گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد هفتم
اشاره



44 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم -
[ [سوره الدخان [ 44 ]: آیات 1 تا 59
37 حم [ 1] وَ الکِتاب المُبِین [ 2] إِنّا أَنزَلناه فِی لَیلَۀٍ مُبارَکَۀٍ إِنّا کُنّا مُنذِرِینَ [ 3] فِیها یُفرَق کُلُّ أَمرٍ - بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحِیم -قرآن- 1
146 أَمراً مِن عِندِنا إِنّا کُنّا مُرسِلِینَ [ 5] رَحمَ ۀً مِن رَبِّکَ إِنَّه هُوَ السَّمِیع العَلِیم [ 6] رَب السَّماوات وَ الَأرض وَ ما - حَکِیم [ 4] -قرآن- 1
315- بَینَهُما إِن کُنتُم مُوقِنِینَ [ 7] لا إِلهَ إِلاّ هُوَ یُحیِی وَ یُمِیت رَبُّکُم وَ رَبُّ آبائِکُم الَأوَّلِینَ [ 8] بَل هُم فِی شَکٍّ یَلعَبُونَ [ 9] -قرآن- 1
فَارتَقِب یَومَ تَأتِی السَّماءُ بِدُخان مُبِین [ 10 ] یَغشَ ی النّاسَ هذا عَذاب أَلِیم [ 11 ] رَبَّنَا اکشِف عَنَّا العَذابَ إِنّا مُؤمِنُونَ [ 12 ] أَنّی لَهُمُ
282 إِنّا کاشِفُوا العَذاب قَلِیلًا إِنَّکُم عائِدُونَ - الذِّکري وَ قَد جاءَهُم رَسُول مُبِین [ 13 ] ثُم تَوَلَّوا عَنه وَ قالُوا مُعَلَّم مَجنُون [ 14 ] -قرآن- 1
15 ] یَومَ نَبطِش البَطشَ ۀَ الکُبري إِنّا مُنتَقِمُونَ [ 16 ] وَ لَقَد فَتَنّا قَبلَهُم قَومَ فِرعَونَ وَ جاءَهُم رَسُول کَرِیم [ 17 ] أَن أَدُّوا إِلَی عِبادَ اللّه إِنِّی ]
349 وَ إِنِّی عُذت بِرَبِّی وَ رَبِّکُم أَن تَرجُمُونِ - لَکُم رَسُول أَمِین [ 18 ] وَ أَن لا تَعلُوا عَلَی اللّه إِنِّی آتِیکُم بِسُلطان مُبِین [ 19 ] -قرآن- 1
20 ] وَ إِن لَم تُؤمِنُوا لِی فَاعتَزِلُون [ 21 ] فَدَعا رَبَّه أَن هؤُلاءِ قَوم مُجرِمُونَ [ 22 ] فَأَسرِ بِعِبادِي لَیلًا إِنَّکُم مُتَّبَعُونَ [ 23 ] وَ اترُك البَحرَ رَهواً ]
صفحه 212 از 244
[ 279 کَم تَرَکُوا مِن جَنّات وَ عُیُون [ 25 ] وَ زُرُوعٍ وَ مَقام کَرِیم [ 26 ] وَ نَعمَۀٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ [ 27 - إِنَّهُم جُندٌ مُغرَقُونَ [ 24 ] -قرآن- 1
241 وَ لَقَد نَجَّینا بَنِی - کَ ذلِکَ وَ أَورَثناها قَوماً آخَرِینَ [ 28 ] فَما بَکَت عَلَیهِم السَّماءُ وَ الأَرض وَ ما کانُوا مُنظَرِینَ [ 29 ] -قرآن- 1
إِسرائِیلَ مِنَ العَذاب المُهِین [ 30 ] مِن فِرعَونَ إِنَّه کانَ عالِیاً مِنَ المُسرِفِینَ [ 31 ] وَ لَقَدِ اختَرناهُم عَلی عِلم عَلَی العالَمِینَ [ 32 ] وَ آتَیناهُم
285 إِن هِیَ إِلاّ مَوتَتُنَا الأُولی وَ ما نَحن بِمُنشَرِینَ [ 35 ] فَأتُوا بِآبائِنا - مِنَ الآیات ما فِیه بَلؤُا مُبِین [ 33 ] إِن هؤُلاءِ لَیَقُولُونَ [ 34 ] -قرآن- 1
إِن کُنتُم صادِقِینَ [ 36 ] أَ هُم خَیرٌ أَم قَوم تُبَّع وَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم أَهلَکناهُم إِنَّهُم کانُوا مُجرِمِینَ [ 37 ] وَ ما خَلَقنَا السَّماوات وَ الَأرضَ وَ ما
373 إِن یَومَ الفَصل مِیقاتُهُم أَجمَعِینَ [ 40 ] یَومَ لا - بَینَهُما لاعِبِینَ [ 38 ] ما خَلَقناهُما إِلاّ بِالحَق وَ لکِن أَکثَرَهُم لا یَعلَمُونَ [ 39 ] -قرآن- 1
- [ یُغنِی مَولًی عَن مَولًی شَیئاً وَ لا هُم یُنصَرُونَ [ 41 ] إِلاّ مَن رَحِمَ اللّه إِنَّه هُوَ العَزِیزُ الرَّحِیم [ 42 ] إِن شَجَرَةَ الزَّقُّوم [ 43 ] طَعام الَأثِیم [ 44
251 کَالمُهل یَغلِی فِی البُطُون [ 45 ] کَغَلی الحَمِیم [ 46 ] خُذُوه فَاعتِلُوه إِلی سَواءِ الجَحِیم [ 47 ] ثُم صُبُّوا فَوقَ رَأسِه مِن عَذابِ - قرآن- 1
222 إِن هذا ما کُنتُم بِه تَمتَرُونَ [ 50 ] إِن المُتَّقِینَ فِی مَقام أَمِین [ 51 ] فِی - الحَمِیم [ 48 ] ذُق إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الکَرِیم [ 49 ] -قرآن- 1
229 یَدعُونَ فِیها بِکُلِّ - جَنّات وَ عُیُون [ 52 ] یَلبَسُونَ مِن سُندُس وَ إِستَبرَق مُتَقابِلِینَ [ 53 ] کَذلِکَ وَ زَوَّجناهُم بِحُورٍ عِین [ 54 ] -قرآن- 1
[ فاکِهَۀٍ آمِنِینَ [ 55 ] لا یَذُوقُونَ فِیهَا المَوتَ إِلاَّ المَوتَۀَ الأُولی وَ وَقاهُم عَذابَ الجَحِیم [ 56 ] فَضلًا مِن رَبِّکَ ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظِیم [ 57
هموار و « و هو » : 305 [ صفحه 496 ] معنی لغات - فَإِنَّما یَسَّرناه بِلِسانِکَ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرُونَ [ 58 ] فَارتَقِب إِنَّهُم مُرتَقِبُونَ [ 59 ] -قرآن- 1
از مصدر اعتلا بمعنی بیچاره و مغلوب کردن، نیرومند و برتر از چیزي بودن. ترجمه: بنام خداي « اعتلوه » . فلز گداخته « مهل » . آرام
بخشنده بهمگان و آمرزندهي بندگان 1 با رمز حاء و میم 2 سوگند باین کتاب نمودار که ما در شبی فرخنده آن را فرود آوردیم
[چون شبی که قرآن و وسیلهي رهبري فرود آید مبارکترین شبها است] 3 تا بیم و نوید مردمان کنیم. 4 که در آن شب هر کار
محکم و استوار و ثابت و برقرار میشود. 5 چون فرمانی است و سرنوشتی است از سوي ما و البتّه پیغمبران هم فرستادهي ما هستند. 6
تا [بر مردمان] رحمتی از پروردگار بینا و شنواي تو باشد. 7 همانکه پروردگار آسمانها و زمین است و آنچه در میان آن دو بود اگر
مردم یقین کنند 8 که جز او خدائی نیست و او زنده میکند و بمرگ میرساند و پروردگار پدران گذشتهي آدمیان است. [ولی یقین
کجا که در فکر و سخن خود] 9 دو دل هستند و سرگرم ببازي زندگی شدهاند. شأن نزول: اسباب النّزول سیوطی:ّ بخاري از إبن
مسعود نقل کرده است: چون قریش پیغمبر را سخت آزار کردند نفرینشان کرد که گرفتار خشک- سالی شوند، چنان تنگ سالی
شد که از گرسنگی استخوان خوردند و اگر کسی به آسمان نگاه میکرد از بیچارگی بجلو چشم خود دود میدید. آیت دهم
براي اینکه حادثه نازل شد. آنها نزد پیغمبر آمدند که مردم مردند از خدا باران بخواه چون پیغمبر صلّی اللّه علیه « الخ -« فَارتَقِب یَومَ »
و چون از گرسنگی آسوده شدند آغاز « إِنّا کاشِفُوا العَذاب قَلِیلًا إِنَّکُم عائِدُونَ » و آله دعا کرد و باران آمد اینکه آیه نازل شد
-574- 327 -قرآن- 518 - یَومَ نَبطِش البَطشَ ۀَ- الخ. -قرآن- 308 » بدرفتاري کردند و به روش گذشته برگشتند، اینکه آیه نازل شد
705 ترجمه: 10 پس چشم براه باش که روزي آسمان دودي بیاورد آشکار 11 و مردمان را فراگیرد و اینکه عذابی - قرآن- 679
دردناك باشد و کافران گویند: 12 پروردگارا ما را از اینکه آزار برهان که بد کردیم و مؤمن هستیم 13 چگونه در چنین گرفتاري [
صفحه 497 ] یاد حق بسودشان باشد که پیغمبر بآشکار رهبريشان کرد 14 و آنها باو پشت کردند و گفتند: اینکه دیوانهاي است که
دیگران اینکه سخنان به او میآموزند 15 البته شود که کمی آسودهشان کنیم ولی از گفتهي خود و گواهی بدینداري برگردند 16
و ما بروز گرفتاري بزرگ و رستاخیز از ایشان انتقام بگیریم 17 چنانکه پیش از ایشان فرعونیان را آزمودیم و پیغمبري گرامی
بسويشان فرستادیم که به آنها گفت: 18 بندگان خدا را [که گرفتار شمایند] آزاد کنید و بمن سپارید که پیغمبري درستکارم 19 و
بر خداوند برتري بجوئید و نافرمان نباشید که من بر درستی سخن خود دلیلی آشکار دارم 20 و بخداي خود و شما پناه میبرم که
آزارم کنید و از خود برانید 21 و اگر سخنم نمیپذیرید مرا بخود گذارید [آنها سخنش نپذیرفتند] 22 او بخداي خود زارید که اینها
مردمی جفا کارند [ما باو فرمان دادیم:] 23 شبانه بندگان ما را از آنجا ببر که البتّه کافران دنبالتان کنند 24 و تو دریا را چنانکه
صفحه 213 از 244
آرام است رها کن که فرعونیان میآیند و به آب فرو میروند. [البتّه آنها غرق شدند] 25 و چه باغها و چشمه سارهائی از خود
گذاردند 26 و هم کشتزارها و ساختمانهاي زیبا 27 و خوشیها که از آن بهره- مند بودند 28 و ما همهي آنها را بمیراث دیگران
کردیم. و چنین است سزاي بدکاران که مهلت نداشته نابود شدند 29 و نه آسمان بر آنها گریست و نه زمین تکانی خورد [نه کس
را از آن باکی بود] 30 و بنی اسرائیل را از گرفتاري و خواري حکومت فرعون 31 متجاوز خود پسند آسوده کردیم 32 و آنها را
دیده و شناخته بر دگران برگزیدیم 33 و چندان آیه و نشانه بآنها نمایش دادیم که نمونهي نموداري از آزمایش و گرفتاري بود
[اینکه بود سرنوشت نکوکار و بدکار ولی اینکه عربها پند نمیگیرند و منکر حق میشوند] 34 و میگویند: 35 همین مرگ است و
پس از آن زندگی نیست 36 و اگر راست است پدران گذشتهي ما زنده شوند [چرا از گذشته پند نمیگیرند!] 37 مگر اینها بهتر از
مردم تبّع هستند و ملّت پیش از آنها که بدکار بودند و جملگیشان را نابود کردیم 38 پس آسمانها و [ صفحه 498 ] زمین را و
آنچه بمیان اینها است ببازي نیافریدیم 39 و البتّه بحق و درستی آفریدیم ولی بیشتر آن منکرین از اینکه بیخبرند 40 که رستاخیز
روز جدائی حق و باطل است و هنگام فراهمی همگان 41 و بآن روز هیچ دوستی بداد دوست خود نرسد و مردمان را کس یاري
نکند 42 مگر آن را که خدا ببخشد و مهربانی کند که البتّه او برتر است و مهربان 43 و گناهکاران را خوراك 44 از درخت زقّوم
است 45 که در شکمها چون فلزّ گداخته 46 مانند آب جوش در غلیان است [و بملائکه دستور رسد] 47 کافر را بگیرید و بمیان
دوزخ بکشید 48 و بر سرش از آب جوش جهنّم بریزید [و بگوئید] 49 بچش اینرا تو که خود را بمیان مردم عزّتی و حرمتی پنداشتی
50 و همین است آن گرفتاري که منکرش بودي 51 ولی پرهیزگاران به جائی آسودهاند 52 در میان باغها و چشمهها 53 که
لباسشان از پارچههاي ابریشم جوربجور است و همگی رو بروي هم با یکدگر آمیختهاند و دوست 54 و با زیبا چشمان همسرشان
کنیم 55 و آنچه میوه بخواهند آسوده از زیان و زوال در آنجا آماده بینند 56 و بجز مرگ از اینجهان مرگی ندارند و از گرفتاري
دوزخ آسودهاند 57 اي محمّد اینها بخشش پروردگار تو است که برترین رستگاري است 58 و اینکه قرآن که بزبان تو آسان و
روان کردیم [براي اینکه است که] شاید مردم از آن پند گیرند 59 پس تو بانتظار آینده باش که کافران نیز چشم براهند که بر سرت
1 حسینی: یعنی پشتیبان دوستان « حم » . چه آید. سخن مفسّرین: کشف: اینکه سوره پنجاه و نه آیه است و جمله به مکه آمده است
2 مجمع: مقصود از اینکه جمله سوگند خداوند است بر درستی «ِ وَ الکِتاب المُبِین » 6- خودم که بچیزي نظر ندارند. -قرآن- 1
أَنزَلناه فِی » 26- پیغمبري محمّد بقرآن که در آن احکام و وظایف مردم معیّن شده است و حلال از حرام جدا شده است. -قرآن- 1
38 [ صفحه 499 ] است که قرآن را بشبی فرخنده نازل کرد و در - 3 طبري: خداوند باین آیه سوگند یاد کرده -قرآن- 1 « لَیلَۀٍ مُبارَکَۀٍ
مقصود از آن که شب قدر است اختلاف است که کدام شب! عدّهاي شب ماه رمضان گفتهاند که کتب آسمانی صحف و تورات و
زبور و انجیل در شبهاي اوّل و ششم و شانزدهم و هجدهم، نازل شده است و قرآن بشب بیست و چهارم. بعضی گفتهاند: شب
که از جمله فهمیده « هو » با صداي جلو خوانده شده است تا خبر براي « ربّ » 7 مجمع: کلمهي «ِ رَب السَّماوات » . نیمهي شعبان است
و با صداي زیر خواندهاند که بدل از « الخ -« لا إِلهَ » میشود، یعنی او پروردگار آسمان است و یا مبتدا باشد و خبرش جملهي بعد
9 مجمع: دو معنی « فِی شَکٍّ یَلعَبُونَ » 225- 22 -قرآن- 214 - باشد یعنی پروردگار تو که آفرینندهي آسمانها است. -قرآن- 1 « ربّک »
کردهاند: 1- جبّائی گفته است: یعنی در قرآن شک دارند و تو را و آن را ببازي میگیرند و مسخره میکنند 2- بعضی گفتهاند:
26 کشف: یعنی: تقلید پدران خود میکنند و در سخن بازي - یعنی سرگرم بکار دنیا و آمیزش با دوستان خود هستند. -قرآن- 1
10 در مقصود از اینکه اختلاف است: «ٍ فَارتَقِب یَومَ تَأتِی السَّماءُ بِدُخان » . میکنند که در گفتهشان سازش نیست و تناقض میگویند
48 بعضی گفتهاند: یعنی چون قریش با پیغمبر سرسختی کردند و آنها را نفرین کرد که گرفتار گرسنگی شوند آنها - -قرآن- 1
گرفتار قحطی شدند و از گرسنگی جلو چشمشان سیاه میشد اینکه آیه براي دلداري پیغمبر است که چنین گرفتاري خواهد بود و
مقصود از دخان همان سیاهی جلو چشم آنها است. بعضی گفتهاند: مقصود دود است که پیش از رسیدن قیامت مردم را فرا میگیرد.
صفحه 214 از 244
کلید فهم قرآن سنگلجی:ّ بابن مسعود گفتند: اینکه را دود در قیامت معنی میکنند، گفت: کسی که چیزي را نمیداند نگوید. بخدا
16 مجمع: بگفتهي آنها که دخان را تیرگی چشم « الخ -«ُ یَومَ نَبطِش » [ قسم اینکه آیه براي گرفتاري اعراب نازل شد. [ صفحه 500
از گرسنگی دانستهاند گفتهاند: مقصود از اینکه جمله روز بدر است که چون از گرسنگی آسوده شدند و بسرسختی خود برگشتند
از آنها بروز بدر انتقام گرفته شد. و بگفتهي آنها که دخان را از مقدّمات قیامت دانستهاند گفتهاند: مقصود از اینکه جمله سختی
18 کشف: چون پیروان فرعون قبطی و ساکنین اصلی مصر بودند و بنی اسرائیل که «ِ أَدُّوا إِلَی عِبادَ اللّه » 18- قیامت است. -قرآن- 1
از اولاد یعقوب در زمان یوسف بآن جا رفتند و غریبه بودند و فرعون آنها را چون غلام زیر فرمان داشت از اینکه روي گفته شده
است که آنها بندگان خدا هستند بمن تسلیم کن و از آزارهاشان کن و بعضی گفتهاند: یعنی حق خداوندي را بمن دهید که ایمان و
24 کشف: یعنی دریا را آرام رها کن چون پس از عصا زدن بدریا و « وَ اترُك البَحرَ رَهواً » 34- دیگر وظائف آدمی باشد. -قرآن- 1
شکافتن آب و گذر کردن بنی اسرائیل موسی خواست دوباره عصا بزند که دریا بصورت اصلی باز گردد و فرعونیان نتوانند بدنبال
آنها بیایند از اینکه روي بموسی امر شد که بگذار دریا بهمین صورت آرام بماند تا آنها بیایند میان دریا و غرق شوند. بعضی
کانُوا فِیها » 28- صفت موسی است یعنی دریا را رها کن که آرام و آسوده بروي و از دشمن نترسی. -قرآن- 1 « رهوا » : گفتهاند
- بدون الف خواندهاند بمعنی خودپسندي و عجب. -قرآن- 1 « فکهین » 27 طبري: یعنی در نعمت و خوشی بودند. و بعضی « فاکِهِینَ
28 طبري: یعنی طوري که براي شما توصیف کردیم بر سر آن مردم « کَذلِکَ وَ أَورَثناها » . 26 ابو الفتوح: یعنی با ناز و نشاط بودند
25 مجمع: کلبی گفته است: یعنی اینکه چنین - اینکه حوادث را وارد کردیم و اینکه گرفتاري بهمین جور برایشان بود. -قرآن- 1
رفتار میشود با گناهکاران. کشف: یعنی قضیّه بهمین جور بوده است و تو در آن دو دل مباش. [ صفحه 501 ] ابو الفتوح: یعنی ما
29 مجمع: در معنی اینکه جمله « الخ -« فَما بَکَت عَلَیهِم السَّماءُ » . چنین بمیراث دادیم که از فرعونیان گرفتیم و به بنی اسرائیل دادیم
چند قول است: 1- حسن بصري گفته است: یعنی ساکنین آسمان و زمین بر آنها گریه نکردند چون خشم خداوندي آنها را گرفته
بود نه ملائکه و نه آدمیزاد بر آنها گریه کرد. 2- مقصود مبالغه در تحقیر و ناچیزي آنها است، چون عرب از براي بزرگی مصیبت
شخص بزرگ میگوید خورشید تاریک شد یا ماه گرفت و نزدیک بود آسمان شکافته شود. و چون آن مردم ارزشی نداشتند و
ناچیز بودند گفته شده است که از غرق و مرگشان اثري در جهان نمودار نشد. 3- اینکه کنایه است از اینکه آنها کار نیکی
نداشتهاند که بآسمان بالا رود و براي آنها مقام و منزلتی درست کند. و از إبن عبّاس پرسیدهاند گریهي آسمان و زمین چیست!
35 آنجا که نماز میخواند و از آنجا که کار نیک او بدرون آسمان میرود بر آدمی که میمیرد میگریند. سدّي - گفت: -قرآن- 1
گفته است بر کشتن امام حسین علیه السّلام آسمان گریه کرد. امام صادق علیه السّلام بزرارة فرموده آسمان بر کشتن یحیی و حسین
علیهما- السّلام گریه کرد. حسینی: رباعی: اینکه سرخی شفق که بر اینکه چرخ بیوفا است || هر شام، عکس خون شهیدان کربلا
لَقَدِ اختَرناهُم عَلی عِلمٍ » است گر چرخ خون ببارد از اینکه غصّه در خور است || ور خاك خون بگرید از اینکه ماجرا روا است
32 مجمع: یعنی موسی و بنی- اسرائیل را بر دیگران زمان خودشان برتري دادیم چون میدانستیم شایستگی آنرا دارند. « عَلَی العالَمِینَ
[ 54 [ صفحه 502 - و بعضی گفتهاند: یعنی از همهي عالمیان بالاترشان بردیم در اینکه پیغمبران زیادي از آن اولاد بود. -قرآن- 1
33 طبري: ممکن است ابتلاء و امتحان به آسودگی باشد و هم بگرفتاري پس آزار فرعونیان و من و « الخ -«ِ آتَیناهُم مِنَ الآیات »
36 مجمع: گفتهاند اینکه « الخ -« فَأتُوا بِآبائِنا » 28- سلوي و دیگر سرگذشتهاي آن مردم همگی آزمایش آشکار است. -قرآن- 1
سخن ابو جهل است که به پیغمبر گفت: پدر بزرگ تو قصی بن کلاب مردي راستگو بود او را زنده کن تا بپرسیم پس از مرگ چه
37 مجمع: چون کافران سرسختی میکردند که پدران ما را زنده کنید به اینکه گونه «ٍ أَ هُم خَیرٌ أَم قَوم تُبَّع » 20- میشود!. -قرآن- 1
جمله برابري شده است که بصورت پند و تهدید جواب داده شدهاند و تبّع لقب پادشاهان یمن بوده است و نام او سعد ابو کرب
بوده است. و سهل بن سعد از پیغمبر روایت کرده است که فرمود: تبّع را دشنام ندهید که او مردي مؤمن بوده است. و از امام صادق
صفحه 215 از 244
علیه السّلام نقل است که او بدو قبیلهي اوس و خزرج سفارش کرد که بمانید تا پیغمبري اینجا بیاید و اگر بودم او را کومک
38 فخر: بدنبال نقل سخن کافران و انکار رستاخیز اینکه آیه آورده شده است « ما خَلَقنَا السَّماوات ... لاعِبِینَ » 37- میکردم. -قرآن- 1
براي استدلال بر درستی حشر و قیامت که اگر اینکه زندگی را هدفی نباشد باید اینکه آفرینش بیهوده و بازي باشد. و در اوّل
طَعامُ » 42- 26 -قرآن- 31 - سورهي یونس و آخر قد افلح و هم در سورهي ص اینکه مطلب را مف ّ ص ل بحث کرده است. -قرآن- 1
44 فخر: گویند: إبن مسعود اینکه آیه را بکسی تعلیم میکرد او نمیتوانست تلفّظ کند و طعام الیتیم میگفت عبد اللّه مسعود «ِ الَأثِیم
ابو حنیفه از اینکه سخن إبن مسعود استفاده کرده است که قراءت قرآن بغیر الفاظ قرآن و بنقل « 21 ام الفاجر - گفت: بگو: -قرآن- 1
46 تا 49 مجمع: در اینکه کلمات « یَغلِی فِی البُطُون ...- فَاعتِلُوه ...- ذُق إِنَّکَ » 146- پاورقی- 144 - «1«61». معنی آن جایز است
49 فخر: در اینکه «ُ ذُق إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الکَرِیم » [ 67 [ صفحه 503 - 45 -قرآن- 53 - 25 -قرآن- 33 - اختلاف قراءت است. -قرآن- 1
1- بمسخره با کافران میگویند: شما که در اینجا هستید بسیار خوب و محترم هستید. 2- اشاره 44- آیه سه احتمال است: -قرآن- 1
بابو جهل است که با پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله گفت: من از همه آنها که میان اینکه دو کوه زندگی میکنند برترم و گرامیتر و تو
51 ابو الفتوح: مقام با «ٍ مَقام أَمِین » . و خدایت را بمن دسترس نیست. اینکه آیه بجوابش گفت: آنجا بچش که اینجا چنین میگفتی
54 «ٍ کَذلِکَ وَ زَوَّجناهُم بِحُورٍ عِین » 19- ضم میم خواندهاند، تا مصدر باشد و بفتح، تا اسم مکان باشد، یعنی جائی استوار. -قرآن- 1
طبري: یعنی همان طور که آنها را از بهشت و چشمهها و لباسها بهره مند کردیم همین طور از حور العین همسرشان کردیم. -قرآن-
و آیت « تزوّجتها » : و میگوید « تزوّجت بها » 42-1 فخر: مقصود عقد همسري نیست بلکه نزدیک کردن است چون عرب نمیگوید
جفت کردن است نه همسر کردن یعنی یکی بود « زوّجته به » و معنی « فَلَمّا قَضی زَیدٌ ...- زَوَّجناکَها » قرآن هم دلیل اینکه معنی است
یعنی چشمی « عین حوراء » بگفتهي واحدي بمعنی سفیدي است. و « حور » ولی « شفعته بآخر » بوسیلهي آن دیگري دو تا کردیم مثل
نقل شده است و عیس بمعنی سفیدي « بعیس عین » که سفیدي و سیاهی آن هر دو شدید و سخت باشد. و از قراءت إبن مسعود
56 فخر: صاحب کشّاف گفته است: اینکه جمله « لا یَذُوقُونَ فِیهَا المَوتَ إِلَّا المَوتَۀَ الأُولی » 191- 170 -قرآن- 178 - است. -قرآن- 150
59 سخن ما: همانست که در ترجمه - یعنی آنجا مرگ نیست. -قرآن- 1 « لا یذوقون فیها الموت البتّۀ » بجاي اینکه است که گفته شود
شاید غیر آنچه مفسّرین نوشتهاند بتوانیم بگوئیم که چون موسی « وَ اترُك البَحرَ رَهواً » و نقل از دیگران نوشتیم فقط در آیت 24
107 [ صفحه 504 ] او را دنبال خواهد کرد از - پیروان خود را رهبري بفرار کرد و روانه شد در دل اندیشید که دشمن -قرآن- 80
اینکه روي باو گفتند: تو دریا را ترك کن بهمین صورت که آرام هست و از راه دیگر برو یا چنان که آرام هست بگذر تا فرعونیان
از تفسیر سید احمد خان هندي بحثی تاریخی و « الخ -« إِذ فَرَقنا بِکُم البَحرَ » بیایند و غرق شوند. در آیت چهل و نهم سورهي بقره
جغرافیائی مربوط باین مطلب نقل کردیم که باین آیه اشاره کرده است و اگر مجالی باشد در آینده اینکه بحث دنبال خواهد شد و
[ 263 [ صفحه 505 - در جاي مقتضی خواهیم نوشت. -قرآن- 234