گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد دوم
مقدمه



ابواب فقه، به قسمت کلی، بر چهار قسمت محصور گشته است:
عبادات، عقود، ایقاعات و احکام و سیاسات.
در وجه این حصر چنین گفته شده است: مسائل فقهی یا به امور آخرت مربوط است و این قسم عباداتست یا به امور دنیا مربوط
است و در این صورت یا به عبارت و لفظ نیاز دارد یا نه؟ آن که نیاز دارد اگر نیاز از دو طرف باشد قسم عقود است مانند بیع و
صلح و دیگر عقود و اگر از یک طرف کافی باشد قسم ایقاعاتست مانند طلاق و عتق و اگر از اصل، نیازي در آن به عبارت و لفظ
نباشد قسم احکام و سیاسات است (جزائیات اسلام- حدود و دیات) اینست آن چه در وجه حصر اقسام فقه اسلامی در این چهار
قسم گفته شده است.
تحقیق شده بحسب « حصر » این تشقیق که براي وجه » بعنوان پاورقی چنین نوشتهام « قانون » علت مادي » در جلد اول در ذیل بحث از
ظاهر آن چه در برخی از مواضع تعبیر گردیده بنظر این جانب از مسامحه خالی نیست چه این جانب عقیده ندارد که در احکام
خالص باشد « روحی » یا « جسمی » صرف و « اجتماعی » یا « فردي » محض یا این که « اخروي » یا « دنیوي » اسلام حکمی یافت شود که
بلکه معتقد است که در هر یک از احکام اسلام، این امور تا حدي منظور بوده و رعایت شده است فی المثل اگر نماز براي فرد و
آخرت و از جنبۀ روح مصلحت دارد در دنیا هم براي جسم و اجتماع نیز فوائد و مصالحی فراوان دارا است که شارع مقدس اسلام
به همۀ آنها نظر داشته و تمام را رعایت کرده و از راه توجه به همین نکتۀ اساسی و دقیق است که نویسندة این اوراق، قوانین
« موضوعۀ بشري را هر چه و از هر که باشد وافی به غرض عالی و کافی براي نیل به سعادت حقیقی و کمال مطلوب نهایی نمیداند
در این مورد همان مطلب را تایید و علاوه میکنم که به همین نظر است که نبوت عامه را باید اذعان داشت و این دلیل را چنانکه
در
11
جلد اول تشریح کردهام براي اثبات نبوت از همه ادله که دیگران، خواه حکیمان و خواه متکلمان، گفتهاند امتن و اصوب دانست.
بهر حال هر قسم از این چهار قسم را کتابهایی است که هر کتاب را بر مقاصد و فصول یا ارکان و اطراف و فصول یا بر ابواب و
است « جنس » به منزلۀ عنوان « کتاب » فصول، یا غیر اینها بحسب اختلاف تعبیر و بیان مؤلفان، تقسیم کردهاند که در حقیقت عنوان
براي انواع و اصناف و فروع، که به منزلۀ اشخاص و جزئیات بشمار میآید.
15 از 140
کلیات کتب فقه بترتیب مسطور در کتاب شرائع بدین قرار است:
قسم اول (عبادات) را ده کتاب زیر است:
-1 کتاب طهارت.
صلاة. «2
صوم. «3
اعتکاف. «4
زکاة. «5
خمس. «6
حج. «7
عمره. «8
جهاد. «9
امر بمعروف و نهی از منکر. «10
قسم دوم (عقود) را پانزده کتاب است بدین قرار:
-1 کتاب تجارت.
رهن. «2
مفلّس. «3
حجر. «4
چنانکه در تعلیقات خود بر قسمتی از شرائع که چاپ شده یاد کردهام آوردن کتاب مفلس و کتاب حجر در
12
نیست و گر نه کتاب « عقود » -5 کتاب ضمان. طی کتب عقود از راه مسامحه و شاید استطرادي باشد زیرا هیچ یک از این دو از
عقود بر هفده کتاب مشتمل خواهد شد نه بر پانزده کتاب.
صلح. «6
مضاربه. «7
مزارعه و مساقات. «8
ودیعه. «9
عاریه. «10
اجاره. «11
وکالت. «12
وقوف و صدقات. «13
هبات. «14
16 از 140
سبق و رمایه. «15
وصایا. «16
نکاح. «17
قسم سیم (ایقاعات) را یازده کتابست بدین قرار:
-1 کتاب طلاق.
این کتاب آورده شده است. « لواحق » بعنوان « کفارات » ظهار. احکام «- خلع و مباراة 3 «2
ایلاء. «4
لعان. «5
عتق. «6
تدبیر و مکاتبه و استیلاد. «7
جعاله. «- اقرار 9 «8
ایمان. «10
نذر. «11
13
قسم چهارم (احکام و سیاسات) را دوازده کتابست بدین قرار:
-1 کتاب صید و ذباحه.
اطعمه و اشربه. «2
غصب. «3
شفعه. «4
احیاء موات. «5
لقطه. «6
فرائض. «7
قضاء. «8
حدود و تعزیرات. « شهادات 10 «9
قصاص. «11
دیات. «12
مناسب میدانم مطلبی را که بنظر این جانب میرسد و در جائی ندیدهام و چنان پندارم که در یکی از نوشتههایم آورده باشم در
همین موضع یاد آور گردم:
و عناوینی از این قبیل، متداول و معمولست لیکن فقه در علوم « فصول » و « ابواب » ترتیب و تنظیم مطالب اساسی علوم بیشتر بعنوان
اسلامی نقلی و منطق در علوم یونانی عقلی از این وضع معمول، به وضعی دیگر در آمده یعنی مطالب مهم و اساسی هر یک از این
17 از 140
به رشتۀ تألیف و تنظیم در آمده است. « کتاب » دو علم تحت عنوان
سبب دگرگون شدن وضع این دو علم، در این موضوع بنظر نویسندة این اوراق امریست مشابه میان این دو علم و خلاصۀ آن اینست
که منطق در یونان وقتی صورت علم به خود گرفته و مطالب اصلی آن در تألیفی واحد انتظام یافته که از پیش همان مطالب بطور
انفراد مورد توجه و بحث و نظر میبوده و شاید رسالهها و کتب براي تحقیق و تنقیح یکان یکان پرداخته شده فی المثل موضوع
« مغالطه » یا « جدل »
14
یا غیر آن بعنوان استقلال و انفراد مورد بحث و فحص بوده و کتابها یا « صناعات خمس » و دیگر « خطابه » یا « شعر » یا « سفسطه » و
کتابی در بارة مباحث هر یک ترتیب و تبویب یافته و آنگاه بهمان عنوان مشهور گشته و گفته شده است:
و امثال اینها. « کتاب باري ارمیناس » یا « کتاب جدل » یا « کتاب شعر » یا « کتاب برهان »
پس از آن موقع که خواستهاند همۀ آنها را با هم فراهم آورند و از همه یا چند کتاب آنها یک تألیف بسازند مثل این که همان
فراهم آورند عملی انجام دادهاند و در نتیجه همان عنوان « منطق » کتب تألیف شده را پهلوي هم بگذارند و از آنها یک تألیف بعنوان
کتاب براي هر یک از اجزاء آن مجموع بر جا مانده و بدان عنوان خوانده شده است.
در فقه اسلام، از جنبۀ تاریخی، نیز بعین چنین وضعی پیش آمده است بدین معنی که در ابتداء برخی از مباحث آن به واسطۀ زیادت
یا باصطلاح امروز « کتاب » احتیاج و عموم ابتلاء یا علتی دیگر بیشتر مورد توجه و نظر دانشمندان واقع گشته و در بارة خصوص آن
تدوین کردهاند و بدین منوال بحسب الاهمّ فالاهمّ در پیرامن هر یک از مباحث کلی و اصلی و مهم کتابی پرداخته و « رساله »
رسالهاي نگاشتهاند از آن پس دیدهاند این کتب و رسائل و این مباحث و مسائل را چه بهتر که در یک جا جمع کنند و همۀ آنها
چون به یک موضوع (افعال و اعمال مکلفان) مربوط است تحت یک عنوان و به نام یک جامع و یک علم از آنها تعبیر و یاد کنند و
خلاصه علم صناعی فقه را ایجاد و تأسیس نمایند.
که از پیش میداشته جمع و تألیف کردهاند و از مجموع کتب یک کتاب « کتاب » آنگاه همۀ آن مباحث و رسائل را بهمان عنوان
در یک فن و صناعت فراهم آوردهاند.
بر هر یک از مباحث اصلی و مهم فقه، نظیر اطلاق آن بر مباحث اصلی و کلی و « کتاب » پس اگر نظر بالا درست باشد اطلاق نام
مهم منطق به استقلال و انفراد یکان یکان آنها در تألیف از حیث تاریخ، استناد دارد.
15
بهر حال کتابهاي فقهی بترتیب مسطور در کتاب شرائع چنانست که یاد گردید.
در «1» تألیف فقیه محقق، فاضل مقداد « کنز العرفان فی فقه القرآن » اکنون آیات مربوط به احکام هر کتابی به طوري که در کتاب
ذیل عنوان آن کتاب جمع و نقل شده آورده میشود و مطالب مربوط به آن آیات از آن کتاب و گاهی هم از غیر آن بطور خلاصه
ترجمه و نقل میگردد تا، بطور اجمال، اقوال فقهی و احتمالات و طرز استدلالات فقیهان از آیات هم ضمنا دانسته گردد.
-1 کتاب طهارت
در این باره دوازده آیه یاد شده است بدین قرار:
1 -
ۀ
ی
آ
8
و
9
ز
ا
ة
ر
و
س
ه
د
ئ
ا
م
:
______________________________
اللّ سیوري حلی اسدي از بزرگان علماء محقق و در علم کلام و فقه صاحب تألیف بوده از جمله تألیفات مشهور
􀀀
1) مقداد بن عبد ه )
18 از 140
من احسن ما کتب فی » که بتعبیر صاحب روضات « اللوامع الالهیۀ فی المباحث الکلامیه » و کتاب « باب حاد یعشر » او در کلام شرح
امتن کتاب فی » میباشد و در فقه از جمله کتب نفیس و باز بتعبیر صاحب روضات «.. فن- الکلام علی اجمل الوضع و اسد النظام
که « نضد القواعد » میباشد. یکی دیگر از تألیفات او کتاب « التنقیح الرائع فی شرح مختصر الشرائع » کتاب «.. الفقه الاستدلالی
بدیع فی وصفه رتب فیه قواعد شیخه- الشهید علی ترتیب هو لأبواب الفقه و الاصول » صاحب روضات در بارهاش چنین آورده است
این کتاب چنانکه صاحب روضات گفته کتاب «.. من غیر زیادة شیء علی اصل ذلک الکتاب غیر ما رسمه فی مسألۀ القسمۀ منه
شهید اول را تنظیم و مرتب ساخته و قواعد و مسائل آن را به روش کتب معموله ترتیب داده است. از شاگردان « القواعد و الفوائد »
شهید اول و از مشایخ جمعی از بزرگان از جمله شیخ زین الدین علالا و ابن ابی جمهور احسائی بوده است. در نیمۀ اول قرن نهم
وفات یافته است.
16
رافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ 􀀀 اةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَ 􀀀 ا قُمْتُمْ إِلَی الصَّل 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذ 􀀀ی
اءً فَتَیَمَّمُوا صَ عِیداً طَیِّباً 􀀀 ساءَ فَلَمْ تَجِ دُوا م 􀀀 امَسْتُمُ النِّ 􀀀 ائِطِ أَوْ ل 􀀀 جاءَ أَحَ دٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغ 􀀀 ی سَ فَرٍ أَوْ 􀀀 ی أَوْ عَل 􀀀 کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْض
کِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. 􀀀 اللّ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ ل
􀀀
ا یُرِیدُ هُ 􀀀 فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ. م
این آیه بر تشریع و وضع حکم طهارات سه گانه (وضوء و غسل و تیمم) و مورد و کیفیت و ترتیب هر یک از آنها و در پایان بر
توسعه و تخفیف در احکام و رفع حرج و تضییق از انام، که نعمتی کامل و تمام است، بطور صریح دلالت دارد.
-2 آیۀ 46 از سورة نساء:
ی أَوْ 􀀀 ی تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْض 􀀀 ابِرِي سَبِیلٍ حَتَّ 􀀀 إِلّ ع
􀀀
ا جُنُباً ا 􀀀 ا تَقُولُونَ وَ ل 􀀀 حَتّ تَعْلَمُوا م
ی􀀀 س ُک
􀀀
ي􀀀 اةَ وَ أَنْتُمْ ار 􀀀 ا تَقْرَبُوا الصَّل 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ل 􀀀ی
کانَ 􀀀 اللّ
􀀀
اءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ إِنَّ هَ 􀀀 ساءَ فَلَمْ تَجِدُوا م 􀀀 امَسْتُمُ النِّ 􀀀 ائِطِ أَوْ ل 􀀀 جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغ 􀀀 ی سَ فَرٍ أَوْ 􀀀 عَل
عَفُ  وا غَفُوراً.
با شرائط مزبور و چگونگی « وجوب تیمم » و « احترام مساجد » براي شخص جنب و « وجوب غسل » و « حرمت اسکار » از این آیه که
آن، به اشارت یا به صراحت، از آن مستفاد است احکامی دیگر (که فاضل مقداد، مجموع را به سی و یک حکم انهاء کرده) نیز
استفاده شده است.
-3 آیۀ 4 از سورة بینه:
اللّ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ.
􀀀
إِلّ لِیَعْبُدُوا هَ
􀀀
ا أُمِرُوا ا 􀀀 وَ م
از این آیه وجوب نیت و قصد قربت و اخلاص در همۀ عبادات، که از آن جمله است طهارات سه گانه، استفاده شده و دو حدیث
نبوي:
به همین مفاد « من عمل عملا أشرك فیه غیري ترکته لشریکه » إنّما الأعمال بالنّیّات و إنّما لکلّ امرئ ما نوي. و در حدیث قدسی
ایراد گردیده است.
17
ا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ از این آیه، حکم حرمت مسّ کتابت 􀀀 ابٍ مَکْنُونٍ ل 􀀀 -4 آیۀ 76 و 77 و 78 از سورة واقعه إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِت
قرآن مجید (بلکه به عقیدة منقول از شافعی حواشی آن نیز) براي کسی که با طهارت نباشد و هم حرمت قرائت جنب و حائض همۀ
قرآن یا خصوص سورههاي عزائم آن را (با اختلاف مذاهب در این موضوع) استفاده گردیده است.
اللّ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ از این آیه، حکم طهارت از نجاسات استفاده
􀀀
جالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ هُ 􀀀 -5 آخر آیۀ 109 از سورة توبه فِیهِ رِ
گردیده و دور نباشد، چنانکه فاضل مقداد، توجه کرده و گفته است بر استحباب محافظت بر طهارت نیز اشعار داشته باشد.
19 از 140
اءً طَهُوراً از این آیه علاوه بر حکم طهارت ذاتی آب حکم مطهّر بودن آن نیز 􀀀 ماءِ م 􀀀 ا مِنَ السَّ 􀀀 -6 آخر آیۀ 50 از سورة فرقان وَ أَنْزَلْن
استفاده شده است.
مستفاد از این « امتنان » طانِ از راه 􀀀 اءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْ 􀀀 ماءِ م 􀀀 -7 وسط آیۀ 11 از سورة انفال وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّ
آیه بر این استدلال شده که تنها آبست، از همۀ مایعات، که طهارت از حدث و خبث به آن حاصل میگردد.
که در لغت بمعنی نجاست و بحسب یکی از سه قول که در تفسیر آیه گفته شده مراد از آن جنابت است بر « رجز » و هم به کلمۀ
استدلال گردیده است. « منی » نجس بودن
-8 آیۀ 222 از سورة بقره وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذيً
18
التَّوّ وَ یُحِبُّ-
ابِینَ 􀀀 ی اللّ حُِبُّ
􀀀
اللّ ، إِنَّ هَ
􀀀
ذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ هُ 􀀀 حَ تّ یَطْهُرْنَ فَإِ
ی􀀀 ت ا قَْرَبُوهُنَّ 􀀀 ساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ ل 􀀀 فَاعْتَزِلُوا النِّ
الْمُتَطَهِّرِینَ.
از این آیه شش حکم استفاده شده که از آن جمله است نجس بودن حیض و موجب شدن آن براي غسل و وجوب اعتزال از زنان
در آن حال.
ذا از این آیه چهار حکم استفاده شده که 􀀀􀀀 امِهِمْ ه 􀀀 رامَ بَعْدَ ع 􀀀 ا یَقْرَبُوا- الْمَسْجِدَ الْحَ 􀀀 -9 اول آیه 28 از سورة توبه إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَل
از جمله است: نجس العین بودن مشرکان و ممنوع بودن آنها از دخول در مسجد الحرام.
طانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ 􀀀 امُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْ 􀀀 ص ابُ وَ الْأَزْل 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَ ا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْ 􀀀 -10 آیه 92 از سورة مائده ی
تُفْلِحُونَ.
از این آیه علاوه بر حکم حرمت خمر و قمار بر حکم نجاست خمر نیز استدلال شده است.
تطهیر استفاده شده است. « وجوب غیري » ابَکَ فَطَهِّرْ وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ از این آیه احکامی چند از قبیل 􀀀 -11 آیۀ 4 و 5 از سورة مدّثّر وَ ثِی
ماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ… 􀀀 راهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِ 􀀀 ی إِبْ 􀀀 -12 اول آیه 118 از سورة بقره وَ إِذِ ابْتَل
را در آیه عبارت از ده امر زیر دانستهاند: پنج در قسمت سر و آنها عبارت است از مضمضه و استنشاق و فرق و چیدن « کلمات »
شارب و مسواك کشیدن. و پنج دیگر در قسمت بدن و آنها عبارت است از: ختان و ستردن موي عانه و گرفتن ناخن
19
و ستردن موي زیر بغل و استنجاء.
راهِیمَ و نظائر آن که بر پیروي از ملت ابراهیم دلالت دارد حکم این امور از آیۀ فوق بدست 􀀀 آنگاه به ضمیمۀ آیۀ شریفه وَ اتَّبَعَ مِلَّۀَ إِبْ
آمده است.
-2 کتاب صلاة
اشاره
آیاتی که بصلوة ارتباط دارد به اعتبار انواع نماز و مقدمات و مقارنات و سائر شئون و جهات آن بهشت نوع، طبقه بندي شده و
تحت هر نوع، آیاتی که به آن نوع ارتباط دارد تعدید و احکام مستفاد از آن تحقیق گردیده است.
نوع اول در ذیل این عنوان چهار آیه که در بارة مطلق نماز نزول یافته آورده شده است.
20 از 140
اباً مَوْقُوتاً. 􀀀 کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِت 􀀀 اةَ 􀀀 -1 آخر آیۀ 104 از سورة نساء إِنَّ الصَّل
از این آیه چهار حکم استفاده شده. از آن جمله است: وجوب محدود بودن نماز بحدود و شرائط و اوقات.
ذا أَمِنْتُمْ 􀀀 اناً فَإِ 􀀀 جالًا أَوْ رُکْب 􀀀 انِتِینَ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِ 􀀀 لِلّ ق
􀀀
ی وَ قُومُوا هِ 􀀀 اةِ- الْوُسْط 􀀀 واتِ وَ الصَّل 􀀀 حافِظُوا عَلَی الصَّلَ 􀀀 -2 آیۀ 239 و 240 از سورة بقره
ا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ از جمله هفت حکم که مستفاد از این آیه دانسته شده وجوب محافظت است بر نمازها 􀀀 ما عَلَّمَکُمْ م 􀀀 اللّ کَ
􀀀
فَاذْکُرُوا هَ
و وجوب نمازهاي نه گانه و وجوب قیام در نماز و مشروع بودن قنوت و جواز صلاة است بحال راه رفتن و سوار بودن در حال
خوف.
ي. 􀀀 اقِبَۀُ لِلتَّقْو 􀀀 ا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْع 􀀀 ا ل 􀀀 اةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْه 􀀀 -3 آیۀ 122 از سورة طه وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّل
از جمله پنج فائده که در ذیل این آیه از آن استفاده و آورده شده اینست که بر
20
اللّ علیه و آله و سلم) واجب است که اهل خود را به نماز فرمان دهند و بدین کار
􀀀
اهل اسلام به پیروي و تأسّی از پیغمبر (صلّی ه
وادار کنند.
خاشِعُونَ. 􀀀 اتِهِمْ 􀀀 -4 آیه 1 و 2 از سورة مؤمنون قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَل
از این آیه وجوب نماز و خشوع در آن که سرمایۀ رستگاري و فلاح و نشانۀ ایمانست استفاده گردیده است.
نوع دوم در زیر این عنوان پنج آیه که بخصوص نمازهاي پنجگانه و اوقات آنها مربوط است
با بیان چگونگی استفاده از آن آیات و طرز استدلال به آنها یاد گردیده است.
کانَ مَشْهُوداً وَ مِنَ 􀀀 ی غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ 􀀀 اةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِل 􀀀 -1 آیۀ 80 و 81 از سورة بنی اسرائیل أَقِمِ الصَّل
اماً مَحْمُوداً از جمله هفت حکم که از این آیه مستفاد شده وجوب نماز ظهر و 􀀀 ی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَق 􀀀 افِلَۀً لَکَ عَس 􀀀 اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ ن
وقت زوال باشد نه وقت غروب) و از جمله توسعه و امتداد وقت این « دلوك » عصر و مغرب و عشاء است (بناء بر این که مراد از
اللّ علیه و آله و سلم) است به نماز شب.
􀀀
چهار و هم اشاره به نماز صبح و هم اختصاص پیغمبر (صلّی ه
لِلذّ .
􀀀
ي اکِرِینَ 􀀀 ذلِکَ ذِکْر 􀀀 اتِ 􀀀 اتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئ 􀀀 ارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَن 􀀀 اةَ طَرَفَیِ النَّه 􀀀 -2 آیۀ 116 از سورة هود وَ أَقِمِ الصَّل
در آیه به نمازهاي پنجگانه تفسیر گردیده و در بیان این که حسنات چگونه سیئات « حسنات » . استفاده شده « توسعۀ وقت » از این آیه
شاءِ دیگر از باب تکفیر و حبط خطیئات 􀀀 ی عَنِ الْفَحْ 􀀀 اةَ تَنْه 􀀀 را میبرد و وجه آمده: یکی از باب لطف در ترك سیئات بمفاد إِنَّ الصَّل
یعنی عدم مؤاخذه و عقاب بر گناهان سابقه.
21
اتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِیا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ. 􀀀 ماو 􀀀 اللّ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّ
􀀀
حانَ هِ 􀀀 -3 آیۀ 16 و 17 از سورة روم فَسُبْ
هنگامی که بابن عباس گفته شده آیا از نمازهاي پنجگانه در قرآن یادي هست پاسخ داده است آري و این آیه را خوانده است
مربوط به نماز ظهر است. « تُظْهِرُونَ » دلیل نماز عصر و « عَشِیا » اشاره به نماز صبح و « تُصْبِحُونَ » براي نماز مغرب و عشاء و « تُمْسُونَ »
این سوره (سورة روم) جز همین آیهاش که مدنی است بقیه آن مکی » فاضل مقداد پس از این که از حسن بصري این مضمون را
است زیرا نمازهاي پنجگانه در مدینه واجب شده و در مکه دو رکعت دو رکعت واجب بوده است پس از هجرت به مدینه نماز
نقل کرده چنین افاده کرده و اکثر «1» « سفري بحال خود گذاشته شده و در نماز حضري زیادت مشهور و معلوم بعمل آمده است
اقوال، بر خلاف گفتۀ حسن است چه نمازها همه در مکه واجب گردیده است.
رافَ􀀀 اءِ اللَّیْلِ فَسَ بِّحْ وَ أَطْ 􀀀 ا وَ مِنْ آن 􀀀 ا یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِه 􀀀 ی م 􀀀 -4 آیۀ 130 از سورة طه فَاصْبِرْ عَل
21 از 140
ی. 􀀀 ارِ لَعَلَّکَ تَرْض 􀀀 النَّه
از آن تعبیر شده و هم افادة « تسبیح » و « سبحان » از جمله امور مستفاد از این آیه، تعیین اوقات نمازها است که مانند آیۀ پیش به کلمۀ
توسعۀ آن اوقات.
ارَ السُّجُودِ. 􀀀 وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ- الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْب « ق» -5 آیۀ 38 و 39 از سورة
وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ « طور » باین آیه نزدیک است آخر آیۀ 48 و 49 از سورة
______________________________
چگونگی این موضوع آورده شده است، مراجعه شود. « نماز حضري » 1)- در جلد اول در ذیل عنوان )
22
ارَ النُّجُومِ آیۀ فوق که دلالت بر وقت نماز از آن مستفاد است تعقیب و تسبیح و دعاء بعد از 􀀀 رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَ بِّحْهُ وَ إِدْب
نماز (یا دو رکعت نماز بعد از نماز مغرب یا یک رکعت نماز وتر یا مطلق نوافل بعد از فرائض بحسب اختلاف اقوال منقوله) نیز از
آن استفاده شده است.
است هشت آیه آورده شده است: « قبله » نوع سیم در ذیل این نوع که در بارة
شاءُ 􀀀 لِلّ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِي مَنْ یَ
􀀀
ا، قُلْ هِ 􀀀 کانُوا عَلَیْه 􀀀 وَلّ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی
􀀀
ا اهُمْ 􀀀 النّ م
􀀀
اءُ مِنَ اسِ 􀀀 -1 آیۀ 136 از سورة بقره: سَیَقُولُ السُّفَه
راطٍ مُسْتَقِیمٍ. 􀀀 ی صِ 􀀀 إِل
و وقوع آن نیز استنباط گردیده است. « نسخ » جواز « قبله » از این آیه علاوه بر حکم
إِلّ
􀀀
کانَتْ لَکَبِیرَةً ا 􀀀 ی عَقِبَیْهِ وَ إِنْ 􀀀 إِلّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَل
􀀀
ا ا 􀀀 ا جَعَلْنَا الْقِبْلَۀَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْه 􀀀 -2 آیۀ 138 از سورة بقره: وَ م
بِالنّ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ.
􀀀
اللّ اسِ
􀀀
مانَکُمْ إِنَّ هَ 􀀀 اللّ لِیُضِیعَ إِی
􀀀
کانَ هُ 􀀀 ا 􀀀 اللّ وَ م
􀀀
عَلَی الَّذِینَ هَدَي هُ
ا کُنْتُمْ 􀀀 رامِ وَ حَیْثُ م 􀀀 ا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَ 􀀀 ضاه 􀀀 ماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَۀً تَرْ 􀀀 ي تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّ 􀀀 -3 آیۀ 139 از سورة بقره: قَدْ نَر
عَمّ یَعْمَلُونَ.
ا􀀀 افِلٍ 􀀀 اللّ بِغ
􀀀
ابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا هُ 􀀀 فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِت
23
ابِعٍ قِبْلَۀَ بَعْضٍ 􀀀 ا بَعْضُ هُمْ بِت 􀀀 ابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ م 􀀀 ا أَنْتَ بِت 􀀀 ا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَ م 􀀀 ابَ بِکُلِّ آیَۀٍ م 􀀀 -4 آیۀ 140 از سورة بقره: وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِت
الظّ .
􀀀
جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الِمِینَ 􀀀 ا 􀀀 واءَهُمْ مِنْ بَعْدِ م 􀀀 وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْ
عَمّ تَعْمَلُونَ.
ا􀀀 افِلٍ 􀀀 اللّ بِغ
􀀀
رامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَ مَا هُ 􀀀 -5 آیۀ 144 از سورة بقره: وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ- الْمَسْجِدِ الْحَ
لِئَلّ یَکُونَ
􀀀
ا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ا 􀀀 رامِ وَ حَیْثُ م 􀀀 -6 آیۀ 145 از سورة بقره: وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَ
ا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِی وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ. 􀀀 لِلنّ عَلَیْکُمْ حُجَّۀٌ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَل
􀀀
اسِ
اللّ
􀀀
اسِعٌ عَلِیمٌ 8- آیه 98 از سورة مائده جَعَلَ هُ 􀀀 اللّ و
􀀀
اللّ إِنَّ هَ
􀀀
ما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ هِ 􀀀 لِلّ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَ
􀀀
-7 آیۀ 109 از سورة بقره وَ هِ
اللّ
􀀀
ا فِی الْأَرْضِ وَ أَنَّ هَ 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی السَّ 􀀀 اللّ یَعْلَمُ م
􀀀
ذلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ هَ 􀀀 ائِدَ 􀀀 رامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَل 􀀀 لِلنّ وَ الشَّهْرَ الْحَ
􀀀
اماً اسِ 􀀀 رامَ قِی 􀀀 الْکَعْبَۀَ الْبَیْتَ الْحَ
بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ براي هر یک از آیۀ دوم که تحت عنوان این نوع یاد گشته تا آیۀ هشتم فوائد و احکامی آورده شده که از جمله در
اللّ علیه و آله و سلّم) اختیار داشته و باصطلاح، مخیّر بوده که به صخره یا به
􀀀
آیۀ هفتم قولی است که در آغاز اسلام پیغمبر (صلّی ه
رامِ* منسوخ گردیده است. 􀀀 فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَ » کعبه نماز بگزارد پس از آن این حکم به آیۀ
و از جمله احکام که به آیۀ هشتم ارتباط دارد اینست که هر گاه کسی امارات
24
22 از 140
شناختن قبله را فاقد و در تشخیص آن متحیر و سرگردان باشد به چهار سوي نماز بگزارد نمازش صحیح و درست است.
نوع چهارم تحت این عنوان که در بارة دیگر مقدمات نماز است، نه آیه آورده شده است:
اتِ􀀀 ذلِکَ مِنْ آی 􀀀 ذلِکَ خَیْرٌ 􀀀 ي 􀀀 اسُ التَّقْو 􀀀 وَ رِیشاً وَ لِب «1» وارِي سَوْآتِکُمْ 􀀀 اساً یُ 􀀀 ا عَلَیْکُمْ لِب 􀀀 ا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْن 􀀀 -1 آیۀ 25 از سورة اعراف: ی
ا یُحِبُّ 􀀀 ا تُسْرِفُوا إِنَّهُ ل 􀀀 ا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ ل 􀀀 اللّ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ 2- آیۀ 29 از همان سورة اعراف ی
􀀀
هِ
پوشاندن عورت اراده شده پنج حکم استفاده گردیده « اخذ زینت » الْمُسْرِفِینَ از این آیه که (بقول فاضل مقداد) به اتفاق مفسران، از
که از آن جمله است وجوب ستر (مربوط به نماز) و عدم اسراف در اکل و شرب.
فاضل مقداد یکی از احکام مستفاد از آن را لزوم اکل و شرب بحد اعتدال و عدم اسراف در آن چه در غیر ایام حج و چه در ایام
حج دانسته از این جهت که نزول آیه در این باره بوده که بنی عامر در ایام حج طعام به اندازة قوت میخوردند و چربی هیچ
نمیخوردند و مسلمین هم از ایشان پیروي کردند و گفتند ما باین روش از ایشان شایستهتر هستیم پس آیه نازل شد کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ
ا تُسْرِفُوا.. 􀀀ل
« تحریم » اللّ بِهِ از این آیه به استناد این که اسناد
􀀀
ا أُهِلَّ لِغَیْرِ هِ 􀀀 -3 آیه 4 از سورة مائده حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَۀُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ م
در تقدیر گرفته « وجوه انتفاع » چیزي از قبیل « دلالت اقتضا » بذات میته و دم و جز اینها از امور یاد شده، روا نیست پس باید از باب
در نماز از وجوه انتفاعست پس ممنوع « میته » شود و پوشیدن پوست
______________________________
کان العرب یطوفون بالبیت عراة و یعللون ذلک بأنهم لا یطوفون فی ثیاب قد » 1) از سعید بن جبیر از ابن عباس چنین نقل شده )
عصوا الله فیها فطافت امرأة و علی فرجها خرقۀ او ستر و هی تقول:
الیوم یبدو بعضه او کله فمن راي شیئا فلا احله فنزلت الآیۀ
«
25
و نامشروع است (در مذاهب میان پوست مدبوغ و غیر آن اختلافست).
فاضل پنج فرع در این مورد ذکر کرده که از آن جمله است نجس بودن این امور.
اللّ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ
􀀀
ا تَأْکُلُونَ و آیۀ 82 از همان سوره وَ هُ 􀀀 افِعُ وَ مِنْه 􀀀 ا دِفْءٌ وَ مَن 􀀀 ا لَکُمْ فِیه 􀀀 امَ خَلَقَه 􀀀 4 و 5- آیۀ 5 از سورة نحل وَ الْأَنْع
ی􀀀 اعاً إِل 􀀀 اثاً وَ مَت 􀀀 ا أَث 􀀀 ارِه 􀀀 ا وَ أَشْع 􀀀 ارِه 􀀀 ا وَ أَوْب 􀀀 وافِه 􀀀 امَتِکُمْ وَ مِنْ أَصْ 􀀀 ا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِق 􀀀 امِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُّونَه 􀀀 سَکَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْع
حِینٍ.
از جمله سه امري که از آیه استنباط شده طهارت پشم و موي و کرك است هر چند از میته باشد بشرطی که چیده و قطع گردد نه
این که از ریشه کشیده شود.
رابِیلَ 􀀀 رابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَ 􀀀 اناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَ 􀀀 الِ أَکْن 􀀀 الًا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِب 􀀀 مِمّ خَلَقَ ظِل
ا 􀀀 لَکُم اللّ جَعَلَ 􀀀
-6 آیۀ 83 از سورة نحل وَ هُ
ذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ. 􀀀 تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَ
از جمله امور سه گانه که از آیه استفاده شده جواز نماز است در جامههاي پنبهاي و کتانی.
إِلّ
􀀀
ا ا 􀀀 کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوه 􀀀 ا 􀀀 ئِکَ م 􀀀 ا أُول 􀀀 رابِه 􀀀 ی فِی خَ 􀀀 اللّ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَ ع
􀀀
ساجِدَ هِ 􀀀 -7 آیۀ 108 از سورة بقره وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَ
خائِفِینَ. 􀀀
از جمله هفت فائده که براي این آیه یاد گشته حرمت تخریب مساجد است بهر وضعی که بحسب عرف تخریب بشمار باشد خواه
ویران ساختن دیوار باشد یا بردن فرش یا خاموش داشتن آن یا دائر کردن شغلهایی که مانع عبادت و منافی با آن است.
23 از 140
26
ئِکَ􀀀 ی أُول 􀀀 اللّ فَعَس
􀀀
کاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلَّا هَ 􀀀 اةَ وَ آتَی الزَّ 􀀀 امَ الصَّل 􀀀 بِاللّ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَق
􀀀
اللّ مَنْ آمَنَ هِ
􀀀
ساجِدَ هِ 􀀀 ما یَعْمُرُ مَ 􀀀 -8 آیۀ 18 از سورة توبه إِنَّ
أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ.
از این آیه حکم عمارت مسجد (خواه به اصلاح و نظافت و فرش انداختن و روشن ساختن باشد و خواه به مشغول داشتن به عبادت
و بر کنار ساختن از اعمال لهو و لعب و داد و فریاد و معرکه گیري) استفاده شده است.
فاضل مقداد سه آیۀ دیگر هم که به مساجد مربوط است و در زیر آورده میشود بعنوان تبعیت از آیۀ هشتم نه بعنوان استقلال در
اینجا یاد کرده است.
اول آیۀ 28 از سورة اعراف قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ.
اةَ وَ بَشِّرِ 􀀀 ما بِمِصْ رَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَۀً وَ أَقِیمُوا الصَّل 􀀀 ا لِقَوْمِکُ 􀀀 ی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّء 􀀀 ی مُوس 􀀀 ا إِل 􀀀 دوم- آیۀ 87 از سورة یونس وَ أَوْحَیْن
الْمُؤْمِنِینَ.
اللّ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ
􀀀
حارَبَ هَ 􀀀 صاداً لِمَنْ 􀀀 راراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْ 􀀀 سیم- آیۀ 108 از سورة توبه وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِ
ي مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ.. 􀀀 ا تَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْو 􀀀 لَک ل
􀀀
اللّ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ اذِبُونَ
􀀀
ی وَ هُ 􀀀 ا إِلَّا الْحُسْن 􀀀 لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْن
ا هُزُواً وَ لَعِباً.. 􀀀 اةِ اتَّخَذُوه 􀀀 ادَیْتُمْ إِلَی الصَّل 􀀀 ا ن 􀀀 -9 آیۀ 63 از سورة مائده وَ إِذ
27
از آیه استفاده شده و اذان، اعم است از اذان شخص « اذان » مراد از نداء در آیۀ شریفه، به اتفاق مفسران، اذانست. پس مشروع بودن
منفرد که موجب تکمیل نماز است و از اذان اعلامی که بر مناره گفته میشود و از اذان جماعت که هم مکمل نماز و هم مفید
اعلامست.
میباشد نه آیه یاد گردیده است: « مقارنات نماز » نوع پنجم تحت این عنوان که در بارة
« نیت » و وجوب « قیام » انِتِینَ از جمله فوائد چهار- گانه که از این آیه استفاده شده وجوب 􀀀 لِلّ ق
􀀀
-1 آیۀ 239 از سورة بقره.. وَ قُومُوا هِ
.« نیت » اشاره است بلزوم « للّه » است در نماز، چه کلمۀ
لِلّ الَّذِي لَمْ یَتَّخِ ذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ
􀀀
-2 آیۀ 111 از سورة بنی اسرائیل وَ قُلِ الْحَمْدُ هِ
کَبِّرْهُ تَکْبِیراً.
-3 آیۀ 3 از سورة مدّثّر وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ.
در نماز استفاده شده است. « اللّ اکبر
􀀀
ه » از این آیه وجوب گفتن لفظ
ی. 􀀀 ا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْض 􀀀 -4 اواسط آیۀ 20 از سورة مزمّل فَاقْرَؤُا م
ا تَیَسَّرَ مِنْهُ از این دو آیه وجوب قرائت قدري (بطور 􀀀 و نظیر این قسمت از آیه است قسمت دیگر از همان آیه در همان سوره فَاقْرَؤُا م
اجمال) از قرآن در نماز استفاده شده است.
ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. 􀀀 -5 آیۀ 76 از سورة حج ی
28
از جمله شش فائده است که از این آیه استفاده شده است. « سجود » و وجوب « رکوع » وجوب
اللّ أَحَداً.
􀀀
ا تَدْعُوا مَعَ هِ 􀀀 لِلّ فَل
􀀀
ساجِدَ هِ 􀀀 -6 آیۀ 18 از سورة جنّ وَ أَنَّ الْمَ
و روایت از حضرت جواد در مجلس معتصم خلیفۀ (« اي اعضاء ») أمرت ان اسجد علی سبعۀ آراب » از این آیه با نظر بروایت نبوي
عباسی (هی الأعضاء السبعۀ الّتی یسجد علیها) حکم مواضع هفتگانه که لزوم رسیدن آنها است در حال سجده به زمین استنباط
24 از 140
گردیده است.
-7 آیۀ آخر ( 96 ) از سورة واقعه فَسَ بِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ* و نظیر آن در آخر سورة الحاقه (آیه 52 ) و هم نظیرش آیۀ اول از سورة
اعلی سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی که بحسب روایت نبوي اول در رکوع و دوم در سجود گفته میشود.
ذلِکَ سَبِیلًا پنج حکم که به چگونگی جهر و 􀀀 ا وَ ابْتَغِ بَیْنَ 􀀀 خافِتْ بِه 􀀀 ا تُ 􀀀 اتِکَ وَ ل 􀀀 ا تَجْهَرْ بِ َ ص ل 􀀀 -8 آخر آیۀ 110 از سورة بنی اسرائیل وَ ل
اخفات ارتباط دارد، از این آیه بدست آمده است.
ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً. 􀀀 ائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ ی 􀀀 اللّ وَ مَل
􀀀
-9 آیۀ 56 از سورة احزاب إِنَّ هَ
از این آیه وجوب صلاة بر پیغمبر (ص) استفاده شده است.
در این موضع نه فایده یاد گردیده از آن جمله این که شیعه و شافعی و احمد
29
اللّ علیه و آله و سلم) قائل شده و آن را شرط در نماز قرار دادهاند بخلاف ابو حنیفه و مالک
􀀀
بوجوب صلاة در نماز بر پیغمبر (صلّی ه
که آن را واجب و شرط ندانستهاند.
نوع ششم تحت این عنوان که در بارة مندوبات نماز آورده شده، پنج آیه یاد گردیده است:
انِتِینَ از این آیه که پیش از این هم آورده شد، حکم قنوت (استحباب چنانکه مشهور 􀀀 لِلّ ق
􀀀
-1 آخر آیۀ 239 از سورة بقره.. وَ قُومُوا هِ
است- یا وجوب- چنانکه از ابن بابویه و ابن ابی عقیل منقولست-) استنباط گردیده است.
و قربانی « هدي » را به « و نحر » -2 آیۀ دوم از سورة کوثر فَ َ ص لِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ اکثر مفسران این آیه را به نماز عید، مربوط دانسته
تفسیر کردهاند.
اینست که نحر یعنی بالاي سینه رو بقبله باشد و استقبال به « وَ انْحَرْ » برخی هم نمازهاي یومیه را از آن مراد دانسته و گفتهاند مراد از
نحر بعمل آید. و از حضرت صادق (ع) روایت شده که مراد مواجهۀ دو دست است بسوي قبله در حال افتتاح نماز.
بهر حال به ضمیمۀ روایاتی چند، فوائدي فقهی از آن استفاده شده است.
خاشِعُونَ. 􀀀 اتِهِمْ 􀀀 -3 آیۀ نخست از سورة مؤمنون قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَل
که به قولی عبارتست از این که نمازگزار نظر خود را، در هر حالی از نماز، به ،« خشوع » از این آیه، که سابق هم آورده شده، حکم
موضعی معین و مقرر، مصروف و متوجه دارد: در حال قیام به موضع سجود و در حال رکوع به میان دو پا و در حال سجود بطرف
سر بینی و در حال تشهد به دامن و در حال قنوت بدو کف دست، استفاده گردیده است.
بِاللّ
􀀀
ذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ هِ 􀀀 -4 آیۀ 100 از سورة نحل فَإِ
30
طانِ الرَّجِیمِ. 􀀀 مِنَ الشَّیْ
از جمله فوائد پنجگانه که در اینجا یاد شده حکم (استحباب یا وجوب باختلاف اقوال) استعاذه است در نخستین رکعت از نماز.
پس » باللّ من الشیطان الرجیم) چنین افاده کرده است
􀀀
محقق اردبیلی پس از شرح آیه و نقل روایتی نبوي بر کیفیت استعاذه (اعوذ ه
ظاهر این آیۀ شریفه به انضمام دلالت امر بر وجوب میرساند که استعاذه در ابتداء قرائت قرآن مطلقا واجب است به طوري که اگر
در اثناء، قرائت را قطع کند و بخواهد دوباره بخواند باید استعاذه کند و آنگاه به قرائت پردازد، هر چند بخواهد یک کلمه بخواند،
حاصل آن که جز در مورد استدامه همیشه باید نخست استعاذه کند و از آن پس قرائت و لازم این معنی، وجوب استعاذه است در
هر رکعتی که قرائت دارد لیکن ظاهر آنست که هیچ کس از علما بدین ظاهر نگفتهاند احتمال آن هم میرود که این وجوب از
اللّ نقل شده که به استناد این آیه
􀀀
اللّ علیه و آله و سلّم) باشد بلی از ابو علی حسن بن شیخ طوسی رحمهما ه
􀀀
خصائص پیغمبر (صلّی ه
25 از 140
«.. استعاذه را در اول رکعت پیش از شروع بحمد واجب دانسته است
إِنّ سَنُلْقِی
􀀀
إِلّ قَلِیلًا نِصْ فَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا. ا
􀀀
ا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ ا 􀀀 -5 آیات متوالی از اول سورة مزّمّل ی
اشِئَۀَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا. 􀀀 عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا إِنَّ ن
ارِ سَبْحاً طَوِیلًا وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا. 􀀀 إِنَّ لَکَ فِی النَّه
از فوائد و احکام ششگانه که در ذیل این آیه گفته شده اینست که پیش از این که نمازهاي پنجگانۀ یومیه واجب گردد نماز شب
اللّ علیه و آله و سلّم) و
􀀀
در مکه بر پیغمبر (ص) و یارانش واجب بوده و بقول ابن عباس و غیر او یک سال تمام پیغمبر (صلّی ه
اصحاب، چنانکه در ماه رمضان بیدار میشوند، براي اقامۀ نماز شب بیدار میشدهاند. بحسب این
31
قول میان نزول اول این سوره که بموجب آن نماز شب واجب گشته و میان نزول آخر آن که به تخفیف مقرر گردیده یک سال
تمام فاصله به همرسیده لیکن سعید بن جبیر گفته است میان نزول اول سوره و میان نزول آخر آن ده ماه فاصله بوده است.
نوع هفتم تحت این عنوان، که در بارة احکامی است متعدد متعلق به نماز. هفت آیه یاد گردیده است.
ی کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً. 􀀀 کانَ عَل 􀀀 اللّ
􀀀
ا إِنَّ هَ 􀀀 ا أَوْ رُدُّوه 􀀀 ا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّۀٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْه 􀀀 -1 آیۀ 88 از سورة نساء وَ إِذ
یکی از مسائل نه گانه که در ذیل آیه آورده شده وجوب رد سلام است در نماز.
ذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ 􀀀 ا شَرِیکَ لَهُ، وَ بِ 􀀀 الَمِینَ ل 􀀀 لِلّ رَبِّ الْع
􀀀
ماتِی هِ 􀀀 ايَ وَ مَ 􀀀 اتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْی 􀀀 -2 آیۀ 163 از سورة انعام قُلْ إِنَّ صَ ل
الْمُسْلِمِینَ.
از جمله شش امري که باین آیه بر آنها استدلال شده وجوب اخلاص است در عبادت که نه تنها در آن شرك ظاهر وجود نیابد
بلکه از شرك خفی (ریا) نیز، بلکه از قصد تحصیل ثواب هم پاك و بر کنار باشد.
اکِعُونَ. 􀀀 کاةَ وَ هُمْ ر 􀀀 اةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّ 􀀀 اللّ وَ رَسُولُهُ، وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّل
􀀀
ما وَلِیُّکُمُ هُ 􀀀 -3 آیۀ 60 از سورة مائده إِنَّ
در نماز موجب بطلان آن نمیگردد. « فعل قلیل » از جمله چهار امري که به دلالت این آیه استفاده شده اینست که
إِلّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ-
􀀀
هَ ا 􀀀 ا إِل 􀀀 اللّ ل
􀀀
-4 آیۀ 14 و 15 و 16 از سورة طه إِنَّنِی أَنَا هُ
32
ی. 􀀀 ما تَسْع 􀀀 ي کُلُّ نَفْسٍ بِ 􀀀 ا. لِتُجْز 􀀀 کادُ أُخْفِیه 􀀀 السّ آتِیَۀٌ أَ
اعَۀَ 􀀀 اةَ لِذِکْرِي. إِنَّ 􀀀 الصَّل
استدلال شده است نبوي من نام عن صلاة او نسیها فلیصلّها إذا ذکرها مفاد این آیه است و هم بر « وجوب صلاة فائته » از این آیه بر
وجوب سرعت مبادرت به عبادت و نماز و هم بر عدم جواز نائب گرفتن در عبادات واجبۀ بدنی در حال حیات و با قدرت و تمکن.
ادَ شُکُوراً. 􀀀 ادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَر 􀀀 ارَ خِلْفَۀً لِمَنْ أَر 􀀀 -5 آیۀ 63 از سورة فرقان وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّه
بدین آیه بر جواز قضاء فائتۀ شب در روز و بر عکس استدلال شده است.
مسائلی دیگر نیز از آن قابل استفاده و مورد آنست.
کاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ. 􀀀 اةَ وَ آتَوُا الزَّ 􀀀 امُوا الصَّل 􀀀 ابُوا وَ أَق 􀀀 -6 آیۀ 5 از سورة توبه فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ.. تا.. فَإِنْ ت
از این آیه وجوب قتل کسی که نماز را ترك کند و هم کسی که بجواز ترك آن معتقد باشد استفاده شده است.
النّ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِي خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.
􀀀
ا أَیُّهَا اسُ 􀀀 -7 آیۀ 19 از سورة بقره ی
از این آیه مکلف بودن کافران بر فروع احکام استفاده شده است.
نیز وارد میباشد یازده « یومیه » و حکامی است که بر آنها و بر « غیر یومیه » نوع هشتم تحت این عنوان که در بارة نمازهاي
33
26 از 140
آیه آورده شده است.
ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ 􀀀 اللّ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ
􀀀
ی ذِکْرِ هِ 􀀀 اةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَۀِ فَاسْعَوْا إِل 􀀀 ا نُودِيَ لِلصَّل 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذ 􀀀 -1 آیۀ 9 از سورة جمعه ی
کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.
بدین آیه بر وجوب نماز جمعه در وقتی که شرائط معتبرهاش محقق باشد استدلال شده و از جمله نه مسأله که از آیه استفاده گردیده
عددي است که نماز جمعه بدان انعقاد مییابد چه به عقیدة شافعی و احمد چهل کس حد اقل آنست و به گفتۀ ابو حنیفه به چهار
تن که یکی امام باشد انعقاد مییابد و از مالک، با این که عدد نزد او هم معتبر است، حد و عدي نقل نشده است. در مذهب شیعه
دو قولست: یکی قول به هفت و دیگر که اکثر بر آنند قول به کفایت پنج و همین قول از آیه هم استفاده شده بدین تقریب: کلمۀ
بسوي کسی باید باشد و او امام است و هم نداء کنندة به اذان غیر از « سعی » جمع است و اقل افراد جمع سه و چون معنی « فَاسْعَوْا »
امام و غیر از ساعیان است پس مجموع عده بنا به مستفاد از آیه (قطع نظر از روایات کثیره هم که بر آن دلالت دارد) پنج کس
میشود.
اللّ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
􀀀
اللّ وَ اذْکُرُوا هَ
􀀀
اةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ هِ 􀀀 ذا قُضِیَتِ الصَّل 􀀀 -2 آیۀ 10 از سورة جمعه فَإِ
یکی از پنج فایدة مستفاد از این آیه عدم وجوب نماز جمعه است بر پیران فرتوت و بیماران و لنگان و کوران.
ا􀀀 جارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْه 􀀀 ا رَأَوْا تِ 􀀀 -3 آیۀ 11 از سورة جمعه وَ إِذ
34
الرّ . نقل شده است که در یکی از روزهاي جمعه هنگامی
ازِقِینَ 􀀀 خَی - اللّ رُْ
􀀀
جارَةِ وَ هُ 􀀀 اللّ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّ
􀀀
ا عِنْدَ هِ 􀀀 ائِماً قُلْ م 􀀀 وَ تَرَکُوكَ ق
اللّ علیه و آله و سلّم) به خطبه مشغول بود دحیۀ بن خلیفۀ بن فروة کلبی که بازرگانی شام میداشت از شام به
􀀀
که پیغمبر (صلّی ه
مدینه درآمد و عادت چنان بود که آن چه مورد نیاز مردم بود از شام با خود میآورد از این رو کسی در مدینه نبود که وقت ورود
در بازار مدینه) فرود میآمد و براي اطلاع مردم طبل ) « احجار زیت » وي خود را نرساند. چون وارد میشد در مکانی به نام
اللّ علیه و آله و سلّم) بر منبر ایستاده و به خطبه
􀀀
مینواخت و مردم بسوي او میشتافتند. در آن جمعه هنگامی که پیغمبر (صلّی ه
مشغول بود دحیه که هنوز اسلام نیاورده بود وارد گردید و در محل معهود بار افکند. مردم جز دوازده کس (یا یازده یا، بنقل از ابن
اللّ علیه و آله و سلّم) به جاي نماندند و همه بسوي او شتافتند پس آیۀ فوق نزول یافت.
􀀀
عباس، هشت تن) بیشتر با پیغمبر (صلّی ه
از جمله چیزهائی که از آیه استفاده شده اشتراط قیام است در حال خطبه.
بروایتی نخستین کسی که خطبه را نشسته خوانده معاویه بوده است که بعنوان درد زانو از مردم اجازه خواسته و خطبه را نشسته اداء
کرده است.
-4 آیه 2 از سورة نحر فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ.
از این آیه که پیش از این هم شاید به تکرار یاد گردیده برخی بر وجوب نماز عید قربان استدلال کردهاند.
اسِقُونَ. 􀀀 اتُوا وَ هُمْ ف 􀀀 بِاللّ وَ رَسُولِهِ وَ م
􀀀
ی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا هِ 􀀀 ا تَقُمْ عَل 􀀀 اتَ أَبَداً وَ ل 􀀀 ی أَحَدٍ مِنْهُمْ م 􀀀 ا تُصَلِّ عَل 􀀀 -5 آیۀ 85 از سورة توبه وَ ل
اللّ علیه و آله و سلّم) براي تألیف قلوب منافقان
􀀀
در سبب نزول آیه چنین گفته شده که پیغمبر (صلّی ه
35
اللّ بن ابیّ بن
􀀀
و ترغیب آنان به اسلام بر مردگان ایشان نماز میگزارده و بر قبورشان میایستاده و دعا میکرده است. تا این که عبد ه
اللّ علیه و آله و سلّم) پذیرفت و به
􀀀
اللّ علیه و آله و سلّم) درخواست عیادت کرد. پیغمبر (صلّی ه
􀀀
سلول بیمار شد و از پیغمبر (صلّی ه
اللّ من از تو درخواست
􀀀
اللّ گفت: یا رسول ه
􀀀
نزد او رفت چون بر او درآمد گفت: ترا دوست داري یهود به هلاکت انداخت عبد ه
اللّ علیه و آله و سلّم) بخواست که او را
􀀀
عیادت کردم تا براي من آمرزش بخواهی نه این که مرا سرزنش کنی. پس از پیغمبر (صلّی ه
27 از 140
اللّ
􀀀
اللّ علیه و آله و سلّم) پوشیده باشد کفن کنند. چون درگذشت پسرش خبّاب، که پیغمبر (صلّی ه
􀀀
در جامهاي که پیغمبر (صلّی ه
اللّ علیه و آله
􀀀
اللّ علیه و آله و سلّم) را براي جنازه دعوت کرد پیغمبر (صلّی ه
􀀀
اللّ نهاد، پیغمبر (صلّی ه
􀀀
علیه و آله و سلّم) نام او را عبد ه
اللّ علیه و آله و سلّم) بر کنار شد و بر او نماز
􀀀
و سلّم) چون خواست بر جنازه نماز گزارد آیۀ بالا نزول یافت پس پیغمبر (صلّی ه
نخواند.
اللّ علیه و آله و سلّم) پیراهن خود را براي او فرستاد و به اشخاصی که این کار بر ایشان گران مینمود گفت:
􀀀
بروایتی پیغمبر (صلّی ه
.« اللّ أن یدخل بهذا السّبب فی الإسلام خلق کثیر
􀀀
اللّ شیئا و إنّی اؤمّل من ه
􀀀
إنّ قمیصی لا یغنی عنه من ه »
و چنین اتفاق افتاد که در آن روز از طایفۀ خزرج هزار کس به اسلام در آمد.
از جمله پنج فائده که مستفاد از این آیه دانسته شده وجوب نماز است بر مردة مسلمان و از جمله جواز زیارت قبور مردگان از اهل
ایمان و ایستادن بر گورهاي ایشان و دعا و ترحم بر آن مردگان است.
من أتی قبر أخیه- المؤمن و قرء عنده إنّا أنزلناه فی لیلۀ القدر سبع مرّات و دعا له » روایت صحیحه از حضرت رضا (ع) بدین عبارت
مشروع بودن زیارت قبور بلکه استحباب آن را هم، افاده میکند. « امن من الفزع الأکبر
36
زیارت قبور در آغاز اسلام به حرمت محکوم بود پس از آن این حکم از میان رفته و » فاضل مقداد این مضمون را افاده کرده است
منسوخ شده است.
اةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ 􀀀 احٌ أَنْ تَقْصُ رُوا مِنَ الصَّل 􀀀 ا ضَ رَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُن 􀀀 -6 آیۀ 102 از سورة نسا وَ إِذ
کانُوا لَکُمْ عَدُ  وا مُبِیناً. 􀀀 الْک
􀀀
افِرِینَ
از این آیه جواز قصر، استفاده شده و اصل قصر مورد اجماعست اگر چه در رخصت یا عزیمت بودن آن اختلاف شده: شافعی آن را
است. « عزیمت » میداند و به عقیدة مالک و ابو حنیفه و احمد و هم بمذهب شیعه « رخصت »
سببی است « خوف » از جمله شش فائده که در ذیل آیۀ شریفه گفته شده اینست که قصر در سفر به خوف، مشروط نیست بلکه
سببی دیگر و آن هم مستقل و در سفر بحسب کمّ یعنی عدد رکعات در نماز، نقص و قصر ثابت است لیکن خوف « سفر » مستقل و
یعنی ایستادگی و نشستگی و اشاره و تسبیحی به جاي یک رکعت ) « وضع » و « کیف » در « کمّ » اگر شدید باشد علاوه بر نقص در
بحساب آمدن) نیز نقص پیدا میشود.
ذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ 􀀀 طائِفَۀٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِ 􀀀 اةَ فَلْتَقُمْ 􀀀 ا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّل 􀀀 -7 آیۀ 103 از سورة نساء وَ إِذ
ي لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ 􀀀 طائِفَۀٌ أُخْر 􀀀 ائِکُمْ وَ لْتَأْتِ 􀀀 وَر
37
ی أَنْ تَ َ ض عُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا 􀀀 کانَ بِکُمْ أَذيً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْض 􀀀 احَ عَلَیْکُمْ إِنْ 􀀀 ا جُن 􀀀 وَ ل «1» احِدَةً 􀀀 وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَۀً و
ذاباً مُهِیناً. 􀀀 لِلْک عَ
􀀀
اللّ أَعَدَّ افِرِینَ
􀀀
حِذْرَکُمْ إِنَّ هَ
در ذیل این آیه که حکم نماز خوف و چگونگی آن مستفاد از آن است هفت فائده آورده شده که از جمله است دلالتش بر ارجح
بودن نماز به جماعت.
کانَتْ 􀀀 اةَ 􀀀 اةَ إِنَّ الصَّل 􀀀 ی جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّل 􀀀 اماً وَ قُعُوداً وَ عَل 􀀀 اللّ قِی
􀀀
اةَ فَاذْکُرُوا هَ 􀀀 ذا قَ َ ض یْتُمُ الصَّل 􀀀 -8 آیۀ 104 از سورة نساء فَإِ
اباً مَوْقُوتاً. 􀀀 عَلَی- الْمُؤْمِنِینَ کِت
اللّ به احتمالی استحباب ذکر در همۀ احوال اراده شده و به احتمالی دیگر استحباب تعقیب نماز به ادعیۀ ماثوره از
􀀀
از عبارت فَاذْکُرُوا هَ
اللّ و الحمد للّه و لا اله الّا
􀀀
آن مراد است و به سیّمین احتمال منظور از آن، استحباب تعقیب نماز قصر است به گفتن سی بار سبحان ه
28 از 140
اللّ اکبر.
􀀀
اللّ و ه
􀀀
ه
______________________________
اللّ
􀀀
اللّ علیه و آله و سلّم) بشمار آوردهاند چه تصادف را هنگامی پیغمبر (صلّی ه
􀀀
1) نزول این آیه را یکی از معجزات پیغمبر (صلّی ه )
اللّ علیه و آله و سلّم) و
􀀀
علیه و آله و سلّم) در عسفان بوده و مشرکان در ضجنان پس مشرکان با هم قرار دادهاند که پیغمبر (صلّی ه
اللّ علیه و آله و سلّم) نماز ظهر را با همان روش معمول و
􀀀
یاران او را غافلگیر کنند و ناگهان بر ایشان تاخت آورند پیغمبر (صلّی ه
بتمام رکوع و سجود خواند مشرکان خواستند در بین نماز هجوم آورند برخی از ایشان گفتند نمازي دیگر (نماز عصر) پس از این
اللّ علیه و آله و سلّم) نازل شد و نماز
􀀀
نماز هست که به آن بیشتر توجه و عنایت دارند آن هنگام حمله میکنیم آیه بر پیغمبر (صلّی ه
اللّ علیه و آله و سلّم) و یاران را
􀀀
عصر را بطور نماز خوف ادا کرد که مشرکان نتوانستند به مقصود خود برسند و پیغمبر (صلّی ه
غافلگیر کنند.
38
الرّ .
اکِعِینَ 􀀀 کاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ 􀀀 اةَ وَ آتُوا الزَّ 􀀀 -9 آیۀ 40 از سورة بقره وَ أَقِیمُوا الصَّل
از قسمت اخیر این آیه حکم راجح بودن جماعت (بطور وجوب باشد، چنانکه در جمعه است، یا بطور استحباب، چنانکه در دیگر
نمازهاي واجب است) استفاده شده است.
ا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ. 􀀀 10 آیۀ 203 از سورة اعراف وَ إِذ
است از مأموم. « قرائت » از جمله امور مستفاد از این آیه، سقوط
ا یَسْتَکْبِرُونَ. 􀀀 ا خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ ل 􀀀 ا ذُکِّرُوا بِه 􀀀 اتِنَا الَّذِینَ إِذ 􀀀 ما یُؤْمِنُ بِآی 􀀀 -11 آیۀ 15 از سورة سجده إِنَّ
إِیّ
اه 􀀀 لِلّ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ کُنْتُمْ 􀀀
ا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا هِ 􀀀 ا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ ل 􀀀ل ..« حم ف ّ ص لت » بدین آیه و سه آیۀ دیگر: یکی آیۀ 37 از سورة
تَعْبُدُونَ.
لِلّ وَ اعْبُدُوا. بر وجوب سجده، در هنگام
􀀀
وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ. سیم- آیۀ 62 از سورة و النّجم فَاسْجُدُوا هِ ..« اقرأ » دوم- آیۀ 19 از سورة
خواندن یکی از آنها یا شنیدن آن، استدلال شده و بدین جهت سورههاي چهار گانه که بر این چهار آیه اشتمال دارد به نام
خوانده شده است. « سورههاي عزائم »
مجموع آیاتی که در کتاب صلاة یاد شده 64 آیه است.
39
-3 کتاب صوم
در این کتاب پنج آیه مورد استناد قرار یافته است:
ما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ. 􀀀 امُ کَ 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ- الصِّی 􀀀 -1 آیه 183 از سورة بقره ی
از این آیه وجوب صوم استفاده گردیده و از جمله فوائد پنجگانه که در ذیل آن آورده شده اینست که اعلام اهل ایمان به این که
امم پیش هم باین تکلیف، مکلّف بودهاند تاکید حکم یا تنبیه به علّت مشروعیّت است یا تشویق و تسهیل تکلیف است.
امُ 􀀀 أَیّ أُخَرَ وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَۀٌ طَع
امٍ 􀀀 مِن ی سَ فَرٍ فَعِدَّةٌ 􀀀 ک مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَل انَ 􀀀 فَم داتٍ نَْ 􀀀 أَیّ مَعْدُو
اماً 􀀀 -2 آیه 184 از سورة بقره
مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ..
یکی از مسائل چهار گانه مختلف فیها که در ذیل این آیه آورده شده وجوب افطار است در سفر چنانکه اکثر صحابه گفتهاند.
انِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ 􀀀 ي وَ الْفُرْق 􀀀 اتٍ مِنَ الْهُد 􀀀 لِلنّ وَ بَیِّن
􀀀
ضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُديً اسِ 􀀀 -3 آیۀ 185 از سورة بقره شَ هْرُ رَمَ
29 از 140
ا􀀀 ی م 􀀀 اللّ عَل
􀀀
ا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا هَ 􀀀 اللّ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ ل
􀀀
أَیّ أُخَرَ یُرِیدُ هُ
امٍ 􀀀 مِن ی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ 􀀀 ک مَرِیضاً أَوْ عَل انَ 􀀀 م وَ نَْ
40
داکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ. 􀀀 هَ
از این آیه نیز حکم افطار در سفر (بطور عزیمت چنانکه مذهب امامیّه است یا بطور رخصت چنانکه دیگران گفتهاند) استفاده شده
است.
انِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ 􀀀 ا دَع 􀀀 الدّ إِذ
􀀀
ادِي عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ اعِ 􀀀 ا سَأَلَکَ عِب 􀀀 -4 آیۀ 186 از سورة بقره وَ إِذ
یَرْشُدُونَ.
این آیه را بصوم، ارتباط و تعلقی نیست لیکن چون از دعا و » فاضل مقداد که این آیه را آورده خودش چنین افاده کرده است
پس از وظائف صائم بلکه از اعظم وظائف او دعاء است « دعوة الصّائم لا تردّ » اجابت آن در آیه یاد شده و در حدیث آمده است
بویژه در ماه رمضان که دعاها و اعمال بسیاري در آن وارد شده به حدي که اصحاب ما در این باره کتابهایی مخصوص تألیف
.«. کردهاند
انُونَ 􀀀 اللّ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْت
􀀀
اسٌ لَهُنَّ عَلِمَ هُ 􀀀 اسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِب 􀀀 سائِکُمْ هُنَّ لِب 􀀀 ی نِ 􀀀 امِ الرَّفَثُ إِل 􀀀 -5 آیه 187 از سورة بقره أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَۀَ الصِّی
حَتّ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ
ی􀀀 اشْر اللّ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ بَُوا
􀀀
ا کَتَبَ هُ 􀀀 ا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا م 􀀀 ابَ عَلَیْکُمْ وَ عَف 􀀀 أَنْفُسَ کُمْ فَت
اللّ
􀀀
ذلِکَ یُبَیِّنُ- هُ 􀀀 ا کَ 􀀀 ا تَقْرَبُوه 􀀀 اللّ فَل
􀀀
ساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ هِ 􀀀 اکِفُونَ فِی الْمَ 􀀀 ا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ ع 􀀀 امَ إِلَی اللَّیْلِ وَ ل 􀀀 الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّی
لِلنّ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.
􀀀
اتِهِ اسِ 􀀀 آی
41
از جمله ده فائده که از این آیه استفاده شده اعتکاف در مساجد و احکام و مسائل مربوط به اعتکاف است.
فاضل دو آیۀ زیر را بعنوان فائده آورده است: « صوم » در خاتمۀ کتاب
شهر » صوم است و بدین مناسبت شهر رمضان به نام « صبر » اةِ که گفتهاند مراد از 􀀀 -1 آیۀ 45 ، از سورة بقره وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّل
نیز خوانده شده است. « الصبر
لِلنّ وَ الْحَجِّ که چون مبتدا و خبر هر دو معرفه است و این از دلائل
􀀀
واقِیتُ اسِ 􀀀 -2 آیۀ 189 ، از سورة بقره یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّۀِ قُلْ هِیَ مَ
حصر پس علامت شهر رمضان، منحصر است به رؤیت هلال نه چیزي دیگر.
مجموع آیاتی که بکتاب صوم ارتباط یافته هفت آیه است.
42
-4 کتاب زکاة
اشاره
آیات مربوط به زکات به اعتبار این که بحث در این باره به اقسامی انقسام مییابد تحت عنوان سه قسم یاد و آیات متعلق بهر قسمی
زیر عنوان آن قسم، استیفاء شده است بدین قرار:
قسم اول تحت این قسم که در بارة وجوب و محل آن عنوان گردیده 4 آیه آورده شده است:
ائِکَ ۀِ وَ 􀀀 بِاللّ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَل
􀀀
کِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ هِ 􀀀 -1 آیۀ 177 ، از سورة بقره لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ل
30 از 140
اةَ وَ آتَی 􀀀 امَ الصَّل 􀀀 ابِ وَ أَق 􀀀 السّ وَ فِی الرِّق
ائِلِینَ 􀀀 الس وَ ساکِینَ وَ ابْنَ بَِّیلِ 􀀀 ی وَ الْمَ 􀀀 ام 􀀀 ی وَ الْیَت 􀀀 ی حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْب 􀀀 مالَ عَل 􀀀 ابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْ 􀀀 الْکِت
ئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ. 􀀀 ئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُول 􀀀 الضَّرّ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُول
اءِ 􀀀 الْب وَ ساءِ 􀀀 الصّ فِی أَْ
ابِرِین 􀀀 اهَدُوا وَ 􀀀 ا ع 􀀀 الزَّک وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذ اةَ 􀀀
در این آیه شش امر مورد توجه و عنایت شده که از جمله است دادن زکاة.
کافِرُونَ. 􀀀 کاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ 􀀀 ا یُؤْتُونَ الزَّ 􀀀 -2 آیۀ 6 و 7، از سورة حم سجده وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ، الَّذِینَ ل
43
از این آیه استفاده شده که دادن زکاة بر کافر هم وجوب دارد نهایت امر، اداء در حال کفر صحیح نیست چون اخلاص ندارد قوله
بِاللّ وَ بِرَسُولِهِ و چون به اسلام در آید بحکم الإسلام یجبّ ما قبله از او ساقط
􀀀
إِلّ أَنَّهُمْ کَفَرُوا هِ
􀀀
اتُهُمْ ا 􀀀 ا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَق 􀀀 تعالی: وَ م
«1» . میشود
ا فِی 􀀀 ی عَلَیْه 􀀀 ذابٍ أَلِیمٍ، یَوْمَ یُحْم 􀀀 اللّ فَبَشِّرْهُمْ بِعَ
􀀀
ا فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 ا یُنْفِقُونَه 􀀀 -3 آیۀ 34 و 35 ، از سورة توبه وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّۀَ وَ ل
ا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ. 􀀀 ا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا م 􀀀 ذا م 􀀀􀀀 اهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ ه 􀀀 ا جِب 􀀀 ي بِه 􀀀 ارِ جَهَنَّمَ فَتُکْو 􀀀ن
از این آیه وجوب زکاة در زر و سیم (به شرائط مقرره که مورد اختلاف است) استفاده شده و از جمله چهار فائده مذکوره در ذیل
عبارتست از جمع مال براي نگهداري آن خواه در روي زمین باشد یا در زیر آن. « کنز » این آیه اینست که
لِلسّ وَ الْمَحْرُومِ.
ائِلِ 􀀀 ح والِهِمْ قٌَّ 􀀀 -4 آیۀ 19 ، از سورة و الذّاریات وَ فِی أَمْ
دلیل قرار دادهاند. « تجارت » این آیه را بعضی بر وجوب زکاة
______________________________
1) این طور گفته شده است و لیکن پوشیده نیست که پرسش از فائدة وجوب در حال کفر باقی میماند چه در آن حال به واسطۀ )
عدم اخلاص، ادائش صحیح نیست و پس از اسلام هم که نسبت به پیش، تکلیف اداء ساقط شده است مگر این که گفته شود فائدة
وجوب همان صحت عقاب است. تأمل شود.
44
قسم دوم تحت این قسم که در بارة گرفتن زکاة و دادن آن به مستحقانست شش آیه آورده شده است:
اللّ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
􀀀
اتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ هُ 􀀀 ا وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَل 􀀀 والِهِمْ صَدَقَۀً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِه 􀀀 -1 آیۀ 103 ، از سورة توبه خُذْ مِنْ أَمْ
از جمله 7 حکم، که در ذیل این آیه آورده شده، اینست که بر امام واجب است صدقه را اخذ کند و هم بر زکاة دهنده واجبست
که از ابتدا و بیمطالبه زکاة را به نزد امام حمل کند لیکن مشهور اینست که خود او میتواند متصدي انفاق و صرف به مستحقان
گردد و مستحب است که به نزد امام حمل کند و اگر امام مطالبه کند حمل آن وجوب مییابد و از جمله احکام مستفاد اینست که
زکاة بعین تعلق مییابد، نه به ذمه،.
التَّوّ الرَّحِیمُ.
ابُ􀀀 هُو اللّ 􀀀
اتِ وَ أَنَّ هَ 􀀀 ادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَق 􀀀 اللّ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَۀَ عَنْ عِب
􀀀
-2 آیۀ 104 ، از سورة توبه أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ هَ
ا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ 􀀀 ا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ ل 􀀀 مِمّ أَخْرَجْن
ا􀀀 کَس وَ ا بَْتُمْ 􀀀 اتِ م 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّب 􀀀 -3 آیۀ 267 از سورة بقره ی
اللّ غَنِیٌّ حَمِیدٌ.
􀀀
إِلّ أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَ
􀀀
وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ ا
از این آیه استدلال بر استحباب زکاة تجارت، که از علماء عامه قائل بوجوب آن شدهاند، ممکن شمرده شده است و هم ممکن
شمرده شده است استدلال
45
بر استحباب زکاة در معادن و آن چه از زمین بیرون آورده میشود جز سبزیها و جز آن چه به اجماع از حکم خارج شده.
31 از 140
ئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ. 􀀀 اللّ فَأُول
􀀀
کاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ هِ 􀀀 ا آتَیْتُمْ مِنْ زَ 􀀀 -4 آیۀ 39 ، از سورة روم وَ م
باین آیه هم بر وجوب نیت و خلوص آن در زکاة استدلال شده است.
اللّ
􀀀
ارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 ابِ وَ الْغ 􀀀 ا وَ الْمُؤَلَّفَۀِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّق 􀀀 امِلِینَ عَلَیْه 􀀀 ساکِینِ وَ الْع 􀀀 راءِ وَ الْمَ 􀀀 اتُ لِلْفُقَ 􀀀 -5 آیۀ 60 ، از سورة توبه إِنَّمَا الصَّدَق
اللّ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.
􀀀
اللّ وَ هُ
􀀀
وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَۀً مِنَ هِ
در این آیه مصارف هشتگانه زکاة تعیین شده بدین قرار:
-1 فقراء.
-2 مساکین اختلاف شده که این دو را یک معنی است یا هر یک را معنی دیگر است مخصوص به آن و در عقیدة دوم هم اختلاف
است در معنی خاص بهر یک بر اقوالی متعدد و متکثر، یکی از آن اقوال که در روایتی هم وارد شده اینست الفقیر، الّذي لا یسأل و
المسکین اجهد منه و البائس اجهد منهما.
-3 عاملان (کسانی که در راه جبایت و جمع زکاة کار میکنند).
-4 مؤلفۀ قلوبهم (اشراف از کفار هر قوم که به وسیلۀ زکاة از ایشان دل جویی بعمل آید و به سود اسلام و بر قتال کفار استعانت و
استمداد شوند یا بعلاوه..)
-5 رقاب (بندگانی که قرارداد مکاتبه بستهاند، یا خریداري بندگانی که در نزد موالی خود به سختی دچارند).
46
-6 وامداران (که وام آنان براي نفقۀ واجب یا مستحب یا معاش مباح بوده نه براي خرج در راه معصیت).
-7 در راه خدا (خصوص جهاد چنانکه شیخ طوسی و شافعی و مالک و بو حنیفه گفتهاند یا حج نیز چنانکه احمد بر آن رفته یا هر
امري که صلاح مسلمین در آن باشد از قبیل حج و ساختن پل و آب انبار و مانند اینها چنانکه اکثر اصحاب ما بر آن رفتهاند).
-8 ابن سبیل، کسی که در غربت درمانده شده است، گر چه در شهر خود دارنده و غنی باشد.
بر این اصول، فروعی متفرع است که در کتب فقهی و کتب مربوطه باید طرح و بحث شود، و هم براي تغییر اسلوب که در چهار
هم اختلاف شده که افادة تملیک « لام » وجوهی ذکر شده چنانکه در « من » آورده شده و در چهار اخیر بلفظ « لام » مصرف اول بلفظ
میکند (شافعی بر این عقیده است و در نتیجه باید زکاة بر هر هشت صنف انبساط یابد و بحکم جمع بحد اقل از هر صنف که سه
تن است باید داده شود) یا افادة بیان مصرف میکند (چنانکه مالک و بو حنیفه و جمعی دیگر گفتهاند و بنا بر این اگر همه زکاة
بیکی از این اصناف داده شود کافی است).
اللّ
􀀀
اتِکُمْ وَ هُ 􀀀 راءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئ 􀀀 ا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَ 􀀀 فَنِعِمّ هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوه
ا􀀀 اتِ 􀀀 تُب الصَّدَق -6 آیۀ 271 ، از سورة بقره إِنْ دُْوا
ما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ. 􀀀بِ
یکی از احکام مستفاد از آیه جواز تصدي شخص است دادن زکاة مال خود را به مستحقان گر چه دادن به امام که او به مستحق
برساند مستحب است.
47
قسم سیم تحت این قسم که در بارة امور متفرع و تابع اخراج، عنوان گردیده پنج آیه آورده شده است:
ا􀀀 ا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ ل 􀀀 اللّ وَ م
􀀀
اءَ وَجْهِ هِ 􀀀 ا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغ 􀀀 ا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ وَ م 􀀀 -1 آیۀ 272 ، از سورة بقره وَ م
تُظْلَمُونَ.
یکی از سه حکم که در ذیل این آیه آورده شده نهی از ریاء و طلب سمعه است در انفاق و امر به اخلاص و ابتغاء وجه خدا است.
32 از 140
اءَ مِنَ التَّعَفُّفِ 􀀀 جاهِلُ أَغْنِی 􀀀 ا یَسْتَطِیعُونَ ضَ رْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَ بُهُمُ الْ 􀀀 اللّ ل
􀀀
راءِ الَّذِینَ أُحْصِ رُوا فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 -2 آیۀ 273 ، از سورة بقره لِلْفُقَ
اللّ بِهِ عَلِیمٌ.
􀀀
ا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ هَ 􀀀 حافاً وَ م 􀀀 النّ إِلْ
􀀀
ا یَسْئَلُونَ اسَ 􀀀 ماهُمْ ل 􀀀 تَعْرِفُهُمْ بِسِی
این آیه به قولی در بارة اصحاب صفّه وارد شده و ایشان قریب چهار صد تن بودند از مهاجران قریش که نه مالی در مدینه داشتند و
نه خویشان و عشائري.
در صفّۀ مسجد سکنی گزیده بودند و شبها به آموختن قرآن اشتغال داشتند و روزها به چیدن هسته و چون سریّهاي از جانب پیغمبر
اللّ علیه و آله و سلّم) براي جنگ معین و مبعوث میشد آنان نیز بقصد جهاد با آن سریه خارج میشدند. هر یک از اهل
􀀀
(صلّی ه
مدینه که زیادي در رزق و روزي میداشت شب براي ایشان میبرد.
بهر حال از این آیه استحباب اعطاء به اهل تجمل و تعفف استفاده شده است.
ا أَنْفَقْتُمْ 􀀀 ا یُنْفِقُونَ قُلْ م 􀀀 ا ذ 􀀀 -3 آیۀ 215 ، از سورة بقره یَسْئَلُونَکَ م
48
اللّ بِهِ عَلِیمٌ.
􀀀
ا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ هَ 􀀀 ساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ م 􀀀 ی وَ الْمَ 􀀀 ام 􀀀 والِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَت 􀀀 مِنْ خَیْرٍ فَلِلْ
چه تصدق دهم و به » اللّ علیه و آله و سلّم) پرسیده است که
􀀀
گفتهاند عمرو بن جموح که پیر مردي ثروتمند بوده از پیغمبر (صلّی ه
این آیه در پاسخ او نزول یافته است. «؟ که بدهم
از این آیه استحباب تقدیم اقرباء بر غیر ایشان در انفاق استفاده شده است.
ا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ. 􀀀 ا ذ 􀀀 -4 آیۀ 219 ، از سورة بقره وَ یَسْئَلُونَکَ م
انّ » از حضرت صادق (علیه السّلام) باین عبارت « عفو » گفتهاند سائل در این آیه نیز عمرو بن جموح بوده است. روایتی در معنی
اقوالی دیگر نیز در « ما فضّل عن قوت السّنۀ » و از حضرت باقر (علیه السّلام) بدین عبارت « العفو هو الوسط من غیر إسراف و لا إقتار
هست که همان توسط در انفاق و نهی از تبذیر و اسراف را میرساند. « عفو » بارة معنی
این آیه که بر انفاق مقدار زائد از قوت سال، از مکاسب، دلالت داشته و قبل از نزول آیۀ صدقات معمول بوده به آیۀ صدقات
منسوخ گشته است. استحباب این انفاق را هم اختصاص به موردي دادهاند که به توسعه بر خود و اهل و عیال صدمه وارد نیاید و گر
نه به کراهت محکومست بلکه اگر انفاق موجب این باشد که خود یا عیالش نادار و ناچار گردند، به حرمت محکوم است به استناد
نیز ممنوع است. « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام » روایات مخصوصۀ باب و هم به استناد اضرار که عقلا و شرعا بحکم
اللّ علیه و آله و سلّم) آمد و کله خودي را که در یکی از جنگها
􀀀
فاضل مقداد این روایت را آورده که مردي نزد پیغمبر (صلّی ه
اللّ علیه و آله و سلّم) داد
􀀀
بدست آورده و زرین بود به پیغمبر (صلّی ه
49
اللّ علیه و آله و سلّم) از او رو برگرداند. از جانب دیگر آمد باز پیغمبر (صلّی
􀀀
و گفت این را از من بعنوان صدقه بگیر پیغمبر (صلّی ه
اللّ علیه و آله و سلّم) از او اعراض کرد. بار سیم از جانبی دیگر آمد این بار هم پیغمبر از وي رو برگرداند. پس از آن بحال غضب
􀀀
ه
فرمود بده، آن را گرفت:
و به سختی به دور افکند که اگر بوي رسیده بود جراحت میرساند آنگاه گفت:
.« یجیء احدکم بماله کلّه یتصدّق به و یجلس یتکفّف النّاس، إنّما الصّدقۀ عن ظهر غنی »
بِاللّ وَ الْیَوْمِ
􀀀
ا یُؤْمِنُ هِ 􀀀 النّ وَ ل
􀀀
اءَ اسِ 􀀀 الَهُ رِئ 􀀀 ي کَالَّذِي یُنْفِقُ م 􀀀 اتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذ 􀀀 ا تُبْطِلُوا صَ دَق 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ل 􀀀 -5 آیۀ 264 ، از سورة بقره ی
الْک .
􀀀
ا یَهْدِي الْقَوْمَ افِرِینَ 􀀀 اللّ ل
􀀀
مِمّ کَسَبُوا وَ هُ
ا􀀀 شَی ی ءٍْ 􀀀 ل یَقْدِرُونَ عَل ا􀀀 فَت صَلْداً ابِلٌ رََکَهُ 􀀀 صابَهُ و 􀀀 رابٌ فَأَ 􀀀 وانٍ عَلَیْهِ تُ 􀀀 الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْ
از این آیه حکم منت و اذیت و رئاء که همه کاشف از عدم ایمان و هر یک به وجهی کاشف از عدم اخلاص است استفاده شده.
33 از 140
فَصَلّ .
􀀀
تَزَکّ ، وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ ی
􀀀
-6 آیات 14 و 15 ، از سورة اعلی قَدْ أَفْلَحَ مَنْ ی
گفتهاند مراد از این آیه دادن زکاة فطر و خواندن نماز عید است.
مجموع آیات که در کتاب زکاة بدانها استناد شده شش آیه است.
ادوار فقه (شهابی)، ج 2، ص: