گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
اشعار نیمایی
 انگاسی (پدر )

نکو نشناخت انگاسی پسر را
بپرسیدش نشانی پدر را
کشیدش در بغل کای نور دیده
منت باشم پدر وز ره رسیده .
بگریید آن پسر ابله تر از او
که: گر تو گم شوی ای باب دلجو
کسی نشمناسدم در بین مردم
بمانم بی نشان وتا ابد گم!



۱۹ آذر ماه ۱۳۰۸

تایپ شده توسط پری جلالی پور