گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
با اين خانواده رابطه پيدا كنيد

در اعلام الورى از محمد بن اسماعيل و او نيز از محمد بن فضيل نقل كرده كه اختلاف نمودند رواة اصحاب ما در مسح دو پا كه آيا از سر انگشتان تا ساق پا است يا از ساق پا تا سرانگشتان است على بن يقطين نامه اى بموسى بن جعفر عليه السلام نوشت كه يا ابن رسول الله اصحاب ما در مسح پا اختلاف دارند اگر بخط شريف خود چيزى بنويسيد تا بر آن عمل كنيم بسيار خوبست .
جواب رسيد كه اى على بن يقطين بايد اينطور وضو بگيرى . سه مرتبه مضمضه ميكنى و سه مرتبه اشتنشاق و سه مرتبه صورت را شستشو ميدهى و آبرا بداخل محاسن خود ميرسانى بعد تمام سر و روى گوش و داخل آنرا مسح ميكنى و سه مرتبه دو پايت را تا ساق ميشوئى مبادا مخالفت با دستوريكه دادم بنمائى همينكه نامه بعلى بن يقطين رسيد از فرمايش امام عليه السلام در شگفت شد زيرا مخالف طريقه مشهور در ميان شيعه بود؛ ولى گفت امام و پيشواى منست هر چه بفرمايد وظيفه من خواهد بود و بهمان طريق عمل ميكرد تا اينكه از او پيش هرون الرشيد سخن چينى كردند.
هرون بيكى از خواص خود گفت درباره على بن يقطين خيلى حرف ميزنند و من چندين مرتبه او را آزمايش كرده ام و خلاف آن ظاهر شده است . آنشخص گفت چون رافضيان در وضو با ما اختلاف دارند و پاها را نميشويند خوبست اميرالمؤ منين بطوريكه او مطلع نشود از محلى ببينند چگونه وضو ميگيرد با اين آزمايش كشف واقع خواهد شد. هرون مدتى صبر كرد تا اينكه روزى على بن يقطين را بكارى در منزل واداشت و وقت نماز رسيد. على بن يقطين در اطاق مخصوصى وضو مى گرفت و نماز ميخواند. همينكه موقع نماز شد هرون در محليكه على او را نمى ديد ايستاده و مشاهده ميكرد.
على بن يقطين آب خواست و بطوريكه امام عليه السلام دستور داده بود وضو گرفت هرون ديگر نتوانست صبر كند از محل خود بيرون آمد و گفت بعد از اين سخن هيچكس را درباره تو قبول نمى كنم . از اينرو على بن يقطين در نزد هرون بمقام ارجمندى رسيد.
پس از جريان نامه موسى بن جعفر عليه السلام باو رسيد در آن نامه نوشته بود يا على بعد از اين وضو بگير بطوريكه خداوند واجب كرده .
صورتت را يك مرتبه از روى وجوب بشوى و مرتبه دوم از جهت آنكه شاداب شود و دستهايت را از مرفق همانطور شستشو ده و با بقيه رطوبت دستها سرو پاهايت را از سر انگشتان تا ساق مسح كن آنچه بر تو مى ترسيدم برطرف شد