گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
صادق قطب زاده 5






ص: 504

صادق قطب زاده 5

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ سند : 23 ژانویه 79

به : وزیر امور خارجه دارای حق تقدم

گزارشگر : پترسون

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 1131

موضوع : صادق قطب زاده

1 (تمام متن محرمانه است).

2 اطلاعات حاصل از پسر عموی قطب زاده (ممکن است پسرخاله یا پسرعمه باشد) در اینجا معمولاً

تأیید کننده اطلاعاتی است که در تلگرام مرجع گنجانده شده است. پسر عموی قطب زاده علاقه بند (FNU)

است که خواهرش منشی بخش کنسولگری ایران در واشنگتن است. علاقه بند دارای یک کارخانه متوسط

در تبریز و سابقا معاون مدیر عامل بانک صنعتی و معدنی ایران بوده است.

3 علاقه بند می گوید قطب زاده از میان سه برادر، جوانترینشان می باشد و همیشه به عنوان مذهبی ترین

عضو خانواده شناخت شده است. علاقه بند همچنین قطب زاده را به عنوان دانشجوی رادیکال هنگامی که

در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی بوده است، توصیف کرده است. در این دانشگاه او دوست نزدیک فاطمی

(FNU)فرزند یکی از وزرای مصدق بوده است. علاقه بند می گوید قطب زاده لاس زدنهای مختصری با

مارکسیستها داشته، ولی به زودی به اسلام رادیکال تغییر گرایش پیدا کرده است. علاقه بند مدعی است که

قطب زاده در حال حاضر دارای گذرنامه سوریه ای است.سولیوان


صادق قطب زاده 6

صادق قطب زاده 6

از: آژانس ارتباطات بین المللی، واشنگتنمحرمانه

به: سفارت آمریکا تهران، بلاواسطهتاریخ: 7 آوریل 79 18/1/58

شماره سند : 7877

1 روز جمعه 6 آوریل، هرب ارب و من با آقای اف تروپریچ وُم باوُر، وکیل واشنگتنی که دارای

آشنایی دیرین با صادق قطب زاده مدیر رادیو تلویزیون ملی ایران بوده گفتگو داشتیم. آقای وم باور نماینده

قطب زاده در سال1961 بوده است، هنگامی که او به خاطر تظاهرات ضدشاه و اعتصاب نشسته در

سفارت ایران در واشنگتن، دستگیر شده بود. این حادثه هنگامی اتفاق افتاد که قطب زاده در مدرسه

خدمات خارجه دانشگاه جرج تاون دانشجو بود. این دستگیری منجر به اخراج قطب زاده از ایالات متحده

آمریکا و محاکمه غیابی او در ایران و محکوم به مرگ شدن او شد. قطب زاده و وم باور با یکدیگر مکاتبه

داشته به تناوب در جریان همه این سالها همدیگر را می دیدند.

2 وم باور در دادن اطلاعات و نظریه عالی درباره قطب زاده هرچه در چنته داشت ابراز می کرد. او

معتقد است که قطب زاده مردی بسیار باهوش و دارای وقار اخلاقی و وجدان، است او گفت قطب زاده یک

مردی در نظریات میانه رو است که حاضر است قضاوتهای معقول و فکر شده ای براساس واقعیات و منطق

بنماید. وم باور گفت: علیرغم موضع دیرینه ضد شاهی که او داشته است قطب زاده را دوست آمریکا

می داند.

ص: 505

3 موضوع وضع دکتر امینی با وم باور در میان گذاشته شد تا نظر او درباره خط مشی احتمالی از طریق

قطب زاده نسبت به امینی دانسته شود. او توصیه کرد که یک توضیح به دقت تنظیم شده اوضاع ممکن است

در به دست آوردن مساعدت قطب زاده برای میانجیگری به نفع امینی سودمند واقع شود. وم باور معتقد بود

که قطب زاده بیشتر از واقعیات مربوط به اوضاع متقاعد خواهد شد تا از روی عواطف و احساسات.

4 به وم باور توضیح داده شد که مفاد گفتگوهای ما با او به پست گزارش داده خواهد شد و وم باور

موافقت کرد که این امر از لحاظ او اشکالی ندارد.رینهارت


گزارش دولت ایران در مورد اسداللّه مبشری

ص: 506

اسداللّه مبشری

سری

غیرقابل رؤیت برای بیگانگانتاریخ گزارش: 13 فوریه 1962 (دی و بهمن) 1340

کشور : ایران

تاریخ اطلاعات : 1 اکتبر 1961 مهرماه 1340

محل و تاریخ جمع آوری: ایران، تهران

(11 ژانویه 1962) شماره گزارش: 5785 NIT

تعداد صفحات : 3

مرجع : 5680، 5362 NIT

موضوع : گزارش دولت ایران در مورد اسداللّه مبشری

منبع : مسؤول اطلاعاتی ایران (C) با دسترسی به گزارشات مربوط به امور امنیتی داخلی (نمره)

ارزیابی محتوا: 3

در ذیل ترجمه ویرایش یافته گزارشی در مورد اسداللّه مبشری، رئیس بخش بازرسی وزارت

دادگستری، که در سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در اکتبر 1961 تهیه شده است، آورده

می شود.

اسداللّه مبشری 50 ساله و متأهل است. پنج فرزند دارد و در خانه خود واقع در ابتدای سمت راست

کوچه شاپور علیرضا، در خیابان پهلوی سکونت دارد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران انجام

داده و در 1935 از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شده، در همین سال نیز به استخدام وزارت عدلیه

درآمد. او کارمندی خود را در اداره عدلیه یزد آغاز کرد و متعاقبا ابتدا به اصفهان و بعد به شیراز منتقل شد.

پس از آن به دلایل مذکور در زیر به تهران انتقال یافت و از آن وقت در تهران بوده است.

مبشری به هنگام جنگ جهانی دوم یعنی در زمانی که حزب (کمونیست) توده در اوج قدرتش در

سرتاسر کشور به ویژه در مراکز کار، بود در اصفهان خدمت می کرد. مبشری کارگران کارخانجات اصفهان

را تحریک می کرد و توصیه می نمود که آنها باید کارفرمایان را از کارخانجات بیرون کنند، شورای منتخبی

برای اداره کارخانجات داشته باشند، دستمزدها و سایر هزینه ها را از درآمد فروش پرداخت نمایند و اگر

چیزی باقی بماند، آن را به کارفرمایان بدهند.(1)

تحریکات او منجر به اعتصابات گسترده در اصفهان گردید، مقامات دولتی، که مبشری را یک عامل

تحریک و مسؤول اعتصابات کارگران می دیدند. او را به شیراز منتقل کردند. در آنجا نیز وی فعال بود و

تلاش می کرد که رؤسای قبایل را تحریک کند. فعالیت او توجه کنسول بریتانیا را در شیراز جلب کرد و وی

(کنسول) کوششهای پنهانی مبشری را به سفارت بریتانیا در تهران گزارش داد و سفارت از اداره خارجه

خواست که مبشری را به تهران احضار کنند و هیچ پست و مأموریتی در جنوب به او ندهند. در نتیجه،

مبشری به تهران منتقل شد و وظایف جدید خود را در اینجا به عنوان معاون بازرسی دادگاه کیفری به دست

آورد و در این موقعیت به علی اکبر موسوی زاده (متوفی)، که بعدا وزیر دادگستری شد در بررسی

پرونده های مربوط به کارمندان راه آهن، و ارسال دادخواستی علیه حسین نفیسی مدیر کل سابق اداره

راه آهن، به دادگاه کیفری، کمک نمود. مبشری نسبت به حسین نفیسی ارفاق کرد و در نتیجه توانست

ص: 507

مزایای متعددی برای توده ایها و یک شعبه از اتحادیه شورای مرکزی در راه آهن کسب نماید. (2)

مبشری در سالهای 1947، 1948 از اروپا دیدن کرد و به هنگام این ملاقات بود که دکترای حقوق را

در پاریس به دست آورد. پس از بازگشت به ایران، به وی پست مهمی داده نشد تا اینکه عبدالعلی لطفی

(متوفی) وزیر دادگستری شد. متعاقب 21 ژوئیه 1952، وی بنا به دستور لطفی مدیر اداری وزارت

دادگستری شد. در همان حال وی همچنین قاضی دادگاه عالی بود.

وقتی ژنرال فضل اللّه زاهدی نخست وزیر شد و وزارت دادگستری دریافت که مبشری عضو حزب توده

است، شغلش را از دست داد و دیگر تا 1955 پست حساسی نداشت، در آن سال علی امینی وزیر

دادگستری شد و نورالدین الموتی چند کلمه در تمجید مبشری نوشت و در نتیجه مبشری رئیس بخش فنی

وزارت دادگستری گردید.(3) در اواخر وزارت محمدعلی هدایتی در دادگستری، مبشری هم معاون

بازرسی دیوان عالی شد. سرانجام وی به وسیله الموتی وزیر فعلی دادگستری، مدیر کل بازرسی گردید.

مبشری همچنین به عنوان مشاور الموتی عمل می کند و در کلیه کمیته های سری و حساس وزارت

دادگستری شرکت می نماید. مبشری یکی از اعضای هیئت سری در وزارت دادگستری است که توسط

الموتی تشکیل گردیده.(4) دوستان مبشری شامل الموتی، ولی اللّه شهاب فردوس، حسن صدر، (ناشر

قیام ایران) فریدون توللی، احمد هروی، شاهرودی و محمود بقراطی هستند و (5)

مبشری در 1945 یک شبکه اطلاعاتی برای حزب توده به وجود آورد تا بتواند اطلاعاتی در مورد

فعالیت سیاسی مقامات سفارت بریتانیا در تهران به دست آورد. وقتی انگلیسیها از این شبکه اطلاع یافتند،

آنها به محمود بامداد (متوفی) که یکی از عُمال آنها بود و مقامی در وزارت دادگستری محسوب می شد،

مأموریت دادند که به نزد مبشری برود و در صورت امکان راجع به عضویت در شبکه اطلاعاتی مذکور

صحبت کند تا بتواند سفارت بریتانیا را در جریان فعالیت شبکه قرار دهد. اتفاقا محمود بامداد توانست به

عنوان یک عضو کارآموز به شبکه ملحق شود. در این زمان، شبکه اطلاعات مبشری مغازه ای مقابل

دروازه سفارت بریتانیا در خیابان فردوسی گرفته بود تا بتواند بر افرادی که داخل سفارت می شوند نظارت

کند. آن مغازه به وسیله یکی از اعضای شبکه اداره می شد. از این جهت یک شب وقتی که محمود بامداد

برای دادن گزارش و اسناد به مقامات سفارت بریتانیا داخل سفارت می شد، عضو شبکه متصدی مغازه، که

به خوبی اعضای شبکه را می شناخت، وی را در حال ورود به سفارت بریتانیا دید و فورا به شبکه گزارش

داد. روز بعد محمود بامداد از شبکه اخراج شد و شبکه تاکتیکهای خود را تغییر داد. در مورد وضع فعلی

شبکه اطلاعی در دست نیست.

مبشری نقش مهمی در جمع آوری قضاتی که تقاضای افزایش حقوق داشتند ایفا می کرد و آنها را برای

چند ساعتی، مقارن زمانی که معلمین اعتصاب خود را در آخرین روزهای صدارت جعفر شریف امامی

ترتیب داده بودند، به اعتصاب کشانید.

اظهار نظر ناحیه ای 1 هم سرلشگر حسن پاکروان، رئیس ساواک و هم سرتیپ حسن علوی کیا،

معاون ساواک، گفته اند که شکی نیست از اینکه مبشری یک کمونیست بوده است. علوی کیا همچنین اظهار

کرد که مبشری تا اندازه ای فعالیت مثبت علیه حزب توده در اصفهان چندین سال پیش انجام داده بود

علوی وثوق، معاون نخست وزیر علی امینی، گفته بود که مبشری عملاً نمونه مجسم امام علی: یک انسان

خالص مذهبی بی شائبه، اما به طور تعصب آمیزی مخالف فساد، می باشد.

ص: 508

2 این امر احتمالاً مرتبط است با قضیه ای که طی آن به نفیسی توسط افراد مافوقش دستور داده شد که

پنجاه و یک نفر از کارمندان سابق راه آهن در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان تهدیدات امنیتی در توقیف

بودند، مجددا استخدام نماید. این گروه بنابه مدارک موثقی مظنون بودند به اینکه عملیات خرابه کارانه

علیه راه آهن انجام می دادند. آنها را فقط بر این مبنا آزاد کردند که دوباره حق استخدام در امور مشابه

ارتباطی نداشته باشند.

3 علی امینی از ماه مه تا ماه دسامبر 1955 یعنی درست قبل از اینکه به سفارت در واشنگتن منصوب

شود، وزیر دادگستری بود.

4 5362 NIT، توضیح داد که این کمیته در رابطه با تصویب انتصابات، انتقالات، و ترقیعات و

تغییرات دیگر وزارتخانه (دادگستری) تشکیل شده و جلسات سری داشت.

5 بنابه گزارشات قبلی، صدر، که یک حقوقدان است عضو سابق حزب توده بود اما وقتی فهمید که

این حزب تحت قیمومیت اتحاد شوروی عمل می کند، آن را ترک گفت. در 1951 گفته شد که او وابسته به

جبهه ملی و در 1954 وابسته به نهضت مقاومت ملی است. 5680 NIT و 5362 گزارشات دولت ایران

است که مربوط به چپگرایان داخل دولت بوده و این اشخاص را ذکر کرده است.

6 این گزارش با سفارت (آمریکا) هماهنگ شده است.



علی اکبر معین فر 1نقطه نظرهای معین فر وزیر برنامه و بودجه

ص: 509

علی اکبر معین فر 1

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 29 مارس 1979 9 فروردین 1358

به : وزارت امور خارجه واشنگتن. دی. سی

طبقه بندی : محرمانهشماره سند : 3375

موضوع : (محرمانه) نقطه نظرهای معین فر وزیر برنامه و بودجه

1 (تمام متن محرمانه است).

2 سفارت نقطه نظرهای زیر را از متن مصاحبه ای که علی اکبر معین فر وزیر دولت در سازمان برنامه و

بودجه در تاریخ 21 یا 22 مارس با روزنامه نگار خارجی (تایم مالی حفاظت شود) انجام داده بود،

استخراج کرده است. ظاهرا تمام متن مصاحبه منتشر نشده است. نقطه نظرهای معین فر از سطح بالایی از

تخصص و وضوح برخوردار نیست که شاید در رابطه با وضع کنونی دولت ایران قابل درک باشد. نقطه

نظرهای سفارت نیز به دنبال بعضی از بیانات ایشان در ذیل آمده است.

3 بودجه: برای سه ماه اول سال نو (یعنی 21 مارس تا 21 ژوئین) بودجه «موقتی» طرح خواهد شد که

در این مدت باید تمام مشکلات را مطالعه نموده تصمیم نهایی را پیرامون مخارج اتخاذ نماییم، بنابراین ما

امیدواریم که در طول سه ماه آینده بتوانیم بودجه سالانه را تعیین نماییم. در وهله اول بودجه برای بخش

مخارج تعیین خواهد شد و نه براساس عوارض دریافت شده که عمدتا از میزان محافظه کاری متخصصین

امور نفتی ناشی می شود. هدف این است که در زمینه طرحهای هنگفت پولی خرج نشود و بودجه امسال

حتما به زیادی بودجه سال گذشته نخواهد بود (بودجه سال قبل 2935 میلیارد ریال و یا 5/41 میلیارد

دلار به نرخ هر دلار 5/70 ریال بوده است.) و احتمالاً 8075 درصد میزان بودجه سال 1357 را تشکیل

خواهد داد. در بودجه نظامی کاهشهایی به عمل خواهد آمد چون باید قبول کنیم که مخارج دیگری در

زمینه رفاه مردمی باید متحمل شویم که عبارتند از: راههای روستایی، تهیه مسکن ارزان قیمت و دیگر

نیازهای روستاها و کشاورزی.

اظهار نظر: در نقطه نظرهای کلی وی نمی توان نکات شگفت انگیزی مشاهده نمود، لیکن جالب است

که ایشان موضوع مخارج رفاهی را درک می کنند که به نوبه خود مقدار زیادی از مخارج نظامی و

پروژه های عظیم را کاهش می دهد. حدس وی درباره بودجه 1358 (یعنی 75 تا 80 درصد بودجه سال

1357)، سطح بودجه را برابر با بودجه 1356 یعنی 2200 میلیارد ریال با 2350 میلیارد ریال خواهد

نمود.

4 طرحهای اصلی: طرحهایی چون جزیره کیش مناسب حال مردم ما نیست. من مخالف صنعت

جهانگردی نیستم ولی قبل از ایجاد هتلهای عظیم نیازهای دیگر را باید مورد توجه قرار داد. ما طرحهای

صنعتی دیگری داریم که در دست مطالعه است، طرحهایی که باید درباره ادامه یا توقف آنها تصمیم بگیریم.

امکان زیادی وجود دارد که چنین طرحهایی یا به تأخیر بیفتد و یا تغییرات کلی در آنها ایجاد شود، طرح

دومین لوله گاز (یعنی ایگات 2) یکی از طرحهای عظیم ما است که در دست مطالعه می باشد.

اظهار نظر: منبع ما گفت که به شدت سعی می کرده است سئوالات دقیقتری از معین فر در زمینه طرح

گاز 2 بنماید، ولی به این نتیجه رسیده است که معین فر و کارمندانش جوابهای کافی ندارند، و دیگر اینکه

این سازمان هنوز قادر به انجام یک چنین طرحی نیست.

ص: 510

5 عوارض: روزنامه نگار درباره 14 میلیارد دلار عوارض نفتی در سال 1358 سؤال کرد. معین فر

گفت که در این زمینه چیزی برای گفتن ندارد. وی گفت که حداکثر تولید نفتی 6 میلیون بشکه در روز

خواهد بود که البته امکان کاهش تولید وجود دارد ولی بیشتر صرف مخارج خواهد گردید. عوارض

گمرکی به سبب جلوگیری از ورود کالای تجملی و غیرضروری کاهش خواهد یافت. در بودجه، عوارض

مربوط به وام به کشورهای خارجی یا از کشورهای خارجی، وارد نخواهد شد. ما اصولاً نیازی به وامهای

خارجی نداریم ملت ما تا آنجا پیشرفته است که اگر متوجه نیاز مادی دولت شود حتما جواهرات،

انگشترها و دستبندهایش را در اختیار آن قرار خواهد داد. دولت و مردم یکی هستند.

اظهار نظر: گذشته از حماقت معین فر، به نظر نمی رسد که وی تکالیف خود را در قبال بعضی از

کشورهای خارجی، گرچه زیاد مهم نیستند. توانسته باشد انجام دهد ولی از نظر سیاسی و در بعضی از

موارد از نظر اقتصادی (چون طرح سنگ آهن هنر) عدم انجام تعهدات نمی تواند خالی از اشکال باشد.

6 نتایج لغو پروژه ها: روزنامه نگار پیرامون نتایج لغو قراردادها از معین فر سئوالاتی نمود. معین فر

گفت که لغو پروژه ها به معنی بیکاری نخواهد بود بلکه نوع پروژه طوری تغییر داده خواهد شد تا همان

بیکاران در جای دیگر به کار مشغول شوند. همچنین از یاد نبرید که ما تعداد زیادی کارمند خارجی در

اینجا داشته ایم. وی گفت من قبول دارم در چند ماه اول، بیکاری رایج خواهد شد ولی به تدریج فرصتهای

شغلی در اختیار بیکاران گذاشته خواهد شد. من به تکنولوژی جدید اعتقاد دارم ولی اگر این تکنولوژی

بخواهد موجب بیکاری شود، نباید آن را به کار گرفت. در این باره از راهسازی نام برد و گفت که اگر میزان

کارگر غیر فنی چنین بالا باشد باید ماشین آلات را با وجود اینکه خریداری شده اند کنار گذاشت و

کارگرها را به کار گرفت.

7 نیمه کاره ماندن پروژه های عمومی: وی گفت مشکلات مربوط به نیمه کار ماندن این طرحها نه تنها

مربوط به قراردادهای خارجی بلکه قراردادهای داخلی نیز هست ما قبل از نوروز شروع به پرداخت

کرده ایم که خود به این معنی است که ما بیش از حد پول به بازار تزریق کرده ایم. ما دائما در حال پرداخت

هستیم که البته در حال حاضر ارقامی در این رابطه برای ارائه ندارم. ما به تدریج قرضهای دولت را

خواهیم پرداخت و به نظر نمی رسد که مشکلات (مالی) چندانی داشته باشیم چون صادرات نفتی ادامه

خواهد داشت و امکانات زیادی (از نظر عوارض) برای پرداختهای خود خواهیم داشت.

8 فساد: البته نه به تحریک مصاحبه کننده، معین فر به فساد «درصد پهلوی» اشاره کرد و گفت در

رابطه با مطالعه طرحها باید قبول کرد که طرحهای نادرست از طرف دولت انقلابی متوقف خواهد شد.

9 اظهار نظر: براساس نقطه نظرهای روزنامه نگار و دیگر رابطین سفارت از قبیل مقامات سازمان

برنامه و بودجه، به نظر می رسد که معین فر و یارانش راه درازی در پیش دارند که به درک مفهوم انقلابی و

واقعیت طرح و بودجه و اقتصاد و دولت دست یابند. معین فر اکثر معاونین خود را اخراج کرده است و بنابه

گزارشهای رسیده نقطه نظرهای دیگر اعضا را نادیده می گیرد و بیشتر ترجیح می دهد که خود را

در میان مشاورین سطح پایین و یا اشخاص نوپای سازمان برنامه و بودجه محصور سازد. وزیر پیشین

سازمان برنامه و بودجه مهران، به مقام سفارت گفت که معین فر فردی است در «جناح چپ جبهه ملی» و تا

حدی دارای شایستگی است ولی از نظر آکادمیک هم سطح اردلان و موسوی نمی باشد. درباره وی

اطلاعات دیگری نداریم به جز اینکه وی قبلاً مدیر کل سازمان برنامه و بودجه بوده است. سولیوان


علی اکبر معین فر 2 وزیر نفت احتمالاً کتک خورده و بستری شده است

ص: 511

علی اکبر معین فر 2

محرمانه

از: سفارت آمریکا تهرانتاریخ: 23 اکتبر 1979، اول آبان 1358

به: وزیر امور خارجه واشنگتن

شماره سند: 1203 تهران

موضوع: وزیر نفت احتمالاً کتک خورده و بستری شده است.

1 (طبقه بندی نشده) روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز به تاریخ 23 اکتبر گزارشی را نقل کرده است

مبنی بر اینکه علی اکبر معین فر وزیر نفت پس از یک حمله قلبی در 20 اکتبر در بیمارستان بستری شده

است. براساس این روایت وضع معین فر هنگامی که او به بیمارستان رسید، بحرانی بود. او اکنون در حال

بهبودی است و انتظار می رود تا سه روز دیگر از بیمارستان مرخص شود.

2 (محرمانه) روایت روزنامه برخلاف گزارشهایی است مبنی بر اینکه معین فر در واقع به دست

کارگران خشمناک نفت در خوزستان کتک خورده است، طبق گزارش شهود عینی که از یک روزنامه نگار

مستقر در خوزستان به سفارت رسیده، معین فر را در آبادان کارگران خشمگین از کاهش حقوق اخیر و

خودداری از پرداخت پاداش از اتومبیل بیرون کشیده بودند و قبل از اینکه امکان نجات او فراهم آید او را

شدیدا مضروب کردند.

3 (محرمانه) گزارشهای دیگری نیز رسیده مبنی بر اینکه مأموریت کوتاه مدت معین فر به عنوان وزیر

نفت بسیار طوفانی بوده است. طبق یک گزارش کارمندان را با تهدید به حضور در میتینگها و اجتماعات به

پشتیبانی از وزیر جدید و ضدیت با نزیه مدیر سابق شرکت ملی نفت ایران می بردند. لینگن


علی اکبر معین فر 3 وزیر نفت ایران، علی اکبر معین فر

علی اکبر معین فر 3

از : وزارت امور خارجه واشنگتن. دی. سی.تاریخ : 30 اکتبر 1979 8 آبان 1358

به : سفارت آمریکا در کاراکاس، اولویت 8234

طبقه بندی : محرمانه وزارت خارجه 283768

شماره سند : 3768

موضوع : وزیر نفت ایران، علی اکبر معین فر

1 (محرمانه) علی اکبر معین فر به عنوان ریاست وزارت جدیدالتأسیس نفت (سپتامبر 1979)،

ریاست شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی پتروشیمی ایران و بخش نفتی وزارت

اقتصاد و امور دارایی را عهده دار است.او یکی از اعضای کابینه است که مشهور به امانت است ولی از نظر

مردم شناخته شده نیست. معین فر تجربه قبلی در امور نفتی ندارد و ظاهرا معلوماتش به مهندسی راه و

ساختمان و زلزله شناسی محدود می گردد. علاوه بر اینها وی از فنون سرپرستی نیز اطلاع چندانی ندارد. با

این وصف از روابط سیاسی بسیار خوبی برخوردار است. او یکی از پیروان مهدی بازرگان در زمان

استادیش در رشته مهندسی دانشگاه تهران در سالهای 1950 بوده است. همکاران وی معین فر را که

یک مهندس است بیشتر از جانشین خود حسن نزیه می پسندند. وزیر اعلام کرده است که صنایع تمام آنها

را که به دولت سابق وابسته بوده اند متوقف خواهد نمود. در نتیجه برکناری مدیران مجرب و کارمندان با

ص: 512

سابقه تولید و اخلاقیات کاری صدمه خواهد دید.

2 (محرمانه ) همان طور که در تلگراف ب گزارش شده بود کارگران نفتی در آبادان، ایران، معین فر را

به خاطر کاهش دستمزد و عدم پرداخت عیدی از اتومبیل خود بیرون کشیده اند. قبل از اینکه بتواند نجات

پیدا کند به شدت کتک خورد. البته گزارش روزنامه تایم تهران مبنی بر اینکه معین فر به خاطر بیماری قلبی

در تهران در سال 20 اکتبر بستری شده است با این موضوع مغایرت شدید دارد. ظاهرا معین فر نخواهد

توانست با وزیر انرژی ونزوئلا، اومبرتو کالدرون برتی ملاقات نماید. (تلگراف الف)

3 (محرمانه) معین فر که فارغ التحصیل از دانشگاه تهران در رشته مهندسی راه ساختمان است از یک

دانشگاه ژاپنی نیز فوق لیسانس در رشته زلزله شناسی اخذ نموده است. بعضی از جزئیات شخصیتی وی

هنوز به ما نرسیده است. وی مدیر بخش فنی سازمان برنامه در سال 1968 بوده و ریاست بخش تحقیق و

استاندارد این سازمان را از سال 1975 تا انقلاب عهده دار بوده است. وی از فوریه 1979 به عنوان وزیر

برنامه و بودجه خدمت نمود تا اینکه در فوریه و مارس 1979 در سمت وزارت صنایع و معادن منصوب

شد.

4 (طبقه بندی نشده) معین فر پنجاه سال دارد و به زبانهای انگلیسی و ژاپنی صحبت می کند.

5 (محرمانه) از نظر فنی نزیه هنوز هم رئیس شرکت ملی نفت ایران است، هنوز کسی به جای او تعیین

نشده است. با وجود معین فر تقریبا حیثیت وی بر باد رفته است و در تجدید سازمانی اخیر نتوانسته قدرتی

به دست آورد. بعضی از دشمنان نزیه در نظر دارند که وی را به خاطر جنایاتی که در شرکت ملی نفت ایران

مرتکب شده به محاکمه بکشند و او ممکن است در حال حاضر در اختفا به سر برد. در حال حاضر وی

مورد علاقه نیست و کالدرون برتی نیز مایل است علاقه خود را نسبت به تماس با نزیه آشکار نسازد.

ونس



دکتر ابراهیم یزدی 1 گفت و گو با دکتر ابراهیم یزدی مشاور خمینی

ص: 513

دکتر ابراهیم یزدی 1

وزارت امور خارجهتاریخ : 13 دسامبر 1978 0 22/9/1357

واشنگتنسری حساس

یادداشت برای پرونده ها

از : هنری پرشت

امور خاور نزدیک ایران

موضوع : گفت و گو با دکتر ابراهیم یزدی مشاور خمینی

در 12 دسامبر 1978 در رستوران دومینیک.

من با رابرت هیرشمن از WETA و دکتر یزدی مدت کوتاهی با ماروین زونیس، به دعوت هیرشمن،

شام صرف کردیم. یزدی که یک شهروند آمریکایی است عازم هوستون برای اقامت یکروزه بود؛ او در

هوستون مشغول پژوهش در زمینه سرطان است. او خمینی را از اوائل 1960 می شناخته است. یزدی یک

ایده آلیست خویشتندار و فوق العاده آرام است در ضمن اینکه بسیار مصر می باشد. من معتقدم که او

باهوش بوده و نسبت به خود شرافتمند است. پاراگرافهای زیر خلاصه کننده نکات اصلی است که در

گفتگوهای ما مورد بحث قرار گرفته اند.

اظهاریه رئیس جمهور در تاریخ 12 دسامبر: یزدی از اظهارات رئیس جمهور اظهار تأسف کرد زیرا

این اظهارات نشان دهنده پشتیبانی کامل از شاه و تحقیر مخالفین به ویژه خمینی بود. او یقین نداشت که آیا

خمینی به انتقادات تلویحی و غیرحقیقی رئیس جمهوری واکنش نشان خواهد داد یا خیر.

خمینی درباره خشونت: یزدی گفت که به دنبال قتل «عام» هشتم سپتامبر (17 شهریور) ایرانیان از

خمینی خواسته بودند که اجازه دهد علیه شاه دست به اسلحه برند. خمینی خودداری کرده بود ولی به آنها

اجازه داده بود که به پیش بینی لزوم مبارزه مسلحانه در یک مرحله بعدی اسلحه به دست آورند. او (یزدی

مترجم) خاطرنشان ساخت که اگر ارتش دست به سرکوبی خشونت آمیز بزند، خمینی ناگزیر خواهد بود از

مردم بخواهد که مسلح شوند.

من از او درباره «سیل خون» که به خمینی نسبت داده شده است پرسیدم، یزدی گفت که او به

یونایتدپرس گله کرده بود که خمینی چنین ندایی برای خشونت نداده است. من پرسیدم که آیا خمینی

احساس مسئولیتی برای خشونت و ویرانی علیه بانکها و سینماها و هتلها و غیره نمی کند؟ یزدی گفت که

خمینی چنین عملیاتی را خواستار نشده است و بعضی از آنها کار ساواک بوده است. او اذعان داشت که

کنترل شدید پیروانشان در ایران ممکن نیست و اینکه خمینی باید بعضی از مسئولیتها را به خاطر ویرانیهای

انجام شده بپذیرد. من درباره مسئولیت قتل کارمندان نظامی آمریکا پرسیدم. یزدی بار دیگر تکذیب کرده

گفت اینها کار خمینی نیست ولی به نوبه خود پرسید که آیا آمریکاییهایی که ارتش ایران را آموزش

می دهند و مجهز می کنند مسئول مرگ ایرانیان بیگناه نیستند؟

موضع یزدی درباره خشونت این است که حکومت ایران مسئول قتل اشخاص بیگناه در ایران بوده

است و قیام خمینی یک قیام غیرمسلحانه ای است که از خشونت حکومت صدمه می بیند.

تظاهرات دهم یازدهم دسامبر: من از یزدی پرسیدم که آیا گروه خمینی تظاهرات مسالمت آمیز را یک

شکست تلقی می کند؟ بعضیها معتقد بودند که خمینی خواستار خشونت در روز عاشورا بوده و اینکه او

ص: 514

تعهد کرده که در آن روز شاه را سرنگون کند. یزدی تکذیب کرد که خمینی چنین اظهاراتی کرده باشد. او

گفت طرفداران آنها در ایران این تظاهرات را ترتیب داده بودند تا به جهانیان نشان دهند آنها قادرند

انضباط مطلق نشان دهد و نظریات خود را به طور مسالمت آمیز بیان کنند. او معتقد بود که این مردم

موفقیت عظیمی داشته اند.

یزدی گفت مخالفین دو راه بیشتر نداشتند: یا به سوی کاخ راهپیمایی کنند، یا اینکه به سوی یک مقصد

بی طرف که طریقه اخیر را انتخاب کردند. حکومت یک چنین حق انتخابی را نداشت، اگر حکومت

می کوشید مانع تظاهرات شود کشتار آغاز می شد و ارتش قادر نمی بود بهم پیوسته باقی بماند.

من درباره سازمان خمینی در ایران پرسیدم یزدی نخواست در این باره صحبت کند ولی به طور گذرا به

«کمیته مرکزی و هیئتهای نمایندگی و وسائل مخابرات» اشاره کرد.

جمهوری اسلامی: من پرسیدم اگر پیروان خمینی به قدرت برسند سرنوشت چهره های مسئولینی

مانند دکتر یگانه که تنها نقص او این است که در حکومت شاه خدمت کرده است چه خواهد بود؟ یزدی

گفت اگر چنین اشخاصی از نقطه نظرهای دیگر پاک بوده و حاضر به کار کردن برای حکومت جدید باشند

مسئله ای در میان نخواهد بود. شخصی مانند گنجی که برای یزدی آشنا بود در فهرست اشخاصی که

میلیونها از ایران خارج کرده اند قرار داده شده است. یزدی تلویحا گفت که همین عمل کار گنجی را ساخته

است. من پرسیدم هیئت تجدید نظر اسلامی چگونه کار خواهد کرد؟ او گفت اقتصاددانان ایران ناگزیر

خواهند بود سیستم جدیدی (مثلاً کارمزد) به جای نرخ بهره تهیه کنند او احساس اطمینان کرد که چنین

چیزی می تواند باشد و افزود که در معامله با کشورهای خارج ایران بهره خواهد پرداخت و دریافت

خواهد کرد. و اما درباره آموزش مختلط یزدی گفت اشکالی در میان نیست و آموزش مختلط امکان پذیر

است، او تأکید کرد که مدتی طول خواهد کشید و بستگی به آموزش مجدد مردم برای ساختن یک سیستم

سیاسی جدید براساس اصول اسلامی خواهد داشت. این سیستم مانند جامعه قبیله ای در عربستان

سعودی نبوده و در واقع در دنیا منحصر به فرد خواهد بود.

هنگامی که شاه برود، خمینی یک کابینه تعیین خواهد کرد که یک حکومت موقت و انتقالی خواهد بود

تا زمانی که انتخابات یک حکومت پایدار ایجاد کند. انتخابات مطلقا آزاد خواهد بود این یکی از عناصر

برنامه خمینی است. جمهوری اسلامی همچنین از آزادی کامل نطق و مطبوعات و از جمله حق حمله به

اسلام برخوردار خواهد بود. شیعیان ترسی نخواهند داشت زیرا آنها می دانند که نیرومند هستند.

و اما روابط خارجی، جمهوری اسلامی با همه کشورها در پی پیوندهای حسنه خواهد بود و معذالک

به آفریقای جنوبی و اسرائیل نفت نخواهد فروخت. من پرسیدم آیا ایران ممکن است برای کمک به اعراب

در یک جنگ دیگر اعراب و اسرائیل سرباز به کمک اعراب بفرستد، یزدی گفت خیر و اما درباره الحاق

ایران به تحریم نفت اعراب؟ یزدی گفت نمی دانم.

یزدی درباره کمونیستها گفت که آنها در ایران اهمیت سیاسی ندارند. او همچنین تهدید به مداخله


شوروی را بی اساس دانست. او پذیرفت که عراق عصبانی است برای آنکه اوضاع اجتماعی و سیاسی

عراق این کشور را برای همین نوع حوادث که در ایران روی می دهد، آماده کرده است.

ما پرسیدیم که آیا هواخواهان خمینی تماسهایی با حکومتهای بیگانه مثلاً عربستان سعودی یا مصر

دارند؟ او گفت ندارند. او حکومت لیبی را چنان ناقابل معرفی کرد که به درد کمک به خمینی نمی خورد.

ص: 515

نظامیان: پس از شاه نیروهای خمینی ژنرالهای ارشد را اگر در ایران باقیمانده باشند تصفیه

خواهند کرد. او گفت عده ای از افسران مخفیانه به دیدن خمینی آمدند او از پشتیبانی ارتش اطمینان کامل

دارد. وظیفه جمهوری اسلامی عبارت خواهد بود از تربیت ارتش در قبال یک اصالت ملی به جای

حفاظت از شاه.

یزدی گفت جمهوری اسلامی شاید همه قراردادهای فروش اسلحه را لغو کند زیرا این قراردادها به

منافع ایران خدمتی نمی کند و ایران بدهیهای ناشی از قراردادهایی که فسخ شده اند را خواهد پرداخت. او

گفت حکومت جدید خوشوقت خواهد بود که به جای اینها تراکتور از ایالات متحده بخرد.

آینده شاه: من یک سلسله ترتیباتی را تا مرحله اینکه «مدل پادشاه سوئد» توصیف کردم که ممکن

است برای حفظ موقعیتی جهت شاه اتخاذ شود. یزدی آشتی ناپذیر بود. شاه باید برود و سیستم او باید لغو

شود. ما با یک انقلاب توده ای سروکار داریم. اگر خمینی استدلال کند که شاه می تواند با اختیارات کاهش

یافته باقی بماند پیروان او، او را رد خواهند کرد.

آیا برای شخصی مانند سنجابی ممکن خواهد بود که درباره یک حکومت جدید مذاکره کند؟ آیا

خمینی آن را خواهد پذیرفت؟ «خیر»

آیا لازم نخواهد بود برای حفظ انضباط نظامی و جلوگیری از جنگ داخلی شاه حفظ شود؟ یزدی

اطمینان داشت که به محض اینکه شاه برود مشکلات ایران حل شده و نظامیان راه دیگری جز بستن پیمان

با جمهوری اسلامی نخواهند داشت.

نقش ایالات متحده: یزدی گفت ایالات متحده جنبه حساس دارد. اگر ایالات متحده پشتیبانی خود را

از شاه پس بگیرد شاه بلافاصله سقوط خواهد کرد. اگر این پشتیبانی ادامه بیابد ایالات متحده به همان

سرنوشتی که شاه در ایران دچار شده است دچار خواهد شد، آیا اگر خواستار جهاد علیه رژیم شاه باشد،

آیت اللّه ندای خشونت علیه آمریکاییها خواهد داد؟ یزدی گفت یک چنین امکانی وجود دارد به ویژه اگر

ایالات متحده اظهار نظرهایی مانند اظهارات رئیس جمهوری در تاریخ 12 دسامبر بکند. او البته کنترل

همه ایرانیان را که به هر صورت دچار خشم می شوند نخواهد داشت.

و اما درباره تهدید خمینی به لغو قراردادهای نفت با ایالات متحده یزدی گفت این مسئله بستگی به آن

خواهد داشت که ایالات متحده آمریکا بین زمان حال و روزی که شاه سقوط کند، چگونه رفتار خواهد

کرد.

هنگام جدا شدن از یکدیگر ما توافق حاصل کردیم که هیچ کدام از ما قبول نخواهد داشت که هرگونه

تماس رسمی بین خمینی و حکومت ایالات متحده صورت گرفته است.

اظهارنظر

همه اینها بسیار ساده به نظر می رسد. ساده که هست، ولی در عین حال بسیار عمیقا احساس می شود.

من این تأثیر را به دست آورده ام که سازمان خمینی در سروکار داشتن با روابط عمومی و تماس با

بیگانگان بسیار آماتوری رفتار می کند. ولی آنچه که روشن است این است که آنها می دانند چگونه در ایران

عمل کنند، به طوری که اطرافیان شاه آن را فراموش کرده اند.

ص: 516

رونوشت برای:

آقای کریستوفر

آقای نیوسام

امور خاور نزدیک ساندرز

سیا آقای آمس

NSC کاپیتان سیک

سولیوان سفیر



دکتر ابراهیم یزدی 2 عکس العمل اردوی خمینی به دیدار بختیار از پاریس

دکتر ابراهیم یزدی 2

از : سفارت آمریکا در پاریستاریخ : 28 ژانویه 79 8/11/1357

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن. دی. سی

شماره سند : 00111

موضوع : عکس العمل اردوی خمینی به دیدار بختیار از پاریس

1 تمام متن طبقه بندی نشده.

2 مطالب زیر از آسوشیتدپرس است:

الف: دکتر یزدی شنبه شب گفت که آیت اللّه خمینی با بختیار وقتی که وی به پاریس بیاید موافقت

خواهد کرد. یزدی گفت که خمینی قبلاً درباره قصد بختیار اطلاع داشت.

ب: منابع اطرافیان خمینی گفتند بختیار ممکن است روز یکشنبه در خانه خمینی در حوزه پاریس با او

ملاقات کند. یزدی غرق در شادی بود و گفت او خوشوقت است، برای اینکه اقدام بختیار نشان می دهد که

او خط مشی خود را تغییر خواهد داد.

ج: یزدی گفت: بختیار گفته است که او می خواهد نظر خمینی را بداند و اگر چنین باشد خمینی

می خواهد که او نظر او را بشنود.

د: بختیار در مصاحبه ای با رادیو فرانسه شنبه شب گفت که دیدار او از پاریس حداکثر سه روز به طول

خواهد انجامید. بختیار گفت که پیشنهاد او برای ملاقات با خمینی یک کوشش برای نشان دادن حسن نیت

اوست که او با کمال خوشوقتی چنین کوششی به عمل می آورد. بختیار نمی داند که آیا خمینی با او به تهران

باز خواهد گشت یا خیر. بختیار در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا فرودگاه برای پرواز او به پاریس باز

خواهد بود یا خیر پاسخ داد که این یک سؤال در درجه دوم اهمیت قرار گرفته و «آنچه لازم است انجام

خواهد گرفت».

ه : منابع ایرانی گفتند ژنرال فریدون جم وزیر دفاع حکومت بختیار که دو روز بعد از انتصاب استعفا داد

جمعه شب با خمینی ملاقات کرده است.

و: آسوشیتدپرس اظهار نظر کرد که تصمیم بختیار درباره آمدن به پاریس ظاهرا دستیاران خمینی را

دچار تفرقه کرده است و تأیید نهایی انجام این ملاقات را تا روز یکشنبه به تعویق انداخته است. یزدی

بدون داشتن صلاحیت گفت، خمینی با بختیار ملاقات خواهد کرد و قبلاً می دانست که بختیار دارد می آید.

ولی صادق قطب زاده بعدا به خبرنگاران گفت خمینی در صورتی بختیار را خواهد پذیرفت که بختیار برای

ص: 517

دادن استعفا به عنوان نخست وزیر نزد او بیاید. قطب زاده گفت که هرگونه انگیزه دیگری قبل از اینکه

خمینی درباره ملاقات تصمیم بگیرد به دقت مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. هنگامی که از یزدی درباره

این تناقض در گفتارها پرسیده شد، یزدی گفت: هر دو دستیار عقاید خودشان را درباره تحولات ابراز

می دارند و اینکه طبیعی است که دو نفر ممکن است به دو نتیجه مختلف برسند. یزدی گفت خمینی روز

یکشنبه تصمیم خود را علنی خواهد کرد.

چپمن


دکتر ابراهیم یزدی 3

دکتر ابراهیم یزدی 3

از : دفتر وابسته دفاعی آمریکا در تهرانتاریخ : 18 مارس 1979 27/12/1357

به : سازمان اطلاعات دفاعی در واشنگتن طبقه بندی : محرمانه

خلاصه: این گزارشات مربوط به اطلاعات جهت دوره مارس 1979 است. اطلاعات مربوط به امور

اقتصادی، افغانها، وزیر دادگستری فعالیت سیاسی، یزدی، راهپیمایی و امنیت سفارت است.

الف: امور اقتصادی: در اولین نطق مهم آیت اللّه خمینی در مورد امور اقتصادی، ضمن منعکس شدن

نگرانیهای فزاینده نخست وزیر بازرگان، درباره امور اقتصادی ایران اخطار شده است که آنها باید فورا

شروع به کار کنند تا «اقتصاد ورشکسته» را نجات دهند. رهبران چه مذهبی و چه غیرمذهبی، جوانان و

پاسداران پرشوق و حرارت انقلاب را مخاطب قرار داده و خواستار همکاری آنها با حکومت در تحقق

یک اوضاع سالم مالی در ایران شده اند. گزارش مطبوعات حاکی است که مملکت سه روز پس از پیروزی

انقلابی روز 11 فوریه (22 بهمن) در موضع ورشکستگی قرار داشت.

اظهارنظرهای تنظیم کننده (محرمانه): واقعیت اقتصادی به صورت یک نگرانی عمده برای حکومت

در آمده است. بازرگان ظاهرا خمینی را متقاعد کرده است که اگر وضع اقتصادی بهبود نیابد، حکومت

دوامی نخواهد داشت. مسئله عبارت است از اینکه چگونه می توان خمینی را که مدتها فاقد اختیار یا

آزادی بوده است، متقاعد کرد نبرد سپری شده است و آنها باید به کار خود باز گردند و اینکه چگونه

می توان آنها را متقاعد کرد که باید انضباط داشته و برای یک «رئیس» کار کنند. چگونه می توان

کارخانجات را اداره کرد. در صورتی که کارگران اوضاع سیاسی را مورد بحث قرار می دهند و درباره نوع

کاری که آنها انجام خواهند داد رأی می دهند. برای بهبود مجدد وضع اقتصادی، ایرانیان باید انضباط و

اراده برای کار پیدا کنند.

ب: افغانها: حدود 20 نفر جوان افغانی به طرف سفارت افغانستان در تهران راهپیمایی کرده و به تعقیب

و آزار مسلمانان از سوی رهبران مارکسیستی در کابل اعتراض کردند. گزارش مطبوعات حاکی است که

حادثه دیگری در اقامتگاه سفیر افغانستان در شمال تهران صورت گرفت و جوانان به منزل او حمله کرده و

پرچم افغانستان را پایین کشیدند. همچنین دو رهبر شیعه ایرانی یعنی آیت اللّه صادق حسینی روحانی و

آیت اللّه شریعتمداری رژیم کابل را محکوم کرده و از آنها خواستند تا از «اقدامات شیطانی» خود دست

بردارند.

اظهارنظرهای تنظیم کننده (محرمانه): هاله قدرت در اطراف آیت اللّه های ایران ممکن است در سایر

کشورهای اسلامی نیز بدرخشد.

ص: 518

ج: وزارت دادگستری: سخنگوی وزیر دادگستری انحلال دیوان عالی کشور و دادگاههای انتظامی و

تجدید نظر قضات را اعلام داشت. تجدید سازمان سیستم دادگاهها در آینده نزدیک صورت خواهد

گرفت.

د: فعالیتهای سیاسی:

1) جبهه ملی دمکراتیک خواستار شده است که همه گروهها و افراد معتقد به دموکراسی و ضد

امپریالیست، به صفوف آن بپیوندند. این کوششی قبل از رفراندم است که برای تحکیم فعالیتهای آنهایی که

مخالف جمهوری اسلامی و رفراندمی هستند که پاسخ آن بله یا خیر است، انجام می گیرد.

2) حزب کمونیست ایران خود را یک سازمان مارکسیستی، لنینیستی، مائوئیستی معرفی کرده است.

آنها اعلام داشته اند که هیچ گونه تماسی با کمونیستهای چینی نداشته و همچنین مخالف سوسیال

امپریالیسم شوروی هستند. این حزب همچنین اعلام کرده است که تنها اختلاف آنها با اسلام این است که

اسلام سرمایه داری را می پذیرد در حالی که این حزب سرمایه داری را مردود می داند.

3) حزب جدیدی که در شهرستانها در شرف تشکیل است، حزب جمهوری اسلامی است و به طوری

که گزارش شده این حزب تاکنون ده هزار عضو به دست آورده است.

اظهارنظرهای تنظیم کننده (محرمانه): انتخابات آزاد پدیده جدیدی در ایران است و در حالی که

رفراندوم نزدیک می شود، احزاب سیاسی جدید شباهت به گلهای بهاره پیدا می کنند.

ه: یزدی معاون نخست وزیر در امور انقلاب: دکتر ابراهیم یزدی ممکن است اولین قربانی مقاله جیمز

بیل در هفته نامه تایم باشد. در ایران کنونی متهم شدن به داشتن تمایلات طرفداری از آمریکا مایه ننگی

است که بسیاری از سیاستمداران نمی توانند از آن جان سالم به در برند. آقای یزدی به اظهار نظرهای آقای

بیل پاسخ داده است. ولی در عین حال سایه ای بر مورد اعتماد بودن او افکنده شده است. یک مأمور

سفارت با یک ایرانی که گویا گروهی از ایرانیان را که قصد کشتن یزدی را داشته اند. بازداشته است،

صحبت کرده است.

اظهارنظرهای تنظیم کننده (محرمانه): بدون شک بسیاری از ایرانیان باهوش و فعالین سیاسی در

ایالات متحده آموزش دیده اند. ما تصور می کنیم که احتمالاً به علت این آموزش، مناسبات مساعدی بین

ایالات متحده و ایران در پیش است. معذالک هر بار که مقاله ای این مردان و زمینه های آنها را در معرض

دید اشخاص ساده تر قرار می دهد، کاری به جز زیان رسانیدن به روابط حسنه در آینده انجام نمی دهند.

و: راهپیمائیها: مأمورین سفارت گزارش می دهند که در جریان نوروز، در بیست و یکم و بیست و سوم

مارس، راهپیمائیهای عظیمی در تهران صورت خواهد گرفت.

ز: امنیت سفارت: در شب هفدهم تا هجدهم مارس در محوطه سفارت و نزدیک آن، در ساعت بیست

و سه و سی دقیقه صدای تیراندازی شنیده شد. در ساعتهای بیست و سه و سی دقیقه، یک و سی دقیقه و

ساعت سه صدای تیراندازی شنیده شد. خسارت یا تلفاتی گزارش نشده است.

2) زمانی در شانزدهم و هفدهم بخش دانشجویان در کنسولگری آمریکا، مورد حمله قرار گرفته که

خساراتی جزیی به داخل ساختمان وارد شد.

اظهارنظر تنظیم کننده: تیراندازیهای شبانه در محوطه سفارت یا اطراف آن یک امر عادی شده است.

تنها دلخوشی ما این است که در این تیراندازیها هیچ کس مورد اصابت گلوله قرار نگرفته است. یک نوع

ص: 519

احساس عمومی ضدآمریکایی ظاهرا در حال افزایش است. تماس با ایرانیان نشان می دهد که بسیاری که

در گذشته می توانستند به خوبی انگلیسی صحبت کنند، اکنون دیگر جز به فارسی نمی توان با آنها وارد

مراوده شد. علاوه بر این با امضاء پیمان صلح مصر و اسرائیل، وضع عمومی جامعه آمریکاییان رو به

وخامت گرائیده است. اگر چه سفارت آمریکا نتوانسته است طریقه رضایت بخشی برای انتقال کالاهای

آمریکایی از ایران بیابد، یک هواپیمای ایرفرانس که به وسیله AAIRAرزرو شده است، تشک، تشک

لوازم شخصی را بارگیری می کند. پایان


دکتر ابراهیم یزدی 4 اطلاعاتی از شرح حال ابراهیم یزدی معاون نخست وزیر

دکتر ابراهیم یزدی 4

طبقه بندی : محرمانهتاریخ : 26 مارس 1979 6/1/1358

موضوع : اطلاعاتی از شرح حال ابراهیم یزدی معاون نخست وزیر

1 تمامی متن محرمانه است.

2 اطلاعات بیوگرافیک زیر درباره ابراهیم یزدی ناشی از یک مکالمه یزدی بیش از یک ماه قبل

است. ولی قبلاً گزارش نشده زیرا سفارت روزی که این سند باید تنظیم می شد مورد تهاجم قرار گرفته بود.

بعضی از جزئیات از خاطره ها محو شده ولی رئوس کلی آن شامل اطلاعاتی است که به عقیده ما در پرونده

ابراهیم یزدی در واشنگتن وجود ندارد.

3 براساس فرمی که یزدی اخیرا هنگام آمدن به ایران پرکرده است. او در سال 1931 به دنیا آمده و

این با شرحی که خود از زندگی اش در مکالمه با رایزن سیاسی داده تطبیق می کند و با روایتهای منتشر شده

درباره سن او تضاد دارد در این روایات ابتدا او 39 ساله بود و از آن به بعد او در سنین 40 و اندی ساله

معرفی شده بود. یزدی علیرغم قیافه ظاهرا جوان در زیر یک ریش پر 47 یا 48 به نظر می آید. او سه برادر

دارد.

4 یزدی 3 برادر دارد که یکی یا دو تای آنها مسن تر از خودش هستند هر 4 برادر ظاهرا برای

داروساز شدن در ایران تحصیل کرده اند و یکی دو سال نیز بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه تحصیل

کرده اند. بزرگترین برادر یک پزشک است (که از قرار معلوم باید چشم پزشک باشد) و در تهران کلینیک

دارد. یک برادر دیگر او در اینجا زندگی می کند و برادر سوم ظاهرا در بالتیمور و شهروند آمریکایی است.

5 یزدی مدعی است که در دوران دانشجویی در تهران در کمک به تشکیل یک نهضت اسلامی با

اشخاص سرشناس چون آیت اللّه طالقانی و مهدی بازرگان نخست وزیر بسیار فعال بوده است. این در

سالهای 1940 و اوائل 1950 بود و بنابه گفته یزدی هدف آن در درجه اول با جاذبه مارکسیسم در میان

جوانان ایران و به ویژه دانشمندان بوده است. وی مدعی است که از لحاظ کوشش با اشخاص فیلسوف

نظیر علی شریعتی که اندکی جوانتر از او بود خویشاوندی داشته است.

6 یزدی می گوید در اوائل دهه 1950 وی به آمریکا رفت و مطالعات بعد از دوران دکترا را در آنجا

گذراند و در نیوجرسی و جاهای دیگر به تدریس پرداخت و سرانجام از تگزاس سر درآورد. رشته او

علمی و به ویژه پژوهش پزشکی بوده است یزدی گفت که او پس از تظاهرات ضدشاه در ایران در سالهای

1962 و 1963 متعاقب تبعید آیت اللّه خمینی به ترکیه و سپس به نجف در عراق شغل تدریس در دانشگاه

آمریکایی بیروت را به دست آورد تا به صحنه نزدیکتر باشد.

ص: 520

7 حکومت لبنان در سالهای 1966 و یا 1967 علیه ایرانیان دست به کار شد تاریخ دقیق مسئله از

خاطره ها محو شده است و یزدی ناگزیر همراه با ایرانیان متعدد دیگری لبنان را ترک کرد آن طوری که

خود یزدی می گوید پس از دیدار از خمینی و تعیین شدن وی به عنوان نماینده شخصی خمینی در ایالات

متحده آمریکا به آمریکا بازگشت. در ایالات متحده یزدی به نفع خمینی فعالیت می کرد.

8 هنگامی که خمینی سال گذشته از عراق بیرون رانده شد یزدی به پاریس، لندن و بن رفت ولی

مخالفین رژیم به او گفتند که برای دیدار خمینی به نجف نرود زیرا دستگیر خواهد شد. معذالک پس از

اندکی تردید وی به بغداد پرواز کرد و همان شبی که خمینی برای عزیمت از نجف چمدانهای خود را

می بست وارد نجف شد.

9 گاردها اجازه ندادند که او خمینی را ببیند ولی یزدی به بهانه اینکه می خواهد در مسجد نماز بخواند

از در دیگر وارد شد و به خمینی رسید و همراه خمینی و فرزندش و دو نفر از پیروانش به مرز کویت رفت.

در آنجا به این گروه اجازه داده نشد وارد کویت شوند و پس از چند ساعتی دستوراتی از بغداد رسید مبنی

بر اینکه به خمینی و گروه او اجازه داده شود به بغداد آمده عازم پاریس شوند، ولی به یزدی این اجازه داده

نشد و برای مدت شب در پاسگاه مرزی زندانی بود. روز بعد طبق دستوری از بغداد او آزاد شد، تا به دنبال

خمینی حرکت کند. او با خمینی به پاریس رفت و در آنجا به عنوان یک عضو صمیمی از اطرافیان خمینی

باقی ماند.

10 مطالب فوق به صورت داوطلبانه از سوی یزدی بدون هیچ گونه سیخونک زدن ادا شد و ممکن

است برای خوشایند گوشهای ما گفته شده باشد، معذالک با آنچه که ما درباره او از سایر منابع اسلامی

شنیدیم مبنی بر اینکه او مارکسیست یا کمونیست نیست، هر چند مانند بسیاری از ایرانیان نسل خود در

معرض نفوذ مارکسیسم و کمونیست در سالهای دانشجویی قرار گرفته و ناگزیر بود علیه آن موضع بگیرد،

تطبیق می کند. همکاریهای اولیه او با آیت اللّه طالقانی و بازرگان مبین موقعیت او در نهضت است. به ویژه

اینکه به نظر می رسد که او به منظور نزدیک شدن با خمینی، هنگامی که او در تبعید بود. او ظاهرا قبل از

اینکه از طرف خمینی به عنوان نماینده شخص او در آمریکا تعیین شده باشد مدتی را با خمینی گذرانده

است. این امر یزدی را در همان دوران اولیه در نقش پلی در میان رهبران درجه یک نهضت اسلامی قرار

می دهد، نقشی که ظاهرا هنوز هم ایفا می کند.

سولیوان


دکتر ابراهیم یزدی 5 ابراهیم یزدی به عنوان وزیر امور خارجه

دکتر ابراهیم یزدی 5

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 25 آوریل 1979 5/2/1358

به : وزیر امور خارجه واشنگتن

طبقه بندی : محرمانه

موضوع : ابراهیم یزدی به عنوان وزیر امور خارجه

1 تمام متن محرمانه است.

2 خلاصه: انتصاب یزدی به عنوان وزیر امور خارجه سؤال های بیشتری را از آنچه پاسخ می دهد

برمی انگیزد. نشانه های مختلفی در نقش یزدی در مورد سازمان آزادیبخش فلسطین. بنی اسدی به

ص: 521

احتمال جانشین یزدی خواهد شد. یزدی نظریات خود را از روی هوش و ذکاوت بیان خواهد داشت ولی

این نظریات ضد غرب خواهند بود. (پایان خلاصه).

3 اعلام بازرگان در روز 24 آوریل درباره اینکه یزدی وزیر امور خارجه خواهد شد سؤال جالبی را

برمی انگیزد: آیا او ارتقاء درجه یافته یا اینکه به پلکانی بالاتر پرتاب شده است؟ مطالب بیوگرافیک در

تلگرام مرجع داده شده است، در زیر ما با بعضی از قسمتهای غیرقابل تعقل در مورد معادله یزدی سروکار

داریم.

4 حدسیات زیادی زده می شود مبنی بر اینکه به بالا پرتاب شده، برای آنکه او یا در کارهای بازرگان

دخالت می کرده یا سودمندی خود را به عنوان میانجی بین حکومت موقت ایران و ساخت کمیته ای از

دست داده است. شواهدی درباره حدس اخیر از طرف آنهایی که دیده اند یزدی با گروه کمیته در فرودگاه

هنگام ورود جلود نخست وزیر لیبی در تاریخ 22 آوریل فریاد می زده، در دست است. شهود عینی

می گویند یزدی می خواست جلود را در هواپیما نگه دارد تا زمانی که لیبیائیها توضیح دهند که امام موسی

صدر را در کجا پنهان کرده اند. (در حالی که) کمیته می خواست نخست وزیر لیبی پیاده شده و او را به قم

ببرند. فرزند خمینی وارد صحنه شد و یزدی را متقاعد ساخت تا تسلیم نظر کمیته شود. دو منبع موثق

می گویند روزهای یزدی به عنوان معاون نخست وزیر از آن به بعد شمرده شده است.

5 نظر دیگر (همیشه نظری در ایران وجود دارد) حاکی از آن است که نقش یزدی به عنوان کسی که

سازمان آزادیبخش فلسطین را به ایران آورد، برای بازرگان مشکلاتی ایجاد می کند، و ارتقاء او به درجه

وزارت امور خارجه بهترین راهی تلقی می شود که به یزدی صلاحیت کافی داده شود تا کارهای مربوط به

سازمان آزادیبخش فلسطین را اداره کند و در عین حال او را از دفتر نخست وزیری دور سازد. حسن

خبرنگار جراید غیرایرانی نزدیک به رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، با این نظر مخالف است و

می گوید که سازمان آزادی بخش فلسطین دشواریها و مشکلاتی با یزدی داشت است. (او همچنین

اطلاعات گزارش داده شده قبلی را مبنی بر اینکه سازمان آزادی بخش فلسطین سرگرم آموزش دادن به

مجاهدین و فدائیان یا تقریبا هرکس دیگر که می خواهد کاربرد سلاح ها را یاد بگیرد می باشد، تأیید کرد).

یک منبع نزدیک به یزدی که در روزهای اولیه (انقلاب) به ترتیب دادن ورود سازمان آزادیبخش فلسطین

به ایران کمک کرده است می گوید که سازمان آزادیبخش فلسطین هنگامی که یزدی می خواست این

سازمان تنها به آموزش سپاه پاسداران انقلاب بپردازد، از یزدی دلخور شده است. در مورد همه این

گزارشها ذره ای از حقیقت وجود دارد، ولی روشن به نظر می رسد که نقش یزدی در ارتباط با سازمان

آزادیبخش فلسطین اعم از اینکه خوب باشد یا بد، با انتصاب او به عنوان وزیر امور خارج ارتباط دارد.

6 یک منبع دیگر ایرانی خاطرنشان ساخته است که ناراحتی از مسئله افشاء گذرنامه آمریکایی یزدی

(که وی در مصاحبه با مطبوعات فارسی زبان در تاریخ 24 آوریل آن را اذعان داشت) و اتهامات مربوط به

اینکه او مأمور سیا است بدین معنا بود که وی باید از دفتر نخست وزیر خارج شود. اظهار علنی بازرگان

درباره اینکه پست معاونت نخست وزیر در امور انقلاب به کس دیگری داده خواهد شد، به این موضوع

حقیقت می بخشد. انتصاب حسین بنی اسدی (داماد بازرگان، نفوذ خانواده و دوره در ایران انقلابی همچنان

باقی مانده است) به سمت معاون نخست وزیر برای «همکاری بین حکومت و مردم»، یک تعویض مستقیم

برای یزدی نیست، بلکه بیشتر ناظران معتقدند، او بالمآل مسئولیتهای انقلابی یزدی را به عهده خواهد

ص: 522

گرفت، زیرا او معاون وزیر برای برنامه های انقلابی یعنی یداللّه سحابی و همچنین خویشاوند بازرگان بوده

است.

7 امکان دیگر که در مورد هریک از این دو نفر مذکور در فوق غیرمنطقی نمی رسد این است که یزدی

با توجه به داشتن بهترین رابطه ها با مجتمع کمیته ها به عنوان بهترین شخص برای رو به راه کردن سیاست

خارجی ایران و تبدیل آن به یک تمامیت وابسته به یکدیگر تلقی شده است. به هر صورت یزدی به طور

وسیعی با امور خارجی سروکار داشته است و انتصاب او به سمت وزیر امور خارجه اکنون به او

اعتبارنامه ای برای ساخت نهادی (کشور) نیز می دهد.

8 خصوصیات شخصی یزدی: یک خبرنگار آمریکایی که (گامهای) یزدی را از زمان اقامت او در

پاریس تعقیب کرده است می گوید یزدی تردستی کاملی در گرداندن رسانه های ارتباط جمعی دارد (و این

نظریه ای است که بیشتر ماها که با او سروکار داشته ایم در آن سهیم هستیم) که در عین حال یک مسلمان

واقعا با تقوا و مؤمن است. این خبرنگار یزدی را در عین حال به عنوان مردی که همیشه نقاب بر چهره دارد

توصیف کرده است. ظرف ده ماه او فقط چند باری که شخصیت درونی خود را نشان داده یک بار در

پاریس بوده است. ضمن بحث درباره نقش خمینی هنگامی که جنبه مذهبی آن برجستگی داده می شد و

دیگر در زمانی که سفارت آمریکا مورد تاراج قرار گرفت و در آن زمان او عکاسان را درباره این حادثه

مورد مواخذه شدید قرار داد و دستور داد که دوربینهای آنها شکسته و فیلمها در معرض نور قرار بگیرد.

9 تماسهای سفارت با یزدی: دست یافتن به یزدی مشکل است ولی در تماسهای شخصی یا تلفنی یا

حضوری او بسیار نرم و دوستانه است. او خبرهای غیرقابل هضم را با تظاهر خفیفی به پوزش خواهی

آشکار می کند و درک کاملی از آن دارد، که چگونه در دستگاه ارزش گذاری شنوندگان خود دستکاری

کند تا آن عکس العملی را که او می خواهد به دست آید ایجاد کند. او شم سیاسی خوبی دارد، ولی بیش از

اندازه معتقد است که ایالات متحده علت العلل دردسرهای ایران برای 26 سال گذشته بوده است. او تندرو

یا تو ذوق زننده نیست، ولی نسبت به نظریات خود متعهد است. به عنوان وزیر امور خارجه او ممکن است

انعکاسی ایرانی از گرایشها و افکار ضدآمریکا و ضدغربی طبق سنت کرکریشنامنون با عده ای از وزیران

امور خارجه کشورهای آمریکایی سالهای دهه 60 و دهه 70 که یانکیها را مردود می دانستند، باشد. وی

وفادار به سبک ایرانی و احتمالاً در اقدامات عملی خود به نحو مستدلی اهل تظاهر بوده و در اجتماع

خصوصی بیشتر منطقی خواهد بود. او به احتمال بیش از سایر همکاران انقلابی خود شخصی خواهد بود.

که ما می توانیم با او برای به دست آوردن چشم انداز بهتری از نتایج (به محض اینکه او درباره موضعی

توافق کرد)، با او صحبت کنیم مگر اینکه سمت او، او را بیش از حد مغرور کرده باشد.

ناس


دکتر ابراهیم یزدی 6 مصاحبه در ایران تایمز دکتر ابراهیم یزدی

ص: 523

دکتر ابراهیم یزدی 6

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 10 می 1979 20/2/1358

به : وزیر امور خارجه، واشنگتن دی. سی.

طبقه بندی : استفاده محدود اداری

موضوع : مصاحبه در ایران تایمز دکتر ابراهیم یزدی.

1 آیندگان روز نهم می گزارش مصاحبه روزنامه ایران تایمز (یک روزنامه آمریکایی) را با پسر دکتر

ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه منتشر کرد. در این مصاحبه وضع دکتر یزدی در مورد اینکه وی شهروند

آمریکایی است مورد بحث قرار گرفت و گویا آن را از یک مأمور سابق سفارت آمریکا در تهران نقل قول

کرده است.

2 ترجمه قسمتهای مربوطه که به وسیله سفارت به عمل آمده است به ترتیب زیر است:

«در شرایط حاضر اگر حکومت ایالات متحده اقدامی علیه یزدی به عمل آورد احتمال دارد که یزدی

شهروندی، ایالات متحده را از دست بدهد. او افزود احمقانه خواهد بود اگر حکومت ایالات متحده

شهروندی یزدی را باطل کند. او افزود اگر آیت اللّه خمینی یزدی را زندانی کند او از پشتیبانی کنسولگری

آمریکا در ایران برخوردار خواهد بود. اگر او هرگونه شکایتی از متصدیان زندان بکند سفارت ایالات

متحده آمریکا در ایران یادداشتی به حکومت ایران تسلیم کرده و او را به ایالات متحده آمریکا باز خواهد

گرداند. مأمور افزود: «این امکانات در واقع احمقانه است».

3 چون دکتر یزدی به کرات موضوع شهروندی آمریکایی خود را تکذیب کرده است این داستان

ناراحت کننده خواهد بود و ما انتظار داریم در این مورد سؤال شود. خواهشمند است متن کامل این

مصاحبه را و هرگونه اطلاعات دیگر قابل دسترسی را فراهم کنید. ناس


دکتر ابراهیم یزدی 7 راهنمای مطبوعاتی

دکتر ابراهیم یزدی 7

از : وزارت امور خارجه واشنگتن، دی. سی.تاریخ : 23 ژوئن 1979 2/4/1358

به : سفارت آمریکا در تهران

طبقه بندی : محرمانه

موضوع : راهنمای مطبوعاتی

1 تمام متن محرمانه است.

2 راهنمای احتمالی زیر به تصویب رسیده است.

سؤال: آیا ابراهیم یزدی تابع آمریکا است؟

جواب: ما نمی توانیم این امر را که او تابع آمریکا است تأیید کنیم.

سؤال: آیا او هرگز از پاسپورت آمریکایی استفاده کرده است و حالا نیز استفاده می کند؟

جواب: پرونده های مخصوص پاسپورت در وزارت امور خارجه محرمانه است و به وسیله لایحه

رازداری حفاظت می گردد. بنابراین ما هیچ گونه اطلاعاتی را در مورد این پرونده ها نمی توانیم تأیید و یا

تکذیب کنیم.

سؤال: اگر دکتر ابراهیم یزدی تابع آمریکا است. آیا می تواند تبعیت و پاسپورت آمریکایی خود را حفظ کند

ص: 524

در حالی که از نظر قانون ایران تبعه ایران شناخته شود.؟ جواب: گرچه دولت آمریکا از جهت سیاسی اجازه

داشتن دو نوع تابعیت را نمی دهد، ولی در حقیقت اگر موارد شخصی پیش آید و در نتیجه مغایرت قوانین

سایر کشورها که از کنترل آمریکا خارج است، وجود این امر قابل پذیرش است. بنابراین بعضی از اتباع

آمریکایی ممکن است در نتیجه آن قوانین مغایر دارای تابعیت دیگری نیز باشند.

سؤال: اگر یزدی تبعه آمریکاست، آیا وی عملی را مرتکب شده است که بتواند تبعیت وی از آمریکا را لغو

نماید؟ اگر چنین است آیا وزارت امور خارجه در صدد لغو تابعیت او نیست؟

جواب: همانطور که قبلاً اشاره کردم، اگر در این زمینه، اطلاعاتی داشته باشیم به خاطر وجود لایحه

رازداری نمی توانیم آن را فاش سازیم.

ونس


دکتر ابراهیم یزدی 8

دکتر ابراهیم یزدی 8

سری

گمان می رود که دکتر یزدی موضوع نامه مورخه 20 سپتامبر شما، به چارلز ناس احتمالاً دکتر

ابراهیم یزدی دندانپزشک باشد که مأمورین سفارت با او در گذشته تماس داشته اند. دکتر ابراهیم یزدی

یکی از بنیانگزاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه است که در سال 1946 تأسیس شد. این یک

سازمان ضدکمونیستی اسلامی مرکب از بنیانگزاران اسلامی است.

این سازمان به رهبری محمد نخشب و غلامعلی بازرگان است. در سال 1960 دکتر ابراهیم یزدی

کارمند کمپانی تولید دارو بود. اطلاعات دیگری در دست نیست.

از سیا (CIA)

2 اکتبر 78 10/7/1357


دکتر ابراهیم یزدی 9 یزدی در نیویورک

دکتر ابراهیم یزدی 9

طبقه بندی : سری

از : وزیر امور خارجه واشنگتن. دی. سی.تاریخ : 8 اکتبر 1979 16/7/1358

به : سفارت آمریکا در تهران

موضوع : یزدی در نیویورک

1 (تمامی متن سری است).

2 به طور ساده، وزیر امور خارجه ایران مصمم است که تأثیر نیرومندی از فرد انقلابی مسلمان به

عنوان مردی از نسل جدید ایجاد کند. به نظر می آید که وی مانند دانشجویان تظاهر کننده ایرانی که او

اخیرا صفوف آنها را رهبری می کرد، بیشتر خواستار توجه به آرمانش و ماهیت عدالتخواهانه آرمانش بود

تا اینکه دوستانی برای خودش جلب کند. به نظر می رسید که هرگونه مصالح و منافعی که حکومت جدید

ممکن است در سازمان ملل متحد یا ایالات متحده داشته باشد، نسبت به تمایل یزدی برای ارضاء روانی و

پیشبرد یا حمایت از آینده سیاسی خود در ایران در درجه دوم اهمیت قرار گرفته باشد.

3 به هر حال این امر به منزله بازگشت پیروزمندانه شخصی بود که در تبعید مورد استهزا قرار گرفته بود

و بدین ترتیب وی به عنوان یک رزمنده خیابانی که به هیئت مدیره دستگاه درس می آموزد، درباره 25

سال اشتباه در مناسبات خارجی آمریکا، او به مجمع عمومی ملل متحد گفت از اینکه پس از «فریاد زدن

ص: 525

صدای تظلم مردم خود... از پیاده روها» و نفوذ آنها از «دیوارها به داخل به طوری که شما صدای مرا به

روشنی می شنوید» خرسند است. همچنین او با استفاده از نخستین ملاقات خود با دبیر، با ابراز اندوه خود

از حمایت 25 ساله آمریکا از شاه و هفت ماه شک و تردیدی که او درباره دوستی ما داشت، نفس راحتی

کشید.

4 یزدی در این دیدار درباره خویش اطمینان بی باکانه ای داشت، ولی در عین حال دستخوش ناآرامی

بود. بدین ترتیب مثلاً او ظاهر خود را به شکل مائو آراسته بود و نطق خود را با اندیشه هایی نظیر بیگانگی

که به عقیده ما منصور فرهنگ برای او تهیه کرده است، زینت داده بود. اشاره های او فاقد بلاتکلیفی یا

حساسیت لازم برای درک شنوندگان او نیست، جهت گرایی او شدیدا ایدئولوژیکی و ایده آلیستی است،

ولی کمتر چیزی در اندیشه او وجود دارد که عمیق باشد یا ظرافت داشته باشد یا اصیل باشد. او به نظر

نمی رسد که قریحه یک سیاستمدار را برای تحت تأثیر قرار دادن شنوندگان خود داشته باشد و همچنین

چندان نشانی از یک انعطاف پذیری سیاستمدارانه در برخوردهای خود ندارد.

5 معذالک سیاست، دل مشغولی مداوم اوست. هر کلمه او در یک جلسه به وسیله یک یا چند نفر

یادداشت می شود. در واقع یادداشت کنندگان ممکن است شنوندگان او در این گونه فرصتها باشند. او

اصرار داشت که نوار ویدئو مصاحبه اش را قبل از اینکه استودیو را ترک کند، در دست داشته باشد. او به

طور خصوصی به یک مأمور وزارت امور خارجه گفت که او احساس می کند در معرض تهدید قرار گرفته،

برای اینکه هنگامی که جراید تهران مراجعه کاردار ما را درباره اعدامها گزارش دادند، او در ایالات متحده

بود. او گفت یقینا عده ای به وزارت امور خارجه مراجعه کرده اند، در حالی که او به کارمندان تابع خود

دستور داده بود که هرگز با اهل مطبوعات صحبت نکنند، او در همان گفتگوی خصوصی روشن ساخت که

بسیار امیدوار است که از طرف آمریکا سفیر جدیدی که نسبت به انقلاب نظر مساعدی داشته باشد، تعیین

شود. ما گمان می کنیم که یزدی از آن هراس دارد که ایالات متحده ممکن است درصدد سرنگونی رژیم

اسلامی باشد و او خود قصد دارد، شخصا روابط آمریکا و ایران را طوری سامان دهد که از انقلاب حمایت

کند.

6 یزدی ممکن است خود را در برابر فراکسیونهای سیاسی در تهران آسیب پذیر بداند. او به یک ایرانی

که (با ما) تماس دارد گفت، مناقشات داخلی بسیار شدید است و لازم است تصفیه ها ادامه پیدا کند تا زمانی

که «ما با مردان خودمان در امنیت به سر بریم»، او به شخص دیگری که با ما تماس دارد گفت که به خمینی

گفته است که باید از امور خارجی برکنار باشد و انتصاب یک سفیر برای بحرین را به عنوان یک پیروزی که

او بر دستگاه مذهبی به دست آورد، توصیف کرد. بدین ترتیب اگر یزدی نفوذ آینده سیاسی در ایران داشته

باشد، او ناگزیر باید از خود در مقابل این اتهام که او عامل شماره یک آمریکا است دفاع کند. او پوچ بودن


این ادعا را در هفته جاری با موفقیت نشان داد. چیزی که برای توسعه مناسبات ما قابل تأسف است این

است که او بیشتر آن چیزی را می گوید، که به آن اعتقاد دارد، تا به این ترتیب خود را نزد شنوندگان ایرانی

عزیز گرداند. ونس



دکتر ابراهیم یزدی 10 یزدی درباره لبنان و فلسطینیها

ص: 526

دکتر ابراهیم یزدی 10

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ : 23 اکتبر 1979 1/8/1358

به : وزیر امور خارجه واشنگتن، دی. سی.

طبقه بندی : محرمانه

شماره : 1270

موضوع : یزدی درباره لبنان و فلسطینیها

1 تمامی متن محرمانه است.

2 در جریان دیدار کاردار و مأمور وزارت امور خارجه از یزدی وزیر امور خارجه ایران ما به طور

مختصر به کوششهای آمریکا برای تثبیت اوضاع در لبنان اشاره کردیم. یزدی گفت شرایط در شمال لبنان

برای شیعیان که در نظر دارند به نیروهای فلسطینی علیه اسرائیلیها و مسیحیان بپیوندند غیرقابل تحمل

می شود و ایالات متحده باید برای متوقف کردن حملات اسرائیل اعمال فشار کند.

3 ما پاسخ دادیم که ایالات متحده می کوشد اسرائیل را مهار کند، ولی حملات تروریستی فلسطینیها

باید پایان داده شود تا اسرائیل موضع خود را تغییر دهد. چنین به نظر می رسد برای ما انقلاب ایران که

تمامی مردم را در نمایش مسالمت آمیز اراده سیاسی بسیج کرده است، نمونه بهتری برای فلسطینیها باشد.

یزدی گفت ایرانیها در این جهت در مورد سازمان آزادیبخش فلسطین کار می کنند. ایرانیان می خواهند

سازمان آزادیبخش فلسطین کاربرد بیشتر همبستگی اسلامی را در ندای خود تزریق کند و اگر سازمان

آزادیبخش فلسطین برداشت غیرمذهبی داشته باشد، پیروزی تأمین نمی شود. اگر سازمان آزادیبخش

فلسطین یک دولت فلسطینی براساس خطوط غیرمذهبی ایجاد کند، مارکسیستها و فلسطینیهای رادیکال

به سرعت برای تحویل گرفتن امور خود را آماده خواهند کرد. یزدی ظاهرا چنین فکر می کرد که ایرانیان

اثری بر فلسطینیها باقی گذاشته اند. او همچنین این نکته را روشن ساخت که ایران به آرمان فلسطین پابند

است. او گفت ما به آنها کمک کرده ایم و در آینده نیز کمک خواهیم کرد.لینگن


ضیافت چهارم ژوئیه

متفرقه

محرمانه.

از : سفارت آمریکا در تهران

به : وزارت امور خارجه واشنگتن دی سی

موضوع : ضیافت چهارم ژوئیه.

1 (تمام متن محرمانه است.)

2 علیرغم بی ثباتی موقعیت ما در اینجا که از انقلاب ایران ناشی می شود، نمایندگی تصمیم گرفت

مراسم چهارم ژوئیه را به عادی ترین وجه ممکن برگزار سازد. این برنامه شامل یک ضیافت افتخاری بود

که در آن از گروههای دیپلماتیک، نمایندگان مطبوعاتی و تجاری، و بعضی از سران جدید دولت موقت

ایران دعوت به عمل آمد.

از گروه دوم تعداد بسیار کمی از قبول دعوت امتناع ورزیدند، بنابراین با خشنودی توام با شگفتی

می توان گفت که اکثر آنها در این ضیافت حضور به هم رسانیدند. وزیر امور خارجه یزدی به همراه

ص: 527

نمایندگانی از وزارت امور خارجه وارد گردید.

معاون نخست وزیر، امیر انتظام، نیز مانند وزرای ارشاد ملی (میناچی) و کشاورزی (ایزدی) حضور به

هم رسانیدند.

رئیس بانک مرکزی مولوی، ژنرال افتخاری از سازمان صنایع دفاع ملی، سرهنگ ایران نژاد از وزارت

دفاع ملی، و وزیر دفاع ژنرال مدنی نیز از مدعوین در این ضیافت بودند. ما قبول این دعوت را به عنوان

تلاشی آگاهانه از طرف دولت موقت ایران، در جهت عادی شدن روابط با آمریکا می دانیم. بسیاری از

مقامات ایران از مقامات هیئت سیاسی سفارت درباره طرحهایمان برای فرستادن سفیر سئوالاتی نمودند.

لینگن


ملاقات با اردلان وزیر دارایی

محرمانه

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 24 جولای 1979

به : وزارت خارجه واشنگتن

موضوع : ملاقات با اردلان وزیر دارایی

1 تمامی متن محرمانه.

2 کاردار به همراهی مأمور سیار وزارت خارجه در 23 جولای با علی اردلان وزیر دارایی ملاقات

کرد. اردلان توسط معاون وزیر، دکتر ابراهیم زاده همراهی می شد که کار ترجمه را انجام می داد.

3 کاردار گفتگو را با توضیح در مورد درک و پذیرش انقلاب از طرف ما شروع کرد. ما متمایل هستیم

تا با ایران در کار تجدید بنای رابطمان همکاری کنیم و آماده همکاری در محدوده هایی که ایران احساس

می کند ما می توانیم نقش سودمندی ایفا نمائیم، می باشیم. کاردار گفت ما منافع و داراییهای مشترکی داریم،

از قبیل رابطه بازرگانی، که می تواند به این تجدید بنا کمک نماید.

4 اردلان با ارائه یک بررسی تاریخی از ارتباط طولانی و سودمند بین ایران و ایالات متحده به دیدار

کنندگانش پاسخ داد. خاطرات آن آمریکاییهایی که در اولین سالهای پس از پیدایش قانون اساسی در

ایران فعالیت کردند، توسط ایرانیان گرامی داشته می شود. اردلان با علاقه از یک آمریکایی به اسم دکتر

جردن صحبت کرد که به تأسیس کالج البرز، جایی که خیلی از ایرانیان اولین مزه تعلیمات عالی را

چشیدند، کمک نمود. میهن پرستان ایرانی اشخاصی مثل مورگان شوستر و هوارد بیکر وایل را که در تبریز

از آرزوهای مردم ایران طرفداری نمود به خاطر می آورند. او موافقت داشت که این روابط گذشته، آینده را

تحت تأثیر قرار خواهند داد. اردلان امیدوار بود که گروه جدید نمایندگان آمریکایی احساس مشابهی را

نسبت به ایران داشته باشند.

5 صحبت به موضوع ملی شدن بانکها که موضوعی است پوشیده و حرمت آن محفوظ، کشیده شد. او

گفت که این کار هم در قانون دولتی و هم در سنت اسلامی لازم آمده است و چون دولت موقت ایران از

طریق یک کمیته مخصوص بین دولتی مشغول بررسی بانکهای مختلف می باشد هنوز هیچ گونه برنامه

زمانبندی شده ای برای این غرامت وجود ندارد. ابراهیم زاده اضافه کرد که کمیته اکنون در شرف ادغام

کردن 36 بانک کشور در چند بانک بزرگ (شاید 5 یا 6) می باشد.

6 در این موقع کاردار امکان فعال کردن مجدد اطاق بازرگانی ایران ایالات متحده و یا شورای

ص: 528

تجارت را به عنوان طریقی برای بهبود بخشیدن به ارتباط و گفتگو بین شرکتهای آمریکایی و ایرانی مطرح

نمود. اردلان گفت با وجود اینکه مسئولیت موضوعاتی از قبیل اطاق بازرگانی یا شورا برعهده وزیر

بازرگانی است، ولی طرفدار اینکار می باشد. وزارتخانه اردلان به حمایت کردن از هرگونه طرحی که

توسط وزارت بازرگانی ارائه گردد مایل خواهد بود. با نگرشی دورتر، آیا وزیر هیچ گونه نقشی برای

کمیسیون مشترک می بیند؟ کاردار گفت ما برای کمیسیون اصرار نمی ورزیم ولی می خواهیم که نظریات

اردلان را بشنویم. وزیر احساس می کرد که این راه بسیار خوبی است ولی وی هیچ گونه نظریاتی در مورد

زمانبندی نداشت. این موضوع به مطالعه مناسبات ذینفع دولت موقت ایران نیاز دارد.

7 کاردار از مورد برای نشان دادن چیزی که ما در تلاش اجتناب ورزیدن از آن بوده ایم استفاده کرد.

وزیر اساسا از مشکل اطلاع داشت، ولی در این بحث که وی امید داشت بتوان بجای دادگاه، از طریق گفتگو

حل شود، هیچ گونه مداخله واقعی نداشت. اردلان سپس به چیزی پرداخت که احتمالاً پیام اصلی وی در

طول ملاقات بود: ایالات متحده بایستی از شکل دادن به تلقیها یا نتیجه گیریهای خود در مورد ایران

براساس شایعاتی که توسط ایرانیانی که در طول انقلاب گریخته اند در سطح ایالات متحده و اروپا انتشار

پیدا کرده اجتناب ورزد. اردلان گفت این افراد (ضد انقلابیون) در تلاشند تا اعتبار ایران را با انتشار اکاذیب

خراب کنند. اردلان تأیید کرد که ما قصد داریم تا پنی آخر بدهکاریمان را بپردازیم.

8 کاردار با اشاره به نظریات اردلان در مورد «وجهه» (ایران)، از اخراج یوسف ابراهیم خبرنگار

روزنامه نیویورک تایمز ابراز تأسف نمود. کاردار گفت این نوع اقدامها نمی تواند به جو بهبود یافته کمک

کند. اگر ایران به اخراج روزنامه نگاران ادامه دهد تصویر انقلاب توازن کمتری پیدا می کند. اردلان از این

نظریات یادداشت برداشت، ولی هیچ جواب اساسی ارائه نکرد و فقط گفت این موضوع بایستی با وزارت

خارجه در میان گذارده شود.

9 اگرچه ملاقات از لحاظ موضوعات مورد بحث کمی کمبود داشت ولی لحن آن خیلی دوستانه بود.

وزیر ظاهری حرفه ای دارد و تصویر یک فرد قوی را ارائه نمی دهد. ظن ما این است که وی برای راهنمایی

متکی به معاون پرانرژی و خوش زبان خود، ابراهیم زاده، می باشد. برای مثال در مورد کار کمیته بانکی و در

زمینه تجدید حیات شورای تجارت به نظر می رسید ابراهیم زاده تأکید بیشتری دارد.

10 نظریه: ملاقات با یک تذکر ایرانی پایان گرفت. وقتی که ما آنجا را ترک می کردیم، ابراهیم زاده

کارمند وزارتخانه را به کناری کشید. او گفت که وی دوستانی دارد. آنها نیاز به ویزا دارند. آیا می توانیم

کاری برای آنها انجام دهیم. پایان نظریه.

لینگن



علی اردلان و سیاستهای اقتصادی

ص: 529

از : سفارت آمریکا تهرانتاریخ : 13 آوریل 1979 محرمانه

به : وزارت خارجه واشنگتن

موضوع : علی اردلان و سیاستهای اقتصادی

1 (محرمانه) خلاصه: مطالب زیر براساس ملاقاتی که در 8 آوریل با دکتر علی اردلان وزیر امور

اقتصادی و دارایی به علاوه دیگر تماسها با وی و اظهارات عمومی اردلان، تهیه شده است. اردلان که یک

وکیل اقتصاددان طرفدار نظریات قدیمی و عضو قدیمی جبهه ملی می باشد، از یک روش میانه در

سیاست اقتصادی حمایت می کند. او خواهان روابط خوب اقتصادی با ایالات متحده می باشد و دفتر خود

را به عنوان یک نقطه ارتباط معرفی کرد. از سرمایه گذاری ایالات متحده بر یک اساس پایاپای استقبال

می شود. او با وعده مالیات کمتر از مستخدمین دولت و زمینها و همچنین موجباتی برای تصفیه بدهی های

مالیاتی گذشته بر اصلاح وضع مالیاتها تأکید دارد. احترام به مالکیت خصوصی و صنعتی حفظ خواهد شد،

ولی وی در رابطه با طرز برخورد با قراردادهای خارجی که با رژیم گذشته منعقد گردیده اضطراب رأی

داشت. به نظر می رسد که وی عدم کاراییها و نقصانها را در صنعت و معضلی که با تمایلات متناقض برای

بازگرداندن کشور به فعالیت و در عین حال جهت دادن مجدد به استراتژی و ساخت اقتصادی به وجود

آمده تشخیص می دهد. بیش از هر وزارتخانه دیگری او قسمت اعظم تیم، مدیریت سابق را حفظ کرده

است و چهار یا پنج معاون وی پستهای خود را حفظ نموده اند. اردلان یک آقای خوش نیت است، ولی

تمایل او به اکتفا به بحث و جاری نساختن خط مشی ها در زمانی که ایران در نوسازی و سیاستهای جدید

اقتصادی به جهت گیری نیاز دارد مایه تأسف است. پایان خلاصه.

2 قائم مقام کنسول اقتصادی در 8 آوریل با اردلان ملاقات کرد. بیشتر یک ساعت ملاقات به روابط

بازرگانی ایران ایالات متحده و مشکلات بعد از انقلاب در مورد ملزومات قراردادها، دیدار بازرگانان

آمریکایی و دخالت سودجویان مداخله گر انقلابی در شرکتهای تجارتی ایران در ایالات متحده اختصاص

پیدا کرد. دکتر ابراهیم زاده مشاور وزیر که به زبان انگلیسی صحبت می کند و قبلاً استاد اقتصاد دانشگاه

تهران بوده است و نفر سومی که معرفی نشد و ممکن است که از اداره بین المللی بوده باشد در جلسه شرکت

داشتند. مأمور سفارت که از بختیار، مشاور اقتصادی تبعه محلی به عنوان مترجم استفاده می کرد. تهنیتها و

تبریکات را به خاطر اولین ملاقات رسمی به اردلان ابراز نمود. او (مأمور سفارت) از اقدامات سریع وی

در حل مشکلات جدی بین فدرال رزرو نیویورک و بانک مرکزی ایران در فوریه و پیگیری بدهیهای

خارجی دولت ایران ابراز قدردانی نمود. در پاسخ به تمایل ابراز شده مأمور سفارت برای حل اختلافات و

کار هماهنگ در زمینه های سیاست اقتصادی و فعالیتهای دوجانبه بازرگانی، اردلان گفت که وی نیز مایل

به حل مشکلات انتقال پیدا کرده از رژیم گذشته و توسعه و ادامه ارتباطات بازرگانی سودمند دوجانبه

می باشد. (استفاده محدود اداری).

3 مأمور سفارت پس از تشریح مفصل مسائلی که روی عادی کردن روابط اقتصادی دوجانبه اثر

می گذارد از اردلان در این مورد که چگونه می توان به بهترین نحو به پیش رفت، جویای اطلاعات و

راهنمایی شد. اردلان به همانگونه که در تلکس مرجع گزارش شد، گفت که وی از فعالیتهایی از قبیل

کارهای سوری و هاشمی در ایالات متحده آگاه نبوده است، لیکن وی تقاضای بردباری و تفاهم از جانب

ایالات متحده را نمود و یادآوری کرد که انقلاب علیرغم بهترین تلاشها برای سازمان دادن به نهادهایش،

ص: 530

روی الگوهای عادی تر، برای مدتی به تأثیر گذاردن بر رفتار ایران ادامه خواهد داد. مأمور سفارت گفت،

مولوی رئیس کل بانک مرکزی ایران در پاسخ به مشکلات بازرگانان آمریکایی برای ارتباط پیدا کردن با

مؤسسات ایرانی به سنجابی وزیر امور خارجه پیشنهاد استقرار سریع یک مأمور ارتباط، تجارتی در

سفارت ایران در واشنگتن را نمود. (به تهران 3090 مراجعه کنید). اردلان که احتمالاً از واقعیتهای مربوط

به آن سفارتخانه آگاه تر بود، این ایده را نه تأیید نمود و نه رد کرد: او گفت که هنوز خیلی زود است که بتوان

انتظار کاری مؤثر را داشت و باید زمان بیشتری به آنها داد. او دفتر خویش را به عنوان نقطه ارتباط در

مواردی که شرکتهای آمریکایی قادر به ارتباط مؤثر با سازمانهای ایرانی نمی باشند و در مواردی که

بازرگانان آمریکایی نیاز به اطمینانهایی در رابطه با ورود و خروج مطمئنشان دارند، پیشنهاد کرد. او

توصیه کرد که سفارت از اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران برای حل مشکل ارتباطات بین شرکتهای

خصوصی ایران و ایالات متحده استفاده بنماید. (دکتر ابراهیم زاده در این موقع گفت که وزیر پیشنهاد

می کند که یک اداره ویژه به عنوان یک نقطه ارتباطی در مورد نگرانیهای اقتصادی ایالات متحده برقرار

شود. مترجم سفارت این را نشنید و ایده کمی افراطی به نظر می رسد. تلاشهای بعدی برای دستیابی به

ابراهیم زاده ناموفق بوده اند، دکتر ابراهیم زاده گفت در عین حالی که وزارتخانه بهترین تلاشش را خواهد

کرد تا از نقل و انتقال و خروج مطمئن بازرگانان آمریکایی اطمینان حاصل نماید، ما بایستی پیش بینی کنیم

که خارجیانی که در نقشه های فریب آمیز یا انتقالات غیرقانونی شریک بوده اند، چنانچه بازگو کردند با

اقدام قانونی روبرو خواهند شد. در پایان و در رابطه با روابط ایران ایالات متحده، اردلان گفت ایران

سرمایه گذاری جدید را مورد استقبال قرار می دهد، هر چند استحقاق هر یک بایستی تحت سیاستهای

دولت گذشته یعنی در رابطه با حدود شرکت به تساوی ارزیابی شود.

4 اردلان در مورد وجهه ایران در خارج ابراز نگرانی کرد و تقاضای کمک در از بین بردن وجهه های

دروغین و به دست آوردن اطلاعات برای پیشبرد بازگشت به وضع مادی را نمود. اردلان که شاید انتظار

نظریه ای از جانب مأمور سفارت در مورد دادگاههای انقلاب و اعدامها را داشت، گفت که امروز صبح

پسرش از خارج به وی تلفن کرده و گفته است که مطبوعات خارجی از اعدام هویدا چیز بزرگی می سازند.

اردلان پرسید این هیاهوی بزرگ برای چیست؟ همه می دانستند که وی یک روزی اعدام می شد. مأمور

سفارت گفت که مطبوعات آمریکا و غرب تعجب نخواهند کرد که مقامات عالی رژیم گذشته به خاطر

موضوعات مختلف متهم شده و یا محاکمه شوند، ولی ما از انقلابی که از عدم تبعیت رژیم گذشته از اصول

حقوق بشر ابراز تنفر می کرد، انتظار داشتیم مراحل حقوقی و قضایی را در این محاکمات دنبال کند. اردلان

فقط تکرار کرد که ما بایستی بردبار باشیم و اینکه تب انقلاب هنوز به طی کردن مسیر خود ادامه می دهد.

5 اردلان در پاسخ به تشکر مأمور سفارت برای تلاش در پیگیری در زمینه سرویس بدهی دولتی

واریز نشده گفت، تمام بدهی خارجی دولت ایران تا نوروز (21 مارس) پرداخت شده و اینکه تعهداتی که

در آوریل به سر می رسد، قبلاً به جریان گذاشته شده است. نظریه: ما فقط می توانیم نتیجه بگیریم که اردلان

اطلاعات عوضی دارد. ما از بانکداران ایالات متحده اطلاع حاصل کرده ایم که بدهی بخش دولتی هنوز

حتی از ژانویه پرداخت نشده است، به عنوان مثال، بانک اعتبارات صنعتی، گفته اردلان ممکن است

حداکثر در مورد بدهی مستقیم و تضمین شده دولت ایران صحت داشته باشد، ولی احتمال دارد که حتی

قسمتی از دومی هنوز پرداخت نشده باشد.

ص: 531

6 اردلان در 5 آوریل اظهار داشت که یک سیستم جدید مالیاتی براساس عدالت اسلامی به زودی

اعلام خواهد شد. او فلسفه جدید مالیاتی را با عنوان منعکس کننده یکی بودن مردم و دولت توصیف کرد.

بنابراین دولت مجبور نیست که مثل سابق برای مالیات به دنبال مردم برود، «مردم با اشتیاق مالیات

منصفانه و معقولانه خود را مطابق با درآمدشان پرداخت خواهند نمود». او اظهار داشت که مالیات حقوق

کارمندان پایین تر آورده خواهد شد و معافیت از مالیات بر درآمد گسترده تر خواهد شد. مالیات بر املاک

(زمین و مستقلات) کاهش اخیر را در ارزش نشان خواهد داد و ممکن است نرخ آن تا 30 درصد پایین

آورده شود. هیئت وزیران و شورای انقلاب تسهیلاتی را تصویب نمود که به وسیله آن 1600000 مورد

معلق مالیاتی تا سال 1345 که مربوط به اشخاص و شرکتها می باشد بتواند حل شود.

او گفت این موارد که مبالغی را که از 500000 ریال (حدود 7000 دلار) تجاوز نمی کند مورد شمول

قرار می دهد، به وسیله پرداخت مبلغی که اعتقاد بر آن است که بدهکار می باشند تصفیه می شود و به

شخص یا شرکت مفاصا حساب مالیاتی داده می شود. همین سیاست در مورد آنهایی که از سال 1345 به

این طرف بر سر مواردی که از 100000 ریال تجاوز نمی کند، اختلاف داشته اند اعمال می گردد. آنهایی که

دولت مدعی است بیش از حداکثر مبالغی که ذکر آن رفت بدهکار می باشند می توانند با 20% کاهش در

مبلغی که ادعا شده و بخشوده شدن جریمه ها و دیگر هزینه ها تصفیه حساب کنند. نظریه: سیستم مالیاتی

ایران در زیر بار سالهای ادعای تصفیه نشده مدفون شده. معدودی شرکت وجود دارند که بیش از دو یا سه

سال گذشته از لحاظ تصفیه مالیاتی جلوتر آمده باشند. جدا از افراد بخش دولتی که مالیاتهایشان نگاه

داشته شده است، معدودی از افراد یا شرکتها برای پرداخت مالیاتهایشان از سپتامبر 1978 تلاش

نموده اند، اولاً به خاطر اعتصابات در بخش مالیاتی وزارت دارایی و اقتصاد و ثانیا با این باور که نتیجه

انقلاب حداقل قسمتی از الزامات آنها را از میان بر خواهد داشت. برنامه اردلان در رابطه با ادعاهای

قدیمی در حالی که برای الزامات مالیاتی احترامی قائل می شود، شروع خوبی برای از میان برداشتن موارد

غیر ضروری می باشند. انتظار او از اصرار غیرقابل مقاومت در پرداخت مالیاتها با تصویری که غربیها از

شرق دارند منافات دارد تا چه رسد به ارتباط آنها با دولت که خیلی کمتر از ارتباط غربیها با دولت

می باشد. این حقیقت دارد که در زمان مصدق ایرانیها نسبتا مالیات دهندگان مشتاقی بودند، ولی ما تردید

داریم که حرفه جمع آوری مالیات با شاه مرده باشد.

7 اردلان به طوری که گزارش شده اعلام کرد که دولت موقت ایران هیچ گونه قصدی برای ملی کردن

شرکتها یا تعدی به مالکیت خصوصی ندارد. سهام شرکتها به همان اسامی قبلی باقی می ماند. او گفت که

بیشتر شرکتها ورشکست شده اند و بدهی های آنها به دولت از سطح داراییهایشان تجاوز می کند. بنابراین

سهامداران این شرکتها برای مدت زمانی نباید انتظار هیچ گونه سودی را داشته باشند. او گفت که بانکها به

خاطر اعتصابات و عدم فعالیت اقتصادی در وضعیت وخیمی هستند و اگر به خاطر همکاری بانک مرکزی

نبود، تمام آنها متلاشی شده بودند. او گفت برخی بانکها بیش از سرمایه شان وام گرفته اند. او راجع به

همکاری قابل توجهی که ارائه گردیده بود صحبت کرد، ولی نسبت به توقع از یک بهبود سریع هشدار داد.

نظریه: خوشبختانه به اردلان درباره بانکها بَد گزارش شده است، حداقل یکی، یعنی بانک ملی توسط

رئیس آن (شرکاء) و بانکداران خارجی با این عنوان که ورشکست نشده است، معتبر شناخته شده. این

اتهام که برخی بانکها بیش از سرمایه شان وام گرفته اند با تئوری پولی سازگار نیست و احتیاج به هیچ گونه

ص: 532

تفسیری ندارد.

8 سیاست علنا اظهار شده اردلان درباره احترام به قراردادهایی که توسط رژیم گذشته با خارجیان

منعقد شده تیره و مبهم است و اظهارات نادرست وی به مأمور سفارت احتمالاً این حقیقت را منعکس

می سازد که دولت موقت ایران تا زمانی که کارمندان خود را برای این کار منظم و مرتب نکرده و آن

قراردادها را ارزیابی ننموده در این مورد صریح و روشن نخواهد بود. مطبوعات از اردلان نقل قول

کرده اند که در رابطه با چنان قراردادها، که بیشتر موارد غیر ضروری آنها فسخ خواهد گردید، در هر

صورت تمام قراردادها برای تعیین اینکه آیا آنها اساسی هستند یا نه مطالعه و بررسی خواهند شد. به دلیل

آنکه دولت انقلابی در حال حاضر در وضعیتی استثنایی است، کشورهای فروشنده هیچ گونه غرامتی را

نباید انتظار داشته باشند. او گفت که وی انتظار دارد که کشورهایی که طرف قراردادها هستند، مشکلات

ایران و احتیاج آن را به مطالعه قراردادها درک کنند، در عین حال آنها نباید غرامت درخواست نمایند.

نظریه: ما اعتقاد داریم و امیدواریم که گفته دومی در این موضوع نقش اساسی داشته باشد و پس از اینکه

ادارات به کارشان بازگشتند وضعیت قراردادها را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند و ادعاهای مشروع،

حتی اگر قراردادها فسخ شده باشند پرداخت گردد.

9 (استفاده اداری محدود) اردلان نشان می دهد که عدم کارایی را در صنعت و مشکلی که در

رودررویی با هدفهای اکثرا ضد و نقیض برقراری کار و در عین حال جهت دادن به ساخت و استراتژی

اقتصادی پیدا شده آشناست و به آنها آگاهی دارد. یک نمونه این گفته اوست که شرکت ملی ذوب آهن

ایران یک واحد غیراقتصادی با زیان ماهانه بیش از 5/2 میلیارد دلار می باشد. کارخانه آن که یک

کارخانه در خارج از اصفهان می باشد و توسط روسها ساخته و از نظر فنی سرپرستی می شود، سال گذشته

هزینه هایی به مبلغ 60 میلیارد ریال و فقط با 20 میلیارد ریال درآمد نشان داد، یعنی مبلغ 40 میلیارد ریال

و یا 657 میلیون دلار کمتر (نظریه: کارخانه همیشه زیانی نشان داده است و پایین تر از ظرفیت فعالیت

کرده است، ولی کار آن به عنوان سرگروه زیان دهندگان صنایع توجیه شد. علاوه بر این سال گذشته به

خاطر شش ماه اقدام اعتصابی بدترین سال بیشتر واحدهای تجارتی بوده است که مثل مورد صنایع دولتی

حقوق و دستمزد کاملی پرداخت شده است. دولت در تمام سطح کشور با تقاضا و نیاز سیاسی روبروست

که مردم را به کار وادارد و بیکاری شدید را که ناشی از اعتصابات انقلابی و زیانهای اقتصادی است کاهش

دهد. با این حال خیلی از واحدهای صنعتی که دولت مجبور است به منظور از سرگیری اشتغال به آنها

کمک کند بدون کارایی هستند و اغلب توسط کسانی اداره می شود که روابطشان با رژیم قدیمی، تهیه

اعتبارات نوسازی برای آنها را حتی نامطبوع تر می سازد. بنابراین دولت موقت ایران با توجه به بیکاری و

بهبودی صنعت با مشکلات سیاسی و اقتصادی روبروست که حتی تحت شرایط با ثبات تر و مطلوب تر

مشکل خواهد بود که حل شود. (محرمانه).

10 تا آنجایی که ما می دانیم اردلان بیش از هر وزیر دیگری مقامات ارشد را در وزارتخانه اش حفظ

کرده است. با اینکه او تعداد معاونین را از 7 به 5 نفر تقلیل داده است، 4 نفر از 5 معاون شغل خود را حفظ

کرده اند. آنها عبارتند از: رضا قلی عرب، قائم مقام وزیر، سید احمد بهگو معاون وزیر و رئیس کل اداره

گمرکات (یک انتصاب جدید)، دکتر احمد کورس معاون وزیر در امور بین المللی و اقتصادی که از زمان

انصاری در این مقام بوده است، سهراب فرزان (از دوران یگانه) برای امور خزانه داری، و برای امور مالیاتی

ص: 533

حسنعلی رجایی (از دوران مهران). دکتر جمشید افشاری معاون سابق وزیر برای امور سرمایه گذاری

بین المللی و اعتبارات در زمانی که دولت سقوط کرد برای کار اداری در خارج از کشور بود. او در لندن

سوختگی پیدا کرده و در بیمارستان بستری شده است و نمی تواند برگردد. دوستان به او توصیه می کنند که

بازنگردد و عموما این نظر رایج است که وی کار سابق خود را به دست نخواهد آورد. رضا خالقی راد، مدیر

کل وی، عملاً معاون وزیر در آن اداره است و دکتر کورس برای امضاء در موضوعات اداری دارای اختیار

می باشد. به نظر می رسد که دکتر ابراهیم زاده مشاور جدید وزیر نفوذ قابل توجهی روی اردلان داشته

باشد، نفوذی که تاکنون به نظر می آید از میل طبیعی خود اردلان انقلابی تر یا رادیکال تر است. او در

اجلاس ژنو اوپک برای ایران یک سخنگوی تبلیغاتی بزرگ بود. ما هنوز در رابطه با جهت گیریهای

معاونان وزیر در دولت موقت ایران هیچ گونه دریافتی نداریم. رابط قدیمی ما دکتر کورس که تحصیل کرده

آمریکا است و همسر و فرزندان آمریکایی (که از دسامبر تاکنون در ایالات متحده باقی مانده اند) دارد

پاسخگوی سئوالات ما نیست. در میان شش مقام عالی مدیریت فقط او به انگلیسی صحبت می کند.

11 محرمانه بیوگرافی اردلان: اردلان در ظاهر نزدیک به 70 ساله به نظر می آید و دارای ظاهری

شبیه به یک پدر بزرگ مهربان می باشد. او ادب و نزاکت قدیمی ایرانی را دارد و برخلاف انتظاراتی که

براساس نطق و خطابه های انقلابی که وی در ژنو از آن حمایت نمود، از او می رفت، وی در طول یک

ساعت بحث که بر روی روابط بازرگانی، قراردادی ما متمرکز بود، حتی ذره ای «لبه حمله را متوجه ایالات

متحده ننمود»، از دیگر منابع به ما گفته شده است که وی به فرانسه تسلط کامل دارد، ولی اگر وی انگلیسی

بداند آن را پوشیده نگاه می دارد. جهانگیر آموزگار مدیر کل وزارت دارایی که هم شاگردی اردلان در

دانشکده حقوق دانشگاه تهران بوده، اردلان را برای مأمور سفارت با عنوان طرفدار مکتب قدیمی توصیف

نمود. او فکر می کرد که وی هرگز ایران را ترک نکرده باشد. به خاطر وابستگی وی به جبهه ملی، او در

وزارت دارایی از سطح دستیار معاون وزیر بالاتر نرفت (در زمان جمشید آموزگار). جهانگیر معتقد بود که

وی حداقل براساس تجربیاتش بایستی که به مقام قائم مقام وزیر دست می یافت. خالقی راد، مدیر کل

(حفاظت شود) مثل چند تن دیگر از رابط های ما، اردلان را با عناوین صادق، صمیمی و یک آقا توصیف

می کند. ولی می گویند که وی مطلقا قادر به مقابله کردن با مشکلات اقتصادی که وی با آنها رو به روست

نمی باشد. طبق گفته خالقی راد اردلان که مسؤول برنامه بهبود اقتصادی می باشد، فقط بحث می کند، شاید

با پیشنهادها موافق باشد، لیکن به ندرت اختیار لازم را تفویض می کند و یا برای اجرای راه حلها از خود

ابتکار به خرج می دهد.

ناس



ملاقات با وزیر کار و امور اجتماعی، فروهر

ص: 534

از : سفارت آمریکا در تهرانتاریخ 21 می 1979

به : وزارت امور خارجه

طبقه بندی: محرمانهشماره : 5265

موضوع : ملاقات با وزیر کار و امور اجتماعی،فروهر

1 (تمام متن محرمانه است این یک تلگرام گزارشی است)

2 خلاصه: من با داریوش فروهر وزیر کار و امور اجتماعی در تاریخ 21 می ملاقات کردم و ما درباره

بیکاری در ایران و برنامه های حکومت موقت ایران برای مبارزه با آن و کوششهایی که برای برگرداندن

جریان مهاجرت از ده به شهر در سالهای اخیر و نقش کمیته های کارگران و اتحادیه های کارگری و

همچنین مناسبات ایالات متحده با ایران بحث کردیم. پایان خلاصه.

3 من اظهارات خود را با خاطرنشان ساختن این مطلب که ایران و ایالات متحده علائق مشترک دارند

آغاز کردم و اظهار امیدواری کردم که حوادث چند روز گذشته بیش از اینکه به طور آنی فرایند عادی

شدن مناسبات دو جانبه ما و همکاری بین دو کشور ما را برهم بزند، کار دیگری نخواهند کرد. فروهر

گفت: او هم امیدوار است که چنین باشد و افزود که او یقین دارد که اگر ایالات متحده ماهیت انقلاب ایران

را درک کند، هیچ گونه مشکل جدی در این زمینه وجود نداشته باشد. او گفت تنها نگرانی او این است که

تعهد ایران به سیاست دوری از صف بندیها مورد سوءتعبیر قرار گیرد. من در پاسخ گفتم که در مارس گذشته

که در واشنگتن بودم به من یک سلسله دستوراتی داده شده بود که هنگام بازگشت به ایران آنها را انجام

دهم، یعنی به حضور مقامات ارشد ایرانی رسیده و به آنها توضیح دهم که ایالات متحده انقلاب ایران را

درک می کند و اینکه ما آن را می پذیریم و این که این انقلاب کاملاً با منافع ایالات متحده که مبتنی بر حفظ

استقلال و تمامیت ارضی ایران است منطبق است و اما درباره الحاق ایران به نهضت عدم تعهد من

خاطرنشان ساختم که ما با بسیاری از کشورهایی که از یک سیاست عدم تعهد پیروی می کنند مناسبتهای

نزدیک و صمیمی داریم و اینکه من انتظار دارم همین امر در مورد ایران صدق کند. فروهر با گفتن این که

امیدوار است واقعا بتوان سوءتفاهمات گذشته را کنار گذارد این بحث را به پایان رساند.

4 من آن گاه به مسئله بیکاری اشاره کردم و خاطرنشان ساختم که در دوران جدید در ایران مستلزم

نحوه های جدید برخورد با مسائل است و از او پرسیدم که آیا وزیر کار و امور اجتماعی می تواند درباره

سیاستهای حکومت موقت ایران در این مورد مرا روشن کند. فروهر گفت که همانطوری که در مورد همه

انقلابهای سیاسی صدق می کند انقلاب ایران نیز میراثی از برهم خوردگی اقتصادی برای دولت موقت

ایران به جای گذاشته است که باید با آن سروکار داشته باشد. طرحهای ساختمانی متوقف شده و صنایعی

بلاتکلیف مانده اند و بنابراین یکی از وظایف اولیه دولت موقت ایران برگرداندن مردم به سرکار است. به

این ترتیب تصمیم گرفته شده است که برنامه های راکد مانده مجددا احیا گردد به ویژه برنامه هایی مانند

راهها و مسکن که تعداد زیادی از مردم را به کار می گیرد، هرچند بعضی از این برنامه ها دارای ارزش

مشکوکی است و کوششهایی که در مناطق روستایی متمرکز شده که هم به منظور تشویق مردم ساکن این

مناطق به ماندن در سر جاهای خود و هم به منظور بازگشت بیکاران در مناطق شهری به مناطق روستایی

است. علاوه بر این دولت نقشه جاه طلبانه بیمه ای برای رفع بیمارگونگی ناشی از آشفتگی اقتصادی به

مورد اجرا گذارده است. فروهر مدعی شد که نتایج مثبتی به دست آمده است و از میزان بیماری کاسته شده

ص: 535

است.

5 من گفتم که درباره مشخصات طرح بیمه بیکاری از آنچه که در مطبوعات در این باره خوانده ام

دچار شگفتی شده ام و از فروهر تقاضا کردم تا برنامه را برای من به نحو روشن تشریح کند. او گفت که طبق

این نقشه پیش بینی شده است که مبلغ ده میلیارد ریال ماهیانه برای مدت 6 ماه صرف شود. ابتدا پرداختها

فقط به آنهایی خواهد بود که به صندوق بیمه اجتماعی پول واریز می کنند، ولی بعدا تصمیم گرفته شد که

دامنه این بیمه را به همه افرادی که می توانند نشان دهند قبلاً کار داشته و اکنون بیکارند توسعه داده شود و

این امر یا باید وسیله استانداران یا به وسیله دو شخص مورد اعتماد گواهی شود. فروهر گفت که در ماه

ایرانی فروردین (21 مارس تا 20 آوریل) تنها 400 میلیون ریال پرداخت شده است (اظهار نظر: معنی

ضمنی اظهارات فروهر این بود که سطح بیکاری در فروردین بیش از این مبلغ را ایجاد نمی کرده است. در

حال که ما بیشتر این طور نتیجه گیری می کنیم که سطح پرداخت بیشتر با ملاحظات بوروکراتیک تعیین

شده است تا تقاضا برای کمک پایان اظهار نظر).

6 در پاسخ به سؤال من درباره عوامل جمعیتی نیروی کار ایران و سیاست دولت ایران درباره بیکاران

شهری، فروهر سخنرانی پیش پا افتاده ای درباره رکود کشاورزی ایران در زمان شاه که به موجب آن

روستائیان ایرانی برای یافتن کار به شهرها رانده می شدند ایراد کرد. او گفت که این فرآیند این گرایش را

داشت که از خود تغذیه کند، یعنی هر اندازه مردم بیشتر مزارع را ترک می کردند، درآمدهای ناشی از

مزرعه به همان اندازه نسبت به درآمدهای مردمی که در شهر هستند کمتر می شد. معذالک بسیاری از مردم

پیوندهای خود را به روستاهای سابق خود حفظ می کردند و دولت امیدوار است که اگر درآمدهای

روستاییان افزوده شود و حتی به 70% درآمد شهرها برسد بیشتر این روستاییان دوباره حاضر شوند به

موطن خود برگردند. فروهر هر چند شواهد آماری ارائه نکرد معذالک مدعی شد که دولت موقت ایران

معتقد است که رکود اقتصادی در ماههای اخیر در واقع ناشی از معکوس شدن فرآیند مهاجرت از روستا به

شهر بوده است که تا این اندازه در تاریخ اخیر ایران مسلط شده بود. آنچه موجب استهزاء است این است که

برنامه های خود دولت ایران از قبیل وامهای مربوط به بیکاران و موفقیت آن در بازگرداندن مردم به کار در

صنایع شهری، تا اندازه ای سودهای حاصله از این لحاظ را خنثی کرده است، زیرا بعضی افراد که ممکن بود

از لحاظ دیگر به موطن روستایی خود بازگردند، محرکی برای ماندن در شهرها به دست آورده بودند به

امید اینکه یا کار به دست آورند یا اینکه از مساعدت دولت برخوردار باشند.

7 فروهر پذیرفت که مناسبات وزارتخانه او با کمیته های مختلف کارگری گاهی اشکالاتی برای وی

ایجاد کرده است. او گفت که وی درباره مداخله کارگران در وظایف مدیریت نظر نامساعد (کلماتی که او به

دقت انتخاب کرد و با زحمت زیاد از مفهوم «مخالف» جدا ساخت) دارد. معذالک او اظهار عقیده کرد که

برای اتحادیه های کارگری «قانونی» یعنی اتحادیه هایی که به وسیله خود کارگران تشکیل می شوند به

جای آن نوع تشکیلات قلابی که در سایه دولت زمان شاه قبلاً بر پا بودند، مقام مهمی در نظر گرفته شده

است. او گفت که البته دولت حاضر خواهد بود کوششهای خود کارگران را مورد تشویق قرار دهد.

8 در پایان من توجه فروهر را به برنامه همکاری بین وزارت او و وزارت کار خودمان که در گذشته

وجود داشت جلب کردم و در حالی که خاطرنشان ساختم که لحظه کنونی بدون شک برای توجه به از

سرگرفتن چنین برنامه ای مناسب نیست، گفتم که مایلم او بداند که ما برای هرگونه تقاضای بعدی از سوی

ص: 536

وزارت او جهت کمکهای محدود تخصصی که می توانیم فراهم کنیم آماده خواهیم بود. به نظر می رسد که

فروهر از پیشنهاد من صادقانه خشنود گردید و اظهار امیدواری کرد که بلاتکلیفیهای کنونی در مناسبات

دو کشور به زودی سپری خواهد شد و دوران جدیدی از همکاری مشترک براساس منافع متقابل دو کشور

در پی آن خواهد آمد.

9 اظهارنظر: فروهر درباره آنچه که او ظاهرا به عنوان یک حادثه مالی و جزئی نامطلوب در مناسبات

ایران و آمریکا می دانست بسیار آسوده خاطر بود. این امر سازگار بود با موضع سایر اعضاء کابینه ایران که

من دیروز با آنها ملاقات کردم و همگی ظاهرا می خواستند به من اطمینان دهند که در حالی که ایران آنچه

را به عنوان مداخله در امور داخلی خود می داند تحمل نخواهد کرد، صمیمانه و صادقانه خواهان مناسبات

سودمند با ایالات متحده است. (وزیر امور خارجه یزدی، از آن زمان به بعد در یک کنفرانس مطبوعاتی از

قرار معلوم اشارات تمجیدآمیزی درباره مناسبات ایران و آمریکا ابراز داشته است).

ناس



کتاب نوزدهم

آمریکا حامی اشغالگران قدس

ص: 537

ص: 538

آمریکا حامی

اشغالگران قدس

ص: 539

«آمریکا و اسرائیل در رأس دشمنان اسلامند»

امام خمینی

برای مردمی که جنایات و ظلم رژیم نژاد پرست صهیونیست و اشغالگر قدس را با گوشت و پوست

و خون خود در قرن گذشته حس کرده اند، سخن از ستم غاصبان قدس عزیز، یادآور زخمهای

بی شماری است که مدتهاست متحمل آن شده اند و عاملی است برای حزم نمودن عزم ملل مسلمان

برای اتحاد و جهاد مقدس در راه آزادسازی سرزمین انبیاء و اولیاء خدا که مدتی است صاحبان حقیقی

آن، آواره گوشه و کنار عالم هستند و شاید اکنون که برخی از سران دولتهای عرب و به اصطلاح مسلمان

این همه ظلم و جنایت را به وادی فراموشی سپرده اند و سخن از به رسمیت شناختن اسرائیل غاصب بر

زبان می رانند، تکرار این مظلومیتها وجوب بیشتری داشته باشد.

آن ظلم و جنایتی که با دخالت امپریالیسم آغاز شد و هم اکنون نیز با حمایت همه جانبه آن ادامه

یافته، شاید به راستی هیچ گاه سران دولتهای مرتجع دست نشانده آمریکا را چنان که آن بیوه زنان و

اطفال بی سرپناه فلسطینی را به رنج و تعب افکنده، نیاز رده باشد، امروز اگر هم به راستی کسانی

بخواهند ریشه این جرثومه فساد را از دل سرزمینهای اسلامی برکنند همانا صدها میلیون مسلمان

مستضعف منطقه و کشورهای اسلامی هستند، آنهایی که اتکاء به خدا دارند و آمریکا را دشمن شماره

یک خود می دانند و هرگز در این جهاد مقدس دل به هیچ نیرویی جز ایمان به اللّه نمی بندند. دیگر امروز

نقش آمریکا در بقای رژیم نژاد پرست اشغالگر سرزمین انبیاء الهی به خوبی درک شده و مسلمین این

حقیقت را دریافته اند که کسانی که دست در دست اربابان آمریکایی خود دارند، هرگز بر علیه اسرائیل

اقدامی نخواهند کرد.

ما بر اساس تعهد اسلامی خود با امت مسلمان، گوشه ای از اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی که

اتحاد و یگانگی امپریالیسم غدار آمریکا و غاصبان قدس عزیز را در قلع و قمع مسلمین به وسیله

دستگاههای جهنمی نظامی و جاسوسی این پیروان شیطان را نشان می دهد، عرضه نمودیم، در این

مجموعه نیز به دنبال کتاب شماره 11، باقیمانده ترجمه سند اول آن کتاب راجع به تشکیلات دستگاه

جهنمی موساد به انضمام پاره ای از اسناد سازمان جاسوسی سیا که حکایت از همکاری نزدیک و

هماهنگ این دو دستگاه شیطانی می کند را گرد آورده ایم، اسنادی که همداستانی این دو دستگاه

جهنمی در توطئه بر علیه انقلاب اسلامی در ایران و نضج و حرکت آن در منطقه را نشان می دهد.

سازمان جنایتکار سیا با همه اهرمهای شیطانی خود در قالب پستهای دیپلماتیک تغذیه کننده،

دستگاههای به اصطلاح امنیتی اسرائیل است و البته اگر اینچنین نبود بایستی موجب تعجب می شد،

ص: 540

چرا که این جمعیت قلیل نژاد پرست هرگز نمی توانند بدون کمک امپریالیسم جهانخوار آمریکا این گونه

جهان اسلام را به ضعف بکشند. هر چند آنچنان که در سند شماره 2 می بینیم، حکومتهای متحد!

آمریکای عالمخوار در این بده و بستانهای سیا و موساد به ظاهر از هر گزندی مصون هستند.

البته به استثنای مواردی که خبر از نوع هشدار پیش از وقوع است!!

به واقع چه کسی می تواند به اتحاد با این گونه دولتهای وابسته در این جهاد مقدس علیه صهیونیسم

جنایتکار دل ببندد؟ اینها هرگز یک گلوله به سوی اسرائیل شلیک نخواهند کرد، چرا که نابودی

صهیونیسم، هلاک خود آنان که جلوه های دیگری از کفر و نفاق هستند را نیز در پی دارد.

در سند سوم، مواردی از اخبار و اطلاعاتی که سیا در اختیار موساد می گذارد آمده است که از

زمینه های آن به خوبی می توان دریافت که مقدمه چه طرحها و توطئه هایی علیه دولتهای ضد اسرائیلی

مسلمان منطقه خاورمیانه و انقلاب شکوهمند اسلامی است. این سؤال امروز عملاً پاسخ خود را

یافته است که چه انگیزه ای اخبار کردستان را از علائق مشترک آمریکا و اسرائیل قرارداده و این گونه

دستگاههای ضد انسانی سیا و موساد مسائل آنرا دنبال می کنند و پر واضح است که منابع این اخبار را

باید درمیان عناصر سابق راس سوم مثلث شوم سیا موساد ساواک یافت. سند چهارم نیز گوشه

دیگری از این تلاش هماهنگ را نشان می دهد. البته امروز دیگر ملت مسلمان ما به خوبی چهره همه

دست اندرکاران داخلی را در قائله کردستان شناخته است، آنهایی که مردم محروم کردستان را به

واسطه دستور اربابان آمریکایی و اسرائیلی همچنان در محرومیت نگاه داشتند و پس از اینکه در آنجا

به همت قهرمانان پاسدار و ارتشیان دلاور و سایر نیروهای مردمی ناکام ماندند، دیوانه وار در هر کوی و

برزن این مهد انقلاب و آزادگی به خیال خود انتقام آمریکا را از امت حزب اللّه گرفتند، غافل از اینکه این

مردم دیگر الهی شده اند و به هیچ روی به عوامل آمریکایی جنایتکار و اسرائیل غاصب اجازه نشو و نما

در سرزمین مقدس اسلامی نخواهند داد.

سند پنجم از اسناد خرد شده به دست عوامل سیا در تهران است که به کوشش خواهران و برادران

دوباره قسمتهای آن در کنار هم قرارگرفته و همکاری این سازمان شیطانی در به استخدام درآوردن

جاسوسان مزدور برای توطئه علیه انقلاب اسلامی را نشان می دهد و این حقیقت دیگری است که نباید

میان عوامل آمریکا و اسرائیل تفاوتی قائل شد. سند ششم و هفتم بخش دیگری است از این

همکاریهای به اصطلاح اطلاعاتی که در دل آن تدارک توطئه های خونبار اولیای طاغوت برعلیه ملت

مسلمان نهفته است. سند هشتم نیز از اسناد رشته شده به وسیله جاسوسان سیا در تهران است که

بازسازی شده و در آن تبادل نظر آمریکای جنایتکار و اسرائیل غاصب بر علیه ملت مظلوم مسلمان ما

مشهود است.

اینها تنها بخش مختصری از اسناد باقی مانده در جاسوسخانه شیطان بزرگ در تهران است که

جاسوسان موفق به انهدام تمامی آن نشدند، چه بسا در میان اسناد پودرشده، مواردی بیشتری از این

اسناد که نشانگر توطئه های خائنانه آمریکای جنایتکار و دشمن بشریت و انسان، رژیم نژاد پرست

اسرائیل بوده به دست می آمد. به هر حال همین مقدار هم، به اندازه کافی برای محرومین و مستضعفین

مسلمان، این اتحاد نامقدس را به روشنی تصویر می کند، چرا که آنان بر پیکر مجروح خود، زخمهای بی

ص: 541

شماری از سلاحهای اسرائیلی و آمریکایی دارند و چه بسیار عزیزان و نزدیکان خود را در این نبرد

مقدس فدا کرده اند. اینان هرگز این همه ظلم و قساوت را از یاد نخواهند برد اگر چه برخی از سران

وابسته آمریکایی دولتهای مرتجع عرب دست دوستی به سوی غاصبان قدس دراز کنند. در این

مجموعه همچنین علاوه بر اسناد به دست آمده در لانه جاسوسی، تعدادی از اسناد به اصطلاح سفارت

سابق اسرائیل جنایتکار در تهران نیز که پس از اشغال لانه جاسوسی توسط تنی چند از برادران متعهد

در اختیار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام گذاشته شد، به امت شهیدپرور و مستضعفان جهان عرضه

می شود.

این اسناد که حاوی گفتگوهای ژنرالهای جلاد شاه و چکمه پوشان خونریز رژیم صهیونیستی است،

نزدیکی بیش از حد تصور رژیم دست نشانده و آمریکایی شاه خائن را با خونخوارترین اذناب

امپریالیسم در منطقه یعنی سران رژیم اشغالگر فلسطین نشان می دهد که چگونه تسلیحات خود را

برای سرکوب انقلابیون مسلمان در ایران و فلسطین اشغالی تدارک و تکامل! می بخشیده اند. لیکن

نهضت اسلامی در ایران تحت ولایت الهی تمام این توطئه ها را عقیم گذارد و رژیم جلاد شاه را با تمام

حمایتهای ابرقدرتها خصوصا آمریکای عالمخوار به دیار عدم فرستاد و حق جویان را در سراسر گیتی

از ظلمت حاکمیت طاغوت خبیث به طریق نورانی تقواپیشگان طیب فراخواند.

نوری که از انقلاب اسلامی در ایران، در دل محرومین و مستضعفین پدیدار شده، آتشی برپا خواهد

کرد که نابودی کامل آمریکای جنایتکار و اذناب خونخوارش را در منطقه اعم از اسرائیل و سایر

حکومتهای متحد با امپریالیسم از قبیل رژیم بعث عراق را در پی خواهد داشت. انقلاب اسلامی به

رهبری امام و امید مستضعفان، خمینی عزیز راه خود را باز کرده است و همچنان به پیش می رود و این

راه عشق و شور و شهادت، ایثارگرانی موحد را می طلبد که سعادت اخروی را هدف قرار داده اند و به

حبل اللّه چنگ زده اند و مسلسلهای متکی بر ایمان خود را به سوی قلب استکبار جهانی در منطقه نشانی

رفته اند. به امید آزادی قدس از هر آنچه دامن مطهرش را آلوده به شرک و الحاد نموده است، باشد که

این خود مقدمه ای برای ظهور منجی عالم بشریت، مهدی موعود گردد.

والسلام علی عباداللّه صالحین

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام


دائره اطلاعات ارتش

ص: 542

سند شماره 1

دائره اطلاعات ارتش


1 وظایف

1 وظایف

دائره اطلاعات ارتش مسئول جمع آوری و تولید و پخش اطلاعات نظامی، جغرافیایی و اقتصادی به

ویژه درباره کشورهای عربی و امنیت نیروهای دفاعی و سرزمینهای تحت اداره است. این جز از عناصر

وزارت دفاع اسرائیل و قسمتی از ستاد نیروهای دفاعی است. مدیر دایره اطلاعات ارتش عضو «وعدت»

است اگر چه افسران اطلاعاتی نیروی هوایی و نیروی دریایی تابع فرماندهان مربوطه خود هستند ولی از

کارمندان مدیریت اطلاعات ارتش بوده و در جلسات آن شرکت می کنند.


2 سازمان

2 سازمان

ستاد اطلاعات ارتش مرکب از قسمتهای زیرین است: 1 تولید، 2 سپاه اطلاعاتی 3 مناسبات

خارجی و 4 امنیت حوزه های فعالیت و سانسور نظامی. مدیر اطلاعات ارتش همچنین واحدهای امنیت

حوزه های فعالیت، فرماندهی مناطق و دایره اطلاعات رزمی و اطلاعات نیروی هوایی و نیروی دریایی را

از طریق هماهنگی با فرماندهان حوزه های مربوطه اداره می کند (شکل 7).

قسمت تولید مسئول تهیه اظهار نظرهای اطلاعاتی کشور است (که عباراتی از آنها به عنوان «بررسی یا

تحقیق خاورمیانه» برای پخش به دفاتر ارتباطی دوست منتشر می شود). این قسمت همچنین گزارشهای

کامل روزانه و بولتن های روزانه تهیه می کند که شامل اطلاعات خام یا تا اندازه ای تجزیه و تحلیل شده

است. اظهار نظرهایی اکنون به وسیله اطلاعات ارتش، موساد و مرکز برنامه ریزی وزارت امور خارجه

تهیه می شود. قسمت تولید در حدود چهل درصد (یعنی تقریبا 2800 نفر ) از کارکنان اطلاعات ارتش را

دار است. در حدود 600 نفر از آنها افسران و تحلیل گران هستند و در کارهای تولید اطلاعات دست

دارند. معذلک تعداد تحلیل گران متفاوت است زیرا کارشناسانی مطالعات ویژه در امور فنی و اقتصادی به

کار گرفته می شوند. این قسمت تحت فرماندهی یک معاون مدیر اطلاعات ارتش است.

قسمت تولید به واحدهای زیر تقسیم شده است: 1 بخش جغرافیایی (یا منطقه ای) 2 بخش عملی (یا

فنی) 3 بخش تنظیم اسناد (یا آرشیو و پرونده ها). بخش جغرافیایی اخبار را سنجیده و مطالعات آماری را

درباره کشورهای عربی تهیه و تنظیم می کند. این بخش از سه میز منطقه ای تشکیل شده است که عبارتند از

غربی شامل مصر، سودان و لیبی، شرقی شامل عراق، سوریه و لبنان، و جنوبی شامل اردن و شبه جزیره

عربستان، در این قسمت همه گونه کوشش به عمل آمده است که محدودترین نوع کارشناس پرورش یابد،

یعنی مردی که بتواند برای یک دوران چندین ساله فعالیت مطالعاتی خود را وقف موضوع تحت مطالعه

خود قرار دهد. مثلاً، در اواسط سالهای دهه 1960، رئیس میز اردن مدت پانزده سال این کار را به عهده

داشت و شاید درباره امور نظامی اردن بیش از اکثر افسران ارتش اردن اطلاعات داشت.

بخش عملی به چند واحد اساسی که با موضوعاتی از قبیل اقتصاد خاورمیانه، رابطه بین اعراب، امور

فلسطین و فعالیتهای بین المللی در خاورمیانه سروکار دارند تقسیم شده است. این بخش درباره امور فنی و

اقتصادی از جمله سلاحها و الکترونیک و تولید و تحولات منطقه ای اطلاعات تولید می کند. این واحد از

معلومات سرویسهای فنی نیروهای ارتش اسرائیل بهره وری می کند. بین بخشهای جغرافیایی و وظیفه ای

ص: 543

در تولید اطلاعات دقیق و به موقع همکاری نزدیکی موجود است. وجود یک میز که با فعالیتهای

بین المللی از جمله فعالیتهای شورویها، در خاورمیانه سروکار داشته باشد نشان دهنده آن است که بخش

عملی با سیاستهای سایر کشورها تا آنجایی که در منطقه تأثیر دارند سروکار دارد.

بخش تنظیم اسناد عملاً نیمی از کارکنان بخش تولید را به کار می گیرد. همه گزارشها ابتدا به این بخش

فرستاده می شود و این بخش یک نسخه برای بایگانی و همچنین شماره ها، کارتها، شاخصها و مآخذ

تکراری را برای «بایگانی حفظ می کند و سپس نسخه های دیگری را به دفاتر مربوطه ارسال می دارد.

بخش تنظیم اسناد از قرار معلوم اکنون برای کمک به مراحل تکمیلی پخش و تحقیق مجهز به کامپیوتر

شده است. بخش بایگانی این واحد به تمامی دستگاه اطلاعات ارتش مطلب می دهد. این بخش گنجینه

همه گزارشها و انتشارات ارتش می باشد و مسئول پخش اطلاعات تکمیل شده و همچنین نظارت کننده بر

مرکز عملیاتی اطلاعاتی هست که روزانه 24 ساعت کار می کند. این مرکز ترمینال همه ارتباطات مستقیم

حوزه فعالیت است و از قرار معلوم هدف آن تهیه بررسی و پخش سریع اخبار در اوضاع بحرانی است.

سپاه اطلاعاتی مسئول عملیات جمع آوری آشکار و مخفی اطلاعات است از جمله؛ همه فعالیتهای

جاسوسی، علائم مخابراتی برای سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و برای فعالیتهای پشتیبانی عملیات، سپاه

اطلاعات مادون مدیر اطلاعات ارتش قرار گرفته و تحت فرماندهی افسر کل اطلاعات است. این واحد

متشکل از یک ستاد بزرگی از کارمندان است که بر افراد تابعه عملیاتی حوزه های فعالیت نظارت می کند.

هر چند این سپاه حاکمیتی بر فرماندهی منطقه ای ندارد. معذلک سپاه می تواند تقاضاهایی را از افراد حوزه

فعالیت خواستار شود. این سپاه بر استفاده وسایل فنی در عملیات نظارت می کند. همه تقاضاهایی که از

این سپاه می شوند بایستی به وسیله معاون مدیر اطلاعات ارتش تأیید شوند.

سپاه اطلاعاتی به بخشهای زیر تقسیم می شود: 1 جمع آوری که مسئول جاسوسی علائم مخابراتی،

عملیات عمال، منابع آشکار و واحدهای دیده بانی فاصله دور است، 2 ستاد کل که متصدی مدرسه

اطلاعات ارتش و مؤسسه (انستیتو) پیشرفت فنی و ارتباطات و نقشه برداری است، 3 آموزش 4

سازماندهی، تدارکات و کارگزینی، 5 پژوهش و توسعه.

شاخه علائم مخابراتی بخش جمع آوری که شامل جاسوسی مخابرات و الکترونیکی و عملیات

خطوط ارتباطی زمینی می باشد. اطلاعات به دست آمده از مخابرات را برای تمامی جماعت اطلاعاتی و

امنیتی جمع آوری می کند. عملیات جمع آوری در اصل به وسیله کارکنان بخش علائم نیروهای دفاعی

اسرائیل صورت می گیرد. نیروی هوایی اسرائیل نیز در این عملیات شرکت دارد و در جنگ الکترونیکی با

سایر اجزای مرکبه اطلاعات ارتباط برقرار می کند. اسرائیلیها در عملیات جاسوسی مخابرات و

جاسوسی الکترونیک خود علیه اعراب بسیار موفق بوده اند. در جریان جنگ شش روزه در سال 1967

اسرائیلیها موفق شدند با سرعت و به طور دقیق حجم زیادی از مبادله پیامهای کشورهای عربی را

رهگیری و کشف رمز کرده و منتشر سازند که از جمله آنها مکالمه در عالیترین سطح، بین جمال

عبدالناصر رئیس جمهوری فقید جمهوری عربی متحده و ملک حسین اردنی بود. طی سالها اسرائیلیها

عملیات گذشتن از مرزها انجام داده و با ایجاد منفذ در خطوط ارتباطی زمینی مخابرات اعراب برای

مدتهای طولانی خبرگیری کردند. اسرائیلیها همچنین در فرصت مناسب دامهایی برای گرفتن مخابرات

مطلوب، در خطوط ارتباطی زمینی کار گذاشته اند. شاخه عمال مسئول همه عملیاتی است که از سوی

ص: 544

عمال اطلاعات ارتش صورت می گیرد. این شاخه اجازه ندارد عملیات عمال را در خارج از اسرائیل به راه

بیندازد بلکه تنها حیطه صلاحیت آن، عملیات عمال بین مرزهای اسرائیل و داخل کشورهای همجوار

است. شعبه عمال بر عملیات « شین بث» که در مقابل دستگاههای اطلاعاتی کشورهای همجوار عرب

انجام می گیرد حاکمیت اجرائی دارد. مصر و سوریه آماجهای اولیه عملیاتی هستند. واحد بازپرسی و

بازجویی شاخه عمال، گروههای بازپرسی اسیران جنگی را تحت کنترل خود دارد، این گروهها آموزش

ویژه می بینند و آماده اند که همراه هرگونه عملیات نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل در ماورای آتش بس

حرکت کنند. این گروهها سنگ اصلی عملیات تاکتیکی اطلاعات ارتش را تشکیل می دهند. بازپرسان

تکنیکهای متنوع فریبنده ای در بازپرسی از اسیران به کار می برند، هر چند با زندانیان خوب رفتار می شود

بازپرسان ممکن است این تأثیر اولیه را ایجاد کنند که زندانیان دیگر، طرف بد رفتاری قرار گرفته یا حتی به

خاطر عدم همکاری با آنها اعدام شده اند. بازپرسان نیروهای دفاعی اسرائیل که به زبان عربی تکلم

می کنند، گاهی خود را به عنوان افسر عرب جا زده و در میان زندانیان می گردند تا اطلاعات از آنها بیرون

بکشند. این تکنیکها معمولاً اطلاعات معتنابهی از پرسنل دستگیر شده دشمن به وجود می آورد.

بخش منابع علنی تمام مطالب خود را از منابع علنی جمع آوری و تنظیم می کند. معذلک این بخش

اخبار به دست آمده را مورد سنجش قرار نمی دهد. واحدهای دیده بانی فاصله دور، در درجه اول مأمور

دید و مشاهده فعالیتهای اعراب در امتداد مرزها و خطوط متارکه هستند. این واحدها همچنین از عملیات

عبور از خط مرزی عمال پشتیبانی کرده و به واحدهای جاسوس علائم مخابراتی بر اساس دیده بانی

حرکتهای اعراب در آن طرف مرزها را راهنمایی می کنند.

بخش ستاد کل، مدرسه اطلاعات ارتش و انستیتوی توسعه تکنیکی را اداره کرده و مسئول مخابرات و

نقشه برداری است. مدیر اطلاعات ارتش بزرگترین ظرفیت فنی را در هر دستگاه اطلاعاتی اسرائیل

داراست. این ستاد دارای بخش تحقیقات است که تجهیزات لازم را برای عملیات اطلاعات ارتش تولید

می کند. چون این بخش بزرگترین بخش به شمار می رود و در زمانی، تنها کارگاه مهندسی در میان

سازمانهای اطلاعات اسرائیل بوده است از سایر دستگاههای اسرائیل نیز طرحهایی برای اجرا تحویل

می گیرد.

شاخه مخابرات همه امور مربوط به مخابرات بی سیم برای عملیات عمال را انجام می دهد. مأمورین

این شاخه اپراتورهای عامل را آموزش می دهند و نقشه های ارسال و دریافت علایم تهیه می کنند و

تماسهای رادیویی با عمال در محل را حفظ می کنند. گاه به گاه این شاخه همچنین برای عملیات موساد و

شین بث پشتیبانی فراهم می کند.

شاخه نقشه برداری مسئول تولید نقشه هاست و با همکاری نزدیک با مدیر بخش مساحی وزارت کار،

کار می کنند. تقریبا 300 نفر برای دفتر مساحی ( نقشه برداری اسرائیل) تعیین شده اند. دفتر این شاخه در

نقطه تلاقی بین خیابانهای لینکلن و یهودا جلوی در تل آویو واقع شده است.

بخش آموزش، مسئول دکترین اطلاعاتی است که در مدرسه اطلاعات ارتش و واحدهای سربازان

تعلیم داده می شود. این بخش به نحو آشکاری مسئولیتهای آموزشی واحدهای امنیت حوزه های فعالیت و

اطلاعات رزمی را جذب کرده است. برنامه تعلیماتی مدرسه اطلاعات ارتش شامل تهیه اطلاعات رزمی و

اطلاعات استراتژیک و «مطالعات ویژه» است. این مدرسه ممکن است همچنین برای پرسنل سایر

ص: 545

دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل آموزش فراهم کند.

بخش سازماندهی و تدارکات و پرسنلی مسئول وظایف اداری است.

رئیس این بخش در همه امور تدارکاتی و پرسنلی به عنوان مأمور مدیر اطلاعات ارتش انجام وظیفه

می کند. این بخش مرکب از سه قسمت است: تدارکات، پرسنلی و مالی.

بخش تحقیقات و توسعه در درجه اول با عملیات و برنامه ریزی کامپیوتری در پشتیبانی از تولید

اطلاعات ارتش و عملیات و نیازمندیها سر و کار دارد.

بخش روابط خارجی مسئول ارتباط بین نیروهای دفاع اسرائیل و سازمانهای نظامی و همچنین امور

مرتبط به وابسته های نظامی اسرائیل است. این واحد از قرار معلوم به دو گروهان تقسیم شده است که

عبارتند از: بخش ارتباطات اطلاعاتی خارجی و بخش وابسته های نظامی. بخش ارتباطات اطلاعاتی

خارجی با نمایندگان دستگاههای اطلاعاتی خارجی که موافقتنامه هایی با اطلاعات ارتش اسرائیل

دارند، ارتباط برقرار می کند. این بخش همچنین دیدارهای افسران و آموزش سربازان از کشورهای

خارجی را در اسرائیل کنترل می کند. ارتباطات اطلاعاتی خارجی همچنین نقطه رسمی تماس برای همه

وابسته های دفاعی در اسرائیل است. فعالیتهایی نظیر دیدار و سرکشی از تأسیسات و مبادله اطلاعات

عادی، تشکیل جلسات مختصر گزارشی و غیره ابتدا باید با بخش امنیت حوزه فعالیت مورد توافق

قرارگرفته و در صورت لزوم به مدیر اطلاعات ارتش بری اتخاذ تصمیم سیاسی تسلیم شود. وابسته هایی

که دارای اعتبارنامه و یا وابسته های دیگری که در اسرائیل درباره امور اطلاعاتی کار می کنند می توانند

انتظار داشته باشند که در حدودی که به وسیله مدیریت اطلاعات ارتش تهیه شده است، اطلاعاتی برگزیده

در باره خاورنزدیک و کشورهای خارجه دریافت کنند. بدین ترتیب یک وابسته ای که در جستجوی

اطلاعاتی در مورد مسائل ویژه ای از ظرفیتها و مصالح اسرائیل باشد، می تواند از طریق این بخش تفاصیل

مربوط را دریافت کند. اگر پرسنل نظامی بیگانه در اسرائیل این گونه اطلاعات را به طریقی غیر از این

دریافت کنند این امر به منزله «نقض» سیاست «نانوشته» نیروهای دفاعی اسرائیل به شمار می رود. در

گذشته اطلاعات ارتش، اطلاعات زیادی درباره تجهیزات فنی که از طرف کشورهای بلوک شوروی به

سایر کشورهای خاورمیانه تحویل شده فراهم کرده بود. این امر به ویژه در دنباله جنگ اعراب و اسرائیل

در سال 1967، هنگامی که اسرائیلیها مقادیر هنگفتی تجهیزات نظامی شوروی از اعراب به چنگ آوردند،

صدق می کند. چنین تصور می شود که ارتباطات اطلاعاتی خارجی لااقل به دو قسمت تقسیم می شود:

اطلاعات عمومی و اطلاعات فنی.

در حیطه بخش ارتباطات اطلاعاتی خارجی یا وابسته به آن، یک واحد ارتباطات سری وجود دارد که

همه عملیات خارج از برنامه، فعالیتهایی که قبلاً توصیف شده به آن مربوط می شود. این واحد ممکن است

مستقیم یا غیر مستقیم در عملیات اطلاعاتی دوجانبه که از سوی اطلاعات ارتش با سایر دستگاهها انجام

می گیرد، سر و کار داشته باشد. بدین ترتیب مثلاً هنگامی که روابط ویژه ای بین یک دستگاه نظامی خارجی

و نیروهای دفاعی اسرائیل ترتیب داده می شود این واحد افسران مربوط را فراهم کرده و فعالیتهای آن را

کنترل می کند. این واحد در مناسبات عالی ارتباطی که زمانی با فرانسه وجود داشت دست داشته است.

علاوه بر این اگر موساد تصمیم بگیرد که یک افسر نظامی اسرائیل برای اجرای یک عملیات ویژه بیگانه

بهترین موقعیت را دار است، این واحد در این کار دخالت خواهد داشت. عملیاتی که از طرف این واحد

ص: 546

کنترل می شود در همه موارد با موساد هماهنگ می شود.

بخش مناسبات خارجی فعالیتهای هیئتهای وزارت دفاع اسرائیل و وابسته های دفاعی اسرائیل را در

خارجه از طریق وابسته ها اداره می کند. هیئتهای وزارت دفاع و وابسته های دفاعی اسرائیل در واشنگتن،

نیویورک، لندن، پاریس، بن، رم، لاهه، آنکارا، تهران، بانکوک، بوینوس آیرس، توکیو، برازیلیا و کاراکاس

مستقر هستند. بعضی از این وابسته ها برای کشوری مجاور مربوطه نیز دارای اعتبار هستند. نقش حقیقی

بیشتر هیئتهای دفاعی و وابسته ها، فروش محصولات صنایع دفاعی اسرائیل و خرید تجهیزات دفاعی

برای نیروهای دفاعی اسرائیل است. کمتر پستهای وابسته دفاعی وجود دارد که عملاً دفترهای وابسته

دفاعی به مفهوم سنتی این کلمه هستند که عمده ترین آنها در واشنگتن، لندن و پاریس واقع است.

وابسته های دفاعی اسرائیل در خارجه به سفرای اسرائیل در کشورهای مربوطه نظر مشورتی، و در باره

امور نظامی کشورهای میزبان گزارش می دهند و درباره همه تحقیقات و همه تحولات در کشور میزبان

اطلاع کسب می کنند و به طور کلی نماینده نیروهای دفاعی اسرائیل در خارجه هستند. این وابسته ها

همچنین کارهای پشتیبانی عملیاتی برای موساد انجام می دهند. هیئتهای نظامی اسرائیلی برای مقاصد

آموزشی و پشتیبانی به بعضی از کشورها فرستاده شده اند، ولی این هیئتها رسما در کشورهای مربوطه

اعتبار نمایندگی ندارند.

بخش امنیت حوزه فعالیت و سانسور نظامی مسئول ضد اطلاعات در داخل نیروهای دفاع اسرائیل

است و تحقیقات امنیتی فیزیکی و پرسنلی انجام می دهد. امنیت حوزه فعالیت همچنین مسئول تأیید

صلاحیت امنیتی همه پرسنلی هستند که برای اطلاعات نظامی تعیین شده اند. این بخش ارتباط روزانه با

شین بث که مسئول پرسنل ذخیره نیروهای دفاعی اسرائیل در وضع غیر فعال است، برقرار می کند و

مسئولیت نهایی را در موارد ضد اطلاعات و امنیت به عهده دارد. در اواسط دهه 1960 بخش امنیت شامل

یک بخش امنیت پرسنلی بود که کار آن تعیین پرسنل و هماهنگی در تشخیص صلاحیت پرسنل و نظارت

بوده است. یک بخش ضد اطلاعات مسئولیت تأمین امنیت مربوط به مخابرات، اسناد و تأسیسات را به

عهده داشت. یک بخش آموزش نیز مسئول آموزش مقدمات امنیتی نظامیگیری بود. یک دفتر کنترل

اسناد که با دستگاههای کامپیوتر مجهز شده است که در اوائل دهه 1960 برای کنترل، توزیع و از میان

بردن اسناد فوق سری صادره از نیروهای دفاعی اسرائیل به وجود آمده است. بخش امنیت حوزه فعالیت

فعالیتهای واحدهای و امنیت حوزه های وابسته به فرماندهیهای نیروهای دفاعی اسرائیل را برای حفظ

نظم هماهنگ می کند. هر فرمانده منطقه ای مسئول امنیتی منطقه خود بوده؛ واحدهای امنیتی حوزه را

برای حفظ نظم و قانون به کار می برد. اسرائیل به سر فرماندهی شمالی، مرکزی و جنوبی علاوه بر بخشهای

اورشلیم، تل آویو و حیفا تقسیم شده است. بخش تل آویو و فرماندهی مرکزی که آن هم در تل آویو واقع

شده از ستاد کل نیروی دفاعی اسرائیل جدا هستند. و ستاد کل نیز در تل آویو واقع شده است. نوار غزه هر

چند مجاور فرماندهی مرکزی نیست معذلک تابع فرماندهی مرکزی قرار گرفته زیرا عملیات آرام سازی و

ضد تروریستی که در چند سال گذشته در این منطقه قرار گرفته منجر به آن شده است که ثبات نسبی در این

منطقه برقرار شود. صحرای سینا تابع فرماندهی جنوبی است که دارای دو واحد امنیت حوزه ای است.

در اواسط 1960 فرماندهی شمالی سه واحد امنیت حوزه داشته است.

افسران امنیت حوزه ها در فرماندهیهای منطقه ای خدمت می کنند و در آنجا فعالیتهای واحدهای

ص: 547

امنیت حوزه ها را رهبری کرده و نقطه تماس برای بخشهای فرماندهی امنیتی و فرماندهان منطقه ای

تشکیل می دهند. واحدهای امنیت حوزه ها مسئول اجرا و نظارت بر اجرای دستورات امنیتی هستند که

دستورالعملها و راهنمائیها و بازرسی ها را نیز شامل است. در سرزمینهای تحت اداره واحدهای امنیت

حوزه ها با شین بث و گارد مرزی برای حفظ امنیت و مبارزه با تروریسم و اجرای عملیات ضد اطلاعاتی

همکاری می کنند. امنیت صحرایی در سطح تیپها در سه فرماندهی منطقه دارای سرگردهای اطلاعات

نظامی است که بعنوان افسران امنیتی خدمت می کنند (به همین نام هم شناخته شده اند). فعالیت آنها تحت

فرماندهی بخش عملیات رکن سه صورت می گیرد. افسران امنیتی در سطوح گردان و گروهان از پیاده

نظام گرفته می شوند و تنها از سوی فرماندهان واحد در سطح گردان به عنوان افسران امنیتی شناخته

می شوند در سطح گروهان پرسنل امنیتی درجه سرگروهبانی دارند.

دفتر سانسور نظامی در بطن بخش امنیت حوزه ای و مسئول همه نوع سانسور است. این واحد علاوه

بر این بر اساس قانون دارای اختیارات فوق العاده وسیعی در سروکار داشتن با مطبوعات و سایر

رسانه های گروهی اسرائیل است. در عمل نیروهای دفاعی اسرائیلی صلاح در آن دیده است که بر اساس

قول و قرار شرافتمندانه عمل کنند و به طور عمده بر روی حسن نیت سردبیران و غیره برای خودداری از

انتشار داستانهایی در باره اسرار نظامی اسرائیل متکی باشد. این دفتر از جانب تمامی نیروهای دفاعی

اسرائیل عمل می کند. مدیران اطلاعات نظامی در گذشته از سانسور نظامی به عنوان قسمتی از «وزنه ای»

نامبرده اند که آنها ترجیح می دادند در دفتر خود رئیس ستاد باشد. رئیس دفتر سانسور عضو «کمیته سه

گانه» که به عنوان یک هیئت تجدید نظر و داور نهایی در همه امور مربوط به سانسور اقدام می کند است. دو

عضو دیگر این کمیته عبارتند از یک نماینده مطبوعات و یک نماینده مردم به طور اعم. این نماینده اخیر

باید مورد توافق دو نماینده دیگر قرار بگیرد. در عمل همه اطلاعات به سه درجه تقسیم می شوند: 1

اقلامی که بدون چون و چرا اجازه نشر دارند 2 اقلامی که به هیچ وجه و تحت هیچ عنوانی اجازه نشر

ندارند و 3 اقلامی که قبل از انتشار باید از غربال گذرانده شوند. در نتیجه مقرراتی که وضع شده جاهای

خالی بسیار بندرت در مطبوعات پیدا می شود مثلا اگر یک نوشته ای باید از انتشار پس گرفته شود تمامی

یک صفحه باید از نو حروفچینی شود. همه انتشارات نیروهای دفاعی اسرائیل و بولتنهایی که برای

مطبوعات داده می شود بایستی با دفتر سانسور هماهنگ شده و مورد تصویب آن قرار گیرد. همه

رسانه های اطلاعاتی اعم از خارجی و داخلی باید هر قلمی که دارای پیامدهای سیاسی یا امنیتی است،

قبل از انتشار به دفتر سانسور تحویل دهند. بیشتر سازمانهای مطبوعاتی دارای ارتباط تله تایپی با

نیروهای دفاعی اسرائیل هستند تا این جریان را تسریع کنند. دیگران باید این گونه اقلام را به دفتر سانسور

ببرند. در اواسط سالهای 1960 بیشتر کارمندان این دفتر سربازان زن بودند.

دفتر سانسور متصدی خبرگیری مخابرات ارسالی به خارج از اسرائیل است تا تأمین شود که هیچ

اطلاعاتی که دارای ارزش نظامی است به خارج مخابره نمی شود. اگر خبرگیر بحثی را بشنود که شامل

مطالبی دارای اهمیت نظامی است وی این بحث را قطع خواهد کرد. یک بار یک خبرگیر از قرار معلوم یک

مکالمه خصوصی را گوش داد و با خوشحالی این مطلب را به همکاران خود که در اتاق بودند گزارش داد.

این خبرگیر را بلافاصله اخراج کردند. فعالیت خبرگیر بیشتر بر روی مکالمات تلفنی بین المللی از پرسنل

رسانه های خارجی در اسرائیل به دفاتر آنها در خارجه متمرکز است.

ص: 548

دفتر روابط عمومی سانسور نظامی مسئول همه بولتن های خبری نیروهای دفاع اسرائیل و تماسهای

رسمی با عموم است. این دفتر روابط با مطبوعات و مردم را در هماهنگی با دفتر سانسور اداره می کند. این

دفتر همچنین میزبان وابسته های دفاعی خارجی در اسرائیل در ارتباط با بخش ارتباط اطلاعاتی

خارجی است. مدیران اطلاعات نظامی مانند دفتر سانسور ترجیح می دهند با دفتر روابط عمومی تحت

فرمان رئیس ستاد تماس بگیرند.

جریان اطلاعاتی در بطن اطلاعات ارتش به طور عمده به وسیله سه ملاقات منظم افسران اطلاعاتی

کلیدی عمل می کند. در درجه اول اجتماعی هفته ای دوبار یا هر سه روز یک مرتبه تشکیل می شود که در

آن مدیر بخش تولید جلسه گزارشی برای مدیر اطلاعات ارتش و سایر افسران بلند پایه تشکیل می دهد.

در این جلسه بسته به ماهیت اطلاعات مورد بحث سایر افسران تولید نیز ممکن است حضور داشته باشند.

براساس این اجتماع مدیر اطلاعات نظامی دستوراتی برای اقدام صادر می کند یا نیازهای اطلاعاتی برای

افسران ستاد حاضر در جلسه مشخص می کند. یک نصفه روز پس از هر یک از این اجتماعات هفته ای

دوبار مدیران تولید و سپاه اطلاعاتی با یکدیگر اجتماع می کنند تا جزئیات برنامه ریزی و تاکتیک برای

آنچه که هر یک از آنها باید انجام دهد، تا دستورالعملهای وسیع مدیر اطلاعات نظامی را دنبال نماید، تهیه

کنند. بلافاصله پس از آن مدیر سپاه اطلاعات، رؤسای بخشهای خود را احضار کرده رهنمودهایی برای

اجرای مسئولیتهای فوری آنها به آنها می دهد. در این نشست افسر ارتباطی که برای موساد تعیین

شده،حضور دارد. مدیر اطلاعات ارتش همیشه اطلاعات تکمیل شده را به دست می آورد. اقلام جداگانه

که حداکثر در نیم صفحه خلاصه شده و به سه پاراگراف تقسیم شده از قرار زیر است : 1 واقعیات 2 اظهار

نظرها، 3 ارزیابی.

این اقلام بر روی «یک تخته قرائتی» برای مقامات برگزیده دولت اسرائیل همراه با اظهار نظرهای

حاشیه ای از سوی مدیر اطلاعات ارتش فرستاده می شود. علاوه بر این خلاصه های روزانه، هفتگی و

ماهانه تهیه می شود که هدف آنها فراهم کردن آگاهی مداوم از تحولات حوادث یا جریانهای مورد توجه

برای دولت است. این خلاصه ها همراه با گزارشهایی در محل درباره اقلام جداگانه، قسمت عمده

مسئولیتهای مدیر اطلاعات ارتش را به عنوان افسر اداره کل نخست وزیری برای اطلاعات تشکیل

می دهد. بخش تولید نیز ممکن است تحقیقات ویژه ای یا قطعات برانگیزنده تفکر به وجود آورد.

گزارشهای ویژه ای نیز در پاسخ به تقاضاهای بنگاههای مختلف اسرائیلی تعبیر از اطلاعات ارتش نوشته

می شود.

یکی از مهمترین وظایف مدیر اطلاعات ارتش ارائه تخمین اطلاعاتی سالیانه است که معمولاً در نیمه

آخر ماه دسامبر انجام می گیرد. در حالی که تلخیصی قبلاً تنظیم شده است، این عمل ارائه تخمین

اطلاعاتی، سالیانه به طور شفاهی صورت می گیرد و در جلسه مربوطه نخست وزیر و عده ای از مقامات

ارشد دولتی حضور دارند، مدیر اطلاعات ارتش در تهیه مطالب خود از خلاصه های هفتگی تهیه شده

حداکثر استفاده را به عمل می آورد. در پایان اشارات و اظهار نظرهای رسمی او مدیر اطلاعات نظامی

صحنه را برای سئوال و جواب آماده می کند. صورت جلسات این گونه اجتماعات آنگاه به شکل نهایی

درآورده شده و براساس اصل کسی که لازم است بداند، بین کارمندان کلیدی دولت توزیع می شود.

کمک عمده مدیر اطلاعات ارتش در اجرای این کار گزارشهای پیشرفت می باشد که هر سه ماه یک بار

ص: 549

به وسیله هر یک از مدیران بخشها تنظیم می شود. مدیر اطلاعات ارتش هم چنین گزارشهای خام

اطلاعاتی را گاه به گاه برای به دست آوردن شم اطلاعات که در گزارشهای اقلام ویژه به او ارائه می شود و یا

به منظور سنجش سودمندی یا ماهیت عملیات عمال، مطالعه می کند.

هر چند مدیریت اطلاعات ارتش دارای تجهیزات پیچیده کامپیوتری برای کمک به او در تهیه و مقابله

اطلاعات می باشد، داشتن تجهیزات مؤثرتر عمل آوردن داده ها به طور اتوماتیک جهت حافظه و به دست

آوردن مجدد اطلاعات لازم به نظر می رسد.

مدیر اطلاعات ارتش برای سه فرماندهی منطقه ای افسرانی مأمور می کند. این افسران به پرسنل

اطلاعاتی مختلف تا سطح تیپ وابسته می شوند و فرماندهان منطقه ای جمع آوری اطلاعات در منطقه

جغرافیایی خود و برای فاصله معینی در آن طرف مرز اداره می کنند. فرماندهی شمالی عملیاتی علیه لبنان

و سوریه است، در حالی که فرماندهی مرکزی عملیات علیه اردن و مصر و شاید عربستان سعودی را کنترل

می کند. اطلاعات از طریق دیده بانی مرزی و عملیات گشتی شناسایی و عملیات عبور از مرز جمع آوری

می شود.

اطلاعات نیروی هوایی و نیروی دریایی، واحدی کوچکتر و در عین حال بسیار تخصصی هستند که بر

روی اقلام مورد علاقه فرماندهی نیروی هوایی یا دریائی متمرکز می شوند. مدیران اطلاعات نیروی

هوایی و نیروی دریایی در جلسات کارمندان مدیریت و اطلاعات ارتش شرکت می کنند. افسران از هر

دوی این صنفها طبق برنامه در جلسات مرتب بخش تحقیقاتی شرکت می کنند تا مسئولیت گزارشگری را

هماهنگ کنند. افسران هر دو صنف همچنین به طور دائم مأمور بخش جمع آوری اطلاعات هستند تا

نیازهایی را که مورد علاقه ویژه آنها است هماهنگ کنند.

الف: اطلاعات نیروی هوایی اسرائیل یک سازمان نسبتا کوچک ولی با کارآیی است. وظایف اصلی

آن اجرای عملیات اطلاعاتی لازم برای پشتیبانی از فعالیتیهای هوایی و هماهنگ کردن با مدیر اطلاعات

نظامی درباره کوششهای جمع آوری اطلاعات است. اطلاعات نیروی هوایی تقریبا به طور انحصاری با

آرایش رزمی هوایی کشورهای عربی و جمع آوری داده های مربوط به آماجهای هوایی اعراب سروکار

دارد. این اطلاعات اکثرا از طریق شناسایی هوایی و اطلاعات حاصل از دریافت علایم مخابراتی

جمع آوری می شود و اطلاعات اضافی نیز به وسیله گزارشهای عمال و بازپرسی از زندانیان در اوضاع

حاد جنگی به دست می آید. نیروهای دفاعی اسرائیل بر روی عملیات شناسایی و عکسبرداری برای

اطلاعات مربوط به آرایش رزمی اتکای بسیاری دارد. نیروی هوایی دو مؤسسه تفسیر عکس دارد، ولی

شاید بیش از بیست مفسر عکس نداشته باشد. در 1970 همه تأسیسات اطلاعاتی نیروی هوایی کار

دایمی داشتند، هر چند اسرائیلیها در نظر داشتند چندین واحد تأسیسات سیار دایر کنند. در حالی که

اطلاعات نیروی هوایی تخمینهایی تهیه نمی کند، معذلک مطالعات اطلاعاتی درباره آرایش رزمی هوایی

و تهدیدها و توانائیها تهیه می کند. نیروی هوایی وابسته هایی از خود در خارجه دارد، روندهای نیروی

هوایی برای تفسیر اطلاعاتی تصاویر عبارتند از: تأسیساتی که به شناسایی هوایی می پردازند و بسیار

تمرکز یافته و در عین حال قابل انعطافند، ولی پوشش عکسبرداری در فاصله پایین تر از 7000 فوت

ممکن نیست و سیستمهای دوربینی قادر نیستند افشا کنند از اینکه مثلاً محلهای استقرار موشکهای زمین

به هوای سام اشغال شده است یا نه. علاوه بر این کنترل کیفیتی آزمایشگاه عکاسی نیروی هوایی تقریبا

ص: 550

وجود ندارد. اطلاعات نیروی هوایی علیرغم استانداردهای عالی آن در زمان جنگ یوم کیپور به اندازه

کافی مفسر عکس نداشت و سطح استعداد کلی تعداد معدودی که وجود داشتند، بسیار پایین بود.

ب: اطلاعات نیروی دریایی یک واحد کوچک تمرکز یافته مرکب از 110 نفر است که برای پشتیبانی

از واحدهای دریایی عمل می کند. بیشتر پرسنل آن در ساختمان ستاد نیروی دریایی در تل آویو قرار

گرفته اند. این واحد اکثرا با آرایش رزمی دریایی و تواناییهای خارجی و تهدیدهایی از طریق دریا سروکار

دارد. اطلاعات نیروی دریایی به عنوان یک واحد نیمه خود مختار از اطلاعات ارتش عمل می کند و

موظف نیست در سطح اطلاعات کشور پرسنل فراهم کند. پرسنل اطلاعات دریایی تابع مدیر اطلاعات

ارتش نیستند مگر برای کمکهای مشورتی در امور نیروی دریایی. در جدول سازمانی مدیر اطلاعات

نیروی دریایی تابع افسر فرمانده نیروی دریایی جهت امور عملیاتی و گزارشی است و از فرماندهی نیروی

دریایی در عالیترین سطح پشتیبانی می کند. این سازمان طبق ساختار اطلاعات ارتش تأسیس شده، ولی

طبق احتیاجات و دامنه وظایف و مأموریتهای نیروی دریایی شکل گرفته است. این سازمان دارای یک

معاون مدیر با بخشهای جمع آوری آماج گیری و تولید (تحقیقات) و امنیتی است. این سازمان افسرانی

برای پایگاههای نیروی دریایی برای حیفا، اشدود (اسدود)، ایلات، شرم الشیخ و یک واحد کماندویی

مستقر در جنوب صحرای سینا تعیین می کند. این سازمان همچنین دارای یک بخش تشریفات است که با

وابسته های دریایی خارجی در اسرائیل سروکار دارد و یک سازمان کوچک مربوط به امور اداری در آن

وجود دارد. (شکل 8).

بخش جمع آوری با حدود 17 نفر پرسنل یکی از اجزای مرکبه کوچکتر در ساختار اطلاعات نیروی

دریایی است. این بخش دارای منافع محدود عملیاتی هماهنگ شده است. و پشتیبانی برای بیشتر

کوششهای جمع آوری اطلاعات آن باید توسط مدیریت اطلاعات ارتش داده شده، یا با آن هماهنگ باشد.

استثنائاتی در مورد این ترتیبات عبارتند از: کنترل فعالیتهای وابسته های دریایی اسرائیل در خارجه و

همچنین عملیات قایقهای کوچک ساحلی و شناساییهای جاسوسی مخابرات و جاسوس الکترونیک و

شناسائی هوایی با همکاری با اطلاعات نیروی هوایی و برنامه کشتیهای بازرگانی از سوی بخش

جمع آوری اطلاعات. کوشش اسرائیل در دوران بعد از جنگ جهانی دوم در فراهم کردن اسلحه از طرق

مخفی و مهاجرت غیر قانونی باعث شد که تماسهای مهم بازرگانی و حمل و نقل دریایی برقرار شود که

بعضی از آنها ممکن است هنوز به وسیله اطلاعات نیروی دریایی اداره شده یا لااقل با آن هماهنگ شود.

بخش آماجگیری با حدود 20 نفر پرسنل به دو بخش دیگر تقسیم شده است که عبارتند از سوریه و

لبنان، و مصر و آفریقای شمالی. این بخشها مسئول در موارد زیر می باشند: 1 تهیه مطالعات ساحلی برای

مأموریتهای آتشباری دریایی، 2 تهیه مطالعات ساحلی جهت یورشهای آبی خشکی، 3 تهیه مطالعات

ویژه آماجی برای پشتیبانی از عملیات کماندویی و 4 تهیه و حفاظت پرونده های آماجی در باره بنادر

لبنان، سوریه و مصر. این بخش به همه منابع اطلاعاتی در دسترس مدیر اطلاعات ارتش دسترسی دارد.

مدیر اطلاعات نیروی دریایی علاوه بر تأمین نیازمندیها برای جمع آوری اطلاعات نظامی مطالب مربوط

به اطلاعات به دست آمده به وسیله مدیریت اطلاعات ارتش را که با امور نیروی دریایی ارتباط داشته

باشد نیز به طور منظم دریافت می کند.

بخش تولید با 40 نفر پرسنل بزرگترین واحد اطلاعاتی نیروی دریایی است. این واحد به دو بخش

ص: 551

تقسیم می شود: 1 نیروهای دریایی عرب 2 نیروی دریایی شوروی. بخش تولید همه کارهای تحقیقاتی

و تجزیه و تحلیل و پخش اطلاعات در باره همه نیروهای سیار وابسته به نیروهای دریایی کشورهای

عربی و نیروی دریایی شوروی در دریای مدیترانه را انجام دهد. این بخش استفاده کننده درجه اول همه

مطالبی است که به ستاد نیروی دریایی می رسد و به ویژه اطلاعات حاصل از دریافت علایم : کار این واحد

به طور عمده در پشتیبانی از واحدهایی است که از چهار پایگاه دریایی واحد کماندویی در جنوب

صحرای سینا عمل می کنند.

تولید به طور عمده محدود به مطالعاتی در باره آرایش رزمی دشمن و سلاحهای ویژه است. این

مطالعات و مطالعات دیگر از جمله پرونده های آماجی و کتابهای تستی مربوط به تعیین هویت و نقشه های

تاکتیکی دشمن به فرماندهان عملیاتی و کارکنان از طریق افسران اطلاعاتی پایگاه پخش می شود. افسر

اطلاعاتی پایگاه این گونه اطلاعات را از طریق گروههای گزارشگر و افزودن اطلاعات تا روز معین در

کتابخانه اطلاعاتی کشتی مربوط با اضافه کردن و به تاریخ روز رساندن و تغییر دادنها پخش می کند.

بخش امنیتی که دارای 12 نفر کارمند است، وظیفه محدود ضد اطلاعات را داخل ستاد نیروی دریایی

در همه پایگاههای دریایی انجام می دهند. پرسنل بخش امنیتی را افسران دریایی و ملوانانی تشکیل

می دهند که به وسیله بخش امنیت حوزه ای اطلاعات ارتش آموزش ویژه دیده اند. آنها وظایف اساسی

عملیات ضد براندازی و ضد خرابکاری را در ستاد و در پایگاههای تابع آن انجام می دهند. ولی این پرسنل

تحقیقات امنیتی یا پرسنلی انجام نمی دهند زیرا این کار جزء مسئولیتهای واحدهای امنیت حوزه ای

اطلاعات ارتش است. بخش سازمانی و اداری با یک پرسنل 6 نفری پشتیبانی دبیرخانه ای را برای مدیر

اطلاعات نیروی دریایی انجام می دهد. این پرسنل وظایف اداری روزمره را انجام می دهند. هر چند

اطلاعات نیروی دریائی یک واحد کوچکی است، ولی در عین حال یک سازمان آموزش دیده و ظاهرا

حائز کارآیی فوق العاده است. سربازگیری برای اطلاعات نیروی دریایی از طریق سیستم غیر رسمی با

کارآیی که افراد را تشخیص هویت کرده و آنها را با نیازهای اطلاعات نیروی دریایی تطبیق می دهد

صورت می گیرد (این سیستم ظاهرا در سراسر سازمانهای اطلاعات نظامی اسرائیل معتبر است). پرسنل

افسری اطلاعات نیروی دریایی از طریق چندین مجرا سربازگیری می شود. بیشتر افسران جزء جوانتر

مستقیما از دانشگاهها وارد آن می شوند، در حالی که دیگران از داخل نیروی دریایی به این واحد منتقل

می شوند و از داخل نیروی هوایی و از واحدهای عملیاتی نیروی دریایی به بخش اطلاعات منتقل

می شوند. منبع سوم دیگری نیز وجود دارد و آن پرسنل داوطلب سربازی هستند که کیفیتهای لازم و علاقه

به دنبال کردن حرفه اطلاعات نیروی دریایی از خود نشان داده اند. به محض اینکه این گونه اشخاص

تشخیص هویت می شوند آنها را به خرج نیروی دریایی به دانشگاه می فرستند و پس از تکمیل آموزش

درجه می گیرند و به حرفه خود در اطلاعات نیروی دریایی گمارده می شوند.این افراد نام نویسی کرده در

نیروی دریایی چه مرد و چه زن اغلب داوطلبانی هستند که از سوی مدیر اطلاعات دریایی غربال شده اند.

زنان متعلق به اطلاعات نیروی دریایی 20 ماه خدمت می کنند در صورتی که مدت خدمت مردان 36 ماه

است.

در اسرائیل آموزشگاههای ویژه اطلاعات نیروی دریایی وجود ندارد و افسران اطلاعات نیروی

دریایی و پرسنل اصلی نام نویسی کرده در این رشته در مدرسه اطلاعاتی ارتش آموزش می بینند. به طور

ص: 552

کلی زنان فقط آموزش در کار می بینند، ولی اگر زنی به یک حرفه اطلاعات نیروی دریایی علاقه نشان دهد

نام او را در رشته آموزشگاه اطلاعات ارتش ثبت خواهد شد. مردانی که در اطلاعات نیروی دریایی ثبت

نام کرده اند یک دوره اختصاری را طی می کنند، زیرا نام نویسی در یک رشته اطلاعاتی توسعه یافته به

انگیزه و استفاده مورد نظر بستگی دارد. برای نگهداشتن پرسنل اطلاعاتی نیروی دریایی مشکل چندانی

وجود ندارد.

مانع درجه اول از سوی مدیر اطلاعات نیروی دریایی تعداد کل پستهای تعیین شده مرکب از (افسران و

نام نویسی کردگان ) است. سیستم تمرکز یافته توام با منطقه اولیه مورد علاقه اطلاعاتی، بسیار خوب با

ساختار پرسنلی اطلاعات نیروی دریایی مطابقت دارد. همچنین سیستم منسجم پشتیبانی اطلاعاتی با

توجه به نبودن منابع ذخیره لازم برای جمع آوری اطلاعات خوب کار می کند.

در دوران قبل از جنگ یوم کیپور در جریان این جنگ اطلاعات در مرکز عملیات در ستاد نیروی

دریایی دریافت می شد. در جریان جنگ مدیر اطلاعات نیروی دریایی به طور بسیار فشرده ای با افسر

فرمانده نیروی دریایی در مرکز طی عملیات همکاری می کرد. اطلاعات حاصل از دریافت علایم و سایر

منابع به عنوان داده های خام در این مرکز دریافت می شد، آنگاه ارتباط دادن همه اطلاعات به یکدیگر در

محل به وسیله رئیس اطلاعات نیروی دریایی انجام گرفته و به افسر فرمانده نیروی دریایی منتقل می شد.

این اطلاعات به شکل دستورات یا گزارشها بین فرماندهان واحدهای عملیاتی پخش می شد. عمل آوردن

اطلاعات نیروی دریایی و پخش آن به طریقی بسیار حرفه ای بدون هیچ گونه عیب و نقص یا غافلگیری از

جانب نیروی دریایی اعراب در جنگ یوم کیپور انجام گرفت. اطلاعات نیروی دریایی هنگامی که این

سازمان به اوضاع جنگی وارد شد و پشتیبانی از عملیات دریایی فعال را که از جمله شامل مأموریت

بمباران سواحل بود به عهده گرفت، انعطاف پذیری که ناشی از ماهیت آن بود از خود آشکار ساخت. یک

منطقه عمده که اطلاعات نیروی دریایی در آن دچار اشکالاتی است، تعداد محدود پرسنل آن است زیرا در

صورت ادامه عملیات جنگی نظیر جنگ یوم کیپور کار با کیفیت اطلاعات نیروی دریایی پس از یک ماه

عملیات مداوم به سطح پایین تری تنزل خواهد یافت.


3 عرفهای اداری مدیریت اطلاعات ارتش

3 عرفهای اداری مدیریت اطلاعات ارتش

در دستگاه هیئت مدیره اطلاعات ارتش حدود 450 افسر به اضافه تعداد بیشتری درجه دار و پرسنل

داوطلب و پرسنل غیرنظامی تحریری وجود دارد. این دستگاه در انتخاب پرسنل نظامی واجد شرایط برای

مأموریتهای اطلاعاتی اولویت دارد. اطلاعات ارتش ترجیح می دهد افرادی را وارد کارهای اطلاعاتی

کند که در عنفوان جوانی زندگی می کنند و آنها را به مرور کسب تجربه و توانایی ب عهده گرفتن

مسئولیتهای بزرگتر ارتقا درجه دهند. آنهایی که در این زمینه عضو تازه می گیرند در جستجوی جوانانی

هستند که زبانهای خارجه و یا سایر موضوعات مورد علاقه به خدمات اطلاعاتی در دبیرستانها مطالعه

می کنند. قبل از فراغت از تحصیل افسران اطلاعات ارتش با دانشجویان برگزیده جوان اعم از زن و مرد

تماس حاصل می کنند و به آنها سمت مترجمی در جریان دو سال خدمت نظام وظیفه به دنبال

فارغ التحصیل شدن از دبیرستان را پیشنهاد می کنند. آنهایی که این سمت را می پذیرند هنگامی که به

نیروهای دفاعی اسرائیل ملحق می شوند در اطلاعات ارتش به خدمت گرفته می شوند. پرسنل جوان

ص: 553

نویدبخش آنگاه به مدرسه اطلاعات ارتش فرستاده می شوند که پس از آن به آنها مأموریتهایی به عنوان

معاون افسر اطلاعاتی حوزه داده می شود. هنگامی که آنها به درجه سروانی می رسند و به عنوان افسر

اطلاعات خدمت کرده اند بعضی از آنها به ستاد فرماندهی منطقه یا مدیریت اطلاعات ارتش مأمور

می شوند تا تجربیات خود را توسعه دهند و برای به عهده گرفتن مسئولیت و احتمالاً ارتقا درجه واجد

شرایط بشوند. بدین ترتیب بیشتر افسرانی که اکنون در اطلاعات ارتش خدمت می کنند در سنین جوانی

وارد این دستگاه شده و آنگاه ارتقا درجه یافته اند.

بیشتر پرسنل اطلاعات ارتش افسران کادر هستند و ذخیره نیستند، زیرا نیروهای دفاعی اسرائیل نیاز

به افسران اطلاعاتی حرفه ای دارد. همه پرسنل و از جمله سربازان وظیفه داوطلبانه به اطلاعات ارتش

ملحق می شوند. اعضای مؤنث نامنویسی کرده این دستگاهها که اغلب به عنوان مترجم خدمت می کنند

معمولاً تنها 20 ماه مشغول خدمت هستند، در حالی که نام نویسی کرده های مرد 36 ماه خدمت می کنند.


آموزش اطلاعاتی نظامی حرفه ای و بسیار وسیع است. افسران و تحلیل کنندگان آموزش بسیار خوب

دیده و در رشته کار خود حائز صلاحیت هستند. مدرسه اطلاعات ارتش در شمال تل آویو در خیابان

منتهی به فرودگاه (Sde Dov) اِسْدِ دوف واقع شده است. این مدرسه هم افسر و هم درجه دار تربیت می کند

و سالیانه حدود 150 مربی و 90 پرسنل پشتیبانی بین دو هزار تا سه هزار دانشجو را آموزش می دهد.

دوره تحصیلی از ماه سپتامبر تا فوریه ادامه دارد. این ترتیب برای آن است که از گروههای جدید

فارغ التحصیلان دبیرستانها استفاده شود. این مرکز جزء تأسیسات نسبتا تازه است که در اواخر دهه

1960 بنیان گذاری شده است و قبلاً جزیی از مدرسه پیاده نظام نیروهای دفاعی اسرائیل بوده است.

فرمانده مدرسه اطلاعات ارتش در مقابل مدیر اطلاعات ارتش برای تعلیمات اطلاعاتی و برای آموزش

به طور کلی در مقابل سپاه اطلاعاتی مسئول است. هیئت مربیان بر وسائل آموزش و طرق تعلیمات

نظارت دارد. یک شعبه اطلاعات رزمی، تعلیمات لازم به پرسنل عملیاتی می دهد و یک شعبه موضوعات

عمومی، کارشناسان را آموزش می دهد. مثلاً شعبه موضوعات عمومی، رشته هایی در امنیت حوزه ای،

سانسور، طراحی نظامی، تفسیر عکسها، تحقیق برای تحلیل آرایش رزمی، جمع آوری اطلاعات و

دیده بانی هوایی تعلیم می دهد. سایر موضوعات ویژه بر حسب ضرورت تعلیم داده می شود. پرسنل ضد

اطلاعات امنیت حوزه ای و دانشجویان نیروی هوایی و نیروی دریایی همچنین دوره هایی در مدرسه

اطلاعات ارتش می گذرانند و مربیان اطلاعات ارتش برای آموزش اطلاعاتی در مدارس سایر شعبات

نیروهای دفاعی اسرائیل در مقابل مدیر اطلاعات ارتش مسئول هستند. این مربیان از سوی مدیر

اطلاعات ارتش مسئول کیفیت تدریس نظامی هستند. این مربیان معمولاً مأموریتهای زمان جنگ با

واحدهای تاکتیکی دارند. پرسنل اطلاعات ارتش سمتهای اطلاعاتی در سطح تیپها دارند. افسران صف با

تعلیمات اطلاعاتی سمتهایی را در سطوح پایین تر در مدرسه پیاده نظام به عهده دارند.

پرسنل امنیت حوزه ها بر اساس معیارهای دقیقی درباره امنیت شخصی و وفاداری به صهیونیزم و

حکومت اسرائیل انتخاب می شوند، آنها به وسیله شین بث تعلیم می یابند.

به طورکلی اطلاعات ارتش هر چند دارای برنامه های آموزشی خوب بوده و می کوشد تعلیمات

حرفه ای عرضه کند برای حفظ پرسنل صلاحیت دار گرفتار مشکلاتی می شود و آن به علت مزد پایین و

فرصتهای ناچیز برای پیشرفت است.


4 طرق عملیات

ص: 554

4 طرق عملیات

اطلاعات ارتش مسئول عملیات عبور از مرز به سوی کشورهای همسایه عرب است، این عملیات

اتکای بسیار سنگینی به بهره برداری از ترتیبات زیر دارند: از اعراب داخل اسرائیل و سرزمینهای تحت

اداره، دانشجویان عرب که هر چند ساکن اسرائیلند در دانشگاههای کشورهای عربی تحصیل می کنند،

مسافران و دیدارکنندگان عرب، اعراب در زندانهای اسرائیل و همچنین فراریان نظامی عرب و اعرابی که

تغییر جبهه داده اند و بدویها و قاچاقچیان.

نیازمندیهای جمع آوری اطلاعات ارتش شامل موضوعات سیاسی و اقتصادی و همچنین اطلاعات

نظامی است و از اطلاعاتی که چه برای تعیین سیاست و چه به عنوان اطلاعات اساسی به دست آمده

استفاده می کند. اطلاعات ارتش همچنین در جمع آوری اطلاعات از منابع تروریستی و سازمانهای

براندازی و فعالیتها در خارج از اسرائیل فعالیت دارد. هر چند منابع دریافت علائم مخابراتی اطلاعاتی

درباره این موضوعات به دست می آورد افسران اطلاعات ارتش معتقدند که تنها منابع عمال می توانند

واقعا تفاصیل مورد لزوم درباره سیاستها و نقشه های گروههای تروریستی و طرق عملکرد آنها و تجهیزات

و آموزش و مناسبات با سایر گروهها به دست آورند. علاقه اولیه اسرائیل نسبت به تروریسم این است که

درباره عملیات قریب الوقوع هر چه زودتر اطلاعاتی کسب کند.

در هر یک از بخشهای منطقه ای اسرائیل افراد محلی که در بعضی از موارد اعراب هستند و عمال

اسرائیل به شمار می روند، نقش ردیابنده برای اطلاعات ارتش اسرائیل را ایفا می کنند. بیشتر این رد یا

بندگان مدت طولانی برای اطلاعات ارتش اسرائیل کار کرده اند. اطلاعات ارتش آنها را به نوع مطلوب

اطلاعات آگاه می کند. به محض اینکه یک ردیاب یک منبع بالقوه را گزارش داده است، او کنار می رود و

بقیه کار را به افسران اطلاعات ارتش واگذار می کند. اطلاعات ارتش با منبع بالقوه تماس می گیرد، او را

می سنجد و اگر مناسب باشد او را به عنوان یک عامل به خدمت می گیرد. این عمل به عنوان «طریقه

مستقیم» به خدمت گیری عمال برای اطلاعات ارتش توصیف شده است و اما «طریقه غیر مستقیم» مربوط

به خدمت گیری منابعی است که توسط عمال در خارج از اسرائیل یا از طریق آنها صورت می گیرد. هم

امنیت حوزه ها و هم پلیس سوابق عمال بالقوه را برای اطلاعات ارتش مورد بررسی قرار می دهند.

انگیزه های ردیابها و افراد پشتیبان محلی یا پاداش نقدی و یا میل به اجرای خدماتی به شکل کمک در

متحد کردن اعضای خانواده ها یا اینکه دخالت به نفع ردیاب در بعضی مسائل نزد دولت اسرائیل است.

انگیزه اساسی چنین اشخاصی معمولاً سود اقتصادی به شکل حقوق یا وام است ( که به ندرت بازپرداخت

می شود) و یا هدایا. مشوق عادی دیگر، میل رفتن به اسرائیل و پیوستن به خویشاوندانی است که در آنجا

زندگی می کنند. در بعضی موارد عامل ممکن است یک آواره فلسطینی باشد که معتقد است که هنوز حق

ادعای مالکیت در اسرائیل را دارد و می خواهد جبران خسارت شود و یا اینکه تضمین بازگشت مالکیت

خود را به دست آورد. سایر عمال اعضای گروههای اقلیتی اعراب یا مخالفان رژیمهای عرب هستند.

افسران اطلاعات ارتش، در ضمن مشکلاتی نیز در سروکار داشتن با عمال عرب دارند، زیرا آنها

تمایلی به اغراق داشته و اغلب جزئیات دقیق را گزارش نمی دهند. بنابراین افسران اطلاعات ارتش عمال

عرب خود را تشویق می کنند تا عکسها و نقشه ها و سایر اسناد تأییدیه فراهم کنند. افسران اطلاعات

ارتش همچنین با به کار بردن عمال دیگری در همان منطقه گزارشها را با یکدیگر تطبیق می کنند. علیرغم

ص: 555

اخطارهای اسرائیل در جریان آموزش، عمال عرب این تمایل را دارند که درباره روابط خود با اطلاعات

ارتش به سایر اعضای خانواده خود مطالبی را بگویند. گاه گاهی یک عامل عرب ممکن است همه اعضای

بلافصل خانواده خود را به عنوان تابعه به کار بگیرد. و بکوشد که افسر اسرائیلی مربوطه به همه آنها حقوق

بپردازد. اسرائیلی ها به این عمال تابعه «غیر کارمند» می گویند. این عمال تابعه گاهی، تمامی یک سری

عملیات را در نتیجه لاف زدنهای خود در باره فعالیتهایشان به مخاطره می اندازند. گاه به گاه افسر مربوطه

اطلاعات ارتش این «غیر کارمند»های ناخواسته را برای توجیهات امنیتی به آن طرف مرز، به اسرائیل

می برند ولی اطلاعات ارتش هنوز نتوانسته است این مشکل را کاملاً حل نماید.

اطلاعات ارتش، عمال خود را در فنون حرفه ای و طرق جمع آوری اطلاعات، شیوه های امنیتی و

گزارشگری آموزش می دهد. اطلاعات ارتش عمال خود را یا در شبکه ها اداره می کند و یا به طور

انفرادی. عمال انفرادی را به زبان خودشان «گرگهای تکرو» می گویند. به دلایل امنیتی اطلاعات ارتش

ترجیح می دهد که یک عامل که دارای راههای دستیابی به منابع مختلف است، همچنان یک «گرگ تکرو»

باقی بماند. شبکه های عمال مرکب است از یک منبع اولیه و منابع تابعه. اطلاعات ارتش با این ترتیب به

منابع رجوع نمی کند بلکه در عوض هم منبع اولیه و هم منابع تابعه را «عمال» می نامد. افسران اطلاعات

ارتش می کوشند هر یک از عمال را شخصا پذیرفته و وی را در قسمت مرز اسرائیلی آموزش دهند.

شبکه ها معمولاً شامل یک متصدی رادیو و در بعضی موارد یک پیک می باشد.

هر گاه که ممکن باشد افسران مربوطه اطلاعات ارتش ترجیح می دهند با همه عمال در داخل خاک

اسرائیل به نحو مستقیم ملاقات کنند تا گزارشهای خود را شخصا دریافت داشته احتیاجات را بررسی و

نقشه های آینده را تهیه کنند.

یکی از جنبه های مناسبات بین افسران اطلاعات ارتش و عمال هنگامی که با تکنیکهایی که سایر

سازمانها به کار می برند مقایسه شود منحصر به فرد است. در بسیاری از عملیات تحلیلگران ستاد

اطلاعات ارتش همراه با افسران مربوطه به مورد ویژه ای، در ملاقات با عمال شرکت می کنند برای آنکه

بعضی از جزئیات گزارشهای عمال را روشن کرده و به عامل مربوطه در مورد بعضی از نکات و مشکلات و

راهنمایی هایی فراهم کنند. این ملاقاتها معمولاً در خانه های امن صورت می گیرد. و هم افسر مربوطه و هم

تحلیلگر در آن حضور دارند ولی اگر عامل از لحاظ وقت در مضیقه باشد افسر مربوطه و تحلیلگر ممکن

است با او در تاریکی در یک نقطه قبلاً تعیین شده در امتداد مرز ملاقات کنند.

اطلاعات ارتش همچنین با عمال خود به وسیله نامه های مخفی نویسی که در کشورهای ثالث به پست

انداخته می شود یا به وسیله رادیوی عامل یا با انداختن پیام در محل معین تماس حاصل می کند. عملیات

اطلاعات ارتش از لحاظ انعطاف پذیری و صرفه جوئی در کاربرد موجودیها و پاسخگویی به نیازها بسیار

چشم گیر بوده است، این سیستم قبل از جنگ (یوم کیپور) در اکتبر 1973 بسیار خوب کار می کرد. عمال

اطلاعات هشدار دهنده ای گزارش می دادند که با توجه به گذشته شامل نشانه های قابل اعتمادی درباره

حمله آینده اعراب بوده است. (معذلک تماس مستقیم با عمال در جریان عملیات خصمانه قطع شد و

گزارشهای ناچیز عمالی که در جریان جنگ وجود داشت برای ستاد نظامی اسرائیل و فرماندهان حوزه ها

چندان ارزشی نداشت. مشکل اساسی که اطلاعات ارتش در کسب و گزارش اطلاعات به وسیله عمال با

آن و مواجه است فقدان تجهیزات مدرن است.هر چند بیشتر عمال دارای رادیو که بیشتر رادیو گیرنده بوده

ص: 556

و دوربین عکاسی می باشند و با رمز نویسی نیز آشنائی دارند سطح پیچیدگی تکنیکها و تجهیزات پایین

است و این امر در کیفیت و امنیت و به موقع بودن عملیات جمع آوری اطلاعات تأثیر نامطلوبی دارد.

اطلاعات نظامی، یک سیستم دریافت علائم به کار می برد که مدرن و پیچیده و مؤثر است.

مدیر اطلاعات ارتش مسئول فراهم کردن پشتیبانی فنی به مدیریت های دیگر است، ولی خدمات فنی

مدیریتهای اطلاعات ارتش نسبت به گروههای فنی شین بث پایین تر است. تجهیزات نظامی مدیریت

اطلاعات از قبیل تجهیزاتی که در نظارت بر دستگاههای مخابرات به کار می رود یا آنکه تجهیزاتی که در

پشتیبانی از کارهای عمال کاربرد دارد معمولاً در سطح بالا قرار گرفته هر چند در بعضی زمینه های ویژه از

قبیل کوچک سازی چندان مرغوبیت ندارد. در به کار بردن دستگاههای مادون قرمز ظرفیت مدیریت

اطلاعات ارتش معمولاً خوب است. پرسنل اطلاعات ارتش قادرند در محل تغییراتی در دستگاههای

موجود بدهند و درباره پیشرفتهای فنی مربوط به کنترل از راه دور و فعال کردن دستگاههای فرستنده و در

زمینه عکاسی با نور ضعیف کاملاً وارد هستند. اطلاعات ارتش به عملیات شناسایی هوایی و دریافت

علائم جهت نظم به موقع اطلاعات رزمی اتکای زیادی دارد. شناسائی هوایی ظاهرا یک ابزار اولیه برای

تشخیص محل گروههای فداییان می باشد هر چند عمال حوزه های فعالیت در این سازمانها به اندازه کافی

رخنه کرده اند.

اطلاعات ارتش قادر است اطلاعات به موقع و تفصیلی درباره دشمنان اولیه همسایه اسرائیل از از

طریق عملیات عمال که به خوبی طرح ریزی شده و از قدرت تخیل برخوردار است فراهم کند.

مقصود اصلی واحدهای امنیت حوزه های فعالیت اطلاعات ارتش عبارتست از کنترل جمعیتهای

عرب محلی در سرزمینهای تحت اداره اسرائیل و به حداقل رساندن مشارکت آنها در تروریسم است. در

این کوشش امنیت حوزه ای سرزمینهای تحت اداره با هماهنگی فشرده ای با (شین بث) و گارد مرزی کار

می کند. از ساکنان تقاضا می شود تا کارت تشخیص هویت همراه داشته باشند، ساعت مقررات منع عبور و

مرور تحمیل می شود مقاومت کنندگان مظنون بازداشت می شوند و خانه های اشخاصی که در منطقه

عملیات قرارگرفته و در باره فعالیتهای تروریستی اطلاعاتی داشته تخریب می شود هر چند ساکنان محل

در این عملیات دستی نداشته باشند. در اوایل دهه 1970 چنین محاسبه شده بود که اسرائیلیها حدود 900

نفر از ساکنان سرزمینهای تحت اداره را در بازداشت نگه داشته اند. پرسنل واحدهای امنیت حوزه ای

همچنین در جستجوی تروریستها و مخفی گاههای اسلحه در سراسر منطقه در ساحل غربی (رود اردن)

یعنی در محلهایی که تروریسم روی داده است دست به یورشهایی نیز زده اند. در بعضی موارد عملیات

اسرائیل شب هنگام صورت گرفته که ظاهرا هدف آنها لااقل ترساندن جمعیت محل بوده است.

در دسامبر سال 1969 وزیر دفاع اعلام کرد که 516 ساختمان در سرزمینهای اشغال شده از زمان

جنگ 1967 تخریب شده اند که از این تعداد 265 خانه در ساحل غربی رود اردن و227 خانه در نوار غزه

و 24 خانه در بیت المقدس بوده است. در حالی که این گونه سیاستها و اقدامات از سوی اسرائیل، بسیاری

از اعراب را که در غیر این صورت وارد فعالیتهای تروریستی می شده اند ترسانده است؛ از سوی دیگر در

بسیاری از موارد نتیجه معکوس داده و احساسات مخالفی را در میان ساکنان سرزمینهای اشغال شده

برانگیخته است. در مناطقی که ساختمانها تخریب شده، جوی از خشم شخصی و مخالفت، به کدورت

خاطر طبیعی یک ملت شکست خورده به ویژه در میان اعراب جوانتر افزایش یافته است.


5 روابط با دستگاههای دیگر

ص: 557

5 روابط با دستگاههای دیگر:

در حال حاضر چنین به نظر می رسد که مناسبات هماهنگی بین اطلاعات ارتش و سایر دستگاههای

اطلاعاتی و نظامی اسرائیل وجود دارد. بیشتر پرسنل اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل به ویژه در سطح سیاسی

و هماهنگی درک کرده اند که صرف موجودیت قومی آنها بستگی به اجرای وظیفه اطلاعاتی و امنیتی و کار

هموار سازمانهای اطلاعات و امنیت را دارد. علاوه بر این افسران تحت ریاست بخش و بیشتر از آن

افسران تحت ریاست واحد همدیگر را مدت طولانی می شناسند و مناسبات آنها در جریان زمانهای

پرآشوب چنان در هم بافته شده که در میان هیچ قومی چنین وضعی وجود ندارد و اکنون چهارچوبی برای

همکاری تیمی هماهنگی در میان دستگاهها فراهم می کند.

ارتباط بین اطلاعات ارتش اسرائیل و سازمانهای خارجی در طول سالها از مراحل خوب تا مرحله

ضعیفتر وجود داشته و بستگی به تقاضاهای اوضاع و خواستهای سیاسی داشته است. در سالهای اخیر

اسرائیلیها کمکهای نظامی و امنیتی به کشورهای مختلف آفریقائی انجام داده برنامه های آموزش در این

کشورها برپا کرده اند که از جمله آنها اتیوپی، اوگاندا و زئیر بوده است. اسرائیل همچنین با کشورهای

آمریکای لاتین و سازمانهای آسیائی از لحاظ آموزش نظامی و امنیتی و مبادله تجهیزات داشته است.

اسرائیلیها مناسبات خوبی با ترکیه و ایران در زمینه های نظامی و امنیتی داشته اند. هر چند اسرائیلیها

دارای روابط کامل دیپلماتیک با ایران نیستند، آنها یک هیئت رسمی سیاسی در ایران دارند که اعضای آن

دارای عنوان سیاسی می باشند که از جمله آنها سمت وابسته نظامی است.


ه : مرکز پژوهشها و برنامه ریزی سیاسی

ه : مرکز پژوهشها و برنامه ریزی سیاسی

مرکز پژوهشها و برنامه ریزی سیاسی که سابقا قسمت پژوهش در قسمت وزارت امور خارجه

بوده است تجزیه و تحلیلهایی بر اساس اطلاعات خام برای سیاست مداران دولت تهیه می کند. اداره آن

مرکز در یک محوطه جداگانه در داخل مجتمع وزارت امور خارجه در بیت المقدس قرار گرفته است. یک

گارد در دروازه محوطه کشیک می دهد و مانع ورود اشخاص غیر مجاز به مرکز می باشد و یقینا عکس

شناسنامه ای جهت ورود لازم می باشد.

این مرکز کمتر از صد نفر استخدام کرده است که هم تحلیلگر و هم کارمندان پشتیبانی هستند که از

وزارت امور خارجه و دانشگاههای اسرائیل به آنجا آورده شده اند. این مرکز شش قسمت دارد که عبارتند

از : 1 آفریقای شمالی 2 هلال پربرکت 3 شبه جزیره عربستان و سایر مناطق جغرافیائی قسمت

اقتصادی و قسمت استراتژیک.حدود 70% از پرسنل این مرکز در سه واحد عربی آن استخدام شده اند. این

مرکز تجزیه و تحلیلهای خود را براساس داده های خام اطلاعاتی که در میان سازمانهای اطلاعاتی

اسرائیل در دسترس می باشد تهیه می کند. این مرکز رساله های مختصری در باره اطلاعات جاری و

یادداشتهای درازمدت تحلیلی طبق نیاز تهیه می کند، نتایج کار این مرکز بین همه وزارتخانه های دولت

اسرائیل پخش می شود.

وزیر امور خارجه این مرکز را به عنوان یکی از مغزهای مورد اعتماد و طرف مراجعه خویش به کار

می برد تا بتواند وسیله مستقلی برای قضاوت درباره نتایج کار اطلاعات ارتش و (موساد) داشته باشد. هر

چند تحلیلهای این مرکز به مراجع عالی تصمیم گیری اسرائیل فرستاده می شود، نقش این مرکز در میان

ص: 558

سازمانهای اطلاعات و امنیت اسرائیل شاید هنوز هم محقرانه باشد. از قرار معلوم این مرکز مشکلات کمی

ناشی از رقابت میان سازمانها اطلاعات دارد شاید به آن علت که در مقایسه با سازمانهای اطلاعاتی و

امنیتی جا افتاده و بزرگتر فاقد موقعیت معینی است.


و: پلیس کشوری

و: پلیس کشوری

نیروی پلیس اسرائیل یک سازمان کشوری به ریاست یک بازرس کل است که در مقابل وزیر کشور

مسئولیت دارد. ستاد کشور پلیس اسرائیل در اواسط سال 1969 از تل آویو یافا به بیت المقدس منتقل

شد. پلیس اسرائیل از بخشهای ذیل مرکب شده است (1) اداری، که مسئول حمل و نقل کارپردازی و

مخابرات و دارایی و امور مالی است. (2) بررسیها، که سروکارش با تحقیقات جنانی و کلاهبرداری و

مأموریتهای ویژه در پشتیبانی از اهل اطلاعات و امنیت است (3) بخش عملیات، که متصدی آموزش

گشت زنی و ترافیک است. هم چنین بخشهای پرسنل و تحقیقات و برنامه ریزی و عمران نیز وجود دارد.

دستگاههای زندان و گارد کشوری همچنین جزوی از پلیس به شمار می روند (تصویر 9). نیروی پلیس

اسرائیل از لحاظ پخش در سرزمین به ناحیه هایی و ناحیه های فرعی و مناطق پاسگاه و کلانتریهای تقسیم

شده است. سه ناحیه اصلی پلیس عبارتند از شمالی از جمله حیفا، تل آویو و جنوبی از جمله بیت المقدس و

یک گارد ساحلی با نیروی پلیس دریایی در ناحیه فرعی حیفا که پایگاه آن در بندر حیفا است و در خط

ساحلی برای برای جلوگیری از قاچاق و رخنه اشخاص نامطلوب و ماهیگیری غیر قانونی فعالیت

می کند. این واحد همچنین کشتیهای گشت زنی دارد که در دریاچه طبریه و بندر ایلات در خلیج عقبه

فعالیت می کنند. ناحیه جنوبی همچنین شامل یک واحد ویژه در فرودگاه بنگورین (لود) است (رجوع شود

و به تصاویر 10 و 11).

گارد مرزی جزء ویژه ای از پلیس کشوری است؛ مأموریت آن نگهبانی خطوط آتش بس در مقابل

رخنه گری های عرب و کشف و تعقیب تروریستها است، این گارد مرزی با همکاری نزدیک با ارتش کار

می کند و سرزمینهای تحت اداره را زیر نظارت خود دارد و نقاط مرزی نیز تحت اداره آن می باشد. گارد

مرزی همچنین ساکنان را در تدابیر دفاعی علیه رخنه گران آموزش می دهد و در شهرکهای مرزی برنامه

کشیک گارد تعیین می کند انجام دهندگان خدمت وظیفه که خدمت در گارد کشوری را برای خویش

انتخاب کرده اند، منابع اصلی گرفتن سربازان جدید برای این گارد تشکیل می دهند. گارد مرزی که تعداد

آن حدود 600 نفر است در زمان جنگ وارد سازمان ارتش می شود.

تعداد افراد نیروی پلیس (بدون به حساب آوردن گارد مرزی) در پایان سال 1969 به حدود 12 هزار

نفر رسید. حدود 1100 نفر از افراد پلیس از حمله 768 نفر عرب در سال 1969 در سرزمینهای تحت

اداره به کار گرفته شده بودند. بیش از نصف افراد نیروی پلیس، یهودیانی هستند که منشأ شرقی دارند که

در واقع نیروی پلیس شاخه ای از نهادهای دولتی است که انتصاب یهودیان با منشاء شرقی به ویژه مورد

تشویق قرار گرفته است. نیروی پلیس قادر است نظم عمومی و امنیت را در شرایط عادی حفظ کند ولی

دچار کمبود نیروی انسانی است که ناشی از استعفا در نتیجه حقوق کم و کار زیاد و جلب وعده های حقوق

بالاتر از نهادهای دیگر است. علیرغم کمبود مداوم نیروی انسانی انتظام پلیس معمولاً رضایت بخش

است و در مورد گارد مرزی بسیار عالی است. موضع مردم نسبت به پلیس علیرغم جنجالهایی شامل

ص: 559

قاچاق و پذیرفتن رشوه از زمان روزهای اولیه تشکیل دولت اسرائیل بهتر شده است. نیروی پلیس برای

غلبه بر ترس یهودی ها از پلیس که ناشی از اجحاف تاریخی نسبت به یهودیان است بسیار کوشیده است.

در واقع پلیس کشوری اسرائیل به عنوان یک کمک بزرگ به شین بث در حفظ امنیت داخلی در سراسر

کشور فعالیت می کند. پلیس در اجرای تحقیقات و فراهم کردن پوشش و دستگیری اشخاص به شین بث

کمک می کند.


ز: مقامات اصلی

ز: مقامات اصلی


آکی توو، آوراهام (Achi - Tuv , Avraham)

آکی توو، آوراهام (Achi - Tuv , Avraham)

آکی توو در تابستان سال 1974 به مدیریت شین بث منصوب شد، وی یک افسر حرفه ای امنیتی

است. شهرت او هنگامی که به عنوان رئیس بخش امور امور عربی شین بث منصوب شده بود به دست آمد

وی در آن موقع مسئول اجرای عملیاتی در سرزمینهای تحت اداره و در داخل جامعه عرب در اسرائیل

بوده است. وی مدت کوتاهی قبل از آنکه مدیر شین بث گردد به معاونت مدیر شین بث در آمده بود. آکی توو

منشأ آلمانی دارد وی متأهل و صاحب یک دختر است، در اوایل دهه 1970 و از دانشگاه تل آویو در رشته

حقوق فارغ التحصیل شد در حالی که در شین بث نیز کار می کرد. او فوق العاده باهوش و با پشتکار و

جاه طلب و دقیق است، وی همچنین به کله شقی و موذی بودن و نخوت شهرت دارد.


هوفی، اسحاق (Hoffi, Yitzhak)

هوفی، اسحاق (Hoffi, Yitzhak)

سرلشگر بازنشسته اسحاق هوفی روز اول سپتامبر 1974 به ریاست موساد منصوب شد، وی در روز

ژانویه 1927 در تل آویو به دنیا آمده است. در سال 1944 وی به عضویت گروه تروریستی (هاگانا) درآمد

و در جنگ 1948 اعراب و اسرائیل فرمانده یک گروهان بود. وی به خدمت در نیروهای دفاعی اسرائیل

در سمتهای مختلف فرماندهی، ستادی و آموزشی از جمله فرماندهی تیپ چترباز اشتغال داشته است.

هوفی مدت کوتاهی در آوریل 1974 کفیل ستاد ارتش بود، ولی در آن زمان از نیروهای دفاعی اسرائیل

استعفا داد؛ ظاهرا به این دلیل که به ریاست ستاد منصوب نشده بود. هوفی در اواسط دهه 1960 در رشته

فرماندهی ارتش ایالات متحده و کالج ستاد تحصیل می کرد. او همچنین به مناسبتهای مختلفی از ایالات

متحده آمریکا دیدن کرده است. در سال 1968 او بازرس واحدهای پلیس بود و در مانورهای ارتش

اوگاندا شرکت می کرد او به عنوان تروریست به هاوایی و ژاپن و هنگ کنگ و بانکوک و تهران در سال

1970 سفر کرد. و برای یک مأموریت افشا نشده به سنگاپور رفت. او بر فعالیتهای مشورتی اسرائیل در

اتیوپی در سال 1972 نظارت داشته و همچنین به قسمتهای دیگر آفریقا نیز رفت. هوفی هر چند از لحاظ

زمینه حرفه ای و آموزشی یک افسر اطلاعاتی نیست معذلک شم خود را برای تجزیه و تحلیلهای

اطلاعاتی به هنگام فرماندهی منطقه شمالی در روزهای ماقبل جنگ یوم کیپور در اکتبر 1973 نشان داد و

حمله قریب الوقوع سوریه را احساس کرد و از وزیر دفاع خواست تا ارتفاعات جولان را با یک تیپ

زرهی تقویت کند. هوفی از قرار معلوم نقش موساد را در جمع آوری اطلاعات در باره تواناییها و

ظرفیتهای اعراب و تعبیر و تفسیر این گونه اطلاعات توسعه داده است. هوفی خویشتن دار و آرام است و

ولی می تواند در میان دوستان خونگرم و صمیمی باشد. او متأهل بوده و دارای دو دختر می باشد. او به زبان

ص: 560

انگلیس مکالمه می کند هر چند مانند بعضی از اسلاف خود در موساد استعداد درخشان و قوه تخیل

فوق العاده ندارد. از قرار معلوم او فردی وسواسی و خشن است.


ساگی یه هوشوا(Sagi , Yehoshua)

ساگی یه هوشوا(Sagi , Yehoshua)

ژنرال یه هوشوا ساگی متولد 27 سپتامبر 1933 در بیت المقدس (اورشلیم) فلسطین (اسرائیل) و در

سال 1951 وارد نیروهای دفاعی اسرائیل شد و در سال 1953 درجه افسری گرفت و از 1953 تا 1964

در فرماندهی جنوبی خدمت می کرد و مأموریتهای صفی انجام می داد. در نبرد سینا او افسر اطلاعات سپاه

زرهی بود و به عنوان فرمانده واحد شناسایی اجرای وظیفه می کرد، به دنبال جنگ 1956 در تیپ هفتم در

سمت افسر اطلاعاتی کار می کرد و بعدا به عنوان معاون افسر اطلاعاتی در فرماندهی جنوب خدمت

می کرد. در سال 1965 او از کالج ستادی و فرماندهی نیروهای دفاعی اسرائیل فارغ التحصیل شد و به

دنبال آن به عنوان فرمانده یک رشته آموزشی افسران اطلاعاتی خدمت می کرد و قبل از اینکه در سال

1971 به عنوان مربی کالج فرماندهی و ستاد تعیین شود در سمت افسر اطلاعاتی وابسته به فرماندهی

جنوب خدمت می کرد. در سال 1972 او فرمانده آموزشگاه اطلاعاتی شد، ولی در سال 1973 آنرا ترک

کرد و به سمت افسر اطلاعاتی لشکر زرهی فرماندهی جنوب تعیین شد. روز 19 مه 1974 ساگی به

معاونت مدیریت اطلاعات ارتش بخش تولید و تخمینها تعیین شد. روز سوم فوریه 1979 وی مدیریت

اطلاعات ارتش را به عهده گرفت. ساگی مؤدب، رک گو و دارای دیدگاهی است که بیهوده کاری را

نمی پسندد.

او خود را یک متخصص امور عربی به حساب می آورد. وی دارای همسر و سه دختر است و به

انگلیسی تکلم می کند.


ح: اظهار نظرهایی در باره منابع اصلی

ح: اظهار نظرهایی در باره منابع اصلی

1 مطلب مأخذی

بیشتر اطلاعاتی که در این نشریه گنجانده شده، از منابع مختلف از جمله امکانات مخفی سازمان

مرکزی اطلاعات (سیا) و نشریات حکومت اسرائیل و گزارشهای تهیه شده به وسیله وزارت دفاع ایالات

متحده اخذ شده است. تحقیقات به طور اساسی در دسامبر 1976 به پایان رسید.

2 نشریات تکمیلی علنی

الف) کتاب سکوت در هم شکسته، ماجرای الیکوهن به قلم سوای آلدوبی و جرود بالینجر، چاپ

نیویورک سال 1971.

ب) کتاب آیشمن در اورشلیم به قلم هانا آرنت چاپ نیویورک در سال 1963.

ج) کتاب انتقام گیرندگان به قلم میشل بارزوهار چاپ لندن در سال 1968.

د) کتاب جاسوسان در ارض موعود به قلم میشل بارزوهار چاپ بستون در سال 1972.

ه) کتاب مامور ما در دمشق به قلم الی بن هنا چاپ نیویورک در سال 1969.

و) کتاب جاسوسی از اسرائیل به قلم یهودا بن پورات چاپ نیویورک در سال 1969.

ص: 561

ز) کتاب جنگ پنهانی به قلم یهودا بن پورات چاپ نیویورک در سال 1970.

ح) کتاب سقوط شرف به قلم آوری ال عاد چاپ شیکاگو در سال 1976.

ط) کتاب پیروزی های مکرر سیستم جاسوسی اسرائیل به قلم استیوی ایتان چاپ واشنگتن در سال

1970.

ی) کتاب خانه واقع در خیابان گاریبالدی دستگیری آدولف آیشمن به قلم ایسر هارل چاپ لندن در

سال 1975.

ک) کتاب سال دولت اسرائیل چاپ اورشلیم، در سال 1975.

ل) کتاب جاسوس شامپاین به قلم یوهان ولفگانگ لوت چاپ نیویورک در سال 1973.

م) کتاب دستگیری آدولف آیشمن به قلم موشه پرل من چاپ لندن در سال 1961.

ن) کتاب بازوی درازتر اسرائیل به قلم یانوش پیکالکویچ چاپ فرانکفورت در سال 1975.

ر) کتاب الیکوهن جاسوس دمشق به زبان فرانسه چاپ پاریس در سال 1967 بقلم ژاکوب رابین

ر) کتاب شکستها در برآوردهای اطلاعاتی کشور به قلم آوی شلاین چاپ دانشکده پرینستون در

سال 1976.

ر) کتاب جنگجویان خاموش به قلم جوشوا تادمار چاپ میلان در سال 1969.

ر) کتاب تیم ضربتی به قلم دیوید تینین و داگ کریستن سن چاپ بستون در سال 1976.

ر) کتاب سالنامه اشخاص و رجال در اسرائیل در سال 1976 چاپ تل آویو.

ص: 562

سند شماره 2

سری 10 مرداد 1358 اعضاء

از رئیس 486364.

به : 1

آویو / 48تل آویو، رونوشت برای عمان، 1

روت / 48بیروت، دمشق، 1

رشلیم / 48اورشلیم، تهران، کویت، 1

امه / 48 منامه، 1

وظبی / 48 ابوظبی، 1

قط / 48 مسقط، 1

عا / 48 صنعا،

قاهره، 1

یپولی / 48 تریپولی، 1

نس / 48 تونس، 1

جزیره / 48 الجزیره، 1

اط / 48 رباط،کازابلانکا.

اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است

عطف به : 1

آویو / 48تل آویو 29131.

1 در رابطه با تلگرام مرجع الف، ستاد متذکر می شود که اخبار تجدیدشده ای که رابط اسرائیلی

می خواهد دریافت دارد. اساسا شامل پنج موضوع جدید است:

الف: کوششهایی که برای اتحاد 1

ریه / 48سوریه و 1

اق / 48عراق صورت می گیرند،

ب: 1

وان المسلمین / 48اخوان المسلمین،

ج: نقش 1

اق / 48عراق در خلیج،

د: ایران،

ه: یمنیها.

ستاد با سهیم کردن اسرائیلیها در موارد منتخب اطلاعاتی در این موضوعات موافقت دارد. مجموعا در

رابطه با محدوده مذکور که اسرائیلیها به آنها علاقمندند هیچ مشکل عمده ای مشاهده نمی کنیم، جز اینکه

به مخاطبین خود هشدار می دهیم درباره سیاست داخلی کشورهای متحد ما مثل 1

بستان سعودی / 48عربستان سعودی و اردن

خبری ارائه نکنند، به استثنای مواردی که خبر از نوع هشدار پیش از وقوع است.

ستاد مسئول است اخباری را که حاکی از عدم ثبات جدی دولت بوده و اسرائیلیها را تحت الشعاع قرار

می دهند، تهیه کند. برای جلوگیری از این اتهام که با تهیه اخبار پشت پرده برای اسرائیلیها موضع مصر در

مذاکره مخفیانه تضعیف می گردد، اخباری که به مصر مربوط می شوند باید از معرض نظر گذرانده شوند.

2 ستاد احساس می کند که ادامه عرضه گزارشهای اطلاعاتی منتخب به اسرائیلیها کمکی است به

اینکه دولت ایالات متحده همچنان امکان داشته باشد، در مورد اوضاع خاورمیانه مذاکرات را با اسرائیلیها

حفظ کرده و نظریات خود را به آنها ابراز نماید. با اینکه گاهی این مذاکرات و ابراز نظریات یک جریان «دو

قدم به پیش، یک قدم به عقب» به نظر می آید، ما احساس می کنیم که اینها به قدر معتنابهی به این امر کمک

کرده اند که اسرائیلیها به تدریج کنار جاده... مذاکرات صلح آورده شوند. بخشی از پیشرفتی که تا به حال

حاصل شده از کوششهای ما برای تسکین واهمه در اسرائیل در باره قابلیت دوام معاهده صلح و امکان

وقوع ناگهانی جنگ علیه اسرائیل یا بین کشورهای عرب بطوری که بر اسرائیل تأثیر داشته باشد، ناشی

می شود، به این دلیل داشتن آخرین پاسخی که قرارگاههای حوزه فعالیت تا به امروز در انتخاب گزارشهای

اطلاعاتی برای عرضه به اسرائیلیها داده اند، موجب امتنان ستاد می گردد.

3 پرونده: 11/82 95 تا تاریخ 9 مرداد 1378 در بایگانی ضبط شود، تماما سری سری.



اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است چند سند

ص: 563

سند شماره (3)

سری 21 شهریور 1358 اعضاء مشابه نامه های ارسالی

از : واشنگتن 511990 بخش اول از دو بخش.

به : تل آویو،رونوشت برای عمان، بیروت، قاهره، دمشق، اورشلیم، تهران.

موضوع: اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است اطلاعات در مورد خاورمیانه.

1 در 17 شهریور 1358 جلسه توجیهی در مورد خاورمیانه در ستاد برای موشه مور نماینده موساد

برگزار شد. دستور العمل ارتباط 79/9/ آ 2/ وای.کی به عنوان مبنای این توجیه مورد استفاده

قرار گرفت.

سوریه:

2 در رابطه با شورشها و ناآرامیهای هفته گذشته لتاکیه که به برخوردهای بین سنیها و علویها دامن زد،

تحلیلگر مرکز سنجش خارجی کشور گفت که این اولین ناآرامی جدی است که ما از لتاکیه خبر آن را

داریم. قتل شیخ تنها دلیلی است که از پیش می دانیم انگیزه این شورشها بوده است. این یک مورد جزئی با

اهمیت است، زیرا که نشان می دهد چگونه بر سر یک اتفاق کوچک اوضاع می تواند از کنترل خارج شود.

ناحیه علوی همان طور که از پیش به نظر می رسید از حملات در امان نیست ما نمی دانیم شیخ را چه کسی

به قتل رساند. در واقع این امر اهمیتی ندارد، چون علویان و سنیها آماده اند که در هر صورت بدترین ظن را

نسبت به یکدیگر داشته باشند.

3 تحلیلگر مرکز سنجش خارجی کشور گفت که هر چند شایعاتی شنیده ایم که از یک گروهان دفاعی

استفاده شده بود، شواهدی نشان می دهند که یک هنگ نیروی مخصوص و دو هنگ عادی نیروی زمینی

به کار گرفته شده بودند. هر سه واحد از دستورات اطاعت و نظم را رعایت کرده بودند. این از آن جهت

اهمیت دارد که به احتمال زیاد هنگهای معمولی سنی و نماینده عموم مردم هستند، در حالی که واحد

نیروی مخصوص علوی است. به گفته تحلیلگر مرکز سنجش خارجی کشور ممکن است تلفات سنگین در

نتیجه تاکتیکهای خشن واحدهای ارتش به علاوه تلفات خود شورشها بوده باشد.

4 تحلیلگر مرکز سنجش خارجی کشور گفت که این شورش نگرانی علویها را در خصوص توانایی

حافظ اسد رئیس جمهور سوریه به حفظ نظم افزایش داده است. نظر بعضی علویها که نامشان مشخص

نیست این است که سیاست ضد تروریستی اسد تأثیر نداشته و راه حل این خواهد بود که در دولت مقامی به

سنیها محول گردد. ممکن است این علویان تاجرهایی باشند که بیش از یک سیاستمدار در مورد ثبات

نگرانی دارند.

5 به گفته تحلیلگر مرکز در حال حاضر اوضاع در سوریه به سمت افزایش تشنج و خشونت داخلی

کشیده می شود. این کشش هرچه بیشتر تداوم یابد در بین گروهها اقلیت توجه به سقوط یا عوض شدن

رژیم اسد افزونتر خواهد بود. ما فکر نمی کنیم که سنیها بتوانند با موفقیت علیه اسد یک کودتا ترتیب دهند،

چون اسد هنوز ارتش و نیروهای امنیت را تحت فرمان خود دارد.بزرگترین تهدید برای اسد فرسایش

حمایت علویانی است که در مقامات تعیین کننده جای دارند. سالها است که از برادر اسد شکایتهایی به

عمل می آید. به هر حال بدون اعتنا به اسد به سبب ابهامی که یک تغییر در بر دارد علویان او را ترجیح

ص: 564

داده اند. معهذا تجربه های مجددی به طور مداوم صورت می پذیرد و ممکن است که وضع تغییر نماید. در

یک زمانی نقادی سیستمهای اسد می تواند به نقادی خود اسد یا تقاضای برکناری برادرش رفعت تبدیل

شود. به هر حال ما هنوز از نقادی خود اسد چیزی ندیده ایم و از هیچ گروه مخالف متشکلی خبری

نشنیده ایم. ما توقع نداریم که اسد برادرش را برکنار سازد. اسد به رفعت به عنوان فرمانده گروهانهای

دفاعی و یک حامی وفادار متکی می باشد. رئیس جمهور و رفعت برای بقای خود به یکدیگر احتیاج

دارند. غیاب هر یک دیگری را در معرض خطر بزرگتری قرار می دهد.

6 تحلیلگر مرکز سنجش خاطرنشان ساخت که هر گونه کوششی برای کودتا علیه اسد باید

فوق العاده، سریع انجام گیرد و احتمالاً مستلزم رضایت یا حمایت بعضی گروهانهای دفاعی خواهد بود.

زیرا که گروهانهای دفاعی در اطراف دمشق مستقر هستند و تعلیم یافته اند که در صورت آگاهی از یک

اقدام جهت عمومی مستقر گردند.

7 تحلیلگر مرکز سنجش در جواب به یک پرسش، مور گفت که در جماعت علوی هیچ گونه نشانه

آمادگی برای زندگی احتمالی تحت رژیمی که سنیها کنترل آن را در دست داشته باشند مشاهده نمی کنیم

سوریه عراق

8 به گفته تحلیلگر مرکز سنجش، روابط سوریه و عراق از یک نظر راکد است. این رکود از ادعای

عراقیها مبنی بر دست داشتن سوریها در کودتای ماه خرداد ریشه می گیرد. در بغداد، به مقامات عراقی این

اطلاع داده شده که بین سوریها و عراقیهایی که در کودتا دست داشتند، تماسهایی بوده است. ما فکر می کنیم

که تماسهای مذکور همانهایی بوده باشند که به مذاکرات برقراری روابط حسنه منجر شدند یا همانهایی که

پیش از مهر 1357 صورت گرفتند. فکر می کنیم که احتمال دست داشتن سوریه در طرحهای توطئه پس از

مهر 1357 ضعیف است.

9 همانطور که قبلاً در یک ملاقات اظهار شد، تحلیلگر مرکز سنجش گفت که از دید ما حوادث خرداد

ماه عراق، تقلای سیاسی عراقیهایی است که از حکومت فردی تنفر دارند. آشکار است که تشخیص این

مقامات نسبت به تمایل صدام در تحمل مخالفین اشتباه بوده است.

10 تحلیلگر مرکز سنجش گفت که با توجه به بیانات اسد در اشپیگل که سوریه در هیچ طرحی برای

انجام یک کودتا در عراق شرکت نداشته است، شروع مجدد تماسهای برقراری روابط حسنه بر عهده عراق

خواهد بود. الان ما شاهد بی میلی عراق به اعاده خصومتهای آشکار با سوریه هستیم. عراقیها نمی خواهند

که ظاهر اتفاق رای اعراب را ...، اما احتمال اینکه سوریه و عراق جهت همکاری نظامی و سیاسی به یک

موافقتنامه دست یابند ... است. در کوشش عراق برای رهبری اعراب اگر راههای دیگری برای آن کشور

ممکن شوند، شاید عراق به این نتیجه برسد که به سوریه احتیاجی ندارد. این راهها هنوز معلوم یا ممکن

نگشته اند. حتی اگر عراق احساس کند که احتیاجی به حمایت سوریه ندارد، باز هم ممکن است به ملاحظه

مقصود اعلای اعراب خصومتهای خود با سوریه را از سرنگیرد.

11 به گفته تحلیلگر مرکز سنجش، عراقیها یک پیشنهاد مذاکره با حسین شاه اردن را رد کرده اند.

عراقیها همچنان این شک برایشان باقی است که سوریه دنبال صلح جداگانه ای خواهد رفت. نظر مور این

بود که عراق با همکاری سوریه بر ممانعت از یک صلح جداگانه بیشتر تأثیر خواهد گذاشت تا اینکه روابط

ص: 565

خود را با سوریه قطع کند.

ایران سوریه

12 در روابط ایران و عراق تحلیلگر مرکز سنجش گفت که طی کنفرانس غیر متعهدها در هاوانا، وزیر

امور خارجه ایران از صدام حسین دعوت کرد که به تهران بیاید. این دیدار مورد اشتیاق ایران خواهد بود تا

مشکلات اعراب خوزستان و کردها را حل نماید. ممکن است که عراق نیز برای راه حل مسئله کردها

نسبت به این دیدار نظر مساعد داشته باشد.

13 راجع به وقایع جاری، تحلیلگر مرکز سنجش گفت که دو هفته پیش حدودا 30000 کرد در

اطراف مهاباد حضور داشتند. حدود...تانک ایرانی آنجا بود و کردها به سردشت عقب نشینی کردند. این

برای ما غیر مترقبه بود زیرا که انتظار داشتیم کردها بجنگند. از آن جائی که اینک جز در ناحیه مرزی پشت

سرشان در، کوهها یا شوروی، کردها جای دیگری برای رفتن ندارند. الآن زمان مناسب برای ایران و عراق

است که نشسته و در باره مسئله به بحث بپردازند.

14 تحلیلگر مرکز سنجش گفت که احتمال همکاری سه جانبه بین ایران عراق ترکیه در سر مسئله

کردها مشاهده نمی گردد. اما مقداری همکاری بین ایران و عراق را ممکن می بینیم. اینک از هر دو طرف به

اوضاع به دیده شک نگریسته می شود. در ابتدا عراق نگران نارضائی شیعیان بود که از آن زمان فروکش

کرده است. ایران بیشتر مشکلات خود را در خوزستان به جای آنکه به عراق نسبت دهد، به عهده سایر

کشورها (ایالات متحده آمریکا و شوروی) می اندازد. فرض ما بر این است که خمینی احتمالاً طالب یک

انقلاب شیعی در عراق است اما به نظر می رسد که بازرگان و یزدی در این مورد بیشتر به جنبه عملی آن

متوجهند و میل ندارند در چنین موقعیتی دخالت بنمایند. آنها بر خمینی اعمال نفوذ خواهند نمود تا

عاقلانه عمل کند. خمینی در قم است و مسلمانان محافظه کار اطراف او را گرفته اند. دولت در تهران است و

به علت ... نظریات افراطی خمینی مثل نابود کردن تمام گوشتهای یخ زده باید به قم مسافرت کند.

15 کردها همچنان به دسته های قاسملو و بارزانی و طالبانی تقسیم شده اند. کردها هنوز هم مشغول

تجربه جنگ درونی هستند و در عین حال زیر آتش ارتش ایران قرار دارند، همچنین کردهایی هم هستند

که حاضرند با دولت همکاری کنند. علائم همکاری بین دسته های کرد حاکی از تغییر اوضاع خواهد بود.

قسمت اعظم ارتش ایران ظاهرا میل ندارد علیه کردها به جنگ بپردازد و همین طور بالعکس.

16 پرونده: 6/8295 تا تاریخ 21 شهریور 1378 در بایگانی ضبط شود. تماما سری.

سری



تل آویو، 18 ژوئیه 1977

ص: 566

سند شماره (4)

سری 10 آبان 58 اعضاء.

از تل آویو 30056.

به تهران رونوشت برای رئیس.

اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی اس دی ترامپ.

عطف به : تهران 54626 (10972 ان. آی. تی)

1 با موافقت قرارگاه می خواهیم که تلگرام مرجع را که در مورد تلاشهایی برای مذاکره در باره فیصله

یافتن شورش کرده است، به رابط اسرائیلی رد کنیم. منبع گزارش «یک منبع قابل اطمینان ذکر خواهد

شد».

2 بدون پرونده: تا تاریخ 10 آبان 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری.

سری

سند شماره (5)

سری 4 آبان 58 اعضاء.

از تهران 54298 به تل آویو.

اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است.

عطف به : الف. تل آویو 29692 ب تهران 54287.

1 مصاحبه خبرگزاری فرانسه با مدنی با همان موضوع کلی تلگرام مرجع ب رابطه دارد. چون

اسرائیلیها از اس دی ترامپ / 1 و استخدامش خبر دارند، نمی توان تلگرام مرجع ب را بدون اینکه منبع را

در معرض افشا قرار دهیم به آنها رد کرد، لذا این تلگرام برای رابط نیست.

2 بدون پرونده تا تاریخ 4 آبان 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری.

سری

سند شماره (6)

سری 28 مهر 58 اعضاء.

از تهران 54535 (به کفالت جاموتی).

به :تل آویو رونوشت برای رئیس.

اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است.

عطف به : الف. تل آویو9919 2 ب تل آویو 29924.

1 باردبه رابط اسرائیلی مطابق درخواست تلگرامهای مرجع موافقت می گردد.

2 بدون پرونده. تا تاریخ 28 مهر 78 در بایگانی ضبط شود.تماما سری.

سری

ص: 567

سند شماره (7)

سری 12 آبان 58 اعضاء.

از : تهران 54654.

به : تل آویو رونوشت برای رئیس.

اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است.

عطف به : الف. تل آویو30056 ب تهران 54626 (10792 ان آی تی).

1 بارد تلگرام مرجع ب به رابط، منهای جمله اول خلاصه مطلب و تمامی پاراگراف یک، با استناد آن

یک منبع قابل اطمینان موافقت می گردد.

2 بدون پرونده تا تاریخ 12 آبان 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری.

سری

سند شماره (8)

سری 28 شهریور 58 اعضاء.

از : تهران 54249.

به : تل آویو رونوشت برای رئیس.

اخطار شامل منابع و روشهای اطلاعاتی است.

عطف به : الف. تل آویو19647 ب تهران 54286 (10729 ان آی تی).

1 موافقت می شود که تلگراف مرجع با استناد به یک منبع عموما قابل اطمینان با حذف پاراگرافهای

یک و سه، نظر به حوزه فعالیت با تغییرات اضافی ذیل: در آغاز پاراگراف یک، «داریوش فروهر وزیر کار»

حذف گردد و «یک مقام دولت ایران» به جای آن گذارده شود. از آغاز جمله دوم پاراگراف یک «فروهر»

حذف شود و «آن مقام» به جایش گذارده شود.

به رابط انگلیسی رد شود.

2 بدون پرونده تا تاریخ 28 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری.

سری

بکلی سری

تل آویو، 18 ژوئیه 1977

صورتجلساتی از ملاقاتهای صورت گرفته در تل آویو، بین ژنرال موشه دایان وزیر خارجه اسرائیل و

جناب آقای ژنرال ح طوفانیان، معاون وزارت جنگ، دولت شاهنشاهی ایران.

ص: 568

ژنرال دایان از میهمان استقبال کرد و آرزو کرد که ژنرال (طوفانیان) سپاسگزاری ژنرال دایان را به

مناسبت وقتی که اعلیحضرت شاهنشاه در جریان بحث بسیار جالبی که آنها در مدت دیدار اخیر ژنرال

دایان از تهران داشتند، صرف کرده است، ابلاغ کند. ژنرال دایان تذکر داد که او از خرد و بصیرت

اعلیحضرت در امور جهانی عمیقا تحت تأثیر قرار گرفته و از اینکه اعلیحضرت لطف کرده مرور مبسوطی

از اوضاع جهان را در اختیار او گذاشته، اظهار تشکر کرد.

ژنرال دایان متذکر شد که این بهترین درس در امور بین المللی بود که او طرف سالها، استماع کرده است

و خاطرنشان ساخت که این اظهارات خارج از شرحهای مشابهی نیست که او فرصت آن را داشته که از

رهبران آمریکا و سایر رهبران جهانی بشنود. ژنرال طوفانیان در پاسخ متذکر شد که به عنوان افسر ستاد

اعلیحضرت وی با نظریات و برداشتهای جهانی اعلیحضرت که هر چند وقت یکبار او به آمریکاییها ابلاغ

می کند. آشناست معذلک، متأسفانه او ناگزیر است که بگوید که وی، آمریکاییها و به ویژه سناتورهای

آمریکایی را در امور جغرافیایی ناآشنا و در امور جهانی نادان یافته است. ژنرال طوفانیان به سخنان خود

ادامه داده، گفت که اعلیحضرت در باره سیاستها و هدفهای حکومت جدید در اسرائیل نگران است و اینکه

او (ژنرال طوفانیان) دستور دارد در این باره با ژنرال دایان تبادل نظر کند..

ژنرال طوفانیان خاطرنشان ساخت که کمتر کشورهایی در اطراف منطقه وجود دارند که می توان بر آن

تکیه کرد و به ویژه اوضاع کنونی را در پاکستان، افغانستان، عراق و ترکیه به عنوان مثال ذکر کرد. ژنرال

طوفانیان اعلام داشت که ایران بسیار علاقمند به اتکای متقابل با اسرائیل است و ادامه داد که به نفع ایران

است که اسرائیل از لحاظ بین المللی میل خود را برای صلح. برجستگی دهد، نه برای جنگ.

ژنرال دایان در پاسخ گفت: که اسرائیل خواهان صلح است ولی بدون شروط قبلی و بدون «اماها» و

«اگرها»، ژنرال دایان گفت که اسرائیل در پی یک صلح از طریق مذاکره است که به نفع همه طرفهای ذیعلاقه

باشد. ژنرال دایان ادامه داد که او نمی تواند وعده دهد که صلح در واقع حاصل خواهد شد، ولی اینکه قصد

حکومت کنونی اسرائیل این است که از همه وسایل که به این هدف منتهی می شود استفاده کند. ژنرال دایان

ادامه داد و گفت که همه نکات برای مذاکره قابل طرح است و اینکه اسرائیل حاضر است بدون هر گونه

شرط قبلی با همسایگان عرب خود دور یک میز بنشینند. معذالک ژنرال دایان تأکید کرد که اسرائیل با

سازمان آزادیبخش فلسطین مذاکره نخواهد کرد. و با تشکیل یک دولت به توسط سازمان آزادیبخش

فلسطین موافقت نخواهد کرد. بدین مناسبت ژنرال دایان به سخنان خود ادامه داده، گفت که خود

اعلیحضرت درباره خطراتی که سازمان آزادیبخش فلسطین و سایر سازمانهای تروریستی فلسطینی

برای هر گونه ترتیبات صلح آمیز در خاورمیانه دارند، آگاه است و توصیه کرده است که مذاکرات باید با

کشورهای همسایه انجام بگیرد ولی نه با سازمانهای تروریستی.

ژنرال دایان در این مرحله یک بار دیگر تکرار کرد که تا هفته آینده برای جهانیان روشن خواهد شد که

اسرائیل در پی راه حل صلح آمیز در مورد مشکلات خود با همسایگان خود می باشد و اینکه در مورد همه

مسائل حاضر است وارد گفتگو شود.

ژنرال دایان تاکید کرد که اسرائیل در پی اتلاف وقت با عنوان کردن بهانه های قلابی نیست، در واقع

اسرائیل می کوشد به یک راه حل مسالمت آمیز برسد و حتی اگر چنین صلحی کاملاً غیر قابل به دست

آوردن باشد، اسرائیل حتی حاضر خواهد بود به یک چیزی نزدیک به آن نائل شود حتی اگر اعراب میل

نداشته باشند تمامی راه تا صلح را بپیمایند.

ژنرال طوفانیان خاطرنشان ساخت که او چنین احساس می کند که این دقیقا سیاستی است که

اعلیحضرت از آن طرفداری می کند. ژنرال به گفته های خود ادامه داد اظهار داشت به محض اینکه

اعلیحضرت بار دیگر اطمینان حاصل کند که این سیاستی است که حکومت کنونی اسرائیل از آن پیروی

می کند او به ژنرال (طوفانیان) دستور خواهد داد تا با سرعت کامل در مورد طرحهای متقابل ما به پیش

ص: 569

برود و همکاری بین دو کشور گسترش یافته و عمیق تر بشود.

در این مرحله ژنرال دایان این واقعیت را متذکر شد که وی به اعلیحضرت پیشنهاد کرده بود که برای

ملاقات دیگری با ایشان ظرف مدت کوتاهی به ایران بیاید تا درباره تحولات به اعلیحضرت گزارش دهد

زیرا تحولات ناشی از، ملاقاتهای نخست وزیر بگین در واشنگتن و سفرهای قریب الوقوع ونس وزیر امور

خارجه به خاورمیانه که به دنبال آن صورت خواهد گرفت، خواهد بود.

ژنرال دایان خاطرنشان ساخت که اگر او متقاعد نمی شد که حامل خبرهای خوب برای اعلیحضرت

شاهنشاه نباشد پیشنهاد چنین ملاقاتی را نمی کرد. ژنرال دایان افزود که به نفع اوست که اعلیحضرت

شاهنشاه بداند عربها چه می گویند و خود او (ژنرال دایان ) چه می گوید. و آمریکاییها چه می گویند تا اینکه

او مطلع ترین شخص درباره تحولات در خاورمیانه باشد. ژنرال دایان ادامه داده گفت که ما خوشوقتیم از

اینکه دوستی مانند اعلیحضرت شاهنشاه داریم و ما به او اتکا داریم و هیچ اطلاعاتی را از وی دریغ

نخواهیم داشت.

ژنرال طوفانیان سپاسگزاری خود را از ژنرال دایان بیان داشته گفت که پس از استماع سخنان ژنرال

دایان وی مجاز است که بگوید که با توجه به سیاست حکومت اسرائیل که توصیف شد، نه تنها ممکن است

همکاری بین دو کشور ادامه یابد، بلکه این همکاری به نحو قابل ملاحظه ای توسعه می یابد.

ژنرال دایان از ژنرال طوفانیان در باره نقشه ای او مربوط به طرح خمپاره «ساگاد» پرسید. ژنرال دایان

افزود که او آقای زابلو دوویتز را شخصا می شناسد و درباره توانایی و درستکاری و ظرفیتهای فنی

سازمان او ارزش والایی قائل است.

ژنرال طوفانیان در پاسخ گفت که این در واقع طرحی است که اعلیحضرت شاهنشاه به آن علاقه مند

است، ژنرال افزود که در جریان دیدار اخیر زابلو از تهران در باره کارخانه پیش بینی شده خمپاره سازی

پیشرفتهایی حاصل شد و قراردادی درباره این طرح ظرف سه ماه آینده امضاء خواهد شد.

ژنرال افزود که به دنبال بحث با آقای زابلودوویتز وی پیشنهاد زابلو دوویتز را در باره اینکه یک گروه

ایرانی ارزیابی جامعی از این خمپاره انداز 155 میلیمتری بنماید، به اعلیحضرت شاهنشاه ابلاغ کرده

است. طبق پیشنهاد مربوطه این گروه ایرانی باید به اسرائیل و آلمان و سوئد سفر کنند تا پیشرفت حاصله

درباره این خمپاره انداز را مطالعه کرده و به اعلیحضرت شاهنشاه گزارش دهند. ژنرال افزود که او به خوبی

آگاه است که خمپاره 155 میلیمتری در اسرائیل به مراتب پیشرفته تر است و خمپاره های آلمانی و سوئدی

هنوز به مرحله تولید نرسیده و از لحاظ امکانات کیفیتی پایین تر از خمپاره اسرائیل خواهند

داشت، بنابراین توپ اسرائیلی انتخاب خواهد شد.

ژنرال در این مرحله متذکر شد که قرارداد با انگلیسها در باره تولید این خمپاره انداز در محدوده یک

مجتمع کارخانه خمپاره سازی که به وسیله آنها ساخته شود، در میان بوده و افزود که اگر تولید

خمپاره اندازهای 155 میلیمتری در محدوده مجتمع انگلیسی باقی بماند، خمپاره اندازهای اسرائیلی با

پروانه اسرائیل در آن تولید خواهد شد.

ژنرال همچنین این واقعیت را ذکر کرد که این طرح قرار است از طریق سازمان «فینیش زابلودوویتز»

صورت گیرد و ژنرال دایان در پاسخ گفت که از نظر او این امر هیچ گونه مانعی ندارد.

ژنرال طوفانیان متذکر شد که او تصویب اعلیحضرت شاهنشاه را نسبت به پیشنهاد زابلودوویتز جلب

ص: 570

کرده است و بنابراین قصد دارد گروه پیشنهاد شده را به اسرائیل و سایر کشورها در نزدیکترین تاریخ

ممکن اعزام دارد.

ژنرال دایان در پاسخ گفت که از چنین گروهی استقبال لازم به عمل خواهد آمد.

ژنرال طوفانیان گفت که امروز بحثهایی با ژنرال وایزمن داشته است. این بحثها هم دارای جنبه سیاسی

و هم ماهیت فنی بوده است. ژنرال طوفانیان افزود که به دنبال انتخابات در اسرائیل و روی کار آمدن

حکومت جدید، او دستوراتی از اعلیحضرت شاهنشاه برای آنکه در باره طرحهای سری «کندتر» حرکت

کند دریافت داشته است (در این مرحله ژنرال دایان چنین تعبیر کرده که اعلیحضرت شاهنشاه به او گفته

است که دستور داده است که کار بر روی این طرحها متوقف شود). ژنرال طوفانیان ادامه داده گفت که پس

از آنچه که او امروز از ژنرال دایان و ژنرال وایزمن شنیده است، دیگر مطمئن است که همه چیز روبراه

خواهد بود.

ژنرال طوفانیان افزود که اظهارات ژنرال دایان را به خوبی درک می کند. اسرائیل می کوشد به جهانیان

ثابت کند که سیاست شما ( مقصود اسرائیل است) برای صلح است نه برای جنگ. اگر این سیاست اسرائیل

موفقیت داشته باشد همه خوشوقت خواهند شد ولی اگر موفقیت نداشته باشد، تقصیری متوجه اسرائیل

نخواهد بود.

ژنرال دایان بار دیگر تکرار کرد که اسرائیل در پی صلح با مصر، اردن، و سوریه خواهد بود و اینکه هر

مسئله ای قابل مذاکره است به استثنای سازمان آزادیبخش فلسطین و یک دولت فلسطینی.

ژنرال طوفانیان خاطرنشان ساخت که برای نجات سادات و حسین باید کوششهایی به عمل آید. وی

افزود که او مایل است کار بر روی طرحها ادامه یابد و ژنرال دایان متذکر شد که او احساس می کند که این

آرزوی اعلیحضرت شاهنشاه نیز باشد و افزود که به هر ترتیب کار بر روی این طرحها ماهیتا کند خواهد

بود.

ژنرال دایان مسئله تعدیل شرایط اعتباری درباره معامله پا یا پای نفت به 20 روز اعتبار برای 17

میلیون تن نفت خریداری شده از سوی «ترانس ایژیاتیک» برای سال مالی جاری را عنوان کرد.

ژنرال طوفانیان در پاسخ گفت که او اطلاع خواهد داد که شرایط اعتبار برای این معامله پایاپای به

همان شکلی که هست به علت پیامدهای بین المللی که در صورت تغییر شرایط پیش خواهد آمد، بلاتغییر

می ماند یا نه.

ژنرال طوفانیان افزود که او راههای دیگری را برای سروکار داشتن با این مسئله پیدا خواهد کرد و پس

از بازگشت به تهران چنین رفتار خواهد نمود.

ژنرال طوفانیان مسئله «فلاور» را پیش کشید و تصمیم ژنرال وایزمن را درباره ارزیابی مجدد این طرح

به اطلاع ژنرال دایان رساند. ژنرال طوفانیان موافقت خود را با این پیشنهاد ابراز داشت و نظریات خود را

درباره اینکه این طرح در واقع از لحاظ تکنولوژیکی بسیار بلند پروازانه است، به اطلاع ژنرال دایان رساند

و در ضمن مشکلاتی را ژکه موشک «هارپون» با آن مواجه است به عنوان نمونه ذکر کرد.

ژنرال دایان در پاسخ گفت که او شخصا این طرح را مورد مطالعه قرار داده و کاملاً با تصمیم ژنرال

وایزمن توافق دارد. او افزود که به عقیده او تصمیم به منجمد کردن این طرح در حال حاضر امکان خواهد

داد که ارزیابیِ مجددِ جامعی صورت بگیرد و این امر منجر به پیشنهادی برای مشخصات متفاوتی که برای

ص: 571

موشک پیش بینی شده مورد توافق قرار گیرد، خواهد شد.

ژنرال طوفانیان خاطرنشان ساخت که این امر مورد توافق او نیز هست مشروط بر این که هر موضوعی

که درباره آن مشترکا تصمیم گرفته شود، مورد تصویب هر دو طرف قرار بگیرد و طرح یک عمل مشترک

باشد.

ژنرال دایان مسئله حساسیت آمریکا را به وارد عمل کردن این نوع از موشکها که در طرح مشترک

پیش بینی شده است به میان کشید. او افزود که موشک زمین به زمین که جزئی از طرح مشترک است

می تواند به عنوان یک موشک با کلاهک هسته ای تلقی شود، زیرا با کلاهک 750 کیلوگرمی این موشک

می تواند دارای هدف دوگانه باشد.

ژنرال دایان خاطرنشان ساخت که در یک مرحله بعدی این مسئله باید با آمریکاییها در میان گذارده

شود و او قصد دارد که مسئله را در ملاقات بعدی با اعلیحضرت شاهنشاه در میان بگذارد.

فرماندهی کل نیروی دریایی اسرائیل تل آویو.

18/6/78.


ژنرال طوفانیان عزیز

ژنرال طوفانیان عزیز،

اکنون که به موطن بازگشته ام میل دارم تشکرات خود را به مناسبت مهمان نوازی شما ابراز دارم.

ملاقات و بحث با شما در باره مسائل مختلف یک تجربه خوشایند و جالب بوده است.

من یقین دارم که پیوندهای دوستی بین دو ملت و دو نیروی دریایی ما از این فرصت سود برده اند،

اجازه بدهید احترامات فائقه را نسبت به شما ابراز داشته و بهترین آرزوها را برای شخص شما و کشور شما

اظهار دارم.

ارادتمند شما،

م بارکایی دریابان،

فرمانده نیروهای دفاعی اسرائیل، نیروی دریایی.

نیروهای دفاعی اسرائیل


دفتر وابسته های نظامی و هیئتهای نمایندگی دفاعی ایران

دفتر وابسته های نظامی و هیئتهای نمایندگی دفاعی

ایران

سری 2 ژوئیه 1978

جناب آقای ژنرال حسن طوفانیان معاون وزارت جنگ متصدی امور تسلیحات اداره خرید و

تدارکات سلطنت آباد.

موضوع : صورت جلسه مذاکرات نهایی بین دریاسالار حبیب اللهی و دریابان بارکایی فرمانده نیروهای

دفاعی اسرائیل نیروی دریایی.

عالیجناب،

خوشوقتم از اینکه به ضمیمه صورتجلسات مذاکرات نهایی بین دریاسالار حبیب اللهی و دریابان

بارکایی را ارسال می دارم. این دیدار برای هر دو طرف همانطوری که آن جناب در گزارش خواهید خواند،

ص: 572

سودمند و موفقیت آمیز بوده است. دریا سالار حبیب اللهی ظرف چند ماه آینده از کشور ما دیدن خواهد

کرد و ما درباره این موضوعات به بحث ادامه می دهیم. از آن جناب برای اظهار نظرها به ویژه درباره

گروههای سی و بی بسیار سپاسگزار خواهم بود. و خواهشمند است به من اطلاع بدهید که برای ادامه

کارهای ستادی درباره این موضوعات با چه کسی بایستی تماس گرفت.

با تقدیم احترامات عمیق به آن جناب

ارادتمند شما

سرتیپ آی سیگف

صورتجلسه مذاکرات نهایی بین دریاسالار حبیب اللهی و دریابان بارکایی

صورتجلسه مذاکرات نهایی بین دریاسالار حبیب اللهی و دریابان بارکایی

دریابان بارکایی یک سلسله موضوعاتی را که به عقیده او می توان در آینده برای همکاری بین

نیروهای دریایی دو کشور و یا بین نیروی دریایی شاهنشاهی ایران و صنایع اسرائیل به کار گرفت، درمیان

گذاشت.

دریابان بارکایی موضوعات را به چهار گروه تقسیم کرد.

گروه الف : موضوعات موجود در نیروی دریایی اسرائیل که ممکن است مورد علاقه نیروی دریایی

شاهنشاهی ایران باشد و دریابان بارکایی پیشنهاد کرد که برای بازرسی و سرکشی مفتوح باشد و هرگونه

اطلاعات مورد نیاز را به عنوان لطفی از سوی نیروی دریایی اسرائیل بفرستند.

1 جدولهای برد برای توپهای 76 میلیمتری.

2 تاریخ خطاها و طرز نگهداری توپهای 76 میلیمتری

3 اطلاعاتی درباره خطاها و طرز نگهداری موتورهای «ام. تی. یو».

4 بازدید از آموزشگاه افسران نیروی دریایی اسرائیل و طریقی که نیروی دریایی اسرائیل برای

آموزش افسران به کار می برد.

5 هنگام ورود زیردریائیهای نیروی دریایی شاهنشاهی ایران، نیروی دریایی اسرائیل می تواند تعداد

محدودی مربی برای بازرسی از تمرینهای نیروی دریایی شاهنشاهی ایران و روندهای ایمنی و عملیات

تاکتیکی بفرستد.

6 بازدید از قایقهای موشک انداز مجهز به رادار«سونار وی. دی. اس»

7 بازدید از توپ 30 میلیمتری «ای. ام. اس. دی» که در نیروی دریایی اسرائیل تکمیل می شود.

گروه ب: این گروه از موضوعاتی شامل فهرستی از تجهیزاتی است که به وسیله نیروی دریایی اسرائیل

تکمیل شده و در حال حاضر بر روی کشتیهای ما کار گذاشته می شود.

این موضوعات ممکن است از سوی کارشناسان نیروی دریایی شاهنشاهی ایران مورد بازدید قرار

گرفته و بعدا به دنبال کارهای ستادی لازم از صنایع ما با رشد همکاری بین نیروی دریایی دو کشور در

کشور در زمینه های مورد علاقه متقابل خریداری شود.

1 رادار حرارتی 360 درجه برای کاربرد در کشتی ها و هواپیماها.

2 تجهیزات الکترونیکی برای رله سریع اطلاعات از هواپیماها و کشتی ها و برای تعیین آماجها از

بالای افق، جهت موشکهای «هارپون» (قابل مقایسه با «لینک 11» دارای مشخصات USN NTDS و به

همراه NTDS نیروی دریایی اسرائیل برای قایقهای موشک انداز کوچک)

ص: 573

3 NTDS سبک وزن جهت قایقهای موشک انداز کوچک.

4 تبدیل هواپیماهای موجود در نیروی دریایی شاهنشاهی به هواپیماهای کنترل دریایی با استفاده از

طرحهای نیروی دریایی اسرائیل (که به وسیله صنایع هواپیما سازی اسرائیل قابل تحقق است).

گروه ج : این گروه از موضوعات شامل اقلامی است که در مراحل مختلف پژوهش و پرورش قرار

گرفته اند.

دریابان بارکایی اهمیتی را که وی برای این تجهیزات قائل است و کارآیی هزینه ای تبدیل این طرحها

را به طرحهای مشترک، مورد تأکید قرار داده؛ همکاری درباره این موضوعات پیوندهای بین نیروهای

دریایی دو کشور را توسعه خواهد داد.

1 یک دستگاهEW از نسل سوم برای کشتیهایی که در سالهای 19821983 قابل بهره برداری

خواهد بود.

این دستگاه EW کاملاً با کشتی جور بوده و کاملاً با محاسبات کامپیوتری کار خواهد کرد.

2 یک سیستم دفاع از خود «آکوستیک» برای زیر دریاییها که شامل تواناییهای پارازیت اندازی و

فریب «سونار»های دشمن و پارازیت اندازی و فریب اژدرهای دشمن و رها کردن دامهای ضد اژدر

می باشد.

3 یک رادار از نوع «دوپلر نبضی» که قادر خواهد بود موشکها را در بردهای بسیار زیاد (بیش از 20

کیلومتر )کشف کند. این رادار با دستگاههای EWموجود و آینده جور خواهد بود. و به کشتیها امکان

خواهد داد که عکس العمل سریع نشان دهند.

4 پرورش یک موشک ضد موشک که به عنوان یک سلاح «ای. ام. اس. دی» نسل دوم جهت دفاع از

کشتیهای در مقابل تهدید موشکی به کار خواهد رفت.

5 توسعه طرح «فلاور» برای اینکه قابل پرتاب از زیردریاییها باشد.

گروه د: 1 نیروی دریایی اسرائیل علاقه خود را درباره یک ارزیابی بهره برداری از فیوز 40 میلیمتری

نزدیک شونده که در نیروی دریایی شاهنشاهی ایران مورد مصرف است ابراز می دارد. نتایج حاصله از

آزمایشها در اختیار نیروی دریایی دو کشور قرار خواهد گرفت.

نیروی دریایی شاهنشاهی ایران اگر مایل باشد می تواند کارشناسانی برای شرکت در آزمایشهای

ارزیابی اعزام دارد.

2 نیروی دریایی اسرائیل علاقه خود را برای دریافت انتشارات مربوط به انجام «اس. اس. کی»

(تمرینهای بین دو زیر دریایی فرورفته) ابراز داشته است.

در پایان بحث دریابان بارکایی پیشنهاد کرد که گروهی از افسران نیروی دریایی شاهنشاهی ایران

برای مطالعه درباره موضوعات مختلفی که مورد بحث قرار گرفته و فوقا ذکر شده و برای اینکه بتوانند

گزارشی جامع تسلیم کنند، به اسرائیل بیایند.



صنایع هواپیماسازی اسرائیل با مسئولیت محدود فرودگاه بین المللی بن گوریون اسرائیل

ص: 574

سری

صنایع هواپیماسازی اسرائیل با مسئولیت محدود فرودگاه بین المللی بن گوریون اسرائیل

23 می 1978.


اهداف و برنامه مرحله تحقیقاتی LWF-4 574

اهداف و برنامه مرحله تحقیقاتی LWF-4.

1 مقدمه

1/1 برنامه ای برای تهیه یک هواپیمای جنگی که برای خدمت در محیط تکنولوژی عالی سالهای

1980 و 1990 باید خدمت کند، شامل یک فعالیت چندین ساله است. برای اینکه تأمین شود که نتیجه

نهایی، نیازهای بهره برداری کننده را با حداقل هزینه های عملی رفع خواهد کرد، مرحله اول باید مطالعه

تفصیلی نیازهای موجود و پیش بینی شده بهره برداری و همچنین تکنولوژیهایی که در حال حاضر در

دسترس و قابل کاربرد است و نیز پرورش قابل پیش بینی و مدت خدمت هواپیما را دربرگیرد.

در پایان مرحله تحقیقی، نیازهای بهره برداری باید به چنان ترتیبی مرزبندی شود که مشخصات فنی

هواپیما تهیه شده و برنامه پرورش تشریح شود.

2/1 مرحله اول پیشنهادی (یعنی مرحله تحقیقی) برای برنامه LWF-4، پیش بینی می شود که بین 12

تا 18 ماه وقت لازم داشته باشد و هزینه برآورد شده آن 25 میلیون دلار است.

3/1 کوشش مرحله اول پیشنهادی جزء مکملی است از یک برنامه تمام شده که مربوط به پرورش و

تولید هواپیمای جنگی است که قادر باشد بر هر هواپیمایی که در جریان زندگی خدمتی خود روبرو شود

رقابت کند. معذالک این کوشش چنان مرتب شده است که اگر طرفهای ذیعلاقه تصمیم بگیرند که در پایان

این مرحله به برنامه خود خاتمه دهند. دستاوردهای تحقیق کنندگان و نتایج مطالعات برای مصرف آینده

از سوی طرفهای ذیعلاقه مطالب سودمندی را فراهم خواهد کرد.

2 اعلام مأموریت

1/2 مرحله اول بهترین ساخت مدیریت برنامه و سازماندهی را تعیین خواهد کرد و در این مرحله

خطرات مربوط به پرورش تشخیص داده شده و نقشه ای برای برطرف کردن این خطرات تهیه خواهد شد.

2/2 یک جدول بندی کار برای بقیه قسمتهای برنامه تهیه خواهد شد. این جدول شامل مراحل اصلی

و روندهایی خواهد بود بطوری که تأمین شود که این مراحل اصلی تحقق یافته است. این جدول همچنین

ارزیابی برنامه را در هر مرحله اصلی فراهم خواهد کرد.

3/2 نیازهای بهره برداری هواپیما مشخص خواهد شد.

4/2 مشخصات عملیاتی که توسط هواپیما باید انجام گیرد و سیستمهای آن برای نیل به تحقق اهداف

بهره برداری مشخص شده پرورش خواهد یافت. زمینه های مربوط به مبادله یا جرایم کارهای انجام یافته

تشخیص داده خواهد شد.

5/2 راههای اختیاری برنامه و برنامه های دیگر اختیاری بر اساس جایگزین کردن یکی به وسیله

دیگری و جرائم انجام کار که قبلاً تشخیص داده شده مرزبندی خواهد شد.

6/2 برآوردهای بودجه ایجاد شده و توجیه خواهد شد. این برآوردها بر اساس سال مالی و مرحله

برنامه ای (مرحله قبل از تولید کیفیت، تولید و غیره) ارائه خواهد شد.

ص: 575

7/2 در پایان مرحله اول پیشنهاد یک برآورد قطعی از قیمت تمام شده تولید یک واحد آماده پرواز،

فراهم خواهد شد.

8/2 در جریان مرحله اول پیشنهادی، مقاطعه کاران فرعی عمده، تعیین شده و تماسهای مقدماتی

انجام خواهد گرفت.

9/2 خلاصه ای از تکنولوژیهای اساسی و فوت و فنی که برای تکمیل برنامه لازم خواهد بود، تنظیم

خواهد شد و همچنین طرحی برای به دست آوردن این تکنولوژی و فوتُ و فن یا تهیه آن، رأسا تهیه خواهد

شد.

10/2 برآوردهایی از نیروی انسانی، مهارتها و ابزارهایی که مورد نیاز کارگاههای هر یک از طرفین

جهت پرورش و تولید باشد، تکمیل خواهد شد و نقشه هایی برای به کارگرفتن افراد و آموزش آنها تهیه

خواهد شد.

3 خلاصه

1/3 طبق مراحل اصلی که از قبل تعیین شده، نتایج همه وظایف فوق طی گزارشات و اسنادی ارائه

خواهد شد. این امر به همه طرفها امکان خواهد داد تا برنامه را ارزیابی کرده و درباره مقرون به صلاح بودن

ادامه آن به طور عقلایی تصمیم بگیرند.

در صورتی که تصمیم منفی در پایان مرحله تحقیقی گرفته شود، اطلاعات به دست آمده، از سوی هر

یک از طرفین لااقل ارزش پولهای خرج شده را خواهد داشت.


ملاقات وزیر دفاع، ژنرال عزروایزمن و ژنرال طوفانیان از ایران

ملاقات وزیر دفاع، ژنرال عزروایزمن و

ژنرال طوفانیان از ایران

وزارت دفاع، تل آویو.

دوشنبه 18 ژوئیه 1977 سه بعد از ظهر.

سایر حضار: آقای اوری لوبرانی

دکتر سوزمان مدیرکل

آقای آ.بن یوسف

سرهنگ الان تهیلا

ژنرال طوفانیان : سمت جدیدتان را تبریک می گویم.

ژنرال وایزمن : متشکرم دوست من. اکنون هفت سال از زمانی که با پست وزارت ترابری دولت را ترک

کردم می گذرد و تقریبا هشت سال می شود که از ارتش کناره گیری کردم و باید اعتراف کنم که اساسا از آن

زمان چندان تغییری روی نداده است. فقط صفرهای بعد ارقام بیشتر شده، میلیونهای آن موقع حالا

میلیاردها شده، تمام صفرها به ارقام بزرگ بودجه ها اضافه شده اند. تقریبا تنها تغییر همین بوده است.

بعضی ها هم ممکن است طاس تر شده باشند.

ژنرال طوفانیان : زندگی همین است.

ژنرال وایزمن : اما امیدوارم که شما هنگامی که شنیدید ما دولت پیشین را از سر کار برکنار کردیم

ص: 576

چندان تکان نخورده باشید.

ژنرال طوفانیان : اصولا ما با بعضی افراد دولت جدید آشنایی داریم چند سال است که شما را

می شناسم، چند سال است که دایان را می شناسم. بنابراین فکر می کنم چیزی که جدا در این منطقه به آن

احتیاج داریم صلح و ثبات است.

ژنرال وایزمن : مثلاً من ضمن قائل شدن به تمام احترامات لازم برای دولت گذشته فکر می کنم که با

دولتی مثل دولت حاضر احتمال بیشتری برای موفقیت وجود دارد، چون ما می دانیم چه می خواهیم و هر

وزیر برای خود رای شخصی ندارد، ضمن قائل بودن به تمام احترامات لازم برای دوستانم در حزب دیگر،

(فکر می کنم که) هر وزیر در دولت گذشته برای خود رای شخصی داشت.

ژنرال طوفانیان : در ایران نیز ما معتقد به یکی بودن فرماندهی هستیم. و فکر می کنیم که مار هفت سر

هیچ گاه به سوراخش نمی تواند برود. از این لحاظ به وحدت احتیاج داریم، به همین علت است که ما

همگی پیرو اعلیحضرت هستیم و دستوراتش را با تأیید و قوت تمام اجرا می کنیم، چون فکر می کنیم که او

به کشورش اعتقاد دارد و می خواهد مردمش زندگی بهتر، تمدن بهتر داشته باشند. و ما نمی توانیم بدون یک

اقتصاد خوب تمدن داشته باشیم و نمی توانیم بدون امنیت و ثبات در کشور اقتصاد خوب داشته باشیم. به

همین علت است که ما معتقدیم باید نیروهای بازدارنده را در منطقه پرورش بدهیم تا امنیت و ثبات کشور

حفظ گردد و ما مشغول این امر هستیم، در منطقه متأسفانه این کار خیلی پر زحمت است. پاکستان همسایه

ماست، افغانستان همسایه ماست. عراق یکی از همسایگان ماست، ترکیه یکی از همسایگان ماست.

ژنرال وایزمن : و روسیه.

ژنرال طوفانیان : روسیه. بنابراین در واقع ما باید بیش از هر چیز به خود اتکا داشته باشیم، تجربه به ما

نشان داده است که ما نمی توانیم به دیگران اتکا داشته باشیم. ما باید به خود متکی باشیم. ما گمان می کنیم

این پیام اعلیحضرت است به ویژه با شما صحبت بکنیم و به شما بگوییم که شما در اینجا و مادر ایران

می توانیم دو اثر دفاعی باشیم و ما می توانیم با یکدیگر همکاری کنیم، البته بایستی به جهانیان ثابت کنیم

شما باید به جهانیان ثابت کنید که صلح می خواهید و در پی جنگ نیستید. آنگاه اوضاع سیاسی به ما اجازه

خواهد داد تا همکاری خود را توسعه دهیم. بعد از ظهر امروز من روزنامه ای به دست آوردم و شروع به

خواندن نتایج دیدار بگین از نیویورک در امروز کردم. به نظر رسد که شما در پی صلح هستید.

ژنرال وایزمن : البته.

ژنرال طوفانیان : اصولاً اعلیحضرت معتقد است که شما باید باب مذاکرات را مفتوح نگهدارید و بهتر

است که شما همه مسائل را مورد بحث قرار داده و مذاکره کنید.

ژنرال وایزمن : من مشتاق هستم که بار دیگر اعلیحضرت را ببینم اکنون یازده سال است او را ندیده ام.

من به یاد دارم، آخرین باری که او را دیدم در مارس 1966 بود، تا بکوشیم که به او ثابت کنم که آخرین

چیزی که ما لازم داریم جنگ است. شما باید به یاد داشته باشید که مصر، اردن، و سوریه همه اطرافیان ما

بیش از پیش هزار تانک و بیش از یکهزار و سیصد هواپیمای جنگی در اختیار دارند، عراق می تواند ظرف

48 ساعت با نیروی قابل ملاحظه ای حرکت کند. عربستان سعودی مقدار زیادی اسلحه می خرد، لیبی

زرادخانه ای از اسلحه است. و من نمی خواهم وارد استراتژی عالی بشوم ولی شما باید به نقشه نگاه کنید و

ببینید که برای کشور کوچکی مثل کشور ما چه خواهد شد اگر ما بدون امنیت واقعی به مرزهای قدیمی

ص: 577

بازگردیم.

ولی من گمان می کنم آقای بگین قبل از همه چیز یقین دارم، که او را خوب می شناسم که مرد عاقلی

است. او قطعا نیازی به جنگ ندارد و جنگ نمی خواهد و من گمان می کنم بسیار جالب خواهد بود. اگر

فردا شب نخستین تاثیرات را از نخستین ملاقات بین او و پرزیدنت کارتر ببینم.

من معتقدم که یکی از نقاط قدرت اسرائیل برای اینکه بازدارنده باشد این است که تا اندازه ممکن از

لحاظ اقتصادی مستقل باشد، داشتن اف پانزده ها واف چهارها و مقدار زیادی تانک و مقدار زیادی

اسلحه کافی نیست، ما زرادخانه بزرگی داریم. از لحاظ اسلحه نیروی بزرگی را در اختیار داریم، ولی قبل

از همه باید از لحاظ اقتصادی سالم باشیم، به همین جهت شما می بینید که ما اکنون تدابیر شدیدی اتخاذ

می کنیم. من بودجه دفاعی را به میزان حدود 140 میلیون دلار که برای ما پول کلانی است کاهش می دهم

که این امر موجب وحشت دوست من، مدیر کل و رئیس ستاد، شده است. ما می کوشیم اقتصاد را بر روی

سطح بهتری قرار دهیم. چیز دیگری که باید انجام داد تقویت دفاع کشورمان از طریق استقلال صنعتی تا

اندازه ممکن است. شما با صنایع ما شاید از بسیاری لحاظ بیش از من آشنا باشید. صنایع هواپیماسازی،

صنایع نظامی و همه مؤسسات علمی، ما تانکهای خودمان را خودمان می سازیم که تانکهای بسیار خوبی

است ما جنگنده «کفیر» را ساخته ایم که البته صددرصد مال ما نیست، ولی دارای تکنولوژی بسیار جالب

بوده و هواپیمای بسیار خوبی است.

مسئله بزرگ این است که آیا ما قرار است گردهم آییم و به اتفاق کار کنیم و یا خیر یک چیزی که

می خواهم به شما وعده بدهم و تاکید کنم این است که من باید بهترین کوشش خود را انجام دهم تا آن چه

که ما مشترکا انجام می دهیم به طور جامع مورد بحث قرار گیرد و وارد عمق نیازها خواهیم شد، وارد

تکنولوژی خواهیم شد و وارد اقتصادیات هر کاری که انجام می دهیم خواهیم شد.

من یک نمونه ذکر خواهم کرد. شش قراردادی را که در حال حاضر در مرحله عمل است مرور کرده ام

و همچنین فکر خود را مصروف چیزهایی که در قراردادها نیست، مثلاً جنگنده های آتی، مشغول داشته ام.

آیا ما قرار است کوشش مشترکی در باره یک هواپیما آینده بنماییم یا نه. من می خواهم که شما تمام وقت

بدانید که چه چیزی برای ما خوب است. شما باید که به من آن چیزی که برایتان ضروری است بگویید و اگر

هر دو چیز با یکدیگر جور در بیاید بسیار خوب است. اگر نه آن گاه ما می گوییم که دلمان می خواهد این را

برای خود پرورش دهیم و شما می گویید که دلتان می خواهد این را برای خودتان پرورش بدهید یا نه.

مثلاً در برنامه، موشکهای کوتاه وجود دارد به نام «کوبیسم» که بیشتر نیاز شماست تا ما، درست است

یا نه؟

دکتر سوزمان : نیاز ما هم هست، یک نیاز مشترک است.

ژنرال وایزمن : برای 28 کیلومتر؟

دکتر سوزمان: برای مهره است.

ژنرال وایزمن : که یک نیاز ایرانی است؟

دکتر سوزمان: خیر، یک نیاز اسرائیلی و یک نیاز ایرانی است.

ژنرال طوفانیان :گمان نمی کنم هر کدام از موضوعاتی را که بحث کرده ایم نیاز انفرادی برای ما و یا برای

شما باشد. در همه مسائلی که بحث کردیم، شما بعضی برنامه های گسترشی داشته و چیزهایی فراهم

ص: 578

کرده اید. شما به مرحله ای رسیده اید و آن گاه موافقت اصولی با یکدیگر داشته ایم که مشترکا ادامه دهیم.

چیزهای انفرادی وجود نداشته که من گفته باشم که این را می خواهم یا آن را. به استثناء مهمات 120

میلیمتری.

ژنرال وایزمن : برای شما یک نمونه ذکر می کنم. من برنامه را مرور کرده ام و در مورد مرحله بعدی

«هارپون» آنچه را که ما «فلاور» می نامیم با نیروی دریایی خودمان بحث می کنم و یقین ندارم که برای

آینده بسیار نزدیکی، موشک 200 کیلومتری لازم داشته باشیم.

ژنرال طوفانیان : آیا می دانید که این یک چیز بسیار پیشرفته ای است و برای من یک چیز بسیار

دشواری است.

ژنرال وایزمن : چرا؟

ژنرال طوفانیان : این مفهوم «فلاور» یک چیز بسیار دشواری است، چون ما می دانیم که شما می توانید

موتور هر موشکی را به آن اضافه کنید ولی مهمترین خصیصه موشکها آن چیزی است که به دست آوردن

هدف و تشخیص هدف نام دارد. این بسیار بسیار مهم است زیرا موشکهای بالستیک قاره پیما با هدایت

دقیق وجود دارد، لیکن برای میدانهای تاکتیکی آنچه که مهمتر است تشخیص هدفها و به دست آوردن

آنهاست. و امروز ما «هارپون» را خریده ایم نه تنها برای کشتیهایمان بلکه همچنین برای هواپیماهایمان،

خود «هارپون» با یک دشواری روبروست، از هم اکنون آنها تحویل «هارپونها» را به ما به تأخیر انداخته اند

و آن به دلیل دشواریهای فنی بود که با آن مواجه شده اند.

البته این پیشنهاد شماست. پیشنهاد شماست که شما در پی یک چنین سیستمی هستید. این پیشنهاد

برای ما جالب بود. این پیشنهاد برای ما جالب بود. شما به من گفتید که موشکی برای این برد، پیماهای

مافوق سرعت سیر صوت دارید که دارای نوعی سیستم به دست آوردن هدف و تشخیص هدف است و آن

پیشنهاد شما بود.

دکتر سوزمان: ما سرگرم پروراندن طرح آن هستیم. ما یک چنین موشکی نداریم.

ژنرال طوفانیان :آنچه که ما با یکدیگر توافق کردیم این است که اگر شما چنین کاری انجام می دهید، با آن

موافقیم این پیشنهاد شما بود پیشنهاد ما نبود.

ژنرال وایزمن : می دانم که یقینا این پیشنهاد ما بود مسئله این است که ما سرگرم پرورش طرح آن

هستیم.

دکتر سوزمان: ما در مراحل اولیه پرورش سیستم کامل این سلاح هستیم.

ژنرال وایزمن : بنابراین این یک مسئله است که می خواهم ظرف چند روز آینده مطرح کنید زیرا در

دوره ای قرار گرفته ام که بایستی بودجه ها را تقلیل دهم و من سرگرم مطالعه درباره بیشتر احتیاجات

ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی هستم و فعلاً اگر درباره اولویتها تصمیم بگیرم، از نظر من موشک

200 کیلومتری یعنی «فلاور» جزو اولویتهای درجه یک نیست. مسئله این است که ما و شما ظرف 5، 6، 7

و 8 سال آینده هنگامی که «هارپون» دیگر یک سلاح کهنه شده باشد، چه کار باید انجام دهیم. لذا تصور

می کنم که درباره اینکه با طرح «فلاور» چه باید کرد، بحث کنیم.

ژنرال طوفانیان :من موافقم که در باره این موضوع بحث کنیم البته ما همچنین در باره آینده فکر

می کنیم و هیچ کشوری پول کافی برای دفاع ندارد. هیچ کشوری، هر چه که می خواهد باشد.

ص: 579

ژنرال وایزمن : ایران نیز از این کشورهاست؟

ژنرال طوفانیان :نه ایران و نه ایالات متحده آمریکا. ما اصولاً نمی خواهیم... می دانید شما اقتصاد را

ذکر کردید. روز اولی که ما به پیمان بغداد پیوستیم من سرهنگ بودم و نخستین بار بود که نزد اعلیحضرت

شرفیاب شدم رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران با نقشه خود برای تسلیم به اعلیحضرت حاضر بود. این همه

لشکرهای زرهی و غیره و غیره، هنگامی که اعلیحضرت به او نگاه کرد او به رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران

گفت : شما می دانید ورشکستی بدتر از شکست است. این برداشت اعلیحضرت است. لذا ما همچنین

درباره اقتصاد و دفاع یکجا فکر می کنیم، اعلیحضرت درباره اقتصاد و دفاع یکجا فکر می کنند.

ژنرال وایزمن : اینجا هم همین طور است.

ژنرال طوفانیان : و ما نمی خواهیم پول خودمان را هدر دهیم، ولی ما اصولاً فکر می کنیم که بایستی

رشد کنیم می بینید این کشور ماست (ضمن اشاره به نقشه) شما می دانید که از اینجا واحدهای روسی،

اینجا هستند و همین طور می رود پایین به سوی خلیج فارس، لذا بایستی بدانیم که در اینجا چه اتفاقی

می افتد. اگر ما بخواهیم نفت خودمان را بفروشیم و یک اقتصاد سالمی را پرورش دهیم و زندگی مردم خود

را بهبود دهیم.

ژنرال وایزمن : من با شما کاملاً موافقم و ماهم به اقتصاد نگاه می کنیم و به همین جهت یک صنایع

هواپیماسازی پرورش داده ایم و یک صنایع نظامی.

ژنرال طوفانیان : بنابراین اگر ما چیزی را مورد بحث قرار دهیم که برای اقتصاد خوب نباشد، به دنبال

آن نخواهیم رفت.

ژنرال وایزمن : آنچه که من پیشنهاد می کنم این است که با اشخاص خوب پروفسور سوزمان و صنایع

هواپیماسازی دلم می خواهد مسئله «فلاور» مورد مطالعه قرار گیرد. اکنون برای من به عنوان وزیر دفاع،

مسئله «فلاور» یک علامت سؤال است، شاید ما در باره پرورش آن به شکل و قواره دیگری شاید بتوانیم

ادامه دهیم برای اینکه من باید در باره هموار کردن آن به نحو اندکی تصمیم بگیرم.

ژنرال طوفانیان : اصولا در منطقه مدیترانه امیدواریم که شما صلح را نگهداری کنید، ولی اگر احیانا

اتفاقی بیافتد، همیشه نیروی دریایی است که اهمیت دارد. من نمی دانم باید بحث کنیم.

ژنرال وایزمن : بنابراین شما آن را بحث خواهید کرد؟ (خطاب به پروفسور سوزمان) زیرا آنرا مرور

کرده ام و وزیر امور خارجه که خود وزیر دفاع سابق بوده است نیز با شما درباره هواپیماها و موشکها و غیر

بحث خواهد کرد. بنابراین می خواهم که شما قبل از مراجعه به وزیر امور خارجه بدانید که من درباره این

موشک تردیدهای خود را دارم و میل دارم درباره آن بحث کنم و شاید ما به این نتیجه برسیم که تنها یک

موشک 150 کیلومتری لازم داریم. می خواهم نیازمندیهای این موشک را بار دیگر مطالعه کنم.

ژنرال طوفانیان : این بسیار خوب است، مبتنی بر تاکتیک و استراتژی اوضاع.

ژنرال وایزمن : از لحاظ دیگر فکر می کنم که در پنج طرح دیگر به طور کلی مشکلی وجود نداشته باشد و

درباره این طرح نیز مشکلی وجود ندارد. من این مسئله را آغاز کردم و آنها گاهی ... می دانید عادت کردن

به یک وزیر جدید بسیار دشوار است و آنها با آن عادت می کنند. عیبی ندارد.

ژنرال طوفانیان : از لحاظ اصولی قبل از همه فکر می کنم که شما جدید نیستید و آنگاه این موضوع

هست که هنگامی که کسی در بازی سیاسی درگیر باشد یک چیز است و هنگامی که بر کرسی وزارت

ص: 580

بنشیند چیز دیگری است.

ژنرال وایزمن : ولی یک چیز را شما می دانید. هنگامی که کسی اهل نیروی هوایی است، همیشه اهل

نیروی هوایی است و هنگامی که کسی خلبان است، همیشه خلبان است، لذا من به طرح «فلاور» از نقطه

نظر یک اهل نیروی هوایی نگاه می کنم.

ژنرال طوفانیان : من یک اونیفورم آبی دارم، ولی مسئولیت من تنها اونیفورم آبی نیست، من به همه

رسته ها یکسان نگاه می کنم.

شما می دانید که از لحاظ اصولی ما باید دارای یک اطمینان سیاسی در منطقه باشیم، آنگاه ما قادر

خواهیم بود که همکاری خود را توسعه دهیم چنین موافقتی با (حکومت قبلی اسرائیل) حاصل شده بود و

با حکومت جدید ما در ابتدا تا اندازه ای در تردید بودیم. برای اینکه ما نمی توانیم تهدیدی به امنیت کشور

خود را بپرورانیم.

ژنرال وایزمن : شما می خواهید بدانید که ما بهترین کوشش خود را برای نیل به صلح انجام می دهیم،

من مقصود شما را درک می کنم.

ژنرال طوفانیان : نه تنها نیل به صلح، ما می خواهیم این اطمینان را داشته باشیم، البته ما می دانیم که شما

از عهده جنگ بر می آیید ولی، این اطمینان وجود داشته باشد که قضاوت جهانیان این باشد که شما طالب

صلحید و ما شکی در این نداریم که اگر صلح باشد، شما بهتر زندگی خواهید کرد، دنیا باید قضاوت کند چه

کسی طالب جنگ است، شما آن را نمی خواهید.

ژنرال وایزمن :من تصور می کنم که فردا شب شما خشنودتر و آرامتر خواهید بود. ما فردا شب به اتفاق

شام صرف خواهیم کرد و به رادیو گوش خواهیم داد و قبل از اینکه شام صرف شده باشد ما نخستین آثار را

خواهیم داشت یا حداکثر بامداد روز چهارشنبه چه وقتی شما عزیمت می کنید؟

ژنرال طوفانیان : بعد از ظهر چهارشنبه.

آقای لوبرانی : شما با ژنرال روز چهارشنبه بعد از ظهر ملاقاتی خواهید داشت.

ژنرال طوفانیان :اصولاً من شما را به ایران دعوت می کنم و به اعلیحضرت گزارش خواهم داد. شما او

را مدت زیادی است ندیده اید.

ژنرال وایزمن :من میل دارم بیایم هر زمانی که شما بگویید من ظرف 24 ساعت یا شاید کمتر بیایم.

آقای لوبرانی : این کار را به خاطر من نکنید، ما مدتی وقت برای آماده شدن لازم دارم.

ژنرال وایزمن : من صمیمانه تصور می کنم ما یک کمیته کوچکی بودیم که مسئله نخست وزیر و دایان

و خودم را قبل از اینکه حرکت کند آماده و طرح ریزی کرد. و آقای بگین مردی است که مثلاً با آقای

رابین یا شیمون پرز تفاوت دارد زیرا شیمون پرز نخست وزیر نبود، ولی در اندیشه های اصول تفاهم با

اعراب بسیار فعال بود و آقای بگین با گلدامایر نیز تفاوت دارد. آقای بگین شخصی از نوع متفاوت در

امور فنی است و من معتقدم با آگاهی از اینکه او فردا چه چیزی به کارتر خواهد گفت لااقل من امیدوارم

که این آگاهی را داشته باشم که او فردا با دستاورد جدیدی که من نمی دانم چیست و می تواند با هر نخست

وزیر اتفاق بیفتد بازخواهد گشت من یقین دارم عرض می کنم که نمی توانم بگویم که یقین دارم ولی این

احساس را دارم و اطمینان دارم که تفاهمی بین رئیس جمهوری و نخست وزیر ما حاصل خواهد شد و اما

اینکه این تفاهم به چه سرعتی راه را برای مذاکرات با مصریها و سوریها و اردنیها بازخواهد کرد ارزیابی آن

ص: 581

اکنون دشوار است.

شما می دانید همان طوری که من هم می دانم که مصر با سوریه تفاوت دارد و عراق با عربستان سعودی

تفاوت دارد و غیر و... و شما می دانید همان طور که من می دانم که چه چیزی اکنون در داخل کشورهای

عربی روی می دهد. و چه چیزی در سوریه به تحریک عراق روی می دهد و همچنین مشکلات داخلی

مصر و رفتار عجیب قذافی و منحصر به فرد بودن عربستان سعودی در موضع خود و ملک حسین. آنها همه

عرب هستند، ولی در بسیاری از موارد آنها با یکدیگر تفاوت دارند اگر ما بتوانیم با مصریها گفتگوی

جداگانه داشته باشیم که فعلاً آرزویی بیشتر نیست من یقین دارم که ما با آنها می توانیم راه دور و درازی را

بپیماییم. من می توانم به شما بگویم و شما هم شاید فردا بشنوید که یکی از بخشهای ارائه نقشه های ما این

است که صحرای سینا از نقطه نظر ارضی بیشتر قابل مذاکره است تا بخشهای دیگر و این نه تنها بدان علت

است که مصریها خوشایندترند و من تصور می کنم که مصریها مردم خوشایندتری از عراقیان هستند. من در

مدت دو سال به طور جسته و گریخته هنگامی که در نیروی هوای سلطنتی (انگلیس مترجم) زندگی

کرده ام و اگر چیزی هست که من امیدوارم که می توانم انجام دهم این است که به قاهره یا اسکندریه بروم

همان طوری که وقتی جوان بودم رفتم، من چهار بار در زندگی به قاهره سفر کرده و باز گشتم.

بنابراین همه چیز وابسته به موضع و روش کشورهای عربی دارد و همچنین یک روش متفاوتی در

مصر وجود دارد، یک روش دیگر در اردن و روش دیگر در سوریه. من تصور می کنم حصول صلح کار

بسیار آسانی است. من تصور می کنم متقاعد کردن دیگران درباره اینکه ما طالب صلحیم کار نسبتا آسانی

خواهد بود. مسئله بر سر این است که چه ترتیباتی داده شود و چگونه به صلح باید نائل شد در این باره ما

فردا از امروز بیشتر خردمند خواهیم بود. پس از اینکه آقای بگین کارتر را ببیند، من فکر می کنم آقای

ونس شاید به اینجا بیاید و آنگاه آقای دایان به واشنگتن خواهد رفت و من فکر می کنم او موفق ترین وزیر

امور خارجه ای خواهد بود که ما داشته ایم و من فکر می کنم به کار گرفتن دایان از سوی بگین نخست وزیر

کار بسیار ماهرانه ای بوده است. زیرا او یک مرد محترمی است و یک شخصیت شناخته شده و آنچه از همه

مهمتر است، او یک مرد عاقلی است او می تواند یک مرد راهزن باشد یا کاملاً بچه مانند باشد، ولی او یک

مرد عاقلی است، بنابراین من امیدوارم که مطابق نظریات بگین و دایان و بقیه وزیران من قصد خواهم

داشت قبل از پایان سال 1977 به پنتاگون بروم من فکر می کنم احساسی به طور کلی درباره مسئله ای که

آنقدر شما درباره آن عجله می کنید و کاملاً برای من قابل درک است. طرف چند هفته آینده مساعدتر

خواهد بود. ما دیروز با یکدیگر صحبت کردیم و به طور تقریبی چنین اظهار نظر کردیم که موضع در درجه

اول این است که ما می خواهیم بدانیم قبل از اینکه بخواهیم به اتفاق یکدیگر هواپیما بسازیم، باید بدانیم در

خاورمیانه چه می گذرد. بنابراین من کاملاً درک می کنم من امیدوارم به جهانیان ثابت کنم که آن چه که ما

می خواهیم صلح و آرامش است. یکی از ژنرالهای بزرگ ما یعنی ژنرال شارون اکنون وزیر کشاورزی

است.

ژنرال طوفانیان : بله من می دانم.

ژنرال وایزمن : او به جای آنکه به سوی دشمن تیراندازی کند سبزی جات می کارد و این خود پیشرفت

بزرگی در راه صلح است.

ژنرال طوفانیان : می دانید اصولاً ما فکر می کنیم که صلح به نفع همه هست، ما متوجه دشواری آن

ص: 582

هستیم، ما عرب نیستیم ولی اعراب را می شناسیم. اخیرا چند نفری از عراق در تهران بودند ما یک نوع

توافقی با یکدیگر حاصل کردیم، ولی اصولا ما همدیگر را خوب می شناسیم و اما اعراب را خوب

می شناسیم و آنگاه مهمترین چیزی که برای ما واقعا وجود دارد همسایه گنده ما روسیه است. هدف آنها

هرگز تغییر نکرده است و آن این است که به طرف این آبها سرازیر شوند؛ ما ناگزیریم یک نوع بازدارنده

پرورش دهیم.

ژنرال وایزمن : شما فردا عملیات شلیک را خواهید دید. متأسفانه من نمی توانم به شما ملحق شوم. من

دلم می خواست که بیایم ولی فردا به صحرای سینا می روم، زیرا فردا مصری ها 19 جسد را مسترد

می دارند. بنابراین با اجازه شما من معذرت می خواهم و با شما نخواهم بود. ولی شما از آن لذت خواهید

برد. این یک ماشین بسیار چشمگیر است، امیدوارم که شلیک موفق باشد و من تصور می کنم که برای شما

این یک چیز بسیار مهم باشد و یک محیط کاملاً متفاوتی به شما عرضه خواهد کرد. ما همان طوری که

می دانید انواع مختلف به کار انداختن آن را داریم، اعم از اینکه ثابت باشد یا متحرک و غیره و ما از سال

1962 بر روی آن کار کرده ایم.

ژنرال طوفانیان : در هند نیز چیزی مثل آن را آغاز کرده اند، اطلاعات شما در این باره چیست؟

ژنرال وایزمن : هندیها نسبت به ما بسیار محتاط هستند، این طور نیست؟

آقای بن یوسف: آنها محتاط هستند؟ ولی ما که مطلب را در خواهیم آورد.

ژنرال طوفانیان : هندیها چیزی را با فرانسویها آغاز کردند.

آقای بن یوسف : ما اطلاعاتی درباره فرانسه با عراق در دست داریم، ولی درباره هند چیزی

نمی دانستیم.

ژنرال طوفانیان : فکر می کنید که فرانسویها با عراق در این زمینه چیزی را آغاز کنند؟

آقای بن یوسف :امکانش وجود دارد.

دکتر سوزمن: آنها با هر کسی که مقرون به صرفه شان باشد آغاز خواهند کرد.

ژنرال وایزمن : ما اطلاعاتی در دست داریم که آنها (فرانسویها) به آنجا می روند تا رآکتور بسازند.

ژنرال طوفانیان : اتمی، بله. ولی اصولاً از خانواده موشکهای زمین به زمین که آنها در اختیار دارند

«پلوتو» است.

آقای بن یوسف: این یک امکانی است که بایستی به حساب آورده شود.

ژنرال وایزمن : همه موشکها می توانند یک کلاهک اتمی داشته باشند. همه موشکها می توانند یک

کلاهک قراردادی داشته باشند. آنها می توانند همه نوع کلاهک ویژه داشته باشند، کلاهک ما 750

کیلوگرم ژنرال طوفانیان : و هندیها به ساختن چیزی با کلاهک 600 کیلوگرمی آغاز کرده اند.

ژنرال وایزمن : کافی است. همین موشک کلاهک قراردادی خواهد داشت.

دکتر سوزمان : شاید سلاحهای هسته ای نیز حمل کند.

ژنرال وایزمن : بدترین چیزی که می تواند در این منطقه اتفاق بیفتد این است که هر کسی به بازی با

سلاحهای اتمی بپردازد، عراقیها، قذافی و مصریها، و این ممکن است در کمتر از 10 سال اتفاق بیفتد و

فرانسوهای هر چیزی را به هر کسی خواهند فروخت.

ژنرال طوفانیان : بله، آنها هر چیزی را که باشد خواهند فروخت و در انتها، اوضاع جور در نخواهد

ص: 583

آمد.

دکتر سوزمان : من روی این موضوع حساب نخواهم کرد زیرا ممکن است اوضاع جور در بیاید و آن

گاه خیلی خطرناک خواهد بود.

آقای لوبرانی : ژنرال چندان عقیده ای در باره تجهیزات فرانسه ندارد.

ژنرال وایزمن : بله او حق دارد، ولی ما تجهیزات آنها را بهبود دادیم. ولی شما فردا موشک را خواهید

دید.

دکتر سوزمان : حتی خود موشک اصلاً موشک فرانسوی است.

ژنرال طوفانیان :بله من فکر می کنم که فرانسویها همین چیز را با شما و با پاکستان آغاز کرده اند.

ژنرال وایزمن : ما هنگامی که شروع کردیم که عبدالناصر موشک ظفر خود را شلیک کرد.

آقای بن یوسف: او آن را شلیک نکرد بلکه بدون آنکه شلیک کند، در ژوئیه 1962 به معرض نمایش

گذاشت.

ژنرال وایزمن : و ما ساعت 12 شب جلسه ای تشکیل دادیم، من فرمانده نیروی هوایی بودم، شیمون

پرز معاون وزارت دفاع بود و همه دچار رعب و هراس شده بودند.

ژنرال طوفانیان : من گمان نمی کنم که آن موشکهای مصری اصولاً پرواز کرده باشند.

ژنرال وایزمن : خیر ولی همین امر به پرورش دادن موشکی که شما فردا خواهید دید کمک کرد.

«اسکاد» SKUD در عراق به دست آمد چراغ خطر را روشن کرد.

آقای لوبرانی: و اگر بتوانم این امر را بگویم ژنرال به من گفت که اولین خبر که در باره موشکهای

«اسکاد» SCUD در عراق به دست آمد، چراغ خطر را روشن کرد.

ژنرال وایزمن : شما باید موشک زمین به زمین داشته باشید. کشوری مانند کشور شما با اف چهارده ها

و این همه اف چهارها و مشکلاتی که در اطراف شما وجود دارد، با یک نیروی خوب موشکی و یک نیروی

ماهر و عاقل موشکی ما اکنون در اسرائیل آن را داریم، در خود کشور اکنون مدت 7، 8 سال است. مقصود

من این موشک کنونی است. «لوز» جَدّ «گابریل» بود و آن موشکی نیست که در هفته نامه «آویشن ویک»

درباره آن صحبت شده است.

ژنرال طوفانیان : آنچه که در «اویشن ویک» صحبت شده چه بوده است.

ژنرال وایزمن :حالا که موضوع جدی است من به شما خواهم گفت ژنرال بیایید با هم به این موضوع

بپردازیم، ولی اول می خواهم صد در صد اطمینان داشته باشم. هنوز اطمینان ندارم. ولی بیست سال قبل ما

یک موشک کوچکی داشتیم که نام آن «لوز» بود و این موشک جَدّ «گابریل» است و ما آن را به عنوان یک

موشک زمین به زمین با برد 25 کیلومتر آغاز کردیم. که از یک اتومبیل فرماندهی آغاز می شد. ما برای

شلیک آن به صحرای «نقب » رفتیم. یک بار هم بن گوریون را به تماشای شلیک آن بردیم.

دکتر سوزمان: ما یک میلیارد دلار برای پرورش ظرفیت موشکی خود خرج کردیم.

ژنرال وایزمن : هوا به هوا، زمین به زمین، ما هرگز وارد مرحله موشکهای زمین به هوا نشدیم، ما یک

بار کوشش کردیم که «شفریر» را مانند «شاپرل » پرورش دهیم.

دکتر سوزمان: ما هنوز هم با این اندیشه سرگرم بازی هستیم.

ژنرال وایزمن : من اکنون باید بروم برای 2000 افسر نیروی هوایی صحبت کنم، امروز روز نیروی

ص: 584

هوایی است.

ژنرال طوفانیان : در روزنامه دیدم که فرمانده نیروی هوایی نطق خوبی برای آنها ایراد کرده است.

ژنرال وایزمن : شمال ژنرال «پلد» را می شناسید؟

ژنرال طوفانیان : بله.

ژنرال وایزمن : شما او را فردا در هنگام صرف شام خواهید دید.

می خواهم شما بدانید که او ظرف دو یا سه ماه آینده فرماندهی خود را عوض می کند و شما فرمانده

جدید را فردا خواهید دید.او در جنگ 1956 با من هواپیماهای «اوروگان» را هدایت می کرد و آنگاه

فرماندهی اسکادران را در جنگ 1967 به عهده داشت و اکنون مهندس هواپیمایی است.

من درباره فردا متأسفم، ولی شما همراه با دوستان خوب من خواهید بود. هنگامی که شما تصمیم

گرفتید که می خواهید اوضاع را با هم بپرورانیم، که هم شما لازم دارید و هم ما، فردا پس از ملاقات ب و ک

یعنی بگین و کارتر، عاقل تر خواهیم بود.

ژنرال طوفانیان : من معتقدم که ما تنها دو کشور در منطقه هستیم که می توانیم به یکدیگر متکی باشیم

مثلاً به پاکستان نگاه کنید و امروز من در آنکارا پیاده شدم، در حالی که هنوز در آنجا حکومتی وجود

نداشت و یا عراق، ما می دانیم که آنها چکار می کنند آنها یک زرادخانه روسی هستند. دو زرادخانه روسی

وجود دارد قذافی و عراق و ما عراق را به عنوان زرادخانه روسیه می دانیم و نه تنها یک زرادخانه. آنها

دارند پایین می آیند. آنها می خواهند به خلیج فارس برسند.

ژنرال وایزمن : دلم می خواست یک میگ 23 یا 25 به دست آورم. به یاد دارید وقتی که ما 11 سال قبل

میگ 21 را به دست آوردیم؟

ژنرال طوفانیان : من کوشیدم آن را از مصر به دست آورم ولی نتوانستم (خنده).

آقای لوبرانی: مقصودتان میگ 23 است.

ژنرال طوفانیان : بله 23 آنها میگهای 25 را بازگرداندند. آیا اطلاعاتی درباره میگ 23 نصیبتان شده

است؟ ژنرال وایزمن : فکر می کنم داشته باشیم. آیا شما خواهید توانست از ژنرال نیروی هوایی چیزی

درباره میگ 23 به دست آورید؟ اگر اطلاعی لازم دارید، به من بگویید. می خواهید به موضوع هند

بپردازیم؟ ژنرال طوفانیان : این موضوعی بود که اعلیحضرت در میان گذارده است. او متذکر شد که هندیها

یک موشک زمین به زمین باکلاهک 600 کیلوگرمی تهیه کرده اند یا اینکه سرگرم تهیه آن هستند.

آقای لوبرانی : با فرانسویها؟ ژنرال طوفانیان : بله، با فرانسویها آنها معمولاً به ما نیز علاقمند هستند.

ژنرال وایزمن : خوب هر چیزی که مایل هستید از این آقایان بپرسید.

(جلسه در ساعت 20/3 قطع شد).



کتاب بیستم

احزاب سیاسی در ایران(1)

ص: 585

ص: 586

کتاب بیستم

احزاب سیاسی

در ایران (1)

ص: 587

«اینها می خواهند که فرهنگ همان فرهنگ باشد، از

داخلش امثال آن اشخاصی که وزیر و وکیل سابق بودند، اینها

در آیند و همینها این کشور ما را به باد فنا بدهند چنانکه دادند

و همان وکلایی که در سابق بودند و همان وزرایی که در سابق

بودند و همان سردمدارهای سابق همان تحصیل کرده ها و

روشنفکرهای دانشگاه داخل و خارج بودند و همان

مصیبتهایی که به این ملت وارد شد به دست همین اشخاصی که

به اسم ملت و به اسم مجاهدت و به اسم فدایی و با اسم چه

وارد شدند و نگذاشتند که این ملت به حال خودش باشد و

هرچه شما داشتید به جیب دیگران کردند و یک قدری از آن را

هم خوردند. دارو دسته شاه مخلوع همین جمعیتها بودند که

الان برخلاف نهضت دارند فعالیت می کنند»

(امام خمینی)

سپاس ایزد منان را که با طلوع فجر انقلاب اسلامی، دین خدا زنده شد و سنت محمدی و تشیع

علوی رهروان واقعی خود را بازیافت و انقلاب اسلامی میزان و سنگ محکی شد که بدان چهره حقیقی

مدعیان انسانیت و آزادی و عدالت، بر مستضعفین عالم آزموده شدند و ظاهرالصلاح های مکار صف

خود را از خیل عشاق وصال حق تعالی به ناچار جدا کردند و به جغدهای شوم دیارهای دور دست

پیوستند که در سوگ جلال پوشالی طاغوت زوزه کشان به عزا بنشینند. با توفیق و عنایت الهی در پی

وعده گذشته، ترجمه بخش دیگری از اسناد لانه جاسوسی آمریکا آماده عرضه به امت شهید پرور

اسلام و ملل تحت ستم عالم شده است. این مجموعه اسناد در واقع تاریخچه مختصری از گذشته

احزاب سیاسی موجود در ایران خصوصا در چند دهه اخیر است. عمده اسناد مربوط به احزابی است

که از قدرت بیشتری برخوردارند و از آنجایی که فعالیت حزبی و تشکل سیاسی به شکل مرسوم تا قبل

از پیروزی انقلاب نوعا ره آورد غرب بوده است، سابقه فعالیت این احزاب به زمانی باز می گردد که

سلطه فرهنگی غرب در زوایای مختلف جامعه گسترش یافته بود.

گروههای فعالی که جاسوسان آمریکا برای آنها حسابی باز کرده بودند و سوابق آنها را جمع آوری

ص: 588

کرده اند، عبارتند از جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب زحمتکشان، نهضت رادیکال، حزب توده و

گروههای دیگری که از دل اینها بیرون آمدند چون جبهه دمکراتیک ملی، حزب کارگران سوسیالیست

و گروههای با مطرح در جامعه بود نیز یاد شده ولی همان گونه که مشخص است، این کانون جریان

مستقلی از احزاب یاد جاسوسان آمریکا برای این احزاب حسابی جدای از رژیم قائل نبودند. البته بین

این دستجات علیرغم عناوین و تقسیم بندیهای ظاهری تفاوت چندانی نیست، چنانکه عملکردهای

بعدی اینها نشان داد که به اصل خود رجعت می کنند و اگر چه نهانی یکدیگر را در معرض اتهامات

رنگارنگ قرار می دادند ولی به جهت هم بسته بودن، بالاخره جوهر واقعی خود را نشان دادند و پس از

پیروزی انقلاب اسلامی، در برابر راه مردم که اسلام است به اتحاد رسیدند.

به طور کلی بررسی اوضاع احزاب سیاسی دهه های اخیر ایران خصوصا در بعد روابط خارجی و

وابستگی آنها، نیاز به بررسی وضعیت جامعه روشنفکران و بافت و ساختار روشنفکران ایرانی دارد،

چرا که عمدتا مؤسسین و گردانندگان این احزاب از میان جامعه روشنفکری و تحصیلکرده های

دانشگاههای داخل و خارج برخاسته بودند. مدارس و دانشگاههای داخلی که متأثر و در واقع شعب

مراکز عملی غرب بوده اند مروج و اشاعه دهنده فرهنگ و تمدن مادی مغرب زمین بوده اند و هم

چنانکه فرهنگ و تمدن غرب به لحاظ اخلاقی و انسانی رو به انحطاط می رفته است، به تبع آن

روشنفکران جهان سوم و کشورهای نظیر ایران که دست پرورده این به اصطلاح مراکز علوم و تمدن

عصر جدید بودند نیز از فرهنگ اصیل جامعه خویش دور و سیر قهقرایی می پیمودند، به طوری که

غربزدگی به عنوان یک جریان عام تمامی ابعاد اجتماع ما را دربر گرفت و هر آنچه نشان از تمدن جدید

غرب داشت از قبیل فرهنگ مصرفی، نظام پیچیده بوروکراتیک اداری، رفاه طلبی، پول پرستی، تجمل

پرستی و... در جامعه حکم مبنا و معیار ارزشی را پیدا کرد. بدین گونه بود که غربزدگی با زیر بنای

فلسفی و اعتقادی خاص خود، بیماری مزمن روشنفکران و تحصیلکرده های جامعه شد و در این میان

تنها کسانی که متمسک به فرهنگ اصیل اسلامی موجود در متن جامعه و اسلام شناسان واقعی و

متشرعین شدند، توانستند از گرداب سلطه فرهنگی غرب رهایی یابند.

بدیهی است حرکتهای سیاسی که روشنفکران غرب زده و شرق زده(1) منادی آن بوده اند، از پشتوانه

سیستم ایدئولوژیک و اعتقادی غرب برخوردار بوده است. تحلیل ریشه هایی عقیدتی جامعه

روشنفکران ایران در سده اخیر در حوصله این مقدمه نیست، همین قدر بگوییم که این نمودهای

موضعگیریهای سیاسی ناشی از زیر بنای عقیدتی و فلسفی اینان است. البته در تمامی جریانات سیاسی

دهه های اخیر در کنار احزاب سیاسی جریان مستقل اسلامی که علمداران و پرچمداران آن روحانیون

و فقهای مبارز بوده اند به مثابه مردمی ترین جریان اجتماعی وجود داشته و علاوه بر موضعگیری

سیاسی قاطع در قبال سلطه خارجی در ابعاد فلسفی و فرهنگی نیز با سلطه غرب و شرق به مقابله

پرداخته است هر چند که کمتر در قالب یک حزب و سازمان متجلی شده، اما به عنوان یک هادی و

راهنمای توده عظیم مسلمان همیشه نقش تعیین کننده نهایی را در مبارزات اجتماعی ایفا نموده است.

گردانندگان گروههای فوق الذکر با دلباختگی بی حد و حصر نسبت به فرهنگ غرب، ثمره

1- یادآوری می کنیم که فرهنگ کنونی شرق از غرب برخاسته و اصولاً در زیر بنا و جوهره تفکر تفاوتی می ان این دو نیست و شرق زدگان کنونی ما نیز از وقتی راه دیار غرب به رویشان باز شد این تحفه نامبارک را برای ما به سوغات آوردند.
ص: 589

مبارزاتشان جز آن ایده آلهای غربی نبوده و علیرغم عناوین و اسامی که بر خود گذاشته اند هرگز به این

تصور که می توان مستقل زیست باور ندارند. در حالی که فریاد ناسیونالیسم و ملی گرایی سر می دهند،

یک آن خیال زیستن بدون چتر حمایتی آمریکا نیز برایشان دشوار است. از سوی دیگر گروهها و

سازمانهایی بوده اند که با شعارهای تند و تیز بر علیه آمریکا، حمایت ابرقدرت شرق را لازمه رهایی از

سلطه می دانسته اند! هر چند نهایتا جاذبه های آمریکا و غرب آنان را به سوی خود کشید و ستاد

مقاومت! خود را در فرانسه قرار دادند.

«دنیا به دو قسمت تقسیم شده است، بلوک شوروی و غرب، نمی توان از این اوضاع به کلی برکنار

بود.»

غلامحسین صدیقی 3

بررسی شرایط عینی ایران و تاریخ تأسیس این احزاب و زمان اوجگیری فعالیتهای و افول آن با

توجه به شرایط روز جامعه کمک مؤثری در شناختن ماهیت واقعی آنها می نماید. در آغاز استعمار

انگلیس و از 28 مرداد به این سو تا پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکای غدار، حکام مطلق العنان در ایران

بوده اند. حکومتهای مرکزی در واقع چیزی جز بازیچه های دست استعمار جهانی نبودند، خصوصا

حکومت شاه معدوم نمونه بارز حضور گسترده استعمار خارجی در مقدرات کشور ما بوده است.

اهمیت استراتژیکی ایران در منطقه و منافع سرشار اقتصادی موجود در ایران همه و همه موجب شده

بود که آمریکای عالمخوار ایران را به عنوان پایگاه عمده حضور سیاسی نظامی خود در منطقه قرار دهد

که اسناد تفصیلی آن در کتاب شماره 8 اسناد لانه جاسوسی آمده است. در کنار منافع اساسی

امپریالیسم در ایران آنچه که هم اکنون لزوما قابل ذکر است شیوه هایی است که امپریالیسم برای حفظ

این منافع سرشار به کار می گرفت. طبیعی است برای این منظور در اولین گام اساسی ترین طرح بسط

سلطه فرهنگی غرب و بیگانه ساختن جامعه از هویت اصیل اسلامی خود بود که با تعلیم و تبلیغ گسترده

مبانی فرهنگ غرب و ظواهر و اشکال منحط آن محقق می شد. در قسمتهایی از یکی از اسناد آمده

است.

«اما نکاتی وجود دارد که ما می توانیم به کمک آن موضع خود را در میان قشر روشنفکران ایرانی

بهبود بخشیم و نحوه تفکرشان را نسبت به حکومت وقت به طور مثبت تری کانالیزه نماییم.»

«همچنین پیشنهاد می شود که ارتباط متقابل فکری را، علاوه بر ارائه طرق معمول نوع بصری و

غیره، بیشتر تشویق نماییم، این امر مستلزم تدبیر برنامه جدیدی جهت دیدار آمریکاییهای نوع

روشنفکر خواهد بود که ممکن است آن را با پستهای مورد نیاز آتی تأمین کرد. نیز پیشنهاداتی در جهت

محدود کردن بررسی ایرانیان در مؤسسات آموزشی زیر استانداردهای آمریکایی و ایجاد یک مؤسسه

مطالعات ایرانی در تهران ارائه می شود.»

«جبهه ملی روشنفکران»

به تدریج با قطب بندی جامعه و تغییر ساخت اجتماعی ایران، گسترش شهرها و صنایع وارداتی،

صدور تکنولوژی غرب و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی اداری و ... قشر اجتماعی نوین

روشنفکران که از لحاظ کمی بخش قابل توجهی از جامعه شهری را تشکیل می داد با توجه به زمینه های

عقیدتی که قبلاً عنوان شد، شکل گرفت. این متجددین عمدتا یا جذب دستگاههای اداری و یا از

ص: 590

کانالهای خاصی به هیئت حاکمه وارد شدند. البته این قشر (جز در موارد معدودی)(1) فرهنگ خاصی

برای خود داشتند و جدای از متن توده های مردم که متکی بر ایده آلهای مذهبی و الهی بودند، با حفظ

پاره ای از سنتهای جاهلی خود، به گرداب مفاسد غرب هر روز بیشتر فرو می رفتند.

احزاب سیاسی که در کشور ما تولید یافته و آغاز به کار کردند، نوعا در یک چنین جو نامساعدی

رشد نمودند، خصوصا اینکه گردانندگان اصلی آنها از میان همان متجددین علم زده مجذوب تمدن

غرب بوده اند. البته نوعا توجیه سیاسی نزدیکی اینها به آمریکای جهانخوار خطر شوروی و کمونیسم

بوده است، همان گونه که توجیه شرق باوران برای نزدیکی به بلوک شرق خطر تجاوزات امپریالیسم

بوده است، اینها دائما از دافعه یکی خارج و وارد جاذبه دیگری می شده اند و در این میان برای خویش

هویت مستقلی قائل نبوده اند، در قسمتی از اسناد آمده است.

«او گفت که گروه وی سد محکمتری از افراد غیر محبوبی که در حال حاضر قدرت را به دست

دارند، در مقابل نفوذ کمونیسم و شوروی خواهد بود».

«کریم سنجابی 2»

«من معتقدم که پیمان دو جانبه با ایالات متحده تضمین بیشتری را برای ایران علیه تجاوز شوروی

می دهد و من جدا تمایل ندارم از این پیمان دو جانبه داوطلبانه صرفنظر کنم، بدون اینکه در عوض نفعی

به دست آورم. تنها زمانی که ما نسبت به شورویها اطمینان داشته باشیم. زمانی است که ما نسبت به

ایالات متحده اطمینان داریم.»

«از سوی دیگر ایران به تنهایی نمی تواند در مقابل شوروی کاری از پیش برد، تنها از طریق حفظ

روابط حسنه و شایسته با غرب و تنها با کمک و تفاهم غرب ما می توانیم روابط حسنه و مطمئن با آنها

داشته باشیم».

«کریم سنجابی 4»

«وی معتقد به لزوم حمایت آمریکا به عنوان کمترین از سه زیان، در دنیایی که همسایگان اتحاد

شوروی، نمی توانند به تنهایی روی پای خود بایستد، می باشد.»

«الهیار صالح 8»

«اگر ایالات متحده خواستار یک کشور آزاد است که علیه شورویها کار کند، باید به جبهه ملی

کمک کند.»

کشاورز صدر 1

این است که اگر این احزاب در روند سیاسی خود زمانی به مخالفت با شاه می پردازند، اگر این

مخالفت مبنایی واقعی داشته باشد، هیچ گاه به نفی و طرد سلطه آمریکا نمی پردازند و حتی از آمریکا

برای مقابله با شاه استمداد می طلبند.

«آمریکا باید ایران را راهنمایی کرده و کمک کند که به طرف دموکراسی غربی برود، تا مردم بتوانند

آزاد باشند»!!کشاورز صدر 1

1- البته نمی توان حضور نسل متعهد و روشنفکر دانشگاهی و تحصیلکرده متکی به اسلام ٬ که از عوامل قابل ذکر در پیروزی انقلاب اسلامی بوده و هستند را از یاد برد ٬ بلکه جریان انقلاب بخش عظیم دیگری را که مسخ شدگان فرهنگ غرب بودند ٬ از خود بیگانگی رهانید و به دامن اسلام برگرداند و مدیران کنونی جمهوری اسلامی را همین تحصیلکرده های دلسوخته مکتب تشکیل می دهند.
ص: 591

«ما در مورد جبهه ملی احساس می کنیم که در چنین زمانی مهم است به ایالات متحده نشان دهیم

که اشخاص معتدلی هستیم و ضد بیگانگان بی بند و بار نیستیم و رادیکالهای کله شق نیز نمی باشیم.»

داریوش فروهر 3

رژیم شاه که نوکری بی چون و چرای خود را برای آمریکای عالم خوار به ثبوت رسانده در شرایط

عادی هرگز جانشین برتری را در ذهن امپریالیسم تداعی نمی کند، به همین دلیل آمریکا حمایت همه

جانبه خود را از شاه و اعوان و انصارش حفظ می کند و هرچه این دستجات با خوش رقصیهای خود

سعی به نزدیکی به امپریالیستها برای به دست آوردن قدرت ظاهری سیاسی می کردند، امپریالیسم

آمریکا به تلاشهای آنها وقعی نمی گذاشت، چرا که زمانی که شاه بر سر قدرت است، منافع آمریکا در

حد نهایت تأمین می شود و نیازی به حضور این شاهکها نیست، اما به جهاتی برای حفظ صورت ظاهر و

جا انداختن الگوی حکومتهای غربی، زمانی اجازه حضور و نشو و نما به این احزاب و گروهها در

صحنه اجتماعی ایران می دهد و دیگر بار با توجه به مساعد بودن اوضاع با قدرت تمام این گروهها را

خاموش می کند. این گروهها چون از پشتوانه مردمی برخوردار نیستند، بیشتر مجمعی از روشنفکران

مخالف! را تشکیل می دهند و دقیقا به همین دلیل است که میزان و ابعاد فعالیتشان متناسب است با

چارچوبه ای که آمریکا و رژیم دست نشانده اش برای آنها معین می کند و غیر از این نیز نمی تواند باشد،

چرا که ایده آل و غایت تلاشهای اینان یک حکومت دموکراتیک! همچون حکومت ایالات متحده

آمریکا مهد آزادی است!! نمونه هایی از اسناد گواه خوبی بر این سرسپردگی است:

«آمیزه ای از دستاوردهای غرب با میراث ایرانی، ملتی با اهمیت جهانی به وجود خواهد آورد»

(حسین مهدوی 8)

«او (بختیار) تا آنجا پیشرفت که به ستایش از سیستم سیاسی آمریکا و امید و الگویی که آن به دنیا

ارائه می دهد، پرداخت. بختیار سپس شروع به تحلیل منافع آمریکا در ایران نمود و گفت که او فکر

می کند منافع دراز مدت ایالات متحده در اینجا به وسیله ایجاد یک دولت جوابگو به آرزوهای مردم که

درجاتی! از آزادهای سیاسی را مجاز خواهد نمود، به بهترین نحو فراهم خواهد شد.»

(بختیار 13)

مقامات رسمی آمریکایی که مقدم با آنها ملاقات کرده است، او را فردی متعادل، طرفدار آمریکا و

روشنفکر تلقی می کنند که صمیمی است و بی پرده و صریح صحبت می کند...، مقدم همواره با مقامات

رسمی آمریکایی روابط دوستانه داشته است و مایل به ادامه مباحثات اصولی.»

(نهضت رادیکال 2)(1)

«او (مرتضی بازرگان) می خواست دولت آمریکا را مطمئن کند که دولتی که توسط جبهه ملی اداره

می شود با آمریکا دوستانه برخورد خواهد کرد.»

«ایران با حکومت جبهه ملی در پی بهترین روابط ممکن با غرب خواهد بود و حتی فروش نفت به

اسرائیل را ادامه خواهد داد»

(مرتضی بازرگان)

«از آغاز رژیم مشروطیت در ایران، خواسته ایم که در اینجا آنچه را که شنیده ایم در آمریکا وجود

1- لازم به یادآوری است که رحمت الله مقدم مراغه ای از جاسوسان سیا در ایران بوده که اسناد آن در آینده به چاپ خواهد رسید.
ص: 592

دارد، داشته باشیم»(داریوش فروهر 3)

«... وی (نزیه) با یک کنایه جالب به روسیه گفت که اگر بین ما (ایران و روسیه) اختلافی باشد، ما

(ایرانیان) باید به خاطر بیاوریم که آمریکا «با ماست» و دولت آمریکا ما را در حل مشکلاتی که توسط

اجانب ایجاد می شود، کمک خواهد کرد.(کانون وکلا)

«در گذشته نیز به مناسبت سمت و مسئولیتهای ملی ملاقاتهایی با مقامات عالیرتبه و سفرای ممالک

متحده آمریکا داشته ام، معتقدم که وجود چنین تماسهایی برای حسن تفاهم و بهبود روابط بین دو ملت

مفید خواهد بود»

(نامه دست نویس بقایی به سولیوان)

«مقامات نهضت آزادی می گفتند که جنبش آنها در پی یک ملاقات در سطح سیاسی با مقامات

آمریکایی است، تا وضعیت خودشان را برای جلب حمایت ایالات متحده در ترتیب دادن انتقال از

دولت استبدادی فعلی در ایران به یک «سیستم دمکراتیک تر ارائه نماید.»نهضت آزادی 9

البته از کسانی که خودباختگی در مقابل فرهنگ غرب را آموزش دیده اند جز این انتظاری نباید

داشت:

«منظور از دستیاری افتخار کنگره (آمریکا) که آقای متین دفتری دریافت کرده است، قادر نمودن

مردان جوان برجسته به کسب تجربه در حکومت دمکراتیک، به وسیله همکاری با یک سناتور یا

نماینده طی یک دوره کامل کنگره می باشد.»

متین دفتری 1

«تلگرام تسلیتی که از سوی کمیته دانشجویان جبهه ملی به ایالات متحده فرستاده شد (پس از

مرگ کندی) این عبارات جالب را در برداشت: آنهایی که برای آزادی ملت خود مبارزه می کنند

می دانند که چگونه آرمانهای آزادی خواهانه در میان نسلهای جوان رشد می یابد، کندی مظهر این

آرمانها بود. کندی که نویسنده کتاب نیمرخهایی در شهامت بود، اکنون خودش چهره ای از شهامت و

یک نمونه جاویدان از شهامت برای نسل جوان است.»

(جبهه ملی روشنفکران)

به هر حال در جامعه فسق که هر روز سلطه همه جانبه سیاسی نظامی، اقتصادی و فرهنگی شیطان

بزرگ عمق بیشتری می یابد، هر حرکت سیاسی که برای کسب قدرت مبارزه می کند و در عین حال

بخواهد ذره ای مشروعیت برای حاکمیت قائل شود، به ناچار در محدوده ای عمل می کند که حاکمیت

شیطانی برای او مقرر داشته است و به شیوه هایی متوسل می شود که امپریالیسم از قبل برای آن راه

علاجی اندیشیده است و این نتیجه طبیعی پذیرش ولایت طاغوت است و زمانی که به لحاظ ماهیت،

هم این جمعیتها و هم آن رژیمی که اینها به خیال خود به مبارزه با او پرداخته اند، در نفی ارزشهای

توحیدی و الهی اتفاق نظر دارند، در یک مقطع این به اصطلاح مبارزه با رژیم شاه، حکم مبارزه با خود و

نفی موجودیت خود را پیدا می کند:

«مخالفان رژیم در ایران (جبهه ملی) به علت اینکه هیچ گونه برنامه ای که بتوان آن را از آنها نامید و

با آنچه که شاه عمل می کند تفاوت داشته باشد،ندارند،ترجیح می دهند بر روی نکات منفی آن تأکید

کنند.»

ص: 593

«برای بیشتر آنها (مخالفان) تغییر خط مشی در چنین مرحله ای به منزله رد شخصیت و هویت

خودشان خواهد بود،و برای آنهایی که سنی از آنها گذشته است به منزله آن خواهد بود که عمر کوشش و

از خود گذشتگی آنها به باد می رود».

جبهه ملی عمومی

«صالح با نظرات صدیقی موافق بود و گفت متأسفانه جبهه ملی در حال حاضر به خاطر فشار

بی رحمانه از جانب سیستمهای امنیتی دولت کاری نمی توان انجام دهد. صالح گفت: در هر حال برنامه

اصلاحی شاه با بیدار کردن مردم حتی در دوره افتاده ترین دهکده های ایران به عبارتی کار جبهه ملی را

انجام می دهد.»

الهیار صالح 15

نخستین تاریخی که کارگزاران استکبار جهانی در ایران مستقیما به سراغ گردانندگان این دستجات

سیاسی می روند، در حواشی کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 است. ملاقات با بقایی در 20 نوامبر

1950 (29 آبان 1329) و ملاقات با بختیار در 10 نوامبر 1952(19 آبان 1332) می باشد.

امپریالیسم غدار آمریکا که خود را مهیای جانشینی امپراطوری رو به زوال انگلیس می کند، در

اولین گام ناچار است که به مهار جریانات سیاسی موجود در جامعه بپردازد و بر اساس همین خط

شروع به برقراری ارتباط مستقیم با سردمداران این گروهها می کند. شیطان بزرگ از تماس با گروههای

سیاسی مختلف و خصوصا مخالفین دو هدف عمده را تعقیب می کرد. یکی اینکه عموما این گروهها به

لحاظ تنوعشان منابع اطلاعات خوبی در زمینه مسائل سیاسی بالاخص وضعیت گروههایی مخالف

شاه بودند و دیگر اینکه هرگاه شرایط اجتماعی صورت حادی به خود می گرفت، یکی از این گروهکها

که امتحان سرسپردگی خود را به شیطان بزرگ پس داده بود، با چهره ای به ظاهر مخالف وارد صحنه

می شد و با کانالیزه کردن جریانات اصیل اجتماعی، قدرت را ظاهرا به دست می گرفت.تلاشهایی که در

دوران اوجگیری انقلاب اسلامی برای مطرح کردن سران برخی از گروهکهایی که در این کتاب به آنها

اشاره شده به عنوان رهبران مخالف شاه انجام می گرفت، در همین رابطه و با همین سابقه بوده است.(1)

زبان گویای اسناد به خوبی این جریان را ترسیم می کند:

«منبع مقام دولتی با روابطی خوب در گروههای سیاسی.»

(بختیار 5)

«منبع عضو جبهه ملی که به رهبران جبهه دسترسی دارد».

(بختیار 7)

منبع یک ایرانی تحصیل کرده که عضو جبهه ملی است».

(بختیار 10)

«این اطلاعات از یک منبع موثق از یک عضو شورای مرکزی نهضت آزادی به دست آمده است».

(نهضت آزادی 1)

«منبع یک ایرانی خوب تحصیل کرده که عضو کمیته جبهه ملی است».

1- در مجموعه دیگر اسناد که انشاءالله در آینده توفیق انتشار آن را خواهیم یافت ٬ مفصلاً تلاشهای مذبوحانه آمریکا را در دروان اوج گیری انقلاب اسلامی برای روی کار آمدن میانه روهای لیبرال که سران همین گروهها بودند ٬ تشریح می گردد.
ص: 594

(متین دفتری 2)

«منبع یک عضو جبهه ملی است و به رهبران جبهه ملی دسترسی دارد».

(متین دفتری 3)

بدیهی است جریانات سیاسی که مهره های اصلی و گرداننده آن بهترین منابع امپریالیسم می باشند،

هیچ گاه نمی توانند به عنوان جریان تهدید کننده برای واژگونی منافع حیاتی شیطان بزرگ در ایران

باشند. اما تعزیه گردان این معرکه خوب می داند که چگونه صحنه را برای فریب و تزویر آراسته گرداند،

این است که این یاران با وفای امپریالیسم ناچارند در منظر عامه به انتقاد از سیاستهای ارباب بپردازند،

البته آنهم در کمال احترامات فائقه!!!

«او (بختیار) همچنین در یک گزارش به ضد غربی و ضد آمریکایی حرف زدن بیش از همقطارانش

توصیف شد. به هر حال این ممکن است به خاطر جاه طلبی آشکار او و تمایلش به پیشی گرفتن از

رهبران رقیب جبهه ملی در محیط کارگری و دانشگاهی باشد که مسئولیت ویژه حزبی او شده بود.»

(بختیار 20)

«متین دفتری آمریکا را خوب می شناسد و اصول آن را تحسین می کند، اما مانند بسیاری از ایرانیان

مرتبط با آمریکا، وی اغلب مواقعی که در حضور دیگر ایرانیان باشد، خود را تحت فشار برای اتخاذ

یک موضع انتقادی احساس می کند.»

(متین دفتری 15)

«... در نتیجه سپهبدی معتقد شده است که دکتر بقایی، رهبر حزب کارگران، ضروری تشخیص داده

است که به طور آشکار و علنی علیه ایالات متحده اظهار نظر کند. آقای سپهبدی معتقد است که اگر

دکتر بقایی طور دیگری رفتار می کرد توده های مردم داستانهای درج شده در مطبوعات را که گفته

می شود تحت الهام کمونیستها است، باور می کردند که سفارت آمریکا در تهران کمک مالی به این حزب

کرده و آن را تحت تشویق معنوی قرار می دهد. آقای سپهبدی معتقد است که به نفع روابط حسنه بین

ایران و آمریکاست که آمریکا هدف حمله قرار گیرد، تا بدین ترتیب هرگونه امکان اینکه ایرانیان باور

بکنند که ایالات متحده پشتیبان حزب کارگران است رد شود.»

(حزب زحمتکشان 4)

طبیعی است حرکتی که استخفاف طاغوت را پذیرا می شود و تن به ذلت آمریکای غدار، ابرطاغوت

زمان می دهد، نیروی مردم را به هیچ انگاشته و به بند و بستهای محافل دیپلماتیک دل خوش می کند و

برای کسب قدرت تحت ولایت آمریکا به تکاپو می پردازد. استعمار در هیچ دوره ای از تاریخ به اندازه

دوران ننگین حکومت محمدرضای مخلوع، دست خود را در این دیار اسلامی باز ندیده است، بدیهی

است که چنین عنصر خبیثی را برای حفظ منافع خودش به بهترین نحو ممکن حفظ می کند. متوسلین به

درگاه امپریالیسم نیز به دلیل حمایتهای مستقیم آمریکا از شاه مخلوع است که در مقابله اسمی خود در

مقابل رژیم به شیوه های پارلمانتاریستی و یا نفوذ در دستگاه اداری، متمسک می شوند.

« شاه با انتخاب بقایی به نمایندگی مجلس موافقت کرد.»

(بقایی 12)

«یک منبع اظهار نظر کرده است که شاه حاضر است به بقایی به عنوان مهاری برای دولت، آزادی

ص: 595

عمل بدهد.»

(بقایی 12)

«وقتی که پرسیده شد که آیا میانه روها در زمینه تغییراتی که می خواهد انجام شود و برای شاه و

دیگر مقامات زیاد غیر ممکن نباشد، به توافق رسیده اند، متین دفتری گفت اکثر آنها با پارلمانی که در

آن بتوانند آزادانه صحبت کنند، راضی خواهند شد.»

(متین دفتری 19)

اینها در عین حال عمدتا متفق القول هستند که شاه باید سلطنت کند و نه حکومت و قانون اساسی

باید اجرا شود، چرا که اینها حتی خواب روزی را که شاه برکنار شود را هم نمی دیدند و همه تلاششان

در این جهت بود که آمریکا آنها را با شاه در حکومت مشارکت دهد.

«به نظر می رسید که در زمینه تشکیلات، وی طرفدار چنان تشکل بی حد و حصری از احزاب

سیاسی بود که فقط اهداف عمده ای مانند؛ آزادی و رعایت قانون اساسی، می تواند به عنوان زیربنای

مشترک به کار گرفته شود.»

(متین دفتری 4)

«سپس از او (مقدم) در مورد نقش آینده شاه پرسیدم، مقدم جواب داد قبول دارد که وجود شاه لازم

است، هم برای کنترل ارتش و هم آشوبهایی که منجر به سقوط ناگهانی قدرت می شود.»

(نهضت رادیکال 1)

«بازرگان آن گاه با صرف وقت در لغاتی که به کار می برد گفت که نهضت آزادی به قانون اساسی

معتقد است. اگر شاه حاضر باشد تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد ما آماده ایم تا سلطنت را

بپذیریم.»

(نهضت آزادی 4)

«اساسا ما باید سلطنت را حفظ کنیم، ولی این امکان وجود دارد که یک سلطنت متفاوت داشته

باشیم.»

(بختیار 6)

«دکتر سنجابی گفت، با وجود اینکه جبهه ملی با بریتانیای کبیر، قدری اختلافات سیاسی دارد، ولی

هیچ دعوایی با مردم انگلیس و بخصوص ملکه آن که از همان نوع پادشاهی برخوردارند که مردم ایران

آرزوی آن را داشتند، ندارد.»

(کریم سنجابی 3)

«مردم برای مقام سلطنت احترام زیادی قائلند، من این امر را هنگامی که شاه مرحوم هدف

تیراندازی در دانشگاه قرار گرفت به خوبی به یاد دارم. من در منزل نشسته بودم و هنگامی که این خبر را

شنیدم، همسر من و خدمتکاران ما گریه می کردند و خود من از این ماجرا به شدت تحت تأثیر قرار

گرفتم.»

(غلامحسین صدیقی 3)

بد نیست به گوشه هایی از مبارزات! این مدعیان ترقی خواهی با رژیم سابق از زبان اسناد اشاره

شود، چه این سوابق به خوبی می تواند نشانگر ماهیت هیاهوهای اینان پس از انقلاب اسلامی باشد.

ص: 596

«سنجابی اظهار عقیده کرده است که با فعالیت زیر زمینی جبهه ملی مخالف است و او حتی پیشنهاد

کرده است که از یک مأمور ساواک دعوت شود تا در هر جلسه جبهه ملی شرکت کند، تا این موضوع

تأمین شود که ساواک اطلاعات دقیق دریافت می کند و نه یک روایت تحریف شده که از سوی یک

شخص بی سواد نقل می شود.»

(کریم سنجابی 5)

«او در اینکه دانشگاه محل مناسبی برای فعالیتهای سیاسی نیست، با دولت و مقامات امنیتی هم

عقیده می باشد.»

(کریم سنجابی 6)

«او از آمریکا تمجید می کند، ولی حمایت آمریکا از انگلیس و دولت فعلی ایران را مورد انتقاد قرار

می دهد، اگر چه وی طرفدار انقلاب در ایران نمی باشد، زیرا می گوید چنین کاری فقط به نفع (خارجیها

و عمال امپریالیسم) تمام خواهد شد، ولی معتقد است که شاه تن به یک نقش محدود شده ای توسط

مشروطه نخواهد داد.»

(داریوش فروهر 7)

صاحبان نگرش فوق هر چند در طیف گسترده ای قرار می گیرند، ولی همگی به نوعی زیر بار تبعیت

شیطان رفته اند، اینان نه به نیروی حیات بخش اسلام اعتقادی دارند و نه برای نیروی مردم بهایی

قائلند، از اینرو است که پارامتر تعیین کننده در انتخاب استراتژی و اتخاذ تاکتیکهای مختلف، تحولات

سیاست خارجی شیطان بزرگ بوده است و علیرغم فریادهای ملیت و ملی گرایی، برای این ملت

محروم هیچ اعتبار و احترامی قائل نبوده اند.

«همچنین این نقش یک دولت جبهه ملی خواهد بود که مردم را هدایت کند، نه اینکه به وسیله آنها

رهبری یا هدایت شود، مردم ما به اندازه کافی پیشرفته و تحصیلکرده نیستند که به دولت بگویند کدام

راه را برود.»

(بختیار 6)

حرکت الهی توده های مسلمان به رهبری روحانیت متعهد در 15 خرداد، در حالی که این احزاب و

جبهه های پوشالی در اوج فعالیتهای خود به سر می بردند، چهره واقعی حضور مردم در صحنه سیاسی

را نشان داد. خونهای پاک شهدای 15 خرداد چنان پایه های رژیم خودکامه را لرزاند، که مزدوران رژیم

به دستور اربابان آمریکایی خود با قساوت تمام امت بپاخاسته را به گلوله بستند. و طبق روال معمول در

جایی که مردم هستند خبری از این روشنفکران مدعی رهبری مردم نیست، اعترافات و خود اینان

شنیدنی است:

«... اینکه جبهه ملی مستقیما در این اغتشاشها دستی نداشته است.» (این سند مربوط به عصر 15

خرداد است که حسین مهدوی با ویلیام گرین میلر کارمند سفارت ملاقات کرده است).

«بعضی از دانشجویان دست چپی جبهه ملی در حوادثی که حدود ظهر آن روز (15 خرداد) در

دانشگاه رخ داد و نمایش پرچم حاکی از «مرگ بر مستبد خون آشام» و سوزاندن یک جیپ دولتی

دست داشته اند. به محض اینکه رهبران جبهه ملی از جمله مهدوی در این باره آگاهی یافتند به ساواک

تلفن کرده و گفتند که مانع این تظاهرات در دانشگاه بشوند و این کار بعدا انجام گرفت.»

ص: 597

«مهدوی گفت پاکروان (رئیس ساواک) جبهه ملی را از مسئولیت مبرا کرده و از طریق رادیو به ملت

در ساعت 5 بعد از ظهر گفت که جبهه ملی در این حوادث دست نداشته است.»

(حسین مهدوی 4)

با شروع حرکت انقلاب مردم مسلمان تحت رهبری روحانیت متعهد در رأس آن امام بزرگوار،

سلاله طیبه پیامبر، شکوه و عظمت این حرکت الهی به دستجات وامانده و منفعل دوباره امکان داد وارد

معرکه شوند.

«جنگ حقیقی در آینده بین اسلام و کمونسیم خواهد بود. بدین دلیل است که نهضت آزادی در

جهت نزدیکتر کردن روابط خود با رهبران مذهبی می باشد. از زمان مصدق نهضت پایگاه توده ای خود

را از دست داده و در کنار اسلام این پایگاه بایستی که دوباره بنا شود.»

(نهضت آزادی 7)

«هیچ دلیل محکمی مجاهدین خلق را به آشوب مذهبی دانشجویی سال 78 (1357) تا اکتبر 78

(آبان 1357) مرتبط نمی کند.»

(چریکهای فدایی و مجاهدین 1)

«اگر چه دو گروه اصلی تروریستی ایران به این گرایش ملی عمومی که تا وقتی شاه و حامیان

خارجیش از جا برداشته نشوند، هیچ چیز مثبتی نمی تواند انجام پذیرد، کمک کردند، ولی آنها در اعمال

ضد آمریکایی اواخر 1978 درگیر نبودند.»

(چریکهای فدایی و مجاهدین 1)

البته این بار اینان خود به میدان نیامدند، بلکه امپریالیسم زخم خورده که دستش تا مرفق به خون

مردم مظلوم مسلمان ما آغشته شده بود برای حفظ اصلی ترین پایگاه خود در منطقه به سراغ اینان آمده

بود تا بلکه راه چاره ای بجوید، شاید بتواند جلوی خروش عظیم ملیونی امت مسلمان را با سد گلین

روشنفکران دست پرورده خود بگیرد. اینجاست که دیپلماسی شیطان فعال می شود و به موازات حرکت

مردم مسلمان، گروههای سیاسی قدیمی یک به یک در جامعه مطرح می شوند و دستگاه تبلیغاتی

صهیونیستی امپریالیستی در سراسر عالم، گروههای سیاسی را به عنوان رهبری حرکت مردم معرفی

می کنند، اینک زمان بهره برداری از زحمات چندین ساله امپریالیستم فرا رسیده و گروههای سیاسی

نقش جانشینی و جایگزینی به جای شاه را باید بازی کنند، چرا که آمریکای جهانخوار نمی تواند به

سادگی از منافع حیاتی خود در ایران چشم بپوشد. گروههای سیاسی تشنه کسب قدرت که سالیان دراز

سر بر آستان امپریالیسم غدار سائیده بودند، مدعیان بلاشرط خوان گسترده انقلاب هستند و با

مماشات پیاپی با امپریالیسم خطر واهی نفوذ شوروی را به عنوان محور اتحاد استراتژیک خود با غرب

و شیطان بزرگ بر می گزینند، اما در میان این هیاهو، بیش از هر چیز از به قدرت رسیدن نیروهای

مذهبی و به اصطلاح خودشان «فناتیک» هراس دارند و در این راه دست در دست شیطان بزرگ به بهانه

مقابله با روسیه به جنگ اسلام و نیروهای مسلمان، البته هر زمان به شکل و رنگی خاص، در می آیند.

«ما احتیاج به شش ماه آزادی داریم، نه آزادی افراطی، بلکه حداقل حق ملاقات نمودن و

سازماندهی، او گفت که اگر این انجام نگیرد رهبریت مخالفین در اختیار فتاتیکها قرار خواهد گرفت

...»

(بختیار 17)

ص: 598

«او (بختیار) خوشحال بود که میناچی و بازرگان گفته بودند: اصلاحات در زمان شاه باید صورت

گیرد، ملاها نمی توانند بر ایران حکومت کنند ...»

(بختیار 19)

در واقع در این زمان تمامی نیروهای کفر و شرک و نفاق اتحاد خود را برای مقابله با جریان اصیل

اسلامی آغاز می کنند و از این پس آمریکا در داخل کشور تمام جریانات ضد اسلامی را در کنار خواهد

داشت. بختیار عنصر وابسته جبهه ملی که مواضع چپ تری نسبت به رژیم شاه و آمریکا در مقایسه با

الهیار صالح و سنجابی و امثالهم داشت به یکباره از صف مخالفین از نوع جبهه ملی خارج می شود و به

عنوان نخست وزیر برگزیده آمریکا و شاه انتخاب می شود، کسی که از اوائل دهه 1960 (حدود سالهای

1340) با سازمان سیا همکاری صمیمانه داشته است(1) مردم و انقلاب را به اطاعت از خود فرا

می خواند. حال آنکه مردم دیگر الهی شده اند و حجت زمان خود را شناخته اند و نیرنگهای جدید با

ولایت و سرپرستی نایب امام زمان به سادگی برای مردم افشا می شود و با یک تهاجم تار و پود سلطه

جابرانه قرنها تجاوز و استعمار و استثمار درهم پیچیده می شود. انقلاب اسلامی با زیر بنای الهی خود

تمامی محاسبات طاغوت بزرگ و موالی او را درهم ریخت، هر چند پس از پیروزی مرحله اول، برخی

از گرایشات غرب زده در رأس بخشی از کارهای اجرایی قرار داشتند،(2) اما اصالت اسلامی انقلاب

موجب شده که انقلاب هر روز ناخالصیها را از خود بپالاید و منحرفین از اسلام عزیز را وادار به نمایش

چهره واقعی خود کند و بی دلیل نیست که پس از حاکمیت خط اسلام و خلع ید از پیروان لزوم وابستگی

به غرب یا شرق، اینان به صف گروههای رژیم سابق می پیوندند که در مقابل جمهوری اسلامی به مبارزه

برخیزند، حال آنکه همینها در مقابل رژیم شاه با مسلمانان به وحدت نرسیدند، چرا که ماهیت آنها به

آنان چنین اجازه ای را نمی داد. پیروان طاغوت چهره حقیقی خود را با نضج حرکت اسلامی هر روز

بهتر و بیشتر از روز قبل روشن و آشکار می کنند.

اسنادی نیز از گروههای وابسته به شرق در این مجموعه ارائه می شود که آنها نیز به نوبه خود

واقعیت عریان برخوردهای مکارانه اینان را قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ما از زبان دشمن

ظاهریشان یعنی آمریکا می نمایاند. البته در طیف احزاب وابسته به شرق، برخی چون حزب توده

مستقیما و بدون هیچ رو در بایستی در خدمت بلوک شرق عمل می کند.

«کمیته مرکزی دستورات خود را از اتحاد شوروی یا به طور مستقیم و یا از طریق مردی که به طور

ویژه در سفارت شوروی تعیین شده است می گیرد.»

(حزب توده 2)

و بقیه هم با توجه به شرایط خاص تشکیلاتشان به تناسب در رده های بعدی قرار می گیرند، البته در

مواجهه با پیروزی انقلاب اسلامی از آنجایی که تفکر حاکم بر این گروهکهای سیاسی، نوعا القاء لزوم

1- اسناد همکاری بختیار با سازمان سیا در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مجموعه مفصل و جداگانه ای منتشر خواهد شد.
2- همان گونه که اشاره شد ٬ طیف غربزدگان بسیار وسیع بوده و هنوز هم هست ٬ خود اسناد نیز به خوبی این واقعیت را نشان می دهد که میان نهضت آزادی که صاحب گرایشات مذهبی است و جبهه ملی که اساساً و عملاً نافی عقاید اسلامی است تا چه اندازه اختلاف وجود دارد ٬ تاریخ اسناد مربوط به جبهه ملی و سران آن و تاریخ اسناد نهضت آزادی ٬ همچنین نحوه برخوردها تا اندازه روشنی این دو گروه را از هم متمایز می کند.
ص: 599

وابستگی به یک قدرت خارجی برای ایستادن در مقابل قدرت خارجی رقیب بوده است، برخی از این

دستجات در سیر تکاملی خود! از اتکای به شرق مجذوب و دلباخته غرب شدند، چرا که وقتی

امپریالیسم غدار آمریکا به سادگی شوروی را به عنوان مثال در افغانستان بازی می دهد، گروهکهای

تابعه را بسیار سهل تر می تواند جذب و در اختیار منافع خویش قرار دهد و از همین رو است که می بینیم

در برخی از این گروهکها انشعاب رخ می دهد و پاره ای از قبیل گروه به اصطلاح مجاهدین خلق به

تمامه دل از وابستگی به شرق می برند و به یکباره دست به دامان نیروهای سوسیالیستی متعهد به

امپریالیسم می شوند و در کنار دستجاتی چون جبهه ملی و گروهکهای طرفدار نظام سلطنتی قرار

می گیرند.(1)

«نشانه بارزی، مجاهدین خلق را با جبهه ملی مرتبط می کند؛ یک ائتلاف در میان گروههای مخالف

ایرانی با جهت میانه روی سیاسی به نظر آمد موقعی که از جبهه ملی درخواست می کرد (یا جبهه ملی از

مجاهدین خلق درخواست می کرد) که به ائتلاف شانسی برای کمک کردن به اهداف دمکراتیک سیاسی

استانداردش بدهد، مجاهدین خلق عملاً از آشوب اجتناب می ورزیدند.»

(مجاهدین و چریکها 2)(2)

حرکت طرفدار مشی مسلحانه برای مقابله با نظام فاسد و فاجر پهلوی ابتدائا در رابطه با روحانیت

متعهد اسلام، شکل گرفت. روحانی شهید مرحوم نواب صفوی تبلور چنین مبارزه ای بود از آن پس در

کنار جریانات اسلامی ارشادی و تبلیغی که زمینه ساز انقلاب اسلامی بود حرکتهای مسلحانه توسط

گروههای کوچک غیر متأثر از شرق و غرب و متعهد به اسلام در زمانها و شرایط مناسب صورت گرفت.

از سوی دیگر جریانات شرق زده نیز که داعیه مبارزه مسلحانه با رژیم شاه را داشتند، از دل حزب توده

بیرون آمدند و طبیعتا دنباله روی سیاست ابرقدرت شرق بودند، اینها نیز علیرغم شعارهای شداد و

غلاظ طرفداری از کارگران و کشاورزان و محرومین، در جمع خود کمتر و یا به تعبیری هیچ فردی از

اقشار یاد شده را به همراه نداشتند. مهد تفکر مارکسیستی، دانشگاههای ساخته غرب بود که

دانشجویان ماجراجو را برای ارضای تمایلات درونی و تحت تأثیر جو موجود به سمت مخالف خوانی

از نوع شرقی آن دعوت می کرد، اما به جهت بنیادی نبودن این مخالفتها، افراد پس از اینکه دوران

تحصیل خود را سپری می کردند، جاذبه های زندگی مادی چنان آنها را در خود غرق می کرد که خود از

بوروکراتهای عمده دستگاه می شدند و حتی در پاره ای از موارد به سمت وزارت شاه می رسیدند.

گروه دیگری که تا اندازه ای با این دستجات به لحاظ سابقه تاریخی متمایز است، گروه مجاهدین

خلق است که از دل نهضت آزادی بیرون آمده بود، که در ابتدا شعار خود را مبارزه با رژیم شاه در

تمسک به اسلام قرار داده بود و از این رو پاره ای از نیروهای جوان مسلمان را به خود جذب کرد و حتی

موقتا حمایت برخی از روحانیون برجسته را جلب نمود، اما رفته رفته به واسطه عدم اتکای به اسلام

اصیل و پیروی از اندیشه التقاطی رو به انحراف رفت به طوری که یکباره بخش اصلی آن اعلام تغییر

1- اسناد همکاری مجاهدین خلق و حزب آمریکایی خلق مسلمان که عمدتاً متشکل از حامیان رژیم منفور شاهنشاهی بود در مجموعه ای مجزا انشاءالله انتشار خواهد یافت.
2- در سند شماره 4 حزب توده ٬ اسامی وزرای کابینه شاهنشاهی که قبلاً در حزب توده بوده اند و به این دلیل ویزا نمی گرفتند را جهت حذف از لیست مربوطه ارجاع شده.
ص: 600

مواضع ایدئولوژیک کرد و به کلی به نفی اسلام پرداخت. البته این گروههای طرفدار مبارزه مسلحانه که

از تئوریهای مشخص مارکسیستی تبعیت می کردند، نمی توانستند برای رژیم وابسته به امپریالیسم خطر

عمده ای تلقی شوند، چرا که آمریکای جهانخوار در سایر نقاط دنیا این تئوریها را شناخته و به مقابله با

آنها پرداخته بود و عموما با کیدها و مکرهای جدید این شعارهای پوچ و فریبنده را که هدف آن بریدن

از غرب و پیوستن به شرق بود را بی اثر ساخته بود. گروههای مسلح موجود در جامعه ما نیز به واسطه

عدم اتکای به مردم به سادگی با فشار و جو خفقان پلیسی مضمحل شدند. بعدها به برکت انقلاب

شکوهمند اسلامی این گروهها و از جمله مجاهدین خلق خود را جمع و جور کردند و با هیاهوی خاص

خود به پای سفره گسترده انقلاب آمدند. اما از آنجایی که انقلاب آرمانهای والای الهی را تعقیب

می کرد، خیلی زود اینان و سایر گروههای شرق زده و غرب زده در مقابل آن ایستادند.

از آنجایی که طبعا گروههای سیاسی وابسته به شوروی در همان مجرایی که ارباب برایشان مقرر

کرده است گام برمی دارند برای آشنایی به مواضع واقعی اینان ورای تبلیغات کاذب خوب است به

گوشه هایی از چند سند به دست آمده از رقیب اشاره کنیم.

«جالب به نظر می رسید اظهار نظرات مقامات شوروی را بدانیم. این مقامات معتقدند که تحولات

در داخل ایران فعلاً باعث نگرانی هم غرب و هم کشورهای سوسیالیستی شده است و آرزوی خمینی

مبنی بر تشکیل یک کشور اسلامی با کمک یک حزب اسلامی، از نظر تاریخی قدمی به عقب می باشد.»

«اگر چه خمینی به طور مستقیم در مطبوعات شوروی مورد انتقاد قرار نمی گیرد، ولی حتی نام او

نیز به عنوان عنصر مثبتی برای شوروی ذکر نمی گردد.»

«شوروی وجه تشابه کمی با خمینی دارد و از نظر ایدئولوژیک اصلاً تشابهی با خمینی و انقلاب

اسلامیش ندارد.»

«هنگامی که منافع حیاتی شوروی توسط انقلاب اسلامی به خطر بیفتند خمینی رسما توسط

شوروی حذف خواهد شد.»

این مسئله در انتقاد شوروی به اتهام دخالت ایران در امور داخلی افغانستان شکل می گیرد.»

«ما تصور می کنیم که چندین عامل احتمالی باعث شد که شورویها پیوندهای خود را با شاه قطع

کنند و در جستجوی اتحاد نامقدسی با خمینی و نهضت اسلامی او باشند. این عوامل عبارتند از: فقدان

راه دیگر، اینکه در زمستان گذشته به نظر می رسید خمینی همه کارتهای برنده را در دست دارد و دیگر

حزب توده طرفدار مسکو (کمونیست) ضعیف گردیده و اعتبار خود را به طور عمده در ایران از دست

داده بود و گروه بندیهای «ترقیخواه» سیاسی دیگری که به اندازه کافی نیرومند باشند که خمینی را به

مبارزه بطلبند یا حاضر باشند که با شورویها علیه خمینی کار کنند وجود نداشتند.»

(حزب توده 12)

به هر جهت اگر چه این اسناد قسمت کوچکی از واقعیت وابستگی عمده جریانات متشکل موجود

را به غرب و شرق نشان می دهد، اما در عوض حقانیت حرکت الهی امت مظلوم ما را گواه است که

چگونه با این همه کید و مکر دشمنان خونخوار اسلام و انسانیت، چگونه با عنایت الهی و رهبری ولایت

فقیه راه خود را به سوی نور و صراط مستقیم باز یافت و آغازگر و منادی فلاح و رستگاری برای

مستضعفین و محرومین جهان شد. انقلاب اسلامی با تشکل الهی مردم، تمام سازمانهای متشکل و

ص: 601

منحرف ساخته غرب و شرق را با همه امکانات مادی چنان متحیر کرد که انگشت به دهان، عاجز از

مقابله با این حرکت الهی مانده است. این دستجات سیاسی پس از پیروزی اسلام از خوف و رعبی که در

دلشان ایجاد شده بود، بیشتر و بیشتر به ارباب نزدیک شده اند و از این جهت است که حرکات اینان

امروزه به وضوح بیشتری همسویی این عناصر خود باخته در مقابل شرق و غرب را نشان می دهد.

جنجالهای تبلیغاتی اغتشاشات خیابانی، برانگیختن تعصبهای قومی و قبیله ای توطئه کودتا، ترور و

انفجار و ...، آنهم در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب که همه این گروهکها دست به دست هم و

متحد و هماهنگ در آن مشارکت کرده و یا می کنند، حکایت از این دارد که امپریالیسم غدار با همه قوا

تجهیز شده است که این انقلاب را به نابودی کشاند، اما چه باک که «و مکروا و مکراللّه و اللّه خیر

الماکرین».

امت مسلمان و با ایمان به خدای تعالی و پیروی از ولایت نایب امام زمان و با شهادتهای خونبار

خود که ضامن تداوم حرکت است برای استقرار حکومت جهانی اسلام متحد و استوار به پیش می رود.

امید است که ارائه این اسناد رسواگر خارهای بی مقدار در این راه الهی باشد.

به امید نصرت اسلام و مسلمین و خذلان کفار و منافقین

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

جبهه ملی روشنفکران

جبهه ملی روشنفکران

پاورقی به اظهارنظر لامبراکیس که ضمیمه شده است.

هیجان انگیز ... به سختی می شود گفت: جالب شاید، باشد.

بیل میلر آنقدر با جبهه ملیون از لحاظ عاطفی در هم پیچیده است که او باید به خاطر انتقادات ضدشاه

صریح و پر سروصدا از کشور به خارج فرستاده شود. اطلاعات خوبی در اینجا درباره شخصیتها و

روشهای آنها و اینکه چگونه بعضی کارها از طریق سیستم «دوره» رو به راه می شود وجود دارد، ولی به

نظر من میلر معنی تمام اینها را عوضی خوانده است.

شما متوجه خواهید شد که تقریبا همه جبهه ملیون و دیگرانی که تصور می رفت در جبهه مخالف شاه

قرار دارند، امروزه از اعضای محکم دستگاه هستند. مارتین هرتز شاید بعضی از لفاظیهای پرحرارت و

بیش حد از معمولی میلر را قبل از اینکه گزارش شکل نهایی به خود گیرد ملایم تر کرده است. میلر به همین

تازگی مضرّی برای شور و شوق مجاهدانه خویش به عنوان رئیس ستادی که سرگرم پشتیبانی از

فعالیتهای تحقیقاتی کمیته مجلس سنا در رسیدگی به کارها و به اصطلاح بدکاریهای سیا تشکیل شده، پیدا

کرده است.


جامعه روشنفکران ایرانی: ترکیب، الگو، مشکلات و پیشنهادات

ص: 602

محرمانه این سند تا 12 سال از طبقه بندی خارج نشود.

از : سفارت آمریکا در تهران21 دسامبر 1963 برابر با 30 آذر 1342

به : وزارت امور خارجه (آمریکا)

موضوع : جامعه روشنفکران ایرانی: ترکیب، الگو، مشکلات و پیشنهادات

جهت اقدام دولت آمریکا

خلاصه : یکی از مسائل بسیار هیجان انگیز امروز ایران عبارت است از همنواتر ساختن عناصر جوان

طبقه روشنفکر (ایران) با رژیم. دلایل اجتماعی و اقتصادی برای نارضایتی بخش بزرگی از قشر

روشنفکران و مخصوصا جوانان تحصیلکرده، وجود دارد که اساسی ترینش علت سیاسی است. جوان

خشمگین ایرانی به خاطر وجود تفاوت میان آمال و آرزوهایش با واقعیتهای حیات امروز ایرانی، از

جامعه خود ناخشنود است.

سیمای آمریکا هنوز به طور بنیادی مطلوب است، اما نشانه های نگران کننده ای از احساسات ضد

آمریکایی وجود دارد. مخصوصا از این نظر ایالات متحده مورد انتقاد گرفته است که از رژیمی حمایت

می کند که از سپردن نقشی به آنان (روشنفکران) که فکر می کنند شایسته اش می باشند، امتناع می ورزد.

به علت محدودیت در سازمان سیاسی و ارتباطات ایرانی، تشکیلات سیاسی روشنفکران، به شکل

یک دوره درآمده که اعضایش افکار خود را بر یکدیگر عرضه می دارند، ولی معرف هیچ نوع بافت قدرت

منسجم نمی باشند. این گزارش محتوی بررسی موردی است که نشان می دهد چگونه این دوره عمل

می کند.

این مشکل در وحله اول مربوط به دولت ایران است، اما نکاتی وجود دارد که ما می توانیم به کمک آنها،

موضع خود را در میان قشر روشنفکران ایرانی بهبود بخشیم و نحوه تفکرشان را نسبت به حکومت وقت به

طور مثبت تری کانالیزه نماییم.

از روی شواهد چگونگی جریانات تفکر و عادتهای دیالکتیکی روشنفکران ایرانی، چند اقدام اساسی

پیشنهاد می شود. به وسیله راههایی که توصیه می گردد می توانیم «گناه همکاری» خود را در اذهان این

افراد به حداقل برسانیم بدون اینکه به دولت لطمه ای وارد کنیم.

همچنین پیشنهاد می گردد که ارتباط متقابل فکری را، علاوه بر ارائه طرق معمول نوع بصری و غیره،

بیشتر تشویق نماییم. این امر مستلزم تدبیر برنامه جدیدی جهت دیدار آمریکاییهای نوع روشنفکر خواهد

بود که ممکن است آن را با پستهای مورد نیاز آتی تأمین کرد. نیز پیشنهاداتی در جهت محدود کردن

بررسی ایرانیان در مؤسسات آموزشی زیر استاندارد آمریکایی و ایجاد یک مؤسسه مطالعاتی ایرانی در

تهران ارائه می شود.

علاوه بر اینها، اداره اطلاعات آمریکا در حدود هشت ایده عملیاتی جدید را در دست اقدام دارد که در

بخش آخر منظور خواهد شد.

این گزارش مشتمل بر 6 بخش است.

1) روشنفکران سنتی،

2) روشنفکران جدید،

3) مشکل دانشجوئی،

ص: 603

4) بتهای روشنفکران،

5) تشکیلات روشنفکران،

6) نتایج و پیشنهادات.

در این گزارش، منظور از «جماعت روشنفکران» افرادی هستند که به علت کیفیت اذهانشان، که

مجموعا ناشی از تحصیلات عالیه است، بر اذهان دیگران نفوذ دارند.

همچنین در این مقوله ایرانیان جوانی منظور می شوند که خود آرزوی نیل به چنین مقامی دارند و نه

آنهایی که ظرفیت روشنفکری برای مشارکت در مباحثه ایده ها و آرمانهایی که بر انگیزنده سایر

روشنفکران می باشد. روشن است که بنابراین تعریف، شمار کلی اعضای «جماعت روشنفکران» در ایران

نسبتا کوچک خواهد بود. قدرت آنها نیز در اغلب موارد زیاد نخواهد بود. اما ایرانیان افرادی هستند که

الهام می بخشند، همدردیهایی عاطفی ارائه می دهند، در مورد سیاست، احساسات تندی دارند و در میان

آنها تعدادی از رهبران فعلی و حتما بیشتر رهبران آینده وجود دارند. لذا آنچه که در اذهانشان می گذرد

برای ما مهم است.


1 روشنفکران سنتی

1 روشنفکران سنتی

تا یک نسل پیش، تحصیلات عالی به طور خودکار یک جوان ایرانی را مستحق یک مقام نیرومند

(دولتی) یا پرستیژ (اجتماعی) می نمود. کمبود افراد تعلیم دهنده تقریبا در هر زمینه ای وجود داشت و

روشنفکر جوانی که خارج از برمی گشت و یا از یکی از مؤسسات آموزشی عالی ایران فارغ التحصیل

می شد، هویت خود را با پیشرفت کشورش تشخیص می داد، زیرا مطمئن بود که مقامی در آن خواهد

داشت.

روشنفکران تحصیلکرده خارجی مسئول انقلاب 1295 بودند. این افراد عمدتا از خانواده های ملاک

و تجار بوده و آرمانهای انقلابی را از اروپا و اکثرا از فرانسه، اخذ کرده بودند، حضور طویل المدت

فرانسویان عالم در ایران (پروفسورهای فرانسوی برای اولین بار در سال 1231 به ایران آمدند که

متقدمین دانشگاه امروزی تهران بودند) و رجحان دادن ایرانیان آموزش دانشگاهی فرانسه را در اوان قرن

بیستم، سهم زیادی در امور آموزش قضایی و قسمت عمده ای از ترکیب حکومت ایران دارد که تماما

براساس الگوها و مدلهای تفکر فرانسوی پایه گذاری گردید.

علی امینی نخست وزیر سابق که اقتصاددان برجسته ای است. پروفسور (و نخست وزیر پیشین)

منوچهر اقبال، پروفسور علی اکبر سیاسی رئیس دانشکده ادبیات و یکی از رهبران روشنفکری دانشگاه

تهران، عبداللّه انتظام که تا این اواخر رئیس شرکت ملی نفت ایران بود، پرویز خانلری وزیر آموزش و

پرورش، سناتور و پروفسور احمد متین دفتری از دانشکده حقوق دانشگاه تهران، معدودی از مقامات

متعددی هستند که نفوذ زیادی داشته و تحصیلات عالیه خود را مدارس و دانشگاههای فرانسه انجام داده

بودند. اینها تماما افرادی هستند که می توان آنها را از اعضای روشنفکران نسل پیشین ایران به حساب

آورد. نخست وزیر اسبق محمد مصدق تحصیلات علوم سیاسی خود را در پاریس و دکترای حقوقش را در

سوئیس به دست آورد. هر چند که امروزه مریدان جوان و پرالتهابش او را نمونه جامعه روشنفکران سنتی

تلقی نمی کنند، ولی مصدق در واقع به همان نسلی تعلق دارد که انقلاب 1295 را به ثمر رسانیدند، او تقریبا

ص: 604

همان قدر علاقمند به ایده های سیاسی بود که نسبت به نیازمندیهای اقتصادی، اداری و فنی زمانش علاقه

داشت.

بعضی از اعضای امروزی قشر روشنفکران سنتی هنوز از محصولات آموزش مذهبی می باشند. اکثر

نخبگان اوایل قرن تحت آموزش ملاهای عالم و معمولاً در مدارسی موسوم به مکتب که در آنجا قرآن

قرائت و حفظ می شد، قرار می گرفتند در اینجا به کودکان ادبیات فارسی آموخته می شد و سواد نوشتن و

ریاضیات ساده تدریس می گردید. شهرهای بزرگ ایران دارای مدارس عالی مذهبی بوده و هست که در

آنها ملاهای دانشمند به دانشجویان مذهبی تفسیر قرآن، فقه و فلسفه دینی می آموزند.

پس از آن روحانیون عمده، تحصیلات خود را در مراکز مذهبی بزرگ قم، کربلا، و نجف ادامه می دهند

تمامی روحانیون امروزی، همچون روح اللّه موسوی خمینی، هادی میلانی، محسن حکیم، سید کاظم

شریعتمداری و حاج آقا حسن قمی، الگوی کامل سنتی آموزش مذهبی را دنبال کرده اند.

هم روشنفکران تحصیلکرده خارجی و هم سنت گرایان مذهبی در نهضت سریع و بزرگ ناسیونالیزمی

که مشخصه دوران مصدق در اوائل دهه 1330 بود، دخالت داشتند. افرادی چون احمد کسروی، روشنفکر

برجسته زمان خود و مردی که با معلومات دائره المعارفی یک مبنای فلسفی برای این نهضت فراهم کرده

بودند. در (جناح) چپ، کمونیستهایی چون بزرگ علوی بودند که در دانشگاههای شوروی، فرانسه و

آلمان پرورش یافته بودند و در میان هموطنان خود در زمره با استعدادترین افراد زمانشان تلقی می شدند.

در (جناح) راست افراطی ملاهای ارتجاعی و افراطیون فاشیستی وجود داشت نمونه آنها آیت اله سید

ابوالقاسم کاشانی و در گروه ترویستی متعصب فدائیان بودند.

امروزه عناصر تحصیلکرده مذهبی نفوذ اندکی در میان روشنفکران ایرانی دارند، اما سایر عناصر

سنتی هنوز دارای درجات بالایی در موقعیت و پرستیژ می باشند. اکثر آنها از خانواده های ثروتمند بوده که

بعضی از آنها عبارتند از سناتور 72 ساله عیسی صدیق که چهار بار وزیر آموزش و پرورش بود، سناتور

رضازاده شفق 68 ساله که پروفسور ممتاز ادبیات و رئیس سابق دانشگاه پهلوی بود، سناتور 85 ساله

حسن تقی زاده او بت بزرگ و یکی از رهبران نهضت مشروطه 1295 بود و دیگری سناتور محمود (محمد)

حجازی 65 ساله داستان نویس. تصادفی نیست که این افراد در مجلس اعلای پارلمان می باشند، آنها در

آنجا (مجلس سنا) کارشان ایجاد نفوذ متعادل و مسئول است، اما امروزه مجلس سنا قدرتی ندارد و نفوذ

روشنفکری این افراد بر نسل جوان تر به شدت محدود است.

در زمان رضا شاه، نوع تازه ای از روشنفکران باعث حضور او در صحنه ایران شدند. این نوع را، به

علت تخصص شان در اداره دستگاههای حکومتی و مخصوصا جنبه های فنی آن، می توان تکنوکرات

نامید. از آنجایی که اقتصاد هنوز پیچیدگی نداشت، رضا شاه توانست شخصا بر شروع صنعتی شدن

نظارت کند و تکنوکراتهای خود را منضبط سازد و آنها را وادار کند که متعهدانه به وی خدمت کنند. اما

مقوله تکنوکراتها فقط از وقتی در ایران اهمیت یافت که آنها در ده پانزده سال اخیر به تعداد کثیر در صحنه

حضور یافتند.

در عین حال که قسمت عمده ای از قشر روشنفکران سنتی امروزه متعلق به ستونهای رژیم اند (البته

استثناهایی از قبیل امینی هستند که دارای مقداری احترام در افراد جوانتر می باشند)، اما این امر در مورد

ملاها که در اثر اصلاحات ارضی و آزادی زنان به خصومت پرداخته اند، صدق نمی کند. شهرهای مذهبی

ص: 605

قم و مشهد، مراکز مخالفت مذهبی با رژیم است.

البته مهمتر از آن، این حقیقت است که عناصر مذهبی به حومه و دهات دسترسی دارند که به سهولت در

اختیار دولت نیست و آنها هنوز هم نفوذ قابل توجهی در شهرها میان خانواده های طبقه متوسط، مخصوصا

میان بازاریان، و تا اندازه ای میان کارگران دارند.

هر چند که آیت اللّه خمینی و میلانی مدعی هستند که مخالفتی با اصلاحات شاه ندارند و وانمود

می کنند که موضع ضد رژیمی آنها بر مبنای قانون اساسی است، اما به نظر نمی آید که کل روحانیت واقعا

توجه و علاقه به همان نوع تفکراتی داشته باشند که باعث برانگیختگی بسیاری از افراد نسل جوان و قشر

روشنفکران «جدید» شده است.