گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
خروج
پِقودِي-فصل چهلم

1. خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:

2. در روز (رويت هلال) ماه اول (نيسان) يعني در اول آن ماه ميشكان يعني خيمه‌ي محل اجتماع را برپا نما.

3. صندوق‌ (لوحه‌هاي ده‌فرمان) گواه (بر تجلي خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سینَی (سینا)) را در آن‏جا بگذار و آن پرده‌ي جايگاه ده‌فرمان را پوشش آن صندوق قرار بده.

4. ميز را به داخل بياور و ترتيب چيدن (نان‌هاي دو روي) آن را بده. آن چراغدان را به داخل بياور و چراغ‌هايش را روشن كن.

5. قربانگاه طلا را براي بخور جلو (پرده) صندوق (لوحه‌هاي ده‌فرمان) گواه (بر تجلي خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سینَی (سینا)) بگذار و پرده‌ي درگاه ميشكان را نصب كن.

6. قربانگاه قرباني سوختني را جلو درگاه مسكن خيمه‌ي محل اجتماع قرار بده.

7. دستشویي را بين چادر محل اجتماع و بين آن قربانگاه (قرباني سوختني) قرار داده در آن آب بريز.

8. حياط را گرداگرد (ميشكان) قرار بده و پرده‌ي دروازه‌ي حياط را نصب كن.

9. روغن مسح را بردار و ميشكان و آنچه را در آن است مسح كن و آن را و آنچه در آن است تقدیس نما تا مقدس باشد.

10. قربانگاه قرباني سوختني و همه‌ي اسباب‌هايش را مسح كن و قربانگاه را تقدیس نما تا آن قربانگاه فوق‌العاده مقدس باشد.

11. دستشويي و پايه‌اش را مسح نموده آن را تقدیس نما.

12. اَهَرُون (هارون) و پسرانش را نزد درگاه خيمه‌ي محل اجتماع پيش‌آورده آن‏ها را با آب غسل بده.

13. آن لباس‌هاي مقدس را به اَهَرُون (هارون) بپوشان و او را مسح نموده مقدسش كن تا براي من كِهانَت كند.

14. و پسرانش را پيش‌آورده به آن‏ها پيراهن بپوشان.

15. همان‏طوري‌كه پدرشان را مسح نمودي آن‏ها را مسح نما تا براي من كِهانَت كنند و چنين باشد كه با مسح‌شدن آن‏ها نسل اندر‌نسلشان تا ابد كُوهِن (کاهن) بمانند.

16. مُشه (موسی) (كارها را) انجام داد. طبق آنچه كه خداوند به او فرمان داده بود همان‏گونه عمل نمود.

17. در ماه اول (نيسان) در سال دوم در اول اين ماه بود كه ميشكان برپا شد.

18. مُشه (موسی) آن ميشكان را برپا كرد و پايه‌هايش را قرار داد و تخته‌هايش را گذاشت و پشت‌بندهايش را نصب كرد و ستون‌هايش را برپا داشت.

19. همان‏گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود چادر محل اجتماع را برآن ميشكان گسترد و پوشش (تَحَش = نوعی پستاندار) آن خيمه را بر روي آن (چادر) از بالا قرار داد.

20. (لوحه‌هاي ده‌فرمان) گواه (بر تجلي خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سینَی (سینا)) را گرفته در صندوق قرار داد و تيرها را بر صندوق نصب نمود و سرپوش صندوق را از بالا روي آن صندوق گذاشت.

21. همان‏گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود صندوق را به ميشكان آورد. پرده‌ي پوشش جايگاه ده‌فرمان را نصب كرد. پوششي بر صندوق (لوحه‌هاي ده‌فرمان) گواه (بر تجلي خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سینَی (سینا)) قرار داد.

22. ميز را در چادر محل اجتماع بر سمت شمالي آن ميشكان خارج از پرده‌ي جايگاه ده‌فرمان قرار داد.

23. همان‏طور كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود روي آن در حضور خداوند ترتيب نان (دو رو) را داد.

24. چراغدان را در چادر محل اجتماع روبه‌روي آن ميز در سمت جنوبي ميشكان قرار داد.

25. همان‏گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود چراغ‌ها را در حضور خداوند روشن كرد.

26. قربانگاه طلا را در چادر محل اجتماع جلو پرده‌ي جايگاه ده‌فرمان قرار داد.

27. همان‏گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود روي آن بخور داروها(ي يازده‌گانه) معطر را دود كرد.

28. و پرده‌ي درگاه ميشكان را نصب نمود.

29. و قربانگاه سوختني را در درگاه مسكن چادر محل اجتماع قرار داد. قرباني سوختني و هديه‌ آردي را همان‏گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود روي آن تقديم كرد.

30. دستشویي را بين چادر محل اجتماع و بين قربانگاه (قرباني سوختني) قرار داده، در آن براي شستشو آب ريخت.

31. مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) و پسرانش دست‌ها و پاهاي خود را به‌وسيله‌ي آن شستند.

32. همان‏گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود هنگام ورودشان به چادر محل اجتماع و موقع نزديك‌شدنشان به آن قربانگاه (دست و پاي خود را) مي‌شستند.

33. حياط را گرداگرد ميشكان و قربانگاه (قربانگاه سوختني) ايجاد كرد و پرده‌ي دروازه‌ي حياط را نصب كرد. مُشه (موسی) كار را پايان داد.

34. آن ابر، چادر محل اجتماع را پوشانيد و ميشكان از جلال خداوند مملو شد.

35. مُشه (موسی) نمي‌توانست به چادر محل اجتماع داخل شود چون‏كه آن ابر بر آن قرار گرفته و ميشكان آكنده از جلال خداوند بود.

36. فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در تمام مسافرت‌هاي خود هنگام بالارفتن ابر از روي ميشكان حركت مي‌كردند.

37. و اگر آن ابر بالا نمي‌رفت تا روز بالا رفتن آن حركت نمي‌نمودند.

38. زيرا كه در مقابل چشم تمام خاندان ييسرائل (اسرائیل) در كليه مسافرت‌هايشان در روز، ابر خداوند، و در شب، آتش (براي راهنمايي) بر ميشكان مستقر بود.

پايان كتاب شِمُوت