گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
متفرقات
شمارهٔ ۴۱۱


نسیم از چمن و مشک از ختن گوید
گل شکفته ازان چاک پیرهن گوید
دلم نشست به خون تا به اشک شد همراز
کسی به طفل چرا راز خویشتن گوید؟