گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
پذيرائى از ميهمان


در نهم بحارالانوار ص 514 از تفاسير عامه نقل مى كند كه مردى پيش رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد از گرسنگى شكايت كرد آن جناب فرستاد به نزد زنهاى خود كه اگر خوراكى پيش شما يافت مى شود براى آن مرد بدهيد. گفتند غير آب چيزى اينجا پيدا نمى شود پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: من لهذا الرجل اللية كيست امشب اين مرد را خوراك دهد على عليه السلام عرض كرد من امشب او را مهمان مى كنم .
آنگاه اميرالمؤ منين عليه السلام به خانه پيش فاطمه زهرا آمد، پرسيد خوراكى يافت مى شود كه اين مرد را پذيرائى كنيم ؟ فاطمه عليه السلام عرض كرد مختصريكه بچه ها را كفايت كند هست ولى مهمان را بر فرزندان خود مقدم مى دارم .
حضرت فرمود: نومى الصبية واطفى ء السراج بچه ها را بخوابان و چراغ را خاموش كن چراغ را خاموش كرد، ظرف غذا را كه بر زمين گذاشت على عليه السلام دهان خود را حركت مى داد و چنان مى نمود كه مشغول خوردن است تا ميهمان با خاطرى آسوده غذا بخورد همينكه آن مرد به اندازه كافى غذا خورد دست كشيد. كاسه را بفضل خداوند پر از غذا يافتند صبحگاه كه اميرالمؤ منين براى نماز به مسجد رفته بود بعد از انجام فريضه ، پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام نگاهى كرد و قطرات اشك از ديده فرو ريخت . فرمود: يا اباالحسن ديشب خداوند از عمل شما در شگفت شد و اين آيه را فرستاد و يوثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصة ) ديگران را بر خويش مقدم مى دارند اگر چه خود تنگدست و گرسنه باشند منظور على و فاطمه و حسن و حسين عليه السلام ميباشند