گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
منظومه ها
فقرۀ ۱۵۳


سر خوی‌ها، مردمان دوستی‌است

نگر تا خداوند این خوی کیست

کسی کش منش ره به‌بنیاد داشت

بن و بیخ کار جهان یاد داشت

جهان است پیشش یکی خانه‌ای

نبیند در آن خانه بیگانه‌ای

همه مردمان بستگان ویند

زن و مرد پیوستگان ویند

بجوید دلش مهر برنا و پیر

که از مهر پیوند نبود گریز

به خوی خوش مردم و رازشان

توان راه بردن از آوازشان