گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
متفرقات
شمارهٔ ۱۹۵


از فضولی چشم بستم خار و گل همرنگ شد
گوش را کردم گران، هر نغمه سیرآهنگ شد
چون صدف هر قطره آبی که در کامم چکید
از هوای خاطر افسرده من سنگ شد