گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
مقدمه مترجم


:
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی.
اما بعد پس از آنکه کتاب حقائق فیض کاشانی و کتاب مصباح الشریعه منسوب به حضرت صادق علیه السلام را ترجمه کرده و
چند سال قبل در تهران طبع و منتشر گردید، براي آنکه هر چه بیشتر از عنایات ربانی حضرت پروردگار بهرهمند شوم و هم خدمت
بیشتري به عالم دین و دیانت کرده باشم، از خداي متعال توفیق و کمک خواسته و با نظر لطف و مرحمت اهل بیت عصمت و
طهارت کتاب ارشاد مفید را که از مدارك معتبر شیعه و در تاریخ ائمه اطهار و معرفی شئون امامت است، ترجمه نمودم، امید است
مورد قبول پیشگاه مقدسشان قرار گیرد بمنه و کرمه.

1

صفحه 14 از 179
کتاب ارشاد یکی از کتب مهم و معتبریست که همواره مورد توجه عوام و خواص بوده و در عین حال که مختصر و موجز تدوین
شده بسیاري از مهمات و تواریخ زندگی ائمه طاهرین (ع) را در بر دارد.
این کتاب در دو مجلد گرد آمده:
معرفی کتاب
مجلد اول آن، شامل زندگی امیر المؤمنین ع و کلمات و حالات و اصحاب و خدمات و قدمهاي مؤثر آن جناب بوده و از چندین
باب و فصل تشکیل شده و پایان آن را بذکر فرزندان آن حضرت خاتمه داده.
و جلد دوم آن، مشتمل بر ذکر یازده نفر فرزندان آن حضرت است که پس از وي حائز مقام خلافت الهی بودهاند و این مجلد نیز
مانند مجلد اول مشتمل بر فصول و ابواب بوده و زندگی یک یک از معصومین علیهم السلام را بتفصیل و اجمال توضیح داده.
غرض مؤلف بزرگوار از این اجمال نه از نظر بیاطلاعی یا سهو و اشتباه بوده بلکه آنچه را در این کتاب آورده موافق با مقصود و
کافی براي معرفی شخصیت خاندان عصمت دیده است.
و چنانچه از مقدمه کتاب استفاده میشود، شخصی از او درخواست کرده چنین کتابی در باره حضرات معصومین و تاریخ زندگی و
بخشی از اخبار آنان تدوین نماید شیخ مفید هم خواسته ویرا اجابت کرده و کتاب حاضر را که کافل مهمات زندگی آنهاست و در
واقع حق را از باطل جدا میکند گردآورده
نام و نسب و شهرت:
کنیهاش ابو عبد اللَّه و نامش محمد و نام پدرش محمد و جدش نعمانست و نسب او بطوري که نجاشی در رجالش آورده به یعرب
بن قحطان که ریشه تازیان بدو میپیوندد میرسد وي از قبیله حارث و شهرتش مفید یا شیخ مفید و یا بمناسبت آنکه پدرش محمد،
ملقب بمعلم بوده او را ابن المعلم میگفتهاند و بلکه بعضی او را بهمین لقب میشناخته و در کتب خود بهمین لقب معرفی کردهاند و
سبب
،ص: 3
شهرت او بمفید بمناسبت مناظرهاي بوده که با یکی از رجال اهل سنت نمود. چنانچه پس از این اشاره خواهیم کرد.
عقیده دانشمندان:
علامه حلی در بخش اول از خلاصه مینویسد من اجل مشایخ الشیعۀ و رئیسهم و استادهم و کل من تأخر عنه استفاد منه و فضله
اشهر من ان یوصف فی الفقه و الکلام و الروایۀ اوثق اهل زمانه و اعلمهم، انتهت رئاسۀ الامامیۀ فی وقته الیه و کان حسن الخاطر دقیق
الفطنۀ حاضر الجواب.
ابن الندیم بعنوان ابن المعلم او را چنین میستاید. فی عصرنا انتهت رئاسۀ متکلمی الشیعۀ الیه مقدم فی صناعۀ الکلام علی مذهب
اصحابه دقیق الفطنۀ ماضی الخاطر شاهدته فرأیته بارعا.
بالجمله شیعه و سنی او را بعظمت و دانش و ریاست و بزرگواري ستودهاند.
اساتید و مشایخ:
مفید اصلا از مردم عکبري بر وزن مرتضی که از توابع بغداد و در فاصله ده فرسخی آن واقع شده بوده از آنجا باتفاق پدرش براي

1

صفحه 15 از 179
کسب کمال به بغداد آمده و بحوزه درس ابو عبد اللَّه جعل بضم جیم و فتح عین متوفی 369 که از افاضل دانشمندان بوده حضور
یافته و چندي از محضر نامبرده استفاده کرده و پس از او بمحضر ابو یاسر حضور مییافته و چون او گاهی از اوقات از عهده
اعتراضات و پاسخ آنها برنمیآمده معظم له را بمجلس علی بن عیسی رمانی که از متکلمین بنام عصر بوده هدایت نموده و بالاخره
نامبرده تمام محاضر و اساتید عصر را درك کرده تا مقامات علم و دانش را از هر لحاظ حائز شده و باخذ اجازه هدایت و روایت از
دانشمندان شیعه و سنی نائل آمده.
و مشایخ وي علاوه بر ابو عبد اللَّه جعل عبارتند از شیخ جعفر بن قولویه که بیشتر اوقات روایات وي مستند بایشانست و شیخ صدوق
و ابو غالب زراري و احمد بن محمد بن ولید و دیگران.
شاگردان:
و در آن وقت که خورشید تابان علم و کمال وي آسمان علم و دانش را منور ساخت از همه جا طالبان دانش بجانب وي کوچ
کرده و بر آستان فضل و کمال او عاکف شده و رجال نامی که هر یک گوي سبقت را از اقران خود ربوده و آثار و مآثرشان براي
همیشه مورد توجه خاص و عام بوده از محضر او برخاستهاند، معاریف ایشان عبارتند از:
ابو الفتح کراچکی و شیخ طوسی و نجاشی و سلار دیلمی و سید مرتضی و رضی که در خصوص این دو برادر بزرگوار رؤیائی
دارد که ذیلا محض موقعیت این شیخ جلیل آورده میشود.
شبی نامبرده در خواب دید در مسجد کرخ بغداد نشسته صدیقه کبري ع در حالی که دست حسنین ع را گرفته بر او وارد شده
فرمود اي شیخ باین دو فرزند من علم فقه بیاموز چون بیدار شد از این خواب بحیرت افتاد که مقصود چیست و نتیجه آن بکجا
منتهی خواهد شد؟ صبح در وقت معین بمسجد مزبور رفت فاطمه مادر سید مرتضی و رضی دست دو فرزندش را بدست گرفته بر او
وارد شد درخواست کرد که دو فرزندش را تحت تربیت خود قرار داده و علم فقه بآنها بیاموزد شیخ از تعبیر خوابش باخبر شد.
موقعیت علمی:
شیخ مفید در تمام فنون معموله عصر ید طولی و اطلاع وافی و کافی داشته و مخصوصا در علم کلام و مناظره مهارتی بسزا داشته
چنانچه او را بزرگ متکلمان شیعه و رئیس آنان شمردهاند مناظرات او با عده از بزرگان اهل سنت مشهور است بویژه با قاضی عبد
خطاب « انت المفید حقا » الجبار معتزلی که چون عاجز از جواب او شده ویرا بجاي خود نشانیده و او را بعنوان مفید شناخته و به
کرده و عضد الدوله دیلمی که از این معنی باخبر شده براي اظهار قدردانی از مقام علمی وي یک غلام و یک جبه و یک دستار و
یک مرکب خاص بازین و لجام زرین و صد دینار زر بوي بخشید و قرار گذارد روزي ده من نان و پنج من گوشت بحضار مجلس
او که محض استفاده حاضر میشوند داده شود.
،ص: 4
مقدمه مترجم و نیز هنگامی که با علی بن عیسی رمانی مناظره کرد و باو غالب شد و رمانی از مایه علمی و استادي وي با خبر
گردید توصیه و تمجیدي که حاکی از مقام علمی و اهمیت معظم له بوده به استادش ابو عبد اللَّه جعل نوشته و ویرا در آن نامه به
ملقب ساخته. مجملا باندازه در خذلان و بیچارگی اهل سنت میکوشید که وقتی شیخ ابو القاسم خفاف معروف به ابن النقیب « مفید »
از رحلت او باخبر شد بیاندازه خوشحال گردیده دستور داد خانهاش را تزئین کرده و آن روز را عید گرفته و بعنوان تهنیت و
مبارکباد جلوس کرد و گفت اینک مرگ بر من گواراست.
و کسی که پس از درگذشت شیخ مفید موفق شد که حائز مقام او شود و با متکلمان سنی مبارزه کند و آنان را منکوب سازد ابو

1

صفحه 16 از 179
یعلی محمد بن حسن جعفریست که بنوشته علامه، خلیفه شیخ مفید و جانشین او و متکلم فقیه و حائز مقام فقه و کلام بوده و در
روز شنبه 16 رمضان سال 463 درگذشته و در خانه خودش مدفون شده.
آثار و مؤلفات:
مفید حدود دویست کتاب و رساله در فنون مختلفه ویژه در علم کلام و مناظره تألیف و تصنیف نموده و عده از آنها که از گزند
روزگار محفوظ مانده در دست اعلام شیعه و ارکان شریعه بوده و از آنها استفاده میکردند چنانچه مرحوم مجلسی در هنگام تدوین
مجلدات بحار الانوار هیجده کتاب از کتب او را دارا بوده و اسامی کتابها و رسائل نامبرده را نجاشی در رجال خود متجاوز از صد و
هفتاد مجلد یاد کرده و از کتب او آنچه مطبوع و مشهور است یکی ارشاد (کتاب حاضر) دیگري اوائل المقالات دیگري الجمل
دیگري مسار الشیعه و یکی هم مقنعه در فقه امامیه و امثال اینها.
توقیع حضرت ولی عصر ع:
و از جمله امتیازات و فضائل خاصه شیخ مفید چند فقره توقیع وقیع همایونی است که از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر ع بدین
عنوان صادر شده:
ایها الناصر للحق و » و دیگري « للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید ابی عبد اللَّه محمد بن محمد بن نعمان ادام اللَّه اعزازه »
.« الداعی الیه بکلمۀ الصدق
علت صدور توقیع را قصص العلماء چنین نوشته: یکی از روستائیان بحضور شیخ آمده سؤال کرد هر گاه زن آبستنی که بچه
رحمش زنده باشد و خود آن زن بمیرد میتوان پهلوي او را شکافت و آن بچه را بیرون آورد یا او را با همان بچه باید دفن کرد
شیخ پاسخ داد او را با همان بچه دفن کنند آن مرد پذیرفته بیرون رفت در راه سواري با کمال عجله خود را بوي رسانید که شیخ
میگوید شکم مادر را شکافته بچه را بیرون آورید آنگاه زن را بخاك سپارید نامبرده بمحل خود رفته و بدستور ثانوي عمل کرد
پس از چندي شیخ را از این پیشآمد اطلاع دادند گفت من کسی را بچنین کاري مأمور نداشتم و او حضرت ولی عصر ع بوده
الحال که در فتاواي شرعیه خطا میکنم دیگر فتوا نمیدهم بهمین مناسبت بخانه نشست و درب فتوا را بروي خود بست تا آنکه
شیخ بار « بر شما لازم است فتوا بدهید و بر ماست که شما را از خطاکاري نگهداري کنیم » توقیعی باین مضمون شرف صدور یافت
دیگر بمسند فتوا نشست.
سال میلاد و وفات:
نجاشی مینویسد معظم له در روز یازدهم ذي قعده سال سیصد و سی و شش یا سیصد و سی و هشت متولد شده و در شب جمعه
سوم ماه مبارك رمضان سال چهار صد و سیزده در سن هفتاد و هفت سالگی یا هفتاد و پنج سالگی درگذشته و در میدان اشنان
بغداد با آن بزرگی که داشته در عین حال بقدري سنی و شیعه اجتماع کرده که جا براي نمازگزاران نمانده و در آن روز سید
مرتضی علم الهدي بر جنازه او نماز گزارده و هشتاد هزار نفر بر پیکر پاك او نماز گزاردند آنگاه جنازه او را بمقابر قریش نقل داده
و
،ص: 5
شرح حال مؤلف در پائین پاي حضرت موسی بن جعفر و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون ساختند.
مرحوم شیخ محمد سماوي در صدي الفؤاد ذیل مدفونین آستان امامین همامین کاظمیین علیهما- السلام میگوید.

1

صفحه 17 از 179
و کالمفید شیخنا محمدشمس الهدي بحر الندي روض الندي
جاهد فی الاسلام و الایمانحیا و نال میتا الامانی
سرت به حور الجنان الغیدفارخوا (قد قدم المفید) علم الهدي و مهیار دیلمی قصائد غرائی در مرثیه او گفتهاند.
و گویند پس از آنکه نامبرده را بخاك سپردند حضرت ولی عصر عجل اللَّه تعالی فرجه این سه بیت را بخط مبارك خود بر روي
قبر او مرقوم فرمود:
لا صوت الناعی بفقدك انهیوم علی آل الرسول عظیم
إن کنت قد غیبت فی جدث الثريفالعدل و التوحید فیک مقیم
و القائم المهدي یفرح کلماتلیت علیک من الدروس علوم
تا بدینجا مجملی از شرح حال مرحوم مفید آورده شد.
و انا الحقیر محمد باقر بن حسین ساعدي خراسانی.
مشهد مقدس رضوي شب شنبه هجدهم صفر المظفر هزار و سیصد و هشتاد و دو
،ص: 6
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ صورت اجازه حضرت حجۀ الاسلام و المسلمین سند الاعلام والدنا الاجل مولانا الشیخ حسین المقدس
المشهدي.
بعد المقدمۀ:
و اجزت لک یا ولدي اصلح اللَّه امر دینک و دنیاك و جعلک ممن نظر الیه فی اولیه و اخراه ان تروي عنی عن العالم الربانی اجل
مشایخ عصرنا فی الحدیث ثقۀ الاسلام و المسلمین فخر الشیعۀ الامامیۀ الحاج شیخ عباس القمی قدس اللَّه روحه عن شیخه الاجل
المؤید ذي الفیض القدسی المحدث النوري الطبرسی عن شیخ- الفقهاء العظام العلامۀ الانصاري عن شیخه المحقق النراقی عن
صاحب الکرامات و المقام المعلوم العلامۀ الطباطبائی بحر العلوم عن الاستاذ الاکبر المحقق البهبهانی عن ابیه العالم الجلیل المولی
محمد اکمل عن مروج المذهب و الدین العلامۀ المجلسی عن ابیه العالم الفاضل الکامل المهذب التقی المجلسی الاول عن شیخه
الاجل شیخ الاسلام و المسلمین مولانا بهاء الدین عن ابیه و استاده المحقق المؤید المسدد الشیخ حسین بن عبد الصمد العاملی
الحارثی عن شیخ الامۀ و فتاها و مبدإ الفضائل و منتهاها العالم الربانی الشیخ زین الدین الشهید الثانی عن شیخه زین الحق و الملۀ و
الدین الشیخ ابی القاسم نور الدین علی بن عبد العالی المیسی عن الشیخ العالم السید شمس الدین محمد بن المؤذن الجزینی ابن عم
الشهید عن الشیخ العالم الفاضل الورع الصفی ضیاء الدین علی عن والده الاجل رئیس المذهب و الملۀ و رأس المحققین الجلۀ
الجامع فی معارج السعادة اقصی مدارج العلم و رتبۀ الشهادة الشیخ السعید شمس الدین محمد بن مکی الشهید الاول عن وحید
عصره و فرید دهره استاد الفقهاء الکملین فخر المحققین ابی طالب محمد عن والده الاجل الاعظم الطود الباذخ الاشم جمال الملۀ و
الدین آیۀ اللَّه فی العالمین ابی منصور الحسن بن المطهر المشتهر بالعلامۀ اعلی اللَّه مقامه عن افقه الفقهاء الاعلام و رئیس علماء
الاسلام نجم الدین ابی القاسم جعفر بن سعید المشتهر بالمحقق الحلی عن السید العالم شمس الدین فخار بن معد الموسوي عن
الشیخ الجلیل الفقیه سدید الدین شاذان بن جبرئیل القمی عن شیخ المحدثین عماد الدین محمد بن ابی القاسم الطبري عن الشیخ
الاجل العالم الفاضل المفید الثانی ابی علی الحسن عن والده الاجل محیی الرسوم و مدرس العلوم شیخ الطائفه علی الا- طلاق الشیخ
ابی جعفر محمد بن الحسن الطوسی عن حجۀ الفرقۀ الناجیۀ شیخنا الامام السعید ابی عبد اللَّه المفید (صاحب هذا الکتاب) عن نقاد
الاخبار و ناشر آثار الائمۀ الاطهار رئیس المحدثین شیخنا الصدوق محمد بن علی بن بابویه القمی قال حدثنا محمد بن القاسم
الجرجانی قال حدثنا یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سنان عن ابویهما عن مولانا و سیدنا ابی محمد الحسن بن علی بن

1

صفحه 18 از 179
محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب صلوات اللَّه علیهم اجمعین عن ابیه عن ابیه
عن ابیه عن ابیه عن ابیه عن ابیه عن ابیه عن ابیه عن ابیه عن ابیه علی بن ابی طالب سلام اللَّه علیه و علیهم قال قال رسول اللَّه (ص)
لبعض اصحابه ذات یوم یا عبد اللَّه احبب فی اللَّه و ابغض فی اللَّه و وال فی اللَّه و عاد فی اللَّه فإنه لا تنال ولایۀ اللَّه الا بذلک و لا
یجد رجل طعم الایمان و ان کثرت صلاته و صیامه حتی یکون کذلک و قد صارت مواخاة الناس یومکم هذا اکثرها علی الدنیا
علیها یتوادون و علیها یتباغضون و ذلک لا یغنی عنهم من اللَّه شیئا فقال الرجل یا رسول اللَّه کیف لی ان اعلم انی قد والیت و عادیت
فی اللَّه و من ولی اللَّه عز و جل حتی اوالیه و من عدوه حتی اعادیه فاشار له رسول اللَّه ص الی علی ع فقال ا لا تري هذا؟ قال بلی
قال ولی هذا ولی اللَّه فواله و عدو هذا عدو اللَّه فعاده وال ولی هذا و لو انه قاتل ابیک و ولدك و عاد عدوه و لو انه ابوك و ولدك.
کتب بخط یده والدك الفقیر الی اللَّه الغنی الشیخ حسین بن یوسف الهروي المتولد فی المشهد الرضوي و المقیم فیها الی هذا
. التاریخ اعنی یوم السبت العشرین من شهر رجب صب اللَّه علینا رحمته بجاه محمد و آله الطاهرین سنۀ 1373
و الان که سال 1382 است بحمد اللَّه در قید حیاتند اللهم اجعله عنا راضیا و دعائه فینا مستجابا و انا ولده المسیء محمد باقر ساعدي.
،ص: 7
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مرحوم مؤلف در آغاز کتاب پیش گفتار مختصري حاکی از علت نگارش کتاب حاضر آورده که ما مجمل
آن را سابقا نقل کردیم و پس از آن زندگانی حضرت مولی الموحدین امیر المؤمنین ع را بعنوان باب اول کتاب شروع کرده
مینویسد: