گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
احمد شاملو
بدرود



براي زيستن دو قلب لازم است
قلبي كه دوست بدارد، قلبي كه دوستش بدارند
قلبي كه هديه كند، قلبي كه بپذيرد
قلبي كه بگويد، قلبي كه جواب بگويد
قلبي براي من، قلبي براي انساني كه من مي خواهم
تا انسان را در كنار خود حس كنم.
درياهاي چشم تو خشكيدني است
من چشمه ئي زاينده مي خواهم.
پستان هايت ستاره هاي كوچك است
آن سوي ستاره من انساني مي خواهم:
انساني كه مرا بگزيند
انساني كه من او را بگزينم،
انساني كه به دست هاي من نگاه كند
انساني كه به دست هايش نگاه كنم،
انساني در كنار من
تا به دست هاي انسان ها نگاه كنيم،
انساني در كنارم، آينه ئي در كنارم
تا در او بخندم، تا در او بگريم . . .
خدايان نجاتم نمي دادند
پيوند ترد تو نيز
نجاتم نداد
نه پيوند ترد تو
نه چشم ها و نه پستان هايت
نه دستهايت.