گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
اشعار دیگر
 به رسّام ارژنگی


به رسّام ارژنگی

رفت از کلبه برون اَنگّاسی
شمع دردست پی دیدن ماه!
پیش آن شمع ز تیره نظری
ماه می جست برین سقف سیاه!
کرد چندان که نظر هیچ ندید
ماهِ تابان و کشید از دل آه
گفت:« امشب مهِ گردون مرده ست»
گفتمش:«ای بر تو ماه تباه
پس این پرده ز انوار وجود
ماه هاست فروزان خر گاه
لیک با روشنی شمع خرد
گر نبینی مهِ روشن چه گناه
مرد را تا نبود بینایی
چه گهر در نظر وی چه گیاه
همچو آن کور دل کوته بین
همچو آن هرزه درای بد خواه
کار استادِ مهین ارژنگی
بیند اما به نگاهِ کوتاه»

سال ۱۳۰۷

تایپ شده توسط پری جلالی پور