گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
خروج
وَيَقهِل-فصل سي و ششم

1. بِصَلئِل و آهولي‌آو و تمام خردمنداني كه خداوند عقل و فهم در آن‏ها نهاده بود كه بدانند كار كنند تمام كار خدمت مقدس را براي هرآنچه كه خداوند فرمان داده بود انجام دادند.

2. مُشه (موسی) از بِصَلئِل و آهولي‌آو و از هر خردمندي كه خداوند عقل در دلش نهاده بود –هر كس كه دلش تشويقش كرده بود براي اين خدمت گامي پيش‌نهد كه آن‏را انجام دهد، دعوت به‌عمل‌آورد.

3. همه‌ي آن هديه‌اي را كه فرزندان ييسرائل (اسرائیل) براي كار و خدمت مقدس به منظور اجراي آن آورده بودند از پيش مُشه (موسی) XE "مُشه" \r "ضضضض" بردند كه آن‏را اجرا كنند و آن (هديه كننده)ها هر بامداد هديه‌اي ديگر نزد وي (مُشه (موسی)) مي‌آوردند.

4. تمام دانشمندان عاملين هر كار مقدس هر كدام از سر كار خود كه به آن مشغول بودند آمدند.

5. به مُشه (موسی) اينطور گفتند: آن قوم بيش از اندازه‌ي احتياج براي خدمتي كه خداوند فرمان داده است آن را انجام دهيم، (هديه) مي‌آورند.

6. مُشه (موسی) فرمان داد اينطور جار زدند. ديگر هيچ مرد يا زني براي هديه‌ي مكان مقدس كاري انجام ندهد. آن قوم از آوردن (هديه) بازداشته شدند.

7. و آن لوازم براي آن‏ها كافي بود كه همه‌ي آن كار را انجام دهند و زياد (هم) آمد.

8. و تمام خردمندان از ميان كاركنان، ميشكان را از ده پرده‌ي كتان نازك تابيده و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ) ‌لاجوردي و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ ارغواني و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ قرمز درست كردند. در (دو روي) آن (پرده)ها بِصَلئِل كِروويم (فرشته‌هايي) عمل نساج درست كرد.

9. درازاي يك پرده بيست و هشت اَما و پهناي آن پرده چهار اَما اندازه‌اي بود براي همه پرده‌ها.

10. پنج تا از آن پرده‌ها را يك به يك به هم پيوست و پنج تا پرده‌ها (ي ديگر) را يك به يك به هم پيوست.

11. جادگمه‌هايي از پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ لاجوردي به لبه‌ي هرپرده در محل اتصال آن درست كرد. همين‌گونه در لبه‌ي پرده‌ي آخري در محل اتصال دومي.

12. پنجاه جادگمه در (آن) پرده‌ي اول درست كرد و پنجاه جادگمه در انتهاي آن پرده در محل اتصال دوم. جادگمه‌ها روبروي يكديگر بودند.

13. پنجاه قلاب طلا ساخت و آن پرده‌ها را با اين قلاب‌ها به يكديگر متصل كرد تا ميشكان (واحد) يك شد.

14. پرده‌هايي از پشم بز براي چادر روي ميشكان ساخت. يازده تا از آن پرده‌ها درست كرد.

15. درازاي يك پرده سي اَما و پهناي آن پرده چهار اَما اندازه‌اي بود براي (هريك از) يازده پرده.

16. پنج تا از اين پرده‌ها را جداگانه متصل كرد و آن شش پرده را جداگانه.

17. پنجاه جادگمه بر لبه‌ي آن پرده‌ي انتهايي در محل اتصال درست كرد و پنجاه جادگمه بر لبه‌ي آن پرده متصل كننده‌ي دومي.

18. پنجاه قلاب مسي براي متصل كردن آن خيمه درست كرد تا يك (واحد) باشد.

19. براي آن خيمه‌ي (محل اجتماع) پوششي از پوست‏هاي قوچ قرمز رنگ‌شده درست كرد و پوششي (ديگر) از پوست‌هاي تَحَش (نوعی پستاندار) بر روي آن.

20. و تخته‌هايي براي ميشكان درست كرد كه از چوب اقاقيا بوده و عمودي قرار مي‌گرفتند.

21. درازاي هر تخته ده اَما و پهناي هر تخته يك و نيم اَما بود.

22. هرتخته دو زبانه داشت، با همديگر كام و زبانه مي‌شد. همه‌ي تخته‌هاي ميشكان را همين‏گونه درست كرد.

23. تخته‌ها را براي ميشكان ساخت، براي ضلع جنوبي بيست تخته.

24. و چهل پايه‌ي نقره‌اي براي زير آن بيست تخته درست كرد. زير يك تخته دوپايه براي دو زبانه‌اش و زير تخته‌ي ديگر دو پايه براي دو زبانه‌اش.

25. و براي ضلع دوم ميشكان، ضلع شمالي، بيست تخته درست كرد.

26. پايه‌هاي آن‏ها چهل تا از نقره، زير يك تخته دوپايه، زير هر تخته دوپايه بود.

27. و براي انتهاي ميشكان طرف غرب شش تخته درست كرد.

28. و دو تخته براي كنج‌هاي ميشكان در انتها ساخت.

29. (زبانه‌هاي تخته‌ها و پايه‌هاي نقره‌اي) از پايين زوج‌زوج بودند. براي هر دوتاي آن (تخته)ها يعني براي دو تا (تخته)ي كنجي (زبانه‌ها و پايه‌ها را) همين‏گونه ساخت.

30. (و براي ضلع شرقي) هشت تخته و پايه‌هاي نقره‌اي‌شان شانزده تا بودند، هر دو پايه زير يك تخته.

31. پشت بندهايي از چوب اقاقيا درست كرد. تخته‌هاي اين ضلع (شمالي) ميشكان پنج تا بود.

32. پنج پشت‌بند براي تخته‌هاي ضلع دوم ميشكان (جنوبي) و پنج پشت‌بند براي تخته‌هاي انتهاي ميشكان به طرف غرب.

33. آن پشت‌بند مياني را (طوري) درست كرد كه از اين سر تا آن سر در ميان تخته‌ها رد شود.

34. و آن تخته‌ها را روكش طلا كرد و حلقه‌هاي آن‏ها را كه جاي پشت‌بندها بودند از طلا درست كرد و آن پشت‌بندها را روكش طلا نمود.

35. پرده‌ي جايگاه دولوحه‌ ده‌فرمان را از پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ لاجوردي و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ ارغواني و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ قرمز و كتان نازك تابيده درست كرد. آن را به‌شكل كِروويم (يعني روي آن – فرشته‌هايي به شكل پسربچه و دختربچه كه از دو رو كار نساجي باشد) استاد نساج درست كرد.

36. براي آن چهار ستون (از چوب اقاقيا) درست كرد و آن‏ها را روكش طلا نمود. ميخ‌هاي سركجشان طلا بود و چهارپايه‌ي نقره براي آن‏ها ريخت.

37. براي درگاه چادر پرده‌اي از پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ لاجوردي و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌ ارغواني و پشم رنگ‌شده (به‌رنگ)‌قرمز و كتان نازك تابيده كار گلدوز درست كرد.

38. و پنج ستون و ميخ‌هاي سركجشان را (ساخت) و سر آن (ستون‌ها) و زه‌هايشان را روكش طلا كرد و پنج پايه‌ي آن‏ها مسي بود.