گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
اشعار دیگر




در پیش کومه ام

در پیش کومه ام
در صحنه ی تمشک
بیخود ببسته ست
مهتاب بی طراوت لانه.

یک مرغ دل نهاده ی در یا دوست
با نغمه هایش دریایی
بیخود سکوت خانه سرایم را
کرده ست چون خیالش ویرانه.

بیخود دویده ست
بیخود تنیده ست
«َلم» در حواشی«آئیش»
باد از برابر جاده
کانجا چراغ روشن تا صبح
می سوزد از پی چه نشانه.

ای یاسمن تو بیخود پس
نزدیکی از چه نمی گیری
با این خرابم آمده خانه.


تایپ شده توسط پری جلالی پور