گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
لاویان
بِحوقُوتَي-فصل بيست و هفتم


1. خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:

2. به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) سخن گفته به آن‏ها بگو كسي كه صريحاً نذري مي‌كند و نذرش مربوط به (سلامت) انساني باشد برحسب ارزيابي مقرر (ذيل) (نذرش) از آن خداوند خواهد بود.

3. ارزيابي براي مذكر اينست: از بيست ساله تا شصت ساله ارزشش پنجاه شِقِل نقره بر حسب شِقِل مقدس باشد.

4. و اگر مونث باشد ارزشش سي شِقِل باشد.

5. و اگر پنج ساله تا بيست ساله باشد ارزش مذكر بيست شِقِل و در مورد مونث ده شِقِل باشد.

6. و اگر او يك ماهه تا پنج ساله است ارزش مذكر پنج شقل نقره و در مورد مونث سه شِقِل نقره باشد.

7. و اگر شصت ساله به بالاست اگر مذكر است ارزشش پانزده شِقِل باشد و در مورد مونث ده شِقِل.

8. و اگر (نذر كننده) تهيدست بوده و قادر به پرداخت اين مبلغ نباشد وي را جلو كُوهِن (کاهن) وادارد تا كُوهِن او را ارزشيابي كند. كُوهِن برحسب توانايي نذركننده وي را ارزشيابي كند.

9. و اگر چارپاياني باشند كه از آن‏ها به خداوند قرباني تقديم مي‌دارند هر چه از آن‏ها به خداوند اختصاص دهد، وقف خواهد بود.

10. آن را عوض نكند و خوب را به بد يا بد را به خوب تبديل ننمايد و اگر چارپايي را به چارپايي تبديل كند هم آن و هم بدل آن وقف خواهند بود.

11. و اگر هر نوع چارپاي حرام‌گوشتي باشد كه از آن به خداوند قرباني تقديم نمي‌كنند آن چارپا را به حضور كُوهِن (کاهن) وادارد.

12. كُوهِن (کاهن) آن را چه خوب و چه بد ارزشيابي كند (ارزش آن) همان‌قدر كه كُوهِن ارزيابي كند خواهد بود.

13. و اگر بخواهد آن را بازخريد كند يك پنجم بر مبلغ ارزيابي آن بيفزايد.

14. و شخصي كه خانه‌اش را براي خداوند وقف كند كُوهِن (کاهن) چه خوب و چه بد آن را ارزيابي نمايد ارزش آن طبق ارزيابي كُوهِن (کاهن) ثابت بماند.

15. و اگر وقف كننده (بخواهد) خانه‌اش را بازخريد نمايد يك پنجم بر قيمت ارزيابي شده آن بيفزايد پس (خانه) براي خودش بماند.

16. و اگر كسي قسمتي از كشتزار موروثي خود را براي خداوند وقف كند ارزش آن بر حسب مقدار بذر كاشته شده در آن هر عومِر (ده ايفا) از جو، پنجاه شِقِل نقره باشد.

17. اگر كشتزار خود را از سال يُووِل وقف كند برحسب ارزيابي مقرر، (كشتزار) براي وي باقي مي‌ماند.

18. و اگر بعد از يُووِل كشتزارش را وقف نمايد كُوهِن (کاهن) پول آن را برحسب سال‌هايي كه تا سال يُووِل باقيمانده است براي او حساب كرده از مبلغ ارزيابي كسر كند.

19. و اگر وقف‌كننده بخواهد كشتزار را بازخريد كند (بايد) يك پنجم مبلغ ارزيابي را بر آن بيفزايد تا (كشتزار) براي او بماند.

20. و اگر (وقف‌كننده) كشتزار را بازخريد نكند در صورتي كه (خريدار) كشتزار را به شخص ديگري بفروشد آن كشتزار ديگر قابل بازخريد نخواهد بود.

21. و هنگامي‌كه آن كشتزار در سال يُووِل آزاد مي‌شود براي خداوند وقف خواهد ماند. مانند كشتزار تحريم‌شده ملكيت آن براي كُوهِن (کاهن) باشد.

22. و اگر (كسي) كشتزار خريداري شده‌اش را كه كشتزار موروثيش نيست وقف كند ...

23. كُوهِن (کاهن) (براي بازخريد آن قسمت كشتزار) سهم او (يعني سهم خريدار كشتزار از كشتزار) را تا سال يُووِل با ارزيابي حساب كند. (خريدار كشتزار پول بازخريد) اين قسمت را در آن روز بپردازد. (اين پول) متعلق به خداوند خواهد بود.

24. در سال يُووِل اين كشتزار به شخصي كه خريدار آن‏را از او خريداري كرده است يعني به كسي كه كشتزار، ملك موروثي وي است برمي‌گردد.

25. و ارزيابي برحسب شِقِل مقدس باشد، يك شِقِل بيست گِرا می باشد.

26. اما نبايد كسي نخست‌زاد چارپا را چه گاو و چه بره وقف كند، زيرا از نظر خداوند نخست‌زاده محسوب مي‌شود و متعلق به خداوند است.

27. و اگر چارپاي حرام‌گوشت باشد پس از ارزيابي آن را بازخريد كرده و يك پنجم آن (مبلغ) را بر آن بيفزايد و اگر بازخريد نشود به موجب ارزيابي به فروش برسد.

28. اما هر تحريم‌شده‌اي كه كسي از هرچه كه دارد براي خداوند وقف كند از آدم و چارپا و از كشتزار موروثيش (تا انتقال آن وقفي به مسئول موقوفات به وسيله‌ي مسئول موقوفات) فروخته نشود (به وسيله‌ي وقف‌كننده‌ي آن) بازخريد نگردد. هر تحريم‌شده‌اي براي خداوند فوق‌العاده مقدس است.

29. هر آدم محكوم به مرگي (كه به وسيله‌ي دادگاه شرع به مرگ محكوم شود) بازخريد نشده حتماً كشته شود.

30. و هر ده يك محصول زمين چه از كشت زمين و چه از ميوه‌ي درخت از آن خداوند است. به خداوند اختصاص دارد.

31. و اگر كسي بخواهد (قسمتي) از ده يك محصولش را بازخريد كند يك پنجم آن (مبلغ) را بر آن بيفزايد.

32. و ده يك از (تعداد) گاو و گوسفند، هرچه كه زير چوب بگذرد دهمي آن براي خداوند وقف خواهد بود.

33. خوب يا بد را جدا نكند و آن را عوض نكند و اگر آن را عوض كند هم آن و هم عوض آن وقف خواهد بود. بازخريد نشود.

34. این‏ها فرمان‌هايي است كه خداوند براي فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سينَي (سینا) به مُشه (موسی) امر فرمود.