گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
پیوند آسمانی
جلد اول
نگاه کردن از دیدگاه فقهی



کسی که اراده تزویج نموده، میتواند به صورت و » : مرحوم صاحب جواهر که از علماء بسیار بزرگ شیعه میباشند میفرمایند
.« دستها و موي سر و محل زینت زن نگاه کند، بلکه به جز عورتین، نگاه کردن وي به سایر اعضاء او نیز مجاز و مشروع است
1) قابل توجه اینکه با این فتوا، تمام مراجع تقلید فعلی موافقت کردهاند. ***** 1- عروة الوثقی، فصل مستحبات نکاح. )
در صورتیکه کسی اراده تزویج با فردي را داشته باشد و احتمال هم » : (صفحه 110 ) و حضرت امام خمینی (ره) فرمودهاند
بدهد که ازدواج محقّق خواهد شد بدون نظر شهوت میتواند به تمام اعضاء بدن وي به جز عورتینش نگاه کند، اگر چه تلذّذ
پس از نگاه کردن حاصل میشود امّا احتیاط مستحب این است که فقط به صورت، دستها و محل زینت و موي سرش نگاه
(1).« کند و از دیدن بقیه قسمتها اجتناب نماید
پیشنهاد پدر و کسان دختر در ازدواج با پسر عیب نیست
. قالَ إِنِّی أُریدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَي ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ ***** 1- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 245 »
(صفحه 111 ) أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ: شعیب گفت: من
میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسري تو درآورم، به این شرط که هشت سال براي من کار کنی و اگر آن را تا ده
سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه تو است، من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللّه مرا از صالحین
1) استفاده میشود آنچه امروز در میان ما رایج شده که پیشنهاد پدر و کسان دختر را در مورد ازدواج با پسر ).« خواهی یافت
عیب میدانند درست نیست، هیچ مانعی ندارد کسان دختر شخصی را که لایق همسري فرزندشان میدانند، پیدا کنند و
27 / قصص. (صفحه 112 ) به او پیشنهاد دهند همانگونه که شعیب چنین کرد. در اینجا چند سؤال پیش میآید و -1 *****
آن اینکه: الف: آیا از نظر فقهی صحیح است دختري که میخواهد به ازدواج کسی درآید دقیقا معلوم نباشد؟ پاسخ: معلوم
« مقاوله » نیست که عبارت فوق به هنگام اجراي صیغه گفته شده باشد بلکه ظاهر این است که گفتگوي مقدماتی و به اصطلاح
را به صورت مجهول و مردد « مهر » است تا بعد از موافقت حضرت موسی، طرفین یکدیگر را انتخاب کنند. ب: آیا میتوان
میان کم و زیاد قرار داد؟ پاسخ: از لحن آیه برمیآید که مهریه واقعی هشت سال خدمت کردن بوده است و دو سال دیگر
را مهریه قرار « کار و خدمات » مطلبی بوده است موکول به اراده و میل حضرت موسی. (صفحه 113 ) ج: اصولاً آیا میتوان
داد؟ و چگونه میتوان با چنین همسري هم بستر گردید در حالی که هنوز زمان پرداخت تمام مهریه او فرا نرسیده است؟
پاسخ: هیچ دلیلی بر عدم جواز چنین مهري وجود ندارد، بلکه اطلاقات ادّله مهر در شریعت ما نیز هر چیزي را که ارزش داشته
باشد شامل میشود، این هم لزومی ندارد که تمام مهر را یکجا بپردازند، همین اندازه که تمام آن در ذمه شوهر قرار گیرد و
زن مالک آن شود کافی است، اصل سلامت و استصحاب نیز حکم میکند که این شوهر زنده میماند و توانایی بر اداء این
خدمت را دارد. د: اصولًا چگونه ممکن است خدمت کردن به پدر، مهر دختر قرار گیرد؟ مگر دختر کالایی است که او را به
آن خدمت میفروشند؟ (صفحه 114 ) پاسخ: بدون شک شعیب از سوي دخترش در این مسأله احراز رضایت نموده و وکالت
داشت که چنین عقدي را اجرا کند و به تعبیر دیگر مالک اصلی در ذمه موسی، همان دختر شعیب بود، اما از آنجا که زندگی
همه آنها به صورت مشترك و در نهایت صفا و پاکی میگذشت و جدایی در میان آنها وجود نداشت این مسأله مطرح نبود
که اداي این دین چگونه باید باشد. ه: مهریه دختر شعیب مهریه سنگینی بوده زیرا اگر به حساب امروز کار یک کارگر
معمولی را در یک سال محاسبه کنیم و سپس در 8 ضرب کنیم مبلغ قابل ملاحظهاي میشود؟ پاسخ: اولًا این ازدواج یک
( ازدواج ساده نبود بلکه مقدماتی بود براي ماندن موسی در مکتب شعیب، مقدمهاي بود براي اینکه موسی یک (صفحه 15
شعیب) فرا ) « پیر مدین » دانشگاه بزرگ را در این مدت طولانی طی کند و خدا میداند که در این مدّت موسی چه چیزها از
گرفت. از این گذشته اگر موسی این مدّت را براي شعیب کار میکرد، در عوض شعیب نیز تمام زندگی او و همسرش را از
این طریق تأمین مینمود بنابراین اگر هزینه موسی و همسرش را از مزد این کار کم کنیم مبلغ زیادي باقی نخواهد ماند و
تصدیق خواهیم کرد مهر ساده و سبکی بوده است.
آیا میتوان با همسري بدون مهر ازدواج کرد؟
وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَۀً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَ ها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَۀً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَیْهِمْ فی …»
( أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ لِکَیْلا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً: و هرگاه زن با ایمانی خود را به (صفحه 116
پیامبر ببخشد (و مهري براي خود قایل نشود) چنانچه پیامبر بخواهد میتواند با او ازدواج کند، امّا چنین ازدواجی تنها براي تو
مجاز است نه سایر مؤمنان، ما میدانیم براي آنها در مورد همسرانشان و کنیزانشان چه حکمی مقرّر داشتهایم، این به خاطر آن
1) در این آیه بدون شک اجازه ).« است که مشکلی در اداي رسالت بر تو نبوده باشد و خداوند آمرزنده و مهربان است
از مختصات پیامبر صلی الله علیه و آله بود و آیه نیز صراحت در این مسأله دارد و به همین جهت از « گرفتن همسر بدون مهر »
مسلمات فقه اسلام است، بنابراین هیچ کس حق ندارد همسري را بدون مهر (کم باشد یا زیاد) ازدواج کند حتی اگر نام مهریه
مَهْرُ » 50 / احزاب. (صفحه 117 ) کنندهاي نیز در کار نباشد باید - هنگام اجراي صیغه عقد برده نشود و قرینه تعیین ***** 1
مهریهاي است که زنانی با شرایط و خصوصیات او معمولًا براي خود قرار میدهند. و در « مَهْرُ الْمِثْل » پرداخت. منظور از « الْمِثْل
اینکه این حکم کلی در مورد پیامبر مصداقی پیدا کرده یا نه؟ بعضی از مفسّرین چون ابن عباس معتقدند که پیامبر با هیچ زنی
به این کیفیت ازدواج نکرد بنابراین این حکم بالا فقط یک اجازه کلی براي پیامبر بود که هرگز مورد استفاده قرار نگرفت در
حالی که بعضی دیگر از مفسّرین نام چهار زن از همسران پیامبر را بردهاند که بدون مهریه ازدواج آن حضرت درآمدند:
دختر حکیم بوده است و بدون شک این گونه « خوله » ، دختر جابر « ام شریک » ، دختر خزیمه « زینب » ، دختر حارث « میمونه »
( زنان تنها خواهان کسب افتخار معنوي بودند که از طریق پیامبر براي آنها حاصل میشد لذا بدون هیچ مهري (صفحه 118
تنها مخصوص « هبه » آماده همسري با او شدند. و همچنین از این آیه به خوبی استفاده میشود که اجراي صیغه ازدواج با لفظ
پیامبر بوده و هیچ فرد دیگري نمیتواند با چنین لفظی عقد ازدواج را اجرا کند ولی اگر اجراي عقد با لفظ ازدواج و نکاح
« مهر المثل » انجام گیرد جایز است هرچند نامی از مهر برده نشود، زیرا همانگونه که گفته شد در صورت عدم ذکر مهر باید
پرداخت.
همسران دائمی و موقت هر دو را شامل میشود « ازدواج » تعبیر به
إِلَّا عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ: تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهرهگیري از »
شامل همسران دائم و موقت هر دو میشود. از آیات « همسران » 1) (صفحه 119 ) تعبیر به ).« اینها مورد سرزنش قرار نمیگیرند
فوق استفاده میشود که تنها دو گروه از زنان بر مردان حلال هستند، نخست همسران و دیگر کنیزان (با شرایط مخصوص) و
به همین جهت این آیه در کتب فقهیه در بحثهاي نکاح در موارد بسیاري مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به این
حقیقت که (متعه) به طور مسلّم در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله حلال بوده است و احدي از مسلمانان آن را انکار نمیکنند
اِلاّ » و با توجه به اینکه متعه یک نوع ازدواج است، ازدواجی است موقّت و داراي شرایط ازدواج دائم، بنابراین قطعا در جمله
6 / مؤمنون و 30 / معارج. (صفحه 120 ) صیغه - داخل است و به همین دلیل به هنگام خواندن ***** 1 « عَلی اَزْواجِهِمْ
ازدواج موقّت، از همان صیغههاي ازدواج دائم با قید مدّت استفاده میشود و این بهترین دلیل بر ازدواج بودن آن است.
شرایط عقد ازدواج دائم و موقّت
اول: آنکه به عربی صحیح خوانده شود به احتیاط واجب. دوّم: مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را میخوانند قصد انشاء داشته
قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد « زَوَّجْتُکُ نَفْسی » باشند یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند زن به گفتن
زن بودن او را براي خود قبول کند. سوّم: کسی که صیغه را میخواند بالغ و عاقل باشد. چهارم: « قَبِلْتُ التَّزْویجْ » و مرد به گفتن
زن و مرد به ازدواج راضی باشند. (صفحه 121 ) پنجم: اگر وکیل زن و شوهر و یا ولیّ آنها صیغه را میخوانند، در عقد، زن و
شوهر را معین کنند مثلًا اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره کنند.
دستور خواندن عقد ازدواج دائم و موقت
اشاره
به واسطه عقد ازدواج، زن به مرد حلال میشود و آن بر دو قسم است: دائم، غیر دائم. عقد دائم آن است که مدت زناشویی
در آن معین نشود و زنی را که به این قسم عقد کنند دائمه میگویند و عقد غیر دائم آن است که مدت زناشویی در آن معین
نشود مثلًا زن را به مدت یک ساعت یا یک روز یا یک ماه … عقد نمایند و زنی را که به این قسم عقد کنند متعه و صیغه
مینامند. در ازدواج زناشویی دائم و موقت باید صیغه عقد خوانده شود.
دستور خواندن عقد دائم
یعنی ) « زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصِّداقِ الْمَعْلُومِ » : (صفحه 122 ) اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید
،(( یعنی قبول کردم ازدواج را( 1 ) « قَبِلْتُ التَّزْویجَ » : خودرا زن تو نمودم به مهري که معین شده). پس از مرد بدون فاصله بگوید
زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی … » : عقد صحیح است. و اگر دیگري را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد بخواند وکیل زن میگوید
صحیح باشد. « قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی … عَلَی الصِّداقِ » : پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید « مُوَکِّلَکَ … عَلَی الصِّداقِ الْمَعْلُوم
دستور خواندن عقد موقت (غیر دائم)
-1 توضیح المسائل، امام خمینی (ره). (صفحه 123 ) اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند بعد از *****
زَوَّجْتُکَ نَفْسی » : آنکه مدت و مهر را معین کردند (تعیین مدت و مهر در عقد موقّت لازم و واجب است). چنانچه زن بگوید
صحیح است. و اگر دیگري را وکیل کنند و اوّل وکیل « قَبِلْتُ » : بدون فاصله مرد بگوید « فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَۀِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومَ
پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: « مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَۀِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُوم » : زن به وکیل مرد بگوید
( صحیح میباشد.( 1 « قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذا »