گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
لاویان
پاراشاي شِميني-فصل نهم

1. در روز هشتم بود كه مُشه (موسی)، اَهَرُون (هارون) و پسرانش و پيران ييسرائل (اسرائیل) را فرا خواند.

2. به اَهَرُون (هارون) گفت: گوساله‌ي نر جواني براي خودت به عنواني قرباني خطا و قوچي براي قرباني سوختني (هر دو را) بي‌عيب بگير و به حضور خداوند تقديم كن.

3. و به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) چنين بگو. براي قرباني خطا، بز نر جواني و براي قرباني سوختني، گوساله و بره‌اي (هشت‌روزه تا) يكساله (همه‌را) بي‌عيب بگيرید.

4. و براي قرباني سلامتی، گاو و قوچي به‌منظور ذبح به حضور خداوند و هديه‌ي آردي سرشته شده در روغن. چون‏كه امروز (جلال) خداوند به شما ظاهر مي‌شود.

5. آنچه مُشه (موسی) گفت گرفتند و نزديك چادر محل اجتماع آوردند و تمام جماعت نزديك شده به حضور خداوند ايستادند.

6. مُشه (موسی) گفت: كاري را كه خداوند گفته است انجام دهيد تا جلال خداوند بر شما ظاهر شود، اين است.

7. مُشه (موسی) به اَهَرُون (هارون) گفت: به قربانگاه نزديك شو. قرباني خطا و قرباني سوختنيت را تقديم بدار و براي خودت و براي قوم طلب عفونما و قرباني آن قوم را تقديم كن و همان‏طوري كه خداوند فرمان داده است براي آن‏ها طلب عفو نما.

8. اَهَرُون (هارون) به قربانگاه نزديك شد و گوساله‌ي قرباني خطايي را كه مال خودش بود ذبح كرد.

9. پسران اَهَرُون (هارون) آن خون را نزد او آوردند. انگشتش را در آن خون برده روي شاخ‌هاي قربانگاه ماليد و (بقيه‌ي) آن خون را كنار پايه‌ي قربانگاه ريخت.

10. و همان‌طوري كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داد پيه و كليه‌ها و آن غشاء روي جگر قرباني خطا را بر قربانگاه دود كرد.

11. و آن گوشت و آن پوست را در آتش خارج از اردوگاه سوزانيد.

12. قرباني سوختني را ذبح كرد. پسران اَهَرُون (هارون) آن خون را به وي رسانيدند (و آن را) روي قربانگاه به اطراف پاشيد.

13. و قرباني سوختني را با تمام قطعاتش و آن كله را به وي رسانيدند. روي قربانگاه دود كرد.

14. احشاء و پاچه‌ها را شسته كنار قرباني سوختني بر قربانگاه دود نمود.

15. قرباني قوم را پيش‌آورد و بز نر قرباني خطا را كه مال قوم بود گرفته ذبح كرد و آن را مانند آن اولي به صورت قرباني خطا تقديم كرد.

16. قرباني سوختني را پيش‌آورد. آن را طبق همان قاعده انجام داد.

17. هديه‌ي آردي را پيش‌آورد. دست خود را از آن پركرده، روي قربانگاه علاوه بر قرباني سوختني صبحگاهي، دود نمود.

18. آن گاو و آن قوچ قرباني سلامتی را كه مال قوم بود ذبح كرد. فرزندان اَهَرُون (هارون) آن خون را به وي رسانيدند. آن را روي قربانگاه به اطراف پاشيد.

19. و پيه‌ها را از آن گاو و از آن قوچ، دنبه و پيه پوشاننده‏ی احشاء و کلیه‏ها و غشای روی جگر را (پیش آورد).

20. پيه‌ها را روي سينه قرار دادند و آن‏ها را بر قربانگاه دود كرد.

21. و اَهَرُون (هارون) همان‏طوري كه مُشه (موسی) دستور داد سينه‏ها و ران راست را به حضور خداوند تكان داد.

22. اَهَرُون (هارون) دستانش را به سوي آن قوم بلند نمود. ايشان را دعا كرد. پس از تقديم قرباني خطا و قرباني سوختني و قرباني سلامتی (از بالاي قربانگاه) پايين آمد.

23. مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) به چادر محل اجتماع آمدند، خارج‌شده و آن قوم را دعا نمودند. جلال خداوند بر تمام آن قوم ظاهر شد.

24. از حضور خداوند آتش خارج‌شده آن قرباني سوختني و آن پيه‌ها را روي قربانگاه سوزانيد. تمام قوم ديدند. از خوشحالي فرياد برآورده و رو بر زمين نهادند.