گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
[سورة آلعمران ( 3): الآیات 192 الی 195




اشاره
رَبَّنا إِنَّکَ مَن تُدخِل النّارَ فَقَد أَخزَیتَه وَ ما لِلظّالِمِینَ مِن أَنصارٍ ( 192 ) رَبَّنا إِنَّنا سَمِعنا مُنادِیاً یُنادِي لِلإِیمان أَن آمِنُوا بِرَبِّکُم فَآمَنّا رَبَّنا
فَاغفِر لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّر عَنّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الَأبرارِ ( 193 ) رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدتَنا عَلی رُسُلِکَ وَ لا تُخزِنا یَومَ القِیامَۀِ إِنَّکَ لا تُخلِفُ
المِیعادَ ( 194 ) فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنِّی لا أُضِ یع عَمَلَ عامِل مِنکُم مِن ذَکَرٍ أَو أُنثی بَعضُ کُم مِن بَعض فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخرِجُوا مِن
دِیارِهِم وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَن عَنهُم سَیِّئاتِهِم وَ لَأُدخِلَنَّهُم جَنّات تَجرِي مِن تَحتِهَا الَأنهارُ ثَواباً مِن عِندِ اللّه وَ اللّهُ
( عِندَه حُسن الثَّواب ( 195
صفحه : 333
( پروردگارا هر کس را که وارد آتش کنی، او را خوار کردهاي و براي ستمگران هیچ یاورانی نیست ( 192
پروردگارا ما ندا دهندهاي را شنیدیم که به سوي ایمان ندا میداد و این به پروردگارتان ایمان بیاورید پس ایمان آوردیم.
( پروردگارا گناهان ما را ببخش و بدیهاي ما را نادیده بگیر و ما را با نیکان بمیران ( 193
پروردگارا آنچه را که بر زبان پیامبرانت به ما وعده دادهاي به ما بده و ما را در روز قیامت خوار مکن همانا تو از وعده تخلف
( نمیکنی ( 194
پس پروردگارشان آنان را پاسخ گفت که من عمل هیچ عمل کنندهاي از شما را چه مرد چه زن ضایع نمیکنم. بعضی از شما چون
بعضی دیگرند. پس کسانی را که هجرت کردند و از خانه هایشان بیرون آورده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگیدند و کشته
شدند، البته بدیهاي آنان را نادیده خواهیم گرفت و آنان را وارد بهشتهایی خواهیم کرد که از زیر آنها نهرها جاري است. پاداشی از
( جانب خدا و این خداست که پاداش نیکو نزد اوست ( 195
نکات ادبی
مجزوم است به خاطر شرطیت و کسره آن به جهت التقاء ساکنین است. « تدخل » -1
خواري، هلاکت، دور شدن از رحمت. « خزي » -2
پرده پوشی بر گناهان، نادیده گرفتن گناهان. از کفر به معناي پوشانیده « تکفیر » -3
صفحه : 334
کردن است و به کشاورز کافر گفته میشود چون بذر را زیر خاك میپوشاند و به کافر هم به جهت پرده پوشی بر حق کافر گفته
میشود.
به معناي نیکان. فرق میان بِرّ و بَرّ و بُرّ این است که اولی نیکویی دومی بیابان و سومی گندم معنا « بارّ » یا « بِرّ » جمع « ابرار » -4
میدهد.
صفحه 217 از 390
مصدر میمی از وعد و گاهی این واژه به صورت اسم زمان یا مکان استعمال میشود. « میعاد » -5
پاسخ نیکو داد، پذیرفت، لبیک گفت. « استجاب » -6
من به معناي کاف تشبیه است. « من بعض » -7
مصدر براي تأکید، تقدیر آن: لاثیبنکم ثوابا. « ثوابا » -8
تفسیر و توضیح
194 ) رَبَّنا إِنَّکَ مَن تُدخِل النّارَ ... دنباله دعاهاي صاحبان خرد است. در آیه پیش پس از اعتراف به هدفداري جهان - آیات ( 192
آفرینش از خدا خواستند که آنها را از عذاب جهنم حفظ کند و اینک در این آیه علت این درخواست بیان میگردد به این صورت
که گفته میشود: خدایا هر کس را تو وارد جهنم کنی، او را خوار ساختهاي و براي ستمگران هیچ یاورانی وجود ندارد.
سوختن در آتش جهنم یک نوع عذاب جسمی است ولی عذاب روحی از آن بدتر و آزاردهندهتر است زیرا باعث خواري و
رسوایی انسان در قیامت و در برابر خدا و مردم میشود. رنج این رسوایی بدتر از رنج خود آتش است این سخن نظیر سخن امیر
المؤمنین علی (ع) است که در دعاي کمیل خطاب به پروردگار میگوید: اگر بر حرارت آتش تو صبر کردم، چگونه بر فراق و
دوري تو صبر کنم و یا شماتت دشمنان تو را تحمل نمایم.
منظور از دخول در آتش ماندن در جهنم است که براي بعضیها موقت و براي بعضیها دائمی است و گرنه همه افراد چه مؤمن چه
کافر به جهنم وارد خواهند شد
صفحه : 335
منتهی مؤمنان فوراً از آن خارج خواهند شد:
72 ) کسی از شما نیست - وَ إِن مِنکُم إِلّا وارِدُها کانَ عَلی رَبِّکَ حَتماً مَقضِ یا. ثُم نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَ نَذَرُ الظّالِمِینَ فِیها جِثِیا (مریم 71
مگر این وارد آن (جهنم) خواهد بود سپس کسانی را که پرهیزگارند از آن نجات میدهیم و ستمگران را در آنجا رها میکنیم در
حالی که به زانو در آمدهاند.
این جمله که ستمگران یاورانی نخواهند داشت، بیانگر حالت یأس و ناامیدي اهل جهنم است که هیچ کس به آنها یاري نمیرساند
و آنها پناهگاهی ندارند. در قیامت هیچ قدرتی جز قدرت خدا حاکمیت ندارد و تنها پیامبران و صلحا آنهم با اجازه خداوند شفاعت
خواهند کرد و شفاعت غیر از یاري رساندن به گنهکاران است بلکه فقط درخواست عفو و گذشت از پیشگاه خداوند است.
آیه بعدي سخن دیگري از صاحبان خرد را نقل میکند، آنها میگویند: پروردگارا ما ندا دهندهاي را شنیدیم که به سوي ایمان ندا
در میداد و میگفت به پروردگار خود ایمان بیاورید پس ما هم ایمان آوردیم.
منظور از ندا دهنده به سوي ایمان، پیامبر گرامی اسلام است که همواره مردم را به سوي اسلام دعوت میکرد و از آنها میخواست
که به خدا ایمان و اعتقاد داشته باشند و دست از معبودهاي دروغین بردارند.
صاحبان خرد و اندیشمندان و کسانی که در برابر حق عناد ندارند، در مقابل دعوت پیامبر اسلام خضوع میکنند و آن را میپذیرند
و به خدا ایمان میآورند و از پروردگار خود میخواهند که گناهان آنها را ببخشد و اگر کم و کاستی دارند نادیده بگیرد و آنها را
با نیکان بمیراند و آنها را تا پایان عمر در زمره نیکان قرار بدهد.
مهم این است که انسان تا لحظه مرگ ایمان و اعتقاد خود را حفظ کند لذا یکی از دعاهاي اندیشمندان همین است که ما را با
نیکان بمیران، یعنی تا آخر عمر ایمان ما باقی بماند.
درخواست دیگر اندیشمندان این است که از خدا میخواهند آنچه را که از زبان
صفحه 218 از 390
صفحه : 336
پیامبران الهی به مؤمنان وعده داده است به آنان بدهد و آنها را در روز قیامت خوار نکند. البته منظور آنها این نیست که ممکن
است خداوند به وعده خود وفا نکند بلکه منظور این است که آنچه از زبان پیامبران به مؤمنان وعده داده شده، در حق آنها نیز
عملی شود یعنی آنها نیز در زمره مؤمنان باشند و از پاداشها و نعمتهایی که خدا بر مؤمنان وعده داده بهرهمند شوند و لذا در پایان
آیه از زبان آنها آمده که خدایا تو هرگز از وعده خود تخلف نمیکنی.
آیه ( 195 ) فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنِّی لا أُضِ یع ... در برابر صاحبان خرد و اندیشمندان، خداوند به آنها پاسخ نیکو میدهد و دعاهاي
آنها را مستجاب میکند و به آنها قول میدهد که هر عمل خیري از آنها سر زند خدا آن را ضایع و تباه نمیسازد و پاداش آن را
میدهد و فرقی میان زن و مرد نیست و هم در مقابل لطف خدا، مثل هم و مساوي هستند سپس آن گروه از مؤمنان را که خانه و
کاشانه خود را رها کرده و براي حفظ دین خود مهاجرت کردهاند و یا آنها را به زور از خانه هایشان بیرون نمودهاند و به هر حال
در راه خدا رنج و مشقت کشیدهاند و در جنگ شرکت نمودهاند و در راه دین کشته شدهاند، مورد لطف و عنایت ویژه قرار میدهد
و درباره آنها اظهار میدارد: کارهاي بد آنها را نادیده میگیرم و آنها را در بهشتهایی وارد میکنم که نهرها از زیر آن جاري است
و این پاداشی از جانب خداوند است و این خداست که پاداش نیکو نزد او میباشد.
از این آیه فهمیده میشود که اگر انسان ایمان محکمی داشته باشد و اعمال نیکو انجام دهد و در راه خدا رنج و زحمت بکشد،
روح او چنان صاف و خدایی میشود که اگر هم گاهی گناهی از او سرزند خداوند آن را نادیده میگیرد و میبخشد. در آیه
دیگر، نادیده گرفتن گناهان کوچک را مشروط بر پرهیز از گناهان بزرگ میداند:
إِن تَجتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنهَونَ عَنه نُکَفِّر عَنکُم سَیِّئاتِکُم (نساء/ 31 ) اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید اجتناب کنید، بدیهاي
شما را نادیده میگیریم.
صفحه : 337
و در چندین آیه نادیده گرفتن گناهان به تقوا و ایمان و عمل صالح وابسته شده است:
وَ مَن یُؤمِن بِاللّه وَ یَعمَل صالِحاً یُکَفِّر عَنه سَیِّئاتِه (تغابن/ 9) و هر کس به خدا ایمان آورد و عمل صالح کند، بدیهاي او نادیده گرفته
میشود.
وَ مَن یَتَّق اللّهَ یُکَفِّر عَنه سَیِّئاتِه (طلاق/ 5) و هر کس از خدا پروا داشته باشد، خدا بدیهاي او را نادیده میگیرد.
از مجموع این آیات به خوبی روشن میشود که یک فرد مؤمن و پرهیزگار که به احکام دینی خود عمل میکند و اساس کارش بر
تقوا و ایمان است، اگر احیاناً خطایی از او سر بزند و دانسته و ندانسته مرتکب گناهی باشد، گناه او حتی بدون توبه هم بخشیده
میشود. چون او داراي ایمان و تقواست و بدون شک از گناهی که کرده پشیمان است و این همان روح توبه است اگر چه توبه را
به زبان نیاورد.
[ [سورة آلعمران ( 3): الآیات 196 الی 199
اشاره
لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّب الَّذِینَ کَفَرُوا فِی البِلادِ ( 196 ) مَتاع قَلِیل ثُم مَأواهُم جَهَنَّم وَ بِئسَ المِهادُ ( 197 ) لکِن الَّذِینَ اتَّقَوا رَبَّهُم لَهُم جَنّاتٌ
تَجرِي مِن تَحتِهَا الَأنهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِن عِندِ اللّه وَ ما عِندَ اللّه خَیرٌ لِلأَبرارِ ( 198 ) وَ إِن مِن أَهل الکِتاب لَمَن یُؤمِن بِاللّه وَ ما أُنزِلَ
( إِلَیکُم وَ ما أُنزِلَ إِلَیهِم خاشِعِینَ لِلّه لا یَشتَرُونَ بِآیات اللّه ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم إِن اللّهَ سَرِیع الحِساب ( 199
صفحه 219 از 390
( رفت و آمد کافران در شهرها تورا فریب ندهد ( 196
( لذتی اندك است آنگاه جایشان جهنم خواهد بود و چه بد جایگاهی است ( 197
ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشته باشند براي آنها بهشتهایی است که از زیر آن نهرها جاري است همیشه در آن خواهند
( بود. این، نوعی پذیرایی از جانب خداست و آنچه نزد خداوند است براي نیکان بهتر است ( 198
و همانا از اهل کتاب
صفحه : 338
کسانی هستند که به خدا و آنچه بر شما نازل شده و آنچه بر خودشان نازل شده، ایمان آوردهاند، در حالی که در برابر خدا فروتن
هستند و آیات خدا را به بهاي اندکی نمیفروشند. اینان پاداششان نزد پروردگارشان است همانا خداوند زود حساب کننده است
(199)
نکات ادبی
شادمانی و تعجب از چیزي که واقعیت خلاف آن است. گاهی انسان در کسی امتیازي را میبیند و به خاطر آن تعجب « غرور » -1
میکند یا شاد میشود در حالی که در واقع آن شخص چنین امتیازي را ندارد این حالت را در عربی غرور میگویند.
رفت و آمد، سیر و گردش. « تقلب » -2
برخورداري و لذت. گاهی به کالا هم متاع گفته میشود. « متاع » -3
خبر براي مبتداي محذوف است به تقدیر ذلک متاع قلیل. « متاع » -4
جاي سکونت و آرامش و به گهواره مهد گفته میشود. « مهاد » -5
پذیرایی، آنچه از خوردنی و آشامیدنی براي مهمان تهیه میشود. « نزل » -6
فروتنی، نرمی ناشی از ترس و احترام. « خشوع » -7
تفسیر و توضیح
198 ) لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّب الَّذِینَ کَفَرُوا ... در عصر رسول خدا مسلمانان از لحاظ مالی تنگدست بودند و یک فقر عمومی - آیات ( 196
در میان آنها حکومت میکرد. در مقابل، بعضی از کفار بخصوص بعضی از یهودیهاي مدینه و اطراف ثروت فراوانی داشتند و با
سرمایهاي که در اختیار آنان بود دست به تجارت میزدند و به شهرهاي مختلف مسافرت میکردند و با حمل کالاهاي گوناگون
سودهاي کلانی به دست میآوردند. گاهی بعضی از مسلمانان حال خود را با آنان مقایسه میکردند و از فقر خود و برخورداري
آنها ناراحت میشدند.
صفحه : 339
در این آیات پیامبر را مخاطب قرار میدهد و در واقع خطاب به مسلمانان است و میفرماید: رفت و آمد کافران در شهرها شما را
فریب ندهد و مغرور نسازد. یعنی خیال نکنید که آنها نزد خدا عزیز هستند و آنها نعمتهایی دارند که شما ندارید. بلکه اگر خوب
توجه کنید خواهید دید که این برخورداري آنها، یک لذت اندك و زودگذر است چون دنیا زودگذر است و دیر یا زود پایان
میپذیرد و با مرگ آنها این لذتها از بین میرود و در آخرت جایگاه آنها آتش جهنم خواهد بود و چه بد جایگاهی است. وقتی
برخورداري و لذت زودگذر دنیایی آنها را با عذاب جهنم که در عالم آخرت خواهند داشت مقایسه کنیم، خواهیم دید که آنها
انسانهاي بدبخت و مفلوك و مسکین و بینوایی هستند که باید به حال آنها تأسف خورد تأسف از این جهت که چرا آنها به دین
صفحه 220 از 390
حق گرایش نکردند تا از عذاب سخت آخرت نجات یابند.
در مقابل آنها مسلمانان و افراد با ایمان و پرهیزگار هستند که خداوند در روز قیامت از آنها پذیرایی مفصلی خواهد کرد و یک
پذیرایی آنها باغهاي بهشتی است که نهرها از زیر درختان آن روان است و لذت مهمتر این این نعمتها بر خلاف نعمتهاي دنیا که
زودگذر بودند، همیشگی و جاودانی است و این خود لذت مضاعفی براي اهل بهشت است و مهمتر از بهشت، خوشنودي خداوند
است که نصیب نیکان و پرهیزگاران خواهد بود.
شک نیست که با توجه به نعمتهاي الهی که در آخرت به افراد با ایمان و پرهیزگار داده خواهد شد، آنها به مراتب از کافرانی که
در این دنیا ثروتی و لذتی دارند خوشبختتر و برخوردارتر هستند و اساساً لذتهاي این دو گروه قابل مقایسه با یکدیگر نیست هر
چند که گروه با ایمان در این دنیا فقیر و بیچیز باشند. تازه این هم کلیت ندارد و هر چند که در عصر پیامبر مسلمانان از فقر
عمومی رنج میبردند، در عصرهاي بعدي ثروت و امکانات مادي فراوانی یافتند ولی مهمتر از آن همان پاداشهاي اخروي است که
در انتظار مؤمنان است.
آیه ( 199 ) وَ إِن مِن أَهل الکِتاب لَمَن یُؤمِن ... انتقادهاي تندي که قرآن از اهل
صفحه : 340
کتاب و بخصوص دانشمندان آنها کرده، شامل همه آنها نمیشود و حتی بعضی از آنها مورد تمجید و ستایش قرآن هستند و در
میان آنها کسانی که هم در دین خود ایمان درست و محکمی داشتند و هم پس از بعثت پیامبر اسلام به آن حضرت ایمان آوردند
احترام ویژهاي دارند. این آیه بیانگر حال چنین افراد است که اظهار میدارد: در میان اهل کتاب کسانی هستند که به خدا ایمان
آوردهاند و هم به قرآن ایمان دارند و هم به تورات و انجیل و اینها در برابر خداوند خشوع و خضوع دارند و آیات خدا را به بهاي
اندك نمیفروشند. پاداش اینها نزد پروردگارشان است و خدا زود حساب کننده است.
این آیه ناظر به افراد و گروههایی از اهل کتاب است که در عصر پیامبر اسلام (ص) به آن بزرگوار ایمان آوردند و مسلمان شدند
مانند نجاشی پادشاه مسیحی حبشه و یا آن چهل نفر از اهل نجران که از قبیله بنی حرث بن کعب دسته جمعی مسلمان شدند و یا
جماعتی از یهود مدینه مانند عبد الله بن سلام و یاران او که اسلام را پذیرفتند و اساساً آیه شامل همه افرادي است که قبلًا یهودي یا
نصرانی یا صابئی بودند و بعد مسلمان شدند و ایمان محکمی پیدا کردند.
اینها نقطه مقابل بسیاري از اهل کتاب بودند که نه تنها به پیامبر اسلام ایمان نیاوردند بلکه به کتابهاي دینی خود نیز ایمان درستی
نداشتند و آنها را بازیچه هوسهاي خود قرار داده بودند و به تعبیر قرآن با آیات الهی معامله میکردند و آنها را به بهاي اندکی
میفروختند. آنها براي حفظ موقعیت و ریاست خود، آیات تورات و انجیل را جابجا میکردند و یا آن قسمت از آیات را که بیان
کننده اوصاف پیامبر اسلام (ص) بود، کتمان مینمودند. همچنین آنها به اصول و مبانی دین خود پایبند نبودند و از ارتکاب هر نوع
گناهی ابا نداشتند.
[ [سورة آلعمران ( 3): آیۀ 200
اشاره
( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ ( 200
صفحه : 341
اي کسانی که ایمان آوردهاید، صبر کنید و پایداري نمایید و آماده جنگ با دشمن باشید و از خدا پروا کنید شاید رستگار شوید
صفحه 221 از 390
(200)
نکات ادبی
شکیبایی کنید، در مقابل شداید تحمل داشته باشید. « اصبروا » -1
بطور دسته جمعی در مقابل دشمن پایداري و مقاومت کنید. از باب مفاعله است که معناي بین الاثنینی دارد. « صابروا » -2
از مرابطه به معناي آمادگی براي دفاع و جنگ و حفظ مرزهاست. « رابطوا » -3
تفسیر و توضیح
آیه ( 200 ) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصبِرُوا ... در این آیه که آخرین آیه از سوره آل عمران است خطاب به مؤمنان چهار فرمان داده
میشود که عمل به آنها باعث فلاح و رستگاري انسان میشود:
-1 شکیبایی کنید. صبر و شکیبایی در برابر شداید و ناراحتیها و هم در برابر انجام طاعات و عبادات و پرهیز از معاصی، یکی از
صفات برجستهاي است که داشتن آن عامل مهمی در ساختن شخصیت انسانی و اسلامی است و موجب ترقی و تکامل روحی انسان
میشود.
پایداري و مقاومت دسته جمعی و گروهی است و این باعث نیرومند شدن جامعه در برابر « صابروا » -2 پایداري کنید. منظور از جمله
دشمنان میشود و دشمن اگر بداند که طرف مقابل آنها گروهی مقاوم و پایدار هستند و براي دفاع از خود هر گونه ناراحتی را
تحمل میکنند به فکر حمله نمیافتد. توجه کنیم که جمله اول مربوط به صبر فردي و جمله دوم مربوط به صبر گروهی است.
آماده ساختن امکانات و وسایل لازم براي جنگ با دشمن و دفاع از « مرابطه » . -3 آمادگی براي دفاع از جامعه خود داشته باشید
گفته « مرابط » مرزهاست و به نگهبانان مرزها
صفحه : 342
اسبان آماده براي جنگ را میگویند. « رباط » میشود و
وَ أَعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل (انفال/ 60 ) و براي آنها (دشمنان) آنچه میتوانید از نیرو و اسبان آماده فراهم
سازید.
-3 از خدا پروا کنید. تقوا به عنوان مهمترین عامل اصلاح فردي و اجتماعی همواره مورد سفارش و توصیه قرآن و حضرات
معصومین بوده است و کسی که حالت تقوا و خدا ترسی داشته باشد، کار خلاف نمیکند و گناه از او سر نمیزند و او همواره
مواظب و مراقب اعمال و رفتار خویشتن است که مبادا کاري بر خلاف رضاي پروردگار انجام دهد.
قرآن کریم در این آیه، رستگاري و فلاح را در گرو این چهار عامل میداند و چون این چهار حالت در جامعه پیدا شد، جامعهاي
سعادتمند و رستگار و پیروز خواهد بود.
1376 در شهر مقدس قم به /2 / خداي را سپاسگزارم که تفسیر سوره آل عمران را در روز پنجشنبه اول محرم 1418 مطابق با 18
پایان رساندم و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.
صفحه :