گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
اشعار نیمایی
 کچَبی

کچبی دید عقابِ خودسَر
می بَرد جوجککان را یکسَر
خواست این حادثه را چاره کند
ببُرَد راهش وآواره کند
کرد اندیشه و کرد اندیشه
برگرفت ازبرخود آن تیشه
رفت از ده پی آن شرزه عقاب
پل ده را سر ره کرد خراب.

راه دشمن همه نشناخته ئیم
تیشه برراه خود انداخته ئیم

۱۲تیرماه سال ۱۳۰۸

*کچب : نام دهی ست که مردم آن به سادگی شهره اند.