گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
اسناد لانه جاسوسی آمریکا
جلد دوم
موقعیت گزارش شده در ایران






ص: 181

سند شماره (1)

از : دفتر وابسته دفاعی آمریکا در تهرانتاریخ : 2 مه 1979 12 اردیبهشت 1358

به : وزارت دفاع گزارش شده در ایران

طبقه بندی : خیلی محرمانه شماره : 4577

موضوع : موقعیت گزارش شده در ایران

16 خلاصه: (خیلی محرمانه) این گزارش، اطلاعاتی راجع به اوضاع ایران ارائه می کند. این

اطلاعات به عناوین زیر مربوط می شوند: اطلاعات اضافی در مورد قطع روابط با مصر، مراسم روز کارگر

در ایران، تظاهرات ضد دولتی در روز کارگر، گلوله هایی که به طرف محوطه سفارت آمریکا شلیک شدند،

ترور آیت اللّه مطهری.

17 تا 21 حذف شدند.

22 جزئیات. محرمانه.

(الف) اطلاعات دیگر راجع به روابط با مصر. عطف به پیام امام خمینی راجع به قطع روابط با مصر،

وزارت خارجه اطلاعیه ای صادر نمود که در آن تأکید شده بود که قطع روابط دیپلماتیک با دولت کنونی

مصر، هیچ دلیلی بر انجام عملی بر علیه ملت دوست و برادر مصر نمی باشد. نامه خمینی خطاب به وزیر

امور خارجه، دکتر ابراهیم یزدی، چنین است: «در رابطه با امضای قرارداد ننگین بین مصر و اسرائیل و

تسلیم قطعی دولت مصر به آمریکا و صهیونیستها، دولت جمهوری اسلامی ایران لازم است که روابط

سیاسی خود را با دولت مصر قطع کند.» وزارت امور خارجه بیانیه زیر را صادر کرد: علت اصلی بحرانی که

خاورمیانه را مجبور به تحمل 4 جنگ خونین کرده است، مسامحه کاری در اعطای حقوق انسانی و حقه

مردم فلسطین و بی توجهی در به رسمیت شناختن آنها می باشد و هیچ راه حلی برای مسئله فلسطین، بدون

در نظر گرفتن دلیل و ریشه بدبختی آنها ممکن نیست. بنابراین هیچ تخمین و برآورد جزئی نمی تواند برای

منطقه و جهان، صلح را به ارمغان آورد. قرار داد صلح با اسرائیل شامل منطقه و جهان صلح را به ارمغان

آورد. قرار داد صلح با اسرائیل شامل هیچ کدام از حقوق حقه فلسطینیها و مسائل مورد علاقه جامعه

اسلامی نمی شود، در حالی که تجاوز همه جانبه و همیشگی صهیونیستها و پایمالی حقوق حقه فلسطینیان

و دیگر برادران عرب که اسرائیلیها سرزمینشان را غصب کرده اند، در قرارداد تأکید و تأیید می شود.

قراردادی که توسط رژیم کنونی مصر با دولت دست نشانده آمریکا، اسرائیل، و تحت حمایت و سرپرستی

آمریکا بسته شده است، هیچ منظوری جز تثبیت اسرائیل در زمینهای اشغالی اعراب به عنوان مجری

سیاستهای امپریالیسم در منطقه و ارمغان آوردن ذلت و بردگی برای مسلمانان ندارد. دولت موقت انقلاب

اسلامی ایران، یکبار دیگر حمایت مطلق و همه جانبه خود از خلق فلسطین و دیگر برادران عرب که این

صلح اسارت بار را نپذیرفته اند، اعلام می دارد ما در سایه حمایت مردم مسلمان ایران، بار دیگر آزادی

قدس را از زیر سلطه متجاوزین اسرائیلی به دست خواهیم آورد. در حال حاضر ایران نمی تواند در مقابل

حقوق سلب شده برادران عرب سکوت اختیار کند. از این رو در جلسه ای که در روز دوشنبه 30 آوریل،

وزارت امور خارجه ایران، نظرات دولت متبوع خود را در رابطه با سیاستهای ضد اسلامی و ضد عربی

دولت کنونی مصر اعلام داشت و سفیر را در جریان قطع روابط دیپلماتیک ایران با دولت مصر قرارداد. این

تصمیم که از انقلاب کبیر اسلامی ایران الهام می گیرد، با اساسی ترین اصول ایدئولوژیکی است هماهنگ

ص: 182

است و با نظریات امام خمینی که با حکمی به وزارت خارجه ابلاغ شد، مطابقت دارد. دولت موقت انقلاب

اسلامی ایران لازم می داند که بار دیگر اظهار دارد که قطع روابط دیپلماتیک با دولت مصر، هیچ رابطه ای با

روابط دوستانه و برادرانه ما با مردم دوست و برادر مصر ندارد. در حالی که قبلاً از مردم مجاهد و مبارز

مصر حمایت می کند. مردم ایران یکبار دیگر حمایت خود را از مبارزه و تلاش فلسطین اعلام داشته و

امیدوارند که تلاشهای مردم مصر همگام با دیگر مسلمانان برادران عرب، رسیدن به یک صلح واقعی و

پایدار در منطقه را تسریع کند.

(ب) مراسم روز کارگر در ایران برگزار شد. در تهران حدود 8000 نفر از کارخانه های مختلف در

میدان انقلاب گرد هم آمده و به طرف میدان امام حسین راهپیمایی کردند. از اعضای حزب جمهوری

اسلامی هم در این راهپیمایی دیده می شدند. در این گردهمایی، ابوالحسن بنی صدر راجع به مسائل

اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور سخنرانی کرد و گفت که کارگران ایران که انقلاب را تحقق بخشیده اند،

باید آن را حفظ کنند و به ضد انقلابیون و عوامل رژیم قبلی اجازه نفوذ در اتحادیه کارگران را ندهند. او

همچنین گفت که در گذشته صنعت ایران، وابسته به مواد خام، تکنسینهای و کارشناسان غربی بود، ولی

کارگران اکنون دیگر باید سعی کنند که یک صنعت غیر وابسته در کشور به وجود آورند. نماینده سازمان

آزادیبخش فلسطین در تهران «هانی الحسن» طی سخنانی گفت: «امروز روز بزرگداشت روز کارگر است.

کارگران باید انقلاب اسلامی خود را حمایت کنند، دشمنان ما، دشمنان انقلاب سعی در بازداشتن کارگران

از تولید دارند، اما شما باید از تولیدات و محصولات خود محافظت کنید.» او سپس به مشکلات کارگران

فلسطین و جنوب لبنان اشاره کرد و گفت که «بهترین هدیه ای که از طرف امام خمینی به کارگران ما داده

شده است، قطع رابطه ایران با مصر بود.» تظاهرات مشابهی نیز دیروز در دیگر خیابانهای تهران انجام شد.

در این راهپیماییها شعارهای زیادی از جمله شعارهای زیر به گوش می خورد:

ما کارگران هر گونه اشکال تراشی و دردسرسازی را محکوم می کنیم، اسلام حامی ما است.

حزب جمهوری اسلامی محافظ و طرفدار تمام کارگران زحمتکش است.

در اسلام، ظلم و ستم روا داشتن نسبت به یک کارگر، بخشودنی نیست.

کارگران استثمار را به هر نحوی که باشد محکوم می کنند.

اختلاف و عدم اتحاد صورتهایی از خیانت می باشند.

آمریکا دشمن مردم ما است، و اختلاف انگیزان یار و همدست آمریکا می باشند.

کارگران و کشاورزان همگی هشیار و بیدارند.

دیروز در تبریز تظاهراتی به علت حمله مردم به راهپیمایان چپی صورت نگرفت. گزارشی از حادثه و

برخورد دیده نشده است.

در کرمانشاه، تظاهرات به شکل مسالمت جویانه ای انجام نشده و برخوردهایی بین تظاهرکنندگان پدید

آمد.

تعدادی از مردم زخمی شدند و حال دو تن از زخمیها وخیم است.

در بوشهر بیش از 000/10 نفر در خیابانهای شهر به راهپیمایی پرداختند. راهپیمایان اعلامیه ای

صادر کردند که طی آن، آنها انقلاب اسلامی ایران را تأیید نموده و خواستار اجرای قانون کار، بازگشایی

کارگاهها و پرداخت 12 میلیون دلار طلب کارگران توسط دیگر شرکا به سازمان انرژی اتمی شدند.

ص: 183

تفسیر نویسنده : (محرمانه)

شایعات زیادی راجع به برخوردهایی در روز کارگر در دیگر شهرهای ایران وجود دارد. اما با وجود

این در مطبوعات هیچ گزارشی از تعداد زخمیها منتشر نکرده اند. مطبوعات امشب و فردا صبح، بعدا برای

اطلاعات بیشتر مرور و بررسی خواهند شد.

(ج) تظاهرات ضد دولتی : تمام تظاهرات دیروز برای طرفداری از دولت و به طور مثبت انجام نشد. در

بین راهپیمایان گروهی از افراد بیکار هم به چشم می خوردند که با شعار «همین الان به ما کار بدهید»،

تظاهرات می کردند. دیروز در یکی از خیابانهای اطراف دانشگاه: یک خبرنگار خارجی شنیده بود که یک

گروه از جوانان که پرچمهایی با علامت داس قرمز حمل می کردند، شعار «مرگ بر خمینی» می دادند.

خبرنگار که باور نمی کرد از یک سیگار فروش راجع به آنها سؤال کرد، و او گفت : «آنها فقط کمونیست

هستند.» تعداد زیادی زن چادری و یا با روسری و شلوار جین هم تظاهرات می کردند. آنها از فدائیان

چپگرا بودند. تعدادی از آنها از انقلاب و خمینی تمجید می کردند. عده ای دیگر مطالبه کار و حقوق

کارگری بیشتر می کردند و تعدادی هم تحت نام حزب خلق مسلمان به رهبری آیت اللّه کاظم شریعتمداری

بودند. طرفداران آیت اللّه شریعتمداری و محمود طالقانی به اندازه طرفداران خمینی بودند. تعدادی از مردم

عکسهای امام موسی صدر را حمل می کردند و به گفته دانش آموزی که پوسترهایی از این امام چشم آبی

(امام موسی صدر) را حمل می کرد، عکس او در سرتاسر تهران به فروش می رود.

(د) تیراندازیهایی به سوی ساختمان سفارت آمریکا در شب گذشته صدای تیراندازی در اطراف

سفارت توسط تعداد زیادی از پرسنل سفارت شنیده شد. صدای تیراندازی در حدود ساعت 20/21 به

گوش می رسید اما هیچ شلیکی از داخل سفارت به بیرون نشد. در حدود ساعت 30/2 دقیقه شلیک هایی

در اطراف محوطه سفارت و اکثرا از طرف خیابان روزولت صورت گرفت و یکی از لامپهای این منطقه با

تیر مورد هدف قرار گرفت. پاسداران انقلابی سفارت شلیک کنندگان را تعقیب و 3 نفر از آنها را دستگیر

کردند. مهاجمین در ضمن فرار، از فرط عجله تعدادی سلاحهای ژ 3 خود را جا گذاشته بودند که این

سلاحها به دست محافظین افتادند. یکی از محافظین گفت که سه نفر دستگیر شده متعلق به سازمان فدائیان

خلق هستند. اینطور که گزارش شد، تمام مهاجمین پیاده بوده و وسیله نقلیه ای در اختیار نداشتند. تفسیر

نویسنده: (محرمانه)

مدتی بعد یک منبع گفت که شلیک کنندگان 6 نفر بودند، اما هنوز صحت این ادعا ثابت نشده است.

همچنین گزارش شده که 6 اسلحه ژ 3 کشف شد.

(ه) دیشب آیت اللّه مطهری توسط عده ای ترور شد. طبق گزارش سه تیر به طرف سر او شلیک شده بود.

با وجود محافظت امنیتی، باز هم ترور موفقیت آمیز بود. مطهری رئیس کمیته انقلاب مرکزی و دوست

نزدیک آیت اللّه خمینی بود. تفسیر نویسنده: (محرمانه)

یک منبع آگاه به خبرنگار رادیو گفته است که ترور را گروهی که مسئولیت قتل ژنرال قرنی را بر عهده

گرفته بود، انجام داده است. نام این گروه مخفی فرقان است (فرقان یعنی تمایز حق از باطل). بعد از ترور

قرنی، رهبر گروه گفته بود که ترورهای دیگری هم انجام خواهند داد. خبرنگار رادیو معتقد است که این

گروه همان گروه قبلی هستند. اطلاعات بعدی به محض رسیدن گزارش خواهد شد.

(و) مطالب متفرقه:

ص: 184

1 به گفته یکی از رؤسای حزب، تاکنون 2 میلیون نفر در حزب جمهوری اسلامی که در ماه فوریه

تأسیس شده است، عضو شده اند. تنها در تهران 000/400 تقاضانامه پر شده اند.

2 اعدامهای انجام شده توسط دادگاههای انقلاب بنا به گزارش منابع خبری تاکنون 161 نفر بوده

است.

3 رادیو تهران گفت که سه نفر دیگر از افسران به اعدام محکوم شده اند. اسامی آنها در گزارش بعد

اعلام خواهد شد.

تفسیر نویسنده: (خیلی محرمانه)

با توجه به گزارشی که در پاراگراف (الف) داده شد، دفتر وابسته دفاعی مصر تأیید کرد که ایران روابط

خود را با مصر قطع کرده است. او همچنین گفت که ممکن است روز شنبه همین هفته تهران را ترک کند.


افزایش آماده باش و هشیاری بعد از شهادت مطهری

سند شماره (2)

از : سفارت آمریکا در تهران تاریخ : 3 می 197913 اردیبهشت 1358

به: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی. فوری

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 4611

موضوع : افزایش آماده باش و هشیاری بعد از شهادت مطهری

گزارشگر : استمپل

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است) این یک پیام گزارشی است.

2 خلاصه : شهادت مطهری در بسیاری از دولتمردان و رهبران مذهبی،اضطرابی به وجود آورده

است. گروه فرقان مسئولیت عمل را به عهده گرفته و گفته است که یزدی، امیر انتظام و قطب زاده هم در

لیست سیاه قرار دارند. به نظر می رسد که سوءظن ها علیه آمریکا در حال افزایش باشند. (پایان خلاصه)

3 در گفتگو با تعدادی از منابع، عقاید شخصی کارمندان و وابستگان دولتی، گفته های زیر نقد تأثیر و

انعکاس شهادت آیت اللّه مرتضی مطهری در شب اول ماه می می باشد.

4 به دنبال این ترور، به طور آشکاری، رهبران مذهبی و دولت موقت، نگران امنیت خود شده اند، زیرا

ترور کاری بسیار حرفه ای بود که برای کشتن مردی که تحت حفاظت امنیتی قابل توجهی بود، انجام شد.

هنوز گزارشهایی که حاکی از عضویت او در شورای انقلاب است، تکذیب نشده است و کاملاً معلوم

است که ضاربان (که به عبارتی دو نفر بوده اند) از این امر اطلاع داشته اند. نگهبانان مجاهدین سفارت به

طور محسوسی از قبل خیلی عصبانی تر شده اند و صدای شلیک گلوله ها در قسمت جنوبی و مرکزی شهر،

باز هم شبها شنیده می شود. برطبق گزارش دو ناظر، بخشهای شمالی شهر خیلی آرام و ساکت به نظر

می رسند. برخی از خبرنگارها از دیگر شهرها، خبر از تحریک احساسات مردم می دهند ولی خبری از

خشونت قابل توجه نیست.

5 نگرانی امنیتی از روز دوم می، که در آن گروه فرقان به روزنامه آیندگان و آسوشیتدپرس تلفن کرده

و گفته است که گروه فرقان مسئولیت ترور را به عهده می گیرد، شدیدتر شده است. (گروه فرقان در حدود

دو هفته پیش قتل سرلشکر قرنی را نیز به عهده گرفته بود). شخص سخنگو (فرقان) گفت که یزدی، انتظام و

ص: 185

قطب زاده نیز در لیست سیاه قرار دارند.

شنیده شده است که گروه فرقان مجموعا 16 نفر را در نظر گرفته و قصد دارد با قلع و قمع ملاهای

سنگدل و جنایتکار، آنها را محو کرده و از بین ببرد. به قول یک ایرانی، هویت گروه فرقان موضوعی است

که احتیاج به اندیشه و بینش عمیق دارد. شواهدی در این مورد وجود ندارد و قوی ترین گمانها بر این است

که رئیس این گروه، به فردی از رژیم سابق مربوط می شود.

6 نتیجه آماده باشهای عمیق و همگانی، مخصوصا اگر هویت گروه فرقان کشف شده و قاتلین نیز افراد

سلطنت طلب باشند، این است که سوءظن های جدیدی علیه آمریکا به وجود می آیند. به طور مثال به این

مسئله می توان اشاره کرد که تماسها و منابع مذهبی ما در 36 ساعت گذشته به زحمت یافت می شوند.

چپگراها و مسلمانان رادیکال، این حادثه را تأییدی بر نظریات خمینی در مورد آمریکا و دخالت بیجای

آن در امور ایران می دانند. اگر این نقطه نظر انعکاس بیشتری پیدا کند (که الان ندارد)، وضع هیئت ما از

لحاظ ایمنی مشکل خواهد شد. به هر حال، در حال حاضر، تمام انظار درصدد و متوجه یافتن اعضای این

گروه هستند.

7 واقعه زمانی اتفاق می افتد که دولت موقت سرگرم مسائل موجود در رابطه با ژنرال پالیزبان و اویسی

که هر دو هنوز هم آزادانه فعالیت می کنند، بود. این طور به نظر می رسد که پالیزبان در شورشهای کوچک

ترکمنها شرکت داشته است. این اغتشاشات دو هفته پیش رخ دادند. جریانهای فرعی در میان حرکت

اسلامی آنقدر قوی و محکم هستند که متحمل توطئه های خارجی به وسیله مناقشات شوند. نکته جالب

دیگر اینکه افراد سپاهیان پاسدار انقلاب که توسط یزدی گردآوری و متشکل شده بودند، اکنون در اختیار

آیت اللّه رفسنجانی می باشد و اکنون هم تحت اختیار حزب جمهوری اسلامی، به عنوان بازوی محافظ

حزب قرار دارد.

تا آنجایی که ما می دانیم حزب خلق شریعتمداری با هیچ یک از دسته ها و گروههایی که می شناسیم

رابطه ای ندارد. اگر حزبها با هم شروع به رقابت بنمایند، این امر بدون شک نیروی بیشتری را به میدان پر

اسلحه ایران خواهد آورد.

ناس


استفاده از کانالهای ارتباطی

سند شماره (3)

از : آژانس اطلاعاتی وزارت دفاع واشنگتن دی سی تاریخ : 8 می1979 18 اردیبهشت 1358

به : AIC

طبقه بندی : سری غیر قابل رویت برای خارجیان

موضوع : استفاده از کانالهای ارتباطی

1 (سری) مدیریت: DIA قصد دارد کانالهای ارتباطی RODCA را که از سوی گروه وابسته دفاعی

مورد استفاده قرار می گرفته تغییر دهند. ادارات وابسته به استفاده از کانالهای فوق برای مقاصد زیر

هستند: الف رمزگذاری / نامگذاری منابع غیر به نظر وابسته به شماره گذاری منبع دفاعی (DC/4B/DSR)

ب مجموعه فعالیتهای محرمانه یا حساس وابسته در رابطه با منافع انسانی غیر به نظر. ج پروژه های

تحصیل ملزومات خارجی.

ص: 186

2 استفاده از کانالهای ارتباطاتی برای ادارات وابسته به منظورهای دیگر ممنوع است. راهنماییهای

دیگر توسط مدیریت شامل مطالب زیر است:

الف: ارتباطات در رابطه با منافع به نظر مشروحه در EO بایستی از کانال «انحصارا برای» فرستاده

شده، یا از کانالهای عملیاتی سیا ارسال گردد. ب: ارتباطات با آژانس اطلاعاتی وزارت دفاع در رابطه با

پشتیبانی وابسته سیا از طریق کانالهای عملیاتی سیا انجام خواهد شد. ج ارتباطات با آژانس اطلاعاتی

وزارت دفاع در رابطه با پشتیبانی وابسته از سایر فراهم کنندگان (اطلاعاتی) وزارت دفاع از طریق

کانالهای عملیاتی همان فراهم آورندگان ارسال خواهد شد. د کلیه مراسلات RODCA وارده به دفاتر

وابسته بایستی در دسترس سفیر و وزیر مختار باشد. کلیه مطالب RODCAارسالی از دفاتر وابسته

بایستی پیش از ارسال به آدرسهای مربوط به سوی سفیر یا وزیر مختار بررسی شوند.

3 نظریات گیرندگان در رابطه با تغییرات مورد نظر درخواست می شود. پاسخ به NLT مورخ 11 می

موجب تشکر خواهد بود.


اقلام منتخب سیاسی

سند شماره (4)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 8 می1979 18 اردیبهشت 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن دی.سی

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اقلام منتخب سیاسی

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است)

2 خلاصه : در زیر اظهارنظرهایی درباره نیروهای محرکه سیاسی داده می شود که بحث جداگانه

درباره هر یک از آنها قابل توجیه نیست. (پایان خلاصه)

3 ظرف ماه گذشته مأمورین سفارت تعدادی اقلام کوچک جمع آوری کرده اند که ارزش بحث

جداگانه ندارند. ولی در عین حال پاسخگوی تقاضاهای عمومی گزارش گنجانده شده در تلگراف مرجع

هستند. این اقلام به عنوان شناساندن جو اوضاع سیاسی ارائه می شود و نه به عنوان تجزیه و تحلیل تر و

تمیز. زیرا این موضوع را ما برای پاسخ رسمی تر 12 جلدی به تلگراف مرجع موکول می کنیم. گزارشهای

قبلی که مربوط به موضوعات جاری باقیمانده بود نیز مورد توجه قرار گرفته است. پاراگرافهای تلگراف

مرجع در پرانتز پس از پاراگراف مربوطه در متن نشان داده شده است.

4 روابط سیاسی (پاراگراف یک) : در خط جبهه نهضت اسلامی، آیات خمینی، شریعتمداری و

طالقانی بر صحنه مسلطند. اینها هر کدام در مقام خود بسیار مهم هستند ولی رهبران سطح دوم عبارتند از:

حسن طباطبایی (قمی مشهد)، هاشمی رفسنجانی مسئول سپاه پاسداران انقلاب، محمد موسوی

گلپایگانی (قم) و محمود منتظری، آیت اللّه خادمی میانه رو در اصفهان و طاهری آتشین مزاج و همچنین

آیت اللّه خاقانی رهبر اعراب دارای اهمیت منطقی می باشند که این اهمیت ممکن است رشد یابد. قامت

سیاسی انتظام تا اندازه ای در تلگرام شماره 4679 تهران مورد بحث قرار گرفته است. او به وضوح بر

صباغیان مسلط شده است زیرا که او به بازرگان، نزدیکتر است. بازرگان، صباغیان را فقط برای آرام کردن

جناح چپ نهضت آزادی ایران پذیرفته بود. صباغان دارای یک شغل تمام وقت است و آن نگهداری

ص: 187

جدولهای مربوط به انتقال انقلابی داراییها است و تا آنجایی که به بهترین نحو می دانیم از لحاظ سیاسی بجز

در موارد جنبی فعال نبوده است. یزدی در تلگرام شماره تهران 4377 مورد بحث قرار گرفته. هیئت

منصفه درباره اینکه او بالاخره پیروز شد یا شکست خورد بلاتکلیف است، ولی از هم اکنون چنین به نظر

می رسد که او قسمت بزرگی از نفوذ خود را در مورد پاسداران انقلاب که به دستهای دیگری مانند آیت اللّه

رفسنجانی و یک شیعه انقلابی از لبنان به نام چمران می افتد از دست خواهد داد. ورود چمران به صحنه

موجی از نگرانیها را در میان چپیها برانگیخته است مبنی بر اینکه خمینی پاسداران جدید را برای تصفیه

چپیها آماده می کند. یزدی تاکنون تأثیر نیکویی بر کارکنان حرفه ای وزارت امور خارجه که با آنها صحبت

کرده ایم گذاشته است که یکی از آنها رئیس اداره سیاسی آمریکای شمالی است. از دیدگاه آنها یزدی

صحیح رفتار کرده است و از طرفداران خود طلب مشورت کرده و آنها را مورد توجه قرار داده است.

5 بازرگان با محبت تلقی می شود هرچند نه با احترام زیاد (پاراگراف دوم). چهره های مذهبی از او

قدردانی می کنند، برای اینکه او نخست وزیر است در حالیکه غیر روحانیون از او قدردانی می کنند برای

اینکه خوب می دانند که او بیشتر از لحاظ اعتقادات شخصی یک سوسیال دمکرات به سبک فرانسوی

است. عقیده عمومی این است که کس دیگری در میان نیست که بتواند این کار را بدون زد و خورد بزرگ از

جانب یک بخش یا بخش دیگر انجام دهد. بیشتر بوروکراتهای ارشد تابع او میل دارند که او ماهیت موقتی

حکومت را این قدر جدی نگیرد. بازرگان همچنین از قرار معلوم دوست نزدیک طالقانی است.

6 شماره 4726 تهران، دید کاملی درباره سازمان طالقانی (پاراگراف سوم) ارائه می دهد.

7 درباره نظر ما مربوط به زمینه های کلیدی هم شایسته توجه است (پاراگراف 4) به شماره های تهران

4302 و 4314 مراجعه کنید.

8 درباره عقاید مربوط به ایالات متحده (پاراگراف 5) گزارشی برای به تاریخ روز رساندن تا یک

هفته ارائه خواهد شد. اوضاع همان طوری که در شماره تهران 4158 و 4069 گفته شد، اساسا بدون

تغییر است. نکته ای که باید در اینجا یادآوری شود، این است که هر فقره نقض امنیت نهضت اسلامی این

عقیده را تشدید می کند که ایالات متحده (و شاید همچنین شورویها) مداخله می کند.

9 فعالیتها و نقشه های گروههای مختلف (پاراگراف 8) تاکنون در شماره تهران 4302 و 4314 بحث

شده است. فعالیتهای بعدی گروهها شامل کوششهای سازمانی است. سنجابی برای کوشش در رو به راه

کردن مجدد جبهه ملی رهسپار شهرستانها شده است. فروهر وزیر کار گفته است که به زودی اقدامات

بزرگی از سوی جبهه صورت خواهد گرفت. جبهه دمکراتیک ملی (متین دفتری) در دو هفته اخیر نسبتا

آرام بوده است. دیگران موضوع گزارشهای جداگانه بوده اند. ما امیدواریم نظرگاه عمیق تری درباره جبهه

دمکراتیک ملی و جبهه ملی در هفته های آینده داشته باشیم.

10 سفرهای اخیر و پیش بینی شده مأمورین سابق کنسولگری (برای تبریز، شماره تهران 4486) به

شهرهای تبریز، و اصفهان (پاراگراف 9) بهترین تصویر را درباره شهرستانها خواهند داد. به طورکلی هم

سطوح اقتصادی و هم سطوح خشونت ظاهرا بر اوضاع تهران برتری دارد.

11 سایر سفارتها به طورکلی همان تجزیه و تحلیل را دارند، با دو استثنای برجسته. سفیر ژاپن

همچنان خوشبین است از اینکه بحران به پایان رسیده و تهران به آرامی رو به اوضاع عادی خواهد رفت. نه

وزیرمختار و نه رایزن سفارت در این نظر با او سهیم نیستند. سفارت فرانسه توجه بیشتری بر روی

ص: 188

چپیهای غیر افراطی متمرکز کرده و به این نتیجه رسیده است که در حالی که فدائیان و توده دارای سازمان

تاکتیکی بهتری از مجاهدین و نهضت آزادی ایران هستند، در عین حال آنها هنوز فاقد ظرفیت برای

کشاندن همه در کشتی ایدئولوژیک خویش برای بر هم زدن دولت موقت ایران در غیاب درهم شکسته

شدن نهضت اسلامی یا دولت موقت ایران توسط خود آنها، هستند. ما شاید اکنون با این نظر موافق باشیم

ولی سوءظن داریم از اینکه این نتیجه گیری ظرف دو یا سه هفته آینده تحقق یابد. ما همچنین به امکان یک

حادثه ناهنجار و خود ویرانگری را بیش از آنکه فرانسویها معتقد باشند، اهمیت می دهیم. بخش اقتصادی،

دو یادداشت درباره پیوندهای اقتصادی فرانسه و نظریات مربوط به آن و شماره تهران 4117 درباره

مناسبات اقتصادی ایران با سازمان عمران و همکاری اقتصادی فرستاده است. با تفاوتهای کم و بیش،

انگلیسها احساس می کنند عوامل بالقوه برای اغتشاش رو به رشد است و درباره شهرستان بیش از ما

تمایل به بدبینی دارند و این بر اساس اظهار نظرهایی است که از بسیاری از ساکنان خارج از تهران که مدتها

در آنجا اقامت داشته اند رسیده است. شورویها بدون شک می کوشند تا مداخله کنند. همتاهای دیپلماتیک

ما احساس می کنند که شورویها فعالیتهای فزاینده و علاقه در حوادث نشان می دهند، ولی هیچ کس

نمی تواند بر روی یک ترفند ویژه داخلی که شورویها مشغول آن باشند، انگشت بگذارد. تعدادی از

همتاهای آفریقایی و شمال آفریقایی ما از این تز جانبداری می کنند که شورویها بر روی دیدار رهبران

رادیکال (جلوه و غیره) پافشاری می کنند تا مقاومت خمینی را در برابر اندیشه های کمونیستی در هم

بشکند. این امر از نظر ما نیز معقول و قابل قبول.

12 تلگرافهای جداگانه، آینده رسانه ها و دانشگاهها را (پاراگراف 12) در برخواهد گرفت. هرج و

مرج هنوز هم شعار روز است. طبق تلگراف شماره تهران 2748. تااندازه ای ثبات اداری روی داده

است. اعتصابهای دانشکده ها چندین دانشگاه را فراگرفته است ولی تاکنون از اعتصابهای دامنه دار

اجتناب شده است. سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران همچنان در وضع هرج و مرج و نیمه حرفه ای به

سر می برد. بزرگترین دستاورد این سازمان پس از دو ماه حرارت انقلابی این است که صادق قطب زاده

مدیر کنونی آن را به صورت یکی از منفورترین چهره های ایران در آورده است. تلگرافهای اخیر اداره

ارتباطات بین المللی آمریکا به تفصیل درباره بعضی از جنبه های مطبوعات و رسانه ها به بحث پرداخته

است.

13 بیشتر اطلاعاتی که درباره قانون اساسی و انتخابات (پاراگراف سیزدهم) به ما رسیده است در

تلگرام شماره تهران 4679 گنجانده شده است. اوضاع هنوز هم درهم برهم و پراکنده است و چهارچوب

زمانی برای برقرار نهادهای اسلامی بین دو تا چهار ماه است.

14 درباره اقلام اقتصادی جالب (پاراگراف هفتم) از قبیل تورم، کمبودها، اشتغال و غیره ما معتقدیم

که به اندازه کافی در جریان هستیم رجوع کنید به شماره تهران 3962 (بیکاری)، 2979 (نتیجه گیری

شامل تورم)، 4300 (گندم و تلگراف مرجع آن درباره خواروبار) و 4395 (اخبار برجسته اقتصادی).

15 ترتیبات برای جشن پیش بینی شده (پاراگراف 15) همچنان در جریان است ولی ما از استادیوم

المپیک به عنوان محل آن صرف نظر کردیم. کمبود سرو صدا ایجادکنهای با کالیبرهای مختلف پیش بینی

نشده است.

ناس



اظهار نظر در مورد ایران

ص: 189

سند شماره (5)

از : وزارت امور خارجه واشنگتن، دی.سیتاریخ : 12 می 1979 22 اردیبهشت 1358

به : سفارت آمریکا در تهران

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اظهار نظر در مورد ایران

1 مطالب زیر برگزیده است که از سخنان وزیر (وزیر امور خارجه ونس، مترجم) در تاریخ 8 می در

مقابل کمیته امور خارجه کنگره اقتباس شده است.

آقای ولپ: آقای وزیر (اشاره به ونس)، آیا امکان دارد در مورد تغییر و تحولات شرایط فعلی ایران

ارزیابی دقیقی در اختیار ما بگذارید؟

آقای ونس: بله، اجازه بدهید که خیلی کوتاه برایتان شرح بدهم. همان طور که از روزنامه های خودتان

برداشت می شود، در زمان حال شرایط دارای ثبات نیست. دولت جدید در حال حاضر مشغول مستقر

ساختن خود و توسعه قدرت خود در سرتاسر ایران است، که بعد از هر انقلاب کار بسیار مشکلی است.

مسلما اختلافاتی وجود دارد. نخست وزیر و کابینه در جهتی در حرکت هستند که فکر می کنم یک راه

سازنده برای نگهداری و اداره کشوری که در شرایط بسیار سختی به سر می برد، باشد. نخست وزیر مرد

بسیار لایقی است. همه ما آرزوی موفقیت وی را در کلیه زمینه ها داریم. دولت موقت ایران و سایر

گروههای ذینفع.ونس


یادداشتهای اجتماعی در مورد اصفهان

سند شماره (6)

از : سفارت آمریکا در تهران تاریخ : 14 می1979 24 اردیبهشت 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 4969

موضوع : یادداشتهای اجتماعی در مورد اصفهان

1 (تمام متن خیلی محرمانه است گزارش تلگرافی است)

2 خلاصه: ناآرامیهای خیابانی در اصفهان ناپدید شده است، ولی مردم ایران به علت رقابتهای

سیاسی مذهبی و توقیفهای دسته جمعی و تبعیضی بر علیه اقلیتها، تحت فشار قرار گرفته اند؛ جمعیت

کوچک خارجی فراموش شده است؛ دانشگاهها و مدارس باز هستند ولی بیقاعده و نامنظم هستند.

تغییرات اساسی در وضع چند فرد دیده شده.

3 از زمان بازگشت به ایران، هر روز در تماس تلفنی با دوستان و رابطین خود در اصفهان بوده ام. همه

معتقدند که تشنج خیابانی در هفته های اخیر نبوده است و اغلب معتقدند که احتمال کمی وجود دارد که

خشونت از سر گرفته شود. توقیفهای مستمر، اغلب در عملیات پنهانی نیمه شبها و ناپدید شدنها که احتمالاً

ناشی از توقیف آنان است، وجود دارند. با برآورد متغیری در خلال ماه گذشته نزدیک به 700 نفر بازداشت

شده اند. بیشتر توقیفها یا ناپدید شدنها در بین یهودیان و بهائیان بوده، ولی نیمه بیشتر آن به قول یک رابط

«ساواکی هستند و در واقع هر شخصی ثروتمند، غیر قابل احترام یا حامی خلافکاران، بعلاوه عمده قلیلی

ص: 190

که برای رژیم گذشته کار کرده اند.» بدین طریق نمای عمومی در اصفهان تاریک است. اقتصاد راکد است و

علیرغم گزارشهای عمومی، معکوس. هیچ کدام از صنایع بزرگ مانند ذوب آهن، پالایشگاه و

کارخانجات نساجی کار نمی کنند. بازار باز است ولی تجار مشغول نیستند و هیچ طرح عمومی، فعال نبوده

و حتی در جریان برنامه ریزی نیست. بیشتر کارکنان بدون کار کردن حقوق می گیرند ولی اغلب انتظار

توقف آن را در هر زمان دارند. اصفهان شاد نیست.

4 یک دلیل عمده برای این غم، رقابتهای مداوم بین آیت اللّه خادمی پیر، و قابل احترام است که مردم

جهت حل و فصل کارها بین خود و مقامات به او رجوع می کنند و آیت اللّه طاهری جوان، رادیکال و

نوخاسته که قهرمان عمل صریح می باشد. ظاهرا نفوذ ظاهری در حال افزایش است و این در درجه اول

بستگی دارد به حمایت از او توسط نیروهای امنیتی، ارتش، نیروی هوایی و هوانیروز (همافران) و توانایی

خودش. او کنترل مؤثری بر نیمی از شهر دارد (جنوب رودخانه). بنا بر گزارشها او مسئول اکثر توقیفها

است و با مسلح شدن پلیس مخالفت کرده است و به نظر می رسد روابط به خوبی با استاندار جدید دارد، در

حالیکه استاندارد قبلی، هواخواه آیت اللّه خادمی بود. بنابر گزارش، نفوذ طاهری اخیرا به خاطر رهبری

راهپیمایی مسلحانه 200 نفری به سمت قم خیلی زیاد شد و او پشتیبانی آیت اللّه خمینی را به دست آورد.

به دلیل جوانی و رادیکال بودن و بنابراین غیر قابل پیش بینی بودن کارهایش، افزایش نفوذ وی باعث بالا

رفتن سطح برخورد در شهر می شود.

5 به خارجیان کلاً اعتنایی نمی شود و هیچ حادثه جدیدی که مستقیما بر علیه خارجیان باشد، اتفاق

نیفتاده است و بازاریان مشتاق بازگشت آنها هستند، (بدیهی است) ولی حضور یا غنیمت آنها دیگر مطرح

نیست. در اصفهان پلیس و ادارات کار، چند ماه پیش اطلاع دادند که کلیه اجازه نامه های کارکنان خارجی

که اجازه اقامت و کار داشته اند، ابطال می شود (در پایان خرداد، 21 ژوئن) مگر فعالیتهای استثنائی که به

طور انفرادی از تهران به دست خواهد آمد. اغلب کارفرماها این را پذیرفته اند و انجمن ایران و آمریکا

تقاضای چندین معافیت کرده و گفته می شود برای معلمین این شانس وجود دارد.

6 دو دانشگاه اصلی الهیات اصفهان و صنعتی شریف (آریامهر سابق) باز هستند، با برخی از

دانشکده ها که سخت مشغول آمادگی برای امتحانات می باشند؛ ولی اکثر دانشجویان وقت خود را در

مباحثات سیاسی تلف می کنند. صنعتی شریف اعلام کرده است که کلیه معلمین خارجی در آخر ترم

بایستی بروند و بعد از این دروس به انگلیسی نخواهد بود. ولی تصمیم نگرفته اند که جزوات فارسی از کجا

و چگونه برای تحصیلات فنی تهیه نمایند. اغلب در اصفهان انتظار بسته شدن آن را دارند. دانش آموزان

دبیرستانی به امید تلافی اوقات از دست رفته در جریان انقلاب، دو برابر معمول درس می خوانند، بجز

بعضی از مدارس که طاهری قول انتصاب «ناظرینی برای اطمینان از صحت امتحانات» در آنها داده است.

دانش آموزان سخت مشغول اثبات شایستگی انقلابی خویش می باشند.

7 مطالب زیر یادداشتهای بیوگرافی افرادی است که در گزارش قبلی نامبرده شده اند.

الف: استاندارد قبلی، حقدان، در اوائل مارس تغییر کرد. او با آیت اللّه خادمی ملاقات کرد و در افکار

عمومی از خلافکاری در اصفهان تبرئه گردید. بازنشسته شده و در سکوت به تهران آمده، ولی بنا به

گزارش روز 3 می دستگیر شده است.

ب: استاندار قبلی، دکتر محمدعلی واعظی، دکتر خصوصی آیت اللّه خمینی است که به جای دکتر

ص: 191

حقدان منصوب گردید. او مردی مسن و مشهور به داشتن تحصیلات اسلامی می باشد و دوست خوب

آیت اللّه خادمی است. در اصفهان با احترام پذیرفته شد، ولی سلامتیش ضعیف است. او از خمینی تقاضای

بازنشستگی کرده و روز 11 می تعویض گردید.

ج: استاندار فعلی، محمد کاظم بجنوردی، در ماه اخیر از سوی دادگاه اسلامی پس از 13 سال زندان،

آزاد گردید. او بنیانگذار حزب ملل اسلامی در سال 1962 بوده که در زمان شاه به عنوان یک گروه

تروریستی ممنوع شد. بجنوردی در سال 1966 دستگیر و محکوم به مرگ شد و سپس حکم اعدام وی به

حبس ابد تبدیل گردید (در اصفهان شایع است که این پس از لو دادن اسامی همکارانش بوده). پدرش

آیت اللّه معروفی است که اینک مرده است. وی در جریان ورودش به اصفهان از سوی آیت اللّه طاهری به

مردم معرفی شد و به نظر می آید که رادیکال بوده و به سوی طاهری بیشتر از خادمی گرایش داشته باشد.

بنابراین انتظار می رود که در زمان تصدی وی، توقیفها ادامه و افزایش یابد.

د: مهندس میرمحمد صادقی که من و شخص فراری از صنعت هلیکوپترسازی بل را در ژانویه پناه داد

و بعدا نیز به مسئول حکومت نظامی، ژنرال غفاری، که بنابر یک گزارش در پی کوشش برای یک سوءقصد

کشور را ترک کرده است، پناهندگی داد. در زمان انقلاب او دستیار اصلی آیت اللّه خادمی بود و اولین رئیس

کمیته مرکزی و رهبر مشخص غیر مذهبیون در اصفهان بوده است. او دشمن طاهری بوده و عموما از

خطاب عنوان آیت اللّه به او خودداری می کرد. بنابر گزارش او نیز در جریان حمله مردم، به یکی از دو معاون

ساواک پناه داده است که بعدا هر دو توسط مردم کشته شدند) و طاهری او را متهم به ارتباط با ساواک

نمود. او باعث شرمندگی خادمی گشته و از مناصب خود در آخر مارس استعفا داد و طبق گزارشها، ایران را

به قصد آمریکا در اوائل می ترک نمود (او سعی داشت با من ارتباط برقرار کند و اشتباها گفته شده که من در

واشنگتن هستم، بنابراین با بخش ایران تماس خواهد گرفت). او مهندس ساختمان است، انگلیسی خوب

صحبت می کند و یک انقلابی میانه رو شیعه است (یا بود؟). من شک دارم که او به راحتی صحنه سیاسی

ایران را ترک کند.

ه: آقای پرورش، یک دستیار سطح پایین خادمی در زمان نجات من توسط خادمی بود و رئیس کمیته

آموزشی کمیته مرکزی شد و حالا عضو کمیته اجرایی می باشد. او دبیر دبیرستان بوده و در مرکز عملیات

نفوذی اعتصابات و مبارزات دانش آموزان قرار داشته است.

و: آقای مشرف، معلم دیگری است که همکار پرورش در گروه خادمی و معاون استاندار واعظی و در

ارتباط اصولی با خادمی می باشد. وضع آتیه اش در جریان استانداری بجنوردی معین نیست.

ز: دکتر سراج الواعظین (خویشاوندی با دکتر واعظی ندارد) که یک ملا و معلم دین و فلسفه در وزارت

آموزش در اصفهان است. او یک فرد محترم مذهبی می باشد که با طاهری در مبارزه بود و بر علیه ناآرامیها

وعظ کرده و توقیف شد. او متهم به همدستی با شاه معدوم شده و محکوم به چهار سال زندان و خلع لباس

گردید. شایع است که با چهارده ملای دیگر نیز به همین نحو رفتار خواهد شد.

ح: امیر امان اللّه دره منزلی، وکیل مجلس از سمیرم پسر و وارث رئیس شعبه دره شویی ایل قشقایی

است. ظاهرا به همراه دیگر وکلای مجلس قبلی، گم شده و در جستجویش هستند. او در سمیرم است

(استان اصفهان) و هفته گذشته در ضیافتی به میزبانی پدرش برای خسرو قشقایی حضور داشت. او و

برادرش رئیس تمام ایل هستند و در زمان جوشش انقلاب از تبعید به وطن بازگشتند.

ص: 192

ط: جمشید ایرانپور، دوست کنسول، پیمانکار و وارد کننده که با انقلابیون در هر کاری دست داشته و با

ساواک تماس دارد، اینک به عنوان عامل سازمان سیا در پی او هستند. او در آمریکا ماند تا نامه ای از

آیت اللّه خادمی دریافت داشت و اینک به اصفهان بازگشته و عضو کمیته مرکزی است.

ی: زینت نیلچی، کارمند قبلی کنسولگری که در دفتر امنیتی BHI (هلیکوپتر سازی بل) کار می کرد و

به عنوان عامل سیا تحت تعقیب است.

8 کنسولگری در اصفهان پس از عزیمت من بدون نگهبان مانده که از سوی پلیس انقلابی چندین بار

دخالت شده و برخی از اشیاء صدمه دیده و یا گم شده، ولی نه کنسولگری و نه ساکنین آن تفتیش نشده اند.

ناس


اوضاع در اصفهان، چشم اندازهای بازرگانی، مسائل و مشکلات حمل و نقل

سند شماره (7)

یادداشت مذاکرات خیلی محرمانه

شرکت کنندگان : مانفرد پنچوتکانایب رئیس شرکت ساختمانی جی. ای جونز

دی سی. مک گافی مأمور سیاسی تهران

تاریخ و محل : 16 می 1979 (26 اردیبهشت 1358) سفارت آمریکا در تهران،

موضوع : اوضاع در اصفهان، چشم اندازهای بازرگانی، مسائل و مشکلات حمل و نقل.

آقای پنچوتکا که مرا از اصفهان می شناخت از من وعده ملاقاتی خواست تا درباره چشم اندازهای

اصفهان مشورت کند. من خبر تازه ای نداشتم که به او پیشنهاد کنم. ولی در عین حال پیشنهاد کردم که او

پس از بازگشت من از اصفهان با من تماس بگیرد. جی ای جونز مقاطعه کار عمده شرکت تولید مشترک

هلیکوپتر در اصفهان است.

او گفت که هفته گذشته سه بار از اصفهان دیدن کرده است و هر بار هنگام دیدار از محل کارگاه با

سرنیزه تفنگ مواجه شده است و با سوءظن فراوان نسبت به او رفتار شده است. او می کوشد پرونده های

مالی را به دست بیاورد تا به تصفیه نهایی با دولت موقت ایران برسد، ولی اعلام می دارد که همه دفاتر محل

کارگاه به تاراج رفته و جستجوی او را دشوار کرده است. محل کارگاه اکنون توسط نظامیان و پاسداران

کمیته تحت حفاظت قرار گرفته و تمامی صلاحیت دست کمیته است شخصی به نام دکتر کوهی و شخص

دیگری به نام مهندس نیکویی متصدی محل کارگاه هستند و محوطه مسکنهای بل هلیکوپتر در نزدیکی

آن در شاهین شهر قرار گرفته. آنها به او اجازه می دهند همه لوازم شخصی را بسته بندی شده و در محوطه

انبار شده ببرد. ولی او می گوید که همه چیزهایی که در خانه ها و در محل کارگاه رها شده برده شده اند. او

همچنین خاطرنشان ساخت که پولهای جونز در یک حساب مسدود در تهران جمع آوری شده ولی به

سرعت با احکام دادگاه اصفهان به تحریک اداره کار اصفهان به نفع دعاوی انفرادی کارگران به ته می کشد.

طبق اظهار پنچوتکا بیشتر این دعاوی بر حق نیستند و او برای اثبات آنها، اسنادی در اختیار دارد ولی

درباره جلسات محاکمه به او ابلاغی نشده است.

چشم انداز آینده

جی ای جونز سه طرح در ایران داشت : طرح کارخانه اصفهان، طرح عمل آوردن گوشت در گرمسار

ص: 193

نزدیک تهران و ساختمان بانک تجارت خارجی در تهران، نزدیک سفارت. از جونز خواسته شده است که

کار مربوط به بانک تجارت خارجی را از سر گیرد، ولی هم کمپانی جونز و هم کارمندان آن تا زمانی که

اوضاع روشن نشود، برای بازگشت به کار اظهار بی میلی می کنند. مدیران طرح عمل آوردن گوشت نیز

مشتاق هستند که کار از سر گرفته شود ولی قادر نیستند از حکومت پول بگیرند. در کارگاه اصفهان درهم

برهمی حکمفرما است. امیر انتظام، معاون نخست وزیر، از پنچوتکا خواسته بود تا درباره بهره برداری

دیگری از این کارگاه از سوی شرکت او نظر بدهد. پنچوتکا دو پیشنهاد تسلیم کرده بود؛ یکی برای مصرف

صنایع سبک (ولی او این کار را غیرمحتمل می دانست) و دیگری برای یک کارخانه دیگر عمل آوردن

گوشت که آن را کاملاً عملی تشخیص می داد. پس از تأخیر طولانی، امیر انتظام او را به سازمان صنایع

معرفی کرد و او پیشنهادهایی به مدیر آن دکتر طاهرزاده تسلیم کرد. طاهرزاده از او خواست تا کارهای

بیشتری انجام دهد و آنها را ارائه دهد. در بازگشت، او متوجه شد که طاهرزاده (منسوب دولت موقت

ایران) و یک ملای ناشناس (فرضا یک منسوب خمینی) بر سر آنکه کدام یک باید مدیر باشد با یکدیگر

نزاع می کنند. بالاخره به او اطلاع داده شد که ژنرال افتخاری منسوب شده است. او با افتخاری ملاقات

کرد، افتخاری اطلاعی از بحثهای قبلی نداشت و از او خواست تا پیشنهادهای تفصیلی تری را عرضه کند.

او اکنون شنیده است که افتخاری قرار است تعویض شود و او می گوید که شرکت جونز دیگر نه اکنون و نه

هیچ زمان دیگری حاضر به عهده گرفتن این طرح نخواهد بود، ولی خود را به مدت زیادی در وضع

التماس مدت زیادی در وضع التماس در این باره تلقی می کند.

مسائل حمل و نقل

آقای پنچوتکا گفت در حالی که او 95% لوازم شخصی کارمندان را به تهران آورده است. برای حمل

آنها به خارج گرفتار دشواریهایی شده است. او گفت که تا 15 آوریل طبق جدولی به یک عضو کمیته در

فرودگاه بابت هر کیلو 20 ریال می پرداخت و کار حمل و نقل او در جریان بود، ولیکن اکنون پیدا کردن

کسی که پول بپذیرد، دشوار شده است. او می گوید که نماینده ایرانی یک شرکت دیگر به نظر (که او از

افشای هویت او خودداری کرد) به دفتر مرکزی خود مراجعه کرده و خواستار پول بیشتری شده و آن را

بابت پول حق الحساب به کمیته ذکر کرده است. دفتر مرکزی که حرف او را باور نکرده بود به کمیته مرکزی

در تهران مراجعه کرده و پرسیده بود که آیا این پرداخت حق الحساب مجاز است یا خیر بلافاصله تمامی

اعضای کمیته فرودگاه اخراج شدند و تعداد زیادی از پروازهای دربست باری حذف شد و تمامی سیستم

غرغر را آغاز کرد. او تصور می کرد که به محض اینکه یک مجرای جدیدی برای پرداخت حق الحساب

برقرار شود، اوضاع رو به راه خواهد شد.



گزیده ای از جلسه مطبوعاتی وزارت خارجه آمریکا

ص: 194

سند شماره (8)

گزیده ای از جلسه مطبوعاتی وزارت خارجه آمریکا

21 می 1979 31 اردیبهشت 1358

واشنگتن. دی. سی

سخنگو در جواب به سؤالی گفت:

از زمان انقلاب ایران، ما همواره خواستار و در جستجوی روابط خوبی با دولت جدید بوده ایم. ما این

تلاشها را تا هر جایی که دولت جدید بخواهد، ادامه خواهیم داد.

در روابط گذشته ما با ایران مسائلی وجود داشته که اکنون امکان برقراری روابط مجدد را مشکل

می سازد. ما این را درک می کنیم و عقیده داریم که باید گذشته ها را پشت سر گذاشت.

دوستی اساسی و ابتدایی بین مردم ایران و آمریکا بسیار استوار است. ما در منافع مهم زیادی با هم مشترک

هستیم و ما از آرمانهای آزادیخواهی، عدالت و تشکیلات دموکراتیک انقلاب برای مردم ایران پشتیبانی

می کنیم.

دستیابی به اهداف، آسان نخواهد بود. کشور هنوز ناآرام است، ما آرزوهای خوبی برای دولت جدید

در تلاشهایش در جهت بهتر شدن مردم ایران داریم.


اظهار نظرهایی درباره ایران معاصر

سند شماره (9)

اظهار نظرهایی درباره ایران معاصر، تهیه شده برای والتر ال. کاتلر سفیر و وزیر مختار آلن ونت

ماروین زونیس شیگاگو 25 می 1979 4 خرداد 1358

مطالب زیر فهرستی از دیدگاههایی است درباره اوضاع سیاسی کنونی در ایران که ظاهرا موضوعات

مداوی را در زندگی سیاسی ایران مورد تأکید قرار می دهد. در حالی که آشوب کنونی در ایران را به نحو

متناسبی انقلابی تشخیص داده است، این انقلاب، انقلابی است که از خصوصیات ویژه تاریخ، سیاست

فرهنگ و شخصیت ایران ناشی می شود.

1 آیت اللّه خمینی و شاه محمدرضا پهلوی هر دو همان سبک رهبری سیاسی را از خود نشان

می دهند. ماهیت آنها را می توان مبتذل، خنک و بیمزه و خودکام توصیف کرد.

2 آیت اللّه اصرار دارد همان بخشهایی از زندگی عمومی ایران را که شاه اصرار داشت، تحت کنترل

مستقیم قرار دهد. و در مواردی از قبیل : امنیت رسانه های گروهی، امور خارجه و درآمد نفت دخالت کند.

بقیه امور مربوط به زندگی عمومی در ایران از قبیل رشد اقتصادی و برنامه ریزی به حکومت یا شورایی از

روحانیون مانند قوه مقننه جدید واگذار شده است.

3 در جریان تمامی دوران فعالیتهای شدید انقلابی، به فرض از اولین اغتشاشات در قم در 8 ژانویه

1978، انقلابیون ایران تقریباً 1978 تا عزیمت شاه در 16 ژانویه 1979، انقلابیون ایران تقریبا هیچ گونه

خشونتی برای تحقق هدفهایشان نشان ندادند. دویست سال اخیر تاریخ ایران الگوی مشابهی را نشان

می دهد. خشونتهای سازمان یافته و تظاهرات وسیع خشن، مورد اجتناب است. بدین ترتیب مثلاً در

جریان تمامی دوران انقلاب مشروطه سالهای 1905 تا 1907، تقریبا کسی جان خود را از دست نداد.

کودتای رضاخان در سال 1921 نیز تقریبا بدون خونریزی انجام گرفت. سرنگون شدن مصدق با به کار

ص: 195

بردن زور ولی با خشونت بسیار کمی انجام گرفت.

به کار بردن خشونت جمعی به وسیله رژیم در مقابل مردم ابتدا در اغتشاشات خرداد 1342 نشان داده

شد و سپس در جریان سال 1978، این سنت نقض شد.

چند پیامد را می توان مشخص کرد: (الف) میل به انتقام از جانب خمینی و پیروانش علیه رژیم سابق

انگیزه شدیدتری به دست آورد. بدون شک سنتی از بیرحمی انفرادی در ایران وجود داشته است. این سنت

در نتیجه خشم بر سر به کار بردن خشونت از سوی رژیم تقویت شده است.

(ب) عدم موفقیت انقلاب در احراز قدرت از طریق به کار بردن خشونت، رژیم جدید را از وسایل

مادی و جسمی مقابله با مخالفان داخلی و شکست دادن آنها محروم کرده است. انحصار نیروی فیزیکی

وجود ندارد و احتمال به دست آوردن این نیروی انحصاری برای آینده قابل پیش بینی، بسیار کم است.

(ج) از سوی دیگر درسهای تاریخ (هرچند ممکن است ضعیف باشند) القا می کند که برای جنگ

داخلی امکان کمی وجود دارد. مردم ایران برای به دست گرفتن اسلحه و با توجه به همه پیامدهای خونین

آن، بسیار بی میل هستند.

4 معذالک به هیچ وجه نمی توان دستخوش این تصور شد که خشمی که در جریان انقلاب تا این اندازه

آشکار بود، ته کشیده است. بلکه بالعکس این خشم که باعث شد مردم در مقابل رژیم و پشتیبانهای آن از

جمله ایالات متحده، متحد شوند، هنوز حاکم است و می توان انتظار داشت که در ماههای آینده به اشکال

مختلفی بیان شود.

5 یکی از شکلهای تظاهر این خشم نفرت از بیگانگان است. ایرانیان همواره ارتباط دوگانه ای نسبت

به بیگانگان داشته اند؛ اول اینکه حاضر بوده اند از آنها اقتباس و تقلید کنند، در عین حال بر اصل حفظ

«صفا و خلوص فرهنگ ایران اصرار داشته اند. سالهای اخیر رشد ایران نسبت به این «صفا و خلوص»

سختگیر بوده اند و یک احساس تجدید شده شکنندگی اصالت فرهنگی ایران به وجود آمده است. از

بسیاری جهات این انقلاب را می توان به نحو سودمندی، نه صرفا به عنوان یک پدیده مذهبی، بلکه به

عنوان یک بیان گوشخراش هویت فرهنگی ایران درک کرد.

6 در حالی که انقلاب از لحاظ عوامل اصلی ممکن است مذهبی نبوده باشد، معذالک این انقلاب از

سوی نهادهای مذهبی و روحانیون وفادار به آیت اللّه خمینی به دست گرفته شده است. این گروهها کشور را

در جهتی سوق می دهند که خودشان آن را از لحاظ بنیادی، اسلامی نامیده اند. در این فرایند، بیشتر قوانینی

را که در دهه گذشته ترقیخواهانه بوده اند، واپس می زنند. در این فرایند فرمانروایان جدید عملاً تمامی

طبقات متوسط و بالا را از خود بیگانه ساخته یا رنجانده اند و اینها شامل قشرهای تحصیلکرده غربگرا و

غیر مذهبی ایران هستند.

7 در این گروهها کارفرمایان بزرگ نیز گنجانده شده اند. بیگانه شدن آنها و بی ثباتی نظام جاری و

نظام سیاسی به تفریق مداوم اقتصاد ایران و احتمال کم از سرگرفتن فعالیت اقتصادی از جانب بخش

خصوصی کمک کرده است. بیکاری وسیع و سختیهای فزاینده اقتصادی، همه گیر شده است، که خود باعث

ناآرامیهای اضافی سیاسی می گردد.

8 از سوی دیگر احتمال اینکه حکومت، خود در تجدید فعالیت اقتصادی موفقیت داشته باشد بسیار

محدود است، با توجه به اینکه هرج و مرج بوروکراتیک و سیاسی حکمفرما است. علاوه بر این دستگاه

ص: 196

دیوانسالاری مزاحمت و هدردهنده و نوکر مآب و بدون صلاحیت برای از سر گرفتن فعالیتهای اقتصادی

زمینه عقب نشینی مناسبی را فراهم نمی کند.

9 در نتیجه ایران برای حفظ ثبات سیاسی خود بیش از هر زمان دیگری به نفت متکی خواهد بود.

فشار برای افزایش قیمت بین المللی نفت شدید خواهد بود. تا مرحله ای که قیمتها به نحو مداوم رو به

افزایش است، تولید نیاز به افزایش نخواهد داشت؛ ولی در صورتی که نرخ افزایش قیمت کندی پیدا کند،

فشارهای بهتری برای افزایش تولید محسوس خواهد بود. نتیجه آن خواهد بود که دشواریهای سیاسی با

کارگران نفت افزایش یابد و رژیم را هر چه بیشتر و سریعتر با نیاز به تکنسینهای خارجی برای اداره

میدانهای نفتی مواجه سازد.

10 بدین ترتیب دشواریها در تجدید سازمان نیروهای مسلح به عنوان یک نیروی امنیتی مؤثر، هر چه

بیشتر مبرم و ضروری خواهد شد. همه نشانه ها به لزوم اضافه شدن هر چه بیشتر کاربرد زور، به جاذبه

آیت اللّه خمینی برای کنترل آنچه که احتمالاً به صورت یک هرج و مرج بزرگتر سیاسی در خواهد آمد،

اشاره می کند.


مذهب و پیشرفت در ایران

سند شماره (10)

25 می 1979 4 خرداد 1358

مذهب و پیشرفت در ایران

مایکل. ام. جی. فیشر

رشته انسان شناسی دانشگاه هاروارد

رساله گزارشی سمینار وزارت امور خارجه درباره ایران

1 مقدمه : جمهوری اسلامی به عنوان مبارزه طلبی علیه تئوری نوسازی و نوگرایی

کالبد شکافی درباره حوادث دهه 1960 و دهه 1970

ایران یک محک بزرگی برای تئوری نوگرایی در سراسر دهه 1960 و 1970 بوده است. ایران موردی

بوده است که محدودیتهای سرمایه ای در آن از لحاظ تئوری برطرف شده بود و بنابراین موردی بوده است

که در آن دگرگونی از جهان سوم به جهان اول انتظار می رفت، عملی باشد. برخلاف سایر کشورهای تولید

کننده نفت ایران دارای جمعیت کافی برای جذب درآمدهای نفتی و فراهم کردن نیروی انسانی برای

اقتصاد صنعتی و همچنین فراهم کردن بازار داخلی بود. آنچه که نقص داشت می تواند به سه مقوله کلی

تقسیم شود که این رساله به مقوله سوم آن اختصاص خواهد داشت.

(1) مسائل مربوط به هماهنگی. برای تولید یک جامعه مدرن صنعتی لازم است رشد در کشاورزی و

صنعت متعادل شود، به طوری که نیروی کارگر صنعتی، بازاری برای کشاورزی فراهم کند و جمعیت

روستایی به اندازه کافی از نعمت برخوردار باشد تا بازاری برای صنایع فراهم کند. ثانیا برای داشتن یک

جامعه مدرن صنعتی لازم است یک نظام آموزشی دانشگاهی و حرفه ای فراهم شود تا این نظام بتواند

مدیران و مهندسان کشاورزی و کارگران ماهر داشته باشد و همچنین پروژه های توسعه را انجام دهد.

ثالثا بهبود بهداشت عمومی و تغذیه به طور طبیعی تولید انفجار جمعیت می کند که بنابراین لازم است

آموزش و پرورش و تولید مشاغل یک جمعیت جوان و فرّار را در خود جذب کند. ایران در هیچ کدام از این

ص: 197

مسائل تا اندازه ای به دلایلی که با عده ای از مشکلات دوم و اساسی تر سروکار دارد نتیجه خوبی نداده بود.

به عنوان مثال چند شاخص تخریبی ذکر می شود: در حالی که جمعیت به میزان 2/3 درصد در سال افزایش

یافت و مصرف غذا به میزان 10% در سال، میزان تولید کشاورزی تنها 5/2% یا کمتر از آن در اواسط دهه

1970 افزایش یافت و غذا به نرخ 5/1% میلیارد دلار در سال از خارج وارد می شد. واردات به طور کلی به

15 میلیارد دلار در سال بالغ می شد، در حالیکه صادرات غیر نفتی تنها 5/0 میلیارد دلار در سال ارزش

داشت. بر اساس سرشماری سال 1966 فارغ التحصیلان دبیرستانها از بیسوادها درصد بیکاری

شدیدتری داشتند. در سال 1976 حدود سیصد هزار نفر برای ثبت نام دانشگاهها که گنجایش سی هزار

نفر را داشت رقابت می کردند.

(2) مشکلات ناشی از ماهیت دولت، در نتیجه درآمدهای نفتی و هزینه های نظامی تشدید می شد. یک

دو راهی نمونه در دگرگونی اجتماعی رهبری شده عبارت است از موازنه بین تنها اداره امور از بالا برای

تسریع دگرگونی و تشویق ابتکارها در سطح محلی به طوری که دگرگونیها بتواند خود را حفظ کرده و ریشه

بدواند. نه تنها ایران از نظر کنترل مرکزی از طریق پرورش بیش از اندازه بوروکراسی (دیوانسالاری) و

کنترلهای دیکتاتوری مرتکب اشتباه شد، بلکه به جریان انداختن درآمدهای نفتی دولت باعث شد که

حکومت از شهروندان خود جدا شود؛ بدین معنی که حکومت از منافع شهروندان خود مستقل شد و نسبتا

در مقابل فشارها از طریق کمکهای مالی از پایین مصونیت پیدا کرد. صنایع نفت به طور کلی مشاغل نسبتا

کمتری فراهم کرد و اثر افزایش دهنده زیادی برای رشد صنعتی محلی نداشت. درآمدها به ترتیبی صرف

می شد، که باعث توسعه نابرابریهای طبقاتی می شد به ویژه از طریق استراتژیهای کشاورزی و صنعتی مبنی

بر حمایت از سرمایه گذاران مقیاس بزرگ و نه سرمایه گذاران مقیاس کوچک؛ طرح تهران خوزستان یک

نمونه بارز از آن است. به چهار مؤسسه بزرگ کشاورزی و بازرگانی بخشهای عظیمی از زمین واگذار شد

که آنها نتوانستند به نحو مناسب این زمینها را پرورش داده و آباد کنند در حالی که 38 هزار خانواده

کشاورز از زمینهای خود بیرون رانده شدند. (بدین ترتیب مناسبات سرمایه گذاری وارد کار شد ولی این

وارد کار شدن به هیچ وجه کارآیی لازم را نداشت). تقویت نظامی کشور و تابع کردن عمران داخلی به

نقشهای منطقه ای نفت و جهان صنعتی، جدایی دولت از شهروندانش را شدیدتر کرد.

علاوه بر این دو نوع اشتباه تاکتیکی نیز وجود داشت. درآمدهای افزایش یافته از بالا رفتن قیمتهای

نفت در سال 1973 به نحو اشتباهی اداره شد و مسبب تورم فوق العاده گردید، به طوری که مخارج

فوق العاده کارگری تولید صنعتی، ایران را از میدان رقابت بین المللی خارج ساخت و از سوی دیگر تولید

کشاورزی دچار عوامل دلسرد کننده گردید (مواد غذایی از خارج وارد شده و به قیمتهای سوبسیدی

فروخته می شد در حالی که قیمتهایی که برای تولید کنندگان داخلی تعیین می شد به اندازه کافی بالا آورده

نشده و همچنین سیاستهای متمایل به رکود دولت آموزگار (در سال 1977) که هدف آنها پایین آوردن

سطح تورم بود، باعث رشد بیکاری و دشواریهایی در میان به ویژه مهاجران از روستا به شهر در جریان

رونق فعالیتهای ساختمانی در دوران قبلی شده بود، ثانیا در تابستان سال 1978 فرصت تبدیل رژیم

سلطنتی به یک رژیم سلطنت مشروطه از دست داده شد و بدین وسیله زمینه حیله گرانه ای برای «انقلاب

بورژوایی» فراهم گردید.

(3) لبیکهای ایدئولوژیکی، همزمان با این فشارهای شدید اجتماعی و اقتصادی، توسعه یک جمعیت

ص: 198

فرّار و بی ثبات و محکمتر شدن رشته های دیکتاتوری بین سالهای 1972 تا 1977 (که مظهر آن حزب

نافرجام و مورد انزجار رستاخیز به وجود آمده در سال 1975 بود)، احیای مجدد اسلام به عنوان یک

ایدئولوژی نیرومند ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی عملی شد. در این رساله این جنبه مورد توجه قرار

خواهد گرفت.


ایران به عنوان یک سرمشق

جمهوری اسلامی در دهه 1980: ایران به عنوان یک سرمشق

ایران در دهه 1980 همچنان یک مورد محک بزرگی خواهد بود این بار برای فعل و انفعالات هیجان و

اضطراب در جهان اسلامی، از سواحل اقیانوس اطلس گرفته تا مجمع الجزایر فیلیپین و از اندونزی تا

اتحاد شوروی. عوامل و عناصر این محک، حوادثی خواهد بود که تحت شرایط انفجار جمعیت شناسی و

فشار اقتصادی مردمی که احساس می کنند، خودشان تحت فشار بیگانگان اروپایی (یا نیروهای اقتصادی

جهانی) قرار گرفته اند و به عنوان اصلاح بی عدالتیها، ایدئولوژی اسلام را به عنوان یک وسیله به کار

می برند، اتفاق می افتد. قسمتی از آنچه که در معرض مبارزه قرار گرفته بازسازی و ایجاد یک «دنیای پر

معنی» و یک دنیایی که در آن مردم خود را دستخوش احساس کم ارزشی در نتیجه یک فرهنگ بیگانه

نمی کنند و دنیایی که در آن می توانند یک احساس تداوم نسبت به گذشته به عنوان شالوده ای برای

ساختمان آینده داشته باشند و دنیایی که در آن می توانند نسبت به هویت خود احساس افتخار کنند،

می باشد. اتحاد شوروی یک موردی است که می تواند احتمالاً با ایران در موازات قرار گیرد؛ با توجه به

جمعیتهای اسلامی و غیر اسلامی که سریعتر از جمعیت روسی رو به افزایش است و با توجه به اینکه ارتش

آن به نحو فزاینده ای غیر اسلاوی می شود و با توجه به رو به زوال رفتن کوششهایی که برای روسی کردن

جمعیت به عمل می آمد (تعداد تکلم کنندگان به زبان روسی، در آسیای مرکزی، اکنون کمتر شده است) و با

توجه به تسلط ایدئولوژیهای ناسیونالیستی و همه اینها تحت شرایط فشار اقتصادی. نمونه های دیگری نیز

در جهان اسلامی می توان به خاطر آورد مانند ترکیه، پاکستان و ایران، سرمشق یا منحصر به فرد

بنیادگرایی: عکس العمل و تعریف مجدد مطبوعات این اندیشه را به جریان انداخته اند که بادهای

عکس العمل بنیادگرایی در سراسر جهان اسلامی وزیدن گرفته است. در این اندیشه عناصری از حقیقت

وجود دارد، ولی سه چیز باید تمیز داده شده و درباره آن تحقیق به عمل آید. یعنی اول، میزان تأثیر حوادث

ایران بر سایر کشورها؛ دوم، رابطه گذشته و حال و آینده حوادث کنونی در محدوده تاریخ ملی ایران؛ سوم،

درجه انعطاف پذیری اسلام به عنوان یک عبارت یا زبان انعطاف پذیر، یعنی اینکه درجه ای که اسلام تا آن

اندازه یک بنیاد گرایی بازگشت کننده به خود یا یک توجه بومی به گذشته نبوده، بلکه یک وسیله فرهنگی

حساسی برای اندیشه های ترقیخواهانه است.


عوامل منطقه ای و جهانی

عوامل منطقه ای و جهانی

(1) همزمان بودن نهضتهای اسلامی: انقلاب در ایران زمانی فرا رسید که در ترکیه آشوبی شامل

عناصر اسلامی بر پا شده است. در مصر نیز ظاهرا چیزی شبیه خیزش اخوان المسلمین به چشم می خورد.

ژنرال ضیاءالحق در پاکستان نیز یک نظام اخلاقی دقیق و شدید و جدیدی را وارد عمل کرده است و رژیم

ترکی در افغانستان در معرض مخالفت عناصر غدیریه و عوامل اسلامی دیگر قرار گرفته و کویت به

ص: 199

حوادث ایران و نداهای اسلامی وسیعتر لبیک گفته و کوششهایی برای احداث تسهیلات بانکی اسلامی به

عمل آورده است.

علاوه بر این بین جو ایدئولوژیکی بین سالهای دهه 1970 و دهه 1930 تفاوتهای جالبی وجود دارد.

اکنون دیگر مانند دهه 1930 عملی نیست که آشکارا درباره انکار وجود خدا یا درباره اسلام به عنوان

اینکه جهان اسلامی را عقب مانده نگه می دارد صحبت کنیم. این دیگر دورانی نیست که درباره چهرهایی

مانند آتاتورک و طه حسین در مصر یا کسروی در ایران صحبت کنیم: این تغییر در جو ایدئولوژیک سه

ریشه دارد:

الف) پیچیده تر شدن: یعنی شناسایی این اصل که برای مردم زندگی کردن بدون رابطه پر معنا نسبت به

سنتها و گذشته خود، ممکن نیست.

ب) تاکتیک: یعنی بسیج کردن توده هایی که شما برای به کار بردن مذهب لازم دارید.

ج) پاسخ به شکلهای دیکتاتوری: یعنی سرکوب کردن بحثهای سیاسی آزاد باعث می شود که

اصطلاحات مذهبی به عنوان اصطلاحات چتری برای تنوع منافع گروهی به کار رود.

(3) اثرات ظاهری در مقابل تماسها و نفوذهای عملی. همزمان بودن ثابت می کند که جریانات در

کشورهای مختلف با یکدیگر مربوطند. معذالک اثرات ظاهری (جلوه گر شونده) روشنی وجود دارد؛

درست در زمانی که آتاتورک سرمشقی را برای رضا شاه در ایران و امان اللّه خان در افغانستان در دهه

1920 فراهم کرد، امروز نیز ایران آن امکان بالقوه را دارد؛ در صورتی که موفق شود یک جمهوری مدرن

اسلامی انسانی برقرار کرده و به نهضتهای اسلامی در سایر کشورها انرژی مجدد بدهد. به ترتیبی که

پاکستان و عربستان سعودی و لیبی نتوانسته اند از آن موفق شوند. شکاف قدیمی ایدئولوژیکی بین اسلام

تشیع و اسلام تسنن در نتیجه بخشهایی از انقلاب ایران و به ویژه پیروان مرحوم دکتر علی شریعتی از

اهمیت خود کاسته است. شریعتی در پاریس تحصیل کرده و ظاهراً اندیشه های مسلمانان سنی لیبرال را

جذب کرده و بدون شک از قانون، نویسنده الجزایری، اقتباس کرده است. علیرغم تماسهای با لیبی و قطع

مناسبات دیپلماتیک با مصر شکاف بین شیعه و سنی که از دیر زمان وجود داشته، ظاهراً هنوز هم تضاد

مداومی در همکاری ظاهری با گروههای مسلمان شیعه فراهم می کند. همچنین تضاد مشابهی در

همکاری تاکتیکی با سازمان آزادیبخش فلسطین وجود دارد، یعنی از نظر ایرانیان کمتر علاقه یا همدردی

سنتی در مورد آرمانها و امور اعراب وجود دارد، و از سوی دیگر از جانب سازمان آزادیبخش فلسطین

نسبت به اقدام ارتجاعی اتحاد با یک نیروی مذهبی از سوی یک نهضتی که غیر مذهبی و سوسیالیستی

است نگرانی وجود دارد.

برای جستجوی اثرات مستقیم باید متوجه جمعیتهای شیعه ساکن خارج ایران شد، مثلاً در جنوب

عراق یا در شرق عربستان سعودی یا کویت، بحرین و در لبنان اتحاد تجدید شده سوریه و عراق و خارج

کردن کمونیستها از ائتلاف بعثی در عراق یک نوع اقدام دفاعی است (زیرا در میان کمونیستهای عراق،

شیعیان نیز وجود دارند) و از سوی دیگر این یک اقدام سوریه برای تقویت موضع نسبت به قدرت نفوذ

سازمان آزادیبخش فلسطین از ایران است. از آنجا که اکثر کارمندان آرامکو (شرکت نفت آمریکا و

عربستان سعودی) شیعه هستند هیجاناتی برای داشتن نفوذ بیشتر در نظام عربستان سعودی، خود موجبی

برای نگرانی در آن کشور خواهد بود. موسی صدر پسر یکی از مجتهدهای عالی قم در سالهای 1930 از

ص: 200

جنوب عراق برای متشکل کردن شیعیان فقیر جنوب لبنان در جریان جنگ داخلی از عراق به لبنان رفت و

ناپدید شدن او پس از دیداری از لیبی (که گویا برای رسیدگی به حساب پولهای پرداخت شده او بود) یک

منبع ادامه اصطکاک بین ایران و لیبی بشمار می رود. علیرغم شکوه های حکومت افغانستان به نظر می رسد

که کمک مستقیم به شورشیان شیعه در اطراف هرات از سوی ایران داده شده باشد. در ایران، در مورد

سرنوشت این شورشیان هم علاقه و هم نگرانی وجود دارد که آیت اللّه شریعتمداری آن را علنا بیان داشته

است. در کویت ظاهرا آشوبهایی در زمان بازگشت خمینی به ایران وجود داشته است، خمینی ظاهرا از

یک هیئت نمایندگی کویت با سردی استقبال کرده است که یادآوری کننده آن است که آنها هنگامی که

عراق او را تبعید می کرد در کشور خود به او پناه ندادند.


ایران عوامل ویژه

ایران عوامل ویژه

(1) تشیع: قسمتی از سنتی از خود تشیع، از طریق تضادهایی با اسلام سنی بوده است. این تا اندازه ای

یک فرایند ملی هویتی ایرانی بوده است، ولی در عین حال دارای جنبه های چند گانه نمادین نیز هست.

هنگامی که دکتر علی شریعتی ابتدا از فرانسه بازگشت و می خواست امکانات بالقوه ترقیخواهانه اسلام را

اعتلا بخشد، او کوشید تا اختلاف بین سنی و شیعه را تخفیف دهد و همچنین کوشید تا استدلال کند که

اسلام دارای سنتهای دمکراتیک است و بدین مناسبت انتخابات 4 خلیفه اول را به عنوان مثال ذکر کرده

دانشمندان مذهبی بلافاصله با او به احتجاج برخواستند و اصرار ورزیدند که انتخاب 4 خلیفه اول

غیرقانونی بود و اینکه سنیها باعث مرگ شهدای متعدد شیعه بوده اند. در فرایند انقلابی سالهای 1977 تا

1979 پس از پیروزی بر شاه، تفرقه های قومی سرانجام آشکار شد: کردها بیش از همه سر و صدا راه

انداختند و به دنبال آنها عربها و ترکمنها و بلوچها خواستار نه تنها نیمه مختاری زبانی و اداری شدند، بلکه

درباره موضع خود به عنوان سنی در داخل یک کشور شیعه ابراز نگرانی شدیدی کردند. آنچه جالب است

اینکه بزرگترین اقلیت قومی یعنی آذریها که در دوران پهلویها علیه سرکوبی زبانهای غیر فارسی در

مدارس و به عنوان یک وسیله بیان ادبی سر و صدای زیادی راه انداخته بودند، نسبتا آرام بوده اند. آنها

شیعه هستند.

تشیع تااندازه ای از لحاظ نهادها با اسلام سنی فرق دارد. روحانیون شیعه به این افتخار می کنند که تنها

هیئتی از علما در جهان اسلام هستند که از دولت مستقل مانده اند. مقر قدرت آنها نه تنها در پایتختها نبوده

است، بلکه اغلب خارج کشور، (در جنوب عراق) بوده است. آنها نه تنها وقفهای مذهبی را اداره می کردند

بلکه زکوه می گرفتند و به آن یک شالوده مالی مستقل از دولت می دادند. معذالک برای این استقلال بهایی

وجود داشت که در سال 1962 توسط مرتضی مطهری که اخیرا به قتل رسیده مشخص شده است. اغلب

یک کشش محافظه کارانه بر روی دستگاه رهبری آنها از سوی حوزه فعالیت آنها وجود داشت. مطهری به

کوششهایی در دهه 1930 اشاره کرد که رهبران مذهبی می خواستند دانشجویانی به اروپا بفرستند تا

زبانهای اروپایی را بیاموزند، تا بدین ترتیب از اسلام بهتر دفاع کنند. این کوششها از سوی هیئتهای

نمایندگی بازرگانان به بن بست برخورد کرد و بازرگانان تهدید کردند که کمکهای مالی را در صورتی که این

دانشجویان با بی توجهی کامل به دنیای فاسد کننده بی ایمانها فرستاده شوند، قطع کنند.

این نفوذ گروههای ذینفع در مورد آنچه که سخنگویان اسلام درباره مسائل مختلف گفته اند نیاز به

ص: 201

مطالعه بیشتر دارد. (رجوع شود به قسمت 3)

(2) انقلاب نیمه تمام بورژوایی. حوادث سالهای 1977 تا 1979 را نمی توان به خوبی درک کرد مگر

اینکه آنها را به عنوان تداوم انقلاب مشروطه 1905 و نهضت ملی 1952 و قیام علیه انقلاب سفید تحمیل

شده در نتیجه دیکتاتوری در سال 1963 تلقی کرد. همه این کوششهای قبلی برای جایگزین کردن

سلطنت خودکامانه، شامل اتحادی بین لیبرالهای غیر مذهبی و رهبران مذهبی بوده است. در حوادث

1905 و 1952 اصلاحگران غیر روحانی، رهبری اندیشمندان را فراهم می کردند. دلیل اینکه در سالهای

1977 تا 1979 روحانیون رهبری را به دست گرفتند این بود که رژیم سلطنتی با موفقیت بحثهای علنی

سیاسی را سرکوب کرد. اسلام به صورت زبان سیاست فعالیتهای زیر زمینی در آمد و به عنوان چتری بود

که برای گروههای مختلف ذینفع به کار می رفت.

یکی از فجایع بالقوه سال 1978 این است که فرایند انقلاب به جای اینکه شاه را با «سقلمه» به استعفا وا

دارد یا اینکه یک سلطنت مشروطه اعلام داشته و بدین وسیله انتقال مسالمت آمیزی از قدرت به طبقات

حرفه ای دانشگاه دیده و بورژوا که در جستجوی مشارکت سیاسی بودند، فراهم آورد، ممکن است باعث

فرار این طبقات بشود و ایران را وادار بکند به تحت نظام شدیدتری و رژیم حزبی شاید به شکل سازمانی

یک کشور اروپای شرقی درآید؛ هر چند ایدئولوژی آن کمونیستی نباشد. آشکار کننده ترین محرک و

پویایی جامعه شناسی که در ایران در کار است این است که اسلام در چهارچوب مقدم و مؤخر این فرایند

طولانی سیاسی و انقلابی قرار گیرد. در حالی که در کشورهای دیگر اسلامی ممکن است بحق فرایندهای

مشابه جامعه شناسی وجود داشته باشد، انقلاب ایران خود را در چهارچوب ویژه تاریخ ملی خویش

تعریف و مشخص می کند.

فرایند انقلابی و نقشهای «علما»

انقلاب به عنوان فرایند

برحسب مقایسه، انقلاب سالهای 791977 ایران با الگوی کلاسیک تشریح شده از سوی کرین

برنیتن در کتابی تحت عنوان تشریح انقلاب برای انقلابهای انگلیس، فرانسه، آمریکا و روسیه مطابقت

دارد. در همه این موارد علل و عوامل اقتصادی و سیاسی، رنج مطلق نبوده است (همان طوری که

کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در نوشته های خود در سالهای دهه 1960 آن را اعلام کرده بود) بلکه

علت، جوامعی بوده است که مدتی از رفاه و بالا رفتن سطح زندگی برخوردار بوده و سپس دورانی از

افسردگی و رکود بر آنها مستولی شد و در آن حکومتهای دچار دشواریهای مالی (از قبیل اتکای بیش از

حد به درآمدهای نفت به طوری که آنچه ایران در سال 1976 به شکل یک وام گیرنده سرمایه درآمد و

آنچه مهتر است تورم و عدم تعادل بین هزینه های نظامی و اداره اقتصاد داخلی است) می کوشیدند از

بخشهای عمده جامعه درآمد یا کمکهایی بیرون بکشند، در حالی که این بخشها از تسلیم خودداری

می کردند (مانند کوششهایی که برای پایین آوردن قیمتهای بازار و اخاذیها از کارفرمایان و آب لمبو کردن

کشاورزان از زمین به عمل می آمد). ثانیا یک موضع ایدئولوژیک مبنی بر اینکه جامعه از لحاظ اخلاقی در

معرض دست درازی و بی حرمتی تقاضاهای حکومت قرار می گرفت و این امر جمعیت را به بسیج وا

می داشت و روحیه نیروهای دولت را تضعیف می کرد که به اندازه فعالیتهای اقتصادی اهمیت داشت. در

ایران تشیع این نیروی انسداد را فراهم کرد. در همه این موارد مرحله اول انقلاب به سهولت پیشرفت

ص: 202

می کرد و حتی انقلابیون را غافلگیر کرده بود (مانند خلاصی از شر شاه). به دنبال آن یک دوران ترور آغاز

شد. حاکمیت دو گانه (حکومت علنی و یک حکومت پشت پرده) و یک دوران دشوار بازسازی اقتصادی

شبیه یازدهمین ماه انقلاب کبیر فرانسه که از نوزدهم ژوئیه 1794 تا اوت همان سال ادامه داشت و مرحله

اعتدالی و ضد انقلابی بعد از انقلاب و استقرار دیکتاتوری برای حفظ آرامش را تشکیل می داد که آن را با

اقتباس از انقلاب فرانسه «ترمیدور» می نامند. انقلاب ایران اکنون در مرحله ترور و حاکمیت دوگانه قرار

گرفته است. برحسب عبارات ویژه ایران، علل و شکل انقلاب 791977 در ضمیمه پیوست تجزیه و

تحلیل شده است. من فقط اینجا می خواهم چند یادداشت را اضافه کنم.


تقسیمات وابسته به طبقات در داخل اسلام

تقسیمات وابسته به طبقات در داخل اسلام

سه سبک بحث مذهبی در ضمیمه تشخیص داده شده و مورد بحث قرار گرفته است.

(الف) جوامع روستایی و کارگری : با گرایش فعالیت جامعه ای که کمتر روشنفکرانه است. به کار بردن

روضه (موعظه) به عنوان وسیله بیان در بحثهای روحانیون.

(ب) تحصیلکرده سنتی یا طبقه متوسط شهری: بازرگانان، ملاکین سبک قدیم و خود علما. به کار بردن

جلسات بحث مذهبی (هیئت مذهبی) و در مورد علما یک سیستم طلبه ای بحث.

(ج) طبقات جدید متوسط و بالا با تحصیلات مدرن غیر مذهبی: مذهب انفرادی، داخلی و خصوصی.

اصلاحگرانی مانند مرحوم دکتر شریعتی و مهندس مهدی بازرگان؛ زبان مناسب را برای بحث با علما

فراهم کردند.

خاطرنشان شد که در جریان انقلاب ابزار مذهب عمومی وسیله مؤثر بسیج بوده اند، ولی در مرحله

جاری انقلاب زبان مناسب برای بیان بین (ب) و (ج) انتقادی است.

در واقع ممکن است با تمرکز بر روی این زبان و دشواریهای آن یک نوع تغییر در نیروی سیاسی نسبی،

حوزه های انتخاباتی طبقاتی روحانیون از مالکان سالهای دهه 1950 و بورژوازی بازار در دهه 1960 تا

طبقات متوسط مدرن در سال 1970 مشاهده کرد.

می توان استدلال کرد که لااقل تا سال 1978 دعاوی علما درباره اینکه اسلام برای همه جنبه های

زندگی قواعدی دارد صرفا یک موضع کلی و روشنگر بوده که تاکنون برنامه جایگزین کمی در مقابل

برنامه های حکومت فراهم کرده است. علما خودشان را به عنوان پاسداران اخلاقیات اجتماعی و منتقدین

اجتماعی معرفی می کردند و نه طراحان، معذالک گاه به گاه علما مواضع ویژه ای به خود می گرفتند، مثلاً در

مقابل اصلاحات ارضی در اوائل دهه 1960 با این استدلال که این اصلاحات به مالکان کوچک زیان

خواهد رساند (آیت اللّه میلانی) یا در مورد وقفهای مذهبی (آیت اللّه بهبهانی) یا در مورد بازار از طریق

رقابت با شرکتهای تعاونی روستایی (آیت اللّه خمینی)، احمد اشرف (سال 1971) در مطالعه خود درباره

مخالفت با انقلاب سفید در سال 1963 علما را به دو طبقه سخنگویان مالکان و سخنگویان بورژوازی

بازار تقسیم می کند. در گروه اول او بروجردی و بهبهانی و خوانساری و تنکابنی و آملی را قرار می دهد و

استدلال می کند که اینها هرگز درباره مسئله اصلاحات ارضی به دولت حمله نکرده اند؛ بلکه طرق

دیکتاتوری شاه را مورد انتقاد قرار داده اند و در تأیید استدلال خود، وی اعلامیه شورای متحد مسلمین را

که یک سازمان زیر زمینی است ذکر می کند: در این اعلامیه گفته شده است «املاک و ثروت اکثریت طبقه

ص: 203

حاکم از طریق غیر مشروع به دست آمده است. بدین ترتیب پس از تحقیق پردامنه، ثروت آنها باید توقیف

شده و سهام کارخانه های عمومی و دولتی نباید به مالکان به عنوان جبران اصلاحات ارضی منتقل شود.»

شکایتها علیه دیکتاتوری احساسات تغییرات اجباری در مناسبات بین ذکور و اناث، شعارهای حق

مالکیت خصوصی و حق کسب معاش شرافتمندانه در حرفه ها، فوق منافع وابسته به زمین و بازار قرار

گرفته بود. میل طبقه متوسط برای مشارکت سیاسی و یک محیط ثابت بازرگانی که تحت تأثیر تغییرات

هوسبازانه در سیاست و احتیاجات رشوه ای قرار نگیرد، از طریق همین شکوه ها که علما آن را منعکس

می کردند، ابراز شد.

اگر امروز خمینی هنوز هم ظاهرا نماینده مجموعه ای از منافع مطابق با عبارات قدیمی هست و موضع

او نسبت به زنان ممکن است شاخص آن باشد، سایر رهبران مانند شریعتمداری و طالقانی، ظاهرا به طور

واضحتری، به خاطر منافع بورژوازی بازار و طبقات جدید بازرگانی و صاحبان حرف دانشگاه دیده سخن

می گویند. این دو نفر دارای سخنگویانی از خود در میان غیر مذهبیون و روحانیون هستند: مهدی بازرگان

و مرحوم دکتر شریعتی و گروه زیادی از جوانان و جبهه ملی غیر مذهبی از این جمله هستند. در همین

فضای ایدئولوژیک است که انقلاب در مرحله تکوین قرار گرفته. چهره کلیدی در این زمینه شاید شریعتی

باشد، زیرا او بود که شرایط اندیشه ای را که اسلام و نوآوری می توانند به اتفاق وجود داشته باشند و کار

کنند، پیش کشید و مثلاً به برکت او بود که آیت اللّه خمینی لقب «امام» را دریافت کرد. شاید این یک نمونه

بیان کننده باشد؛ هر چند حائز اهمیت کمتری است. طبق اظهار پیروان شریعتی، یک امام یک چهره حائز

جاذبه ای است که از میان مردم برمی خیزد و اراده عمومی را بیان می کند. از نظر خود شریعتی در سالهای

دهه 1960 و اوائل 1970، این اصطلاح صرفا ترجمه یک عبارت سنتی الهی بود و امام را می توان در مقوله

جامعه شناسی «و بر» به عنوان یک «رهبر پر جاذبه» تشریح کرد. معذالک برای انقلابیون سالهای

791977 یک منطق غامض به آنها اجازه می دهد که لقب امام را به خمینی اطلاق کنند. خمینی از میان

مردم برخاست و بیان کننده اراده آنها است. اما اینکه اطلاق لقب الهی امام «به خمینی تا چه اندازه صحت

دارد و حاوی دانش خطاناپذیر است، باید بعدا معلوم گردد. خود خمینی در حالی که هرگز لقب امام را

انکار نکرده است، در زیر عکسهای خود به طور رسمی اجازه می دهد این عبارت نوشته شود، نایب امام (و

این لقبی است که در قرن نوزدهم نیز به کار می رفت). همه ایرانیان از این ترجمه انقلابی خشنود نیستند. از

نظر خیلیها نامیدن امام به خمینی حکم کفر را دارد، زیرا او امام دوازدهم نیست. بدین ترتیب نفوذ خمینی

در معرض بحث قرار گرفته و نفوذ علمای دیگر که اکنون در کمیته های انقلابی عضویت دارند، نیز بیشتر از

آن تابع بحث است. بدین ترتیب کارگران نفت و گروه چریکی فرقان صریحا علما را با لقب تحقیر کننده

شریعتی، به عنوان «دارندگان اسلام صفوی (یعنی فاسد) می نامند.» تا سال 1978 و حتی در جریان آن

طبقات متوسط غیر مذهبی و مسلمانان آزاد اندیش می توانستند خود را با شریعتی متحد کرده و بر روی

تعلیم تفکر انفرادی بر خلاف اصل تقلید تأکید کنند. ولی علما همچنین مدعی هستند که هر مسلمانی باید

خود به تفکر بپردازد (و اینکه اگر او چنین کند خود را در توافق با آنچه که روحانیون می گویند، خواهد

یافت). در عین حال گرایشهای غیر لیبرال نیز در شریعتی وجود دارد:

آیا انسان طبیعتا متمایل به طرف عدالت است؟ جواب: خیر، انسان ابتدا حیوان است و آنگاه شخص.

آیه ای که من ذکر کردم ما پیغمبران خود را با علامات و معجزات و یک کتاب و ترازوی عدالت می فرستیم و

ص: 204

به دنبال آن گفته می شود و ما آهن را ایجاد کردیم یعنی شمشیر را، عدالت بدون شمشیر ممکن نیست. (آیه

25 سوره حدید مترجم)، عدالت آزادی باید بر روی مردم تحمیل شود. اسلام این امر را با مبتنی کردن نود

درصد بر روی ایمان و ده درصد بر روی زور آسانتر کرد. (1971)

در واقع تفکر شریعتی سالهای 1960 و اوائل 1970 عبارت بود از مطالعه ای در کوشش برای گفتگو با

دو مخاطب یعنی در عین حال و همواره بین این دو که عبارتند از روحانیون سنتی و جوانان با تحصیلات

غیر مذهبی. به مرور زمان فرمول بندی های او هر چه بیشتر، با فرمول بندی علما تطبیق پیدا کرد؛ در

حالیکه وی همچنان در راه منطبق ساختن اسلام با جهان مدرن پافشاری می کرد. از جانب بخش غیر

مذهبی فشار کمتری دیده می شد و بدین ترتیب شریعتی آنقدرها نیز نقش پلی برای ارتباط با جهان غیر

سنتی آن طوری که مورد تمایل می بود، ایفا نکرد. این شاید یکی از منابع ابهام انقلابیون کنونی درباره

برنامه های خود باشد. زیرا عده بسیار کمی از آنها با فرمولبندیهای سیاسی کلنجار رفته اند.

شریعتمداری نوع دومی از رهبران کلیدی است. روزنامه ها او را به عنوان یک خویشاوند «اعتدالی»

خمینی معرفی کرده اند. از لحاظ اجتماعی دقیقتر بود اگر شاید او را به عنوان یک پراگماتیست (کردارگرا)

که خود را با نیازهای مخاطبان خود تطبیق می دهد، معرفی می کرد. روی هم رفته از سال 1963 هنگامی

که خمینی استراتژی بیان با صدای گوشخراش را در پیش گرفته و به خاطر اظهاراتش به تبعید رفت،

شریعتمداری استراتژی ایفای نقش شبان خوب را در داخل کشور ایفا کرد. او بدین ترتیب گفته است که

زنانی که هرگز در عمر خود حجاب نپوشیده اند، نباید مجبور شوند که آغاز به پوشیدن حجاب کنند و اینکه

بانکها برای ایران لازم است و نرخ بهره بانکی بین المللی قابل قبول است و اینکه گروههای دارای منافع

مختلف باید اجازه مشارکت سیاسی داشته باشند و اینکه یک حزب منحصر به فرد در پشتیبانی از خمینی

نباید وجود داشته باشد و همچنین اینکه محاکمات باید علنی باشد و متهمین باید حقوقی برای دفاع علنی

از خود داشته باشند.

طالقانی شاید چهره ای از همان قماش شریعتمداری باشد هرچند نه با همان درجه وظیفه. طالقانی

شهرت یک لیبرال بودن را دارد که برای عناصر دست چپی در داخل جامعه مذهبی حمایت فراهم کرده

است. سبک شریعتمداری به تصور بسیاری سبک بیشتر آیت اللّه های مهم شهرستانها است که در میان

جامعه خود مستقر شده و از پشتیبانی اصیل برخوردارند؛ مثلاً محلاتیها (پدر و پسر)، در شیراز.

انسان میل دارد بیشتر درباره بازیگران غیر روحانی که می کوشند راههای بسیاری را فرمول بندی کنند،

بداند. مثلاً بنی صدر رئیس بانک مرکزی و یک اقتصاددان رادیکال؛ استراتژیها در دسترس مهدی

بازرگان، متین دفتری که جناح او در جبهه ملی یک برنامه مشتمل بر 12 ماده شامل درخواستهایی برای

توزیع مجدد ثروت و اصلاحات ارضی صادر کرده بود.

شاید یک نوع تضادی در برنامه های جبهه ملی وجود دارد، بدین معنی که آنها را می توان از سوی

رقیبان به اینکه کوششهایی از سوی طبقات بالاتر برای حفظ موقعیت هر چند بیشتر ممکن به عمل

می آورند، متهم کرد.دریک چنین مفهوم ایدئولوژیک مردمی که در داخل اردوی مذهبیون قرار دارند از

قبیل بنی صدر و مهدی بازرگان تا زمانی که مورد پشتیبانی روحانیون قرار گرفته باشند، دارای امکان راه

سازشی با دیگران هستند. از سوی دیگر معلوم نیست که آیا تمامی تحول طبقاتی ابتدایی ایران در 60 سال

گذشته شاهد یک تغییری در پایه های جامعه به سوی جامعه ای که تحت تسلط طبقات حرفه ای دانشگاه

ص: 205

دیده و متوسط قرار نگرفته باشد و بنابراین جامعه ای باشد که بتواند به نوع رهبری جبهه پاسخ مثبت بدهد،

بوده است. فرار طبقات متوسط از ایران و توانایی تحسین انگیز ظاهری لااقل بخشهایی از نیروی کارگری

صنعتی (مثلاً در میدانهای نفتی) برای پرداختن به اتحادیه ها و همچنین پرداختن به سیاستهای نوع تعاونی

ممکن است به حق، نوع ساخت سیاسی را که ممکن است برقرار شود، تحت تأثیر قرار بدهد.

آنچه که واضح است این است که همه این فرقه ها و جناحها می توانند اسلام را مرجع قرار دهند: زیرا

اسلام زبانی است غنی که قادر به بیان همه گونه مطالب است.

پایان


تظاهرات ضدآمریکایی 25 می

سند شماره (11)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 25 می1979 4 خرداد 1358


به : وزیر امور خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 5447

موضوع : تظاهرات ضدآمریکایی 25 می گزارش وضعیت در ساعت 30/11 به وقت محلی

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است)

2 خلاصه: در ساعت 30/11 به وقت محلی جمعیت انبوهی از تظاهرکنندگان در خیابانهای دو طرف

محوطه سفارت مستقر شد. نطقها در حالی که رئیس جمهوری و حکومت ایالات متحده و سناتور

جاویتس را محکوم می کردند، التهاب ویژه ای نداشتند. در واقع سخنرانان به طور کلی بین موضوع

اعتراض خود (قطعنامه مجلس سنا در 17 ماه می) و مردم آمریکا، تفاوت قائل بودند. نیروی امنیتی

مختلط شامل غیر منظمهای مجاهدین اسلام در داخل محوطه سفارت و پلیس ملی در خارج از دیوار

تاکنون به خوبی انجام وظیفه کرده اند. پایان خلاصه

3 تظاهرکنندگان آغاز به متشکل شدن در مقابل محوطه سفارت در ساعت نه 25 می، کردند. غیر

منظمهای مجاهدین در داخل محوطه سفارت، در صحنه حضور داشتند. همچنین واحد کوچکی از پلیس

ملی در خارج از دیوار بود. ظرف بیست و پنج دقیقه جمعیت به حدود سه هزار نفر بالغ شد. یک تریبون در

نزدیکی دروازه خیابان روزولت بر پا شد و سخنرانیها آغاز گردید. سخنرانان خطاب به تظاهرکنندگان

گفتند که از سوزاندن اشیاء خودداری کنند و پلیس کوشید که آنها را وادار کند در خیابانها بنشینند و به

نطقها گوش فرا دهند. جمعیت به تدریج افزایش می یافت تا اینکه در ساعت ده و سی دقیقه هم خیابان

روزولت در مشرق و هم تخت جمشید در جنوب کاملاً تا چند بلوک پر شده بود. برآورد دقیق تعداد

جمعیت از بلندیهای اطراف ما دشوار است ولیکن ظاهرا بیش از جمعیت دیروز بود.

4 حالت روحی جمعیت چندان خصمانه نبود در واقع چنین به نظر می رسد که یک نوع کوشش

هماهنگی برای اجتناب از هرگونه حادثه ای به عمل می آمد. سخنرانان از تظاهرکنندگان خواستند کار

تحریک آمیزی نکند زیرا ملت ایران با ملت آمریکا مخالفتی ندارد. فریادزدنها شامل شعارهایی از قبیل

مرگ بر کارتر و اسرائیل و پیروز باد اسلام و فلسطین، اسرائیل و آمریکا هیچ نیستند، بود. چندین شکلک

از کارتر و بگین مشاهده شد. همچنین یک پرچم فلسطینی. در حدود ساعت ده و چهل و پنج یک ملا

ص: 206

شروع به خواندن قرآن کرد و جمعیت سکوت احترام آمیزی را رعایت کرد. دادن شعارها از آن زمان به بعد

از سر گرفته شد.

5 نیروهای امنیتی ما در حالی که با جمعیت خارج حالت اخوت داشت، تاکنون کار تحسین انگیزی

انجام داده اند. ماشاءاللّه کاشانی فرمانده کل غیر منظمهای مجاهدین برای جلوگیری از تکرار حوادثی نظیر

آنچه دیروز صورت گرفت و چندین نفر از مجاهدین از (که هیچ کدام از آنها از گروهی که معمولاً امنیت

سفارت را فراهم می کنند، نبودند) پرچم ما را به زیر کشیده و به تظاهرکنندگان داده بودند، به سختی کار

کرده است.

چندین نفر ظاهرا وسوسه شد بودند تا کار خود را تکرار کنند ولی ماشاءاللّه به سرعت وارد میدان شده

مانع هر گونه کوششی برای پایین آوردن پرچم شد. تفنگداران دریایی ما همچنین مواظب بودند که

طنابهای پرچم را از دسترس جمعیت در روی زمین دور نگهدارند و با ماده لزج نفتی و مقدار زیادی نفت

میله پرچم را آغشته کرده اند.

ناس


تظاهرات ضدآمریکایی در تاریخ 25 می

سند شماره (12)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 25 می1979 4 خرداد 1358

به : وزیر امور خارجه واشنگتن. دی. سی.

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 5448

موضوع : تظاهرات ضدآمریکایی در تاریخ 25 می

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است پیام گزارشی)

2 تظاهرکنندگان پس از ساعت آخر رجزخوانی و شعارپراکنی که در جریان آن تشنج در میان شرکت

کنندگان ظاهراً رو به شدت گذاشت، شروع به پراکنده شدن کردند. در حالی که تظاهر کنندگان به کندی

دور می شدند، لااقل یک گروه که از سوی نیروی مجاهدین، به عنوان کمونیست معرفی شده و ممکن است

مرکب از فدائیان خلق مارکسیست و حامیان آنها باشند، کوشیدند تا به طرف مشرق تخت جمشید در برابر

جریان تظاهر کنندگانی که پخش می شدند پیشروی کنند. این گروه از ساعت 30/12 با گروههای دیگر

آغاز به زدوخورد کردند. پس از چند دقیقه این طرف و آن طرف رفتن در امتداد خیابان و فریاد زدنهای

بسیار، نیروی مجاهدین ما حدود هفت گلوله در هوا شلیک کرده و کمی بعد از جمعیت پراکنده شد.

(برای اطلاع شما): ما قبلاً بامداد شنیده بودیم که از حرکت گروهی از دست چپیها در دانشگاه تهران

برای راهپیمایی به سوی سفارت جلوگیری می شود ولی ما دقت این گزارش را نمی توانیم تأیید کنیم.

(پایان برای اطلاع شما) برآورد غیر رسمی، از تعداد جمعیت، حدود 100 هزار نفر است. سرانجام ما

گزارشهایی شنیدیم که ممکن است فردا تظاهرات دیگری صورت گیرد و این بار از سوی همافران نیروی

هوایی.

3 محوطه اطراف سفارت اکنون آرام است.ناس



تظاهرات ضدآمریکایی در تاریخ 25 و 26 می

ص: 207

سند شماره (13)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 26 می1979 6 خرداد 1358

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن، دی.سی. فوری

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 5452

موضوع تظاهرات ضدآمریکایی در تاریخ 25 و 26 می

1 تمامی متن خیلی محرمانه است این یک پیام گزارشی است)

2 به دنبال پراکندگی گردهمایی بزرگ بعد از ظهر روز 25 می در خارج از محوطه سفارت، گروه

کوچکی از تظاهرکنندگان (حدود 1000 نفر) در خارج درب خیابان روزولت ساعت 17 به وقت محلی

جمع شدند. آنها پس از دادن شعار و تکان دادن مشتهای خود به مدت 45 دقیقه متفرق شدند. گروه

مجموعه ای از مردان، زنان و جوانهای کم سن و سال بود که چندین نفر از آنان پوسترهایی از خمینی و

عرفات حمل می کردند.

3 گروه مارکسیستی فدائیان خلق با جمعیتی حدود 000/15 نفر دیروز تظاهراتی برگزار کرد و به

همراه دیگر تظاهرات کنندگان اقدام به پیشرفت به سوی سفارت نمودند. ولیکن، توسط نیروهای اسلامی

از رسیدن تمام آنها، بجز تعداد معدودی به محوطه سفارت جلوگیری به عمل آمد.

4 تظاهرات همافران نیروی هوایی که برای ساعت 14 برنامه ریزی شده بود، مشکوک به نظر رسید.

ناس


تظاهرات ضدآمریکایی 26 می

سند شماره (14)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 26 می 1979 6 خرداد 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن دی سی.

طبقه بندی : محرمانه

شماره : 5458

موضوع : تظاهرات ضدآمریکایی 26 می گزارش وضعیت تا ساعت 17 به وقت محلی

1 (تمامی متن محرمانه است)

2 جمعیتی که حدوداً به 1000 نفر تخمین زده می شد و همافران نیروی هوایی از جمله تعدادی که قبلاً

جزو نیروهای امنیتی سفارت بوده اند مشخص بودند، جلوی درب سفارت در خیابان روزولت جمع

شدند. گروه منظم بود و به آرامی نشسته و به سخنرانهای ضدآمریکایی، ضد سنا (سنای آمریکا) و ضد

صهیونیستی گوش می دادند. حدود ساعت 30/16 زمانی که صدای تک تیری شنیده شد، جمعیت شروع

به متفرق شدن کرد. ظاهرا این یک شلیک تصادفی از اسلحه یکی از اعضای نیروی امنیتی خود ما بود.

ولی با این تصور که ممکن است از خارج باشد، چندین نفر دیگر از میان محافظین ما حدود یک دو جین

تیر شلیک کردند تا تظاهر کنندگان باقیمانده را متفرق نمایند. آنها همچنین شش کمونیست را برای تحقیق


توقیف کردند. محیط اطراف محوطه اکنون آرام است و رفت و آمد در طول خیابانهای تخت جمشید و

روزولت به طور عادی جریان دارد.ناس


وخامت اوضاع سیاسی

ص: 208

سند شماره (15)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 27 می 1979 7 خرداد 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن، دی.سی.

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 5492

موضوع : وخامت اوضاع سیاسی

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است این یک تلگرام گزارشی است)

2 خلاصه: خمینی به دیگر گروههای سیاسی حمله می کند؛ برای قانون اساسی درخواست کرد؛

تصویب قانون اساسی ممکن است انتخابات به همراه نداشته باشد؛ عکس العمل گروههای سیاسی نسبت

به این کار خمینی منفی و یا مبهم بود؛ خلخالی رهبر فدائیان اسلام می شود. (پایان خلاصه)

3 تاکنون پیشرفت کار قانون اساسی جدید، توأم با این خواسته که دولت موقت، سریعتر در جهت ارائه

قانون اساسی بجنبد، جریان سرعت بیشتری به خود گرفته است. شروع تمرکز فعلی در مورد جریان قانون

اساسی، سخنرانی خمینی در تاریخ 23 می(2 خرداد) بود. او بالقوه تمام گروههای جامعه ایران را که از ایده

جمهوری اسلامی حمایت نمی کنند مورد حمله قرار داد. او چپیها، جبهه ملی، جبهه دموکراتیک ملی و

گروههای اسلامی راستگرا را مورد حمله قرار داد. همگی به غیر از آخری متهم به نادیده گرفتن اسلام

شدند. گروههای راستگرای اسلامی به خاطر معتقد بودن به اینکه اسلام بدون روحانیت باشد مورد ملامت

قرار گرفتند.

4 بنا به گزارش رسانه های گروهی موضوع 27 می (6 خرداد) همراه با درخواست 26 می(5 خرداد)

خمینی برای یک رفراندوم قانون اساسی، در پیامی به مهندس بازرگان گفته شده است که «در طول مدت

زمانی که بوسیله شما (بازرگان) مشخص می شود، به نمایندگان تمام گروههای اجتماعی و اقلیتهای

مذهبی باید اجازه داده شود، که در مورد قانون اساسی قبل از اینکه به تصویب نهایی شورای انقلاب و

دولت برسد اظهار نظر بکنند.» قسمتی از پیام که منتشر نشد آن بود که اشاره شده بود که نمایندگان برای

تدوین قانون اساسی از طریق انتخابات برگزیده نخواهند شد، بلکه از عده ای دعوت به عمل خواهد آمد.

ما این اظهار نظر را از چندین نقطه مختلف از طیف سیاسی شنیده ایم، منجمله کسانی که به خمینی نزدیک

هستند، که مراحل قانون اساسی به وسیله جنبش اسلامی کنترل می شود تا تفرقه و رقابت با ایده های

اسلامی را به حداقل برساند.

5 عکس العمل نسبت به ابراز این اطلاعات به غیر از طرفداران خمینی، منفی بوده است. چپیهای

فدائیان خلق آن را به عنوان سندی که جنبش اسلامی واقعا دمکراتیک نیست تلقی می کنند. جبهه ملی ها و

طرفداران جبهه دموکرتیک ملی آن را به عنوان مدرک فاشیسم و دیکتاتوری روحانیون می دانند. همزمان

با کم شدن گذشت خمینی در مورد انحراف از جنبش اسلامی، در خواستش برای اتحاد، به گوش کسی فرو

نمی رود. تعدادی از منابع معتبر ما اینک، احساسات قویتری نسبت به گذشته اخیر دارند، در مورد اینکه

خمینی روشنتر و مضرتر می شود و احساس فشار از جانب همکارانش می کند. حتی اشخاص اطراف او بر

این باورند که انقلاب اسلامی راهی را که همه فکر می کرده اند باید برود، نمی رود. این رفتار نمایانگر مقدار

زیادی ناپختگی است ولی همچنین نارضایتی مهمی که بنیادگرایی اسلامی که خمینی را بر می انگیزد،

ص: 209

نشان می دهد؛ ولی نه بسیاری از ایرانیان روشنفکر منجمله خیلی از حامیان خود او را.

6 رسانه های گروهی در 27 می 6 خرداد خبر دادند که آیت اللّه خلخالی با عنوان رئیس فدائیان اسلام

برگزیده شد. این یک گروه زیر زمینی افراطی است که ریشه های آن به دوران مصدق برمی گردد. این

گروهی که ظاهرا شده، یک اساسنامه به وجود آورده است و رهبر جدید آن می گوید که گروه خود را با

اصول اسلامی مرتبط می کند. این گروه با ترور رزم آراء نخست وزیر، در سالهای قبل، و همچنین تلاشهایی

برای ترور افرادی دیگر اعتبار یافت. مجادله عمومی بر سر خلخالی هنوز فروکش نکرده است.

یک روزنامه می گوید که او هنوز یک حاکم شرع است، یکی دیگر می گوید که استعفای او پذیرفته شد.

عقاید افراطی اسلامی او مایه تسلی خاطر گروههای دیگر که آرزوی نقشی در مراحل سیاسی جدید ایران

را دارند، نیست.

7 حمله به آمریکا در طول تظاهرات و همچنین سرزنش آمریکا برای ترور رفسنجانی، تردیدها و

نامطمئنیها را در مورد اینکه انقلاب اسلامی در چه جهتی چرخش پیدا می کند، در میان خیلیها باعث شده

است. تعدادی از ایرانیان از مقامات سفارت سؤال کرده اند که چرا با وجود خصومت آشکار خمینی و قادر

نبودن دولت موقت برای تأثیر گذاشتن در موقعیت، هنوز اینجا است. روشن نیست که آیا حرکتهای اخیر

خمینی که در محدود کردن پایگاهش اثر داشته است، نیروهای میانه رو را برای همکاری برمی انگیزند یا

نه. این حرکتها، چپ را به فعالیت زیرزمینی متمایل ساخته است. عدم اطمینانهای سیاسی که در 55 روز

اخیر افزایش پیدا کرده است، منجر به وخامت موقعیت سیاسی در زمینه همکاری میان گروههای سیاسی

و تمایل به آرام باقیماندن و اجتناب از فرقه فرقه شدن، شده است.

ناس


اعدامها در ایران

سند شماره (16)

از : سفارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی. فوری تاریخ : 27 می 1979 7 خرداد 1358

طبقه بندی : خیلی محرمانه شماره : 4048

موضوع : اعدامها در ایران

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 در رابطه با گفتگوی روز 26 می با مدیر امور آسیایی وزارت خارجه، احمد سراج مدیر مسئول

وزارت امور خارجه در امور آسیایی به کنسول گفت که به نظر او بهتر است کارکنان به نظر (چه اجرایی و

چه قانونی) در مورد اعدامها در ایران سکوت اختیار کنند. او گفت که سه نیروی فعال در ایران وجود دارند:

روحانیت، رادیکالها و توده مردم. دو نیروی اولیه سعی در کنترل توده مردم دارند؛ هر چند نیروی مردم

بیشتر تحریک شود، فرصت رادیکالها برای نفوذ و کسب کنترل بیشتر می گردد. صدور بیانیه درباره

اعدامها، به خصوص بیانیه های عمومی که باعث انگیزش مردم می شود اجتناب شده و به نیروی مذهبی و

دولت در خصوص ثبات کشور اجازه داده شود.

3 کنسول سیاسی گفت که منظور ایشان را فهمیده است و چون دولت و ملت آمریکا احساس قوی در

مورد حقوق بشر دارد، مشکل است از عدم توافق خود نسبت به این اعدامها در ایران که بدون محاکمات

منصفانه به عمل آمده اظهار نظری ننمایند، به خصوص وقتی این اظهار از شعبه قانونی دولت یا مطبوعات

ص: 210

بیان شده باشند. امیدواریم دولتهای دوست که پشتیبان حقوق بشر هستند مثل عربستان سعودی به ما

کمک کنند تا ایران را وادار به رعایت اصول بین المللی کنیم. به هر حال برای اسلام مایه بدنامی است.

4 سراج گفت که به هر حال سعودی در مورد اعدامها دلسوزی می کند، و در مورد اجازه اعاده ثبات به

نظر ما این اعدامها یک امر داخلی در ایران است و به دولت ایران گفته شده که از کوشش برای حصول ثبات

حمایت می کند. سراج ادامه داد که پس از به دست آوردن ثبات امکان اعمال نفوذ آرام به دولت ایران برای

اجرای محاکمات صحیح برای متهمین جرایم به وجود خواهد آمد.

وانیل


قانون اساسی

سند شماره (17)

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 29 می 1979 9 خرداد 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن، دی. سی فوری

طبقه بندی : خیلی محرمانه

شماره : 5555

موضوع : قانون اساسی

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است)

2 خلاصه : مفتح به این اشاره می کند که مجمعی برای قانون اساسی وجود نخواهد داشت. از این رو

گزارشات گیج کننده است. ابهام در مورد این جریان ایجاد ترس و نگرانی در بین گروهها، فاصله گروههای

غیر روحانی و چپگرا، می کند. مقدم مراغه ای استاندار برجسته استعفا می دهد. شایعات در مورد برخورد

و کودتا رو به افزایش است. محتمل به نظر می رسد که موضوع قانون اساسی باعث درگیری وسیعتری در

ایران می گردد. (پایان خلاصه)

3 تعبیرات مطبوعات از چند روز گذشته یعنی از زمانی که مرجع الف پیش نویس شده است، صحنه

شدیدا مغشوشی را با توجه به جریان قانون اساسی تصویر نموده است. در 28 می، دکتر مفتح یکی از

اعضای شورای انقلاب و همچنین حاج سید جوادی، وزیر کشور هر یک به مطبوعات گفتند که مجمعی

برای قانون اساسی وجود نخواهد داشت و شرکت گروههای سیاسی در جریان تصویب (قانون اساسی)

تحریم خواهد شد. بعدا مفتح تکذیب کرد که وی گفته است مجمعی نخواهد بود و اظهار داشت که مجلس،

متشکل از تعداد محدودی حدود 40 نفر وجود خواهد داشت و نظر مرجع الف که اعضاء آن منصوب

خواهند شد را تأیید نمود.

4 تعدادی از سیاستمداران به مطبوعات اظهار داشته اند که خمینی برنامه های مجلس مؤسسان را به

طورکلی در کشور حذف نموده است (چنانچه همه پیش بینی می کردند که چنین موردی وجود خواهد

داشت) زیرا قانون اساسی اسلامی ظاهرا به دلایل نژادی اکثریت را در سطح کشور به دست نخواهد آورد

(اقلیتها با آن مخالفت خواهند کرد). سوءظن گروههای سیاسی به خمینی در چند روز گذشته به طور

عادی افزایش یافته است. متین دفتری از جبهه دمکراتیک ملی از جریان تنگ نظرانه قانون اساسی انتقاد

کرده است. رهبر حزب دمکراتیک، عبدالحسین بقایی در کنفرانس انتقاد کرده است. رهبر حزب

دمکراتیک می گوید که قدرت در دست روحانیت بحث به وجود خواهد آورد. در رابطه با یک نقض جدی

ص: 211

دیگر از طرف دولت، رحمت اللّه مقدم مراغه ای، رهبر جنبش رادیکال از استانداری آذربایجان شرقی

ایران به دلیل که ساخت دوگانه دولت انجام وظیفه را برای او غیر ممکن ساخته است، استعفا داد. استاندار

فارس به طوری که گزارش شده به دلیل مشابهی استعفا نمود.

5 حتی در میان گروه خمینی عقیده در مورد تزئینات صحیح برای ارائه یک قانون اساسی به طور

حادی متفرق است. عضوی از کمیته خمینی در نیاوران که در مهمانی شامی که دو شخصیت برجسته دیگر

از ساخت سازمانی کمیته شمال نیز حضور داشتند، به مأمور سیاسی گفت که بیشتر نوگرایان جنبش از این

می ترسند که گروه قم خود را برای تحمیل یک قانون اساسی متعلق به قرن هفتم که ممکن است حتی شامل

سایت پارلمانی قانون ساده جدید نیز نباشد، آماده می کند. آشکار بود که چنین تحولی فشار داخلی

شدیدی را برای افراد کمیته خمینی و همچنین تعداد زیاد دیگری که خمینی را تاکنون حمایت کرده اند،

مطرح می نماید، حتی نخست وزیر بازرگان در مصاحبه ای که در 28 می، از رادیو و تلویزیون ملی ایران

پخش شد و در آن وی نظراتش را در مورد فرمی که قانون اساسی بایستی به خود بگیرد مطرح نمود، به نظر

رسید که یک حالت پیشگویی را بیان می کند که خمینی در تلاش است سندی را تحمیل کند که تمام آن

حاوی موادی که بازرگان برای حفاظت از آزادیهای ابتدایی و عملی بودن اساسی می داند، نخواهد بود. پر

سر و صداترین افراد در مخالفت با چنین تحولی، روشنفکران دانشگاه، احزاب چپگرا، سیاستمداران غیر

روحانی جبهه ملی، جبهه دمکراتیک ملی و احزاب سوسیالیستی کوچکتر که خیلی عقب نیستند، خواهند

بود. ما مشکوک هستیم که عوامل سلطنت طلب نیز در به وجود آوردن جدلها بی نقش نبوده و تلاشهای

سازمانیشان را شدیدا افزایش خواهند داد.

6 محصول فرعی مطالب فوق صحبت فزاینده ترمیم احتمالی کابینه یا به طور دیگر کودتایی برای 5

ژوئن یعنی شانزدهمین سالگرد سرکوبی شورشهای مذهبی سال 1963 توسط نیروهای نظامی می باشد

(وقایعی که منجر به تبعید خمینی گردید). تا آنجایی که ما می توانیم بگوییم اینها فقط شایعه هستند، ولی

همان طور که مردم نمونه ای از اختلافاتی که در مورد مسئله قانون اساسی جدید ظاهر می شود را در

می یابند، آنها (شایعات) نیز افزایش پیدا می کنند، حتی سخنرانی حسن نزیه رئیس شرکت ملی نفت ایران

(و رئیس کانون وکلای ایران) که در رد گفته نخست وزیر که ایران فقیر است و درخواست حکومت قانون را

نموده بود، صورت پذیرفت به عنوان سندی از کشمکش در داخل دولت موقت دیده شد و منجر به این

شایعه که نزیه ممکن است کنار گذاشته شود (مأمورین سفارت برای دو هفته مطالب مشابهی را از منابع

شرکت ملی نفت ایران شنیده اند)

7 نظریه: در اینجا دیگ شروع به جوشیدن می کند. به طور فزاینده ای آشکارتر می گردد که بحث بر

سر خود قانون اساسی و بر سر نحوه ای است که بایستی بررسی و تصویب شود. محتمل است که ملاقات

سیاسی بین حامیان انقلاب که برای مدتی طولانی مخفی مانده بود را به میان آورده (مرجع. ب) هم چنان

که این جریان آشکار می گردد، احتمال نمی رود که ایالات متحده از طرف توجه قرار گرفتن فرار نماید، به

ویژه آنکه گروه تندرو اسلامی تصمیم گرفته است که ایالات متحده را حداقل از طریق اتهامات مداخله در

جریان سیاسی ایران جزئی از بحث و درگیریها بنماید.

ناس



شکل و شمایل آمریکا در ایران در اوضاع و احوال دگرگون شده

ص: 212

سند شماره (18)

گزارشگر استمپل 31 می 1979 10 خرداد 1358

طبقه بندی : سری

موضوع : شکل و شمایل آمریکا در ایران در اوضاع و احوال دگرگون شده

1 (تمامی متن سرّی است)

2 خلاصه : دولت موقت ایران و خمینی درباره ارزش مناسبات با آمریکا اختلاف نظر دارند. ماهیت

ضدآمریکایی نظریات خمینی باعث شده است که فعالیت ضدآمریکایی افزایش یابد. رسانه های گروهی

و افکار عمومی نسبت به آمریکا نظر خصمانه ای دارند. تحمل ما به عنوان یک نقطه ضعف از سوی همه

گروههای در صحنه سیاسی ایران تلقی می شود. کشمکشهای سیاسی فزاینده داخلی چشم اندازی از

مبارزه طلبی در مقابل خمینی را از سوی میانه روهای مذهبی فراهم می کند. هیچکدام از معارضین در

صحنه سیاست داخلی قصد ندارند با ما سروکار داشته باشند، مگر اینکه برداشتهای مربوط به قدرت

آمریکا و علاقه آمریکا به ایران تغییر یابد. برای برقراری مجدد تعادل در مناسبات آمریکا و ایران علامت

دادنهای جدیدی لازم است. (پایان خلاصه)

3 این مطلب و تلگرام بعدی آن درباره راههای اختیاری در عین حالی که از سوی یک فرد تنظیم شده

منعکس کننده افکار و عبارت پردازی است که سایر مأمورین سفارت ظرف چند روز تهیه کرده اند و

موضوع بحثهای اساسی در داخل محدوده سفارت قرار گرفته است. در مواردی که انحراف اساسی از

مواضع اتخاذ شد وجود داشته باشد، این انحرافها به طور جداگانه خاطرنشان شده است. ظرف سه ماه و

نیم گذشته دولت ایالات متحده بر اساس مقاصد اعلام شده دولت موقت ایران درباره کار و کوشش در راه

یک آغاز جدید در مناسبات آمریکا و ایران که باید به یک دورانی که در آن مناسبات ما به اندازه سابق

وسیع نبوده، ولی به نحو نویدبخشی حاکی از دوستی و همکاری خواهد بود عمل کرده است. حوادث 10

روز گذشته فرضیه هایی که از هر دو جانب این نظر سیر تکاملی طرح ریزی شده در روابط بین ایران و

آمریکا بر روی آن بنا شده است، در معرض سؤال جدی قرار گرفته است. در حالی که دولت موقت ایران

اهمیت مناسبات حسنه را با ما رسمیت شناخته است، آیت اللّه خمینی و اطرافیان او چنین اهمیتی را به

رسمیت نمی شناسند. نظریات خمینی تقریبا تماما تحت تسلط در هر چیز خارجی به ویژه به نظر قرار

گرفته است. او (آیت اللّه خمینی) شاید از قطع کامل مناسبات دیپلماتیک با ایالات متحده استقبال می کرد و

تقریبا در عکس العمل 22 ماه می خود نسبت به قطعنامه مجلس سنای آمریکا در تاریخ 17 ماه می درباره

فعالیتهای دادگاههای ایران تا همین اندازه اظهار نکرده است. ضعف دولت موقت ایران در سروکار داشتن

با خمینی در تقاضای این دولت مبنی بر اینکه کاتلر سفیر به ایران نیاید و اشاره های یزدی وزیر خارجه به

یک روزنامه کویتی (تلگرام خبری روزنامه به تاریخ 21 می 79) مبنی بر اینکه دولت موقت ایران

مناسبات خود را با ایالات متحده آمریکا، اگر ایالات متحده به مداخلی در امور داخلی ایران ادامه دهد،

قطع خواهد کرد، نشان داده شده است. آیت اللّه طالقانی که از رقبای خمینی است همین افکار را روز دوم

ژوئن منعکس کرده است.

4 خصومت آشکار خمینی نسبت به ایالات متحده و کوششهای دولت موقت ایران همراه با تشدید

حاد لفاظیهای ضدآمریکایی، به ویژه به دنبال تظاهرات ضدآمریکایی در تاریخ 24 تا 26 ماه می بوده

ص: 213

است (مرجع الف و قبلی). اتهامات درباره «مداخلات ایالات متحده در امور ایران» از سوی دولت موقت

ایران و نهضت خمینی به صورت یک سکه رایج درآمده است. علاوه بر وزیر امور خارجه، وزیر کار و

رئیس رادیو تلویزیون ملی و بیشتر روزنامه ها و سازمان حقوقدانان ایران، ایالات متحده آمریکا و سازمان

سیا را مورد انتقاد قرار داده اند. حتی محافظان مجاهد نسبتا بی شیله پیله سفارت ظرف چند روز اخیر

اظهار خصومت فزاینده ای کرده اند. برای آنهایی که تحت تأثیر این عوامل قرار نگرفته اند شاید دشوار

باشد اثر جمعی رسانه های خصومت آمیز و نطقهای علنی درباره برداشتهای ایرانیها را دقیقا ارزیابی کنند.

شاید آنچه بیشتر ناراحت کننده و نشان دهنده افزایش احساسات ضدآمریکایی به نحوهای بالقوه

خطرناکی از سطوح ذکر شده در چند هفته قبل است (مرجع ب) این اتهام دادگاه انقلاب باشد که گروه

تروریستی فرقان عمال سیا هستند. این اشاره و اشارات دیگر به «امپریالیسم» اغلب تا یک مرحله مانده به

پیشنهاد اقدام علیه حضور رسمی آمریکا در ایران پیش می رود.

5 اوضاع و احوال هیئت نمایندگی سیاسی آمریکا به این محیط کمک کرده است. از نقطه نظر امنیتی

سفارت به مفهوم عادی این کلمه از ساعت ده و سی دقیقه بامداد 14 فوریه امن نبوده است. محافظان

مجاهدین ترتیباتی داده اند که بسیار غیر عادی است و دیدار کنندگان ایرانی و شهروندان به نظر که به

سفارت می آیند و همچنین دیدار کنندگان دیپلماتیک خارجی آن را مشاهده می کنند. بعضی از اشخاص

در هر یک از مقوله ها در معرض آزار قرار گرفته بود. از نقطه نظر محلی یک امر مسلم شناخته شده است که

ایالات متحده در معرض بدنامی قرار خواهند گرفت.... (تذکر: دو سطر از سند ناخوانا است م)... رضا

امینی همچنان در زندان است و یا مأمور اجراییه شرکت بیمه آمریکایی اجازه نیافته ایران را ترک کند هر

چند وی با بازپرسان همکاری کرده و هیچ گونه اتهامی علیه او عنوان نشده است.

6 در غیاب حکومت که قادر است نیمه مراودات دیپلماتیک خود را انجام دهد و در فرهنگی که

قدرت را تحسین کرده و ضعف را تقبیح می کند، نتیجه قابل پیش بینی است. ما اغلب ضعیف به نظر

می رسیم نه تنها از نظر بیشتر ایرانیان بلکه همچنین از نظر بسیاری از آمریکاییان. تحمل فوق العاده

خویشتندارانه ما نتیجه اش این است که ما چنین به نظر می رسیم که به اوضاع حاکم تن در داده و توهینها و

تحقیرها را می پذیریم. من گمان نمی کنم اظهارات وزارت ما اینقدر حاکی از پستی و حقارت باشد. بیشتر

ملیتها آگاه شده اند که پاسداران انقلاب فراهم شده به وسیله دولت موقت ایران بودند که پرچم آمریکا را

روز 24 می، پایین کشیدند و آن را برای پاره کردن به تظاهر کنندگان دادند. عدم توانایی در پاسخگویی به

این توهینها و توهینهای دیگر از قبیل تقاضا برای اینکه کاتلر سفیر، ورود خود را به ایران به تأخیر بیندازد

به عنوان نشانه های ضعف تلقی شده است، و نه تحمل و شکیبایی. این توهین در پاسخ به توهین مجلس

سنای آمریکا علیه ایران بوده است.

عده ای از اشخاص طرف تماس با مأمورین سفارت این مسئله را پیش کشیده اند که آیا حکومت

ایالات متحده برای ارزشهایی که قائل است قد علم خواهد کرد یا خیر. ادامه سکوت، در بعضی از محافل

به عنوان تأیید داستانهایی که ما در واقع پشتیبان انقلاب خمینی هستیم، می باشد (به هر دلیلی) و نظریات

خود را درباره موضوعاتی نظیر حقوق بشر و دمکراسی و رفتار با اقلیتها را به خاطر آنچه که به عنوان

ملاحظات ژئوپلتیک، ضد اخلاقی تلقی می شود به باد سپرده ایم. آبرو، یکی از جنبه های مهم زندگی

سیاسی ایرانی است و اوضاع و احوال دو هفته گذشته مجموعا آبروی حکومت آمریکا را به حداقل

ص: 214

رسانده است. ایرانیان حتی از این هم فراتر می روند و برای توصیف موضع ایالات متحده کلمات بی تکلفی

مانند دمر و طاقباز به کار برده اند.

7 دومین تغیر مهمی که در اوضاعی که در موضعگیری ایالات متحده تأثیر دارد، کشمکشهای داخلی

سیاسی فزاینده ای است که این اندیشه را القا می کند که عرصه سیاسی برای آینده کوتاه مدت ممکن است

هل من مبارز خوانهای دیگر را به صحنه بیاورد. (مرجعهای ج تا ه) دولت موقت ایران که نسبت به آن، ما

صبر و تحمل نشان داده ایم، ممکن است مدت زیادی در صحنه نباشد تا از خویشتنداری ما سود ببرد.

دولت موقت ایران همواره خود را موقتی تلقی کرده است. پیوندهای آن با گروه خمینی در حال حاضر

دچار تشنج ویژه ای است. مبارزات نهضت بین، گروههای اسلامی ظاهرا آماده برای تبدیل به یک جنگ

علنی می شود. آیت اللّه شریعتمداری از مرز مخالفت مستقیم با خمینی از تاریخ 30 مه گذشته است و حزب

جمهوری خلق مسلمان پیرو او طی اعلامیه ای با اصل مجلس مؤسسان محدود مخالفت کرده و خواستار

یک مجلس مؤسسان انتخابی کامل شده است. غیر مذهبیون دست چپی و میانه رو متوجه شده اند که

هدفهای آنها (اگر نه موجودیت آنها) در نتیجه تمایل خمینی به مجلس مؤسسان محدود در معرض تهدید

قرار گرفته (مرجع و) هر کس که از این مبارزه داخلی پیروزمند در بیاید مشوق (اقتصادی)؟ کمی برای

بهبود موضع خود نسبت به ایالات متحده خواهد داشت، مگر اینکه عقیده عموم درباره ایالات متحده به

مفهومی حاکی از قدرت تبدیل شود.

8 منافع ایالات متحده و ایران به نحو فشرده ای با یکدیگر وابسته است. خواهی نخواهی ایرانیان

دارای هر رنگ سیاسی ناظر بر ما هستند. هر حکومتی که قدرت را در ایران به دست داشته باشد خواهد

خواست به تکنولوژی ایالات متحده و بازار ایالات متحده برای نفت و احتمالاً مقداری کمک نظامی و

مواد غذایی و سایر کالاها دسترسی داشته باشد، مگر اینکه ایران به یک حکومت خان خانی تبدیل شود یا

به صورت یکی از اقمار شوروی در آید. اگر احترام برای ایالات متحده وجود نداشته باشد. این منافع

مشترک تنها به طور حاشیه ای و سرسری و بدون امتیازی برای ایالات متحده پرورش خواهد یافت.

معذالک یک حکومت ایرانی که با این خیال واهی به حکومت ایالات متحده نزدیک شود که ایالات متحده

توهینهای مداوم ایران را تحمل خواهد کرد، ممکن است به حق، باعث شود که ایالات متحده به این گونه

رفتار پاسخ مناسب بدهد. به همین دلایل ما معتقدیم که دادن علامتهایی به خمینی و دولت موقت ایران و

گروههای سیاسی میانه رو مبنی بر اینکه تعبیرهای کنونی درباره نزدیکتر شدن ایران به آمریکا غیر قابل

قبول است و این که مناسبات رضایت بخش مستلزم کوشش دوجانبه است و نه تحمل بی حد و حصر از

یک جانب، تا اندازه ای فوریت دارد. ما معتقدیم که این امر را می توان به طریقی انجام داد که واپس زدنها به

حداقل کاهش داده شود، و موضع خود ما تقویت شود و برای نیروهایی در محدوده صحنه های داخلی

ایران که تعهد ما را نسبت به ارزشهای دمکراتیک در مقابل روشهای افراطی بهتر منعکس می کنند، شوقی

ایجاد شود. در تلگراف بعدی درباره راههای اختیاری برای ایالات متحده بحث خواهد شد.



موقعیت آمریکا در ایران: حرکت در چه جهتی باشد؟

ص: 215

سند شماره (19)

طبقه بندی : سری تاریخ : 31 می 1979 10 خرداد 1358

گزارشگر : جان استمپل

شماره : 5586

موضوع : موقعیت آمریکا در ایران: حرکت در چه جهتی باشد؟

1 (تمامی متن سری است)

2 خلاصه: اختیارات آمریکا در این حد است که ما بتوانیم به کاری که می کردیم، ادامه دهیم و یا

روابط دیپلماتیک را معلق کنیم. در حالی که امکان دارد قطع روابط را بر ما تحمیل کنند ولی دلایل کافی

وجود دارد که ما اینکار را آغاز کنیم. زمینه هایی را که ما می توانیم تنظیم کنیم تا بیانگر درک ما از تغییر

موضع دولت ایران نسبت به آمریکا باشند، بدین شرح می باشند:

فعالیتهای کنسولی، حضور نظامی، روابط تجاری، فعالیتهای مرکز فرهنگی، موضع مادر برابر

فرستادن سفیر. تعداد نفرات هیئت آمریکا باید براساس فعالیتهایی که کم شده اند تنظیم گردد و باید از

برنامه یک هیئت کامل و عادی فعلاً صرف نظر شود تا دولت موقت و یا وارثین آن روی خوشتری نشان

دهند. پایان (خلاصه)

3 تلکس مرجع الف اوضاع متغیری که لزوم تطبیق سیاست آمریکا نسبت به ایران را به همراه دارد

نشان می دهد. از بعد از سقوط رژیم پهلوی و روی کار آمدن دولت موقت موضع ما این بوده که هرگاه دولت

موقت می خواهد و با سرعتی که می خواهد، ما روابط عادی را از سر خواهیم گرفت. صحبتهایی که با

مقامهای ارشد دولت موقت داشتیم ما را واداشت تا معتقد شویم که این، خواست دولت موقت هم می باشد.

هر دو طرف، ورود سفیر کاتلر را به عنوان سمبل یک مرزبندی بین روابط گسترده همکاری که سالها با

ایران داشتیم و یک شروع جدید با روابط محدودتر، ولی به همان اندازه دوستانه و صمیمی می بینند. وقایع

دو هفته گذشته، ضعف دولت موقت در برابر خمینی و اطرافیانش را نشان داد. این مسئله و تبلیغات ضد

آمریکایی و اعمال دیگر (تلکس مرجع) مخصوصاً دولت موقت که سفیر کاتلر به ایران نیاید، ما را در

موقعیتی قرار می دهد که باید تصمیماتی در مورد مواضع آینده مان بگیریم.

4 اختیارات ما بین این دو حد است: (1) ادامه کاری که سعی کردیم در سه ماه گذشته انجام دهیم (با

وجود نابسامانیهایی که ادامه دارد) یعنی حرکت با سرعت هر چه بیشتر به سوی برقراری دوباره فعالیتهای

عادی دیپلماتیک. (2) تعلیق کامل روابط دیپلماتیک تا زمانی که اوضاع، اجازه از سر گرفتن آن روابط را

بدون مشکلات و درگیریهایی که از 14 فوریه تابحال داشتیم بدهد. در حالی که امکان دارد که این انتخاب

از دست ما خارج شود و این در صورتی است که خمینی و دولت موقت تصمیم به قطع روابط بگیرند. ما

معتقد نیستیم که در چنین شرایطی قطع کامل روابط توسط دولت آمریکا صحیح باشد. اگر ما قدم اول را در

چنین قطع رابطه ای برداریم این ضرر زیادی به منافع آمریکا می زند و به عنوان یک عمل خصمانه و تنبیهی

تلقی خواهد شد.

5 اجتناب مداوم رسمی و غیر رسمی از تهمت زدن به آمریکاییها این امکان را می رساند که وجود ما

می تواند به عنوان یک عامل کنترل کننده افراطیون و حداقل حمایت معنوی برای عناصر میانه رو در

ساخت سیاسی ایران باشد. این ما را در موقعیتی قرار می دهد که بتوانیم به سیاستهای آرام خود بر علیه

ص: 216

افراطیون چپ و راست ادامه دهیم. شکستن وحدت اسلامی به خاطر مسئله قانون اساسی می رساند که

گذشت زمان ممکن است کلی به نفع ما باشد. با وجود اینکه آثار چنین چیزهایی دیده نمی شود، ولی

شریعتمداری و آیت اللّه های میانه رو دیگر، بیشتر و بیشتر آماده اند که در برابر مواضع شدید خمینی مخالف

علنی بکنند. خمینی 79 سال دارد و نشانه هایی از خستگی روز افزون فکری و بدنی در او دیده می شود.

واقعیتها بازگوکننده این مسئله هستند که او یک عامل مهم سیاسی برای مدت زیادی باقی نخواهد ماند

(ولیکن باید در نظر داشت که برادر او 94 سال عمر کرده است و ما نباید روی مشیت الهی حساب کنیم).

6 اولین ضرر موضع فعلی ما این است که تا زمانی که دولت موقت مایل یا توانا نباشد که روابط عادی

دیپلماتیک را برقرار کند ما در موضع ضعف هستیم. پاراگراف 6 تلگراف مرجع الف نتایج این مسئله را در

نفوذ ما در ایران بیان کرد. ما وجهه خودمان را در برابر اکثر آنان که می خواهیم رویشان اثر بگذاریم از

دست داده ایم. نهایتا تأثیر این مسئله روی ساخت کشور خودمان ممکن است که اهمیت بیشتری داشته

باشد، زیر هر اتفاق ناگواری را که ما با سکوت تحمل کنیم باعث به وجود آوردن فشارهای سیاسی داخلی

می شود که ایران را سر جایش بنشانیم.

7 خوشبختانه چندین کار هست که ما می توانیم انجام دهیم و جواب مقتضی به آنها بدهیم تا روشن

شود که دولت ایران از مواضع قبلی خود مبنی بر برقراری روابط دیپلماتیک عادی عقب نشینی کرده است.

خیلی از این کارها علائم سالمی به گروههای سیاسی کشورمان می دهند، مبنی بر اینکه عادی کردن روابط

مانند یک خیابان دو طرفه است و مسائلی هست که ما می توانیم ارائه دهیم و یا از ارائه آن خودداری کنیم.

ما آماده نیستیم که هر چیزی را به قیمت تجارت در ایران بپذیریم. آخرین نظر چون زیاد متداول گشته زیاد

به درد ما نمی خورد.

8 ما می توانیم ساخت هیئت آمریکا در ایران را به عنوان یک حربه سیاسی ببینیم و این خیلی مفید

است. ما سعی کرده ایم که یک هیئت فعال و کامل را در ایران حفظ کنیم. ولی حالا باید کم کردن خدمات را

و افراد را بررسی کنیم. در نهایت با ادامه خصومت دولت موقت باید بتوان این هیئت و تمام فعالیتهای

حیاتی را به کمک افراد زیر اداره کرد: کاردار، مسئول کنسولی و اداری، مسئول سیاسی. اقتصادی، سکرتر

مرکز ارتباطات بعلاوه یک افسر و یک مدیر متخصص برای باقیمانده مسائل مستشاری نظامی، نظامی، ما

اگر به خاطر مسائل مهمی نبود خواهان چنین تنزل تعداد کارمندان نبودیم، ولی این حدی است که ما باید

نهایتا اگر اوضاع وخیمتر گردد آن را بپذیریم، ما معتقد هستیم که الآن هم دلایل کافی وجود دارد تا

زمینه های زیر را بررسی کنیم.

الف: فعالیتهای کنسولی : هیئت در حال حاضر خدمات آمریکایی، خدمات حقوقی، ویزاهای

مهاجرتی، ویزاهای دانشجویی و خدمات محدود ویزاهای مهاجرتی دیگری ارائه می دهد. ما معتقد

هستیم که این می تواند فقط به خدمات آمریکایی محدود شود و چند مقام کم شود. این بهترین یادآوری

برای ایرانیان است که صرفا چیزهائی که آنها بخواهند را عرضه می کنیم. خدمات ویزایی در خارج از

ایران در دسترس خواهند بود و لیکن مشکل تر و طولانی تر. این همچنین ما را به روابط متقابل نزدیکتر

می کند چون هیئت دولت ایران تأخیر زیادی در کارشان دارد و در خیلی از موارد با دردسر زیادی به

آمریکا ویزا می دهند. ویزاهای انتخاب شده فقط با تأیید کاردار از فعالیتها و کمک آن افراد صادر می شود.

مثلاً ممکن است به دولت ایران گفته شود که هیچ ویزایی در داخل کشور صادر نخواهد شد، تا زمانی که

ص: 217

مسئله زندانی شدن کارمند آژانس ارتباط بین المللی رضا امینی، حل شود. کم کردن صدور ویزا می تواند

به تدریج باشد، در واقع تمام قدمهایی که ما پیش بینی می کنیم باید با مهارت و تاکتیکهای مناسب و

سروصدای کمتر انجام گیرد تا موجب عکس العملی نشود. پیاده کردن تدریجی این قدمها امکان

عکس العملهای تند را کاهش می دهد.

ب: برگرداندن کارمندان ارتش آمریکا: ما از تمایل دولت موقت و نیروهای مسلح برای ادامه روابط

نظامی مطلع هستیم، ولیکن مشکل به نظر می رسد حداقل در حال حاضر و شاید تا زمانی که خمینی نفوذ

دارد، دولت موقت بتواند قدرت اجرایی برای منعقد کردن قراردادهای نظامی با آمریکا را در دید عموم

داشته باشد. تحت این شرایط اگر ساخت مستشاری نظامی به طور کامل به کار خود ادامه دهد اینطور

وانمود خواهد شد که ما (برای ماندن مترجم) التماس می کنیم و این به ظن و گمانهای افرادی که ارتش ما

را به عنوان حامیان ضد انقلاب می بینند کمک می کند. از آن طرف اگر ما تعداد افراد مستشاری نظامی را به

60 مقام که از طریق آمریکا تأمین می شوند، برسانیم این اشاره روشنی است که ایرانیها باید یکسری تغییر

و تحولاتی انجام دهند. اگر معامله ای بین دولت موقت و ارتش انجام شود افراد بیشتری می توانند بیایند و

اگر اوضاع وخیمتر شود، دفتر وابسته دفاعی و مستشاری نظامی تحت فرماندهی یک افسر و یک

متخصص درهم ادغام شوند.

ج: برخورد متقابل در روابط تجاری: طی چهار ماه گذشته دولت آمریکا از جامعه تجاری آمریکا

خواسته است که صبور باشند، ولیکن آزار تجار آمریکایی در اینجا ادامه دارد و روابط کاری و مدیریت

نابسامان هستند. ایرانیها نظرات متفاوت و متضادی در مورد حضور تجاری آمریکا دارند. ممکن است

مفید باشد که دولت موقت را مطلع سازیم که اگر آزار تجار آمریکایی ادامه یابد در برابر آن مسائل تجاری

ایران در قسمت تجارت، سفارت می تواند خدمات تجاری را موقتا برای ایران قطع کند. اگر اوضاع

وخیم تر شود. اموال نقدی ایران در خارج و مشکلات تجاری ایران باید بررسی شود. در حضور آژانس

ارتباط بین المللی: آژانس ICAالبته به اشتباه به دلیل شباهت اسمی CIAبه حساب آورده شد. این

فعالیتهای انجمن ایران و آمریکا را مستقیما مختل نکرده است، زیرا اینها فوائد زیادی برای ایرانیان دارند.

ما خواهان قطع فعالیتهای آژانس در اینجا تا زمانی که انجمن ایران و آمریکا به کار خود ادامه می دهد

نیستیم (البته نباید سعی کنند که به حد خدمات قبلی برسد).

9 مسئله حضور سفیر آمریکا به مسائل بالا مربوط است، ولی در نظر دولت موقت ایران به خاطر

مواضع متفاوتش در کار دیگری قرار می گیرد. ما مطمئنیم که نباید عجله کنیم که سفیری بفرستیم، تا زمانی

که اشاره ای شود که دولت موقت و خمینی خواستار بهبود روابط هستند. در مورد اینکه آیا دولت آمریکا

باید در این مورد اظهار نظر رسمی کند یا نه، موردی است که باید راجع به آن بحث شود. به طور ایده آل هر

چه کمتر گفته شود بهتر است. سخنگوی وزارتخانه می تواند در این مورد نظر دهد که دولت آمریکا تا

زمانی که ایران اشاره مثبتی مبنی بر بهبود روابط نکند، سفیر نخواهد فرستاد.

10 هر تلفیقی از اقدامات بالا اگر آرام و در خفا انجام گیرد می تواند اشاره کافی باشد بر این موضوع

که تحملها در برابر بد رفتاریها تا محدودیت و بهبود روابط دیپلماتیک مانند یک خیابان دو طرفه است. این

مسئله شیونهای زیادی را از طرف ایرانیها به دنبال خواهد داشت و این می تواند تا حد زیادی به تأثیر این

جواب بیفزاید. سفارت مسائل بالا را عرضه می کند با این نیت که بحث و گفتگو در مورد موضوع ادامه

ص: 218

یابد، نه صرفا برای عرضه جوابهای مشخص اگر چه به طور فزاینده ای معتقد شده ایم که بهتر است

دیدگاههای فعلی را بر عکس کنیم و در مورد سیاستهایی که در آن بتوان به تدریج با کسانی که می فهمند، به

بحث با ما در مورد روابط با آمریکا احتیاج دارند، قدمهای ضروری برداریم.

سند شماره (20)

خیلی محرمانه

بحث سیاسی

سیاست آمریکا در قبال ایران در حال حاضر عبارت است از جلب توجه نکردن، عدم دخالت اکید و

دفاع از منافع خود در تدارکات نظامی و تماسهای تجارتی به طور مؤثر و به صورتی که جلب توجه نکند و

ابراز کلی حالت همدردی در مقابل کوششهای جبهه های فعلی در رهبری دولت موقت برای سروسامان

دادن کشورشان است.

سؤال

1 چه دورنمایی برای اجرای موفقیت آمیز دولت موقت ایران در مورد برنامه ها و جدول زمانی قانون

اساسی می بینید؟

(ج = جواب را کاردار سفارت داده است. خوب)

2 آیا می توان فرض کرد که نفوذ خمینی آنقدر پردوام خواهد بود که بتواند آنچه را که منطقا از

برنامه های فعلیش و قانون اساسی میدانیم، به ثمر برساند؟ (ج = بله)

3 اگر او می تواند، تا چه اندازه با دوام خواهد بود؟ آیا صحبت از 6 تا 12 ماه است یا 2 تا 3 سال؟ (ج =

2 سال)

4 آیا نقش وسیع روحانیت در سیاست ایران، برای مدتی باقی خواهد بود؟ (ج = بله)

5 از کجا مبارزه اصلی آغاز خواهد شد؟ از یک نیروی دیگر روحانی (شریعتمداری) یا نیروی غیر

روحانی.

(ج = غیر روحانی، غیر کمونیست اقتصادی)

6 آیا آن مبارزه به طور کلی جنبه قانونی و بدون خشونت خواهد داشت؟ (ج =؟؟)

7 چه کسانی قادر به پیشرفت در مقابل خمینی هستند؟ آیا در این زمینه تهدیدی وجود دارد؟ درباره

بختیار چه؟ (ج =؟)

8 چه موفقیتهائی برای حزب توده و دیگر چپیهای افراطی وجود دارد؟ (ج کم)

9 آیا می توان انتظار داشت که ارتش یک نقش مؤثر بازی کند؟ (ج = با پشتیبانی از غیر مذهبیون)

10 مسئله خود مختاری تا چه حدی می تواند تهدید کننده باشد؟ (ج = پر دردسر)

11 اقتصاد به کجا رهبری می شود؟ چه تأثیری بر روی تکامل سیاسی می گذارد؟ برای مثال آیا

جریان نابسامانیهای صنعتی و ساختمانی فعلی جهت خاصی به سیاست یا ماهیت رهبری دولت موقت

خواهد داد؟ (ج. بله)

ص: 219

هدفهای سیاست آمریکا

(1) فرض شود که در آینده این درهم و برهمی کلی در مدتی کوتاه (مثلاً حداقل بین 6 تا 12 ماه دیگر)

خاتمه یابد و هیچ تهدید جدی برای به ثمر رسیدن چیزی مانند قانون اساسی خمینی نباشد. در این

صورت این امر برای خط مشی دولت آمریکا چه مفهومی خواهد داشت؟

الف: بیشتر از حال حاضر پشتیبانی به عمل آید؟

ب: چند ابتکار سیاسی اجرا شود؟

(ج: مأموران ویژه اعزام شود؟)

د: نمایندگان مجلس آمریکا بازدید به عمل آورند؟

ه: یا بایستی ما با همان حالت جلب توجه نکردن فعلی رفتار کنیم تا ببینیم اوضاع چگونه پیشرفت

می کند و در مجموع صبر کنیم که دولت موقت به طرف آمریکا بیاید؟

(2) اگر آینده خیلی کم ثبات تر به نظر بیاید، برای مثال مانور حزبی سیاسی، جنگ داخلی و بی

اعتباری و بی اعتنائی تدریجی نسبت به چهره های فعلی رهبری افزایش یابد، این وضعیت چه راهی برای

آمریکا پیشنهاد خواهد کرد؟ (الف) آیا ما باید این حالت عدم جلب توجه خود را حتی کمتر کنیم؟

(ب) آیا ما باید تماسهایمان را افزایش دهیم و حتی تا اندازه ای شروع به نشان دادن اولویتها کنیم؟

(ج) آیا ما باید از تدارکات تسلیحاتی به صورت رهبری استفاده کنیم؟


دیدار از نخست وزیر برای بحث درباره سیاست نفتی

سند شماره (21)

تاریخ : 3 ژوئن 1979 13 خرداد 1358

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : دیدار از نخست وزیر برای بحث درباره سیاست نفتی

1 (تمامی متن خیلی محرمانه است)

2 خلاصه: من معتقدم که مناسب و محتاطانه خواهد بود که من با نخست وزیر بازرگان مسئله سیاست

صادرات نفت خام ایران و قیمتهای نفتی را در میان بگذارم و نگرانیهای حکومت آمریکا را بر سر روند

تحولات در بازار بین المللی نفت ابراز دارم و تقاضا می کنم که وزارت (امور خارجه) با این امر موافقت

کرده و مرا راهنمایی کند.( پایان خلاصه)

3 با توجه به اوضاع بازار فوق العاده فشرده بین المللی نفت که به موجب آن تولید جاری تقریبا

مساوی با مصرف جاری است و چیزی باقی نمی گذارد تا موجودیهای به طوری جدی کاسته شده را پر

کنند و با توجه به اینکه این امکان وجود دارد که ایران ممکن است تصمیم بگیرد تولید نفت خود و بالنتیجه

صادرات نفت خود را کاهش دهد، من معتقدم که مسئله سیاست ایران درباره قیمت گذاری و تولید و

صادرات نفت باید در عالیترین سطح دولت موقت ایران مورد بحث قرار گیرد. مقصود از این مراجعه از این

قرار خواهد بود: (1) روشن کردن سیاست دولت موقت ایران، (2) تحت تأثیر قرار دادن نخست وزیر

درباره عواقب بسیار جدی ادامه کمبود کنونی تولید و مارپیچ قیمتها بر روی اقتصاد کشورهای وارد کننده

نفت اعم از کشورهای پیشرفته و کم رشد، (3) خاطرنشان ساختن این نکته که کاهش بیشتر صادرات نفت

ایران اثر بلافاصله و جدی بر روی قیمت حاشیه ای (از قرار هر) بشکه خواهد داشت و به طور اجتناب

ص: 220

ناپذیری دوری تسلسلی از افزایش قیمتها در سراسر کشورهای اوپک خواهد داشت، (4) خاطرنشان

ساختن این نکته که تولید کنندگان نفت، مانند ایران، از اثرات یک رکورد جدی و بالقوه پر دوام در نتیجه

تمایل کوته بینانه تولیدکنندگان و صادرکنندگان برای به دست آوردن حداکثر سود از اعمال سلطه خود بر

بازار مصون نخواهند ماند و (5) پیشنهاد کردن اینکه به نفع ایران و همچنین جهان وارد کننده نفت خواهد

بود که ایران لااقل به طور موقت صادرات نفت خام خود را افزایش دهد.

4 من همچنین ممکن است به بازرگان خاطرنشان کنم که موفقیت تصمیم احیاء شده کشورهای عمده

واردکننده و مصرف کننده نفت و بالاتر از همه ایالات متحده برای پیشرفت سریع درباره انبار کردن نفت و

تهیه منابع دیگر انرژی و غیره تا اندازه زیادی وابسته به وجود بازار منظم نفت خام خواهد بود. معذالک

تقریبا همه برگزیدگان تحصیلکرده ایرانی قبول دارند که موفقیت ما تا این تاریخ چندان چشمگیر نبوده

است و اینکه اکثریت مردم آمریکا و کنگره هنوز هم درباره لزوم اقدام جدی متقاعد نشده اند و بازرگان

ممکن است، پاسخ دهد که موضع فشرده موجود بازار و افزایش قیمت نفت که پشت سر آن خواهد آمد

بهترین امید ایالات متحده و جهان صنعتی برای به وجود آوردن تغییر در تعادل منابع انرژی که مدتها است

باید عملی شود و همچنین در راه انبار کردن نفت است.

5 من درباره امکان کاهش صادرات نفت به علت اطلاعات یا حتی اشاراتی که من یا کارمندان من از

تماسهای با ایران به دست آورده اند، نگران نیستم. بلکه بدین دلیل نگرانم که این تحولی است که غیر

محتمل به نظر می رسد. اگر دولت موقت به شرکت ملی نفت ایران دستور دهد که تولید نفت خود را از سطح

کنونی 9/3 میلیون تا 4 میلیون بشکه در روز فرضا به 5/3 میلیون بشکه در روز کاهش دهد (و چنین

تصمیمی تنها از سوی نخست وزیر یا یک «مقام بالا» گرفته خواهد شد) این تصمیم احتمالاً بر اساس موارد

زیر قابل توجیه است: (1) قیمت نفت به نسبت مواد سوختی دیگر و به علت یغماگریهای تورم و غیره پایین

است، (2) از آنجایی که عربستان سعودی موافقت کرده است تولید خود را از 5/8 میلیون بشکه در روز به

9 میلیون بشکه در روز برساند و چون بازار در تعادل تقریبی قرار دارد (صرف نظر از لزوم تهیه موجودی

قبلی به پیش بینی زمستان امسال) کاهش نیم میلیون بشکه در روز تولید نفت ایران این تعادل را بر هم

نخواهد زد، (3) ایران درآمد حاصله از صادرات 4/3 میلیون بشکه در روز (2/3 میلیون بشکه در روز

نفت خام و 2/0 میلیون بشکه فرآورده های نفتی در روز) را که با تولید چهار میلیون بشکه در روز ارتباط

لازم ندارد و نمی توان به آسانی جذب کند. با اشاره به نکته اخیر لازم به یادآوری است که صادرات نفت

ایران از زمان سطح «عادی» قبل از انقلاب یک سوم کاهش یافته است در حالی که قیمتهای رسمی نفت

خام از تاریخ 31 دسامبر 1978، 1/ 43% افزایش یافته و افزایش مؤثر عملی به مقدار مقابل ملاحظه ای

بیشتر از این است. زیرا بهره هایی که قبلاً به کنسرسیوم و طرفهای قرار داد در تأسیسات مشترک پرداخت

می شد برطرف شده و چون شرکت ملی نفت ایران بیش از مقادیر «عادی» نفت در بازار نقد به قیمتهایی به

مراتب بالاتر از قیمتهای رسمی می فروشد.

6 علیرغم نگرانی من بر سر امکان و پیامدهای جدی سیاست آگاهانه دولت موقت ایران برای پایین

آوردن صادرات نفت، بدون شک احتمال قویتری وجود دارد که تولید و صادرات نفت، به علت وخیم شدن

مسئله قومی عرب در خوزستان و اعتصابات ملهم از عوامل سیاسی و غیره در آینده کوتاه مدت کاهش

یابد یا در میان مدت در نتیجه خطراتی که در کوتاه مدت علاوه بر مشکلات فنی، ایران با آنها مواجه

ص: 221

خواهد شد. معذالک این نوع مشکلات وارد ابتکارات و پیشنهادهای حکومت ایالات متحده نمی شود و

من معتقدم که چشم انداز یک کاهش داوطلبانه و تعمدی به اندازه کافی واقعیت دارد که ما مستقیما با این

مسئله سرو کار داشته باشیم.

7 هر چند همان طوری که در فوق گفته شد من شواهد محکمی برای توجیه نگرانیهای خود (بجز

کوشش در پیش بینی طرز تفکر ایرانی) ندارم. من متوجه شده ام که تولید نفت به طور تدریجی از 15/4

میلیون بشکه در روز در اردیبهشت ماه به 9/3 میلیون بشکه در روز یا اندکی کمتر در 12 روز پایان ماه

ژوئن کاهش یافته است. این تنزل ممکن است منعکس کننده تغییری در سیاست نفتی باشد یا نباشد، ولی

روند در جهت خطایی گرفته شده است و 250 MBDیک مقدار بدون اثری نیست