گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
جلد دوم



[پیشگفتار]
منِ الرَّحِیمِ 􀀀 اللّ الرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
اللّ .
􀀀
اللّ و علی آله اولیاء ه
􀀀
الحمد للّه و الصّلاة علی رسول ه
پیش از ورود به طرح مباحث اصلی عهد دوم، مطالبی مربوط به دور تشریع، و یا بطور کلی متناسب با عهد اول، بعنوان استدراك
در اینجا یاد میگردد.
در دور تشریع در بارة کیفیت و وضعیت نزول قرآن مجید و سائر مناسبات آن بطریق اختصار و بر وجه کلی و عام گفتگو بعمل آمد
لیکن بحث در بارة احکام مستفاد از قرآن مجید به مواردي اختصاص یافت که زمان و مکان و دیگر مناسبات نزولی و تشریعی آن
حکم دانسته و روشن باشد اینک چنان بنظر میرسد که بایستی آن موقع و در آن موضع همۀ آیات مربوط به احکام آورده میشد
10 از 140
تا چنانکه بر باحث از احکام فقهی، مدارك قرآنی آن احکام روشن است بر ناظر اوراق تاریخی، نیز مواد اولیۀ احکام فرعی و فقهی
روشن باشد.
بطور کلی باید دانست که هدف نزول قرآن مجید، هدایت و سوق بشر است بسوي ترقی و تکامل تا در شئون خاص و لائق به او،
خواه بلحاظ اجتماع باشد و خواه به اعتبار فرد، بدین اعتبار نیز، خواه از جنبۀ جسم باشد و خواه از جنبۀ روح، و بهر حال خواه از نظر
این عالم باشد و خواه از نظر عالم آخرت، پیش برود و به سعادت مخصوص خود برسد.
پس آن چه از لوازم حتمی قانونگذاري، بر وجه اکمل، و از مختصات تشریع از ناحیۀ مبادي اول و از شئون لطف و عنایت حضرت
علۀ العلل بشمار میرود در قرآن مجید، بطور اجمال، یا بر سبیل تفصیل، موجود و مقرر است.
2
قانون در پاورقی یاد گردید) در آیات عدیده به فوائد عالیۀ منظوره اشاره و « علت غائی » قرآن مجید (چنانکه در ذیل بحث از
تصریح کرده است: در آیۀ 98 و 99 از سورة آل عمران چنین آورده:
ا… 􀀀 النّ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْه
􀀀
ا حُفْرَةٍ مِنَ ارِ 􀀀 ی شَف 􀀀 واناً وَ کُنْتُمْ عَل 􀀀 داءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْ 􀀀 اللّ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْ
􀀀
وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ هِ
شما که با هم دشمن و از هم دور و به آتش نزدیک میبودید باین نعمت خدایی توجه کنید که چگونه دلهاي شما را بهم نزدیک
و مهربان ساخت به طوري که همه با هم برادر شدید. در این آیۀ شریفه بیکی از فوائد بسیار مهم اجتماعی تصریح کرده و گفته
است قانون الهی و دستورات آسمانی موجب تألیف قلوب شما گشته و دشمنان را دوست ساخته و در نتیجه، اجتماعی استوار بر پایۀ
میباشد تولید و تأسیس کرده است. پس چنانکه این گونه اجتماعی در این « مواسات » بلکه « مساوات » برادري و برابري که مستلزم
عالم حد اکثر از فائده و کمال را واجد است در آن عالم هم موجب نجات افراد بشر است از هلاك دائم و عقوبت جاوید و باعث
رسیدن آنانست به مدارج عالیۀ فضیلت.
اللّ علیه و آله و سلم) به وسیلۀ قرآن مجید مردم را از ضلالت و ظلمات خارج میسازد و
􀀀
در آیاتی زیاد این مفاد که پیغمبر (صلّی ه
ایشان را تعلیم حکمت میکند و به راه روشن و راست میکشاند و موجب تزکیه و صفا میگردد و ثبات و استقامت به افراد با ایمان
میبخشد آورده شده است: در آیۀ 158 از سورة آل عمران است:
کانُوا مِنْ قَبْلُ 􀀀 ابَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ إِنْ 􀀀 اتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِت 􀀀 اللّ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آی
􀀀
لَقَدْ مَنَّ هُ
الٍ مُبِینٍ. 􀀀 لَفِی ضَل
3
و در نخستین آیۀ از سورة ابراهیم است:
ماتِ إِلَی النُّورِ.. 􀀀 النّ مِنَ الظُّلُ
􀀀
اهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ اسَ 􀀀 ابٌ أَنْزَلْن 􀀀 کِت
است: « زمر » و در آیۀ 23 از سورة
ذلِکَ هُدَي 􀀀 اللّ
􀀀
ی ذِکْرِ هِ 􀀀 انِیَ تَقْشَ عِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِل 􀀀 شابِهاً مَث 􀀀 اباً مُتَ 􀀀 اللّ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَ دِیثِ کِت
􀀀
هُ
شاءُ… 􀀀 اللّ یَهْدِي بِهِ مَنْ یَ
􀀀
هِ
است: « بقره » و در آیۀ 151 از سورة
ا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ. 􀀀 ابَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ یُعَلِّمُکُمْ م 􀀀 ا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ- الْکِت 􀀀 اتِن 􀀀 ا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آی 􀀀 ما أَرْسَلْن 􀀀 کَ
و در آیۀ 57 از سورة یونس است:
ما فِی الصُّدُورِ وَ هُديً وَ رَحْمَۀٌ لِلْمُؤْمِنِینَ. 􀀀 اءٌ لِ 􀀀 جاءَتْکُمْ مَوْعِظَۀٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِف 􀀀 النّ قَدْ
􀀀
ا أَیُّهَا اسُ 􀀀ی
از آیات یاد شده بالا که نمونه و مثلی است از آن چه در قرآن مجید به عباراتی مختلف و اسالیبی متنوع در شأن قرآن مجید و طریق
11 از 140
هدایت و ارشادش آورده شده به خوبی هدف مقدس و غرض عالی قرآن مجید دانسته میگردد.
بطور کلی باید گفت قرآن مجید که به رقاء و بقاء نوع بشر ناظر است مطالب اساسی آن مربوط و راجع است به تهذیب و تربیه
نفوس و تطهیر و ترکیۀ اجسام (به اعتبار هر فرد و در هر نشاه) و تنظیم روابط افراد با هم (به اعتبار اجتماع).
پس قرآن مجید مشتمل است بر بیان ثبوت مبدأ کل و اثبات صفات جلال و جمال و اوصاف سلب و ایجاب و بالجمله شئون ذات و
صفات و افعال و اضافات و نسب و روابط او و بر دستور طرز زندگانی بشر در این عالم بر وجهی که در این نشاه
4
و در آن نشاه، و در روح و در جسم، و در فرد و در جمع، شایستۀ رسیدن به کمال و سعادت گردد. و هم بر بیان معاد بشر و اظهار
چگونگی منازل و مقامات و مشاهد و درجات ایشان پس از حشر در آن عالم.
این سه قسمت که هدف کلی و اساسی قرآن مجید است گاهی بطور مستقیم، گاهی در طی امثال، گاهی در ضمن تاریخ، گاهی بر
وجه قصه، وقتی به زبان امر و نهی و تکلیف، باري بر سبیل بشارت و انذار، زمانی بطریق سرزنش و توبیخ و بالجمله با بیانهایی
مقتضی مقام و کلماتی در خور افهام به عباراتی گوناگون از این هدف تعقیب شده و از آن تعبیر بعمل آمده است تا در نتیجه آن را
که عنایت ازلی مقدر فرموده به کمال دو جهان فائز و به سعادت حقیقی نائل آید.
آیاتی که به احکام فقهی و تکالیف عملی ارتباط دارد و باید براي استفادة فقیه، یا ناظر در تاریخ فقه، در یک جا جمع گردد
شایسته آنست که تقسیم و طبقه بندي متناسبی براي آنها در نظر گرفته شود.
این طبقه بندي از لحاظهایی مختلف ممکنست منظور گردد فی المثل:
.«1» -1 آیاتی که زمان و مکان و مناسبات صدوري آنها معلومست و آنها که معلوم نیست
« . 2 » 2 - ی ت ا ی آ ه ک ر د خ س ا پ ل ا ؤ س ل ز ا ن ه ت ش گ و ا ه ن آ ه ک ۀ ق ب ا س ی ب ل ا ؤ س و ی ئ ا د ت ب ا ل و زن و ر و د ص ه ت ف ا ی ت س ا ______________________________
1) احکام معلومه مانند قسمتی که در جلد اول این تألیف یاد گردید از قبیل نماز و روزه و جهاد و حج و غیر اینها، غیر معلومه )
مانند قسمتی از آن چه در این جلد بعنوان استدراك آورده میشود.
الَۀِ: إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ.. 􀀀 اللّ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَل
􀀀
2) احکام مسبوقه به سؤال مانند آیۀ 175 از سورة نساء یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ هُ )
احِدٍ.. الآیۀ) و سؤال 􀀀 الَۀً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ و 􀀀 کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَل 􀀀 الآیۀ که شاید پس از نزول آیۀ 15 از همان سوره (وَ إِنْ
و غیر اینها که « محیض » و آیۀ سؤال از « میسر » و « خمر » و مانند آیۀ سؤال از « شهر حرام » از آن نازل شده باشد و مانند آیۀ سؤال از
بیشتر از این قبیل است.
ا.. الآیۀ) و احکامی دیگر که در طی نقل آیات 􀀀 اةِ وَ اصْ طَبِرْ عَلَیْه 􀀀 احکام غیر مسبوقه به سؤال مانند حکم نماز (وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّل
احکام خواهد آمد.
5
-3 آیاتی که احکام آنها بر وجه امر یا نهی، انشاء شده و آیاتی که بطریق جملۀ خبري افاده گشته است و بالجمله آن چه مربوط
.«1» است به اسلوب بیان و تعبیر از مقصود
-4 آیاتی که بطور صریح، حکمی در آنها بیان شده و آیاتی که از راه مذمت از چیزي یا انذار از آن یا تهدید و توعید بر آن،
.«2» حکمی از آنها بدست میآمد
و نظائر این طبقهبندیها که از آن چه بعنوان نمونه یاد شد به خوبی به فائدة آنها توجه و تشخیص داده میشود که این طبقهبندیها و
بحث در بارة هر طبقه و قسمتی بسیار به جا و مشتمل بر فوائد زیاد است لیکن این خود موضوعی است مستقل و در بارة آن در
12 از 140
رساله یا کتابی جدا کار و منفرد باید کوشش و استقصاء و بحث و فحص بعمل آید.
بنظر چنان میرسد طبقه بندي که در این اوراق براي آیات احکام شایسته است آورده شود اینست:
آن چه در قرآن مجید براي بیان احکام عملی وارد شده بر دو گونه است:
-1 احکام کلی و عام.
-2 احکام خاص و مشخص.
منظور از عام و کلی در این مورد اینست که دستورات چنان باشد که در همه،
______________________________
ی􀀀 والَهُمْ إِل 􀀀 ا تَأْکُلُوا أَمْ 􀀀 ا تَتَبَدَّلُوا الْخَ بِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ ل 􀀀 والَهُمْ وَ ل 􀀀 ی أَمْ 􀀀 ام 􀀀 1) احکام بر سبیل انشاء مانند آیۀ 2 از سورة نساء وَ آتُوا الْیَت )
اراً وَ 􀀀 ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ن 􀀀 ی ظُلْماً إِنَّ 􀀀 ام 􀀀 والَ الْیَت 􀀀 والِکُمْ.. الآیۀ احکام بر وجه اخبار مانند آیۀ 11 از همان سوره الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْ 􀀀 أَمْ
سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً.
اءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ.. و مانند آیۀ 189 از سورة 􀀀 الْک أَوْلِی
􀀀
ا تَتَّخِ ذُوا افِرِینَ 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ل 􀀀 2) نخست مانند آیه 143 از سورة نساء ی )
لِلّ …
􀀀
ا تَکُونَ فِتْنَۀٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ هِ 􀀀 حَتّ ل
ی􀀀 اتِلُوه 􀀀ق بقره وَ مُْ
اءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ.. الآیۀ و 􀀀 الْک أَوْلِی
􀀀
ذاباً أَلِیماً. الَّذِینَ یَتَّخِ ذُونَ افِرِینَ 􀀀 افِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَ 􀀀 دوم مانند آیۀ 137 و 138 از سورة نساء بَشِّرِ الْمُن
مانند آیۀ 118 از سورة نساء..
اللّ وَ مَنْ یَتَّخِذِ
􀀀
امِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ هِ 􀀀 انَ الْأَنْع 􀀀 ادِكَ نَصِیباً مَفْرُوضاً وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذ 􀀀 الَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِب 􀀀 وَ ق
راناً مُبِیناً.. الآیۀ. 􀀀 اللّ فَقَدْ خَسِرَ خُسْ
􀀀
طانَ وَلِیا مِنْ دُونِ هِ 􀀀 الشَّیْ
6
یا غالب، ابواب احکام جریان یابد و به عبارتی دیگر موضوعی خاص و متعلقی مخصوص نداشته باشد و بتعبیر سیم به احکام اولیه
که بر موضوعات وارد و طاري گشته احکامی صدور یافته باشد. « عناوین ثانویه » ناظر و به اعتبار
موضوعاتی خاص، خواه آن موضوعات ذات باشد یا فعل، « عناوین اولیه » منظور از مشخص و خاص در این مورد اینست که به اعتبار
احکامی بر آنها بار گردد.
مسائل » باید نام برده شود و مقصود از قسم دوم آنست که بعنوان « قواعد فقه » به عبارتی دیگر مراد از قسم نخست آنست که بعنوان
خود که در دانشکدة حقوق تدریس میکنم با تقریري « قواعد فقه » فقهرا در رسالۀ « مسائل » و « قواعد » یاد میگردد (فرق میان « فقه
مبسوط و تعبیري، شاید، مستوفی آوردهام که بطور تحقیق در موضعی دیگر این مطلب باین حد مورد تحقیق و تنقیح نشده است.
مراجعۀ به آن رساله براي اهلش بیگمان خالی از فائده نیست).
قسم نخست از قبیل آیاتی که به نفی عسر و نفی حرج مربوط است مانند آیۀ 92 از سورة توبه:
ا عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ.. 􀀀 لِلّ وَ رَسُولِهِ م
􀀀
ا نَصَحُوا هِ 􀀀 ا یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذ 􀀀 ا یَجِدُونَ م 􀀀 ا عَلَی الَّذِینَ ل 􀀀 ی وَ ل 􀀀 ا عَلَی الْمَرْض 􀀀 اءِ وَ ل 􀀀 لَیْسَ عَلَی الضُّعَف
الآیه و آیۀ 77 از سورة حج:
ا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ.. الآیه. 􀀀 اکُمْ وَ م 􀀀 ادِهِ هُوَ اجْتَب 􀀀 اللّ حَقَّ جِه
􀀀
جاهِدُوا فِی هِ 􀀀 وَ
و آیۀ 181 از سورة بقره:
ی􀀀 کانَ مَرِیضاً أَوْ عَل 􀀀 انِ فَمَنْ شَ هِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُ مْهُ وَ مَنْ 􀀀 ي وَ الْفُرْق 􀀀 اتٍ مِنَ الْهُد 􀀀 لِلنّ وَ بَیِّن
􀀀
ضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُديً اسِ 􀀀 شَهْرُ رَمَ
ا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ.. الآیه. 􀀀 اللّ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ ل
􀀀
أَیّ أُخَرَ یُرِیدُ هُ
امٍ 􀀀 مِن سَفَرٍ فَعِدَّةٌ 7
13 از 140
و آیاتی که به تخفیف تکلیف ارتباط دارد مانند آیۀ 32 از سورة نساء:
اللّ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ.. الآیه.
􀀀
واتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً یُرِیدُ هُ 􀀀 اللّ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَ
􀀀
وَ هُ
و آیاتی که براي اصل برائت و نفی تکلیف در مواردي مربوط، به آنها استناد و استدلال شده است مانند آیۀ 233 از سورة بقره:
ا.. الآیه. 􀀀 إِلّ وُسْعَه
􀀀
ا تُکَلَّفُ نَفْسٌ ا 􀀀 .. ل
و آیۀ 286 از همان سوره:
ا.. الآیه. 􀀀 إِلّ وُسْعَه
􀀀
اللّ نَفْساً ا
􀀀
ا یُکَلِّفُ هُ 􀀀 .. ل
و آیۀ 7 از سورة طلاق:
اللّ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً.
􀀀
ا سَیَجْعَلُ هُ 􀀀 اه 􀀀 ا آت 􀀀 إِلّ م
􀀀
اللّ نَفْساً ا
􀀀
ا یُکَلِّفُ هُ 􀀀 اللّ ، ل
􀀀
اهُ هُ 􀀀 مِمّ آت
ا􀀀 فَلْی لِیُنْفِقْ ذُو سَعَۀٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ نُْفِقْ
و آیۀ 16 از سورة بنی اسرائیل:
حَتّ نَبْعَثَ رَسُولًا.
ی􀀀 م کُنّ عَُذِّبِینَ
􀀀
ا ا 􀀀 ي وَ م 􀀀 ازِرَةٌ وِزْرَ أُخْر 􀀀 ا تَزِرُ و 􀀀 ا وَ ل 􀀀 ما یَضِلُّ عَلَیْه 􀀀 ما یَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّ 􀀀 ي فَإِنَّ 􀀀 مَنِ اهْتَد
و مانند آیۀ 79 از سورة یوسف:
ظالِمُونَ. 􀀀 إِنّ إِذاً لَ
􀀀
ا عِنْدَهُ ا 􀀀 اعَن 􀀀 ا مَت 􀀀 إِلّ مَنْ وَجَدْن
􀀀
اللّ أَنْ نَأْخُذَ ا
􀀀
اذَ هِ 􀀀 مَع
اصل » اللّ تعالی علیهم، هم نشنیدهام که براي حجت بودن
􀀀
که گر چه در کتب اصول ندیدهام و از استادان بزرگ خود، رضوان ه
به آن استدلال شده باشد لیکن چنانکه در تقریرات اصول خود آوردهام بنظر قاصر نویسندة این اوراق حجت بودن این اصل « برائت
به خوبی از این آیه استنباط و استفاده میشود و اگر از دیگر ادله که در این باره بدان استدلال و استناد شده دلالتش قویتر نباشد
ضعیفتر نمیباشد.
8
از احسان کنندگان دلالت دارد و در مواردي بدانها استناد بعمل آمده است مانند همان آیۀ 92 از سورة « نفی سبیل » و آیاتی که بر
توبه:
ا عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ.. الآیه. 􀀀م
بطور کلی آیاتی که در مواردي متنوع و ابوابی مختلف قابل استناد فقهی و استدلال حکم فرعی باشد در این قسم، مندرج و از این
نوع بشمار است.
قسم دوم تمام آیاتی است که هر کدام براي موضوعی مخصوص وارد شده و از مجموع آنها مجموع ابواب کتب فقه بهم رسیده و
هر دستهاي از آنها که با هم مربوط و در یک زمینه وارد شده یکی از ابواب، و باصطلاح یکی از کتابهاي فقهی را بوجود آورده
آیات » است. شاید مجموع این آیات نزدیک به پانصد آیه باشد که دانشمندان فن فقه کتابهایی براي جمع این آیات بعنوان
بترتیب ابواب و کتب تألیفی فقه تنظیم و ترتیب دادهاند و طرز استدلال به آن آیات را، با نقل عقائد و آراء متعدد و تنقیح « الاحکام
و تحقیق مذاهب مختلف، به اجمال یا به تفصیل، کم و بیش، آوردهاند و در حقیقت کتابی فقهی کامل و تمام به ابتنا و استناد به
آیات شریفه تألیف کردهاند.
امید است در یکی از مجلّدات این اوراق این گونه کتب و زمان پیدا شدن آنها و سائر جهات مرتبط به آنها تا حدي مورد بحث و
فحص و توضیح و تشریح واقع گردد اینک که در نظر داریم آیات مربوط به احکام را از قرآن مجید پیش از آغاز جلد دوم بعنوان
استدراك بیاوریم بهتر آن دیدیم که مورد توجه را یکی از کتب آیات احکام قرار دهیم و بترتیب معمول در آن کتاب، که با
ترتیب ابواب و کتب فنی فقه شبیه و نزدیک باشد، عبارات آیات شریفه را با مختصر توضیح در بارة جهات علمی و فقهی آنها از
تألیف فاضل مقداد را که نسبۀ مختصر و « کنز العرفان فی فقه القرآن » همان کتاب یا غیر آن بیاوریم. براي نیل باین مقصود کتاب
14 از 140
جامع و منظم هست اختیار کردیم و براي این که این آیات همه در یک جا، و بترتیب فنی، از نظر اهل فن بگذرد و استفادة از آنها
آسانتر گردد آیاتی را که در جلد اول یاد شده باز در این جلد هم، در باب مربوط به آن عینا یا بطور خلاصه و اشاره، یاد خواهیم
کرد.
9
پس در حقیقت آن، آیات بترتیب موجود در آن کتاب، با آراء و معتقدات فقهی مربوط به آن آیات، که در آن کتاب یاد شده، در
اینجا خلاصه و ترجمه و نقل میگردد و گاهی هم که لازم افتد از بعضی از کتب دیگر عقیده و مذهب یا طرز استدلال و احتمالی
مربوط به آن آیه آورده خواهد شد.
« آیۀ 123 از سورة التوبه » ا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ 􀀀 طائِفَۀٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذ 􀀀 ا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَۀٍ مِنْهُمْ 􀀀 .. فَلَوْ ل
10