گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
اسناد لانه جاسوسی آمریکا
جلد دوم
15 نفر از بهترین رابطها






ص: 405

سند شماره (7)

خیلی محرمانه

یادداشت تاریخ : 29 آوریل 19749 اردیبهشت 1353

به : وزیر مختار: آقای میکلوس

از طریق : روابط عمومی: آقای الس ورس

از : بخش اقتصادی: دیوید آر. پاترسون

موضوع : 15 نفر از بهترین رابطها

1 بهرام چوبین و دکتر پرویز مینا: من توسط شخص قبلی که به جای من بود به آقای چوبین معرفی

شدم. او برای دکتر مینا و گاهی هم برای دکتر فلاح و دکتر اقبال کار می کند و از مشاورین اداری آنها به

حساب آمده و کارش در خصوص تهیه متن سخنرانیهاست. او یکی از بهترین منابع در خصوص شناخت

شخصیتهای و تضادهاست و در واقع تنها عضو شرکت نفت است که در خصوص چنین مسایلی با من بحث

خواهد کرد. از طریق ایشان من توانسته ام گاه گاهی به رئیس وی دکتر مینا که گاهی اوقات گوشه هایی از

نظر یکجانبه در مورد سیاستهای نفتی را به من گوشزد می نماید، دسترسی پیدا نمایم. دکتر مینا همچنین به

قسمت آمار خود اختیار کرده است که اطلاعات بسیار مفید آماری درباره تولید و مصرف در اختیار من

بگذارد.

2 دکتر مصطفی منصوری: ایشان مدیر کل قسمت مربوط به نفت در وزارت دارایی هستند. من دکتر

منصوری را نیز از طریق مأمور قبلی که بجای من بود، شناختم. او تنها فردی است که من می توانم با وی

درباره موضوع ایران در اوپک صحبت کنم. او بر خوردش بسیار دوستانه و مطبوع است، لیکن بسیار

محتاط و محافظه کار است و فقط گاهگاهی و آنهم به طور اشاره در مورد مسایل گفتگو می کند. او معمولاً

نسبت به سیاستهای رسمی وفادار است، که البته بسیار مفید می باشد.

3 ای. ان.تاملینسون، مرد مالی شماره دو در شرکت اسکو OSCO است و من به ندرت آقای

تاملینسون را می بینم. او گزارشات ماهانه اکتشاف، توسعه، تولید و صادرات را به صورت جدول ارائه

می نماید. اینها بسیار حیاتی هستند و از این رو من برای اینکه تماس شخصی نزدیک با ایشان داشته باشم،

مزاحم او نمی شوم، او طی یکی دو سال آینده اینجا را ترک می کند و من بایستی راه دیگری برای کسب این

اطلاعات از اسکو یا شرکت نفت ایران بیابم.

4 محسن شیرازی، ایشان رئیس طراحی و برنامه ریزی در شرکت ملی گاز ایران است. من اسم

شیرازی را از دریسدل در شرکت کالین گاز گرفتم و پیش ایشان رفتم. به دلیل سر زدن به ایشان این بود که

نیاز به یک منبع معتبر داشتم تا از طریق آن اطلاعاتی در موردگاز و پروژه های مربوطه بگیرم و بتوانم

اطلاعاتی را که در این زمینه ها از منابع دیگر گرفته ام، با اطلاعاتی که ایشان می گیرم مطابقت نمایم.

5 آقای. الف. فرید، ایشان رئیس قسمت آمار، پژوهشهای نفتی و امور نواحی نفتی در شرکت ملی

نفت ایران است. من از این رو پیش فرید رفتم که نیاز به دستیابی به آمار شرکت ملی نفت ایران در خصوص

نفت و گاز داشتم. من از دکتر مینا این اختیار را برای فرید گرفتم که آمارها را نسبتا آزادانه در اختیار من

بگذارد و از آن به بعد از فرید جداول، نقشه ها و... بی شماری دریافت کرده ام. اطلاعاتی که من در مورد

مناقصه حقوق اکتشاف در مناطق جدید کسب کردم نیز از طریق آقای فرید بوده است.

ص: 406

6 راجر واریان و برت ویلمن، این آقایان به ترتیب نماینده کنسرسیوم و دیگری معاون نماینده

می باشند. اینها کنسرسیوم ایران را تشکیل می دهند. ما مکررا در مورد یک سری از مسایل نظیر قیمتها،

روابط دولت با کنسرسیوم، ذخایر، مسائل بهره برداری، طراحی و گاز و غیره گفتگو می کنیم.

7 دکتر حسینعلی حجازی زاده، ایشان رئیس قسمت مهندسی، طراحی و برنامه ریزی در شورای ملی

نفت هستند. من به ایشان سر زدم تا اساس ارتباطات آینده را بگذارم و از آن پس چندین بار ایشان را

دیده ام. ایشان در مورد ارائه اطلاعات در مورد برنامه ها و کارخانه های پتروشیمی بسیار مفید بوده اند. او

نسبتا به سمت ژاپن گرایش دارد و سخنرانیهای جالبی درباره اعمال اشتباهی که شرکتهای پتروشیمی

آمریکایی در ایران مرتکب می شوند، ایراد می نماید.

8 ارنی بوش، نماینده آرکو (ARCO) که منافعی در شرکت نفت لاوان (LAPCO) و نیز شرکت نفت

ساحلی ایران (IROPCO) دارد. من با ایشان در مورد مسائل روابط بین دولت و فعالیت مشترک شرکتهای

نفتی و تولیدات و طرحها گفتگو می کنم. باید اذعان کرد که به علت کمبود وقت نتوانسته ام با ارنی و

همقطارانش (جک هامیلتون و جک مونتگمری از AMOC، بیل کلمونس از CUN OIL، باب کلارک از

UNION OIL و بیل بل کانپ از PHILLIPS آن طور که می خواسته ام تماس برقرار سازم. بعضی از آنها

احساس می کنند که از جانب سفارت کمی درباره آنها کوتاهی شده است.

9 نسیم شالون، نماینده مقیم از UNDP از طریق شالون و کارکنانش، کوشش می کنیم تا امور UNDP

را پیگیری نمایم. ارائه گزارشات UNDP از مسئولیتهای من است که در مورد آن نیز کمی غفلت شده است.

در این مورد با خانم نحوی نیز که هماهنگ کننده معاونت فنی در وزارت امور خارجه است، ارتباطاتی

دارم.

10 راجر درایزدل، این شخص که برای همیشه از اینجا رفته، یکی از بهترین منابع من در مورد

پروژه های گاز بوده است. او نماینده سیستمها و کنترلهای بین المللی در اینجا است و همچنین اداره پروژه

کالین گاز را عهده دار بوده است و نیز مدیر پروژه یک کارخانه کاغذسازی و توسعه جنگل در منطقه ای در

حدود دریاچه خزر بوده است. من امیدوارم که بتوانم تماس نزدیکی را با جانشین وی از زمان ورودش

برقرار کنم.

11 خانمها کاوامورا و آکادا، اینها از شرکت نفتی میتسوبیشی هستند که در آغاز به دیدن من آمدند.

آنها در طرح ژاپنی ساختن پالایشگاه به ظرفیت 000/500 بشکه در روز دست داشته اند و اطلاعاتی در

زمینه تحولات آن طرح و فروش نفت به ژاپن در اختیار می گذارند.

12 لطیف رمضانیا، ایشان مثل دکتر مینا یکی از اعضای علی البدل هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران

است. من شخصا و تلفنی با ایشان تماس داشته ام تا درباره طرحها و برنامه های داخلی تحقیق کنم و

ملاقاتهایی برای بازرگانان آمریکایی بگیرم و نیز ترتب بازدید خودم را از پالایشگاه تهران بدهم. این

شخص و دکتر مینا بالاترین اشخاص شرکت ملی نفت ایران هستند که من توانسته ام با آنها ملاقات داشته

باشم.

13 دکتر داودزاده، کارشناس زمین شناسی در ایران است. گزارش دهی در مورد مواد معدنی یکی

دیگر از مواردی است که کار من در آن خالی از عیب نیست. من چندین بار به ملاقات دکتر داودزاده رفته ام

تا آمار تولیدات معدنی را به دست آورم، در مورد برنامه های اکتشاف و توسعه صنایع معدنی سؤال کنم و

ص: 407

اینکه به بحث درباره یک درخواستی که از GSI برای کمک فنی از USGS رسیده بود، بپردازم.

14 مهندس هادی انتخابی، متصدی پروژه های خارجی است زیردست دکتر میناکار می کند. من در

چند مورد با ایشان پیرامون سه پروژه پالایشگاهی خارجی (ژاپنی، آمریکایی، آلمانی) بحث داشته ام.

15 نماینده موبیل اویل (MOBIL OIL) : این شخص فرد بیرد (FREDBIRD) بود که من مکررا با

ایشان در خصوص مسائل ایران و مسائل نفتی بحثهای طولانی داشته ام. او تقریبا دو ماه پیش با جیم

روبرت تعویض شد. این شخص را من هنوز ملاقات نکرده ام، لیکن وسیله تلفن با ایشان گفتگوهایی

داشته ام. از آنجایی که ایشان نماینده تنها شرکت مهم آمریکایی است که در فعالیتهای مشترک شرکتهای

نفتی در اینجا شرکت دارد (INPECO با شرکت ملی نفت ایران و یک گروه ژاپنی، و در HOPECO) با

شرکت ملی نفت ایران و PETROBRAS)، شخصی است که من بایستی با وی تماس نزدیک داشته باشم و

این کار را خواهم کرد.


اطلاعات بیوگرافیک

سند شماره (8)

خیلی محرمانه

تاریخ : 24 اوت 75 2 مرداد 54

اطلاعات بیوگرافیک

منبع : جیم مک کروا، رئیس طرح پوشش صلح که در حال عزیمت می باشد.

1 ارتشبد خاتمی: مک کراو یک بار درباره او گزارش داده و چندین بار هم ملاقاتهای اجتماعی

داشته اند. خاتمی یک مدیر و همچنین یک رئیس ستاد خوبی می باشد. او که در سنین 50 سالگی می باشد،

انگلیسی را عالی حرف می زند.

2 سپهبد ازهاری: رئیس دفتر خاتمی می باشد. در سنین پنجاه سالگی است ویک افسر پرتحرک که

در به دست آوردن مساعدت برای طرح پوشش صلح بسیار کمک کرده است.

3 سپهبد فتاحی: رئیس فرماندهی لجستیکی. در سن شصت سالگی می باشد. بایستی بازنشسته

می شد ولی ظاهرا در دربار نفوذ دارد. انگلیسی را به اندازه کافی صحبت می کند و تا اندازه ای مرد بی اثری

است. نسبت آمریکاییها بسیار خشن است. گفته بود که حتی یک اشتباه از سوی یک مستشار آمریکایی را

تحمل نخواهد کرد و چندین نفر از آنها را به منزلشان فرستاده است.

4 سپهبد کمپانی تبریزی: افسر فرماندهی آموزش هوایی در سنین شصت سالگی می باشد. خوشایند،

از آمریکاییها خوشش می آید، دارای مقدار زیادی نفوذ سیاسی از طریق همسرش که یک زن زیبا و عضو

خانواده تبریزی می باشد، هست. وعده بسیاری می دهد، ولی همیشه به وعده خود وفا نمی کند. دارای

کارمندان ضعیف است.

5 سرلشگر جهانبانی: معاون کمپانی تبریزی در فرماندهی آموزش هوایی. ظاهرا نیمه روسی به نظر

می آید و شایعاتی وجود دارد که پدر او روس بوده است. در سنین چهل سالگی یک جوان عیاش

خوشگذرانی است که دارای یک همسر زیبا است.

6 ارتشبد تدین: معاون ارتشبد خاتمی در اواخر سنین 50. درباره طرح پوشش صلح بسیار کمک

کرده است.

ص: 408

7 سپهبد سنجر: معاون رئیس ستاد برای نقشه ها و برنامه ها. در اواخر سنین شصت نسبت به

آمریکاییها روش بی طرفانه ای دارد.

8 سپهبد اسفندیاری: در ماه می سال 1975 بازنشسته شد، از قرار معلوم به علت عدم کارآیی.

9 سرلشگر کامیابی پور: در اوائل سنین 40 به عنوان جانشین اسفندیاری در سمت رئیس فرماندهی

دفاع هوایی انتخاب شده است.

مک کراو معتقد است که او کارآترین ژنرالی است که آنها دارند. یکی از اشخاص مورد توجه شاه است

و به اندازه ای پر تحرک است که سلامتی خود را به خطر می اندازد. هفته ای هفت روز کار می کند. نسبت به

شاه و ایران ایثارگری مذهبی مانند دارد. نسبت به ایالات متحده بسیار علاقمند و بسیار کمک کننده است.

10 سرتیپ قادری: در اواخر سنین 60 و قبل از موعد از فرماندهی توپخانه دفاع هوایی به دلایل

عدم کارآیی برکنار شده است. دوباره به ارتش منتقل شده و سرنوشت کنونیش معلوم نیست.

11 سپهبد بهرام: معاون ستاد مسئول کارگزینی. نسبت به ایالات متحده روش دوستانه ای دارد. یک

دنیا را به مردم وعده خواهد داد ولی فقط به اندازه یک لیوان وفا خواهد کرد. منکر بزرگترین مشکل جدی

کادر نیروی هوایی ایران، یعنی به دست آوردن اشخاص واجد شرایط است. دارای کارکنان ضعیفی است،

برای اینکه خود او آنها را ضعیف می کند.

12 سرلشگر شفیعی: معاون سپهبد سنجر در امور نقشه ها و برنامه ها. در شرف بازنشسته شدن قبل از

موعد می باشد. شخص بسیار خوشایندی است.

13 سرتیپ آشاری: رئیس سررشته داری. پرتحرک است ولی نتیجه کار او از کارکنان ضعیف،

تضعیف می شود.

14 مهندس صفوی: رئیس طرحهای ویژه (مهندسی). در اوایل سنین 30، آموزش دیده در ایالات

متحده، باهوش، می تواند مؤثر باشد. در قسمت مهندسی ساختمان سپاه مهندسین. اختیارات بسیار کمی

دارد (هیچ غیر نظامی اختیاراتی ندارد).

15 مهندس رسولیان: معاون رئیس طرحهای ویژه مهندسی.

در سنین اوایل 30 با یک آمریکایی به نام رنه ازدواج کرده است. در ایالات واشنگتن کار دانشگاهی انجام

داده است و مدتی نیز در ساختمان پل کار کرده است. اختیارات چندانی ندارد بسیار باهوش است و

سرخورده است.

16 سپهبد یزدانبخش: در سنین اواخر 50، رئیس ستاد لجستیکی قادر و با انرژی، ولی برای اخذ

تصمیمات متکی به معاون خود سرتیپ نادری است.

17 سرتیپ نادری: معاون سپهبد یزدان بخش در امور لجستیکی. در اوایل سنین 50، بسیار قادر و پر

تحرک با تیم طرح پوشش صلح بسیار همکاری می کند.

18 سرگرد نصرتی: افسر طرح فرماندهی لجستیکی برای پوشش صلح، در اواخر سنین 40.

درخشان واز لحاظ فنی خوب آموزش دیده و ظاهراً نفوذ سیاسیش ضعیف است وگرنه درجه او بیش از

یک سرگرد می بود و می توانست فوق العاده مؤثر باشد، به استثنای رئیسش فتاحی که با توصیه های او

کار نمی کند. در حال حاضر بسیار سرخورده است که باعث می شود نسبت به توصیه های خوب ایالات

متحده عکس العمل منفی نشان دهد.

ص: 409

19 سروان حسین امیرریاحی: افسر طرح نزد معاون رئیس ستاد برای نقشه ها و برنامه ها. در سپتامبر

1975 برای اخذ درجه فوق لیسانس از دانشگاه هاروارد به آمریکا می رود. از طریق همسرش که نام

خانوادگی او اسفندیاری است و برادرزاده طرف توجه سرلشگر اسفندیاری بازنشسته است، دارای نفوذ

است.

20 سرهنگ افشارطوس: به جای سرتیپ قادری فرمانده توپخانه دفاع هوایی شده است. به علت پر

تحرک بودنش از گردونه خارج شده تا هواپیماهای 727 را هدایت کند، ولی دوباره به توصیه ایالات

متحده به طرح پوشش صلح به عنوان مدیر طرح بازگشت داده شده است.

21 سرتیپ دادگر: در کارگزینی کارش اعزام دانش آموزان نیروی هوایی به ایالات متحده است. با

یک آمریکایی ازدواج کرده و دو بچه دارد. تمامی اعضای خانواده به زبانهای فارسی و انگلیسی مسلطند.

22 سرهنگ سولخانیان: فرمانده آموزشگاه دفاع زمین به هوا در جنوب مهرآباد (تهران)، او ارمنی

است و به همین دلیل هم هنوز سرلشکر نشده است. شاید به تیمساری برسد چونکه او در وضع افسری

تیمساری قرار دارد. با یک کادر بسیار ضعیف مسئولیتی بسیار سنگینی را عهده دار است.

23 دکتر بهنیا: نایب رئیس شرکت MULTICORP. صاحب خانه مک کراو بوده است یک مولتی

میلیونر است که با لودا تبریزی خواهر زن سپهبد کمپانی ازدواج کرده است. نماینده بسیاری از شرکتهای

آمریکایی و اروپایی در زمینه استتار می باشد و دارای دختر سه ماهه ای و یک پسری بنام افشان پنج ساله

است. به اندازه کافی انگلیسی صحبت می کند. همسرش در دانشگاه تهران تحصیل کرده و بورس دانشکده

هاروارد را در رشته الکترونیک رد کرده است.


شرح وظایف مشاور سیاسی سفارت

سند شماره (9)

تاریخ : 28 مارس 1976 8 فروردین 1355

سیاسی احمد جعفری بهوی

سیاسی هاتورن میلز

وظایف مشاور سیاسی سفارت

مرجع : شرح وظایف، تاریخ 13 آوریل 1975 24 فروردین 54

این یادداشت برای تکمیل مسئولیتهای عمومی و خصوصی که در شرح وظایف مشاغل، ذکر شده

نوشته می شود و در مورد مشاوران سیاسی سفارت می باشد. من فکر می کنم که شما قبلاً یک نسخه از آن

را داشته اید.

(قسمت مربوط به مسئولیتهای عمومی به وسیله وظایف مخصوص زیر تکمیل گردیده است

(شماره ها، اشاره به شرح وظایف شغلی که در قسمت آمده است، دارد)؛

1 احتیاجی نیست که به شما بگویم که تماسهای شخصی، در خوب انجام دادن کار نقش مهمی دارند،

شما از قبل تعداد زیادی دوست، آشنا، و رابط دارید که از آنها استفاده مؤثری می کنید.

من پیشنهاد می کنم که شما یک لیست از افرادی که در زمینه های گوناگون معلوماتی دارند جمع آوری

کنید. فقط موارد اضافی کمی وجود دارد که شما مجاز هستید که شروع به وسعت بخشیدن تماسهایتان

بکنید یکی از این موارد شامل نمایندگان ارتباطات مثل آژانس خبرگزاری پارس و رادیو تلویزیون ملی

ص: 410

ایران می شود. شما قبلاً در مجلس سنا و شورای ملی تماسهایی داشته اید. من پیشنهاد می کنم که شما این

تماسها را برای جذب افرادی که در رابطه با کارهای مختلف، کمیته های مجلس و آنها که قوانین را قبل از

پارلمان (مجلس) بررسی می کنند، وسعت بدهید. حزب رستاخیز یک مؤسسه دیگری است که شما

بایستی به تماسهایی در آن که برای ما مفید است وسعت بخشید. مأموران این قسمت در حال حاضر خیلی

از مقامات حزب رستاخیز را از قبل می شناسند، ولی مفید خواهد بود اگر شما بتوانید بعضی از کارمندان را

که برای معاون دبیر کل (حزب) و بعضی از کمیته های حزب کار می کنند، پروش دهید. به خاطر داشته

باشید که بعضی از این تماسهای مفیدتر در تمام مؤسسات بالا می تواند در لیست شکرگذاری نوروز سال

آتی جای گیرد.

2 شرح موقعیت در قسمت Cشامل بعضی عناوین مخصوص است که از شما انتظار می رود به سابقه

سیاسی مربوط به ما را به کارمند سفارت بدهید. یکی از اینها حزب رستاخیز است وقتی که ما، همانطور که

برای این تابستان برنامه ریزی شده بود، به کنگره حزب نزدیک شدیم، شما خواهید توانست برای ما،

اطلاعاتی درباره چگونگی سازمان کنگره مهیا کنید که آیا ناظران خارجی هم دعوت خواهند شد و غیره.

یک موضوعی که همواره مورد علاقه است انقلاب شاه و مردم می باشد. شما بایستی اطلاعاتی درباره

عملکرد قسمتهای مختلف و مهم آن جمع آوری کنید، به طوری که ما بتوانیم

گه گاهی تجزیه و تحلیلهای قبلیمان را مطابق روز انجام دهیم.

در موردی رهبری عادی تحولات تحصیلی ما مایل هستیم. که راجع به شرایط خاص خدماتی که در

مبادلات پرداخت حق تدریس توسط دولت ایران، مورد نیاز است، آگاهی بیشتری پیدا کنیم. آگاهی در

مورد تحصیلات سطح دانشگاه بوسیله لیست دانشگاههای موجود و آنهایی که برای شهرهای استانهای

مختلف طرح ریزی شده اند، به مراتب فوق افزوده می شود. این لیست می تواند شامل نام رئیس طرح هر

یک، چه هیئت علمی عمده ای هر یک خواهد داشت و چه برای دانشگاههای جدید، موعد مقرر باز شدن

کلاسها، باشد.

3 در مورد تحولات خبری در زمینه رادیو و تلویزیون و در مطبوعات شما بایستی به فعالیتهایی که در

حال حاضر دارید، ادامه دهید اما آنها را به شرح زیر تکمیل کنید: علاوه بر روزنامه های کیهان، اطلاعات،

آیندگان و رستاخیز شما همچنین بایستی مرتب روزنامه پیغام کیهان امروز را هم نگاه کنید. مجله هفتگی

خواندنیها هم بایستی به لیست مطالعات شما هم اضافه شود. آبونه شدن هر دو می تواند از طریق آقای

دگمه چی صورت گیرد. شما همچنین بایستی به دنبال امکان آبونه شدن روزنامه رسمی دولت ایران

(روزنامه شاهنشاهی). که شامل متن قانونهای جدید قراردادها، موافقت نامه ها و دیگر بیانیه های رسمی

است، باشید. اگر آبونه شدن این روزنامه ها ممنوع است شاید ما بتوانیم ترتیبی دهیم که یک نسخه از آن را

در کتابخانه های ادارات دولتی مطالعه کنیم. در خلال ساعات کار روز هماهنگی خوب خود را در مورد

اخباری که در طی روز پخش می شود، حفظ کنید تا ما بتوانیم قبل از داستان روزنامه ها در مورد حوادث و

وقایع جاری، از وقایع مطلع شویم. مفید خواهد بود که شما در بعد از ظهرها و تعطیلات آخر هفته برای

تکمیل کردن منابع دیگر اطلاعاتیتان به اخبار و وقایع مهمی که از رادیو تلویزیون پخش می شود، دقت

کنید.

4 در شرح وظایف پیشنهاد شده بود که شما بایستی گزارشات اطلاعاتی گاه بگاهی از عناوین سیاسی

ص: 411

بنویسید. در زمینه امور خارجی. مفید خواهد بود اگر بتوانید یک شرحی از مطالعه مختصری راجع به

تمایلات ایرانیها به افزایش تعداد مشاوران تکنیکی آمریکایی و مستشارانی که در تهران خدمت می کنند،

بنویسید. شما می توانید موارد بخصوصی را به عنوان تأثیر عمومی تعداد آمریکاییها در ایران و استانها ذکر

کنید، یا طرقی که ظهور آنها مورد توجه است؛ تأثیرات عمومی رفتار آنها با هرگونه خشم عمومی که نسبت

به آمریکاییها و دیگر خارجیها وجود دارد. و یا دیگر مطالبی که شما احساس می کنید که مهم هستند، را

بنویسید. در زمینه داخلی ما مایل هستیم که گزارش مطالعاتی از کمیسیون شاهنشاهی که مخارج دولت را

سرپرستی می کند و شورای عالی ریشه کنی فساد را ببینیم.

این مطالعه بایستی آنچه را که این دو مؤسسه تا به حال انجام داده اند و چگونگی کار آنها، و اینکه چه

هماهنگی در بین کوششهای طرفین وجود دارد را مطرح کند. موضوع مورد علاقه دیگر برای بررسی بنیاد

پهلوی خواهد بود. شما می توانید فعالیتهای اصلی آن و اینکه چه کسی مسئول مدیریت آن است، را به

لیست بیفزایید.

همچنین مفید خواهد بود اگر شما می توانستید ما را از کتابهایی که شامل روابط خارجی ایران هستند و

در ایران منتشر می شود مطلع کنید. شاید تماس با تعدادی فروشنده کتاب شما را قادر کند که توجه ما را به

کتابهای فارسی که احتمالاً از آن چیزی نداریم جلب کند.

من پیشنهادهای می کنم که شما شرح وظایفی که قبلاً یادآوری شده بررسی کنید. ما البته آماده برای

شنیدن پیشنهادهای شما و همچنین دیگر وظایفی که بایستی به لیست اضافه شود هستیم.

سیاسی سفیر بولستر


لیست رابطین

سند شماره (10)

خیلی محرمانه

تاریخ : 25 ژوئیه 1976 7 تیر 1355

لیست رابطین

آرچی ام. بولستر

اسامی و شکل بیوگرافی ها در زیر برای مراجعه آسان به صورت موضوعی تقسیم بندی شده است. من

شفاها یادآور می شوم که مرهون و ممنون لیست عالی رابطین که به وسیله لاری سیماکیس در سال 1969

گردآوری گردیده، هستم. که از این لیست من اطلاعاتی در مورد بعضی رابطین که از زمانهای مأموریتم در

تهران در سالهای 1966 1963 برای مدتی زیاد با آنها آشنایی داشتم، بیرون کشیده ام.


وزارت امور خارجه

وزارت امور خارجه

رضا قاسمی. این کارمند بدون شک بهترین سرپرست مطلع در وزارت امور خارجه است. او نه تنها در

مورد کشورهایی که با آنها کار می کند معلوماتی دارد (عراق، عربستان سعودی، کویت، یمن شمالی و

جنوبی)، بلکه با وزیر امور خارجه خلعتبری به این کشورها سفر می کند و مستقیماً در ملاقاتهای رسمی با

نمایندگان این کشورها دخالت دارد.

قاسمی ادعا می کند که چیزی به مدت 16 تا 18 ساعت در روز کار می کند که از حد اغراق هم

ص: 412

مبالغه آمیزتر است. من به دفعات متعدد بعد از ساعت 6 در اداره اش با او ملاقات کردم. قاسمی یکی از

معدود مقامات وزارت امور خارجه است که گاهگاهی وقتی با او تماس گرفته می شود از جزئیات

اطلاعات در تلفن ما را مطلع می کند. قاسمی به نظر می رسد که در اوایل چهل سالگی باشد. شایع است که

او یک مقام ساواک است که در وزارت امور خارجه کار می کند. قاسمی انگلیسی را به اندازه مطلوب و

فرانسه را به خوبی صحبت می کند. من مذاکراتمان را به فارسی، که او احساس می کند بهتر است، انجام

می دهم، تا به حال به طور اتفاقی در نکاتی جزیی از لغات فرانسه و انگلیسی استفاده کرده ایم. اگر چه

قاسمی در خلال ساعات اداری کاملاً در دسترس است، ولی او هر گونه دعوت احتمالی را که از او شده، رد

کرده است. خط تلفن مستقیم او 321294 است.

کاظم شیوا: این مقام درست در خط مقابل قاسمی قرار دارد. اگرچه او در زمانی که من در دهلی نو

خدمت می کردم او هم آنجا بود، اما به نظر نمی رسید که او چیزی از تجاربش کسب کرده باشد و در مورد

امور فرعی که عادی و مبهم هستند، صحبت می کند. او همچنین با ترکیه و ایران ارتباط دارد و در این زمینه

هم او فردی است که آمادگی صحبت در مورد سیاست را بیشتر از آنچه که مبهم و مورد احتیاج برای

همکاری و روابط خوب است ندارد. شیوا حداقل دو بچه دارد که در پاریس درس می خوانند، یکی از آنها

در مدرسه هنرهای زیبا است.


مجلس سنا

مجلس سنا

اسداللّه موسوی: سناتور موسوی یک فرد موقر در اوایل سن 60 سالگی اش می باشد، که نماینده منطقه

اهواز در مجلس است. او یک عضو انتخابی است و تا به حال و تا آنجا که من اطلاع دارم، مورد احترام و

علاقه موکلان خود می باشد، او برای سالهای زیادی سناتور بوده و در بیست سال گذشته با کارمندان

مختلف سفارت آشنا شده است. موسوی نظریه های مستقلی در مورد سیاستهای دولت ایران دارد و مانند

خیلی کسان دیگر صرفا خط مشی های حزب را طوطی وار بازگو نمی کند.

او روابط نزدیکی با آمریکا دارد زیرا که یکی از پسرهایش جراح قلب در سن حوزه کالیفرنیا است.

یکی دیگر از پسرهایش وکیل است. موسوی شخص بسیار عالی برای ارائه نقطه نظرهایی در مورد سیستم

سیاسی ایران و تأثیرات مختلف حضور آمریکا در ایران می باشد. منزل: تخت جمشید، شماره 74، تلفن:

644477.


مجلس شورای ملی

مجلس شورای ملی

هلاکو رامبد: زمانی یکی از رهبران بلند پایه حزب مردم بود، رامبد حالا یک عضو وظیفه شناس حزب

رستاخیز است و بکار خدمت نمایندگی خود از حوزه انتخابیه طوالش در منطقه غربی سواحل دریای

خزر، ادامه می دهد. رامبد در کار تجارت هم خیلی موفق بوده است و به عنوان مدیر دفتر هواپیمایی

آلیتالیا در تهران کار می کند.

مثل سناتور موسوی او نسبتا دوستانه درباره پیشرفتهای سیاسی صحبت می کند و به آمریکاییها

علاقمند است. خانمش به ندرت در محافل اجتماعی حضور پیدا می کند. تلفن اداره: 669811.

محمود ضیایی: به مدت طولانی رئیس کمیته امور خارجی مجلس می باشد، ضیایی در ایفای نقش

ص: 413

نمایندگی از جانب ایران در کنفرانسهای مختلف بین المللی خیلی فعال است. او مردی موقرّی است که در

مورد خطوط سیاستهای معمولی ایران بهتر حرف می زند تا در مورد خط مشی های سیاسی ویژه. او فرد

بسیار مطلعی در مورد شخصیتهایی که در سیاست خارجی ایران نفوذ دارند می باشد و خودش هم

تماسهای گسترده ای با خانواده ضیایی که در مشهد ساکن هستند، (او با طاهر ضیایی سناتور و رئیس

اطاق صنایع و معادن، قاضی علی ضیایی، دکتر محسن ضیایی، نسبت خانوادگی دارد). خانم عذرا ضیایی

در کارهای امور خیریه بخصوص در امور نابینایان بسیار فعال است. او رابطه نزدیکی با ملکه فرح دارد.

تلفن اداره: 304411 و منزل: 319246.

شهرام چوبین: فارغ التحصیل کلمبیا. چوبین با دانش محدود فارسی به ایران مراجعت کرد تا به عنوان

متخصص تجزیه و تحلیل در مؤسسه مطالعات سیاسی و اقتصادی شروع به کار کند. تمامی کارهایش به

انگلیسی انجام می شود او به طور زیادی مطالعه می کند. او اغلب در کنفرانسهای بین المللی در مورد

پیشرفتهای استراتژیک حضور می یابد.

چوبین از بعضی جنبه های سیاست خارجی ایران، مثل طرحهای بیهوده برای بازار مشترک اقیانوس

هند، آشکارا انتقاد می کنند. برادر او بهرام چوبین دوست خوب وابسته نفتی سفارت، دیوید پترسون،

می باشد. شهرام اخیرا ازدواج کرده و زنش در زمینه استانداردهای صلیب سرخ بین المللی در مورد

مداوای آسیب دیدگان جنگ فعال می باشد. تلفن اداره: 625533.

حسام غفاری: کارمند روابط عمومی در (کمیته بین المللی نفت) می باشد. وسعت معلومات و تماسهای

غفاری خیلی پا را فراتر از موضوع نفت نهاده است. او خیلی از اشخاص را می شناسد و از اینکه به رابطین

تازه وارد برای گرفتن تماس صحیح کمک نماید خوشحال است. او یک پسر در نیروی دریایی دارد که در

حال حاضر به مدت یک سال کامل در مدارس مختلف خدمتی در آمریکا در حال گذراندن دوره است.

غفاری انگلیسی را خیلی عالی صحبت می کند و اغلب در آیینهای رسمی سفارت انگلیس حضور می یابد.

او در باشگاه مطبوعات فعال است.

منزل: داریوش نزدیک خیابان دولت، احتشامیه، پلاک 22 تلفن: 241383.

پرویز مجتهدی: مسئول آموزش در سازمان پیشرفت صنایع و نوسازی ( IDRO) می باشد و همچنین

مدیریت عمومی و آموزش نیروی انسانی را در دانشگاه تهران درس می دهد. او در انگلستان تحصیل کرده

و هنوز دوستان زیادی در آنجا دارد که اغلب برای تعطیلات به دیدن آنها می رود. او همچنین در تماس

نزدیک با مأموران سفارت انگلیس است. پدر مجتهدی مدیر دانشکده البرز است، ولی تا الان من مشغول

نگارش این نامه هستم به علت حمله شدید قلبی در بیمارستان جم تحت مراقبت شدید قرار دارد. در

محدوده مقامش مجتهدی مکررا برای بازدید پروژه های سازمان پیشرفت صنایع و نوسازی به تبریز

واراک سفر می کند. بنابراین او از اکثر همکاران دولتی اش در مورد اوضاع ایران اطلاعات بیشتری دارد.

همسرش مسی (MASSIE) دختر خوشگلی از شهر تبریز است که اداره کننده یک مهدی کودک و

کودکستان کوچک، که به محصلینش به طور مقدماتی انگلیسی یاد می دهد، می باشد. خانواده مجتهدی

خیلی خوب با افراد دیگر در رابطه هستند و پرویز می تواند وسائل مقدماتی بسیاری از تماسهای مفید و

مؤثر را آماده کند. آدرس شغلی: سازمان پیشرفت صنایع و نوسازی، جام جم، نزدیک رادیو و تلویزیون

ملی ایران. صندوق پستی 171811، تلفن 894110. آدرس منزل: خیابان احتشامیه، خیابان

ص: 414

دولتشاهی، داریوش، پلاک 17 تلفن 234675.

تقی توکلی: مدیر مسئول مس سرچشمه در نزدیک کرمان است. او اهل تبریز است و من او را در

سالهای 63 1961 که مدیر کارخانه کبریت سازی توکلی بود، می شناختم. بعدا از آن، توکلی برای

سرپرستی وزارت اجرایی پروژه آلومینیوم اقتصادی به تهران آمد. بعدا او دوباره به تبریز برگشت تا اداره

پروژه کارخانه ماشین سازی که از جانب چکسلواکی سرمایه گذاری شده بود به عهده بگیرد، این قبل از

آن بود که توسط شاه در شغل فعلیش انتخاب شود. توکلی در دبیرستان واقع در نبراسکا درس خواند و به

دنبالش از دانشگاه لینکلن فارغ التحصیل شد. او نمونه بارز یک تکنوکرات است که ترسی از درگیر کردن

خود در جزئیات هرگونه کاری که او سرپرستی می کند، ندارد و همچنین در مواقع مورد لزوم از اینکه

دستهایش کثیف شوند ابایی ندارد. توکلی همچنین مقداری تعصب ضد تهرانی معمول آذربایجانیها را

نشان می دهد و نقطه نظرهایی توام با حسد و تعصب نسبت به کارایی خیلی از مقامات دولت ایران که با او

کار می کند دارد. او می گوید که در بعضی از این مجالس بی پرده و صادقانه صحبت می کند، با آگاهی به

اینکه کارش را به خوبی می داند و میلی ندارد تا شغل نجم آبادی را که وزیر صنایع و معادن است به دست

آورد. زنش از یکی از خانواده های روحانیت پیشروی تبریز است. آدرس محل کار: شماره الیزابت، بی، 1

وی. دی I I تلفن 629291، داخلی 5. شماره تلفن منزل: 282288.



آموزش

آموزش

بهمن امینی: یک استاد دانشگاه ملی است، امینی همچنان در دانشکده غزالی نزدیک قزوین درس

می دهد، اما دیگر به آن طریق که در سال 1975، سه بار در هفته جهت تدریس به قزوین می رفت به آنجا

مسافرت نمی کند. بهمن و زنش هر دو در دانشگاه مریلند آمریکا تحصیل کرده اند، در بین دانشجویان او در

دانشگاه ملی هم دانشجویان زرنگی که کارشان به ساواک ختم شده و هم دانشجویان زرنگی که تروریست

شده اند، یافت می شود (دوشیزه آق آلا که در خانه امنی نزدیک مهرآباد در چند هفته پیش کشته شد، یکی

از دانشجویان او بود). بنابراین او از بعضی از ناآرامیهای اجتماعی در ایران مطلع است و نسبتا در مکالمات

خصوصی با صداقت از آنها سخن به میان می آورد. از طرف دیگر او به این منظور که از موقعیت تدریسش

حمایت شود، در امور مربوط به حزب رستاخیز شرکت می جوید. پروین در سازمان برنامه یک

آمارشناس خیلی ماهر است که در مواقعی می تواند نسبت به سیاست ایالات متحده منتقد خوی باشد و

نسبتاً از موضع ایران در قبال افزایش قیمتهای نفت شفاها دفاع می کند. خانواده امینی دو بچه دارند که در

آمریکا درس می خوانند و یکی هم در اینجا دارند که به فرزندی قبول کرده اند و آن یک پسر بچه ای است

که سر راهی بوده و آنرا در جنوب تهران پیدا کردند.

فیروز بهرامپور: مدیر دوره های شبانه در دانشگاه تهران است، در سال گذشته او مقام خود را که به

عنوان مشاور امور روابط بین المللی نهاوندی رئیس دانشگاه بود از دست داد. او در سال 1960 مادامی که

در دانشگاه آمریکا مشغول تحصیل بود، یکی از استادان زبان فارسی من بود. او بعد از کسب یک معدل

خیلی بالا عملاً موفق به دریافت درجه دکترا شد. اگر چه او افراد زیادی را در دانشگاه تهران می شناسد

ولی از بعضی جهات به عنوان یک منبع اطلاعاتی محتاط می باشد. احتمالاً این بدین علت است که

نمی خواهد که به وی برچسب روابط آمریکایی زده شود. به نظر نمی رسد که او فرد خیلی مطلعی در مورد

ص: 415

روابط موجود بین مقامات دانشگاه تهران و دولت ایران باشد. همسرش فرشته به نظر می رسد که از

شوهرش زیرکتر است. و یک شیمیست ورزیده در دانشگاه تهران می باشد. او شکایت می کند که جلوی

تحقیقاتش بوسیله روش اداری فرسوده گرفته شده است. در کوتاه مدت او احتمالاً در امور مربوط به

دانشگاه رابط مطلعتری نسبت به شوهرش می باشد. آنها یک پسر جوان به نام فرهاد دارند. تلفن اداره:

929089، تلفن منزل: 635108.

حمید عنایت: یک استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران است که دانشکده علوم سیاسی را سرپرستی

می کند. (او یک اقتصاددان آن طور که سیماکیس در لیست رابطین خود نوشته نمی باشد). عنایت در

انگلستان تحصیل کرده و در آنجا با زن فعلیش که متخصص علوم اجتماعی و نامش «آن» است ازدواج

کرده است و بعدا برای دو سال در دانشگاه سودان در خرطوم تدریس می کرده است. عنایت یک دوره غیر

رسمی در مورد اهمیت مذهب در سیاستهای ایران را درس می دهد. دوره ای که از قرار معلوم در پاسخ به

تقاضای بعضی از دانشجویانی که حس می کردند، مذهب نادیده گرفته شده است تشکیل شده است، عنابت

به به من گفت که یکی از دلایل افزایش درجه علایق دانشجویان به امور مذهبی این است که دانشجویان

اطمینان کمی به صداقت مقامات دولت ایران دارند و می ترسند که احساسساتشان را در شرایط کلاسهای

عادی مورد بحث قرار دهند. او بر این عقیده است که دانشجویان دانشگاه مایلند که به شخصیتهای مذهبی

اطمینان داشته باشند و می خواهند که توجه تازه ای به مذهب در زندگی ایرانیان شود. این نقطه نظرها با

نظریات سیماکیس که گفته «او به عنوان دوست نزدیک دیگر جبهه ملی ها، احتمالاً مخالف بعضی از

روشهای حکومتی شاه در ایران است و امکان دارد چنین احساس کند که شاه بایستی سلطنت کند نه

حکومت» مطابقت دارد.

کریم گودرزی: او در برنامه ای است که بعد از برپایی کامل دانشگاه رضاشاه کبیر معاون این دانشگاه

شود. گودرزی یک اقتصاددان با تجربه در امور کشور است، او زمانی به قسمت امور آموزشی راه یافت که

اواخر دوره اش بود و سرپرستی روابط عمومی و آموزشی وزارت کشاورزی را به عهده داشت. طی سالها

گودرزی با مشاوران مختلف کشاورزی آمریکا از نزدیک کار کرده و هنوز روابط نزدیکی با تعدادی از

استادان دانشگاه ایالتی یوتا در لوگان دارد، دو دخترش در آنجا به مدرسه می روند و گودرزی می تواند در

معرفی تازه واردین به دیگر ایرانیان بینهایت مفید واقع شود. او به خوبی با دیگر افراد در ایران تماس دارد و

به نظر می رسد که در ارائه نظریات مستقل خود در مورد سیاستهای دولت از ایمنی کافی برخوردار باشد.

او کاملاً از کارهای ارائه شده توسط روحانی، وزیر کشاورزی در مقیاس وسیع زراعتی انتقاد می کند و بر

این عقیده است که کوششها در جهت غلطی بار گرفته شده، چرا که نتیجه اش این خواهد شد که به مقیاس

زیادی کشاورزان از مناطق روستایی مهاجرت کرده و به تهران و دیگر شهرها برود. گودرزی خیلی مهمان

نواز است و همسرش هم به خوبی پذیرایی می کند، اما او (همسرش) ندرتاً در محافل اجتماعی غربی با او

حضور پیدا می کند. تلفن اداره: 8772729. منزل: خیابان سلطنت آباد، کوچه صدر، تلفن 282811.

سیروس حبیبی: علیرغم این حقیقت که او درگذشته از تعلق خاطر بیش از حد به آمریکاییان رنج

می برده است، حبیبی یک منبع اطلاعاتی عالی در مورد پیشرفتهای دانشگاهی است. او حالا رئیس امور

اداری دانشگاه فنی آریامهر است. در حدود سال 1959 این پسر که نتیجه ازدواج یک پرستار آمریکایی

نروژی و یک مرد کرد بود، به وسیله کنسول تبریز ویلیام ایگلتون به کار گرفته شد تا یک رابطی برای

ص: 416

کردهای شمال غربی ایران باشد، حبیبی در دانشکده پیبادی واقع در تنسی حضور یافته و می توانسته از

طریق مادرش تبعه آمریکا بشود، و او در این مورد دنبال این کار را هم گرفته ولی چون قسمت اقامت

خارجیان کمبودی در زمینه ملیت برای پذیرفته شدن به عنوان تبعه آمریکا تشخیص داده، این موضوع رد

شده است. ایگلتون مصمم شد که با گروههای زیادی از کردها ملاقات کند و حبیبی را هم فی المجلس در

رابطه با ساواک قرار داد و اغلب او به وسیله افراد ساواک مورد بازجویی قرار می گرفت. او در حدود سال

1962 از کارش کناره گرفت و برای مدتی در تبریز تدریس می کرد و سپس به تهران رفت محلی که او اولین

بار به عنوان مدیر دبیرستان به خدمت گمارده شده بود. او در مورد ارائه مقدار نارضایتی دانشجویان در

دانشگاهها با آمریکاییان، دوستانه عمل می کند (به یادداشت مکالماتی من که در ژوئیه 1976 در قسمت

پرونده بیوگرافیش فرستاده شده نگاه کنید). تلفن اداره: 975059، تلفن منزل: 976683.

مهدی هروی: مأموران گوناگون سفارت با او آشنایی دارند. او تحصیل کرده آمریکاست و در دانشگاه

ملی، علوم سیاسی درس می دهد. در اوائل سال 1975 او به عنوان مشاور با نمایندگان آمریکا در سومین

کنگره حزب ایران نوین کار می کرد. او حالا نقش فعالی در حزب رستاخیز دارد. او در سال گذشته مشغول

کار برای تأسیس دانشگاه رازی در کرمانشاه بوده که همچنین شامل مراکز وابسته دیگری در ایلام و سقز

می باشد. چند روز قبل او به من گفت که امکان دارد که این توافق در مورد موارد بالا صورت نگیرد، چرا که

او از سروکار داشتن با خیلی از موضوعهای کوچک اداری که در رابطه با تأسیس دانشگاه بودند خسته

شده بود. عامل دیگر هم، امکان دارد نظریه اش در مورد سرمایه گذاری دولت برای دانشگاه رازی و دیگر

دانشگاههای جدید باشد که به علت شرایط بودجه قطع شده است. مهدی وزنش هر دو افراد خوش

برخورد و همراهان خیلی خوبی هستند. او (مهدی) علاقه زیادی به بحثهای سیاسی دارد و اطلاعاتش هم

فوق العاده خوب است. خانواده هروی یک پسر دارد که دارای نوعی بیماری عصبی است و مشکلاتی در

راه رفتن دارد. آنها ترجیح می دهند که از بحث در مورد این مسئله خودداری کنند و تنها می گویند که آنها

برای این بیماری به دفعات مختلف و برای یافتن مراقبتهای ویژه به انگلستان رفته اند و دیگر اینکه او

احتیاج به معالجه دارد.


جبهه ملی ها

جبهه ملی ها

دکتر هدایت اللّه متین دفتری: نوه قهرمان جبهه ملی، مصدق است. در حال حاضر او به عنوان یک

حقوقدان زندگی می کند. زمینه های مخالفتش به خوبی شناخته شده است، ولی حالا به طور کلی فراموش

شده است. از طرف دیگر او از داشتن ارتباط با سفارت احتراز می کند و کوششهای من برای ترتیب

ملاقات با او در میهمانی سفارت هندوستان بی نتیجه ماند. (او تمایل خود را برای ملاقات بیان می کند ولی

هر بار که تلفن می کنم دلیل می آورد که آن زمانی که من به او پیشنهاد کرده ام امکانش وجود ندارد). متین

دفتری به علت نظرات ضد رژیمیش بازپرسی و شکنجه گردیده است، ولی مثل خیلی دیگر از ایرانیان قادر

بوده که با وجود شکل حکومتی موجود به یک زندگی راحتی دست یابد. اگر چه زنش مریم در خیلی از

نظرات ضد رژیمی شوهرش سهیم است، اما او در طی سالها این گونه زندگی اجتماعی مورد قبولش واقع

شده و اینک مکررا در ستونهای اجتماعی مطبوعات از او نام برده می شود. تلفن منزل: 311648

رحمت اللّه مقدم: در مقایسه با متین دفتری یک فرد سرسخت جبهه ملی است. او از نخست وزیر سابق

ص: 417

علی امینی حمایت می کند و این فرد را اغلب ملاقات می کند. مقدم عقیده دارد که شاه بایستی سلطنت کند

نه حکومت، و او در مذاکرات خصوصیش به مقدار زیادی از رژیم انتقاد می کند. از طرف دیگر او دریک

شرکت مهندسی مشاور به عنوان یک کارشناس در زمینه آبیاری و دیگر موارد مربوط به کشاورزی کار

می کند، و این شرکت اغلب کارش در رابطه با قراردادهای مربوط به وزارت کشاورزی است. زنش

امیردخت از آشنایان دور علم وزیر دادگستری است، که با وجود اینکه (همسرش) کاملاً در نظرات

سیاسی شوهرش سهیم است، احتمال دارد او (علم مترجم) تا اندازه ای به حفاظتش کمک کند مقدم به

مقدار زیادی از آمریکا به خاطر برگرداندن شاه به قدرت در سال 1953 و بعد هم حمایت از او، انتقاد

می کند. این یک توهمی است که نباید ارزش او را در ارائه دیدگاههای ضد رژیمش در ایران لوث نماید.

یک بار او به عنوان نماینده مراغه در مجلس خدمت کرد، ولی از کاندید شدن او در ژوئن 1975 جلوگیری

به عمل آمد. وقتی که این تقاضایش رد شد، مقدم در تهران از در مخالفت با وزیر کشور، آموزگار درآمد که

او به طور غیر قانونی جلوی کاندیدا شدنش را گرفته است (دلیلش هم این بود که در قانون اساسی ایران

هیچ گونه محدودیتی برای این حق افراد که کاندیدای اداره عمومی (مجلس) شوند وجود ندارد). او

متقاعد است که او را به خاطر سابقه طرفداریش از جبهه ملی حذف کرده اند. او امکان دارد که در رابطه با

گروه مخالفان نهضت رادیکال باشد، به خاطر اینکه او اخیرا یکی از اعلامیه های آنها را به من داد. او

انگلیسی را به اندازه کافی و فرانسه را به خوبی حرف می زند. اما جرج کِیو و من معمولاً تماسهایمان را با او

به فارسی انجام می دهیم. پسر بزرگش، نادر، دانشجوی سال اول دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. مقدم

همچنین دارای یک پسر 12 ساله جوان دیگری است. آدرس منزل: میرداماد، نزدیک خیابان نفت، بلوار

پهلوی، پلاک 289. تلفن منزل: 221937. تلفن اداره: 934232.


مذهبیون

مذهبیون

آیت اللّه قدسی: این اسم تنها به خاطر تماسهایی که من با قدسی در خلال سالهای 1963 تا 1966

مأموریتم در تهران داشتم، شامل لیست می باشد. من او را در خلال مأموریت دو ساله فعلیم ندیده ام، اما اگر

سفارت تصمیم بگیرد که ملاقاتهای محرمانه با روحانیت را تجدید کند او فرد فوق العاده امیدوارکننده ای

می باشد. برای اطلاعات بیشتر در مورد قدسی به لیست رابطین که توسط لاری سیماکیس تهیه شده نگاه

کنید.


مطبوعات

مطبوعات

جهانگیر بهروز: منتشر کننده انواع مختلف نشریات انعکاس ایران ECHO OF IRAN است. او

همچنین با عنوان مدیر قسمت تبلیغات خارجی ایران ایر کار می کند. بهروز می تواند در مذاکرات

خصوصیش خیلی دوستانه باشد، اما هر وقت بیشتر از دو نفر، در این مذاکره حضور داشته باشند ژست

خاصی می گیرد و در جواب دادن به هر سؤالی خیلی دقت می کند. بهروز نمونه کامل یک ایرانی است که

نشان می دهد یک ایرانی تا چه اندازه می تواند در تحریک افراد مختلف انعطاف پذیر باشد در حالی که خود

را داخل ماجرا (مشکل) نیندازد. شرکتش گاهگاهی در گذشته به خاطر جلب شایعات انتقادآمیز از دولت

و حتی از خانواده سلطنتی بسته شده است.

ص: 418

پرویز رائین: به طور فوق العاده مناسب برای شغلش که نماینده محلی آسوشیتدپرس برای انتشارات

لایف تایم است، می باشد. او افراد خیلی زیادی را می شناسد و همیشه یک محموله کامل از شایعات تازه و

ماجراهای داخلی را با خود حمل می کند، اگر چه هم شخص خود را اغلب باید آماده شنیدن مطالب

اغراق آمیز نگه دارد. این مطلب اخیر به نظر من در رابطه با بی پردگی که او در ارائه اطلاعات زیادی که از

منافع خوبی به دست می آورد، بی اهمیت جلوه می کند. تلفن اداره: 624275 و 627376، منزل: نه خیلی

دورتر از انجمن ایران و آمریکا خیابان پارک (وزرا)، خیابان پنجم، پلاک 7.

محمود طلوعی: نماینده سابق میانه در مجلس است. طلوعی در حال حاضر فقط به عنوان سردبیر

مجله ای در مورد امور بین المللی به نام مسائل جهان می باشد. طلوعی اطلاعاتی در زمینه کار

روزنامه نگاری و مجله دارد و برای چند سالی به عنوان مدیر امور خارجی مجله خواندنیها کار می کرده

است، اما او در سال 1966 به علت مخالفتهایی که در قسمت نشر سیاسی با سردبیر مجله امیرانی

داشت، از این انتشارات بیرون آمد. بعد از چند سالی کار در وزارت دارایی در امور مربوط به مالیاتها

طلوعی به عنوان نماینده مردم میانه از سال 1971 تا 1975 در مجلس کار می کرد. او به نظر می رسد که

نماینده با وجدانی باشد، چرا که سفرهای زیادی به حوزه انتخابیه خود کرد و بنابراین برایش مقداری

ناراحت کننده بود که در سال 1975 او را از کاندیداتوری حذف کردند، شاید به همین خاطر بود که

پیشنهاد نوشتن مطالب امور خارجی مجلس را برای روزنامه رستاخیز رد کرد (او به طور زیادی مقالاتی

در رابطه با امور خارجی برای روزنامه حزب ایران نوین نوشته بود). طلوعی انگلیسی را خوب می خواند و

می فهمید، اما در مکالمه دچار اشکال است، او فرانسه را به خوبی صحبت می کند. زنش در انگلیسی

مهارت ندارد و تا اندازه ای در زمینه امور اجتماعی زبان انگلیسی دچار اشکال است. بهترین چیز آن است

که با هر دو زن و شوهر مکالمات به زبان فارسی انجام گیرد. طلوعی با اطمینان به من گفت که او از زندگی

نامطمئن در ایران خسته شده است و امکان دارد که کوشش کند به آمریکا مهاجرت نماید. آدرس منزل:

بالاتر از خیابان دولت، کامرانیه، خیابان نسرین، پلاک 46 تلفن: 283409.


امور کارگری

امور کارگری

حسن بقایی. مشاور کارگری برای کمپانیهای متعدد و بزرگ است. او قبلاً در وزارت کار، خدمت کرده

و در این زمینه معلومات زیادی دارد. من با او از طریق محمود طلوعی ملاقات کرده ام. اگر چه او به اندازه

کافی انگلیسی می داند که بعضی از اصطلاحات فنی را که در رابطه با کارش می باشد به کار برد، اما

معلومات انگلیسیش برای بیشتر مکالمات کافی نیست و بایستی از فارسی استفاده شود. بقایی وابسته به

مخالف قدیمی است که حزب زحمتکشان را سرپرستی می کرد. او هیچ گونه رابطه ای با آن گروه ندارد، اما

نسبت به کسانی که نحوه اداره امور کشور را مورد تردید قرار می دهند به آنها سمپاتی دارد. تلفن اداره: 6

839775.


انجمن ایران و آمریکا

انجمن ایران و آمریکا

مخدره ضیایی: او منبع اطلاعاتی است که نبایستی نادیده گرفته شود. او گوردون وینکلر را با

تقاضاهای زیاد مربوط به ویزا اذیت می کند، و وقت زیادی را برای ارائه افکار خودش صرف می نماید، اما

ص: 419

او رابطه خوبی با جامعه روشنفکران ایران دارد. زیرا دسترسی به این گروه مشکل است و او راهگشای

باارزشی است. او امکان دارد که به وسیله ساواک مورد بازپرسی قرار گرفته باشد، اما بایستی با این

حساب ما تمام کارمندان را این چنین بپنداریم (که به وسیله ساواک بازپرسی شده اند مترجم)، و از

تجربه ای که دارم، به نظر من اطلاعاتی که او در اختیار دارد چنین ارزشی را دارد که افشای علاقه مندی ما

به این جنبه زندگی در ایران را در معرض خطر قرار دهد. شوهرش علی یک قاضی دیوانعالی از مشهد

است. مخدره سابقاً مرکز دانشجویان انجمن ایران و آمریکا را اداره می کرد و تماسهای خوبی با دانشجویان

دانشگاه و استادان دارد.

فهرست نشان دهنده واسطه ها و دلالان اعمال نفوذ

سند شماره (11)

ضمیمه دسری

فهرست نشان دهنده واسطه ها و دلالان اعمال نفوذ

عبدالکریم ایادی (سپهبد)

سند شماره (11)

ضمیمه دسری

فهرست نشان دهنده واسطه ها و دلالان اعمال نفوذ

عبدالکریم ایادی (سپهبد)

سپهبد ایادی، بهایی و پزشک خصوصی شاه، در چندین شرکت مانند شرکت نفت پارس سهامدار است

و بین 15 تا 40 درصد از سهام این شرکت را در دست دارد. در بعضی موارد سهام تحت نامهای مختلف

مانند عبدالکریم، کریم ایادی به ثبت رسیده است. ژنرال ایادی حق انحصار در پرورش و صید میگو در

خلیج فارس دارد (رجوع شود به ضمیمه الف).


خسرو اقبال

خسرو اقبال

خسرو اقبال برادر ناتنی منوچهر اقبال رئیس شرکت ملی نفت ایران، ابتدا به عنوان دلال نفوذ در سال

1956 طرف توجه سفارت قرار گرفت، یعنی زمانی که پس از بیش از یک سال معامله او سرانجام برای

یک شرکت خارجی فروش آشیانه های هواپیما را به ارتش شاهنشاهی ایران به نتیجه رساند. او پاداشی به

مبلغ دو میلیون ریال یعنی ده درصد معامله دریافت کرد که از این مبلغ یک میلیون و هشت هزار ریال را

ناگزیر بود به عنوان حق و حساب به ژنرالهایی که در این باره با آنها مذاکره کرده بود بپردازد.

در سال 1967 خسرو اقبال به نفع شرکت وستینگهاوس فعالیت کرد و نفوذ خود را با نهایت موفقیت در

مورد شرکت پتروشیمی که شعبه ای از شرکت ملی نفت ایرانی بود برای به دست آوردن فروشهایی برای

مجتمع پتروشیمی بندر شاهپور به کار برد، از آن زمان او در انواع وسیعی از معاملات بین شرکتهای مختلفه

آمریکایی و سایر شرکتهای خارجی و حکومت ایران دست داشته است.

آقای اقبال سمت مشاور حقوقی کنسرسیوم آلمانی مرکب از شرکتهای KRUPP, DEMAG,

STAHL UNION, MANESMANNو غیره را دارد. این گروه در طرحهائی نظیر کارخانه فولاد و

پالایشگاه تهران و خطوط لوله گاز طبیعی IGAT دست دارد.

خسرو اقبال در شرکتهای زیر علایق مستقیم دارد :

شرکت بازرگانی مادون دفتر مشاوره حقوقی و اقتصادی همراز (در سال 1965 او به ریاست این گروه

انتخاب شد).


رضا فلاح

ص: 420

رضا فلاح

فلاح یکی از اعضاء با سابقه صنایع نفت ایران است که زندگی حرفه ای خود را به عنوان یک دانشجوی

مهندسی نفت در انگلستان با بورس شرکت نفت انگلیس و ایران آغاز کرده است. به عنوان مرد دوم در

شرکت ملی نفت ایران پس از منوچهر اقبال رئیس و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران و عنوان مشاور

شخصی شاه در امور نفتی. فلاح از شبکه ای از همکارانش که از دوران قبلی زندگیش در صنایع نفتی که

اکنون از زیر دستهای او در شرکت ملی نفت ایران می باشند برای به دست آوردن فرصتهایی جهت پاداش و

حق حساب استفاده می کند. او در جریان تهیه و اجرای خط لوله گاز طبیعی IGAT از IMEG حق و

حسابهایی دریافت کرد و تا آنجایی که سفارت اطلاع دارد، خدمات خود را به هر کمپانی که از میان

کمپانی های خارجی که در مقاطعه ساختمانی بزرگ شرکت ملی نفت ایران پول بیشتر بپردازد، عرضه کرده

است.

او از چندین مرحله پاکسازی کارمندان فاسد در شرکت ملی نفت ایران، از طریق هدایت اقدامات

انضباطی نسبت به کارمندان زیردست که با او در عملیات مفسده انگیز دست داشته اند، جان سالم به در

برده است.


محمدامیر خاتمی (فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران)

محمدامیر خاتمی (فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران).

ژنرال خاتمی در سال 1957 از طرف شاه به فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران منصوب شد،

سه سال بعد با والاحضرت فاطمه (خواهر ناتنی شاه) ازدواج کرد.

در سال 1964 ژنرال خاتمی به ریاست شرکت هواپیمایی ملی ایران منصوب شد. چهار سال بعد او به

ریاست هیئت مدیره شرکت هواپیمایی ملی ایران انتخاب شد.

ژنرال خاتمی صاحب شرکت ایرتاکسی است. این شرکت تنها گروه مجاز خدمات هوایی در ایران برای

فعالیت است. (چندین کوشش برای تأسیس خطوط هوایی رقیب به عمل آمده ولی این کوششها به نحو

ملایمی وادار به قطع فعالیت شده اند.) ژنرال خاتمی همچنین صاحب مشترک شرکت ساختمانی دِی است.

این شرکت کارهای ساختمانی مسکن را برای پایگاه رادار نیروی هوایی شاهنشاهی ایران انجام می دهد.


ابوالفتح محوی

ابوالفتح محوی

آقای محوی یک مرد کوچک ممتازنما که به داشتن نشان گل همایون بر سینه خود افتخار می کند، از

زمانی که وفاداری خود را به شاه در دوران مصدق نشان داده، نزدیک به شاه بوده است یا چنین تظاهر کرده

است. ظرف 20 سال گذشته او یک فهرست طولانی از خدمات ویژه برای اعضاء متعددی از خاندان

سلطنتی انجام داده، یا به عنوان پیشکار آنها عمل کرده است. او یکی از اشخاص مورد اعتماد نزدیک به

ژنرال خاتمی فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران است. در سالهای اخیر او در به کار بردن نفوذ خود

برای به دست آوردن قراردادهایی برای فروش تجهیزات و خدمات به نظامیان ایران، به مرحله کارشناسی

رسیده است. از میان همه نامهایی که در این ضمیمه ذکر شده است، نام او بیش از نامهای دیگران از سوی

ایرانیان به اعضاء بخش اقتصادی سفارت با اکراه ذکر شده است.


مهدی مشایخ

ص: 421

مهدی مشایخ

آقای مشایخ شرکت گاید را برای شاهزاده شهرام که دوست چندین ساله نزدیک او بود است، سازمان

داد، درباره شرکت گاید در متن این نامه هوایی شرح داده شده است. شاهزاده شهرام دارای دفتری در

ساختمان شرکت گاید می باشد و در مقابل همین ساختمان بود که کوششی برای ربودن شاهزاده شهرام به

عمل آمده بود.

آقای مشایخ از کارمندان سابق کنسرسیوم بوده است تا این که بالاخره در نتیجه انباشته شدن شواهد

نیرومندی درباره حق و حساب و رشوه از عرضه کنندگان در مزایده ها و مناقصه ها درباره مقاطعه ها

ناگزیر به ترک آن شد. در این فعالیتها در همکاری نزدیک با رضا فلاح کار می کرد. و رضا فلاح برای آنکه

برای خود اسباب زحمت فراهم نکند به اصرار کنسرسیوم مشایخ را قربانی این شواهد کرد.


شاهپور ریپورتر (نام دیگر اردشیر جی)

شاهپور ریپورتر (نام دیگر اردشیر جی)

ریپورتر یک پارسی از شهر بمبئی هند است و دارای تابعیت دوگانه هندی و ایرانی است و اوایل زندگی

حرفه ای او در امور اطلاعاتی به وسیله سفارت انگلیس مورد بهره برداری قرار می گرفت و سفارت

انگلیس هنگامی که در دوران 1951 تا 1955 تعطیل شده بود، از ما خواست تا او را به عنوان مشاور

سیاسی تحویل گرفته و از او حمایت کنیم. از آن زمان به بعد او حرفه ای به عنوان فروشنده نفوذ عامل

بازرگانی برای خود ایجاد کرده است. او با برادران آقایان، یعنی فلیکس و شاهین روابط نزدیکی داشت و

گاه به گاه از دسترسی آنها به دربار و دسترسی خود به دربار استفاده کرده است او از سوی TMAG در به

دست آوردن و توسعه قرار داد خطوط لوله کشی گاز IGAT مورد استفاده قرار گرفته است. او به لحاظ به

کار بردن تماسهای به ظاهر چشمگیر خود به نحو متقاعد کننده ای برای بدست آوردن پاداش جهت اعمال

نفوذ خود بدون آن که عملاً کاری انجام داده باشد شهرت عجیبی دارد. ما عمیقا سوءظن داریم که هنگامی

که از طرف MEILL-PRICE به کار فراخوانده شده بود، همین کار را انجام داده بود، همانطوری که در متن

عمده ذکر آن رفته است.


شرکتهای آمریکایی و دلالان اعمال نفوذ

ضمیمه ج

شرکتهای آمریکایی و دلالان اعمال نفوذ

شرکتهای بزرگ و سرشناس آمریکایی که تا آن اندازه که سفارت اطلاع دارد نفوذ اشخاصی را که با آن

ذکر شده است خریداری می کنند، به شرح زیر هستند. برای شرح مختصر بعضی از این اشخاص به ضمیمه

I Iمراجعه شود این فهرست تمامی آنها را در بر نمی گیرد. تنها نمونه ای است.

جنرال الکتریک (آلیس اینجین) ابوالفتح محوی

شرکت نورث روپ ابوالفتح محوی

شرکت بوئینگ ایرکرافت ابوالفتح محوی

سیتی سرویس خسرو اقبال

شرکت مک دانل داگلاس ابوالفتح محوی

شرکت رادیویی آمریکا رضا رزم آرا

نِیل پرایس شاهپور ریپورتر

باب عزیز

ص: 422

سند شماره (12)

تهران ایران 15 مارس 1977

محرمانه

اداری غیر رسمی جناب آقای رابرت بیلز

وزارت امور خارجه بخش ایران / خاور نزدیک

واشنگتن دی. سی.

باب عزیز؛

ضمن آن که پرونده یک ایرانی را مرور می کردم، مرجع این گزارش سفارتخانه تهران یعنی تهران 105

مورخ 20 ژوئن 1972 را پیدا کردم. ظاهرا ضمیمه در این گزارش فهرست دلالان و نفوذ فروشان است که

توجه مرا جلب کرده است.

اگر برای شما امکان دارد از اداره بایگانی مرکزی یک نسخه 105 را بگیرید و برای من بفرستید.

بسیار متشکرم با بهترین سلامها

راجر سی. بروین

مشاور سفارت در امور اقتصادی و تجاری

وزارت امور خارجه

یادداشت ارسال تاریخ 29 ژوئیه 77

طبقه بندی : سری

به تهران برای آر. بروین

از بخش ایران /خاور نزدیک

به سرویس خارجه جهت اطلاع فقط.

عطف به نامه بروین/ بیلز مورخ 15 مارس 77

توضیحات : هیچ ضمیمه موجود ندارد. چنانچه مشاهده خواهید کرد.

جای تأسف است که ظاهرا این کل نامه هوایی است.

آر. بلیز

ص: 423

از : سفارت آمریکا در تهران تاریخ : 20 ژوئن 1972

به : وزارت امور خارجه، واشنگتن

طبقه بندی : سری

موضوع : فساد در ایران مشکلی برای شرکتهای آمریکایی

خلاصه

کارهایی که در غرب فساد(1) نامیده می شود، در سرتاسر تاریخ ایران مورد قبول و استفاده بوده است.

تغییر روحیه تکنوکراتها و بازرگانان و حساسیت رهبران سیاسی و شاه نسبت به این مسئله سبب به وجود

آمدن شرایط مبهم و در حال نوسانی شده است که مقبول بودن و کاربرد فساد را ایجاد می کند، لیکن

تلاشهایی در عدم تأیید و اصلاح این وضع صورت گرفته است. این نامه هوایی به بحث پیرامون مشکلاتی

که این وضع برای شرکتهای آمریکایی مستقر در اینجا به وجود می آورد، می پردازد و در بسیاری از موارد

چنین نتیجه گیری می کند که شرکتهای آمریکایی الزاما نباید به فساد تن در دهند. سفارت برنامه ای را آغاز

کرده است تا شرکتهای آمریکایی را وادار سازد که از انجام این گونه اعمال اجتناب ورزند و آنها را در

مسائل متعددی که این مسئله پیچیده و ظریف را به وجود می آورد، یاری دهد.

***

شرکتهای آمریکایی به محض ورود به ایران متوجه می شوند که روشهای متحیر کننده غیر رسمی و

غیر قانونی بر روابط با دولت ایران و حتی دیگر شرکتها حاکم است. بعضی از این روشها در متن زندگی

ایرانیها جزئی لاینفک بوده و فساد برانگیز تلقی نمی شوند. وجه تمایز بین روشهای لازم و قابل قبول و

روشهای غیر قابل قبول (البته غیر قابل قبول در تعدادی از دوایر و گروههای ایرانی) بسیار نامشخص و

پایمال شدنی است.

در ایران اعمال قابل قبول و غیر قابل قبول به شرح زیر می باشد:

الف) کارچاق کن این فرد همیشه کارمند شرکتی است که از وی استفاده می کند. وی مقامات دون

رتبه و بالا رتبه دولتی را که از نظر شرکت مهم هستند، می شناسد و می تواند با استفاده صحیح از هدایا،

تملق و سپاسگزاریهای ناچیز، کاری کند که در اخذ تصمیمات و کاغذ بازیها سرعت ایجاد کنند. در صحنه

تجاری ایران وی چهره ای کاملاً آشنا و پذیرفته شده است.

ب) مشاور حقوق این شخص معمولاً به وسیله شرکتی که از وی استفاده می کند پرداخت می گردد و

دفتر بسیار مجللی نیز در اختیار وی قرار داده می شود تا کارهای خودش را، البته اگر کاری داشته باشد و

کارهای مربوط به شرکت را در آن انجام دهد. شرکت ممکن است او را به دلیل شناخت کامل و نزدیک وی

از مقامات بالای جامعه و دولت ایران استخدام نماید. اگر این مشاور فردی صادق و مطلع باشد برای

شرکت استخدام کننده کمک زیادی بوده و اعتبار آن را بالا می برد لیکن ثابت شده است که این شخص

چندان هم مثمر ثمر نیست، چون به توصیه یکی از ادارات یا وزارتخانه های دولت ایران که برای شرکت

حائز اهمیت است در شرکت مزبور به کار گرفته شده است. البته خانواده یا پارتیهای این شخص که از نظر

سیاسی با نفوذ هستند، از آن وزارتخانه خواسته اند که کاری برای وی دست و پا کند. شرکت ملی نفت ایران

1- از کلمه فساد در اینجا استفاده شده تا نشان داده شود که در آمریکا فساد به چه نوع اعمالی گفته می شود و همانطور که به دفعات در داخل این نامه هوایی ذکر می گردد بسیاری از ایرانیها بعضی و یا تمام این اعمال را فساد نمی دانند.
ص: 424

نیز چند تن از این افراد را در شرکتهای نفتی آمریکایی و کنسرسیوم به کار گمارده است. شرکت های

آمریکایی اغلب از طریق روابط عمومی بودجه های هنگفتی در اختیار مشاورین فعال خود قرار می دهند.

بخشی از این بودجه برای پذیراییهای مشروع و دیگر مخارج مصرف می شود، ولی بقیه آن به صورت

رشوه مورد استفاده قرار می گیرد. البته مشاور از قضاوت خود در دادن این رشوه ها بهره می گیرد، تا شرکت

نیز به نوبه خود بتواند ادعا کند که از طرف آن رشوه ای پرداخت نشده است.

ج) نفوذ فروشان این افراد دسترسی خود به سطوح بالای اجتماعی و سیاسی ایران را به فروش

می گذارند. مهمترین نفوذ فروشان مدعی هستند که با وزرا و اعضای خانواده سلطنتی و آقای علم وزیر

دربار و شخص شاه در ارتباط نزدیک می باشند. بعضی از شرکتهای آمریکایی دریافته اند که تعدادی از این

نفوذ فروشان واقعا چنین ارتباطهایی دارند و در انعقاد قراردادها و یا تجارتهای مهم، به قول خودشان عمل

هم کرده اند. در بسیاری از موارد شرکتهای آمریکایی پیمان می بسته اند که درصدی از فروش تجاری خود

را به نفوذ فروش مزبور بدهند و ادعا می کرده اند که وی یک عامل مشروع می باشد.

د) رشوه رشوه معمولاً دربرگیرنده مبالغ هنگفتی است و برای دستیابی به هدف خاصی مورد

استفاده قرار می گیرد و باید از هدایای کوچکی که وسیله یک کار چاق کن به رابط های خود داده می شود و

یا انعامی که به یکی از مسئولین گمرک جهت تسریع ترخیص کالایی داده می شود و یا مبلغ ناچیزی که به

یک منشی پرداخت می شود تا به رئیس خود بگوید که مثلاً فلان شخص منتظر ملاقات با اوست تمیز داده

شود. رشوه دادن عملی خطرناک است، چون همیشه دلیل اصلاحاتی است که گهگاه در داخل دولت ایران

صورت می گیرد. و در همین رابطه است که گاه دشمنان و رقیبان مقامی که شرکت به این ترتیب خود را به

وی مرتبط کرده است فرصت انتقامجویی پیدا می کنند. گاهی هم شرکت متوجه می شود. که باید برای

جلوگیری از افشای رشوه ای که پرداخته است باید رشوه دیگری بپردازد و یا متوجه می شود که شخصی که

رشوه گرفته یکی از اشخاص زنجیره مقامات رشوه بگیری است که حمایت آنها برای رسیدن به هدف

مورد نظر باید جلب گردد.

معذالک استفاده از نفوذ فروشان و رشوه دادن با وجود این که در سرتاسر مقامات بالای جامعه ایرانی

رایج است، ولی همانگونه که در ضمیمه شرح داده می شود، مورد تائید گروههایی بزرگ و متنفذ ایرانی نبود

و باعث به صدا در آمدن زنگ خطری می شوند که این کار برای شرکتهای آمریکایی بسیار خطرناک است

و به منافع کلی آمریکا در ایران لطمه وارد می سازد. علاوه براین این عدم تائید توأم با حساسیت شدید

رهبریت سیاسی نسبت به خطر فساد ممکن است منجر به وقوع اصلاحاتی بشود که برای شرکتهای

خارجی نیز بی ضرر نیست. یکی از همین تلاشهای ضد فساد که توسط نخست وزیر طرح ریزی شده در

حال اتمام است. هدف آن نیز بنا به دلایل سیاسی، شرکتهای خارجی و دلالان ایرانی آنها بوده است. به این

ترتیب که با زیر نظر گرفتن افراد، مشخصات ویژه اصلاحات قبلی را که در ضمیمه شرح آنها رفته است ابقا

نمود. نحوه آغاز و پایان حمله نخست وزیر علیه فساد نشان می دهد که امکان پی گیری این گونه مبارزات

در آینده از بین نرفته است.

با این وصف اعتراف می کنیم که شرایط ایران گاه آنچنان اغوا کننده می شود، که استفاده از واسطه ها و

رشوه دادن اجتناب ناپذیر می گردد. ولی این شرایط نیز به وسیله همین فساد به وجود آمده است، و رابطه

علت و معلول که نمایانگر عدم کارآیی و هرز رفتن مفسدانه به همان گونه شناخته شود، حاکم است.

ص: 425

سفارت در این مورد نمونه جالب توجهی دارد و آن هم مشکلاتی است که شعبه ایرانی شرکت دِرِ سر مَگ

کوبار که یک شرکت برجسته آمریکایی در زمینه حفاری است با آنها مواجه شده بود. در پایان وقایعی

چند، در سر ماگ کوبار متوجه شد که دکتر نجم آبادی معاون اول وزارت اقتصاد از آن خواسته است که با

شرکت ایرانی رقیب یعنی شرکت بارایت ایران را در تجارت سولفات بارایت خود شریک سازد و یا اینکه

حق ندارد منافع حاصله از این کار را از کشور خارج سازد و نیز حق صدور این سولفات بارایت را به

شرکت مادر کویت ندارد. دکتر نجم آبادی با آقای اصغر پیروی صاحب اصلی و مدیر شرکت ایران باریم که

شاهزاده شهرام نیز در آن سهیم است، رابطه نزدیک دارد. در این مورد خاص، سرپرست درسر مگ کوبار

با تلاش زیاد از توسل به نفوذ فروشان و رشوه دادن امتناع ورزید و این تقاضا را پذیرفت.

نمونه دیگر رسوایی عظیمی که به وسیله شرکت ساختمانی آمریکایی نیل پرایس به وجود آمد. پس

از ورودی پردردسر و توأم با موانع نیل پرایس متقاعد گردیده که رقبایش با استفاده از نفوذ فروش و

رشوه دادن توانسته اند شرکت ملی نفت ایران را وادار به لغو قرارداد ایجاد خط لوله توسط شرکت نیل

پرایس بنمایند. این شرکت نیز از شاهپور ریپورتر که یک نفوذ فروش سرشناس است، یاری گرفت ولی

حقیقت این بود که لغو این قرارداد طبق دستور دفتر نخست وزیری در طول مبارزه علیه فساد انجام گرفته

بود. بالاخره، پس از تلاشهای کشنده و کمکهای سفارت، نیل پرایس موفق شد قرارداد را به حالت اول

بازگرداند، ولی مجبور شد هزینه های گزافی را متحمل شود. در همان حال نخست وزیر نیز از وجود

ریپورتر در این ماجرا به عنوان دلیلی بر نادرست بودن قرار داد اول استنباط کرد، و از موضع قدرت

توانست در قبال پذیرش قرارداد نیل پرایس، رئیس شرکت ملی نفت ایران منوچهر اقبال را وادار سازد که

تمام افرادی را که به نحوی با نیل پرایس در شرکت ملی نفت ایران در ارتباط هستند پاکسازی و تصفیه

نماید، این موضوع سبب اخراج و یا استعفای حدود 39 تن از مقامات گردید، که اکنون لبه تیز حملات خود

را متوجه نیل پرایس کرده اند.

طبق اطلاعات سفارت، نیل پرایس خطای دیگری را مرتکب نشده است. فقط با استخدام یک نفوذ

فروش سرشناس، آسیب پذیری زیادی پیدا کرده است.

در بعضی از موارد شرکتهای آمریکایی متوجه می شوند که اجتناب از نفوذ فروشی که به آنها تحمیل

شده است برایشان بسیار مشکل است، بخصوص اگر این شخص با ماهیت مبدل وارد معرکه شده باشد،

برای شرکتهایی که جدیدا وارد ایران شده اند شناخت یک نفوذ فروش عالی رتبه بسیار مشکل است، چون

این افراد در دوایر عالی آمد و شد کرده و از حمایت و دوستی اشخاص مهم برخوردارند و در شرکتهای

تجاری مشترک سمت مدیریت داشته و آژانس، واسطه گری و تجارت مخصوص کم و بیش مشروع خود

را دارا می باشند. مهمترین نمونه این گونه مشکلات که سفارت با آن آشنا شده تجربه شرکت نفتی به

پان امریکن ایران با آقای ابوالفتح محوی می باشد. در زمان مذاکرات مربوط به اعطای امتیاز بین دو شرکت

در سال 1958، آقای محوی برای اشغال سمت مشاور در شرکت نفتی پان آمریکن ایران توصیه گردید،

آقای محوی آنچنان برای شرکت نفتی پان آمریکن ایرانی مفید واقع گردید که پس از عقد قرارداد تا چند

سال بعد به عضویت هیئت مدیره این شرکت برگزیده شد. در سال 1965 شرکت نفتی پان امریکن ایران با

شرکت ملی نفت ایران برسر عوارض و قیمت گذاری به مشاجره پرداخت. آقای محوی که دیگر در هیئت

مدیره عضویت نداشت اعلام کرد که حاضر است از نفوذ خود به طرفداری از شرکت نفتی پان امریکن ایران

ص: 426

استفاده نماید. و به عنوان مشاور به استخدام این شرکت در آید. در سال 1970، یعنی زمانی که این

مشاجره به سبب بروز اصطکاک زیاد بین شرکت نفتی پان امریکن ایران و شرکت ملی نفت ایران شده بود،

آقای فواد روحانی که یکی از خبرگان قوانین نفتی است و معروف به صداقت و امانتداری است بنا به

گزارشها به دکتر اقبال رئیس شرکت ملی نفت ایران اطلاع داده بود که محوی سعی کرده به وی رشوه دهد تا

در مورد نکته ای که هر دو طرف مشاجره تصمیم گرفته بودند جهت تصمیم گیری به وی ارجاع نمایند به نفع

شرکت نفتی پان امریکن ایران رأی می دهد. در آن زمان اقبال شدیدا از نماینده شرکت نفت آمریکایی در

تهران ناراضی بود و سعی داشت به ترتیبی خود را از وضعی که پیش آمده بود و روحانی می بایست درباره

آن تصمیم بگیرد خلاص سازد. این دو انگیزه سبب شد که یا اقبال در آنچه که روحانی به وی گفته اغراق

نماید و یا این که در حال ایفای یک نقش ظریف دو جانبه بوده است. به هر حال همکاری محوی با شرکت

نفتی پان امریکن ایران سبب شد که اقبال خواست خود را با تعویض نماینده شرکت نفت آمریکایی انجام

داده موضوع را از سرگیرد، در صورتی که احتمالاً با رای روحانی در حمایت از شرکت ملی نفت ایران

مسئله حل و خاتمه می یافت. با وجود این که نمایندگان بعدی شرکت نفت آمریکایی در تهران سعی کردند

که اقدامات محوی را محدود به مشاوره در امور داخلی بنمایند و شرکت ملی نفت ایران و دیگران را

متقاعد سازند که محوی حق ندارد از طرف شرکت نفتی پان امریکن ایران کاری انجام دهد، ولی موفقیت

چندانی دست نیاوردند.

همانطور که از مثالهای بالا برمی آید، شرکتهای آمریکایی زمانی از کار چاق کن ها ور رشوه دادن

استفاده می کنند که در موضوع رقابت قرار گرفته و یا هزینه های گزاف مد نظر باشد (مانند قراردادهای

ساختمانی عظیم)، چون فکر می کنند که کار دیگری نمی توان انجام داد به دلیل این که متقاعد شده اند که

سازمان دولتی و یا تجاری ایران کاملاً فاسد است. و یا از طرف شرکت ما در بر آنها فشار وارد می آید که

خیلی سریع تر از نظام ایرانی قرار داد و یا معامله را منعقد سازند و یا اینکه توسط ایران و ایرانیها سردرگم

شده باشند. هر یک از این ضرایب و یا تعدادی از آنها ممکن است نماینده یک شرکت آمریکایی را به

استفاده از رشوه و نفوذ فروشان وادار سازد. ولی غیر ضروری ترین و مهمترین عاملی که پشتیبان ضرایب

مذکور است این فرضیه کلی و ساده لوحانه می باشد که استفاده از رشوه دادن و عوامل نفوذ تنها راه موفقیت

کار در ایران است، تازه واردها نیز بدون تحقیق و بررسی این کلی بافی را می پذیرند و پیشه خود می سازند.

اعتقاد ما براین است که بخصوص در مورد شرکتهای آمریکایی این فرضیه قابلیت کاربرد ندارد،

شرکتهایی چون سانتافه پومروی Santafe - Pomeroy، ریرینگ اندبیتز Reading and Bates، کانتیننتال

اویل Continental Oil، لدین وَلو کمپانی Ledeen Valve Company و بسیاری دیگر ثابت کرده اند که این

شرکتها فن استفاده از روش ایرانی را بدون توسل به روشهای مفسدانه یافته اند. نمایندگان این شرکتها به

مطالعه دقیق دفاتر و تجارتهای ایرانی طرف خود پرداخته اند و می دانند که این سازمانها چطور کار می کنند

و روشهای رسمی و غیر رسمی اعمال قدرت در این هیئت ها را نیز می دانند. آنها متوجه شده اند که یک

شخص معمولی کلید اصلی تصمیمات و خاتمه یافتن کاغذ بازیها را در دست دارد و با تماسهای اجتماعی

مداوم، تملق و گاهی هم هدیه دادن یک بطر ویسکی در ایام نوروز از او استفاده می کنند. آنها دریافته اند که

طرح ریزیهای اولیه، مطالعه صحنه ایران، و هوشیاری معمولاً استفاده از کار چاق کن و رشوه دادن را

مجاب نمی نماید. این نوع تطابق با واقعیتهای ایرانی، برخلاف کلی بافی بدبینانه کاذب درباره فساد رایج

ص: 427

در ایران، نه تنها مؤثر و سودآور است، بلکه در میان ایرانی ها شهرت و اعتبار خاصی برای شرکت مزبور

فراهم می آورد.

ولی با این مثبت گراییها، نماینده آگاه و توانای این چنین شرکتی توسل به عامل نفوذ را غیرضروری

می یابد. ولی با این مثبت گراییها نمی توان مسئله را حل کرد. گاهی یکی از مقامات مهم دولت ایران (که رضا

فلاح در شرکت ملی نفت ایران نمونه بارز این مسئله است)، قول می دهد که برای شرکتی که بیشترین رشوه

را به او پرداخت نماید، قراردادهای بزرگ و یا کار مهمی پیدا نماید. در این مورد که البته همیشه مصداق

ندارد، در کوتاه مدت پرداخت رشوه و دریافت کار برای شرکت آمریکایی خطری ندارد، ولی دراز مدت

خطر آن خیلی زیاد است، چون بالاخره مقاماتی که از این شرکت ناراضی هستند، به ماجرا پی می برند و یا

شرکت و یا مقامی که رشوه را دریافت کرده، در اثر تغییر وقایع دچار سقوط و بخت برگشتگی می شود.

با این وصف، شرکتی که منافع زیاد و سرمایه گذاری کمی دارد، مانند یک شرکت ساختمانی ممکن

است فکر کند که جلب کاری که چند میلیون دلار ارزش دارد، به متحمل شدن این خطرات نیز می ارزد.

در این شرایط خاص ما هم با این شرکتها اظهار همدردی می کنیم. لیکن احساس همدردی کردن با

نمایندگان شرکتهای مهم آمریکایی که شهرت جهانی داشته و از کار چاق کن ها و نفوذ فروشان

بهره برداری وسیع می کنند، بسیار مشکل است. به نظر ما لازم نیست که شرکتهای آمریکایی این روشها را

پیشه خود سازند، چون ایرانیها حاضرند حتی با پرداخت پول بیشتر شرکتهای «معتبر» را به کار گیرند. آنها

همچنین نسبت به قدرت و شهرتی که با نامهای شرکتهای تجاری آمریکایی همراه است، حساس هستند و

زمانی که عنوان این شرکتها توأم با نام کار چاق کن های مشهور باشد، گرمی استقبال از آن در جوامع عالی

هر چقدر باشد، اگر شهرت و اعتبار آن شرکتها از بین نرود، به آن لطمه شدیدی وارد خواهد شد. با در دست

داشتن این معیارهای ارزشمند و گرانبها، نماینده آگاه و توانای این چنین شرکتی توسل به عامل نفوذ را غیر

ضروری می یابد.

نمایندگان شرکتهای مهم آمریکایی که متوسل به کارچاق کن ها می شوند، می گویند که دولت ایران و

مدیریت آن، بخصوص در رابطه با پروژه های و فروشهای مربوطه (شبکه های ارتباطی، تجاری،

کشاورزی، منطقه ای، فروش تجهیزات نظامی) آنقدر پیچیده، منحرف و از نظر داخلی بی ثبات است و

تعداد اشخاص درگیر در روند آن آنقدر متعددند که استفاده از واسطه ای را که نفوذ و شناخت دقیق از آن

داشته باشد ایجاب می نماید. شناخت دقیق این پیچیدگیها قطعا مهم است، ولی این شناخت را می توان با

استخدام مشاور مجربی که حقوق و مزایا دریافت کند و با پیچ و خم کار آشنا باشد کسب نمود، همانگونه

که سفارت از افراد مهم ایرانی در پخش های سیاسی و اقتصادی خود بهره برداری می کند.با منابع و شهرت

و اعتباری که یک شهرت و اعتباری که یک شرکت بین المللی عظیم دارد، نماینده کار کشته و توانای آن

باید بتواند با استفاده از این پند کار خود را انجام دهد.

اقدامات پیشنهادی

سفارت پیشنهاد می کند که اقدامات زیر انجام گیرد:

1 سفارت سعی خواهد کرد اطلاعات خود را در مورد نفوذ فروشندگانی که بخصوص مدعی هستند

که با مقامات بالای جامعه و دولت ایران در ارتباط هستند و نیز درباره مقامات مهم ایرانی که مشهور به

ص: 428

رشوه گیری بوده و یا توقع دریافت رشوه دارند، افزایش دهد.

2 سفارت از شرکتهای آمریکایی می خواهد که در مورد افرادی که مایلند به عنوان عامل و یا نماینده

آنها استخدام شود، بخصوص اگر این شخص را به خاطر «شناخت محلی» و یا «رابط هایش» به کار

می گیرند و هدف درک فنی او از کالا و یا خدمت خاص نیست، با ما مشورت نمایند. اگر این شخص سابقه

کارچاق کنی داشته باشد ما از شرکت خواهیم خواست که از وی استفاده ننمایند.

3 از شرکتهای آمریکایی خواسته می شود که اگر با مشکلی روبرو شدند که تنها راه حل آن را پرداخت

رشوه و یا استفاده از عامل نفوذ دیدند، به سفارت آمده از ما کمک بخواهند. سفارت سعی خواهد کرد از

طریق نمایندگی رسمی و یا روشهای دیگری تا حدامکان به شرکت مزبور کمک نماید. ما سابقه خوبی در

ارائه این گونه کمکها، بخصوص در رابطه با مالیات داریم، البته اگر شرکتها ما را به موقع در جریان امر قرار

دهند.

4 برنامه های توجیهی که در سفارت چه در زمینه دولتی و چه در زمینه تجاری برای شرکتهای

آمریکایی تازه وارد به ایران در نظر گرفته شده، باید به طور مؤکد اظهار دارند که استفاده از کار چاق کن و

رشوه دادن برای انجام یک کار پرمنفعت در ایران همیشه ضروری نیست، البته اگر نماینده شرکت در اینجا

توانایی داشته باشد و نسبت به تضادهای فرهنگی و غیره، حساس باشد و کارکشته نیز باشد. نکات 201 و

3 بالا را به شرکتهای مزبور یادآور شوید و از آنها بخواهید که از این خدمات سفارت، دولت و دیگر

شاخه های دولت آمریکا، در برابر شرکتهایی که از اعمال مفسدانه در رابطه با پروژه ها و کارهای تحت

حمایت مالی و یا کمک بانک صادرات واردات، بانک جهانی، سیستم مدیریت مالی و برنامه کمکهای

نظامی استفاده می کنند، روشهای سخت و شدیدی به کار خواهد برد.

5 باید به مقامات دولت ایران و شاه محتاطانه اطلاع داده شود که سفارت می خواهد مانع انجام فساد

توسط شرکتهای آمریکایی بشود و در این زمینه اطلاعاتی لازم دارد. پس از دریافت این اطلاعات،

سفارت جداگانه آنها را با منابع کنترل شده آمریکایی مورد مطالعه قرار خواهد داد. در صورت تائید این

اطلاعات سفارت به شرکت مربوطه اطلاع خواهد داد و آن را از عواقب این فعالیتها مطلع خواهد نمود. در

صورتی که پروژه یا کار مزبور درگیر کننده بانک صادرات واردات، یا بانک جهانی و یا سیستم مدیریت

مالی و برنامه کمکهای نظامی باشد، سفارت بر حسب لزوم فشار لازم را بر شرکت مورد نظر اعمال خواهد

نمود. فارلند


فساد در ایران مشکلی برای شرکتهای آمریکایی

به پیوست :

ضمیمه فساد در ایران سابقه

ضمیمه

فساد در ایران : سابقه

فساد، پارتی بازی، و انجام کار خلاف قانون در میان مقامات سیاسی و اقتصادی ایران مسئله جدیدی

نیست. از عهد دانیال، مشاور صدیق شاه داریوش که به خاطر امتناع از فریب دادن شاه، به وسیله رقبای

خود به لانه شیر افتاد، تا زمان حکومت قاجار که به خاطر دریافت وامهای شخصی ناچیز، وظایف اداری

دولت ایران را به نیروهای بیگانه واگذار می کردند و حتی امروزه هم، فساد بخش معروف و مهمی از زندگی

ص: 429

ایرانیها را تشکیل می داده است.

چهار چوب نهادی که فساد تجاری و دولتی در آن رشد یافته، نتیجه تمرکز قدرت در دست خود

سلطان حاکم بر کشور است. افرادی که موقعیتهای مهم دادگاهها و بوروکراسی دولتی را اشغال کرده اند،

یک طبقه خاص سیاسی را تشکیل می دهند که قدرت و مشروعیت خود را صرفا و مستقیما از شخص شاه

دریافت می کنند. از آنجا که باید حکومت مطلق، فرمان است و برخلاف غرب قانون نیست. بنابراین در

ایران قانون بازیچه شاه و هیئت حاکمه است و با درک آنها از آنچه که برای جامعه مفید است شکل

می گیرد. این جنبه که قانون به وسیله شخص شاه تعیین می شود، قوه مجریه مستقلی نمی تواند خواست

جامعه را به صورت مجموعه ای قانونی در آورد، سبب شده است که در ایران حاکمیت و مدیریت کشور با

مذاکره انجام شود. ملاکین و تاجران و صنعتگران نیرومند متوجه شدند که باید با یک مقام دولتی فاسد

چک و چانه بزنند چون او تحت تأثیر قانون نیست و فقط اراده شاه بر او حاکم است. این فرضیه سبب شده

است که قانون مشکوک به نظر رسد و تا حد امکان از آن اجتناب شود. بنابراین تجارتگران با مقامات امور

مالیاتی درباره قوانین و نرخهایی که برای همه یکسان است معامله می کنند. صنعتگران هنوز هم سعی

دارند به طریقی یکی از امتیازات دولتی را که باید براساس برنامه های اقتصادی منطقی توزیع شوند،

دریافت نمایند و پیمانکاران و عرضه کنندگان بر سر پیمانهایی که باید قانونا به مناقصه گذارده شود با

وزرای دولتی مذاکره می کنند.

ماهیت تمرکز یافته سنتی و معاصر سیاست ایران فاسد را قابل توجیه نموده است و اغلب به وسیله

دربار و نخبگان سیاسی که دولت مرکزی را اداره می کنند، تشدید گردیده است. این نتیجه این واقعیت است

که گذشته از ثروت و رتبه اجتماعی یک ملاک و یا تیز هوشی و زیرکی یک تاجر، یا قدرت یک صنعتگر،

قدرت سیاسی است که موقعیت و امنیت را در همه طبقات اجتماعی ایرانی پدید می آورد نه قانون. در

گذشته، مالکی که می خواست منافع اقتصادی خود را در برابر مصادره شدن اختیاری توسط دادگاه و یا

بوروکراتهای محلی حفظ کند، مجبور می شد که با نخبگان سیاسی پایتخت متحد گردد؛ این اتحاد نیز منجر

به امنیت سیاسی می شد که از طریق رشوه دادن یا تبدیل شدن خود او به یک مقام عالیرتبه و یا داشتن یکی

از اقوام در سطوح بالا تأمین گردد. شرکتهای مهم تجاری نیز مانند گذشته مجبور می شوند حسن نیت

نخبگان سیاسی را جلب نمایند. و از طریق کنترل اعتبار تجاری و بازاری، جواز صادرات و واردات و

حسابرسی مالیاتی توسط بوروکراسی بالاتر، می توانند تجار ثروتمند را وادار به پرداخت اعتبار و امتیاز

پیشنهادی بنمایند.

با وجود این که بوروکراتهای بالاتر سیاسی به طبقه صنعتگران ایران به دیده تردید می نگرند ولی بین

آنها یک اتحاد طبیعی وجود دارد. صنعتگران بزرگ متوجه می شوند که این اتحاد برای جذب سرمایه

کافی، جلب حمایت دولت، و خرید تولید اضافی توسط دولت و سهیم شدن در کمکهای سرمایه ای و فنی

خارجی ضروری است، به همین دلیل اعضای سطوح بالای سیاسی و نیز دربار را به سرمایه گذاری دعوت

می کنند تا بتوانند از نظر سیاسی منافع خود را مورد حمایت قرار دهند و در بعضی موارد حیثیت اجتماعی

نیز برای خود دست و پا کنند. ایران نیز مانند بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه در تاریخ معاصر

خود چه در زمان تمول و چه در زمان فقر، از یک بوروکراسی بسیار عظیم و کم کار برخوردار بوده است.

این مقامات کم کار و کم درآمد، شغل خود را منبعی برای کسب درآمد بیشتر می یافتند. و در فرهنگی که

ص: 430

فاقد استانداردهای اداری و اخلاقیات تجاری است، این حالت و تسلیم صرف تجار به آن طبیعی و عادی

شده بود. با شکوفایی اقتصادی ایران در سالهای 1950 نیز این وضع چندان تغییری نکرد و ناگهان این

روابط قدیمی به صورت وسیله نقلیه مبالغ هنگفتی پول گردید. به جای صدور جواز و پرواز کار،

بوروکراتها امتیاز می دادند و تجار نیز برای به دست آوردن آن به رقابت می پرداختند، چون این پیمانها

چند میلیون دلار ارزش پیدا کرده بود.

گرچه جامعه ایران از قدیم الایام اعمال مفسدانه را پذیرفته و به آن تن در می داد. لیکن در زمانی که

فساد مشکل بسیار جدی می شد نیز به طرقی به اصلاح می پرداخت. دو ویژگی مشخص دولت متمرکز

ایران، کنترل شدید قدرت در رأس هرم توسط شاه و آزادیی است که مقامات در نتیجه وفاداری منطقه ای

به دست می آورند. همانگونه که گفته شد این ضرائب پرورش دهنده فساد به میزان وسیعی وجود دارند،

ولی سبب می شوند که کسانی که قدرت را در اختیار دارند در صورت تمایل بتوانند به سرعت و به طور

مؤثر به فساد حمله نمایند، ولی ماهیت سلطنت و حاکمیت قدرت که در دست نخبگان سیاسی قرار داد

سبب شده است که تلاشهای اصلاحی محدود به حمله به افراد فاسد بشود نه به نهادهای اینگونه ای معمولاً

گفته می شود که تغییرات اجتماعی و اصلاحات باید محدود باشد تا نهادها و ارزشهایی که پایه قدرت

سیاسی ایران هستند از بین نروند، چون حمله مستقیم به قدرت و حاکمیت سیاسی اعمال شود چون

اصلاحاتی که وسیله مردمی بیقرار صورت می گیرد، نمی تواند در محدوده تغییرات مجاب اصلاحی، در

جامعه ای خاص و در لحظه ای خاص از تاریخ یعنی در محدوده نیاز به ثبات باقی بماند. تغییر دودمان و

تغییر وزرا و یا نخست وزیر به معنی مبارزات ضد فساد پشتیبان بوده است. تازه واردین امیدوارند که این

پاکسازیها خلوص خود آنها را بالا ببرد و به شهرت و اعتبار پیشینیانشان لطمه وارد سازد. علاوه براین

چون همیشه ادعا می شود که فساد رژیم گذشته سبب بروز شرارتهای اجتماعی شده است، حذف افراد به

اصطلاح فاسد به معنی ریشه کن کردن عدم کارایی و طفره رفتنها در دولت است و رژیم جدید امیدوار

است به این ترتیب نارضایتی مردم از نخبگان سیاسی و بافت اجتماعی نهادی شده را از بین ببرد. گذشته از

این، هرگاه وسایل سیاسی دچار عدم کارآیی شوند، این عدم کارآیی نیز به گردن افراد فاسد می افتد.

تأکید بر اینکه افراد فاسد هستند و نه نظام، سبب بروز بدبینی مردم ایران نسبت به نظام حکومتی شده

است، عدم کارآیی و به دفع الوقت گذراندن در نهادهای سیاسی به معنی فساد است، ولی کارآیی و سرعت

نیز معنی فساد را می دهد چون همه به این فکر می افتند که ماشین تصمیم گیری دولتی حتما روغنکاری

شده است (یعنی رشوه داده شده است).

ولی اکنون در برابر عملکرد سنتی فساد در سیاست و تجارت ایران عکس العمل روبه افزایش است. با

وجود این که ممکن است به ریشه سلطنت و طبق سیاسی متمرکز ضربه نزند ولی این تمایلات قوی و

ناهماهنگ اصلاح طلبانه گویا چیزی بیش از نظم و انضباط دادن به افرادی که این اصلاحات را در گذشته

سبب شده اند، در نظر دارند. اصرار کنونی برای ایجاد تغییر و اصلاحات به طور کلی سرمنشاء عکس العمل

اخلاقی نیست. این احساسات از طرف افرادی بروز می کند که جزء طبقه مدرن و تحصیلکرده (که اغلب

در غرب تحصیل کرده اند) اقتصادی و تکنوکراتهایی می باشند که در نتیجه شکوفایی اقتصادی گفته شده

پدید آمده اند و نظامی را که بر اساس فساد عمل می کند، عاملی متضاد با جامعه مدرن شونده و صنعتی

شونده می بینند. رشوه 500000 دلاری برای اینکه یک شرکت بتواند در پروژه ای به کار مشغول از نظر

ص: 431

اقتصادی مضر به حساب می آید، چون رشوه و یک سری طرح و توطئه برای عقد قرارداد لازم می شود و

نشان می دهد که این پروژه از نظر اقتصادی هزینه بیشتری بر می دارد و برای آغاز به کار نیز وقت بیشتری

مورد نیاز خواهد بود؛ این به هدر رفتن منابع زمانی و اقتصادی نه تنها به معنی این است که مقداری از منابع

مالی که می توانست در مورد پروژه های دیگر مورد استفاده قرار گیرد از بین نرفته است، بلکه بدین معنی

است که پروژه مزبور به پایان نخواهد رسید و یا در خدمت هدف مورد نظر در نخواهد آمد.

اکثر تکنوکراتها و نخبگان اقتصادی، حداقل از نظر تئوری، حامیان نیرومند سلطنتی قوی در ایران

هستند.

دموکراسی و یا حق حاکمیت مردم، عقاید قوی و محتمل بسیاری از افرادی که مؤسسات سیاسی و

اقتصادی ایران را تشکیل می دهند، نمی باشد. فقدان دموکراسی سنتی و آنچه که آزادی نامیده می شود

افراد آنارشیستی دموکراسی غربی و نیز فقدان یک چهارچوب فکری تکنوکراتیک که آشنا به برنامه ریزی

در سطح ملی باشد، ظاهرا سبب می شود که سلطنت قوی و نیرومند به عنوان یک نهاد ضروری جامعه

ایرانی پذیرفته و قابل قبول باشد.

تمایل به سلطنت یا حداقل حاکمیت یک طبقه متمرکز نیرومند در ربع قرن گذشته مهمترین آرزوی

حکام ایرانی را تشکیل می داده است. افراطی گریهای نظام، فسادی که به خود دربار نیز می رسد و نیاز به

اطاعت محض از یک سلطان مستبد در رابطه با منافع ملی، مثبت تشخیص داده شده است. بحران بعد از

جنگ در آذربایجان، واقعه مصدق عقب افتادگی کوتاه اقتصادی اوایل سالهای 1960، نیاز به اصلاحات

ارضی و پیشرفت سریع اقتصادی 6 و 5 سال گذشته توأما انتقاد و اصلاحات در مورد نهادهای اساسی

جامعه ایرانی را سبب شده است، علاوه براین دولت مستبد و مرکزی به عنوان تنها عامل سریع و مؤثر علیه

فسادی که بیان آن رفت به رسمیت شناخته شده است. بنابراین برای اکثریت ایرانیها، چه خوش بین، چه

بدبین و چه ماهیتا «مشکوک»، احمقانه است که موجب به وجود آمدن تغییر در نظامی اینچنین نیرومند

شوند که توانسته است آنها را از یک سری بحران و عقب افتادگی بیرون بکشد.

شاید مضحک باشد، ولی موفقیتهای اقتصادی چند سال گذشته در مورد کارآیی و لیاقت این نظام

ایجاد شک و تردید نموده است. یک طبقه اقتصادی و تکنولوژیک علاوه بر نپذیرفتن تئوریک رهبری

سنتی و نیرومند ایرانی، اهداف علمی منطقی تکنولوژیکی را در کارآیی و شایستگی اقتصادی نیز

می پذیرد. اغلب اهداف و پروژه هایی که به وسیله بهترین تکنولوژیهای کامپیوتری مورد مطالعه قرار گرفته

است، باید توسط نفوذ فروشان به فروش برسد که بیش از هر طبقه تکنولوژیک دیگر از حمایت شاه

برخوردار است. علاوه براین همانطور که گفته شد همین موقعیت سیستم اقتصادی ارزش نفوذ و فساد را

نیز بالا برده است. تاجر و یا صنعتگر بیست سال قبل که برای دریافت جواز برای وارد کردن کالا

می توانست مبلغی بپردازد و یا مجبور بود به تعدادی از مقامات عمومی رشوه بدهد، اکنون لازم می بیند که

40 10 درصد سهام تجارت خود را به یکی از اعضای خانواده سلطنتی بدهد و یا عضو هیئت مدیره شان

سازد.

سیستم سنتی اغلب از نظر شخص توهین آمیز و مضر به حال تکنوکراتهای جدید است. پیشرفت و

ارتقاء یافتن در دولت و تجارت به جای اینکه بر توانایی و صلاحیت فرد متکی باشد، بسته به نظام غیر

رسمی نفوذ از طریق دوستان و یا اقوام می باشد. فقدان خلاقیت و ابتکار در تصمیم گیریهای سیاسی، از جو

ص: 432

خفقان آور موجود در راس هرم نهادهای اقتصادی و سیاسی ناشی می شود که در آنجا استفاده از زبانی

چرب و نرم و چاپلوسی و تملق به جای ابراز عقاید مبرهن اقتصادی و روشنفکرانه در برابر مقامات بالاتر

سبب دریافت پاداشی می گردد که اصلاً ربطی به توانایی و صلاحیت ندارد. دوباره باید گفت که این مسئله

به اخلاقیات ربطی ندارد، بلکه نوعی ابراز غرور مشروع در برابر توانائیهای آزمایش شده به ثبوت رسیده

است و به جای روشهای عینی تر آموزشی و استخدام مرسوم در آمریکا و اروپا به کار برده می شود.

در همین رابطه درگیری دیرین خانواده سلطنتی در تجارت، و رنجشهای خاطر اخیر در مورد

افراطی گریهای ناشی از جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی به بعضی از اعضای خانواده و دربار سلطنتی،

این انزجار را به وجود آورده است.

افراد امروز در مورد محدودیتی که پارتی بازی و اعمال نفوذ در مورد استفاده از منابع طبیعی و تشکیل

سرمایه به وجود می آورد نگران و ناراحت هستند. مثال بارز این مطلب اعطای امتیاز انحصاری شکار

میگو در خلیج فارس به ارتشبد ایادی توسط شخص شاه است. طبیعی است که ارتشبد ایادی که تجربه

کاری ندارد، این موضوع را نوعی هدیه پولی تلقی کرده است و آن را کاری نمی داند که نیازمند به

سرمایه گذاری زیاد و مدیریت مجرب باشد. نتیجه نیز این شده است که سرهنگ ایادی در گسترش

انحصار خود چندین سال تأخیر روا داشته و سعی دارد بدون سرمایه گذاری مقدار زیادی پول به جیب

خود سرازیر سازد. در همان موقع، علیرغم ناراحتی بسیاری از ایرانیهای مطلع، کشتیهای ماهیگیری

ژاپنی و روسی هزاران تن میگوی گران قیمت را از سواحل ایران صید نمودند، با وجود این که اخیرا شاه

ارتشبد ایادی را وادار کرده است که چند کشتی ماهیگیری مدرن خریداری نماید و خدمه آموزش دیده

برای آنها فراهم کند، لیکن تا چندین سال دیگر ژاپن و روسیه از منابع میگوی ایران به نفع خود بهره برداری

خواهند کرد.

مثال دیگر شرکت راهنما است که به وسیله سرمایه گذاری مشترک شاهزاده شهرام و دکتر مهدی

مشایخ اداره می شود. با اعمال نفوذ شاهزاده شهرام این شرکت توانسته است کارهای انبارهای کالاهای

ترخیص نشده گمرکی را در انحصار خود بگیرد. موجودیت این انبارها کمک مهمی برای شرکتها در زمینه

خدمات و تجهیزات نفتی ایران، یعنی هدف اصلی شرکت ملی نفت ایران است. چون تجهیزات نفتی از قبیل

مته، تجهیزات مخصوص درون چاههای نتی و غیره گاهی به سرعت مورد نیاز می شوند و مشتریان آنها نیز

از پرداخت عوارض گمرکی معاف هستند، بنابراین به نفع عرضه کننده این تجهیزات به حوزه نفتی است که

بدون اینکه مجبور باشند عوارض گمرکی بپردازند وسایل خود را در دسترس قرار دهند. عرضه کنندگان

خارجی قادر هستند سیاهه تجهیزات خود را در یک کشور نزدیک تهیه کرده و برای پرداخت ارسال

نماید، ولی این کار از ایرانیها بر نمی آید. متأسفانه شاهزاده شهرام و مشایخ به جای به دست آوردن منافع

در دراز مدت سعی کرده اند هر چه سریع تر پول به جیب بزنند بنابراین شرکت راهنما در ازای انبارهای

گمرکی خود اجاره بهای بسیار گزافی دریافت می کنند و چون این شرکاء تجارتهای دیگری نیز دارند،

شرکت راهنما از مدیرت خوبی برخوردار نیست (شرکت ابزار آلات بیکر، که یک شرکت آمریکایی و

شریک ثابت آنها بود، چون نتوانسته بود در وضع مدیریت بهبودی به وجود آورد سهام خود را فروخت) و

نمی تواند آداب گمرکی را برای موکلین خود انجام دهد. به همین دلیل انبارهای عظیم موجود در بوشهر و

اهواز خالی مانده اند و فقط تعدادی از شرکتهای خارجی که می خواهند با سرعت هرچه تمامتر کالاهای

ص: 433

خود را در اختیار مشتریها قرار دهند و نیز برای استفاده از آنها جهت دیگر نقاط خلیج، در آنجا جنس انبار

کرده اند.

دورنمای آینده ایران حاکی از آن است که یک طبقه تجاری و تکنوکرات جدید در ایران در حال ظهور

است که فساد را مضر می داند و با این عدم تائید به کناره گیری بسیار کند و طولانی و بی کفایت از اعمال

سنتی می پردازد، با آشکار شدن این وجه تکاملی، اصلاحاتی از قبیل آنها که در متن این نامه آمد به وقوع

خواهد پیوست، ولی آیا این اعمال و اصلاحات به طور مؤثر در نهادها و اعمال نهادی صورت خواهد

گرفت و یا مانند گذشته افراد را مورد هدف قرار داد و بستگی به تغییرات نظام سیاسی دارد که اقتصاد و

پیشرفت ایران را هدایت می کند.



کتاب هجدهم

دولت موقت

ص: 434

ص: 435

ص: 436

دولت موقت

ص: 437

اگر ما دولتمان مثل سابق باشد، آنطور وضع، آنطور دید را

داشته باشد، ما باید عزای این نهضت را بگیریم و پیروزی ما

امکان ندارد و لهذا ما باید این اشتباهات سابق را جبران

بکنیم.

امام خمینی

تاکنون اسناد مختلفی را درباره سیاستهای دولت موقت و مسئولین آن و به طور کلی

دست اندرکاران امور اجرایی، به صورت مجموعه های جداگانه، در اختیار امت شهیدپرور قرار داده ایم.

اینک نیز گوشه های دیگری از اسناد جاسوسخانه آمریکا که معرف زندگینامه اعضای کابینه و یا احیانا

متن مذاکراتی است که بین مسئولین دولت موقت و جاسوسان آمریکا در ایران صورت گرفته، ارائه

می شود.

نکته بارزی که از متن این اسناد، نمودار است، ساده اندیشی خاصی است که مقامات دولت موقت

در برخورد با جاسوسان شیطان بزرگ داشته اند، به طوری که برخی از آنان گاهی در کمال صداقت

تمامی اسرار مملکتی را بدون اینکه توجه کافی داشته باشند، با زیرکی خاصی که جاسوسان آمریکایی

به خرج می دادند، در اختیار آنان می گذاشتند. آنچه که مجموعه اسناد لانه جاسوسی نشان می دهد،

یکی از عمده ترین راههای خبرگیری و کسب اطلاع از روابط درونی و دستگاههای دولتی و برنامه های

عمومی دولت، به دلیل فقدان منابع در سطوح مسئولین اجرایی انقلاب که در واقع یک کابینه ائتلافی از

طرز فکرهای مختلف بوده، همین ملاقاتهای آشکار و رسمی بوده است و متناسب با نگرش خویش از

انقلاب متأسفانه مسئولین دولت موقت در هیچ موردی برخوردهای حساب شده منطبق بر بینش

اسلامی نداشته اند، به طوری که در بعضی موارد مأموران به اصطلاح سفارت آمریکا خیلی بیشتر از

مردم انقلابی مسلمان در جریان رویدادهای اساسی مملکت قرار می گرفتند. علاوه بر عناصر وابسته که

جداگانه از آنان در اسناد گذشته یاد شده، برخی از مسئولین اجرایی نیز در برخوردهای خود با

کارگزاران امپریالیسم، اغلب مطابق شئونات انقلاب اسلامی عمل نمی کردند، تا جایی که می توان یکی

ص: 438

از امیدواریهای آمریکا برای بقای سلطه شیطانی خود در ایران را همین نوع عملکردهای سازشکارانه

مسئولین دانست. این عملکرد همان گونه که قبلاً نیز اشاره کرده بودیم، ریشه در بینش غلطی داشت که

هنوز به این اعتقاد پر ارج اسلامی یعنی سیاست نه شرقی و نه غربی نرسیده است، صاحبان این دیدگاه

بیگانه با خط امام و اسلام راستین که در گفته های خودشان به صراحت می گویند ما آمریکا را دشمن

اصلی خود نمی دانیم، حتی آن را دشمن شماره 2 خود نیز نمی دانیم، چگونه می خواهند رسالت خونبار

انقلابی چنین شکوهمند را که پس از صدر اسلام نمی توان در طول تاریخ برای او همانندی یافت را به

دوش کشند.

البته تجارب پس از پیروزی انقلاب ویژگیهای خطوط مختلف سیاسی و دوری و نزدیکی آنها را به

خط اصیل انقلاب و امام بر امت بیدارمان معلوم کرده است و سیر حرکت مردم که با اتکای به اسلام و

رهبری امام، هر جریان وابسته ای اعم از غرب زده یا شرق زده را از پیش پا برداشته، جای هرگونه

امیدی را برای بازگشت مستکبرین، خصوصا سردمداران استکبار جهانی، آمریکای جنایتکار را از بین

برده است. اینک جو حاکم بر انقلاب ریشه در اصل امامت و ولایت دارد و از اینرو است که تمامی

جریانهای انحرافی چپ و راست به واسطه عدم کشش و توان همراهی کاروان انقلاب بالاجبار در

مقابل سیر حرکت توفنده آن موضعگیری می کنند و به اذن خدا قدرت الهی توده های مسلمان متکی به

رهبری امام، تمامی آنها را بر سر جای خود می نشاند و انقلاب راه خود را به سوی قله فرج از میان پیچ و

خمهای شیطان ساخته باز می کند.

نکته ای که لازم است مجددا تأکید کنیم این است که ملاقاتهایی که پس از انقلاب بین مسئولین

دولت موقفت و به اصطلاح دیپلماتهای آمریکایی انجام گرفته ملاقاتهایی رسمی است و همانگونه که از

متن آنها نیز برمی آید در این دیدارها از افراد مختلف برخوردهای متفاوتی دیده شده است، لذا به نظر ما

ملاک قضاوت در مورد افراد (که مسلما یکسان نیستند)، صرف وجود ملاقات به عنوان یک مسئول

دولتی نیست بلکه طرز برخورد و مفاد این مذاکرات است، به عنوان مثال مسئولی که در یک ملاقات

رسمی تقاضای صدور ویزا برای اقوام خود می نماید، هرگز با دیگری که علیرغم منش خاصش پا را از

چهارچوبه مصالح عمومی مملکت (البته از دیدگاه خودش) خارج نمی کند، قابل مقایسه نیست. به هر

حال این قضاوتها به عهده امت مسلمان است که در مورد نحوه عمل منصوبین خود به قضاوت بنشینند و

این حق طبیعی مردمی است که به فرموده امام، آنها این مسئولین را بر مسند نشانده اند. در مورد

زندگینامه و سوابق افراد ما تنها روی تعهدی که در قبال چاپ کلیه اسناد داشتیم دست به ترجمه و

انتشار آنها زده ایم و امکان وجود نارساییهای احتمالی را در آنها رد نمی کنیم. در همین جا این نکته را

متذکر شویم که اسناد دیگری نیز در ارتباط با برخی از افرادی که نامشان در این کتاب برده شده وجود

دارد که یا در رابطه گروه و حزبی که به آن وابسته اند بوده و یا در ارتباط با جریان خاص سیاسی که در

آن قرار داشته اند بوده است که آنها جداگانه انشاءاللّه در دسته بندی خاص خود در مجموعه های بعدی

ارائه خواهد شد.

در خاتمه به عنوان یک تذکر اساسی به مسئولین اجرایی جمهوری اسلامی یادآور می شویم که به

خاطر بسپارند که در ملاقاتهای رسمی که با نمایندگان دولتهای خارجی دارند هرگز هوشیاری خاص

یک مؤمن را از دست نداده و با برخورد قاطع متکی به ایمان و مبتنی بر سیاست نه شرقی و نه غربی

ص: 439

هرگونه امیدی را در دل وابستگان شیطان اعم از شرقی یا غربی از بین ببرند و به طور کلی دلباختگان

غرب جنایتکار را از صحنه امور اجرایی جمهوری اسلامی به کنار بزنند. به امید پیروزی مستضعفین

جهان به رهبری امام خمینی و برپایی نظام قسط جهانی با ظهور حضرت مهدی عج اللّه تعالی

فرجه الشریف.

والسلام

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام


دیدار با وزیر دارایی اردلان

ص: 440

علی اردلانمحرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 24 ژوئیه 79 2 مرداد 1358

به : وزارت خارجه در واشنگتن دی.سی

گزارشگر : مارک جانسونشماره سند : 7762

موضوع : دیدار با وزیر دارایی اردلان

1 تمام متن محرمانه است.

2 کاردار به اتفاق مقام میهمان وزارت (خارجه آمریکا) به دیدار وزیر دارایی علی اردلان در

تاریخ 23 ژوئیه رفت. اردلان توسط معاون وزیر (دارایی) دکتر ابراهیم زاده که نقش مترجم را

داشت، همراهی می شد.

3 کاردار موضوع صحبت را با توضیحی در مورد فهم و پذیرش انقلاب از سوی ما (آمریکاییها)

افتتاح کرد و گفت ما آماده همکاری با ایران در کار بازسازی روابط خود هستیم و حاضریم در مناطقی

که ایران احساس می کند که ما می توانیم نقشی ایفا کنیم تشریک مساعی به عمل آوریم. کاردار گفت که

ما دارای منافع و علائق مشترکی همچون روابط بازرگانی هستیم که در این مورد می توانیم در امر

بازسازی کمک نمائیم.

4 اردلان در پاسخ به ملاقات کنندگان اظهار داشت که بررسی تاریخی نشان می دهد که میان ایران

و آمریکا روابط مفید و طولانی وجود داشته است. خاطرات آمریکاییهایی که در اوائل انقلاب مشروطه

ایران در این کشور همکاری می کردند، مورد تکریم ایرانیان است. اردلان با علاقه تمام در مورد دکتر

جردن آمریکایی که در بنای کالج البرز مساعدت کرد و در آنجا ایرانیان زیادی اولین تجربه آموزش

عالی را به دست آوردند صحبت کرد. همین طور میهن پرستانی، ایرانی، اشخاصی چون «مورگان

شوستر» و «هوارد باکسرویل» را در تبریز که با آمال مردم ایران همدردی کردند، به خاطر دارند. وی با

لحن موافقی گفت که این روابط گذشته بر آینده اثر خواهد داشت. اردلان اظهار امیدواری کرد که گروه

جدید نمایندگان آمریکا احساسات مشابهی نسبت به ایران داشته باشد.

5 سپس به موضوع ملی کردن بانکها توجه شد و وزیر تأکید کرد که منافع خارجی مورد حمایت و

احترام خواهد بود و گفت که این امر هم جزء الزامات سنت اسلامی است و هم قانون دولتی. هنوز

جدول زمانی برای جبران این امر تعیین نشده، زیرا دولت موقت، که از طریق یک کمیته ویژه بین دولتی

عمل می کند، فعلاً مشغول بررسی بانکهای مختلف است. ابراهیم زاده اضافه کرد که این کمیته اینک در

آستانه ادغام 36 بانک کشور به چند بانک بزرگ، که شاید تعدادش به 5 یا 6 بانک برسد، می باشد.

6 سپس کاردار مسئله امکان احیای اطاق بازرگانی ایران و آمریکا یا شورای بازرگانی را به عنوان

راهی که ارتباط (تجاری) میان شرکتهای آمریکایی و ایرانی را بهبود بخشد، مطرح ساخت. اردلان

گفت که او موافق چنین عملی است هرچند که مسئولیت اموری از قبیل اتاق بازرگانی و شورای تجاری

با وزیر بازرگانی است، اما وزارتخانه اردلان تمایل خواهد داشت که هر نوع پیشنهادی را که در این

زمینه توسط وزارت بازرگانی مطرح شود، حمایت نماید. سؤال شد که با توجه به افق دورتر، آیا شخص

وزیر نقشی برای کمیسیون مشترک پیش بینی می کند؟ کاردار توضیح داد که نمی خواهیم فشار بر

کمیسیون وارد آوریم، ولی می خواستیم نظر اردلان را بدانیم. وزیر گفت که فکر می کند این ایده اساسا

ص: 441

خوب است، اما نظر خاصی از لحاظ زمانی در این مورد ندارد. این موضوع محتاج بررسی به وسیله

دستگاههای ذیربط دولت موقت است.

7 کاردار قضیه شرکت تلفن آمریکایی ( GTE) را به عنوان نمونه آنچه که ما سعی داشتیم اجتناب

کنیم، مطرح ساخت. وزیر از این مسئله به طور کلی آگاهی داشت، اما دخالت واقعی در این موضوع

مورد منازعه، ندارد و امیدوار است که از طریق مذاکره مسئله حل شود نه از طریق دادگاهها، پس از آن

اردلان شروع به مطرح ساختن مطلبی نمود که گویا پیام اصلی او در این جلسه بود (و آن اینکه): آمریکا

باید از داشتن برداشتی یا اخذ نتیجه ای در مورد ایران، براساس شایعاتی که در آمریکا و اروپا توسط

ایرانیانی که هنگام انقلاب فرار کرده اند شایع شده است، اجتناب ورزد. اردلان گفت که این اشخاص

(ضد انقلابیون) سعی دارند که اعتبار ایران را با دروغ پراکنی سست نمایند. اردلان تأکید کرد که (ما

بدهی های خود را تا آخرین پشیز پرداخت خواهیم کرد).

8 با عطف به اظهار نظر اردلان در مورد تصویر (چهره ایران) کاردار درباره اخراج یوسف ابراهیم

خبرنگار نیویورک تایمز اظهار تأسف کرد و گفت که این نوع اعمال نمی تواند به بهبود جو کمک نماید و

چهره انقلاب در صورت ادامه اخراج روزنامه نگاران توسط ایران، خدشه دار می شود. اردلان بدون

اینکه جواب مهمی بدهد، موضوع را یادداشت کرد و فقط گفت این امر باید با وزیر خارجه مطرح شود.

9 هرچند که این جلسه از نظر مواد مورد گفتگو کوتاه بود، ولی با لحن بسیار دوستانه برگزار شد.

وزیر یک چهره حرفه ای از خود نشان می دهد و علامتی از داشتن یک شخصیت نیرومند به دست نداد.

ما گمان داریم که او برای دریافت راهنمایی به معاون فعال و ماهرش یعنی ابراهیم زاده تکیه دارد. مثلاً

ابراهیم زاده در مورد کارکرد کمیته بانکی و بازسازی شورای بازرگانی مثبت تر به نظر می آید.

10 اظهار نظر: جلسه با یک یادداشت فارسی خاتمه یافت. هنگامی که داشتیم خارج می شدیم،

ابراهیم زاده مقام وزارت خارجه آمریکا را به کناری کشید و گفت که وی دوستانی دارد که آنها احتیاج

به روادید دارند، آیا ما می توانیم برای آنها کاری انجام دهیم.

لینگن



مهدی بازرگان 1 داده های محرمانه بیوگرافیک

ص: 442

مهدی بازرگان 1

داده های محرمانه بیوگرافیکتاریخ تهیه : 21 ژوئن 1951

نام خانوادگی : بازرگان

نام کوچک : مهدی

ملیت : ایرانی

درجه علمی : مهندس

تاریخ و محل تولد : در حدود سال 1907 در تهران

سمت : رئیس هیأت مدیره وقت سازمان ملی کردن

وابستگی حزبی : جبهه ملی

زندگی حرفه ای سابق : به شرح زیر مراجعه شود.

زبانهایی که تکلم می کند : فارسی، فرانسه

موضوع نسبت به ایالات متحده و خدمت...

جزئیات خانوادگی : پدر حاج عباسقلی بازرگان، بازرگان برجسته بازار است. خانواده فوق العاده

مذهبی. متأهل، یک پسر.

تحصیلات : دانشکده فنی، دانشگاه تهران، کالج. مرکزی فنی، فرانسه.

زندگی حرفه ای:

1931 : تحصیلات خود را در ایران به پایان رسانده و عازم فرانسه شد.

361931 : در کالج مرکزی فرانسه تحصیل می کرد.

1936 : استاد مهندسی عالی دانشگاه تهران.

1942 : رئیس دانشکده فنی، دانشگاه تهران.

451943 : رئیس کانون مهندسین ایران.

16 می 1950 : معاون وزارت فرهنگ (فنی).

13 می 1951 : به ریاست هیئت مدیره ملی کردن انتخاب شد.

ملاحظات:

بازرگان یک مرد بسیار مذهبی است، تقریبا (اعتقاد او به مذهب) به مرحله تعصب می رسد. همه مراسم

مذهبی را دقیقا به جای می آورد و درباره امور مذهبی آثار فراوانی می نویسند. او از مقلدین کاشانی است

و با سایر اعضای جبهه ملی روابط نزدیک دارد. بازرگان هرچند در موضوعات مربوط به اسلام و تعالیم

آن تنگ نظر است، از لحاظ های دیگر یک مرد باهوش و دارای بصیرت و متبحر در امور مهندسی و دارای

وجدان کار است. یک منبع انگلیسی که با او در دانشگاه کار کرده است گزارش داد که او مردی است که

کارکردن با او آسان است، اندیشه های جدید را زود می پذیرد، و در اندیشه های خود نیز سازنده است.

بازرگان احساس نفرت نسبت به بیگانگان ندارد، ولی ضدکمونیست است، و علاقه مند به خلاص

شدن دانشگاه از نفوذ توده ایها است.

تهیه کنندگان : مری روث پریش کوروش شهباز


مهدی بازرگان 2 داده های محرمانه بیوگرافیک

ص: 443

مهدی بازرگان 2

داده های تکمیلی بیوگرافیکمحرمانه

8 می 1952.

مهدی بازرگان،

زندگی حرفه ای،

در 7 می 1952، از سمت رئیس هیئت مدیره موقت شرکت ملی نفت ایران استعفا داد.

ملاحظات :

استعفای بازرگان به طوری که گزارش داده می شود در نتیجه اختلاف نظرهای جدی با حسین مکی

عضو کمیته مشترک نفت و مرد با نفوذ در تمامی نهضت ملی کردن نفت رخ داده است. گمان می رود که این

دو نفر مدتی با یکدیگر سرشاخ بوده اند و اینکه در جلسات کمیته مشترک نفت مکی، بازرگان را به عدم

صلاحیت و عدم کارآیی متهم کرده بود. مکی همچنین از این واقعیت که بازرگان از نامزدی بقایی برای

انتخاب شدن در مجلس از شهر آبادان به جای خود او پشتیبانی می کند، بسیار ناراحت شده است. بازرگان

در سمت خود به عنوان رئیس دانشکده فنی در دانشگاه تهران باقی مانده است.

پریش


مهدی بازرگان 3 داده های تکمیلی بیوگرافیک

مهدی بازرگان 3

داده های تکمیلی بیوگرافیکمحرمانه

28 اکتبر 1952

زندگی حرفه ای

در حالی که بازرگان در هیئت مدیره موقت شرکت ملی نفت ایران انجام وظیفه می کرد، عبدالحسین

خلیلی به عنوان رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران انجام وظیفه می کرد. در بهار 1952 تصمیم گرفته شد

که خلیلی این سمت را به عنوان یک سمت دائمی به عهده داشته باشد، بنابراین بازرگان اکنون صرفا یک

عضو دانشکده فنی است.

سازمانها:

ریاست، کانون مهندسین ایران.


مهدی بازرگان 4

مهدی بازرگان 4

محرمانه

5 سایر دانشکده ها: از مدتها قبل «دانشکده فنی سیاسی»ترین دانشکده دانشگاه تهران دانشکده فنی

بوده است، که پروفسور مهدی بازرگان، رهبر نهضت آزادی ایران و مرغ طوفان این دانشکده در حال

حاضر به اتهام خیانت محکوم شده و در زندان به سر می برد. به موجب همه گزارشها بازرگان هنوز هم در

دانشکده فنی و حتی در میان چنان دانشجویانی که از امور سیاسی خود را کنار می کشند، بسیار محبوبیت

دارد. دو استاد دیگر در این دانشکده یعنی عبدالحسین خلیلی و حسین سحابی همچنین به جبهه ملی

ص: 444

وابستگیهایی دارند ( پرونده 351 A ). از سوی دیگر احمد حامی که در سال 1952 با مصدق قطع رابطه

کرد، و به صورت یکی از مخالفین برجسته او درآمد همچنین از لحاظ صلاحیت حرفه ای و شهامت

شخصی مورد احترام هستند.


مهدی بازرگان 5

مهدی بازرگان 5

سری

از : سفارت آمریکا تهران

مهدی بازرگان در امور نفتی حکومت مصدق و در تعدادی از سایر طرحها شامل استعدادهای مهندسی

فعالیت داشته. امروزه او یکی از چهار یا پنج نفر ملیون فعال و مورد اعتماد است و باید در گروه فعالین

جوان طبقه بندی شود. او در سه شرکت ساختمانی سهیم است که عبارتند از: نوکار، یاد و شرکت آربل

جدید. هر سه این شرکتها بسیاری از ناسیونالیستهای فعال در میان مهندسین تهران را استخدام کرده اند.

شرکت یاد لقب اختصاری برای یازده استاد دانشگاه است و نمونه بارزی از پیوندهای ناسیونالیستی بین

مصدقیون قدیمی و صنایع ساختمانی و دانشگاه است. بازرگان یک مرد فوق العاده مذهبی و رهبر انجمن

تعلیمات اسلامی است، این انجمن گاه به گاه برای برگزاری مراسم مذهبی اجتماع می کند و دارای زیربنای

سیاسی است. بالاخره بازرگان بار دیگر در میان استادان مهندس دانشگاه تهران است، او یکی از گروهی با

حدود 12 استاد دانشگاه بود که به خاطر دلایل سیاسی در سال 1954 از دانشگاه کنار گذاشته شدند، ولی

از او بار دیگر اعاده حیثیت شد و از نو سه سال است که در دانشگاه تدریس می کند.


مهدی بازرگان 6 محاکمه رهبران نهضت آزادی ایران

مهدی بازرگان 6

محرمانه

پخش خارجی ممنوع7 نوامبر 1963

63/ 21 P

به رئیس بخش سیاسی

محاکمه رهبران نهضت آزادی ایران

مطالب زیر برای اطلاع شما و هرگونه استفاده ای که بخواهید از آن در چهارچوب محدوده امنیتی

تعیین شده بنمایید، تهیه شده است. در صورت گزارش این اطلاعات از سوی شما لزومی ندارد CASرا به

عنوان منبع ذکر کنید. منبع یک کارمند سابق در حکومت مصدق است که در میان رهبران نهضت آزادی

ایران تماسهای خوبی دارد.

1 نظر به اینکه حکومت اجازه نمی دهد بیگانگان در محاکمه مهدی بازرگان، آیت اللّه سید محمود

طالقانی، یداللّه سحابی و دیگران حضور داشته باشند، رهبران نهضت آزادی ایران دیگر از سخنرانی در

جلسات محاکمه خودداری کرده اند. آنها همچنین به وکلای خود گفتند که دیگر نباید از آنها دفاع کنند.

رهبران نهضت آزادی ایران به ویژه از عدم پوشش روزنامه ها ناخرسند بودند.

2 حکومت آن گاه چند روزنامه نگار را از روزنامه های کوچک به میان آورد که تنها آنچه را که

دادستان می گفت گزارش می دادند. رهبران نهضت آزادی ایران تصمیم گرفتند به سکوت خود ادامه دهند.

ص: 445

حکومت اصرار داشت که در یک محاکمه نظامی متهم حق ندارد وکلای تسخیری خود را رد کند. در این

مرحله ژنرال بازنشسته بهارمست که وکیل مدافع بود گفت از آنجایی که رهبران نهضت آزادی ایران وکالت

او را رد کرده اند، او دیگر نخواهد توانست از آنها دفاع کند. در این مرحله تنفس داده شد.

(اظهار نظر: برای شرح جلسه محاکمه روز 29 اکتبر به پرونده 63/19 P مراجعه کنید که در آن

رهبران نهضت آزادی ایران از صحبت کردن خودداری کردند و به وکلای مدافع اجازه ندادند در دفاع از

آنها صحبت کنند). ژنرال حسین زمانی که رئیس دادگاه است همچنان نسبت به رهبران نهضت آزادی

ایران اظهار همدردی می کند و گله دارد از اینکه او باید وظیفه خود را انجام دهد.

3 حکومت همچنان برای برای حرف درآوردن از زندانیان نهضت آزادی ایران فعالیتهایی انجام می

دهد و اعلام داشته است که اگر این زندانیان مخالفت خود را با شاه فراموش کنند، حکومت کاری خواهد

کرد که مسئله محاکمه منتفی شود. بازرگان، طالقانی و سحابی این گونه پیشنهادها را رد کرده اند.

4 در جریان محاکمه، طالقانی اصلاً حرف نزده است. بازرگان تنها درباره عدم صلاحیت دادگاه برای

محاکمه آنها صحبت کرده و نبودن هیئت منصفه را محکوم کرده است (اظهارنظر: عده ای از منابع گزارش

می دهند که رهبران نهضت آزادی ایران در محافل مخالف دولت از طریق این محاکمه و روش

آشتی ناپذیرشان نسبت به حکومت، محبوبیت عمومی بیشتری به دست می آورند).


مهدی بازرگان 7 رد امتیاز دیدار ویژه از سوی مهدی بازرگان

مهدی بازرگان 7

سری

از : CAS تاریخ : 21 ژانویه 1964

به : رئیس بخش سیاسی

موضوع : رد امتیاز دیدار ویژه از سوی مهدی بازرگان

مطالب زیر برای اطلاع شما و هر گونه استفاده ای که از آن در چهار چوب محدودیتهای امنیتی بنمایید،

تهیه شده است. در گزارش دادن این اطلاعات باید کنترل NOFORN (غیر قابل دسترسی برای خارجیان)

ذکر شود، ولی لزومی ندارد CAS به عنوان منبع ذکر شود. منبع یک عضو سابق شورای مرکزی جبهه ملی

است.

روز 20 ژانویه 1964 از طریق ژنرال نصیری رئیس شهربانی ترتیبی داده شد که خانم مهدی بازرگان و

پنج فرزند او که کوچکترین آنها ده ماهه است، می توانند به زندان رفته و با مهدی بازرگان، که اخیرا به ده

سال زندان مجرد محکوم شده بود ملاقات کنند. بازرگان در محاکمات نهضت آزادی ایران محکوم شده

بود. خانم بازرگان و فرزندانش به زندان رفتند و منتظر بودند که دکتر بازرگان را ببینند پس از یک ساعت

معطلی دکتر بازرگان یادداشتی برای خانواده اش فرستاد که در آن گفته شده است که نه نفر برای فعالیت در

نهضت آزادی ایران محکوم شده اند، و اگر او با خانواده او دیدار کند، بدین معنی خواهد بود که او امتیاز

ویژه ای را پذیرفته است، که او رد می کند. هیچ یک از زندانیان دیدار کنندگان مجاز نداشتند.



مهدی بازرگان 8 بحث با نخست وزیر درباره آینده مأموریت Armish Magg (مستشاری نظامی)

ص: 446

مهدی بازرگان 8

از : سفارت آمریکا در تهران تاریخ : 2 مارس 1979

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن، دی.سی.

طبقه بندی : سری شماره سند : 3101

موضوع : بحث با نخست وزیر درباره آینده مأموریت Armish Magg (مستشاری نظامی)

1 تمام متن سری.

2 یکی از مسائلی که من در تاریخ 19 مارس در ملاقات با بازرگان و انتظام در میان گذاردم وضع و

آینده مأموریت مستشاری نظامی بود. من به آنها یادآوری کردم که در گفتگوهای اخیر با بازرگان او از من

خواسته بود که هسته ای از این گروه در تهران بماند و در ضمن دولت او سرگرم مطالعه درباره این خواهد

بود که چگونه اقدام کند. تقریبا چهار هفته گذشته است بدون آنکه اقدامی صورت گیرد و من گفتم که از

دریافت نظریات او سپاسگزار خواهم بود.

3 من خاطرنشان ساختم که ژنرال گاست و آقای لامبراکیس با وزیر دفاع و از همکاران او ملاقات

کرده و این موضوع را در میان گذاشته بودند، ولی هیچ گونه نشانه روشنی از نظر ایران دریافت نکرده

بودند. من بار دیگر سرخوردگی و تعقیب و آزارهایی را که هیئت نظامی در کوششهای خود برای

دست یابی به اسنادش و دارایی های ایالات متحده و دارایی های شخصی دستخوش آن بودند تشریح کردم

و گفتم که این موضوعات نیاز به حل و فصل صریح دارند.

4 بازرگان گفت او متوجه است که در دادن راهنمایی به من در این باره کند بوده است و از صبر و

شکیبایی ما اظهار تشکر کرد. او شخصا احساس می کرد که ایران به یک نوع ادامه رابطه لجستیکی نظامی

با ایالات متحده نیاز دارد، ولی دولت او هنوز تصمیم نگرفته است که این رابطه چه شکلی باید به خود

بگیرد. او از من خواست تا یک گروه کوچک مستشاران نظامی را در مدت تعطیلات نوروز نگه داریم و

قول داد پس از ایام تعطیل بحثهایی در این باره داشته باشد.

5 او آن گاه اظهار شگفتی کرد از این که مستشاری نظامی هنوز برای دسترسی و سایر مطالب مشابه

دچار مشکلاتی شده است و به انتظام دستوراتی به زبان فارسی داد و به من گفت که امیدوار است به حل این

مشکلات در آینده ای نزدیک موفق شود.

6 او و انتظام آن گاه گفتند که در رسیدگی به تعهدات قرار دادی بین ایران و ایالات متحده درباره

تجهیزات نظامی دچار مشکلات فراوانی شده اند. آنها به ویژه درباره صندوق تراست و طرز عمل آن علاقه

نشان دادند. چنین به نظر می رسد که یک «کمیته» همه اسناد و پرونده های دفتر ژنرال طوفانیان را برده و

هیچ کس در میان اعضای دولت ایران نمی داند این اسناد کجا هستند.

7 من گفتم که ژنرال گاست این مسائل را با وزیر مدنی بحث کرده و چند سندی نزد او گذارده است

ولی تا زمانی که مستشاری نظامی دسترسی به پرونده های خود نداشته باشد، نمی تواند جزئیات بیشتری

را فراهم کند.

سولیوان



مهدی بازرگان 9 نطق بازرگان در روز 28 فوریه

ص: 447

مهدی بازرگان 9

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 3 مارس 79

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن. دی. سی

طبقه بندی : محرمانه شماره سند : 2648

موضوع : نطق بازرگان در روز 28 فوریه

1 تمام متن محرمانه.

2 خلاصه: در یک نطق تلویزیونی خطاب به ملت در تاریخ 28 فوریه، بازرگان نخست وزیر موضع

محکمی علیه بسیاری از اعمالی که از سوی «کمیته های» محلی و گروههای سیاسی رادیکال انجام

می گیرد در پیش گرفت و مدعی شد که بعضی از اعضای کمیته ها می کوشند یک دولت موازی را اداره کنند

که دولت او را تهدید می کند و اینکه فعالیتهای بعضی از گروههای رادیکال ممکن است ایران را به لبنان

دیگری تبدیل کند. پایان خلاصه.

3 بازرگان در ادعانامه شدید خود علیه فعالیت بعضی از کمیته ها به حمله علیه یک «سفارتخانه

خارجی» به عنوان نمونه ای از اینکه اعضای کمیته اقدام سیاسی را در دست خود می گیرند، اشاره کرد و به

تفصیل درباره انعکاسی که ممکن است به دنبال آن پیش آید از جمله مداخله قدرت بیگانه مورد بحث

توضیح داد. نخست وزیر به تفصیل توضیح داد که چنین حملاتی علیه سفارتخانه های بیگانه و اتباع بیگانه

به شهرت ایران و شهرت خمینی در سراسر جهان آسیب می رساند. بازرگان به گروههای کمیته به خاطر

کوشش در اداره یک دولت موازی ولی مخالف با دولت او حمله کرد و به نمونه هایی از دستگیریهایی که از

طرف اعضای کمیته صورت می گیرد و دستوراتی که صادر می شود و خودداری آنها از به رسمیت شناختن

انتصابات جدید دولت اشاره کرد.

4 ضمن اظهار نظرهای دیگری خطاب به گروههای «چپگرا» نخست وزیر، خواست آنها را برای

انحلال ارتش و کوششهای ریشه ای آنها برای برهم زدن صنعت نفت را مورد حمله شدید قرار داد و ضمن

دفاع و پشتیبانی از نظامیان، نخست وزیر به تفصیل توضیح داد که ایران به عنوان یک ملت عاجز خواهد

بود مگر اینکه ارتش بلافاصله به حال عادی خود بازگردد. او مدعی شد که انقلابیون جوان نمی توانند به

نحو کارایی با مسائل امنیتی در شهرها یا نزدیک مرزها مقابله کنند و این بدان دلیل است که آنها فاقد

آموزش و انضباط هستند. ضمن اشاره به آنهایی که مدعی اند که ارتش سابق وفادار به «انقلاب» نبوده

است، نخست وزیر یادآوری کرد تا اندک زمانی قبل، همه ایرانیان با رژیم شاه مربوط بودند. او گفت ارتش

نباید اکنون به عنوان ضد انقلاب انگشت نما شود زیرا تقریبا هرکس در ایران این چنین رفتار می کرد.

5 در ضمن اشاره جداگانه ای به آشوبهای کردستان، بازرگان گفت که کردها باید صبور باشند، زیرا نه

تنها کردها، بلکه تمامی کشور در زیر فشار «فرسوده شده است» و اینکه همه مشکلات سالهای گذشته را

نمی توان بلافاصله حل کرد.

6 اظهارنظر: اتهامات بازرگان در مورد اقدامات بعضی از اعضای کمیته تاکنون به دفعات در مکالمات

خصوصی با سایر مقامات ایران و با مأمورین سفارت بیان شده است و با اظهار علنی او در تلویزیون مبنی

بر اینکه اعضای کمیته اغلب برحسب میل خود رفتار می کنند و اقدام آنها اغلب بدون اطلاع خمینی یا

دولت است، با این ادعا که اکثریت هنگفت مردم در پشت سر دولت قرار گرفته اند و تقاضای او برای اینکه

ص: 448

«آنها به پیش بیایند و از این دولت دفاع کنند زیرا این دولت مال خود مردم است»، نخست وزیر علنا یکنوع

موضوع مستقلی نسبت به بسیاری از فرقه هایی که در اطراف خمینی قرار گرفته اند و لااقل از لحاظ تئوری

به نام او کار می کنند اعلام داشته است.

سولیوان


مهدی بازرگان 10 پذیرفتن مسؤولیت خسارات در جریان حمله 14 فوریه علیه سفارت

مهدی بازرگان 10

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 11 مارس 79

به : وزیر خارجه واشنگتن دی. سی

شماره سند : 2846

موضوع : پذیرفتن مسؤولیت خسارات در جریان حمله 14 فوریه علیه سفارت

ما روز 11 مارس نامه ای از بازرگان نخست وزیر به تاریخ اول مارس دریافت کردیم که در آن از حمله

14 فوریه علیه سفارت ابراز تأسف شده و آمادگی دولت ایران برای بازپرداخت خسارات تحمل شده

اعلام شده است. متن کامل نامه با همه غلطهای املایی و غیره بدین ترتیب است.

«دولت انقلابی موقت ایران با اظهار تعارفات خود به سفارت ایالات متحده آمریکا و ابراز تأسف

عمیق خود از حادثه ای که روز 14 فوریه 1979 روی داد، مایل است اعلام دارد که این حادثه اسف انگیز

به تحریک عناصر ضدانقلاب صورت گرفت. دولت ترتیباتی داده است تا از تکرار چنین حوادثی جدا

جلوگیری شود. خواهشمند است مراتب تأسف این دولت به حکومت ایالات متحده ابلاغ شود، علاوه بر

این، این دولت مایل است آمادگی خود را برای پرداخت غرامت بابت خسارات وارده منتج از این حادثه

اعلام دارد. دولت موقت انقلابی ایران با استفاده از این فرصت مراتب تجدید احترامات فائقه خود را تقدیم

می دارد».

مهدی بازرگان، نخست وزیر

سولیوان


مهدی بازرگان 11 رفراندوم 30 مارس

مهدی بازرگان 11

طبقه بندی: محرمانهتاریخ: 20 مارس 79

شماره: 003103

موضوع: رفراندوم 30 مارس

1 تمام متن محرمانه.

2 در جریان ملاقات با نخست وزیر در تاریخ 19 مارس، سفیر پرسید که آیا تاریخ و شکل رفراندوم

آینده همان طوری که آگهی شده است خواهد بود. بازرگان پاسخ مثبت داد ولی خاطرنشان ساخت که

خود او در تدارکات برای رفراندوم شرکت ندارد. این کارها از سوی وزیر کشور و کمک یک کمیسیون

ویژه صورت می گیرد. او به طور تلویحی گفت که نمی تواند مطلقا اظهار نظر قطعی کند، ولی معتقد است که

رفراندوم روز 30 مارس با یک سؤال انجام خواهد گرفت و رأی دهندگان باید بگویند آری یا خیر.

3 بازرگان موافقت کرد که خیلیها به شکل رفراندوم حمله می کنند، ولی او گفت تا آنجایی که خود او

می داند رفراندومها همیشه پیشنهاد آری یا خیر به یک سؤال منحصر به فرد دارند. او اظهار امیدواری کرد

ص: 449

که تمام اینها را به انتقاد کنندگان از آن توضیح دهد و تناقض گوییهای سیاسی ناشی از این مسئله را کاهش

دهد.

سولیوان


مهدی بازرگان 12 ملاقات با بازرگان نخست وزیر در 19 مارس

مهدی بازرگان 12

از : سفارت آمریکا، تهرانتاریخ: 20 مارس 79

به : وزیر امور خارجه واشنگتن دی. سی

طبقه بندی : سری شماره سند : 3099

موضوع : ملاقات با بازرگان نخست وزیر در 19 مارس

1 تمام متن سری.

2 من بیش از یک ساعت بعد از ظهر روز 19 مارس با مهدی بازرگان نخست وزیر ملاقات کردم. او

همراه انتظام معاون نخست وزیر بود و من، لامبراکیس مشاور سیاسی را همراه آورده بودم.

3 هنگام ورود، ما از دیدن دو عکاس و یک فیلمبردار تلویزیون ایران که در انتظار به سر می بردند، به

حیرت افتادیم. بازرگان به عنوان یک اقدامی که قبلاً صحنه آن فراهم شده بود، از من با احساسات استقبال

کرد (ON CARMER) به روشنی و وضوح برخلاف روش معمول کوشید تظاهر به داشتن روابط گرم

شخصی با من کند. در حالی که فیلمبرداران هنوز در اتاق بودند من موفقیت او را در متوقف کردن

اعدامیهای بدون محاکمه به او تبریک گفتم، ولی گمان نمی کنم مذاکرات ما ضبط شده باشد.

4 بحث ما آن گاه بر سر برخی از موضوعات که به وسیله تلگرامهای جداگانه گزارش خواهد شد آغاز

شد. معذلک یکی از نکات اصلی که من در میان گذاشتم مربوط به لزوم کمک در امنیت فیزیکی محوطه

سفارت در مقابل حملات تحت تأثیر سازمان آزادی بخش فلسطین و فدائیان به دنبال پیمان صلح مصر و

اسرائیل بود. بازرگان گفت او به طور «غیر مستقیم» به نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین در محل پیغام

خواهد فرستاد که دولت ایران دیگر مایل نیست آشوبهایی در سفارت آمریکا صورت گیرد. او همچنین

گفت که نیروهای حفاظتی ایران دستور گرفته اند تا در محوطه ما باقی بمانند و از دشواریها جلوگیری کنند.

5 همان طوری که تلگرامهای گزارش دیگر نشان خواهند داد، مذاکره در سراسر مدت دوستانه و

سازنده بود. و هم بازرگان و هم انتظام هر دو عدم اعتماد زیادی نسبت به شورویها نشان می دادند و اظهار

تمایل می کردند که روابط نزدیک با ایالات متحده داشته باشند و در عین حال مذاکرات نشان داد که کنترل

دولت در حوادث چقدر ضعیف است و آینده آن تا چه اندازه غیرقابل پیش بینی است.

سولیوان



مهدی بازرگان 13 موضع ایران درباره مذاکرات خاورمیانه

ص: 450

مهدی بازرگان 13

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن، دی. سیتاریخ : بیستم مارس 79

طبقه بندی : محرمانه

موضوع : موضع ایران درباره مذاکرات خاورمیانه

1 تمام متن محرمانه.

2 در جریان ملاقات با بازرگان نخست وزیر و امیر انتظام معاونش، در 19 مارس، سفیر اشاره ای به

کوششهای کارتر در مورد خاورمیانه کرد و گفت از او خواهش شده است که به نخست وزیر اطلاع دهد که

شانس امضای یک پیمان صلح مصر و اسرائیل در هفته آینده یا در این حدود خوب است. بازرگان پاسخ

داد که او و دولتش سرگرم رسیدگی به امور داخلی بوده اند و مشغول تر از آن بوده اند که در جریان اخبار

روزنامه ها قرار بگیرند و بنابراین موضعی درباره این پیمان نگرفته اند. امیر انتظام به میان سخن دوید و

گفت او هنوز به علت فشار کار فرصت نکرده است به نخست وزیر گزارش دهد، ولی امیر انتظام، به عنوان

سخنگو، بامداد امروز به مطبوعات گفت که ایران با هرگونه پیمان یا اقدام دیگری که بر ضد منافع

فلسطینیها باشد مخالف است.

3 سفیر آن گاه استدلالاتی را که در جهت فراروند صلح بود برشمرد، و خاطرنشان ساخت که سازمان

آزادیبخش فلسطین و بعضی دیگر ظاهرا ارزش یک دولت خود مختار فلسطینی را در ساحل غربی به

عنوان گامی در راه حل نهایی مناقشه اعراب و اسرائیل به خوبی درک نمی کنند. بازرگان مستقیما پاسخ

نداد، ولی پرسید این پیمان چه تصریحاتی برای وضع فلاکت بار شیعیان در جنوب لبنان که خود را قرار

گرفته میان توپهای فلسطینیها و اسرائیلیها احساس می کنند و صدمه می بینند کرده است. سفیر خاطرنشان

ساخت که لامبراکیس مستشار سیاسی که همراه اوست مدتی در لبنان گذرانده و از مسأله شیعه در آنجا

آگاه است. سفیر و لامبراکیس سپس خاطرنشان ساختند که در حالی که درباره شیعیان لبنان در مذاکرات

کنونی مطلبی ذکر نشده است، امید است یک پیمان به ایجاد محیطی که اصطکاکها را در جنوب لبنان

کاهش خواهد داد کمک کند. به هر صورت ما از علاقه ایران به اوضاع شیعیان در لبنان آگاهیم.

4 بازرگان به طور گذرا گفت که دلیل دیگری که دولت ایران توجه خود را متمرکز این مسأله نکرده

است، بیماری سنجابی وزیر امور خارجه بوده است. سنجابی دچار دیسک کمر است و کوشیده بود تا در

روز 18 مارس، به کار برگردد ولی ناگزیر به بستر خود برگشته است و نیاز به استراحت طولانی دارد (این

روایت ظاهرا با گزارشهای جراید درباره اینکه سنجابی طبق برنامه ای روز 19 مارس نطقی در ساختمان

شرکت ملی نفت ایران ایراد کرده و همچنین با گزارشی که ما از رئیس بخش آمریکایی وزارت امور خارجه

داشتیم مبنی بر اینکه سنجابی روز 19 مارس تمام روز را تا ساعت 2 بعد از ظهر در وزارت امور خارجه

کار کرده و روز 20 مارس یک نطق سیاسی ایراد کرده تضاد دارد. آیا بازرگان اطلاع صحیحی ندارد، یا

اینکه می خواهد گزارشهای مربوط به تقاضای استعفای سنجابی را مسکوت بگذارد؟).

5 اظهارنظر: آگاهی دولت ایران درباره شیعیان لبنان مطلبی است که حکومت آمریکا باید در نظر

داشته باشد. شاید این امر دست آویزی برای ما فراهم کند که دولت ایران را به مسئله خاورمیانه از جانب

فراروند جاری صلح علاقه مند کنیم، و بدین وسیله تا اندازه ای با نفوذی که فلسطینیها بر نهضت اسلامی

اینجا به دست آورده اند مقابله کنیم.سولیوان


مهدی بازرگان 14 ملاقات با نخست وزیر بازرگان

ص: 451

مهدی بازرگان 14

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 6 می 1979

به : وزیر امور خارجه واشنگتن، دی. سی و فوری

طبقه بندی : محرمانه شماره سند : 4679

موضوع : ملاقات با نخست وزیر بازرگان

1 (تمام متن محرمانه) این یک تلگراف گزارشی است.

2 خلاصه: کاردار تمایل به عادی ساختن پیوندهای آمریکا و ایران را مورد بررسی قرار داد و

تبلیغات علیه حکومت ایالات متحده را گوشزد کرد و تأکید کرد که ایالات متحده به هیچ وجه در امور

داخلی ایران مداخله نمی کند.بازرگان پایبندی شخصی خود را به روابط حسنه ایالات متحده آمریکا و

ایران تأکید کرد و همچنین تمایل دولت موقت ایران را برای روابط اقتصادی حسنه و حتی توسعه یافته با

ایالات متحده مورد تأکید قرار داد. نخست وزیر برای روش مساعد حکومت ایالات متحده نسبت به

مسائل مربوط به خاتمه و ادامه قراردادها استمداد کرد، بازرگان اظهار نظر کرد که یک یا دو ماه طول

خواهد کشید تا طرح قانون اساسی مهیا شود، ولی گفت قانون انتخابات برای مجلس موسسان هم اکنون

تکمیل شده است. یادداشتی شامل شرح حال بازرگان و انتظام، پایان خلاصه.

3 کاردار، به همراهی رایزن موقت سیاسی استمپل بامداد روز ششم ماه می با بازرگان دیدن کرد. امیر

انتظام معاون نخست وزیر حاضر بود و ترجمه می کرد، هر چند آشکار بود که بازرگان بیشتر آنچه را که به

زبان انگلیسی صحبت می شد درک می کرد، ملاقات با سلامهای گرم از همه جوانب آغاز شد. کاردار با

لحنی که قبلاً با سایر وزیران صحبت کرده بود سخن گفت: ایالات متحده نتایج انقلاب ایران را می پذیرد و

آرزوی موفقیت دولت موقت ایران را دارد. حکومت ایالات متحده شدیدا مایل است مناسبات را عادی

کند تا آن حد و به میزان سرعتی که دولت موقت ایران میل داشته باشد.

4 ایالات متحده از تمامیت ارضی ایران و استقلال و ثبات اقتصادی آن پشتیبانی می کند. ضمن توجه

به اینکه تبلیغات ضدایالات متحده در نطقها و رسانه های جمعی زیاد بوده است، کاردار تأکید کرد که

ایالات متحده در امور داخلی ایران مداخله نمی کند و نخواهد کرد. نخست وزیر با تشکر از اظهارات

کاردار استقبال کرد. کاردار گفت اگر هر آینه شک و تردیدهایی در این مورد پیدا شود، بازرگان یا مقامات

ارشد نباید در احضار کاردار یا سفیر، هرگاه که سفیر رسیده باشد تردیدی به خود راه دهند. صراحت به

موقع برای کاهش سوءتفاهم راه خوبی است.

5 بازرگان با توجه دادن به این نکته که او شخصا به مناسبات حسنه ایالات متحده و ایران، نظر

مساعد دارد پاسخ داد و به ارزش ملاقاتهای قبلی خود با سفیر سولیوان و مأمور سیاسی اشاره کرد.

مناسبات حسنه با ایالات متحده از اعتقادات شخصی نخست وزیر است و هنگامی که دادن پست وزارت

امور خارجه به یزدی مورد بحث بود، نخست وزیر از یزدی درباره این نکته پرسیده بود تا اینکه اطمینان

حاصل کرده بود که یزدی از مناسبات دوستان با ایالات متحده پشتیبانی می کند، دولت موقت ایران

احساس می کند که ایالات متحده یقینا می خواهد که ایران یک قدرت نیرومند باشد. و بازرگان قضاوت

کرد که ایالات متحده در اینکه خواستار مناسبات حسنه با ایران است صمیمیت دارد. اگر ایالات متحده

موافقت کند که تعبیر ایران از مقاصد ایالات متحده صحیح است «ما معتقدیم که سفیر جدید شما خواهد

ص: 452

توانست به ما کمک کند» بازرگان آن گاه گفت که اگر حکومت ایالات متحده اطلاعاتی دارد که به ایران

کمک خواهد کرد که از استقلال خود در مقابل دشمنان دفاع کند «ما قدردانی خواهیم کرد که اگر شما این

اطلاعات را به ما برسانید» او خاطرنشان ساخت که انتظام معاون نخست وزیر در این مورد فرد مورد

تماس باشد.

6 نخست وزیر خاطرنشان ساخت که ایالات متحده و ایران دارای روابط حسنه اقتصادی و نظامی

بوده اند. دولت موقت ایران همچنین را می خواهد و شاید روابط توسعه یافته اقتصادی. مناسبات نظامی

البته تغییر خواهد کرد. خریدهای اسلحه متوقف خواهد شد، ولی دولت موقت ایران نیازمند کمک فنی و

لوازم یدکی است. دولت موقت ایران امیدوار است و انتظار دارد تا از کمک مساعد حکومت ایالات متحده

در حل مسائل مربوط به خاتمه دادن به این قراردادها و تجدید قراردادها برخوردار شود. انتظام افزود که

دولت موقت ایران می خواهد که حکومت ایالات متحده درباره تصمیمات مربوط به تجدید قراردادها یا

عدم تجدید آنها «علیه ما نباشد». انتظام بدین مناسبت خاطرنشان ساخت که مبلغ هشت میلیون دلار

لوازم یدکی هنوز در انتظار حمل به ایران در تگزاس باقیمانده و خواستار شد در این مورد اقدام بشود.

کاردار گفت او در این باره رسیدگی خواهد کرد، ولی معتقد است که حمل تمامی محموله هشت میلیون

دلاری چند روز قبل آغازشده است. (هیئت معتقد است که لااقل یک محموله هواپیما وارد شده است و

جزئیات به دولت موقت ایران داده خواهد شد). انتظام سؤال دیگری درباره ورود 9 هواپیمای نظامی کرد

که درباره آن گزارش شده است. کاردار گفت که اینها 9 هواپیمای باری است برای حمل بقایای لوازم

خانگی و اینکه هواپیماها به طور متوسط روزی یک فروند یا دو فروند وارد می شود، نه همه یک جا و

انتظام از این امر اظهار خرسندی کرد.

7 در پاسخ به سؤالی از کاردار، نخست وزیر چند دقیقه تصویر کلی انقلاب را ترسیم کرد. و

خاطرنشان ساخت که او آن چه را که اخیرا در یک گفتگوی تلویزیونی بیان داشته است به طور مختصر

توضیح می دهد. انقلاب ایران با سرعت موفق شده است و این امر دشواریهای زیادی را ایجاد کرده است،

ولی دولت موقت ایران می کوشد اوضاع را جمع و جور کند و به مقابله با مشکلات به ویژه درباره امنیت

بپردازد. انتظام افزود که دولت موقت ایران از پشتیبانی «99 درصد از مردم» که حاضرند از بسیاری چیزها

بگذرند تا انقلاب موفق شود برخوردار است. ضمن نگرانی درباره اینکه قتل اخیر رهبران نهضت اسلامی

(سرلشکر قرنی و آیت اللّه مطهری) نگرانی عمومی را افزایش داده است، بازرگان گفت بر این مشکلات

غلبه حاصل خواهد شد. طرح قانون اساسی جدید در دست تهیه است، ولی یک یا دو ماه طول خواهد

کشید که به شکل نهایی به مردم عرضه شود. در ضمن، قانون جدید انتخابات اخیرا تکمیل شده، به طوری

که تدارکات برای انتخابات مجلس مؤسسان در جریان است. شاید دو یا سه ماه دیگر لازم خواهد بود که

این فراگرد نیز به تکمیل برسد، و این نمونه مسائلی است که از موفقیت سریع انقلاب ناشی شده است.

(اظهار نظر: بازرگان و انتظام ظاهرا صمیمانه و به طور مثبت اظهار نظر می کردند، ولی برای تصویر چهره

خوشایندی از انقلاب که به تدریج دستاوردهای خود را تحکیم می بخشد اندکی در زحمت بودند. چون

بحث در پایان این ملاقات صورت گرفت، کاردار در انتظار نماند تا عکس العمل آنها را درباره مشکلات

پرتضاد سازمان سیاسی دریافت دارد. نظری که در بالا ذکر شده است شاید نظری است که به «خط حزبی»

جهت دولت موقت اسلامی ایران تا اندازه زیادی نزدیک است.)

ص: 453

8 انتظام و بازرگان: انتظام اکنون به وضوح مرد دست راست نخست وزیر است. او چند سالی با

بازرگان نزدیک بوده است، ولی تنها قبل و بعد از موفقیت انقلاب شخصیت خود را پیدا کرد. خروج یزدی

از میان اطرافیان نخست وزیر در سیاست کلی دولت موقت ایران به انتظام نقش بزرگتری داده است، از

جمله سیاست خارجی، که ملک مطلق یزدی به شمار می رفت. انتظام در حدود 48 ساله است و درجه

دکترا در اقتصاد از دانشگاه برکلی در کالیفرنیا در سال 1963 به دست آورده است. و چند سال مؤسسه

خصوصی مهندسین مشاور را داشته است. در داخل نهضت آزادی ایران او ظرف دو سال گذشته به یک

موضع مهم در هیئت دولت مرکزی رسیده و یکی از آنهایی بود که از سوی بازرگان برای سمت دولتی به

علت نظریات اعتدالی خود انتخاب شد. او یکی از حریفان توکلی شهردار کنونی تهران بود، توکلی نماینده

جناح چپ نهضت آزادی ایران بود. بازرگان انتظام را به جای توکلی به عنوان تماس بگیر روز به روز

نهضت آزادی ایران با سفارت، چند هفته قبل از موفقیت انقلاب انتخاب کرد.

9 چه انتظام و چه بازرگان هر دو در جهان بینی غربی روشنفکری و راهی که زندگی باید در جهت آن

حرکت کند، با همدیگر سهیم اند. هرچند هر دو مذهبی هستند (بازرگان بیشتر از انتظام) هر دو به طور

تلویحی و ضمنی بیشتر از متفقین دینی خود در نهضت اسلامی به مفاهیم عقلایی غرب معتقد هستند. در

جریان این ملاقات بازرگان سالم و هشیار به نظر می رسید.ناس


مهدی بازرگان 15 آقای نخست وزیر عزیز

مهدی بازرگان 15

تهران، ایران24 می 1979

آقای نخست وزیر عزیز:

همان طوری که می دانید، قرار است بعد از ظهر امروز و فردا یک سلسله تظاهرات بزرگ به عنوان

اعتراض علیه قطعنامه اخیر مجلس سنای ایالات متحده صورت گیرد. من عمیقا ناراحتم از اینکه در هیچ

زمانی از وقتی که تدارکات برای تظاهرات اعلام شده است، ندیده ام که اقدامی یا دعوتی از سوی دولت

موقت جمهوری اسلامی ایران برای اینکه این اقدامات عمومی به طور مسالمت آمیز برگزار شود صورت

گرفته باشد. من جدا خواستارم که دولت موقت جمهوری اسلامی ایران اقدامات لازمه را در تقاضای

آرامش و یک محیط مسالمت آمیز به عمل آورد.

دولت شما مستحضر است که حکومت ایالات متحده حداکثر کوشش خود را برای بهبود مناسبات و

برقراری مجدد پیوندهای ما به یک روند عادی، و محدود کردن واکنشهای احتمالی ناشی از احساسات یا

عدم اطلاع به عمل می آورد. ما قادر نیستیم اظهارات به عمل آمده در مطبوعات آمریکا یا کنگره ایالات

متحده را کنترل کنیم معذلک ما بهترین کوشش خود را برای نمایاندن یک تصویر واقعی از حوادث ایران و

توصیف کردن علاقه و نگرانیهای متقابل را که ما با ایران داریم به همه طرفهای ذیعلاقه آمریکا به عمل

آورده ایم.

ما از پدیده احساسات فزاینده ضدآمریکایی در ایران که بیشتر آن مبتنی بر سوءتفاهم عمومی از روش

این حکومت است نگرانیم.

من از سوی حکومت خود دستور دارم که نگرانی آن را درباره تظاهرات امروز و فردا که ممکن است

تأمین جانی پرسنل سفارت آمریکا در تهران را تهدید کند ابراز دارم. ما میل داریم دولت موقت جمهوری

ص: 454

اسلامی ایران تدابیر اضافی امنیتی را برای فراهم کردن حفاظت در این اوضاع و احوال مملو از احساسات

اتخاذ کند. حکومت ایالات متحده انتظار دارد دولت موقت جمهوری اسلامی ایران مسئولیتهای خود را که

از لحاظ بین المللی به رسمیت شناخته شده، برای حمایت از جان و مال پرسنل سیاسی خارجی به عهده

بگیرد و انجام دهد.

برای کاهش احتمال خشونت من میل دارم پیشنهاد کنم که مسیر تظاهرات از سفارت دور باشد و

نزدیک شدن به دیوارهای سفارت منع گردد.

آقای نخست وزیر همان طوری که شخصا به شما ابراز داشته ام دو کشور و مردم دو کشور ما وجوه

مشترک زیادی برای فراهم کردن یک شالوده محکم برای روابط حسنه در آینده براساس احترام متقابل

دارند، من صمیمانه امیدوارم که حکومت شما هر اقدامی که ضروری باشد برای خنک تر کردن محیط پر

حرارت کنونی به عمل آورد تا اینکه ما هر دو بتوانیم کار خود را در بهبود مناسبات بین خود به نفع مردم هر

دو کشور انجام دهیم.

با تقدیم احترامات فایقه.

ارادتمند

چارلز ناس کاردار موقت

جناب آقای مهندس مهدی بازرگان

نخست وزیر، تهران


مهدی بازرگان 16 ملاقات با بازرگان

مهدی بازرگان 16

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 7 می 1979

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن دی. سی

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 4703

موضوع : ملاقات با بازرگان

در جریان ملاقات کاردار با بازرگان (تلگراف مرجع) نخست وزیر درباره سفیر سولیوان پرس و جو

کرد و گفت او می خواست با سفیر قبل از عزیمتش ملاقات کند. او خاطرات ملاقات خودش را با سفیر با

عبارات بسیار تعارف آمیز به طور مختصر بیان کرد و از اینکه سفیر صحیح و سالم بازگشته است صمیمانه

اظهار خوشحالی کرد و در خواست کرد که بهترین آرزوهای شخصی او را به سفیر ابلاغ کند.

ناس



مهدی بازرگان 17 پاسخ به پیام تبریک بازرگان نخست وزیر به مناسبت

ص: 455

مهدی بازرگان 17

از : وزیر امور خارجه واشنگتن. دی. سی.تاریخ : 12 ژوئیه 79

به : سفارت آمریکا در تهران

طبقه بندی : محرمانهشماره سند: 9918

موضوع : پاسخ به پیام تبریک بازرگان نخست وزیر به مناسبت

چهارم ژوئیه از جانب رئیس جمهوری.

1 متن زیر پیامی است که از نخست وزیر بازرگان به عنوان رئیس جمهور دریافت شده است:

«از جانب دولت موقت جمهوری اسلامی ایران میل دارم به شما آقای رئیس جمهور تبریکات صمیمانه

خود را به مناسبت سالروز استقلال ایالات متحده ابراز دارم. چهارم ژوئیه یادبود انقلاب آمریکا را احیا

می کند و فرصتی است که من مناسب می دانم از طریق شما بهترین آرزوهای خود را جهت رونق و رفاه

مردم آمریکا ابراز دارم.

2 پاسخ ذیل از جانب پرزیدنت کارتر باید به نخست وزیر بازرگان تسلیم شود:

آقای نخست وزیر عزیز:

«پیام پرمهر بهترین آرزوهای شما به یاد بود سالروز استقلال ما موجب نهایت قدردانی است. از جانب

مردم آمریکا به خاطر بیان پرمعنی دوستی و حسن نیت شما تشکر می کنم.

ارادتمند

جیمی کارتر

3 قصدی برای علنی کردن این متن در میان نیست، ولی ایرادی وجود ندارد اگر دریافت کننده بخواهد

آن را علنی کند. متن اصلی امضاء شده وجود نخواهد داشت. ونس


مهدی بازرگان 18 نامه کارتر به بازرگان

مهدی بازرگان 18

تهران، 15 ژوئیه 1979

آقای نخست وزیر عزیز:

از من خواسته شده است تا متن ذیل را از جانب پرزیدنت کارتر در پاسخ به پیام پرملاطفت تبریک شما

به مناسبت روز استقلال کشور من به شما تسلیم دارم.

آقای نخست وزیر عزیز:

پیام پر مهر بهترین آرزوهای شما به یادبود سالروز استقلال ما موجب نهایت قدردانی است از جانب

مردم آمریکا به خاطر بیان پرمعنی، دوستی و حسن نیت شما تشکر می کنم.

ارادتمند، جیمی کارتر

آقای نخست وزیر از فرصت استفاده کرده قدردانی خود را از پیام شما بیان کرده و از استقبال

گرمی که من از زمان ورود خود از جانب دولت و مردم ایران با آن روبرو بوده ام اعلام می دارم.

ارادتمند شما،

بروس لینگن کاردار موقت

جناب آقای مهدی بازرگان،

نخست وزیر ایران، تهران


مهدی بازرگان 19 ملاقات با بازرگان

ص: 456

مهدی بازرگان 19

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ: 12 اوت 79

به : وزیر امور خارجه واشنگتن دی. سی

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 8970

موضوع : ملاقات با بازرگان

1 تمام متن محرمانه.

2 خلاصه : من روز 11 اوت با بازرگان ملاقات کردم. یزدی وزیر امور خارجه نیز به عنوان مترجم

حضور داشت. پس از اشاره های مقدماتی درباره امیال متقابل برای مناسبات ثمربخش دو جانبه بازرگان

گفت که دولت موقت ایران از اینکه وعده های ایالات متحده به وسیله اقدامات پشتیبانی نشده دلسرد شده

است. او سه زمینه مشکلات را طرح کرد: لوازم یدکی نظامی، رویدادها، و عدم جایگزینی سفیر کاتلر، من

با ذکر جزئیات اقداماتی که ما در زمینه تجهیزات نظامی انجام دادیم پاسخ دادم و خاطرنشان ساختم که

اقداماتی هست که دولت موقت ایران باید انجام دهد تا جریان از سرگرفته شود، من گفتم که ما نیز دلسرد

هستیم از اینکه کماکان نمی توانیم به داراییهای خود و پیشینه های مربوط به حضور نظامی گذشته ما در

ایران دستیابی داشته باشیم و خواستار کمک او در این زمینه شدم. درباره روادیدها، من به بازرگان گفتم که

ما چه کارهایی را انجام می دهیم و چه کارهایی را حاضریم انجام بدهیم، ولی در عین حال گفتم که ما نیاز

به همکاری دولت موقت ایران در برطرف کردن امنیت نامرتب در محوطه خودمان داریم. من مسئله رفتار

دولت موقت ایران با خبرنگاران آمریکایی به عنوان یک موضوعی که روابط ما را ناراحت می کند طرح

کردیم. یزدی با اتهامات خود درباره توطئه در رسانه های جمعی ایالات متحده مبنی بر بدگویی از انقلاب

ایران به این مطلب پاسخ داد که اکنون دیگر این اتهامات برای ما آشناست. بازرگان در اظهار نظر خود

نسبت به مطبوعات کمتر حرارت نشان می داد.

ملاقات با این خاتمه یافت که بازرگان خواستار اقدامات مشخص از جانب ما برای نشان دادن حسن

نیت ایالات متحده نسبت به ایران شد. من گفتم که ما در این راه کوشیده ایم و به کوشش خود در این زمینه

ادامه خواهیم داد، ولی در ضمن خواستار شدم که ایران به جای اینکه بر گذشته تکیه کند و اعلام دارد که

انقلابش برای چیست و علیه چیست به آینده نظر داشته باشد. پایان خلاصه.

3 من ابتدا از بازرگان به خاطر پذیرفتن من به عنوان کاردار سپاسگزاری کردم و آن را نشانه تمایل

دولت موقت ایران برای همکاری با حکومت ایالات متحده به منظور ساختن روابط دوجانبه ای که

واقعیات جدید را در نظر می گیرد، قلمداد کردم. من احترامات فائقه و پرحرارت حکومت متبوع خود را

شخصا برای او و دولت موقت ایران ابراز داشتم، من به او گفتم که ما می خواهیم با ایران کار کنیم هر چند ما

درک می کنیم زمان و شکیبایی لازم است تا مناسبات متقابلاً سودمند بین طرفین پرورده شود. من گفتم ما

امیدواریم که در تعقیب چنین هدفی خویشتن داری و تفاهم از هر دو جانب مورد نظر خواهد بود. من گفتم

که به من دستور داده شده است بگویم که ما حاضریم به هر طریق ممکن کمک کنیم که به ثبات ایران و رفاه

مردم آن خدمت کرده باشیم، من به او گفتم که من خوش بین هستم که می توانیم در ساختن مناسبات بین

خود پیشرفته داشته باشیم زیرا میل مردم هر دو کشور این است که چنین کاری صورت گیرد. من گفتم در

حالی که مشکلاتی داریم که باید حل شود، دارای منافع متقابل ادامه یابنده نیز هستیم و ما به نوبه خود

ص: 457

تمامیت ارضی و استقلال و ثبات ایران را همچنان که قبل از انقلاب از نظر آمریکا مهم تشخیص می دادیم،

در دوران بعد از انقلاب نیز مهم تشخیص می دهیم. من حدود پایان ماه اوت به واشنگتن باز می گردم، و

خوشبخت خواهم بود، هرگونه پیامی او دارد همراه خود ببرم.

4 بازرگان چنین پاسخ داد که او از دیگران در دولت موقت ایران که من با آنها ملاقات داشته ام شنیده

است که من نسبت به انقلاب ایران و دولت او تفاهم و حسن نیت نشان داده ام. او به ویژه از شنیدن سخنان

من درباره پشتیبانی از استقلال و تمامیت ارضی ایران استقبال کرد. او نیز درباره برقراری مجدد روابط دو

جانبه حسنه بین دو کشور ما خوش بین بود. او گفت او و اعضای کابینه او همواره درباره مطلوب بودن

همکاری با ایالات متحده توافق داشته اند و بنابراین حاضر هستند در زمینه های متعدد برای دفاع از

مناسبات ایران با ایالات متحده با وجود جو ناشی از احساسات در دوران بعد انقلاب و اتهامات درباره

مداخله ایالات متحده در امور داخلی ایران قد برافرازند.

5 بازرگان گفت متأسفانه، از نظر ایران، ایالات متحده به هیچ نحو مثبتی پاسخ نداده است که دولت

موقت ایران بتواند این پاسخها را برای نشان دادن شایستگی مناسبات خود با ایالات متحد آمریکا برای

مردم ایران مورد استفاده قرار دهد. او گفت «شما فقط درباره مناسبات بهتر حرف زده اید و ما تنها چیزی که

از شما شنیده ایم وعده هایی بیش نبوده است». به عنوان مثال، او اطمینانهایی را که سفیر سولیوان و کاردار

ناس مبنی بر اینکه لوازم یدکی تحویل خواهد شد بر شمرد. او گفت «هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است و نه

حتی تاریخی که چه موقع می توانیم انتظار داشته باشیم، به ما داده نشده است» همچنین مسئله تسویه

حسابهای نظامی ایران نیز در میان است. او مدعی شد ایران درباره آنچه که خریداری کرده و پول آن را

پرداخت کرده است، از سال 1966 صورت حسابی دریافت نکرده است. بنابراین دولت موقت ایران

نمی داند موقع مالی او در این زمینه از چه قرار است. در ماه فوریه ارقامی ارائه شده است، ولی مواردی

وجود دارد که از سیزده سال قبل تاکنون همچنان بلاتکلیف و معوق مانده است.

6 با تغییر سخن به زمینهای دیگر بازرگان گفت که ما نیازهای روادیدی ایران را رفع نمی کنیم، حتی

در مورد افرادی که نیاز به توجه پزشکی دارند. بعضی اشخاص که نیاز به عمل جراحی قلب باز دارند و

ترتیب ملاقات برای معاینه پزشکی در ایالات متحده داده اند نتوانسته اند روادید بگیرند. در این لحظه

یزدی وارد گفتگو شد اظهار داشت که دولت موقت ایران تحت فشار فزاینده قرار گرفته، تا اجازه بدهد

دانشجویان برای تحصیل به اتحاد شوروی بروند، و این کاری است که ممکن است به آن تن در دهد (اگر ما

روادید برای رفتن آنها برای تحصیل در آموزشگاههای آمریکا ندهیم، البته این موضوع گفته نشد).

بازرگان گفت که همچنین مسئله کوتاهی ما در تعیین سفیری به جای کاتلر وجود دارد. یزدی ادعای قبلی

خود را تکرار کرد مبنی بر اینکه کاردار شما «به ما گفته است که وزارت امور خارجه آمریکا بعد از 24

ساعت تصمیم ما را پذیرفته است.» یزدی افزود که بعدا به آنها گفته شد که برای تکمیل روند این کار تنها 5

یا 6 هفته وقت لازم است.

7 من پاسخ دادم که از صراحت لهجه بازرگان استقبال می کنم، به ویژه به این دلیل بعضی از مطالبی که

او طرح کرد، من خود قصد داشتم به میان بگذارم. من اطلاعی نداشتم که ایران صورت حسابی برای

خریدهای نظامی خود از سال 1966 دریافت نکرده است، صراحتا بگویم من یک چنین استدلال را برای

باور کردن دشوار می دانستم. من خاطرنشان ساختم که در بحثهای قبلی با یزدی وزیر امور خارجه و

ص: 458

ریاحی وزیر دفاع ملی درباره موقعیت پیچیده مناسبات عرضه تجهیزات نظامی در گذشته به تفصیل

صحبت کردم. من به او اطمینان دادم که قصد ما متوقف ساختن جریان لوازم یدکی ضروری به ایران نیست،

بلکه این است که با تمامی مناسبات سروکار داشته باشیم و ترتیبی که توانایی خود را برای فراهم کردن نوع

مناسبات عرضه تجهیزاتی که ایران ممکن است در آینده بخواهد، به خطر نیاندازیم.

8 از طریق کوشش صبورانه ما به موقعیتی رسیدیم که اکنون می توانیم تحویل لوازم یدکی خط لوله را

از سر بگیریم. این موضوع به وزیر دفاع ملی و وزیر امور خارجه دو هفته قبل ابلاغ شد و اکنون ما در انتظار

این هستیم که ایران ترتیب حمل و نقل را بدهد تا تحویل انجام گیرد. چند محموله هوایی مرکب از لوازم

یدکی در جریان ماههای اخیر از طریق ترتیباتی که بین مستشاری نظامی و نیروی هوایی شاهنشاهی ایران

تهیه شده بود تحویل گردید، علاوه بر این ما حاضریم سفارشات جدید را در نظر بگیریم از جمله سفارش

برای خدمات درجه گذاری کالیبرها برای کبری و تاو. من گفتم که یک مأمور با دست خود یک LDAبرای

این پرونده روز 13 اوت به ایران خواهد آورد.

9 من همچنین گفتم که ما مصرا خواستار ملاقاتی بین دولت موقت ایران و مستشاری نظامی و

مأمورین مربوطه سفارت درباره عرضه کالاهای نظامی برای مدتی هستیم. یک چنین ملاقاتی که با روند

کار سروکار خواهد داشت، به نظر ما کمک خواهد کرد تا تفاهم بهتری درباره این موضوع پیچیده حاصل

شود (بازرگان تلفنی تماس گرفت و به عقیده من با ریاحی بود و پس از یک مکالمه کوتاهی موافقت کرد که

چنین ملاقاتی باید صورت گیرد. او و یزدی از تاریخ 14 اوت را برای این امر تعیین کردند و محل ملاقات

در وزارت امور خارجه تعیین شد). درباره مسائل حسابداری من به بازرگان گفتم که روزهای 2422

اوت در واشنگتن جلسه ای برای رسیدگی به این مسأله ویژه تعیین شده است و برای تدارک این جلسه

مقدار زیادی کار صورت گرفته است و ما خواستار شده ایم که دولت موقت ایران یک نماینده برای شرکت

در آن بفرستد و به هر صورت مستشاری نظامی در آن نماینده ای خواهد داشت و می تواند به مقامات

دولت موقت ایران بعدا گزارش دهد، ولی ما معتقدیم که بسیار ارجح خواهد بود اگر نماینده دولت ایران در

این جلسه حاضر باشد. من از بازرگان خواستم که این مسئله را در نظر داشته باشد.

10 چه بازرگان و چه یزدی هر دو ظاهرا از گفتار من درباره اینکه دادن ترتیب تحویل لوازم یدکی به

عهده دولت موقت ایران است یکه خوردند. یزدی پرسید آیا ما این اقلام را برای ایران تحویل نمی دهیم من

توضیح دادم که این امر مربوط به بعضی موارد است و اینکه معمولاً عرف از این قرار است که خریدار خود

ترتیب موضوع را بدهد. من بار دیگر گفتم که جلساتی که من به آن اشاره کردم در کمک به دولت موقت

ایران برای درک این مسئله بسیار پیچیده کمک خواهد کرد و اصرار ورزیدم که دولت موقت ایران علاوه بر

شرکت در جلسه مربوط به تعیین روالها شخصی را نیز به واشنگتن اعزام دارد.

11 من آن گاه یک عده مسائلی را از جانب خودمان در میان گذاشتم و خاطرنشان ساختم که ما یک

عده کوچکی از هیئت نظامی در ایران نگه داشته ایم و اینکه قسمت اعظم آنهایی که هنوز اینجا هستند

سرگرم کوشش برای جمع و جور کردن داراییهای نظامی گذشته ما در ایران به یک نحو منظم هستند. ما

موفقیت بسیار کمی در دسترسی به پرونده ها در منطقه خلیج و باز پس گرفتن دستگاههای مخابراتی و

سایر داراییهایی که متعلق به ما است، برای خلاص شدن از موجودیهای کارپردازی و حتی حل و فصل

امور بسیار جزیی از قبیل نامه های متروک در APOداشته ایم. البته مسئله بر سر ارزش پولی آنچه که ما

ص: 459

دنبالش هستیم نبود، هر چند چندین میلیون دلار تنها در موجودیهای کارپردازی درگیر است، بلکه ما

درباره این اصل نگران هستیم که همچنان برای دسترسی به آنچه که مال خودمان است ناتوانیم، من از

بازرگان خواهش کردم که برای حل این مسائل با ما همکاری کند و خاطرنشان ساختم که من تا چند روز

دیگر درباره همین موضوع نامه ای به یزدی خواهم فرستاد و در آنجا شرح خواهم داد که وضع ما چیست

که البته متأسفانه در این موضوع بلاتکلیفی کامل حکمفرماست.

12 درباره روادیدها من به بازرگان گفتم که به نفع ما نیست مراوده اشخاص را بین ایران و ایالات

متحده متوقف کنیم، من خاطرنشان ساختم که در دوران ما بعد انقلاب و حمله به سفارت ما برای از

سرگرفتن عملیات کامل کنسولی با عده ای از مشکلات مواجه شده ایم که از آن جمله اند؛ عدم تسهیلات

کافی فیزیکی، و کمبود کارمندان و نارسایی امنیتی، معذلک ما کوششهای خود را دو برابر کرده ایم به این

منظور که هر دانشجوی واجد شرایط به موقع برای رسیدن به ایالات متحده روادید بگیرد، من به او گفتم که

ما در حال حاضر سرگرم رسیدگی به روزانه 150 پرونده روادید هستیم و اینکه ما برای تکمیل تسهیلات

کنسولی خود که جز مدرن ترین تسهیلات در جهان خواهد بود دو نوبت کار ایجاد کرده ایم، من اظهار

تعجب کردم از اینکه مواردی وجود دارد، که اشخاصی که نیاز به مواظبت پزشکی در ایالات متحده دارند

نتوانند روادید بگیرند. زیرا ما همه نوع کوشش برای آنکه موارد اصیل اضطراری پزشکی مورد توجه قرار

بگیرد به کار برده ایم. من به بازرگان اطمینان دادم که ما نمی خواهیم در این زمینه مانعی ایجاد شود و از

یزدی خواهش کردم که اگر او مواردی در این باره سراغ دارد به من اطلاع دهد.

13 من در ضمن تذکر دادم که ما در کوششهای خود برای از سرگرفتن عملیات کامل کنسولی ناگزیر

شده ایم در چهارچوب بعضی از محدودیتها کار کنیم، از قبیل ادامه حضور یک نیروی امنیتی نامنظم در

محوطه خودمان، ما حقیقتا از کمک اعضای این نیروی نامنظم قدردانی می کنیم، و آن هم در دوران

بلافاصله بعد از حمله ماه فوریه علیه سفارت، ولی شرایط اکنون تغییر یافته است، به نظر ما حضور آنها

دیگر لازم یا مطلوب نیست. در واقع میزان درجه درگیری این نیروی نامنظم امنیتی در عملیات داخلی ما

مستقیما با توانایی ما بستگی داشت، ما معتقدیم ضروری است که این نیروی نامنظم امنیتی کنار رفته و یک

نیروی منظم امنیتی در خارج از محوطه جای آن را بگیرد.

14 یزدی گفت که رئیس کمیته مرکزی قرار است با ماشاءاللّه کاشانی همان روز صحبت کند، برای

آنکه او و همراهانش ترک کنند، و به جای آنها گروه دیگری در خارج از محوطه گمارده شوند، یزدی افزود

که شاید بالاخره ممکن باشد که حتی این گروه را هم برکنار کنند. من گفتم که در عین حالی که ما امنیت

داخلی را خودمان به عهده خواهیم گرفت، در عین حال نوعی نیرو برای کنترل کافی جمعیت در خارج از

بخش کنسولی پس از افتتاح آن لازم خواهیم داشت.

15 من آن گاه رفتار با خبرنگاران آمریکایی را از سوی دولت موقت ایران در میان گذاشتم و گفتم که

نگرانی دولت موقت ایران را درباره اینکه مطبوعات آمریکا تصویر متعادلی از ایران ارائه نمی دهند کاملاً

درک می کنم و اینکه من نیامده ام تا درباره اخراج خبرنگاران آمریکایی از ایران رسما شکایت کنم، ولی

من میل دارم نگرانی خود را درباره اثر چنین اقدامات در مناسبات دو جانبه بین دو کشور ابراز نمایم، در

حالی که مطبوعات ما به کمال نرسیده ما همه کوشش خود را برای تشویق گزارشگری متعادل به کار

می بریم. من گفتم که خبرنگاران انگیزه های بسیار انسانی دارند و آنها بیشتر به سوی مطالب هیجان انگیز

ص: 460

روی می آورند برای اینکه می دانند این مطالب است که به فروش می رود، ولی در حالی که یک مطبوعات

آزاد ممکن است همیشه آنچه را می خواهیم بنویسد، نمی نویسد، چیزی که بدتر است این است که

مطبوعات تحت کنترل قرار گیرد.

16 من به بازرگان گفتم که به نظر مردم ما چنین می رسد که کوشش ویژه ای علیه مطبوعات آمریکا به

کار می رود و این چیزی است که به جوی که دولت موقت ایران و ما باید در کوششهای خود برای بازسازی

مناسبات دوجانبه خود بکوشیم، کمک نمی کند. من به تذکرهای دکتر ممکن از وزارت ارشاد ملی درباره

اینکه خبرنگاران آمریکایی در ایران اغلب در درجه اول جاسوس به نظر می رسند و بعد روزنامه نگار

اشاره کردم، یک چنین اظهاری از سوی یک مقام ارشد دولت موقت ایران که هیچ گونه اساسی ندارد به نفع

هیچ کدام نیست.

17 یزدی بدون اینکه در انتظار پاسخ بازرگان باشد گفت که «مشکل مطبوعات شما این است که به

مردم آمریکا اطلاعات نادرست می دهد و از ما بدگویی می کند.»، او به مصاحبه ای اشاره کرد که با گرگوری

روز انجام داده بود، تحت این عنوان که وی نماینده مجله نیویورک است، ولی روز بعد مصاحبه با یزدی و

خمینی را به مجله پنتهاوس فروخته بود. نمونه دیگر، شرحی بود در هفته نامه نیوزویک تحت عنوان

«انقلاب بدون شادی» یزدی از من پرسید «آیا شما آن را خوانده اید» در حالی که یزدی رو به بازرگان کرد

که ظاهرا گیج شده بود کرد، و گفته ها را ترجمه می کرد من آغاز به پاسخ دادن به تذکرات او کردم که

نتیجه اش این بود که او با حرارت تجدید شده ای بار دیگر به این مسئله بازگشت و گفت «آیا ما باید برای

چنین اشخاصی فرش قرمز پهن کنیم؟»، او ادامه داد آنها هرگز با ما منصفانه تا نکردند. آنها ما را متعصب و

عقب مانده می نامند و همین هفته نامه اخبار آمریکا و گزارش جهان، کذا و کذا... مرا کمونیست نامیده. من

به این هفته نامه در پاسخ نامه نوشته و اتهام را رد کردم و آنها حتی آن را چاپ هم نکردند.

18 در این مرحله بازرگان به آرامی متذکر شد که زمانی بود که رسانه های جمعی خارجی نسبت به

انقلاب ایران همدردی نشان می دادند و حتی قبل از حکومت کارتر تصمیم گرفته بودند پشتیبانی از شاه را

متوقف کنند و مطبوعات بیگانه اوضاع ایران را آن طوری که واقعا بود توصیف می کردند و بعد از انقلاب

هم گزارش درباره ایران منصفانه بود. من توضیح دادم که مقاله هفته نامه تایم درباره خمینی که یک نسخه

از آن را برای یزدی فرستادم، یقینا به نحو معقولانه ای متعادل بود. من همچنین گفتم که NBCکه یک

سازمان خبری قابل احترام است، اگر مجالی به آن داده می شد کوشش می کرد که متعادل باشد.

19 یزدی فورا به مقابله برخاست و گفت گروه NBCبه علت اینکه مقررات ایران را درباره

خبرنگاران بیگانه نقض کرده بود اخراج شد. من گفتم که خبرنگاران اول باید بدانند که این مقررات چیست

تا بتوانند به آن مقررات مقید باشند. یزدی مدعی شد که رهبر گروه NBC آخرین باری که در ایران بود از

طرف دکتر بهزادنیا از وزارت ارشاد ملی اطلاعات لازم را درباره مقررات کسب کرده بود، ولی او راه

نادیده گرفتن این مقررات را انتخاب کرده به قم رفت و در آنجا نامه ای از کمیته محلی دریافت کرد که به او

اجازه می دادند به کردستان برود. من در پاسخ گفتم که دولت موقت ایران که نکته های خود را روشن کرده

است، باید اکنون NBC را دوباره به ایران دعوت کند.

20 یزدی این اشاره را نادیده گرفت، و در عوض پرسید آیا من روند خاصی در رفتار مطبوعات

آمریکایی درباره ایران نمی بینم من گفتم که خیر، هر چند من الگوی روشنی از اتهامات در رسانه های ایران

ص: 461

را می بینم مبنی بر اینکه ایالات متحده در امور داخلی ایران مداخله می کند و این اتهامات بی اساس

است،یزدی آن را پذیرفت، ولی به سرعت افزود که برای سوءظن های روزنامه نگاران ایران یک مبنای

تاریخی وجود دارد و برای روشن کردن نقطه خود ضرب المثل ایرانی «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید

می ترسد» را ذکر کرد. یزدی که بار دیگر لحن تعرض آمیز خود را از سرگرفته بود گفت که مطبوعات

آمریکا علیه ایران است.

21 برای پایان دادن به این سلسله بحثهای بی ثمر، من از بازرگان به خاطر بزرگواری در پذیرفتن من

تشکر کردم و پیشنهاد خود را درباره رسانیدن پیغامی که او میل دارد به واشنگتن ابلاغ کند، هنگامی که من

برای مشاوره به آمریکا باز می گردم بار دیگر تکرار کردم. من بار دیگر خواستار کمک بازرگان برای

دسترسی به پرونده ها و داراییهای نظامی ایالات متحده در منطقه خلیج شدم و بهترین آرزوهای خود را

برای شخص او و حکومتش ابراز داشتم. بازرگان گفت او از نظرات و اطمینانهای من قدردانی می کند.

او آن گاه داستانی درباره اینکه چگونه در دوران بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم هر چیزی که در

ایران اتفاق می افتاد و حتی گریه یک کودک، به تحریک انگلیسیها نسبت داده می شد را تعریف کرد و بعدا

در دوران مصدق ایالات متحده از پرستیژ بزرگی در نتیجه کارهای خوبی که آمریکا قبلاً در ایران به خاطر

ایران انجام داده بود برخوردار شد، ولی هنگامی که مصدق سرنگون شد ایرانیان هر چیزی را که در کشور

روی می داد، به ایالات متحده نسبت می داند همان طوری که دریافت و برداشت ممکن است دقیق نباشد،

ولی واقعیتی است که باید با آن کلنجار رفت، بنابراین ایالات متحده باید کاری بکند تا پشتیبان حسن نیت

آن باشد و نشان دهد که علیه منافع ایران دست به تحریکات نمی زند.

22 من گفتم که معتقدم که هم اکنون نیز صمیمیت خود را در این زمینه نشان می دهیم و به او اطمینان

دادم که ما برای نشان دادن حسن نیت خود همچنان هر کاری که از دستمان برآید خواهیم کرد. و اما درباره

ایران و دولت موقت ایران من پیشنهاد کردم که در عین حالی که ما باید با گذشته خود زندگی کنیم، در عین

حال نباید بر روی آن تکیه کنیم، و مهم آن است که به آینده نگاه کنیم، همان طوری که برای انقلاب مهم

است که اعلام دارد که طرفدار چیست و برضد چیست.

23 اظهار نظر: از بحثهای من با بازرگان روشن است که یزدی درست قبل از ورود من به بازرگان

گزارش کاملی داده بود. مراعات نزاکت و ادب از سوی بازرگان مانع آن نشد که او صراحتا صحبت کند، هر

چند ترجمه آن چه را که بازرگان می گفت، از سوی یزدی اغلب لحن تندتری از اشارات بازرگان داشت، در

واقع اختلاف در اهمیتی که هر یک از دو نفر برای موضوع بحث شده قائل بود و برداشتهای هر یک از دو

نفر نسبت به آنها، شاید به اندازه خود موضوعات بحث شده اهمیت داشته باشد. بازرگان به روشنی از

مسئله روادیدها دلواپس بود، شاید بدین دلیل که این یک مسئله سیاسی داخلی بود، او چندین بار با

سؤالاتی در این باره به یزدی مراجعه کرد که یزدی یا جواب سطحی به آنها داد یا نادیده گرفت.

24 یزدی از سوی دیگر توجه خود را معطوف مناسبات دو جانبه و آنچه که او قبلاً به عنوان لزوم

اثبات اینکه ما شایستگی دوستی ایران را داشته باشیم تأکید کرده بود، متمرکز کرد. او بار دیگر نشان داد که

شخصی نیست که اغراق و غلو نکند (مثلاً ادعای او که از طریق بازرگان اعلام شده بود مبنی بر اینکه ایران

از سال 1966 به بعد برای خریدهای نظامی خویش صورت حسابی دریافت نکرده است) یا حتی

تهدیدهای خامی (مانند اینکه اگر ما دانشجویان ایران را نپذیریم او آنها را در عوض به روسیه خواهد

ص: 462

فرستاد)، برای به دست آوردن امتیازات مذاکراتی تا آن اندازه که او با خونسردی تمام این گونه تاکتیک را

به نحو هماهنگ شده ای در راه هدف استراتژیکی نهایی خود به کار می برد، بایستی لااقل تواناییهای او را

در ایجاد اندیشه تحسین کرد، اگر نخواهیم طرقی را که او عملاً به کار برده تحسین کنیم. معذلک درباره

مسئله مطبوعات یزدی به نظر نمی رسد که استعداد کاربرد منطق را داشته باشد و در این مورد بازرگان بود

که توانایی بررسی این مسأله را با ابراز احساسات کمتری نشان داد.

لینگن


مهدی بازرگان 20 پیام عید فطر

مهدی بازرگان 20

از : وزیر امور خارجه واشنگتن. دی. سیتاریخ : 17 اوت 79

به : سفارت آمریکا تهران، فوری

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 5670

موضوع : پیام عید فطر

1 خواهشمند است پیام زیر از جانب رئیس جمهوری به نخست وزیر بازرگان در موقع مناسب تسلیم

دارید:

«آقای نخست وزیر عزیز خوشوقتم از اینکه بهترین آرزوها را به مناسبت عید فطر به شما و مردم ایران

تقدیم کنم. آرزومندم شما و مردم کشور شما از برکت سلامتی و سعادت برخوردار باشید، و آرزو دارم که

خداوند شما و همکاران شما را در کوششهای بزرگتان برای مردم کشورتان راهنما باشد. ما در آمریکا

آمادگی خود را برای همکاری با جمهوری اسلامی ایران و تقویت پیوندهای متمادی دوستی که بین دو

ملت ما وجود داشته است اعلام می داریم. با تقدیم بهترین آرزوها، جیمی کارتر».

جناب آقای دکتر مهدی بازرگان

نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران، تهران.

2 وزارت امور خارجه (آمریکا) در نظر ندارد این متن را علنی کند، ولی ایرادی ندارد اگر دولت موقت

ایران بخواهد آن را علنی کند.

کریستوفر


مهدی بازرگان 21 آقای نخست وزیر عزیز

مهدی بازرگان 21

تهران، ایران19 اوت 1979

آقای نخست وزیر عزیز:

افتخار دارم از اینکه بتوانم، از جانب تمامی جامعه آمریکایی در ایران، بهترین آرزوهای خود را به

مناسبت عید فطر تقدیم دارم. ما در شادی و سرور این عید با شما شادمانیم. ما از این فرصت همچنین

استفاده کرده برای شما و مردم کشور شما آرزوی همه گونه موفقیت در کوششهایتان برای ساختن یک

ایران مفید و نیرومند و کشور و مردمی که دوستی آنها اهمیت بزرگی برای همه آمریکاییها دارد، می نماییم.

ارادتمند بروس لینگن کاردار موقت

جناب آقای مهدی بازرگان نخست وزیر

ایران،تهران.


مهدی بازرگان 22 نطق بازرگان

ص: 463

مهدی بازرگان 22

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 2 سپتامبر 79

به : وزیر امور خارجه واشنگتن، دی. سی.

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 9710

موضوع : نطق بازرگان

1 تمام متن محرمانه.

2 نطق بازرگان در تاریخ 31 اوت به طور واضح، بیشتر به منزله عکس العمل او در قبال انتقاد بالا

گیرنده از او ظرف چند هفته گذشته مبنی بر اینکه حکومت او دچار عدم کارآیی است، بوده است تا اینکه

حاکی از کوشش جدی برای استعفا باشد. این نطق همچنین چشم انداز جالبی را از اینکه وی کمبود قدرت

دولت خود و مناسبات تبعیت آمیز خود را نسبت به خمینی چگونه می بیند به دست می دهد.

3 در این نطق بازرگان از حکومت خود در مقابل اتهامات بی تصمیمی و عدم فعالیت و فقدان روش

انقلابی دفاع کرده و از انتقادکنندگان از خود تقاضا می کند تا از خمینی بخواهند که اگر به عقیده آنها او نباید

نخست وزیر باشد، او را از کار برکنار کند. در پایان نطق، بازرگان خاطرنشان می سازد که از موقعیت

خویش به عنوان نخست وزیر لذت نمی برد و آنکه او نامه ای به خمینی نوشته و استعفای خود را پیشنهاد

کرده است. به هیچ وجه روشن نیست که چه موقعی در چند هفته اخیر بازرگان پیشنهاد استعفای خود را

فرستاده است، ولی روشن به نظر می رسد که خمینی قصد ندارد پیشنهاد بازرگان را بپذیرد.

4 نطق بازرگان انعکاس خوبی از مشکلات ذاتی ایران در نظام دوگانه دولت و قدرت فزاینده طرف

غیر رسمی دولت است که درباره آن گزارش شده است. بازرگان دولت خود را به عنوان چاقویی «بدون

تیغ» توصیف کرده است که بدین معنی است که اعتبار برای اجرای تصمیمات در دست کمیته های انقلابی

است. قدرت خمینی بر دولت بازرگان نیز به نحو نمودار مانندی توصیف شده است، «همه امور ما در دست

او و تحت فرمان اوست از جمله اختیار عزل، نصب، تصمیم گیری، صدور دستور و همه چیز».تامست


مهدی بازرگان 23 از بازرگان انتقاد شد

مهدی بازرگان 23

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 17 سپتامبر 79

به : وزیر خارجه واشنگتن. دی. سی.

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 10138

موضوع : از بازرگان انتقاد شد

1 (محرمانه) خلاصه: در جریان چند روز گذشته، مهدی بازرگان نخست وزیر آماج انتقاداتی از چند

جانب بوده است. وی به ضدیت با روحانیت، عدم کارآیی، و اشتباه کاریهای کلی متهم شده است. بازرگان

به این حملات پاسخ داده، مدعی شده است که همان اشخاصی که از او انتقاد می کنند به دولت او اجازه

نمی دهند که انجام وظیفه کند. به رغم این حملات چنین به نظر می رسد که بازرگان هنوز از پشتیبانی

خمینی برخوردار است و در آینده نزدیک تعویض نخواهد شد. پایان خلاصه.

2 حمله نخست علیه بازرگان از جانب دکتر محمد بهشتی، نایب رئیس مجلس خبرگان، و عضو

شورای انقلاب و رئیس کمیته مرکزی حزب جمهوری اسلامی است. دکتر بهشتی در مصاحبه ای با

ص: 464

خبرگزاری پارس در قم روز 14 سپتامبر، دولت و نخست وزیر بازرگان را به خاطر کوتاهی در اجرای

لایحه ای درباره تشکیل شوراهای محلی سرزنش کرد. به نظر بهشتی شورای انقلاب دو ماه قبل طرحی

درباره تشکیل شوراها در سطوح شهرها، بخشها و روستاها تصویب کرده بود. بهشتی گفت دولت دکتر

بازرگان در اجرای این طرح یا به علت سهل انگاری عمدی یا به دلیل ضعف کلی اداری کوتاهی کرده است.

(بنی اسدی معاون نخست وزیر روز 17 سپتامبر به کاردار گفت که دفتر بازرگان، بلافاصله پس از دریافت

طرح شورای انقلاب، نامه ای به شورا نوشته و به آنها گفته است که طرح مورد بحث آن طوری که تدوین

شده غیر واقعگرایانه است، ولی این دولت طرح عملی دیگری بر طبق همان خط تهیه خواهد کرد).

3 (محرمانه) در همان روز اندکی بعد حزب توحیدی طی یک اعلامیه هفت ماده ای از دولت بازرگان

به خاطر سهل انگاری و بی علاقگی انتقاد کرد. درباره این حزب توحیدی اطلاعات زیادی در دست

نیست، به جز اینکه این یک گروه بندی سیاسی اسلامی است که احتمالاً با آیت اللّه صادق روحانی

پیوندهایی دارد. انتقادهایی که متوجه بازرگان شده از این قرار است:

الف: بی علاقگی دولت نسبت به انتقاداتی که در مطبوعات خارجی چه غربی و چه کشورهای غیر

متعهد از ایران می شود.

ب: کوشش برای محبوبیت عمومی از طریق بازی با کلمات و با مخالفت با توصیه های رهبران مذهبی.

«شاید شما فراموش کرده اید که نهضت اسلامی ایران تحت رهبری روحانیون قرار گرفته است».

ج: تأخیر در اجرای طرح شورای انقلاب درباره تشکیل شوراهای محلی.

د: سهل انگاری در پیروی از توصیه آیت اللّه روحانی درباره لزوم پاکسازی دولت از عناصر

ضدانقلابی.

4 (طبقه بندی نشده) این حملات با حمله روز شنبه 15 سپتامبر از جانب شورای انقلاب و از جانب

ابوالحسن بنی صدر عضو مجلس خبرگان همراه بوده است. بنی صدر ضمن سخنرانی در یزد سیاستهای

اقتصادی بازرگان را مورد حمله قرار داد و او را به ایجاد موانع در کار شورای انقلاب متهم کرد. بنی صدر

همچنین بازرگان را در موارد زیر مورد اتهام قرار داد:

الف: خودداری از پذیرفتن انتقاد سازنده.

ب: اشتباهکاری در کردستان و آن گاه کوشش در به دست آوردن اعتبار به خاطر اقدامات حکومت

در آنجا.

ج: مخالفت با ملی شدن بانکها که از برنامه های مطلوب بنی صدر است.

د: غرق کردن خود در کارهای جزیی و سازمان ندادن برنامه کار خود.

5 (طبقه بندی نشده) در یک حمله ای که در مطبوعات انگلیسی زبان و فارسی زبان در روز 16

سپتامبر منتشر شد آیت اللّه احمد آذری قمی دادستان انقلاب، بازرگان را به خاطر به اصطلاح اظهاراتی که

با روحانیت ضدیت داشت در تمجید از آیت اللّه طالقانی در دانشگاه تهران در تاریخ 11 سپتامبر، انتقاد

کرد. آذری قمی (که استعفای خود را به دلایل ناراحتیهای جسمی اعلام داشته است)، گفت که بازرگان

گفته بود که طالقانی برخلاف اکثریت رهبران روحانی با تجلیات تمدن مدرن مخالف نبود. آذری قمی

بازرگان را به تضعیف وحدت انقلابی متهم کرد و گفت: «بسیار عجیب است که یک چهره برجسته مانند

بازرگان اتهام ناروایی علیه روحانیت زده است. آیا هدف طالقانی متحد کردن همه گروهها نبود که در

ص: 465

پیشاپیش آنها روحانیت متعهد و فعال قرار داشت؟ بازرگان چگونه می تواند از طالقانی تمجید کرده و مردم

را علیه روحانیت بشوراند و این گروه ترقی خواه و فعال را به عنوان مرتجع بودن محکوم کند؟».

6 (محرمانه) شرحهای مطبوعات از نطق بازرگان شامل اظهاراتی که موجب اهانت به آذری قمی

باشد نبود. سفارت متن کامل نطق را (هنگامی که به دست آید مورد رسیدگی قرار خواهد داد تا معلوم شود

نخست وزیر دقیقا چه گفته است.)

7 (محرمانه) هرچند مطبوعات این حملات را وسیعا منعکس کرده، عکس العمل بازرگان تاکنون

محدود به اظهاری در یک سمینار اقتصادی بوده است (که در اطلاعات روز 16 سپتامبر گزارش شده

است) مبنی بر اینکه همان (اشخاصی که نام آنها برده نشده و از دولت او به خاطر عدم کارآیی انتقاد می کنند

همانهایی هستند که در امور دولت مداخله کرده و مانع فعالیت کابینه می شوند).

8 (محرمانه) این نخستین بار نیست (و آخرین بار نیز نخواهد بود) که بازرگان از سوی رهبران

روحانی عضو شورای انقلاب و پشتیبانان آنها در معرض حمله قرار می گیرد. هرچند حملات از جهتهای

مختلف و از جانب اشخاص مختلف است که لزوما جزئی از مبارزه هماهنگ ضدبازرگان تلقی نمی شوند.

در این انتقادات به اندازه کافی موضوعات مشترک وجود دارد که نشان دهنده منافع مشترک مخالفین

اوست این موضوعات عبارتند از:

الف: نادیده گرفتن توصیه رهبران روحانی.

ب: نادیده گرفتن دستورات شورای انقلاب.

ج: عدم کارآیی عمومی و اشتباهکاری.

9 (محرمانه) معذلک شایسته تذکر است که در هیچ کدام از این حملات نام آیت اللّه خمینی برده نشده

و هیچ کدام از حمله کننده ها مدعی سخن گفتن از جانب آیت اللّه خمینی نشده اند. در اختلاف نظرهای قبلی

از این نوع بازرگان از پشتیبانی کافی از امام برای غلبه بر تقاضاهای استعفای او برخوردار بوده است،

احتمالاً تا زمانی که بازرگان از پشتیبانی خمینی همچنان برخوردار باشد (و نشانه ای دال بر از دست دادن

آن وجود ندارد) او قادر خواهد بود در مقابل چنین حملاتی پایدار بماند. معذلک بقای بازرگان احتمال

نمی رود که دولت او را در سروکار داشتن آنهایی که قسمت اعظم وظایف او را به دست خود گرفته اند کارتر

کند.لینگن


مهدی بازرگان 24 مسائل دو جانبه

مهدی بازرگان 24

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 29 سپتامبر 1979

به : وزیر امور خارجه واشنگتن، دی. سی. فوری

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 10466

موضوع : مسائل دو جانبه

1 تمام متن محرمانه.

2 براساس نامه ای (بدون تاریخ ولی احتمالاً اواخر فوریه) از بازرگان، نخست وزیر مبنی بر اینکه

دولت موقت ایران «مایل است آمادگی خود را برای پرداخت غرامت بابت خسارات وارده در نتیجه حادثه

فوق اظهار دارد» (یعنی حمله به سفارت)، سفارت سه یادداشت دیپلماتیک به وزارت امور خارج فرستاده

ص: 466

است. دو نامه اول به تاریخهای 29 می و 17 ژوئن 1979 وضع سفارت را درباره ادامه برآورد خسارات

گزارش داده است. یادداشت نهم اوت 1979 برآورد نهایی خسارات را که در جریان این حمله وارد شده

تسلیم کرده است. 3 این گزارش نهایی نهم اوت از دولت موقت ایران درخواست کرده است مبلغ

588/041/1 دلار بابت خسارات به ساختمان و تجهیزات ICA و ساختمانها و تجهیزات سفارت و

خسارات وارده به داراییهای اشخاص و خسارات وارده در تبریز به سفارت بپردازد. سفارت هنوز این

مسئله را به شکل تماس مستقیم با یزدی یا مقامات دیگر وزارت امور خارجه تعقیب نکرده است. 4

سفارت معتقد است که شاید وزیر امور خارجه (آمریکا) بخواهد مسائل مختلفی را درباره دسترسی به

داراییهای نظامی و آسیبهای وارده به دارایی سفارت به شکل کلی در چهارچوب کوشش برای پاک کردن

گذشته در میان بگذارد. به دنبال آن ممکن است بحثهای تفصیلی بین مأمورین وزارت خارجه و یزدی یا

سایر اعضای مجمع عمومی ملل متحد از قبیل بایندر صورت گیرد. 5 درباره ساختمان IAS در شیراز،

سفارت پیشنهاد می کند که با توجه به تماسهای جاری با ایرانیانی که در هیئت مدیره IAS در شیراز بوده اند

و ظاهرا نویدهایی داده شده است ما این مسئله را در جزو خسارات نگنجانیم.

لینگن


مهدی بازرگان 25 پیام عید قربان

مهدی بازرگان 25

از : وزارت خارجه، واشنگتن. دی. سی.تاریخ : 27 اکتبر 1979

به : سفارت آمریکا در تهران

طبقه بندی : محرمانه (استفاده محدود اداری)

شماره سند : 1850

موضوع : پیام عید قربان

1 خواهشمند است پیام زیر را را از جانب رئیس جمهوری به مهدی بازرگان نخست وزیر در موقع

مناسب تسلیم کنید:

«آقای نخست وزیر عزیز خوشوقتم که به شما و مردم ایران بهترین آرزوهای خود را به مناسبت تقدس

عید قربان ابراز دارم. آرزو می کنم شما و مردم کشور شما از برکات سلامتی و سعادت برخوردار شده و

کوششهای شما به خاطر کشورتان با موفقیت قرین باشد. ما در آمریکا در پی کار کردن با شما و همکاران

شما در پرورش یک محیط احترام متقابل و همکاری سازنده بین دو ملت و دو کشور خودمان هستیم».

با تقدیم بهترین آرزوها، جیمی کارتر

جناب آقای دکتر مهدی بازرگان

نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران، تهران

2 کاخ سفید قصد ندارد این متن را علنی کند، ولی ایرادی ندارد اگر دولت ایران بخواهد آن را منتشر

کند.

ونس


مهدی بازرگان 26 عضو کمیته اجرایی جبهه ملی (حداقل از اوت 1978)

ص: 467

مهدی بازرگان 26محرمانه(1)

8 دسامبر 1978

مهدی بازرگان

عضو کمیته اجرایی جبهه ملی (حداقل از اوت 1978)

مهدی بازرگان، پروفسور، سیاستمدار و تاجر، سوابق طولانی در مخالفت با شاه را دارد. یکی از

رهبران جبهه ملی ایران است که معمولاً به NF نشان داده می شود و یکی از هفت مرد، عضو کمیته

اجرایی جبهه ملی می باشد. جبهه ملی، احیا شده همان جبهه ملی سالهای 1950 است که ائتلافی در

حمایت از دکتر مصدق در مبارزاتش بر سر قدرت با شاه بود (531951). بعد از اینکه مصدق از مسند

قدرت برکنار شد، خیلی از اعضای آن جبهه کشور را ترک کرده و به اروپا و آمریکا فرار کردند؛ بازرگان که

یکی از حامیان فعال مصدق بود، در ایران ماند و به فعالیتهای علیه شاه ادامه داد، در حالی که از استعداد

خود در آمیختن موضوعات مذهبی با کارهای عوام فریبانه متحرکانه اش استفاده می کرد(محرمانه).

در نیمه های سال 1978، بازرگان پس از یک دوره عدم فعالیت نسبی در سیاست دوباره ظاهر شد. او

در چندین راهپیمایی سخنرانی کرد، که در آنها او خواستار بازگشت یک دولت حقیقتا متکی به قانون

اساسی، آزادی گسترده مطبوعات، استقلال کامل قوه قضایی و انتخابات آزاد شده بود. در اکتبر 1978،

بازرگان، برای ملاقات رهبر تبعیدی مخالفان، آیت اللّه روح اللّه خمینی به پاریس رفت. در مقایسه با

خمینی، بازرگان میانه رو است، در حالی که خمینی خواستار اتمام حکومت شاه و خاندان پهلوی است.

بازرگان رئیس نهضت آزادی ایران و کمیته دفاع حقوق و آزادی بشر است.

سابقه در مخالفت

بازرگان که پسر یک تاجر آذربایجانی است، در حدود سال 1905 متولد شده است. او هشت سال در

پاریس درس خواند. بعد از دریافت درجه ای در ترمودینامیک از دانشگاه پاریس، در سال 1936 به ایران

بازگشت و به عنوان یک استادیار مشغول خدمت شد، سپس به درجه استادی و بالاخره به ریاست

دانشکده مهندسی دانشگاه تهران ارتقاء یافت. در ماه مه سال 1951 او به عنوان معاون تکنیکی و پارلمانی

وزارت علوم مشغول به کار شد. در ماه بعد (ژوئن) به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران از او

اسم برده شد و مسؤولیت اجرای برنامه ملی کردن نفت به وی محول گردید و تا سال 1952 مشغول کار

بود. در فوریه 1953، بازرگان رئیس شبکه آبرسانی تهران شد، اما بعد از سقوط مصدق، در سال 1954،

دستگیر و در سال 1955 مدت کوتاهی را در زندان به سر برد. (محرمانه).

در 1957، بازرگان دوباره به تدریس در دانشگاه تهران ادامه داد. جایی که او انجمن اسلامی

دانشجویان و نهضت آزادی ایران را پایه گذاری کرد. نهضت آزادی، که اکنون منحله است، یک سازمان

دست راستی، مذهبی، بود که مدت زیادی با جبهه ملی همکاری داشت. او که یکی از اعضای کمیته مرکزی

جبهه ملی ایران در سال 631961 بود، در سال 1964 همراه با 9 تن دیگر از اعضای نهضت آزادی توسط

یک دادگاه نظامی به اتهام خیانت به ده سال زندان مجرد محکوم شد، اما در سال 1967، توسط شاه عفو

شد. بعد از آزادی، او به آرامی در تهران زندگی می کرد و خود را وقف یک شرکت مهندسی می نمود، اما با

1- است. CIA 1 این سند از اسناد بیوگرافیک تهیه شده به وسیله سیا
ص: 468

وجود کم تحرکی اجباری، در محافل مخالفین نامش هنوز مشهور و محترم بود.

سوابق شخصی

بازرگان که یک مسلمان شیعه فوق العاده متعهد است، چیزهای زیادی راجع به موضوعات مذهبی

نوشته است. با وجودی که او راجع به تعصبات اسلامی و تفاسیر آن تا حد عصبیت کوته نظر است، از جهت

دیگر او مردی مطلع است که می تواند گیرنده افکار دیگران باشد. بازرگان به زبانهای انگلیسی و فرانسه

هم تکلم می کند. (محرمانه)

8 دسامبر 1978



حسین بنی اسدی 1 ملاقات کاردار با معاون نخست وزیر، بنی اسدی

ص: 469

حسین بنی اسدی 1

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 23 سپتامبر 79 1/7/1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 10321

موضوع : ملاقات کاردار با معاون نخست وزیر، بنی اسدی

1 تمام متن محرمانه است.

2 در 16 دسامبر کاردار دیداری با بنی اسدی معاون نخست وزیر در امور همکاری داشت. اسدی که

داماد بازرگان نخست وزیر است، توسط رمزی کلارک توصیه شده بود. اسدی در آمریکا درس خوانده

(پردو، دانشگاه تکنولوژی ایلینویز MN فوق لیسانس علوم انسانی و دانشگاه پنسیلوانیا) و یک متخصص

در علوم اجتماعی و خودش را فقط در جنبه خوب انقلاب ایران دخیل می داند، یعنی سعی و کوشش دولت

ایران برای بازسازی و تصحیح اقتصاد ایران و جامعه ایران، مانند تکنوکراتهای دیگر ایران، اسدی به طور

مشخص از جنبه تاریک انقلاب ایران ناراحت بود، یعنی دستگیریها و اعدامها، ولی ظاهرا آنها را مورد

لزوم تلقی می کند.

در یک قسمت صحبت، اسدی ادعا کرد که خمینی خودش به تقاضای افراطیها برای اعدام بیشتر

رسیدگی می کند. اسدی گفت که من درست قبل از اولین اعدامها، هنگامی که خمینی دستور داده بود فقط

آنهایی که کشتار کرده بودند اعدام شوند، در جلسه حضور داشتم خمینی این دستور را با وجود اینکه ملت

خواستار انتقام بودند، داده است.

3 اسدی ترجیح می داد در مورد وظایف شکل نگرفته دفترش صحبت کند که وی عده دار مسئولیت

آن است که از قرار معلوم پروژه های گسترش روستایی و خودکفایی هستند. در موقع ملاقات کاردار طرح

پیشنهادی برای انتخابات محلی و شهری که پاییز امسال انجام خواهد شد را پیش رویش داشت. اسدی

گفت طرح اصلی سه ماه قبل به دفتر نخست وزیر از شورای انقلاب فرستاده شده است. این طرح کاملاً

غیرعملی بوده و آن را دوباره همراه نامه ای که می گفت طرح عملی نبوده به شورا پس فرستاده بودند. ولی

آنها روی طرح جدیدی کار می کنند. (اسدی از انتقادات مطبوعات در مورد اینکه بازرگان کاری برای

پیاده کردن طرح انتخابات نکرده بود سخت تعجب کرده بود). اسدی گفت که بازسازی و از بین بردن

مرکزیت دولت محلی یکشنبه انجام پذیر نیست. دولت همیشه در ایران از مرکز اداره می شد و این آسان

نبود که سنت چند قرن را عوض کنند و اجتماعات محلی را به گردانیدن امورشان وادارند. اسدی گفت

عصر با وزرا ملاقاتی خواهد داشت تا طرح انتخابات شهرداری را تحت سیستمی از دسته بندی گروهها بر

مبنای فعالیتشان (مانند کارگران و غیره) به بحث بگذارد او از این طرح راضی نبود، چون معتقد بود که به

رهبران این گروهها قدرت زیادی می دهد و این با سیستم ملی انتخابات مبنی بر احزاب سازگار نیست.

4 نظریه: ما هنوز از نتایج این ملاقات با خبر نشده ایم و صباغیان 10 سپتامبر اعلام کرد که لایحه

جدیدی برای شوراهای محلی و شهری برای تصویب به شورای انقلاب داده شده، ما هنوز خبر نداریم که

این انتخابات کی برگزار خواهد شد. در طی ملاقات، اسدی گفت که دولت تصمیم دارد برنامه انتخابات را

حتی اگر قانون اساسی تکمیل نشده باشد، برگزار کند.

5 اسدی گفت دولت به دنبال راههایی است که سطح زندگی در دهات را بالا ببرد و تفاوت بین زندگی

ص: 470

شهری و روستایی را کم کند. یک طرحی که بررسی می کردند این بود که به هر ده مقدار زیادی پول بدهند تا

به مصرف نیازهایشان برسانند.

6 اسدی با اشتیاق مدتی در مورد جهاد سازندگیش صحبت کرد. یک سازمانی مانند تشکیلات صلح

(گروهی که به محرومین و فقرا در آمریکا کمک می کند) که دانشجویان را به نقاط مختلف کشور می فرستد

تا با کمک مقامات محلی سازندگی را تسریع بخشند.

با اینکه کاردار اسدی را با سئوالات تحت فشار گذاشت ولی تصویر روشنی از کار و نقش چنین

سازمانی به دست نیاورد، (اگر بشود گفت سازمان)، در اوائل انقلاب اسدی ظاهرا پیشنهاد کرد که تمام

دانشجویان مانند انقلاب فرهنگی چین به اطراف کشور فرستاده شوند، تا مدتی در مناطق غیر شهری کار

کنند، ولی چون این طرح تصویب نشد او به یک بسیج عمومی توسط ادارات ملی و محلی برای داوطلبان

این جهاد راضی شد. او گفت که جهاد توسط شورایی متشکل از شش وزیر 10 عضو شورای انقلاب و

نمایندگان جهاد اداره می شود. داوطلبان حقوق دریافت می کنند و توسط شوراهای محلی در شهرستانها

اداره می شوند. جهاد راه حل کوتاه مدت بود و اسدی فکر نمی کرد به هنگام شروع کار ادارات محلی و

شهری، دیگر فعالیتی کند. نظریه: بعضی گزارشات که به دست کارشناس سفارت می رسد حاکی از این

است که بعضی از دانشجویان و استادان اوائل انقلاب که برای جهاد به دهات می رفتند، به عنوان جاسوسان

دولت با شک و تردید با آنها برخورد کرده اند. در زمان مشکلات ترکمن صحرا، اوائل انقلاب، دو داوطلب

کشته شده بودند. طبق گزارش اخیر (FBIS) الان چیزی به عنوان جهاد سازندگی در کردستان برای

بازسازی کردستان تشکیل شده، ما نمی دانیم آیا این همان تشکیلات است یا نه.

7 اسدی در مورد دولت محلی و ایالتی آمریکا خیلی علاقمند بود بداند و ما می خواهیم تعدادی کتاب

در این مورد برای او فراهم سازیم. نظر اسدی همان تیپ تکنوکرات غربی است که آدم آرزو دارد تأثیری

در جمهوری اسلامی داشته باشد، ولیکن ما شک داریم که او بتواند خیلی موثر باشد.


حسین بنی اسدی 2 جهاد سازندگی

حسین بنی اسدی 2

محرمانه

از: سفارت آمریکا تهرانتاریخ: 7 اکتبر 1979 15/7/58

به: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی

شماره سند : 10753

موضوع: جهاد سازندگی

1 (تمام متن محرمانه است).

2 TDY مقام اقتصادی ما در ملاقات خود با نماینده نخست وزیر بازرگان بنی اسدی درباره

صورت کارهای انجام شده توسط جهاد سازندگی که توسط بازرگان ارائه شده بود، سؤالاتی نمود (عطف

به بخش ب)، وی گفت با توجه به آغاز کار جهاد از سه ماه پیش تعداد کارهای انجام شده توسط جهاد

خیلی فوق العاده است. بنی اسدی با تبسم ابراز نمود که متن سخنرانی را خود شخصا تهیه کرده است.

کارهای صورت گرفته واقعا فوق العاده است. آنها چون خود انقلاب معجزه ای است که نمایانگر علاقه

خداوند نسبت به موفقیت و پیشرفت آن است. وقتی که در مورد شواهدی دال بر ادعای بازرگان پرسیدم،

ص: 471

بنی اسدی گفت پرونده ای به «این ضخامت» (در این حال انگشت شست و انگشت سبابه بنی اسدی

حدود21 1 اینچ باز شده بود.) وجود دارد که تمام کارهای جهاد را در آن ضبط کرده ایم.

3 وی به عنوان نمونه از دوباره سازی 450 مدرسه در استان تهران نام برد. این خود نمایانگر آن است

که بسیاری از مدارس برای فصل آغاز کار مدرسه ها حاضر نبوده اند. جهاد در سرتاسر تهران چادرهایی

ایجاد کرده است و مردم نیز چیزهایی از قبیل رنگ، سیمان، آجر و هر چیز دیگری که در اختیار داشته

باشد در دسترس آنها قرار می دهند. در همان حال صنعتگران نیز به عرضه کار خود در این زمینه

پرداختند. بنی اسدی با غرور در ادامه صحبتهایش گفت: که جهاد تاکنون 10000 دندان کشیده است. به

محض مشاهده آثار تعجب در چهره مقام اقتصادی وی اظهار داشت که اکثر روستائیان ایرانی هرگز در

عمر خود یک دندانساز را ندیده اند. گروه دندانپزشکی داوطلب که به روستاها عزیمت کرده بودند، از نظر

وقت و منابع در مضیقه بودند و نمی توانستند به پرکردن دندانها و یا ایجاد روکش دندان بپردازند.

4 پیشرفت جهاد در 5 ماه گذشته به آسانی صورت نگرفته است. مخالفت ادارات از یک طرف، و

مخالفت آنهایی که قصدشان بهره برداری سیاسی از وضع است از طرف دیگر، باعث شده است که جهاد

تقریبا نتواند در بعضی از زمینه ها کاری انجام دهد. وی سه ماه قبل از خمینی خواسته بود که این موضوع را

با مردم در میان بگذارد. حتی نخست وزیر بازرگان (پدر زن بنی اسدی) نسبت به تجهیز عموم برای

بازسازی مدارس خویش بین نیست. او ظاهرا به بنی اسدی گفته است: (از من نخواه که تبلیغات بی معنی

انجام بدهم). بنی اسدی گفت که بازرگان به صورت یک مهندس با موضوع برخورد می کند. او قبل از اینکه

حرکتی بکند باید همه عناصر لازم را گردآورده باشد، ولی بنی اسدی معتقد است که در صورت عدم

اطمینان، همین حالا زمان انجام کار است. به هر حال وزیر آموزش و پرورش آن چنان از نتیجه این کار در

رابطه با مدارس خوشحال بود که تقاضای تمدید آن را نموده بود. با این وصف دوباره سروکله بازرگان پیدا

خواهد شد.

5 TDY مقام اقتصادی توضیح داد که تلاش وی در رابطه با تشریح کارهای جهاد به واشنگتن نیز به

وجود آورنده یک چنین بدبینی خواهد بود. ادعا می شود که در مدت کوتاه خیلی کارها انجام گرفته است،

ولی وسایل و شواهدی براین مدعی در دست نیست. بنی اسدی پیشنهاد کرد که مقام اقتصادی خود برای

مشاهده بعضی از طرحها مراجعه کند، ولی بعدا عقب نشینی کرد و گفت که فکر نمی کند اعضای جهاد

تمایلی به مشاهده یک آمریکایی در جمع خود داشته باشند، ولی بعدا در همان شب بنی اسدی تلفنا با مقام

اقتصادی TDYتماس گرفته است که ترتیب بازدید وی از بعضی از طرحها را در شیراز برای روز سه شنبه

یعنی 19 اکتبر داده است.



حسین بنی اسدی 3 بنی اسدی، به سوی یک ایران نوساخته

ص: 472

حسین بنی اسدی 3

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 9 اکتبر 1979 17 مهر 58

به : وزارت امور خارجه، واشنگتن

شماره سند : 466

موضوع : بنی اسدی، به سوی یک ایران نوساخته

1 تمام متن محرمانه است.

2 خلاصه و نتیجه گیری: برای آموختن بیشتر درباره جهاد سازندگی بنی اسدی (عطف به تلگرامهای

مرجع) مأمور اقتصادی سفارت که در اینجا مأموریت موقت دارد، به حضور حسین بنی اسدی معاون

نخست وزیر رسید. این (جهاد) در نقشه سازندگی کشور که بنی اسدی یکی از معماران آن است علل عمده

تلقی می شود. این تلگرام جنبه های دولتی نقشه را مورد بحث قرار می دهد پیامهای جداگانه ای درباره

خود جهاد خواهد بود.

3 به طور کلی بنی اسدی و ظاهرا دیگرانی که نظیر او هستند قسمتهایی از قرآن را و شریعت و منابع

مربوطه را مورد تأیید مطالعاتی که در دانشگاههای آمریکا درباره تئوری مدیریت انجام داده یافته است،

هر چند تئوری مدیریت به هیچ وجه جهت یکسان با قرآن را ندارد، معذلک به نظر می رسد که تقریبا به

همان ترتیب طابق النعل بالنعل پذیرفته شده است. با این تصور که شتاب انقلابی ادامه دارد و اینکه

بنی اسدی دارای نفوذ مطلوب خود است، ایران بر اساس یک تئوری فوق العاده التقاطی تجدید سازمان

خواهد شد.

4 اینکه تئوری مدیریت معمولاً یک مؤسسه و بنگاه مدرن را در نظر می گیرد و نه تمامی یک کشور

روبه رشد را که دستخوش انقلاب است، ظاهرا مانع کار بنی اسدی نمی شود، او شکی ندارد که انقلاب ایران

را می توان تابع عرفهای سیاسی تئوریهای مدیریت که هنوز برای بیشتر بنگاهها از حد معمول پیشرفته

انداز حد معمول پیشرفته اند قرار داد، هرچه باشد به قول بنی اسدی خود انقلاب نمایانگر یک معجزه است.

(پایان خلاصه).

5 هسته مرکزی طرز تفکر بنی اسدی این تعلیم قرآن است که مؤمنین از اختلاف بپرهیزند و به اجماع

برسند و بالاتر از همه در فعالیتها شرکت داشته باشند. جهاد به عقیده بنی اسدی به معنای جنگ صلیبی

است، ولی جهاد همچنین به معنای کوشش و مجاهدت است. یکی از مظالم رژیم سابق که بنی اسدی را

وادار کرده است به ایالات متحده آمریکا برای مطالعات فوق لیسانس باز گردد، ادامه خودکامگی و

تضعیف مسئولیتها و ابتکار انفرادی بوده است که خداوند متعال بر مؤمنین مسلمان واجب دانسته است

(فریضه دانسته است). در دانشگاه پنسیلوانیا بنی اسدی تحت نظر پرفسور آکف مطالعه کرده و تئوری

«سازمان دایره ای شکل»، پروفسور آکف، مربوط به تئوری مدیریت برای تخفیف و جبران اثرات دلسرد

کننده سلسله مراتب خودکامه سطح به سطح در خلاقیت و ابتکار در یک سازمان عادی را جذب کرده

است. (این بدان معنی است که هر کسی با مافوق بلافصل خودش و مرئوسین بلافصل خود و همچنین با

کارمندان هم سطح خود سروکار دارد) طبق تئوری آکف هرکس باید نه تنها با یک سطح در فعل و انفعال

باشد بلکه با دو سطح بالاتر و دو سطح پایین تر کمیته های بینابین، به عنوان نقطه تأثیرات و فعل و انفعالات

ص: 473

متقابل در میان سطوح مختلف هم، رابطه داشته باشد، از این تئوری اجماع آراء به جای حاکمیت فردی به

عنوان منبع اخذ تصمیم، لااقل آنچنان که بنی اسدی آن را تفسیر و تعبیر می کند، ناشی شده است.

6 بنی اسدی یکی از محرکین اصلی سه فقره قانون بوده است که دو فقره آن به تصویب رسید، و سومی

فعلاً در کمیته انقلاب بلاتکلیف است. این دو فقره قانون که در تغییر ساختار حکومت متمرکز و به منظور

تشویق مشارکت و مسئولیت بیشتر در همه سطوح است، هم منعکس کننده، سلام و هم نظریات آکف

هستند. این دو قانون به ویژه با مراتب زیر سروکار دارند.

7 حاکمیت سیاسی و اداری: لایحه ای که هنوز بلاتکلیف است درباره تحول حق داشتن اختیارات تا

سطح دهکده، پیش بینیهایی کرده است. بنی اسدی ضمن تنظیم یک نمای سازمانی که در آن اداره مرکزی

در تهران در رأس قرار گرفته، فرمانداران ایالات را در سطح بعدی قرار داده و رؤسای بخشها را (مانند

بخش بازرگانی، بهداشت و غیره...) و هر یک فرمانداری مشخص کرده است، در پایین ترین سطح،

مربع هایی مشخص شده، که منعکس کننده دهکده ها هستند. بین فرمانداران و رؤسای بخشها یک مربع

جانبی (جنبی) برای یک کمیته قرار گرفته است. بنی اسدی یک فلش از تهران به سوی این

کمیته کشیده است برای اینکه مشارکت دو طرفه را تأیید کند. بین رؤسای بخشها و دهکده ها یک کمیته

دیگری وجود دارد که فرمانداران نیز در آن شرکت دارند.

8 بنی اسدی پذیرفته است که تئوری مدیریت آکف دقیقا در این پایین ترین سطح جور درنمی آید،

زیرا سطح دومی پایین تر از مردم در این دهکده ها وجود ندارد. معذلک به طور کلی این کمیته های بینابین

مشارکتی را که در میان هدفهای انقلاب بوده است تأمین می کند.

9 حاکمیت پولی: از لحاظ سنتی درآمد ناشی از مالیات جمع آوری شده در سراسر کشور به تهران

فرستاده می شود و در آنجا به عنوان مرکز به وسیله وزارت و ادارات ایالتی (استانی) سهمیه بندی می شود.

دو لایحه اول که اخیرا به تصویب رسیده اجازه خواهد داد که حتی در سطح دهکده این مالیاتها جمع آوری

و حفظ شود و جامعه دهکده، خود درباره طرز مصرف این درآمدها تصمیم بگیرد. همین نوع خود

مختاری مالی نیز به شهرها و استانها داده خواهد شد.

10 طرزی که این جوامع از خود مالیات می گیرند (یعنی درآمدها، مستغلات املاک و داراییهای

شخصی و فروش) و مقاصدی که مالیات صرف آنها خواهد شد، هیچ کدام در قانون به عنوان مجوزی برای

کسب مالیات شناخته نشده اند.

بنی اسدی عقیده دارد که مالیات ممکن است به صورت یک نوع مالیات ترانزیتی باشد که بر غیر

ساکنین تعلق می گیرد مانند مالیاتی که از مسافران بین المللی در فرودگاه گرفته می شود (یا جریمه سرعت

در رانندگی).

11 بنی اسدی گفت در حال حاضر، محلها هنوز هم برای تأمین مالی مدارس و جاده های محلی و

بیمارستانها و غیره به تهران (و درآمد نفت) متکی خواهند بود. ولی به همان ترتیبی که ایران خودکفا

می شود و این خودکفایی بیشتر از راه اتکای فزون تر بر کشاورزی حاصل خواهد شد، محلها قادر خواهند

بود به خودی خود همه این هزینه ها را تأمین کند و در آن مرحله درآمدهای نفت را ممکن است منحصرا به

طرحهای بزرگ دارای اهمیت ملی اختصاص داد.

12 جهاد بنی اسدی تأکید کرد که آنچه کلیه این نظام را به حرکت درخواهد آورد، شور و شوقی

ص: 474

است که انقلاب آن را ایجاد کرده است و تمایلی است که برای مشارکت عمومی در دستگاه دولت، که

تاکنون در ایران سابقه نداشته، به وجود آمده است. این شور و شوق مانند فلز مذاب است که باید آن را در

نهادهای لازم و مناسب قبل از اینکه سرد شود قرارداد. زیرا پس از سرد شدن دیگر وقت انجام دادن چنین

کاری بسیار دیر خواهد بود، جهاد سازندگی وسیله عمده حفظ روحیه انقلابی به صورت «مذاب» است و

در این مدت نهادهای جدید باید شکل گیرد. بنی اسدی در پایان رجزخوانی کرد که «هرگز قبلاً در تاریخ

چنین شور و شوق اصیلی برانگیخته نشده است».

13 جهاد (سازندگی) در پیامهای بعدی مورد بحث قرار گرفته است. لینگن


حسین بنی اسدی 4 معالجه شاه، بنی اسدی معاون نخست وزیر اعتراض می کند

حسین بنی اسدی 4

محرمانه

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 31 اکتبر 1979 9/8/1358

به : وزارت امور خارجه، واشنگتن

شماره سند : 1516

موضوع : معالجه شاه، بنی اسدی معاون نخست وزیر اعتراض می کند

1 تمام متن محرمانه است.

2 در جریان دیدار امروز مأمور اقتصادی برای بحث درباره جهاد سازندگی، بنی اسدی کدورت

عمیق خود را بر سر پذیرفتن شاه جهت معالجه پزشکی از طرف آمریکا ابراز داشت. او پرسید، چرا شاه

نمی تواند در مکزیک تحت معالجه قرار گیرد؟ و چرا حکومت آمریکا اجازه نداد که 2 پزشک واجد شرایط

ایرانی او را معاینه کنند؟ حتی به فرض اینکه اطلاعاتی به پزشکان ایرانی داده نشده بود، چگونه دولت

موقت ایران می تواند یقین داشته باشد که این اطلاعات صحیح است؟

3 بنی اسدی درباره پاسخ های مأمور اقتصادی، امروز اظهار نظری نکرد و آنچه روشن است او معتقد

نبود که شاه حق دارد از مزایای اخلاقیات پزشکی برخوردار باشد. او گفت این مرد جنایتکار است و باید

به ایران مسترد شود.

4 تفسیر: تنها با تغییر موضوع و با بازگشت دادن آن به جهاد (تلگراف جداگانه) و تحسین او از آن

مطلب، مأمور اقتصادی قادر شد لحن خوشایند معمولی مکالمه را با بنی اسدی دوباره باز گرداند.

بنی اسدی که یک مرد روحانی و مؤمن به انقلاب است، ولی همچنین تحسین کننده ایالات متحده

آمریکاست، به نظر می آید از تصمیم آمریکا برای پذیرفتن شاه رنجیده خاطر شده است، تا اینکه احساس

دیگری داشته باشد. او گفت روز اول نوامبر پانصد هزار نفر در مقابل سفارت دست به تظاهرات خواهند زد

تمام آنچه که طرح ریزی شده بود ارائه یکنوع اعتراض بود.

لینگن



حسین بنی اسدی 5 جهاد برای بازسازی، بحث با بنی اسدی معاون نخست وزیر

ص: 475

حسین بنی اسدی 5

محرمانه

از : سفارت آمریکا، تهرانتاریخ : 4 نوامبر 1979 13/8/1358

به : وزارت امور خارجه، واشنگتن

شماره سند : 11120

موضوع : جهاد برای بازسازی، بحث با بنی اسدی معاون نخست وزیر.

1 تمام متن محرمانه است.

2 بنی اسدی گفت (جهاد) به مشکلاتی دچار شده است که تازه رو آمده است. وی گفت بوروکراسی،

که قسمت اعظم آن با ایده آلهای انقلاب عجین نشده است (اظهار نظر: در این مورد کمتر از واقعیت اظهار

نظر شده است)، برای داوطلبان پرشور در جهاد کمتر مورد مصرف دارد. داوطلبان شدیدا مستقل به نوبه

خود احتیاجی به بوروکراسی (مقصود بروکراتها، مترجم) ندارد. مثلاً این داوطلبان وسائط نقلیه عمومی را

به میل و اراده خود و بدون کسب مجوز و با احساس مسئولیت توقیف و مصادره می کنند.

3 امروز مأمور اقتصادی گفت که یک بازرگان آمریکایی در جنوب شکایت کرده بود که (کارکنان)

جهاد چهل و یک وسیله نقلیه طرح مشترک او را همراه خود برده اند، بنی اسدی در پاسخ گفت، «بلی و آن

گاه این بازرگانان در نهایت نزاکت و درستکاری صورتحساب را به دولت موقت ایران تسلیم کرده اند».

4 بنی اسدی ادامه داد، که جهاد، مخلوق دولت موقت است که به تأمین مالی آن نیز ادامه می دهد.

معذلک طبق آخرین تئوری مدیریت، این جهاد طوری سازمان داده شده است که از سلسله مراتب اجتناب

کند. مثلاً دفتر مرکزی آن در تهران فقط وظیفه پشتیبانی را انجام می دهد. مثلاً اگر شیراز خواستار لوله های

بیشتری برای طرحهای لوله کشی آب باشد، دفتر پشتیبانی ترتیبات لازم را خواهد داد.

5 هرچند بنی اسدی پذیرفت که اداره جهاد دچار «هرج و مرج» شده است، وی مایل نیست کاری

کند که خودجوشی داوطلبان هدر رود. بنی اسدی گفت این کارکنان پولی دریافت نخواهند کرد به استثناء

(وقتی که صندوقی برای آنهایی که نیازمند هستند تأسیس شود) در عین حال، مقرراتی درباره روابط

جهاد با وظایف عادی حکومت لازم است، وضع شود. آیا مأمور اقتصادی ایده ای در این باره خواهد

داشت؟

لینگن



ابوالحسن بنی صدر 1 تماسهای پیشنهاد شده

ص: 476

ابوالحسن بنی صدر 1

محرمانه

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 28 ژانویه 1979 8/11/57

به : وزارت امور خارجه واشنگتن

گزارشگر : پاترسون

موضوع : تماسهای پیشنهاد شده

1 تمام متن محرمانه است.

2 از شما قدردانی می کنیم اگر شماره تلفن برادر مشاور خمینی، بنی صدر را دوباره امتحان کنید. ما

شماره 847956 را دریافت کرده ایم و این شماره او نیست. اگر کاتم شماره دیگری برای بنی صدر ندارد،

لطفا بپرسید که آیا او کانالهای دیگری (دوستان، همکاران، خویشان) را می شناسد که پاترسون بتواند از

طریق آنها با بنی صدر تماس بگیرد. از کاتم برای لیست تشکر کنید.

سولیوان


ابوالحسن بنی صدر 2 بنی صدر

ابوالحسن بنی صدر 2

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 22 اکتبر 79 30/7/58

به : وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی. مهم

گزارشگر : کندی (مأمور اقتصادی)

شماره سند : 1158

موضوع : بنی صدر

1 تمام متن محرمانه است.

2 روز 20 اکتبر (28 مهر) کارشناس اقتصادی ساعتی با بنی صدر، اقتصاددان اسلامی و عضو مؤثر

شورای انقلاب گذراند. همکاران دیپلماتیک ما قبلاً تذکر داده بودند که بنی صدر در دادن جوابها طفره

می رود و حتی ضد و نقیض گویی نیز می کند همان طوری که در مطالب زیر آشکار خواهد شد.

3 نقش روحانیت: بدون خجالت از به کار بردن واژه ملاسالاری (حکومت روحانیت) بیان داشت که

حرف آخر دست روحانیت است. او دولت بازرگان را به یک وزارتخانه تشبیه کرد و شورای انقلاب را به

یک مجلس (پارلمان). (احتمالاً کنترل وزارتخانه به دست آن است). تمام طرحهای اصلی (بزرگ) مانند

موافقت نامه های تعیین غرامت پیمان کاران قبلی آمریکایی ابتدا توسط دولت تصویب می شوند، بعد توسط

شورای انقلاب.

4 در مورد موافقتنامه های اتحادیه ای: بنی صدر از یک سؤال در مورد GTE (شرکت الکترونیکی که

طرح تلفن و... دارد) طفره رفت و اظهار داشت که طرح پیشنویس برنامه جدید هنوز مورد توجه او قرار

نگرفته است، ولی ما می توانیم تصویب چنین پروژه های بزرگی را مانند بندر جدید در بندر عباس و

فرودگاه جدید تهران را به عنوان نشانگر خطی که دولت ایران می خواهد دنبال کند تلقی کنیم. لیکن او

اشاره کرد که طرح پروژه های اصلی دوران شاه منجمله فرودگاهها و بندرها به دستور شرکتهای چند

ص: 477

ملیتی بوده است. و دو پروژه ای که در بالا مطرح شده است در دوران رژیم قبلی تصویب شده بوده است.

این تناقض گوییها (که اولین آنها از یک سری تناقض بود) قطعا اشکالی برای بنی صدر نداشت. بعدا وقتی

پرسیده شد که آیا رژیم جدید تمایلی به سرمایه گذاری خارجی و واردات تکنولوژی و غیره دارد؟

بنی صدر با نظر مساعدی جواب داد که سرمایه گذاری باید به نفع کشور ایران باشد نه به نفع

شرکتهای چند ملیتی.

5 بنی صدر تأیید کرد که روحانیون و کمیته ها به دنبال کسب اطلاعاتی از بازاریها در مورد کالاهای

وارداتی هستند تا اینکه تعیین کنند چقدر به فروشندگان خارجی پرداخت شده است و چقدر به قیمت

اصلی اضافه کرده اند، بنی صدر توضیح داد که سختگیری در مورد قیمتها یک عمل عادی سنتی در ایران

بوده است. پدر بزرگ او یک ملا بوده و مسئول تنزل قیمت خیار در همدان شده بوده است. اصلاً چیزی

فروخته نشد تا اینکه به قیمت عادلانه رسید. بنی صدر گفت وضع بازارهای فعلی خیلی پیچیده تر از وضع

خیارهای همدان می باشد.

6 در مورد هدر دادن 50 درصد ظرفیت صنایع و بیکاری زیاد از او سؤال شد، بنی صدر توضیح داد که

خیلی از باصطلاح شاغلها هم در زمان شاه بیکار نامشهود بوده اند (یعنی شغل کاذب داشته اند)

ساختمان سازی غیر ضروری و نیروی انسانی نظامی عواملی بودند که رژیم شاه توسط آنها یک مشکل

جدی را می پوشانید. او می گفت یک میلیون نفر اساسا در تهران بر نیروی کار اضافه می شود. توسعه

روستاها یکی از اهداف مهم رژیم جدید است و بعد برگردانیدن مردم به داخل روستاها و روی زمین را نیز

دربردارد.

7 به گفته بنی صدر اغلب صنایعی که الان مشکل دارند هیچ گاه نباید از اول تشکیل می شدند اینها یک

رویا بودند که فقط رضایت قشر مرفه را جلب می کردند. و مسلما حرص شرکتهای چندملیتی نیز ارضاء

می شد. مثلاً چرا باید ایران 6 مجتمع مونتاژ اتومبیل سازی داشته باشد، یکی کفایت می کند و این هم نباید

فقط قطعات خارجی را مونتاژ کند، بلکه باید تمام دستگاه را بسازد. او ادامه داد که حتی در آمریکا تخمین

زده شده است که حدود 55 درصد از تولیدات مصرف شده توسط عموم غیرضروری هستند. لذا قدم اول

(از سه قدم) در تحول ایران یک جمعبندی نیروها در جهت اهداف سازنده هم خواهد بود و مردم را مشغول

خواهد داد. در مرحله دوم مواد مصرفی دوباره به کار خواهند آمد و مرحله سوم زمانی خواهد بود که ایران

توانایی این را داشته باشد که در اقتصاد وابسته دنیا یک نقش مستقل داشته باشد. این برنامه کلاً حدود 20

تا 25 سال طول خواهد کشید.

8 بنی صدر در جای دیگر صحبتش گفت که در طی مرحله اول دولت باید تمام سعی خود را بکند تا

اشتغال حاصل گردد و نتیجه گرفت که کارخانه های زیادی باید به کار خود ادامه دهند.

9 در مورد بهره صفر سؤال شد (مرجع) بنی صدر تأکید کرد که این به معنای اشتراک در سود سهام

شرکتی است که اعتبارات به او تعلق می گیرد. چه شرکت درآمد داشته باشد چه نداشته باشد، به جای اینکه

هزینه های مربوط به آن (اعتبارات) پرداخت گردد. او اصلاحات در قسمت بانکی را در سطح گسترده ای

می دید و هدف آن را پایان دادن به استثمار تولید کنندگان توسط واسطه ها ذکر کرد او گفت یک درصد

خیلی کمی از قیمت پرداختی توسط مصرف کننده به دست کشاورز می رسد. قرض دهندگان دهات مقدار

زیادی کسر می کنند و دهاتیها هم امکان دیگری برای دریافت اعتبار ندارند.

ص: 478

طرح تقویت و ادغام بانکها که اخیرا آغاز شده است، شعبات و کارمندان زیادی را منحل خواهد کرد.

بنی صدر امیدوار بود که این کارمندان به عنوان مأموران بانکی به داخل دهات بروند تا اعتبارات را به

گونه ای فراهم سازند که برای دهات صرف کنند.

10 بنی صدر بیان کرد که این تغییر و تحول عمیق به سادگی اثرش ظاهر نمی شود. او گفت در رژیم

گذشته این کشور نابود می شد و ما هیچ شانسی (برای حیات) نداشتیم. (ما راه دیگری نداشتیم).

11 نظریه: بنی صدر خودش را یک اقتصاددان می داند، ولی به نظر می رسد که به پیشرفتهای سیاسی

و اجتماعی علاقمند است، وقتی در مورد روابط اقتصادی از او مسئله می شد، او یا موضوع را فوری عوض

می کرد و یا توضیح می داد که جزئیات را دیگران می دانند. او از بوروکراسی راضی نیست و فکر می کند که

می تواند به عنوان یک وزیر دپارتمان کار درستی انجام دهد. او به تصمیم گیری وزرا و عدم تصمیم گیری

آنها انتقاد دارد. او مردی است که می خواهد هدایت (رهبری) کند، ولی در واقع فقط حرف می زند. او

خشک و طفره رو است و یک نفوذ مهمی در رژیم جدید دارد. به نظر می رسد که یک مجموعه ای از جمع

اضداد است. این موضوع که آیا او صادق است یا مغشوش و متغیر برای مأمور سفارت مشخص نشد.

لینگن


محمد توسلی 1 رابط خمینی

ص: 479

محمد توسلی 1

محرمانه

از : وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی.تاریخ : 30 نوامبر 1978 9 آذر 1357

به : سفارت آمریکا در تهران

موضوع : رابط خمینی

کارشناس آکادمیک آمریکایی اخیرا به کارشناس وزارتخانه نام «محمد توسلی» (شماره تلفن در

تهران 245906) را داده، او را به عنوان فردی که گروه خمینی ترجیح می دهد که در صورت لزوم یا در

صورت عملی بودن با سفارت در تماس باشد، معرفی کرد.

ونس


محمد توسلی 2 موضع نهضت آزادی ایران

محمد توسلی 2

سری

از : سفارت آمریکا، تهرانتاریخ: 8 ژانویه 79 18 دی 1357

به : وزارت امور خارجه واشنگتن

گزارشگر : استمپل

موضوع : موضع نهضت آزادی ایران

خلاصه: توسلی از نهضت آزادی ایران به مأمور سفارت گفت که نهضت آزادی ایران قصد دارد

تظاهرات متعددی را 8 ژانویه برای تحت الشعاع و در تاریکی قرار دادن گزارشهای «ضعیف» 7 ژانویه

ترتیب دهد. نهضت آزادی ایران اعلامیه شدید اللحنی علیه حکومت بختیار «برای چند روزی» صادر

نخواهد کرد و در انتظار خواهند ماند تا ببیند بختیار چگونه شاه را به عزیمت از ایران وادار خواهد کرد، آیا

چنین کاری خواهد کرد یا خیر. معذلک اعتصابها ادامه خواهد یافت. یک منبع راه حل نهضت آزادی ایران

را برای رهایی از بن بست ایران توضیح داد و درباره نیرو و قدرت فزاینده (حزب) توده و سایر گروههای

افراطی اظهار نگرانی کرد. پایان خلاصه.

1 محمد توسلی از نهضت آزادی ایران عصر دیروز 7 ژانویه به استمپل مأمور سفارت مراجعه کرد تا

اوضاع کنونی را مورد بحث قرار دهند. توسلی این نکته را متذکر شد که اوضاع ایران ظرف 6 ماه گذشته به

همان طوری که نهضت آزادی ایران با نگرانی پیش بینی می کرد، درآمده است. و شاه علیرغم درک مردم

مبنی بر این که باید برود همچنان به ماندن خود ادامه می دهد. محمد توسلی رونوشتی از اعلامیه خمینی که

روز 7 ژانویه در تهران پخش شده بود و حکومت بختیار را غیرقانونی توصیف کرده بود و خواستار ادامه

اعتصابها در همه بخشها شده و از کارمندان وزارتخانه ها خواسته بود تا از ورود وزیران جدید به دفاتر

خود جلوگیری کنند و از همه شهروندان دعوت کرده بود که از جمله پول آب و برق ندهند، را به من داد.

برای این منظور نهضت آزادی ایران اجتماعات کوچکتری را در روز 8 ژانویه ترتیب خواهد داد که هدف

آنها نشان دادن قدرت نهضت آزادی ایران است. توسلی اظهار امیدواری کرد که این اجتماعات

مسالمت آمیز خواهد بود. وی افزود که نهضت آزادی ایران در مقابل اجتماعات دیگر نیز آماده است.

2 توسلی حکومت بختیار را عملاً قابل تمیز از هرگونه حکومت جبهه ملی اعلام کرد و گفت نهضت

ص: 480

آزادی ایران معتقد است بختیار و سنجابی در واقع با شاه علیه منافع مردم ایران زد و بند می کنند. وی گفت:

برای ایالات متحده آمریکا مهم است که متوجه شود منافع آن در کجا قرار دارد و فریب حکومت قلابی

ائتلافی را نخورد. مأمور سفارت به طور ملایمی پاسخ داد که ظاهرا بختیار در آستانه تحقق بخشیدن آن

چیزی است که نهضت آزادی ایران خواسته است و آن عزیمت شاه است. منبع این موضوع را پذیرفت و

گفت نهضت آزادی ایران علیه بختیار اعلامیه شدیدی را منتشر نخواهد کرد، زیرا این نهضت در انتظار

خواهد بود تا ببیند که شاه خواهد رفت یا خیر و چگونه ترک خواهد کرد. برای شاه کافی نیست که به

مرخصی یا گذراندن تعطیلات برود، مردم ایران هرگونه راه حلی را که به تصویب خمینی نرسد (یعنی شاه

باید برود) نخواهند پذیرفت. مأمور سفارت این موضوع را مورد مداقه قرار داد در حالی که توسلی درباره

این مسئله که آیا عزیمت شاه برای گذراندن تعطیلات به عنوان گام اول رضایت بخش خواهد بود هارت و

پورت می کرد، روشن شد که نهضت آزادی ایران درباره استعفای شاه موضع سختی را پیش گرفته است.

3 توسلی گفت اگر شاه ظرف چند روز آینده یا یک هفته نرود یا نقشه های مشخصی برای رفتن طرح

نکند، آن گاه نهضت آزادی ایران با تمام نیرو و قدرت خود به خیابانها خواهد ریخت. توسلی همچنین به

کار بردن اسلحه را غیرمحتمل تلقی نکرد. وی گفت نهضت آزادی ایران امیدوار است که از دست برد ن به

اسلحه اجتناب شود.

4 اگر شاه برود باید این کار را آن طوری که باید و شاید انجام دهد، برای نهضت آزادی ایران این به این

معنی است که بختیار باید آن گاه طی یک نطق علنی بگوید که اراده مردم روشن است و آن گاه حکومت را

به یک شورا یا یک کمیته که به عنوان نایب السلطنه انجام وظیفه خواهد کرد تحویل دهد. آیت اللّه خمینی

باید به بازگشت به ایران دعوت شود و این کمیته را اعلام دارد و این کمیته اختیار سازمان دادن انتخابات

آزاد را خواهد داشت و این ترتیب انجام یک همه پرسی درباره رژیم سلطنتی را شامل خواهد بود.

نهضت آزادی ایران دستور خواهد داد اعتصابها شامل محدود کردن تولید نفت برای نیازهای داخلی برای

مدت نامحدود در آینده نیز خواهد بود. مأمور سفارت اشاره کرد که ممکن است متقاعد کردن بختیار به

پذیرفتن این شرایط دشوار باشد، زیرا ظاهرا بختیار همچنان از اعتبارنامه صادره از پارلمان برخوردار

است. توسلی این استدلال را کنار زد و گفت «همه مردم» همه این نوع ساختهای دولتی را غیرمشروع و

غیرقانونی تلقی می کنند. هنگامی که مأمور سفارت اشاره کرد که در درجه اول نهضت او است که چنین

کاری را می کند، او آن گاه استدلال خود را پس گرفت و گفت: نهضت آزادی ایران در کشور دارای اکثریت

روشنی برای راه حل پشتیبانی خود است. (اظهار نظر: حالا دیگر بحث درباره چنین استدلالی دشوار

است).

5 ضمن بحث مختصری درباره حل و فصل مسئله نفت، توسلی گفت که آنچه ساده و مسلم است

بازرگان بیش از آنچه انتظار می رفت دچار دردسر شده است. طبق نظر نهضت آزادی ایران مسئله اینجا

است که کارگران عصیان گر نفت نمی خواهند بپذیرند که بازرگان از جانب خمینی برای حل مسئله نفت

اعتبارنامه دارد. توسلی پذیرفت که رخنه توده ایها در این امر نقش دارد و گفت نهضت آزادی ایران آشکارا

نگران آن است که افراطیون، از هر رنگ و نوع، تنها سود برندگان از خودداری شاه از عزیمت خواهند بود و

به سوی راه حل خمینی گرایش پیدا خواهند کرد. توسلی اظهار داشت که تا زمانی که خمینی اجازه ندهد

هیچ اعتصابی مسئله اش حل نخواهد شد. روزنامه نگاران صبر کرده اند تا خمینی بر روی کوششهای آنها

ص: 481

صحه بگذارد و آن گاه موافقت به انتشار کردند.

6 در بحثهای مختصر برای چشم انداز به دست گرفتن قدرت از سوی نظامیان، توسلی اظهار

خوشوقتی کرد که ایالات متحده آمریکا ظاهرا برای مهار کردن نظامیان ایران اقدام کرده است و مأمور

سفارت تکرار کرد که حکومت ایالات متحده طرفدار راه حل قانونی است نه کودتای نظامی، توسلی گفت

نهضت آزادی ایران بسیار احساس آسودگی می کند که ژنرال اویسی رفته است و تأیید کرد که هنگامی که

خود او با مأمور سفارت درباره چشم انداز کودتای نظامی آخرین بار صحبت می کرد، کسی که او را نگران

ساخته بود، اویسی بود.

7 اظهار نظر: ملاقات، قبل از اعلام خبر استعفای جم در اوائل روز 8 ژانویه صورت گرفت. نظر ما این

است که نهضت آزادی ایران با توجه به کنار رفتن جم برنامه خود را برای تحت فشار قرار دادن حکومت

بختیار عرضه خواهد داشت. سولیوان


محمد توسلی 3 ملاقات با توسلی شهردار تهران

محمد توسلی 3

محرمانه

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 13 ژوئن 1979 24 خرداد 1358

به : وزیر امور خارجه واشنگتن، دی. سی

گزارشگر : استمپل

موضوع : ملاقات با توسلی شهردار تهران

1 تمامی متن محرمانه است.

2 خلاصه: توسلی گفت دستگاه اداری انقلاب دچار کمبود پول و عدم انضباط کارگران است. او

اصرار ورزید که انقلاب ایران را درک کنیم. پایان خلاصه.

3 توسلی شهردار تهران از استمپل مأمور سیاسی سفارت تقاضا کرد که در دفتر او به او سر بزند.

استمپل، توسلی را از ماه دسامبر گذشته ندیده بود و شهردار با گرمی به عنوان یک دوست قدیمی از او

استقبال کرد. پس از بحث مختصری درباره موفقیتهای انقلاب اسلامی، توسلی (که خوش مشربی بیشتری

نسبت به گذشته از آنچه مأمور سیاسی سفارت دیده بود نشان می داد) گفت اداره کردن «تهران انقلابی» نوع

کاری نبود که او انتظار آن را داشت. همان مسائلی که گریبانگیر حکومت ملی است، گریبانگیر شهرداری

نیز هست یعنی کمبود پول و بی انضباطی نیروی کار، مأمور سیاسی اظهار نظر کرد که خدمات (عمومی) در

تهران با توجه به اوضاع انقلابی به سرعت به وضع عادی بازگشته است. توسلی در پاسخ گفت «بلی ولی

نمی دانید چند بار من ناگزیرم با کارگران صحبت کنم تا آنها مشکلات ما را درک بکنند». او گفت مسئله

متروی تهران در دست بررسی است و قراردادها بسیار یک جانبه به نظر می رسد و این نوع کارها وقت

زیادی را جذب می کند. شهردار پذیرفت که او «روزانه لااقل بیست و سه ساعت کار می کند» و اغلب

اواخر شب نیز به نیز به او تلفن می زنند.

4 توسلی گفت او می خواهد تقاضا کند که در آمریکا درباره انقلاب اسلامی درک بهتری نشان داده

شود. او گفت ایالات متحده «باید طوری رفتار کند تا روابط بین دو کشور ما حفظ شود». مأمور سیاسی در

پاسخ با لحن صریح دوستانه ای گفت که این پیشنهاد به هر دو مربوط می شود. به دنبال آن بحث های

ص: 482

مختصری درباره مشکلاتی که دو کشور را در نتیجه تحولات اوضاع اخیر گرفتار خود کرده است،

درگرفت. توسلی خواستار شد که در مورد قراردادهایی، شامل موارد مربوط به فسخ آنها و مساعدت یا

حمل گندم و یک روش استقبال کننده درباره لوازم یدکی، درک و تفاهم نشان داده شود. مأمور سیاسی

گفت روش ایالات متحده به احتمال قوی منعکس کننده روش دولت موقت ایران و خمینی خواهد بود و به

صراحت گفت که اظهار نظرهای مقامات ارشد چندان اطمینان دهنده یا کمک کننده نیست. توسلی

پذیرفت که بعضی از اظهارات بسیار افراطی است، ولی در ضمن خاطرنشان ساخت که حکومت ایالات

متحده باید دست از تبلیغات ضداسلامی در جراید آمریکا بردارد. مأمور سیاسی گفت مأموران شاه یک

سال قبل همین نکته را یادآور شدند و کمکی خواهد بود اگر ایرانیان بیشتری ماهیت مطبوعات آزاد

ایالات متحده را درک کنند. مأمور سیاسی گفت چیزهایی هست که دولت موقت ایران و خمینی انجام

می دهند و این چیزها برخلاف ارزشهای ما است، مانند اعدام انقلابی و سرکوبی زنان. حکومت موقت

ایران باید در انتظار پوشش نامساعد مطبوعاتی این مطالب باشد و در این باره کسی کاری از دستش

برنمی آید. مأمور سیاسی پیشنهاد کرد که نهضت اسلامی باید با آشکار کردن جنبه های مثبت خود کار

بهتری را انجام دهد و توسلی بلافاصله با آن موافقت کرد.

5 در پایان بحث توسلی از لزوم محاکمات انقلابی دفاع کرد، ولی گفت این محاکمات خوب صورت

نمی گیرد، او این امر را به سرعت پیروزی انقلاب و کمبود در تدارکات قضایی نسبت داد. ضمن یک اظهار

نظر جنبی او گفت برای نهضت اسلامی «غیرممکن» است این گونه محاکمات را به کارمندان وزارت

دادگستری واگذار کند، زیرا این کارمندان همگی «نوکران شاه» بوده اند. (اظهار نظر: توسلی یک عضو

دست چپی نهضت اسلامی است ولی اظهارات او منعکس کننده روحیه «ما برادران» بیشتر انقلابیون متعهد

اسلامی و آمادگی آنها به محو کردن آنهایی است که به هر ترتیبی که باشد برای رژیم سابق کار می کرده اند).

مأمور سیاسی نام جانشین خود را به توسلی داد و شهردار از اندیشه ملاقات گاه به گاه با مقام آمریکایی

زحمتی به خود راه نداد.

ناس



نامه یداللّه سحابی 1

ص: 483

یداللّه سحابی 1

دولت موقت انقلاب اسلامی بسمه تعالی دفتر نخست وزیری

سفارت آمریکا

خواهشمند است دستور فرمایید یک نسخه از قانون جمهوری فدراتیو که در کشور شما مورد اجراء

قرار گرفته است، جهت مطالعه به دفتر طرحهای انقلاب در نخست وزیر ارسال دارند.

یداللّه سحابی

وزیر مشاور در طرحهای انقلاب


یداللّه سحابی 2 سحابی درخواست اطلاعاتی در مورد فدرالیسم دارد

یداللّه سحابی 2

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ: 21 مه 1979 31/2/58

به : وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

گزارشگر : استمپل

طبقه بندی : محدود به استفاده مقامات

شماره سند : 5230

موضوع : سحابی درخواست اطلاعاتی در مورد فدرالیسم دارد.

1 تلگرام برای اقدام.

2 به هنگام ملاقات کاردار با سحابی وزیر مشاور در امور انقلاب (تلگرام مرجع)، سحابی سؤال کرد

که آیا ایالات متحده می تواند اطلاعات بیشتری در مورد عملکرد سیستم فدرال، به ویژه در مورد تقسیم

اختیارات میان مرکز و ایالات در اختیار قرار دهد.

3 سحابی هم می تواند فرانسه را بخواند و هم انگلیسی را، اما فرانسه اش بهتر است، و ما تصور می کنیم

که اگر شما بتوانید مطالبی از (آژانس ارتباطات بین المللی) یا منابع آکادمیک محلی خصوصا به زبان

فرانسه به دست بیاورید. این امر فرصتی را برای شما فراهم خواهد آورد که شخصا پاسخگوی

درخواست، جهت کمک دولت آمریکا در منطقه باشید، به طوری که از حساسیت منطقه ای عاری بوده و در

عین حال برای ظهور نهادی دولت واحد اهمیت باشد. ناس


یداللّه سحابی 3 ملاقات با وزیر سحابی

یداللّه سحابی 3

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 20 مه 1979 30/2/58

به : وزارت امور خارجه واشنگتن، دی. سی

گزارشگر : استمپلشماره سند : 5207

موضوع : ملاقات با وزیر سحابی

1 تمام متن محرمانه است.

2 خلاصه: کاردار با وزیر سحابی در امور روابط ایران و آمریکا مذاکره کرد. وزیر اظهار امیدواری

کرد که سوءتفاهمات جاری سبب خرابی روابط حسنه که خواست دولت موقت ایران است، نشود. سحابی

ص: 484

در مورد بافت جدید دولت صحبت کرد و علاقه جدی به سیستم فدرال نشان داد.

3 کاردار و کفیل صبح بیستم مه با دکتر یداللّه سحابی وزیر مشاور در امور انقلاب دیدار کرد. سحابی،

آمریکاییها را با خوشرویی و رفتار موقرانه قدیمی فارسی پذیرفت و در تمام مدت، مذاکرات دوستانه

انجام شد. نکات ذیل اهم مطالب است:

4 پس از اینکه کاردار علاقه آمریکا را در مورد روابط حسنه با دولت موقت ایران ابراز داشت و گفت

که دولت آمریکا در صدد مداخله در امور ایران نیست. سحابی بلافاصله و با رفتار قابل فهمی از حملات

رسانه های عمومی به دولت آمریکا که منجر به ارائه طرح «جاویتس» (سناتور آمریکایی در مجلس سنای

ایالات متحده) در مورد ایران گردید، اظهار تأسف کرد. سحابی گفت که ایران دوره انقلابی را می گذراند و

دوبار تأکید نمود که دولت بازرگان خواهان روابط حسنه با آمریکاست. لیکن خاطرنشان کرد که مسائل

متعددی است که باید میان ایران و آمریکا حل شود و بسیار اظهار تأسف نمود که سوءتفاهمات باعث

تیرگی صحنه عمومی شده است.

(گفته شد) که وزیر خارجه ایران با کاردار در مورد این مشکل مذاکره خواهد کرد. (یزدی صحبت کرد

رجوع شود به تلگرام ماه سپتامبر در ملاقات بعدی). وی گفت بسیاری از آنچه که در طرح (جاویتس)

آمده، درست است و مقداری از آنچه در مطبوعات ایران درج شده نیز صحیح است.

ایران در موقعیت انقلابی است و حتی مسئله ساده ای چون گذرنامه جدید هنوز حل نشده است. نقش

دادگاههای انقلاب، تظاهرات جمعی و سایر جنبشها تماما در حال تغییر است. مشکلات ایران رسیدگی

خواهد شد، ولی زمان لازم دارد. کاردار اظهار داشت که اعدامها و محاکمه های بدون استانداردهای

پذیرفته شده بین المللی سبب شده است که آمریکا و دیگران راجع به انقلاب ایران بدتر از آنچه که باید، فکر

کنند. سحابی با رنج آشکاری در چهره گفت «شما راست می گویید، ما خودمان در مورد این اعدامها

خوشحال نیستیم. اما چه انتظاری می توانید داشته باشید؟ اگر دولت بازرگان در حکومت نباشد، امیدی

برای اثبات نیست». (تفسیر: فکر می کنیم که او احتمالاً حق دارد.)، سحابی گفت که این دادگاهها یک

پدیده کوتاه مدتی است که دوام نخواهد داشت. دولت موقت می خواست که آنها را هرچه زودتر برچیند اما

قدری وقت می خواهد.

5 کاردار در مورد بافت جدید دولت سؤال کرد. سحابی جواب داد که پیش نویس قانون اساسی طی

دو هفته منتشر خواهد شد. مجلس مؤسسان طی 30 تا 60 روز تشکیل خواهد شد. دولت موقت انتظار

دارد که مجلس مؤسسان حداکثر 4 ماه طول بکشد و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و مجلس تا

پایان سال انجام می گیرد. سحابی در مورد ارتباط پاسداران انقلاب با بافت جدید حکومتی گفت این امر

حتی اعضای دولت را گیج کرده است. فعلاً دکتر چمران (مصطفی) در رأس سپاه است، اما معاون

نخست وزیر نیست. معاون نخست وزیر بنی اسدی ارتباطی با پاسداران انقلاب ندارد.

6 سحابی گفت دفتر خودش امور انقلاب، مسئول بررسی همه قوانین و هماهنگی آنها با سیستم جدید

حکومت خواهد بود. در این رابطه از کفیل به خاطر ارسال نسخهای از قانون اساسی فدرال ایالات متحده

تشکر کرد. پس از صحبت درباره سیستم فدرال، منجمله درباره خط دوگانه بافتهای دولتی و ایالتی و

مالیات فدرال، سحابی گفت که اگر مطلب دیگری در مورد بافت فدرال داشته باشیم، خواهان دریافتش

است. دولت موقت در نظر دارد که ایران را به صورت سیستم فدراسیون دولتی در آورد تا کمکی بشود به

ص: 485

تسهیل مشکلات قوی و سایر مسائل عدم تمرکز، کاردار گفت که دولت آمریکا با کمال میل اطلاعات

دیگری خواهد داد. (رجوع شود به تلگرام ماه سپتامبر).

7 یادداشت بیوگرافیک: سحابی در سن 80 سالگی است و دوست نزدیک و قدیمی نخست وزیر

بازرگان است. دیگر کسانی که با او دیدار داشته اند او را در درک فوری مسائل و انسجام چندان کافی

نیافته اند. اما در این ملاقات وی نظر پیچیده ای در مورد مشکلات ایران و امکانات نشان داد و در تمام

مدت آگاهانه حرف می زد. لکن او پایگاه قدرت مستقلی ندارد و باید جزء غیرمذهبیهای دولت موقت

محسوب گردد. عکس العمل وی در مقابل سؤالات مربوط به دادگاههای انقلاب در روابط ایران و آمریکا

به خوبی روشن کرد که او فاقد حس همدردی با اطرافیان خمینی است. وی به طور آشکار نگران مشکل

نهادی کردن (تأسیس) بافت دولتی است و با حرارت تمام در مورد نیاز به دستیابی به یک بافت جدید

دولتی صحبت می کرد. او یکی از سیاستمداران ارشد ایران است.

ناس



دیدار از دکتر شریعتمداری، وزیر علوم و آموزش عالی و فرهنگ

ص: 486

دکتر علی شریعتمداری

از : سفارت آمریکا، تهرانتاریخ : 20 می 79 30 اردیبهشت 58

به : وزارت امور خارجه، واشنگتن

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 5218

موضوع : دیدار از دکتر شریعتمداری، وزیر علوم و آموزش عالی و فرهنگ

1 تمام متن محرمانه است.

2 خلاصه: وزیر، کاردار و PAO را روز 20 ماه می پذیرفت و مدت حدود یک ساعت درباره

سیاستهای کلی مربوط به تحصیل دانشجویان ایرانی در خارجه، آموزش زبان، مبادله استادان و دیدار

ایران شناسان آمریکایی و غیره بحث کرد. در مورد مناسبات ایالات متحده با ایران وزیر به شکل بسیار

شخصی و خصوصی به تعدادی از «گناهان حکومت ایالات متحده در گذشته اشاره کرد. در مجموع

مذاکرات در فضای ملایم و بدون لفاظی صورت گرفت، چنان که از یک اهل علم و سواد می توان انتظار

داشت که تخصص او در رشته فلسفه تعلیم و تربیت است و کسی است که در دانشگاههای آمریکا تحصیل

کرده است. پایان خلاصه.»

3 وزیر ما را بدون تشریفات پذیرفت، یکی از همکاران خود را از دانشگاه تهران معرفی کرد و

بلافاصله موضوع جهت گیری دانشجویان را و آمادگی آنها را برای تحصیل در خارجه پیش کشید، او

معتقد است که آمادگی، معلومات بهتر زبان اساس است و به عقیده او کاندیداهای تحصیل در خارجه باید

یک یا دو سال دوره فشرده آمادگی ببینند. او پرسید که آیا انجمن ایران و آمریکا کلاسهای خود را ادامه

می دهد و خوشوقت به نظر رسید که چنین است. PAOجهت گیری سابق برنامه های انجمن ایران و آمریکا

را تشریح کرد و اظهار آمادگی کرد تا این برنامه ها را هرگاه وزارت آماده باشد از سربگیرد. وزیر گفت

امتحان جدید برای واجدین شرایط برای آنهایی که خواستار گذرنامه دانشجویی برای تحصیل در خارجه

هستند در هفته آینده صورت خواهد گرفت و او پیش بینی کرد که در تعداد گذرنامه هایی که صادر خواهد

شد کاهش قابل ملاحظه ای وجود خواهد داشت. او توصیه کرد که برنامه های جامع تر زبان انگلیسی در

ایران تأسیس شود و مانعی ندید از اینکه برای خارجیانی که برای تدریس زبانها به اینجا می آیند

پروانه های کار صادر شود.

4 درباره مبادله استادان در نهادها، وزیر با اشاره به برنامه فولبرایت اظهار نظر مساعد کرد، ولی ادامه

داد که دانشگاههای اینجا فعلاً به طور موقت استادان ایرانی را از سفر به خارجه دلسرد خواهد کرد. او

معتقد نیست که ایران می تواند استادان را حتی برای مدتهای کوتاه به خارج بفرستد درباره مسئله کلی

پیوندهای بین دانشگاهها، او گفت تمام چنین وابستگیهایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا تضمین کند

که آیا آنها لازمند و به نفع ایران هستند. او خاطرنشان ساخت که بعضی از آنها سودمندی عملی کمی دارند.

آنهایی که محک امتحان را گذرانده اند بدون شک از سر گرفته خواهند شد. وزیر طرحی را تشریح کرد که

به موجب آن هیئتهای حرفه ای در رشته های مختلف به ویژه علوم در تابستان جاری برای برقراری هدفها

در مورد برنامه های دانشگاهی و کتابهای درسی و مطالعات بین المللی تشکیل خواهد شد و براساس

نتایج به دست آمده، دانشگاهها برنامه های درسی در رشته های خود را تعیین خواهند کرد (زمان اجازه

نداد مسئله خودمختاری دانشگاه مورد بحث قرار گیرد ولی احساس ما این بود که این وزیر مانند چند تن

ص: 487

از اسلاف خود یک نوع استراتژی آموزشی عالی را طرح ریزی می کند که در آن داور اصلی فکر خواهد

بود).

5 ما انستیتوی آمریکایی مطالعات ایران را ذکر کردیم و گفتیم که آمریکاییانی که مطالعات و

تحقیقات ایرانی دارند میل دارند که به ایران بیایند. او درباره زمینه های مختلف پژوهش سؤال کرد و آن گاه

اظهار نظر کرد که تابستان جاری زمان خوبی برای چنین دیدارهایی نخواهد بود، زیرا دانشمندان ایران و

غیره با هم و غمهای داخلی گرفتارند. او گفت که امکان دارد بعضی کنفرانسهای دانشجویی دانشگاه در

تابستان جاری تشکیل شود که دانشجویان خارجی در آن پذیرفته شوند. توصیه کلی او این بود که

پژوهشگران آمریکایی را حداقل تا پاییز آینده از آمدن به ایران منصرف کنند.

6 در پایان این دیدار من این نکته را متذکر شدم که حکومت آمریکا در انتظار یک روابط

همکاری جویانه صریح با حکومت جدید ایران است و اینکه علاقه متقابل ما به استقلال و تمامیت ارضی و

رشد اقتصادی ایران ایجاب می کند که شالوده خوبی برای آینده فراهم شود. وزیر به این اظهار ما اشاره به

بعضی از «گناهان» گذشته ما که همگی جزو گله های آشنایی است که من دریافت می کنم اشاره کرد، ولی

موافقت کرد که در آینده فرصتهایی برای همکاری خواهد بود.

7 یادداشت بیوگرافیک: دکتر شریعتمداری به انگلیسی روان ولی با نرمی و متدیک تکلم می کند. او

یک مرد فکوری است که به روشنی از بحث درباره موضوعات انتزاعی لذت می برد. از 1965 تا 1967 او

در دانشگاه ایندیانا و بعدا در دانشگاه تنسی، فلسفه تعلیم و تربیت تدریس می کرد. ایندیانا در تابستان

گذشته او را به یک سمپوزیوم دعوت کرد. او متنهای فلسفی علوم تربیتی آمریکا را به زبان فارسی ترجمه

کرده است. او با فرهنگ و مسلط بر خود و دارای استراتژی است و بسیار دور از جمعیتهایی به نظر می رسد

که در محوطه های دانشگاهی فریاد می زنند. از همه پستهای وزارتی، پست او بیش از همه آسیب پذیر و

کمتر از همه امن به نظر می رسد. جالب است ببینیم که سیاستهایش چگونه برگزار می شود.

ناس



هاشم صباغیان : برنامه انتخابات

ص: 488

هاشم صباغیان

محرمانه

از: سفارت خارجه آمریکاتاریخ: 1 اکتبر 1979 9/7/58

به: وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن دی. سی.

گزارشگر: سؤئیفتشماره سند: 546

موضوع: برنامه انتخابات

1 تمام متن محرمانه است.

2 طی تلفنی که در 30 سپتامبر توسط کاردار و مقام سیاسی سفارت انجام گرفت، وزیر کشور

صباغیان درباره برنامه انتخابات منطقه ای و کشوری صحبت کرد. صباغیان گفت که گام اول، انتخابات

برای شوراها در 150 شهرداری در تاریخهای 12 و 13 اکتبر خواهد بود.

انتخابات در تهران و شهرهای بزرگ مشهد و تبریز و شیراز و اصفهان و اهواز بعدا انجام خواهد شد.

3 پس از انتخابات شورای شهر، رفراندومی در مورد قانون اساسی، و بعد انتخابات ریاست جمهوری

و سپس انتخابات برای مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد. صباغیان امیدوار بود که همه این

انتخابات تا پایان سال ایرانی (مارس 1980) صورت بگیرد. وی اضافه کرد که (انتخابات روستاها و

بخشها احتمالاً آخر از همه بر قرار خواهد شد. چون امکانات وزارت کشور در آن قسمتها از همه ضعیفتر

است).

(برای اطلاع شما: در یک مصاحبه جداگانه که در روزنامه تهران تایمز مورخ 30 سپتامبر منتشر شد،

صباغیان گفت که مجلس خبرگان کارش را باید تا 23 اکتبر به پایان برساند و اینکه ممکن است رفراندوم

در آخر نوامبر انجام شود.

4 صباغیان در مورد این سؤال که تاریخ انتخابات شورای شهر در شهرهای بزرگ کی خواهد بود،

گفت که این انتخابات تخمینا در حدود دو هفته بعد از انتخابات 12 و 13 اکتبر و قبل از رفراندوم قانون

اساسی جدید انجام خواهد شد.

5 صباغیان گفت که وی امیدوار است که این انتخابات اثبات عملی تصمیم رژیم جدید ایران را برای

تأسیس اصول اسلامی و دموکراتیک در کشور فراهم آورد. وی اظهار داشت که این انتخابات، یک ساخت

دولتی دایمی را که در رفع بعضی از سوءاستفاده های حاصله در اثر ضعف دولت موقت مفید باشد، برقرار

خواهد ساخت.

اظهار نظر: کاش می توانستیم این امر را باور کنیم.

لینگن


رضا صدر 1 تقاضای موافقت درباره اعزام سفیر ایران به آمریکا

ص: 489

رضا صدر 1

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ سند : 15 آوریل 79 26 فروردین 58

به : وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

گزارشگر : استمپل شماره سند : 3910

موضوع : تقاضای موافقت درباره اعزام سفیر ایران به آمریکا

1 مسؤول بخش سیاسی در 14 آوریل به وزارت امور خارجه فراخوانده شد تا تقاضای دولت ایران

مبنی بر پذیرش رضا صدر، وزیر بازرگانی کنونی به عنوان سفیر ایران در آمریکا را دریافت نماید. این

تقاضا شامل سوابق بیوگرافیک زیر است (که به طور غیر رسمی از فارسی ترجمه شده است). دکتر رضا

صدر 47 سال دارد، دوره دبیرستان را در کاشان به پایان رسانید و در دانشگاه تهران در رشته فلسفه و

مذهب لیسانس و دکترا را دریافت نمود. بین سالهای 721963 را در آمریکا به سر می برد. از دانشگاه

میامی در رشته شیمی لیسانس گرفت، در سال 1972 برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت ولی مجددا به

آمریکا رفته در دانشگاه نیویورک در رشته مدیریت فوق لیسانس گرفت. در آمریکا در سالهای

481964 در بخش تدارکاتی و بعدها برای کمپانی کیسانزا کار می کرده است. در فوریه 1979 توسط

حکومت بازرگان به سمت وزیر بازرگانی منصوب گردید.

2 در ضمن گفتگو، رئیس اداره چهارم سیاسی علی پارساکیا محرمانه خاطرنشان ساخت که افراد

کارشناس از این انتصاب صدر خشنود به نظر می رسند. از نظر وزارت امور خارجه، رضا صدر از حامیان

دیرین خمینی بود و می تواند «سفارتخانه ایران در واشنگتن را به خوبی اداره کند» و همچنین خاطرنشان

ساخته اند که وزارت خارجه «امکان» کنترل روحانی را نداشته است، ولی بالاخره صدر را برای روشن

کردن وضع نمایندگی ایران در آمریکا تعیین کرده اند، پارساکیا خاطرنشان ساخت که انتصاب این شخص

که با اوضاع آمریکا خیلی آشنایی دارد، نشان دهنده تمایل دولت ایران به توسعه روابط با آمریکاست،

پارساکیا خواستار هرچه زودتر پذیرفته شدن این شخص بود و گفته است که اگر آمریکا نیز یک سفیر

«خوش سابقه» را برای استقرار در ایران بخواهد اعزام کند وی حتما او را تأیید خواهد کرد، بدون اینکه آن

را با انتصاب صدر مرتبط سازد، مسئول سیاسی درباره وضع تقاضای آمریکا در این وزارتخانه سؤالاتی

نمود: پارساکیا گفت که این تقاضا به زودی مورد تأیید قرار خواهد گرفت.

ناس


رضا صدر 2 رضا صدر سفیر ایران در آمریکا نخواهد بود

ص: 490

رضا صدر 2

محرمانه

گزارشگر: ناستاریخ سند: 23 آوریل 79، 3 اردیبهشت 58

شماره سند: 4230

موضوع: رضا صدر سفیر ایران در آمریکا نخواهد بود.

در مذاکره خصوصی که در 23 آوریل با رضا صدر وزیر بازرگانی ایران داشتم، خاطرنشان ساخت که

نخست وزیر بازرگان با درخواست او مبنی بر تقاضایش به عنوان سفیر ایران در آمریکا موافقت نکرده

است. بنابراین مخالفت پنهانی با موقعیت او در آمریکا پیش نیامد و او متعجب بود از اینکه من درباره این

تغییرات چیزی نمی دانستم و گفت که او رسما از وزارت امور خارجه خواهد خواست که ما را در جریان

قرار دهد. بعد از آنکه با رفتن او مخالفت شد او قبول داشت که در مقام وزیر بازرگانی بیشتر می تواند به

کشورش خدمت کند.

ناس


رضا صدر 3 ملاقات کاردار سفارت با وزیر بازرگانی

رضا صدر 3

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ سند : 8 اوت 1979، 17 مرداد 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی. دارای حق تقدم

گزارشگر : سنس شماره سند : 8873

موضوع : ملاقات کاردار سفارت با وزیر بازرگانی

1 کل مطلب محرمانه است.

2 در 6 اوت با رضا صدر وزیر بازرگانی ایران ملاقات کردم. هدف من از این ملاقات به خاطر معرفی

خودم و مشاور اقتصادی سفارت سنس و نکات ویژه ای با درنظر گرفتن مناسبات دو جانبه اقتصادی بین

ایران و آمریکا در آینده بود. من می خواستم توجه رضا صدر را به این موضوع معطوف نمایم که در حال

حاضر ما با تعدادی مناسبات مثبت و منفی روبرو هستیم.

3 بدین منظور من توضیح دادم که آمریکا مایل است دولت جدید کار کند، همان طوری که قبلاً به

سایر اعضای کابینه روی این موضوع تأکید کرده ام و گفتم که برای به نتیجه رسیدن تلاشهایمان ما باید

اساس یک احترام متقابل را فراهم و نقطه نظرها و مشکلاتمان را با یکدیگر در میان بگذاریم. و من

خاطرنشان ساختم که ما در مورد نگاهداری سهامهای دولتی ایران کار کرده ایم و گفتم که ما مشتاقیم

احتیاجات قطعات یدکی شما را برآورده کنیم و امور مربوط به ویزا را انجام دهیم. و من بر این موضوع

پافشاری کردم که دولت آمریکا مایل است بداند که مشکلات رژیم جدید چیست و همچنین گفتم که

تاجرهای آمریکایی ما باید بدانند که قوانین در رژیم جدید چیست و آنها تا زمانی که وضع این قوانین

مشخص نشده نمی توانند به کار خود ادامه دهند.

4 سپس به عنوان مثال مسئله شری و شیبانی را پیش کشیدم و گفتم که این مسئله باعث به وجود آمدن

مشکلاتی بین دو کشور شده است و این در حالی است که ارتباط دو جانبه می تواند به این مسئله کمک کند.

ص: 491

آزادی جیمز شری ما را خوشحال کرد، ولی از اینکه هنوز او نمی تواند ایران را ترک کند افکار مردم آمریکا

را برانگیخته است و شیبانی هم به خاطر دو ملیتی بودنش درست است که هنوز مجازات نشده ولی در

زندان است و این مسئله هم به شکل ناخوشایندی توسط تجار آمریکایی درباره دورنمای ایران قضاوت

می شود.

5 رضا صدر در جواب گفت که من آمریکا را به خوبی می شناسم چرا که قبل از مراجعت به ایران و

انتصاب به شغل جدید به مدت بیست سال مدیر یک شرکت صادراتی در اسکراسدل بوده ام. و دیگر اینکه

آمریکا مسئول آنچه که در یک سال و نیم گذشته اتفاق افتاده است می باشد، چون پس از هر برخورد یک یا

چند سیاستمدار آمریکایی کاملاً از شاه حمایت می کرده است.

او از نفوذ روزنامه های صهیونیستی در آمریکا سخن می گفت و اظهار داشت که افکار عمومی مردم

آمریکا را بر علیه انقلاب ایران برمی انگیزاند و بیشتر از همه از انتشار مقاله نیوزویک در مورد ایران ابراز

تأسف می کرد (این، امکان دارد به خاطر این باشد که متن مصاحبه رضا صدر با مجله تایم در نتیجه تصحیح

روزنامه نگاران منتشر نشده بود)، پس از آن بحث طولانی ما بر سر نفوذ صهیونیست در آمریکا که این

روزها به وسیله هر ایرانی مطرح می گردد، نتوانست عکس آن را اثبات کند.

6 او سپس گفت که در جریان کار شری و شیبانی تحقیق خواهد کرد. ما شاید با مذاکرات بیشتر

بتوانیم روابط تجاری ایران و آمریکا را قوی تر کنیم. رضا صدر گفت که طرح هر چیز در کمیسیون مشترک

زود است ولی شاید بتوانیم اتاق بازرگانی و شورای تجار را دوباره به راه بیندازیم. ایده ها در قسمت

تجاری در این مرحله خوب است و رضا صدر با پیشنهادهای ما موافقت کرده که در یک ماه آینده برای

نهار مهمان ما باشد.

7 به هنگام جدایی از وی پرسیدیم که آیا موضوع ملی شدن صنایع صحت دارد و یا اینکه مربوط به

گذشته است وی تنها اظهار امیدواری کرد. پس از آن درباره جنرال موتورز پرسیدیم و او با تأکید گفت که

سهمیه جنرال موتورز در ایران ملی نشده است. ما متذکر شدیم که این رفتار آنها با جنرال موتورز یک

عامل مثبت در روابط ما بود. و ما از پذیرایی آنها از نمایندگان جنرال موتورز بسیار سپاسگزار هستیم. ولی

باز خاطرنشان ساختیم که تجربه جی تی ئی از عوامل منفی در این زمینه است. ولی وقایع اخیر امیدوار

کننده تر می باشد.

لینگن



صادق طباطبایی 1 ملاقات با طباطبایی معاون نخست وزیر

ص: 492

صادق طباطبایی 1

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ: 16 اوت 1979، 25 مرداد 1358

به : وزارت امور خارجه در آمریکا

گزارشگر : مترینکوشماره سند : 9144

موضوع : ملاقات با طباطبایی معاون نخست وزیر

1 تمام متن محرمانه است.

2 من با سخنگوی دولت موقت ایران طباطبایی معاون نخست وزیر ملاقات کردم تا درباره اظهارات

اخیر ضدآمریکایی رادیو و تلویزیون ملی ایران بحث کنیم. طباطبایی در یک مکالمه صریح و دوستانه

مشکلات دولت موقت ایران را با رادیو تلویزیون ملی ایران مورد بحث قرار داد. طباطبایی مشکلات دولت

موقت ایران را در مقابل احساسات شدید مردمی بیان داشت و تقاضا کردم که سخنگوی رسمی حکومت

آمریکا کوشش بیشتری برای حل سوءتفاهمهای کنونی بین آمریکا و ایران به عمل آورد و همچنین تقاضا

کرد که ملاقاتهای بیشتری با سفارت آمریکا صورت گیرد تا از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کرده و بر

آن فائق آید. پایان خلاصه.

3 من با معاون نخست وزیر صادق طباطبایی روز 13 اوت، برای بحث درباره اظهارات اخیر

ضدآمریکایی رادیو تلویزیون ملی ایران و وزارت ارشاد ملی و همچنین اظهارات ممکن معاون وزارت

ارشاد ملی درباره اینکه خبرنگاران آمریکایی اغلب جاسوس از آب در می آیند و سپس خبرنگار

می شوند ملاقات کردم. طباطبایی در پاسخ مدعی شد که رادیو تلویزیون ملی ایران یکی از مشکلات

بزرگی است که دولت موقت ایران با آن مواجه است، او گفت در حالی که همه این تصور را دارند که رادیو

تلویزیون ملی ایران تحت نظر دولت است، واقعیت این است که دشواریهای بسیاری بین دولت موقت ایران

و مدیریت رادیو تلویزیون ملی ایران وجود دارد. طباطبایی افزود که در واقع بازرگان نخست وزیر قرار

است ملاقاتی در همان بعد از ظهر در رادیو تلویزیون ملی ایران داشته باشد، تا بکوشد مشکلات را که

دولت موقت ایران با این سازمان دارد حل و فصل کند.

4 طباطبایی ادامه داد که رادیو تلویزیون ملی ایران عقاید مختلف سیاسی ابراز داشته است از جمله

اینکه بعضی از آنها را می توان حملاتی علیه خود دولت موقت ایران تلقی کرد. طباطبایی ضمن ارائه بحث

درباره اظهارات ضد آمریکایی رادیو تلویزیون ملی ایران و مطبوعات، توضیح داد که احساسات

ضدآمریکایی در میان مردم ایران هنوز بسیار شدید است و خبرنگاران اغلب دستخوش چنین احساساتی

می شوند. به عنوان مثال طباطبایی سفر خود را به آلمان در چند ماه قبل ذکر کرد و گفت دانشجویان ایرانی

در آلمان از او نه تنها خواسته بودند که ایران روابط خود را با آمریکا قطع کند، بلکه آمریکا وادار شود که به

خاطرت تمامی مظالمی که شاه نسبت به ایران روا داشته است غرامت بپردازد. او گفت اگر این دانشجویان

که آنها را می توان روشنفکران آینده ایران به حساب آورد و همه در خارج زندگی می کنند، چنین طرز

تفکری دارند چگونه می توان انتظار داشت که مردم عادی و تحصیل نکرده احساسات دیگری داشته

باشند. طباطبایی ضمن کوشش برای توضیح فشارهایی که دولت موقت در معرض آن قرار گرفته و انجام

وظیفه می کند، عکس العمل اظهارات اخیر خود را درباره لغو قراردادهای مربوط به آواکس و بین

ص: 493

حکومتهای ایران و آمریکا توصیف کرد. وی گفت در حدود دویست نفر به اداره من سرزده و پرسیدند چرا

من، اصطلاح جنایتکار را در اشاره به حکومت آمریکا به کار نبردم.

5 طبق اظهار طباطبایی، احساسات مخالف عمومی محدود به آمریکا نیست، بلکه شامل غرب به

طور کلی و به ویژه آلمان است. وی گفت علاوه بر این نفرت عمیقی نسبت به شوروی نیز احساس می شود

و این احساسات ضد شوروی ناشی از مذهب ایرانیان است و در دراز مدت تأثیر زیادی در آن خواهد

داشت که ایالات متحده آمریکا را در ایران در موقعیت بهتری قرار دهد.

6 من با ارائه اظهارات قبلی خود در همان مشی و جهت، تمایل حکومت آمریکا را به برقراری و

تشویق روابط حسنه دو جانبه ابراز داشتم و از طباطبایی خواستم تا اگر پیشنهادی برای بهبود درک

عمومی این گزارش دارد، ارائه دهد. طباطبایی مدعی شد که سخنگویان رسمی حکومت آمریکا از جمله

آنهایی که در کاخ سفید یا وزارت امور خارجه و خود من (گزارشگر) باید اظهارات خصوصی خود را

درباره حسن تفاهم با ایران، بیشتر علنی کنند، او گفت تا آنجایی که او اطلاع دارد تنها دلیل آن است که

ایالات متحده آمریکا چنین کوششهایی برای برقراری روابط حسنه دوجانبه به عمل می آورد، چنین

چیزهایی به او در جلسات کابینه گفته شده است و قبل از اینکه او به معاونت نخست وزیر منصوب شود آن

را درک نکرده بود و بدون شک مردم عادی ایران نشانه ای از چنین کوششهایی از زمانی که مطالب

مطبوعات آمریکا لحن ضد انقلابی داشت ندیده بودند، من پاسخ دادم که در مطبوعات ایران نیز کمتر

مطلبی وجود دارد که نشان می دهد ایران مایل است روابط مثبتی را با آمریکا تشویق کند و پرسیدم که آیا

چنین هدف متقابلاً توصیف شده را نمی توان در ایران نیز جنبه رسمی به آن داد؟ طباطبایی گفت ظرف یک

ماه یا در این حدود، هنگامی که احساسات عمومی ضدآمریکایی تا اندازه ای فروکش کند، این امر ممکن

خواهد بود. ولی اگر اظهارات دوستانه تری در ایالات متحده آمریکا آغاز شود، این امر وظیفه دولت

انقلابی ایران را تسهیل خواهد کرد.

7 طباطبایی همچنین خواستار شد تا ملاقاتهای بیشتری با من داشته باشد، زیرا وی این مذاکرات

صریح را بسیار سودمند تشخیص داده بود. او که شاید تحت تأثیر اشتیاقش واقع شده بود، اظهار داشت که

حتی حاضر خواهد بود اگر مناسبتر باشد خود به سفارت بیاید.

8 نکته آخر من از طباطبایی به خاطر کمک به جانشین کردن گروهی مناسبتر برای سفارت به جای

گروه ماشاءاللّه کاشانی تشکر کردم و تقاضا کردم که این امر گشایش فعالیتهای عادی کنسولی را ظرف

مدت کوتاهی تسهیل خواهد کرد. پاسخ طباطبایی این بود که دفتر او تحت فشار شدیدی در این باره قرار

گرفته و به عنوان هدیه خداحافظی، او یک تقاضا نامه روادید برای یک دانشجوی خویشاوند خویش برای

اینکه خارج از مجاری عادی به آن رسیدگی شود، تسلیم کرد.



صادق طباطبایی 2 مکالمات کاردار با وزارت کشور درباره اعدامها

ص: 494

صادق طباطبایی 2

محرمانه

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 1 اکتبر 79، 9 مهر 58

به : وزارت امور خارجه واشنگتن

شماره سند : 10563

موضوع : مکالمات کاردار با وزارت کشور درباره اعدامها

1 تمام متن محرمانه است.

2 تلگرافهای جداگانه متن کامل اظهارات طباطبایی معاون نخست وزیر را در تاریخ اول اکتبر در

انتقاد از تبادل نظرهای کاردار با صباغیان وزیر کشور درباره اعدامها و متن حملات بی مورد از طرف

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله، داده شده است. همچنین تلگرامهای جداگانه، اظهارات صباغیان

را در رادیو در بعد از ظهر امروز گزارش می دهد. این اظهارات تمامی تبادلات اظهار نظرها را درباره

اعدامها در چشم انداز دقیق تری قرار می دهد.

3 در حالی که اظهار نظرهای طباطبایی درباره اظهارات کاردار مربوط به اعدام سه سناتور کاملاً

موضوع استانداردی بوده است. سر مقاله روزنامه جمهوری اسلامی چنین نبود.

4 جمهوری اسلامی، روزنامه رسمی حزب جمهوری اسلامی است که آن را می توان با خمینی یکی

دانست، رئیس این حزب آیت اللّه بهشتی نایب رئیس شورای خبرگان است. در حالی که روزنامه جمهوری

اسلامی به خاطر سرمقاله های نابجای خود شهرت دارد (دو هفته پیش یزدی را مورد حمله قرار داد)،

می توان این روزنامه را همچنین یک ارگان نیمه رسمی نزدیکترین متفقین خمینی و هواداران دستگاه جا

افتاده مذهبی تلقی کرد.

5 سفارت در نظر ندارد به سرمقاله جمهوری اسلامی پاسخ علنی بدهد. معذلک پاو گریوز نگرانی ما

را از اظهارات طباطبایی و به ویژه لحن سرمقاله، هنگام ملاقات با بهزادنیا رئیس مطبوعات خارجی

وزارت ارشاد در تاریخ دوم اکتبر به میان خواهد گذاشت، ترتیب این ملاقات چند روز پیش داده شده

است.

6 سفارت با نهایت انبساط خاطر متوجه شده است که روزنامه تهران تایمز در یک صفحه از یک سو

ملاقات کاردار را با صباغیان درج کرده و از سوی دیگر اظهارات بازرگان را به فالاچی روزنامه نگار

ایتالیایی منتشر کرده است که در آن بازرگان اعدامهای پس از محاکمات بدون وکیل مدافع از سوی

دادگاههای انقلابی ایران را محکوم کرده است و گفته است او اغلب خشم و انزجار خود را در این باره به

خمینی ابراز داشته است.

لینگن


صادق طباطبایی 3 ملاقات کاردار با معاون وزیر نخست وزیر طباطبایی

ص: 495

صادق طباطبایی 3

محرمانه

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 2 اکتبر 79 10/7/58

به : وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی. فوری

شماره سند : 616

موضوع : ملاقات کاردار با معاون وزیر نخست وزیر طباطبایی

1 تمام متن محرمانه است.

2 خلاصه: کاردار در ملاقاتی با معاون نخست وزیر طباطبایی در تاریخ 2 اکتبر به وسایل ارتباط

جمعی و سخنگوی دولت در مورد اشاعه این مسئله که آمریکا دشمن انقلاب ایران است، اشاره نمود.

طباطبایی به کاردار اطمینان داد که مقاله سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی و حمله آن به آمریکا در رابطه

با اعتراضات کاردار نسبت به اعدامها، نه موضع رسمی دولت موقت و نه موضع خمینی است. پایان

خلاصه.

3 کاردار با معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت طباطبایی در تاریخ 2 اکتبر در ملاقاتی راجع به

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی (تلگراف مرجع) که آمریکا را متهم به دخالت در امور داخلی ایران

نموده بود گفتگو نمود. او در جواب به سؤال کاردار که آیا موضع جمهوری اسلامی بیانگر نظرات دولت

موقت و یا قم نسبت به آمریکاست گفت، مطمئنا روزنامه نه نظر دولت موقت ایران و نه نظر رهبر انقلاب

امام خمینی را منعکس می سازد و نه نظر اکثریت مردم ایران را و روزنامه تنها منعکس کنده نظرات «بعضی

از رهبران مذهبی و گروهی از مردم» می باشد. طباطبایی افزود که جمهوری اسلامی یکی از بدترین

انتقادکنندگان دولت موقت بوده و همواره وزیر امور خارجه یزدی و سرپرست رادیو تلویزیون قطب زاده را

به آمریکایی بودن متهم کرده اند و دولت موقت را متهم به طرفدار غرب بودن، نموده اند. طباطبایی گفت که

او خودش زمانی که مقاله را خوانده از حمله ای که به آمریکا و کاردار گردیده عصبانی گشته است.

4 طباطبایی گفت که مطالب ذکر شده در یک نسخه از روزنامه انگلیسی زبان جدید که از قول او نقل

کرده که آمریکا دشمن شماره یک ایران است، صحت ندارد. چیزی که او واقعا گفته بود این است که اشتباه

است که آمریکا را دشمن شماره یک خود بدانیم. دشمن اصلی ما اسرائیل و (صهیونیزم) است که

موجودیت خود را با پا گرفتن انقلاب اسلامی ایران در خطر می بیند و هنگامی که کاردار پرسید پس منظور

این است که آمریکا دومین دشمن اصلی است، طباطبایی گفت اصلاً این طور نیست و تا آنجایی که به او

مربوط می شود دومین دشمن شوروی است و اضافه نمود سفیر شوروی حتی برای اعتراض به بیانات

ضدروسی اخیر ملاقاتی انجام داده بود.

5 در ادامه طباطبایی گفت که به نظر او چپگراها و مذهبی های متعصب خطرهای اصلی انقلاب

ایرانند. او گفت که روزنامه جمهوری اسلامی نمونه خوبی در این نوع تعصب می باشد.

6 اظهار نظر: به طور کلی جو ملاقات گرم و دوستانه بود و طباطبایی کوشش می کرد که حالت

آشتی جویانه ای داشته باشد، مطمئنا هیچ گونه نشانه ای از ضدآمریکایی بودن در دفتر او به چشم

نمی خورد. دستیار طباطبایی کاردار را تا راهرو پایین همراهی کرد و از موقعیت برای درخواست ویزای

دانشجویی برای برادرزاده اش استفاده نمود.

ص: 496

محض اطلاع شما: 2 اکتبر روزنامه ها راجع به مسائل رد و بدل شده بین صباغیان و کاردار توجه

چندانی مبذول نداشتند، روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز و کیهان اینترنشنال گفتگوی طباطبایی را به

مطبوعات (تلگرام مرجع) منعکس ساخته و همچنین صحبتهای رادیو تهران در روز اول اکتبر را ذکر کرده

و از صباغیان به خاطر توضیح دادن به نقطه نظرهای کاردار انتقاد نمودند.

روزنامه های 2 اکتبر تبادل نظر بین کاردار صباغیان طباطبایی را ذکر ننمودند.

لینگن


صادق طباطبایی 4 طباطبایی با مقامات آلمان غربی ملاقات می کند

صادق طباطبایی 4

محرمانه

از : سفارت آمریکا، بنتاریخ : 18 اکتبر 79 26/7/58

به : وزارت امورخارجه واشنگتن، دی. سی.

شماره سند : 8713

موضوع : طباطبایی با مقامات آلمان غربی ملاقات می کند.

1 تمام متن محرمانه است.

2 وزارت امور خارجه روز 18 اکتبر گزارش روزنامه ای را درباره اینکه طباطبایی در هفته جاری با

ویشنوسکی و مقامات وزارت کشور آلمان ملاقات خواهد کرد را تأیید کرد. منبع ما در وزارت امور

خارجه گفت طباطبایی برای یک دیدار خصوصی (خانواده او هنوز هم در اینجا اقامت دارد) به جمهوری

فدرال آلمان رفته است و از فرصت استفاده کرده با مقامات این دولت مشورت می کند. منبع ما مدعی شد

که دلیل ویژه دیگری برای مذاکرات وجود ندارد. او نتوانست توضیح بدهد چرا طباطبایی با مقامات

وزارت کشور آلمان فدرال ملاقات می کند.

3 ما در پی تهیه مطلبی درباره این بحثها در هفته آینده خواهیم بود.

استوسل


صادق طباطبایی 5 طباطبایی با اشمیت و ویشنوسکی ملاقات می کند

صادق طباطبایی 5

محرمانه

از : سفارت آمریکا در بنتاریخ : 25 اکتبر 1979، 3 آبان 1358

به : وزیر امور خارجه واشنگتن، دی. سی.

شماره سند : 9172

موضوع : طباطبایی با اشمیت و ویشنوسکی ملاقات می کند.

1 تمامی متن محرمانه است.

2 شوپس، مأمور امور ایران در وزارت امور خارجه (آلمان) روز چهارم اکتبر به ما اطلاع داد که

جالبترین قسمت بحث روز 19 اکتبر بین طباطبایی معاون نخست وزیر ایران و اشمیت صدراعظم آلمان

(که در این اجتماع طبق برنامه با معاون خود ویشنوسکی حاضر بود)، عبارت بود از تبادل نظر درباره

قرارداد نیروگاه هسته ای بوشهر با KWU، طباطبایی علاقه مداوم ایران را در از سرگرفتن کار درباره این

ص: 497

طرح بیان داشت و پیشنهاد کرد مذاکرات دولت به دولت انجام گیرد، تا مسئله به مقصد خود برسد. موضوع

آلمان این بود که حکومت ایران باید مستقیما با KWUصحبت کند و برای حکومت جمهوری فدرال

ناشایست خواهد بود اگر خود وارد مذاکرات مربوط به داد و ستد خصوصی شود. شوپس گفت وزارت

امور خارجه هنوز یقین ندارد طباطبایی تا چه حدی مجاز است درباره این موضوع در بن مذاکره کند.

3 نفت، عرضه نفت ایران به طور مختصر مورد بحث قرار گرفت، طباطبایی خاطرنشان ساخت که

علیرغم بعضی مشکلات تولیدی که ماهیت آن را مشخص نکرد، سطح کنونی تولید حفظ خواهد شد.

شوپس گفت این موضوع با ارزیابی وزارت امور خارجه آلمان درباره نقشه های ایران تطبیق می کند.

4 کردها. شوپس اظهار نظرهای طباطبایی را درباره شورش کردها، یک تکرار مأیوس کننده خط

تبلیغاتی تهران درباره مشکلات اقلیتها توصیف کرد. آلمانیها امیدوار بودند که در این باره تبادل نظر

سریعی بین طرفین انجام گیرد.

5 سایر مسائل. شوپس مدعی بود که درباره سایر ملاقاتهایی که طباطبایی در نظر داشت، از جمله

ملاقاتها در وزارت کشور (تلگرام مرجع) و با سیاستمداران اطلاعی ندارد. شوپس به این نکته توجه داد که

طباطبایی در آلمان یک دیدار خصوصی انجام می دهد و هنوز اینجاست و ممکن است هنوز این ملاقاتها را

انجام نداده باشد. شوپس گفت بحثی درباره کشورهای ثالث صورت نگرفته است.

6 شوپس دیدار را بی نتیجه توصیف کرد، همان طوری که انتظار آن می رفت. او معتقد بود که این دیدار

فرصت خوبی برای تقویت مناسبات آلمان با ایران از طریق طباطبایی بود. سخنگوی ایران به عنوان استاد

شیمی در دانشگاه بوخوم مدت 17 سال خدمت کرده و با یک زن آلمانی که هنوز هم با فرزندانش در

بوخوم سکنی دارد، ازدواج کرده است (دیدار طباطبایی از اینجا ناشی می شود) و این سخنگو به زبان

آلمانی بسیار عالی صحبت می کند (ولی انگلیسی بلد نیست). شوپس به ما گفت که بن او را به عنوان آدم

خودشان در تهران تلقی می کنند، هرچند آلمانیها درباره نفوذ او در داخل دولت، چندان یقین ندارند.

شوپس گفت اطلاعات آنها نشان دهنده آن است که طباطبایی دارای روابط به اندازه کافی خوب با خمینی

است و این به علت تماس آنها، در زمان اقامت خمینی در پاریس بود.

7 اظهار نظر: شوپس احساس می کرد که با در نظر گرفتن عدم محبوبیت ایالات متحده و انگلیس در

ایران در حال حاضر، پیوندهای آلمانی طباطبایی برای بن یک امتیاز در سروکار داشتن با تهران به شمار

می آید، که حتی فرانسویها آن را ندارند. تصمیم اشمیت به کار گذاشتن برنامه پرمشغله خود برای پیوستن

به ملاقات طباطبایی و ویشنوسکی نشان دهنده کوشش آگاهانه آلمان برای پرورش و گسترش دادن این

امتیاز دریافتی است. (پایان اظهار نظر).

استوسل



صادق قطب زاده 1

ص: 498

صادق قطب زاده 1

سفارت ایالات متحده آمریکا تهران ایران12 ژانویه 1978 (22 دی 1356)

اداری غیر رسمی

محرمانه

آقای چارلز ناس، رئیس و آقای میلز گرین

وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی

چارلی و میلز عزیز،

با دانستن این مطلب که تعطیلات، همراه با دیدار پرزیدنت مانع کارهایم شده، امیدوارم که برایتان

اشکالی نداشته باشد که مشترکا این نامه را در جواب چارلی مورخه 23 نوامبر و میلز مورخه 27 دسامبر

بپذیرید.

در ابتدا، اول آنکه اعتماد دارم شما مصاحبه مطبوعاتی پرزیدنت را که در راهش به کشور (ایالات

متحده آمریکا) برگزار شد دیده اید که در آن به حقوق بشر در ایران اشاره کرد. من سؤال و جواب را همراه با

یک نسخه اضافی ضمیمه می کنم، و امیدوارم که آن را به D/HA نشان دهید، البته اگر دیدید که نظرشان

راجع به رئیس جمهور عوض شده است. ما از این دیدار بسیار خوشحال شدیم و همچنان که شما از

دیگران اطلاع دارید، ایرانیها هم خوشحال شدند.. کسانی که با من تماس گرفتند، به خصوص آنها که

«منزوی» شده بودند، بسیار خوشحال بودند که پرزیدنت در مورد حقوق بشر متذکر گردید و از این که در

این مورد بیشتر از آن پیش نرفت آسوده خاطر گردیدند.

موضوعات مربوط به قاجار: میلز، متشکریم از اینکه موارد فیروز را برایمان فرستادی. کافیست

بگویم، که شاهزاده در اینجا هیچ هواداری ندارد، و سؤال شما در رابطه با حقوق بشر در زمان قاجاریه

درست به اصل مطلب می پردازد. چنین طرح ساده و ناقصی حکایت می کند که فیروز از ابتدا مدافع نظرات

روسیه بود و عملاً مواضع خود را در چند سال اخیر عوض نکرده است، اگر چه وی ممکن است یک مهره

پیچیده تر (روسیه) نسبت به گروه دانشجویی آنها باشد.

البته نامه والدهایم جالب است، زیرا صاحبان امضاء متوجه شده اند که در این نوع ارتباط به یکدیگر

ارجاع داده شده اند. من نمی دانم که والدهایم نامه را دیده است، ولی بنا به یک منبع مطلع محلی در تماس با

مخالفین سرانجام نامه تحویل سازمان ملل گردید، مهمترین نقطه نظرهای تمام موضوع در سرتاسر نامه

اتهامات می باشد، در حقیقت شامل مطالب مهم و جان سخن می باشد، خیلی بیهوده و وقت گیر خواهد بود

اگر وارد تمامی جزئیات و بی دقتی ها شویم، ولی اجازه بدهید چند نکته واضحتر را شرح دهیم:

1) اظهار نظرها پیرامون شکنجه در رابطه با کاربرد اخیر آن احتمالاً به طور کلی صحیح نمی باشد.

2) در شرح مربوط به حزب رستاخیز با وضوح تمام می توان شرکت عموم را غلط عرضه کرده و

قطعا به صورت غیرصحیحی اظهار می دارد که دولت ایران مردم را برای رأی دادن به کاندیداهای

تأیید شده از پیش تهدید می کند.

3) نامه در مورد فقدان آزادی خیلی زیاده روی کرده است نامه خود علامتی است که حکایت از

آزادی می نماید.

برای ما خیلی مفید خواهد بود اگر شما بتوانید INR/OIL/B از طریق کامپیوتر تمامی اسامی را که در

ص: 499

پایین نامه هایی که برایتان فرستادیم چک کنید. من می دانم که کامپیوتر آنها قادر به انجام این کار می باشد،

اگر کسی شروع به انجام این کار بنماید. در رابطه با آن من قسمتی از یک لیست مخالفین را که شما در

عملیاتتان شاید به آن احتیاج داشته باشید ضمیمه می نمایم.

در مورد ضمیمه نامه چارلی از نهضت آزادی من با چندین همکارم صحبت کردم، اینها در مورد چند

«رویداد» که در «ابلاغ رسمی» نشان داده شده است مضطرب می باشند. «اعدام» آخوندی البته، بعد از

اینکه یک دادگان نظامی وی را به اتهام قتل کارمند سفارت، «حُسنان» محکوم کرد، انجام گردید. ضعف

دولت ایران ناشی از این حقیقت است که محکومیت او اعلام شد و مجازات در مورد وی قبل از تاریخ موثر

اصلاحات، پس از اینکه آن اصلاحات اعلام شد، انجام گردید: «تظاهرات مذهبی» ماه اکتبر که در یک

اعلامیه رسمی دیگر ذکر گردیده است در رابطه با هیچ واقعه تاریخی نمی باشد و همچنین شامل چند

رویداد دیگر می باشند که ما به هیچ وجه در مورد اتفاق افتادن آن متقاعد نمی باشیم. برای مثال:

دانشجویان دانشگاه تهران تا آنجایی که ما اطلاع داریم، خواستار بازگشت خمینی نشده اند (آن طور که در

قسمت 1 منعکس شده)، حمله علیه دانشجویان تا قبل از 18 نوامبر انجام نشد (قسمت 2)، و هیچ گونه

مورد مزاحمت مذهبی (تظاهرات مذهبی) در اکتبر وجود نداشته به غیر از میتینگ بزرگ روز 15 که در

اعلامیه رسمی در تاریخ 7 اکتبر و در یک شهر دیگر اشتباهی ذکر گردیده. ما اسامی آنهایی را که تحت

شکنجه اند مرور نکرده ایم و هیچ گونه اطلاع دیگری از آنها نداریم (شاید یکی از گروههایی که از زندانهای

ایران دیدن می کند بتواند در مورد آنها سؤال نماید).

در مورد صادق قطب زاده که به رابرت مانتل در وزارت امور خارجه نامه ای نوشت. ما بسته کوچک او

را ظاهرا از الی جونز (از طریق شما) دریافت داشتیم. قطب زاده، البته همان شخصیت تلویزیونی است که

در تاریخ مارس 1977 در برنامه 60 دقیقه (برنامه ای در تلویزیون آمریکا مترجم) رفت و ساواک را متهم

کرد که سعی در کشتن او دارد و یک مرد نسبتا پیر را هم به عنوان شاهد آورد. گزارشات ناقص، نشان

می دهد که او در آمریکا در اوائل دهه 60 دانشجو بود و یک عضو نهضت مخالفین «میانه رو» در اروپا

می باشد. وی در ارتباط با گروه موسی صدر در لبنان بوده و چندین بار تحت اسامی فرضی به خاورمیانه

سفر کرده است. وی در کیت مراقبت آمریکا قرار دارد، اما ظاهرا به ترتیب نفرت انگیزی (و شاید

غیرقانونی) در آمریکا ظاهر می شود. بیوگرافی وی باید تماما چک شود.

ما هیچ گونه اطلاعات دیگری در مورد موضوعات مشخص در این بسته اطلاعاتی، نداریم چه در

مورد اسم اشخاص، یا در مورد آنچه به عنوان شرح نهضت مردم ایران ظاهر گردیده است. نامه خیلی

اغراق آمیز به نظر می آید، در چند موضوع بدون تاریخ است، و هیچ گونه توجهی راجع به آنچه در ایران در

خلال سالهای گذشته خلال سالهای گذشته می رفته نداشته است. اگر خبر دیگری بشود، شما را در جریان

خواهیم گذاشت.

خیلی خلاصه در جواب نامه اخیر سفیر: ما امیدواریم که در پناه اظهار نظرهای پرزیدنت «طرح نهایی

ارزیابی کشور» که رسیده است به طور واضح تصدیق می کند که احتمالاً تعداد بسیاری رژیمهای دیگر غیر

از این وجود دارد که باید خیلی بیشتر درباره آنها گفت. از طرف دیگر، فشارهای مستقیم و دایم نظیر آنچه

توسط بیل باتلر انجام گرفته (با کمال خوشحالی بازگشت پیش بینی شده وی را در بهار امسال به ایران را

اظهار می داریم)، می تواند در تسریع این امر مؤثر باشد.

ص: 500

آخرین نظر در مورد اعدامها اینکه: بر طبق اطلاع ما در سه سال گذشته هیچ نمونه اعدامی بدون طی

مراحل قانونی در ایران، وجود نداشته است. البته کسانی وجود داشته اند که طی تیراندازی کشته شده اند،

اما من به سختی می توانم بر آنها نام «دانشجویان بیگناه» بگذارم و زمانی که پلیس (نه ساواک، پلیس) از

«اقامتگاه پاک» آنها که دقایقی تا یک ساعت یا بیشتر از آنجا مشغول تیراندازی به طرف پلیس بودند،

مخفیگاه اسلحه ای به چنگ می آورد که می توانست زمانی که من در ویتنام بودم کنترل یک منطقه کامل را

به دست ویت کنگها بیندازد. شاید این مطالب قدری طنزآمیز باشد، ولی تو متوجه منظورم می شوی در

زمان من اینجا، دولت ایران متوسل به کشتار مردم توسط پلیس نشده است در حالی که در رژیمهای دیگر

این کار انجام می گیرد. ولی به نظر غیرعادلانه می رسد که فقط درباره ایران صحبت شود زیرا فقط چند

نهضت چپ رادیکال شایعه هایش را بهتر (راستی، چطور؟) از دیگر همتایانش در شیلی، و فیلیپین، جلوه

می دهد.

سالهای جدید بهتر و بیشتری را برای هر دوی شما آرزو می کنم و این شایعات که من درباره خروج

میلز می شنوم چیست؟

بهترین برای همه

جان. د. استمپل


صادق قطب زاده 2 تماس با صادق قطب زاده در نوامبر 1977

صادق قطب زاده 2

یادداشت محرمانه

از : رابرت مانتل PL/SSPتاریخ سند : 17 ژانویه 1979 27/10/57

به : آقای هنری پرشت NNBA/IRN

موضوع : تماس با صادق قطب زاده در نوامبر 1977

می خواهم توجه شما را به چکیده مذاکراتی که با صادق قطب زاده که طبق گزارشهای اخیر جراید

ظاهرا از دستیاران کلیدی و سخنگوی آیت اللّه خمینی است، جلب کنم. قطب زاده روزی در نوامبر 1977

به من مراجعه کرده تقاضا کرد که با او نهار صرف کنیم و خود را به عنوان رئیس یک نهضت مقاومت ایرانی

که مقرش در پاریس است معرفی کرد. من از چارلی ناس که آن گاه مدیر امور ایران بود، پرسیدم که آیا او

اطلاعی درباره قطب زاده دارد یا خیر. ناس اطلاعی درباره قطب زاده یا سازمان او نداشت. من بعدا با

قطب زاده نهار صرف کردم. یعنی حدود دو سه هفته قبل از اینکه شاه در دسامبر 1977 از آمریکا دیدن

کند. اگر حافظه من اشتباه نکرده باشد. نکاتی که قطب زاده بدان اشاره کرد از این قرار بود:

او به آمریکا آمده است تا با آمریکاییهایی که چه در داخل و چه در خارج از حکومت، تا آنجایی که او

می داند، با امور ایران آشنایی دارند تماس برقرار کند. (او ظاهرا با گزارش من برای کمیته روابط خارجی

مجلس سنای آمریکا تحت عنوان «فروشهای نظامی آمریکا به ایران آشنایی داشت»).

ص: 501

... او و سازمانش از تحسین کنندگان آمریکا و ایده الهایی که آمریکا از آن دفاع می کند، هستند. او به

ویژه در تأکیدی که بر روی حقوق بشر به وسیله حکومت کارتر به عمل می آمد خشنود بود و فرصتی برای

خود می دید تا سیاستهای حکومت کارتر را تحت تأثیر قرار دهد. تا اینکه حکومت کارتر اشتباهات

حکومتهای سابق را تکرار نکند. این اشتباهات عبارتند از یکسان کردن منافع آمریکا در ایران و منطقه به

عنوان اینکه این منافع مقارن و تابع نظریات، سیاستها و در واقع ادامه فرمانروایی شاه در ایران است:

... شاه در ایران مورد تنفر همگانی است و فشارهایی در سراسر جامعه ایران علیه شاه و شکل

سرکوبگر حکومت او در شرف تقویت است. علیرغم ساواک، او و سازمان او دارای تماسهای زیرزمینی و

مخفیانه با همه سطوح جامعه ایران از جمله نظامیان است. این تماسها حاکی از آن است که شاه به طور

فزاینده ای فاقد محبوبیت می شود و اینکه انقلابی در حال جوشش و تخمیر است.

... نظر به اینکه ایالات متحده معتقد است که منافع آن مستلزم پشتیبانی بدون قید و شرط از شاه و

سیاستهای اوست، ایالات متحده با سرکوبگری شاه در یک سطح قرار گرفته است. ایران و ایالات متحده

آمریکا منافع مشترک بسیاری دارند ولی ایالات متحده آمریکا هنگامی که انقلاب سر برسد زیان خواهد

دید، مگر اینکه حکومت کارتر اقداماتی برای اجتناب از هم سطح شدن با رژیم و سرکوبگری آن به عمل

آورد.

... درباره نظامیان، ژنرالهای درجات بالا و سایر رهبران همه از سوی شاه «خریداری» شده اند، ولی

افسران جزء و درجات متوسط به نحو فزاینده ای از فساد و سرکوبگری که در اطراف آنها روی می دهد

منزجر هستند. هرگاه واقعه مورد نظر اتفاق بیفتد، قسمت اعظم نظامیان از مردم ایران پشتیبانی خواهند

کرد تا از زمامداران فاسد خود.

... در پایان قطب زاده تأکید کرد که در حکومت کارتر امیدواریهای جدیدی از لحاظ سیاستهای حقوق

بشر او، می بیند، او اظهار امیدواری کرد که سیاست خویشتن داری از فروش اسلحه از سوی رئیس

جمهوری به اتخاذ موضع واقع گرایانه تری نسبت به تقاضاهای شاه که بسیاری از آنها صرفا تلف کردن

گنجهای ایران است، منجر خواهد شد.

من مراتب فوق را به دنبال ملاقات با قطب زاده، با چارلی ناس در میان گذاشتم. بعدا قطب زاده

اطلاعاتی که به وسیله سازمان او منتشر شده بود به من داد که عبارت بود از اعلامیه 22 اوت 1978 به نام

آیت اللّه خمینی. من همه این اطلاعات را به HA/JRدادم، که چنان که من می دانم آن را به NEA/IRNو

IRN/RUNو دیگران توزیع کرد.

من بعد از این نهار و به دنبال نامه شخصی دسامبر 1977 قطب زاده که بازنگری گذشته بود، دیگر

خبری که شخص او فرستاده باشد نداشتم و این خود یک امر قابل پیش بینی بود.

قطب زاده یک مرد جدی به نظر می رسد که با یک لحن معتدل و عاقلانه صحبت می کرد. او امیدوار بود

که حکومت جدید سیاست آمریکا را نسبت به ایران تغییر خواهد داد و اگر چنین شود او از آن استقبال

خواهد کرد. او از لحاظ ایدئولوژیک ضدآمریکایی به نظر نمی رسید. من امیدوارم که مراتب فوق برای شما

جالب بوده و ممکن است مورد استفاده قرار گیرند.جرج گریفین



صادق قطب زاده 3 آقای مونتل عزیز

ص: 502

صادق قطب زاده 3

پاریس 075012

تلفن 7354389

خیابان رودیولند دلایونت

آقای رابرت مونتل وزارت امور خارجه

دفتر امور سیاسی و نظامی

آقای مونتل عزیز،

امیدوارم که حال شما خوب باشد. من متأسفم از اینکه نتوانستم زودتر به شما نامه بنویسم ولی اکنون

می خواهم به خاطر وقت پرارزشی که شما در واشنگتن به من دادید تشکر کنم.

به پیوست اسناد مربوط به شکنجه ها و روشهای پلیسی و نامه هایی از خانواده های زندانی شده و چند

اعلامیه درباره ایران فرستاده می شود. متأسفانه بعضی از آنها هنوز به زبان اصلی، فرانسه، است، اینها به

انگلیسی ترجمه خواهد شد و ترجمه ها بعدا برای شما فرستاده خواهد شد. نظر به فوریتی که ناشی از

آمدن شاه با ایالات متحده آمریکا است مناسبتر دانستم همه چیز را همان طوری که هست، برای شما

بفرستم.

امیدوارم، شما درک کنید که این سفر فوق العاده اهمیت دارد. زیرا این نخستین تماس با حکومت کنونی

کارتر است. من یقین دارم که شاه خواهد کوشید همان روشها و همان استدلالهایی را که او در زمان

نخستین سفرش به واشنگتن پس از روی کار آمدن کندی به عنوان رئیس جمهور به کار برده است، تکرار

کند. او خواهد کوشید که پرزیدنت کارتر را متقاعد کند که اگر به او در اعمال روشهای سرکوبگرانه آزادی

عمل داده شود، او به زودی مخالفان را نابود خواهد کرد و مردم را به دور خود خواهد آورد.

نیاز به گفتن ندارد که این استدلال پایه و اساسی ندارد. او چنین استدلالی را قبلاً نیز به کار برده است و

هر بار با شکست روبرو شده است. ولی از آنجایی که او این نوع استدلال را هر بار با اشخاص جدید به کار

می برد، موفق می شود از اینکه با جنایات خود از مهلکه رهایی یابد و بدون ترس از مجازات به ارتکاب

جنایات جدید دست بزند. من نمی کوشم تمامی سیاست خارجی آمریکا را در ایران و یا سیاست شاه

نسبت به مردم خودمان را تجزیه و تحلیل کنم، بلکه آنچه که می خواهم تأکید کنم این واقعیت است که مردم

ما، پشتیبانی آمریکاییها از شاه را به عنوان مسبب اصلی سرکوبگری در ایران می بینند. شاه در ایران دچار

درد سر واقعی شده است چه از لحاظ اقتصادی و چه سیاسی و چه اجتماعی، من امیدوارم که شما از همه

این مطالب آگاه باشید و اینکه هنگامی که درباره شاه قضاوت می کنید، شما درباره او با توجه به همه سوابق

سلطنت او و یا در نظر گرفتن همه این واقعیات قضاوت خواهید کرد.

من صمیمانه امیدوارم اسنادی که با این نامه تسلیم می شوند، برای توجه رئیس جمهوری فرستاده

خواهند شد و من یقین دارم که شما این کار را به هر طریقی که سودمند می دانید، انجام خواهید داد. من

امیدوارم که شما را به زودی در واشنگتن ببینیم و قول می دهم که اسناد بیشتری درباره موضوعات مختلف

برای شما بفرستم. در ضمن مراتب ارادت خود را به شما ابزار می دارم.

امضاء صادق قطب زاده

P.S (در ضمن) کمیسیونی از صلیب سرخ به ایران رفته و تحقیقاتی درباره زندانیان سیاسی و شرایط

ص: 503

آنها در زندان به عمل آورده است. گزارشهای مربوطه سری خواهد بود ولی بایستی فوق العاده سودمند

باشد. امیدوارم که شما این گزارش را از طریق مجراهای لازم به دست آورید.


صادق قطب زاده 4

صادق قطب زاده 4

سری

از : وزیر امور خارجه واشنگتن دی. سی.تاریخ : 21 ژانویه 1979 1/11/57

به : سفارت آمریکا تهران دارای حق تقدم 9768

شماره سند : 7110

موضوع : صادق قطب زاده

1 یک استاد آمریکایی که قطب زاده را سالها می شناخته به ما می گوید که ظرف دو سال گذشته

موقعیت قطب زاده در میان اطرافیان خمینی ظاهرا تغییر یافته است. سابقا قطب زاده شخصیت مسلط بود

که یزدی به او احترام نشان می داد. معذلک دو سال گذشته این دو نفر از لحاظ درجه و موقعیت با یکدیگر

مساوی شده اند.

2 این استاد فلسفه سیاسی قطب زاده را صاحب گرایش چپ از مرکز و شدیدا ضد کمونیست، توصیف

کرده است.

قطب زاده از زمانی که در ایالات متحده آمریکا دانشجو بود دارای نظریات توطئه گرانه و انقلابی بوده

است، هر چند ظرف دو سال گذشته او انضباط بیشتری پیدا کرده و کمتر متمایل به بروز دادن افکار خارج

از کنترل است.

3 قطب زاده مناسبات خوبی با بومدین و عرفات داشته است، او از قرار معلوم نسبت به عراقیها نفرت

دارد و اسد را تحسین می کند. او با موسی صدر روابط نزدیک داشته و در امور شیعه لبنان دست داشته

است. مناسبات او با قذافی درجات شدید و ضعیف داشته است.

4 قطب زاده ظاهرا مورد احترام گروه خمینی (بهشتی و بازرگان) در تهران است.

5 سرانجام وزارت امور خارجه دیدار احتمالی قطب زاده از ایالات متحده آمریکا را چند بار پیامهای

تلفنی از نصیر افشار دریافت کرده است. ما از سر و کار داشتن با اشخاص از طریق میانجی خودداری

می کنیم.

ونس