گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
متفرقات
شمارهٔ ۳۶۳


دلاوران که صف کارزار می شکنند
به خون گرم من اول خمار می شکنند
هنوز ساقی محجوب ما نمی داند
که دلبران ز لب خود خمار می شکنند
چه حاجت است به می بزم زهدکیشان را؟
به خون یکدگر اینجا خمار می شکنند