گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد پنجم
حضور شوروی در ایران






سند شماره (41)

سری14 نوامبر 1978 23 آبان 57

حضور شوروی در ایران

1 مجموعه موقعیتهایی که توسط دولت ایران برای پرسنل آژانسهای حکومت شوروی ایجاد شده بود

به 325 فقره بالغ می گردد. لیکن برآوردهایی شده که نشان می دهد در سالهای 1978 و 1977 این

موقعیتها به تعداد 25 فقره افزایش یافته است و چون این رقم شامل وابستگان نمی شود، 350 نفر به عنوان

همسر و 100نفر به عنوان فرزندان این پرسنل باید درنظر گرفته شوند که در نتیجه رقم کلی را به 800

می رساند. جدول زیر با درنظر گرفتن محل آژانس گسترش حضور مقامات شوروی در ایران را نشان

می دهد.

ص: 604

تهران

سفارت شوروی

دفتر سفارت 73 نفر

بخش کنسولی 70 نفر

دفتر وابسته نظامی 8 نفر

دفتر کنسول اقتصادی 26 نفر

نمایندگی تجاری شوروی 66 نفر

بیمارستان شوروی 66 نفر

خبرگزاری تاس 2 نفر

هواپیمای اروقلوت 4 نفر

اینگستراخ (شرکت بیمه حکومت شوروی 5 نفر

بانک ایران و روس 5 نفر

ایرسات (شرکت سهامی ایران و روسیه) 9 نفر

جمع حاضر در تهران 271 نفر

آستارا

نمایندگی تجاری روسیه 3 نفر

شرکت سهامی ایران و روسیه 2 نفر

اصفهان

سرکنسولگری شوروی 13 نفر

بانک ایران و روسیه 2 نفر

رشت

سرکنسولگریشوروی 10 نفر

نمایندگی تجاری شوروی 1 نفر

اینگستراخ 1 نفر

مشهد

اینگستراخ 1 نفر

بندر پهلوی

موروفلوت (آژانس تجاری دریایی) 3 نفر

شرکت سهامی ایران و روسیه 7 نفر

ص: 605

نمایندگی تجاری روسیه 2 نفر

جلفا

شرکت سهامی ایران و روسیه 7 نفر

نوشهر

شرکت سهامی ایران و روسیه 2 نفر

جمع کل افراد در خارج از تهران 54 نفر

جمع کل افراد در ایران 325 نفر

2 وظیفه برنامه کمک نظامی شوروی در ایران این است که به ایرانیان در مورد استفاده و تعمیر

توپخانه، وسایل حمل ونقل و تجهیزات مهندسی که از طریق شوروی در اختیار نیروهای ایران قرار داده

می شود آموزش داده شود. در حال حاضر احتمالاً حدود 120متخصص نظامی تحت این پروژه به مناطقی

از ایران از قبیل کارخانه بابک (تعمیر و نگهداری وسایط نقلیه در حومه تهران)، مرکز توپخانه اصفهان، و

گروه لجستیکی نیروی زمینی سلطنتی، به کار مشغول هستند. تحت پوشش همین پروژه گروهی

ازمتخصصین خانه های پیش ساخته نیز در تهران، کرمانشاه، اهواز، و جلفا اسکان داده شده اند.

3 دفتر کنسول اقتصادی، که ظاهرا وابسته به سفارت شوروی است ولی در حقیقت تابع کمیته دولتی

روابط اقتصادی خارجی GKES در مسکو می باشد، دفتر ناظر بر تمام پروژه ها (اقتصادی و نظامی

شوروی) در ایران است. کنترل همه متخصصین و پروژه های روسی در ایران از طریق یک گروه مدیریتی

در GKES(تهران) که حدود 100نفر کارمند روسی (که شامل 26نفر عضو سفارت نیز هست) دارد،

صورت می گیرد. پروژه های تحت نظارت این دفتر فعالیت وسیع ایران و روسیه را که شامل بانکداری،

بیمه، کارخانه ذوب آهن، گاز و نفت، نیروگاهها، اکتشافات معادن و منابع، معادن زغال سنگ، شیلات،

سیلوهای گندم، سردخانه، برقی کردن راه آهن، پروژه خانه های پیش ساخته، و مراکز آموزشهای حرفه ای

می باشد دربر می گیرد. فهرست زیر نشانگر ارقام پرسنلی طرحهای شوروی و تغییرات و توسعه آنها از

زمان تهیه آخرین گزارش (الف 175 نوامبر 1977، ضمیمه الف) می باشد.

کارخانه ماشین آلات اراک: حدود 45نفر متخصص روسی در اینجا به کار مشغول هستند. دو کارخانه

دیگر نیز قرار است احداث شود که سبب افزایش تعداد پرسنل روسی می گردد.

معادن زغال سنگ: تا دسامبر 1975 پرسنل روسی مشغول به کار در معادن زغال سنگ بالغ بر 410 نفر

بود.

سردخانه ها

تا ژانویه 1976 تعداد 76 متخصص روسی در 5 سردخانه مشهور به کار مشغول بودند و گمان نمی رود

که در تعداد آنها تغییری داده شده باشد.

ص: 606

شیلات

44 نفر متخصص روسی در شیلات ایران و روسیه به کار مشغول هستند.

خط لوله گاز و نفت

در دسامبر 1975 یک قرارداد در رابطه با گاز توسط ایران، آلمان غربی و روسیه به امضاء رسید، برای

احداث خط لوله احتیاج به 200 نفر از پرسنل روسی بود، تا این تاریخ هنوز معلوم نشده است که چند نفر

جهت احداث این خط لوله که شامل هشت ایستگاه خط لوله گازی است که به کار مشغول هستند.

سیلوهای گندم

در سال 1975 چهار سیلوی گندم افتتاح گردید (نیام، شاهگرد، داراب، و بردیجان) سه سیلوی دیگر

در حال ساختمان است (ساری، سمنان و فسا)، و سه نقطه دیگر نیز انتخاب شده است. تنها رقم مربوط به

متخصصین روسی مشغول به کار در این طرحها که موجود است رقم 25 می باشد.

پروژه های خانه سازی

در سپتامبر 1976 حدس زده می شد که 150 متخصص روسی در کارگاههای خانه های پیش ساخته

که بزرگترین آنها پروژه خانه های پیش ساخته آریاشهر در اصفهان است، به کار مشغول باشند. متخصصین

نظامی روسیه نیز در پروژه ای برای ایجاد خانه های پیش ساخته برای نیروهای مسلح ایران در تهران کار

می کردند. در اواخر 1976 یا اوایل 1977 قرار بود پروژه هایی در اهواز و تبریز دنبال شود، که سبب

می شود رقم متخصصین شوروی در این زمینه به 200 برسد.

معادن

تعداد متخصصین روسی که به عنوان مشاور و تکنسین در صنعت معادن یا محققین منابع یا جستجوگر

به کار مشغول هستند به 180 نفر می رسد.

نیروگاهها

علاوه بر نیروگاهی که در اهواز وجود دارد، ساختمان یک نیروگاه در اصفهان نیز آغاز شده است.

پروژه دوم گویا بعد از شش سال تکمیل خواهد شد. تنها رقم موجود پرسنل روسی در رابطه با این پروژه

229 نفر می باشد.

راه آهن

به طور تقریبی مجموع 152 متخصص روسی در تبریز و مرند اسکان یافته اند، حدس زده می شود که

سرانجام به منظور تکمیل همین پروژه حدود 500 نفر پرسنل روسی به اینجا وارد شوند.

ص: 607

کارخانه ذوب آهن

کارخانه ذوب آهن آریامهر اصفهان بیشترین رقم متخصصین روسی را به خود جذب کرده است که

رقم 1586 می باشد. در اوایل 1978 بررسی برای توسعه کارخانه انجام گرفت که این رقم را به 1640 نفر

می رساند

مراکز آموزش حرفه ای

تعداد 70 نفر متخصص روسی در 16 مدرسه آموزش حرفه وفن که به طور مشترک به وسیله شوروی

و وزارت آموزش و پرورش ایران اداره می شود وجود دارد.

4 باید خاطرنشان ساخت که تعداد متخصصین شوروی در ایران دائما دستخوش تغییر است. با این

وصف با استفاده از ارقام موجود و یا تعداد تقریبی پرسنل روسی در پروژه های متعدد نظامی و اقتصادی

جمع کل افراد به 3500 متخصص روسی می رسد. در صورتی که این رقم را با درنظر گرفتن همسران دو

برابر کرده و تعداد پرسنل رسمی شوروی یعنی 800 نفر را نیز به آن اضافه کنیم جمع کل افراد روسی حاضر

در ایران قریب 8000 نفر می شود. در حالی که این رقم بسیار محافظه کارانه ارائه شده، ولی بیانگر افزایش

تعداد پرسنل نسبت به سال قبل می باشد.


نامه برژنف

سند شماره (42)

تاریخ: 22 نوامبر 78 1 آذر 57خیلی محرمانه

از: وزارت امور خارجه در واشنگتنبه: سفارت آمریکا در تهران با اولویت

موضوع: نامه برژنف

مطالب مطبوعاتی زیر در 19 نوامبر تهیه گردیده است. در جلسه توجیه ظهر استفاده نشده است. پایگاه

به هر نحو که بخواهد می تواند از آنها استفاده نماید.

سؤال: آیا آمریکا طرحی اضطراری در صورت سقوط دولت شاه دارد؟ جواب هریک از سفارتهای

آمریکا طرحهای اضطراری جهت حراست از آمریکایی های مقیم در خارج در صورت بروز اتفاقات

دارند. یک چنین طرحی نه تنها در تهران بلکه در هریک از دیگر پایتختهای جهان وجود دارد. ما هنوز

اقدامی در جهت به کار گرفتن چنین طرحی در ایران انجام نداده ایم.

سؤال: ولی آیا آمریکا طرحی اضطراری در دست دارد که بتواند از طریق آن بقای شاه را تضمین نماید؟

جواب: همانگونه که رئیس جمهور ابراز داشته اند، ما درنظر نداریم که در امور داخلی هیچ یک از

کشورها مداخله کنیم. ما خاطرنشان می سازیم که شاه در یکی از مصاحبات مطبوعاتی اخیر خود گفته

است که از کشورهای دوست می خواهد که در امور داخلی به خاطر او مداخله نکنند.

سؤال: از مداخله شوروی در ایران چه می دانیم؟

جواب: رئیس جمهور در 13نوامبر به این سؤال پاسخ داد. وی گفت: «ما دلیلی در دست نداریم که

نشان بدهد که روسها مایل به سرنگونی سازمان حکومتی کنونی ایران و یا منبع خشونت در این کشور

باشند.» به نظر من آنها می دانند که دارای مرزی مشترک و طولانی با ایران هستند و یک کشور باثبات با هر

رهبری که باشد برایشان خیلی مهم است. «ممکن است این وضع تغییر یابد. در صورتی که روشن شود که

ص: 608

شاه سقوط خواهد کرد و نیروهای دیگری قدرت را به دست خواهند گرفت. روسیه نیز ممکن است موضع

خود را تغییر بدهد. ولی برداشت کنونی ما این است.»

سؤال: بیانیه درباره اعطای آزادی در ایران سخن نمی گوید بلکه از حمایت از تلاش شاه برای ایجاد

نظم و آرامش در داخل صحبت می کند. آیا این نشانگر تغییر در سیاست آمریکاست؟

جواب: حمایت ما از تلاش شاه برای اعطای آزادیهای سیاسی در ایران شهرت دارد. در مواقع مختلف

رئیس جمهور و وزیر خارجه ونس به کرّات درباره این موضع سخن گفته اند. بیانیه وزیرخارجه در 19

نوامبر نشان دهنده تغییر در سیاست آمریکا نیست.

سؤال: آیا بیانیه آمریکا درباره ایران با بیانیه برژنف ایراد شده بود؟ جواب: بله.

سؤال: آیا از خط مستقیم استفاده شده است یا اینکه رئیس جمهور به طریقی دیگر با برژنف درباره

ایران تماس گرفته است؟ جواب: درباره وسایل ارتباطی رئیس جمهوری نباید اظهارنظر کرد.

سؤال: چرا در آن موقع برژنف این بیانیه را ابراز داشته است؟

جواب: ما صلاحیت نداریم که درباره اقدامات شورویها اظهارنظر نماییم.

سؤال: برای حفظ منافع خود در ایران، آمریکا درنظر دارد چه اقداماتی را «انجام داده و دنبال کند»؟

جواب: بیانیه روشن می کند که ما مشکلات ایران را یک موضوع داخلی می دانیم. بدون اینکه در امور

داخلی ایران مداخله کنیم، سعی داریم همکاری و تعاون خود را به میزان وسیعی با ایران حفظ کرده،

گسترش دهیم. این منافع دربرگیرنده برنامه های رسمی همکاری، در زمینه سیاسی و دفاعی و نیز در رابطه

با تعداد زیادی پروژه هایی است که شرکتهای خصوصی آمریکایی در ایران دارند. کریستوفر


ارزیابی موضع گیری و مقاصد شوروی درباره اوضاع ایران

سند شماره (43)

تاریخ 23 نوامبر 78 2 آذر 58سری

از: وزارت امور خارجه، واشنگتنبه: همه قرارگاههای دیپلماتیک خاور نزدیک و آسیای جنوبی

موضوع: ارزیابی موضع گیری و مقاصد شوروی درباره اوضاع ایران

1 مطالب زیر یک تجزیه و تحلیل اطلاعاتی و پرژوهشی درباره موضع گیری و مقاصد شوروی نسبت

به اوضاع ایران است. شما می توانید در مکالمات خود با حکومتهای میزبان در صورت اقتضاء از این تجزیه

و تحلیل سود بجویید. شما در بحثهای خود باید ارزیابی و نظرات حکومت میزبان را درباره انگیزه ها و

برداشتهای شوروی جویا شوید.

2 آغاز متن. مقدمه اظهارات برژنف درباره ایران در روز یک شنبه تأکید برنگرانی فزاینده اتحاد

شوروی نسبت به حوادث ایران و بلاتکلیفی درباره تدابیری که ایالات متحده ممکن است درنظر گرفته

باشد، دارد. تعیین زمان اظهارنظرهای برژنف این عقیده را القاء می کند که این اظهارات برای خنثی کردن

بازیهای مطبوعاتی اخیر غربی درباره دخالتهای شوروی در کوبا بوده است و منعکس کننده حساسیت

شوروی درباره هرگونه اظهار عقیده ای است که اتحاد جماهیر شوروی در آشوبهای کنونی ایران دست

دارد. ما احساس می کنیم که در حالی که شورویها ممکن است وسوسه شوند تا مداخله کنند، آنها دچار

بی تصمیمی هستند و احتمالاً همچنان به دفع الوقت مشغولند.

3 اظهارات برژنف. ما معتقدیم که اخطار برژنف منعکس کننده نگرانی واقعی شوروی بر سر اوضاع

ص: 609

ناپایدار که در مرزهای جنوبی آن حاکم است و همچنان ادامه دارد، نیست. این اخطار ممکن است یکنوع

هشدار نه چندان زیرکانه به واشنگتن باشد مبنی بر اینکه اتحاد جماهیر شوروی مانند ایالات متحده منافع

مشروع امنیتی در مرزهای جنوبی خود دارد، ولی از لحاظ سنتی خویشتن داری قابل ملاحظه ای نشان

داده است و انتقادهایی از درگیریهای ایالات متحده در ایران نشان داده است و این امر برخلاف روش

ایالات متحده نسبت به کوبا است. تأکید برژنف بر این نکته که آشوبهای ایران یک امر داخلی بوده و اتحاد

شوروی با مداخله یک قدرت خارجی در امور داخلی یک کشور دیگر مخالف است؛ شاید به منزله

کوششی از سوی شورویها برای فاصله گرفتن علنی از اوضاع باشد تا بدین ترتیب از اتهامات مبنی بر

درگیری شورویها بکاهد.

4 واکنش شوروی در مورد آشوبها. تا همین اواخر ما از بی سروصدایی شوروی درباره آنچه که در

ایران اتفاق می افتد در حیرت فرو رفتیم. تا اواخر اکتبر انعکاس مسائل مربوط به ایران در رسانه های

گروهی شوروی محدود به اظهارات ملایم حاکی از همدردی نسبت به مخالفان و وضع فلاکت بار ایرانیان

متوسط الحال و بحثهایی درباره مشکلات اجتماعی و اقتصادی ایران بوده است. تنها مورد مهم استثنایی،

مصاحبه روزنامه پراودا با رئیس حزب توده بوده است، ولی حتی این مصاحبه نیز در انتهای بحث دیگری

قرار گرفته و تقصیر حوادث ایران به گردن ساواک و نارضائی عمومی نسبت به سیاستهای شاه گذارده شده

است. از اواخر ماه اکتبر در رسانه های گروهی شوروی مسئله پشتیبانی آمریکا از شاه مورد بحث قرار

گرفته و از حکومت نظامی در ایران انتقاد شده است. تفسیر شوروی حادتر و انتقادآمیزتر شده است.

معذالک رسانه های گروهی شوروی هنوز به شاه حمله نکرده و از مخالفان او علنا پشتیبانی نکرده اند.

ما معتقدیم که این خویشتن داری در ابتدا در نتیجه اعتقاد شوروی به این امر بوده است که با توجه به ماهیت

چند پارچه مخالفان شاه و پشتیبانی دستگاه نظامی و ایالات متحده شاه خواهد توانست بقای خود را

حفظ کند ولی اخیرا لحن خشن تر شورویها این اندیشه را القا می کند که موقعیت شاه ناامن تر شده است.

5 پشتیبانی از مخالفان. ما هنوز مدرکی در دست نداریم، تا از نسبتها و اتهامات حجیمی مبنی بر اینکه

شورویها از مخالفان مذهبی یا چپ گرایان حمایت می کنند، پشتیبانی کنیم. گزارشهای مربوط به نقش و

انتقالات سربازان شوروی در مرز ایران و حمل قاچاق اسلحه به ایران براساس شواهدی که در دست

داریم مورد تأیید قرار نمی گیرد. ما در این باره از نزدیک مراقب اوضاع هستیم. ما شواهدی مبنی بر اینکه

مسکو می کوشد تا آشوبهای ایران را از طریق حزب توده تشدید کند در دست نداریم، هر چند با توجه به

قبول حزب توده از سوی دانشجویان ایران این حزب، ممکن است هوس چنین کاری را داشته باشد.

رهبری حزب توده همچنان در آلمان شرقی مستقر است و چنین تصور می شود که تقریبا تماما تحت

کنترل شوروی است. معذالک ما درباره دامنه کنترل رهبران تبعیدی حزب توده بر اعضای خود که هنوز در

ایران هستند اطلاعی نداریم، ولی معتقدیم که این کنترل برای اینکه به میزان مطلق برسد راه طولانی در

پیش دارد. اگر مسکو تصمیم گرفته باشد که شیوه ای با مشارکت حزب توده اتخاذ کند، در این صورت

اتحاد شوروی ممکن است خویشتن داریهای سابق را در مورد حزب توده کنار بگذارد و تا آن اندازه

پیشروی کند که همکاری حزب توده را با خمینی و سایر رهبران مخالف تشویق کند، تا از عنوان شدن شبح

خطر سرخ در ایران اجتناب کند. مسکو ممکن است امیدوار باشد که حزب توده در آینده راهی برای نفوذ

پیدا کند.

ص: 610

6 مقاصد شورویها. اوضاع ایران شوروی را بر سر یک دو راهی قرار داده است؛

الف ادامه ناآرامی یا سقوط شاه ممکن است فرصتهای جدیدی را برای اتحاد شوروی در خلیج فارس

ایجاد کند.

ب ولی اتحاد جماهیر شوروی نمی خواهد در مرزهای آن بی ثباتی حکم فرما شود؛ مبادا این بی ثباتی

به آسیای میانه شوروی سرایت کند و بدین جهت شوروی جانشینان احتمالی شاه را به ویژه اگر نظامیان

محافظه کار یا حکومت اسلامی باشند، به عنوان یک عامل ایجاد خطر در مناسبات کاری و جاری بین

مسکو و تهران که ظرف 10سال اخیر به وجود آمده و شامل واردات گاز از ایران و سایر پیوندها است، تلقی

می کند.

روی هم رفته ما معتقدیم که آنچه که شوروی ترجیح می دهد این است که یک سلطنت مشروطه ضعیف

در ایران لااقل برای آینده کوتاه مدت برقرار شود. این تا اندازه ای ثبات را تأمین خواهد نمود، ولی

جاه طلبی های نظامی شاه را محدود خواهد کرد و بدین ترتیب راه گشای نفوذ شوروی در ایران و منطقه

شاید از طریق حزب قانونی توده خواهد بود.

به هر صورت شورویها همچنان به استفاده از احساسات ضدآمریکایی چه در جناح راست و چه در

جناح چپ خواهند پرداخت. به غیر از این مطلب ما انتظار داریم که شورویها دست به بازی صبر و انتظار

بزنند و ما شک داریم که شورویها در حال حاضر هرگونه درگیری مستقیم را به علت خطرات و هزینه ای که

ممکن است در بر داشته باشد درنظر بگیرند.ونس


فعالیت نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند

سند شماره (44)

فعالیت نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند

1 یگان دریایی روسی مستقر در اقیانوس هند مرکب است از 2118 کشتی که شامل یک زیردریایی،

سه یا چهار ناو جنگی دریایی، یک کشتی دارای قابلیت تهاجمی زیاد، و یک یا دو کشتی مین جمع کن و

128 کشتی پشتیبانی می باشد (جدول 1: حضور جنگی نمونه شوروی).

اکثر این کشتیها از نیروی دریایی شوروی در ولادی وستوک اقیانوس آرام به اینجا آورده شده اند تا

مدت 5 یا 6 ماه به انجام وظیفه در اقیانوس هند بپردازند.

علاوه بر اینها، بعضی از کشتیهای نیروی دریایی روسیه در غرب برای مدت زمانی خاص به این یگان

می پیوندند و با کشتیهای اقیانوس آرام تعویض می شوند، در این مورد کشتی وی/ استول مینسک که به این

یگان به همراه سه کشتی مربوط به خود پیوسته بود در بهار امسال به مدت چند هفته انجام وظیفه بنماید

صدق می کند. کشتی مینسک از آن زمان سفر خود به ولادی وستوک را به پایان رسانده است. (سری)

2 در سال 1968 نیروی دریایی شوروی حضور مداوم خود در اقیانوس آرام را آغاز کرد. این حضور

به تدریج تا سال 1972 افزایش یافت که به طور میانگین تعداد ناوهای این کشور بین 2118 بالغ

می گردید که حتی در مواقع عادی نیز این رقم پایین نرفته است.

عملکرد این یگان در منطقه در رابطه با عملیات مخصوص به طرز فاحشی افزایش یافته است، مثلاً

در جنگ هند و پاکستان در سال 1971 این یگان در جمع آوری مینها و عملیات خرابکارانه در بندر

چیتاگونگ بنگلادش شرکت داشت. علاوه بر اینها تعداد ناوهای این یگان در طول جنگ خاورمیانه در

ص: 611

1973 افزایش یافت و پس از آن به گردآوری مینهای اسرائیلی در کانال سوئز پرداخت.

در یک برهه از زمان در اوایل سال 1978، زمانی که تجهیزات نظامی گسترده ای به اتیوپی در جنگ

علیه سومالی جهت کنترل اوگادن فرستاده می شد تعداد ناوهای این یگان در اقیانوس هند به رقم 31 ناو

رسید. (سری)

3 به دلیل جنگ بین اتیوپی و سومالی ناوهای شوروی در سال 1978 از نظر مدت زمانی 18 درصد

بیشتر از 1977 در اقیانوس هند ماندند. همانطور که در این جدول آمده (جدول 2 را نشان دهید): مدت

زمانی که در سال 1974 ناوهای شوروی در اقیانوس هند ماندند بیشترین میزان را داراست که بیشتر به

خاطر اشتغال این یگان در جمع آوری مینها و عملیات خرابکاری در بنگلادش و سوئز می باشد.

4 همانطور که این جدول نشان می دهد (جدول شماره 3 را نشان دهید)، مدت زمانی که ناوهای

شوروی در خارج از حوزه خود اقامت داشتند، نیروی دریایی شوروی 50000 روز ناوی را در هر سال

خارج از شوروی صرف می کند. (ما هر ناو نیروی دریایی شوروی را که از آبهای شوروی خارج شود یک

روز ناوی حساب می کنیم) به طور کلی تعداد روزهای مصرف شده در سال 1978، 4 درصد بیش از سال

1977 بوده است. (سری)

5 همچنین متوجه خواهید شد که اقیانوس هند از نظر حضور نیروی دریایی روسیه در آن رتبه سوم را

در میان مناطق جهان کسب کرده است. بیشترین تعداد ناوها که حدود 45 ناو است در هر روز در دریای

مدیترانه به کار مشغول هستند. تعدادی از ناوها نیز به آبهای شمالی و مرکزی آتلانتیک و اقیانوس هند و

اقیانوس آرام گسیل می شوند. تعداد کمتری نیز به آبهای آفریقای غربی فرستاده می شوند که حدود 7 تا 5

ناو را تشکیل می دهد گرچه در حال حاضر تعداد 12 ناو در این مناطق دیده شده است. (سری)

6 قسمت اعظم یگان اقیانوس هند در حال حاضر در دریای سرخ و خلیج عدن مستقر می باشد.

بعضی از این کشتیها به حمل تجهیزات نظامی به اتیوپی کمک می کنند ولی این یگان قسمت اعظم اوقات

خود را در لنگرگاهها صرف می کند. (سری)

7 روسها دسترسی به تسهیلات بندری در تعدادی از کشورهای واقع در حوزه اقیانوس هند داشته اند

که از مهمترین آنها می توان بنادر تشکیل شده در سومالی از سالهای 1972 تا 1977 را نام برد (جدول

شماره 4 را نشان دهید: نقشه اقیانوس هند).

از زمان اخراج از سومالی، یگان دریایی شوروی اغلب اوقات به استفاده از عدن، جنوب یمن، جزیره

ضحلک از کشور اتیوپی و یک لنگرگاه در مجاورت یمن جنوبی به نام جزیره سوکوتورا پرداخته است.

علاوه بر این، این ناوها اکثرا به بنادری از قبیل: ام قصر در عراق، ماپوتوو ناسالا در موزامبیک، بندر

لوئیس در موریتوس، و ویکتوریا در سی شلز به سرمی برند.

در اقیانوس هند نیروی دریایی روسیه مانند دیگر مکانها از نظر لجستیکی متکی به ناوچه های رابط

و کشتیها تجاری مربوطه می باشد. به خاطر پیگیری از چنین سیاست است که بیش از نیمی از یگان مستقر

در اقیانوس هند مرکب از کشتیهای نفتکش، کشتیهای بادی، کشتیهای تعمیرگاه و دیگر کشتیهای پشتیبان

می باشد. (سری)

8 از اواخر سال 1978، هواپیماهای شناسائی نیروی دریایی روسیه سه بار به عدن و یمن جنوبی

رفته اند تا از طریق آنها به پروازهای شناسائی بر فراز اقیانوس هند اقدام نمایند. (سری)

ص: 612

جدول 1 حضور رزمی عادی شوروی مدیترانه

افریقای غربیاقیانوس هندMediterranean

(2) زیردریاییهای مجهز به سلاحهای هدایت شونده

(6) زیردریاییهای اژدر افکنناوهای رزمی با ظرفیت بیش از 10000 تن(3) ناوهای رزمی با ظرفیت 10000 3100 تن(2) * (2) * ناوهای رزمی 3000 تنی (2) (2) ناوچه های مین یابناوهای خاکی، آبی

این گونه ترکیب عادی است. تعداد دائما در تغییر است، مثلاً تعداد ناوهای مستقر در دریای مدیترانه

در طول زمستان کمتر از تابستان است، و یگان اقیانوس هند شش ماه از سال را به گشت می پردازد. در بقیه

سال دو جنگنده 10000 3000 تنی در اقیانوس هند به گشت می پردازد.سری

جدول 2 روزهای ناوی در اقیانوس هندی

واحد روزهای ناوی (به هزار)

10

8

6

4

2

0

78

77

76

75

1974

ناوهای پشتیبانی هوایی و هیدروگرافیک

ناوهای کمکی

زیردریاییها

ناوهای مین جمع کن

ناوهای خاکی، آبی

ناوهای تمام رزمی

ارقام حاصله در سال 1974 شامل 2727 روز است که صرف جمع آوری مین و عملیات خرابکارانه

در بنگلادش و کانال سوئز شده بود که این اعمال در بخش رزمی و مین یابی طبقه بندی می شود.سری

ص: 613

جدول 3 انجام وظیفه ناوها در خارج از آبهای روسیه

واحد روزهای ناوی (به هزار) برای هر منطقه

50

40

30

20

10

0

78

77

76

75

1974

اقیانوس هند

اقیانوس آرام

آبهای غرب افریقا

کارائیب

آتلانتیک

مدیترانه

جمع آوری مین و عملیات خرابکارانه در بنگلادش و کانال سوئز


شوروی در جهان سوم

سند شماره (45)

سری غیرقابل رویت برای بیگانگان

موضوع: شوروی در جهان سوم

1 روسها در روابط خود با آمریکا و جمهوری خلق چین دچار ناکامیهایی شده، و شکافهای ایجاد

شده در پیمان و نهضت کمونیستی را نتوانسته اند ترمیم نمایند، لیکن در جهان سوم، به خصوص آفریقا،

خاورمیانه، آسیای جنوبی و جنوب شرقی به امتیازاتی دست یافته اند. بعضی از این امتیازات کم اهمیت

بوده است، لیکن اگر با مهارت مورد بهره برداری واقع شود، حتما سبب نیل به پیروزیهای بزرگتری خواهد

شد.

2 در سالهای اخیر، میزان و حدود مداخله و درگیریهای شوروی در آفریقا چشمگیری یافته است.

الف: شمار مستشاران روسی چه نظامی و چه غیرنظامی در 29 کشور افریقایی، هم اکنون بالغ بر

8000 نفر، و شمار مستشاران کوبایی قریب به 50000 نفر است.

ب: شوروی با آنگولا، اتیوپی و موزامبیک پیمانهای دوستی منعقد ساخته است لیکن در همین دوران

یکی از همین پیمانها توسط سومالی در سال1977 ملغی اعلام گردید.

ج: شوروی تنها حامی دولتهای آنگولا و اتیوپی به شمار می آید، و عمیقا با جبهه وطن پرستان

رودزیایی که یک نهضت چریکی است همکاری می نماید.

3 البته عظیمترین موفقیت مسکو در آفریقا، در اتیوپی تحقق یافته است.

الف: بدون ارشاد، کمک فنی، و حمایت لجستیکی شوروی، منگیستو هرگز نمی توانست به موقعیت

نظامی خود در اوگادن و پیروزی محدودتر خود در اریتره دست یابد. جنگ اوگادن نیز تنها به وسیله یک

افسر عادی روسی طراحی و هدایت می شد، که خود نشانگر مداخلات شوروی در جهان سوم است، و

حدود 1500012400 نظامی کوبائی مسلح به تجهیزات روسی نیز در آن شرکت داشتند.

1 روسها تقریبا 2000 مستشار نظامی و غیرنظامی در اتیوپی مستقر ساخته و انعقاد پیمان دوستی

میان شوروی و اتیوپی در ماه نوامبر نیز نشانگر آن است کهمسکو در نظر دارد مدتهای مدیدی در این

ص: 614

کشور بماند.

2 احتمال دریافت امتیازات مربوط به ایجاد پایگاههایی جهت جایگزین شدن پایگاههای از دست

رفته در سومالی.

الف: جزیره ضحلک با اسکله و کرجی های شناور،

ب: لیکن اتیوپی هنوز مستقل است و متکی بر خصوصیات قومی خود. اگر در روابط موجود چند مورد

اختلاف پدید آید روسها مجبور خواهند شد همان گونه که مصر را ترک گفتند اینجا را نیز به حال خود رها

سازند.

1 قراردادهای اقتصادی حکایت از آن دارد که روسها تلاش بسیاری را برای آوردن نیازهای مهمتر

اتیوپی به کار خواهند برد، تا حضور مسکو در درازمدت تضمین گردد.

4 روابط بین مسکو و آنگولا نیز خوب است و نشانه ای از اختلافات سیاسی حاد در آن به چشم

نمی خورد.

الف: پیمان دوستی شوروی آنگولا زمینه را برای تقویت همکاری نظامی «براساس قراردادهای

منعقده» هموار ساخته است، که خود یک فرمول بندی عجیب در پیمان دوستی شوروی است. (1000

مستشار نظامی روسی، 26000 19000 نظامی کوبائی).

1 تا به حال مهمترین وسیله باارزش نظامی شوروی در آنگولا را یک خط ارتباطی ساحلی بین

قرارگاههای نیروی دریایی در مسکو و لوآندا تشکیل می داده است. بنابر گزارشهای رسیده روسها پایگاه

دریایی لوآندارا طوری اداره می کنند که کشتی های ماهیگیری، تجاری و نیروی دریایی آنها هرگاه که

بخواهند وارد و یا از آنجا خارج می گردند. یک کشتی تعمیرگاه از نوع آمور در این پایگاه مستقر شده و تا

به حال چند ناو روسی و زیردریایی های گشتی دیزلی منطقه را تعمیر کرده است. از سال 1977، هواپیمای

دوربرد تی یو 95 روسی مرتبا وارد فرودگاههای لوآندا شده تا عملیات شناسائی خود را بر روی جنوب

آتلانتیک و اطراف دماغه امید انجام دهد.

2 ناو هواپیمابر مینسک نیز اخیرا وارد آنگولا و موزامبیک گردید.

ب: کمک نظامی اساس نفوذ شوروی در آنگولاست، لیکن روسها سعی کرده اند نفوذ خود را در

وزارتخانه های مهم بازگانی و دارایی نیز محسوس نمایند.

ج: گزارشاتی مبنی بر وجود اصطکاک میان آنگولایی ها، روسها و کوبایی ها در سطوح مختلف کاری

رسیده است، لیکن تابه حال این امور منجر به پیدایش اختلافات حاد بین دو دولت نشده است.

5 روسها مایلند در رودزیا نیز نقش متنفذتر و مهمتری را عهده دار شوند، چون بر این باورند که

حکومتهای اکثریتی که از طریق مبارزات نظامی به قدرت می رسند بیشتر به شوروی متکی خواهند بود و

نفوذ غربی را کمتر پذیرا خواهند شد.

الف: به منظور نیل به این هدف روسها:

1 از جبهه وطن پرستان خواسته اند که عملیات نظامی خود را علیه رودزیا گسترش دهند.

2 افزایش تجهیزات نظامی ارسالی به جبهه وطن پرستان و افزایش تعداد مستشاران روسی و کوبایی

را در زامبیا و موزامبیک پیشنهاد کرده اند.

3 جناحهای مهم جبهه وطن پرستان را به متحد ساختن سازمانهای خود و تشکیل یک دولت در تبعید

ص: 615

تشویق و ترغیب کرده اند.

4 مراسلات نظامی خود به زامبیا و موزامبیک را نیز گسترش و افزایش داده اند.

ب: لیکن، کشورهای خط مقدم و جبهه وطن پرستان، هردو به انگیزه های شوروی به دیده تردید

می نگرند.

ج: تاکنون ثابت شده است که کمک نظامی کلید موفقیتهای شوروی در آفریقا بوده است، لیکن ضعف

عملکرد اقتصادی احتمالاً منجر به از بین رفتن این موفقیتها و کاهش چشم اندازهای شوروی در نیجریه و

گینه یعنی نقاطی که در آنها به کمکهای نظامی اولویت کمتری داده شده، خواهد شد. توزه (سکوتوره م)

حضور شوروی را به طرز قابل ملاحظه ای کاهش داده است.

1 نیجریه نیز به خصوص از عملکرد اقتصادی شوروی ناراضی است.

6 تمایل رئیس جمهور سادات به انعقاد یک قرارداد جداگانه با اسرائیل می تواند فرصتی را در اختیار

روسها قرار داده باشد تا عملکرد توام باناخشنودی اخیر خود را در خاورمیانه تغییر دهند.

الف: در سالهای اخیر، روسها شاهد موارد ذیل بوده اند.

1 زوال کامل روابط خود با مصر یعنی کلید اسبق موضع شوروی در جهان عرب.

2 وخامت روابط شوروی و سوریه به علت مداخله سوریه در لبنان علیه یکی دیگر از موکلین شوروی

یعنی ساف.

3 افزایشی انعطاف پذیری عراق که مهمترین نشانه های آن انجام خریدهای اقتصادی و نظامی در

غرب و اعدام مهمترین افراد کمونیست در عراق بوده است.

ب: علاوه بر این، روندهای موجود در منطقه به نفع روسهاست:

1 هم اکنون آمریکا و اروپای غربی با قیمتهای گران تر نفت که به نفع مسکو می باشد، روبرو هستند.

2 موکلین شوروی در منطقه به خصوص لیبی تندرو، یمن جنوبی مارکسیست و فلسطینی های

بی وطن به عنوان واسطه یا حداقل سخنگویان شوروی عمل می کنند.

3 تارهای قدرت ایجاد شده توسط دولتهای منطقه شکننده تر شده و با محدودتر شدن پایگاه قدرت

فرصت، بهره برداری توسط روسها بیشتر می شود.

4 انقراض سنتو.

ج: روسها مجبورند برای بهره برداری از این فرصت های جدید محتاطانه تر عمل کنند، چون دولتهای

مهم عربی نسبت به گسترش نفوذ شوروی در منطقه هشیاری بسیار یافته اند. به طور مثال، عدم امنیت

سعودی و عراق درنتیجه رویدادهای زیر تشدید شده است:

1 سرنگونی دولت غیرمتعهد افغان در آوریل 1978 توسط یک ارتش آموزش دیده توسط شوروی و

معدودی از کمونیست های محلی.

2 کشته شدن رئیس جمهور یمن شمالی توسط یک فرد از یمن جنوبی، و کودتای یمن جنوبی در ژوئن

1978 که منجر به به قدرت رسیدن رهبریت متمایل به رهبریت شوروی گردید.

3 حمایت لجستیکی شوروی از یمن جنوبی در حمله اخیر جمهوری دموکراتیک خلق یمن علیه یمن

شمالی.

د: روسها نیز سعی خواهند کرد از مقاومت اعراب در برابر انعقاد یک قرارداد جداگانه بین مصر و

ص: 616

اسرائیل به خصوص در میان سوریها، عراقیها و لیبیایی ها بهره برداری نمایند.

1 حتی عربستان سعودی نیز ایده تماسهای دیپلماتیک با شوروی را در سر می پروراند، چون نفوذ

وسیع شوروی را در منطقه به رسمیت شناخته است.

7 علاقه مسکو به آسیای جنوبی کمتر از علاقه آن به خاورمیانه است لیکن این منطقه به شوروی

نزدیک است و روسها نمی خواهند که از آنها به منظور انجام عملیاتی علیه روسیه بهره برداری شود.

الف: دولت افغان همیشه به حمایت سیاسی، نظامی و اقتصادی شوروی نیاز داشته است، لیکن افزایش

صمیمیت روابط با مسکو استقلال افغان و آزادی عمل رئیس جمهور ترکی را مورد تهدید قرار داده و سبب

افزایش نارضایتی های مردمی خواهد گردید. تعداد مستشاران روسی از زمان وقوع کودتای ترکی

احتمالاً دو برابر و به 3500 تن با درنظر گرفتن 1200 مستشار نظامی رسیده است.

1 رژیم تحت الحمایه روسی ترکی با مخالفت شدید انقلابیون مسلمان که مسکو را وادار به مداخله

مستقیم در روی کار نگاهداشتن دولت کرده اند، روبرو شده است.

2 مستشاران نظامی شوروی به نیروهای دولتی کمک کرده اند تا با شورشیان در شرق افغانستان به

مبارزه بپردازند، و بنابر گزارشهای رسیده خلبانان روسی هلیکوپترهای توپدار سی 24 را در طول مرز

افغانستان و پاکستان به پرواز درآورده اند.

3 احتمالاً مستشاران روسی در بمباران اخیر مواضع شورشیان در هرات شرکت داشته اند، و چند

مستشار نظامی و غیرنظامی روسی نیز توسط چند نیروی ضد دولتی به قتل رسیده اند.

4 تلاش شوروی جهت حراست از منافع خود در افغانستان ممکن است سبب پیچیدگی روابط

شوروی با هند و پاکستان شده، و حتی امکان تأیید و تصویب سنا را در مورد قرارداد سالت 2 به مخاطره

افکند.

8 به دنبال ترک خصومت چین و ژاپن، عادی شدن روابط چین و آمریکا و لغو پیمان دوستی چین و

شوروی توسط پکن، شوروی بر آن شده است تا مواضع خود در آسیا را تقویت نماید. روسها ظاهرا باور

کرده اند که موضع نیرومندتر نظامی در منطقه دردرازمدت می تواند ملتهای آسیای شمالی را وادار کند تا

منافع شوروی را نیز درنظر داشته باشند.

الف: تکان دهنده ترین حرکتهای شوروی در اقیانوس آرام صورت گرفته است.

1 هم اکنون روسها ناو هواپیمابر مینسک را در ناوگان اقیانوس آرام مستقر ساخته اند.

2 نیروهای شوروی در طول مرز چین و شوروی تقویت شده، و در اوایل سال جاری، روسها

وسیعترین تمرین نظامی بی سابقه را در طول مرز انجام دادند.

3 بنابه گزارشات رسیده ژنرال پتروف به سمت فرماندهی کل قرارگاه فرماندهی خاور دور منصوب و

در مانور نظامی مزبور شرکت جسته است.

ب: تداوم افزایش نیروهای شوروی در آسیا موجبات موفقیت فعالیت فشرده دیپلماتیک شوروی در

منطقه را فراهم نخواهد آورد.

1 حضور شوروی در ویتنام سبب رنجش خاطر دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی و پیچیده تر

شدن روابط دوجانبه شوروی و آنها خواهد گردید.

2 فعالیت شوروی در قلمروهای شمالی به مزاق ژاپنی ها سازگار نخواهد آمد، چون آنها از آن نقاط به

ص: 617

منظور توجیه افزایش بودجه نظامی و همکاری دفاعی صمیمانه تر خود با آمریکا بهره برداری می کرده اند.

3 موضع خصمانه شوروی در مرز چین، احتمالاً در رابطه با مذاکراتی که قرار است در اواسط سپتامبر

در مسکو برگزار شود، نتیجه خوبی به همراه نخواهد داشت.

الف: به طور مثال ممکن است در رابطه با شرایط چین جهت خروج شوروی از مغولستان، آرایش

قوای شوروی در طول مرز چین شوروی مغولستان، در مراحل اولیه مذاکرات موانع بی چون و چرایی را

پدید آورد.

ب: رویداد مرزی اخیر بین چین و شوروی نیز می تواند منجر به، به تأخیرافتادن مذاکرات گردد.

ج: بنابراین، فعالیت شوروی می تواند برخلاف میل مسکو منجر به افزایش شتاب همکاری میان چین

آمریکا و ژاپن گردد.

سند شماره (46)

طبقه بندی: سریتاریخ: ژانویه 79 دی و بهمن 1357

غیرقابل رویت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی

1 (طبقه بندی نشده) کشور: ایران / شوروی(1)

22 جزییات:

الف: (طبقه بندی نشده) این گزارش حاوی اطلاعات ارزیابی نشده است. به همین دلیل نباید براساس

آن طرح و یا سیاستهایی را پی ریزی و یا جرح و تعدیل نمود.

ب: (سری غیرقابل رویت برای بیگانگان) منبع ارائه کننده فهرست دیپلماتهای روسی مستقر در ایران

گفت: «این فهرست صرفا مربوط به زمان حال نیست چون کسب اطلاعات مربوط به خروج و ورود افراد

روسی از ساواک بسیار دشوار است»، ولی این سند آخرین محصول قابل انتشار است. (تاریخ کسب: بهمن

1357، تاریخ و محل کسب اطلاعات: 5 بهمن 1357، تهران ارزیابی سند 2 منبع: 7200(CALL- IEI)

ساترین اولویس حومه 72).

ج: (سری / غیرقابل رویت برای بیگانگان) بررسی این فهرست در مقایسه با بایگانی AFOSI مطالب

زیر را فاش ساخت.

1 (سری / غیرقابل رویت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی) افرادی که قبلاً به عنوان افسران

اطلاعاتی شناسائی نشده بودند:

گورباچف، م. الف سفارت (تاریخ و محل تولد: 17 اکتبر 1924 استکتوزاود)،

یروف، جی، پی. KES (تاریخ و محل تولد: 1926، لنینگراد).

(2) (سری غیرقابل رویت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی).

افرادی که قبلاً به عنوان مقامات خبری شناسایی نشده بودند، برعکس این سند:

فنوپتوف، وی. جی. سفارت (احتمالاً عضو سازمان کا.گ.ب).

پولونین آی. اف. سفارت (دارای کد شناسایی سازمان کا.گ.ب.).

زوبکوف آی.ا. سفارت (احتمالاً عضو کا.گ.ب).

1- ترجمه نشده است. B *- این سند از اینجا به بعد تا انتهای مطلب
ص: 618

دیاتلوف وی. آی. کنسولگری تهران (احتمالاً عضو کا.گ.ب خط ک.آر).

اوزیپوف، وی. ای کنسولگری اصفهان (احتمالاً عضو کا.گ.ب).

واژنیک ا.ان، کنسولگری اصفهان (احتمالاً عضو کا.گ.ب).

ریابوفالوف، دی. آی، TORGPREDSTOV (احتمالاً عضو سازمان جی، آر، یو.).

موسین، آر. ا، تاس (احتمالاً عضو جی. آر. یو.).

(3) (سری غیر قابل رویت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی)

قبلاً در فهرست افراد مستقر در ایران بوده اند ولی این کشور را ترک گفته اند.

براترسکی وی.ا. سفارت، (تاریخ عزیمت: 23مارس1978) (براترسکی یکی از عمال ضدجاسوسی بوده

که موقتا پس از موضوع مقربی به ایران آمده و گمان می رفت که به طور دائمی در اینجا خواهد ماند)،

پاتوشکف وی. بی. سفارت (تاریخ عزیمت: نوامبر1977).

4 (سری غیرقابل رویت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی).

افرادی که ایران را ترک کرده و لیکن نام آنها هنوز هم در فهرست آمده است:

رامکف، ا، م، بیمارستان (اس ا سولیوان).

د: (سری غیرقابل رویت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی).

با منبع بار دیگر تماس گرفته شد و تاریخ عزیمت و تولد مقامات اطلاعاتی که ایران را ترک کرده اند و

نیز افرادی که به تازگی به ایران وارد شده اند در اختیار وی قرار داده شد. منبع افزود یکی از علل نقایص

موجود در پاراگراف ج، سانسور اسامی موجود در فهرست می باشد که ناشی از نحوه توزیع گزارش به

دفاتر خاص است که هریک باید شامل اسامی افراد خاص اطلاعاتی باشد. علاوه بر این منبع گفت که

اخبار اخیرعمدتا مقامها و پستهای اطلاعاتی افراد ذیل را مشخص ساخته است:

فادیف ، آی. ا، سفارت (رئیس کا.گ.ب)،

اوستروفنکو، وای. سفارت (قبلاً گمان می رفت که رئیس کا.گ.ب باشد ولی اکنون سمت معاونت را

دارا است)،

سلیوانف ،وای.تی.، سفارت (معاون ریاست بخش گذرنامه ای کا.گ.ب).

(تاریخ کسب اطلاعات: ژانویه 1979، تاریخ و محل ورود 4/2/1979 تهران،

ارزیابی: الف 2؛ منبع: (1) CAC - 1E72000، س اترنس. جی. اولیس، حومه 72).

اظهارنظر مستخرج: (طبقه بندی نشده) این گزارش به منظور تصحیح اطلاعات حضور 436 نفر در

ایران تهیه شده است.


یک مقام دانشگاهی شوروی درباره ایران سخن می گوید

سند شماره (47)

خیلی محرمانهتاریخ: 12 ژانویه 79 22 دی 57

از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزارت خارجه واشنگتن

موضوع: یک مقام دانشگاهی شوروی درباره ایران سخن می گوید.

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

در تاریخ 10 ژانویه مأمور سفارت بایوری گنکفسکی، رئیس قسمت آسیای میانه در انستیتو اورینتال

ص: 619

(مؤسسه خاورشناسی) ملاقاتی انجام داد تا با وی مسائل مربوط به افغانستان را مورد بحث قرار دهد.

گنکفسکی که معمولاً به تنهایی با مأمور سفارت به گفتگو می نشیند (این بار) توسط یکی از «محققین»

روسی مؤسسه مزبور همراهی می شد که نکات مورد گفتگو را یادداشت می کرد.

2 پیدا بود که به گنکفسکی دستور داده شده بود نظرات آمریکا را در مورد ایران جویا شود. وی به

سرعت جهت مکالمه را از افغانستان برگرداند و جویای ارزیابی و محاسبات آمریکا در مورد امکان وقوع

یک کودتای نظامی در ایران و دورنمای احتمالی بقای دولت بختیار گردید. مأمور سفارت پاسخ داد که به

اعتقاد آمریکا این تنها ایرانیها هستند که قادرند مسائل خود را حل وفصل نمایند و دولت آمریکا برای

دولت بختیار که برطبق مراحل مندرج در قانون اساسی ایران در حال شکل گیری است آرزوی پیروزی

کرد.

3 مأمور سفارت در ادامه این پاسخ از شدت روزافزون اتهامات مطروحه توسط رسانه های گروهی

شوروی در زمینه دخالت آمریکا در ایران انتقاد کرد و در این مورد توضیح خواست. گنکفسکی نیز

اتهامات مشابهی را مطرح ساخت که در مطبوعات آمریکا درباره اتحاد شوروی منتشر می شود. وی

همچنین «دیدار یک ژنرال امریکایی» از ایران و اعزام کشتیهای نیروی دریایی آمریکا به اقیانوس هند را

عنوان کرد.

4 گنکفسکی اظهار داشت که، در عین حالی که پیش بینی آینده و سرنوشت تلاش بختیار غیرممکن

است، بقای دولت وی را نمی توان تضمین کرد و وقوع یک کودتای نظامی را نباید غیرممکن انگاشت.وی

خاطرنشان ساخت که بختیار خود هفت بار به دست شاه زندانی شده است و به همراه سایر رهبران

«لیبرال» جبهه ملی از قبیل سنجابی، مسئول (برنامه) توقف کار در ایران بوده است. تاکتیکهایی که جهت

ایجاد توقف کار (یا دست کشیدن از کار) به کار برده شده مبتنی بر اعمال زور بوده است، کارگران را تهدید

می کنند که در صورت عدم همکاری با اعتصاب کنندگان مورد آسیب بدنی قرار گرفته یا منازل آنان به

آتش کشیده خواهد شد.

5 گنکفسکی اعتراف کرد که (حزب) توده در ایجاد تشنج تشریک مساعی می کند. وی اظهار داشت

که البته تنها چیزی که خوشنودی (حزب) توده را فراهم می سازد، (بروز) دردسر برای شاه است.

مع الوصف همانند سایر روسها، وی تأکید کرد که (حزب) توده «بسیار ضعیف» بوده و برای کسب قدرت

در ایران به عنوان یک مبارز جدی به حساب نمی آید. (تمام متن خیلی محرمانه)


گفتگوی متخصص امور ایران در وزارت خارجه شوروی در مورد ایران

سند شماره (48)

تاریخ: 13 ژانویه 79 23 دی 57خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی سی فوری 1484

موضوع: گفتگوی متخصص امور ایران در وزارت خارجه شوروی در مورد ایران

آغاز خلاصه (خیلی محرمانه): به هنگام ملاقات مأمور سفارت با متخصصین امور ایران در وزارت

خارجه شوروی موارد زیر مورد بحث قرار گرفت.

عکس العمل مطبوعات شوروی پیرامون سیاست آمریکا در قبال ایران در پاسخ به مأمور سفارت که

گفته بود این مقالات اصلاً در شرایط بسیار جدی کنونی «مفید نیستند»، مقام روسی توافق خود را مبنی بر

ص: 620

اینکه اینگونه مقالات نسبت به امریکا بسیار سختگیری می کنند اعلام کرده گفت: آنها منعکس کننده

نگرانی شوروی درباره اعمال واشنگتن و گزارشهایی است که از واشنگتن درباره طرحهای اضطراری

آمریکا در ایران می رسد.

خیلی محرمانه

قرارداد 1921 ایران و شوروی. مقام روسی به دفاع از قابلیت کاربرد این قرارداد پرداخت و گفت که

دولت ایران هرگز آن را ملغی اعلام نکرده است. وی گفت که اشاراتی که در مطبوعات درباره این معاهده

شده به این معنی نیست که شوروی می خواهد در ایران مداخله نماید.

شاه. مقام روسی در حالی که با عبارت «بین خودمان باشد» شروع می کرد گفت که مأمور سفارت نیز

حتما موافق است که شاه دیگر نقشی ندارد و یا اگر داشته باشد این نقش آنقدر محدود و کوچک است که

نمی توان آنرا به عنوان یک ضریب تعیین کننده در آینده به شمار آورد.

دولت بختیار. مقام روسی خاطرنشان ساخت که انتقاد شوروی از بختیار و تلاشهایش جهت تشکیل

یک دولت جدید به طور «غیرمستقیم» انجام گرفته ولی قبول دارد که این انتقاد بسیار شدید و به طور مداوم

صورت گرفته است. وی در خاتمه گفت، بختیارشانس باقی ماندن ندارد.

توقف ارسال گاز به شوروی. مقام روسی اذعان داشت که گاز ایران در مناطقی از شوروی که از آن

استفاده می کرده اند «اشکالاتی چند» به وجود آورده است.

شایعه صف آرایی نظامی شوروی در منطقه مرزی جنوب. وقتی که درباره شایعات موجود درباره

حرکت نظامیان شوروی در ناحیه مجاور مرز ایران سؤال شد، وی پاسخ داد که وی درباره چنین عمل

غیرعادی اطلاعی در دست ندارد. پایان خلاصه.

1 (تمام متن خیلی محرمانه) در دوازدهم ژانویه طبق معمول مأمور سفارت با مشاور ان.آی. کوزیرف

متخصص امور ایران در وزارت خارجه شوروی ملاقات نمود. در این جلسه اشخاص دیگری حضور

نداشتند که از سخنان آنها یادداشت برداری نمایند و مأمور سفارت وکوزیرف به یکدیگر اطمینان دادند که

ملاقات آنها «غیر رسمی» بوده و بنابه دستور نمی باشد. قبل از آغاز بحث اصلی، مقام سفارتی یک نسخه

از بیانات و نظرات سخنگوی وزارت امور خارجه در دهم ژانویه پیرامون تحویل اف15 به عربستان

سعودی و نیز یک نسخه از بیانات وزیر امور خارجه در کنفرانس مطبوعاتی یازدهم ژانویه را به کوزیرف

تسلیم نمود. در مورد مطلب دوم مقام سفارت به خواندن کلمه به کلمه آن موضوع در رابطه با ایران

پرداخت تا مطمئن شود که کوزیرف مطلب را هم به انگلیسی و هم به روسی به خوبی فهمیده است. به

هنگام بحث موارد زیر مورد گفتگو قرار گرفت.

برخورد وسایل ارتباط جمعی شوروی با سیاست آمریکا در قبال ایران

2 مأمور سفارت اظهار داشت که از نکات هیستریک موجود در مقالات اخیر مطبوعات شوروی

پیرامون سیاست آمریکا در ایران به خصوص مقالاتی که به وسیله نویسنده معتبر ویتالکی کوبیش در دهم

ژانویه در نایاگازتا چاپ شده و مقاله دیگری که شاید تحت نام مستعار الف. پتروف در یازدهم ژانویه در

پراودا منتشر شده و نیز مقاله ای که به وسیله پیتروینو گرادوف در یازدهم ژانویه در کراسنایا زوزدا منعکس

گردیده، بسیار متأسف شده است. این مقالات در شرایط بسیار حساس کنونی «اصلاً مفید» نبوده و

ص: 621

نمی توانند در کاهش تشنج بین آمریکا و شوروی در اوضاع کنونی مفید واقع گردند.

3 کوزیرف در جواب گفت در همان حال که مطبوعات شوروی منعکس سازنده سیاست شوروی

هستند ولی نمی توان گفت که الزاما با آن متشابه هستند. وی گفت «خودمانی تر بگوییم، مقالات اخیر

نسبت به آمریکا خیلی سختگیری» کرده اند و خالی از اغراق نیز نبوده اند.

مطبوعات شوروی می خواهند مردم این کشور را نسبت به اوضاع کنونی خطرناک ایران مطلع ساخته،

سعی در منعکس ساختن «سیل» مقالاتی دارند که در آمریکا و اروپای غربی منتشر می شود. آن مقالات

که بعضی هایشان ظاهرا معتبر نیز هستند، مملو از گزارشاتی مبنی بر طرحهای اضطراری آمریکا در ایران

می باشند. در همین رابطه، مطبوعات آمریکایی و اظهارنظرهای دولتی نیز درباره طرحهای شوروی بسیار

مضر بوده و مطبوعات شوروی باید برای آنها پاسخی داشته باشند.

4 مأمور سفارت به طور مؤکد درباره تبلیغات مطبوعات شوروی پیرامون «مداخله» آمریکا در ایران

سخن گفت. او گفت آیا بعضی از ناظران حاضر در مسکو چنین باور نخواهند کرد که این تبلیغات خود

می تواند مؤید «مداخله» شوروی در آینده به نحوی نامعلوم باشد. کوزیوف گفت که به نظر وی عکس

قضیه کاملاً درست است، یعنی اینکه آمریکا سعی دارد «خطر شوروی» را تبلیغ کند تا در آینده فعالیتهای

خود را جامه تأیید بپوشاند. وی اضافه کرد که با وجود اینکه آمریکا اذعان داشته است که درباره مداخله

شوروی شاهدی در دست ندارد، ولی شوروی شاهد افزایش کارمندان سفارت آمریکا در تهران، تحرک

کشتیهای آمریکایی در منطقه، بازدید ژنرال هایزر از ایران، تحویل اف15 به عربستان سعودی، و دیگر

درگیریهای ذهنی آمریکا با ایران از قبیل تشکیل اجلاس پیرامون ایران که در آن رئیس جمهور، وزیر

امورخارجه وزیر دفاع براون، و برژنیسکی مشاور امنیت ملی شرکت داشته اند، بوده است. وی تأکید کرد

که موضع شوروی در این باره کاملاً روشن است. همان طور که برژنف در 19نوامبر به خبرنگار تاس

«جواب» داد شوروی مایل است که هیچ کس در امور ایران مداخله ننماید.

معاهده 1921 ایران و شوروی

5 مأمور سفارت درباره اهمیت اشارات مطبوعات شوروی به تداوم کاربرد معاهده 1921 ایران و

شوروی سؤال کرد. کوزیرف گفت که نباید این اشارات را به عنوان تأییدیه ای بر احتمال مداخله شوروی

طبق مفاد بند 5 و 6 این معاهده به حساب آورد. او در ادامه گفت که این اشارات مطبوعات به معنی زنگ

خطر نبوده است؛ بلکه برای این بوده است که به ایران و آمریکا خاطرنشان بشود که همانطور که آمریکا با

ایران قراردادهایی در زمینه نظامی و غیره دارد شوروی هم قراردادهایی دارد و بنابراین منافعی وجود

دارد که باید در همه حال نظر گرفته شود.

6 مأمور سفارت خاطرنشان ساخت که در ایران این فکر تعمیم پیدا کرده است که هم زمان و هم

قراردادهای دیگر گوی سبقت را از معاهده 1921 را بوده اند. کوزیرف اعتراف نمود که مطبوعات ایران و

نیز دفتر وزارت امور خارجه ایران گاه و بی گاه کارآیی معاهده 1921 را مورد سؤال قرار داده اند، ولی در

ادامه گفت که دولت ایران این معاهده را هیچ گاه ملغی ننموده است. بنابراین مانند همه دیگر قراردادهای

بین المللی به قوت خود باقی است. او همچنین به تبادل تلگرامهای شاه و پادگورنی به مناسبت پنجاهمین

سالگرد این معاهده در 26 فوریه 1971 اشاره کرد.

ص: 622

نقش شاه

7 با تأکید بر اینکه «این حرف بین خودمان باشد» کوزیرف از مأمور سفارت پرسید که آیا وی نیز

معتقد است که نقش شاه در ایران پایان یافته و شاه یا ایران را ترک خواهد کرد و یا اینکه نقش سیاسی

آنچنان محدودی به وی داده خواهد شد که فقط جنبه سمبلیک داشته باشد. مأمور سفارت اظهار داشت که

با وجود اینکه واضح است که شاه دیگر نخواهد توانست آن نقش پیشین را ایفا نماید، ولی وی اطلاعات

دیگری در دست ندارد و بنابراین نمی تواند پیرامون این موضوع به اظهارنظر بیشتر بپردازد.

دولت بختیار

8 مأمور سفارت از اینکه مطبوعات شوروی از بختیار و تلاش وی برای تشکیل حکومتی جدید

انتقاد می کنند، اظهار تعجب کرد. گوزیرف گفت که تاکنون انتقادها به صورت غیرمستقیم انجام شده است

ولی قبول دارد که مسکو نسبت به بختیار خوشبین نیست و احساس می کند که وی از حمایت توده مردم در

ایران برخوردار نمی باشد. وی در توضیح گفت آنچه بختیار در حال انجام آن است این واقعیت است که وی

سعی در جذب بورژوازی ملی و عناصر مذهبی می نماید و در همان حال در تلاش است تا کارگران تندرو و

چپی ها را منزوی سازد. او گفت مسکو چگونه می تواند از چنین سیاستی حمایت به عمل آورد، و در ادامه

گفت به هر حال نقش شاه هنوز بر پیشانی بختیار وجود دارد، جبهه ملی (که یک گروه بورژوازی ملی

است) از وی حمایت نمی کند، و مهمتر از همه خمینی هم با او مخالف است.

توقف ارسال گاز به شوروی

9 در پاسخ به سؤال مأمور سفارت کوزیروف گفت که توقف ارسال گاز ایران در آن بخش از شوروی

که از این گاز استفاده می کرده اند «اشکالاتی چند» را به وجود آورده است. وقتی که مأمور سفارت از

کوزیرف پرسید که آیا این اشکالات نگرانی دولت شوروی را افزایش داده است وی فقط پاسخ داد «ما چه

کاری می توانیم انجام بدهیم؟».

شایعات مربوط به صف آرایی نظامی شوروی

10 مأمور سفارت از کوزیرف پرسید که درباره شایعات موجود در مسکو و دیگر نقاط جهان مبنی بر

اینکه شوروی در حال انجام اقداماتی نظامی در منطقه نزدیک به مرز ایران است چه می گوید. کوزیرف

گفت «رک بگویم» فکر نمی کنم در این رابطه عمل «غیرعادی» رخ داده باشد.

او گفت که مقداری از فعالیتهای نظامی در مرزی که حدود 1200 کیلومتر طول آن است امری عادی است

و به نظر وی کسانی این شایعات را پراکنده می کنند، می خواهند حرکات نظامی خودشان را توجیه نمایند.

مأمور سفارت گفت که اگر منظور کوزیرف آمریکا است، مطمئنا اشتباه می کند.



کتاب چهل و نهم

شوروی «شرق تجاوزگر» بخش اول (3)

ص: 623

ص: 624

شوروی

«شرق تجاوزگر»

بخش اول (3)


تبادل نظر با شورویها درباره ایران

ص: 625

سند شماره (50)

تاریخ: 3 فوریه 79 14 بهمن 57خیلی محرمانه

از: وزیر امور خارجه در واشنگتنبه: سفارت آمریکا در تهران

موضوع: تبادل نظر با شورویها درباره ایران

1 ماگومد (شکل روسی اسم محمد) عثمانف دبیر سوم سفارت شوری به تقاضای خود بار دیگر با

مأمور وزارت امور خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک و ایران در تاریخ اول فوریه برای تبادل نظر

درباره اوضاع ایران ملاقات کرد. مأمور وزارتخانه تقاضای عثمانف را برای اظهار نظر درباره نتایج

احتمالی بحران جاری در ایران رد کرد. او به عثمانف توضیح داد که ایالات متحده بدون اینکه در امور

داخلی ایران مداخله کند کوشیده است تا همه طرفهای درگیر را به برقراری تماس با یکدیگر به منظور نیل

به یک راه حل قابل قبول برای مردم ایران از طریق مشورتها و مذاکرات به جای رفتن به خیابانها تشویق

کند. مأمور سفارت افزود که ایالات متحده همچنین کوشیده است تا همه طرفهای درگیر را درباره لزوم

خویشتن داری و اجتناب از تحریکات تحت تأثیر قرار دهد، تا راه حلهایی از طریق یک روند قانونی

منطبق بر قانون اساسی به دست آید.

2 عثمانف در پاسخ به پرسشی درباره تغییر جهت گیری جزئی به نفع خمینی در رسانه های گروهی

شوروی اظهار عقیده کرد. رسانه های گروهی شوروی اکنون در تجزیه و تحلیل تحولات در ایران

«بی نظیرتر و عینی تر» است. او گفت شورویها به این نتیجه رسیده اند که خمینی نماینده گرایشهای «ترقی

خواهانه» می باشد و این نتیجه از پشتیبانی قاطع اکثر مردم ایران آشکار می شود. عثمانف در عین حال

افزود که اتحاد شوروی می کوشد تا در برابر خمینی یک روش «بیطرفانه» اتخاذ کند، زیرا شورویها درباره

خمینی تردیدها و قیود احتیاطی زیادی دارند.

شورویها امیدوارند که به محض اینکه خمینی با طرز فکر پیروان اصلی و بستگانش در ایران مواجه

شود، بعضی از نقطه نظرها و مواضع خود را ملایمتر خواهد کرد. در عین حال شورویها درباره تحولات در

ایران بسیار نگرانند و از آن بیم دارند که اوضاع در این کشور به مبارزه مسلحانه و جنگ داخلی منجر

شود. علیرغم این نگرانی که عثمانف آن را به عنوان یک نگرانی «مشروع» با توجه به اینکه ایران با اتحاد

شوروی هم مرز است قلمداد کرد، شورویها احساس نمی کنند که راه دیگری بجز صبر و مشاهده تحولات

داشته باشند. عثمانف همچنین داوطلبانه پذیرفت که شورویها نیز معتقدند که ایالات متحده دارای منافع

مشروع مهمی در ایران است.

3 عثمانف درباره اوضاع کنونی تأسیسات خبرگیری سمعی اطلاعاتی آمریکا در ایران و محل

احتمالی این تأسیسات از نظر آمریکا در آینده پرس و جو کرد. مأمور وزارتخانه درباره این دو موضوع

کاملاً اظهار بی اطلاعی کرد. عثمانف آن گاه اظهار عقیده کرد که شاید این تأسیسات به اتحاد شوروی

منتقل شود. هنگامی که مأمور وزارتخانه به او گفت که او درباره این امور کارشناسی ندارد، معذالک افزود

که نظریات عثمانف ممکن است با ارزش باشد، عثمانف بلافاصله گفت منظور او تنها یک مزاح بوده است.

4 مأمور وزارتخانه به عثمانف گفت که در حالی که نگرانی حکومت ایالات متحده نسبت به حملات

رسانه های گروهی شوروی علیه نقش ایالات متحده در ایران مورد توجه سطوح عالی مقامات شوروی

قرار گرفته است، او در عین حال قصد دارد اثرات منفی و خطرناک اینگونه حملات را درباره ایمنی

ص: 626

آمریکاییهای مقیم ایران مورد تأکید قرار دهد. عثمانف مدعی شد که نگرانی ما در این زمینه کاملاً قابل

توجیه است و قول داد که این مسئله را به مقامات بالاتر از خود اطلاع دهد. او گفت که همه افراد

خانواده های مأمورین شوروی از ایران به خارج منتقل شده اند و بیشتر رایزنان شوروی در زمینه های

مختلف ایران را ترک کرده و تعداد مقامات رسمی شوروی در ایران کاهش یافته است.

5 مأمور وزارتخانه به عثمانف تأکید کرد که باید از هرگونه سوءتفاهمی درباره سیاستها و اقدامات دو

حکومت شوروی و آمریکا اجتناب کرد، و بنابراین ادامه تماسها و مطرح کردن نگرانیهای احتمالی به نفع

هر دو حکومت است. عثمانف موافقت کرد و پیشنهاد کرد که این تماس حفظ شود.ونس


نامه تهدید آمیزی که احتمالاً از تحریکات شوروی ناشی می شود

سند شماره (51)

تاریخ: 9 آوریل 79 20 فروردین 58سری

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزیر امور خارجه، واشنگتن

موضوع: نامه تهدید آمیزی که احتمالاً از تحریکات شوروی ناشی می شود

1 (تمام متن سری است).

2 در تاریخ هشتم آوریل مشاور سیاسی نامه ای دریافت کرد که حاوی هشدار آشکاری بود درباره

دوستی بین چین و آمریکا و اینکه «متجاوزین آمریکایی» و «متجاوزین چینی» بدون استثناء مورد «تنبیه

شدید» قرار خواهند گرفت. نامه دارای حاشیه سیاه رنگی بود که در آن اسامی حدود 36 پایتخت از

کشورهای دنیا، در اروپا، آسیا و آمریکای لاتین، به چشم می خورد و در بالای نامه سرخط: «سازمان

جهانی و سری مجازات» نوشته شده بود که از قرار معلوم نام سازمان تهدید کننده را مشخص می کرد. نامه

مزبور از وین و به نام مشاور سیاسی فرستاده شده بود، لیکن مقام وی در متن آدرس ذکر نشده بود. تاریخ

پست شدن نامه در مبدأ 6 مارس و رسیدن آن از طریق پست به اینجا 6 آوریل می باشد.

3 از آنجایی که روابط چین با آمریکا کوچکترین اهمیتی برای هیچ یک از گروههای تروریستی در

ایران ندارد، (لذا) نامه مذکور فقط می تواند از منابع شوروی الهام گرفته باشد. این نامه جهت تحقیقات و

بررسیهای دقیق تر از طرق دیگر به واشنگتن ارسال شده است. این حقیقت که نامه مزبور به عنوان مشاور

سیاسی در اینجا فرستاده شده، یکی از نکاتی است که این سؤال کلی را مطرح می سازد که آیا سفارت

شوروی در تهران مدتها نقش هماهنگ کننده مبارزات تهدیدآمیز علیه عده ای از آمریکاییهای دستچین

شده را به عهده نداشته، یا (حداقل) در آن دست نداشته است؟ که این عمل خود می تواند در زمره سایر

تلاشهای شوروی در جهت ایجاد رعب در افراد دیگر قرار گیرد، که شرح آن جداگانه گزارش شده

است.سری


مهاجرت یهودیان شوروی: روند، فشار، دورنما

سند شماره (52)

(طبقه بندی نشده) خیلی محرمانه

خلاصهغیر قابل رویت برای بیگانگان

(طبقه بندی نشده) مهاجرت یهودیان شوروی: روند، فشار، دورنما

حرکت مسکو در جهت همکاری در زمینه لایحه جکسون وانیک در رابطه با لایحه تجاری 1974

ص: 627

مسئله تأثیر عدم تصویب لایحه را بر سیاست مهاجرت شوروی مطرح می نماید. در هفت ماه گذشته

مقامات شوروی سطح مهاجرت یهودیان را به میزان 4000 نفر در ماه حفظ کرده اند که در سال 1358

تعداد مهاجرین 48000 نفر بوده است. این رقم در مقایسه با 17000 نفر سال 1356، 30000 نفر سال

1357 و 34000 نفر سال 1352 بالاترین رقم مهاجرت به حساب می آید. (خیلی محرمانه) دورنمای

تداوم مهاجرت با میزان بالا تا پایان سال 1359 خوب است. عدم تصویب این اصلاحیه نیز ظاهرا در این

دوره بر روند مهاجرت تأثیری منفی نخواهد داشت.

(طبقه بندی نشده) این نتیجه گیری بر ملاحظات ذیل استوار است:

تصمیم شوروی مبنی بر مجاز دانستن مهاجرت یهودیان ناشی از فشارهای داخلی بود. در اواسط دهه

1330 یهودیان شوروی بازگشت به هویت خویش را شدیدا احساس کردند، جنبش جهت کسب امتیاز

مهاجرت از پویایی بسیاری برخوردار شد.

ولی، هنگامی که آمریکا موضوع مهاجرت را یکی از شرایط مذاکره پیرامون مسائل مربوط به

«تشنج زدایی» اعلام کرد، ملاحظات مربوط به سیاست خارجی نیز به صورت عوامل مهمی درآمد. با به

بازی گرفتن میزان مهاجرت یعنی افزایش آن به منظور جلوگیری از تصویب اصلاحیه جکسون وانیک، و

کاهش آنها به عنوان اقدامی تلافی جویانه در قبال تصویب این لایحه رهبران شوروی دریافتند که مسئله

مهاجرت بر کل روابط آنها با آمریکا تأثیر می بخشد و نمی توان آن را صرفا با لایحه مرتبط دانست. پس از

قطع مهاجرت در سالهای 541353 ، ملاحظات سیاست خارجی و نیز فشارهای داخلی مسکو را بر آن

داشت تا میزان مهاجرت را به سطوح قبلی بازگرداند.

مقامات شوروی در بررسی سیاست مهاجرتی خود فوائد و هزینه های افزایش میزان مهاجرت را

متعادل می نمایند:

تعداد یهودیان شوروی که خواستار مهاجرت بودند در اواخر سال 1357 افزایش یافت و به هیچ وجه

سیر نزولی پیدا نکرد.

ثابت نگاهداشتن مهاجرت حتی معادل سطوح افزایش یافته جاری صف متقاضیان را فشرده تر

خواهد کرد. این افراد از نظام موجود بیگانه شده و موجبات نارضایتی دیگر یهودیان را فراهم می آورند،

لیکن ایجاد تساوی بین مهاجرت و متقاضیان نیز مسائل و دشواریهایی را پدید می آورد:

حزب و بوروکراسی دولت با افزایش مهاجرت مخالف است، چون آن را انعکاس نارضایتی از نظام

شوروی تلقی می کند.

کاهش گروه کاردان و فنی نیروی کار در زمانی پیش می آید که کمبود نیروی انسانی در بخشهای

اروپایی شوروی بسیار مشهود است.

افزایش مهاجرت یهودیان می تواند دیگر گروههای نژادی و مذهبی را تحریک نماید تا درصدد کسب

امتیاز و حق مهاجرت برایند.

گرچه اکثر یهودیان شوروی هنوز هم مایل به اقامت در شوروی به عنوان شهروندان این کشور

هستند، ولی افزایش مهاجرت می تواند در نهایت سبب مهاجرت عمده و گروهی یهودیان گردد.

در نحوه برخورد با ضد یهودیگری، مقامات شوروی عامل شکست و عدم موفقیت خود هستند. آنها

از این امر برای نشان دادن خصومت خود با یهودیان مهاجر استفاده می کنند، لیکن نمی دانند که همین امر

ص: 628

تنها موجب افزایش فشار مهاجرت می گردد.

به همین علت، رهبران شوروی دلایل قاطعی برای احتیاط کاری در اداره سیاست مهاجرت خود

دارند. میزان مهاجرت کنونی نشانگر تصمیم واضح آنها در متعادل ساختن ملاحظات داخلی و خارجی

است.

(خیلی محرمانه) افزایش اهمیت نقش مناظره پیرامون سیاست مهاجرت شوروی و تأثیر لایحه

جکسون وانیک از طرف اعضای جامعه ممنوع المهاجرت شوروی (یعنی آن دسته از یهودیان شوروی که

اجازه ندارند از این کشور مهاجرت کنند) به رسمیت شناخته شده است. آنها این لایحه را تنها عامل بالا

برنده میزان مهاجرت یهودیان شوروی دانسته، و به شدت با عدم تصویب آن مخالفت می ورزند. ولی به

خاطر بالا رفتن مهاجرت و تبدیل آن به صورت یکی از شرایط اساسی در روابط آمریکا و شوروی این

استدلال آنها ارزش خود را از دست داده است. مقامات شوروی با قطع مهاجرت نخواهند توانست به

آسانی پاسخگوی عدم تصویب اصلاحیه باشند، چون شوروی مطمئن است که این عمل اقدامی

تلافی جویانه آمریکا را به همراه خواهد داشت.

* * * *

(طبقه بندی نشده) میزان مهاجرت یهودیان از شوروی از 17000 نفر در سال 1356 به 30000 نفر در

سال 1357 افزایش یافت. مقایسه میزان مهاجرت ماهانه 1357 و 1358 نشان می دهد که سال 1358

بیشترین رقم مهاجرت را همراه خواهد داشت که احتمالاً معادل 50000 نفر می باشد. در نتیجه مقایسه در

می یابیم که در سال 1352 حدود 34800 نفر از یهودیان شوروی را ترک گفته اند که تا به حال بیشترین

رقم مهاجرت سالانه به حساب می آید.

(خیلی محرمانه) امکان ادامه مهاجرت به میزان نسبتا زیاد تا سال 1359 خوب است. فشار وارده بر

مقامات شوروی در حفظ و تداوم مهاجرت به میزان بالا ظاهرا ناشی از ملاحظات داخلی و خارجی است،

ولی ممکن است توأم با نوساناتی نیز باشد.

چرا مهاجرت؟ علل و هم ربطی ها

(طبقه بندی نشده) تصمیم شوروی مبنی بر مجاز شمردن مهاجرت یهودیان شوروی ناشی از

فشارهای داخلی بود. در سالهای 1330، یهودیان روسی - که شاید بتوان آنها را از متشکل ترین اقلیتهای

شوروی به حساب آورد - در نتیجه چند عامل احیای مجدد «هویت» یهودی خود را به شدت تجربه

کردند: کشش مغناطیسی اسرائیل، آزادی های دوران بعد از استالین، و پیدایش سیاستهای ضد یهودی در

سیاستهای شوروی و طرز تفکر مردم این کشور. در اواخر دهه 1330، مقامات شوروی در برابر تلاش

همه جانبه یهودیان شوروی به منظور کسب حق مهاجرت تسلیم شدند.

(طبقه بندی نشده) در اوایل سالهای 1340 مسکو پیگیری «تشنج زدایی» را آغاز کرد و متوجه شد که

آرای عمومی آمریکا که توسط کنگره منعکس می گردد مهاجرت را یکی از شرایط تشنج زدایی به حساب

می آورد، و به همین دلیل ملاحظات سیاست خارجی نیز نقش مهمی در این زمینه به عهده گرفت، در حالی

که، مقامات شوروی به اعتراض اعراب در قبال هجوم یهودیان شوروی به اسرائیل وقعی نمی نهادند.

(خیلی محرمانه) رهبران شوروی به دنبال تجربه ای که از اصلاحیه جکسون-وانیک بدست آوردند،

ص: 629

آموختند که نادیده گرفتن ارتباط مهاجرت و تشنج زدایی می تواند منافع مهم شوروی را به مخاطره افکند

و بر روابط دو جانبه تأثیری منفی بگذارد. علاوه بر این، بازی با میزان مهاجرت، ابتدا به عنوان عامل

محرک و پس از آن به عنوان یک اقدام تلافی جویانه، عدم توانایی مسکو در حفظ موضوع خود و عدم

کارآیی استفاده از مهاجرت به عنوان یک سلاح در مسائل دوجانبه، را نشان داد.

پس از کاهش شدید مهاجرت در سالهای 54-1353 دیگر فشارهای تعیین کننده مسکو را سریعا بر

آن داشت تا میزان مهاجرت را به وضع اولیه برگرداند.

(طبقه بندی نشده) پس از کاهش در سال 1354، مهاجرت تا حدودی در سال 1355 افزایش و در

سال 1356 سرعت بیشتری پیدا کرد و در سال 1357 تقریبا دو برابر شد. نکاتی که بر سیاست مهاجرتی

شوروی در این سه سال و سنگینی نسبی آنها تأثیر می بخشید به دقت قابل سنجش نمی باشد. لیکن بعضی

از هم ربطی های موجود میان رویدادهای داخلی و خارجی و میزان مهاجرتها حاوی مطالب بسیاری

می باشد.

(طبقه بندی نشده) هنگام تشکیل کنفرانس بلگراد در فروردین ماه 1357 سیر صعودی مهاجرت به

هیچ وجه دستخوش تغییر منفی نشد در حالی که مسکو می توانست با افزایش بیشتر آن توجه کنفرانس را

به خود معطوف نماید. در نتیجه مهاجرت در سال 1357 به 30000 نفر بالغ و آن را به صورت بهترین سال

پس از سال 1352 درآورد.

(طبقه بندی نشده) هم ربطی بین کنفرانس بلگراد و شدت سرکوب مخالفت سازمان یافته، توسط

شوروی الگوی متفاوتی را ظاهر می سازد، آغاز کنفرانس نیزسبب شد که مقامات شوروی در مبارزات

مخالفین خود که از اواخر سال 1355 آغاز شده بود وقفه ای پدید آورند. ولی این وقفه تنها تا پایان

اجلاسیه کنفرانس دوام یافت. یعنی درست یک روز پس از اختتام کنفرانس، مبارزه و سرکوب با قدرت

هرچه تمامتر از سرگرفته شد. اختلاف در روند مهاجرت در تابستان 1357 بیش از همیشه مشهود بود،

یعنی با وجود محاکمه علنی فعالترین اعضای حقوق بشر، مهاجرت دائما رو به افزایش بود.

(طبقه بندی نشده) بدین ترتیب واضح است که مقامات شوروی سیاست مهاجرتی و سرکوب مخالفین

خود را طبقه بندی کرده و در رابطه با هر یک اقدام متفاوتی را بکار می گرفته اند.

رابطه میان تشنج زدایی، مهاجرت و مخالفت

(خیلی محرمانه) زمانی که روابط دو جانبه آمریکا و شوروی به دنبال مداخله شوروی در آفریقا،

حقوق بشر و دیگر موارد، رو به وخامت نهاد، روسیه به این فکر افتاد که مبادا روی گردانی آمریکا از

تشنج زدایی مذاکرات محدودیت تسلیحات استراتژیک (سالت م) را به مخاطره افکنده و واشنگتن را به

چین نزدیکتر سازد.

(خیلی محرمانه) این فشارها که در سال 1354 شدت یافته بود در سالهای 1355 و 1356 افزایش

بیشتری پیدا کرد. مقامات شوروی که با قطع سیل مهاجرت به اقدام تلافی جویانه علیه اصلاحیه جکسون

وانیک دست زده بودند، دریافتند که اقداماتشان در جهت حفظ منافع گسترده تر شوروی نیست. از آنجا که

بازگرداندن میزان مهاجرت به سطوح قبلی نشانه ای از پذیرش شکست تلقی می شد، روسها در سالهای

ص: 630

1355 و 1356 میزان مهاجرت ماهانه را بالا و پایین می بردند.(1) پس از آن نیز کنفرانس بلگراد سبب شد

که سیر مهاجرت را افزایش دهند. با پایان گرفتن کنفرانس، نگرانیهای مربوط به تشنج زدایی تا آنجا شدت

یافته بود که مسکو متوجه شد که وضع موجود به افزایش مهاجرت نیازمند است و نه کاهش آن.

(طبقه بندی نشده) اگر مهاجرت برای رهبران شوروی مسئله ای شده بود که می توانستند از طریق آن

امتیازاتی را از دست بدهند، مخالفت سیاسی سازمان یافته چنین کاری را ایجاب نمی کرد. علیرغم مقیاس

معتدل آن (که از نظر غربیها بسیار ناچیز است)، مقامات شوروی با این گونه مخالفتها به عنوان یک خطر

جدی علیه انحصار قدرت خود برخورد می کردند. تبدیل یکی از مسائل حقوق بشر چون مهاجرت

یهودیان توسط آمریکا به عنوان یکی از ضرائب تعیین کننده سیاست آمریکا در قبال شوروی، برای

رهبران شوروی مشکل بسیار ظریف و حساسی را ایجاد نمود. آنها که میل نداشتند تغییر عمده ای در طرز

برخورد و سیاست خود پدید آورند، صرفا به تدابیر روبنایی و آرایشی متوسل شدند که عبارتند از:

جرح و تعدیلهای موقتی تاکتیکی (مانند زمان تشکیل کنفرانس بلگراد).

ضد حمله های تبلیغاتی (که شوروی را مدافع حقوق بشر، و آمریکا را مهاجم به آن قلمداد می کرد)،

توسل به منافع عظیم تر مشترک (که در آن سیاست حقوق بشر آمریکا را ناقض رابطه تشنج زدایی

عنوان می کرد).

ژستهای به دقت محاسبه شده (یعنی، تعیین مجازاتهای شدید لیکن کمتر از حداکثر برای ناراضیان

محکوم یا اجازه مهاجرت به افراد ممنوع المهاجرت یا مخالفین در پاسخ به عکس العمل آمریکا).

(طبقه بندی نشده) سیاست برخورد جداگانه با مهاجرت یهودیان و ناراضیان داخلی در سال 1356 و

به خصوص طی محاکمات شدید مخالفین در بهار و تابستان آن سال مشهود نبود. این محاکمات(2)

نارضایتی شدیدی را در آمریکا و اروپای غربی برانگیخت. و این واقعیت که بعضی از محاکمه شوندگان

یهودی بودند نیز خشم خارجیها را نسبت به ضدیهودی گرایی تحریک می کرد و وجهه منافع مسکو را به

مخاطره می افکند، لیکن با تداوم مهاجرت یهودیان و حتی افزایش میزان آن در طول محاکمات شوروی،

این عکس العمل خصمانه را خنثی می نمود. میزان مهاجرت حتی پس از محاکمات نیز افزایش یافت و

نشان داد که با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی دیگر از جنبه تبلیغاتی آن حداکثر بهره برداری می شود.

فشارهای داخلی

(طبقه بندی نشده) بدون شک یهودیان شوروی در اواخر 1356 به تعداد روزافزون خواستار مهاجرت

شده بودند؛

دوران کنفرانس بلگراد (آبان 1356 تا اسفند 1357) از نظر بسیاری از یهودیان موقعیتی مناسب به

1- گمان نمی رود که این نوسانات منعکس سازنده کار دفاتر مهاجرت منطقه ای متعدد با رعایت یک الگوی درهم ماهانه پاسخ به تقاضا نامه ها باشد. با وجود حساسیت شوروی در مورد سیاست مهاجرت ٬ نمی توان گفت که میزان مهاجرت ماهانه و سالانه به طور اتفاقی تعیین شده است. این نام اداره روادید و ثبت احوال وزارت کشور شوروی یعنی اداره مسؤول امور OVIR . ها می باشد OVIR موضوع احتمالاً حاصل سهمیه بندی مهاجرت است.
2- این محاکمات شامل محاکمات پرچنجال یوریواوریف (گروه هلسینکی مسکو) ٬ ازدیاد گاماخوردیا (گروه هلسینکی گئورگیا) ٬ اناتولی شارانسکی (یهودی ممنوع المهاجرت شوروی و عضو گروه هلسینکی مسکو) ٬ الکساندر گینزپرگ (گروه هلسینکی مسکو و مدیر صندوق مالی سولژینستین) ٬ الکساندر پودرابنیک (عضو گروه پیشگیری سوءاستفاده روانی) و بسیاری از چهره های کمتر شناخته شده دیگر.
ص: 631

حساب می آمد.

شایع شده بود که میزان مهاجرت افزایش یافته و سیر صعودی خود را دنبال می کند، به همین دلیل

بسیاری از یهودیان تقاضای مهاجرت نمودند.

محاکمات سیاسی 1357، تلاش شدید رسمی علیه «صهیونیزم» و رنگ ضد یهودی گرایی مقامات

در زمینه استخدام و آموزش و پرورش احتمالاً بسیاری از یهودیان شوروی را متقاعد ساخته بود که آنها

در شوروی آینده ای ندارند.

مذاکرات نهایی سالت 2 از نظر یهودیان شوروی یکی از عواملی بود که سبب پیدایش انعطاف پذیری

مقامات در تأیید تقاضای مهاجرت یهودیان می شد.

(طبقه بندی نشده) به هر حال،گزارشات رسیده از شهرهای مختلف مبین صفوف طولانی متقاضیان و

صحنه های پرتشنج در برابر ادارات روادید و ثبت احوال می باشد. مقامات شوروی نیز به فشار ناشی از

متقاضیان با مدرنیزه کردن دفاتر روادید و ثبت احوال در بعضی از شهرها و گشایش دفاتر جدید برای

برآورد خواست متقاضیان رو به افزایش پاسخ داده اند.

(طبقه بندی نشده) اما اگر مقامات شوروی میزان مهاجرت را به خاطر تأثیر آن بر ملاحظات سیاسی

تعیین می کنند، چگونه است که تعداد روادید خروج صادره از نوسانات موجود در میزان متقاضیان تأثیر

می پذیرد؟

(طبقه بندی نشده) واضح است که ملاحظات راهنمای یهودیان شوروی در اتخاذ تصمیم به مهاجرت یا

عکس آن و انتخاب بهترین موقعیت برای مطرح ساختن تقاضاهای خود با ملاحظات مورد نظر مقامات

مبنی بر افزایش و یا کاهش مهاجرت در یک زمان خاص، مطابقت ندارند. متقاضی احتمالی سعی می کند

مقاصد مقامات را قبلاً پیش بینی کند، وی علاوه بر این تحت تأثیر روندهای اخیر مهاجرت و تجویزات

سیاسی خود قرار دارد.

(طبقه بندی نشده) مقامات می توانند مهاجرت را افزایش و یا کاهش دهند، آن هم با در نظر گرفتن

میزان متقاضیان جاری و توانایی اداره روادید و ثبت احوال در راه اندازی آنها. عملاً میزان مهاجرت را

می توان به طرق زیر به بازی گرفت:

مداخله در امر ارسال دعوت نامه ها از طریق پست شوروی.

طولانی کردن و دشوار ساختن روند تقاضاها.

مرعوب ساختن متقاضیان احتمالی با نتایج ممکنه اقدامات خود و

کنترل مطابق نیاز و میزان تقاضانامه های ردی.

(طبقه بندی نشده) هنگام صدور جواز خروج، مقامات شوروی اولویت را به یهودیانی می دهند که از

تحصیلات کمتری برخوردار و بخصوص ساکن نواحی یهودی نشین باشند. اکثر متقاضیانی که در حال

حاضر روادید خروج دریافت می دارند، یهودیان ساکن اوکراین غربی و جنوبی، گئورگیا، و آسیای مرکزی

هستند. یهودیان تحصیل کرده تر، یهودیان شهرنشین ساکن مسکو و لنینگراد به این ترتیب و با رعایت

تساوی روادید خروج دریافت ننموده اند.

(طبقه بندی نشده) افزایش ناگهانی و شدید میزان متقاضیان، مقامات را با مشکلی عجیب روبرو

می سازد. بعضی از سخنگویان جامعه یهودیان شوروی می گویند که مقامات شوروی تنها با چند روش

ص: 632

غیرقانونی قادر به کاستن از تعداد متقاضیان هستند، آن هم حد و حدودی دارد. یعنی اداره روادید و ثبت

احوال قادر نیست با عدم توسل به اقدامات تند مانع از هجوم سیل آسای متقاضیان گردد. سخنگویان

مزبور مدعی هستند که اگر مقامات درصدد ایجاد شکافی عظیم بین میزان مهاجرت و میزان

تقاضانامه های روی هم انباشته شده باشند، با شرایط و وضع دشواری روبه رو خواهند بود. (طبقه بندی

نشده) شهروند شوروی وقتی تصمیم به مهاجرت می گیرد که برای او همه درهای بازگشت بسته باشد،

یعنی وی به نقطه ای از شکست روانی می رسد که در آن بی تفاوتی به رد آشکار نظام شوروی تبدیل

می گردد. در این حالت مقامات شوروی وی را طرد شده و آشوبگر و فردی غیرقابل تطابق با جامعه

سوسیالیستی به حساب می آورند. مجاز شمردن پیدایش تشکل این گروه عظیم ناراضی در میان

شهروندان شوروی عوامل زیر را پدید خواهد آورد:

گسترش از خود بیگانگی

پیدایش بازگشت به خویشتن یهودی در میان یهودیانی که می توانند بدون نیاز مبرم به مهاجرت از

جمله شهروندان شوروی به حساب آیند و

ترغیب احساسات ضدیهودیت و کمک به پیدایش فشارهای صعودی مهاجرت.

(خیلی محرمانه) برای نشان دادن مشکلات موجود در برابر مقامات، یهودیانی که حق مهاجرت

ندارند گزارش می دهند که یهودیانی که در مسکو متقاضی مهاجرت هستند کمتر با از دست دادن شغل

خود روبه رو می شوند. بنابه گزارشهای رسیده، گریشین رئیس حزبی مسکو به مقامات محلی حزب

دستور داده است که از اخراج یهودیانی که خواستار مهاجرت هستند خودداری ورزند مگر آنکه سمت

آنها حساس باشد. علت؟ آنها با یافتن شغلی دیگر مخالفت خود را گسترش خواهند داد.

(طبقه بندی نشده) بدین ترتیب، مقامات باید فواید و هزینه های بالا رفتن مهاجرت را متعادل سازند.

(طبقه بندی نشده) یهودیان فاقد حق مهاجرت یک مشکل ویژه را به وجود آورده اند. اینها یهودیانی

هستند که بنابه دلایلی چون حفظ امنیت دولت، و یا ناراضی ساختن مقامات به عللی دیگر و یا تحت تأثیر

ابهامات موجود در بوروکراسی شوروی از حق مهاجرت محروم شده اند. مهمترین بخش آن نیز احتمالاً

گروه کوچکی متشکل از هزار نفر از افراد حرفه ای شهری و نیز دانشمندان می باشد.

(طبقه بندی نشده) رفتار مکرر توأم با نارضایتی و عدم قضاوت صحیح مقامات شوروی با یهودیان

فاقد حق مهاجرت نشان می دهد که نظام شوروی از این یهودیان به عنوان یک راه فرار استفاده می کند و

خشم خود را بر سر آنها فرود می آورد:

این یهودیان درس عبرتی می شوند برای یهودیان تحصیل کرده دیگر تا از تقاضای مهاجرت چشم

بپوشند.

علاوه بر این با استفاده از آنها نشان داده می شود که شوروی به فشارهای بیگانه پاسخ نمی دهد و

حاکمیت خود را در تعیین سیاست مهاجرت اعمال می نماید.

(طبقه بندی نشده) در همین حال، یهودیان فاقد حق مهاجرت در جامعه یهودیت نقشی بسیار حیاتی

ایفا می کنند:

یعنی رهبریت جامعه را به عهده گرفته.

منابع و ابتکارات مربوط به تجدید هویت فرهنگ یهودیت را در میان یهودیان شوروی گسترش

ص: 633

می دهند.

و به عنوان یک سازمان غیررسمی لیکن بسیار موثر در زمینه انتشار اخبار و بالا بردن منافع یهودیان

در داخل شوروی و خارج از آن عمل می کنند.

بسیاری از همین یهودیان فاقد حق مهاجرت با دریافت مجوز خروج ناگهانی و یا اسارت در

اردوگاههای کار اجباری دور افتاده تأثیر و کارایی خود را نشان داده اند.

گناه مهاجرت

(طبقه بندی نشده) صرفا پیدایش میل به مهاجرت با غرایز مقامات شوروی مخالف است.حتی زمانی

که مهاجرت به عنوان یک واقعیت نپذیرفته شده بود نیز بوروکراسی اداره روادید و ثبت احوال به کندی

عمل می کرد. دامهای متعدد ایجاد شده در روند مهاجرت طوری طرح ریزی شده بود تا نهادهای متعدد

بتوانند یک متقاضی خاص را رد نمایند، ولی همین امر نشانگر خصومت کلی نهادها با کسانی است که

می خواهند از سوسیالیزم بگریزند. موضوع دیگر مورد انزجار مقامات شوروی این است که یهودیان پس

از خروج از کشور، از حقوقی برخوردار می شدند که هیچ یک از گروههای روسی از آن برخوردار نیستند.

(طبقه بندی نشده) مهاجرت مهمترین عاملی است که نشان می دهد هزاران تن از شهروندان

شوروی زندگی در این کشور را بر خلاف بهشت گونه توصیف شدن آن، دوست ندارند. در نتیجه، تمایل به

مهاجرت نوعی عدم وفاداری تلقی می گردد. به عنوان مثال، این شرط که تقاضانامه های مهاجرت باید

همراه با اسناد و استشهاد نامه های مهم (یعنی اسپراودکی مشهور) باشد، بدین معنی است که متقاضی باید

مورد لطف و مرحمت مقامات مهم لیکن مرعوب در نظام قرار گیرد. آنها نیز از صدور سندی در این رابطه

امتناع می ورزند تا نشان دهند که آنها به یک خائن به ایدئولوژی کمک نکرده اند.

(خیلی محرمانه) این گونه طرز برخوردهای موجود در بوروکراسی راه اندازی تقاضانامه های

مهاجرت را آنقدر محدود می کند تا مقاصد مقامات بالاتر نیز بی اثر گردد، ناظران گفته اند که بعضی از دفاتر

اداره روادید و ثبت احوال (که معمولاً در مناطقی مستقر هستند که احساسات ضدیهودیت شدید است) به

خاطر تعداد زیادی تقاضانامه های مهاجرتی پذیرفته نشده شهرت عجیبی پیدا کرده اند، ولی دفاتری که در

ایالات بالتیک مستقر هستند به لیبرال بودن نسبی معروف شده اند.

(خیلی محرمانه) اگر تنوع و گوناگونی منعکس سازنده روحیه مقامات محلی با کنترل مرکزی اعمالی

از طریق امریه ها و تحلیل سهمیه ها متناقض باشد، با واقعیات مهمتر زندگی شوروی کاملاً تطابق دارد. در

شوروی، روش بوروکراسی برای منحرف ساختن سیاستهای ناشایست معمولاً یک مرحله جلوتر از

روشهای مورد استفاده توسط تصمیم گیرندگان است. مقامات دفاتر اداره روادید و ثبت احوال منطقه ای

نیز در تخلف از امریه های مرکز مانند مدیران شرکتهای اقتصادی شوروی که با اهداف تعیین شده تولیدی

بازی می کنند، عمل می نمایند.

(خیلی محرمانه) در حقیقت، مقامات برجسته بر اجرای سیاست مهاجرتی خود نه تنها به خاطر تأثیر

آن بر ملاحظات مربوط به سیاست خارجی نظارت دارند، بلکه می دانند که این امر با ارزشها و روش

عملکرد نظام شوروی مغایرت دارد و در صورتی که به جلو رانده شود متوقف خواهد شد.

ص: 634

یهودیان شوروی به عنوان جوسازان و متخصصین تاکتیک

(طبقه بندی نشده) اعضای برجسته جامعه یهودیت شوروی به ملاقات مقامات آمریکایی، اعضای

کنگره، دانشمندان و دیگر افراد برجسته آمریکا با خود در سفرهایشان به مسکو عادت کرده اند. آنها با

نمایندگان جامعه یهودیان آمریکا وروزنامه نگاران و دیپلماتهای آمریکایی در مسکو تماس دارند. به این

ترتیب آنها از نقش مسائل یهودیت در سیاستهای داخلی آمریکا به خوبی آگاه می شوند، لیکن سعی

می کنند با ارائه نظرات خود به تصمیم گیران سیاسی و آرای عمومی سیاست آمریکا را تحت نفوذ قرار

دهند. این نظریات گهگاه به صورت بیانیه های کتبی ناشی از مباحثات طولانی در می آید که اعضای

عالیرتبه یهودیان فاقد حق مهاجرت نیز بر آن صحه گذاشته اند.

(خیلی محرمانه) سالهاست که یهودیان فاقد حق مهاجرت شوروی به حمایت از لایحه جکسون

وانیک به عنوان مؤثرترین اقدام در وادار ساختن روسها به مجاز شمردن مهاجرت یهودیان پرداخته اند.

امکان جرح و تعدیل و یا عدم پذیرش این لایحه توسط کنگره نگرانی آنها را برانگیخته است. در نامه ای به

تاریخ 22 بهمن 1357 ، 68 تن از برجسته ترین یهودیان فاقد حق مهاجرت شوروی از کنگره خواسته اند

که این لایحه را تصویب نماید و برای بیان علت نیز گفته اند که «این لایحه تنها مصوبه قانونی است که

حداقل تا حدودی، مانع از بروز ستم لجام گسیخته مقامات شوروی در سیاست مهاجرتی آنها می گردد».

(طبقه بندی نشده) لیکن با بالا رفتن میزان مهاجرت، این موضع روشنفکران نیز فرسایش یافته است.

یهودیان فاقد حق مهاجرت، علت افزایش مهاجرت را از یک طرف افزایش میزان تقاضا نامه ها می دانند که

به نظر آنها از طرف مقامات شوروی قابل کنترل نیست. ولی دفاع آنها از لایحه جکسون وانیک نیز بر این

فرضیه استوار است که مقامات شوروی اگر بخواهند می توانند بنابه میل خود در میزان مهاجرت افزایش یا

کاهشی را پدید آورند.

(طبقه بندی نشده) در نامه مورخ 22 بهمن ماه این تضاد به رسمیت شناخته شده، لیکن حل نشده است:

«در حین مباحثات پیرامون لایحه و پذیرش آن در تعداد مجوز خروجهای صادره و نیز اقدامات

سرکوبگرانه کاهش و افزایش وجود داشت و لیکن ما که تمام زندگیمان را در این کشور گذرانیده و

سالهاست که تغییرات ناشی از تندبادهای سیاسی رهبران این کشور را بر گرده خود حس کرده ایم، شدیدا

پی برده ایم که لایحه جکسون وانیک نقش مهم و مثبتی را در جلوگیری و ممانعت از بروز شدیدترین و

سرکوبگرانه ترین اقدامات از طرف مقامات شوروی ایفا کرده، می کند و امیدواریم در آینده نیز همین

نقش را داشته باشد».

(طبقه بندی نشده) استدلال یهودیان فاقد حق مهاجرت به یک نکته منفی غیرقابل اثبات می رسد،

یعنی در عین حال که لایحه جکسون وانیک ممکن است به بهبود اوضاع کمک نکرده باشد، ولی از

وخامت بیشتر آن جلوگیری کرده است. بسیاری از یهودیان شوروی معتقدند که عدم تصویب لایحه

جکسون وانیک کاهش شدید مهاجرت یهودیان را به دنبال خواهد داشت و رهبران شوروی به محض

دستیابی به اهداف خود نیازی به افزایش میزان مهاجرت نخواهند داشت. منطق نهفته در این طرز استدلال

مشکوک به نظر می رسد. گمان نمی رود که مسکو بخواهد به یک امتیاز مورد نظر آمریکا طوری پاسخ دهد

که اقدام تلافی جویانه آمریکا را به همراه داشته باشد.

(طبقه بندی نشده) تضاد موجود پیرامون لایحه جامعه یهودیان فاقد حق مهاجرت را شدیدا دچار

ص: 635

تفرقه نموده است. بعضی از اعضاء این جامعه نامه مورخ 22 بهمن ماه را امضاء نکردند چون به نظر آنها

لحن نامه مناسب حال کنگره آمریکا نیست.

بعضی از آنها نیز معتقدند که نگرانی مربوط به مهاجرت باید در قوانین و قراردادهای بین المللی

گنجانده شود، نه در لوایح قانونی که بر روابط دو جانبه تأثیر می بخشد.

(طبقه بندی نشده) به هر حال، این واقعیت که سخنگویان جامعه یهودیت شوروی دیگر میزان مهاجرت

را معیار اصلی قضاوت پیرامون عملکرد شوروی نمی دانند، سبب شده است که آنها توجه خود را بر روش

مهاجرت معطوف نمایند. در نامه مورخ 9 دیماه 1357 به رئیس جمهور کارتر، کنگره آمریکا و «تمام مردم

خوش طینت» عضو جامعه یهودیان فاقد حق مهاجرت و گروه هلسینکی گئورگیا یعنی آیسای گلدمان

استدلال کرده است:

«معیار اصلی نتیجه گیری پیرامون سیاست و روش مهاجرت نباید تعداد واقعی مجوز خروجهای

صادره باشد، بلکه معیار اصلی باید توقف صدور ستمگرانه و مستبدانه جواز خروجها و پایان اذیت و آزاد

تقاضا کنندگان باشد».

(طبقه بندی نشده) اصلاحیه های پیشنهادی یهودیان فاقد حق مهاجرت عموما عبارت از موارد ذیل

است:

تجدید نظر در روش امتناع از صدور روادید که بیشتر در برگیرنده نهادهاست و نه کسی که از صدور

آن امتناع ورزیده است.

تدوین قوانین و مقررات مربوط به تمام جنبه های روند مهاجرت.

ایجاد طبقه بندی امتناعها به دلایل امنیتی که مدت زمان امتناع هر یک از طبقات را مشخص سازد.

انتصاب افراد نظامی متقاضی مهاجرت به سمتهای غیرمرتبط با اطلاعات طبقه بندی شده، تا امکان

امتناع از صدور روادید خروج از بین برود.

(طبقه بندی نشده) تأکید کنونی بر اصلاح روشها برای یهودیان فاقد حق مهاجرت که در نهایت قربانی

استبداد شده اند حائز اهمیت بسیار است. تبلیغات و فشارها ممکن است، به موقع، موفق به کاهش بعضی از

سوءاستفاده ها در روشهای مهاجرت شوروی گردد، ولی دستیابی به اصلاحات کار دشواری است، چون

استبداد از جمله عناصر اصلی و متشکله نظام شوروی می باشد، و حذف آن حتی در یکی از بخشهای

نظام، موجب پیدایش ضرورت اصلاح در خود رژیم می گردد.

(طبقه بندی نشده) در این مرحله، یهودیان شوروی به یک چهار راه تاکتیکی می رسند که در آنجا منافع

آنها با منافع اعضای فعال حقوق بشر شوروی ادغام می گردد. روابط بین این دو گروه صمیمانه و حاکی از

حمایت متقابل بوده است، گرچه تاکتیکهای آنها به خاطر اختلاف اهداف ضرورت تفاوت را ایجاد کرده

است. چون یک گروه سعی دارد نظام شوروی را تغییر دهد و گروه دیگر سعی دارد خود را از سلطه آن

رهایی بخشد. این موضوع از دیرباز توسط افراد فعال یهودی مورد بحث بوده و بعضی از آنها خواستار

اقدام مشترک با فعالان حقوق بشر بوده اند و بعضی دیگر از افراد گفته اند که بهتر است از اعضاء حقوق بشر

فاصله بگیرند تا موجبات خشم غیرضروری مقامات را نسبت به خود برنینگیزند. بعضی از یهودیان فاقد

حق مهاجرت چون شاکارانسکی عضو گروه هلسینکی مسکو خود را عضو هر دو گروه می داند. دیگر

یهودیان برجسته شوروی احساس می کنند که یهودیان فاقد حق مهاجرت برجسته توجه بسیاری به

ص: 636

مسئله مهاجرت معطوف داشته و منافع یهودیانی را که مایلند در شوروی بمانند؛ البته در صورتی که از

حقوق شهروندان شوروی در ابراز و حفظ هویت گروهی برخوردار باشند، نادیده گرفته اند.

(طبقه بندی نشده) بعضی از یهودیان فاقد حق مهاجرت نیز در مورد ارزش درازمدت وادار ساختن

رهبران غربی به تلاش در مورد افراد ویژه و یا گروهی از افراد ویژه احساس بدبینی می کنند. به نظر آنها،

این گونه تلاشها هیچ اثری در جهت کاهش استبداد روسها در تصمیم گیری یا بهبود وضع کلی یهودیان فاقد

حق مهاجرت و مهاجران احتمالی ندارد. با پاسخگویی به فشارهای غربی در موارد خاص، مقامات

شوروی زندگی فرد فرد متقاضیان مهاجرت را به بازی می گیرند.

(محرمانه) مقامات شوروی از مداخله خارجی به خاطر افراد ناراضی، چه به صورت فشار عمومی

توأم با تبلیغات باشد و چه از طریق مذاکرات خالی از جنجال دو جانبه خوششان نمی آید. لیکن اگر آنها

بخواهند از دو فشار بالا یکی را بپذیرند، پذیرش روش دوم را غیرمعترضانه تر می یابند. آنها می دانند که

برآوردن خواهش یکی از بازید کنندگان مهم می تواند وجهه آنها را بالا ببرد. با تشویق زیرکانه مقامات

خارجی به پذیرش کارایی دیپلماسی آرام، رهبران شوروی می توانند امید جلوگیری از تلاشهای عمومی

را داشته باشند چون این کار برای آنها موجب شرمساری بسیار بوده و مقاومت در برابر آن دشوار خواهد

بود.

تاکی؟

(طبقه بندی نشده) در ادواری که طی آنها میزان مهاجرت کاهش یافته بود، رسانه های شوروی اغلب

ذکر می کردند که این کاهش نشانگر خروج اکثر یهودیان متقاضی و کم شدن تعداد تقاضا نامه ها می باشد. با

پیدایش این مطالب یهودیان نگران شدند که مبادا مقامات می خواهند با کاهش تدریجی میزان مهاجرت

آن را خاتمه داده و علت را نبودن متقاضی عنوان کنند. شایعات سال 1357 مبنی بر اینکه مهاجرت در

تاریخ 11 دیماه 1357 خاتمه خواهد یافت، سبب شد که در اواخر سال 1357 تعداد متقاضیان افزایش

بسیاری یابد که این امر بر فشار تقاضانامه ها در اوایل سال 1358 تأثیری نگذاشت.

(خیلی محرمانه) نگرانی موجود مبنی بر اینکه مهاجرت تحت تأثیر بازیهای المپیک 1359 شوروی

واقع خواهد شد قابل قبول نیست، فشار وارده بر وسائط نقلیه و دیگر تسهیلات ممکن است عامل تعیین

کننده در این زمینه باشد، ولی شواهد موجود حاکی از آن است که مقامات در نظر دارند مسکو و دیگر

مناطق المپیک را از وجود فعالان یهود و دیگر مخالفین پاکسازند آن هم برای مدت بازیها.

(طبقه بندی نشده) حدود 180000175000 نفر از یهودیان از شوری مهاجرت کرده اند، لیکن آمار

سال 1349 شوروی تعداد یهودیان مهاجر را 1/2 میلیون نفر عنوان نمود، نتایج آمار دی ماه 1357 هنوز

منتشر نشده است.

طبق یکی از برآوردها، حدود 9/1 میلیون نفر از تعداد یهودیان شوروی کاسته شده است. این رقم

نمی تواند قابل اطمینان و اعتماد باشد، چون نه تنها نشانگر تأثیر مهاجرت است بلکه می تواند نشانگر

تغییر هویت پاسخ دهندگان به آمار باشد. اینکه چه بخش از این رقم کلی دربرگیرنده مهاجرین است، نه

تنها توجه ناظران غربی و مقامات اسرائیلی، بلکه بدون شک توجه مقامات شوروی را نیز به خود معطوف

داشته است.

ص: 637

(طبقه بندی نشده) با این وصف نیروی موج مهاجرت تحلیل نرفته، بلکه رو به گسترش بیشتر است.

خانواده هایی که کشور را ترک گفته و در خارج اسکان می یابند، وابستگان و دوستان خود را نیز به این کار

ترغیب می کنند. ترسها و عدم اطمینان های یهودیان شوروی که ناشی از آینده آنها پس از مهاجرت

می باشد، با نفوذ اخبار مربوط به زندگی و فرصتهای موجود در غرب از میان می رود.

(طبقه بندی نشده) ولی تعداد یهودیانی که علاقه به مهاجرت نداشته و ترجیح می دهند به عنوان

شهروند شوروی در این کشور بمانند مشروط بر آنکه بتوانند بدون تبعیض و یا کیفر به زندگی و کار

بپردازند هنوز هم زیاد است. طرز فکر آتی آنها اصولاً با تجارب شخصی و برداشت آنها از روندهای

جاری، شکل خواهد گرفت و بخصوص ارزیابی آنها در مورد امکان از بین رفتن و یا تشدید تنفر

ضدیهودی در شوروی که ناشی از تمایل آنها به مهاجرت است نیز به همین ترتیب شکل خواهد گرفت. با

قضاوت پیرامون عملکرد گذشته، مقامات شوروی به فشارهای ناشی از مهاجرت خواهند افزود و آن را

تقلیل نخواهند بخشید.

معمای ضدیهودیت

(طبقه بندی نشده) طرز برخورد و فکر مقامات شوروی در قبال یهودیان بدون شک نوعی عقده مملو

از ابهامات و تضاد است. در حقیقت هر مشکلی با ضریب دائمی ضدیهودیت تشدید می گردد.

(طبقه بندی نشده) شناخت دوگونه ضد یهودی گری شوروی مفید است، گرچه وجه تمایز موجود قابل

رؤیت نیست و گهگاه به هیچ وجه نمی توان به آن پی برد. اولین گونه آن توسط مقامات شایع می گردد و

نشانگر تنفر ایدئولوژیکی آنها از «صهیونیزم» و خصومت آنها در قبال یهودیان مهاجر است. این طرز

فکرها به ناچار سبب سوءظن و تبعیض علیه تمام یهودیان می شود و عملاً از نوع دوم ضدیهودی گری که از

نوع مردمی است قابل تمیز نیست. اقدامات رسمی اغلب به بهره برداری یا انعکاس طرز فکرهای

ضدیهودی گری خلقی حساب شده و یا ناشی از ابراز نظر ضدیهودی گری شخصی در اقدامات رسمی خود

می پردازند. در همان حال، مقامات از ضد یهودی گری خلق و ماهیت انفجارگونه آن خسته می شوند، چون

این گونه اعمال به هیچ وجه نشانگر طرز فکر همزمان خلقی نیست.

(طبقه بندی نشده) مقامات شوروی باید بعضی از مقررات را نیز رعایت کنند، چون قانون شوروی ابراز

خصومت ملی و یا نژادی را ممنوع کرده است. علاوه بر این، ضد یهودی گری آشکار در خارج از کشور

خشم مردم را برمی انگیزد و وجهه شوروی را لکه دار می سازد. دولت به دقت وانمود می کند که یهودیان

شوروی فرهنگ ملی خود را گسترش داده و عمدا شواهد دال بر درخشش فرهنگ یهودیان را به نمایش

در داخل و خارج می گذارد.

(طبقه بندی نشده) در عمل مقامات متوجه می شوند که اقدامات و طرز فکر آنها نتایج مخالف نتایج

مورد نظر آنها را تولید کرده است.

(طبقه بندی نشده) دولت امیدوار است مهاجرت را با متقاعد ساختن یهودیان به اینکه زندگی در

شوروی بهتر از زندگی در خارج است کاهش دهند. ولی روشهای متقاعدسازی مورد استفاده آن،

روشهای مخرب تبلیغاتی، ارعاب و تهدید است. در نتیجه رهبران شوروی با امکان مهاجرت توده ای

یهودیان روبه رو هستند.

ص: 638

(طبقه بندی نشده) علیرغم روشهای مخرب، دولت دلایل قاطعی برای جلوگیری از مهاجرت توده ای دارد:

براساس درصد جمعیت، یهودیان شوروی کمک مهمی به فرهنگ، علم، و اقتصاد شوروی کرده اند، و

ذوق و استعداد آنها به رسمیت شناخته شده است.

آنها به طور پراکنده در طبقات فنی، اقتصادی و حرفه ای نیروی کار شوروی به کار مشغولند،

با در نظر گرفتن کمبود نیروی انسانی مجرب شوروی بخصوص در مناطق اروپایی آن و امکان

وخامت بیشتر آن در دهه آتی، خروج یهودیان از نیروی کار می تواند تأثیری جدی بر طرحهای عمرانی و

اقتصادی و افزایش تولید داشته باشد.

در نهایت، مهاجرت توده ای یهودیان ممکن است سبب تحریک دیگر گروههای ملی و مذهبی شود تا

درصدد کسب امتیاز و حقوق مهاجرت برآیند.

(طبقه بندی نشده) برای متوقف ساختن سیر صعودی مهاجرت، مقامات مجبورند اقداماتی به عمل

آورند که گویا هنوز ضرورت و یا قابلیت پذیرش آن را حس نکرده اند:

ابراز اطمینان به یهودیان شوروی که در زمینه کار، فرصتهای شغلی، ارتقاء و آموزش شامل

آموزشهای تخصصی عالی در مورد آنها تبعیض قائل نخواهد شد و اعمالی حاکی از آنکه تبعیض کنونی

خاتمه خواهد یافت.

محکوم شمردن علنی ضد یهودی گری و اجرای قوانین موجود در منع آن.

مجاز شمردن تجدید حیات و تداوم هویت فرهنگی یهودیت با ارائه حقوق و فرصتهایی مساوی با

دیگر ملیتهای روسی، شامل کاربرد یهودیت و استفاده از تدریس زبان عبری و یدیش.

(طبقه بندی نشده) چند اقدام اخیر، لیکن غیر مکفی، نشانگر این واقعیت است که مقامات به ضرورت

این گونه اقدامات پی برده اند. این اقدامات عبارتند از سازماندهی یک گروه تئاتر موزیکال یهودی سیّار

(دربیروبیدژان) که پیرامون آن تبلیغات زیادی شده است و انتشار یک رمان که از تجارب

یهودیان شوروی در طول جنگ جهانی دوم با همدردی یاد می کند، گونه های حمایت از زبان یدیش در

انتقاد از زبان عبری به عنوان یکی از زبانهای بیگانه و وارداتی (صهیونیستی) و ظهور مقالات مطبوعاتی که

گویا توسط یهودیان «وفادار» تدوین شده و به شرح فرهنگ یهودیان شوروی و درخشش آن می پردازد.

گرچه این اقدامات نتوانسته فراغ خاطر یهودیان شوروی را فراهم آورد، ولی در خارج پیرامون آنها

تبلیغات زیادی شده است.

یک دورنمای بسیار دور

(طبقه بندی نشده) آنچه باید توسط آینده روشن شود این سؤال است که رویدادهای خاورمیانه بر

مهاجرت یهودیان چه تأثیری خواهد داشت. (محرمانه) اگر قرارداد صلح مصر و اسرائیل منجر به عادی

شدن تدریجی روابط اعراب و اسرائیل شود و اسرائیل را به صورت مقصدی جذاب تر درآورد، تعداد

یهودیانی که مایل به عزیمت به آنجا هستند افزایش چشمگیری خواهد یافت. در حال حاضر، حدود 65

درصد یهودیان شوروی که با روادید اسرائیل وارد وین می شوند، مسیر خود را عوض می کنند. اکثر آنهایی

که این کار را انجام می دهند نیز به آمریکا می روند. افراد این گروه، مدعی هستند که وابستگانشان در

آمریکا به سر می برند. (طبقه بندی نشده) ولی اگر ثبات خاورمیانه نیز منجر به برقراری روابط شوری و

ص: 639

اسرائیل گردد، تأثیر آن هم بر مهاجرت شدید خواهد بود امکان مهاجرت مستقیم به اسرائیل نیاز یهودیان

شوروی به مسافرت به وین را از بین خواهد برد. این عمل نیز به نفع اسرائیل و شوروی خواهد بود، لیکن به

نفع آن دست از یهودیان شوروی که می خواهند مهاجرت کنند اما میل ندارند به اسرائیل بروند نیست.

(طبقه بندی نشده) در حال حاضر، به این مهاجرین در وین کمک می شود تا به هر جا که می خواهند

بروند؛ وضع آنها دشوارتر خواهد شد اگر الزاما مجبور به مهاجرت به اسرائیل شوند و نخواهند توانست به

محض ورود به اسرائیل از رتبه پناهندگی برخوردار شوند. از مقامات اسرائیل نیز نمی توان انتظار داشت که

به تمایل آنها به ادامه سفر پاسخ دهند. بنابه قوانین اسرائیل، اگر آنها در موقع ترک اسرائیل تأخیر نمایند به

طور اتوماتیک به شهروندی اسرائیل در می آیند.

تهیه شده توسط: آی. بلویویچ 29204×

تصویب شده توسط: آر. باراز 29194×

ضمیمه

آمارهای مهاجرت:

(خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) موجودیت دو روش اساسی در تخمین تعداد اتباع

روسی که شوروی را با روادیدهای اسرائیلی ترک می گویند، پدید آورنده نقائص آماری ناشی از منابع

مختلف است. دولت شوروی آمارهای دوره ای را در رابطه با روادیدهای خروج صادره به مقصد اسرائیل

منتشر نمی سازد، ولی تعداد روادیدهای اسرائیلی صادره توسط سفارت هلند به عنوان نماینده منافع

اسرائیل در مسکو این موضوع را به طور کلی نشان می دهد. تشخیص سفارت هلند به عنوان منبع این آمار

و نیز خود آمار، در صورتی که دارای اعداد اعشاری نباشند، طبقه بندی شده به حساب می آیند.

(طبقه بندی نشده) از آنجا که تمام دارندگان روادید اسرائیلی ابتدا به وین می روند، تعداد افراد وارده به

وین در یک مدت خاص می تواند تعداد یهودیان شوروی مهاجر را نیز مشخص سازد.

(خیلی محرمانه) نقائص موجود در دو رقم حاصل نشانگر این واقعیت است که تعداد افراد وارده به

وین در یک دوره خاص، روادیدهای خود را در دوره قبل از آن دریافت داشته اند. بدین ترتیب تعداد افراد

دارای مجوز خروج روسی که در سفارت هلند در یک ماه خاص روادید اسرائیلی دریافت می دارند،

واقعیت آن در یک یا دو ماه بعد با ورود همین افراد به وین قابل رویت و لمس خواهد بود.

(خیلی محرمانه) بنابراین، درست است که آمار افراد وارده به وین تعداد مهاجرین خارج شده از

شوروی را در یک زمان خاص نشان می دهد، ولی ارقام سفارت هلند با دقت بیشتری سیاست مهاجرت

شوروی و نوسانات آن را منعکس می سازد. ولی هیچ یک از این دو رقم نمی تواند کل یهودیان روسی

مهاجر را ارائه و نشان دهد.

(طبقه بندی نشده) بعضی از یهودیان شوروی با روادید آمریکایی مهاجرت می کنند تا به شهروندان

آمریکایی و یا وابستگان دور و مقیم خود در آمریکا بپیوندند. در این گروه که تمام ملیتهای روسی را در

برمی گیرد، یهودیان در سه سال گذشته 25 درصد را تشکیل می داده اند.

(3/25 درصد کل) 650 یهودی 1355

(8/24 درصد) 493 یهودی 1356

ص: 640

(1/25 درصد) 430 یهودی 1357

(خیلی محرمانه) علاوه بر این، بسیاری از غیر یهودیان نیز با روادید اسرائیلی مهاجرت می کنند که

عبارتند از:

اعضای ازدواجهای مختلط (مانند ازدواج یهودی و غیر یهودی م).

افرادی که توسط مقامات شوروی وادار می شوند که از کانال یهودیان مهاجرت نمایند و

غیر یهودیانی که روادید یهودی دریافت داشته و سپس موفق می شوند مقامات شوروی را متقاعد

سازند که واجد شرایط مهاجرت می باشند.

تعداد ویزاهای اسرائیلی

(خیلی محرمانه) - طبقه بندی نشده)

غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) - تعداد افراد وارده به وین

1349 حدود 1000 نفر

14000- 1350 نفر -13022

13601 -31413-1351

33461- 24780- 1352

20700- 20200- 1353

13290 -13209- 1354

14273- 14064- 1355

16737- 17146- 1356

28864- 30379 -1357

ماهانه 1357

ژانویه 1946

فوریه 2131

مارس 1835

آوریل 1870

می 1919

ژوئن 1943

ژوئیه 2211

اوت 2540

سپتامبر 2845

اکتبر 4087

نوامبر 3427

دسامبر 4645

ص: 641

ماهانه 1978

ژانویه 4040

فوریه 4126

مارس 40149

آوریل 5000

کارمند میز ایران در وزارت امور خارجه شوروی، پیشرفتهای ایران...

سند شماره (53)

تاریخ: 8 ژوئن 79 18 خرداد 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن با اولویت

موضوع: (خیلی محرمانه) کارمند میز ایران در وزارت امور خارجه شوروی، پیشرفتهای ایران

را مورد بحث قرار می دهد

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 در گفتگوی پنجم ژوئن بین مأمور سفارت و مشاور وزارت امور خارجه در امور کشورهای

خاورمیانه ای ن.ی.کوزیرف (ایران)، مقام فوق نکات زیر را بیان داشت:

مقامات شوروی امیدوار بودند که گفتگوهای شاخف (رئیس سازمان کمکهای اقتصادی شوروی)

در ایران مفصل تر باشد، لیکن درست نیست که آن را عامل شکست بنامیم، چون این مباحثات فقط دارای

ماهیت اکتشافی بوده اند. مقامات ایرانی گفته اند که به خاطر وضع خاص کنونی اقتصاد ایران برایشان

مشکل است پیرامون نکات مخصوصی بحث نمایند.

موضوع قیمت گاز صادره به شوروی نیز اصلاً مطرح نشد، در حالی که مقامات شوروی حتم دارند که

ایرانیها درخواست پول بیشتری برای این گاز می کنند.

میزان صدور گاز به شوروی به 7050 درصد میزان معمولی می رسد. علت ارائه نکردن رقم دقیق

این است که در تولید نفت ایران تغییرات فاحشی رخ داده است. علاوه بر اینها یکی از لوله های انتقال گاز

اخیرا بسته شد، در حالی که وسیله بازرسی نیز در آن به کار انداخت شده بود.

روسها از افزایش آشوبهای سیاسی در ایران آگاهاند و به طور قطع نمی دانند که آینده چه چیزی را به

همراه خواهد آورد. اوضاع کنونی حاکی از آشفتگی است. مشکلاتی از قبیل اختلافات درونی در رده

رهبران مهم مذهبی وقایعی هستند که روسها نمی توانند آنها را ارزیابی نمایند. روسها همچنین معتقدند که

مسئله ناسیونالیزم نیز از طرف اقلیتهای ایران می تواند عامل انفجارانگیز علیه رهبریت ملی باشد. مسکو

آگاه است که سلاحهای روسی در اختیار اعراب خرمشهر قرار داده شده بود، ولی آن را محکوم نیز نکرده

است. علاوه بر اینها مسکو اطلاعاتی در دست ندارد که بتواند ثابت کند که عراق منبع اصلی بوده است،

گرچه معلوم است که عراق از یک سیاست تحریک آمیز علیه ایران استفاده می کرده است. تفنگهای

اتوماتیک کلاشینکف در همه جای منطقه دیده می شود و بسیاری از «دشمنان» انقلاب ایران نه تنها راغب

به ایجاد مشکلات برای مقامات ایرانی هستند، بلکه میل دارند اختلاف بین روسیه و ایران را نیز دامن

بزنند.

یک نکته بسیار حساس مسئله کردها می باشد، چون سیاست ایران علیه کردها بر طرفداران کردها

ص: 642

در ترکیه و عراق نیز تأثیر می بخشد، و منطقی نیست که فکر کنیم که شوروی از ایجاد خشونت علیه

کردهای ترکیه حمایت می کند، چون مسکو به ظاهر سعی در برقراری و بهبود روابط براساس دولت با

دولت در تمام کشورهایی که کردها در آن زندگی می کنند داشته است.

3 اظهار نظر: علیرغم تلاش کوزیرف در اثبات سخنان شاخف به عنوان یک پیروزی، هنوز معتقدیم

که این مذاکرات مایه ناراحتی روسها بوده است (تلگرام عطف). سفارت انگلیس در اینجا (حفاظت شود)

به ما اطلاع داد که سفیر شوروی به سفیرشان (سفیر انگلیس م) گفته بود که مذاکرات شاخف نتیجه ای به

بار نیاورده و دیگر اینکه وی همیشه علیه این سفر رأی داده است.

4 کوزیرف در این گفتار کوتاه چیز دیگری ارائه نکرد و موقعی که بحث به سازمان تروریستی ایرانی

فرقان و انتشار وسیع این خبر توسط مطبوعات روسیه که ایران با سازمان سیا درگیر است کشید، کوزیرف

به طور آشکار به بحث خاتمه داد.تون


منافع بلوک شرق در ایران

سند شماره (54)

تاریخ: 13 ژوئن 79 23 خرداد 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه واشنگتن فوری

موضوع: منافع بلوک شرق در ایران

1 (تمام متن خیلی محرمانه تلگرام گزارش)

2 در مهمانی کوچکی که دبیر اول سفارت جمهوری دمکراتیک آلمان به مناسبت عزیمت کارمند

سیاسی آقای استمپل ترتیب داده بود، مقامهای سیاسی سفارت، استمپل و گارت به وسیله چهار پنج نفر

از مقامات اطلاعاتی و سیاسی بلوک شرق برای به دست آوردن نقطه نظرهای آمریکا درباره ایران و

اهمیت تحولات اخیر درباره نامزدی کاتلر به مقام سفارت (سفیری)، احاطه شدند.

ارتباط طولانی استمپل با گنادی کازانکین روسی، نقش بخصوص و اساسی در این کاوش پیرامون

نظریات آمریکا داشت. همچنین سفرای چکسلواکی و رومانی علاقه زیادی نشان می دادند و مقامات

سیاسی ما را پیوسته در طول شب مشغول کرده بودند. سؤالات در اطراف این مسئله دور می زد که آمریکا

چه خواهد کرد؟ (مقامات سفارت جوابهای استاندارد شده ای را در مورد بهبود تدریجی روابط، که با

تحریکات تند علیه تبلیغات شوروی در مورد دخالت آمریکا عجین شده بود می دادند، یا اینکه دولت

آمریکا تکامل انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کند. هم سؤالها و هم نظرات مأمور بلوک شرق نشان

دهنده این بود که شوروی و دوستانش به خودشان مطمئن نیستند و تا حدودی در مورد ارزیابی انقلاب

اسلامی سرگردان مانده اند و حرص شدیدی به دانستن نظرات آمریکا دارند.

3 مقامات روسی که حاضر بودند نسبت به تکامل انقلاب اسلامی اظهار امیدواری می کردند و

کازانکین گفت که او سفرش را تا تابستان تمدید خواهد کرد تا اینکه برای انقلاب اکتبر ایران در اینجا باشد،

کازانکین گفت که انقلاب خمینی یک انقلاب بورژوا دمکراتیک است، ولی پذیرفت که شوروی با تعطیل

پایگاههای استراق سمع آمریکا در مرز خود در موقعیت بهتری قرار گرفته است. مقام جدید روسی

نیکلای ان.کروشف به عنوان یک شخصیت علمی منطقه معرفی شد. او قبلاً معاون آکادمی علوم شوروی

بوده است و درباره مشکلات محیط دریایی تحقیق کرده است. او قرار است سه سال در ایران سفر نماید و

ص: 643

از مصاحبتهای خودش با جیمز ویلکینسون که به عنوان معاون کارشناس مسائل شوروی در وزارت

خارجه آمریکا معرفی کرد به خوبی یاد می کند.

4 سفیر رومانی گئورگ کریسان، که تا حدودی از اشتیاق شوروی رنجیده شده بود، مشروب زیادی

نوشیده بود و بدبینی سخت بالکانیها را در مورد ارزش احتمالی انقلاب ایران از نظر مارکسیست

لنینیستها به عنوان «شوک آینده» نشان داد. تاس



مجوز پروژه تحقیقی وزارت امور خارجه «نمایش خطر شوروی در خاورمیانه»

سند شماره (55)

تاریخ: 13 ژوئن 79 23 خرداد 58خیلی محرمانه

از: وزارت امور خارجهمتن تحقیقی با توزیع محدود

به: آدیس آبابا، عمان، بغداد، قاهره، دمشق، اسلام آباد، جده، کابل، کویت، موگادیشو، مسکو، تهران،

تل آویو، تریپولی

موضوع: مجوز پروژه تحقیقی وزارت امور خارجه «نمایش خطر شوروی در خاورمیانه»

این وزارتخانه نظارت وزارت دفاع در پروژه مزبور را تأیید می کند مشروط بر اینکه قسمت اعظم کار

به وسیله اعضای کشور سوم انجام شود و مشروط بر اینکه 1 قبلاً درباره سفر محققین آمریکا به منطقه به

این وزارتخانه اطلاع داد شود و 2 گزارشات نهایی در طبقه بندی «خیلی محرمانه» یا بالاتر قرار گیرد.

به وزارت دفاع خاطر نشان شده است که به دنبال قرارداد صلح مصر و اسرائیل بسیاری از کشورهای

عربی حساسیت شدیدی نسبت به پیشنهاد آمریکا برای ایجاد یک محور امنیتی برای مصر و اسرائیل نشان

داده اند، تبلیغات شوروی بیشتر روی این نکته که آمریکا در نظر دارد به ایجاد پایگاههایی در منطقه دست

بزند متمرکز شده است. این پروژه در مراحل مقدماتی می تواند به طور منفی از طرف آمریکا تلقی شود و بر

مذاکرات ساحل غربی رود اردن و نوار غزه تأثیر بگذارد و علاوه بر اینها تبلیغات شوروی را نیز باید در

نظر گرفت.

به پیوست یک نسخه از پروژه پیشنهادی جهت اطلاع پایگاههای مخاطب فرستاده می شود. به

پایگاههای مربوطه درباره سفر شرکت کنندگان آمریکایی مربوطه اطلاع داده خواهد شد. در صورتی که

محققین کشورهای سوم قرار شد با پایگاهها تماس بگیرند، توجیه آنها براساس غیرمحرمانه باید صورت

پذیرد.یادآوری شود که مجوز مشروط این پروژه،ارزش، نحوه و یا نیاز این پروژه را در برنمی گیرد.

به پیوست: پروژه پیشنهادی

نمایش خطر شوروی در خاورمیانه

پیشنهادی از طرف HERO

هدف

سازمان تحقیق و ارزیابی تاریخی (HERO)که بخشی از مؤسسه T.N.Dupuy (TNDA) است

پیشنهاد کرده است که به ارزیابی دوباره اهداف شوروی و اقدامات احتمالی آن در خاورمیانه از طریق

پیشرفتهای سیاسی کنونی و فرضیه هایی که به وسیله دانشمندان و مقامات دولتی درباره خطر آن در این

ص: 644

شرایط که شامل استفاده احتمالی از سلاحهای هسته ای به وسیله هر یک از طرفین ذینفع می باشد بپردازد.

سابقه

مدیر اجرایی TNDA در سفر اخیر خود (سپتامبر اکتبر 1978) به مصر یا اردن و اسرائیل، مشکلات

استراتژیک مداخله شوروی در خاورمیانه و کشورهای آفریقایی همسایه را با چند تن از دانشمندان،

متخصصین نظامی، و مقامات دولتی به بحث کشید. بخشی از اظهار نظرات آنها در ذیل می آید:

مقام عالیرتبه و طراح مهم ستادی مصر: آمریکا به خوبی از خطر نفوذ شوروی در یمن جنوبی و رابطه

آن با اتیوپی، ظفار، ایران و در منطقه ما باب المندب آگاه نیست. اقدام فوری و عاجل لازم است.

مقام نظامی مهم در اتحادیه عرب: «ما مایل هستیم با سازمان شما در مطالعات استراتژیک همکاری

کنیم، و بیشتر در زمینه تهدیداتی غیر از اسرائیل مایل به این کار هستیم».

ریاست انستیتوی مطالعات استراتژیک در قاهره: ما مایل به همکاری با سازمان شما در زمینه

مطالعات دفاعی و استراتژیک پیرامون مسائلی از قبیل (امنیت خاورمیانه) هستیم».

سازمان ضداسرائیلی، ضد کمپ دیوید یا فلسطینی خارج از ساف، وابسته به دولت اردن: «خطر

شوروی که اکنون در یمن جنوبی حاضر است خیلی بیشتر از خطر صهیونیزم است».

ریاست انستیتو تحقیقی آکادمیک اسرائیلی: مانگران آنچه در افغانستان و ایران می گذرد و رابطه آن با

یمن جنوبی، و اتیوپی هستیم و مایل به همکاری با سازمان HERO درباره چنین مسائلی هستیم.

هرگونه تغییر در اوضاع سیاسی خاورمیانه به علاوه وقایع جاری در ایران می تواند مورد بهره برداری

از طرف شوروی واقع شود. شکی نیست که از طریق خرابکاری، تبلیغات، و حتی مداخله های مستقیم یا

غیرمستقیم هنگامی که اهداف ایجاب نماید، کرملین نه تنها به حمایت از نهضتهای انقلابی رادیکال چپی

بلکه به حمایت از گروههای ماورای محافظه کار و بنیادگرایان مذهبی خواهد پرداخت. سقوط دولتی که

دوست آمریکا باشد به خودی خود یک پیروزی برای شوروی به شمار می رود و چنین تغییری در اوضاع

یک کشور تولید کننده نفت می تواند به طور جدی سلامت و امنیت ملی آن کشور را به خطر اندازد.

سالهاست که در مطبوعات عمومی نگرانی زیادی از تصاحب سلاحهای هسته ای توسط اسرائیل نشان

داده شده است. حتی گزارشاتی رسیده است که حاکی از تلاش بعضی از کشورهای عربی برای خرید

سلاحهای هسته ای بوده است. روشن است که یک چنین کار مطبوعاتی باعث می شود که دانشمندان عربی

و اسرائیلی را به فکر وادارد که این سلاحهای هسته ای نه تنها ممکن است در خصومت اعراب و اسرائیل به

کار گرفته شود، بلکه امکان کاربرد آن در هرگونه تضاد در خاورمیانه نیز هست. توانایی بی چون و چرای

شوروی و آمریکا در دستیابی به خاورمیانه به وسیله سلاحهای هسته ای مستقر در خاک خود و منافع

شناخته شده و مرتبط به هم که هند، پاکستان و ایران در به دست آوردن سلاحهای هسته ای دارند به

روشنی چنین فرضیه هایی را تحت تأثیر قرار می دهند.

در چند سال گذشته ستاد HERO از طریق چند پروژه در کشورهای خاورمیانه ای تماسهای نزدیکی

با دانشمندان و عالمان مصری، اردنی و اسرائیلی که اطلاعات کافی درباره امور منطقه دارند برقرار

کرده است. تی. ان. دوپوی، بازنشسته در آمریکا، مدیر اجرایی HERO به هنگام تحقیق برای نوشتن کتاب

اخیر خود پیروزی زودگذر جنگهای اعراب و اسرائیل، 19741947 ، سفرهای زیادی در خاورمیانه

ص: 645

نمود و با بسیاری از رهبران سیاسی و نظامی مصاحبه کرد که در حال حاضر بسیاری از آنها دوستان

شخصی و حرفه ای وی شده اند. چه در مصر و چه در اسرائیل اعضای مؤسسات تحقیقی اظهارتمایل به

همکاری با سازمان HERO در پروژه های آینده کرده اند.

قضیه

در جهت مساعدت به طراحان سیاست آمریکا برای به نمایش گذاردن اهداف مهم و دراز مدت

شوروی در خاورمیانه و اقدامات نظامی و یا منحرف کننده شوروی در منطقه، سازمان HERO پیشنهاد

می کند که مطالعه ای از خطرهای استراتژیک شوروی در خاورمیانه از دید دانشمندان، خبرگان، مقامات

دولتی مسؤول عرب و اسرائیل، متخصصین و مشاورین خود سازمان HERO در رابطه با استفاده احتمالی

از سلاحهای هسته ای توسط هر یک از طرفین ذینفع بشود.

سازمان HERO تلاشهای مساعدت آمیز اعضای انستیتو مطالعات استراتژیک و سیاسی الاهرام در

قاهره، مرکز مطالعات استراتژیک در تل آویو، مؤسسه مطالعات شوروی و اروپای شرقی و مرکز مطالعات

آفریقایی و خاورمیانه شیلوح در دانشگاه تل آویو، و دیگر افراد مطلع مصر، اردن و اسرائیل را جلب

خواهد کرد. از هر یک از آنها تقاضا خواهد شد که درباره سؤالات کلی و مخصوص کتبی مربوط به

موضوعات مختلف اظهار نظر نموده یک رساله تحقیقی ارائه دهند. با مطالعه این رساله ها سازمان پ ت أا

رساله ای دیگر را تهیه خواهد کرد که در آن خلاصه، قیاس و تضاد عقاید و نظرات شرکت کنندگان پیرامون

جنبه های مختلف ارزیابی مسائلی که شامل و نه محدود به موضوعات زیر است خواهد آمد:

میزان حضور و نفوذ شوروی در خاورمیانه.

رابطه تضاد اعراب و اسرائیل با این خطر روسی مفروض.

تأثیر عقد قرارداد صلح بین اسرائیل و مصر.

تأثیر وقایع اخیر ایران.

ثبات دولتهای کنونی منطقه، و قابلیت اعتماد روابط بین این کشورها با آمریکا و غرب.

اهداف و اقدامات احتمالی شوروی بخصوص در منطقه خلیج فارس.

امکان استفاده تروریستی ، و یا تهدید به استفاده از سلاحهای هسته ای.

راه حلهای موجود برای ملل خاورمیانه ای و آمریکا (جداگانه یا مشترک) جهت خنثی سازی اهداف

خصمانه شوروی، با در نظر گرفتن استفاده از سلاح هسته ای.

با وجود اینکه فهرست بالا چندان جامع نیست، ولی هر یک از موارد مذکور در ذیل به طور مختصر

شرح داده می شود تا به انگیزه اصلی مطالعه پی برده شود. باید در نظر داشته شود که بررسی این موضوعات

حتما باید از دید شرکت کنندگان خاورمیانه ای باشد، در حالی که اعضای HERO نیز در جای مناسب و در

صورت ضرورت به اظهار نظر خواهند پرداخت.

میزان حضور و نفوذ شوروی در ایران

بر فعالیتهای پنهانی، رسمی و غیررسمی شوروی در خاورمیانه یا در رابطه با خاورمیانه مرور خواهد

شد تا دانسته شود که آیا شوروی فقط به استفاده از فرصت مشغول است یا اینکه فعالیتهای انقلابی به نفع

ص: 646

خودش را هدایت و حمایت می کند. این بررسی بخصوص در برگیرنده نحوه عملیات نمایندگان

دیپلماتیک، نظامی، بازرگانی و گروههای مشاور غیرنظامی و نظامی و تبادلات فرهنگی، اهمیت

مؤسسات ایجاد دوستی محلی شوروی، تبلیغات رادیویی شوروی، موجودیت مؤسسات آکادمیک

روسی برای دانش آموزان، دانشجویان و رده های بالاتر از فارغ التحصیلان می باشد.

احساسات مقامات محلی و دیگر شهروندان در رابطه با رفتار، حالات، و حضور شوروی باید مورد

ارزیابی قرار گیرد. در صورت امکان هویت گروهها و سازمانهایی که شوروی بر آنها متکی است تا از

طریق آنها بر وقایع خاورمیانه تأثیر بخشد، شناسایی گردد. نحوه تماس کرملین با نهضتهای مختلف

سیاسی، اجتماعی و مذهبی از انقلابیون چپی تا بنیادگرایان مذهبی و دست راستیهای محافظه کار نیز مورد

بررسی قرار گیرد. البته باید توجه زیادی نیز به میزان نفوذ شوروی در آشوبها و قیامها در کشورهایی از

قبیل ایران و یمن شمالی و اینکه حضور نظامیان کوبایی در اتیوپی و دیگر نقاط منطقه تا چه حد خطر کلی

شوروی را افزایش داده معطوف گردد.

برای اینکه مطالعه ای همه جانبه از نفوذ شوروی در منطقه ارائه شود، سازمان HERO موقعیت

کشورهای همسایه و حاشیه ای به علاوه افغانستان، پاکستان، اتیوپی و سومالی را بررسی خواهد کرد و به

بحث پیرامون کمکهای اقتصادی و نظامی شوروی به اتپوپی که برای چهره مسکو در دنیای عرب تأثیر

بخشیده است خواهد پرداخت و توجه خاصی نیز به تأثیر وقایع اریتره در کشورهای همجوار مسلمان

معطوف خواهد گردید.

رابطه تضاد اعراب و اسرائیل و خطر شوروی

از نظر آمریکا از چند طریق تضاد اعراب و اسرائیل با خطر شوروی رابطه دارد. مثلاً:

تداوم این تضاد به نفوذ هرچه بیشتر شوروی در لیبی، سوریه و عراق کمک خواهد کرد.

رسیدن به یک راه حل در تضاد اعراب و اسرائیل فرصت اجرای مقاصد شوروی را از بین برده و یا آن

را کاهش خواهد داد.

تمرکز بر مشکلات اعراب و اسرائیل ممکن است به نادیده گرفتن فعالیتهای روسی و یا نفوذ شوروی

در منطقه منتهی گردد.

دستیابی به یک راه حل حداقل ثبات نسبی در یک بخش از منطقه را تأمین کرده و همکاری با

دولتهای عربی در دیگر مناطق خاورمیانه را امکان پذیر خواهد کرد.

از شرکت کنندگان خاورمیانه ای خواسته خواهد شد که این مسائل و دیگر موارد قابل مقایسه را از دید

خود مورد بررسی قرار دهند.

تأثیر وقایع اخیر در ایران

روشن است که شوروی در رابطه با وقایع انقلابی اخیر ایران در عملیات و مواضع پنهانی خود با

احتیاط بسیار عمل کرده است. با وجود اینکه شک داریم که شرکت کنندگان خاورمیانه ای در این مطالعه

بتوانند اطلاعاتی را بگنجانند که به دست دولت آمریکا نرسیده، ولی با این حال آنها خواهند توانست به

طور فردی یا جمعی بینش و نظریات خود را در این زمینه ارائه دهند، تا به ارزیابی بهتر آنچه که شوروی

ص: 647

انجام داده و یا انجام نداده و اینکه در آینده در این کشور آشفته شورویها دست به چه اقدامی خواهند زد،

منجر شود.

ثبات کنونی و روابط با آمریکا و غرب

توان و قدرت نیروهای مخالف در کشورهای خاورمیانه ای و نیز تأثیر کارگران خارجی (به خصوص

فلسطینیها) بر سیاستهای داخلی، ایدئولوژیهای رقیب و خصوصیات رهبران جدید در حال ظهور، و

ضرائب برهم زننده ثبات فعالیتهای شوروی ارزیابی خواهد شد. نظریات اعراب و اسرائیل پیرامون ایجاد

روابط محکم با آمریکا نیز ارزیابی شده و وقایعی که ممکن است به تغییر این حالتها منجر شود نیز مورد

مطالعه قرار خواهد گرفت.

اقدامات احتمالی شوروی

اهداف احتمالی شوروی و مراحلی که ممکن است به سقوط رژیم های میانه روی طرفدار غرب در

منطقه منجر شود نیز ارائه خواهد گردید. اهداف و اقدامات شوروی از دید هر کشور فرق می کند بنابراین

این مطالعه در این زمینه هر کشور را جداگانه مورد بررسی قرار خواهد داد. علاوه بر اینها، چون چنین

ضرائب مشترکی در رابطه با کل منطقه در زمینه بی ثباتی، صدمه پذیری و موقعیت استراتژیک نقش دارند

به شرح اهداف شوروی در منطقه به طور کل نیز باید پرداخته شود.

اهداف ماکزیمم و مینیمم و نیز اهداف کوتاه مدت و دراز مدت شوروی نیز به طور دقیق مطالعه شده،

نتیجه گیری خواهد شد. به بیانیه های حاکی از نگرانی عمیق رهبران، محققین و دانشمندان سیاسی و

نظامی اعراب و اسرائیل در گذشته درباره این امکان که کشورهای نفتی ممکن است ابتدا در محاصره

دولتهای طرفدار شوروی درآمده بعدا کمونیستی شوند، حتما باید توجه خاصی مبذول گردد. باید از

شرکت کنندگان خواسته شود تا به طور کافی به اینگونه مسائل بپردازند.

اقدامات مخالفت آمیز با اهداف شوروی

از شرکت کنندگان عربی و اسرائیلی خواسته خواهد شد تا به طور دقیق و روشن توضیح دهند که از نظر

آنها آمریکا و دولتهای محلی جهت جلوگیری از نفوذ و کاهش نفوذ شوروی در خاورمیانه باید دست به

چه اقداماتی بزنند. چون در رابطه با یک گروه از کشورهای خاورمیانه نمی توان از یک نوع اقدام استفاده

کرد بهتر است چند نمونه ارائه شود.

تأثیر سلاحهای هسته ای

یک مسئله مهم در این تحلیل بینش شرکت کنندگان خاورمیانه ای درباره تصاحب سلاحهای هسته ای

توسط کشورهای طرفدار شوروی و در صورت تشدید مخاصمات به دنبال فعالیتهای شوروی و یا

کشورهای حامی آن در منطقه امکان استفاده از سلاحهای هسته ای می باشد. موارد ذیل در رابطه با همین

ملاحظات است:

الف: موجودیت مفروض ظرفیت هسته ای اسرائیل.

ص: 648

ب: امکان دست یافتن طرفداران شوروی به سلاحهای هسته ای (با تأیید و یا بدون تأیید و

طرح ریزیهای شوروی) بخصوص کشوهای نفت خیزی چون عراق و لیبی.

ج: امکان دست یافتن به سلاحهای هسته ای توسط دولتهایی که خود را اولین هدف شوروی می دانند

از قبیل کشورهای نفت خیزی چون عربستان سعودی، کویت، و امارات عربی خلیج.

د: امکان استفاده از تروریسم هسته ای.

کلی

سازمان HERO باید سعی کند که شرکت کنندگان خاورمیانه ای اظهارات خاص و مشخصی ارائه کنند

نه اینکه بیاناتی کلی چون «آمریکا باید توجه بیشتری به خاورمیانه بنماید»، «یا آمریکا باید با قدرت

بیشتری عمل کند» اظهار نمایند. مثلاً گفته شود که آیا بهتر است حضور نظامی یا اقتصادی بیشتر شود؟ چه

نوع حضوری در مد نظر است؟ چه نوع کمک اقتصادی می تواند به کشورهایی که در حال حاضر از نظر

نفتی غنی هستند بشود؟ چه موارد بخصوصی برای آمریکا دارای اهمیت است؟ چهره آمریکا را چگونه

می توان در اذهان بالا برد؟ آمریکا چگونه می تواند نقش فعال تری داشته باشد تا گروههای مخالف این

همکاری را به عنوان امپریالیسم ننگرند؟

پاسخ به این و دیگر سؤالات و اظهارات به وسیله سازمان HERO به نحو محدودی زمان بندی شده

مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

روش و طرح کاری

چون این پروژه بسیار ضروری است، سازمان HERO سعی خواهد کرد تا آنجا که ممکن است آن را در

مدت کوتاهی به پایان برساند. از زمان عقد قرارداد تا ارائه پایان نامه 6 ماه وقت داده می شود. پس از

گذشت چهار ماه و نیم از آغاز کار گزارش میان دوره ای ارائه خواهد شد. در صورتی که ضرورت داشته

باشد جلسات توجیهی غیررسمی برگزار خواهد شد. برنامه زمانی نیز در ضمیمه الف نشان داده شده است.

سه نوع اطلاعات مورد استفاده از خاورمیانه وجود خواهد داشت:

1) رساله های شرکت کنندگان آکادمیک مؤسسات.

2) رساله هایی از افراد منتخب.

3) مصاحبه ها با اشخاص با نفوذ در مصر، اردن، و اسرائیل که به دلایلی یا نمی توانند نظریات خود را به

طور کتبی ارائه دهند و یا مانند (بعضی از مقامات دولتی) نمی خواهند سندی در اختیار دیگران بگذارند.

در صورت امکان، سازمان HERO از طریق رابطین خود در مصر و اردن تماس برقرار خواهد کرد که در

این صورت برای ارائه منابع باید از سوابق و نقل قولها استفاده شود. قابلیت اعتماد منابع نیز باید ارزیابی

گردد.

در همان حال مشورتهای مقدماتی با افرادی که مورد مصاحبه قرار خواهند گرفت درباره موضوعاتی

که در آینده باید بر سر آنها نظر بدهند خواهد شد. پس از بازگشت شرکت کنندگان سازمان HERO از

خاورمیانه به آمریکا این سازمان گزارشی مختصر از اقدامات انجام شده و نتایج مباحثات مقدماتی ارائه

خواهد نمود. در صورت لزوم جلسات توجیهی غیررسمی نیز می تواند برگزار شود.

ص: 649

نه هفته پس از آغاز کار پروژه به وسیله شرکت کنندگان خاورمیانه ای (در آغاز کار چهارده هفته ای

مطالعات) اعضای سازمان HERO از مصر، اردن و اسرائیل بازدید به عمل خواهند آورد تا از نحوه

پیشرفت کار مطلع شده و رساله های تکمیل شده توسط شرکت کنندگان را دریافت نمایند، تغییرات لازم را

بدهند و درباره کارشان به بحث و تبادل نظر بپردازند. با افراد مناسب مصاحبه نیز خواهد شد.

از اطلاعات حاصله از طریق مصاحبات، مرور مقدماتی بر رساله های تهیه شده به وسیله

شرکت کنندگان خاورمیانه ای و تحلیل یادداشتها و رساله های مصاحبه ای، سازمان HERO در پایان

مطالعه هیجده هفته ای گزارش میان دوره ای و جلسه توجیهی خود را ارائه خواهد کرد. نظرات و

پیشنهادات ارائه شده از طرف موکلین نیز در مرحله نهایی کار مورد عمل واقع خواهد شد.

از رساله های متعدد و یادداشتهای مصاحباتی گردآوری شده به عنوان اساس گزارشاتی که باید به

موکل ارائه شود استفاده خواهد شد و (به طور کامل و یا جزئی) به همه شرکت کنندگان در پایان 22 هفته

ارسال خواهد شد. اعضای سازمان HERO در طول هفته بیست و سوم و بیست و چهارم به خاورمیانه

خواهد رفت تا در مورد گزارش با شرکت کنندگان و مصاحبه شوندگان بحث و تبادل نظر نماید اظهار

نظرها و عدم توافقها نیز باید در گزارش نهایی و احتمالاً به صورت ضمیمه گنجانیده شود.

در طول بیست و ششمین هفته باید منتظر دریافت نظرات موکل بود. در پایان هفته سی ام و یا 4 هفته

پس از دریافت نظرات موکل یک گزارش نهایی تسلیم خواهد شد. باید آماده بود تا پس از تسلیم گزارش

در صورت نیاز یک جلسه توجیهی ترتیب داد.

انجام یک چنین مطالعه ای نیاز به 390 روز کار حرفه ای در یک دوره شش ماهه دارد.

شرکت کنندگان

از سازمان HERO:

تی. ان. دوپوی، کلنل، آمریکا، بازنشسته، مدیر اجرایی سازمان HERO.

گریس پی. هیز، مدیر گروه تحقیق،

پول مارتل، هماهنگ کننده مطالعات،

جی ام. هامرمان، سردبیر اصلی،

ماری. ا. اشماروک، دستیار تحقیق،

رابرت او. فریدمان، دکترا، مشاور،

گوردون اس. براون، مشاور.

(جهت مطالعه خلاصه سوابق شرکت کنندگان عضو HERO به ضمیمه ب مراجعه شود).

شرکت کنندگان خاورمیانه ای

مؤسسه مطالعات استراتژیک و سیاسی الاهرام در قاهره.

مؤسسه مطالعه شوروی و اروپای شرقی دانشگاه تل آویو.

مرکز مطالعات آفریقایی و خاورمیانه شیلوح در تل آویو.

انستیتو مطالعات استراتژیک در تل آویو.

ص: 650

افراد شرکت کننده از فهرست زیرین انتخاب خواهند گردید.

مصر

سید یاسین، دکترا، مدیر مؤسسه الاهرام.

حسن البدری، مورخ، مقام بازنشسته نظامی.

ام. دی. زهدی، مقام بازنشسته نظامی.

طه المقدوب، سفیر.

عدلی حسن السید، دبیر نظامی اتحادیه عربی.

عادل یوسری، معاون ریاست مرکز تحقیقات غربی نظامی اتحادیه عربی.

سمیع صادق، مدیر بخش سیاسی اتحادیه عرب.

حوسان حسنی وزیر بخش تحقیقی نیروهای مسلح مصر.

اردن

هایل سرور، شیخ مهم قبیله جبلی.

عطاعلی، مقام بازنشسته نظامی.

جورج هانا، مقام بازنشسته نظامی.

یوسف حاواش، مقام بازنشسته نظامی.

عامر ب . خاماش، مقام مهم دربار سلطنتی.

حسن اس. دیا، از نیروهای مسلح سلطنتی اردن.

فؤاد طاهبوب، رهبر فلسطینی.

آنتون عطالاه، دکتر، رهبر فلسطینی.

اسرائیل

زیو شیف، مؤلف.

مایر پیل، عضو کنست، رهبر سیاسی.

آهارون یاریف، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک.

شلوموشامیر، دکترا، مدیر مؤسسه شیلوح.

یاکو روی، دکترا، مدیر مرکز مطالعات شوروی و اروپای شرقی.

ماتی تیاهو میزل، دکترا، تحلیل گر سیاسی و نظامی.

الیزور ریمون، از نیروهای دفاعی اسرائیل.

داوسیون، از نیروهای دفاعی اسرائیل.

آریوشالو، مقام بازنشسته نظامی.

اسقف اسماهیت لوکا، کلیسای ارتدکس سوری، اورشلیم.

پس از مشورت با متخصصین خاورمیانه اسامی دیگری نیز به این فهرست اضافه خواهد شد.

بودجه

بودجه کلی برای تکمیل این مطالعه در مدت زمانی شش ماه با استفاده از 390 روز کاری 79760

دلار خواهد بود (به ضمیمه پ مراجعه شود). سازمان HERO پیشنهاد می کند که این کار براساس یک

ص: 651

بودجه ثابت انجام شود، در حالی که شش قسط ماهانه 10500 دلار پرداخت شود و به هنگام تسلیم

گزارش نهایی نیز 16760 دلار پرداخت گردد.

هفته 1 - 2 - 3- 4 - 5-6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 -13 - 14 - 15 - 16 - 17 -18 - 19- 20 - 21 -22 - 23 - 24 25 -26 - 27 - 28- 29- 30 -

سازماندهی تلاش .........10

کنفرانس با شرکت کنندگان خاورمیانه ........20

تهیه رساله ها ........................................................220

تهیه مصاحبه ها .........................................10

گردآوری رساله و بحث پیرامون آنها ................15

انجام مصاحبه ها ................15

تهیه گزارش و جلسه توجیهی میان دوره ای ..................20

تهیه پیش نویس گزارش نهایی .......................30

مشورت با شرکت کنندگان ...................20

تهیه گزارش و جلسه توجیهی نهایی ..........................30

تهیه گزارشهای میان دوره ای، نهایی .... درباره پیش نویس نهایی (از استفاده کننده)390

ضمیمه «ب»

بودجه

مخارج مستقیم

کار حرفه ای

390 روز کار حرفه ای، 80 دلار برای هر روز31200 دلار

دیگر هزینه های مستقیم12450 دلار-

سفر: محلی و به خاورمیانه - 4000 دلار

کل دوره: 98 روز، 75 دلار برای هر روز - 7350 دلار

تولید دوباره اسناد - 100 دلار

تهیه گزارش نهایی - 1000 دلار

هزینه های غیرمستقیم-

سرانه 5/92% کار حرفه ای28860 دلار

جمع کل هزینه های مستقیم و غیرمستقیم72510 دلار

نرخ 10% هزینه های مستقیم و غیرمستقیم7250 دلار

ص: 652

قیمت کلی79760 دلار

* این بودجه با در نظر گرفتن نرخهای پرواز هوایی، در نظر گرفتن مدت زمان سه هفته مهلت و رزرو جا

تهیه شده است.


مقاله نیمه معتبر پراودا پیرامون وقایع ایران

سند شماره (56)

تاریخ: 18 ژوئن 79 28 خرداد 57 خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در مسکو به: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی سی با اولویت

موضوع: (طبقه بندی نشده) مقاله نیمه معتبر پراودا پیرامون وقایع ایران.

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 این سفارت توجه وزارت امور خارجه و سفارت آمریکا در تهران را به مقاله ای که در تاریخ 17

ژوئن در پراودا توسط «الف. پتروف» (نام مستعاری که برای مقالات نیمه معتبر بکار می رود) پیرامون

ایران نوشته شده است جلب می نماید. این مقاله که با حالتی بسیار محافظه کارانه نگارش یافته، افرادی را

مورد انتقاد قرار می دهد که هویتشان فاش نشده و نقش مهمی در انقلابی که باعث سرنگونی شاه شد

داشته اند ولی تاکنون همین افراد از دوستان خودشان (یعنی مسکو) روی گردانده و به دشمنان پیشین خود

(یعنی واشنگتن) روی آورده اند. در ادامه، پتروف شایعات مربوطه به دخالت «نامرئی» مسکو در

اغتشاشات ایران و انتقال سلاحهای روسی به این کشور را رد کرده است.

3 اظهارنظر: در ظاهر، این چنین به نظر می رسد که پتروف آیت اللّه خمینی را عمدا از فهرست اسامی

این افراد بی وفا به مسکو مستثنی نموده است. ولی، آنهائی که با سخنرانی اخیر خمینی برای سفیر

وینوگرادوف آشنائی دارند (تلگرام عطف) متوجه می شوند که حتی اگر این مقاله، پتروف، خمینی را مورد

حمله قرار نداده است حداقل صحنه را برای انتقاد از مینی در صورتی که وی بخواهد به آنهائی که به قول

پتروف «می خواهند منطق پیشرفت را تغییر بدهند.» بپیوندد آماده ساخته است.

4 یکی از دیپلمات ایرانی با خوشحالی به ما گفته است که خمینی از وینوگرادف خواسته است که با

وی در قم در ساخت 8 ملاقات نماید. یعنی اینکه وی باید ساعت 4 صبح تهران را به قصد قم ترک می کرد

که اضافه بر این ناراحتی، خمینی نیز با وی با لحن بسیار تندی برخورد نمود و محتوای متن برخوردار نیز

فورا در روزنامه های منتشر گردید. با وجود اینکه هنوز در این باره با مقامات مطلع شوروی صحبت

نکرده ایم ولی مطمئن هستیم که مسکو درباره موضوع بسیار عصبانی است.

5 بنابراین مقاله پتروف خصوصا جالب است در صورتی که، اگر نظریه ما درست باشد،

این مقاله نمایانگر عکس العمل محافظه کارانه و نابجای مسکو در برخورد با ملاقات وینوگرادوف

خمینی بوده باشد. تعبیر ما از این مقاله این است که مسکو دیگر پذیرفته است که منافع بسیار مهمی در ایران

دارد و باید اکنون این سختی ها را متحمل شود تا پس از بهبود اوضاع بتواند نفوذ خود را بر وقایع اعمال

نماید. ژرمن


گزارش خلاصه اطلاعاتی فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا (شوروی، یمن شمالی و...)

ص: 653

سند شماره (57)

از: ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا، واهینیگین ، آلمانسری

به: AIG 449تاریخ: 22 ژوئن 79 1 تیر 58غیرقابل رؤیت برای بیگانگان

موضوع: گزارش خلاصه اطلاعاتی فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا خلاصه گزارش اطلاعاتی

اروپا در 22 ژوئن شامل چهار مطلب است:

1 شوروی: تولید تسلیحاتی (1978) (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

2 یمن شمالی: حمایت تندروهای عرب (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

3 دیگر وقایع مهم: (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

4 شرایط اخطار و هشدار: تغییر نکرده است. (طبقه بندی نشده)

1 (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان همه عبارات) شوروی:تولید تقریبی تسلیحاتی در روسیه

افزایشی برابر نزدیک سه درصد در سال 1978 نسبت به سال گذشته را نشان می دهد.

تولید کلی تقریبی به بیش از 83000 سلاح در سال 1978 می رسد که از نظر مقایسه این میزان در سال

1977 به 80500 سلاح می رسد.

اختلاف در سطوح تقریبی منعکس کننده کاهش در تولید ICBM از 305 فقره در سال 1977 به 205

فقره در سال 1978 می باشد، چون تولید سری SS-16و SS-11 به پایان رسیده است. در همان حال، تولید

SS-20 از نوع IRBM تقریبا مضاعف شده و به تعداد 130 سلاح بالغ گردیده است. تولید SS-21 و SS-22 از

نوع SRBM نیز افزایش یافته است، در حالی که تولید SS-X-23هنوز در مراحل تولید آزمایشی است.

با وجود اینکه تولید کلی ICBM کاهش یافته است، ولی تولید جدیدترین نوع SLBM یعنی SS-N-18به

میزان 5 برابر یعنی از 20 فقره در 1977 به 180 فقره در سال 1978 افزایش یافته است.

و نیز افزایش مهمی در تولید سلاحهای سام پیش بینی می شود که از تولید کلی 50700 سلاح در سال

قبل به 53400 سلاح در سال 1978 رسیده است.

در تولید سلاحهای دریایی و سلاحهای ضد تانک، یا سلاحهای هوا به زمین، تغییری حاصل نشده

است. هنوز رقمی در رابطه با تولید سلاحهای هوا به هوا به دست نیامده است (منبع: آژانس اطلاعاتی

دفاعی).

2 (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان همه پاراگرافها) یمن شمالی: عراق و لیبی اخیرا و به طور

غیرمنتظره ای اعلام کمک مالی برای یمن شمالی را نمودند. گویا این مسئله برای یمن شمالی خیلی حیاتی

بوده است و ممکن است باعث شود که صنعا به تعادل روابط با عربستان سعودی و آمریکا بپردازد.

در اوایل ماه ژوئن، الغانی نخست وزیر یمن شمالی از عراق یک کمک 300 میلیون دلاری به مدت 5

سال دریافت کرد. بنابه اظهارات بسیاری از منابع بهبود روابط بین عراق و یمن شمالی که نشانگر

نارضایتی بغداد از فعالیت شوروی در یمن شمالی بود، تمایل بغداد را به حمایت از صنعا در تضادش با عدن

نشان می دهد. اخیرا الغانی سفری به لیبی داشت که پس از روبرو شدن با استقبالی گرم به امضای چند

قرارداد در زمینه کمک های فنی و اقتصادی پرداخت لیبی در ماه اکتبر اخیر در تلاش برای سقوط دولت

صنعا دست داشت، این صمیمیت وی با صنعا بسیار شگفت انگیز و جالب است.

به نظر آژانس اطلاعاتی دفاعی عراق و لیبی حداقل تا حدی به وسیله خواست مشترکشان در محدود

ص: 654

ساختن نفوذ سعودی و آمریکا در یمن شمالی تحریک شده اند و می خواهند مطمئن شوند که او نیز به محور

ضدساداتی بغداد می پیوندد.

رئیس جمهور صالح که در مورد کارآیی حمایت سعودی و آمریکا خوش بین است ممکن است به

وسیله تندروهای عرب مجبور شود روابط میانه روتری را با واشنگتن در پیش گیرد و منبع سلاحهای خود

را در جای دیگری انتخاب کند (منبع: آژانس اطلاعاتی دفاعی).

3 (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) دیگر وقایع مهم:

الف: (خیلی محرمانه) منطقه پیشرو: دیروز ستاد فرماندهی نیروها GSFG در 79001 جنوب غربی

آلمان شرقی منطقه را محدود اعلام کرد که از 22 ژوئیه تا 2 ژوئن طول می کشد. از ژوئیه 1978 این اولین

باری است که شوروی منطقه را محدود اعلام کرده است (USAREUER).

ب: (طبقه بندی نشده) پرتغال / یوگسلاوی: رئیس جمهور پرتغال اینز، در 2825 ژوئیه سفری رسمی

به یوگسلاوی خواهد کرد (مطبوعات)

ج: (خیلی محرمانه) ترکیه: با آخرین تغییر ریاست مستقل در حزب حاکم جمهوری خواه خلقی، دولت

و مخالفین هر یک 222 کرسی را در اختیار گرفته اند، حالا به نظر می رسد که توان مخالفین در به سقوط

کشانیدن دولت اجویت قبل از تابستان یعنی 3 ژوئیه تخفیف یافته است. (سفارت آمریکا در آنکارا).

د: (خیلی محرمانه) ایران: کسب اطلاعات بیشتر درباره دستگیری ژنرال طوفانیان نشان داد که

برادرش هادی به وسیله نیروهای انقلابی دستگیر شده است. دلیلی نداریم که بگوییم ژنرال طوفانیان

هنوز در ایران به سر می برد (دفتر وابسته دفاعی ایالات متحده، تهران ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا

در اروپا).

ه : (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) اوگاندا: حدود 5000 نفر اوگاندایی دیروز به

طرفداری از رئیس جمهوری پیشین لول به تظاهرات پرداختند. دولت تظاهرات را غیرقانونی خوانده و

برخورد با آنها را نیز در همان روال اعلام کرده است.

گزارش مطبوعاتی حاکی از هفت نفر زخمی هنوز تأیید نشده است. بنابه گزارشها گروهی در ساختمان

پارلمانی تجمع کرده اعلام اعتصاب عمومی در سرتاسر منطقه جنوبی اوگاندا کردند. (آژانس اطلاعاتی

دفاعی)

4 (طبقه بندی نشده) هشدار و اخطار: در بخش هشدارها و اخطار امروز یعنی 22 ژوئن 1979

تغییری حاصل نشده است (منبع: ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا J2).


ملاقات مقام سفارت شوروی

سند شماره (58)

تاریخ: 22 ژوئن 79 1 تیر 58 خیلی محرمانه

از: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی .سی به: سفارت آمریکا در مسکو با اولویت

موضوع: ملاقات مقام سفارت شوروی

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 دبیر اول سفارت شوروی گورووی با مسؤول امور خاور نزدیک / ایران (پرشت) تماس گرفت تا به

بحث و تبادل نظر درباره شرایط و اوضاع ایران بپردازد. طبق معمول او چیز جدیدی برای ارائه نداشت.

ص: 655

پس از سؤال پیرامون مطالبی که در مطبوعات به طور عمده به چشم می خورد (انتصاب کاتلر به عنوان

سفیر، قطعنامه سنا، و غیره) وی به مطرح نمودن سه سؤال که گویا دلیل ملاقاتش بوده است پرداخت:

آیا دولت کنونی ایران با آمریکا بر سر لغو قرارداد 1959 رابطه خصمانه دارند؟ ما گفتیم که جز بیانیه

یزدی مبنی بر اینکه این قرارداد نیز مانند قرارداد 1921 شوروی هنوز تحت بررسی است اطلاع دیگری

در دست نداریم. گورووی از اینکه ممکن است ایرانیها قرارداد 1921 را در سفارت شوروی مطرح کرده

باشند یا نه اظهار بی اطلاعی نمود.

بر سر روابط تجاری آمریکا با ایران چه آمده است؟ گفتیم که فروش گندم و دیگر مواد غذایی طبق

معمول ادامه دارد، ولی کارهای دیگری نیز در پیش است. گورووی معتقد است که روابط تجاری بین

شوروی و ایران از سر گرفته نشده و تکنسینهایی که فرا خوانده شده بودند هنوز بازنگشته اند، ولی بعضی از

این متخصصین در طول بحران نیز در محل کار خود مانده اند. گورووی اظهار داشت که شوروی مایل است

کمکهای فنی و تجاری خود را از سر گیرد ولی منتظر است ایران نیز در قبال فروش گاز همکاری نماید.

آیا ما بر سر این موضع که نفوذ خمینی دچار فرسایش شده است هم عقیده هستیم؟ بر سر این موضع

که در نهضت انقلابی شکافهایی ایجاد شده هم عقیده بودیم، ولی معتقد نیز بودیم که قدرت خمینی هنوز هم

به قوت خودش باقی است. گورووی سعی کرد درباره زخم زبانهایی که خمینی به سفیر شوروی

وینوگرادوف زده است صحبت به میان نیاورد.ونس


بحث های رایزن سیاسی درباره ایران

سند شماره (59)

تاریخ: 27 ژوئیه 79 5 مرداد 58خیلی محرمانه

از: هیئت نمایندگی آمریکا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالیبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن

موضوع: بحث های رایزن سیاسی درباره ایران

1 (تمامی متن خیلی محرمانه)

2 در جلسه کمیته سیاسی در تاریخ 26 ژوئیه نماینده بلژیک گفت که سفارت بلژیک در مسکو

گزارشی دریافت کرده است مبنی بر اینکه سفارت ایران در آنجا یک پیام شخصی از آیت اللّه خمینی به

برژنف فرستاده است، ولی او نتوانسته است مفاد پیام گزارش شده را به دست بیاورد. او پرسیده بود که آیا

متفقین اطلاعی ندارند که این گزارش را تأیید کند.

3 علاوه بر این نماینده دولت آلمان غربی مطلب زیر را درباره نظر شوروی نسبت به ایران منتشر کرده

است.

4 اقدام مقتضی: در صورتی که واشنگتن یا سفارت آمریکا در مسکو در رابطه با پیام خمینی به برژنف

اطلاعی در دست دارند برای ما نیز ارسال نمایند.

5 آغاز متن رساله دولت آلمان:

الف: در حال حاضر موضع شوروی درباره ایران پر از تضاد است و در مجموع روشن نیست. بدین

ترتیب این پیام منعکس کننده چشم اندازی مبهم درباره تحولات سیاسی داخلی در آینده ایران و

گرایشهای سیاست خارجی ایران است. همدردی بدون قید و شرط شوروی نسبت به انقلاب ایران که در

ابتدا وجود داشت جای خود را به نگرانی بیشتری درباره این واقعیت می دهد که دستگاه رهبری

ص: 656

نامتجانس ایران آماده پذیرفتن فتح بابهای سیاسی و اقتصادی شوروی تا آن اندازه ای که شورویها بدان

امیدوار بوده اند، نیست.

ب: بدین ترتیب بیشتر و بیشتر روشن می شود که تقریبا تنها عنصر تصمیم گیری درباره یک موضع

مثبت شوروی نسبت به انقلاب ایران این واقعیت است که انقلاب باعث از دست رفتن مواضع غرب در ایران

و منطقه شده است معذالک این امر در مقابل نگرانی شوروی در قبال تحولات سیاست داخلی ایران و

خطرات ناشی از آن نسبت به منافع منطقه ای شوروی (مثلاً افغانستان و عراق) قرار گرفته است.

ج: اصرار مکرر و موکد شوروی درباره مداخله سایر کشورها در امور داخلی ایران شاید در مرحله ای

ختم می شود که منافع شوروی در رابطه با ایران در آن مرحله آغاز می گردد. در چنین اوضاعی ممکن است

جالب باشد نظریات چند مقام شوروی را ذکر کنیم و آن اینکه تحولات ایران در حال حاضر موجب

نگرانی کشورهای غربی و کشورهای سوسیالیستی است و تمایل خمینی به ایجاد یک کشور اسلامی به

کمک یک حزب وحدت طلب اسلامی از لحاظ تاریخی، گامی رو به عقب به شمار می آید.

د: این نظر فراتر از آن می رود که بتوان براساس اظهارات مقام های رسمی شوروی به عنوان یک آغاز

محتاطانه سرخوردگی شوروی نسبت به «دستگاه رهبری» کنونی ایران تلقی شود. بعضی از اشارات

روحانیت ایران و حکومت ایران از جانب رسانه های گروهی شوروی به عنوان شالوده ای برای انتقاد

فزاینده آشکار از گروههای نزدیک به دستگاه رهبری کنونی ایران نقل قول شده است. در عین حال

رسانه های گروهی شوروی می کوشند تا درباره بعضی از حوادث ایران اظهار نظرهای مثبتی بنمایند که از

آن جمله تصمیمات مربوط به ملی کردن بعضی از صنایع، به عنوان ثابت کننده هواخواهی مداوم شوروی از

انقلاب ایران است.

ه : در حالی که فعلاً خمینی در رسانه های گروهی شوروی آشکارا مورد حمله و انتقاد قرار نمی گیرد،

نام خمینی به زحمت برده می شود و به زحمت از اظهارات خمینی به مفهومی که برای اتحاد شوروی جنبه

مثبت داشته باشد نقل قول می شود. انتقاد رسانه های گروهی شوروی علیه مشاوران وی است. هرچند

اتحاد شوروی دلایل کافی برای انتقاد از خمینی در دست دارد، این خویشتن داری شوروی دارای ماهیت

تاکتیکی است و مسئله اصولی نیست. طرف شوروی هیچ وجه مشترکی از لحاظ ایدئولوژی با خمینی و

انقلاب اسلامی او ندارد. از دیدگاه شوروی هنگامی که خمینی به برکنار کردن نفوذ غرب در ایران کمک

کرد، نقش «پیشرو» خود را جهت اتحاد شوروی ایفا کرد و زمانی که انقلاب اسلامی خطری علیه منافع

شوروی پدید آورد، شوروی نیز رسما خمینی را نادیده خواهد گرفت. این وضع را می توان از انتقادات

مکرر شوروی علیه شایعه مداخله ایران در امور افغانستان مشاهده نمود.پایان متن


تلگرام خلاصه اطلاعاتی فرمانده کل نیروهای آمریکا در اروپا

(سند شماره 60)

از: فرمانده کل نیروهای آمریکا در اروپاسری

به: AIGتاریخ: 15 ژوئیه 79 14 تیر 58

موضوع: تلگرام خلاصه اطلاعاتی فرمانده کل نیروهای آمریکا در اروپا

1 اتحاد جماهیر شوروی 2 فرانسه 3 سایر تحولات مهم 4 وضع IW

1 (شوروی، تمام پاراگرافها سری). در ظرف ماه گذشته شوروی بار دیگر آرایش هواپیماهای حمل

ص: 657

و نقل نظامی را در خارجه افزایش داده و هشت فروند هواپیمای حمل و نقل 12VTA را در افغانستان

مستقر کرده است و بدین ترتیب جمع کل هواپیماهای شوروی که در افغانستان مستقر شده اند به 35 فروند

رسیده است.

در حالی که این رقم فقط جزئی از موجودی 560 فروند هواپیمای حمل و نقل و بخش کوچکتری از

بیش از 700 فروند هواپیماهای حمل و نقل متوسط و سنگین است که به VTAاختصاص داده شده، در

عین حال این بزرگترین رقم هواپیماهای حمل و نقل شوروی است که در خارج از کشور مستقر شده است.

همچنین به نظر می رسد که اعتماد مسکو به عملیات VTA در خارج رو به افزایش است و اینکه شوروی

همچنان این نیرو را به عنوان یک ابزار کاملاً مشهود و نسبتا کم خطر برای پشتیبانی از کشورهای خریدار

به کار خواهد برد و نفوذ شوروی را در جهان سوم پیش خواهد برد و جای پایی برای حضور نظامی

شوروی فراهم خواهد کرد و فرصت را برای تعهد عمیق تر فراهم خواهد نمود (منبع آژانس اطلاعاتی

دفاعی).

2 (تمام پاراگرافها سری) فرانسه: هرچند ارتش فرانسه در سال 1976 تجدید سازمان شد و 20 هزار

سرباز فرانسوی برای مداخله در کشورهای خارج تعیین شده و نقش اولیه آنها تقویت ارتش اول در

صورت بروز یک کشمکش در ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) است، ارتش همچنین امکانات بالقوه

واکنش سریع را برای مداخله در جهان سوم حفظ کرده است. از آنجایی که قسمت اعظم نیروهای

مداخله گر هوا برد و یا آبی خشکی هستند، بنابراین مجهز به اسلحه سبک و با تحرک زیاد بوده و این نیروها

برای ایفای نقش تقویتی خود بسیار مناسب هستند. معذالک این نیروها در صورت بروز یک درگیری به

مقیاس وسیع کمتر قدرت ماندن خواهند داشت، زیرا این نیروها فاقد تجهیزات و لجستیک برای انجام

عملیات مستقل در خارج در مقابل یک حریف عمده هستند، دو لشگر فرانسوی یعنی لشگر یازدهم

هوابرد و لشگر نهم پیاده نظام دریایی به اضافه گروهی از لژیونرهای خارجی تشکیل دهنده نیرویی هستند

که برای مداخله در خارج اختصاص یافته اند. لشکر یازدهم هوابرد مستقیما تحت کنترل مقام فرماندهی

ملی است و یک گروهان برای آرایش در خارج به حالت آماده باش درآمده اند. هرچند لژیونهای خارجی

کمتر از 20% نیروی مداخله گر فرانسه را تشکیل می دهند، این نیروها از جمله حرفه ای ترین نظامیان

فرانسوی به شمار می روند. یکی از هنگهای لژیون خارجی ظرف چند ساعت پس از تصمیم برای کمک به

زئیر در سال 1978 با چتر در سرزمین کلوزی فرود آمد. بیش از چهار هزار نفر از این سربازان به صورت

دوره ای در مستعمرات سابق فرانسه و سرزمین های متعلق به فرانسه در خارج از کشور در پادگانها مستقر

شده اند. این تجربه باعث می شود که نیروی لژیون خارجی فرانسه در مناطقی که سربازان ممکن است بعدا

برای مداخله به آنجا فرستاده شوند، با محلها آشنا شده و در آن آموزش ببینند. آموزش آنها به اندازه ای

جامع است که این نیروها می توانند مثلاً بین تاکتیکهایی که قرار است در مقابل نیروی عرب در مغرب یا

ژاندارمهای سابق کاتانگایی در زئیر به کار برند وجه تمایزی قائل شوند. ضعف اساسی این نیرو این است

که فرانسه نمی تواند این نیروها را در مسافتهایی بیش از دو هزار مایل مستقر سازد و این به علت کمبود

وسائط نقلیه جنگی برای مسافتهای دور است.

به همین ترتیب 48 فروند جنگنده بمب افکن جاگوار که برای پشتیبانی از نیروهای مداخله گر

اختصاص یافته اند باید از فرودگاههای نظامی کشورهای دوست وارد عمل شوند و این به علت نقائص

ص: 658

ناوگان نفتکش فرانسه است، زیرا تعداد زیادی از هواپیماهای فرانسه نمی توانند همزمان در خارج مستقر

شوند. فرانسویها در پی یافتن راه حلهایی در مقابل این نقائص هستند که از جمله آنها خرید احتمالی

هواپیماهای بزرگ حمل و نقل 130 C - و 141C - است. علیرغم این کمبودها و نقصها انتخاب خیالی

تاکتیکها و آموزش واقع گرایانه به اضافه تجربیات جنگی اخیر در آفریقا به حفظ کارایی فرانسه در

مداخله در کشورهای خارج کمک می کنند، به علاوه ژیسکاردستن رئیس جمهور فرانسه شخصا درباره

نیروهای مداخله گر در خارج علاقه خاصی نشان می دهد و این نیروها را یک سرمایه بزرگ تلقی می کند

که باید در پشتیبانی از سیاست خارجی فرانسه به کار رود.

3 (سری، غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) سایر تحولات مهم:

الف: (طبقه بندی نشده) الجزایر: مطبوعات فرانسه آزاد شدن احمد بن بلا رئیس جمهوری سابق

الجزایر را از زندان (در محل سکونت خود) اعلام کردند.

احمد بن بلا از تاریخ ژوئن 1965 که حکومتش به وسیله بومدین رئیس جمهور فقید الجزایر ساقط

شد در یک خانه زندانی شده بود.

ب: (طبقه بندی نشده) غنا: دانشجویان به پشتیبانی از ادامه اعدامها در شهر کوماسی در روز دوشنبه

دست به تظاهرات زدند و یک اتمام حجت مشتمل بر هشت ماده در محکوم کردن مداخله بیگانگان در

امور غنا تسلیم نماینده FARC کردند (مطبوعات).

ج: (طبقه بندی نشده) سودان: نمیری کشف یک توطئه ضد دولتی برای احیاء کشمکش شمال و جنوب

را اعلام کرد (مطبوعات).

د: (طبقه بندی نشده) زیمبابوه: شورشیان سیاهپوست خانه اسقف اعظم ارتدکس یونانی شهر

سالیسبوری را روز سه شنبه با سلاحهای کوچک و یک آرپی چی هفت مورد حمله قرار دادند. سپهبد والز

فرمانده نیروهای مسلح کشور در فاصله 500 متری از محل حمله که از قرار معلوم علیه او بوده است

زندگی می کند (مطبوعات).

ه : (سری غیرقابل رویت برای بیگانگان) افغانستان: علیرغم بسط عملیات شوروی در بیرون از

شهرها چنین به نظر نمی رسد که مخالفان تهدید قریب الوقوعی را برای رژیم به وجود آورند. همچنین از

قرار معلوم برژنف گفته است که شوری اجازه نخواهد داد که کابل سقوط کند و اگر پاکستان به مداخله خود

ادامه دهد، شوروی مداخله نظامی خواهد کرد (سفارت آمریکا در کابل و آژانس اطلاعاتی دفاع).

و: (محرمانه، غیر قابل رویت برای بیگانگان) اردن: قراردادی برای خرید 36 فروند میراژ اف 1 به

ارزش 750 میلوین دلار منعقد شده است که تحویل بخش اول آن ظرف هفده ماه خواهد بود

4 (طبقه بندی نشده) وضع توصیه ها و اخطار (IW): درباره بخش وضع IW برای امروز تغییراتی

حاصل نشده است، 5 ژوئیه 1979.

سند شماره (61)

تاریخ: 30 ژوئیه 79 8 تیر 58قابل توجه سفارتخانه های مسکو و تهران

از: هیئت نمایندگی آمریکا در ناتوبه: نمایندگی های وزارت امور خارجه آمریکا

به پیوست رساله تهیه شده از انگلیس درباره اثرات بنیادگرایی اسلامی در اتحاد جماهیر شوروی که از

ص: 659

سوی هیئت نمایندگی انگلیس به اعضای کمیته سیاسی داده شده است ارسال می گردد.

خیلی محرمانه

هیئت نمایندگی انگلیس در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)

بنیادگرایی اسلامی و اتحاد شوروی

1 در جریان دیدار لرد کارینگتون وزیر امور خارجه انگلیس از دهلی نو در تاریخ دوم و سوم ژوئیه

آقای واج پایی وزیر امور خارجه هند به او گفت که هنگامی که او در ماه گذشته در مسکو بوده است او و

آقای دسای (نخست وزیر پیشین هند م) متوجه نشانه هایی شدند که روسها درباره بنیادگرایی اسلامی

نگران هستند. آنها ناراحت بودند از اینکه این ویروس (مقصود بنیادگرایی اسلامی است م) ممکن است

در میان جمعیت مسلمان شوروی پخش شود (واج پایی معتقد بود که این استدلال صحیح است).

2 نظر انگلیس این است که احتمال سرایت تجدید حیات اسلامی در ایران در بین جمعیت مسلمان

شوروی و در جاهای دیگر به طور عمده به دلیل شرایط اجتماعی متفاوت در اتحاد جماهیر شوروی و با

توجه به اینکه شیعیان بخش کوچکی از مسلمانان شوروی را تشکیل می دهند بسیار کم است. معذالک

روسها هر چند وانمود می کنند که از خمینی پشتیبانی می نمایند، به روشنی درباره تحولات ایران ناراحتی

نشان می دهند و سخن پراکنیهای رادیو ایران به عربی در انتقاد از وضع اسلام در اتحاد شوروی را چندان

هم از روی مهربانی تلقی نمی کنند. رئیس بنگاه سخن پراکنی ایران در ماه مه گذشته گله کرده بود از اینکه

اتحاد شوروی در طول موجهای رادیویی ایران با استفاده از دستگاههای فرستنده قوی پارازیت پخش

می کند. او به ویژه مدعی شد که در جریان یکی ازسخنرانیهای خمینی در تلویزیون در آذربایجان (مقصود

جمهوری آذربایجان شوروی است) پارازیت پخش شده است. اگر این داستان حقیقت داشته باشد این

عمل بدان معنی است که برای جلوگیری از اینکه مسلمانان ساکن آذربایجان شوروی (که شیعه هستند) به

سخنان آیت اللّه توجه کنند تلاش می شود.

3 اظهارات شورویها درباره اثرات احتمالی تجدید حیات اسلامی در ساکنان مسلمان اتحاد شوروی

هرچند کم است، معذالک آغاز به آشکار شدن کرده است. بر طبق گزارشی که در تاریخ یازده ژوئن در

روزنامه سوئدی (DagensNyheter) منتشر شده اللخشوکور (اللّه شکور) پاشایف امام بزرگترین مسجد

باکو و نایب رئیس امور روحانی قفقاز برای روزنامه نگاران در باکو در حضور نمایندگان دایره مطبوعات

وزارت امور خارجه شوروی یک کنفرانس مطبوعاتی تشکیل داد. اللّه شکور از جمله مطالب دیگر چین

گفت:

الف) مداخله در امور منطقه ای و سیاست جمهوری به کار مسلمانان مربوط نیست و ارگانهای دیگر و

اشخاص برگزیده دیگری وجود دارند که به امور سیاسی می پردازند.

ب) مسلمانان باکو شادی خود را از آنچه در ایران اتفاق افتاده است پنهان نمی دارند. آنها هنگامی که

خمینی به ایران بازگشت یک تلگرام تبریکی فرستاده و به خمینی خیرمقدم گفتند و هنگامی که رژیم

سلطنتی در ایران سرنگون شد تلگرام دیگری فرستادند.

ج) من دلیلی نمی بینیم که حوادث ایران بدان معنی باشد که اسلام راههای جدیدی را برای نفوذ در

اتحاد شوروی باز کند. ما نیازی به جمعیتهای سری نداریم. ما با صوابدید مقامات، کاملاً آشکارا فعالیت

می کنیم.

ص: 660

4 گزارش دیگری که اخیرا در برنامه سوئدی رادیو مسکو پخش شد حاکی از این است که یک

روزنامه نگار از رهبر مسلمانان کازاخستان (جمهوری قزاقستان یا کازاخستان در آسیای میانه واقع شده

است م) پرسیده بود که آیا اسلام در اتحاد جماهیر شوروی به علت حوادث در ایران و افغانستان یک

دوران تجدید حیات را طی می کند یا خیر. این رهبر مسلمانان کازاخستان گفته بود که تعداد مؤمنین به

(اسلام) چندان افزایش جدی نداشته است، هرچند موفقیت مسلمانان در کشورهای مجاور یقینا مورد

خوشایند مسلمانان (کازاخستان) است.

5 این اظهارات نشان می دهد که مقامات شوروی می خواهند درباره امکان اثرگذاری جدی حوادث

ایران و افغانستان در میان مسلمانان شوروی خود را آسوده خاطر جلوه گر سازند. برنامه های اخیر

رادیویی که مرتب تکرار می شود و آزادیهایی که ادعا می شود مسلمانان شوروی از آن برخوردارند و

احترام به میراث فرهنگی اسلام را از جانب مقامات شوروی (از قبیل احیای مساجد و برگزاری جشن به

مناسبت قرن جدید اسلامی) مورد تأکید قرار می دهد، این پیام تاریخی را القا می کند: تقاضاهای معنوی و

فرهنگی مسلمانان شوروی از هم اکنون برآورده می شود و بنابراین هیچ گونه ترسی از نفوذهای خارجی

لزومی ندارد. معذالک در مقاله ای که اخیرا در نشریه «کمونیست» (شماره 5 سال 1979) از سوی دبیر اول

کمیته محلی داغستان نوشته شده نشانه هایی وجود دارد که مقامات حزبی شوروی همچنان در قبال اثرات

احتمالی خارجی در مسلمانان شوروی حساسیت نشان می دهند. اوماخانوف از این گله می کند که

«تبلیغات امپریالیستی» اخیرا به نحو فعالانه تری درباره احساسات و پیش داوریهای ناسیونالیستی

حدسیاتی می زنند، تا ملل سوسیالیست را به جان یکدیگر بیندازد. «مراکز ایدئولوژیک کشورهای

امپریالیستی و سازمانهای ناسیونالیستی در تبعید که در خدمت بورژوازی قرار دارند از عقاید

پان اسلامیسم و پان ترکیسم به منظور تشدید فعالیتهای براندازی علیه خلقهای قفقاز شمالی استفاده

می کنند. آنها درباره مذهب و کاربرد آن بر علیه منافع شوروی تردیدی ندارند. مثلاً رادیوی بورژوازی در

برنامه های خود درباره احساسات مذهبی مسلمانان معتقد و مؤمن تأکید می کند.»

این چنین اظهار نگرانیها تازگی ندارد (هرچند اشاره هایی به پان اسلامیسم و پان ترکیسم کمتر به چشم

می خورد) و به احتمال انگیزه آنها حوادث ایران و افغانستان نبوده است.

6 تمامی این مطالب بر آگاهی ما چیزی نمی افزاید و ما همچنان در حال حاضر تمایلی نداریم به اینکه

قضاوتهای قبلی خود را مورد تجدید نظر قرار دهیم. معذالک اوضاع ممکن است تغییر یابد هر چند

مدارکی درباره نفوذ بنیادگرایی اسلامی در مسلمانان شوروی به دشواری ممکن است به دست آید. تعبیر

آن بسیار دشوار است. ما از نظریات سایر متفقین خود استقبال خواهیم کرد.


نامه خمینی به برژنف

سند شماره (62)

تاریخ: 1 اوت 79 10 مرداد 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی. سی با اولویت

موضوع: (خیلی محرمانه) نامه خمینی به برژنف

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 گزارش پیام شخصی خمینی به برژنف که در مباحثه مشاورین سیاسی درباره ایران مطرح شده بود

ص: 661

(تلگرام عطف)، در میان گروههای دیپلماتیک شوروی نیز در جریان است، ولی هیچ کس، حتی رؤسای

اجلاس نمایندگی چهار جانبه نیز از محتوای آن اطلاعی ندارند. بنابه گزارشات رسیده این پیام توسط

سفیر ایران به و. و. کوزنتسف معاون ریاست عالی شوروی در جلسه ای که سه ساعت به طول انجامیده

تقدیم شده است.

3 یکی از دیپلماتهای پاکستانی که مستقیما در این باره از سفارت ایران سؤال کرده بود اخیرا در 31

ژوئیه تأیید نمود که پیامی از طرف خمینی به کوزنتسف داده شده است، ولی وی گفت که سفارت از سخن

گفتن پیرامون محتوای آن پیام خودداری می ورزد. گاریسون


مکاتبه بین خمینی و برژنف

سند شماره (63)

از: هیئت نمایندگی آمریکا در ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی)خیلی محرمانه

به: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی سی با اولویتتاریخ: 6 اوت 79 16 مرداد 58

موضوع: (خیلی محرمانه) مکاتبه بین خمینی و برژنف

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 نمایندگان هم پیمان در مشاوره سیاسی اول اوت درباره محتوای نامه خمینی به برژنف صرفا اظهار

بی اطلاعی کرده اند (تلگرام عطف). ولی نماینده ایتالیایی گزارش داد که مکالمه ای بین سفارت ایتالیا و

مقامات سفارت شوروی در تهران صورت پذیرفته است. به گفته مقامات روسی، برژنف نیز برای خمینی

نامه ای فرستاده است. مقامات روسی درباره نامه خمینی یا محتوای نامه برژنف حرفی به میان نیاوردند،

ولی به ایتالیاییها گفتند که شوروی در رابطه با چند عمل رژیم خمینی که به روابط دو جانبه «لطماتی» وارد

می کند چندان خوشحال نیست. یکی از فعالیتهایی که سبب نارضایتی روسها شده عبارت است از تبلیغات

«حکومت اسلامی» که از شوروی انتقاد می نمایند. گیلتمن


بحثهای مشاوران سیاسی و روابط ایران و شوروی

سند شماره (64)

تاریخ: 7 اوت 79 16 مرداد 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: نمایندگی آمریکا در سازمان ناتو آمریکا

موضوع: بحثهای مشاوران سیاسی و روابط ایران و شوروی

1 (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 پیامی که نماینده بلژیک به آن اشاره می کرد احتمالاً همان پیامی است که وسیله سفیر ایران در

مسکو محمد مکری در بازگشت اخیرش به مسکو رسانده شده است: متن پیام به شرح زیر است: «بسمه

تعالی: 23 ژوئن 1979، حضرت لئونید برژنف ریاست جمهور شوروی. از پیام محبت آمیز و علاقه ای که

نسبت به جمهوری اسلامی ایران ابراز داشته اید کمال امتنان را دارد. از خداوند متعال موفقیت و حسن نیت

مردم روسیه را خواستار بوده و امیدوارم که جمهوری اسلامی ما که براساس وحدت کلمه و انقلاب

اسلامی عزیزمان و ملغی ساختن رژیم شیطانی پایه گرفته نقش مهمی را در اتحاد و اتفاق ملل دنیا ایفا

کرده، صلح و کامیابی به همراه آورد، همان طور که آرزوی ملت ما و اسلام است.

روح اللّه موسوی خمینی»

ص: 662

3 نامه دولت آلمان فدرال که در اجلاس 26 ژوئیه ارائه شد از نظر ما بسیار جالب بود. از نظر ما هم

روسیه در ایران مواجه با یک اشکال شده است. از نظر ما دلایل احتمالی بسیاری سبب شده بود تا آنها

روابط خود با شاه را قطع کرده، به اتحادی نامیمون با خمینی و نهضت اسلامیش دست بزنند. این دلایل

عبارتند از:

وجود نداشتن راه حل دیگر. در زمستان گذشته ظاهرا تمام برگهای برنده در دست خمینی بود. حزب

توده (کمونیست) طرفدار مسکو در ایران تضعیف شده بود و اعتبار خود را نیز از دست داده بود. «گروه»

پیشرفته سیاسی دیگری نیز وجود نداشت که آن قدر قدرت داشته باشد. که با خمینی مبارزه کرده و یا

آماده کار با روسها علیه او باشد.

امید به دست آوردن سود به ضرر ما. ما به خاطر حمایت و ارتباط طولانی با شاه دشمن شماره یک

خارجی نیروهای ضد شاه به شمار می رفتیم. روسها نیز از این نظر مصون نبودند، ولی میزان این مصونیت

در مقایسه با ما خیلی کم بود. کاهش نفوذ قابل ملاحظه ما از نظر شورویها بسیار خوشایند است، حتی اگر

کسب نفوذ در ایران توسط خود آنها نیز با اشکال مواجه شود.

ترس از عدم ثبات در بخش جنوبی شوروی. از نظر ما اوضاع طوری است که با وجود آماده بودن

شوروی در بهره برداری از آشفتگیها، مسکو در نظر ندارد به خاطر آشوب از آشفتگی بهره برداری نماید. با

رفتن شاه، نهضت اسلامی خمینی امکان ایجاد یک حکومت مرکزی قوی را دارد.

تمایل به حفظ منافع اقتصادی خود در ایران. در سالهای اخیر شوروی با ایران روابط تجاری بسیاری

برقرار ساخته بود که البته قابل مقایسه با این روابط از طرف بعضی از ملل غربی اصلاً نیست. گازی که از

طریق IGAT-I منتقل می شد و سهم عمده ساختمان IGAT-II که فقط برای روسها نگاهداشته شده بود و

منافعی که از طریق این تجارت سه جانبه عاید می شد دارای اهمیت بسیار برای مسکو بود.

4 هنوز هم راه حل قطعی برای خمینی وجود ندارد، که به نظر ما تنها دلیل مبنی برآن است که شوروی

تاکنون خمینی و نهضت او را مردود نشمرده است. البته دلایل بسیاری وجود دارد که براساس آنها می توان

احتمال داد که آنها هرگاه بخواهند می توانند علیه او عمل نمایند. مثلاً در حالی که مقامات جدید ایران با

شوروی و آمریکا علیرغم نحوه مرسوم در زمان شاه به طور یکسان برخورد کرده اند، این کارها نمی تواند

تسلی خاطر شوروی را فراهم کند، چون در اکثر مواقع این هر دو در اجتماعات اسلامی مورد انتقاد قرار

می گیرند. علاوه بر اینها، واقعیت شرایط ایران حداقل بر دولت موقت ایران تأثیر می گذارد و دولت موقت

می فهمد که موضعگیری او در ایران به نفع روسیه نیز نمی باشد. در این رابطه می توان از آشوب در کردستان

نام برد که نیاز به یک نیروی نظامی در برخورد با آن را مبرم ساخته است، که این نیز به نوبه خود تجدید

روابط نظامی با آمریکا را لازم ساخته است. علاوه بر این با وجود گذشت 6 ماه از انقلاب اوضاع سیاسی

همچنان آشفته است. دولت موقت ایران برتری خود را در اداره امور دولتی و سازمان غیر رسمی دولت،

کمیته های انقلاب و شعبات آن که اغلب قدرت سیاسی اعمال می کنند را نتوانسته نشان دهد و ظاهرا

نمی تواند از نظر فنی به اداره امور ایران در سطح ملی بپردازد. روسها حتما این عدم ثبات درونی ایران را در

نظر گرفته اند بخصوص که همین بی ثباتی می تواند تهدیدی بر منافع روسیه در مکانهایی از قبیل افغانستان

باشد.

6 بالاخره، ظاهرا روسها بیشتر از هرکس دیگر در معاملات با ایران بعد از انقلاب سود برده اند. انتقال

ص: 663

گاز از طریق IGAT-I هنوز به سطح قبل از انقلاب نرسیده است. علاوه بر این، ایرانیها از روسیه خواسته اند

که قیمت پرداختی برای گاز را بالاتر ببرد و ساختمان IGAT-II نیز ممکن است اصلاً آغاز

نگردد.

7 ما نیز با گزارش دولت آلمان فدرال موافق هستیم که «خمینی رسما وسیله روسها زمانی که انقلاب

اسلامی به تهدید منافع شوروی بپردازد مردود شمرده خواهد گردید». لیکن، ایجاد یک چنین خطی به

آسانی قابل تشخیص نیست. ما احساس می کنیم که روسها به تجدید نظر در سیاست خود در قبال خمینی

پرداخته اند، ولی هنوز نتوانسته اند بفهمند که زمان تغییر سیاست فرا رسیده است. نتیجه این است که تا

زمانی که اوضاع به همین آشفتگی چند ماه اخیر باقی بماند از طرف روسها همین سردرگمی در قبال ایران

و انقلاب اسلامی نشان داده می شود. لینگن


عقیده مأمور سیاسی شوروی در رابطه با ایران و افغانستان

سند شماره (65)

تاریخ: 10 اوت 79 19 مرداد 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در مسکوبه: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

موضوع: عقیده مأمور سیاسی شوروی در رابطه با ایران و افغانستان

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 خلاصه: در هشتم اوت یکی از مقامات کمیته دولتی روابط اقتصادی بین المللی شوروی در

جلسه ای با حضور مقامات سفارت اظهار داشت که همکاریهای اقتصادی ایران و شوروی از زمان تغییر

رژیم حکومتی در تهران کاهش یافته است. در رابطه با انتقال گاز ایران به شوروی وی گفت که اکنون

شوروی دیگر فکر نمی کند که انتقال گاز مربوطه از طریق خط لوله IGAT-I به میزان قبلی برسد. وی اظهار

داشت که هنوز نتوانسته اند نظر نهایی ایرانیها را در رابطه با خط لوله IGAT-IIبدانند. پیرامون روابط

اقتصادی شوروی با افغانستان با خوش بینی صحبت کرده گفت که درباره حاد بودن اوضاع داخلی این

کشور اغراق زیادی شده است و کار پیرامون پروژه های همیاری مهم به هیچ وجه متوقف نشده است. پایان

خلاصه

3 مقامات سفارت در هشتم اوت با نامیک یاکوبف رئیس دپارتمان کمکهای اقتصادی دپارتمان

کشورهای غربی و خاورمیانه که برنامه های کمک اقتصادی و نظامی خارجی شوروی را اداره می کند

تماس گرفتند. در این جلسه پل یاکون مقام دفتر مربوط به آمریکا و آفونین از قسمت اروپای غربی حضور

داشتند. آنچه در ذیل می آید نکات مهمی از این بحث است که اصولاً بر روابط اقتصادی بین شوروی و

ایران و افغانستان استوار است.

4 یاکوبف اظهار داشت که درست است که «وقایع اخیر ایران» سبب کاهش روابط اقتصادی شوروی

با این کشور شده است، ولی باعث نشده است که شوروی تکالیف خود را در قبال ایران انجام ندهد. چون

رژیم جدید تهران هنوز در حال شناخت اولویت در زمینه پیشرفت است که البته این تصمیماتی درونی

هستند و شوروی به آنها احترام می گذارد. در حال حاضر ایران به این کمیته پیشنهاد پروژه همکاری را

نداده است (یاکوبف خاطر نشان ساخت که بازدید یک عده از نمایندگان متخصص در امور فلزات در ماه

ژوئیه فقط در رابطه با جنبه های فنی کارخانه های ذوب آهن اصفهان صورت گرفته است)، در تهران با

ص: 664

شاچکف ریاست این هیئت نمایندگی تنها در مورد تکمیل پروژه ها بحث شده بود. ولی نکات موجود

حاکی از آن است که ایرانیها مایل به همکاری در زمینه انرژی الکتریکی و حمل و نقل می باشند (.... مدرن

سازی و تولید ماشین سواری). یاکوبف در ادامه خاطر نشان ساخت که برخلاف کمکهایی که از طرف

غرب می شود کمکهایی که از طرف شوروی می شود و بیشتر بر ایجاد اهداف صنعتی مورد نیاز متمرکز

است و برای ایرانیها حتما خالی از منافع نخواهد بود.

5 زمانی که در مورد آینده حمل گاز ایران به آمریکا از وی سؤال شد (0 (9؟7، 8 5 5 8، 8

5/443، 5891 /94)(1) ایران تولید نفت خام خود را بین 5/3 تا 4 میلیون بشکه در روز کاهش می دهد،

که حمل (5 87 497 5 53 8 0 91) را به ناچار پایین خواهد آورد. این موضوع مستقیما در

رابطه با تصمیم گیریهای داخلی ایران است که خالی از تبعیض نیز نخواهد بود. وی درباره مذاکرات

پیرامون قیمتها اظهار نظر ننمود. در رابطه با IGAT وی گفت که دولت ایران هنوز پیرامون احداث خط لوله

IGAT-IIتصمیم نهایی را نگرفته است. وی تأثیر عدم احداث خط لوله IGAT-IIرا بر شوروی کم اهمیت

تلقی کرد گفت که قرار داد حمل گاز سه جانبه باعث شده است که قسمت اعظم گاز ایران به کشورهای

اروپای غربی صادر شود، در حالی که فقط «عایدات بسیار جزئی» نصیب شوروی می گردد. ولی اعتراف

نمود که نتیجه لغو قرارداد احداث این خط لوله این خواهد بود که شوروی نتواند به تعهدات صادراتی خود

به غرب و نیز به تعهدات درونی خود در رابطه با گاز عمل نماید.

6 یاکوبف درباره افغانستان موضع شدیدتری اتخاذ کرده گفت بر خلاف بیانات ناظران غربی رژیم

افغانستان از ثبات بیشتری برخوردار است، ولی آنچه مسلم است اوضاع داخلی حاضر به هیچ وجه بر

رخدادهای همکاری اقتصادی بین شوروی و افغانستان تأثیر نمی گذارد. ایجاد یک مجتمع بر رودخانه

KDCHKA (که بنا به گزارشات اخیر مطبوعاتی دربرگیرنده ساختمان یک سد، یک مخزن نفتی، یک

کارخانه سیمان سازی، یک پارک موتوری و دیگر پروژه ها می باشد) و بهره برداری از یک مخزن نفتی که

اخیرا در شمال افغانستان کشف شده (که یاکوبف آن را نه چندان بد» توصیف کرده است) و تأسیس

نیروگاهها قسمت اعظم تلاش را به خود معطوف ساخته است. اعتبارات «مورد لزوم» برای این پروژه ها

حتما تأمین خواهد گردید.

درباره چند قرارداد اقتصادی دوجانبه ای که در MRRمنعقد شده بود از وی سؤال شد. یاکوبف در

جواب گفت درباره ارزش و ترکیب مناسبات تجاری دوجانبه هنوز اطلاعی در دست نیست، ولی در رابطه

با برنامه پنج ساله جدید افغانستان این مناسبات هماهنگی خواهند یافت. کالاهایی که برای تحویل در این

قراردادها آمده عبارتند از قند، غله، محصولات نفتی، و دیگر مواد خام صنعتی. در رابطه با غله وی گفت

که روسها موافقت کرده اند حدود یکصد هزار تن غله به افغانستان ارسال دارند، ولی درباره رقم دقیق این

محموله اطلاعی در دست ندارد چون تصمیم نهایی به وسیله وزارت بازرگانی خارجی اتخاذ می گردد. وی

اضافه کرد نیاز افغانستان به گندم چندان مشخص نیست چون «امسال آنها محصول خوبی را» برداشت

می کنند.

7 یاکوبف گفت که واقعیت دارد که شوروی پرداخت وامهای اقتصادی خود به این کشور را ده سال به

تعویق انداخته است، ولی وی گفت که این کار برای افغانستان منافع بسیار ناچیزی به همراه خواهد داشت،

1- اعداد و ارقام موجود در متن سند مربوط به ارقامی است که به خاطر اشکال در دستگاه تلکس تبدیل به حروف نشده اند.
ص: 665

چون افغانها در گذشته ادعا می کردند که شوروی از آنها هیچ گاه برای پرداخت دیون خود ارز دریافت کرده

است. بنابراین تعویق و یا تمدید مدت بدهی به این معنی است که شوروی صادرات افغانستان به این کشور

را نیز کاهش خواهد داد.

(اظهار نظر: در صورتی که این موضوع صحت داشته باشد افغانها باید بازاری برای فروش صادراتی

که قبلاً قرار بود به شوروی بفرستند پیدا کنند).گاریسون


مسائل و مشکلات قومی و ملیتی در اتحاد شوروی

سند شماره (66)

تاریخ: 27 اوت 79 5 شهریور 58سری

از: وزارت امور خارجه واشنگتنبه: سفارت آمریکا در کابل رونوشت به تهران

موضوع: مسائل و مشکلات قومی و ملیتی در اتحاد شوروی

1 تمام متن سری

2 دولت ایالات متحده درگیر تلاش طویل المدتی است که از اواسط سال 1978 جهت بالا بردن سطح

آگاهی و شناخت دولت ایالات متحده از اقلیتها و اقوام و ملیتهای مختلف موجود در شوروی آغاز شد.

بیش از یکصد قوم مختلف در داخل مرزهای شوروی زندگی می کنند. با توجه به تحولات اجتماعی و

جمعیتی که در حال حاضر در اتحاد شوروی صورت می گیرد اهمیت اقوام اقلیت احتمالاً افزایش خواهد

یافت و ممکن است برای رهبران اتحاد شوروی دردسرهایی تولید کند. اخیرا در مقاله مهمی که در

روزنامه پراودا به چاپ رسید اهمیت تداوم مسئله ملیت و قومیت برای رهبران شوروی، حقیر و ناچیز

جلوه داده شد.

3 به منظور بالا بردن سطح آگاهی دولت ایالات متحده از مسائل مربوط به ملیت و قومیت (در

شوروی)، به سفارت (آمریکا) در مسکو و ادارات مربوطه رهنمودهای کلی داده شده است تا در این زمینه

گزارش دهند. این رهنمودها جهت اطلاع گیرنده های فوق الذکر تکرار می گردد

4 یکی از موضوعاتی که در مورد آن اطلاعاتی مورد نیاز است هر نوع رابطه ای است که عملاً یا

احتمالاً (مثلاً در زمینه های سیاسی، اقتصادی اجتماعی یا فرهنگی) بین اقلیتهای قومی و گروههای

خارج از اتحاد جماهیر شوروی وجود دارد. (بدین وسیله) از گیرندگان (این نامه) درخواست می گردد تا

مراقب ارتباطات و روابط بین ملتهای مختلف در اتحاد شوروی و گروههای ساکن در کشورهای میزبان

بوده و در این زمینه گزارشهای لازم را ارسال دارند.کریستوفر


عکس العمل تبلیغاتی مسکو در رابطه با «نیروهای واکنش سریع»

سند شماره (67)

محرمانه

عکس العمل تبلیغاتی مسکو در رابطه با «نیروهای واکنش سریع»:27 اوت 79 5 شهریور 58

از زمانی که قرارداد سینای یک موجب ورود یک گروه ناظر آمریکایی به خاورمیانه جهت اجرای

قرارداد گردید، روسها نسبت به افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه حساسیت بسیار نشان داده اند.

یکی از علل تشدید حساسیت آنها نیز بحث و گفتگوهای مطبوعاتی مداوم بوده است که هدف از این

حضور نظامی را تصرف حوزه های نفتی عربی بیان می کنند.

ص: 666

ولی روسها بالاخره دریافته اند که مداخله خود آنها در منطقه (یعنی یمن جنوبی) ممکن است این تمایل

را در آمریکا پدید آورده باشد که بخواهد با قدرت تمام به نقاطی وارد شود که آمریکا در آنجا منافعی دارد.

آنها باید همیشه این احتمال را در مد نظر داشته باشند که ارسال ناو کانستلیشن به دریای سرخ در بحران

یمن اولین گام این گونه ای می باشد.

حساسیت شوروی درباره «نیروهای واکنش سریع» پیشنهادی پنتاگون نشانگر این ترسها و سوءظن

می باشد و بالاخره نشانگر این سوءظن است که شاید آمریکا تصمیم گرفته است در رقابت برای گسترش

نفوذ در خاورمیانه میزان تضاد را تشدید نماید و شوروی را با وادار کردن به پیروی از یک سیاست فعال در

آنجا به مخاطره بیفکند.

تبلیغاتی که علیه نیروهای واکنش سریع به راه افتاده و استدلالهایی که در محکومیت آنها به کار

می رود، نشانگر این واقعیت است که این موضوع در محاسبات شوروی از حساسیت و اهمیت بسیاری

برخوردار است. البته موضوع اصلی تبلیغات سنتی شوروی لکه دار نمودن تصویر «امپریالیسم» آمریکا

بوده است. لیکن شوروی نگران از این است که مبادا نیروهای واکنش سریع اقدامی جدید از طرف آمریکا

در قدرت نمایی علیه منافع جهانی شوروی باشد. با در نظر گرفتن گسترش استعداد نظامی و سیاسی

شوری (و کوبا)، این قدرت نمایی امکان برخورد مستقیم ابرقدرتها را تشدید خواهد نمود.

خط تبلیغاتی

طبق خط جاری تبلیغاتی شوروی، آمریکا «مدتی» پس از شکست در ویتنام رسما اعلام کرد که

«ویتنام دیگری» ایجاد نخواهد کرد و از مداخله نظامی مستقیم و همه جانبه در خارج از آمریکا خودداری

خواهد کرد، ولی در حال حاضر عقیده مداخله نظامی بار دیگر توجه را به خود معطوف کرده است. آمریکا

سیاست خارجی «دوران بعد از ویتنام» را در مورد تجدید نظر قرار داده و یا بهتر است گفته شود در نظر

دارد سیاستهای قبل از ویتنام خود را به کار گیرد و با استفاده از نیروهای مسلح خود به اهداف سیاسی نائل

آید.

بنابه تعبیر شوروی، گذشت «فاجعه ویتنام» و بازگشت استراتژی مداخله نظامی ناشی از زوال نفوذ

آمریکا در خاورمیانه بوده است. سرنگونی شاه مسئله دسترسی به منابع نفتی را به طرز حادی برای

واشنگتن پیش کشید و نگرانی در مورد سرنوشت منابع انرژی خاورمیانه موجب شد که واشنگتن رسما

اعلام نماید که قصد دارد یک نیروی واکنش سریع 110000 نفری آموزش دیده و مجهز را آماده کند تا در

صورت لزوم حوزه های نفتی را تصرف نماید.

ستاره سرخ (21 مرداد 1358) این «سپاه» را متشکل از لشگر 82 هوا برد، لشگر متحرک هوایی

101، 2 لشگر دریایی و عناصر پشتیبانی نیرومندی چون جت جنگنده، بمب افکن، هواپیماهای ترابری،

ناوهای هواپیما بر و ناوشکن، تانکر و ناوهای نیروبر به عنوان بخشی از نیروهای مداخله گر آمریکا

توصیف کرده است. این نشریه می گوید، نیروی بزرگتر مرکب از 600000 نفر است که حدود 22 درصد از

کل بودجه دفاعی آمریکا در زمینه آن مصرف می گردد.

بنابه گفته منابع روسی، ایجاد این نیروی واکنش سریع، تنها بخشی از استراتژی کلی آمریکا در قبال

خاورمیانه را نشان می دهد. بنابه گزارش مسکو، مطبوعات آمریکایی از طرح مربوط به ایجاد یک ناوگان

ص: 667

پنجم جهت استقرار در شمال غربی اقیانوس هند و نزدیکی شبه جزیره عربی، گسترش پایگاههای دریایی

آمریکا در جزیره بحرین در خلیج فارس، و تأسیس یک پایگاه دریایی عظیم در دیه گوگارسیای اقیانوس

هند سخن گفته اند.

جاه طلبی های خاورمیانه

از نظر شوروی، ضرورت گسترش قدرت همه جانبه دریایی آمریکا در خلیج فارس مستقیما از

وخامت اوضاع آمریکا در این منطقه ناشی می گردد. پنتاگون «طرح مربوط به مستقر نمودن نیروهای

مسلح آمریکا در شبه جزیره عربی و منطقه خلیج فارس» را در طول تضاد یمن در اوایل سال 1358 مورد

بحث و تبادل نظر قرارداد (ایزوستیا 12 تیرماه 1358).

لیکن با «تقاضای آمریکا مبنی بر ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهایی چون عربستان سعودی»،

«واشنگتن در اکثر موارد مجبور شده است از حضور نظامی خود در مناطق مجاور، استفاده کند.» (پراودا

16 مرداد 1358).

طبق نظریه مسکو، مأموریت نیروهای واکنش سریع، گرچه در اصل صف آرایی در خاورمیانه است تا

سیل نفت از خلیج فارس قطع نگردد و نیز کشورهای خاورمیانه با ایجاد نوعی تهدید واقعی در رابطه با

مداخله نظامی متوحش «شوند»، ولی مأموریت کلی این نیرو فراتر از این منطقه را نیز در برمی گیرد (رادیو

مسکو، 14 مرداد 1358).

برژنسکی مشاور امنیت ملی گویا این مطلب را در سخنرانی 11 مرداد ماه عنوان کرده است. در این

بیانیه وی گویی گفته است که «تلاش کرده است که آمریکا بار دیگر نقش پلیس جهانی خود را ایفا کند» و

ظاهرا از «مسؤولیت استراتژیک» واشنگتن نه تنها در قبال خاور نزدیک بلکه در قبال اروپای غربی و

خاور دور و نیمکره غربی سخن گفته است. برژنسکی تحت عنوان «شرایط اضطراری» نیروهای واکنش

سریع را عامل حمایت از «منابع آمریکا» در تمام «نقاط مشوش» زمین توصیف کرده است (ستاره سرخ،

21 مرداد 1358).

در اینجا نیز ، نیروهای آمریکایی باید در تمام نقاط جهان تحت حمایت دریایی واقع شوند. اعلامیه

اخیر پنتاگون مبنی بر اینکه ناوها و هواپیماهای آمریکایی از محدوده مرسوم آبی سه میلی استفاده

خواهند کرد به معنی آن است که «ناوهای جنگی آمریکا علیرغم محدودیتهای موجود در سواحل

کشورهای مختلف پهلو خواهند گرفت و پرچم آمریکا را به اهتزاز در خواهند آورد...» (نشریه قبلی).

طبق اظهارات رادیوی صلح و پیشرفت (22 مرداد 1358)، هدف آمریکا نه تنها حراست از «نیروهای

ضربتی آمریکا در حمله و تصرف حوزه های نفتی دیگر کشورهاست»، بلکه می خواهد با این کار و با

نزدیک ساختن نیروهای دریایی آمریکا به سواحل کشورهای مستقل علاوه بر باج دادن، آنها را متوحش

نیز بنماید.

تاس (18 مرداد 1358) خاطر نشان ساخت: «آمریکا در نظر دارد با استفاده از ناوهای جنگی خود نه

تنها کشورهای «مصمم» جهان سوم را بترساند، بلکه می خواهد به این ترتیب رژیمهایی را که علنا به

دستورات آمریکا گردن نهاده اند حمایت نماید.»

ص: 668

اتخاذ دوباره سیاست مداخله نظامی

شوروی موضع «جدید» آمریکا را ناخوشایند یافته و آن را ریاکارانه و بد یمن خوانده است. مفسرین

روس مدعی شده اند که که این امر نشان گر تمایل دولت آمریکا به گسترش نفوذ در رویدادهای مناطق

سرتاسر جهان که به دلخواه آنان را مناطق حیاطی برای منافع آمریکا طبقه بندی کرده است ... از طریق

قدرت نظامی آمریکا می باشد». (ستاره سرخ، 21 مرداد 1358) سیاستهای آمریکا به گونه های زیر

توصیف می کند:

«مملو از ماجراجویی های خطرناک نظامی جدید» (ستاره سرخ 10 تیرماه 1358). به طور مثال

امکان دارد که آمریکا می خواهد با استفاده از نیروهای ویژه خود به تانکرهای نفتکش در تنگه هرمز حمله

نماید و تقصیر را به گردن فلسطینیها بیندازد و سپس به عنوان بهانه تلاش آمریکا را در ایجاد کنترل نظامی

در اطراف منابع نفتی شامل منطقه خلیج فارس» توجیه نماید، (ایگور الکساندرف، رادیو مسکو، 25 مرداد

1358).

یک توطئه انتخاباتی از طرف یک دولت ضعیف از نظر سیاسی جهت نمایش قدرت» و نشان دادن

این واقعیت که «از دست رفتن منافع آمریکا به هیچ وجه قابل تحمل نمی باشد.» (رادیو مسکو، 14 مرداد

ماه 1358).

ایجاد تبلیغات ضد روسی همه جانبه. به منظور توجیه «جنگ طلبی و مداخله نظامی آشکار آمریکا

در امور دیگر کشورها»، واشنگتن مجبور شده است «خطر تخیلی نظامی شوروی را» در اذهان پدید آورد

(رادیو مسکو، 25 مرداد 1358).

خلاصه اینکه مسکو مدعی است که «استراتژی چماق به دستی جهانی آمریکا» تنها موجب «تشدید

عدم ثبات در جهان خواهد گردید.»(ایزوستیا، 12 تیرماه 1358) و همین امر یکی از نشانه های خطرناک

تشدید روندهای تهاجمی در سیاستهای آمریکا می باشد (رادیو مسکو، 14 تیرماه 1358).


سیاست شوروی در قبال ایران

سند شماره (68)

تاریخ: 30 اوت 79 8 شهریور 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه واشنگتن

موضوع: سیاست شوروی در قبال ایران

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 براساس گزارشهای FBIS از رسانه های گروهی شوروی (رسانه های گروهی آزاد و رسانه های

گروهی زیرزمینی) این تصور برای ما پیش آمده است، مسکو در حال تجدید نظر در سیاست خود نسبت به

ایران می باشد. در حالی که شخص خمینی از انتقاد به دور و مصون است، دولت موقت ایران دیگر از چنین

مصونیتی برخوردار نیست. مسئولیت و گناه همه چیز، از تعطیل روزنامه حزب توده گرفته تا جنگ در

کردستان و خیانت به انقلاب از طریق انجام مذاکره با آمریکا جهت خرید اسلحه همه و همه به گردن دولت

موقت ایران نهاده شده است.

3 چنین به نظر ما می رسد که احتمالاً مسکو در نظر دارد سیاست پیشین خود را که مبتنی بود بر

حمایت بی قید و شرط از انقلاب اسلامی تغییر داده و موضعی در پیش گیرد که در برخورد با اوضاع جاری

ص: 669

در ایران که کماکان بسیار بی ثبات است دارای انعطاف پذیری بیشتری باشد. عدم تمایل مسکو به حمله به

شخص خمینی حاکی از اذعان شوروی به این حقیقت است که وی هنوز مقتدرترین شخصیت سیاسی در

صحنه می باشند. با این حال از تمایل روز افزون مسکو در جهت حمایت از اهداف کردها و عناصر

«مترقی» غیر اسلامی چنین برمی آید که مسکو به این واقعیت بیشتر پی می برد که خمینی و سایر

ایدئولوگهای اسلامی انعطاف ناپذیر تاکنون قادر نبوده اند با مجتمع ایدئولوژیهای مختلف موجود در ایران

کنار آیند. اگر این ارزیابی و تحلیل صحیح باشد این سؤال پیش می آید که ایا این سرآغاز تمایل بیشتر

مسکو نسبت به آنچه که تاکنون از خود نشان داده است در جهت تلاش برای تأثیر گذاشتن بر سیر وقایع

ایران است؟

4 خوشحال خواهیم شد اگر وزارت امور خارجه (آمریکا) و سفارت آمریکا در مسکو نظر خود را در

این مورد ابراز دارند. تامست


در مورد ملیتهای روسی: پخش قرائت قرآن توسط رادیوهای خارجی

سند شماره (69)

از: سفارت آمریکا در مسکوخیلی محرمانه

به: وزیر امور خارجه در واشنگتن دی سیتاریخ: 6 سپتامبر 79 15 شهریور 58

موضوع: در مورد ملیتهای روسی: پخش قرائت قرآن توسط رادیوهای خارجی

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 در رابطه با عملیات نفوذی ارتباطی بین شوروی و گروههای خارج از شوروی رهبران مذهبی

مسلمانان آنجا به دو مقام سفارتی بازدیدکننده از ماخاچکالا و بویناکسک از داغستان آذربایجان

شوروی پنهانی گفته اند که تعدادی از مومنین به برنامه های قرائت قرآن که توسط رادیو قاهره و تهران

پخش می شود گوش می دهند. مفتی اعظم (حفاظت شود) که رهبر معنوی مسلمانان در شمال قفقاز است

به مقام سفارتی در ماخاچکالا گفت که به ندرت بتوان رادیو را روشن کرد و برنامه قرائت قرآن را استماع

ننمود. وی خصوصا درباره برنامه های منتشره از تهران و قاهره صحبت می کرد. مفتی اعظم اضافه کرد که

او و دیگران به برنامه های مذهبی صدای آمریکا گوش می کنند.

3 در طول دیداری که از یک مسجد در بویناکسک به عمل آمد، ریش سفیدان مسلمان آنجا نیز اذعان

داشتند که برنامه های مذهبی منتشره از خارج شوروی به انقلاب آنها کمک می کند. وقتی که یکی از

مقامات سفارتی از آنها پرسید که آیا وقایع ایران و افغانستان را آنها هم دنبال می کنند آنها فورا جواب

دادند، البته، این مردم برادران مسلمان ما هستند.

4 مقام سفارت به طور جداگانه و در اسرع وقت درباره سفر اخیرشان به داغستان و چچن اینگوش در

جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی به آن وزارتخانه گزارشاتی ارسال خواهند داشت.تون


سیاست شوروی نسبت به ایران، روابط ایران و شوروی

ص: 670

سند شماره (70)

تاریخ: 10 سپتامبر 79 19 شهریور 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا، مسکوبه: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی.

موضوع: (طبقه بندی نشده) سیاست شوروی نسبت به ایران

1 (محرمانه) مقاله ای که توسط الکساندر بووین مفسر سیاسی در شماره اخیر نشریه «ندلیا» (که

نشریه جنبی و مکمل روزنامه «ایزوستیا» می باشد و روزهای یکشنبه منتشر می گردد) به چاپ رسید،

مبین افزایش شدید انتقاد اتحاد شوروی از سیر تحولات در ایران است. در این مقاله اساس ولایت فقیه در

ایران به باد حمله گرفته شده و نام شخص خمینی نیز به میان آورده شده است. به عقیده بووین:

انقلاب به هیچ وجه نتوانسته است امید به بهبود اقتصاد کشور، دموکراتیک کردن حیات سیاسی و

حمایت از حقوق اقلیتهای قومی را جامه عمل بپوشاند.

مسئله صرفا بر سر ارتکاب خطاهای منفرد و جسته گریخته و برداشتن گامهای غلط نیست.

فضای معنوی (و سیاسی) حاکم بر ایران در حال حاضر در سخنرانیهای خمینی (در مورد ضرورت

پیروزی اسلام در کلیه کشورها و ریختن خون در راه اسلام) و سخنرانی آیت اللّه منتظری (در زمینه نهضت

آزادیبخش اسلامی در افغانستان و تبانی ابرقدرتها علیه ملل مستضعف) منعکس و مشهود است.

توانایی «حکومت الهی (ولایت فقیه) در کشور» برای تبدیل ایران به یک کشور مدرن و مرفه مورد

تردید است.

تشدید تعصبات مذهبی و شور و هیجان ضدکمونیستی و تلاش جهت واژگونه نشان دادن سیاست و

مقاصد کشورهای دوست برای مردم ایران نفعی در برنخواهد داشت.

دولت موقت، دولتی که قدرتی نداشته و تمایلی به اعمال قدرت نیز ندارد، در عمل فلج است.

2 (خیلی محرمانه) نظریه: این مقاله که توسط یکی از معتبرترین و بی باکترین مفسرین سیاسی مسکو

نوشته شده است موید این تصور سفارت (آمریکا) در تهران است که مسکو در سیاست خود (نسبت به

تحولات ایران) آغاز به تجدید نظر کرده است، به ویژه اکنون که خمینی دیگر (به اندازه گذشته) منزه (از

خطا) نیست. بووین از مدتها پیش (در کار خود) تکرو و مستقل بوده است، همان گونه که خود اذعان داشته

است که انقلاب سفید شاه نتایج مثبت بسیاری را در ایران به بار آورده بود.

سند شماره (71)

تاریخ: 11 سپتامبر 79 19 شهریور 58خیلی محرمانه

از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی سیبه: سفارت آمریکا در تهران فوری

موضوع: روابط ایران و شوروی

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 دبیر اول سفارت شوروی، گروهی با مقام وزارت امور خارجه در دهم سپتامبر دیدار کرد. در

جلسات قبلی گرووی در طرح سؤالات درباره «رژیم خمینی» اظهار بیطرفی می کرد، لیکن امروز خط

خصومت بار جدید شوروی را منعکس نمود.

3 در جواب به سؤال، گرووی گفت که تغییر در عکس العمل مسکو علیه ایران ناگهانی نیست،بلکه از

ص: 671

مدتها پیش در حال شکل گرفتن بوده است. مقامات ایرانی حالت دوستانه ساختگی در برابر شوروی

اتخاذ کرده بودند که به تدریج این احساسات آشکار گشته بود. گرووی گفت که قبلاً هم خاطر نشان ساخته

بود که دین اسلام «بسیار سرسخت است و مشکل بتوان با آن کنار آمد». او نگرانی خود را از نفوذ

روحانیون ایران بر مسلمانان شوروی (که به قول خودش از موفق ترین گروه ملت هستند) و یا بر وقایع

افغانستان (که به همین زودیها قرار است اصلاحات ارضی ترکی اجرا شود) آشکار نساخت.

4 ظاهرا مشکل اصلی حالت خصمانه ایرانیان علیه مسکو (مثلاً وارد کردن این اتهام که شوروی به

حمایت از کردها و دیگر مخالفین می پردازد) بی ثباتی رژیم می باشد. خمینی اشتباه بزرگ را زمانی

مرتکب شد که تصمیم به سرکوبی کردها و دیگر اقلیتهای ملی گرفت. موضوع قومیت گرایی (ناسیونالیسم)

مشکل جدی هر انقلابی بوده است و خمینی بی جهت آن را تحریک کرده است. انقلاب ایران هنوز کامل

نشده و رهبری خمینی ممکن است دوامی نداشته باشد. تشنج بین تهران، قم و مسکو خیلی زود آشکار

خواهد شد. به نظر تنها در دراز مدت امکان برقراری روابط صمیمانه بین گرووی تنها در دراز مدت امکان

برقراری روابط صمیمانه بین ایران و شوروی وجود دارد.

5 گرووی گفت که تحویل گاز به شوروی به میزان 50 درصد مقدار قبلی ادامه دارد و از آن جهت

که تحویل آن بستگی به تولید نفت دارد، نمی تواند امید افزایش مقدار آن را در آینده نزدیک داشت. وی

اظهار داشت که ایرانیها مسئله «نرخ جهانی گاز» را مطرح کرده اند که اصلاً قبل از این سابقه نداشته است.

6 با عقد قرارداد با دولت کنونی ایران، پروژه های نیمه تمام شوروی در ایران باید کامل شوند، ولی

دیگر پروژه هایی که هنوز به مرحله نیمه تمام نرسیده اند رها خواهند شد؛ در نتیجه تکنسینهای جدید

روسی به ایران باز خواهند گشت.

7 گرووی سؤالاتی درباره فروش نفت قابل مصرف برای سوخت و قطعات یدکی نظامی به ایران که

گزارش شده بود مطرح کرد و گفت که گویا دولت آمریکا می خواهد به حمایت فعال از دولت کنونی ایران

بپردازد، ما سعی کردیم پیرامون این گسترشها به بحث و تبادل نظر بپردازیم. ونس


سیاست شوروی نسبت به ایران

سند شماره (72)

تاریخ: 17 سپتامبر 79 26 شهریور 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا، مسکوبه: وزارت امور خارجه، واشنگتن

موضوع: سیاست شوروی نسبت به ایران

1 تمامی متن خیلی محرمانه

2 خلاصه: حدسیات اخیر درباره تغییر در سیاست شوروی نسبت به ایران ظاهرا آن قدرها رسا

نیست. شورویها در کوشش برای اینکه سیاست رسمی خود را از تفسیرهای انتقادی مطبوعات خود

درباره ایران متمایز سازند، به سرعت اقدام می کنند. در این مورد به ویژه مقاله شخصی به نام بووین در

نشریه ندلیا قابل توجه است.

دفتر امور ایران در وزارت امور خارجه اتحاد شوروی وجود تغییراتی در سیاست شوروی نسبت به

ایران را قویا تکذیب کرد. پیامهای کاسیگین به بازرگان و خمینی شاید به قصد از بین بردن این اظهار نظر

که اتحاد شوروی سیاست حفظ مناسبات رسمی دوستانه با ایران بعد از انقلاب را کنار گذاشته نیز می باشد.

ص: 672

حوادث اخیر در ایران بدون شک نگرانی شوروی را نسبت به اوضاع در ایران افزایش داده است، ولی ما

این امر را یک نوع تغییر جزیی در روش همیشه ناپایدار شوروی نسبت به انقلاب اسلامی خمینی تلقی

می کنیم تا اینکه تغییر در سیاست اساسی شوروی باشد. اتحاد شوروی همچنان ساخت سیاسی کنونی

ایران را یک امر گذرا تلقی می کند و در انتظار آن است که ببیند که بعدا چه پیش خواهد آمد، قبل از اینکه

ارزیابی جدی از سیاست شوروی نسبت به ایران به عمل آید. پایان خلاصه

3 همان طوری که در مرجع الف خاطر نشان شد تفسیرهای اخیر مطبوعات شوروی نسبت به ایران

زمینه هایی فراهم کرده اند که ممکن است چنین فرض کرد که سیاست شوروی نسبت به ایران در شرف

ارزیابی مجدد است. این امر به ویژه در مورد مقاله بووین در نشریه ندلیا صدق می کند. (مرجع ب) در این

مقاله انقلاب اسلامی مورد حمله قرار گرفته و خمینی (از طریق نقل قولهایی از اظهارات خود) به عنوان

یک مرد متعصب مذهبی خطرناک توصیف شده است.

گفتگوهای گرووی با مأمور وزارت امور خارجه (مرجع ج) همچنین این اندیشه را که سیاست جدیدی از

سوی شوروی نسبت به ایران پیش گرفته خواهد شد تقویت می کند.

4 معذالک تحولات چند روز گذشته تغییر جزئی در سیاست رسمی شوروی نسبت به ایران را رد

می کند. روزنامه پراودا در یازدهم سپتامبر پیامهای جداگانه ای را که کاسیگین هنگام پرواز بر فراز ایران به

مقصد اتیوپی به عنوان بازرگان و خمینی فرستاده بود چاپ کرده است. در هر دوی این پیامها تعهد شوروی

به پرورش مناسبات حسن همجواری مورد تأکید قرار گرفته و در تلگرام به عنوان خمینی، شالوده عدم

مداخله در امور داخلی یکدیگر مورد تأکید قرار گرفته است.

5 استانسیلاو کنستاتینویچ کاوریگین رایزن وزارت امور خارجه شوروی رئیس بخش ایران روز 12

سپتامبر به مأمور سفارت گفت که در سیاست شوروی نسبت به ایران مطلقا هیچ تغییری روی نداده است.

او گفت اظهارات اساسی مربوط به سیاست شوروی همانهایی است که در اعلامیه برژنف در تاریخ 19

نوامبر 1978 و 2 مارس 1979 گنجانده شده است. وی همچنین گفت مناسبات شوروی با ایران براساس

روابط حسن همجواری و احترام متقابل در مورد حق حاکمیت و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر

استوار است. کاوریگین همچنین تکذیب نامه خبرگزاری تاس را که در شماره پنجم سپتامبر روزنامه

پراودا درج شده است، مبنی بر رد اتهامات مداخله شوروی در کردستان که از سوی چهره های سیاسی و

مطبوعات ایران به عمل آمده معتبر قلمداد کرد.

6 در پاسخ به پرسشی درباره انتقاد اخیر از ایران در مطبوعات شوروی، کاوریگین وجود انتقاد در

مطبوعات شوروی را تکذیب کرد و گفت که مطبوعات شوروی صرفا خبرهای ایران را گزارش می دهد،

همان طوری که مطبوعات غربی این کار را انجام می دهد و اما درباره مقاله بووین، کاوریگین اظهار داشت

که بووین نظریات شخصی خود را بیان داشته است و نشریه ندلیا برعکس روزنامه پراودا یک نشریه

صاحب نظر نیست.

7 خود بووین به یک روزنامه نگار آمریکایی (فاش نشود) در یک مصاحبه خارج از برنامه در تاریخ

دوازدهم سپتامبر گفت که نوشته های او منعکس کننده نظریات خود او می باشد و نه اینکه لزوما نظریات

دولت شوروی باشد.

او گفت مقاله او در نشریه ندلیا درباره ایران به معنای ارزیابی مجدد سیاست شوروی درباره ایران

ص: 673

نیست. او حتی گفت که نمی داند سیاست شوروی درباره ایران چیست. بووین نشریه ندلیا را به عنوان یک

نشریه عمومی مخصوص روزهای یکشنبه وابسته به روزنامه ایزوستیا توصیف کرد و گفت این نشریه به

هیچ وجه نظرگاه رسمی نیست.

8 روزنامه ایزوستیا در تاریخ 13 سپتامبر مقاله مفصلی به قلم خبرنگار خود در تهران را منتشر کرد.

در این مقاله بسیاری از نکاتی که در مقاله بووین مورد بحث قرار گرفته بود به طور تلویحی رد شده است.

این مقاله تحت عنوان «ایران: فرایندهای نوآوری» حاوی مطالب زیر است:

توجیه مشکلات اقتصادی کنونی ایران و اظهار اینکه برای دوران ابتدایی هر انقلابی این مشکلات

طبیعی است و این مشکلات همچنین نتیجه ترک ایران از سوی هم پیمانهای اقتصادی غربی سابق است.

همچنین گفته شده است که جهت گیری ضدامپریالیستی ایران از پشتیبانی جهانی برخوردار است.

از ایران دعوت شده است تا پیوندهای نظامی و اطلاعاتی خود را با ایالات متحده به عنوان یک عامل

مثبت در جهت تشنج زدایی عمومی و صلح ترک کند.

اعلام شده است که اتحاد شوروی در پشتیبانی از انقلاب ایران موضع گرفته و حاضر است فعالانه با

ایران نوین همکاری کند.

و سرانجام اعلام داشته است که مردم شوروی مشکلاتی را که ایران با آن مواجه است با احساس

تفاهم درک می کنند و برای مردم دوست ایران خواهان حل این مشکلات هستند.

9 اظهار نظر: شورویها ظاهرا به سرعت از اثراتی که در نتیجه مقاله بووین به وجود آمده مبنی بر اینکه

اتحاد شوروی سرگرم ارزیابی مجدد در سیاست خود نسبت به ایران است خود را کنار می کشند، معذالک

ما این گونه اظهارات را به مفهوم واقعی آن تلقی نمی کنیم و معتقد نیستیم که بووین تنها «نظریات شخصی»

خود را بیان داشته است. البته این امر صحت دارد که نشریه ندلیا کمتر از پراودا صاحب نظر است و اینکه

بووین یک مرد تکرو است، ولی بووین همچنین به عنوان شخصی تلقی می شود که با رهبران شوروی

وابسته است، مقاله های او شاید منعکس کننده دقیق ناراحتیهای شوروی درباره بعضی از حوادث در ایران

است که عبارتند از بکار بردن زور علیه کردها و سرکوبی چپگراها از جمله حزب توده، پشتیبانی ایران از

شورش اسلامی در افغانستان و همچنین لغو پیمانهای مربوط به تحویل گاز و بالاتر از همه اتهامات علیه

اتحاد شوروی از سوی چهره های سیاسی و مطبوعات ایران.

10 ما حاضر نیستیم که چنین نتیجه بگیریم که این امر به منزله تغییر در سیاست شوروی است.

معذالک همان طوری که در مرجع د گفته شده است موضعگیری شوروی نسبت به انقلاب اسلامی ایران

دستخوش دوگانگی بوده است. ما از علامتهایی که اخیرا از سوی شوروی نشان داده شده چنین

نتیجه گیری می کنیم که این دوگانگی در سیاست شوروی همچنان حفظ شده است هرچند جنبه های منفی

روش شوروی ممکن است اکنون اندکی بیشتر از سابق باشد. مقاله پروین و سایر انتقادهایی که از ایران به

عمل آمده است، باید به عنوان اخطار و هشداری تلقی گردد که اگر رهبران سیاسی ایران و مطبوعات این

کشور به حملات خود علیه شوروی ادامه دهند شورویها نیز ممکن است متقابلاً حمله کنند. از سوی دیگر

این گونه انتقادها ممکن است به منزله یک محکی برای آزمایش واکنشها نسبت به تغییر احتمالی در

سیاست شوروی باشد. اگر این امر صحیح باشد شورویها ظاهرا از عکس العملی که این مقاله در مطبوعات

غربی و ایران ایجاد کرده است غافلگیر شده اند و اکنون می کوشند تا از اهمیت آن بکاهند.

ص: 674

11 اتحاد شوروی همچنان ساخت سیاسی کنونی ایران را به عنوان یک پدیده گذرا تلقی می کند و به

احتمال قوی در انتظار خواهد بود تا ببیند بعدا چه خواهد شد، قبل از اینکه سیاست شوروی نسبت به ایران

دستخوش ارزیابی جدی قرار بگیرد. کاوریگین مأمور امور ایران وزارت امور خارجه شوروی به مأمور

سفارت گفت که آینده ایران به قانون اساسی جدید بستگی دارد و به اینکه چه کسی در رأس نهادهای

جدید قدرت سیاسی قرار خواهد گرفت او افزود که این «نظر شخصی» اوست که تمامی مشکلات جاری

ایران ناشی از ماهیت موقتی دولت موقت ایران است. او عقیده داشت که روحانیون همچنان نیرومندترین

گروه در کشور پس از تصویب قانون اساسی خواهند بود. او در عین حال درباره ساخت سیاسی آینده ایران

اظهار خوش بینی ملایم کرد. هنگامی که از وی پرسیده شد که آیا شخصیتهای مذهبی دیگری را که دارای

نفوذ سیاسی بزرگی مانند خمینی یا طالقانی باشند در ایران می بیند یا خیر، کاوریگین گفت چنین

شخصیتی در نظر نمی آید. او در پایان این بحث تأکید کرد که آینده سیاسی ایران مربوط به خود ایرانیان

است که تصمیم بگیرند و اینکه اتحاد شوروی شدیدا پایبند سیاست عدم مداخله خود در امور داخلی ایران

است.

12 به طور خلاصه ما معتقدیم که اتحاد شوروی به سیاست خود درباره ادامه روابط حسن همجواری

با ایران در حال حاضر متعهد است. شورویها بدون شک ترجیح می دادند که در ایران یک حکومت

نیرومندتر و غیرمذهبی بر سر کار باشد، ولی آنها قبول دارند که خمینی نیرومندترین شخصیت سیاسی

ایران است و با دیگران فاصله زیادی دارد و شورویها همچنین کمتر امکان آن را می بینند که این واقعیت

تغییر یابد. آنها می دانند که خمینی 79 ساله است و نمی تواند برای ابد دوام داشته باشد. لااقل تا زمانی که

خمینی بر زندگی سیاسی ایران تسلط دارد ما معتقدیم که مسکو همچنان عدم خشنودی خویش را از

سیاست ایران و اظهاراتی که به منافع شوروی لطمه می زند ابراز خواهد داشت و در کمین فرصتهایی

خواهد بود تا نفوذ خود را در ایران گسترده تر کند. معذالک ما احساس می کنیم که مسکو از اقدامات

مستقیم برای تحت تأثیر قرار دادن حوادث در ایران خود داری خواهد کرد. تون


سخنگوی جامعه زینانیه (ZNANIYE)لنینگراد در یک سخنرانی تحت عنوان..

سند شماره (73)

تاریخ: 19 سپتامبر 79 28 شهریور 58محرمانه

از: کنسولگری آمریکا در لنینگرادبه: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی.

موضوع: سخنگوی جامعه زینانیه (ZNANIYE)لنینگراد در یک سخنرانی تحت عنوان سیاست

کشورهای تولید کننده نفت خلیج فارس درباره روابط با ایران صحبت می کند

1 خلاصه: در 16 سپتامبر سخنگوی لنینگراد (اوژن اوستروژنیه) سیاست شوروی در قبال ایران را به

عنوان روابطی «بسیار محتاطانه» براساس احترام بر استقلال و تمامیت ارضی ایران مطرح نمود. در پاسخ

به یک سؤال، وی گفت که کردستان یک «فلسطین ثانی» می باشد و کردها نیز خواهان یک دولت ملی

می باشند و روابط شوروی با کردها نباید بر روابط شوروی با ایران تأثیر بگذارد. با خاطرنشان ساختن

اینکه نفوذ آمریکا در عربستان سعودی کاهش یافته است وی گفت ایجاد روابط با عربستان سعودی «یک

پیروزی بزرگ» خواهد بود و در حال حاضر «یک گروه» روسی در این رابطه دست به کارهای مهمی زده

است. پایان خلاصه

ص: 675

2 در سخنرانی 16 سپتامبر جامعه زینانیه تحت عنوان: «مشکلات سیاستهای نفتی کشورهای حوزه

خلیج فارس» ال. و کارناکف به مستمعین خود درسهایی اساسی درباره سیاست نفت ارائه داد. این

سخنرانی در سالن اصلی لنینگراد، سازمان تبلیغاتی شوروی ایراد شد در حالی که 100 نفر در آن حضور

داشتند. سخنران، که ظاهرا یکی از خبرگان امور خاورمیانه ای بود آمارهای متعددی را جهت به نمایش

گذاشتن نقش کشورهای حوزه خلیج فارس در عرضه نفت به کشورهای غیرسوسیالیستی ارائه داد. وی

که مطالب خود را با قراردادهای بین شرکتهای اصلی و کشورهای تولید کننده در قبل از جنگ جهانی دوم

آغاز کرده بود، به توضیح تغییرات سیاسی اقتصادی پرداخت که در سالهای 1970 موجب تضعیف کنترل

کاپیتالیستی بر منابع نفتی این حوزه شده است. مرکز ثقل تمام این تغییرات انقلاب ایران نامیده شد. عوامل


جهانی مهمی که سبب تغییر در تعادل بین کشورهای تولید کننده و مصرف کننده شده اند؛ همانا از یک

طرف کمپ سوسیالیستی است که مداخله مستقیم غرب را به منظور «حراست از منافع حیاتی» خود در

حوزه مانع شده و از طرف دیگر افزایش تقاضای نفتی که سبب به وجود آمدن بازار فروش شده است،

معرفی گردید.

3 با وجود اینکه سخنگو اشاراتی نیز به تأثیر ثروت جدید بر شرایط زندگی محلی و روابط اجتماعی

درونی کرده بود، ولی گویا هم سخنران و هم شنوندگان (با بررسی سؤالات مطرح شده) از یاد برده اند که

این حوزه به دلیل نقش استراتژیک بین شرق و غرب دارای اهمیت می باشد. نکات جالب دیگری که به

وسیله سخنگو مطرح شده بود عبارتند از:

الف) رابطه شوروی با ایران بایستی توأم با «احتیاط زیاد» باشد. چون ایران هم ضد شوروی و هم

ضدآمریکا است. ما باید بر احترام خود به استقلال و تمامیت ارضی ایران تأکید بنماییم.

ب) در پاسخ به سؤالی در زمینه کردستان (که در سخنرانی اصلاً بدان اشاره نشده بود) سخنگو از آن به

عنوان یک «فلسطین ثانی» نام برد و گفت که مشکل فلسطین حل نخواهد شد مگر اینکه یک دولت

فلسطینی به وجود آید. وی خاطر نشان ساخت که ایرانیان نمی خواهند ترکیب چند ملیتی دولت را به

رسمیت بشناسند، در حالی که در واقع «ایرانی» وجود ندارد، بلکه پارسیها، آذربایجانیها و غیره هستند که

وجود دارند. با این وصف سخنگو اضافه نمود که «ما نمی توانیم بگذاریم که روابط ما با کردها به روابطمان

با ایران لطمه وارد سازد».

ج) در پاسخ به این سؤال که آیا ایران تحت یک حکومت خداسالاری است، این سخنگو جواب داد که

این کشور چنان پیشرفته است که نمی تواند یک سیستم سیاسی قرون وسطی را داشته باشد.

د) با خاطر نشان ساختن این موضوع که در این اواخر تسلط آمریکا بر عربستان سعودی تضعیف شده

است (عدم حمایت از قرارداد کمپ دیوید و خاتمه حمایت از مصر را به عنوان مثال ذکر نمود) وی گفت که

برای شوروی برقراری روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی یک «پیروزی بزرگ» به شمار خواهد آمد.

وی اضافه کرد که یک گروه روسی در این رابطه در حال انجام کارهای مهمی می باشد.

4 سخنگو گفت که کشورهای جهان سوم نیز مانند غرب از قیمتهای نفتی اوپک آسیب دیده اند، ولی

کشورهای تولید کننده نفت صندوق پولی را به منظور کاهش این خسارات تأسیس نموده اند و وی

همچنین خاطر نشان ساخت که غرب سعی کرده است به این بهانه که کشورهای جهان سوم مسئول به

وجود آمدن این وضع هستند بین آنها و اوپک تفرقه بیندازد.

ص: 676

5 اظهار نظر: سخنرانان زینانیه به دو گروه تقسیم می شوند، گروه اول مبلغین حرفه ای هستند که

معمولاً با خبرگی به انحرافات خط موجود می پردازند و گروه دوم خبرگانی چون کارناکف هستند که

بیاناتشان تضاد بین قضاوتهای خودشان و آنچه را که سیاست از آنها می خواهد بازگو کنند آشکار

می کنند. مقایسه ای را که کارناکف بین فلسطین و کردها انجام داده باید از این گونه به شمار آورد.

بوچانان


اوضاع در ایران و افغانستان

سند شماره (74)

تاریخ: 25 سپتامبر 79 3 مهر 58خیلی محرمانه

صورت مذاکرهمکان: وزارت امور خارجه

شرکت کنندگان: واسیلی. ک. گورووی، دبیر اول سفارت شوروی در واشنگتن دی سی استپان گرومان،

ایران شناس

تاریخ: 24 سپتامبر 1979

موضوع: اوضاع در ایران و افغانستان

این چنین به نظر می رسد که گورووی می خواهد پیرامون سه موضوع بحث را به میان بکشد. موضوع

اول روابط فیمابین ایران و آمریکا بود. در پاسخ این سؤال گفتم که ابتدا قبل از اینکه هرگونه رابطه توام با

تفاهمی برگزار شود، ایرانیها باید اختلافات سیاسی خود را کنار بگذارند. دیگر اینکه سرعت عمل در این

مرحله بستگی به ایرانیها دارد.

گورووی بعدا درباره تحویل لوازم یدکی از طرف ما به نیروی هوایی ایران سؤال کرد. به او گفتم که ما

همان لوازم یدکی را که قبل از انقلاب وجوه آنها پرداخته شده بود به ایرانیها تحویل داده ایم. در ادامه گفتم

که ما هنوز در حال بررسی چند قرارداد دیگر با ایرانیها هستیم.

پس از آن گورووی درباره اقلیتهای نژادی سؤال نمود. در جواب گفتم که ظاهرا اعراب خوزستان

جدیدترین خطر علیه رژیم خمینی به حساب می آیند. ظاهرا گرووی تعجب کرد و درباره نقش کردها

پرسید. با وی در این مسئله که کردها نیز یک خطر جدی به شمار می آیند موافقت کردم، ولی گفتم که آنها

قادر نیستند که رژیم کنونی را فلج نمایند، بلکه در صورتی که اوضاع خوزستان از کنترل خارج شود آنها

نیز خواهند توانست این کار را انجام دهند. گورووی اظهار داشت که خمینی خیلی بهتر از قبل می توانست

شرایط را تحت کنترل درآورد، ولی تاکتیکهای وی نشانگر قضاوت ضعیف وی می باشد. من نیز موافقت

خویش را با این نکته اعلام داشتم.

گورووی پس از آن به بحث پیرامون به قول خودش «وضع غم انگیز» مذاکرات اقیانوس هند بین

آمریکا و شوروی پرداخت. وی با عجز و لابه گفت عجیب است که پس از آن همه پیشرفت حاصله در

گذشته اکنون به محض آغاز، این مذاکرات به حالت تعلیق درآمده و ما نمی توانیم راهی را که رفته ایم ادامه

دهیم. وی قبول دارد که ترکیب سیاسی منطقه تغییر کرده است، لیکن می گوید که این واقعیت نباید این

حقیقت را که هر دو کشور دارای منافع مشترک در از سر گرفتن مذاکرات هستند تغییر دهد.

در جواب گفتم که بهترین راه برای آغاز مذاکرات این است که شورویها مداخله نظامی خود در

افغانستان را متوقف کرده و یا نظامیان خود را از کوبا فرا خوانند. گورووی اظهارات مرا بدون پاسخی

ص: 677

محکم و به طور ضمنی قبول نمود.

پس از آن از گورووی پرسیدم که آیا مقاله رمضانی را در فصلنامه امور خارجه پیرامون امنیت خلیج

فارس مطالعه کرده است (رمضانی پیشنهاد می کند که اکنون موقع مناسبی فرا رسیده است تا قرارداد امنیت

میان کشورهای همجوار خلیج فارس منعقد گردد). وی پاسخ داد که این خلیج بخشی از اقیانوس هند

است و امنیت خلیج نیز فقط می تواند از طریق امنیت اقیانوس هند برقرار گردد.

پس از آن، من خواستار نظریات گورووی درباره اوضاع کنونی ایران شدم، گذشته از مفاهیم

مارکسیستی گورووی معتقد است که:

انقلاب هنوز در مسیر خود قرار نگرفته است.

خمینی هنوز هم مهمترین قدرت است و هیچ گروه دیگر قادر به مبارزه با وی نمی باشد، به نظر وی

بختیار مبارزی جدی به حساب نمی آید.

گورووی پرسید که آیا به نظر من خمینی انقلاب خود را صادر خواهد کرد. وی متذکر شد که گویا

تناقضی میان سیاست عدم مداخله در امور ملل دیگر که از طرف ایران اعلام شده و اعلام حمایت آن کشور

از گروههای مسلمان شورشی وجود دارد. وی این حرفها را به خصوص درباره افغانستان به میان می آورد.

من در جواب گفتم که خمینی قطعا در حال آماده ساختن زمینه برای یک سیاست خارجی فعال می باشد،

ولی در حال حاضر به جای عمل بیشتر از حرف چیزی دیده نمی شود.

در پاسخ به سؤالی در زمینه روابط بین ایران و شوروی گورووی با حالتی تهاجمی اظهار داشت که

شوروی هنوز هم سیاست خود را در قبال ایران دستخوش تغییرات نکرده است (همان گونه که بعضیها

براساس اظهارات مطبوعات ممکن است معتقد باشند) و شورویها خواستار ایجاد روابط حسنه با رژیم

کنونی می باشد. گورووی احساس می کند که شوروی قادر است پروژه های عمرانی را که حدود 50 درصد

آنها تکمیل شده به پایان برساند. زمانی که از او پرسیدم که منظورش کدام پروژه های عمرانی است، گفت

که درباره جزئیات اطلاعی ندارد. پروژه هایی که کمتر از 50 درصد انجام شده اکنون متوقف گردیده اند.

افغانستان

به طور مختصر به امور افغانستان نیز پرداختیم. گورووی معتقد است که اوضاع دیگر به نفع کابل است

و سرانجام دهقانها خواهند فهمید که رژیم کنونی با ارتجاعیون فئودال صددرصد مخالفت می ورزد. وی

اظهار داشت که مسکو آماده است به کابل کمک کند تا اینکه روستاییان واقعیت را درک کنند.

گورووی سؤال نمود که آیا ما در حال تغییر موضوع در قبال کابل هستیم. گفتم که من از تغییر در این

زمینه کاملاً بی اطلاع هستم.

بیوگرافی

گورووی در مسکو بزرگ شده است، ولی اصولاً اهل اوکراین است (او به زبان اوکراینی آشنا نیست).

وی ده سال در کره به سر برده و به قول خودش کره ای بلد است. او در زمینه مذاکرات اقیانوس هند نیز

فعالیت داشته است. وی از ماه اوت سال 1978 در واشنگتن به سر می برد.


خلاصه اطلاعات کمیته اروپا و آمریکا

ص: 678

سند شماره (75)

طبقه بندی: سری، غیرقابل رؤیت برای بیگانگانتاریخ: 13 مهرماه 1358 15 اکتبر 79

از: فرماندهی نیروهای آمریکا و اروپا در واهینیگین آلمانبه: مجمع گردآوری اطلاعات آمریکا

موضوع: خلاصه اطلاعات کمیته اروپا و آمریکا

شامل پنج مورد ذیل است:

1 شوروی: ایل 86 (خیلی محرمانه).

2 شوروی: سخنرانی برژنف (خیلی محرمانه / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان).

3 غنا: مشکلات بعد از دوران انتقال (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان).

4 دیگر رویدادهای مهم. (سری)

5 علائم و هشدارهای اطلاعاتی: تغییری نکرده است.

1 (تمام پاراگرافها خیل محرمانه است) شوروی: دریافت اولین فروند هواپیمای ایلیوشین 86

توسط هواپیمایی ایرفلوت، نشان دهنده تمایل شدید شوروی به ساختن یک هواپیمای عظیم الجثه در

رابطه با عملیات المپیک سال 1980 (1359) می باشد.

ایلیوشین 86 که در سال 1971 موجودیت آن اعلام گردید در سال 1976 برای اولین بار پرواز نمود

به علت عدم تصمیم گیری پیرامون طرح و تغییر شکل هواپیما و نیاز به یک نیروگاه بی سروصدای بزرگ و

با سوخت مؤثر دچار تأخیر گردید. بالاخره طراحان شوروی یک طرح سنتی را مد نظر قرار داده و آن را

برای 350 نفر مسافر در نظر گرفتند، لیکن هنوز نتوانسته مسئله مربوط به موتور آن را حل نمایند. تلاش

برای تولید موتور فشار قوی و در عین صرفه جویی از نظر بازرگانی در مصرف سوخت در داخل کشور با

شکست رو به رو شده است، و مذاکرات متعدد با سازندگان موتورهای غربی نیز نتیجه ای نبخشیده است.

عدم موفقیت آنها در تحصیل نیروگاه لازم سبب شد که مدل کنونی ایلیوشین 86 تنها بردی معادل 1800

میل دریایی داشته باشد؛ که معادل یک سوم برد هواپیماهای این گونه ای آمریکایی می باشد.

علیرغم محدودیتهای عملیاتی این هواپیما روسها از آن در رابطه با المپیک استفاده خواهند کرد تا

علاوه بر به نمایش گذاشتن ایلیوشین 86 موجب به رسمیت شناخته شدن عملکرد کل ایرفلوت نیز

بشوند. این خط هوایی خود را تحت عنوان «حامل رسمی المپیک» پوشانده است و این عبارت به زبان

انگلیسی بر روی بسیاری از هواپیماهای جدید آن چاپ شده است. به دنبال آزمایشهای بیشتر و

آشناسازی خدمه پرواز، ایلیوشین 86 در بهار آتی آماده پرواز خواهد شد که پس از انجام عملیات پرواز

داخلی، در خطوط بین المللی اروپای شرقی و غربی نیز به کار خواهد پرداخت. تصور می رود که هنگام

بازگشایی المپیک ده فروند از این هواپیماها عملیات خود را آغاز نمایند.

با وجود اینکه هواپیماهای ایلیوشین 86 از پوشش مطبوعاتی کافی برخوردار خواهند بود، لیکن برد

کوتاه آن و تعداد غیرمکفی آن مانع از گسترش پروازهای آن در المپیک خواهد گردید. به جای آن

ایرفلوت از تعدادی از هواپیماهای دوربرد اس ال 62 و هواپیمای میان برد تی یو154 در زمینه بالا

استفاده خواهد کرد. (آقای شکلفورد، پی ام، 6288) (منبع: کمیته اروپا و آمریکا جی 2، متعدد).

2 (خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان تمام پاراگرافها) شوروی: سفارت آمریکا در

مسکو معتقد است که شوروی به میزان تبلیغات عمومی خود علیه کاربرد موشکهای پرشینگ 2 و

ص: 679

موشکهای کروز در اروپای غربی افزوده است. سفارت با خاطرنشان ساختن نکات مطروحه در سخنان

برژنف در روز دوشنبه در برابر هیئت نمایندگان سوسیالیست بین المللی و گزارش هفته جاری پراودا در

مورد طرح مدرن سازی نیروهای اتمی ناتو، نشان می دهد که مسکو می خواهد صحنه را برای سخنرانی

برژنف در برلن در شنبه آتی آماده کند. مسائل امنیتی اروپا یکی از موضوعات این سخنرانی خواهد بود.

هشدار 19 سپتامبر شوروی در پراودا که طی آن مسکو در رابطه با موشکهای غربی به رقابت خواهد

پرداخت دیروز توسط عضو کمیته مرکزی زاگلدوین در یک کنفرانس مطبوعاتی در مسکو تکرار شد. طبق

برآورد پیشین سفارت در مسکو مبنی بر اینکه روسها در این لحظه از لحن بدون تهدید استفاده خواهند

کرد تا بر غرب تأثیر مثبتی بگذارند ممکن است صحت نداشته باشد. لحن و محتوای سخنرانی فردای

برژنف مقاصد شوروی را در این رابطه روشن خواهد ساخت (خانم بلیس، پی ام،

6285).

(منبع: سفارت آمریکا در مسکو، دفتر اطلاعاتی خارجی، کمیته اروپا آمریکا ج 2).

3 (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان تمام پاراگرافها) غنا: علیرغم انتقال آرام به حکومت

غیرنظامی در 24 سپتامبر، بوروکراسی غنا هنوز با وقفه هایی رو به رو می باشد. پارلمان نیز انتصاب

وزارت رئیس جمهور سلیمان را تأیید ننموده و مکانیزم دولتی را بدون رهبریت به حال خود رها کرده

است. سلیمان نیز در مورد بافت شکننده سیاسی نگرانیهایی دارد. سرپرست پیشین یعنی راولینگ هنوز

غنا را ترک نگفته است. او هنوز هم یک چهره محبوب عمومی است و هنوز هم مانعی بر سر راه رژیم

ضعیف سلیمان به شمار می آید.

در اواخر هفته گذشته بین پرسنل نظامی و پلیس غنا در تاکورادی برخوردهایی در گرفته است. پلیس

دو عضو نیروی هوایی را به علت بی نظمی و حدود 200 پرسنل نیروی هوایی را به خاطر راه پیمایی علیه

پلیس و پادگانهای نظامی دستگیر نمود در حالی که دو فروند هواپیما در سطح پایین به پرواز درآمده بودند

و چند تیر هشدار دهده نیز شلیک گردیده بود. تعداد بی شماری از افراد پلیس مضروب گردیده و پنج نفر از

آنها به قرارگاه هوایی تاکورادی منتقل گردیدند. بنابه گزارش یکی از افراد پلیس بعدا در گذشته است.

دیروز، پلیس غنا به عنوان اعتراض دست به یک اعتصاب عمومی زد و بانکها و دیگر نهادهای حساس

عمومی را فاقد حفاظت به حال خود رها نمود. اگر این اعتصاب ادامه یابد وضع امنیتی دوباره رو به

وخامت خواهد نهاد. شایعات مربوط به اینکه عناصر نظامی در نظر دارند بار دیگر کنترل کامل را به دست

گیرند نمی تواند بی پایه باشد. خشونت اخیر، حضور راولینگ و عدم توانایی سلیمان در به کار انداختن

مکانیزم دولتی سبب خواهد شد که مشکلات غنا به این زودیها حل نگردد (منبع: آژانس اطلاعاتی

دفاعی).

4 (سری) دیگر رویدادهای مهم:

الف: (طبقه بندی نشده) یمن شمالی و جنوبی: در بیانیه مشترک اتحاد تنها یادآوری شده که کمیته ها

جلسات خود را تشکیل خواهند داد. هنوز در جهت متحد ساختن دو یمن پیشرفتی حاصل نشده است

(مطبوعات).

ب: (سری) نیجریه: نیجریه تانکهای تی 55 خریداری شده از شوروی را دریافت می کند. تا به حال

پنج تانک دریافت شده و 60 تانک دیگر در آینده دریافت خواهد گردید. خدمه های مربوطه نیز در هند و

ص: 680

شوروی آموزش می بینند (آژانس اطلاعاتی دفاعی، دفتر وابسته دفاعی آمریکا در لاگوس).

5 (طبقه بندی نشده) علائم و هشدارهای اطلاعاتی: در رابطه با وضع علائم و هشدارهای اطلاعاتی

تا امروز 13 مهرماه 1358 تغییری پدید نیامده است (منبع: کمیته اروپا آمریکا جی 2).

سند شماره (76)

از: فرماندهی قوای آمریکا در اروپا در واهینیگین آلمانسری

به: مجمع گردآوری خلاصه های اطلاعاتی 994تاریخ: 9 اکتبر 79 17 مهر 58

غیر قابل رؤیت برای بیگانگان، غیر قابل انتشار برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار، هشدار

اطلاعاتی

هشدار اطلاعاتی شامل شیوه ها و منابع حساس اطلاعاتی است

1 (تمام پاراگرافها سری هستند) شوروی: در ضیافتی که جهت بزرگداشت سی امین سالگرد

جمهوری دموکراتیک آلمان برپا شده بود، رئیس جمهوری شوروی برژنف اعلام داشت که شوروی به

طور یک جانبه حدود 20000 «خدمه» و 1000 تانک خود را در دوازده ماه آینده از آلمان شرقی فرا

خواهد خواند. برژنف اظهار داشت که این نیروها از اروپای مرکزی فرا خوانده خواهند شد، ولی درباره

ترکیب و یا محل تمرکز دوباره آنها سخنی به میان نیاورد.

همچنین برژنف اظهار داشت که حاضر است تعداد سلاحهای هسته ای برد متوسط خود را در غرب

روسیه کاهش دهد، به شرط آنکه غرب نیز در قبال سیستمهای مشابه خود دست به چنین عملی بزند. وی

همچنین اظهار داشت که حاضر است درباره تمرینها و حرکات نظامی پیشنهادی به طرق زیر به مذاکره

بپردازد: تعداد نظامیان را در مانورها از 25000 نفر به 20000 تن کاهش دهد؛ درباره نقل و انتقالات

نظامی با استعداد بیش از 20000 نفر اطلاعاتی منتشر سازد و مانورهای نظامی در برگیرنده بیش از چهل

هزار تا پنجاه هزار نفر را حذف نماید.

در روز یکشنبه خبرگزاری تاس اظهار داشت که انتظار می رود که غرب نیز به دنبال شوروی

امتیازهای مشابهی را اعطا نماید. نقاط مبهمی که در این اعلامیه عقب نشینی و نیز خواستار عمل

تلافی جویانه شدن وجود دارد این است که بعضی از جنبه های پیشنهادات شوروی از قبیل تعداد واقعی

نظامیان یعنی «20000 نفر» و اعلام مقصد آنها بستگی به عکس العمل غرب دارد. مهمتر از همه اهداف

نظامی این عقب نشینیها پیشنهادی بسیار مهم است. در صورتی که این رقم از نیروی زمینی کاسته شود، که

20000 نفر تشکیل دهنده 20 لشگر شوروی می باشد، حدود پنج درصد نیروی زمینی شوروی را تشکیل

می دهد، این رقم کاسته شده می تواند با تأثیر کمتری پراکنده گردد. علاوه بر این ممکن است این افراد را از

حالت فعال بیرون بیاورند، ولی باز هم در جمهوری دموکراتیک آلمان نگهدارند.

هزار دستگاه تانک پیشنهادی نیز که تشکیل دهنده تانکهای سه لشکری باشد می تواند از گروه

تانکهایی انتخاب شود که جای خود را به تانکهای مدرنتری داده اند، ولی هنوز به شوروی بازگردانده

نشده اند و یا از واحدهای آموزشی فرا خوانده شوند بدون اینکه قدرت فعال نیروی تانکی را کاهش دهند.

احتمالاً شوروی می خواهد به تجدید سازمان دست بزند و فرمانده قوای آمریکا در اروپا درباره هرگونه

تغییر نیرو در پاییز آینده که نشانه افزایش و یا کاهش نیرو باشد گزارش خواهد داد.

ص: 681

رهبران اروپا در انظار عام و یا به طور خصوصی جنبه های ظاهرا مثبت سخنرانی برژنف را قبول

کرده اند، ولی در اصل معتقدند که چنین اعلامیه ای در نظر دارد طرحهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی

را در جهت بالا بردن بنیه دفاعی متوقف سازد و در عوض نیروی پیمان ورشو را در اروپای شرقی افزایش

بخشد (سرگرد فریمان، پی ام 6182) (منبع: ریاست آژانس اطلاعاتی، نمایندگی آمریکا در ناتو، نیروی

هوایی آمریکا در اروپا، فرماندهی قوای آمریکا در اروپا 2J).

2 (همه پاراگرافها سری / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان) رودزیا موزامبیک: نیروهای امنیتی

رودزیایی وارد سومین ماه حملات خود علیه اهداف درون موزامبیک شده اند. آخرین حمله نفوذی به مرز

در 27 سپتامبر آغاز و تا اول اکتبر ادامه یافت. هدف این حمله بزرگترین اردوگاه زانو در 40 مایلی شمال

شرقی اوتمالی در موزامبیک مرکزی بود. گزارشات رسیده از سالیسبوری حاکی از آن است که مقاومت

زانو شدیدتر از آنی بود که انتظار می رفت، ولی حملات هوایی و جبهه ای سبب شد که مدافعین به تونلها و

پناهگاههای اردوگاه که حدود 25 میل مربع مساحت دارد رفته پنهان شوند. تعداد کشته شدگان چریکها

حدود 1000 نفر تخمین زده شده است.

پناهنده شدن دو تن از نظامیان موزامبیک که یکی از آنها یک افسر بود احتمالاً در موفقیت این حمله

نقش به سزایی داشته است، چون وی اطلاعات مهمی را درباره این هدف در اختیار قرار داده بود. مقدار

زیادی اسناد، مهمات و تجهیزات نظامی از قبیل تفنگهای ضدهوایی به غنیمت گرفته شده یا نابود شدند.

تنها درگیری که نیروهای موزامبیکی در آن شرکت یافتند حمله نیروی مرکب از شش تانک تی 34 بود که

آنها را هم نیروهای رودزیایی توسط سلاحهای ضدتانک به غنیمت گرفته عقب راندند.

این حمله آخر با حمله قبلی که در سپتامبر صورت گرفت و طی آن امکانات موزامبیکی متحمل

خسارات سنگینی شدند قابل مقایسه است. در حملات قبلی نیز پلها، خطوط راه آهن و دیگر عناصر

زیربنایی نقل و انتقالاتی که توسط چریکهای موزامبیک مورد استفاده لجستیکی قرار می گرفت تخریب

گردیده بود. بدون شک مقامات موزامبیک در نتیجه این حملات بسیار خشمگین شده اند و ادامه این

حملات باعث شده است که ماپوتو تقاضای کمک از خارج داشته باشد. مقامات موزامبیکی احتمالاً ترس

از آن دارند که زانو مذاکرات لندن را نادیده بگیرد که البته گزارش رسیده در امروز صبح حاکی از آن است

که به بن بست رسیده است. یک بار دیگر نیروهای رودزیایی از حمله به نیروهای زاپو در زامبیا امتناع

ورزیده اند.

نفوذ نیروهای زاپو به درون رودزیا هنوز هم ادامه دارد، ولی تماس و برخورد میان نیروهای زاپو و

نیروهای رودزیایی در همان میزان حداقل باقی مانده است. ظاهرا نکومو رهبر زاپو نیروهای خود را

متوقف نموده است و به انتظار نتیجه مذاکرات لندن است و فقدان حملات رودزیا علیه زاپو این تردید را

برمی انگیزد که شاید نکومو در سلسله مراتب رودزیایی دست به معامله ای زده است، یعنی نیروهای خود

را متوقف ساخته است تا حمله از طرف رودزیاییها علیه اردوگاه زاپو در زامبیا صورت نپذیرد.

3 (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان غیر قابل انتشار برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار

هشدار اطلاعاتی) دیگر رخدادهای مهم:

الف: (سری) شوروی کوزموس 1139 که یک قمر عکسبرداری ژئوفیزیکی است در 5 اکتبر وارد مدار

نموده است، در حالی که یک قمر عکسبردار دیگر نیز در مدار دارد.

ص: 682

ب: (سری / غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) شوروی: این کشور به آزمایش یک سلاح هسته ای

صلح آمیز در اعماق زمین در شوروی مرکزی در تاریخ چهارم اکتبر دست زد. قدرت تقریبی آن 39 کیلو

تن می باشد.

پ: (سری) آلمان شرقی: جشن «روز ملی» در هفتم اکتبر برگزار گردید. در این جشن همان گونه که

انتظار می رفت تانکهای تی 72 نیز به چشم می خورد. موشکهای سام 9 نیز دیده می شد، که احتمالاً اینها

از نیروهای شوروی قرض گرفته شده است.

ت: (سری) فرانسه: ظاهرا در نظر دارد AGI بری را به مدت یک ماه به جزایر کارائیب بفرستد تا علیه

کوبا مورد استفاده قرار گیرد. اساسا مأموریت آن مداخله گری و نیز سعی در شناخت نقاط استراق سمع در

مارتینیک و گوادلوپ می باشد. دیگر اعمال آن عبارت خواهند بود از کنترل نقل و انتقالات در رابطه با

نیروهای نظامی کوبا و اهداف واقع در آفریقا.

ث: (سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان غیر قابل انتشار برای پیمانکاران و مشاوران پیمانکار،

هشدار اطلاعاتی) ترکیه: ارتش اقدامات امنیتی را در رابطه با انتخابات 14 اکتبر افزایش داده است .به

طوری که یک سوم ارتش مأمور است تا به برقراری امنیت در ایالاتی که قرار است محل برگزاری

انتخابات باشد بپردازد. (فرمانده قوای آمریکا در اروپا).

ج: (طبقه بندی نشده) ترکیه: گونز وزیر کشور در پایان هفته گذشته استعفای خود را تسلیم اجویت

نمود. این حرکت که گویا یک حرکت سیاسی است به خاطر روابط عشقی وی با یک خواننده رخ داده

است. بنابه گزارشات رسیده وزیر جنگل، لیهان به جای گونز انتخاب شده است.

چ: (طبقه بندی نشده) لبنان: در روز دوشنبه 40 نفر ربوده شده اند که در میان این گروه 7 نفر از اعضای

رئیس جمهور پیشین فرنجیه نیز وجود داشته اند و 7 نفر نیز به قتل رسیده اند. این واقعه می تواند بیدار کننده

خصومت درون مسیحی باشد.

4 (سری غیر قابل رؤیت برای بیگانگان) شرایط هشدار دهنده: (سری / غیر قابل رؤیت برای

بیگانگان) اوضاع سیاسی و نظامی همه کشورهای در حوزه مسؤولیت فرمانده قوای آمریکا در اروپا به

استثنای موارد زیر از نقطه نظر اطلاعاتی عادی ارزیابی شده است:

الف کشور / طبقه بندیاوضاعکنونیاوضاع گذشتهتاریخ تغییر اوضاعاوضاع ایران / سیاسی 22 فوریه 1979بی ثباتی کامل لبنان اسرائیل / نظامی 43آوریل 1976تشنج / برخوردهاسوریه اسرائیل / نظامی 4 514 ژانویه 1978امکان وقوع برخوردهای دیگرلبنان / سیاسی 4517 نوامبر 1978کاهش تشنجیمن جنوبی / سیاسی4513 اوت 1979شورش

ب. دیگر کشورها ناتوترکیه / سیاسی 4526 دسامبر 78شورشهای داخلی مدیترانه / شمال آفریقامصر لیبی / نظامی 45ژوئیه 78 درگیریهای مرزی

ص: 683

الجزایر مراکش / نظامی 4323 مارس 1976امکان درگیری نظامی بر سر صحرای غربیموریتانی / نظامی 4323 مارس 76عملیات علیه چریکها در صحرای غربی دیگر کشورهااتیوپی / سیاسی 4319 ژوئن 1978حملات خرابکارانه در شمال اتیوپی سومالی / نظامی 4315 ژوئن 1978حملات تحت الحمایه سومالی در منطقهاوگادن اتیوپی ادامه داردچاد / نظامی 4515 دسامبر 1978حملات چاد / سیاسی 43دوم آوریل 1979شورشهای درونی اوگاندا / سیاسی 45پانزدهم آوریل عدم1

عدم ثبات رودزیا / نظامی 4514 دسامبر 1978حملات رودزیا / نظامی 4513 آوریل 1979تشدید حملات در داخل رودزیاآنگولا 45اول / / 1979عدم اطلاع


گفتگو با سفیر شوروی

سند شماره (77)

تاریخ: 9 اکتبر 79 17 مهر 58محرمانه

شرکت کنندگان: عالیجناب ولادیمیر وینوگرادف سفیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران

ال. بروس لینگن کاردار موقت سفارت آمریکا در تهران ایران

صورت مذاکره

موضوع: گفتگو با سفیر شوروی

من یک دیدار تشریفاتی از سفیر شوروی در اقامتگاه او در محل سفارت شوروی (به مساحت 10

هکتار) در مرکز تهران به عمل آوردم. سفیر شوروی به زبان انگلیسی به نحو عالی تکلم می کند. او تقریبا

پنجاه و پنج ساله است، لحن بسیار ملایم و آسوده ای دارد و یک مرد بسیار دوستانه ای است. او اکنون 5/2

سال است که در تهران اقامت دارد. قبلاً او سفیر شوروی در ژاپن بوده است(بارایشاور) و قبل از آن نیز

سفیر شوروی در قاهره. از قاهره او به عنوان رئیس مشترک (بابونکر) در مذاکرات کنفرانس ژنو درباره

خاورمیانه فرستاده شده بود.

همسرش همراه اوست. او سه فرزند بالغ دارد که همگی در علوم فیزیک کسب تحصیل کرده اند. او سه

نوه دارد. او اخیرا در بیمارستان شوروی در تهران تحت عمل جراحی آپاندیس قرار گرفته بود.

سفیر گفت در حال حاضر حدود 2500 روسی در ایران با خانواده هایشان اقامت دارند. قسمت اعظم

آنها در کارخانه ذوب آهن در اصفهان و در یک نیروگاه برق در اهواز اقامت دارند، این نیروگاه اخیرا در

اهواز در دست ساختمان است و یک طرح بسیار بزرگی است که پس از اتمام همه کارها به مقامات ایران

تحویل داده خواهد شد. او گفت بجز «چند کارشناس فنی» در شیراز در ایران هیئت نظامی ندارند و تنها

سفارت شوروی یک مدرسه چهار کلاسه در محوطه سفارت دارد.

من درباره تجربیات شورویها در ایران نسبت به ظرفیتها و تواناییهای ایران در مورد نگهداری

پرسشهایی کردم. سفیر شوروی ظاهرا مواظب آن بود که از هرگونه اظهار نظر انتقادی اجتناب کند مفاهیم

نگهداری حفاظتی به ویژه در مورد طرح اهواز با مشکلاتی رو به رو شده بودند. او ذخایر سنگ آهن ایران

را دارای کیفیت عالی توصیف کرد و مشکل موجود در اصفهان را به تولید کک از زغال سنگ مربوط

دانست و گفت که یکی از دشواریها وادار کردن ایرانیان به کار مؤثر در معادن زیرزمینی است.

ص: 684

سفیر ظاهرا در مورد تعداد بزرگی از ایرانیان که در حال حاضر برای رفتن به ایالات متحده در پی

گرفتن روادید هستند کنجکاوی نشان داد، او با انبساط خاطر درباره تضاد بین این موضوع و برداشتهای

انتقادی مطبوعات ایالات متحده اظهار نظر کرد.

او ملاقات نیمه شب خود را با طالقانی در همان شبی که طالقانی فوت کرد توصیف نمود. سفیر به

تازگی از مسکو بازگشته بود و برای تشریح سیاست شوروی برای طالقانی و به ویژه رد اتهاماتی که به

موجب آنها شورویها در کردستان آشوب برمی انگیزند، تقاضای ملاقات با طالقانی را کرده بود. او به

طالقانی گفته بود که شورویها در کمک به تجزیه ایران که ممکن است منجر به آن شود که چند حکومت

کوچک و ضعیف در مرز جنوبی شوروی به وجود آید نفعی ندارند. او گفت بسیار بهتر است یک ایران

مستقل و نیرومند و البته دوست اتحاد شوروی وجود داشته باشد، او از طالقانی پرسیده بود که چه مدرکی

درباره درگیری شوروی در این باره وجود دارد. او اشاره طالقانی را به مسلسلهای کلاشینکف مورد طنز

قرار داد و گفت این گونه سلاحها ساخته و همه جا پیدا می شود. او از طالقانی خوشش آمده بود زیرا

طالقانی شخصی بود که می شد با او گفت و شنود داشت. پس از این ملاقات نیمه شب طالقانی حاضر شده

بود مطلب مثبتی درباره منافع شوروی در ایران بگوید و مرگ طالقانی مانع چنین اظهار نظری شده بود.

سفیر درباره بالا گرفتن موج دشواریها در کردستان اظهار سردرگمی کرد. او گفت که انتظار نمی رفت

در حال حاضر چنین وضعیتی پیش آید. سفیر اظهار داشت که اطلاعات بسیار ناچیزی

درباره دستگاه رهبری کردها دارد.

سفیر گفت که اگر رژیم ایران با کارایی بیشتری با مسئله ملیتها رو به رو نشود ایران در آینده مشکلات

جدیدی در مورد «ملیتها» خواهد داشت. او گفت که سعی کرده است وزیران دولت موقت ایران از جمله

یزدی را متقاعد سازد. یزدی تأکید کرده بود که درباره حساسیتهای کردها، رژیم ایران آگاهی کامل دارد و

در قانون اساسی پیش بینیهایی درباره شوراهای محلی و زبان محلی و غیره به عمل آمده است که

انتظارات کردها را رفع خواهد کرد، ولی سفیر گفته بود که اینها همه کافی نیست.

سفیر شوروی آنگاه برداشت مسئله ملیتها را از سوی لنین در اتحاد شوروی برای من به تفسیر تشریح

کرد و گفت که این برداشت بعدا ثابت کرد که صحیح بوده است .لنین درباره حق جمهوریها برای جدا شدن

پافشاری کرده بود؛ ولی بعد تشخیص داده بود که این جمهوریها نباید جدا شوند، ولی متقاعد شد که دادن

حق جدا شدن به آنها برای راضی نگهداشتن آنها لازم است. این مطالب و همچنین تصریحات مفصل

دیگری جهت خودمختاری در اتحاد شوروی تا این تاریخ مسئله ملیتها را تحت کنترل نگهداشته است و

امروز تحول جامعه شوروی بدون ایجاد مزاحمتی ناشی از مسائل مربوط به

ملیتها نشان دهنده عاقلانه بودن برداشت لنین می باشد.

این خطی است که او با ایرانیان در میان گذارده است، ولی متأسفانه آنها قادر نیستند مشکلاتی را که با

آنها مواجه هستند به نحو صحیح درک کنند و یا نیاز به برداشت دیگری را در نظر داشته باشند. سفیر،

خمینی را به عنوان یک شخصیت سرسخت و غیرقابل انعطاف توصیف کرد و اظهار داشت گفت و شنود با

چنین شخصی دشوار است، ولی خمینی در عین حال یک مرد توانایی است. او (وینوگرادف م) دولت

اسلامی را به عنوان یک دولت غیر واقع بین در آینده دراز مدت توصیف کرد و گفت اسلام به عنوان یک

نیروی متحد کننده و حکومت کننده در کشوری مانند ایران یک ایدئولوژی کافی نیست.


خلاصه های اطلاعاتی ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا

ص: 685

سند شماره (78)

از: ستاد فرماندهی آمریکا در اروپا، واهینیگین آلمانسری

به: مجمع گردآوری خلاصه های اطلاعاتیتاریخ: 17 اکتبر 1979 25 مهر 58

غیر قابل رؤیت برای بیگانگان هشدار اطلاعاتی

موضوع: خلاصه های اطلاعاتی ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا


روسیه: تولید هواپیماهای حمل و نقل، پیشرفتهای مهم دیگر

موضوع: 1 روسیه: تولید هواپیماهای حمل و نقل (سری غیرقابل رؤیت برای بیگانگان

هشدار اطلاعاتی) 2 پیشرفتهای مهم دیگر (سری) 3 علائم و هشدارهای اطلاعاتی: بدون تغییر

(طبقه بندی نشده)

1 تولید هواپیماهای حمل و نقل روسی در خلال نیمه اول 1979 مجموعا به 180 فروند رسید، ادامه

کاهشی که برای اولین بار در 1977 مشاهده شد. این کاهش براساس یک مأخذ سالانه در مجموع به 9

درصد در سال جاری رسیده است و این به حمل و نقلهایی به فواصل کوتاه منحصر شده است، اگرچه تولید

هواپیمای CURL در همان حدود 100 فروند در هر سال باقی مانده است، برنامه های تولید زغال سنگ و

هیدروکربور دوره اش به سر رسیده و تولیدات زغال سنگ می تواند تا به حال به پایان رسیده باشد.

تولید یک هواپیمای دوربرد دیگر: تولید هواپیمای عکسبرداری شناسایی نیز امسال ممکن است به

پایان برسد. در مقایسه با این هواپیماهای کوچک ساختن جتهای دوربرد و برد متوسط دیگری به طور

ثابت و یکنواخت آغاز شده است. محصولاتشان در خلال 6 سال گذشته به بیش از دو برابر رسیده است و

اکنون به میزان 180 فروند در سال در این برنامه های دراز مدت و میان مدت رسیده است.

برنامه تولید جت های حمل و نقل نظامی دوربرد که از نیرو و اهمیت ویژه ای برخوردارند، هنوز نسبت

به رقمهای سالهای اخیر در حال پیشرفت است و است.

بیشتر برنامه های باقیمانده اساسا تغییری نکرده اند. تولید هواپیماهای دوربرد و میان برد کمی صعود

کرده است، ولی تولید دو هواپیمای دیگر دوربرد مدل کلاسیک و میان برد CRUSTY (غول پیکر) به همان

تعداد سالهای اخیر باقی مانده است.

هواپیماهای حمل و نقل سوپرسونیک در ابتدای 1979 کامل شد که مجموع تولیدات آن را به 13

فروند رساند. این برنامه همچنین هنوز با مشکلاتی برخورد می کند و ممکن است به زودی به پایان رسد.

هواپیماهای حمل و نقل جدید متعددی در دست تکمیل هستند، ولی پیشرفت محدودی در هر یک از

برنامه ها دیده شده است. فقط 2 CUMBER اتوبوسهای هوایی مسافربری با ظرفیت 350 نفر در 1979

تولید شده اند. رقم آن جمعا به 4 می رسد و بیشتر انتظار می رود در رابطه با المپیک 1980، شرکت هوایی

شوروی (ایرفلوت) از آن استفاده کند. ولی یقین می رود که مشکلاتی در رابطه با این برنامه وجود داشته

باشد. هواپیما ابتدا در سال 1975 مشغول پرواز شد، ولی طبق گزارشهای رسیده تولید سریهای جدید تا

سال دیگر شروع نخواهد شد.

شورویها در برنامه های دیگر گزارش می دهند که یک COALER دومی ساخته شده است. این

هواپیمای سبک و سریع پرواز و سریع نشین در حال حاضر به وسیله روسها به عنوان یک هواپیمای مدل

آزمایشی تلقی می شود و قبل از اینکه تصمیمی در مورد تولید زنجیره ای آنها گرفته شود سالها باید

آزمایش بشوند. هیچ نشانه ای از پیشرفت در مورد برنامه CLINE مشاهده نشده است (این هواپیماها با

ص: 686

تغییراتی در سیستم CURI ساخته شده است و اصلاً برای صدور در نظر گرفته شده اند). در مجموع تا

زمانی که مسئله سوخت هواپیماها حل نشود تولید هواپیماهای حمل و نقل کاهش خواهد یافت.

2 (سری) پیشرفتهای مهم دیگر؛

A (سری) روسیه: دومین دوره ماهواره تقویت کننده نیروی دریایی خود را در 16 اکتبر وارد مدار

نمود. در حال حاضر 6 دستگاه مشغول کار هستند.

B (طبقه بندی نشده) اسرائیل: نیروهای امنیتی سه خانه متعلق به اعضای جبهه آزادیبخش عرب را

در غزه منفجر کردند که یکی از آنها اقرار به کشتن یک سرباز اسرائیلی در ژانویه کرده بود.

C (خیلی محرمانه) صحرای غربی: در 14 اکتبر جبهه پولیساریو به پایگاه مراکشی در محبس حمله

کرد و به آن آسیب رساند. جزئیات گزارش نشده اند.

D (خیلی محرمانه) زامبیا: در 12 اکتبر دو پل مهم بر روی رود چابزی در شمال غربی زامبیا منفجر

شد که خط آهن اصلی و جاده مربوط به دارالسلام را از هم جدا کرد. لوزاکا به طور علنی کماندوهای

رودزیایی را مسؤول این حمله دانست. این زامبیا را مجبور به اتکای بیشتری بر روی راههای حمل و نقل

رودزیا خواهد کرد.

3 (طبقه بندی نشده) علائم و هشدارهای اطلاعاتی هیچ تغییری برای قسمت «وضع هشدارها و

نشانه ها» امروز 17 اکتبر 79 نکرده است.


نظر شوروی درباره ایران

سند شماره (79)

تاریخ: 24 اکتبر 79 2 آبان 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه واشنگتن فوری

موضوع: نظر شوروی درباره ایران

1 (تمام متن خیلی محرمانه)

2 «وینوگرادوف» سفیر روسیه در ایران که تقریبا با تمام رهبران اصلی ایران ملاقات کرده است اخیرا

در صحبتهایش در سر میز شام صادقانه از دولت ایران یاد کرد. به قول امیر انتظام «اگر یک در را (به روی

روسها) ببندی، از در دیگر با پیشنهاد یا مطالعه وارد می شوند».

3 وینوگرادوف تا به حال چهار بار با خمینی دیدار داشته است. وی از خمینی به عنوان مرد بزرگ

راستی و معلم بی میل به پذیرفتن (نظرها) یا پست و مقام و متخصص در مسائل سیاسی داخلی و بین المللی

یاد کرد. به عقیده وی طالقانی واقعگراتر از خمینی است. وینوگرادوف معتقد است که بهشتی با هوش ترین

و از نظر سیاسی متخصص ترین رهبر مذهبی ایران است. وی از بنی صدر با استهزاء یاد کرد.

4 روسها معتقدند که خطرناکترین مشکل دولت ایران در شورش کردستان به دلیل اقتصاد راکد این

کشور است. سفیر روسیه احساس می کند که ایرانیها سعی می کنند که مسئله کردستان را با زور و اقتصاد

این کشور را با تئوریهای خیالی اسلامی حل کنند که هیچ کدام (به نظر وی) به نتیجه نخواهد رسید. اگر چه

مسئله کردستان نهایتا حل خواهد شد، ولی چشم انداز واقعی کمبودها، بیکاری و دیگر نابرابریهای جدی

اقتصادی منجر به نارضایتی طبقه پایین تر از خمینی می شود. این مسائل که اخیرا شروع شده، چند سال

بیشتر دوام نخواهد داشت. وی اظهار تردید کرد که ممکن است عراقیها در مسائل کردها و اعراب ایرانی

ص: 687

دخالت داشته باشند و این نظر را که ممکن است روسیه برای جلوگیری از دخالت عراق در مسائل داخلی

ایران اعمال نفوذ نماید رد کرد. لینگن


گزارش ویژه مرکز خبری مراقبت اقیانوسی ناوگان در اقیانوس آرام

سند شماره (80)

از: مرکز خبری مراقبت اقیانوسی ناوگان در اقیانوس آرام پرل هاربرسری

به: مجمع گردآوری اطلاعات آمریکا چهار، شش، هشتتاریخ: 31 اکتبر 79 9 آبان 58

گزارش ویژه مرکز خبری مراقبت اقیانوسی ناوگان در اقیانوس آرام (طبقه بندی نشده)

1 (خیلی محرمانه) اطلاعات زیر حاوی مطالبی است که در آن درباره میزان نیروهای دریایی

شوروی در اقیانوس هند سخن رفته است.

2 (سری) حضور دریایی شوروی در اقیانوس هند در ده سال گذشته از یک نیروی نمایشی کوچک به

یک نیروی دائما در حال گسترشی که سطح ثابت آن حدودا دارای 18 تا 19 ناو جنگی و کمکی است

افزایش یافته است. نقش این نیرو این است که منافع شوروی در منطقه اقیانوس آرام را حراست و حفاظت

نماید. به عنوان یکی از وسایل سیاست خارجی شوروی، شویندرون (احتمالاً نام این نیرو است م) سعی

در افزایش اعتبار و نفوذ شوروی داشته و به طور کلی تصویر شوروی را به عنوان یک ابر قدرت خالی از

ابهام می نماید. از نظر نظامی، این نیرو دیگر نیروهای دریایی موجود در منطقه را که ممکن است در زمان

افزایش تشنج ملزم به برخورد با آنها شود زیر نظر گرفته و درباره آنها اطلاعات جاسوسی گردآوری

می نماید. علاوه بر این، امکانات ایجاد کنترل محلی، دخالت در اوضاع محلی و حفاظت از منابع شوروی

در منطقه را فراهم می آورد. عملیات عادی این ناوهای جنگی محدود می شود به خلیج عدن و منطقه

جنوبی دریای سرخ و حرکات هزار چندی یک بار به سوی خلیج فارس، دریای شمالی عرب و سرزدن به

بنادر متعددی از کشورهای واقع در حوزه اقیانوس هند (از قبیل موزامبیک، و سی شل ناوگانهای کوچکتر

و ناوهای مین جمع کن معمولاً به عملیات گشتی در تنگه باب المندب می پردازند. در حال حاضر

هواپیماهای آب و خاک نشین شوروی نقش تدارکاتی را ایفا می نمایند. اطلاعات حاصله حاکی از آن

است که این هواپیماها بین عدن و جمهوری دموکراتیک خلق یمن اعمال تدارکاتی انجام می دهند، تا

کشتیهای تجاری شوروی در کمال امنیت به تخلیه کالاهای خود بپردازند و نیز این کار در بنادر اتیوپی،

ماساوانا و آسب نیز صورت می گیرد. زیر دریاییهای شوروی نیز گویا ترجیح می دهند که در مناطق

عملیاتی خالی از تراکم و باز خلیج شرقی عدن و غرب دریای عرب انجام وظیفه نمایند. گاهی هم

جسارت به خرج داده وارد آبهای جنوبی دریای سرخ می شوند. شویندرون برنامه های تمرینی و آموزشی

زیادی ندارد و قسمت اعظم اوقات خود را در لنگرگاههای ایجاد شده به وسیله شوروی می گذرانند.

3 (سری) از سال 1974 سطح نیروی شویندرون از نظر زیردریایی به تعداد 460 روز دریایی ثابت

مانده است؛ ناوگانهای جنگی، هواپیماهای آب خاک نشین، و ناوهای مین جمع کن در سطح تقریبی

2100 روز دریایی حفظ شده است، ولی در 1978 تعداد هواپیماهای آب خاک نشین از میزان 490

روزدریایی تجاوز کرده، دو برابر گردید. این افزایش را مربوط به عقب نشینی شوروی از سومالی و

حمایت شوروی از اتیوپی در جنگ علیه سومالی می دانند. در رابطه با این دو واقعه و افزایش عملیات

موقت، افزایشی نیز در نیروی دریایی اقیانوس هند و نسبت یک سوم سال قبل انجام گردید. شویندرون

ص: 688

اصولاً مرکب از ناوگان اقیانوس آرام می باشد. چنین انتظار می رود که شوروی از ناوگان اقیانوس آرام

جهت نمایش حضور خود در اقیانوس هند باز هم ادامه دهد و در همان حال از کانال سوئز برای تجدید و

افزایش قوا بهره برداری خواهد کرد.

4 (سری) تعداد روزهای دریایی اسکادران شوروی در اقیانوس هند:

1978 - 1979 (تا 30 سپتامبر)

زیر دریای - 467 - 365

ناو جنگی سطح آبی - 1462 - 1478

آب خاک نشین / مین جمع کن - 1555 - 848

کمکی / پشتیبانی - 4959 - 3487

افزایشی که در سطح ناوهای جنگی در 1979 مشاهده می شود مربوط به حرکات بین ناوگانی

می باشد.

5 (سری) نقطه اوج افزایش نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند در رابطه با بحرانهای منطقه و

نقل و انتقالات بین ناوگانها بوده است. بحرانهای منطقه ای مربوطه عبارتند از، خروج شوروی از سومالی،

جنگ اتیوپی و سومالی، بحران ایران، برخورد بین جمهوری دموکراتیک خلق یمن و جمهوری عربی یمن،

در ماههای تابستان و پاییز 1979 روسها 7 ناو جنگی و 2 ناوچه را به اضافه ناومینسک به اقیانوس آرام

منتقل نمودند.

6 (خیلی محرمانه) سطح کنونی نیروی دریایی شوروی در اقیانوس هند (5 ناو جنگی و 8 ناوچه)

برابر است با میزان نیروی این کشور در زمانهای غیر بحرانی و کمی پایین تر از حالت عادی است.

الف: کاهش مربوطه ناشی از خاتمه کار کشتیهایی است که خطر نظامی ندارند (مانند کشتیهای

هیدروگرافیک، کشتیهای پشتیبانی هوایی، کشتیهای جمع کننده اجسام شناور).

ب: سطح کشتیهایی که خطر نظامی دارند سه رقم از سطح عادی و معمول کمتر شده است. برای این

کشتیها (2 ناو جنگی و یک زیر دریایی) در هنگام زمستان جایگزین فرستاده خواهد شد.

7 (سری) عواملی که می توانند سطح نیروی شوروی در اقیانوس هند را در آینده تغییر دهند عبارتند

از:

الف: دسترسی به مراکز پشتیبانی در جزیره ضحلک و عدن که باعث می شود نیاز به کشتیهای

لجستیکی کاهش پیدا کند،

ب: ناوگان شویندرون از طریق کانال سوئز با ارسال نیروهای موجود در دریای سیاه و مدیترانه

می تواند افزایش پیدا کند،

ج: حضور فزاینده شوروی در دریای جنوب چین و نیز دسترسی آن به پایگاههای SRVسبب شده

است که این کشور در مواقع لزوم بتواند سریعا اقیانوس هند را تقویت نماید،

د: اوضاع نظامی سیاسی منطقه اقیانوس هند در حال حاضر باثبات است.


سخنرانان لنینگراد به بحث پیرامون خاورمیانه می پردازند

ص: 689

سند شماره (81)

تاریخ: 2 نوامبر 79 11 آبان 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در لنینگرادبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی

موضوع: سخنرانان لنینگراد به بحث پیرامون خاورمیانه می پردازند

1 آغاز خلاصه متن: در تاریخ 15 و 28 اکتبر در تالار مرکزی سخنرانی لنینگراد سخنرانان در بحث

پیرامون سیاست خارجی به خاورمیانه توجه زیادی معطوف داشتند. آنها سعی داشتند به حضار بقبولانند

که سیاست آمریکایی «کمپ دیوید» در حال سقوط است؛ موضوع دولتهای عربی محافظه کار منطقه در

حال تغییر است و رهبریت اسلامی در ایران به انقلاب خیانت کرده و «انفجارات» جدید دیگری در پیش

است و دیگر اینکه در رابطه با مرگ ترکی در افغانستان معلوم نیست واقعیت ماجرا چه بوده است. چند

اظهار نظر مطروحه فردی نیز قابل توجه است: به طور مثال، سازمان ساف به رهبری عرفات در تلاش

است تا به طریقی اسرائیل را به رسمیت بشناسد؛ عربستان سعودی از پیشنهاد ارسال «داوطلبین» مصری

به افغانستان استقبال کرده است، و با قرار دادن منابع مالی در اختیار آمریکا سبب شده است که کمکهای

نظامی آمریکا به مراکش علیه پولیساریو افزایش یابد و به رئیس جمهوری سودان نمیری فشار زیادی

وارد می شود تا یا قرارداد کمپ دیوید را حمایت ننماید و یا جنگ داخلی جدید در جنوب سودان را پذیرا

شود و دیگر اینکه تا آنجا که به روابط دولتی منحصر می شود روابط بین ایران و شوروی حسنه است، فقط

عدم صدور گاز این کشور به شوری خصوصا برای ارمنیها مشکلاتی به وجود آورده است. پایان خلاصه.

2 سخنرانی پیرامون سیاست خارجی در تالار مرکزی سخنرانی لنینگراد در 15 و 28 اکتبر در

برگیرنده چند موضوع خاورمیانه ای بود:

سخنران 28 اکتبر سعی کرد «سیاست کمپ دیوید» را در ورطه «سقوط کامل» مجسم نماید؛ وی

مدعی است که پرزیدنت کارتر برای این برنامه خود «یک پایه تجاری مانند» در نظر نگرفته است. در 15

اکتبر یکی از سخنرانان گفت که با کسالت شدید بگین، «ماه عسل» بین مصر و اسرائیل نیز پایان یافته است.

این سخنران در توضیح گفت معادله ای صورت گرفته است که در آن «مانورهای» آمریکا سبب

«تضعیف دیپلماسی آمریکا» شده است. به طور مثال وی به قطعنامه کانادا، آمریکا، کاستاریکا اشاره کرده

که در سازمان ملل پیرامون آن از اعمال اسرائیل در جنوب لبنان با عبارت «غیر ضروری» به نرمی انتقاد

کرده است؛ پاسخ آمریکا در رابطه با فشار مصر در رابطه با افزایش هواپیماهای آن کشور چه بوده است و

دیگر اینکه چطور آمریکا قانع شده است به اردن تانک بدهد در حالی که این کشور هنوز موضع خود را بر

سر قرارداد کمپ دیوید تغییر نداده است. این سخنران با خوشحالی اظهار داشت که شاه حسین پیشنهاد

آمریکا را رد کرده و گفته است که در صورت لزوم به شوروی روی خواهد آورد. ولی این سخنران با

اعتراف به این که اوضاع «چندان هم ساده نیست» خاطر نشان ساخت که فکر نمی کند اردن تهدیدات خود

را جامه عمل بپوشاند.

وقتی که درباره پیام پرزیدنت کارتر به سازمان ساف مبنی بر لزوم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط

این سازمان سؤال شد، این سخنران در 15 اکتبر پاسخ داد که سازمان ساف در حال تهیه طرحی است که به

دنبال آن چنین نتیجه ای نیز حاصل خواهد گردید. وی گفت که شوروی به عرفات خاطرنشان ساخته است

که همه کشورهای خاورمیانه حتی اسرائیل حق ادامه حیات دارند. در بحث پیرامون فلسطینیها این

ص: 690

سخنران گفت که آنها در میان اعراب پیشرفته ترین مردم هستند و «بورژوازی ملی» خود را تشکیل

داده اند، ولی اذعان داشت که از نظر سوابق ایدئولوژیک مارکسیستی با شوروی موافق نمی باشند.

3 سخنران 28 اکتبر به طور چشمگیری به ضعف دولتهای عربی «به اصطلاح محافظه کار» پرداخت و

گفت این ضعفها سبب ازدیاد نگرانی عربستان سعودی شده است.

به گفته بسیاری 28000 سرباز مصری برای سومین سال از نمیری در سودان حفاظت می کنند و

مصریها در این کشور موقعیتهای مهمی را اشغال کرده اند؛ با این وصف در این کشور قیامی پدید آمد که با

ارسال یک نیروی نظامی مصری «در نطفه خفه شد»، ولی اکثریت سیاهپوستان سودان در صورتی که این

کشور خود را از قرارداد کمپ دیوید کنار نکشند همیشه خطر ایجاد یک جنگ داخلی را به همراه

دارند.

این سخنران گفت برای سومین بار سادات دست به پاکسازی ارتش زده است و در نتیجه 40 افسر را

اخراج نموده است.

وی پیش بینی کرد که حمایت آمریکا از مبارزه مراکش علیه پولیساریو «نتیجه غم انگیزی» به دنبال

خواهد داشت (پچالنیه ریزولتاتی)، چون مراکش قدرت حمایت از این جنگ غیر مردمی را ندارد. مصر

پیشنهاد کرده است که نظامیان این کشور را به مراکش ارسال دارد تا نظامیان مراکشی بتوانند آزادانه با

پولیساریو مبارزه نمایند. عربستان سعودی نیز قول داده است که علیرغم قرارداد اجلاس اعراب که در

بغداد منعقد شده بود، از نظر مالی مصر را حمایت نماید تا او نیز بتواند تعادل رژیم شاه حسن را حفظ نماید،

عربستان سعودی دیون مالی مراکش را در قبال سلاحهای آمریکایی خواهد پرداخت. این سخنران در

شگفت است که آمریکا چگونه می تواند کمکهای خود به مراکش را توجیه نماید، در حالی که در سازمان

ملل و سازمان اتحادیه آفریقایی قرار است مسئله صحرای غربی به رفراندوم گذاشته شود. وی مدعی

است که پس از حمله پولیساریو به مراکش مردم مراکش به جای حمایت از دولت به حمایت از پولیساریو

پرداختند. در این رابطه کمکهای الجزایر به پولیساریو نیز کاملاً مورد تأیید قرار گرفت.

4 علیرغم اغراق پیرامون موفقیتهای شوروی و عدم موفقیتهای آمریکا در خاورمیانه، سخنرانان

نتوانستند یأس و بدبینی خود را پیرامون چند مسئله پنهان سازند. سخنران 15 اکتبر در رابطه با سؤالی از

وی در رابطه با اتحاد بین عراق و سوریه به طرز جالبی واقعگرایانه و رک گویانه پاسخ داد. این سخنران

گفت که اعراب اغلب از اتحاد سخن می رانند، ولی هیچ گاه نتیجه ای عاید نشده است. وی گفت که سوریها

می دانند که ورود نظامیان عراق به سوریه جهت کمک به آنها در نبرد با اسرائیل بسیار آسان است، ولی

نمی دانند که پس از خاتمه کار آنها را چگونه اخراج نمایند.

5 سخنران 15 اکتبر خیلی سعی داشت در مورد افغانستان از پیشگویی اجتناب ورزد. گرچه حضار از

وی سؤال کردند که چه بر سر رئیس جمهور پیشین ترکی آمده است، وی گفت متأسفانه این تغییر خالی از

خونریزی نبوده است، ولی از نظر افرادی در سطح او معلوم نیست چه واقعه ای رخ داده است. در یک

مرحله از سخنرانی وی که از عدم ثبات عربستان سعودی در ضدیت با کمپ دیوید سخن می گفت، ناگهان

به انتقاد از عربستان سعودی که قول حمایت از مصر را در ارسال نیروی داوطلب به افغانستان داده بود

پرداخت.

6 سخنران 15 اکتبر درباره افغانستان خیلی پرحرفی کرد. او ایران و پاکستان را متهم کرد که به تعویق

ص: 691

انقلاب در افغانستان دست زده اند تا کشورهای خودشان از افغانستان پیروی ننمایند. این سخنران

تعبیرات مختلفی را درباره دلیل جایگزینی ترکی توسط امین ارائه داد و اظهار داشت که غرب امیدوار است

امین قدری تفاوت داشته باشد، چون در آمریکا تحصیل کرده است. وی خاطر نشان ساخت که نیروهای

«ضد انقلابی» بسیار نیرومند شده اند. وی گفت که رژیم امین با مداخله خارجی، جنگ افزارها و مشکلات

دیگر رو به رو است. وی اذعان داشت که ترکی احتمالاً خیلی تندروی کرده و رهبریت اسلامی را در

کشوری که 90 درصد آنها مؤمن هستند از خود بیگانه کرده است. در پاسخ به سؤالی که پیرامون حزب

کمونیست افغانستان شده بود، این سخنگو اظهار داشت که رهبریت کمونیست است و وی اخیرا با یک

هیئت نمایندگی جوانان کمونیست افغان ملاقاتی داشته است و در انتها به طور خلاصه گفت «پس چه شده

است؟ هیچ، نیرومندترها قدرت را به دست گرفته اند، همین».

7 مهمترین گزارشی که درباره خاورمیانه در سخنرانیهای لنینگراد ارائه شد، درباره ایران بود که

حاکی از یأس فزاینده شوروی می باشد. در سطح روابط دولتی به گفته سخنران 15 اکتبر روابط «حسنه»

است، ولی این سخنران اذعان داشت که ایران به تجدید ارسال 20 درصد از صادرات گاز خود که بر طبق

قرارداد باید به شوروی وارد شود نپرداخته است؛ وی در دنباله گفت که این توقف در صدور گاز به شوروی

ارمنیها را بیشتر دچار ناراحتی کرده است.

8 اظهارات دیگر این سخنران درباره ایران، نشان داد که روابط چندان هم «رضایت بخش» نبوده

است. بنابه گفته سخنران 15 اکتبر انقلاب ایران دارای دو جنبه ضدکمونیستی و ضدامپریالیستی است.

سخنران به پیام حزب توده اشاره کرد که اعلام داشته بود انقلاب را باید تا سر حد «پیروزی نهایی» ادامه

داد. او درباره نیاز به یک انقلاب دوم در رابطه با اهداف آزادی و کامیابی سخن گفت (او خاطر نشان

ساخت که 4 میلیون نفر بیکار که در برگیرنده بسیاری از روشنفکران نیز می باشد در ایران وجود دارد) و

درست است که خمینی عظیم ترین قدرت را در دست دارد، ولی از احترام او دائما کاسته می شود و رهبریت

اسلامی که در حال حاضر در حال اداره کشور است، دیگر قادر به ادامه راه نخواهد بود. در پاسخ به یکی از

حضار، سخنران گفت که معاهده 1921 هنوز هم به قوت خود باقی است، ولی مداخله شوروی در صورتی

امکان خواهد داشت که کشور دیگری قصد مداخله نظامی داشته باشد (که البته این جواب توسط یکی از

حاضرین که در ردیف جلو نشسته بود مورد تردید قرار گرفت).

9 سخنران 28 اکتبر حتی بیش از سخنران قبل دچار یأس و بدبینی شده بود، چون در رابطه با وقایع

اخیر ایران اعلام داشته بود که اوضاع «بسیار بحرانی است» چون «ارتجاع» کنترل خود بر کشور را کامل

کرده است.

روحانیون اسلامی به کمک «پیشرفته ترین اقشار» جامعه به قدرت رسیدند، ولی اکنون مردم بسیار

مأیوس شده اند و تنها هشت درصد به قانون اساسی جدید رأی داده اند. سخنران رهبریت کنونی را متهم به

چند کار کرده است که عبارتند از: خیانت به فلسطینیهایی که در ایران هستند؛ فروش نفت به اسرائیل از

طریق واسطه گری یک شرکت انگلیسی؛ بی تفاوتی این رژیم نسبت به حضور شاه در آمریکا به این دلیل که

بسیاری از شخصیتهای این رهبریت از «حامیان آمریکا» و نیز از اعضای سابق سازمان ساواک شاه

می باشند.

10 از سخنران 28 اکتبر خواسته شد که درباره مسئله کردستان سخن بگوید. وی گفت کردها خواهان

ص: 692

خودمختاری ملی در یک ایران دموکراتیک هستند، ولی «تغییرات» سبب شد که رژیم ایران به چپیها

بخصوص حزب توده حمله نماید؛ در اینجا کردها به مطرح کردن این سؤال پرداختند که «آیا در دولتی این

چنین متعصب از نظر مذهبی» خودمختاری اصولاً می تواند وجود داشته باشد.«تا به حال کردها از خود

صبر و استقامت بسیار نشان داده اند» (استویکی).

سخنران 15 اکتبر از اینکه خمینی مسؤولیت عصیان کردها را متوجه شوروی می داند، چون آنها چند

سلاخ روسی داشته اند در حالی که همه نوع سلاح در دسترس آنها قرار داشته، با لحنی انتقادآمیز یاد کرد.

11 سخنران 28 اکتبر با تغییر لحن سعی کرد از ایران کشوری مهاجم و توسعه طلب بسازد. وی ادعا

کرد که «مذهب همیشه یک نیروی تهاجمی است». ایران نه تنها در موضوع افغانستان مداخله می کند، بلکه

عربستان سعودی و عراق هم از ادعای باز پس خواهی جزیره بحرین توسط ایران دچار نگرانی شده اند.

12 این سخنران در خاتمه گفت که آمریکا این نیروهای تفرقه گر در خاورمیانه را زیر نظر داشته از

آنها بهره برداری می نماید و اوضاع به یک نقطه بحرانی در تاریخ رسیده است (اولستری). سخنران در

خاتمه اظهار امیدواری کرد که بنا به منطق تاریخ برای اعراب بهتر است که به سوی شوروی بازگردند.

در رابطه با ایران وی پیش بینی کرد که «واضح است که انفجاری در راه می باشد» (همین عبارت به

لهجه روسی هم نوشته شده).بوچانان



کتاب پنجاهم

شوروی «شرق تجاوزگر» بخش دوم (1)

ص: 963

ص: 694

شوروی

«شرق تجاوزگر»

بخش دوم (1)



نگرشی بر صنعت نفت و گاز شوروی

ص: 695

سند شماره (1)

گزارش اطلاعاتیژوئیه 1976 مرداد 1355

نگرشی بر صنعت نفت و گاز شوروی

احتمالاً شوروی نخواهد توانست در سال 1980 به هدف خود در تولید نفت که همانا تولید به میزان

8/12 4/12 میلیون بشکه در روز است نائل آید. در حوزه های غرب سیبری که منشأ تمام طرحها در

زمینه افزایش تولید است، به این علت که نمی توان از صنایع مورد لزوم به موقع بهره برداری نمود، در تولید

نفت نقصانی به میزان 5 درصد تا 8 درصد به وجود خواهد آمد. برای جبران این کمبود، شوروی ممکن

است میزان مصرف نفت را پایین بیاورد. به پیشنهاد بعضی از مقامات، اگر بتوان در سالهای 1980 در سطح

مصرف سالانه 5 درصد کاهش ایجاد نمود، در حالی که میزان این کاهش در سالهای قبل حدود 7 تا 5/7

درصد بوده است، شوروی خواهد توانست با استفاده از حوزه های نفتی خود نیاز داخلی را تأمین کرده،

نفت بیشتری را به اروپای شرقی ارسال نماید و به میزان کنونی نیز به غرب نفت بفروشد. ولی اگر نتوان در

رشد مصرف کاهشی ایجاد کرد، شوروی مجبور خواهد بود یا میزان صدور نفت به اروپای شرقی و غربی

را افزایش دهد یا از طریق اوپک نفت بیشتری را وارد نماید.

اهداف شوروی در زمینه تولید گاز در سال 1980 یعنی بین 1093 تا 1188 میلیون متر مکعب در

روز نیز حاکی از خوش بینی بیش از حد است. به علت مشکلاتی که در ایجاد خط لوله مناسب وجود

دارد، احتمالاً حدود 3 درصد تا 10 درصد در این زمینه نیز کاهشی در تولید به وجود خواهد آمد. کاهش

این گونه ای احتمالاً سبب خواهد شد که شوروی نتواند به وظایف خود در زمینه صدور گاز و مصرف

داخلی عمل نماید. لیکن گامهایی به منظور انجام این وظایف از هم اکنون برداشته شده است. هر گونه

تخفیف در میزان صدور گاز به غرب معادل از دست رفتن مقدار زیادی ارز خارجی است، که شوروی سعی

دارد از آن هم اجتناب ورزد. به منظور جبران این کمبود پیش بینی نشده و ادامه صدور گاز، شوروی

احتمالاً از ایران و افغانستان مقداری گاز وارد خواهد کرد. علاوه بر این در سالهای 80 1976 از زغال

سنگ به جای گاز در صنایع استفاده خواهد شد. ولی توسل به این گونه منابع جایگزین عملی تدریجی

است. کمبود تولید لوله و تجهیزات خط لوله داخلی و وابستگی روزافزون به واردات و نیز مشکلات حل

نشده ای که در رابطه با برنامه 10 ساله وجود دارد، احتمالاً سبب خواهد شد که برنامه ساختمان خط لوله

عظیم این کشور به اتمام نرسد.

شوروی مهمترین تولیدکننده نفت خام در جهان و بعد از آمریکا دومین تولیدکننده گاز طبیعی با

استفاده از تجهیزات و تکنولوژی داخلی است و فقط در زمینه واردات خط لوله و تجهیزات مربوط به

خطوط لوله از نقاط دیگر کمک می گیرد. لیکن اگر شوروی مایل باشد که در افزایش تولید نفت در سالهای

1980 نیز تداوم وجود داشته باشد، در دهمین برنامه پنج ساله (80 1976) خود، شوروی به تکنولوژی و

تجهیزات غرب باید متوسل شود تا بتواند به کشف و بهره برداری از منابع نفتی جدید در سیبری و دریاهای

قطبی بپردازد. البته مشکل شوروی در زمینه واردات تکنولوژی و تجهیزات غربی تقریبا لاینحل است

چون سازندگان غربی توانایی عرضه آنها را ندارند و شوروی نیز نمی تواند در ازای آنها ارز مورد قبول

بین المللی را بپردازد و یا ترتیب یک معامله پایاپای را بدهد. گرچه در صنعت نفت شوروی خرید تجهیزات

خارجی دارای اولویت می باشد، ولی در پاییز 1975 بعلت کمبود ارز معتبر از 25 پروژه پیشنهادی 12 تای

ص: 696

آن به تأخیر افتاد.

عملکرد کنونی

1 صنعت نفت شوروی در 15 سال گذشته رشد چشمگیری داشته است. از سال 1974، شوروی

مهمترین تولیدکننده نفت خام و پس از آمریکا دومین تولیدکننده گاز طبیعی بوده است. در سال 1975

تولید نفت به میزان 8/9 میلیون بشکه در روز و تولید گاز طبیعی به سطح 793 میلیون متر مکعب در روز

رسید (به جدول ضمیمه ت نگاه کنید). در سالهای 75 1961 تولید نفت سالانه به میزان 3/8 درصد و

تولید گاز طبیعی سالانه به میزان 1/13 درصد افزایش یافت. سهم نفت و گاز شوروی در سال 1965 از

50 درصد تولید و 46 درصد مصرف به 64 درصد تولید و 60 درصد مصرف در سال 1975 افزایش یافت

(به جدول 2 ضمیمه ت نگاه کنید).

2 بجز در مورد خط لوله، شوروی توانست با استفاده از تجهیزات و تکنولوژی نفتی خود به درجه

اهمیت کنونی دست پیدا کند. لیکن در سالهای اخیر شوروی به منظور بالا بردن ظرفیت و تواناییهای فنی

خود به خرید تجهیزات و تکنولوژی غرب در زمینه نفت و گاز همت ورزیده است. در سالهای 75 1972

میزان این خریدها معادل 3/1 میلیارد دلار گردید، که 226 میلیون دلار آن به آمریکا رسید.

3 شوروی یکی از صادرکنندگان عمده نفت است و در آینده نزدیک در زمینه صدور گاز نیز همین

نقش را ایفا خواهد کرد. صدور نفت در سال 1975 به میزان 6/2 میلیون بشکه در روز انجام می شد که

حدود 55/1 میلیون بشکه آن در روز به کشورهای کمونیستی، بخصوص اروپای شرقی و حدود 05/1

میلیون بشکه آن هر روز به غرب صادر می گشت. (به جدول 2 ضمیمه ت نگاه کنید.) از طریق همین صدور

نفت به غرب شوروی مهمترین و بیشترین مقدار ارز خارجی خود را که در سال 1974 حدود 6/2 میلیارد

دلار و در سال 1975 بالغ بر 2/3 میلیارد دلار می شد، بدست آورد.

4 قبل از افزایش چشمگیر قیمت نفت اوپک در سالهای 1973 و 1974 شوروی نفت خود را به

قیمت نفت اوپک به غرب می فروخت. برای نفتی که به اروپای شرقی صادر می کرد معمولاً بیش از آن

دریافت می نمود. ولی پس از چهار برابر شدن قیمت نفت اوپک در سالهای 1973 و 1974 وضع فرق کرد.

شوروی با مشتریان غربی خود نیز همین کار را کرد ولی در رابطه با اروپای شرقی که قیمت نفت صادراتی

برای آنها بر اساس قراردادهای برنامه 75 1971 تعیین می گردید قیمتها را فقط مقداری بالا برد و در

سال 1974 هر بشکه نفت را فقط به مبلغ کمتر از 3 دلار به آنها می فروخت. لیکن در اوایل سال 1975،

شوروی با دیگر شرکای خود در شورای کمکهای دوجانبه اقتصادی مذاکره نمود و قیمت نفت را برای

مشتریان اروپای شرقی خود به میزان 7 دلار برای هر بشکه بالا برد که با وجود این از قیمت 50/10

دلاری اوپک نیز کمتر است. در همان حال مسکو فرمولی را به وجود آورد و بر اساس رشد قیمت نفت

جهان در 5 سال گذشته، خواستار آن شد که سالانه در قیمت نفت تجدید نظر گردد. ولی شوروی به منظور

بدست آوردن ارز خارجی بیشتر در صدور نفت خود به غرب از سیاستهای قیمت گذاری اوپک دنباله روی

خواهد کرد.

5 بخش اعظم نفت خام صادراتی شوروی در سالهای اخیر از حوزه های وسیع قدیمیتر اورالز ولگا

روماشکینو، موخانوفو، توی مازی، آرلان بدست می آمد که از نظر کیفیت مشابه نفت خام متوسط

ص: 697

عربستان سعودی و ایران است. این نفت خام معمولاً دارای ترکیبات نفت فرار و پارافین بود و از جاذبه 35

32 درجه برخوردار است. حدود 8/1 2/1 درصد سولفور دارد و می توان آن را در پالایشگاههای

مخصوص نفت خاورمیانه تصفیه نمود. در سالهای اخیر، تولید نفت در غرب سیبری افزایش بسیار یافته

است، و این نفت خام (جاذبه 35 34 و محتوای سولفوری آن زیر یک درصد است) را با نفت اورالز

ولگا ترکیب می کنند تا برای استفاده داخل و نیز صادرات از آن بهره برداری شود.

6 لیکن در سالهای اخیر برخلاف افزایش تولیدی در زمینه منابع جدید نفتی کشفیاتی صورت نگرفته

است. در نتیجه برای جلوگیری از تخلیه سریع حوزه های نفتی قدیمی تلاش بسیار به کار برده اند تا به منابع

جدید دست یابند. حوزه های اصلی منطقه اورالز ولگا که به افزایش سریع تولید در سالهای 1950 و

1960 کمک زیادی نمود در حال اتمام است. از این منطقه تنها با استفاده از آبشویی بسیار و پمپهای شناور

وارداتی و بهره برداری از حوزه های کوچکتر و عمیقتری که از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه نیست،

نفت تولید می گردد. تقریبا کل افزایشی که در تولید در دو سال گذشته دیده شد، از منطقه غرب سیبری

برداشت شده است. در سال 1975، این منطقه 96/2 ملیون بشکه نفت در روز به دست می داد که حدود

30% کلی نفت تولیدی در شوروی است. برای اطلاعات بیشتر به ضمیمه الف مراجعه نمایی.د

مشکلات و مسائل مربوط به 80 1976

نفت

7 طرحهای شوروی برای تولید 8/124/12 میلیون بشکه در روز در سال 1980 حاکی از

خوش بینی بسیار است. موفقیت در رسیدن به هدفهای دهمین برنامه پنج ساله (80 1976) اصولاً بسته

به ایجاد حوزه های جدید نفتی در غرب سیبری و ایجاد بهبود در تکنولوژی حوزه های نفتی است، که

شوروی ظاهرا نمی تواند هیچ یک از این کارها را انجام دهد. در سال 1980 تولید به میزان 8/11 میلیون

بشکه در روز خواهد رسید که حدود 5 درصد تا 8 درصد کمتر از اهداف تعیین شده و حدود بیش از 3

درصد کاهش تولید در رابطه با سال 1975 می باشد.

8 شوروی می تواند با کاهش مصرف نفت همان گونه که در طرحها پیش بینی شده این کمبود را جبران

نماید. یکی از گامهای منطقی در این زمینه استفاده از زغال سنگ به جای نفت در صنایع عظیم مصرف

کننده نفت از قبیل نیروگاههای حرارتی است. در صورتی که در سالهای 1980 بتوانند میزان مصرف را 5

درصد کاهش دهند، در حالی که در سالهای قبل، از میزان 5/7 7 درصد کاهش استفاده می کرده اند،

می توان انتظار داشت که تولید کنونی نیاز داخلی را تأمین کرده، علاوه بر آن در صدور نفت به اروپای

شرقی افزایش ایجاد کرده و ادامه فروش نفت به میزان کنونی به غرب را نیز ممکن سازد.

9 لیکن اگر شوروی نتواند میزان مصرف را به مقدار یاد شده پایین بیاورد، مجبور است یا در صدور

نفت به اروپای شرقی و اروپای غربی کاهش به وجود بیاورد و یا مقدار بیشتری از نفت اوپک را خریداری

و وارد نماید. شوروی سعی می کند قسمت اصلی نفت اروپای شرقی را خود تأمین نماید و نیاز آن کشور به

ارز خارجی مانع از کاهش فروش نفت به غرب است. چون این کشور برای خریدهای مستقیم خود

احتیاج به ارز خارجی دارد. لذا انتظار می رود که نفت اوپک را به صورت پایاپای و شاید در عوض

تجهیزات نظامی خریداری نماید. (به جدول 3 ضمیمه ت نگاه کنید)

ص: 698

10 شوروی در نظر دارد کل افزایش تولید خود را از طریق غرب سیبری تأمین نماید، یعنی تولید را از

6/2 میلیون بشکه در روز در سال 1975 به 6 تا 2/6 میلیون بشکه در روز در سال 1980 برساند و حدود

نیمی از تولید کلی خود را از آن منطقه استخراج نماید.

این میزان خیلی بالاتر از میزان 6/4 تا 2/5 میلیون بشکه ای است که قبلاً برای سال 1980 در نظر

گرفته شده بود. اطلاعات موجود شوروی در زمینه حوزه های غرب سیبری حکایت از آن دارد که تولید

نفت در آنجا با برداشت 7/5 میلیون بشکه در روز به اوج تولیدی خود خواهد رسید. البتّه بعضی از آنها در

حال حاضر به اوج تولیدی خود رسیده است و دیگر حوزه ها نیز قبل یا بعد از 1980 به نقطه اوج خواهند

رسید و با وجود اینکه حوزه های جدیدتری در غرب سیبری کشف شده اند، ولی هیچ یک از آنها به عظمت

حوزه نفتی ساموتلور که حدود 2/2 تا 4/2 میلیون بشکه در روز ظرفیت تولیدی دارد، نیستند. در اواخر

1975، مقامات صنعتی اظهار داشتند که غرب سیبری در سال 1980 فقط استعداد تولیدی 6/4 تا 2/5

میلیون بشکه در روز را داراست ولی منطقی ترین میزان استعداد این منطقه، حد وسط این دو رقم یاد شده

است.

11 میزان تولید در غرب سیبری ممکن است به این دلیل بالا در نظر گرفته شده باشد که طراحان

شوروی متوجه شده اند که تعدادی از حوزه های مهم نفتی اورالز ولگا در حال تخلیه سریع است و

نمی توان در آینده نیز به میزان کنونی از این حوزه مولد عظیم بهره برداری نمود. و.د. شاشین وزیر صنعت

نفت شوروی با بیان این موضوع که تولید جدید در هر یک از 5 سال آتی باید به میزان 2 میلیون بشکه در

روز انجام شود و دو سوم این مقدار برای جبران بهبودهای پیش بینی نشده است، این مسئله را دریافته

است.

12 برنامه شوروی همچنین خواستار بهبود بیشتر در زمینه بهره برداری، توسعه، تکنولوژی و

تجهیزات مربوط به حمل و نقل است. در گذشته این برنامه ها با موفقیت چندانی همراه نبوده و آینده آن هم

چندان امیدوارکننده نیست.

13 نقصان موجود در میزان کشفیات ذخایر نفتی جدید در آمار حفاریهای شوروی منعکس گردیده

است (به جدول 4 ضمیمه ت نگاه کنید) و حاکی از آن است که در روند حفاریهای اکتشافی در اواخر

سالهای 1960 تغییر به وجود آمده است. در سالهای 74 1970 کل حفاریهایی که انجام گرفت در جهت

توسعه حوزه های قبلی و به منظور بالا بردن تولید بود. لیکن در دهه قبل حفاریهای اکتشافی، نیمی از کل

حفاریها را تشکیل داد. در اوایل 1972 شاشین اظهار داشت که بعد از سال 1975 تنها به یک وسیله

می توان صنعت نفت را گسترش بخشید و آن هم در صورتی است که بتوان حوزه های نفتی جدید بزرگتر از

حوزه های غرب سیبری را کشف نمود. مقامات شوروی معتقدند که همزمان با افزایش نیاز به سوخت

مایع، جریان نفت تویمان در پنج یا شش سال آینده کاهش خواهد یافت. به همین دلیل طرحهایی در دست

اجراست تا از طریق آنها به اکتشافات وسیع در سیبری شرقی در سالهای 801976 بتوان دست زد.

14 با در نظر گرفتن آب و هوا، مشکلات لجستیکی بیشتر از غرب سیبری، اوضاع زمین شناسی

بسیار پیچیده و فقدان تجهیزات ژئوفیزیک لازم، نمی توان انتظار داشت که شرق سیبری بتواند کمک مهمی

در عرضه نفت ملی تا قبل از اواسط سالهای 1980 بنماید.

جستجو برای بهره برداری از منابع نفتی سواحل سیبری نیز تنها با توسل به تجهیزات و تکنولوژی

ص: 699

غربی امکان پذیر است. شوروی نیز وسایل ژئوفیزیکی پیچیده از قبیل تجهیزات زلزله سنجی و واحدهای

کامپیوتری دیجیتالی را که در غرب معمولاً استفاده می شد، در اختیار ندارد. شوروی بدون این تجهیزات

نمی تواند نقشه این منابع را بدست آورد. در حالی که اکتشافات به عمق 3000 متری رسیده است نوعی

عدم توانایی برای شوروی به وجود آمده است. مته های ضعیف حفاری، کمبود لوله و دکلهای مخصوص

حفاری، و پمپهای ضعیف مخصوص بیرون کشیدن گل و لای نیز به عدم کارایی این عملیات کمک می کند.

توربومته های استاندارد شوروی که بهترین وسیله برای حفر چاههای کم عمق در مناطق صخره ای شبیه

به اورالز ولگاست، برای حفر چاههای عمیقتر از 2500 متر فاقد کارایی است.

15 بنابراین، تجارب شوروی در خارج از سواحل محدود به استفاده از آبهای نسبتا کم عمق دریای

خزر و دریای سیاه است که در آنها با استفاده از «جزایر ساخت انسان» به این کار مبادرت ورزیده می شود.

شوروی تنها چهار سکوی شناور مخصوص حفاری در دریاها دارد که همه آنها در دریای خزر واقع

شده است و فقط یکی از آنها قادر است در آبهایی به عمق 90 متر به حفاری مبادرت ورزد. برای اینکه

شوروی بتواند وارد آبهای عمیقتر خزر و دریاهای قطبی و یا دریای اوخوتسک در کناره ساخالین بشود،

نیاز به تجربه و تکنولوژی و تجهیزات غربی دارد. حتی با یاری گرفتن از این امکانات نیز نمی توان قبل از

سال 1980 چاه نفت جدیدی حفر نمود.

گاز طبیعی

16 طرحهای تولیدی شوروی برای سالهای 801976 در زمینه گاز طبیعی نیز احتمالاً تحقق پذیر

نخواهد بود و باید از همان میزان دهه قبل استفاده نماید. به منظور تولید 1093 تا 1188 میلیون متر مکعب

گاز طبیعی در روز در سال 1980 باید به برداشت سریع از حوزه های گازی غرب سیبری پرداخته شود و

این کار هم نیاز به پیشرفت و بهبود مهم در تکنولوژی خط لوله و تولید گاز طبیعی و ایجاد تجهیزات دارای

کارایی بسیار دارد که هیچ یک از آنها در حال حاضر مقدور نیست.

وقفه ای که در ساختمان خط لوله پدید آمد، ناشی از کمبود لوله های بسیار قطور و تجهیزات کمکی

بوده است که در سال 1975 سبب 10 درصد کاهش در میزان تولید گاز گردید. با در نظر گرفتن این

مشکلات نمی توان انتظار داشت که حجم تولید به یک میلیارد متر مکعب در 1980 برسد و حدود 3 تا 10

درصد کمتر از میزان برنامه ریزی و پیش بینی شده خواهد بود (به جدول 5 ضمیمه ت در زمینه عرضه گاز و

برآورد تقاضا توجه کنید).

17 دهمین برنامه پنج ساله (801976) خواستار ایجاد 35000 کیلومتر خط لوله گازی است. این

رقم 2000 کیلومتر بیش از نیاز برنامه پنج ساله 751971 است که در آن زمان نیز 1000 کیلومتر از خط

لوله پیش بینی شده کامل نشد. در بخش اعظم این خط لوله به لوله های بسیار قطور و پر ظرفیت که بتواند

تحت فشارهای جوی 75 درجه عمل نماید و گاز را از حوزه هایی که قرار است در غرب سیبری کومی و

اونبرگ اوبلاست در اورالز گرفته و توزیع نماید، احتیاج است. بخش عمده این لوله ها، شیرها و

کمپرسورها را باید از غرب وارد کنند و در ازای آن یا باید ارز قابل قبول خارجی بپردازند و یا در ازای

تحویل گاز شوروی در آینده، آنها را تهیه نمایند.

18 بخش اعظم حوزه های گازی جدید و ساختمان خط لوله مربوط به آن در تویمان اوبلاست غرب