شدند. اما نخستین منشأ نمایش در ایتالیا مرحله ای از داستان مسیحیت بود که توسط یکی از اصناف و گاه به وسیلة بازیگران حرفه ای متعلق به یکی از انجمنهای برادری مذهبی اجرا می شد که این کار را برای خویش وسیلة کسب قرارداده بود. این گونه نمایشها را در لغت ایتالیایی «دیوو تسیونه» می گفتند. متون بعضی از این دیووتسیونه ها از دستبرد زمان محفوظ مانده اند و نیروی نمایشی شگفت انگیزی را نشان می دهند؛ مثلاً، طبق یکی از آنها، مریم عذرا عیسی را در اورشلیم می یابد و باز او را گم می کند؛ دیوانه وار در جستجوی او برمی خیزد، و بانگ می زند: ای پسر مهربان من! ای پسر من کجا رفته ای؟ ای پسر رئوف من، از چه دروازه ای بیرون رفته ای؟ ای پسر ربانی من، وقتی که مرا ترک کردی، بسیار غمگین بودی! به خاطر محبت خدا، به من بگویید پسرم کجا، کجا رفته است؟»
در قرن پانزدهم، مخصوصاً در فلورانس، نوع پیشرفته تری از نمایش به نام «نمایش مقدس» در عبادتگاه یکی از اصناف، یا در ناهارخانة یک صومعه، یا در یک کشتزار، یا در میدانی عمومی عرضه می شد. دکور این نمایشها غالباً بغرنج و مبتکرانه بود: آسمانها معمولاً با سایبانهایی که نقش ستاره بر آنها بود، ابرها به وسیلة پشمهای آویزان در هوا، و فرشتگان به واسطة پسر بچه هایی که بر شبکه های فلزی قرار گرفته و در آویزهای پرده ای مواج پنهان شده بودند مجسم می شدند. متن نمایش معمولاً به شعر بود و نتهای موسیقی برای ویول و عود داشت. لورنتسو د مدیچی و پولچی جزو شاعرانی بودند که متن این نمایشهای مذهبی را به صورت شعر تدوین می کردند. پولیتسیانو، در کتاب «اورفئو» خود، شکل نمایشهای مقدس را با موضوعات مشرکانه تلفیق کرد.
در همان اوان سایر اجزای زندگی ایتالیایی در ایجاد هنر نمایش سهیم گردیدند. نمایشهای

«فارس»، که مدتها به وسیلة مقلدان دوره گرد در شهرهای قرون وسطی اجرا می شدند، حاوی عنصر اصلی کمدی ایتالیایی بودند. برخی از بازیگران در تهیة بالبداهة گفتگو برای نمایشنامه های ساده چیره دست بودند. این «کمدیا دل آرته» وسیلة مطلوبی برای پرورش نبوغ ساتیرنویسی و مضحکه ای ایتالیاییان بود. در همین نمایشهای فارس بود که ماسکها، یا اشخاص کمدی مردم پسند، شکل و نام گرفتند: پانتالون، آرلکن، پولچینلا یا پونچینلو.
اومانیستها، در منظومة بغرنجی از عوامل که به هنر نمایش می انجامید، نقش خود را با احیای متون نمایش روم باستان، و به صحنه آوردن آنها، ایفا کردند. دوازده نمایشنامة پلاوتوس در سال 1427 کشف شد و انگیزة نوینی برای پیشرفت تئاتر ایجاد کرد. در ونیز، فرارا، مانتوا، اوربینو، سینا، و رم، کمدیهای پلاوتوس و ترنتیوس نمایش داده شدند؛ سنتهای کهن کلاسیک به پرواز درآمدند و از فراز قرنها گذشتند تا بار دیگر تئاتر غیر مذهبی به وجود آورند. در سال 1486، «منایکمی»، اثر پلاوتوس، برای نخستین بار به زبان ایتالیایی نمایش داده شد و زمینة انتقال هنر نمایشی باستانی را به دورة رنسانس فراهم آورد. در اواخر قرن پانزدهم، دیگر نمایشهای مذهبی مردم تحصیلکردة ایتالیا را به خود جلب نمی کرد؛ موضوعات شرک آمیز به نحو روزافزونی جای موضوعات مسیحی را می گرفتند و وقتی که نمایشنامه نویسان محلی، مانند بیبینا، ماکیاولی، آریوستو، و آرتینو، نمایشنامه هایی نوشتند، کارشان به سبک موهن وزنندة پلاوتوس عاری از نزاکت بود و با داستانهای سابقاً محبوب عیسی و مریم تفاوت بسیار داشت. تمام صحنه های کمدی رم، تمام طرح و توطئه های سطحی که به اشتباه در جنس یا هویت یا مقام باز می گردد، تمام اشخاص مبتذل نمایش – از جمله قوادان و روسپیان، که پلاوتوس با آنها ذوق مردم فرومایه را اقناع می کرد – و تمام خشونت و رذالت بازیهای فرودستان کهن بار دیگر در این کمدیهای ایتالیایی ظاهر شد.
با وجود حفظ نمایشنامه های سنکا و بازیابی هنر نمایشی یونان، تراژدی هرگز در صحنة تئاتر رنسانس وضع پایداری پیدا نکرد. حتی طبقات عالی نیز می خواستند بیش از آنچه متأثر شوند، شاد گردند، و از این رو از «سوفونیسبا»، اثر جان تریسینو (1515)، و «روزاموندا»، اثر جووانی روچلای، که در همان سال در باغ روجلای در فلورانس در حضور لئودهم نمایش داده شد، استقبال نکردند.
این از بدبختی کمدی ایتالیایی بود که وقتی شکل گرفت که اخلاقیات ایتالیا به حضیض افتاده بود. اینکه نمایشنامه هایی مانند «کالاندرا»ی بیبینا و «ماندرا گولا»ی ماکیاولی می توانست ذوق طبقات عالی ایتالیا را، حتی در شهر مهذب اوربینو، اقناع کند و بدون بلند کردن ندای اعتراضی در حضور پاپان اجرا شود، بار دیگر آشکار می سازد که چگونه آزادی عقلی می تواند با فساد اخلاق همعنان باشد. وقتی که اقدامات ضد اصلاحی با شورای ترانت (تاریخ اتمام، 1545) آغاز شد، اخلاقیات کشیشان و غیر روحانیان شدیداً تحت نظر قرار گرفت، و کمدی رنسانس از دایرة تفریحات جامعة ایتالیا خارج شد.