گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
اعداد
مَطُوت-فصل سي و يكم

1. خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:

2. انتقام فرزندان ييسرائل (اسرائیل) را از ميدياني‌ها بگير بعد به (درگذشتگان) قوم خود بپيوند.

3. مُشه (موسی) به آن قوم چنين سخن گفت: براي گرفتن انتقام خداوند از ميديان از ميان خودتان براي جنگ اشخاصي مسلح شوند كه به ميديان حمله كنند.

4. از تمام سبط‌هاي ييسرائل (اسرائیل) يعني از هر سبطي يك هزار نفر براي جنگ بفرستيد.

5. از (ميان) هزاره‌هاي ييسرائل (اسرائیل) از هر سبطي يك هزار نفر (جمعاً) دوازده هزار نفر مسلح براي جنگ بسيج شدند.

6. مُشه (موسی) آن‌ها را از هر سبطي يك هزار نفر براي جنگ فرستاد. آن‌ها و پينحاس پسر اِلعازار كُوهِن (کاهن) را كه اسباب مقدس و شيپورها براي به صدا درآوردن (آژير خطر) در اختيارش بود براي لشكركشي (فرستاد).

7. همان‌گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود عليه ميديان لشكر كشيدند و هر مذكري را كشتند.

8. و علاوه بر كشته‌شدگان، پادشاهان ميديان: اِوي و رِقِم و صور و حور و رِوَع، پنج پادشاه ميديان را هم كشتند و بيلعام پسر بِعُور را (هم) با شمشير كشتند.

9. فرزندان ييسرائل (اسرائیل) زنان ميديان و اطفالشان را به اسارت آوردند و تمام چارپايان و مواشي و دارايي آن‌ها را غارت كردند.

10. و تمام شهرهاي آن‌ها را با آبادي‌هايشان و تمام كاخ‌هاي آن‌ها را آتش زدند.

11. تمام غارتي‌ها و غنايم را از انسان تا چارپا برداشتند.

12. اسير و غنيمت و غارتي را، به اردوگاه به باديه‌ي مُوآوْ كه كنار يَردِن يِرِحُو است نزد مُشه (موسی) و اِلعازار كُوهِن (کاهن) و جمعيت فرزندان ييسرائل (اسرائیل) آوردند.

13. مُشه (موسی) و اِلعازار كُوهِن (کاهن) و تمام رئيس‌هاي جمعيت براي استقبال آن‌ها به خارج از اردوگاه رفتند.

14. مُشه (موسی) نسبت به فرماندهان لشكر، رئيس‌هاي هزاره و رئيس‌هاي صده كه از جنگ مي‌آمدند غضبناك گشت.

15. مُشه (موسی) به آن‌ها گفت: آيا همه‌ي مؤنث‌ها را زنده نگه‌داشتيد؟

16. خود اين‌ها به دستور بيلعام موجب شدند كه فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در قضيه‌ي پِعُور نسبت به خداوند خيانت ورزند و بر جمعيت بلا نازل شود.

17. پس اكنون هر مذكري را از ميان اطفال بكشيد و هر زني را (هم) كه از امور زناشویي با اطلاع است بكشيد.

18. و هر طفل مؤنثي را كه از امور زناشویي با اطلاع نبوده است براي خودتان زنده نگه‌داريد.

19. و شما هفت روز خارج از اردوگاه توقف كنيد هركس (از شما) كسي را كشته و هركس كشته‌اي را لمس كرده است، چه شما و چه اسير شما، در روز سوم و روز هفتم خود را تطهير كنيد ...

20. و (همين‌طور) هر لباسي و هر اسباب چرمي و هر مصنوع از پشم بز و هر اسباب چوبي را تطهير كنيد.

21. اِلعازار كُوهِن (کاهن) به افراد ارتش كه به جنگ رفته بودند گفت: قانون توراه كه خداوند به مُشه (موسی) دستور داده است چنين است.

22. اما آن طلا و نقره و مس و آهن و قلع و سرب را ...

23. هر چيزي را كه مي‌شود در آتش گذرانيد در آتش بگذرانيد تا پاك شود. اما با «مِي‌نيدا» (آب تطهير كننده‌ي ناپاكي) پاك شود و هرچه را نمي‌شود در آتش بگذرانيد در آن آب (آب تطهير كننده ناپاكي) فرو بريد (به فصل 11 آيه 36 وَييقرا مراجعه شود).

24. روز هفتم لباس‌هاي خود را بشوييد تا پاك گردد بعداً به اردوگاه داخل شويد.

25. خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:

26. تو و اِلعازار كُوهِن (کاهن) و سران پدري جماعت، اسيران و غنايم اين اسارت را از انسان و چارپا سرشماري كنيد.

27. و اين غنيمت را بين جنگجوياني كه به جنگ رفته‌اند و تمام جمعيت، به تساوي تقسيم كنيد.

28. و از سهم افراد جنگي كه به جنگ رفته‌اند يك پانصدم از انسان و از گاو و از الاغ و از گوسفندها را به خداوند به عنوان هديه اختصاص بده.

29. (اين هديه را) از نصف آن‌ها برداريد و به عنوان هديه‌ي خداوند به اِلعازار كُوهِن (کاهن) بده.

30. و از نصف (متعلق به) فرزندان ييسرائل (اسرائیل) يك‌پنجاهم از آدم از گاو از الاغ و از گوسفندها يعني از هر (نوع) چارپا برداشته و آن‌ها را به لِوي‌ها، نگهبانان محل كشيك ميشكان خداوند بده.

31. مُشه (موسی) و اِلعازار كُوهِن (کاهن) همان‌گونه كه خداوند به مُشه فرمان داد، عمل نمودند.

32. غنيمت (جاندار) اضافه بر (اثاثه‌ي) تاراجي كه گروه ارتشي تاراج كردند: گوسفند ششصد و هفتاد و پنج هزار (رأس).

33. هفتاد و دو هزار رأس گاو.

34. شصت و يك هزار رأس الاغ.

35. تعداد انسان‌هاي مؤنث كه از امور زناشويي بي‌اطلاع بودند كلاً سي و دو هزار نفر.

36. نصف آن يعني سهم كساني كه به جنگ رفته بودند: تعداد گوسفندها سيصد و سي و هفت هزار و پانصد رأس.

37. هديه براي خداوند از گوسفندها ششصد و هفتاد و پنج رأس.

38. و گاوها سي و شش هزار رأس بود و هديه‌ي سهم خداوند از آن‌ها هفتاد و دو رأس.

39. و الاغ‌ها سي هزار و پانصد رأس بود و هديه‌ي سهم خداوند از آن‌ها شصت و یک رأس.

40. و نفرات انساني شانزده هزار نفر بودند و هديه‌ي سهم خداوند از آن‌ها سي و دو نفر.

41. همان‌گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود مُشه هديه‌ي اختصاصي خداوند را به اِلعازار كُوهِن (کاهن) داد.

42. همه‌ي سهم فرزندان ييسرائل (اسرائیل) كه مُشه (موسی) از غنایم مردان جنگی جدا کرده بود (عبارت بود از)؛

43. نیمه‌ي متعلق به جماعت از گوسفندها، سيصد و سي و هفت هزار و پانصد رأس.

44. و گاوها، سي و شش هزار رأس.

45. و الاغ‌ها، سي هزار و پانصد رأس.

46. و نفرات انساني، شانزده هزار نفر.

47. مُشه (موسی) از نيمه‌ي (متعلق به) فرزندان ييسرائل (اسرائیل) يك پنجاهم را از آدم و از چارپا گرفت و همان‌گونه كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داده بود آن‌ها را به لِوي‌ها، نگهبانان محل كشيك ميشكان خداوند داد.

48. فرماندهان هزاره‌هاي ارتش يعني رئیس‌هاي هزاره و رئيس‌هاي صده پيش مُشه (موسی) آمدند.

49. به مُشه (موسی) گفتند:‌ بندگانت افراد جنگي را كه در اختيارمان است سرشماري كردند. كسي از ما كسر نيامده است.

50. هركدام (از ما) كه اسباب طلا: بازوبند و دستبند، حلقه، گوشواره و شيئي زينتي (ديگر) پيدا كرده است تقديمي خداوند را آورده‌ايم تا عوض جان‌هايمان (كه به سلامت برگشته‌ايم) در حضور خداوند فديه باشد.

51. مُشه (موسی) و اِلعازار كُوهِن (کاهن) همه‌ي زينت‌آلات ساخته شده از طلا را از آن‌ها گرفتند.

52. تمام طلاي هديه‌شده‌اي كه از جانب رئيس‌هاي هزاره و رئيس‌هاي صده براي خداوند هديه شده بود شانزده هزار و هفتصد و پنجاه شِقِل بود.

53. افراد جنگي هريك براي خود تاراج كرده بودند.

54. مُشه (موسی) و اِلعازار كُوهِن (کاهن) آن طلا را از جانب رئيس‌هاي هزاره و صده گرفته آن را به عنوان يادبودي از فرزندان ييسرائل (اسرائیل) حضور خداوند به چادر محل اجتماع آوردند.