گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
تصفيه حساب

سيد نعمة الله جزائرى در انوار نعمانيه باب احوال بعد از مرگ مى نويسد: كه در اخبار است مرد مستمندى از دنيا رفت و از صبح كه جنازه او را بلند كردند تا بشام از دفنش فارغ نشدند بواسطه كثرت ازدحام و انبوه جمعيت بعدها او را در خواب ديدند، پرسيدند خداوند با تو چه كرد؟ گفت خداوند مرا آمرزيد و نيكى و لطف زيادى درباره من فرمود، ولى حساب دقيقى كرد، حتى روزى بر در دكان رفيقم كه گندم فروشى داشت نشسته بودم با حال روزه ، هنگام اذان كه شد يكدانه از گندمهاى او را برداشته و با دندان خود دو نيمه كردم ، در اينموقع بخاطر آمدم كه گندم از من نيست آندانه شكسته را بروى گندمهاى او افكندم خداوند چنان حسابى كرد كه از حسنات من باندازه نقص قيمت گندميكه شكسته بودم گرفت