گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد هفتم
یمن شمالی






یمن شمالی

جمعیت: 3/6 میلیون نفر که تقریبا تمامی آنها بومی هستند.

حکومت: رژیم نظامی (طرفدار غرب)

رئیس حکومت: سرهنگ دوم علی عبداله صالح

مذهب جمعیت بومی: 55 درصد سنی شافعی

45 درصد شیعه زیدی

سطح سواد: 15 درصد

اقتصاد: اقتصادی کوچک و کشاورزی که اصولاً به وسیله پولهای کارگرانی که

در خارج از کشور بسر می برند حمایت می گردد.

ارز خارجی رسمی: 35/1 میلیارد دلار در ژوئن 1978

ذخیره تولید ناخالص ملی: 5/2 میلیارد دلار در سال 1977

میزان نیروهای مسلح: 500/16 که نیروهای قبیله ای به فراخور نیاز فرا خوانده می شوند.

نیروی پلیس ملی: تقریبا 4300 نفر

یمن شمالی، روابط با عربستان سعودی

بقای حکومت فعلی یمن شمالی بر حمایت مستمر اقتصادی و سیاسی عربستان سعودی از این

کشور متکی است. سعودیها پیشتاز تلاش بین المللی در حمایت از صنعا بوده اند و طی پنج سال گذشته

حدود یک میلیارد دلار کمک اقتصادی را در گرو این کار نهاده اند. با این همه عربستان سعودی هرگز

به یمن شمالی اعتماد نداشته و حتی توطئه چیده است که آن را از داخل تضعیف نموده و ضعیف نگاه

دارد. به هر ترتیب سعودیها خواستار رژیم مساعدی در یمن شمالی می باشند، که بتوانند از آن به

عنوان خط مقدم دفاع خود علیه حکومت رادیکال یمن جنوبی استفاده نمایند. در رابطه با پرزیدنت

علی عبداللّه صالح باید گفت که تلاشهای وی برای حامیان خود و تسکین منتقدان روز افزونش ممکن

ص: 200

است، بسیار دیر شده باشد.

یمن شمالی که نام رسمی آن جمهوری عربی یمن می باشد، مساحتی برابر دویست هزار کیلومتر

مربع از بخش جنوبی شبه جزیره عربستان را می پوشاند. کشاورزی قسمت اعظم فعالیت اقتصادی در

این کشور را تشکیل می دهد. هر چند میزان بارندگی در یمن شمالی نسبت به سایر کشورهای واقع در

شبه جزیره بسیار بهتر است، اما محصول کشاورزی در گرو آب و هوایی خشن و متغیر قرار دارد.

شمار بسیاری از ساکنین یمن شمالی در جستجوی درآمد بهتر به نقاط پر رونق منطقه خلیج فارس به

ویژه به عربستان سعودی مهاجرت نموده اند. وجوه ارسالی توسط این کارگران معادل بیش از 50%

تولید ناخالص داخلی بوده و بخش عمده ای از واردات یمن شمالی را تشکیل می دهد. به علاوه از

طریق مالیاتهای گمرکی که به این واردات تعلق می گیرد، آنان سهم عمده ای از درآمدهای دولتی را به

طور غیرمستقیم تأمین می نمایند. مهاجرت، اتباع سابق یمن را با عقاید و مهارتهای جدیدی روبرو

نموده و این گونه ارزشهای اجتماعی مورد پسند و علاقه، اعراب محافظه کار را تغییر و تحول

می بخشد. تغییر و تحول در ارزشها و شیوه های مرسوم زندگی هنگامی اوج می گیرد، که یمن شمالی

تلاش می نماید از سویی از عهده تجاوزات یمن جنوبی برآمده و از سوی دیگر با روابط مستمر با

عربستان سعودی و قبایل شمالی که صاحب استقلال فکری می باشند کنار آید، موقعیتی که می توانست

باعث تداوم یک حکومت ضعیف (چون دولت یمن شمالی) گردیده و ایجاد نهادهای دموکراتیک اصیل

را به تعویق اندازد.

تحول سیاسی

منطقه ای که اکنون جمهوری عربی یمن را در بر می گیرد تا انقلاب سپتامبر سال 1962 که سلطه

فئودالیستی «امام» را خاتمه بخشیده و راهی برای نفوذ تأثیرات خارجی به داخل منطقه گشود، از نظر

سیاسی و اقتصادی در حالتی نامتناسب با شرایط زمان به سر می برد. گروه جمهوریخواهان که

«امامت» را برانداختند، اقدام به تأسیس نهادها و اشاعه خط مشی هایی متناسب با یک حکومت

متجددتر از دولت اسلامی قرون وسطایی یمن شمالی نمودند. تحت سرپرستی مصریها که از

جمهوریخواهان در جنگ داخلیشان علیه عناصر سلطنت طلب (که به وسیله عربستان سعودی حمایت

می شدند) طرفداری می کردند، در حدود دوجین وزارتخانه و سایر مؤسسات دولتی و چند شرکت

مشترکا خصوصی دولتی به وجود آمدند. همزمان با خاتمه رسمی جنگ داخلی در سال 1970، یک

قانون اساسی تدوین گشت و اولین انتخابات ملی یمن شمالی برگزار شد که به استقرار یک هیئت

قانونگذاری موسوم به «مجلس شورا» منجر گردید. هر چند احزاب سیاسی سازمان یافته در این

کشور هرگز مجال رشد نیافته اند اما برخی عناصر تشکیل دهنده مجلس صاحب اعتقادات بعثی و

ناصری و نظریات دیگر می باشند.

نفوذ مجلس شورا بر خط مشی ملی که از ابتدای تأسیس آن نیز قابل توجه نبوده است، طی

سالهای اخیر به علت حاکمیت متوالی «شوراهای رهبری نظامی» تضعیف گشته است. در سال 1974

یک شورای رهبری چهار نفره تحت رهبری آمیخته با نبوغ سرهنگ ابراهیم الحمدی قدرت کامل را

به دست گرفت. با تکیه بر توسعه اقتصادی و تجددگرایی، این شورا کوشش نمود که حکومت مرکزی

ص: 201

را تقویت نماید. چندین کمیته اصلاح، تعاونی، انجمن مهاجرین و مؤسسات دیگری که قدرتهای سنتی

و قبیله ای را در معرض تهدید قرار می داده اند، تأسیس گردید. با این همه دولت هرگز قادر نبود کنترل

کامل خود را بر بسیاری از مناطق کشور، به ویژه بر شمال شرقی آن اعمال نماید.

پس از آن که حمدی در اکتبر سال 1977 به قتل رسید. بسیاری از برنامه ها اصلاحی وی نیز به

فراموشی سپرده شدند. دولت تحت رهبری جانشین سرهنگ احمد القشمی، قالب شخصی و نظامی تر

به خود گرفت. تکیه بر نیروهای نظامی پس از قتل قشمی توسط مأموری از یمن جنوبی در ژوئن سال

1978 همچنان ادامه یافت. رئیس جمهور فعلی سرهنگ دوم علی عبداللّه صالح خارج از قوای مسلح

پایگاه قدرتی ندارد و مورد تنفر بعضی عناصر درون قوای مسلح نیز می باشد، زیرا آنان گمان می کنند

که وی مسئول مرگ حمدی محبوب بوده است.

رژیم صالح با این مشکل روبروست که ساکنین یمن شمالی را متقاعد نماید که قادر است،

مشکلات فراوان سیاسی و اقتصادی این کشور را حل کند. در عین حال، حکومت فعلی بایستی به

شرایط امنیتی نابهنجاری که به واسطه فعالیتهای خرابکارانه مارکسیستی یمن جنوبی ایجاد گردیده

است، رسیدگی نماید.

یمن شمالی: رهبران حکومت

نام مقام سوابق

علی عبداللّه صالح رئیس جمهور زیدی

محمد احمد آل جونید معاون نخست وزیر در امور مالی و اقتصادی شافعی

عبدالکریم آل امیریانی وزیر کشاورزی نامشخص

حسین عبداله الامری وزیر امور خارجه نامشخص

یحیی حسین آل وزیر اطلاعات و فرهنگ نامشخص

محمد حمود خمیس وزیر کشور نامشخص

احمد آل میهانی وزیر امور عامه و شهرداریها نامشخص

تقسیماتی از دیدگاه جامعه شناسی

یک شکاف مذهبی میان سکنه 3/6 میلیون نفری یمن شمالی ماده منفجره بالقوه ای در چشم انداز

امنیت داخلی این کشور به شمار می رود. جماعت زیدیه از مذهب شیعه که در مناطق شمالی، مرکزی

و شرقی یمن شمالی به سر می برند قرنهاست که بر جماعت شافعی از مذهب سنی در جنوب و جنوب

غربی این کشور مسلط بوده اند. وجه تمایز این دو فرقه بیش از آنکه از تعالیم دینی ایشان نشأت

بگیرد، در خصوصیات اجتماعی و فرهنگی آنان نهفته است. از آنجا که جماعت شافعی از نقش

محسوسی در امور حکومتی محروم بوده اند، اغلب خارج از کشور به تجارت اشتغال ورزیده اند و از

این رو بیش از زیدیان تنگ نظر، در معرض تأثیرات خارجی قرار گرفته اند. شافعیان در حال کسب

مختصر نفوذی در امور سیاسی می باشند. شمار روز افزون تکنوکراتهای (متخصصین در امور صنعتی)

مورد نیاز حکومت که از عهده تهیه خدمات عمومی و اداره طرحهای مربوط به توسعه اقتصادی کشور

ص: 202

برآیند، در میان شافعیان بیش از زیدیهای قبیله نشین یافت می شوند. همچنان که اقتصاد از حرفه های

کشاورزی سنتی رایج در میان قبایل فراتر می رود، به نظر می رسد که زیدیها همبستگی خویش را از

دست می دهند.

ضعف نظامی

اختلاف فرقه ای میان شافعی ها و زیدی ها وحدت نیروهای مسلح را تضعیف می نماید. واحدهای

نظامی در ابتدا گرد نسبهای قبیله ای تشکیل شدند. از آنجا که داوطلبهای خدمت در ارتش طبیعتا

جذب واحدهای هم قبیله ای های خود شده اند، تشکیل قبیله ای واحدهای مختلف همچنان تداوم یافته

است. افسران ارتشی عموما زیدیه مذهبند و معمولاً قبیله دوست بوده و از تحصیلات و تربیت پایینی

برخوردار می باشند. بسیاری از شافعیان از خدمت زیردست مافوق زیدیه مذهب سرباز زده اند. همراه

با گرایش روزافزون نیروهای مسلح به سمت سیاست و فساد شایع میان افسران، فرقه گرایی به کمبود

کارکنان ارتش منجر گردیده است. در حالی که طی برخوردهای خصمانه با یمن جنوبی اختلافات

داخلی علت عمده عملکرد ضعیف یمن شمالیها می باشد. ارتش این کشور نیز از تجهیزات فرسوده و بد

نگهداری شده خود زیان بسیاری تحمل نموده است. تجهیزات نیروهای مسلح را عمدتا اسلحه

فرسوده روسی و برخی وسایل جدیدتر غربی تشکیل می دهد. طی سالهای 1973 تا 1977، میزان

وسایل نظامی که به یمن شمالی تحویل داده شده است تنها به 90 میلیون دلار بالغ می گردد، حال آنکه

یمن جنوبی معادل 197 میلیون دلار تجهیزات دریافت داشته است. این شکاف در سال 1978 وسعت

بیشتری می یابد. یمن شمالی تنها 5/7 درصد از کارکرد ملی خود را به مخارج دفاعی اختصاص

می دهد، در حالی که یمن جنوبی 5/14 درصد وقف این مخارج می کند. اخیرا واردات تجهیزات

آمریکایی از ایالات متحده و عربستان سعودی که توسط ریاض تأمین (مالی) می شود. احتمالاً از عدم

توازن نظامی در یمن شمالی خواهد کاست.

مهاجرت: هرز رفتن نیروی انسانی

کمبود کارکنان ارتش نشانگر نقصان عمومی نیروی انسانی در یمن شمالی است. از سالهای 74

1973 به بعد که افزایش بهای نفت به رونق اقتصادی در عربستان سعودی و کشورهای دیگر خلیج

منجر گردید، تعداد روزافزونی برای اشتغال به خارج مهاجرت نموده اند، حدود 30 درصد از نیروی

انسانی مرد اکنون خارج از کشور به کار اشتغال دارد. ذخیره غیرکافی نیروی کارگری داخلی فشار

عمده ای بر برنامه های توسعه اقتصادی و گسترش بازرگانی خصوصی، در داخل کشور به شمار

می رود، به ویژه کشاورزی از این نقصان زیان دیده است. فقدان نیروی انسانی به ترک برخی زمینهای

زراعی انجامیده و احتمالاً در کاهش محصول نیز دخیل بوده است. در نتیجه موقعیت کساد نیروی

کارگری، زنان به تدریج محدودیتهای سنتی را شکسته و به کار می پردازند. این دگرگونی بیش از هر

چیز در کشاورزی تکان دهنده بوده است. به علاوه کارهای روزمره نظیر آشپزی، حمل آب، پرورش

فرزند، جمع آوری علوفه و مراقبت از حیوانات اکنون زنان در فعالیتهایی نظیر شخم زدن، کاشتن و درو

کردن که مطابق سنت به مردها اختصاص داشته است نیز دخالت دارند. کارگران زن که به کشاورزی

ص: 203

اشتغال دارند 2/1 تا 4/3 مردان همکار خود مزد می گیرند، حتی در بعضی نقاط کشور زنان مزارع را اداره

می کنند، در امور سرمایه گذاری صاحب رأی می باشند و همطراز مردان در کارهایی چون برق کشی در

منازل و حفر چاه شرکت می جویند.

مهاجرت: تأمین مالی اقتصاد

طبق گزارش رسمی درآمدهای ارسالی به این کشور توسط یمن شمالیهایی که در عربستان

سعودی و کشورهای دیگر به کار اشتغال دارند، به یک میلیارد دلار در سال 1978 یعنی 9 برابر رقم

متعلق به سال 1974 افزایش یافته است. این مبلغ معادل بیش از 50 درصد «تولید ناخالص داخلی»

می باشد. بدون شک اضافه بر این مبلغ، وجوه دیگری نیز به کشور ارسال می شوند که در بانک مرکزی

ثبت نمی گردند. همچنین یمنی هایی که به کشور بر می گردند ماشین، کامیون و سایر اقلام مصرفی را به

همراه می آورند. این وجوه در دو برابر نمودن درآمد سرانه به 350 دلار طی پنج سال اخیر مؤثر

بوده اند. وجوه ارسالی بودجه عمومی را بهبود بخشیده است. از آنجا که افزایش قدرت خریدی که

توسط این وجوه به وجود آمده تقاضا برای اجناس وارداتی را بالا برده است، مالیات گمرکی که به این

اجناس تعلق می گیرد نیز به سرعت افزایش یافته و روی هم رفته بزرگترین قسمت از درآمدهای

عمومی تأمین می نماید (85%). در عین حال ذخایر رسمی به طور یکنواخت بالا رفته و در آخر سال

1978 به بیش از 4/1 میلیارد دلار بالغ گردیده است خط مشی کنونی بانک مرکزی یمن شمالی خرید

دلار با ریال های یمنی است که این کشور چاپ می نماید. به عنوان یک کشور کمتر پیشرفته که از نظر

منابع طبیعی فقیر می باشد، یمن شمالی از اعتبار بین المللی خارق العاده ای برخوردار است. داراییهای

خصوصی دلار و دیگر پولهای نقد که به علت فقدان کنترل ارزی رواج یافته است احتمالاً بیش از

داراییهای عمومی می باشد.

در نتیجه محدودیت نیروی انسانی و دیگر فشارها، تنها قسمتی از تقاضاهای حاصله از هجوم

وجوه خارجی توسط محصول داخلی که از سال 1973 به بعد سالیانه 8% افزایش یافته است، برآورده

می شود. بازرگانی، خدمات دولتی، حمل و نقل و بودجه داخلی سریعتر از دیگر چیزها توسعه یافته اند.

بسیاری از مهاجرین که به کشور بازگشته و مخارجشان توسط پس انداز آنها در خارج از کشور تأمین

می شود، مغازه های کوچکی باز نموده و به حرفه هایی نظیر نجاری، جوشکاری و خدمات فنی که در

عربستان سعودی فرا گرفته اند، می پردازند. از آنجا که مراجعین از عربستان سعودی، از نظر رفاه

عمومی توسط دولت آن کشور تأمین می شده اند، تقاضا برای گسترش خدمات عمومی در سطح کاملاً

بالایی قرار دارد.

حتی کشاورزی که هنوز 45% از محصولات تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد، توسعه قابل

توجهی در زمینه محصولات قابل عرضه جدید به ویژه سبزیجات، میوه جات و طیور پیدا نموده است.

وجوه ارسالی کشاورزی را مکانیزه تر نموده، بخصوص پمپ و تراکتور را تأمین کرده است. گیاه مخدر

ملایمی که در یمن شمالی به طور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد، همچنان مهمترین (و

جنجال آفرین ترین) محصول قابل عرضه می باشد. هر چند مازاد مواد غذایی اکثرا در داخل کشور به

مصرف می رسد، ولی محصولات کشاورزی چون کتان و قهوه که بیشتر در زمینهایی که به وسیله

ص: 204

باران آبیاری می شوند به عمل می آیند قسمت عمده صادرات را تشکیل می دهند. مواد غذایی داخلی

می بایست توسط واردات غذایی تکمیل شود. مواد غذایی 24 درصد از کل واردات را شامل می گردد.

از آنجا که سرمایه گذاری و تولید داخلی نتوانسته همگام با ازدیاد وجوه ارسالی به داخل کشور

توسعه یابد، تورم تسریع گردیده است. طی سالهای اخیر قیمتهای مصرف کننده سالیانه 25 درصد بالا

رفته است. روش اصلی دولت برای کنترل تورم عبارت از توسعه واردات می باشد. این گونه است که

صنعا هر گونه محدودیت و ممنوعیت در رابطه با واردات تجملی را از میان برداشته است. روشهای

دیگر چون کاهش اعتبار بانکی تنها بر کاستن واردات و مالیاتهای گمرکی منجر خواهد شد. تغییر

خط مشی مربوط به مبادله آزاد ارزهای خارجی ارزش ریال یمنی را پایین آورده و گردآوری ذخایر

دلار را کند خواهد نمود.

توزیع درآمد

افزایش وجوه ارسالی توسط کارگران در یکنواخت کردن درآمدها بسیار مؤثر بوده است. وجوه

ارسالی از خارج از کشور اکثرا به روستاهایی سرازیر می شود که قسمت عمده نیروی کارگری مشغول

به کار در خارج اهل آن روستاها می باشند. روابط خانوادگی مستحکم سنتی باعث شده است که

بسیاری از مردم از این نقل و انتقالات سود ببرند. در عین حال گسترش بخش جدید اقتصادی در یمن

شمالی فرصتهای جدیدی برای اشتغال کسانی که اقامت در داخل کشور را انتخاب می نمایند به وجود

آورده است. با بهره جویی از تأثیر مثبتی که وجوه ارسالی بر منابع کشور داشته است، اکنون دولت در

پی توسعه برنامه ریزی جهت تأمین نیازهای اساسی طبقات بسیار فقیر می باشد.

تعدادی از تجار مرفه و ملاکین ثروتمند که از تحولات سیاسی سالهای اخیر جان سالم به در

برده اند، بخش بزرگی از ثروت کشور را دارا می باشند. در حقیقت اکنون برخی از تجار با سوء استفاده

از کمبودهای مستمر، ثروتمندتر می شوند. نظام فعلی مربوط به تصرف زمین و سنت تقسیم محصولات

نیز نابرابریهای مالی در مناطق روستایی را ابقاء می نمایند. دولت تلاش می کند مالیات بیشتری از

اقشار پر درآمد دریافت نماید. هر چند که تاکنون چندان جدی نبوده و موقعیت قابل توجهی نیز

نداشت است.


یمن شمالی، روابط با عربستان سعودی

ارتباط با عربستان سعودی

عربستان سعودی در مجموع دارای بیشترین نفوذ خارجی بر یمن شمالی است. ریاض موضع

سیاسی دو شاخه ای (دوگانه ای) را نسبت به صنعا دنبال می نماید. از یکسو، از اوائل دهه 1960 به بعد

عربستان سعودی مهمترین متفق سیاسی دولت یمن شمالی بوده است، تلاشهای بین المللی جهت

محافظت یمن شمالی علیه تجاوزات جنوبی را رهبری نموده و طی پنج سال گذشته حدود یک میلیارد

دلار جهت کمک اقتصادی به این کشور اختصاص داده است. در عین حال سعودیها حمایت سنتی

خویش را از قبایل شمالی و شرقی یمن شمالی ادامه داده اند. رهبران سعودی روابط خود با این قبایل

را به مثابه وسیله ای می نگرند که نفوذ آنان در یمن شمالی را افزایش بخشیده و چون حصاری آنان را

علیه یک رژیم بالقوه غیر دوستانه با تمایلات چپ گرایانه (که ممکن است در یمن شمالی قدرت را به

ص: 205

دست گیرد) محافظت خواهند نمود.

همچنین سوبسیدهایی که به این قبایل پرداخت می شود هجوم نیروی کارگری نامحدودی را به

داخل عربستان سعودی تضمین می نماید. عقیده بر این است که نیم میلیون نفر از اتباع یمن شمالی در

این کشور به کار اشتغال دارند. سعودیها یمن شمالی را به عنوان بهترین منبع نیروی کارگری موجود

می نگرند. یمنی ها برادران عربی هستند که با آنان زبان مشترکی داشته و بر خلاف دیگر کارگران

مشکلات اجتماعی کمتری دارند و ضمنا از تحرک بسیاری برخوردارند. توسط معافیت از پاسپورت

رسمی، ویزا و مقررات پیمانی، سعودیها کارگران یمنی را تشویق می نمایند. اینچنین است که برخلاف

اکثر کارگران بیگانه در عربستان سعودی، یمنی ها قادرند از شغلی دست کشیده و به شغلی بپردازند که

از مزد بیشتری برخوردار باشد. بعضی از اتباع یمن شمالی صنعا را تحت فشار گذارده اند، که ریاض را

وادار نماید تا مزایای شغلی بیشتری نظیر بیمه تصادفات، مرخصی به علت بیماری، حقوق بازنشستگی

و کارآموزی بهتر در اختیار آنان قرار دهد، اما صنعا از مسئله نیروی کارگری احتمالاً گام چانه زدن

جهت اخذ کمکهای بیشتری از عربستان سعودی سود خواهد جست.

چشم انداز

حفظ پشتیبانی کامل عربستان سعودی برای بقای روش حکومتی فعلی در یمن شمالی حیاتی

خواهد بود. ما معتقدیم که کمکهای مستمر از جانب عربستان سعودی تا زمانی که این کشور یمن

شمالی را به عنوان خط اول دفاع خود علیه حکومت رادیکال عدن می پندارد، تقریبا تضمین گشته

است. اما در مورد پرزیدنت صالح، بنیان قدرت او بسیار شکننده است و این امر امکان بقای او را

ضعیف می نماید.

روند تجددطلبی در یمن شمالی احتمالاً تحولی درون حکومت به وجود می آورد و قطعا تحولات

عمده ای در ارزشهای اجتماعی ایجاد خواهد نمود. قدرت و همبستگی سنتی قبایل به طور روزافزونی

توسط مهاجرت از بین می رود. تجار الگوی جوانانی می گردند که زمانی به رهبران قبایل سنتی به

عنوان نمونه و الگو می نگریستند. تکنوکراتهایی (متخصصین فنی) را که برای اداره حکومت و اقتصاد

مورد نیاز می باشند در میان شافعیان که کمتر تمایلات قبیله ای دارند بیشتر می توان یافت. کارگرانی که

از خارج بازمی گردند طالب خدمات دولتی بهتری در داخل کشور خود می باشند. چنین است که روند

تغییرات، روابط جدیدی ایجاد خواهد نمود که روابط قبیله ای را تحت الشعاع قرار داده و حتی

جایگزین پیوستگیهای مذهبی زیدی شافعی خواهد شد. با وجود چنین تحولات اجتماعی و

اقتصادی که در حال وقوع می باشند احتمالاً توالی یک رشته حکومتهای ضعیف بالاترین چیزی است

که یمن شمالی می تواند به آن امید بندد.


عمان

عمان

جمعیت: 000/700 نفر. 80 درصد بومی

حکومت: سلطنت مطلق

رئیس حکومت: سلطان قابوس ابن سعید آل بو سعید

ص: 206

مذهب جمعیت بومی: 50 درصد مسلمان اباضی

35 درصد مسلمان سنی

15 درصد مسلمان شیعی

سطح سواد: 10 درصد

درصد دانشجو نسبت به میزان جمعیت: 7 درصد

تولید نفت: 315000 بشکه در روز در سال 1978

ارز رسمی خارجی: 410 میلیون دلار در ژوئن 1978

تولید ناخالص ملی: 1/2 میلیارد دلار در سال 1977

میزان نیروهای مسلح: 200/12 نفر

نیروی پلیس ملی: 2400

عمان: در حال بیداری نسبت به دنیای قرن بیستم

سلطان قابوس، طی 9 سالی که از خلع پدرش توسط وی می گذرد، تلاش نموده است که عمان را

با قرن بیستم تطبیق دهد، البته به نحوی که این کار سلطه مطلق وی را تهدید ننماید. در این مدت وی

جنگ داخلی ای را که علیه سیاستهای سرکوبگرانه پدرش آغاز گردیده بود، فرو نشانده و حرکت

گسترده ای را جهت متجدد نمودن اقتصاد و جامعه ای که توسط نفت تأمین مالی می شود، آغاز نموده

است. تاکنون استبداد نیکخواهانه وی مخالفت چندانی بر نیانگیخته است، اما قصور وی در رابطه با

برقرار نمودن تجدد سیاسی به علاوه نقصان در تولید و ذخایر نفت او را در معرض خطر ناآرامیهای

احتمالی آینده قرار خواهد داد. به علاوه یمن جنوبی که توسط شوروی حمایت می شود، ممکن است

شورش در ایالت ظفار عمان را دوباره تحریک نماید، به خصوص که شاه ایران دیگر به عنوان ژاندارم

خلیج فارس عمل نمی کند. قابوس که متوجه موقعیت استراتژیک عمان بر تنگه هرمز که قسمت

اعظم صادرات نفتی خلیج فارس از طریق آن بایستی عبور کند می باشد، طالب آن است که آمریکا و

قدرتهای دیگر غرب متعهد شوند که هر گونه مبارزه طلبی ملهم از قدرتهای خارجی را دفع نمایند.

امتناع عمان از حمایت از اقدامات ضد مصری و عدم شرکت آن کشور در گردهمایی بغداد در ماه

گذشته قابوس را در معرض خطر بزرگتری از سوی کشورهای عرب تندرو قرار داده است که حامیان

سادات را خیانتکار نامیده و آنان را به یک مبارزه تروریستی تهدید نموده اند.

بررسی حکومت

سلطان قابوس ابن سعید آل بوسعید پس از خلع پدرش در ژوئیه سال 1970 تا به حال بر عمان

کشوری بایر به وسعت 000/200 کیلومتر مربع در لبه جنوب شرقی شبه جزیره عربستان حکومت

نموده است. از آنجا که پدر وی نفوذ تجدد را از این کشور دور نگاهداشته بود، هنگامی که قابوس به

حکومت دست پیدا کرد خود را حاکم منزوی و جاهل ترین ملل جهان یافت. او خود خالصانه در فکر

آن است که عمان را از شرایط فئودالی پیش از سال 1970 به عصر جدید انتقال دهد و از اینرو بر تنوع

اقتصادی، قبیله زدایی جامعه و جایگزینی غیرعمانی ها در دستگاه حکومتی تأکید فراوان داشته است.

ص: 207

همچنین قابوس قوانین خشک و افراطی را که توسط پدر وی اعمال می شد لغو نموده است هر چند به

این منظور عجولانه و شتابزده عمل نکرده و در حقیقت قابوس نیز همچون پدرش اغلب به خاطر

فقدان فعالیت و مسامحه در حل مشکلات عمان مورد انتقاد قرار می گیرد.

تمایل سلطان قابوس در جهت متجدد نمودن عمان نهادهای سیاسی را در بر نمی گیرد. وی که

چهاردهمین نفر از خاندان خود است که به حاکمیت می رسد، به عنوان یک پادشاه مطلق هر چند

مهربان (ملایم) حکومت می کند قدرت در دستهای وی تمرکز یافته است. او تنها منبع قانونگذاری و

بالاترین قدرت قضائی می باشد. عمان قانون اساسی ندارد و مردم عملاً فاقد نقش سیاسی می باشند.

بر خلاف حکام دیگر شبه جزیره عربستان که عناصری از سنت سیاسی بدوی را حفظ نموده اند،

قابوس فاقد مجلس است، مقید به اجماع هیئت وزراء اعضای خاندان خود نیست و شیوه ای رسمی

برای آن که هیئت وزراء و یا اتباع کشور از طریق آن عرض حال نمایند مقرر ننموده است. طی

ماههای اخیر قابوس بر تماسهای خود با توده مردم و رهبران قبایل افزوده است. با این همه روی هم

رفته دسترسی به سلطان برای هیچ کس جز نزدیکترین مشاورین وی که بیشتر در دوائر پلیس و ارتش

تمرکز یافته اند، میسر نیست. بانفوذترین مشاورین وی که برخی از آنان به پولکی بودن و مزدوری

مشهورند، انگلیسی و یا عرب غیرعمانی می باشند.

علیرغم قصورهای قابوس، به نظر می رسد که عمانیها نسبتا از وی راضی می باشند و تا حدودی به

این علت سپاسگزارند که وی پدر مستبد خویش را از سلطنت برکنار نمود. اما احتمالاً زمانی قدردانی

آنان نقصان خواهد پذیرفت و او نسبت به سهل انگاری در قبال فساد، اسراف و ولخرجی، بی توجهی

نسبت به امور مملکتی و امتناع وی از قبول هر گونه پیشنهادی در رابطه با تقسیم قدرت سیاسی، با

انتقاد بیشتری روبرو خواهد شد.

عمان: رهبران حکومت

نام مقام سوابق

قابوس ابن سعید آل بوسعید سلطان، وزیر دفاع

وزیر دارایی

سید احمد آل سنفاری وزیر کشاورزی، ماهیگیری، نفت و مواد معدنی

سلیم بصیر آل بوسعید وزیر ارتباطات

احمد عبداللّه آل غزالی وزیر آموزش و پرورش

محمد عبداللّه الحرینی وزیر آب و برق

دکتر مبارک خادوری وزیر بهداری

محمد آل زبیر وزیر صنایع و بازرگانی

فهدبن محمود آل سعید وزیر اطلاعات و جهانگردیاز وابستگان دور سلطان

محمدبن احمد وزیر کشور

هلال ابن احمد السمار وزیر دادگستری

ص: 208

حلف بن نصیر وهابی وزیر کار و امور اجتماعی

عاصم الحمالی وزیر زمین و امور شهرداریها

فیصل ابن علی فیصل آل بوسعید وزیر موروثات ملیاز وابستگان دور سلطان

کریم احمد آل حرافی وزیر پست و تلگراف و تلفن

ولیدبن ظهیر الهیانی وزیر امور مذهبی و اسلامی

حمید بن حمود آل بوسعید وزیر امور سلطاناز وابستگان دور سلطان

بودیک بن حمود آل غفاری وزیر بدون وزارتخانه

فهاربن تیمور بوسعید وزیر امور جوانان عموی سلطان

قیس عبدالمنضم الرواوی وزیر مشاور در امور خارجی

اختلافات داخلی

از نقطه نظر جغرافیایی و جامعه شناسی، عمان از شکاف عمده ای میان شمال کشور و ظفار که

جنوبی ترین ایالت آن می باشد رنج می برد، به علاوه آنکه این دو منطقه به نوبه خود دارای اختلافات

داخلی می باشند. قبایل و گروههای مختلف نژادی تقسیمات اجتماعی دیگری به وجود می آورند، هر

چند پیوستگیهای قبیله ای به تدریج اهمیت خود را از دست می دهند. اباضی ها فرقه ای از فرق

اسلامی که اکثریت را شامل می شوند، نسبت به سایر گروههای مذهبی، منجمله جوامع کوچک

شیعیان، نسبتا صبور می باشند. اگر چه موفقیت (امام) خمینی در ایران بدون شک برخی از اتباع عمان

را در پی تصحیح بی عدالتیهای اجتماعی در آن کشور برخواهد انگیخت، ولی به نظر نمی رسد که

احیای اسلامی در عمان به وقوع پیوندد.

مهمترین نگرانی سلطان قابوس در حال حاضر آن است که فقدان حمایت شاه از وی به احیای

شورش در ایالت ظفار منجر گردد. «جبهه خلق برای آزادی عمان» یک سازمانی انقلابی مارکسیستی

که توسط یمن جنوبی و شوروی حمایت می شود، شورشی را در ظفار از اواسط دهه 1960 تا سال

1975 رهبری نمود. نقض سیاستهای سرکوبگرانه پدرش توسط سلطان قابوس به علاوه کمکهای

نظامی قابل توجهی از سوی ایران و اردن، شورشیان را از نظر نظامی و سیاسی تضعیف نمود. در سال

1975 به استثنای تعداد معدودی از چریکهای نسبتا غیرفعال که در کوههای ظفار باقی ماندند،

شورشیان جبهه خلق «برای آزادی عمان به یمن جنوبی گریختند.» جبهه خلقی برای آزادی عمان که

تعداد اعضای آن 800 نفر تخمین زده شده است، از سال 1975 به بعد در یمن جنوبی به تربیت کادر

مشغول بوده و خطر بالقوه ای برای رژیم مسقط محسوب می شود.

در نتیجه شورش ظفار و درک خطر خارجی از سوی یمن جنوبی، عمان یکی از مؤثر و کاراترین

نیروهای مسلح را میان کشورهای کوچک خلیج به وجود آورده است. به علت آنکه سلطان بر

نیروهای مسلح به عنوان پشتیبان اصلی رژیم خود تکیه می کند، موقعیت ارتش تقویت گردیده است.

مسئله ای که نشانگر اهمیت ارتش برای رژیم می باشد، این است که دفاع 34 درصد از تولید ناخالص

داخلی یعنی سهمی بیش از دیگر کشورهای شبه جزیره عربستان را بخود اختصاص می دهد.

تجهیزات ارتش که اغلب توسط عربستان سعودی و امارات متحده عربی تأمین مالی شده و عمدتا از

ص: 209

اروپای غربی خریداری می گردد، در سالهای 77 1973 بالغ بر 104 میلیون دلار تخمین زده شده

است. نیروهای مسلح از رئیس ستاد مشترک گرفته تا سطح گروهان، به وسیله افسران فرماندهی

می شود. (S)

توسعه اقتصادی

به ضمیمه هزینه های سنگین دفاعی، قابوس برنامه ای جامع در رابطه با تجدد اقتصادی به عهده

گرفته است تا رژیم خود را استحکام بخشد. تا سال 1967 اقتصاد راکد عمان تقریبا تماما بر

کشاورزی و ماهیگیری به حد امرار معاش بنا شده بود. در سال 1967 صادرات نفتی باعث افزایش

فراوان عایدات ارز خارجی و درآمدهای عمومی گردید. لکن بخش ناچیزی از عایدات حاصله صرف

توسعه اقتصادی شد. هنگامی که قابوس قدرت را به دست گرفت بنای قالب (چارچوب) اصلی یک

اقتصاد جدید، به ویژه ساختن جاده و مدارس را اولین اولویت خویش قرار داد.

در حالی که درآمدهای حاصله از نفت به همراه افزایش بهای نفت در جهان ازدیاد پیدا نمود،

هزینه سرمایه گذاری که در سال 1970 تقریبا صفر بود به 85 میلیون دلار در سال 1973 و سپس به

425 میلیون دلار در سال 1977 افزایش پیدا کرد. طرحهای عمده شامل بر احداث یک بندر در

آبهای عمیق، یک فرودگاه جدید و یک کارخانه که از آب دریا نمک می گیرد (کارخانه دیگری از این

نوع در دست ساختمان می باشد) بوده است. همچنین دولت بر ساختمان جاده ها تأکید نموده و طول

اتوبانها را از 10 کیلومتر در سال 1970 به بیش از 1000 کیلومتر در سال 1976 افزایش داده است و

پیشرفتهای حاصله در رابطه با آموزش و پرورش نیز همین قدر تکان دهنده بوده است. بین سالهای

76 1970 تعداد مدارس از سه عدد با کمتر از 1000 محصل به بیش از 250 عدد با 70000

محصل ازدیاد یافته است. اگر چه توسعه اقتصادی در حیطه پایتخت تمرکز یافته است، ظفار که برای

مدت مدیدی عقب افتاده ترین و منزوی ترین نواحی عمان بوده است نیز مورد توجه خاصی قرار گرفته

و این امر نشانگر تلاشهای سلطان برای تأمین صلح می باشد.

در حالی که تولید و ذخایر نفت نقصان می پذیرد، عمان در می یابد که هر چه سریعتر بایستی

فعالیتهای غیر نفتی خود را گسترش دهد. در سال 1974، قابوس یک «شورای توسعه» تعیین نمود تا

یک طرح اقتصاد ملی برای سالهای 80 1976 تدبیر نماید. اما در نتیجه کمبودهای فنی متصدیان

برنامه ریزی و پایه اطلاعاتی ضعیف آنان این طرح ساده و محافظه کارانه از آب درآمد. اهداف اصلی

این طرح عبارتند از:

(الف) توسعه مستمر خدمات اساسی

(ب) کاهش مهاجرت به شهرها از طریق تشویق کشاورزی و ماهیگیری

(ج) یکنواخت نمودن سرمایه گذاری در هر منطقه

(د) طرح برنامه هایی که مولد درآمد باشند

برنامه های خاص شامل توسعه ذخایر داخلی مس به مساعدت 100 میلیون دلار (85 درصد کل

مخارج)

از سوی عربستان سعودی، احداث یک کارخانه سیمان سازی و یک کارخانه فولاد می باشد.

ص: 210

احداث لوله کشی گاز از مرکز کشور به پایتخت نیز کامل شده است.

هر چند کشاورزی که 45 درصد از نیروی کارگری را به خود اختصاص می دهد، مورد تأکید دولت

قرار گرفته است، با این وجود بعید است که به سرعت توسعه یابد و مهاجرت (به سوی شهرها) احتمالاً

ادامه خواهد یافت. پایین بودن سطح محصولات کشاورزی یک مشکل همیشگی است و کمیابی آب و

زمین قابل زرع، حاصلخیز نمودن زمینهای جدید را بسیار محدود می نماید. در حقیقت منابع آب

زیرزمینی عمان در حال تخلیه است و ده سال بعد احتمالاً فقدان آب قابل استفاده به صورت مشکل

وخیمی درخواهد آمد. عمان دارای منابع غنی ماهی است که به طور جزئی مورد استفاده قرار گرفته

است و به کمپانیهای خارجی امتیاز ماهیگیری از آبهای ساحلی داده شده است.

مشکلات توسعه اقتصادی

تمایل به انتقال عمان به درون دنیای جدید و هزینه ناشی از شورش در ظفار از یک سو و ظرفیت

جذب و منابع مالی محدود عمان از سوی دیگر عواقب اقتصادی پر دردسری به همراه داشته است.

درآمدهای حاصله از نفت که 75 درصد از درآمدهای عمومی 90 درصد بجز امتیازات (اعانات)

را تشکیل می دهد طی دهه 80 1970 به سرعت بالا رفته و به 104 میلیارد دلار در سال 1977

رسید. با این همه هزینه های عمومی به ویژه در سالهای 75 1974 با سرعت بیشتری افزایش یافتند.

در سال 1972 بودجه و حساب جاری موازنه پرداختها از مازاد به کسر بودجه نوسان کرده و بجز

سال 1977 که دولت هزینه های دفاعی و عمده را کاهش داده و اعانات معتنابهی از عربستان

سعودی دریافت نمود به همان شکل باقی مانده است.

به منظور بازگردانیدن توازن به اقتصاد، دولت اصلاحات چندی را در رابطه با نهادها آغاز نموده

است تا هزینه های عمومی را کنترل کرده یک بانک مرکزی تأسیس نموده و طرحی درباره توسعه

اقتصادی را پیاده نماید. در نتیجه فعالیت اقتصادی در اواسط دهه 1970 فروکش نموده و برخی

فشارهای وارده بر اقتصاد گداخته (برافروخته) کاهش یافت. متعاقب تنزل بهای مواد غذایی در جهان،

تورم نیز به میزان 10 تا 15 درصد طی سالهای 77 1975 فروکش نمود. با این وجود اقتصاد عمان

در سال گذشته نیز کاهش در بودجه و حساب جاری را نشان می داد و این امر تا حدودی ناشی از آن

بود که تولید نفت روزانه 000/25 بشکه در روز کاهش یافته و به 315000 بشکه در روز رسید و

کمک بودجه عربستان سعودی نیز تنزل پیدا نمود. برای جبران مقداری از قروض خود عمان از خارج

قرض کرده و قروض خارجیش در سال 1978 به 550 میلیون دلار بالغ گردید. (S) به ویژه از سال

1973 به بعد اکثر عمانیها تحت حکومت سلطان قابوس از منافع اقتصادی بهره جسته اند. در عین حال

تعداد معدودی از مردم شامل خاندان سلطنتی مشاورین نزدیک سلطان و کارمندان عالیرتبه دولت به

طرز چشمگیری ثروتمند شده اند. برخی اعضای (مافیای مسقط) به علت شرایط مکانی و زمانی

مناسب ثروتمند گردیده اند، چون اغلب ثروت ایشان ناشی از آن است که مناصب عالی خود را در

جهت منافع شخصی به کار می گیرند. درآمد متوسط در مناطق روستایی که 60 درصد از جمعیت

کشور در آن به سر می برند، در اواسط دهه 1970 دویست دلار تخمین زده شده است. درآمد معمول

در بخش اقتصادی جدید شاید ده برابر این مقدار باشد و اتباع سابق کشورهای دیگر در عمان بیش از

ص: 211

سه برابر عمانیها درآمد دارند. در حال حاضر تشنج میان طبقات اجتماعی بیش از آنکه بالفعل باشد،

بالقوه است، اما ناآرامی ممکن است به سرعت گسترش یابد، به ویژه اگر اقتصاد دچار تنزلی ناگهانی و

وسیع گردد.

تجددطلبی در مقابل عمان گرایی

از سال 1970 به بعد تحولات سریع عمان مستلزم هجوم خارجیها به داخل کشور بوده است تا

وظایف فنی و اجرائی را به عهده گیرند. جمعیت عمان که حدود 000/700 نفر می باشد بسیار ناچیز

بوده و فاقد مهارت و تخصص کافی برای اجرای طرحهای توسعه جویانه دولتی بدون همکاری اتباع

کشورهای دیگر در مقیاس وسیع می باشد. مدیران اروپایی (اکثرا انگلیسی) و کارگران و دفترداران

آسیای جنوبی به منظور اداره صنایع جدید به این کشور آورده شده اند. در حال حاضر آنان دو سوم

نیروی کارگری را بجز کشاورزی تشکیل می دهند. برخلاف دیگر کشورهای شبه جزیره عربستان،

تقریبا تمام کارگران خارجی که مشغول به کارهای یدی و تخصصی می باشند از شبه قاره هند آمده اند.

قابوس نسبت به ورود اعراب غیر عمانی به عمان تمایلی نداشته است و حداکثر 500 فلسطینی در

عمان به کار اشتغال دارند. استفاده از مصریها، سودانیها و اردنی ها در تعلیم و تربیت و خدمات امنیتی

از این قاعده مستثنی می باشد.

از اهداف اصلی سلطان قابوس جانشین نمودن عمانیها به جای کارگران و مشاورین خارجی

است. اما با در نظر گرفتن جمعیت کم این کشور و عدم تمایل عمانیها نسبت به مشاغل پست، وابستگی

به اتباع کشورهای دیگر ادامه خواهد یافت. علیرغم تمایل قابوس به عمانیزه نمودن نیروی کارگری به

نظر نمی رسد که وی برای تعویض مشاورین عالیرتبه سیاسی و مالی خود که انگلیسی، لیبیایی و

سعودی می باشند، عجله ای داشته باشد. او نکوشیده است کارگرانی را که از اتباع کشورهای دیگر بوده

و مشاغل کلیدی را در صنعت نفت که تحت کنترل دولت می باشد دارا می باشند تعویض نماید، با وجود

آنکه می داند این امر می تواند تولید نفت و درآمدهای دولتی را با سیر نزولی شدیدی روبرو سازد.

چشم انداز: مشکلاتی که در پیش رو قرار گرفته است.

خط مشی ها و برنامه های سلطان قابوس تاکنون موجب رضایت اکثر عمانیها بوده و طی آینده

نزدیک موقعیت وی به اثبات می نماید. با این همه مشکلات ناشی از حکومت مطلقه وی، فشارهای

اجتماعی منبعث از تجددگرایی و ناهماهنگیها و تبعیضات مالی هر لحظه ممکن است به ناآرامی داخلی

بیانجامد. در حالی که افزایش بهای نفت روزی را که درآمدهای حاصله از نفت نقصان پذیرد به تعویق

می اندازد، عمان بایستی منابع درآمد غیر نفتی را مستعد نموده و در صورت امکان منابع کمکهای

خارجی آینده را تعیین نماید.

جدی ترین خطری که رژیم عمان را تهدید می نماید احیای احتمالی شورش ظفار می باشد اگر

FPLO(جبهه خلق برای آزادی عمان) تروریسم در شمال را نیز به عهده گیرد، رژیم قابوس بیشتر در

مخاطره خواهد افتاد. هر چند ارتش عمان با تجربه است و خوب اداره می شود، اما احتمالاً برای

شکست شورشی مصمم و وسیع در ظفار به کمک خارجی نیازمند خواهد بود. قابوس معتقد است که

ص: 212

مشاجره میان یمن جنوبی و یمن شمالی در آینده نزدیک به مبارزه علیه دخالت یمن جنوبی در ظفار

خواهد انجامید. از اینروست که وی از موقعیت استفاده نموده به تقویت ارتش خود و کسب حمایت

عربستان سعودی، آمریکا و کشورهای خارجی دیگر پرداخته است.


قطر

قطر

جمعیت: 000/200 نفر، 35 درصد بومی

حکومت: سلطنت تحت فرمانروایی خانواده آل ثانی

رئیس حکومت: امیر خلیفه ابن احمد آل ثانی

مذهب جمعیت بومی: 85 درصد مسلمان سنی مذهب

15 درصد مسلمان شیعی مذهب

سطح سواد: 25 درصد

نسبت محصلین بر میزان جمعیت: 20 درصد

تولید نفت: 480000 بشکه در روز در سال 1978

ارز رسمی خارجی: 3/4 میلیارد دلار در ژوئن 1978

تولید ناخالص ملی: 5/4 میلیارد دلار در سال 1977

میزان نیروهای مسلح: 5600 نفر

نیروی پلیس ملی: 3000 نفر

قطر: یک مؤسسه خانوادگی که به وسیله توسعه در معرض تهدید قرار گرفته است.

کشور کوچک و نفت خیز قطر که از اواخر قرن نوزدهم به بعد تحت حکومت خاندان ثانی

(al-thani)بوده است از اوائل دهه 1960 زمانی که برخی اصلاحات سیاسی برای تسکین شکایات

مردم انجام شد تاکنون نسبتا آرام بوده است. در عین حال روش حکومتی سنتی امیر خلیفه و

خودپسندیهای خاندان ثانی در رابطه با امتیازاتشان با توسعه سریع اقتصادی و تحولات ارزشهای

اجتماعی طی دهه گذشته سخت متعارض است. این تعارض در حال رشد بدون شک موجب

فشارهای روزافزونی جهت تحول سیاسی خواهد بود، به ویژه اگر تعداد نسبتا زیاد قطریهای جوان

تحصیل کرده خارج که به وطن باز می گردند، استراتژی دولت مبنی بر توسعه صنایع سنگین را مملو از

اشتباه تلقی نمایند.

نهادهای دولتی

امیر خلیفه بن حمدالثانی از فوریه سال 1972 یعنی زمانی که وی پسر عموی خویش امیر احمد

را خلع نمود تاکنون بر قطر، شبه جزیره ای به وسعت 000/10 کیلومتر مربع که به سمت شمال درون

خلیج فارس پیش رفته است، حکومت کرده است. خلع امیر احمد به پشتیبانی اعضای کلیدی خاندانی

ثانی و عاری از خشونت و ناآرامی سیاسی انجام گرفت، خلیفه به عنوان قائم مقام امیر و نخست وزیر

حتی قبل از آنکه به امارت رسد نیز تصمیمات مهم و حکومتی را به عهده داشت. پس از رسیدن به

ص: 213

امارت، اهداف اصلی وی بقرار زیر بوده است:

الف حفظ همبستگی و حمایت خاندان ثانی

ب جایگزینی اتباع قطر در مناصب عالی دولتی (قطری نمودن مناصب عالی حکومتی)

ج حفظ سلطه خاندان ثانی بر قطر

د ایجاد یک اقتصاد متنوع

ه و بهبود روابط با همسایگان عرب و ایالت متحده آمریکا به منظور محافظت از امنیت ملی.

شیوه حکومتی خلیفه نشانگر مبدأ قبیله ای اکثر قطریها و تمایل مذهبی محافظه کارانه امیر و

خاندان سلطنتی است. خاندان ثانی سنی مذهبند و عقاید آنان مشابه فرقه وهابیان عربستان سعودی

است. آنان ابتدا از عربستان سعودی به این کشور مهاجرت نموده اند و این امر تا حدودی نفوذ فراوان

حکومت ریاض بر خلیفه را روشن می کند در حالی که قطر دارای یک قانون اساسی موقت هیئت

وزیران (اکثرا از خاندان ثانی) و یک شورای رایزنی (Advisory cuncil)می باشد، کلیه تصمیمات

اجرائی و وضع قوانین به عهده خلیفه می باشد. «شورای رایزنی» یک هیئت مشورتی است که نزد

قطریها از اهمیت چندانی برخوردار نیست. امیر اموراتی چون انتخاب جانشین را به اجماع خاندان

ثانی ارجاع نموده و بسیاری از امور مربوط به قانون، تسلیم عرف و رسوم متداول می باشد. نظریات

عامه مردم از طریق بار عام برای متظلمین و یا به وسیله واسطه های با نفوذ مجال بروز می یابد.

نزاعهای درونی خاندان ثانی

خاندان ثانی یکی از بزرگترین خاندانهای سلطنتی در شبه جزیره عربستان است که اعضای مذکر

آن بین 300 تا 800 نفر تخمین زده می شوند در حالی که کلیه اعضای این خاندان از امتیازات خاص و

مواجب دولتی برخوردارند، نارضایتی میان گروههای متعدد این خاندان در رابطه با سمتهای رسمی و

فساد میان مشاورین امیر رواج دارد. این نارضایتی بیشتر از حسادت و نگرانی در مورد محرومیت از

غنائم سیستم تاراجگرانه ای نشأت می گیرد که سیاست قطر را فرا گرفته است. امیر به وسیله اعطای

مناصب اختلافات را تسکین بخشیده و منافع رقبا را متعادل می نماید. با تعیین پسر خود به مقام ولایت

عهد امیر موقعیت برادرش برای نیل به این مقام را بسیار تضعیف نمود. اخیرا تعیین وزراء ظاهرا

موقعیت خلیفه را بیش از پیش تحکیم بخشیده است. (S-NF)

قطر: رهبران حکومت

نام مقام سوابق

خلیفه ابن حمدالثانی امیر و نخست وزیر

فیصل بن سمیع الثانی وزیر کشاورزی و صنعت از وابستگان دور امیر

نصیر بن خالدالثانی وزیر بازرگانی و اقتصاد از وابستگان دور امیر

حمد بن خلیفه الثانی وزیر دفاع فرزند امیر

محمد بن حمدالثانی وزیر آموزش و پرورش برادر امیر

قاسم بن محمدالثانی وزیر برق و منابع آب از وابستگان دور امیر

ص: 214

عبدالعزیز ابن خلیفه الثانی وزیر دارایی و نفت فرزند امیر

صحیم ابن حمدالثانی وزیر امور خارجه برادر امیر

عیسی غانم الکوری وزیر اطلاعات

خالد بن حمدالثانی وزیر کشور برادر امیر

پست خالی وزیر دادگستری

علی بن احمد الانصاری وزیر کار و امور اجتماعی مسلمان شیعی مذهب

محمد بن جبرالثانی وزیر امور شهرداریها پسر عموی امیر

خالد محمد المانی وزیر بهداری

خالد بن عبداللّه العتیه وزیر کارهای عمومی

عبداللّه بن نصیر السویدی وزیر ارتباطات و ترابری

احمد بن صیف الثانی وزیر مشاور در امور خارجی از وابستگان دور امیر

توسعه اقتصادی

با علم به اینکه ذخایر نفتی قطر طی چند دهه تهی خواهد شد، خلیفه برنامه ای در جهت تنوع

بخشیدن به اقتصاد کشور را در سطح گسترده ای به مورد اجرا گذاشته است. استراتژی وی برای توسعه

اقتصاد شامل تکیه بر تراکم سرمایه در صنایع سنگین قابل صدور می باشد. از نقطه نظر تئوری این

سیاست، کوچکی بازار داخلی و کمبود نیروی کارگری را در نظر داشته و از گاز طبیعی فراوانی به

عنوان منبع انرژی و مواد مورد مصرف خود سود می جوید. در عمل بسیاری از پروژه های این برنامه

بد انتخاب شده و به نظر نمی رسد قادر به رقابت با تولیدکنندگان خارجی باشند.

تلاش امیر معمولاً بر این بوده است که اقدامات مشترکی (حداقل 70 درصد تحت مالکیت دولت)

با شرکای خارجی که کارشناسان تولید و بازاریابی را تأمین می کنند به عمل آورد. از جمله اقدامات

بالقوه منطقی ساختمان یک کارخانه گاز طبیعی مایع و بازسازی کارخانه ای از این نوع که در سال

1977 در اثر ابتلای به حریق از بین رفته بود را می توان نام برد. همین طور به منظور استفاده از منابع

گاز که اخیرا در گنبد شمال غربی (North West Dome)کشف گردیده است، دولت قطر درصدد

ساختن تجهیزات گاز طبیعی مایع می باشد. به این منظور یک کارخانه پتروشیمی در دست ساختمان

است. بجز این طرحهای مرتبط با انرژی، پروژه های دیگر شامل یک کارخانه سیمان سازی یک

کارخانه کود و یک کارخانه فولاد در حال اجرا می باشد. در حالی که دولت درصدد توسعه کارخانه

تهیه کود می باشد مشکلات اخیر در رابطه با بودجه و افراط در سازندگی مناطق دیگری در خلیج

موجب شده اند که ساختمان تجهیزات ذوب آلومینیوم به مدت نامعلومی به تعویق افتد.

علاوه بر جاده، بندر و نیروگاه برنامه های عمده ای نیز جهت ساختن مسکن، بیمارستان و مدرسه

در دست اجرا می باشد. این برنامه ها بخشی از یک برنامه وسیع رفاه اجتماعی را تشکیل می دهند که

بیشتر برای اتباع طرح ریزی شده است. مراقبتهای طبی به طور رایگان برای کلیه اتباع منجمله اتباع

کشورهای دیگر مقیم قطر تأمین گردیده است. تحصیل دوره دبیرستان رایگان می باشد و دولت برای

اتباع، زمین و آب و برق رایگان و وام بدون بهره جهت خرید خانه فراهم می نماید. توسعه بخش

ص: 215

اقتصادی در رابطه با دفاع از توجه کمتری برخوردار بوده است. مخارج دفاعی تنها 8 درصد از

هزینه های دولتی و تنها کمی بیش از 3 درصد از کارکرد ملی را تشکیل می دهد. نقش اصلی نیروهای

مسلح 6000 نفری قطر تأمین ثبات داخلی و جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی می باشد. همچون

بحرین، قطر خود را در معرض خطر نظامی به مفهوم متعارف آن نمی بیند و عربستان سعودی را محافظ

خود در برابر خطرهای خارجی می داند. نیروهای مسلح قطر تحت کنترل خاندان ثانی قرار دارند و

دلیلی وجود ندارد که از جانب آنها خطری رژیم فعلی را تهدید نماید. افسران اکثرا قطری، فلسطینی و

اردنی بوده و افراد عادی عمدتا از بدویهای سعودی می باشند. (S-NF).

رونق (اقتصادی) ناشی از نفت و مشکلات (مربوطه)

بخش اقتصاد نفتی که از سال 1976 به بعد کاملاً تحت مالکیت دولت درآمده است، هنوز بیش از

سه چهارم بازده ملی و بیش از 90 درصد از درآمدهای عمومی و تقریبا کل درآمد صادراتی را

تشکیل می دهد. در سال 1973 مجموعه استخراج نفت با 000/570 بشکه در روز به اوج خود رسید

و یک سال پس از آن در نتیجه اقداماتی در جهت حفظ ذخایر نفتی، تنها 480000 بشکه در روز

استخراج گردیده است. مشکلات مربوط به بودجه در سال 1977 و قطع صدور نفت ایران در سال

791978، استخراج نفت طی ماههای اخیر را تا حدودی افزایش داده است. علیرغم این تحولات به

علت سیر صعودی بهای نفت، درآمدهای حاصله از صادرات نفت از 6/0 میلیارد دلار در سال 1973

به 3/2 میلیارد دلار در سال 1978 جهش داشته است.

مسئله ای که حاکی از افزایش شدید در درآمدهای حاصله از نفت این کشور می باشد آن است که

مخارج دولت طی سالهای 77 1974 سالیانه 53 درصد افزایش یافته و در سال 1977 به 8/1

میلیارد دلار رسید. این توسعه خارق العاده موجب شد که فعالیت بخش خصوصی، به ویژه در زمینه

ساختمان و بازرگانی بشدت افزایش پیدا کند. همچنان که گسترش فعالیتهای اقتصادی از ظرفیت

جذب اقتصاد سبقت گرفت، فشارهای قوی ناشی از تورم ایجاد گردید و قیمتها طی این دوران سالیانه

20 تا 25 درصد افزوده شد. همزمان با این تحولات، کسری بودجه و نقصان در پرداختهای خارجی

نیز به وجود آمد. بالاخره در اواسط سال 1977 دولت بر آن شد تا رشد هزینه ها را از طریق تعویق

پرداخت به مقاطعه کاران و به تأخیر انداختن طرحهای جدید و توقف یا کاهش به روی طرحهای در

دست اجرا متوقف نماید. هر چند این اقدامات دیرتر از آن انجام شدند که بتوانند از نقصان بودجه در

سال 1977 جلوگیری نمایند، اما تأثیر قابل تقدیری بر امور مالی سال گذشته داشته اند. در سال 1978

هزینه ها یازده درصد پایین آمدند در حالی که درآمدهای حاصله از نفت افزایش یافتند و این امر

موجب شد که مازاد بودجه قابل توجهی به دست آید. نقصان حاصله در فعالیتهای اقتصادی و رفع

بعضی موانع مؤثر بر میزان واردات باعث گردید که تورم به حدود 10 درصد کاهش یابد.

این اقدام دولت، همچنین کاهش سریع مازاد حساب جاری را آهسته نمود. به همراه واردات، وجوه

ارسالی توسط خارجیهایی که در قطر مشغول بکارند و توسعه اعانات (امتیازات) به میزان افزایش

صادرات، مازاد حساب جاری از میزان 4/1 میلیارد دلار در سال 1974 به 700 میلیون دلار در سال

1977 کاهش یافته بود. مازاد حساب جاری در سال 1978 به میزان 600 میلیون دلار تخمین زده

ص: 216

می شود. ارز موجود خارجی چهارصد میلیون دلار در نیمه اول سال 1978 افزایش یافته و به 3/4

میلیارد دلار بالغ گردید (9/3 میلیارد دلار از آن ذخایر رسمی (دولتی) می باشد).

اجتماعی متشکل از اتباع کشورهای دیگر

توسعه اقتصادی سریع طی سالهای اخیر موجب هجوم خارجیان به منظور اشتغال به مشاغل

مربوط به مدیریت، مشاغل حرفه ای و غیر حرفه ای گردیده است.

قطر در حقیقت به کشوری متشکل از اتباع سابق کشورهای دیگر تبدیل شده و اتباع آن تنها 35

درصد از جمعیت تخمینا دویست هزار نفری آن را تشکیل می دهند. احتمالاً 80 درصد از نیروی

کارگری قطر خارجی هستند، اگر چه دولت این نسبت را 68 درصد اعلام کرده است. در بخش عمومی

کارمندان غیر قطری عمدتا اعراب مصری، اردنی، سوری، سعودی و سودانی می باشند. در بخش

خصوصی، پاکستانیها، ایرانیها، فلسطینیها ، هندیان و یمنی ها اکثریت را تشکیل می دهند. تعداد

فلسطینیها بالغ بر بیست هزار نفر است که مشاغل حرفه ای و مدیریت را عهده دار می باشند. هر چند

دولت قطر خدمات اجتماعی بسیاری بر اتباع کشورهای، دیگر فراهم نموده است، اما کوشش فراوانی

به کار برده تا از تثبیت کامل آنان جلوگیری کند.

برای مثال از طریق استخدام کارگران خاور دور برای مشاغل مقاطعه کاری سلطه پاکستانیها را

تعدیل نموده است. بیست هزار نفر پاکستانی که اکنون در قطر می باشند، خطری بالقوه علیه امنیت

داخلی کشور به شمار می روند. همچنین دولت سعی نموده است که سیاستی در جهت قطریزه نمودن

(Qatarization)مشاغل اعمال نماید؛ اما از این جهت تاکنون چندان موفقیتی نداشته است و خارجیان

همچنان مشاغل کلیدی را در اختیار دارند مشاور عالیرتبه سیاسی و حقوقی خلیفه یک شخص

مصری است که مسئول برنامه ریزی برای مدرنیزه نمودن دولت بوده، نظام حقوقی را بر پایه قوانین

مدنی (غیر وابسته به مذهب) بنا نهاده و امتیازات متعلق ثانی های هرزه و ولخرج را محدود نموده

است. مشاورین عالیرتبه در وزارتخانه های نفت و امور مالی و در برنامه ریزیهای صنعتی، فلسطینی

می باشند. اما اخیرا امیر برای چهار وزارتخانه معاونین قطری تعیین نموده است. (S-NF)

چشم انداز (دورنمای آتیه): تشنجات موجود در پشت صحنه

ثبات ظاهری قطر کشمکشهای عمده اجتماع آن کشور را از انظار مخفی می کند. هر چند در این

کشور تقریبا هیچ گونه حرکت سازمان یافته چپگرا وجود ندارد و نیروهای امنیتی قطر نسبت به

جمعیت آن بسیار بزرگ است، با این همه قطریهای بومی و اتباع سابق کشورهای دیگر از رژیم ثانی

ناراضی می باشند، و احتمالاً به طور روز افزون ناراضی تر خواهند گشت. افزایش نارضایتی، کینه

خانوادگی میان خاندان سلطنت، ناآرامیهای موجود در جماعت متشکل از اتباع کشورهای دیگر و

تکانهای شدیدتری در منطقه در نتیجه ادامه انقلاب کنونی در ایران ممکن است، ناآرامیهای سیاسی در

این کشور را به نقطه انفجار بکشانند. علیرغم جمعیت کم شیعیان در قطر آیت اللّه خمینی ظاهرا

شخصیت پرجذبه و با نفوذی است که می توانند الهام بخش بسیاری از مسلمانان عرب و غیر عرب

قرار گیرد که نظامهای موجود خود را با تردید و اعتراض نگاه کنند.

ص: 217

اما منشأ عمده تحولات در دراز مدت ممکن است طبقه متوسط متشکل از قطریهای تحصیل کرده

در خارج باشد که به منظور مطالبه نقش بیشتری در اداره کشور خود به قطر باز می گردند. این

فارغ التحصیلان درون و خارج از دولت سمتهای مهمی را اشغال نموده و (دولت را) به منظور کسب

نقش بیشتر تحت فشار قرار خواهند داد. تاکنون ثانی ها با حساسیت تمام تنها به آن حد از تقسیم

قدرت رضایت داده اند که برای تأمین بقای دراز مدت رژیم لازم خواهد بود. سهم سرانه تولید ناخالص

ملی در این پادشاهی کوچک ثروتمند دو برابر این مقدار در ایالات متحده بوده و دهان را آب

می اندازد!


عربستان سعودی

عربستان سعودی

جمعیت: 1/6 میلیون نفر، 70 درصد بومی

حکومت: سلطنت تحت فرمانروایی خانواده آل سعود

رئیس حکومت: خالد بن عبدالعزیز السعود

مذهب جمعیت بومی: 98 درصد مسلمان سنی مذهب

2 درصد مسلمان شیعی مذهب

سطح سواد: 20 درصد

نسبت محصلین به جمعیت: 10 درصد

تولید نفت: 3/8 میلیون بشکه در روز در سال 1978

ارز رسمی خارجی: 7/59 میلیارد دلار در ژوئن 1978

تولید ناخالص داخلی: 57 میلیارد در سال 1977

میزان نیروهای مسلح: 56000 نفر که 17000 تن از آنها گارد داخلی را تشکیل

می دهند.

عربستان سعودی: توازن نیروها در مسیر تحول

هر چند آشوب سیاسی در ایران موجب گشته است که دستگاه حاکمه عربستان سعودی مواضع

خود را در درون و خارجه از کشور مورد بررسی مجدد قرار دهد، قوای تحول زا در این کشور در

محیطی کاملاً متمایز عمل می کنند. با وجود آنکه خاندان سلطنتی در عربستان سعودی قدرت مطلقه بر

روندهای سیاسی را در اختیار دارد، از محبوبیتی برخوردار است که در خاورمیانه به ندرت می توان

یافت. در این کشور، احترام به احکام مذهبی جزء مکملی از تعیین خط مشی حکومتی را تشکیل

می دهد. خوف از فشارهای اجتماعی ناشی از تجددگرایی نظامی اقتصادی طی سه سال گذشته به

تعدیل شتاب توسعه (اقتصادی) انجامیده و ظاهرا کاهش شتاب بیشتری در این زمینه جزء برنامه آتیه

قرار دارد. درآمد حاصله از نفت موجب توسعه عمومی اقتصاد گشته و منافع قابل توجهی را برای اکثر

اتباع فعال در بخش خصوصی فراهم نموده است. به هر تقدیر، سعودیها حق دارند که در رابطه با

آسیب پذیری خود در قبال وقایع ایران نگران باشند. سقوط شاه به مفهوم از میان رفتن یکی دیگر از

ص: 218

نظامهای پادشاهی در جهان بوده و این امر نظام حکومتی عربستان را بیش از بیش در معرض خطر

قرار می دهد. خاندان سلطنتی آمادگی ندارد که قدرت سیاسی خود را با طبقه متوسط در حال رشد

تقسیم نماید، هر چند این امر تقریبا اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. و همچنین اعضای این خاندان در

برابر اتهاماتی مبتنی بر فساد عمومی در میان ایشان بی دفاع می باشند. در حال حاضر ظاهرا خطری

ثبات داخلی کشور را تهدید نمی کند. اما در بلند مدت این مسئله را نمی توان تضمین کرد. احتمالاً

مهمترین انعکاس انقلاب ایران در این کشور آن است که این انقلاب سلسله مراتب حکومت سعودی را

واداشته است که در منافع استراتژیک خود در منطقه تجدید نظر نمایند. در اینجا سعودیها خطری جدی

را در ارتباط با گسترش نفوذ روسیه احساس می نمایند که از سوی آمریکا مهار نمی گردد.

نظام حکومتی

پادشاهی عربستان سعودی در سال 1932 توسط ملک عبدالعزیز السعود بطور رسمی بنیان نهاده شد

و از آن پس این کشور تحت حاکمیت سلسله ای از فرزندان وی قرار داشته که آخرین ایشان، خالد، در

سال 1975به سلطنت رسید. ملک خالد که 66 سال دارد از ناراحتی قلبی شدیدی رنج می برد که مانع

از شرکت فعالانه وی در اداره کشور است. دومین مقام مملکتی ولیعهد «فهد» می باشد که ضمنا

قائم مقام نخست وزیر نیز بوده و اداره روز بروز حکومت را به عهده دارد. در عربستان سعودی که

خشکه مقدس ترین و لااقل ظاهرا متدین ترین کشورهای اسلامی سنی مذهب می باشد، حاکم هم به

عنوان رهبر ملت و هم به مثابه نگاهبان ارزشهای معنوی شناخته می شود. هر چند حدود قدرت و

اختیارات دقیق پادشاه توسط قانون اساسی یا یک هیئت قانونگذاری مدنی (غیر مذهبی) مشخص

نگردیده است، اما محدوده عملکرد و قدرت پادشاه سعودی را عوامل ذیل تعیین نموده اند:

الف : یک روند حکومتی شورایی مبتنی بر سنت که تکامل یافته روشها و رسوم بدوی می باشد.

ب : یک ضرورت حفظ پشتیبانی خاندان سلطنت که از 4 تا 5 هزار نفر تشکیل شده است (شامل

نوه های پسری و دختری عبدالعزیز).

عربستان سعودی: رهبران حکومت

نام مقام سوابق(1)

خالد بن عبدالعزیز السعود شاه

فهد بن عبدالعزیز السعود(2) معاون نخست وزیر برادر ناتنی شاه

عبداللّه بن عبدالعزیز السعود معاون دوم نخست وزیر برادر ناتنی شاه

عبدالرحمن عبدالعزیز حسن الشیخ وزیر آب و کشاورزی

سلیمان عبدالعزیز السلیم وزیر بازرگانی

حسین ابراهیم المنصور وزیر ارتباطات

سلطان ابن عبدالعزیز السعود(2) وزیر دفاع هوایی برادر ناتنی شاه

عبدالعزیز عبداللّه الخویتر وزیر آموزش و پرورش

محمد علی ابالخیل وزیر دارایی و اقتصاد ملی

ص: 219

سعود بن فیصل السعود(2) وزیر امور خارجهبرادرزاده شاه فرزند شاه فیصل فقید

حسین عبدالرزاق الجزایری وزیر بهداری

حسن ابن عبداللّه الشیخ وزیر آموزش عالی

قاضی عبدالرحمن القسیبی وزیر صنایع و برق

نایف بن عبدالعزیز السعود(2) وزیر کشور برادر ناتنی شاه

محمد عبدویمانی وزیر اطلاعات

ابراهیم بن محمد بن ابراهیم الشیخ وزیر دادگستری

ابراهیم بن عبداللّه انقاری وزیر کار و امور اجتماعی

مجید بن عبدالعزیز السعود(2) وزیر شهرداری و امور روستایی برادر ناتنی شاه

احمد زکی یمانی وزیر منابع نفتی و معدنی

عبدالوهاب عبدالواسع وزیر حج و امور مذهبی

حشام محی الدین نظیر وزیر برنامه ریزی

علوی درویش کیان وزیر پست و تلگراف و تلفن

مطیب بن عبدالعزیز السعود وزیر مسکن و امور عامه برادر ناتنی شاه

محمد ابراهیم مسعود وزیر مشاور

محمد عبدالطیف الملحم وزیر مشاور

عبدالعزیز بن زیدالقریشی وزیر مشاور

1 ظاهرا مسلمان سنی مذهب است

2 اعضای انتصابی از خانواده سلطنتی

حکام سعودی تشکیلات مربوط به وزارتخانه ها (یا آژانسهای اجرائی) را که برخی از آنها تحت

سرپرستی اعضای خاندان سلطنتی می باشند، توسعه داده اند تا مسئولیتهای رو به افزایش حکومت

مرکزی را عهده دار گشته و اداره نمایند. در سال 1953 یک «هیئت وزراء» به طور رسمی دایر گردید

تا شاه را در تعیین خط مشی کلی یاری داده و بر فعالیت وزارتخانه ها، که مسئول اجرای خط مشی های

تعیین شده می باشند، نظارت نماید. در عربستان سعودی دستگاه قانونگذاری رسمی وجود ندارد. شاه

در مورد مسائل مهم مملکتی حکم صادر می کند و تنظیم مقررات در رابطه با اموری که از اهمیت

کمتری برخوردارند بر عهده وزارتخانه هاست. درون وزارت دادگستری سیستمی متشکل از دادگاه های

مذهبی مطابق با «شریعت» (احکام اسلامی) عمل می کند، و نظام گسترده ای مرکب از «هیئتهای

عمومی» با اختیارات قانونی متفاوت، قوانین و مقررات را اجرا می نماید.

سعودیها بر حسب عرف و عادت همواره تصمیمات خود را از طریق اجماع گروههای ذی ربط

اتخاذ نموده اند در برخی موارد تنها عده ای از شاهزادگان عالیرتبه خاندان سلطنت مورد مشورت قرار

می گیرند. در موارد دیگر، مشاوره ممکن است طیف وسیعی از خاندان سلطنتی یا اقشاری از جامعه

سعودی را در بر گیرد. تعدادی تکنوکرات تحصیل کرده در خارج که شاه و خاندان سلطنتی، برای اداره

امور مملکتی وابستگی روزافزونی به ایشان پیدا نموده اند، هر چند از پایگاه قدرت مستقلی برخوردار

نیستند، در حال حاضر بیش از پیش در تصمیم گیری شرکت می نمایند.

ص: 220

روند تصمیم گیری از طریق اجماع معمولاً ارزیابی مناسبی از آراء عمومی را تضمین می کند. به

علاوه دسترسی تعداد کثیری از اتباع کشور به اعضای متعددی از خاندان سلطنت، ارتباط مستقیم

عقاید و مشکلات عامه مردم را با مرکز قدرت ممکن می سازد. به این ترتیب، هر چند گروه بندیهای

سیاسی اتحادیه های کارگری وسایل ارتباط جمعی مستقل و گروههای جوساز مجاز نمی باشند، اما

پادشاهی سعودی به طور وسیعی آگاه به نیازها و مشکلات مردم و پاسخگو به آنها بوده است. این امر

به ویژه هنگامی که مخالفتی علنی با عرف جامعه نظیر موج آزادیخواهی در ارتباط با حقوق زنان

با حساسیتهای محافظه کاران افراطی و یا نهاد مذهبی اصطکاک پیدا می کند، به چشم می خورد. روی

هم رفته، سعودیها چندان از روش اداره کشورشان ناراضی نیستند،و در حقیقت نسبت به مقام و

موقعیت جهانی کشور خود از اوائل دهه 1970 به بعد بسیار احساس غرور می نمایند.

ارتش

ارتش در عربستان سعودی نقش سیاسی نسبتا جزئی ای را ایفا می نماید. آرمانهای نظامی ظاهرا به

ملاحظاتی پیرامون «پرستیژ» (شهرت و اعتبار) و تلاشهایی در جهت ایجاد یک نیروی دفاعی

بازدارنده محدود می شود. جنگ داخلی یمن در دهه 1960 انگیزه اتخاذ یک خط مشی در جهت

اصلاح و بهبود نیروهای مسلح در این کشور گردید و جنگهای اعراب و اسرائیل سالهای 1967 و

1973، و شورش ظفار در عمان، این اقدام را تقویت و تأیید نمود. اخیرا سوءظن نسبت به مقاصد و

اهداف روسیه در منطقه این روحیه دفاعی را تقویت نموده است. (S)

نیروهای مسلح تحت دو مرکز فرماندهی مجزا سازماندهی شده اند: نیروی زمینی، هوایی و دریایی

تحت فرماندهی شاهزاده سلطان وزیر دفاع و هواپیمایی قرار دارند، و گارد ملی توسط شاهزاده

عبداللّه اداره می شود تعدادی از شاهزادگان پستهای کلیدی و اشتغالات ستادی در نیروهای مسلح را به

عهده دارند. هر چند میزان حقوق و مزایای ارتش در سطح بالایی قرار دارد، اما موقعیتهای خوب

اقتصادی در بخش خصوصی آنقدر جالب توجه گردیده که دولت به سختی توان واحدهای ارتشی را

به میزان لازم نگاهداشته است. توان رسمی نیروهای مسلح شامل گارد ملی به 000/90 تن نیروی

انسانی بالغ می گردد، اما توان بالفعل آن 56000 نفر تخمین زده می شود. مسئولیت اصلی گارد ملی را

حفظ امنیت داخلی و محافظت از خاندان سلطنت تشکیل می دهد. خاندان سلطنتی گارد ملی را به

مثابه حامی و پشتیبان خود علیه هر گونه کودتای احتمالی در ارتش می نگرد. استخدام در گارد ملی

در انحصار قبایل بدوی است که به خاندان سلطنت شدیدا وفادار بوده و تداوم دلبستگی شان نسبت به

این خاندان توسط کمک هزینه هایی که دولت پرداخت می کند، تضمین می شود. (S)

نفوذ بیگانه

هر چند از اواسط سال 1978 کوشش فراوانی جهت ثبت نام و آمارگیری از بیگانگان مقیم

عربستان سعودی به عمل آمده، اما اطلاع از ترکیب جمعیت این کشور حدس و تخمینی بیش نیست.

طبق اکثر منابع، بیگانگان حدود دو میلیون نفر از 6 میلیون جمعیت کل کشور را تشکیل می دهند. یک

میلیون نفر از نیروی کار توسط کارگران خارجی تأمین می شود و اتباع سعودی نیز همین تعداد از

ص: 221

نیروی کارگری را تشکیل می دهند. نگرانی دولت از حضور بیگانگان بیشتر درباره خطری است که در

این رابطه ارزشهای سنتی را تهدید می نماید، اما گذشته از تأثیرات ظریفی که این امر ممکن است بر

آداب و سنن سعودیها داشته باشد، بیگانگان مشکلات سیاسی قابل توجهی ایجاد ننموده اند. بخشی از

این آرامش سیاسی ناشی از خطر اخراج فوری است که خارجیها را تهدید می کند. تعداد انگشت

شماری شورش در اردوهای ساختمانی که بر سر شرایط زندگی و نابرابری میزان حقوق، به وقوع

پیوسته نه بر علیه دولت بلکه علیه کارفرمایان بوده است. اکثر کارگران مهمان (بیگانه) به پادشاهی

سعودی می آیند تا هر چه می توانند پول تحصیل کنند. آنان معمولاً در اسرع وقت به کشورهای خود

بازگشته و فرصت درگیری در مسائل و تحولات سیاسی داخلی عربستان را پیدا نمی کنند.

یمنی ها که به عنوان سعودیهای درجه دو تلقی می شوند تقریبا نیمی از دو میلیون خارجی مقیم

عربستان را تشکیل می دهند. آنان عموما از یمن شمالی آمده و بدون ویزا به عربستان سعودی پذیرفته

می شوند. بر خلاف اکثر دیگر ملیتهای بیگانه، حضور ایشان بسته به عقد قراردادی با یک کارفرمای

خاص نیست. هر چند آنان مزاحمت سیاسی فراهم ننموده اند. اما صرف تعدادشان موجب نگرانی

دولت می باشد. اعراب دیگر، به ویژه مصریان، فلسطینیها و اردنی ها یک چهارم از جمعیت خارجیهای

(ساکن عربستان) را تشکیل داده و بسیاری از اشتغالات حرفه ای نظیر تعلیم و تدریس تا خدمات

شهری و مدیریت سطح متوسط را اشغال نموده اند. مابقی بیگانگان عمدتا از آسیا، به ویژه پاکستان و

کره جنوبی می آیند. شمار آمریکایی ها و اهالی اروپای غربی تنها به 50000 نفر بالغ می گردد. (S)

فلسطینیهای مقیم عربستان سعودی که حدود125000 نفر می باشند بیش از سایر گروهها ایجاد

نگرانی می نمایند. طی سالهای اخیر، دولت از اعطای حق تبعیت به ایشان خودداری نموده و به منظور

جلوگیری از هجوم بیشتر آنان به داخل عربستان مقررات جدی تری در رابطه با ویزا و حق اقامت

وضع نموده است. دولت از این نگران است که فلسطینیها ممکن است در آتیه مگر به قصد بازگشت به

سرزمینی متعلق به خودشان عربستان را ترک نگویند. (S)

عربستان سعودی از جمعیت بومی نسبتا یکپارچه، زبان مشترک و مذهب تسنن فوق العاده

محافظه کارانه ای برخوردار است. یک استثناء قابل توجه جامعه 125000 نفری شیعیان در ایالت

شمالی این کشور می باشد که تقریبا یک چهارم جمعیت این ناحیه را تشکیل می دهند. شیعیان پیش از

کشف منابع نفتی دارای مقام اجتماعی و اقتصادی پست تری بوده و به کارهای یدی نزد کشاورزان و

تجار سنی اشتغال داشتند. اما طی دهه اخیر آنان در بخش اقتصاد نفتی و دوائر مربوط به تجارت

خصوصی و دولتی پیشرفتهای شایان توجهی نموده اند. تبعیض در اشکال مختلف وجود دارد: از جمله

تضییقات در رابطه با استخدام شیعیان در نیروهای مسلح، اداره پلیس و برخی اشتغالات دیگر را

می توان نام برد. تحقیقات اخیر درباره جامعه شیعیان ناظران را متقاعد نموده است که تحول اقتصادی

موقعیت ایشان را برای ادامه فعالیت در جامعه سعودی تثبیت نموده است. (S)

تجربه عبرت انگیز

حضور گسترده خارجیان در جامعه سعودی در وهله اول میراث جریان پرشتاب تجددگرایی است

که هدف از آن سوق دادن این کشور به ماورای موقعیت یک کشور در حال رشد بوده است. این جریان

ص: 222

در پی چهار برابر شدن بهای نفت اوپک طی سالهای 74 1973 تشدید گردید. عربستان سعودی با

در دست داشتن 27 درصد از ذخایر نفت آزاد دنیا، درآمدی معادل 36 میلیارد دلار در سال 1978 به

دست آورد. هر چند این کشور از نظر سرمایه مشکلی ندارد، اما دارای خلاءهای عظیمی در رابطه با

قابلیتهای اجرائی، تکنولوژی و نیروی انسانی است. مسکن غیرکافی که جوابگوی هجوم خارجیها به

داخل کشور نیست، و شبکه های ضعیف حمل و نقل موانع دیگری بر سر راه توسعه آرام و بی دردسر

اقتصادی را تشکیل می دهند.

تلاشهای مقدماتی در جهت تسریع توسعه با «اولین طرح توسعه» در سالهای مالی 75 1971

آغاز گردید .(1) 10 میلیارد دلار هزینه ای که برای اجرای این طرح در نظر گرفته شده بود در عمل به 19

میلیارد دلار افزایش یافت. این طرح که مقاصدی مبهم را در جهت توسعه دنبال می نمود و می بایست

از طریق هزینه عمومی تحقق یابد، از فشارهای اجتماعی ناشی از این کار غافل بود. «طرح دوم

توسعه» (سالهای مالی 80 1976) هزینه ای معادل 142 میلیارد دلار را پیش بینی نموده و اصلاح

شبکه های حمل و نقل ارتباطات و توزیع از اهداف آن به شمار می رفت. این طرح برای آنکه نیاز به

نیروی کارگری بیگانه را کاهش دهد. بر توسعه صنایع سنگین با سرمایه تمرکز یافته و ترتیب نیروی

انسانی بومی تأکید نمود. همچنین اصلاحاتی در زمینه مزایای اجتماعی به منظور جلوگیری از

شکافهای رو به رشد در رابطه با توزیع درآمد مورد تأکید قرار گرفت.

در سال 1976 مقامات رسمی مشکلات گوناگونی را در رابطه با جذب کالاها و نیروی انسانی

وارداتی تشخیص دادند و در نتیجه سرعت فعالیت در جهت توسعه کاهش یافت.

مسئله عبرت انگیز دیگر در سال 1978 به وقوع پیوست، زمانی که روشهای حساب نشده و

ناهماهنگ تنظیم بودجه، کاهش در هزینه وزارتخانه ها را ایجاب نمود و از سوی دیگر اجرای برخی

طرحها را به تعویق انداخته و به کاهش دارایی های مالی خارجی منجر گردید.

طی «سومین طرح توسعه» (سال جاری مالی 85 1981)، کاهش بیشتری در شتاب روند توسعه

اقتصادی پیش بینی می شود. این طرح، ظاهرا برای آنکه محصولات داخلی را جایگزین واردات نموده

و موجبات شرکت گسترده تر سعودیهای بومی در توسعه صنعتی را فراهم نماید، بر صنعت

(کارخانجات) تأکید خواهد نمود. در میان معیارها و موازین پذیرش طرحهای جدید، حفظ ارزشهای

سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. نگرانی رو به رشد در میان جناح محافظه کار نظام

حکومتی سقفی برای تولید نفت را پیشنهاد می کند که احتمالاً کمتر از 12 میلیون بشکه در روز برای

اواسط دهه 1980 خواهد بود. (در مقایسه با تولید نفت در اوائل سال 1979 که نزدیک به 10 میلیون

بشکه در روز بوده، و مذاکرات قبلی در رابطه با بیش از 15 میلیون بشکه نفت در روز برای اواسط

دهه 1980).

تجربه عبرت انگیز عربستان سعودی در رابطه با روند توسعه در ابعاد دیگر نیز به چشم می خورد.

مدت مدیدی است که سعودیها به مواردی از اجحافات فاحش در رابطه با قراردادهای خود ظن

برده اند، اما اینک این ظن تبدیل به یقین گشته است. قراردادهای گذشته اخیرا به بهانه های مختلف

1- سال مالی سعودی بر پایه سال هجری قمری است و به طور متوسط 11 روز از سال تقویمی غربی کمتر است. سال مالی 1979 در ششم ژوئن 1978 آغاز شد و در بیست و پنجم ماه مه 1979 خاتمه خواهد یافت.
ص: 223

موضوع مذاکرات مجدد قرار گرفته اند و این امر به پس اندازی معادل 30 درصد قیمتهای قبلی منجر

گردیده است. در آژانسهای معتبر، کاهش قیمت به منظور حذف حشو و زوائد همراه با اشتیاقی شبیه به

شور جهاد صلیبیان (Crusad - Like)انجام می گیرد و محتمل است که این امر روند توسعه را بیش از

آنکه با توانایی مصرف درآمدهای حاصله در نفت هماهنگ گرداند، با قابلیت جذب واقعی همگام و

متناسب نماید.

روی هم رفته، اموری که از اهمیت اجتماعی برخوردارند، همراه با داد و ستد منصفانه، به عنوان

مهمترین عوامل مؤثر در شتاب توسعه مطرح می شوند. میزان درآمد مالی سعودی قابلیت انعطاف

عظیمی را فراهم می آورد. مازادهای حاصله از درآمدهای نفتی دارایی رسمی خارجی را از 7/4

میلیارد دلار در آخر سال 1973 به حدود 60 میلیارد دلار در آخر سال 1978 افزایش داده است و

این مقدار بیش از آلمان غربی و ژاپن می باشد. تنها درآمدهای حاصله از داراییهای خارجی 20

درصد از صورتحساب واردات کشور را می پوشاند. در حالی که طی دو سال گذشته مازادهای موازنه

پرداخت کاهش یافته اند، و با در نظر گرفتن سیر صعودی بهای نفت در جهان، این روند احتمالاً

معکوس خواهد شد.

موارد استفاده از ثروت نفت

هزینه دولتی که طی پنج سال از 7/2 میلیارد دلار به حدود 33 میلیارد دلار در سال مالی 1978

افزایش یافته است، انگیزه رشد اقتصادی را فراهم نموده است. بخش اقتصاد نفتی علیرغم آنکه

پشتیبان و پایه اصلی اقتصاد این کشور را تشکیل می دهد، تا حدود 2 سال پیش توسط درآمدهای

کمپانی تأمین مالی می شد. تا آنکه سرمایه گذاری عظیم برای ایجاد یک سیستم جمع آوری گاز هزینه

اضافی از سوی دولت را ایجاب نمود. حدود یک چهارم از بودجه طی پنج سال گذشته صرف

خریدهای نظامی شامل تجهیزات سنگین، پایگاههای زمینی و دریایی و مراکز فرماندهی و ارتباطات

گشته که اکثرا از ایالات متحده خریداری شده است. تکیه بر ظرافت تکنیکی و کیفیت تجهیزات موجب

شده است که عربستان سعودی تجهیزات پیشرفته ای نظیر هواپیمای جنگی اف 15 را به دست آورد.

تا اواخر سال 1978 قراردادهای نظامی با آمریکا به 19 میلیارد دلار بالغ می گردید. قراردادهای

ساختمانی ارتش 11 میلیارد و قراردادهای مربوط به تجهیزات سنگین 8 میلیارد دلار از این مقدار را

تشکیل می داد. حدود 3 میلیارد از هر یک از این دو گروه قرارداد تا به حال انجام شده و یا تحویل

گردیده است. یک چهارم دیگر از بودجه صرف طرحهای توسعه اقتصادی شده است. پیشرفت به ویژه

در زمینه ساختمان و گسترش بنادر چشمگیر بوده و به از میان برداشتن موانع مربوط به واردات یاری

رسانده است. اکثر کارخانجات در جبیل واقع در خلیج فارس و ینبع (Yanbu)واقع در دریای سرخ

هنوز در مراحل مقدماتی و برنامه ریزی قرار دارند. بجز فعالیتهایی که در جهت تأمین خدمات در این

پایگاهها انجام می شود، یک سیستم جمع آوری گاز به ارزش 13 میلیارد دلار و مقداری لوله کشی گاز

سرتاسری تنها تأسیسات عمده ای می باشند که پس از چندین سال وقفه اکنون در دست اجراء قرار

گرفته اند. ساختمان یک کارخانه فولاد در جبیل نیز ممکن است امسال آغاز شود.

بقیه تقسیمات بودجه به ارقام جاری نظیر حقوق، انتقالات، سوبسید و کمکهای خارجی تخصیص

ص: 224

یافته است تنها مواردی که هزینه به طور مداوم بر مقادیر تخصیص یافته پیشی گرفته است

هزینه های مربوط به کمکهای اقتصادی خارجی بطور متوسط طی سالهای 77 1975 به 2 میلیارد

دلار در سال بالغ گردیده و در سال 1978 کاهش یافت. کمکهای رسمی اکثرا به صورت امتیازات دو

طرفه و وامهایی بر مبنای شرایط امتیازی تأمین شده و عمدتا به کشورهای عربی و به ویژه کشورهای

مبارز تعلق گرفته است. دولت کوشش فراوان به کار برده است تا ثروت حاصله از نفت را با

سعودیهای بومی تقسیم نماید. خانواده های کم درآمد اکنون توسط بیمه اجتماعی، سوبسیدهای غذایی

و کنترل اجارات پشتیبانی می شوند. هر تبعه سعودی که دارای قوه ابتکار باشد می تواند از اعتبار کم

هزینه چشمگیری جهت تأمین مالی اقدامات تجاری خود استفاده نماید و کلیه اتباع از وامی بی بهره تا

مرز 000/90 دلار، بیست ساله، برای ساختمان خانه خصوصی خود برخوردار می باشند. هزینه های

عمومی فراوان نیز صرف تحصیلات و مراقبتهای بهداشتی آنان گردیده است. توسعه هزینه های عمومی

رشد قابل توجهی در بخشهای غیرنفتی اقتصاد این کشور که تا همین سالهای اخیر عملاً تک

محصولی بوده است ایجاد نموده رشد حقیقی در بخش دولتی از سال 1973 به بعد به طور متوسط

سالانه 16 درصد بوده و در بخش خصوصی به 12 درصد بالغ گردیده است. اقدامات بازرگانی در

عربستان سعودی تاکنون منحصر به تجارت و ساختمان بوده و تلاش کمی در زمینه های صنعتی دیده

شده است.

مقایساتی با ایران

دگرگونی اجتماعی در ایران موجد نوعی خودآگاهی ملی در عربستان سعودی شده است که نگران

احتمال بروز سرنوشتی مشابه در این کشور می باشد. هر چند وقوف بر خسارات اقتصادی ناشی از

تورم و خطری که از جانب جامعه اتباع سابق کشورهای دیگر نظام اجتماعی عربستان را تهدید

می کند، هم اکنون نیز نیل به تجددگرایی را در این کشور تعدیل نموده است، اما انقلاب ایران ممکن

است انگیزه تحول وسیعتری گردد. (S)

خاندان سلطنتی سعود احتمالاً بیش از هر چیز در ارتباط با فسادی که قراردادهای خارجی را

احاطه نموده حساس و آسیب پذیر می باشد. گزارشات اخیر حاکی از تنفر عمومی روزافزونی نسبت به

این گونه اعمال است. اکنون شهرت یافته است که اعضاء خاندان سلطنتی از طریق همکاری و شرکت

در قراردادهای عظیم ساختمانی خارجی ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده اند. انتقاداتی که در رابطه با

این گونه اختلافها پدید آمد، سبب شد که حدود یک سال قبل اقداماتی تصنعی در جهت کاهش نفوذ

فروش به عمل آید. حق الزحمه آژانس به طور قانونی به 5 درصد بهای قرارداد منحصر گردید و

خریدهای نظامی از طریق آژانس به کلی ممنوع گردید. با این همه، خارجیانی که خواهان عقد

قراردادهای دولت غیرنظامی می باشند می بایست از طریق قانونی توسط یک آژانس سعودی عمل

کنند و این امر به طرز مؤثری موجب می شود که کمیسیونهای نسبتا بزرگ در اختیار یک اقلیت ممتاز

قرار گیرد.

از جهات دیگر خاندان سلطنتی سعودی کمتر از شاه (معدوم ایران) آسیب پذیر به نظر می رسد.

سلسله مراتب حکومتی روابط نزدیکی با جامعه مذهبی حفظ نموده است. عرف سعودی راهی برای

ص: 225

شکایات شهروندانی که از حق رأی بی بهره اند باز گذارده است.

هر چند بدون شک توزیع درآمد کاملاً به نفع یک اقلیت کوچک است، اما اکثر سعودیها به طور

ملموسی از رونق اقتصادی بهره جسته اند. برخلاف ایران هزینه های دفاعی به قیمت چشم پوشی از

برنامه های اقتصادی اساسی تمام نشده است. در حقیقت به علت درآمد گزاف حاصله از نفت و

جمعیت کم، سعودیها یارای تحمل اشتباهات اقتصادی را دارا می باشند که می توانست برای کشورهایی

که از بخت کمتری برخوردارند، عواقب وخیمی در برداشته باشد.

چشم انداز

ثبات اجتماعی (در عربستان سعودی)، حداقل برای کوتاه مدت، محتمل به نظر می رسد. خاندان

سلطنتی ظاهرا کنترل کامل را به دست دارد و مردم از نظر اقتصادی به طور معقولانه ای آرام نگاه

داشته شده و خطری جدی از سوی خارجیان داخل کشور ثبات جامعه را تهدید نمی کند. (S)

به هر ترتیب چندین منبع تشنج زا وجود دارند که در دراز مدت ممکن است تقویت شوند.

نگرانیهایی از این دست از سوی سعودیهای عالیرتبه ابراز شده است:

(الف) یمانی، وزیر نفت: تحولات سیاسی اجتماعی عمده ای را برای اواسط دهه هشتاد

پیش بینی نموده است.

(ب) وزیر امور خارجه، شاهزاده سعود، گفته است که پادشاهی سعودی قادر نخواهد بود یک

کودتای نظامی (درون ارتش خود) را طی درگیری اخیر در یمن تحمل نماید.

(ج) چندین تن از اعضای خاندان سلطنت رهبری ولیعهد فهد را مردد و در حال نوسان خوانده و

مورد انتقاد قرار داده اند.

نشانه دیگری از ناآرامی در آتیه، افزایش قاچاق اسلحه به داخل کشور است. (S-NF- NC- OC)

هر گونه تهدید احتمالی نسبت به قدرت مطلقه خاندان سلطنت احتمالاً از جانب طبقه کارمندان

خدمات شهری، تجار، مهندسین، کارمندان ارتش و کارگران متخصص نشأت خواهد گرفت. همگام با

پیشرفت اقتصادی، این طبقه متوسط در حال رشد نقش مهمتری را در عرصه سیاست جستجو خواهد

نمود بویژه، پیچیده و ظریف تر شدن اقتصاد و فشار ناشی از تحولات اجتماعی اقتصادی به احتمال

قوی بر توان سیاسی تکنوکراتهای تحصیلکرده در خارج خواهد افزود. این قشر بیش از اکثر اعضای

خاندان سلطنت در معرض دگرگونی اجتماعی قرار دارند.

به علت فقدان یک رهبری مؤثر و نیرومند در نظام حکومتی عربستان سعودی و خاندان سلطنت

مشکلی که از سال 1975، پس از مرگ ملک فیصل به بعد همواره بغرنج تر گردیده است حل این

تشنجات بسیار مشکل خواهد بود. ولیعهد فهد به ویژه در رابطه با مسائل مهم مملکتی که بین مقامات

عالیرتبه دولتی و شاهزادگان هیچ گونه توافقی وجود ندارد، فاقد قدرت و اختیارات کامل تصمیم گیری

است. بعلاوه، به نظر می رسد که فهد از قاطعیت فکری و روحی لازم نیز بی بهره است. او به جای آنکه

فکر خود را برای مردم بازگو نماید، آنچه آنان خواهان شنیدنش هستند بر زبان میراند. (S)

فقدان رهبری مؤثر طی چند سال گذشته خصومتها و رقابتهای درون خاندان سلطنت را تشدید

نموده است. اختلافات خانوادگی در ارتباط با بسیاری از روشها و خط مشی ها وجود دارد، اما

ص: 226

مهمترین رقابتها از نقطه نظر سیاسی مربوط به جانشینی مقام عالی سلطنت می باشد. شاهزاده عبداللّه

احتمالاً پس از فهد به ولایتعهدی برگزیده خواهد شد اما درباره جانشین عبداللّه اختلافات جدی وجود

دارد. برادر تنی فهد، سلطان، محبوب برخی است و برادر ناتنی اش مشعل (Mish`al)، محبوب برخی

دیگر. (S)

خاندان سلطنتی بر سر شتاب تجددگرایی نیز دچار اختلاف است. ولیعهد فهد نماینده طرحهای

توسعه طلبانه مترقی است. فهد می داند که «مدرنیزاسیون بدون وسترنیزاسیون» (تجددطلبی بدون

غرب گرایی) آرمانی باطل است اما امیدوار است که این تحول اجتناب ناپذیر را تحت کنترل نگاهدارد.

اما شاه خالد نماینده گروهی بنیادگراتر است و شاهزاده عبداللّه و حتی برخی از برادران تنی فهد نیز به

این دسته تعلق دارند. این محافظه کاران در مقابل هر گونه لیبرالیزه نمودن نظام اجتماعی مقاومت

می کنند، اما با توسعه اقتصادی فی نفسه مخالف نیستند. (S-NF)

اختلافاتی هم در زمینه چگونگی برخورد با موقعیت ژئوپولیتیکی منطقه وجود دارد. اقدامات

سعودیها حاکی از این اعتقاد ایشان است که روسیه درگیر تلاش استراتژیک به منظور محاصره مناطق

نفت خیز خلیج فارس و عربستان سعودی می باشد. طی دو سال گذشته، سعودیها درگیری روسیه را در

شاخ آفریقا، کودتای افغانستان و فعالیتهای افزایش یافته یمن جنوبی به عنوان گواهی بر مقاصد سوء

آن کشور می دانند. اگر چه اکثر رهبران سعودی معتقد نیستند که روسیه در سقوط شاه ایران مستقیما

دخالت داشته است، اما عقیده دارند که رویدادهای ایران موازنه قدرت در منطقه را به طرز مؤثری

دگرگون نموده و خطر محاصره منطقه توسط روسیه را افزایش داده است. آنان احساس می کنند که

ایالات متحده دو سال اخطار توسط عربستان سعودی را نادیده انگاشته و بر بحرانی بودن شرایط

واقف نیست، و یا متناوبا قادر نیست منافع خود را در منطقه محافظت نماید. این نگرانیها بر اختلاف

نظر خاندان سعودی درباره برقراری مجدد نوعی روابط رسمی با روسیه شوروی افزوده است. (S)

در حال حاضر سعودیها روابط خود با ایالات متحده آمریکا و کشورهای عربی را مورد ارزیابی

مجدد قرار می دهند. طی ماههای اخیر عربستان سعودی در ارتباط با روند صلح خاورمیانه از مصر و

آمریکا دوری گزیده و با اکثریت کشورهای عربی که معتقدند توافقهای «کمپ دیوید» چهارچوب

مناسبی جهت صلحی مطلوب را تشکیل نمی دهد در یک صف قرار گرفته است. همچنین به نظر

می رسد که این کشور در حال تجدید روابط با عراق می باشد. کاهش اعتبار ایالات متحده در چشم

رهبران سعودی احتمالاً هم اکنون قدرت سیاسی شاهزادگان عالیرتبه و به ویژه شاهزاده فهد را، که

بیش از همه نماینده تام موضع طرفداری از آمریکا می باشد، تضعیف نموده باشد. اگر طی ماههای آتی

رهبران سعودی متقاعد شوند که واشنگتن پناهگاه قابل اعتمادی برای ایشان نیست، ممکن است

موضعی غیرمتعهدانه تر اتخاذ نمایند. هر چند که ناخوشایند باشد، احتمال می رود که سعودیها، به

منظور کسب فرصتی جهت کاستن از شتاب پیشروی محسوس روسیه در منطقه، با آن کشور از در

دوستی درآیند. (S)


یمن جنوبی

یمن جنوبی

جمعیت: 1700000 نفر؛ تقریبا 100 درصد آنها بومی می باشند

ص: 227

حکومت: مارکسیست غیر نظامی

رئیس حکومت: رئیس جمهور عبدالفتاح اسماعیل*

مذهب جمعیت بومی: 95 درصد مسلمان سنی شافعی

5 درصد مسلمان شیعه زیدی

سطح سواد: 10 درصد

نسبت محصل به جمعیت: 15 درصد

اقتصاد: کشاورزی پایدار؛ صنعت کلبه سازی

ارز رسمی خارجی: 150 میلیون دلار در ژوئن 1978

تولید ناخالص ملی: 550 میلیون دلار در سال 1977

میزان نیروهای مسلح: 21800 نفر

نیروی پلیس ملی: تقریبا 10000 نفر

شبه نظامیان: تقریبا 10000 نفر

* البته بعدها علی ناصر محمد روی کار آمد. وی در مقایسه با عبدالفتاح اسماعیل و سالم ربیع

علی از دیدگاه متعادلتری برخوردار است. در کودتای سال 1365 علی ناصر محمد به وسیله

عبدالفتاح اسماعیل و طرفدارانش از کار برکنار و متواری شد. در جریان کودتا عبدالفتاح اسماعیل و

علی عنتر به قتل رسیدند، و نهایتا العطاس نخست وزیر قبلی به حکومت رسید. مترجم

یمن جنوبی: خنجری فرورفته در پشت شبه جزیره عربی

از سال 1967 به بعد یعنی زمانی که یمن جنوبی استقلال خود را به دست آورد، رژیمهای چپگرا

تحولات اقتصادی و اجتماعی ای را (بر این کشور) تحمیل نموده اند که تا حدود زیادی آن کشور را از

دیگر همسایگانش در شبه جزیره عربستان متمایز و منزوی ساخته است. حکام تندرو طبقات را کاملاً

از بین برده، توسط مبارزات خونین، کشور را آرام نموده و تحصیلات غیر مذهبی را جایگزین

تعلیمات اسلامی سنتی نموده اند. طی 9 ماه گذشته، دولت تحت کنترل یک ایدئولوگ مارکسیست

متعهد (دو آتشه) به نام عبدالفتاح اسماعیل که به همکاری نزدیک با روسیه متمایل است، قرار داشته

است. در گذشته زندگی سیاسی داخلی کشور تحت الشعاع مبارزه ای برای قدرت میان اسماعیل و

رئیس جمهور فقید علی قرار داشت: علی به عنوان فردی چپگرا امّا پراگماتیک تر از اسماعیل شهرت

داشت.

در هر دو صحنه داخلی و بین المللی، سیاستهای یمن جنوبی همسایگان عرب خود را از این کشور

بیگانه و دور نموده است. عدن از نهضتهای انقلابی منطقه جانبداری نموده، تروریستهای بین المللی را

در کنف حمایت خود قرار داده و اخیرا نیز فعالانه به خصومت با یمن شمالی که از متفقین عربستان

سعودی می باشد پرداخته است. کوششهای عربستان سعودی که با وعده کمکهای اقتصادی، یمن

جنوبی را به استقلال از روسیه ترغیب می نماید، عقیم مانده است و مقدار کمکهای مالی آینده از سوی

کشورهای محافظه کار خلیج نامعلوم می باشد. آینده اقتصادی یمن جنوبی بدون کمکهای مالی خارجی

تاریک است. عدن فاقد منابع طبیعی است و از نظر نیروهای متخصص فنی و مدیریت برای آنکه

ص: 228

مستقلاً به توسعه اقتصاد خود پردازد در مضیقه قرار دارد.

ابعاد سیاسی

ساکنین یمن (عدن) بخش عظیمی از تاریخ اسلامی خود را تحت سلطه ائمه یمن شمالی که به

مدت 800 سال در صنعا حاکمیت داشته اند، به سر برده اند. جنوبیها که عمدتا سنی مذهب و از فرقه

شافعی می باشند از بیعت با ائمه که شیعه بودند خودداری ورزیدند. ایالات کوچک قبیله ای و

سلطان نشینان جنوب یمن هرگز تحت کنترل کامل حکومت یمن قرار نگرفتند. تاریخ جدید یمن

جنوبی از زمانی آغاز می شود که عدن در سال 1839 به تصرف بریتانیای کبیر درآمده و به عنوان

پاسگاهی برای حفظ امنیت مسیرهای تجارتی به هندوستان مورد استفاده قرار گرفت. طی دهه 1930

تمام سلطان نشینان یمن به تحت الحمایه های بریتانیا تبدیل شده بودند، اما در پیمان فوریه 1959،

بریتانیا عهد بست که مستعمره عدن و ایالات تحت الحمایه را برای استقلال کامل مهیا سازد.

تلاش در جهت آماده نمودن زمینه برای استقلال یمن جنوبی با موج فراگیر ناسیونالیسم عربی تلاقی

نموده و دچار پیچیدگی و اشکال گردید. مخالفت با بریتانیا به تروریسم آشکار میان دو گروه

ناسیونالیستی و در حال رقابت مبدل شد. سرانجام «جبهه آزادیبخش ملی» پیروز گشته و در ماه نوامبر

1967 کشور را به سمت استقلال هدایت نمود. طی چند سال بعد جناحهای تندرو NLFنفوذ و قدرت

خود را تحکیم بخشیدند و در اواسط سال 1971 اسماعیل که دبیر کل مارکسیست جبهه ملی بود و

پرزیدنت سلیم ربیع علی رهبری را تقبل نمودند.

رهبران تندرو، تحت حمایت تلقینات سوسیالیستی خود، طبقات را ریشه کن نموده، قبایل را وادار

به اطاعت از حزب و حکومت مرکزی کرده، آرامش کشور را از طریق مبارزات خونین تأمین نموده و

مسئله نقش زن در جامعه و تحصیلات غیر مذهبی را تبلیغ و ترویج نمودند. آنان قساوت و بیرحمی

بسیاری از اقدامات خود را به عنوان اهداف انقلاب توجیه کردند. ملی کردنها و سرکوب سیاسی موجب

شد که صدها هزار نفر کشور را ترک گفته و بسیاری نیز در یمن شمالی مستقر شوند. عده دیگری نیز

کشور را به قصد کار در کشورهای همسایه که از لحاظ نفت غنی بودند ترک نمودند. بسیاری از

کسانی که به کشورهای دیگر پناهنده شدند، تاجر، کارگران متخصص و صاحب حرفه بودند.

تحکیم قدرت

در اوائل سال 1978 درگیری میان اسماعیل و علی که به امتیازات یکدیگر حسد می بردند شدت

یافت. قتل رئیس جمهور یمن شمالی، احمد القشمی (al-Qashmi) در 24 ژوئن، حوادثی در پی داشت

که به مرگ علی و حاکمیت مطلق اسماعیل و حامیانش در جنوب انجامید. اسماعیل کوشید علی را به

عنوان مسبب قتل پرزیدنت قشمی معرفی نماید (وی توسط بمبی که مأمور سیاسی یمن جنوبی حامل

آن بود به قتل رسید) اما منطقی ترین شرح واقعه، خود اسماعیل را مسئول ماجرا می شناخت. طی

کشمکشهای بعدی میان گروههای مخالف، اسماعیل غالب گشت و علی و دو تن از یارانش اعدام

شدند و بقیه حامیان علی تبرئه شدند. (S)

اسماعیل در اصل اهل یمن شمالی است و در میان رهبران قبیله ای سنتی جنوب از محبوبیت کمی

ص: 229

برخوردار می باشد. در عوض، اسماعیل بر همقطاران شمالی و عدنیائی که قبائلشان را از دست داده اند

متکی است و بر پشتیبانی ایشان امیدوار می باشد. قدرت اسماعیل در حزب مارکسیست لنینیستی

تمرکز یافته است که خود در تأسیس آن شریک بوده است. ابزار نشر افکار حزب که از نفوذ

فراگیرنده ای در سراسر یمن جنوبی برخوردار می باشد، در جهت یاری دولت برای انجام فرامین

رهبری انقلاب طرح ریزی شده اند. این دستگاه متشکل از کمیته های سراسری و «نهادهای توده ای» که

در کلیه ابعاد زندگی ملت حضور دارند، در کنترل جمعیت پراکنده و عقب افتاده 7/1 میلیونی آن کشور

بسیار مؤثر بوده است. مخالفت رهبران قبایل که در روستاها هنوز از نفوذ بسیاری برخوردارند و

حامیان علی با حکومت اسماعیل، چندان جدی تلقی نمی شود. (S-NF)

نقش ارتش

نیروهای مسلح کم حجم اما مؤثر یمن جنوبی طی دهه اخیر بیش از دو برابر افزایش یافته است.

ارتش این کشور از تجربیات رزمی قابل توجهی برخوردار است و توان رزمی خود را طی چندین

کشمکش مختصر با یمن شمالی و عربستان سعودی نشان داده است. همچنین در رفع حملات ناگهانی

گروههای تبعیدی موفق بوده است. دو نیروی «میلیشیای توده» و «نیروی امنیت عمومی» ارتش را

تکمیل کرده و در عین حال خنثی می کنند. میلیشیا، که تصور می رود تحت کنترل اسماعیل باشد،

مسئولیت حفظ امنیت در عدن و مناطق مرزی را که فاقد واحدهای ارتشی معمولی هستند بر عهده

دارد، با وجود آنکه میلیشیا می توانست منبع مهمی برای تقویت ارتش باشد، اما روابط بین ایندو خوب

نیست. میلیشیا طی زد و خوردهایی با ارتش در سال 1976 صدمات زیادی تحمل کرد، اما ظاهرا

اسماعیل با تکیه بر میلیشیا کودتای موفق خود را در سال 1978 به انجام رسانید. «نیروی امنیت

عمومی» در دسته های کوچک در سراسر کشور پراکنده است تا از ثبات داخلی محافظت نماید.

(S-NF)

روسیه به امید آنکه نفوذش را در منطقه گسترش داده و یک پایگاه عملیاتی برای پشتیبانی از

ناوگان خود در اقیانوس هند کسب نماید، عملاً کلیه تجهیزات سنگین ارتش یمن جنوبی را تأمین

نموده و طی سالهای 77 1973 تجهیزاتی معادل تقریبا 200 میلیون دلار را به این کشور تحویل داده

است. وسایلی که در سال 1978 از سوی روسیه به یمن جنوبی تحویل داده شد بیش از 130 میلیون

دلار ارزش داشته و شامل چندین دستگاه اسلحه پیشرفته بود. در این کشور قریب پانصد مشاور

نظامی روسی موجود می باشند، که عمدتا نیروهای هوایی و ضدهوایی را پشتیبانی می کنند. پیش از

ژوئن 1978، حدود 300 تا 400 مشاور کوبایی در عدن مستقر بودند، اما پس از کودتا تعداد ایشان

احتمالاً به هزار تن افزایش پیدا کرد، طی ماههای اخیر به نظر می رسد که تعداد کوبائیها به 500 مشاور

نظامی و چند صد متخصص غیر نظامی کاهش یافته است. (S-NF)

یمن جنوبی: رهبران حکومت

نام مقام

عبدالفتاح اسماعیل رئیس، رئیس جمهور، و سرپرست شورای عالی خلق

ص: 230

علی ناصر محمدالحسنی معاون رئیس و سرپرست شورای عالی خلق

فضل محسن عبداله دبیر ریاست و سرپرستی شورای عالی خلق

سلطان محمد الدوش عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

ریاض ال اکبری عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

ایداعلی سعید عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

سید صالح سلیم عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

محمود سعید المهدی عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

عبداللّه احمد الغانم عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

فاریس سلیم احمد عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

علی احمد نصیر سلامی عضو ریاست و سرپرستی شورای خلق

علی نصیر مجدالحسنی رئیس شورای وزیران

محمد سلیمان الناصر وزیر کشاورزی و اصلاحات کشاورزی

محمود عبداللّه رشیداوشیش وزیر ارتباطات

محمود نجاشی وزیر فرهنگ و جهانگردی

احمد ناصر البیشی وزیر دفاع

سعید عبدالخیر النوبان وزیر تعلیم و تربیت

علی ناصر محمد الحسنی وزیر اقتصاد

محمد سلیم کوثر وزیر منابع ماهیگیری

محمد صالح یغائی وزیر امور خارجه

دکتر عبداللّه احمد بوخیر وزیر بهداری

عبدالغنی عبدالقدیر وزیر صنایع

رشید محمد ثابت وزیر اطلاعات

حیدر ابوبکر العتاس وزیر تأسیسات

صالح مصلح القاسم وزیر کشور

خالد فضل منصور وزیر دادگستری و اوقاف مذهبی

نصر نصرعلی وزیر کار و خدمات مدنی

عبدالعزیز عبدالولی النشیر وزیر برنامه

محمد سعید عبداللّه محسن الشرجابی وزیر امنیت کشوری

احمد عبیدالفضل وزیر تجارت و تدارکات

علی اسد مثنی وزیر مشاور در امور کابینه

* جمعیت کشور از شاخه شافعی تسنن اسلامی پیروی می نماید. ملاحظات مذهبی از دیرباز در

زندگی اجتماعی نقش بسیار مهمی داشته، لیکن عضویت در حکومت و کابینه مشروط بر اعتقاد شدید

به ایدئولوژی مارکسیستی است و برای این کار نیازی به اعتقادات مذهبی نیست.

ص: 231

سیاست خارجی

یمن جنوبی خود را به عنوان یکی از اعضای اردوی سوسیالیستی بین الملل می نگرد و از این رو

نسبت به سیاست حمایت از نهضتهای انقلابی، شرکت در کشمکش اعراب علیه اسرائیل و مخالفت با

دولی که «امپریالیست» و «مرتجع» می نامد، احساس تعهد می نماید. فقدان ظرافت و دقت در این

سیاستها مانع پیوند نزدیک با سایر کشورهای عربی است. با وجود آنکه لیبی نیرومندترین همپیمان

عرب عدن می باشد، رژیم قذافی احتمالاً فقدان هر گونه رنگ اسلامی در امور داخلی یمن جنوبی را با

سوءظن می نگرد. روابط این کشور با عراق به دلیل اختلافات موجود در ارتباط با شاخ آفریقا و

ممانعت عدن از فعالیت مؤثر بعثی های سبک عراقی در سیاست یمن، سرد می باشد کشورهای خلیج

فارس معمولاً در مخالفت با یمن جنوبی، عربستان سعودی را سرمشق قرار می دهند، سوریه و مصر در

سوءظن سعودی نسبت به نفوذ روسیه (در یمن جنوبی) شریک می باشند. (S)

یمن جنوبی همواره ثبات منطقه را بر هم زده است. در اواخر دهه 70 1960، این کشور حامی

اصلی شورشیان ظفار در عمان بود و با تکیه بر کمکهای آن، شورشگران توانستند کنترل دولت را در

آن منطقه به مخاطره اندازند. هر چند عمان، بیاری ایران اردن و عربستان سعودی، در اواسط دهه 80

1970 حاکمیت خود را بازیافت. اما این کشور نگرانست که خروج سربازان ایرانی که اخیرا انجام

گرفت اسماعیل را ترغیب نماید که حمایت از شورشیان افزایش دهد.

روابط بین دو کشور یمن شمالی و جنوبی هرگز خوب نبوده است و در سال 1970، هنگامی که

عربستان سعودی و ایالات متحده حکومت صنعا را به رسمیت شناختند، این روابط تیره تر گردید. در

سال 1972 جنگی میان دو کشور درگرفت و طی آتش بس متعاقب آن، «اتحادیه عرب» مسئله اتحاد

دو کشور را به عبث به مذاکره گذاشت. پس از یک دوره طولانی درگیریهای مرزی، در اوائل سال

1979 یمن جنوبی هجوم وسیعی به داخل خاک یمن شمالی را به امید برانداختن حکومت صنعا، آغاز

نمود. این کشمکش حداقل در حال حاضر فروکش نموده است. (S-NF)

عربستان سعودی که از گسترش نفوذ روسیه در درون شبه جزیره نگران است تلاشهایی نموده

است تا سیاستهای عدن را تعدیل نماید. ریاض برای مدتی اجتماعات پناهندگان در عربستان سعودی

و یمن شمالی را در ارتباط با عملیات نظامی فعال (هر چند بی نتیجه) ایشان علیه جنوب یاری نمود.

سپس سعودیها وعده حمایت اقتصادی را مطرح نمودند؛ روابط دیپلماتیک برای اولین بار در اوائل

سال 1977 برقرار گردید و پرزیدنت علی توافق نمود که در ازای کمکهای سعودی از نفوذ کمونیستها

در یمن جنوبی جلوگیری نماید. در آخر سال 1977، عربستان سعودی کمکهای مالی اش را متوقف

نمود زیرا عدن به وعده های خود وفا ننموده بود؛ حمایت یمن جنوبی از اتیوپی چشم سعودیها را بر

واقعیات گشود. کودتای موفقیت آمیز اسماعیل از سوی حکام سعودی به عنوان گواهی بر کوششهای

روسیه در جهت احاطه بر شبه جزیره تلقی گردید، و متعاقبا سعودیها به موضع خصومت آمیز گذشته

خود بازگشتند. (S-NF)

پایه اقتصادی ساده

پیش از کسب استقلال در سال 1967، در همسایگی بندر عدن یک اقتصاد جدید شکوفا و پویا به

ص: 232

وجود آمده بود. ترقی روزافزون شهر بر پایه یک پالایشگاه نفت، خدمات کشتی و سوختگیری،

فعالیتهای بازرگانی ناشی از بندر آزاد، و تأمین خدمات پرسنل نظامی بریتانیا بنا گردیده بود. خارج از

عدن، اقتصاد بر کشاورزی برای معاش، ماهیگیری و قاچاق متکی بود. شبکه های اصلی حمل و نقل و

ارتباطات ابتدایی و غیر پیشرفته بودند. استقلال ضربه سنگینی بر اقتصاد کشور وارد نمود به ویژه آنکه

با بسته شدن کانال سوئز و ترک سربازان انگلیسی مصادف گردید. خروج انگلیسیها تقاضا برای

خدمات داخلی را کاهش داده و درآمد اقتصادی در اطراف عدن را حدود 30 درصد پایین آورد،

نرخهای سرمایه گذاری را فوق العاده کاهش داد و قریب 000/20 نفر (یعنی یک چهارم از نیروی

کارگری در شهرها) را بیکار برجای گذارد. توقف ناگهانی حمایت مالی بریتانیا درآمد دولتی را به

نصف تقلیل داد و توان رژیم را برای ایجاد فعالیتهای جدید اقتصادی محدود نمود.

رژیم چپگرای جدید دست به اقدامات افراطی زده و یک برنامه توسعه سوسیالیستی را آغاز نمود.

اصلاحات اقتصادی با ملی کردن املاک خارجی در سال 1969 آغاز گردید و این امر بخش

اقتصادی خدمات جدید اطراف عدن (شامل بانکداری، بیمه، کشتیرانی و بازرگانی) را تحت کنترل

دولت قرار داد. هر چند برخی فعالیتهای خصوصی، عمدتا در زمینه بازرگانی، صنایع دستی و

کارخانجات کوچک مجاز بود، اما این گونه اقدامات نقشی فرعی ایفا نمودند. دو قانون اصلاحی در

رابطه با زمین، تقسیم محصول زمین را منسوخ نموده و مالکیت فردی در رابطه با زمین را به قطعات

کوچک محدود نمود. همزمان با این اقدامات، تعاونیهای جدید تولیدی و مزارع ایالتی (دولتی) به

وجود آمدند. زنان نیز آزاد شده و ترغیب گشتند که به عنوان نیروی انسانی غیر زراعی به کار مشغول

شوند و جای کسانی را که کشور را ترک می نمودند پر کنند. هم سطح نمودن درآمدها از اهداف بسیار

مهم تلقی گردید.

یمن جنوبی برای تعقیب اهداف خود در زمینه مدرنیزاسیون و تنوع اقتصادی با مشکلات مهیبی

روبروست که مهمترین آنها فقدان منابع طبیعی، کمبود ارز خارجی و مهارتهای فنی و مدیریت غیر

کافی می باشد. آب و هوای خشک و خشن نواحی قابل کشت را محدود می کند و بازار داخلی محدود

و قلت منابع مواد خام موانعی بر سر راه رشد صنعتی این کشور به شمار می روند. کیفیت ناهموار محلی

بر پیچیدگی این مشکلات می افزاید و مشکلات جدی در رابطه با ارتباطات داخلی ایجاد نموده و بهای

حمل و نقل محلی را نیز افزایش می دهد.

دولت برای احیاء اقتصاد کساد خود پیش از هر چیز بر هزینه های عمومی متکی بوده است. از

طریق برنامه های متوالی توسعه، سرمایه گذاریهای ملی (GNP) از 35 میلیون دلار در سال 1973 به

قریب 165 میلیون دلار در سال 1977 یعنی از 12 درصد به 30 درصد از تولید ناخالص ملی

افزایش یافت. بیش از نیمی از سرمایه گذاری ملی صرف بخش تولید و کالاهای مفید گشته است که از

آن جمله 37 درصد به ماهیگیری و کشاورزی، 13 درصد به صنعت و 7 درصد به اکتشافات معدنی

تخصیص یافته است. قریب 14 از این سرمایه گذاری به حمل و نقل و ارتباطات اختصاص یافته و بقیه

صرف خدمات اجتماعی گردیده است.

ابقای این افزایش در هزینه عمومی مستلزم تلاشی عمده به منظور بسیج نمودن منابع مالی بوده

است. مالیاتهای جدیدی وضع گردیده و وصول مالیات اصلاح شده است؛ همچنین حقوق سالانه

ص: 233

کارکنان دولت دوبار کاهش یافته است. علیرغم این اقدامات، منابع داخلی همچنان از عهده هزینه های

عمومی برنیامده و دولت ملزم بوده است که بیش از پیش بر کمکهای خارجی متکی باشد. کمکهای

مشخصا پرداخت شده از قریب 26 میلیون دلار در سال 1973 به بیش از 100 میلیون دلار در سال

1977 بالغ گردید و این رقم به طور معتنابهی از تشکیل سرمایه داخلی بیشتر است.

روند توسعه مأیوس کننده!

طی دهه پس از کسب استقلال، یمن جنوبی به زحمت آغاز به ایجاد شتاب اقتصادی نموده است.

آمار نامناسب تنها تصویر مبهمی از سالهای اولیه نشان می دهد، اما تحولات اجتماعی و سازمانی

بدون شک تولید داخلی را کاهش داده اند، در حالی که اقدامات سخت گیرانه می بایست جدا مصرف

خصوصی را محدود نموده باشد. فعالیتهای خصوصی که سهم عمده ای از بازده محصولات داخلی را

تأمین می نمود به طور محسوسی کاهش یافت. توسعه نیز به علت وقفه زمانی میان سرمایه گذاری و

بازده در بخش عمومی تقلیل یافت. به احتمال قوی بازده حقیقی طی سالها پس از 1967 کاهش یافته

و برای اولین بار در سال 1976 نشانگر توسعه بود. رشد اقتصادی واقعی طی سالهای 77 1976

حدود 6 تا 7 درصد بوده و عمدتا توسط انتقال وجود ارسالی از سوی کارگران یمنی در خارج از

کشور که یک سوم از تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد حاصل می گشت. در سال 1978،

توسعه نسبت به دو سال پیش از آن احتمالاً تقلیل یافت و این امر ناشی از کاهش هزینه دولتی در

ارتباط با پروژه های توسعه داخلی بود.

امروز کشاورزی و ماهیگیری مهمترین فعالیتهای اقتصادی این کشور به شمار رفته و صنعتی ناچیز

همراه با تأمین خدمات بندری مکمل این فعالیتها می باشند:

کشاورزی و ماهیگیری 45 درصد از نیروی کارگری را به کار گرفته و 22 درصد از تولید ناخالص

داخل را تأمین می نمایند. غله و حبوبات دو سوم از زمینهای زیر کشت را به خود اختصاص می دهند و

اخیرا کشت گندم مورد توجه خاص قرار گرفته است. محصول پنبه که زمانی مهمترین محصول

صادراتی به شمار می رفت به علت آنکه زمینها به طرحهای آبیاری واگذار شده اند، رو به کاهش است.

ماهیگیری رو به رشدترین شاخه از این بخش اقتصادی است و در نتیجه بهبود وسایل، تکنیکهای

جدیدتر و افزایش در قیمتهای تحت کنترل دولت با صرفه بوده است.

صنعت 8 درصد از بازده داخلی را فراهم می نماید که عمدتا از پالایشگاه نفتی در عدن، که توسط

شرکت نفت انگلیس بهره برداری می شود و ظرفیتی برابر با 170 هزار بشکه در روز دارا می باشد به

دست می آید. از سال 1973 به بعد تولید نفت به طور یکنواخت (به طور ثابت) کمتر از 70 هزار بشکه

در روز یعنی به مقدار لازم برای جبران هزینه ها بوده است. این روند رو به نقصان، رقابت افزایش

یافته ای منطقه ای که تقاضا برای خدمات سوختگیری را کاهش داده است و نقص تجهیزات بندری

کنونی برای پذیرایی از کشتیهای بزرگ را منعکس می نماید. صنایع دیگر شامل تأسیسات کوچکی

است که کالاهای مصرفی، ماشین آلات سبک و لوازم یدکی تولید می نمایند. محور طرحهای توسعه

صنعتی جانشین نمودن کارخانجات کوچکی است که صابون، اکسیژن و آستیلین تولید نموده و

روغن های نباتی و تولیدات لبنی را تهیه می نماید تا جایگزین وارد کردن کالاهای مذکور بشود.

ص: 234

فعالیتهای بندری مقدار کمی از اشتغالات را تأمین می کند. پیش از بسته شدن کانال سوئز، بندر

عدن بیش از 6000 کشتی در سال را پذیرایی می نمود. اما فعالیت بطور فوق العاده به 20 درصد

سطوح قبلی کاهش پذیرفت و در سال 1978 رفت و آمد کشتیها نسبت به ده سال پیش کمتر از پنجاه

درصد بود. پیشرفت مختصری به منظور احیاء بنادر در زمینه مدرنیزه کردن تجهیزات بارگیری و تعمیق

کانالهای کشتیرانی به چشم می خورد، هر چند بازسازی کشتیرانی بین المللی از سال 1967 به بعد این

امر را که عدن موقعیت گذشته خود را مجددا به دست آورد، غیرممکن می سازد.

درآمدها و کمک خارجی

موازنه پرداخت در یمن جنوبی تا سال 1977 دائما دچار کمبود بود تا اینکه در این سال افزایش

صادرات داخلی و عایدات رو به رشد کارگران خارجی مازاد معتنابهی به وجود آورد. یک ضعف

اساسی موازنه بازرگانی می باشد که با فروش ماهی، کتان، قهوه و تعداد اندکی اقلام دیگر تنها به جبران

10 تا 15 درصد کالاهای عمده، تولیدات واسطه و اجناس غذایی و مصرفی که می بایست از خارج

وارد شوند اکتفا می کند. کالاهای غذایی معمولاً 23 درصد از واردات را تشکیل می دهند و از نظر

ارزشی برابر با کل ماهیگیری و کشاورزی داخلی می باشند. طی پنج سال گذشته، جهت بازرگانی از

کشورهای سوسیالیستی به ممالک صنعتی و عمدتا ژاپن و انگلیس تغییر کرده است.

توسعه وجوهات ارسالی توسط کارگران در رشد واردات متناسب با خود مؤثر و مفید بوده است.

طی سالهای 77 1973 این وجوهات تقریبا با دریافتیهای کمکهای خارجی مساوی بوده است. در

اوائل دهه 1970 ضوابط خشک دولتی و کنترل شدید ارز خارجی موجب کاهش وجوهات ارسالی به

یمن جنوبی گردید. به علت نقصان در نیروی انسانی داخلی و قابلیت تولید پایین، مهاجرت در سال

1973 ممنوع گردید. اما رونق توسعه (اقتصادی) در کشورهای همسایه و در نتیجه بالا رفتن سطح

مزد تجدید نظر در خط مشی دولتی را در جهت جذب وجوهات کارگرانی که در خارج به کار اشتغال

داشتند ایجاب می نمود. هیئتهای دیپلماتیک به کشورهای دیگر اعزام شده و درصدد بر آمدند که اتباع

را نسبت به ایمنی وجوهاتی که به عدن ارسال می شدند، مطمئن سازند. بهره های سنگین تری برای

موجودی بانکی اشخاص غیر مقیم پیشنهاد گردید و زمین و مصالح ساختمانی در اختیار مهاجرین

قرار گرفت تا برای خود یا خانواده شان خانه بسازند. این اقدامات موجب گردید که وجوهات ارسالی

طی سالهای 77 1974 افزایش یافته و به 180 میلیون دلار در سال 1977 بالغ گردد. این رقم نیز

شاید میزان واقعی وجوهات ارسالی را کمتر از آنچه هست قلمداد نماید، زیرا اطلاعات موجود تنها

نشانگر وجوهاتی است که از طریق سیستم بانکی به داخل کشور راه یافته اند.

کمکهای خارجی اکثرا در قالب وامهای امتیازی نیز از منابع مهم پشتوانه هزینه ها و سرمایه جهت

توسعه (اقتصادی) بوده است. طی سالهای 77 1973، مجموع کمکهای اقتصادی دریافتی توسط یمن

جنوبی به 442 میلیون دلار بالغ گردید. هزینه سرویس بدهیها در سال 1977، 5/1 میلیون دلار بود و

با در نظر گرفتن ماهیت امتیازی (یا اعطایی) وامها، این مسئله مشکلات مالی ناچیزی را طی سالهای

آینده به همراه خواهد داشت. (S)

کمکهای اقتصادی طی اولین سالهای استقلال این کشور تماما توسط کمونیستها تأمین می گردید.

ص: 235

در اواسط دهه 1970، کشورهای عربی یاری کنندگان اصلی به این کشور بودند زیرا تلاش می کردند

عدن را از اردوی کمونیستی بربایند. در اواسط سال 1978، کمکهای کشورهای عربی و منابع مالی

دیگر یمن جنوبی به مخاطره افتاد، زیرا اتحادیه عرب با در نظر گرفتن نقش عدن در قتل رئیس

جمهور یمن شمالی، تصمیم گرفت کمکهای فنی و اقتصادی به این کشور را متوقف سازد. اما این

تحریم در سال 1978 برطرف گردید و مدتی که به طول انجامیده بود کمتر از آن بود که خسارت

زیادی برای توسعه اقتصادی این کشور در برداشته باشد. (S)

نگرش کلی: دورنمایی دلسردکننده

شرایط اقتصادی یمن جنوبی در آتیه نزدیک دلگرم کننده نیست. علیرغم برطرف شدن تحریم

(اقتصادی) توسط اتحادیه عرب احتمالاً بعضی از اعضاء و به ویژه کشورهای محافظه کار خلیج

فارس، از پرداخت کمک به میزان گذشته خودداری خواهند نمود. در این صورت به نظر می رسد که

لیبی و روسیه جانشینان اصلی این کشورها خواهند بود. این کشور از نقطه نظر مالی ضعیف البنیه تر از

آن است که به تنهائی متجدد شود. (به تنهایی قادر به تحقق مدرنیزاسیون باشد) از دست دادن کمکهای

عربستان سعودی در سال 1977 موجب شد که برنامه ریزان دولتی طرحهای جدید را از برنامه سال

1978 حذف نموده و هزینه های طرحهای در دست اجرا را تقلیل دهند.

شانس عدن برای نیل به استقلال مالی از یاری دهندگان خود در بلند مدت نیز ضعیف است.

اهداف توسعه گرایانه در کشورهای تولیدکننده نفت در خلیج فارس عموما به اهدافی طویل المدت

تبدیل می شوند و این امر تقاضا برای وارد نمودن نیروی کارگری را تقلیل داده و در نتیجه وجوهات

ارسالی توسط کارگران (در خارج از کشور) کاهش خواهد یافت. موانع طبیعی بر سر راه توسعه

کشاورزی وابستگی به واردات غذایی را تداوم خواهد بخشید. دولت عدن سرمایه گذاران خارجی را

تأمین ننموده و اشتیاق ایشان (برای سرمایه گذاری در این کشور) را بر نمی انگیزد. تاکنون جستجوی

نفت بیهوده بوده است.

از نظر سیاسی مهمترین خطری که رژیم «اسماعیل» را تهدید می کند احتمال بروز نارضایتی در

میان یکی از ارکان اصلی جمعیت این کشور و سازمان یافتن شورشی علیه این رژیم می باشد. شاید

اصطکاک میان ارتش و میلیشیا یکی از نکات مورد نظر باشد. همچنین شورش می تواند به وسیله

اقتصاد پر از موانع این کشور پرورش یافته و تقویت شود. گذشته از کودتا و شورش، تحولات کوتاه

مدت دیگر احتمالاً به سقوط رژیم یمن جنوبی خواهند انجامید. اگر اسماعیل بمیرد و اغلب گفته

می شود که وضع جسمانی وی چندان مساعد نیست و یا اگر بقتل رسد، یاران وی محتملاً به سرعت

جانشین ثابت و استواری برای وی انتخاب خواهند نمود. از آنجا که همقطاران سابق علی تصفیه

شده اند، احتمال می رود که هر حکومت جدیدی سیاستی نظیر خط مشی اسماعیل را دنبال نماید. تا

آنگاه که همسایگان این کشور در شبه جزیره عربستان بر محدودیتهای نظامی خو فائق آیند، انتظار

می رود یمن جنوبی از تمرد و شورش در منطقه حمایت خواهد نمود و با این حساب عدن همواره در

جهان عرب به عنوان یک مرتد باقی خواهد ماند. (S)


امارات متحده عربی

ص: 236

امارات متحده عربی

جمعیت: 860000 نفر؛ 28 درصد بومی

حکومت: فدراسیون از قبایل شیخ نشین تحت سرپرستی رئیس جمهور

رئیس حکومت: شیخ زاید بن سلطان آل نهیان

مذهب جمعیت بومی: 90 درصد مسلمان سنی مذهب

10 درصد مسلمان شیعی

سطح سواد: 25 درصد

نسبت محصلین به جمعیت: 25 درصد

تولید نفت: 8/1 میلیون بشکه در روز در سال 1978

ارز رسمی خارجی: 4/14 میلیارد دلار در ژوئن 1978

تولید ناخالص داخلی: 3/13 میلیارد دلار در سال 1977

میزان نیروهای مسلح: 24700 (تقریبی)

نیروی پلیس ملی: 6600 (تقریبی)

امارات متحده عربی: فشارهایی در جهت وحدت گسترده تر

امارات متحده عربی (UAE) که در سال 1971 در پی ترک شبه جزیره عربستان توسط انگلیس،

بنیان نهاده شد، مجموعه هفت شیخ نشین می باشد که با (فدراسیونی) سست و ناپایدار به هم پیوسته اند.

از همان ابتدا منازعاتی بر سر میزان تمرکز، تشکیلات اداری (بوروکراسی) و نیروهای مسلح و ترکیب

بودجه، پیوند این شیخ نشینها را تحت فشار قرار داده است. هجوم درآمدهای حاصله از فروش نفت به

داخل این شیخ نشینها و به ویژه شیخ نشین اصلی یعنی ابوظبی منشأ طرحهای توسعه بی شماری

بوده است که بسیاری از آنها به طور ناقص برنامه ریزی شده اند. این طرحها ایجاب نموده اند که تعداد

بسیاری کارگران خارجی به این مناطق جذب شوند به طوری که اتباع بومی اقلیتی از جمعیت این

شیخ نشینها را تشکیل می دهند.

تلاشهای رئیس جمهور شیخ زاید برای تحکیم کنترل مرکزی و توزیع بار بودجه فدراسیون به طور

متساوی به علت گرایش دیگر شیخها به سوی استقلال در عمل و همچنین به علت ناهماهنگی در

اعمال قدرت توسط خود شیخ زاید بی نتیجه می ماند. دگرگونی عظیم و ناگهانی در ایران مولد فشار در

جهت اصلاح حکومت فدرال می باشد. در حالی که ظاهرا خطر جدی ای امنیت داخلی امارات متحده

عربی را تهدید نمی کند، اما این مناطق برای روبرویی با خطرات جدی که محتملاً توسط آشوب در

ایران و دیگر نیروهای تجزیه و آشوب طلب (Disruptive force)در منطقه ایجاد خواهد گردید، آمادگی

کامل ندارد.

فدراسیون (اتحادیه)

شیخ نشینهای امارات متحده عربی در گذشته تروشال استیتز (Trucial States) خوانده می شدند که

عبارت بود از: ابوظبی، دوبی، عجمان، فجیره، رأس الخیمه، شارجه و ام القیوین. ابوظبی و دوبی

ص: 237

تولیدکنندگان ثروتمند نفت بوده و بقیه نسبتا فقیر می باشند. شیخ زاید از ابوظبی از ابتدای تشکیل

حکومت مرکزی رئیس جمهور آن بوده است. شیخ راشدالمکتوم از دوبی نایب وی می باشد. زاید به

همراه «شورای عالی حکام» (هیئتی متشکل از هفت شیخ) که به عنوان عالی ترین مقام قانونگذاری و

اجرائی عمل می کند، حکم می راند. وضع قوانین در شورای عالی مستلزم رأی یک اکثریت نسبی

می باشد، اما این اکثریت می بایست شامل ابوظبی و دوبی باشد. یک «مجلس ملی فدرال» شورایی

متشکل از 40 عضو که توسط حکام هفت امیرنشین تعیین می گردد در مورد وضع قوانین مورد

مشورت قرار می گیرد.

نهادهای رسمی حکومت مرکزی ضعیف می باشند. همه حکام از قدرت معتنابهی در شیخ نشینهای

خود برخوردارند و زاید و راشد پرنفوذترین ایشان در حکومت فدرال هستند. سیاست در امیرنشینها

تحت سلطه یک طبقه برگزیده به نمایندگی از سوی خاندانهای حاکم و همدستان ایشان می باشد.

شخصیتهای برجسته صنف تجار و رؤسای قبایل نیز به عنوان شرکای پایین رتبه مطرح بوده و عمدتا

نقش مشاور و همکار را بر عهده دارند.

حکومت مطابق سنتهای اسلامی و قبیله ای اداره می گردد. تصمیمات مملکتی نشانگر توافق

خاندانی و قبیله ای و عرف مذهب به نسبتهای مختلف می باشند. تکیه بر سنن و فقدان مخالفت فعال با

حکومت شیخ ها این شبه را ایجاد نموده است که نظام به خوبی عمل کرده و مرکز قدرت برای همه به

آسانی قابل دسترس می باشد. طبقات بالای جامعه قادرند مستقیما با حکام تماس بگیرند و اقشار

پایین تر می توانند بر طبق سنن قبیله ای در یک مجلس یا دادگاه آزاد عرض حال خود را به حاکم

برسانند. اما اعتقاد بر این است که طبقه متوسط که کمتر از سنن پیروی می کند این گونه اظهار تظلم

را کسرشان خود می داند و بنابراین دادخواهی ندارد.

مشکلات ناشی از تقسیم قدرت

اساسی ترین خطر داخلی که امارات را تهدید می نماید، رقابتهای کهن سلطنتی در میان

شیخ نشینهاست. شیخها هنوز نمی توانند بپذیرند که قدرت و امتیازات در اختیار گروهی قرار داشته

باشد که استقلال سنتی اشان را تهدید نموده و احتمالاً منافع شخصی آنان را تأمین ننماید. اختلافات

فراوانی در ارتباط با مسائلی چون محل پایتخت حکومت فدرال، توزیع پستهای هیئت دولت،

نمایندگی شیخ نشینهای فقیرتر، بودجه فدرال و مرزهای نامشخص، وجود دارد. اختلاف میان زاید که

طرفدار اصلی فدراسیون و یک حکومت مرکزی مقتدر می باشد، و راشد که حامی اصلی حقوق

شیخهاست هسته مرکزی این مشاجرات را تشکیل می دهد. نزاع ایندو در ارتباط با چگونگی تقسیم

قدرت و اعمال آن و کیفیت توزیع طرحهای توسعه در میان یکایک امیرنشینها بزرگترین خطری است

که آینده فدراسیون را تهدید می کند.

فشارهای سیاسی داخلی برای غلبه بر این اختلافات پس از آشوب در ایران رو به افزایش

می باشد، به خصوص بسیاری از اعضای مجلس ملی فدرال از این امر که رهبری به جای اشتغال به

امنیت ملی،تحولات سیاسی و روند قانونگذاری، درگیر کشمکشهای داخلی است ناراضی هستند. یک

روزنامه که به یکی از اعضای مجلس تعلق دارد، برخلاف سنت معمول در امارات نگرانی خود را از

ص: 238

این مسئله ابراز نموده و انتشار داده است. چندین تن از مقامات عالیرتبه نیز به طور خصوصی

نارضایتی خود را از کیفیت و شیوه رهبری امارات ابراز نموده اند، هر چند به نظر نمی رسد که اختلاف

عقیده در میان بوروکراتهای طبقه متوسط یا شهروندانی که (اتباعی که) از شم سیاسی کمتری

برخوردارند نیز رسوخ یافته باشد. اکنون به نظر می رسد که خواسته ها و نگرانیها رو به افزایش است تا

آنجا که ممکن است زاید راشد ناگزیر شوند که دیگر چون گذشته اختلافات خود را مخفی ننمایند.

(S-NF)

امارات متحده عربی: رهبران حکومت

نام مقام سوابق

زاید بن سلطان آل نهیان (ابوظبی) رئیس جمهور امیر ابوظبی

راشد بن سعید المکتوم (دوبی) معاون رئیس جمهور حاکم دوبی

مکتوم بن راشد بن سعید المکتوم نخست وزیر فرزند ارشد حاکم دوبی

حمدان ابن محمد آل نهیان (ابوظبی) معاون نخست وزیرپسرعموی حاکم ابوظبی

سیدالرقبانی وزیر کشاورزی و ماهیگیری

محمد سیدالمعلا وزیر ارتباطات

محمد بن رشید بن سعید المکتوم (دوبی) وزیر دفاع فرزند حاکم دوبی

سلطان بن احمدالمعلا (ام القیوین) وزیر اقتصاد و بازرگانی فرزند حاکم ام القیوین

احمد خلیفه السویدی وزیر امور خارجه

خلفان الرومی وزیر بهداری

احمد بن حمید آل نهیان (ابوظبی) وزیر فرهنگ و اطلاعاتپسرعموی حاکم ابوظبی

مبارک بن محمد آل نهیان (ابوظبی) وزیر کشورپسرعموی حاکم ابوظبی

محمدعبدالرحمن البکر وزیر دادگستری، امور اسلامی

و موقوفات مذهبی

عبداللّه اعضروی وزیر کار و امور اجتماعی

مانی ابن سعید العتیبه وزیر نفت و منابع معدنی

سید احمد القباش وزیر برنامه ریزی

محمد خلیفه ال کنیدی وزیر امور عامه و مسکن

احمد بن سلطان القاسمی (شارجه) وزیر کشورپسرعموی حکمران شارجه

سید العیص وزیر مشاور در امور کابینه

راشد عبداله علی النویمی (عجمان) وزیر مشاور در امور خارجی

محمود بن علی وزیر مشاور در امور داخلی

عبدالعزیز بن حمید القاسمی (رأس الخیمه) وزیر مشاور در امور شورای عالیبرادرزاده حاکم

رأس الخیمه

ص: 239

رشد کنترل نشده

فقدان اهداف ملی هماهنگ و رهبری واحد اشتباهات بسیار و ضایعات فراوانی در ارتباط با

هدایت و نیل به تجددگرایی در امارات متحده عربی به بار آورده است. پیش از آغاز استخراج نفت در

سال 1962 این منطقه از فقیرترین نقاط جهان بود و اقتصاد آن بر کشاورزی بخورونمیر ماهیگیری و

روابط بازرگانی دوبی (به صورت قانونی و غیرقانونی) با کشورهای همسایه متکی بود. افزایش در

تولید استخراج نفت و بالا رفتن بهای آن طی سالهای 74 1973 درآمدهای حاصله از نفت را از

یک میلیارد دلار در سال 1973 به حدود 9 میلیارد دلار در سال 1977 ارتقاء داد. طی سالهای 78

1974 این افزایش ناگهانی درآمد میزان سالانه رشدی معادل بطور متوسط 20 درصد در تولیدات

ملی غیرنفتی را تأمین می نمود. با در نظر گرفتن جمعیت کمی معادل 860 هزار نفر، رونق اقتصادی

حاصله از نفت این تولیدکننده وابسته به اوپک را به یک از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل نمود

به طوری که درآمد سرانه به بیش از 15 هزار دلار بالغ گردید.

رونق اقتصادی حاصله از نفت بی هدف و خارج از کنترل بوده است. فدراسیون کوشیده است که

در آن واحد شبکه های ارتباطی و حمل نقل را گسترش داده، کشور را صنعتی کرده و مردم را در

ارتباط با خدمات اجتماعی تأمین نماید. فقدان برنامه منظم و همکاری سیاسی، به اسراف، تکثیر لوازم

و یک بحران بانکی کوتاه مدت منجر گردید.

در نتیجه کمبود نیروی کارگری و خدمات پشتیبانی نامناسب، مشکلات جدی ای در ارتباط با

تدارکات و به خصوص در بخش (اقتصادی) ساختمان ایجاد گردید. تورم در سال 1976 به 31 درصد

رسید و در سال 1977 به 31 درصد رسید و در سال 1977 هنوز به 22 درصد بالغ می شد.

قسمتی از عدم نتیجه مطلوب که در روند توسعه به چشم می خورد ممکن است معلول رقابت میان

امیرنشین ها بوده و با طرحهایی که تنها به منظور کسب شهرت پیشنهاد می شوند ارتباط داشته باشد.

چهار فرودگاه بین المللی که فاصله میان هر یک برابر با چهار ساعت رانندگی است ساخته شده اند و

ساختمان سه فرودگاه دیگر نیز جزء برنامه است. دوبی در حال اتمام ساختمان بزرگترین اسکله

جهان یک بندر با گنجایش 74 کشتی برای تأمین خدمات یک شهر جدید صنعتی، و بزرگترین

کوره (gas-fired)گازسوز آلومینیم در دنیا می باشد. این تجهیزات با بنادری که هم اکنون در ابوظبی و

دوبی وجود دارند و بندر جدیدی در شارجه و ساختمانهای مشابهی در بحرین به رقابت خواهند

پرداخت.

در حالی که پروژه های عمده رو به اتمام می باشند. توسعه دیوانه وار سالهای نخستین تعدیل

می گردد. رشد ناخالص ملی غیر نفتی در مقایسه با حدود 40 درصد افزایش در سال 1974 طی

سالهای 1977 تنها قریب 11 درصد رشد یافته است. به علاوه دولت مرکزی با برنامه ریزی منسجم

فاصله زیادی دارد و هر یک از امیرنشینها همچنان مسئول امور مالی و نفتی خود می باشد.

ابوظبی با ذخیره نفتی کافی برای تأمین میزان فعلی استخراج یعنی 5/1 میلیون بشکه در روز طی

شصت سال آینده درآمد کافی برای استمرار برنامه توسعه (اقتصادی) خود را دارا می باشد. در عین

حال اکتشاف (منابع نفتی) بیش از پیش، استفاده از ذخایر گاز، و اقداماتی در جهت حفظ ذخایر نفتی

نظیر تعیین سقف تولید به منظور تأمین ثروت نسلهای آینده مورد تأکید قرار دارد.

ص: 240

دوبی که منابع نفتی آن طی ده سال آتیه تهی خواهد شد، پایه های رشد اقتصادی خود را توسط

اقداماتی نظیر ایجاد جاده هایی به منظور پی ریزی صنعت و توسعه فعالیتهای بازرگانی سنتی، تحکیم

می بخشد.

دیگر امیرنشینها به طور فعال در جستجوی نفت و گاز می باشند، اما به احتمال قوی ناگزیر خواهند

بود که توسعه (اقتصادی) خود را در مقیاس کوچک به وسیله ثروت نفتی ابوظبی تأمین نمایند.

ارتش و وحدت

اکثر امیرنشینها حامی متجدد نمودن (مدرنیزاسیون) ارتش بوده اند و این امر در ابوظبی از اولویت

زیادی برخوردار بوده است. هزینه دفاع از کمتر از 60 میلیون دلار در سال 1973 به بیش از 680

میلیون دلار در سال 1977 افزایش یافته و این شتاب در دیگر کشورهای عربی بی سابقه می باشد. این

افزایش هزینه نتیجه خرید یک سیستم پدافند هوایی،

گلوله های ضدتانک، هواپیمای جنگی و ناو که عمدتا از اروپای غربی خریداری شده می باشد.

بسیاری از این تجهیزات هنوز در مرحله سفارش بوده و وسایل تحویل گرفته شده طی سالهای 1973

تا 1977 تنها به 280 میلیون دلار بالغ گردیده است. (S-NF-NC)

در سال 1976 نیروهای منفرد امیرنشینها به طور رسمی ادغام گردیده و تحت فرماندهی مرکزی

واحد با نیرویی معادل 24700 نفر قرار گرفت. در عمل تمام واحدها مشترکا در عملیات و آموزشها

شرکت نمی کنند. خاتمه پذیرفتن نقش ایران به عنوان ژاندارم خلیج، فشار بیشتری بر شیخها وارد

می آورد تا فعالیت نظامی خود را برای رویارویی با خطراتی که امنیت ملی و منطقه ای را تهدید می کند،

هماهنگ نمایند. نیروی پلیس ملی که توسط انگلیسیها و اردنی ها تربیت می شود، معمولاً از نیروهای

مسلح منسجم تر بوده و ظاهرا از کارایی لازم جهت سرکوب ناسیونالیستهای افراطی و مخالفین

خارجی (در داخل کشور) برخوردار می باشد. نیروهای مسلح را عمدتا اتباع عمان (Sultanate)

سلطان نشین عرب واقع در جنوب امارات تشکیل می دهند. ظاهرا خطر فوری ای از جانب عمانی ها

(امارات را) تهدید نمی نماید، اما بعید نیست که آنان در آتیه تحت تأثیر تلاشهای مخرب قرار گیرند.

امارات متحده عربی در پی آن است که اتباع خود را جایگزین اکثر افسران عمانی نماید. (S-NF)

تنظیمات مالی

ابوظبی در ارتباط با امور مالی امارات مترادف فدراسیون می باشد. اما از آنجا که مشکل بتوان

معاملات مالی را از معاملاتی که وی به نام دولت انجام می دهد، متمایز نمود، وجه اختلاف میان

بیت المال و اموال خصوصی به سختی قابل تشخیص می باشد. هر چند زاید کوشیده است تا حکام

دیگر امیرنشینها را وادار نماید که بودجه دولت مرکزی را از نظر مالی تأمین نمایند، ابوظبی هنوز قریب

90 درصد هزینه های امارات متحده عربی را تأمین می کند. علیرغم هزینه های قابل توجه برای تأمین

توسعه و وارد نمودن تجملات و اجناس لوکس خارجی درآمدهای نفتی ابوظبی آنقدر بوده است که

زاید قادر باشد سرمایه های خارجی عظیمی انباشته و کمکهای خارجی را به طور دلخواه انجام دهد.

در آخر سال 1978، دارایی امارات متحده عربی شامل ذخایر بین المللی مجموعا به قریب 15 میلیارد

ص: 241

دلار بالغ گردید، اگر امارات مبلغ 6/2 میلیارد دلار طی سالهای 77 1974 به کشورهای کمتر رشد

یافته به عنوان کمک در جهت توسعه رسمی اعطاء نکرده بود، این مبلغ حتی بیش از مقدار فعلی آن

بود. بخش غیر ذخیره ای دارایی رسمی خارجی (قریب 6 میلیارد دلار) عمدتا صرف خرید املاک و

بیمه شرکتها در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی می گردد. اداره پورت فولیو الگویی را تقلید

می نماید که توسط ابوسود یک فرد فلیسطینی که به عنوان پدر مشی سرمایه داری کویت شهرت یافته

است بنیان نهاده است. پرداخت کمک به طور نامناسب تری انجام پذیرفته و تعداد بی شماری وام و

امتیاز توسط افراد و سازمانهای خصوصی و دولتی متعدد اعطاء گردیده اند. زاید از نظر سخاوت

شهرتی کسب کرده است. حدود نیمی از این کمکها به کشورهای جبهه پایداری(confrontation states)

تعلق گرفته و دیگر کشورهای عربی، کشورهای اسلامی دوست و ممالک ضد اسرائیلی در آفریقای

سیاه نیز کمک دریافت نموده اند. (S-NF)

بر خلاف سخاوت دولتی و شخصی زاید، رهبر دوبی، یعنی راشد، علیرغم درآمد نفتی قابل

توجهش به خست شهرت یافته است، او برای تأمین طرحهای گزاف توسعه (اقتصادی) در دوبی از

وامهای خارجی بهره جسته است.در حقیقت احتمالا بهره وامهای دوبی به زودی به 35 درصد خواهد

رسید (در مقابل 5/2 درصد برای کل امارات) و این امر راشد را وادار خواهد نمود که ذخایر ارزی

خارجی رسمی امیرنشین خود را تهی نموده طرحها(ی توسعه) را بتعویق انداخته و از ابوظبی طلب

نجات نماید.(S)

بومیان و خارجیها

هر چند اکنون اکثر اتباع امارات قادرند موقعیت خود را بهبود بخشیده و از خدمات اجتماعی

گوناگونی بهره جویند با این همه ثروت هنوز به طرز نابرابری تقسیم گردیده است. هنوز حدود 25

درصد از نیروی کارگری بومی به کشاورزی و ماهیگیری اشتغال دارند، و کسانی که روشهای سنتی را

در کشاورزی به کار می گیرند احتمالاً از درآمدی معادل فقط 100 دلار در سال برخوردار می باشند.

درآمد بسیاری از شهرنشینان در امیرنشینهای فقیرتر کمی بیش از این مقدار است. شهروندان اغلب به

علت فقدان مهارت برای کسب اشتغالات پر درآمدتر به دلسردی و نارضایتی مبتلا می شوند. به هر

ترتیب، خصوصیات سنتی جامعه ترکیب نسبتا هماهنگ مذهبی (90 درصد سنی، 10 درصد شیعی) و

امنیت پلیسی تاکنون امارات متحده عربی را از افراط گراییهای جدی مصون داشته است.

اما بومیان کمتر از 30 درصد جمعیت امارات را تشکیل می دهند. خارجیان عمدتا پاکستانیها،

هندیان، عمانی ها، یمنی ها و فلسطینیان که به علت رونق اقتصادی ناشی از نفت (به داخل امارات)

جذب گشته اند، اکثریت نیروی کارگری را تأمین می نمایند. این امر به ویژه در ابوظبی و دوبی که

خارجیها 90 درصد کارگران شهرها را تشکیل می دهند، چشمگیر است. این هجوم بیگانگان طبیعتا

نگرانی قابل توجهی در میان رهبران امارات در ارتباط با حفظ ارزشها و نهادهای محلی به وجود

آورده است. دولت تلاش می کند که به منظور بهبود مهارتها در میان نیروی کارگری داخلی شرایط

تحصیل و آموزش های حرفه ای را برای ایشان فراهم نماید. همچنین امارات قوانینی در ارتباط با

کارگری وضع نموده است تا تعداد کارگران خارج از کنترل دولت و بیگانگانی که به طور غیرقانونی در

ص: 242

این کشور می باشند را محدود نماید. این مقررات استخدام کارگران خارجی را به مدت بیش از پنج

سال ممنوع نموده و کسب رضایت دولت هنگام تغییر اشتغال را ضروری دانسته است. اعتصابات

کارگران خارجی، اخراج فوری ایشان از امارات را به دنبال دارد. دولت همچنین محدودیتهای بیشتری

برای اعطای ویزا قائل گردیده تا ورود کارگران به داخل کشور را بیش از پیش تحت کنترل قرار دهد.

تاکنون جوامع متشکل از مهاجرین کشمکش و نارضایتی چندانی ایجاد ننموده اند. اکثر کارگران

متخصص به حقوقهای گزاف خود قانع بوده اند. در محیط نسبتا آزاد اقتصادی غیر بومیان ثروتمند

املاکی خریداری نموده اند حتی این گونه اشخاص و تجار مهاجر خود را با رژیم موجود مرتبط

می دانند. خطر جدی که ثبات را تهدید می کند از جانب کارگران خارجی غیر متخصصی است که تحت

قوانین کار با ایشان بد رفتاری می شود. کاهش دوساله در رشد اقتصادی به ویژه در زمینه ساختمان

رقابت بر سر اشتغالات را تشدید نموده و خطر اخراج را افزایش داده است.

چشم انداز: تمرکز و یا نابودی

ثبات امارات متحده عربی تا حدود زیادی به قابلیت رهبری برای ایجاد یک حکومت مرکزی با

کفایت تر بستگی دارد «مجلس فدرال ملی» و «شورای وزیران» لیستی شامل برخی اصلاحات

حکومتی پیشنهادی را به رهبران امارات ارائه داده است. طرحی برای توسعه اقتصادی هماهنگ با

کمک نمایندگان هر یک از امیرنشینها توسط وزارت برنامه ریزی در دست تهیه است.

به نظر می رسد که راشد در دوبی تحت فشار برای پذیرش تمرکز بیشتر قدرت بیش از پیش

منزوی می شود. موقعیت وی در نتیجه سرنگونی حامی اش یعنی شاه ایران و قطع روابط بازرگانی با

ایران تضعیف گردیده است. به هر ترتیب ما معتقدیم که راشد و چندین شیخ دیگر در برابر تمرکز یافتن

حکومت، بازرسی امور مالی مربوط به ایشان و نظارت بر امنیت داخلی توسط حکومت مرکزی

مقاومت خواهند نمود. نارضایتیهای عمومی نسبت به ضعفهای نظام بایستی ادامه یابد تا حکومت

فدرال را به سوی همبستگی و کسب کفایت بیشتر سوق داده و بر شهرت و قدرت زاید و دیگر عناصر

پیشرو بیفزاید. در دراز مدت مجلس ملی فدرال از فرصت خوبی برای کسب نفوذ بیشتر برخوردار

می باشد. (S-NF)

هر چند برنامه ریزی اقتصادی هماهنگ میان امیرنشینها برای حذف دوباره کاریها و اسراف

ضروری به نظر می رسد. اما احتمالاً نسبت به همکاری سیاسی مستحکمتر از اولویت پایین تری

برخوردار است. همکاری اقتصادی میان ابوظبی و دیگر امیرنشینها حداقل برای پاسخگویی به وامهای

سنگین خارجی دوبی، چگونگی بهره برداری از ذخایر نفتی محدود و فراهم نمودن منابع درآمد غیر

نفتی ضروری می باشد، هر چند سیاستهای ابوظبی برای حفظ ذخایر نفتی، مازاد حساب جاری امارات

متحده عربی را کاهش خواهد داد (هم اکنون نیز این مبلغ بیش از 4 میلیارد دلار در سال 1974 به 2

میلیارد دلار تقلیل یافته است). درآمدهای حاصله از نفت برای تأمین توسعه منظم اقتصادی و

اجتماعی کاملاً کافی خواهد بود.

حتی اگر جمعیت خارجیان مقیم امارات را صرفا از نظر تعدادشان در نظر بگیریم، آنان به عنوان

یک عامل بالقوه که ثبات و آرامش امارات را تهدید می کنند باقی خواهند بود. اما نا متجانس بودن

ص: 243

خارجیان، حقوقهای گزاف و حمایت امارات متحده عربی از قضایای مربوط به اعراب مانع اتحاد عمل

ایشان می باشد. جمعیت فلسطینیها که به چهل تا هشتاد هزار نفر بالغ می گردد از نظر سیاسی

منسجم ترین گروه خارجیان را تشکیل می دهد؛ اما حتی ایشان هم آشوبگر و سرکش نبوده اند.



کتاب شصت و ششم

اعتصاب در صنعت نفت ایران

ص: 244

ص: 245

اعتصاب در

صنعت نفت ایران

ص: 246

ص: 247

مقدمه

استعمار آمریکا از ذخایر هنگفت نفت خود استفاده

نمی کند واز دیگری می خرد که برای مصالح کشورش

محفوظ باشد، ولی شاه این طلای سیاه رامی فروشد و

خزانه ایران و ملت را تهی می کند و درآمد آن را به جای

اینکه صرف این ملت پابرهنه و گرسنه نماید به اربابان

استعمارگرش وام می دهد و یا اسلحه های خانمانسوز و

مخرب می خرد تا از منافع و مطالع استعمارگران در ایران و

منطقه نگهبانی کند.

امام خمینی 21/12/53

در جریان رشد نهضت اسلامی بر علیه نظام ستمشاهی حضرت امام رهبر آگاه و هوشمند نهضت،

با صدور فرمان اعتصاب سراسری بر علیه رژیم یکی از اساسی ترین ضربه ها را بر پیکر فرسوده آن

وارد کرده و مقدمات فروپاشی و اضمحلال کامل نظام را فراهم ساخت. پشتیبانیها و حمایتهای بعدی

رهبری از اعتصابات و متعاقب آن اجابت بی دریغ ملت از فرامین امام را می توان در حقیقت نفی کامل

رژیم از طرف گروندگان به انقلاب اسلامی به شمار آورد. با این حرکت رژیم در مرحله احتضار قرار

گرفت و با قیام خونین 22 بهمن آخرین نفسهای دستگاه شاهی گرفته شد و نظام شاهنشاهی در قعر

تاریخ پر از ظلم و جور خویش مدفون گردید.

برای آنکه تحلیلی هر چند مختصر بر نحوه وارد آمدن این ضربه داشته باشیم، باید به ساختار

اقتصادی رژیم شاه نظری افکنده و در این راستا چگونگی تأثیر ضربه را بررسی نماییم. اقتصاد

شاهنشاهی اقتصادی وابسته و نیروی محرکه آن بنا به ماهیتش، درآمدهای نفتی بود. تاریخچه ورود

درآمد حاصل از نفت به درآمدهای عمومی و بودجه دولتی به سالهای کشف نفت در ایران و قرارداد

دارسی برمی گردد، اما از کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و در پی انعقاد قرارداد جدید با کنسرسیوم

و همزمان با تدوین و پیاده شدن برنامه های عمرانی دوره ای، موقعیت درآمدهای نفتی در بودجه

دولتی سال به سال مستحکمتر شد و همین امر ماهیت اقتصاد ایران را دگرگون کرده و آن را به جایی

رسانید که «اقتصاد تک پایه ای» لقب گرفت. در کنار اهمیتی که نفت برای توسعه اقتصادی غرب داشته

است و نقش آن در برنامه ریزیهای اقتصادی بلوک غرب رشد و تکامل این روند عمدتا به لحاظ داخلی

به دلایل زیر صورت گرفت:

ص: 248

1 لزوم افزایش قدرت خرید مردم برای تثبیت پایه های رژیم

2 ناتوانی در پی ریزی یک اقتصاد مستقل مبتنی بر نیروی کار و منابع داخلی

3 روی آوردن به نسخه های عمرانی آمریکایی مانند برنامه های چند ساله شاهی

سال درآمدناخالص بودجه کل درآمد دولت از

شرکتهای نفتی

ارقام به میلیون دلار

درصد نفت از بودجه

1333

1338

1342

1346

1350

1354

1355

2100

3665

4474

6392

12819

46504

52680

162

413

589

1034

4230

34155

37674

20/7

262/4

380

751/6

1851/2

18800

17531

13

64

65

73

44

79

77

جدول نشان می دهد که رژیم شاه تنها راه چاره برای افزایش بودجه دولتی را اتکا به درآمدهای

نفتی می دانست و این اتکا روز بروز نیز بیشتر می شد. بدون تردید این افزایش درآمدها در پی

صادرات فراوان نفت و کاهش سریع ذخایر نفتی به وجود می آمد. هر چند که بخشی کوچک از این

درآمدها صرف ایجاد رفاه کاذبی در اقشار متوسط و افزایش اندکی در قدرت خرید اقشار کم درآمد

می شد، اما قسمت اعظم درآمدها صرف خرید تسلیحات، افزایش، سرمایه طاغوتیان و بزرگ

سرمایه داران داخلی و تأمین منافع شرکتهای چند ملیتی می گردید. در هر صورت با ورود این درآمدها

به سیستم اقتصادی در طول دو دهه در ساختار اقتصادی مملکت تغییرات اساسی ایجاد شد و در

نهایت به یک اقتصاد تک پایه ای و وابسته مبدل گردید و این در حالتی بود که از مشکل کسر بودجه نیز

علیرغم درآمدهای نفتی هنگفت رنج می برد. بدیهی است رژیمی با این خصوصیات اقتصادی نمی تواند

دارای پایه های قوی باشد، هر چند که در ظاهر بتوان صلابتی برای آن به نمایش گذاشت. از آنجا که

جریان نفت شاهرگ حیاتی چنین اقتصادی را تشکیل می داد و از سوی دیگر زرق و برقهای عوام

فریب این اقتصاد مهمترین عامل گزافه گوییهای شاه به شمار می رفت، در اثر به مخاطره افتادن جریان

صدور نفت، حیات رژیم نیز به خطر می افتاد، با چنین درک هوشمندانه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی

فرمان اعتصابات سراسری را صادر نمودند و بدینسان از اواسط شهریور ماه سال 1357 موج گسترده

اعتصابات همه جا را فرا گرفت.«شاه و دولت او که قیام مسلحانه بر ضد ملت حق طلب و بر ضد

قانون اساسی و بالاتر بر ضد احکام آزادیبخش اسلام نموده اند قهرا خائنند و اطاعت از آنان اطاعت

از طاغوت است. به آنان مجال ندهید و با اعتصاب و اعتراض دنیا را از اعمال وحشیانه آنان آگاه

کنید.»از پیام امام خمینی در پانزدهم شهریور ماه 1357در مورد تداوم نهضت

پس از فاجعه عظیم 17 شهریور و آشکارتر شدن ماهیت پلید رژیم، اعتصابات حدت و حرارت

بیشتری یافت و در 19 شهریور کارکنان و کارگران پالایشگاه نفت تهران اولین اعتصاب در صنعت

ص: 249

نفت را به راه انداختند و از آن پس به سرعت این اعتصاب به دیگر قسمتهای صنعت نفت نیز گسترش

یافت و این امر تا حد توقف کامل صادرات نفت پیش رفت.

در کنار سایر عواملی که رژیم شاه را روز به روز تحت فشار خرد کننده قرار داده بود، جریان

اعتصاب هم ضربه کاری دیگری بود که سقوط رژیم را تسریع نموده و به دنبال آن موجب ایجاد

نگرانیهای جدی برای حامیان آمریکایی رژیم شاه گردید. گذشته از اثرات این حرکت در بی ثبات

کردن رژیم شاه، اثرات جهانی قطع صادرات نفت ایران نیز نوید بحران گسترده ای به سردمداران شیطان

بزرگ می داد. در پی این نگرانیها وزارت خارجه آمریکا از جاسوسخانه آمریکا در تهران خواست که

در مورد اعتصاب صنعت نفت گزارشهایی تهیه کند تا بدین وسیله اطلاعات بیشتری در مورد این

مسئله به مقامات آمریکایی برسد. اسنادی که در این کتاب آمده است، مجموعه ای از این گزارشها

است که از پرونده های مختلف جمع آوری شده و به چاپ آنها اقدام می شود. گذشته از ارزش تاریخی

این مجموعه اسناد، که اطلاعات فراوان و مدونی را در اختیار خواننده قرار می دهد، نکته قابل توجه

مشاهده نگرانی بسیار عمیق آمریکاییها و وحشت فراوان آنها از اعتصاب است.

بدون تردید این نگرانی ناشی از تهدید جدی است که متوجه منافع اقتصادی و سیاسی آنان بوده

است و اهمیت بسیار فراوانی که آنها برای دوام صدور نفت قائل بودند. از آنجا که این اسناد از نوع

گزارش خبری هستند به چگونگی این اهمیت و تحلیل آن نمی پردازند و در این مقدمه نیز قصد آن

نیست که این مبحث باز شود. اما در نگاهی بسیار سریع می توان نکات زیر را به عنوان عوامل اصلی

نگرانی برشمرد:

رژیم شاه اولین تأمین کننده نفت اسرائیل بود.

طاغوت ایران را به صورت مهمترین حافظ منافع آمریکا در منطقه (ژاندارم خلیج فارس) درآورده

بود.

ایران مهمترین بازار سلاح و دیگر کالاهای آمریکایی در منطقه بود.

ایران مستحکمترین و طولانی ترین سد برای جلوگیری از دسترسی روسها به آبهای گرم خلیج

فارس و مهمترین حلقه پیمان نظامی سنتو به شمار می رفت.

علاوه بر موارد فوق اثرات حرکت بر اقتصاد غرب دلایل کافی برای نگرانی زایدالوصف

آمریکاییان را موجب می شد و این شرایط، سفارت آمریکا در تهران را به صورت یک ستاد خبری در

ارتباط با گزارش اخبار اعتصاب در آورده بود، به صورتی که در برخی روزها بیش از یک تلکس در

ارتباط با این موضوع به وزارت خارجه مخابره می شد. از مطالعه اسناد بر می آید که عوامل سفارت در

این ماجرا صرفا نقش گزارشگر و جمع کننده خبر را بر عهده ندارند و تماسهای آنان با آن دسته از

عوامل دستگاه طاغوت که نقش درجه اول را در اداره امور نفتی و مقابله با اعتصاب به عهده دارند،

همفکری حاکمیت آمریکا را برای سرکوب و شکستن اعتصاب نشان می دهد. در این مورد حداقل دو

دلیل عمده به چشم می خورد:

1 مقامات سفارت به کرات نارضایتی خود را از نحوه برخورد دولت وقت با اعتصابیون ابراز

می دارند و به نظر آنها سیاست برخورد کجدار و مریض دولت مساله اعتصاب را حل نمی کند. در اولین

مرحله اعتصابات نگرانی آنها از موافقت دولت با اکثر درخواستهای اعتصابیون است که به گمان آنها

ص: 250

موضع دولت را بسیار تضعیف می نماید. در مراحل بعد آنها معتقدند که دولت باید سیاست یکنواخت و

قاطعی برای سرکوب جدی اعتصاب داشته باشد و از نوسانات شدید در خط مشی برخورد شاکی

هستند.

2 نقش شتاب دهنده اعتصاب در حرکت انقلاب اسلامی و آگاهی عمیق اعتصابیون و امت

مسلمان از این اقتدار و توان ارزشمند انقلاب و نمود این موضوع در افکار عمومی و روزنامه ها باعث

ناراحتی سفارت می شود. سولیوان به مناسبتی این موضوع را به انصاری (مرد شماره یک شرکت ملی

نفت ایران) متذکر می شود و می گوید که شرکت نفت می باید به گفته وی اخبار صحیح و واقعی را توسط

کارمندان روابط عمومی خویش به مطبوعات بدهد، تا از تغذیه روزنامه ها با اطلاعات دروغ

اعتصابیون تندرو (به زعم انصاری) جلوگیری کند و قول این کار را از وی می گیرد.

به هر صورت علیرغم این تمهیدات و تلاشهای آمریکایی طاغوتی حرکت نیرومند و سترگ

اعتصاب، کوبنده و درهم شکننده ادامه یافت وقتی سرکوبهای وحشیانه رژیم و قتل و زندانی نمودن و

شکنجه اعتصابیون باعث کندی این حرکت می شد، سیل حمایتهای گسترده امت و امام، تهدیدات

پوشالی دولت طاغوت را خنثی کرده و اعتصاب با سرعت بیشتری به راه خود ادامه داد. در نیمه اول

آذر یعنی دو ماه پس از شروع اعتصاب است که آمریکاییان همه چیز را متوجه شده و از طریق منابع

خویش به ریشه واقعی اعتصاب پی بردند:

«کلیه منابع ما گزارش می کنند که از سرگیری فعالیت اعتصابی در بخش نفت منحصرا به دعوت

خمینی نسبت داشته و حتی یک نمونه مشهود از منطق اقتصادی در آن وجود ندارد.»

در هر صورت، تفنگ و پول و فریب آمریکاییها و عوامل طاغوتی آنها در مقابله با این حرکت

اصیل مکتبی راه به جایی نبرد. اعتصاب نفت به مثابه یکی از قویترین اهرمهای انقلاب اسلامی بر فشار

خردکننده و روز افزون خود بر گلوی طاغوت ادامه داد و راه تنفس رژیم را روزبه روز تنگ تر کرد.

پیکر نیمه جان طاغوت با حرکت دلاورانه فرزندان دلاور اسلام در 22 بهمن 57 به ذلت مرگ افتاد و

نهال مقدس انقلاب اسلامی به بار نشست. بدون تردید خون سرخ و مطهر نفتگران قهرمانی که در

جریان اعتصاب به پای این نهال ریخته شد، دین سنگینی را به عنوان میراث برای همه امت اسلام به

خصوص هم سنگران آن شهدای گرانقدر در صنعت نفت برای ادامه راهشان باقی می گذارند.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

بهار 1367


اعتصاب در بخش صنعت نفت ایران (حاوی 47 سند)

سند شماره (1)

طبقه بندی: خیلی محرمانه

تاریخ: 27 سپتامبر 1978 5 مهر 1357شماره : 246376

از: وزارت خارجه واشنگتنبه : سفارت آمریکا ایران

موضوع: اغتشاشات در بخش نفت

1 خلاصه وزارتخانه در خلال سه روز گذشته گزارشاتی از شرکتهای مختلف آمریکایی (و

ژاپنی) در رابطه با این مسائل دریافت نموده است:

ص: 251

الف انفجار خط لوله IGAT در 21 سپتامبر.

ب اعتصاب عمومی گزارش شده از جانب کارگران روزمزد در تأسیسات تولیدی و بارگیری

مهم.

ج برکناری محتمل الوقوع هوشنگ انصاری مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران.

نظرات و عکس العملهای سفارت در مورد این گزارشات موجب قدردانی خواهد بود. (پایان

خلاصه).

2 انفجار خط لوله ایگات. براساس گفته مقامات شرکتهای ژاپنی و آمریکایی، انفجار گزارش

شده در تاریخ سه شنبه 21 سپتامبر در نقطه ای در مسیر خط لوله واقع در حدود 17 مایلی قم اتفاق

افتاد. بنا به گزارش انفجار یک بخش 500 پایی خط لوله قطور را نابود کرد. هیچ نوع صدمات جانی

گزارش نشده است. یک گزارش مطبوعاتی به نقل از سخنگوی شرکت ملی گاز ایران که نام او فاش

نشد، تروریستها را مسئول این واقعه قلمداد کرد.

3 اعتصاب کارگران روزمزد. براساس گفته مدیر یکی از شرکتهای آمریکایی که متعلق به

کنسرسیوم می باشد، روز دوشنبه 25 سپتامبر کارگران روزمزد تمام تأسیسات تولیدی خوزستان و

همچنین پایانه بارگیری خارک دست از کار کشیدند. براساس گفته نماینده شرکت در تهران اعتصاب با

حدود 50 تا 60 درصد کارگران روزمزد شروع شد. روز بعد به سطح 100 درصد بالغ شد. نمایندگان

وزارت کار، سندیکاها، کارگران روزمزد، اسکو و شرکت ملی نفت ایران در 26 سپتامبر برای

رسیدگی به وضعیت، جلسه ای تشکیل دادند. سخنگوی کارگران روزمزد لیستی مشتمل بر 48 تقاضای

غیر رسمی به مقامات شرکت ارائه داد که در رأس آن تقاضای 50 درصد افزایش دستمزد قرار گرفته

بود، تا آنجایی که ما اطلاع داریم شکایات عنوان شده منحصرا شامل تقاضاهای اقتصادی هستند و

ظاهرا هیچ گونه مسئله سیاسی وجود ندارد.

4 تاکنون تأثیر این امر بر عملیات به میزان حداقل بوده است. تولید به لحاظ بسته شدن دو منطقه

کوچکتر 000/190 بشکه در روز کاهش یافته است. بر طبق اظهار منبع شرکت فقط در ترمینال

جزیره خارک مشکل ایجاد می شود، چون در آنجا خدمت کارگران روزمزد هنگام بارگیری تانکرها

مورد نیاز است. اسکو تلاش می کند برای ایجاد تخفیف در مشکل دو یدک کش قراردادی را بکار

گیرد. بنا به گزارش نیروی دریایی ایران برای کمک به انجام عملیات در جزیره خارک پرسنلی را در

اختیار اسکو و شرکت ملی نفت ایران قرار داده است. یک منبع شرکت اظهار نمود که چنانچه اعتصاب

بیش از 3 روز طول بکشد، مشکلات بسیار حادتر خواهند شد.

5 هوشنگ انصاری. یک بانکدار آمریکایی که در مذاکرات با هیئت نمایندگی دولت ایران در

جلسات بانک جهانی شرکت جسته بود، اظهار نظر قطعی نمود که برکناری انصاری قریب الوقوع است.

بر طبق اظهارات این مقام انصاری متهم به فساد و ارتباطات با بهاییها می باشد. (شایع است که پدر

انصاری بهایی بود.) مقام شرکت نفتی مذکور در پاراگرافهای 3 و 4 بالا، اشاره نموده است که وی نیز

همان شایعات را در مورد انصاری شنیده است. منبع دوم بر این تصور بود که این امر دلیل روند اخیر

ص: 252

در شرکت ملی نفت ایران بوده و احتمالاً دلیل اینکه چرا در اعتصابات مسائل از کنترل خارج شدند را

تشریح می نمایید.

6 ما این گزارشات را برای توضیح و اظهار نظر احتمالی شما ارائه می کنیم. همان طور که شما هم

می توانید تصور کنید، برداشتهای افراد از اوضاع ایران در اطاق کنفرانس و جلسات با این نوع

اطلاعات شکل می گیرند و هر اطلاعی از جانب شما که بتواند موضوع را روشن سازد، مورد تقدیر

می باشد.کریستوفر

سند شماره (2)

تاریخ : 28 سپتامبر 1978 6 مهر 1357شماره: 9428

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع : وزارت خارجه 246376طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: تحولات اخیر در مناطق نفتی

1 در 23 سپتامبر مطبوعات محلی گزارشات ضد و نقیضی از یک انفجار در تاریخ 21 سپتامبر

نقل کردند که بخشی از خط لوله 42 اینچی (ایگات 1) را که حدود یک میلیارد فوت مکعب استاندارد

در روز گاز طبیعی را به اتحاد شوروی حمل می نماید، منهدم نمود. این گسیختگی در نزدیکی ساوه

واقع در شمال قم روی داد.

2 انفجار یک بخش 7 متری لوله را در بر می گرفت و با این همه در جریان تعمیراتی که در مدت

48 ساعت انجام گرفت بیش از 70 متر از لوله تعویض شد. منابع ما در شرکت ملی گاز ایران اظهار

می دارند که انفجار از خوردگی و تنش لوله ناشی شده است. به هر صورت به لحاظ مشکلات زیاد و

غیرعادی که ما در اخذ اطلاعات در خصوص انفجار داشته ایم و همچنین به لحاظ میزان زیاد فعالیت

در شرکت ملی گاز ایران در خلال هفته گذشته (منجمله جلسه عجولانه ای بین نخست وزیر و مقامات

شرکت ملی گاز ایران)، احتمال دخالت تروریستها را مردود نمی شماریم.

3 شایعات اخیر در خصوص عزیمت قریب الوقوع هوشنگ انصاری (که در تهران 8721 و تهران

8921 راجع به آن اظهار نظر شد) به میزان زیادی کاهش پیدا نموده است. ما شنیده ایم که انصاری

یکی از افرادی است که مخالفین تحت این عنوان که بایستی برود از او یاد کرده اند (اینکه این امر به

خاطر ارتباطات بهائی گری یا فساد و یا هر دو آنها است روشن نیست، هر چند هر دو مدعا باعث

پخش شدن شایعه شده اند). به هر صورت این شایعات به طور وسیعی در تهران منتشر شده اند و اصلاً

روشن نیست که آیا انصاری واقعا بدانها متهم می باشد یا خیر. ما همچنان به عدم باور وجود ارتباطات

بهاییگری وی گرایش داریم و تاکنون هیچ گونه اتهام رسمی و علنی در زمینه فساد به او منتسب

نگردیده است. البته او و شرکت ملی نفت می توانند در جریان مبارزه ضد فساد درگیر شوند، لیکن این

تحول قابل پیش بینی نیست.

4 روندی که در تلگراف مرجع در مورد آن اظهار نظر شده در شرکت ملی نفت ایران، خیلی قبل

از زمان پخش شایعات درباره خلع ید احتمالی از انصاری آشکار بوده است. ما معتقدیم که این روند

عمدتا انعکاسی از الف عزیمت دو تن از بهترین و با تجربه ترین مدیران شرکت ملی نفت ایران در

ص: 253

فوریه (نابق و مینا)، ب عدم تجربه عملی انصاری و مهران در زمینه صنعت نفت، ج مشکل تحرک

سازمانی به بزرگی و رخوت شرکت ملی نفت ایران، می باشد. نگرانی در خصوص حفاظت از خود در

مقابل امکان یک تحقیق رسمی در حال حاضر افزایش بیشتری یافته است و همان طور که ما در

تلگرام تهران 8971 متذکر شده ایم، احتمالاً انصاری این نگرانی را دارا می باشد. بایستی خاطرنشان

گردد که تعداد زیادی از مقامات عالیرتبه و نیز در سطح متوسط شرکت ملی نفت (و خیلی دیگر از

نهادهای دولتی) وجود دارند که تمایلی به تحقیقات وسیع نداشته و میل دارند که جریانات به خودی

خود بگذرند.

5 گزارشات در خصوص تأثیر اعتصابات بر عملیات شرکت ملی نفت ایران و اسکو، منجمله

تولید و عملیات ترمینال صادراتی جزیره خارک، که در محافل صنعتی تهران (و نیز با توجه به تلگرام

مرجع در آمریکا) منتشر شده اند، تأثیرات فعلی و کوتاه مدت را به صورت اغراق آمیزی جلوه داده و تا

همین دیروز نیز در مورد وسعت اعتصاب و دست از کارکشیدن گزافه گویی نموده بودند. اعتصابات

روز 23 سپتامبر توسط تعداد کمی از کارگران روزمزد در اهواز شروع گردید و تدریجا گسترش پیدا

کرد و تا دیروز تقریبا 90 % کارگران روزمزد در اهواز، آغاجاری، و گچساران در اعتصاب شرکت

جستند، لیستی مشتمل بر 20 تقاضا منجمله حقوق و مزایا به مدیریت اسکو ارائه شد، و در هر حال

اسکو نقشی نسبتا خنثی در مذاکرات متعاقب آن ایفا نمود و مذاکره کنندگان اصلی، وزارت کار، شرکت

نفت، سندیکاها و نمایندگان غیر رسمی کارگران روزمزد بوده اند. تمامی آنچه که ما شنیده ایم بر این

دلالت دارند که اعتصاب منحصرا انگیزه اقتصادی داشته و هیچ گونه صحبت سیاسی مطرح نبوده

است.

6 چندین جلسه مذاکره برگزار شده است، لیکن هیچ گونه نشانه ای از پیشرفت وجود ندارد. بنا به

گزارش، وزارت کار و شرکت ملی نفت ایران این موضوع را پذیرفته اند که فقط پس از آنکه اعتصاب

غیر قانونی خاتمه پذیرد، هر چیزی قابل مذاکره است. ما اطلاع یافته ایم که مذاکره کنندگان دیروز

تهدید مبهمی را علیه آن افرادی که از کارگران روزمزد که تا ساعت 2 بعد از ظهر همان روز (27

سپتامبر) به سرکارهای مهم خویش بازنگردند، اقامه نموده اند. بنابه گزارش، عده معدودی دیروز و

امروز صبح دیر به سرکارهایشان آمدند، ولی تطابق تقاضا با از سرگیری کار در بهترین حالت نامرتب

بوده است.

7 پیش بینی نتیجه احتمالی غیر ممکن است، ولی اعتصاب شرکت نفت و شاه را بسیار مضطرب

ساخته و کارگران قادرند به بسیاری از تقاضاهایشان دست پیدا کنند.

8 اعتصاب تاکنون تقریبا تأثیری بر تولید یا صادرات نداشته است و یک میدان کوچک (منصوری

با ظرفیت 20 هزار بشکه در روز) و همچنین دو کارخانه نمک زدابی تعطیل شده اند. در جزیره خارک

عملیات به صورت عادی پیش می روند. اسکو دو یدک کش قراردادی دارد که در بحث و جدالهای

کارگری درگیر نمی باشند، همچنین کشتی یدک کش خود را به وسیله کارکنان خویش اداره می کند و

امروز از خدمات یک یدک کش قراردادی دیگر نیز بهره می برد. همان طور که وزارتخانه مطلع است

تولید نفت و انجام عملیات در خارک، کارگر زیادی لازم ندارد و مدیریت اسکو و کارمندان آن

می توانند برای مدتی بدون تأثیر زیادی بر مقادیر تولید و صادرات به کار خود ادامه دهند. با این وجود

ص: 254

تعمیر و نگهداری دچار نقصان می شود، احتمال وقوع حوادث بیشتر است، حفاریهای توسعه ای و

فعالیتهای مربوط به کار مجدد بر روی دکلها متوقف شده است، غیره و غیره، و همه منتظر هستند که

کارگران روزمزد به سرکارهایشان بازگردند.سولیوان

سند شماره (3)

تاریخ : 2 اکتبر 1978 10 مهر 1357شماره: 9521

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع : الف) وزارت خارجه 246376، ب) تهران 9428 طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع : مطالب دیگری در خصوص مسائل کارگری بخش صنعت نفت

1 دولت ایران و شرکت ملی نفت ایران اغتشاشات کارگری در میان کارکنان صنعت نفت در

جنوب کشور را در میان هاله ای از مخفی کاری پنهان کرده اند. به نمایندگان اسکو و کنسرسیوم از

طرف شرکت نفت هشدار داده شده که راجع به وضعیت با هیچ کس گفتگو ننمایند و تعداد افرادی که

در شرکت نفت از جریان اعتصاب مطلع هستند، بسیار کم است. (حتی مدیران مختلفی که ما با آنان

گفتگو کرده ایم فقط شایعاتی را شنیده اند که برخی از آنها اشتباه است.)

2 در هر حال ما صحت گزارش مربوط به تقاضای کارگران روزمزد مبنی بر پنجاه درصد

افزایش حقوق را تأیید نموده ایم (مرجع الف).

مذاکره کنندگان از طرف دولت ایران و شرکت ملی نفت ایران قول افزایش فوری ده درصد حقوق را

داده اند و همچنین وعده داده اند که چنانچه کارگران روزمزد به سرکارهایشان بازگردند، تقاضاهای

مربوط به افزایش اضافی حقوق یا بهبود بخشیدن به امور رفاه اجتماعی کارگران را مورد بررسی قرار

دهند. از اول اکتبر این پیشنهاد مورد قبول واقع نشده و کارگران روزمزد همچنان در اعتصاب به سر

می برند.

3 نکته جالب توجه دیگری در مورد مشکل کارگری اسکو این واقعیت است که دعوت به

اعتصاب و مذاکره بر سر تقاضاهای کارگران روزمزد به وسیله کسانی انجام شد که هیچ گونه حق

رسمی برای نمایندگی از جانب نیروی کارگری نداشتند. رهبران فعلی اعتصاب عنوان می دارند

نمایندگان انتخاباتی آنان خیلی سازشکار هستند و خواسته اکثریت غالب کارکنان اسکو را بیان

نمی دارند. مقامات شرکت ملی نفت و وزارت کار به این گفته در ابتدا با این پیشنهاد پاسخ داده اند که

کارگران روزمزد برای انتخاب نمایندگانی جدید که دارای حق مذاکره بر سر شرایط عمومی استخدام

باشند، از مراحل و روشهای انتخابی معمول استفاده نمایند. ظاهرا کارگران روزمزد بیشتر خیال دارند

که بر شکایت فوری خود اصرار ورزند، تا به انتخاب نمایندگان سندیکایی جدید بپردازند. این قضیه تا

حدودی قابل بحث است، چونکه مقامات وزارت کار و شرکت نفت با رهبران اعتصابیون مذاکره

کرده اند و بدان وسیله حق کارگران روزمزد برای انتخاب سخنگوی غیر رسمی آنان را مورد شناسایی

قرار داده اند.

4 علیرغم ادامه اعتصاب، تولید نفت خام و صادرات در سطوح بالا ادامه دارد. علاوه بر این

تهدید قبلی مبنی بر پیوستن کارکنان فنی و متخصص ایرانی شرکت اسکو به کارگران روزمزد صورت

ص: 255

واقعیت به خود نگرفت و هراس از اینکه اعتصاب ممکن است از محدوده کارگران روزمزد پا فرارتر

نهد، تخفیف یافته است.

5 ما اطلاع یافته ایم که آشوب کارگری در بخش صنعت نفت منحصر به جنوب نیست. خیلی از

کارگران روزمزد پالایشگاه تهران (کارکنان شرکت نفت و اسکو) برای تقریبا دو هفته در اعتصاب

بوده اند. درخواست اصلی آنان حقوق بالاتر و مسکن سازمانی می باشد. تأثیر اعتصاب بر پالایشگاه

تهران درست به میزان حوزه های نفتی جنوب در سطح حداقل بوده است.سولیوان

سند شماره (4)

تاریخ : 22 اکتبر 1978 30 مهر 1357شماره : 10279

از : سفارت آمریکا تهران تلگرامبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع : تهران 9651 طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصابات در بخش صنعت نفت ادامه می یابد

1 همان طور که در تلگراف مرجع گزارش گردید، دولت ایران و شرکت ملی نفت ایران دو هفته

پیش به طور اساسی در مقابل تقاضاهای کارگران روزمزد اعتصابی شرکت نفت تسلیم شدند (که

اساسا کارگران ساده و غیر ماهر هستند)، هر چند که اعتصاب هیچ گونه تأثیر بسزایی بر تولید نفت،

صادرات، پالایش و غیره نداشت. در هر حال یک اعتصاب، خیلی جدی تر چهارشنبه گذشته یعنی 18

اکتبر توسط درصد قابل توجهی از کارمندان ایرانی اسکو در اهواز و پالایشگاه شرکت نفت در آبادان

شروع شد.

2 کارمندان خواستار اضافه حقوق و مزایا معادل و یا بیشتر از مبالغی که به کارگران روزمزد داده

شده است می باشند. کارمندان اعتصابی بخش نفت در لیست تقاضاهای اقتصادی خود، درخواست

پایان گرفتن حکومت نظامی را نیز اضافه کرده اند. اگر اعتصاب به مناطق و حوزه ها برسد (که محتمل

به نظر می رسد) و اگر تمام یا بخش اعظمی از کارمندان ایرانی در آن شرکت جویند، تولید و صادرات

به نحو جدی تأثیر خواهد پذیرفت. در هر حال براساس گفته منابع ما در شرکت نفت، کارمندان ارشد

و همکاران خارجی آنها در اعتصاب مشارکت نخواهند جست و همه چیز را به نحو نسبتا عادی فعال

نگاه داشته اند.

3 صنعت نفت اخیرا مثل دیگر بخشها نه فقط دچار اعتصاباتی به وسیله تمامی گروههای مهم

شده بلکه به کم کاری و تحصن نیز (که اکثرا دوره آن کوتاه است) توسط گروههای نسبتا کوچکی که

تقاضاهایشان اکثرا به خوبی بیان نمی شود و پای بندی آنان به تقاضای خود اغلب موقتی است، دچار

شده است. اعتصاب چند نفری که در پالایشگاه تهران دردسر آفریدند خاتمه یافت، لیکن تقاضای

فوق العاده برای تولیدات نفتی که به لحاظ شایعات ایجاد شده بود سیستم توزیع داخلی را دچار ازدحام

و شلوغی کرد (هر چند که این سیستم مجددا به طور عادی فعالیت می نماید). شرکت نفت انتظار دارد

که حتی اگر مشکلات جدیدی وجود نداشته باشند، صفوفی در پمپ بنزینها به وجود آید.

4 براساس سابقه، تن در دادن به تقاضاهای چند هفته گذشته، می توان به طور معقولانه ای نتیجه

گرفت که دولت ایران و شرکت نفت اعتصاب کارمندان اسکو و شرکت نفت را با موافقت سریع با

ص: 256

درخواستهای آنان حل خواهند نمود. در هر حال یکی از مقامات ارشد شرکت نفت به ما گفت که این

شناخت به وجود آمده است که اعتصابات (نه فقط در صنعت نفت بلکه در کل اقتصاد) عمدتا انگیزه

سیاسی دارند و سیاست برآورده ساختن تقاضاهای اقتصادی نمی تواند بیش از دوره کوتاهی آن هم به

بهای بسیار زیاد آرامش را ایجاد نماید. پیام صریح و روشنی که مقام شرکت نفت به ما می داد، این بود

که شرکت نفت و احتمالاً دولت ایران تصمیم گرفته اند، تا نسبت به اعتصابیون خشن تر شوند، ولی

چگونگی آن روشن نیست.سولیوان

سند شماره (5)

تاریخ: 23 اکتبر 1978 1 آبان 1357شماره: 10331

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

مرجع: تهران 10279طبقه بندی: محرمانه

موضوع : اعتصابات در بخش صنعت نفت ادامه می یابد

1 پیش بینی مقام ارشد شرکت ملی نفت ایران در این خصوص که شرکت نفت با کارکنان اعتصابی

با خشونت برخورد خواهد نمود، اساسا اشتباه از کار درآمد. انصاری مدیر عامل شرکت ملی نفت

دیروز بعدازظهر مذاکرات طولانی خود را با کارکنان اعتصابی پالایشگاه آبادان خاتمه داد و کلاً با

مبلغی افزایش موافقت نمود که نمایانگر 20 تا 52 درصد افزایش در حقوق ناخالص است. این

افزایش برحسب درصد مثل افزایشی که قبلاً در حقوق کارمندان روز مزد صنعت نفت به عمل آمد،

سخاوتمندانه نیست. شکایات و تقاضاهای کارمندان پالایشگاه در مورد اعمال مقامات حکومت

نظامی (یک نکته حساس در پالایشگاه آبادان که باعث برانگیختن احساسات می شود و به طور

مستقل با عملیات قرینه شده است، حتی در مسائل امنیتی) موقتا مسکوت گذارده شد که به مدیریت

شرکت نفت زمان کافی داده شود تا روشی را با همکاری مقامات حکومت نظامی طرح ریزی نمایند که

برای کارکنان پالایشگاه نیز قابل قبول باشد.

2 شرایطی که مورد قبول انصاری قرار گرفت شامل افزایشی به میزان 5/12 درصد در حقوقهای

پایه و پرداخت «مزایای مخصوص» جدید به مبلغ 7500 ریال به طور ماهانه می باشد.

3 بنا به گزارش پیشنهاد شرکت ملی نفت مورد قبول کارکنان پالایشگاه آبادان قرار گرفت، لیکن

تاکنون حداقل تعداد زیادی از کارمندان اسکو به سرکارهایشان بازنگشته اند. همان طور که ما انتظار

داشتیم، اعتصاب کارکنان اسکو از دفتر مرکزی اسکو در اهواز به حوزه ها کشانیده شد و در حال

حاضر کارکنان اسکو در اهواز، گچساران و آغاجاری در اعتصاب شرکت می کنند. بنا به گزارش،

عملیات در حوزه ها هنوز به طور مؤثری از جریان اعتصاب متأثر نگردیده اند.سولیوان

ص: 257

سند شماره (6)

تاریخ : 25 اکتبر 1978 3 آبان 1357شماره : 10408

از: سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع : تهران 10383طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : مطالب دیگری در مورد اعتصاب در بخش صنعت نفت ایران

1 جان اورنج، نماینده کنسرسیوم در محل، صحت و واقعی بودن نظریه شاه در مورد جدی بودن

اعتصاب حوزه های نفتی (تلکس مرجع) را تأیید نمود. اورنج گفت که در حدود700 هزار بشکه نفت

در تولید روزانه کاهش پیدا شده است که عمدتا در گچساران بوده و صادرات نفت خام تولیدی اسکو

در جزیره خارک در حدود 4 میلیون بشکه در روز بوده است، در حالی که تقاضا 7/4 میلیون بشکه

می باشد.

در عین حالی که ممکن است اعتصاب عمدتا توسط کارکنان اداری به وجود آمده باشد، لیکن

روشن است که تعداد زیادی از کارکنان فنی نیز در آن مشارکت دارند.

2 اورنج که از پیش بینی تعطیل کامل طفره می رفت، نمی توانست پیش بینی نماید که اعتصاب

چگونه می تواند متوقف شود و او با صراحت قبول نمود که چنانچه اعتصاب کاملاً موجب تعطیل

صادرات از طریق جزیره خارک بشود، زیاد تعجب نخواهد کرد.

3 یکی از تحولات مهم و ناراحت کننده این است که کارگران روزمزد گچساران و جزیره خارک

به اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت و اسکو پیوسته اند. این امر علیرغم تسلیم شدن شرکت نفت به

خواسته کارگران اعتصابی در 5/2 هفته گذشته، تاکنون به نظر می رسید که مشکلات کارگران روز مزد

را حل کرده باشد.

4 اورنج همچنین امروز صبح مطلع شده بود که ناخداهای نیروی دریای نیز به همراه کارگران

روزمزد و کارمندان تازه کار اسکو در جزیره خارک اعتصاب کرده اند. براساس گفته اورنج این

وضعیت بسیار وخیم است و مشکل اصلی و فوری حتی در صورت همکاری نیروی دریایی این

خواهد بود که اعتصاب ناخداها به میزان زیادی پهلو گرفتن و بارگیری تانکرها را کاهش داده، و یا

احتمالاً از آن جلوگیری به عمل خواهد آورد. انصاری مدیر عامل شرکت نفت امروز به جزیره خارک

می رود (یا هم اکنون رفته است) و برای متقاعد ساختن افراد کافی به منظور باقی ماندن بر سر

کارهایشان و جلوگیری از کاهش بیشتر صادرات تلاش خواهد نمود.

5 اورنج موافقت نمود که امروز و فردا صبح زود تا آنجایی که امکان پذیر است، اطلاعات بیشتر

کسب نموده و اطلاعات را فردا قبل از برگزاری مراسم سلام به سفیر انگلیس و یا خود من بدهد تا بعد

از آن من در مورد وضعیت با سفیر انگلیس مذاکره نمایم.سولیوان

ص: 258

سند شماره (7)

تاریخ : 30 اکتبر 1978 8 آبان 1357شماره : 10546

از: سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع :الف تهران 10503، ب تهران 10408طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : مطالب دیگری در مورد اعتصاب در بخش صنعت نفت ایران

همان طور که در مرجع الف پیش بینی شده بود، اعتصاب حوزه های نفتی موجب کاهشی دیگر در

تولید و صادرات گردید. اعتصاب ناخداهای نیروی دریای در ترمینال صادراتی جزیره خارک خاتمه

یافت در خارک هیچ گونه مشکلی وجود ندارد. مشکل فعلی مربوط به تولید اسکو می شود که به

چیزی کمتر از 2 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.

امروز صبح نماینده محلی کنسرسیوم به ما گفت که صادرات نفت خام جزیره خارک که به وسیله

اسکو تولید می شود به 1/1 میلیون بشکه کاهش یافته است. علاوه بر این، طبق گفته نماینده محلی

کنسرسیوم، مدیر عامل اسکو به نحو فزاینده ای نسبت به توانایی اسکو جهت حفظ سطوح حتی خیلی

پایین تولید، بدبین است.

2 دو مجتمع سرمایه گذاری مشترک یعنی ایپاک و لاپکو که هفته پیش موفق به حل مسئله

اعتصاب شده بودند، به نظر می رسد که همچنان پایداری آن را حفظ نموده اند و ظرفیت تولیدی آنها در

خشکی که هفته گذشته کاهش یافته بود، هنوز در حال بالا گرفتن و برگشتن به سطح اولیه آن

می باشد.

3 ما پیش بینی می کنیم که تقاضا برای نفت خام صادراتی ایران حدود 4/5 5/5 میلیون بشکه

در روز باشد و به طور ضمنی این را می رساند که اعتصاب برای ایران حدودا 4 میلیون بشکه نفت خام

در روز خرج بر می دارد که معادل روزانه 50 میلیون دلار می شود.

4 شرکت ملی نفت ایران دیروز و امروز با انتقال 20 مهندس محقق و تکنسین از لابراتوار

تحقیقاتی تهران به پالایشگاه آبادان، آنچه را که می توانست برای پر کردن جاهای خالی حساس انجام

داد، لیکن پرسنل اضافی خیلی کمی باقی مانده اند. ظاهرا وضعیت برای دولت و شرکت نفت به حالتی

بحرانی تبدیل شده و چشم اندازهای انجام موفقیت آمیز مذاکرات متعارف مدیریت و کارکنان اعتصابی

صنعت نفت در بهترین وضعیت، خیلی دور از دستیابی است.سولیوان

سند شماره (8)

تاریخ : 30 اکتبر 1978 8 آبان 1357شماره : 10560

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن دی . سی. فوری

طبقه بندی : سری

موضوع : اعتصاب بخش نفتی ایران

1 بعد از ظهر روز هشتم آبان ملاقات کوتاهی با هوشنگ انصاری رئیس شرکت ملی نفت ایران

داشتم. انصاری صبح همان روز پس از چند روز مذاکره شدید با کارگران اعتصابی تأسیسات شرکت

ملی نفت ایران در جنوب ایران به تهران بازگشته بود. وی گفت تولید روزانه طی سه روز گذشته به

ص: 259

میزان یک میلیون بشکه کاهش یافته و هم اکنون این کاهش بیش از یک میلیون بشکه است.

2 قبل از ملاقات با من، او با نخست وزیر و رئیس حکومت نظامی یعنی اویسی ملاقات کرده


بود. او به آنها گفته بود که 90 درصد کارگران اعتصابی حاضرند به خاطر منافع اقتصادی که در

مذاکرات مطرح شده به محل کار خود بازگردند، ولی کمتر از ده درصد از «رادیکالهای آموزش دیده»

آنها را مرعوب کرده و اصرار دارند که تقاضاهای سیاسی آنها برآورده شود.

3 نخست وزیر تصمیم گرفته بود که به مقامات حکومت نظامی دستور دهد که رادیکالها را

منزوی کرده و شرایط حکومت نظامی در زمینه متوقف کردن صنایع حیاتی را به آنها بفهماند و به آنها

پیشنهاد دهد که یا باید به محل کار خود بازگردند و یا دستگیر و زندانی شوند. این اقدام عصر روز 8

آبان عملی خواهد شد. در صورت عملی شدن و بازگشت کارگران، انصاری معتقد است که در مدت

دو روز تولید به وضع عادی بازخواهد گشت. در غیر این صورت وی آماده خواهد شد تا طرحهای

اضطراری را به مرحله اجرا بگذارد.

4 اولین اقدام کاهش صادرات و نیز کاهش صدور گاز مرتبط به شوروی، و محدود ساختن تولید

به رفع نیازهای داخل خواهد بود. پالایشگاه ها هنوز در مرحله تولید هستند، گرچه تولید پالایشگاه

آبادان به 000/350 بشکه در روز رسیده است. در نتیجه این اقدام، نفت جیره بندی خواهد شد. (ولی

انصاری معتقد است که این کار با دشواری بسیار عملی خواهد شد.

5 اقدام دوم اضطراری استخدام کارگران خارجی از آن دسته تأسیسات اروپایی است که با

ظرفیت کم مشغول به کارند تا بتوانند جایگزین اعتصابیون شده و تولید را به مرحله ای برسانند، تا نیاز

داخلی تأمین گردد. او و رضا فلاح از شرکت ملی نفت ایران و جورج لینک از اسکو آماده پرواز به

لندن هستند تا در مورد جزئیات این طرح با کنسرسیوم وارد مذاکره شوند.سولیوان

سند شماره (9)

تاریخ : اول نوامبر 1978 10 آبان 1357شماره: 10666

از: سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن دی سی، فوری

مرجع : تهران 10560طبقه بندی : سری

موضوع : وضعیت بخش نفت ایران

1 در تاریخ 31 اکتبر با هوشنگ انصاری رئیس شرکت ملی نفت ایران تماس گرفتم تا از نتایج

تصمیمات دولت مبنی بر اعزام نیروهای حکومت نظامی به تأسیسات نفتی آگاه شوم. او به طرز

محافظه کارانه ای محتاط بود، لیکن اظهار نظرات وی خالی از تشنج و بحران نبود.

2 وی گفت بسیاری از کارگران در حال بازگشت به محل کار خود بوده و تولید نیز رو به افزایش

است. جزیره خارک به طور کامل وارد مرحله عملیاتی شده است. پالایشگاه با ظرفیت کامل کار

نمی کند.

3 وی گفت استراتژی مذکور در تلگرام مرجع دچار یک تغییر شده است. یعنی به جای دستگیری

آن دسته کارمندان شرکت ملی نفت ایران و اسکو به خاطر امتناع از ادامه کار دولت، تصمیم به اخراج

آنها گرفته است. وکلای وی به او اطمینان داده اند که برای این کار در شرایط عادی نیز اساس حقوقی

ص: 260

کافی وجود دارد و لازم نیست به حکومت نظامی متوسل شد.

4 نظر وی مانند قبل این بود که اکثر کارگران به کار خود باز می گردند. او به معاونش دیبا در

جنوب ایران دستور داده است تا عملیات را واحد به واحد بازسازی کند. تا به حال این کار هم بدون

دردسر ادامه داشته است.

5 او گمان می کند که تعداد کارگران اخراجی چندان زیاد نباشد و با جورج لینگ رئیس اسکو

طرحی ریخته اند تا به جای کارگران اخراجی پرسنل دیگری از ارتش، افراد در حال آموزش و

قرارگاههای تهران جایگزین شوند. بنابراین طرح اضطراری مخصوص استخدام کارگران خارجی فعلاً

کنار گذاشته شده است.

6 جان اورنج نماینده محلی کنسرسیوم در تاریخ 11 آبان با من تلفنی گفتگو و موارد فوق را

تأیید نمود. ظهر روز 11 آبان با انصاری در همین مورد ملاقات دیگری خواهم داشت.سولیوان

سند شماره (10)

تاریخ : 2 نوامبر 1978 11 آبان 1357شماره : 10695

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : وضعیت بخش نفتی ایران

1 هوشنگ انصاری رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران صبح روز 2 نوامبر با آخرین

اخبار در مورد تأسیسات نفتی به من تلفن کرد. او گفت که تولید تدریجا افزایش می یابد و امروز انتظار

می رود میزان آن به 3/2 میلیون بشکه باشد. برنامه او این بود که با استفاده از همان پرسنل نظامی

تولید را به میزان 4 میلیون بشکه در روز افزایش دهد.

نظریه: ما متعاقب گفتگو با انصاری، با مدیر عامل اسکو صحبت کردیم. و وی گفت که ارقام

انصاری واقع گرایانه هستند. (پایان نظریه)

2 او گفت پالایشگاه آبادان دارای پرسنل کافی بوده و امروز ظرفیت آن به 500 هزار بشکه

می رسد. این اقدام برای جبران زیانهای مورد انتظار در شیراز و تبریز که پالایشگاههای آنها مورد

تهدید تعطیلی قرار گرفته اند، لازم می باشد.

3 من به انصاری گفتم این وقایع و اخبار با گزارشات روزنامه های صبح که اعلام نموده اند تولید

به صفر رسیده است، مغایر می باشند. او گفت روزنامه ها با اطلاعات دروغین اعتصابیون تندرو تغذیه

شده اند. من متذکر شدم شرکت نفت دارای کارمندان روابط عمومی فراوانی است که بایستی اخبار

صحیح و واقعی را به مطبوعات بدهند. او قول داد تا آنان را فعال نماید.

4 وی سپس به من گفت که در حال حاضر از فرودگاه تلفن می زند و قرار است که هم اکنون به

مقصد نیویورک سوار هواپیما شود. او در 3 نوامبر با هنری کیسینجر و چند نفر دیگر به طور ناشناس

ملاقات خواهد کرد. او انتظار دارد که در 4 نوامبر به تهران بازگردد. این عمل ممکن نیست از روی

بصیرت و کاردانی باشد، بلکه به نظر می رسد از روی خونسردی است.سولیوان

ص: 261

سند شماره (11)

تاریخ : 2 نوامبر 1978 11 آبان 1357شماره : 10726

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن دی. سی.

مرجع : تهران 10695طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : مطالب بیشتری راجع به اعتصاب بخش نفتی ایران

1 تلکس مرجع شامل اطلاعات جاری در خصوص پیشرفت مداوم و افزایش تولید حوزه های

نفتی خوزستان، یعنی حوزه های تولیدی اسکو بود. در هر حال ایپاک (IPAC) هنوز با ظرفیت 400

هزار بشکه در روز خود کاملاً تعطیل می باشد و نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه اعتصاب علیه

لاپکو با ظرفیت 200 هزار بشکه در روز آن، ممکن است از سرگرفته شود.

2 اولتیماتومی که دو روز پیش به کارمندان اعتصابی شرکت نفت و اسکو داده شد، مبنی بر اینکه

یا به سرکارهایشان بازگردند و یا منتظر زندانی شدن باشند، از اول نوامبر به کارمندان اعتصابی ایپاک

داده نشده است. براساس گفته مقام محلی آموکو (مالک 50 درصد ایپاک) هیچ گونه مذاکره ای بر سر

مسائل و مشکلات شروع نشده است و علت آنهم این است که تقاضاهای اعتصابیون یا اقتصادی

هستند و یا سیاسی و در صورت اقتصادی بودن ناراحت کننده و عجیب و غریب می باشند.

3 ما شب گذشته از طریق مقام محلی آرکو (مالک 5/12 درصد لاپکو) کسب اطلاع کردیم که

کارکنان لاپکو در جزیره لاوان تهدید کرده اند که اعتصاب خود را از 4 نوامبر شروع خواهند کرد. به ما

گفته شد که نگرانیها و تقاضاهای کارمندان لاپکو که دیروز عنوان شد برای اولین بار ماهیتا سیاسی

بوده اند.

4 هر چند که به نظر می رسد در حل مسائل و مشکلات شرکت نفت (مشکلات مربوط به

کارمندان آن در پالایشگاهها) قضایا به آن ترتیبی که موردنظر است، پیش خواهند رفت، لیکن

وضعیت دو مجتمع بزرگ سرمایه گذاری از خوشبینی خیلی کمی برخوردار است.شرکت نفت می تواند

به نحو قابل توجیهی توجه و تلاشهای خود را روی عملیات بسیار حساس (مثل تولید در حوزه های

خوزستان و پالایش) متمرکز نماید، اما اجازه دادن به اینکه وضعیت به سمت رکود یا وخیم تر شدن

پیش برود، اشتباه بزرگی خواهد بود.

سولیوان

سند شماره (12)

تاریخ : 2 نوامبر 1978 11 آبان 1357شماره : 279618

از : وزارت خارجه واشنگتنبه : سفارت آمریکا تهران

طبقه بندی : خیلی محرمانه

رونوشت به سفارت آمریکا در توکیو و دفتر ارتباطی ایالات متحده در پکن

موضوع : گزارش در مورد اعتصاب نفت

1 وزارت انرژی درخواست نموده است که گزارشهای سفارت در مورد اعتصاب بخش نفتی به

دفتر ارتباطی ایالات متحده در پکن و سفارت آمریکا در توکیو مخابره شود و با عبارت «قابل توجه

ص: 262

وزیر شلزینگر» که از آن مناطق بازدید می نماید، مشخص شود. پیامهای ارسالی به پکن تا ساعت 9 به

وقت محلی روز 5 نوامبر و توکیو تا ساعت 9 به وقت محلی روز 7 نوامبر مخابره شوند.

2 سازمانهای مربوطه در واشنگتن از پست (سفارت آمریکا در تهران م) به خاطر گزارش کردن

عالی وضعیت تقدیر می نمایند.ونس

سند شماره (13)

تاریخ : 4 نوامبر 1978 13 آبان 1357شماره : 10738

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع : تهران 10733طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : مطالب دیگری در خصوص اعتصاب در بخش صنعت نفت ایران

1 بهبود وضعیت حوزه های نفتی خوزستان که تحت کنترل و مدیریت اسکو می باشند، از آنچه که

ما باور داشتیم یا در خلال دو روز گذشته گزارش نمودیم، سرعت اساسا خیلی کمتری داشته است.

ضمن اینکه ما گزارش کردیم انتظار می رود تولید اسکو 2/2 3/2 میلیون بشکه در روزهای دوم و

سوم نوامبر باشد، لیکن تولید واقعی 5/1 میلیون بشکه در دوم نوامبر و 7/1 میلیون بشکه در سوم

نوامبر بود. اسکو انتظارات خود را پایین آورده و نمی تواند پیش بینی نماید چه زمانی تولید به 4 میلیون

بشکه در روز خواهد رسید. تولید واقعی اسکو در ساعت 6 صبح امروز 4 نوامبر در سطح 8/1 میلیون

بود، لیکن اسکو تصور می نماید که امروز 9/1 میلیون بشکه تولید خواهد شد.

2 تهدید شدن لاپکو به شروع اعتصاب (که در 2 نوامبر گزارش شد) به خوبی صورت پذیرفت.

تعطیلی تأسیسات لاپکو به ظرفیت 200 هزار بشکه در روز، شب گذشته شروع شد و ساعت 6 صبح

امروز تولید به تعطیلی کامل کشید. تقاضاهای کارکنان اعتصابی لاپکو حداقل به صورت آشکار

ماهیت سیاسی ندارد. در هر حال برخی از تقاضاهای اقتصادی به آن صورت هستند که شرکت نفت و

مدیریت لاپکو حتی در صورت تمایل نمی توانند با آن موافق باشند. برای مثال یکی از تقاضاها تغییر

فوری برنامه کار است به این ترتیب که کارکنان که هم اکنون در مقابل دو هفته کار یک هفته تعطیل

دارند و در جزیره لاوان یا سکوهای دریایی کار می کنند، در مقابل یک هفته کار یک هفته تعطیلی

داشته باشند. چنین تقاضایی در آینده نزدیک نمی تواند برآورده شود، زیرا مستلزم گسترش نیروی کار

در هنگامه ای است که بازار کار از وجود متخصصین نفتی خالی می باشد. چنین تقاضاهایی به سادگی

می تواند یک تاکتیک مذاکراتی باشد که برای حصول بهترین نتایج ممکنه طرح ریزی شده، لیکن

تاکنون تقاضاهای اعتصابیون غیر قابل بحث بوده اند و ممکن است برای ایجاد بحران طرح ریزی شده

باشند.

3 هیچ گونه تغییری در وضعیت ایپاک روی نداده است. اعتصاب آنها ادامه دارد و ظرفیت 400

هزار بشکه در روز آن کاملاً راکد است.

4 انتظار می رود امروز مجموع تولید (اسکو، سیریپ، ایمینوکو و سوفیران) حدود 2 میلیون بشکه

باشد.سولیوان

ص: 263

سند شماره (14)

تاریخ : 5 نوامبر 1978 14 آبان 1357شماره : 10757

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 تولید اسکو در مناطق نفتی خوزستان در تاریخ 4 نوامبر 000/734/1 بشکه بود که

000/652 بشکه آن به پالایشگاههای داخلی تحویل شد و 000/082/1 بشکه نیز آماده صادرات

بصورت خام بود. ایپاک و لاپکو هر دو به خاطر اعتصابات هنوز کاملاً تعطیل هستند. مجموع تولید در

4 نوامبر (منجمله اسکو، سیریپ، ایمینوکو و سوفیران) حدود 85/1 میلیون بشکه بود.

2 براساس گفته دفتر محلی کنسرسیوم، اسکو امروز انتظار دارد 2/2 میلیون بشکه تولید شود. در

هر حال نه دفتر کنسرسیوم و نه سفارت هیچ کدام اعتباری برای پیش بینی هایی که اسکو در 4 5 روز

گذشته انجام داده، قائل نیستند.

3 امروز صبح کارمندان دفتر مرکزی شرکت ملی نفت به اعتصابیون پیوستند. این اقدام نمی تواند

هیچ گونه تأثیری بر تولید، صادرات و یا پالایش داشته باشد، چون که از یک جهت کارمندان جایگزین

فراوانی وجود دارند و از جهت دیگر دفتر مرکزی مسئولیت حیاتی در قبال عملیات اصلی ندارد. به هر

حال این اقدام از جهت سمبولیک آن اهمیت دارد، خصوصا چون که کارمندان دفتر مرکزی از

همکارانشان در جنوب بسیار سیاسی تر شده اند.

4 اعتصابی نیز توسط کارمندان سیستم توزیع تهران شروع شده است، که شدیدا جریان

محصولات از پالایشگاه تهران به شبکه خرده فروشان را کاهش داده است. در نتیجه این امر صفوفی

طولانی در پمپ بنزینها تشکیل شده است. جنبه خوشایند این امر کاهش قابل توجه ترافیک آشنای

تهران است، چون که اتوموبیل سواران ظاهرا سوختی را که در اختیار دارند، صرفه جویی می نمایند.

5 ما تاکنون قادر نبوده ایم اطلاعات موثقی در مورد وضعیت فعلی پالایشگاههای مختلف ایران

به دست آوریم. بنا به گزارش پالایشگاههای شیراز و تبریز تعطیل هستند، در حالی که تولید آبادان

فقط 000/200 بشکه است که یک سوم ظرفیت آن می باشد. پالایشگاه تهران در حال کار است،

لیکن چنانچه اختلال در سیستم توزیع ادامه یابد تولید به نحو توجیه پذیری بایستی کاهش پیدا کند.

6 به طور خلاصه، به نظر می رسد وضعیت به آهستگی و تدریجا رو به وخامت می گذارد و اسکو

و شرکت ملی نفت ایران برای درگیر شدن با مشکلات در صورت وجود پرسنل واجد شرایط، تعداد

کمی را در اختیار دارد. ارتش می تواند در برخی از محدوده ها کمک کند و ما گزارشاتی در دست داریم

که آنها تولیدات پالایش شده را به پمپ بنزینها و جایگاههای توزیع خرده فروشی حمل می نمایند،

لیکن سربازان از مهارتهای لازم برای وظایف خطیرتر در صنعت نفت برخوردار نیستند.سولیوان

ص: 264

سند شماره (15)

تاریخ : 6 نوامبر 1978 15 آبان 1357شماره : 10815

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 تولید نفت توسط اسکو در حوزه های نفتی خوزستان در تاریخ 5 نوامبر 000/791/1 بشکه

بود که 000/559 بشکه آن برای پالایشگاههای داخلی حمل شد و 000/232/1 بشکه نیز آماده

برای صادر کردن به صورت خام بود. هر دو شرکت ایپاک و لاپکو هنوز به خاطر اعتصابات کاملاً

تعطیل می باشند. مجموع تولید نفت روز 5 نوامبر (شامل اسکو، سیریپ، ایمینوکو و سوفیران) در حدود

9/1 میلیون بشکه بود.

2 تولید امروز خیلی کمتر است. امروز صبح تولید نفت توسط اسکو در حدود 000/261/1

بشکه بود و نمایندگان محلی کنسرسیوم هیچ گونه دلیلی که به لحاظ آن انتظار افزایش تولید در خلال

روز را داشته باشیم، عنوان ننمودند.

3 گزارشات تأیید نشده ای که ما در مورد کاهش تولید پالایشگاهها دریافت نموده ایم، با ارقام

دریافت شده از اسکو در مورد محموله های ارسالی نفت خام به پالایشگاههای داخلی تطبیق می نماید.

در حالیکه روزهای آخر هفته منتهی به 4 نوامبر محموله ها در سطح 000/650 بشکه ثابت ماندند،

لیکن دیروز به سطح 000/559 بشکه کاهش یافت و اسکو امروز فقط برای تحویل 000/417 بشکه

برنامه ریزی کرده است. بنا به گزارش، پالایشگاه تهران حدود ظرفیت خود (000/225 بشکه در روز)

فعالیت می کند، ولی توزیع ظاهرا مغشوش می باشد.

4 دیروز شرکت ملی نفت ایران مجددا مبادرت به مذاکره با کارمندان اعتصابی اسکو نموده است

ولی به لحاظ تمایل اعتصابیون به گفتگو در خصوص فقط مسائل سیاسی و امتناع نمایندگان شرکت

ملی نفت از مذاکره در باب چیزی بجز مسائل اقتصادی، مذاکرات صورت نپذیرفت.

5 ظاهرا وضعیت سیاسی در اهواز و مناطق نفت خیر تحت تأثیر وقایع دیروز تهران قرار نگرفت

و مدیریت اسکو گزارش می دهد که وضعیت جنوب نسبتا آرام است و فقط معدودی از افراد کار

می کنند.سولیوان

سند شماره (16)

تاریخ : 7 نوامبر 1978 16 آبان 1357شماره : 10879

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 تولید نفت توسط اسکو در حوزه های نفتی خوزستان در تاریخ 6 نوامبر 000/261/1 بشکه

بود که 000/417 بشکه آن برای پالایشگاههای داخلی حمل شد و 000/844 بشکه نیز آماده برای

صادرات به صورت خام بود. هر دو شرکت ایپاک و لاپکو هنوز به خاطر اعتصابات کاملاً تعطیل

ص: 265

هستند. ما امروز اطلاع یافتیم مجتمع سیریپ که 50 درصد آن متعلق به شرکت ملی نفت ایران و 50

درصد متعلق به اگیپ می باشد و ظرفیت تولیدی آن در حدود 000/50 بشکه در روز است، 2 یا 3

روز پیش به خاطر اعتصابات تعطیل شد. مجموع تولید 6 نوامبر (شامل اسکو، ایمینوکو و سوفیران)

حدود 3/1 میلیون بشکه بود.

2 انتظار می رود تولید 7 نوامبر توسط اسکو حدود 000/152/1 بشکه باشد که به صورت

مساوی بین صادرات و محموله های ارسالی به پالایشگاههای داخلی تقسیم شده باشد.

3 به نظر می رسد استقرار دولت نظامی جدید تأثیر کمی بر اعتصابات داشته باشد (تعداد قابل

توجهی از مردم هنوز شروع به کار نکرده اند و با قضاوت از روی گفتگویی که با چند تن از اعتصابیون

داشته ایم، در مواضع آنان تغییری مشاهده نمی شود.) به نظر می آید که همه قبل از تصمیم گرفتن در

خصوص اینکه چه باید بکنند، منتظر روی دادن چیزی هستند.

4 برطبق گفته نماینده محلی کنسرسیوم، وضعیت در اهواز از آرامش بیشتری برخوردار است.

اسکو در حال آموزش 160 نفر از ملوانان نیروی دریایی برای اداره واحدهای تولیدی می باشد و

انتظار می رود که ظرف یکی دو روز آینده کار را شروع نمایند. حتی اگر به دنبال این امر هیچ یک از

اعتصابیون به محل کار بازنگردد، اسکو انتظار دارد که تولید به میزان قابل توجهی افزایش یابد. نماینده

محلی کنسرسیوم همچنین اظهار داشت که مقامات حکومت نظامی هم اکنون و یا به زودی

اولتیماتومی صادر خواهند نمود که به اعتصابیون جنوب اخطار می نماید یا به سرکارهایشان بازگردند

و یا منتظر دستگیری باشند. ما فکر می کنیم که این بار تهدید قطعا به مورد اجراء گذاشته خواهد شد،

ولی پیش بینی اینکه چه روی خواهد داد، غیر ممکن است.سولیوان

سند شماره (17)

تاریخ : 8 نوامبر 1979 17 آبان 1357شماره : 10958

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 تولید نفت توسط اسکو در میادین نفتی خوزستان در تاریخ 7 نوامبر 000/152/1 بشکه بود

که 000/553 بشکه آن به پالایشگاههای داخل حمل شد و باقیمانده آن یعنی 000/599 بشکه

آماده صادرات به صورت خام بود. تمام چهار مجتمع سرمایه گذاری مشترک به ظرفیت مجموعه

000/700 بشکه در روز کاملاً تعطیل می باشند. سیریپ و ایمینوکو آخرین شرکتهایی بودند که تحت

تأثیر (اعتصابات م) قرار گرفتند و در 6 نوامبر تولید را متوقف نمودند. در نتیجه تولید ایران در مناطق

نفتی خوزستان تنها به وسیله سیریپ، صورت می گیرد.

2 اسکو تولید امروز را در سطح 000/132/1 بشکه برنامه ریزی کرده بود که 000/544 بشکه

آن به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و 000/588 بشکه نیز برای صادرات به صورت خام

باقی می ماند.

3 اسکو به صورت محتاطانه ای خوشبین است و اظهار می دارد که به حداقل (تولید م) دست

ص: 266

یافته است. در هر حال ما می دانیم که تعداد کارکنان معدودی که از توافقها سرپیچی کرده و به سر

کارهایشان بازگشته اند، از طرف همکاران اعتصابی خود برای متوقف کردن کار تحت فشار قرار دادند.

به نظر می رسد که وضعیت از همیشه بیشتر سیاسی شده است. امید به تولید بیشتر بر مبنای این انتظار

قرار گرفته است که ملوانان آموزش دیده برای اداره تأسیسات میدانهای نفتی، کارآمد و مولد باشند و

هیچ کس پیش بینی نمی کند اعتصابیون به طور گسترده و سریع به سرکارهایشان باز گردند.

4 پمپ بنزینهای تهران باز هستند، ولی به طورکامل و دائم سرشان شلوغ است و ردیف

اتومبیلهایی که منتظر نوبت خود برای بنزین زدن می باشند معمولاً چهار بلوک و یا بیشتر می رسد. به

نظر می رسد مقادیر معتنابهی بنزین و سوخت به پمپ بنزینها تحویل داده می شود و در نتیجه بایستی

ظرف 2 یا 3 روز تقاضای بیش از حد بر آورده گردد و وضعیت به حال عادی بازگردد (به استثناء

تحولات پیش بینی نشده). ما به غیر از لبریز کردن موقتی سیستم توزیع سوخت و کمبود کپسول گاز،

صحبت هیچ گونه کمبودی در تولیدات پالایش شده را نشنیده ایم. به هر صورت به دلیل اینکه

محموله های نفت خام حمل شده برای پالایشگاه داخلی در خلال 4 روز گذشته به میزان خیلی کمی از

000/500 بشکه تجاوز می نماید و شرکت ملی نفت ایران برای برآورده ساختن تقاضای داخل

مجبور به پالایش 000/800 بشکه در روز می باشد، احتمالاً مشکلاتی بروز خواهد کرد. (مجموع

تقاضای داخلی برای تولیدات پالایش شده حدود 000/650 بشکه در روز است، لیکن برای تولید

مقادیر لازم بنزین و مشتقات میانه بایستی 000/800 بشکه در روز پالایش شود.)

5 یکی از اخبار جالب در کنار مسئله اعتصابات که ما از آن مطلع شده ایم، این است که خواسته

اصلی کارمندان دفتر مرکزی شرکت ملی نفت ایران که شنبه گذشته به اعتصابیون پیوستند، برکناری

انصاری مدیر عامل شرکت نفت به خاطر مسئله فساد می باشد. انصاری هفته گذشته ایران را ترک کرد

(براساس گزارشات تأیید نشده خانواده وی نیز او را همراه می کردند و یا اینکه به دنبال وی عزیمت

نمودند) و در شرکت نفت تصور می رود که انصاری تا زمانی که وضعیت تثبیت نشود، باز

نمی گردد.سولیوان

سند شماره (18)

از : سفارت آمریکا تهرانتلگرامتاریخ : 10 نوامبر 1978 19 آبان 1357

به : وزارت خارجه واشنگتنطبقه بندی : خیلی محرمانه شماره : 11047

موضوع : اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 سطوح تولید امروز برای دومین روز پیاپی مجددا افزایش یافته است. برنامه ریزی اسکو برای

تولید امروز 000/661/1 بشکه است که 000/459 بشکه برای پالایشگاههای داخلی حمل می گردد

و 000/202/1 برای صادرات به صورت خام و آماده خواهد بود. ما اطلاع یافتیم که چهار مجتمع

تولید در خشکی هنوز به صورت کامل تعطیل هستند.

2 طبق گفته نماینده محلی کنسرسیوم، پرسنل اعتصابی هنوز به سرکارهایشان بازنگشته اند و

افزایش تولید تا میزان زیادی منعکس کننده تلاشهای پرسنل نیروی دریایی ایران است که در مناطق

نفتی به خدمت گمارده شده اند.

ص: 267

3 به هر صورت، در جلسه ای که دیروز برگزار گردید و ریاست آن را نخست وزیر جدید بر عهده

داشت، دولت ایران تصمیم گرفت تا برای شکستن اعتصابات روش جدیدی را به کار گیرد. امروز به

کارکنان اعتصابی مناطق نفتی گفته شد، چنانچه به سرکارهایشان باز نگردند، اخراج خواهند شد و از

خانه های شرکتی بیرون رانده می شوند. آخرین مهلت برای کارکنان نوبت کاری (شیفت) امروز بعد از

ظهر است، در حالی که تمام کارکنان دیگر بایستی صبح روز یکشنبه به سرکارشان باز گردند و یا

مواجه با عواقب آن گردند.

4 ما گمان می کنیم چنانچه کارکنان متقاعد شوند که دولت تهدید خود را به مورد اجراء خواهد

گذارد، اکثریت آنان به اعتصاب خود پایان خواهند داد. به هر صورت، حتی تعداد نسبتا کمی از

کارکنان خیلی تندرو در صورت عدم انزوا از دیگر کارکنان و نیز در صورت دستیابی به تأسیسات

مناطق نفتی، می توانند مشکلات جدی به بار آورند. واضح است که ما تحولات را دقیقا دنبال خواهیم

کرد و بایستی تا فردا نشانه هایی از عکس العمل اعتصابیون نسبت به اولتیماتوم در دست داشته باشیم.

سولیوان

سند شماره (19)

تاریخ : 12 نوامبر 1978 21 آبان 1357شماره : 11064

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 تولید اسکو به کندی افزایش می یابد و برای امروز یعنی 12 نوامبر در سطح 000/115/2

بشکه برنامه ریزی شده که 000/464 بشکه از آن به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و

000/651/1 بشکه دیگر آماده برای صادرات خواهد بود. کلیه چهار مجتمع سرمایه گذاری مشترک

هنوز به طور کامل تعطیل هستند.

2 علیرغم منقضی شدن ضرب الاجل (شب گذشته برای کارکنان شیفت و امروز برای تمام دیگر

کارکنان) که بخشی از اولتیماتوم دولت ایران به کارکنان اعتصابی مناطق نفتی بود، هیچ گونه بازگشت

وسیعی به سرکارها صورت نگرفت. افزایش تولید ذکر شده در پاراگراف یک بالا، عمدتا قابل انتساب

به پرسنل نیروی دریایی می باشد، و این افزایش هر چند که از آن استقبال می شود، ولی در سطح پایینی

قرار دارد و ماهها وقت لازم خواهد بود که (حداقل) تعداد کافی پرسنل نظامی تربیت شوند تا به خوبی

و به صورت مؤثری بتوانند جایگزین تمامی اعتصابیون شوند.

3 بنا به گزارش، وضعیت اهواز و مناطق نفتی خیلی وخیم است. بر طبق اظهارات نماینده محلی

کنسرسیوم (وی این اطلاعات را از مدیر عامل اسکو کسب کرده است) دیروز دو نفر (ظاهرا ایرانی)

توسط مقامات حکومت نظامی کشته شدند، در گچساران تیراندازی شد (اطلاعی از زخمیها و

کشته های احتمالی در دست نیست)، خانه یکی از کارمندان مقیم ایران (ملیت او مشخص نیست) اسکو

در اهواز توسط گروهی چپاول شد (هیچ گونه جراحتی به کسی وارد نشد)، اعلامیه هایی در جنوب به

صورت گسترده توزیع شد و در آن حمایت کامل روحانیت از اعتصاب بخش نفت اعلام گردیده است،

ص: 268

روحیه کارمندان خارجی اسکو رو به بدتر شدن می رود و تخلیه خانواده کارمندان خارجی اسکو به

طور جدی تری مورد بررسی قرار گرفته است.

4 چون تهدید دولت مبنی بر اخراج و بیرون رانده شدن از خانه های سازمانی در شکستن

اعتصابات موفقیتی دربر نداشت، دولت اکنون شروع به دست زدن به اقدامات خشن تری نموده است.

اطلاع موثقی به دست ما رسیده مبنی بر اینکه 170 نفر از کارگران مناطق نفتی از دیروز دستگیر

شده اند. براساس اطلاع واصله از یک مقام ارشد ایپاک در جزیره خارک دوازده نفر از کارکنان

اعتصابی اسکو امروز صبح دستگیر شدند و متعاقب آن 8 نفر اظهار تمایل نمودند تا به سرکارهایشان

بازگردند. ما مطلع نیستیم که آیا به آنان اجازه داده شده که به سر کار بازگردند یا خیر. دولت ایران

ظاهرا با مبادرت به دستگیری و منزوی ساختن رهبران اعتصابیون قصد شکستن اعتصاب را دارد.

5 ایپاک از شرکت ملی نفت ایران اجازه ای دریافت نموده تا نسبت به صدور اولتیماتوم برای

کارکنان اعتصابی خود شبیه به آنچه که برای اعتصابیون اسکو صادر شد، اقدام نماید. مدیریت ایپاک

(یعنی آموکو) با خوشبینی نسبی بر این عقیده است، که چنانچه به آنان اجازه داده شود تا کارمندان

خود را اخراج نمایند و نیز مقامات نظامی محرکین را دستگیر نمایند، قادر به شکستن اعتصاب

خواهند بود. از طرف دیگر مدیریت اسکو خوشبینی خیلی کمتری داشته و ظاهرا این طور فکر می کند

که امروز انفجار وخیمی در پی خواهد داشت.

6 ما همچنان به کسب اطلاعات ادامه خواهیم داد و امروز گزارش وضعیت دیگری ارسال

خواهیم داشت.سولیوان

سند شماره (20)

تاریخ : 12 نوامبر 1978 21 آبان 1357شماره : 11067

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران

1 از امروز صبح وضعیت کارگری در مناطق نفتی جنوب تا حدودی بهبود یافت. اعتصابیون

بیشتری شروع به کار نموده اند و در حال حاضر پنجاه درصد کارکنان (کارگران و تکنسینها) و حدود

40 درصد کارمندان (اداری) مشغول کار هستند. تقریبا صددرصد کارمندان ارشد و سرپرستان به کار

مشغول شده اند و نزدیک به تمام کارمندانی که سابقه کار آنها از 5 سال کمتر است (که در حدود 60

درصد نیروی کار را تشکیل می دهند) همچنان در حال اعتصاب هستند. نماینده محلی کنسرسیوم به ما

گفته است که به خدمت اعتصابیون خاتمه داده می شود و فکر نمی کنیم که دستگیری ها ادامه داشته

باشد. برداشت نماینده محلی کنسرسیوم از گفتگوهای امروز او با مدیریت اسکو این است که وضعیت

در حال حاضر کمتر از صبح حالت انفجاری داشته، و دلایلی برای امیدواری وجود دارد که اکثر

کارکنان به زودی به سرکارهایشان بازخواهند گشت، لکین هنوز موقع پیش بینی های دقیق در مورد

زمان و چگونگی پایان اعتصابات نرسیده است. اسکو امیدوار است که سیاست نرمش و اجرای قانون

(افزایش قابل توجه حقوق و مزایای کارکنان و اخراج و بیرون راندن اعتصابیون از خانه های سازمانی

ص: 369

و دستگیری احتمالی آنان) توسط دولت ایران در بازگرداندن کارکنان مؤثر و موفق باشد.

2 به صورت فزاینده ای آشکار می گردد که دولت ایران در نظر دارد تا آنجایی که فکر می کند

(لازم است برای بازگرداندن کارکنان مبادرت به اعمال فشار نماید. اگر 90 درصد یا بالاتر از مجموع

اعتصابیون به سرکارها بازگردند، می توانند با همکاری پرسنل نیروی دریایی و خارجیان مقیم تولید را

به سرعت به سطوح بالای آن اعاده نمایند.

3 اسکو همچنان تخلیه وابستگان کارمندان خارجی را تحت بررسی قرار داده، لیکن به نظر

نمی رسد که تصمیم به تخلیه آنان محتمل الوقوع باشد.

4 ما تخمین می زنیم که درآمد ارزی ناخالص ایران از محل صادرات نفتی به خاطر اثرات

اعتصاب تا نیمه شب 12 نوامبر، 900 میلیون دلار کمتر از آنچه که در غیاب مشکلات کارگری به

دست می آمد، باشد. ارزیابی ما براساس تولید 2/6 میلیون بشکه در روز در خلال سه هفته گذشته

قرار دارد. این فرض معقول است، زیرا میانگین تولید در خلال ماه ایرانی منتهی به 22 اکتبر (مهر) 1/6

میلیون بشکه بود و همچنین تقاضا رو به افزایش بود. این زیان قابل انتساب به تولید کاهش یافته در

اثر اعتصاب می باشد، که در غیر این صورت 11 میلیون بشکه نفت می توانست توسط چهار مجتمع

سرمایه گذاری مشترک و 60 میلیون آن نیز توسط اسکو تولید شود و مجموعا در صورت تولید صادر

می شدند. علاوه بر این چنانچه امروز اعتصاب خاتمه یابد، تولید برای حداقل 10 روز آینده به سطح

3/6 میلیون بشکه در روز نخواهد رسید، و در خلال این مدت ایران متحمل زیان اضافی در

درآمدهای ارزی خود به مبلغ تقریبا 100 میلیون دلار خواهد شد.

5 هر چند مشکل عمده و فوری که به خاطر اعتصاب بخش نفت به بار آمد، زیان عظیم در

درآمد می باشد، لیکن احتمالاً تأثیرات منفی دیگری نیز وجود خواهد داشت. برای مثال ما فکر

نمی کنیم شرکت ملی نفت ایران به راحتی بتواند مستقیما به بازاریابی برای نفت خام خود بپردازد. هر

چند شرکت ملی نفت ایران در خلال 2 تا 3 سال گذشته به صورت فزاینده ای مستقیما موفق به

بازاریابی برای مقادیر بیشتر و بیشتری از نفت خام خود گردیده است (در واقع به هزینه شرکتهای

تجاری کنسرسیوم) لیکن از جانب خریداران مقاومتی وجود داشته است.قسمتی از مقاومت به همیشه

به این اعتقاد گسترده مربوط می شده است که خرید از یک شرکت چند ملیتی نفتی که به انواع مختلف

نفت خام دسترسی دارد، از تأمین بیشتری برخوردار است. یک چنین ملاحظه ای احتمالاً در آینده

اهمیت بیشتری پیدا می کند و شرکت ملی نفت ایران مقابله را مشکل خواهد یافت. شرکت ملی نفت

ایران احتمالاً می توانست از روابط خوب خویش با برخی از همکارانش در اوپک بهره جسته و اجازه

برداشت و خرید نفت خام را از منابع عربستان، کویت و غیره برای مشتریان مرجح شرکت ملی نفت

ایران مهیا سازد. به هر صورت ما هیچ گونه خبری حاکی از اینکه ایران با دیگر تولید کنندگان در

رابطه با مسائل ایجاد شده به لحاظ اعتصاب ایران در تماس بوده است نداریم، و برداشت روشن و

مشخص ما این است که مشتریان در رابطه با یافتن نفت خام به منظور جایگزینی با نفت ایران راه حل

خود را در پیش گرفته اند. احتمالاً شرکت ملی نفت انتظار دارد که ارتش در شکستن اعتصاب بخش

صنعت نفت به سرعت موفق شود و مشتریانش مبادرت به امضای قراردادهای بلندمدت با جاهای

دیگر ننمایند. پیش بینی اینکه شرکت ملی نفت ممکن است موافقتنامه های خریدهای تهاتری و مشابه

ص: 270

آن را در سال آینده به امضاء برساند، می تواند تا حدود زیادی خوش بینانه باشد.

سولیوان

سند شماره (21)

تاریخ : 14 نوامبر 1978 23 آبان 1357شماره: 11141

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 چشم انداز بخش نفت در روز جاری درست مثل دیروز است، یعنی پیشرفت مستمر لیکن

همراه با سطح بالایی از تشنجات، خصوصا در اهواز و مناطق نفتی خوزستان.

2 اسکو در نظر دارد که امروز 000/968/2 بشکه تولید نماید که 000/525 بشکه آن به

پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و 000/443/2 بشکه آماده صادرات خواهد بود. براساس

اطلاعات ما به طور تخمینی 70 درصد (شاید کمی بیشتر) کارکنان ایرانی اسکو و کارگران روزمزد

کارشان را شروع کرده اند و تعداد بیشتری هنوز در حال بازگشت به سرکارها می باشند. مشکلات

عمده و بزرگ صرفا در حوزه های مارون و آغاجاری وجود دارند و در آنجا تولید به لحاظ کمبود

کارگران هنوز محدود است. اسکو در نظر دارد کار تأسیسات مایع سازی گاز طبیعی (یکی از شش

مورد) را امروز به جریان بیندازد.

3 اواخر روز گذشته یعنی 13 نوامبر لاپکو شروع به در جریان انداختن کار تولید حوزه ساسان

نمود و تا نیمه شب تولید به سطحی معادل 000/205 بشکه رسید. تمامی اعتصابیون لاپکو کارشان

را از سر گرفته اند.

4 ایمینوکو عصر دیروز تولید را شروع کرد و ما مسبوق هستیم که اکنون آنان در سطح 45 تا 50

هزار بشکه تولید می کنند. ظاهرا تمامی اعتصابیون به سرکارشان بازگشته اند.

5 براساس اظهارات یک منبع مطلع شرکت نفت، سیریپ قرار بود که امروز تولیدش را در ساعت

7 صبح از سر گیرد. ما هنوز تأییدیه رسمی در مورد تولید سیریپ دریافت نکرده ایم، ولی تصور

می کنیم که تا امروز عصر 000/50 بشکه تولید نماید.

6 ایپاک دیروز عصر جریان انداختن کار تولید حوزه داریوش خود را آغاز نمود، لیکن پیشرفت

کار کند بوده است. پرسنل ایپاک در جزیره خارک شروع به از سرگیری کارها نموده اند، ولی اکثر

پرسنل ایپاک در تأسیسات و سکوهای دریایی هنوز از پایان دادن به اعتصاب خود امتناع می ورزند و

ظاهرا پرسنل تأسیسات دریایی یا هنوز خبر پیدا نکرده اند که اکثر همکارانشان کار را شروع کرده اند و

یا آن را باور نمی کنند.

7 مجموع تولید ایران در روز جاری بایستی 3/3 میلیون بشکه باشد که 8/2 میلیون بشکه آن

آماده صادرات خواهد بود.

8 مدیر روابط عمومی شرکت نفت به ما اطلاع داده است که «کمیته اعتصابیون» در پالایشگاه

آبادان اعلامیه ای صادر نموده است مبنی بر اینکه چون شاه قول داده تا تقاضاهای سیاسی آنها را

ص: 271

برآورده سازد، آنان به اعتصاب خود خاتمه خواهند داد. ظاهرا کارکنان پالایشگاه آبادان

تقاضاهایشان برای الغاء کلیه قراردادهای نفتی و بر کناری تمامی خارجیان از صنعت نفت را فراموش

نموده و روی آزادی کلیه زندانیان سیاسی در آینده و استقرار یک دولت اساسا مستقل از شاه فعالیت

می نمایند.

9 از پیشرفت 2 3 روز گذشته خیلی استقبال شده و خوشبینی ها افزایش می یابد. در هر حال

تعداد قابل توجهی از کارکنان اسکو هنوز کار نمی کنند و ممکن است به صورت فزاینده ای نسبت به

روند جاری نگرانی پیدا کنند.سولیوان

سند شماره (22)

تاریخ : 15 نوامبر 1978 24 آبان 1357شماره : 11214

از: سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

1 پس از شش روز بهبود متوالی در تولید نفت ایران، امروز کاهش کمی نسبت به 3/3 میلیون

بشکه تولید شده در 14 نوامبر به2/3 میلیون بشکه روز جاری ایجاد شده است.

2 خبرگزاری پارس و ظاهرا برخی از رسانه ها گزارش می کنند که اعتصاب نفت خاتمه یافته

است. ما اطمینان نداریم که آیا این اخبار نتیجه سردرگمی بر سر اعلامیه دیروز کارکنان پالایشگاه

آبادان مبنی بر خاتمه دادن به اعتصابشان است یا اینکه شرکت نفت سیاست فریب خبری را پیشه کرده

است. در هر صورت تعداد قابل توجهی از کارکنان حوزه نفتی ایپاک و اسکو هنوز به کار اشتغال

ندارند. همان طور که ما دیروز گزارش کردیم، اعتصابات حداقل به طور موقت علیه لاپکو، سیریپ و

ایمینوکو پایان گرفته است. به نظر می رسد اعتصابات پرسنل پالایشگاهی شرکت نفت خاتمه یافته و

امروز انتظار می رود میزان تولید قابل توجه باشد. در هر حال کارکنان ناراضی زیادی در دفتر مرکزی

شرکت نفت وجود دارند که اگر کاری انجام دهند، میزان آن بسیار کم است.

3 اسکو برنامه ریزی کرده تا امروز تولید خود را به 000/912/2 بشکه برساند که 000/620

بشکه آن به پالایشگاههای داخلی حمل می شود و 000/292/2 بشکه آن آماده برای صادرات

خواهد بود. ما مطلع هستیم که برکناری، اخراج از خانه های سازمانی و دستگیریهای پراکنده در مورد

اعتصابیون اسکو ادامه دارد. کاهش تولید اسکو (از 3 به 9/2 میلیون بشکه در روز) به لحاظ تعطیل

یک واحد تولیدی بوده که آن هم به خاطر کمبود پرسنل انجام شده است. در وضعیت کارگری اسکو

هیچ گونه وخامتی رخ نداده است، ولی پیشرفت به سرعتی که مورد نظر بوده انجام نشده و آنها (اسکو)

خود را شدیدا در مضیقه حس می کنند.

4 آن دسته از کارکنان اسکو چه خارجی و چه ایرانی که هنوز به کار مشغول می باشند، همچنان

تهدیداتی دریافت می دارند از دو روز پیش یعنی زمان وقوع حادثه پرتاب بمب آتش زا به اتومبیلی که

رانندگی آن با مدیر عامل اسکو بوده است، ما هنوز چیزی از حادثه جدی دیگری نشنیده ایم.

در هر حال میزان تشنج هنوز بالا است. مقامات حکومت نظامی در تلاشی به منظور جلوگیری از

حملات بیشتر به کارکنان اسکو و خانه های آنان، نیروهایی را به مناطق مسکونی اسکو اعزام نموده و

ص: 272

پستهای فرماندهی در آن مناطق برقرار نموده اند.

5 در وضعیت ایپاک از دیروز تغییری حاصل نشده است. تولید بسیار ناچیز است و کارکنان

تأسیسات دریایی هنوز از بازگشت به سر کارهایشان امتناع می ورزند. مقامات آموکو فکر می کند که

نیروهای نظامی ممکن است حداقل به برخی از سکوهای دریایی ایپاک رفته و به منظور شکستن

اعتصاب شروع به دستگیری رهبران اعتصابیون بنمایند.

6 مجموع تولید امروز 2/3 میلیون بشکه خواهد بود که به ترتیب زیر است:

اسکو 9/2 میلیون ، لاپکو 2/0 و مجموع سیریپ و ایمینوکو 1/0 . نفت خام آماده برای

صادرات 6/2 میلیون بشکه خواهد بود.سولیوان

سند شماره (23)

تاریخ: 18نوامبر 1978 27 آبان 1357شماره: 11301

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 امروز یعنی 18 نوامبر مجموع تولید ایران افزایش یافت و قرار است که در سطح 67/3 میلیون

بشکه باشد که 3 میلیون بشکه آن آماده صادرات به صورت خام خواهد بود، ارقام نشان دهنده

پیشرفت در سطح خوبی می باشند، لیکن وضعیت هنوز حالت انفجاری شدیدی دارد.

2 شب گذشته هنگامی که یک کوکتل مولوتف به طرف خانه مدیر ایرانی عملیات منطقه ای اسکو

پرتاب شد، میزان تشنج در اهواز شدت یافت. این حادثه هیچ گونه جراحتی در بر نداشت. نماینده

محلی کنسرسیوم به ما گفت که تعداد زیادی از پرسنل اسکو به خاطر اینکه حضور پلیس در مناطق

مسکونی اسکو برای برقراری حفاظت مفید کافی نیست، عصبانی هستند و امکان دارد که تعداد قابل

توجهی از پرسنل خارجی در صورت وخیم تر شدن اوضاع ایران را ترک نمایند.

3 نشانه دیگری مبنی بر این که ممکن است مسائل به طریقی که تا به حال جریان داشته اند، ادامه

نیابند، این است که برخی از رهبران اعتصابیون که قبلاً مسئله اعتصاب علیه لاپکو را حل کرده اند،

تهدید به از سرگیری اعتصابات نموده اند. گروه نسبتا کوچک کارکنان تندرو و پر سر و صدای لاپکو

که قبلاً دو بار توانایی خود به اعمال نفوذ و زور در مورد همکارانشان را نشان داده اند، چون که

اعتصابات ایپاک و اسکو ادامه دارد، این سؤال را مطرح می نمایند که آیا تصمیم آنها به از سرگیری کار

تصمیم صحیحی بوده است یا خیر.

4 پرسنل تأسیسات دریایی ایپاک هنوز از کار کردن امتناع می ورزند و در نتیجه تولید به حدود

000/30 بشکه از حوزه داریوش محدود است. مدیریت ایپاک منتظر مداخله ارتش و شروع

دستگیری رهبران اعتصاب سکوهای دریایی است.

5 اسکو در نظر دارد که امروز 000/345/3 بشکه تولید نماید که 000/667 بشکه آن به

پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و 000/678/2 بشکه نیز آماده برای صادرات خواهد بود.

تولید لاپکو 000/215 تا 000/225 بشکه در روز است. مجموع تولید سیریپ و ایمینوکو 000/90

ص: 273

بشکه در روز است و حوزه نفت شاه شرکت نفت 000/15 بشکه تولید می نماید.

(نظریه: ما کسب اطلاع کرده ایم که شرکت ملی نفت هرگز مجبور به تعلیق تولید نفت شاه نشد و در

تمام دوران اعتصاب تولید این حوزه در سطوح معمولی آن بوده است، لیکن این اطلاع از اهمیت

ویژه ای برخوردار نمی باشد.)سولیوان

سند شماره (24)

تاریخ: 19 نوامبر 1978 28 آبان 1357شماره: 11341

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 تولید نفت خام ایران هنوز به صورت بطیی افزایش می یابد و امروز 19 نوامبر 8/3 میلیون

بشکه برای تولید برنامه ریزی شده که 1/3 میلیون بشکه آن آماده صادرات خواهد بود.

2 اسکو 000/452/3 بشکه تولید خواهد نمود که 000/657 بشکه آن به پالایشگاههای

داخلی حمل خواهد شد و 000/795/2 بشکه به صورت خام صادر خواهد شد. انتظار می رود فردا

بین دویست تا سیصد هزار بشکه بر تولید اضافه شود. لاپکو، سیریپ، ایمینوکو و شرکت نفت به تولید

خود کمی بالاتر از 000/300 بشکه ادامه خواهند داد.

3 پرسنل ایپاک که در دریا فعالیت دارند، هنوز در اعتصاب به سر می برند و تولید محدود به آن

چاههایی است که در حوزه نفتی داریوش قرار دارند، و دارای خطوط انتقال مستقیم از چاهها به جزیره

خارک می باشند. امروز روز تعویض خدمه و کارکنان می باشد و مدیریت ایپاک که توسط پرسنل

نیروی دریایی ایران حمایت می شوند بر اعزام کارمندان جدید ایپاک به مناطق دریایی به منظور بیرون

راندن آنهایی که کار نمی کنند، نظارت خواهند نمود.

4 اسکو در 18 نوامبر کارخانه مایع سازی گاز طبیعی 6000 را راه اندازی نمود و قرار است تا

فردا کارخانه مایع سازی گاز طبیعی دیگری به جریان افتد. شرکت ملی گاز ایران مسائل کارگری خود

را حل نموده و بنا به گزارش کارخانه آماده سازی گاز بید بلند آن قادر به انجام عملیات (آماده سازی)

بر روی تمامی گاز حمل شده از واحدهای مایع سازی گاز طبیعی می باشد. دیروز برای اولین بار در

خلال دو هفته گاز در ایگات 1 در قسمت ترمینال جنوبی واقع در بید بلند جریان یافت. اگر اسکو به

دایر کردن کارخانجات مایع سازی گاز طبیعی (NGL) ادامه دهد و در بید بلند مشکلاتی وجود نداشته

باشد، شرکت ملی گاز ایران حداقل بایستی قادر باشند تا حمل مقداری گاز به صنایع و مشتریان بخش

تجاری را در خلال چند روز آینده شروع نماید. هنوز حتی تعمق راجع به زمان از سرگیری صادرات

به شوروی زود است. 5 در همین رابطه اکثر کارمندان ایرانی شرکت شیمیایی خارک (50 درصد ان.

پی. سی و 50 درصد آموکو) امروز صبح محل کار خود را ترک گفتند. کارخانه هنوز در سطوح

کاهش یافته (تولید) به وسیله کارمندان قسمت سرپرستی که مشتمل بر ایرانی و خارجی می شود،

فعالیت می نماید. به هر صورت آموکو ممکن است عمدا اجازه دهد که کارخانه تعطیل شود، تا

توجهات را به جنگ در حال باختی که فکر می کنند، آنها بر پا کرده اند جلب نمایند. تعطیلی شرکت

ص: 274

شیمیایی خارک فورا مشهود خواهد گردید، زیرا عرضه گاز برای مصرف سوختی تمامی جزیره خارک

را کاهش می دهد و همراه سایر مسائلی که ایجاد می نماید دو واحد اصلی نمک زدایی آب را که با گاز

کار می کنند و تقریبا تمام آب آشامیدنی خارک را تأمین می نمایند، متوقف خواهد نمود. 6 در تهران

شایعاتی گسترش یافته مبنی بر استعفای هوشنگ انصاری رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران و

جایگزینی وی با شریف امامی نخست وزیر اسبق و یا یک ژنرال. منابع ما شایعات را تکذیب

می نمایند، لیکن توافق دارند که امکان بازگشت انصاری برای اداره شرکت ملی نفت بسیار بعید

است.سولیوان

سند شماره (25)

تاریخ: 20 نوامبر 1978 29 آبان 1357شماره: 11369

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفتی ایران

1 وضعیت حوزه های نفتی ایران به استثنای اعتصاب مداوم در لاپکو، ممکن است بکندی به

حالت عادی بازگردد. امروز 20 نوامبر مجموع تولید در سطح 1/4 میلیون بشکه در نظر گرفته شده

است که 46/3 میلیون بشکه آن آماده برای صادرات به صورت خام خواهد بود.

2 اسکو در نظر دارد 000/743/3 بشکه تولید نماید که که 000/632 بشکه آن به

پالایشگاههای داخلی حمل می شود(1) 000/102/3 بشکه نیز صادر خواهد شد. اسکو انتظار دارد که

فردا 4 میلیون بشکه تولید نماید و امیدوار است که ظرف 10 روز به سطح 6/5 5/5 میلیون بشکه

برسد. براساس گفته نماینده محلی کنسرسیوم میزان تشنجات در مناطق نفتی اهواز و خوزستان کاهش

یافته و مدیریت اسکو از هفته های گذشته به مراتب خوشبین تر است.

3 دیگر منابع سفارت اظهار می دارند که وضعیت هنوز هم وخیم است و به سادگی و به سرعت

می تواند بدتر هم بشود. امروز به ما گفته شد که مقامات حکومت نظامی همچنان به دستگیری

اعتصابیون اسکو ادامه می دهند و برخی از اعتصابیون که بر سر کارهایشان حاضر نشده اند در خلال

شب در خانه هایشان دستگیر شده اند.

4 نیروی دریایی ایران آن طور که انتظار می رفت دیروز در مقابل کارگران اعتصابی ایپاک که در

دریا کار می کنند، نقش فعالی بر عهده نگرفت و خدمه جدید که به تأسیسات دریایی عزیمت کردند

کاری انجام نمی دهند. تولید ایپاک در حوزه داریوش 45 تا 50 هزار بشکه در روز است. در وضعیت

شرکت شیمیایی خارک تغییری حاصل نشده است. اعتصاب ادامه دارد لیکن خدمه ای در حد بسیار کم

همچنان به تولید بنزین کافی برای تدارک سوخت جزیره خارک ادامه می دهند.

5 تولیدکنندگان دیگر یعنی لاپکو، سیریپ، ایمینوکو و شرکت نفت به تولیدی در حدود

000/325 بشکه در روز ادامه می دهند. برای دو روز گذشته کارکنان لاپکو مبادرت به تکرار

تهدیدات برای از سرگیری اعتصابشان ننموده اند.سولیوان

1- اعداد ٬ دقیقاً مانند متن اصلی هستند. اختلاف موجود در مجموع دو عدد با میزان تولید کل ناشی از اشتباه در متن اصلی است. (م)
ص: 275

سند شماره (26)

تاریخ : 21 نوامبر 1978 30 آبان 1357شماره : 11424

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران

1 تولید نفت ایران همچنان که در وضعیت کارگری به تدریج بهبودی حاصل شد، رو به افزایش

می رود. انتظار می رود تولید امروز یعنی 21 نوامبر مجموعا به 3/4 میلیون بشکه برسد که 66/3

میلیون بشکه آن آماده برای صادرات به صورت خام خواهد بود.

2 اسکو در نظر دارد 000/968/3 بشکه تولید نماید که 000/682 شبکه آن به پالایشگاههای

داخلی محل خواهد شد و 000/826/3 بشکه نیز صادر می شود. حدود 80 درصد کارکنان اسکو بر

سر کارهایشان حاضر هستند. برخی از کارگران تهدید کرده اند که چنانچه همکارانشان که در

بازداشت به سر می برند آزاد نشوند، کارشان را رها خواهند کرد. دولت ایران بنا به گزارش آزادی

برخی از کارکنان بازداشتی را که به نظر می رسد مایل به بازگشت به سرکارهایشان می باشند، مورد

بررسی قرار می دهد.

3 تولید روزانه ایپاک هنوز محدود به 5000/4 بشکه از حوزه داریوش می باشد، پرسنل نیروی

دریایی سه سکوی دریایی را اشغال نموده اند و به اعتصابیون تا ساعت 16 روز 21 نوامبر فرصت

داده اند تا به سرکارهایشان باز گردند.

4 دیگر تولید کنندگان همچنان به تولیدی به میزان 000/325 بشکه در روز ادامه می دهند.

سولیوان

سند شماره (27)

تاریخ: 21 نوامبر 1978 1 آذر 1357شماره: 11497

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفت ایران

1 تولید نفت ایران در 22 نوامبر حدودا یک میلیون بشکه افزایش یافت که در نتیجه بهبود

مشخص وضعیت کارگری در مناطق نفتی بود. انتظار می رود که تولید مجموعا به حدود 2/5 میلیون

بشکه برسد که 5/4 میلیون بشکه آن آماده برای صادرات خواهد بود.

2 اسکو در نظر دارد که 000/682/4 بشکه تولید نماید که 000/707 بشکه آن به

پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد. انتظار می رود فردا افزایش اساسی دیگری در تولید اسکو

پدید آید که آن را به حدود عادی خواهد رسانید. جزییات موضوع مشخص نیست، لیکن سفارت

تصور می کند که افزایش ثبت شده در تولید بدین معنی است که اعتصاب در اسکو به نحو مؤثری

حداقل برای حال حاضر حل شده است.

3 کارکنان ایپاک نیز در 22 نوامبر به سر کارهایشان بازگشتند. انتظار می رود تولید ایپاک (حدود

ص: 276

000/200 بشکه در 22 نوامبر) تا 23 نوامبر به حالت عادی آن یعنی چیزی بیش از 000/400

بشکه باز گردد. کارکنان ایپاک پس از کمی تردید ظاهرا از جانب افسران مسئول نیروی دریایی

اطمینان حاصل نمودند که تقاضاهایشان برای حقوق و دیگر مزایا به نحو اساسی برآورده خواهد شد.

4 اگر افزایشها در تولید پیش بینی شده برای 23 نوامبر به همان نحو که انتظار می رفت تحقق

می یافت، تولید نفت ایران عملاً به میزان اصلی آن اعاده می گردید، مگر در موارد معدودی که روشهای

پیچیده ای می بایست به کار گرفته شود. به نظر می رسد یک نوع متارکه آزمایشی در مورد دعوای

کارگری حاصل گردیده باشد، ولی به قیمت وعده اعطای امتیازات مهم اقتصادی.سولیوان

سند شماره (28)

تاریخ: 29 نوامبر 1978 8 آبان 1357شماره: 11701

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

مرجع: تهران 11654طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: گزارش وضعیت بخش نفت

1 همان طوری که در گزارش دو روز پیش ما پیش بینی شده بود، تولید بکندی افزایش می یابد و

امروز یعنی 29 نوامبر به میزان 9/5 میلیون بشکه خواهد بود که 2/5 میلیون بشکه آن آماده برای

صادرات خواهد بود. اسکو 2/5 میلیون بشکه تولید خواهد کرد، ایپاک در سطحی معادل 000/375

بشکه تولید می نماید و انتظار دارد تا فردا 000/50 بشکه دیگر نیز به آن افزوده شود و دیگر تولید

کنندگان یعنی لاپکو، سیریپ، ایمینوکو، سوفیران و شرکت نفت در سطح ظرفیت خود تولید می نمایند

که مجموعا 000/325 بشکه در روز می رسد.

2 هر چند تولید و صادرات به نحو خوبی پیش می روند، ولی شرکت ملی نفت ایران همچنان

دارای مشکلات عدیده ای می باشد. پالایشگاههای آبادان، کرمانشاه و تبریز به صورت عادی فعالیت

می نمایند و اولین خط تولید پالایشگاه اصفهان راه اندازی شده و در حال کار است. در هر صورت

پالایشگاه شیراز هنوز تعطیل است و تولید پالایشگاه تهران فقط صد تا صد و پانزده هزار بشکه در

روز است (ظرفیت = 000/225 بشکه در روز) و علّت آن این است که پرسنل کافی برای اداره هر دو

خط وجود ندارد. علاوه بر این شرکت نفت نگران این است که برخوردهای خشونت بار اخیر در دفتر

مرکزی آن شرکت در تهران (تلگرام مرجع) ممکن است باعث ترک کار عده دیگری از کارکنان

پالایشگاه شود که به نو به خود می تواند، امر پالایش در پالایشگاه حساس تهران را کاهش بیشتری

داده و یا حتی آن را متوقف سازد.

3 شرکت ملی نفت ایران تاکنون هر چند که تولید پالایشگاه تهران برای یک ماه به شدت کاهش

یافته است، قادر بوده تا با استفاده از موجودی پالایشگاه و انتقال تولیدات از آبادان به تهران توسط

یک خط لوله، تقاضای تولیدات تصفیه شده را بر آورده سازد. در هر حال موجودی بدون شک در

سطح پایینی قرار دارد و در 27 نوامبر 200 نفر از کارگران خط لوله تهران آبادان اعتصاب کردند.

میزان بازدهی خط تولید کاهش یافته است و عملیات صرفا توسط گروه کاملی از پرسنل سرپرستی

انجام می شود. وضعیت به سادگی می تواند وخیم تر شده و شرکت نفت و دولت ایران شدیدا نگران

ص: 277

احتمال تعطیلی خط تولید هستند.

4 یکی از امکانات آسودگی خیال احتمالی افزایش بازدهی پالایشگاه تهران است و شرکت نفت

در تلاش برای دستیابی بدین منظور کارکنان عملیاتی پالایشگاه را از آبادان به تهران می آورد.

(خوانندگان به خاطر می آوردند چندین هفته قبل هنگامی که پالایشگاه آبادان در معرض خطر تعطیلی

قرار داشت، کارگرانی از تهران به آبادان اعزام شدند.)

5 علیرغم فقدان هر گونه اشاره ای از جانب رسانه ها (آن مقدار کمی که باقیمانده است) در

خصوص کمبود احتمالی تولیدات تصفیه شده، افکار عمومی نسبت به آن آگاهی دارد. صفوف تشکیل

شده در پمپ بنزینهای تهران بین 4 تا 6 بلوک طول دارد و تقاضای نفت سفید و نفت گاز 20 تا 25

درصد بیشتر از میزان آن در سال گذشته است.سولیوان

سند شماره (29)

تاریخ : 4 دسامبر 1978 13 آذر 1357شماره : 11834

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران

1 وضعیت کارگری حوزه های نفتی ایران همچنان وخیم تر می شود. علاوه بر ایپاک که کل تولید

را در 3 دسامبر متوقف نمود، لاپکو نیز به لحاظ اعتصاب جدید مجبور شد از ساعت 7 صبح روز 4

دسامبر کار تولید را کاملاً متوقف نماید. علاوه بر این تعداد قابل توجهی از کارکنان اسکو مجددا

اعتصاب کرده اند و در نتیجه آن هر شش کارخانه مایع سازی گاز طبیعی تعطیل شده و امروز یعنی 4

دسامبر برنامه ریزی تولید برای 000/441/4 بشکه در روز است که 600 تا 700 هزار بشکه کمتر از

میزان تولید شده در 5 روز گذشته است. این امر حتی ممکن است شدیدا خوش بینانه باشد، زیرا ما از

چندین منبع کسب اطلاع کرده ایم که کارگران همچنان به ترک کار ادامه می دهند و نگرانی تجدید

شده ای وجود دارد که تولید می تواند به سادگی و سریعا به سطوح شدیدا پایین اوائل نوامبر کاهش

یابد.

2 در نتیجه تعطیل کارخانجات مایع سازی گاز طبیعی، تحویل گاز به ایگات 1 دچار وقفه شده

و صادرات به روسیه نیز از روی اجبار متوقف گردیده است. علاوه بر این اگر کارخانجات مایع سازی

گاز طبیعی برای بیش از چندین روز تعطیل شوند، کارخانه LPG بندر ماهشهر نیز اجبارا تعطیل شده و

در نتیجه کمبود بنزین را تشدید خواهد نمود. ما انتظار داریم که شرکت ملی گاز ایران به زودی شروع

به قطع انتقال گاز به صنایع داخلی بنماید.

3 سیریپ و ایمینوکو هنوز به تولید ادامه می دهند (به ظرفیت مجموع 000/90 بشکه در روز)

لیکن منابع ما در شرکت ملی نفت ایران انتظار دارند که کارگرانشان به زودی دست به اعتصاب بزنند.

حتی اگر کارگران ایمینوکو اعتصاب ننمایند، این شرکت فقط قادر است حدود 2 تا 3 روز دیگر به

تولید ادامه دهد چونکه تمامی نفت خام ایمینوکو از طریق ترمینال لاپکو صادر می شود که به خاطر

اعتصاب در آن شرکت تعطیل است و مخازن ایمینوکو نیز که در جزیره لاوان قرار دارند به زودی پر

ص: 278

خواهند شد.

4 مجموع تولید 4 دسامبر ممکن است 55/4 میلیون بشکه باشد (در صورتی که پیش بینی های

اسکو برای اوائل روز تحقق یابند) که 000/795 بشکه آن به پالایشگاههای داخلی و 75/3 میلیون

نیز آماده برای صدور به صورت خام خواهد بود.

5 ایپاک دیروز حدود 200 نفر از کارکنان جوان خود را از جزیره خارک انتقال داد، لیکن امروز

شواهد بر این دلالت دارند که هنوز کارکنان ارشدتر ایرانی تمایلی به از سرگیری تولید ندارند.

6 وضعیت پالایشگاه تهران به نظر می رسد که حدودا مثل گذشته باشد (یعنی مطلوب نیست ولی

حساس هم نیست). بنا به گزارش پالایشگاه کرمانشاه به حالت عادی عمل می نماید. پالایشگاه تبریز

که تاکنون از اعتصابات لطمه ای ندیده بود، مجبور شد که تولید را به خاطر ترک کار از طرف کارگران

و یا توقف آن، کاهش دهد. پالایشگاه اصفهان که یک خط آن اواخر نوامبر با کمک فلور راه اندازی

شده بود تعطیل شد و پرسنل تعمیرات و نگهداری و کارگاه تعمیراتی پالایشگاه آبادان مجددا اعتصاب

نموده و منابع مادر شرکت نفت انتظار دارند که اعتصاب به پرسنل عملیاتی نیز سرایت نماید.

7 کلیه منابع ما گزارش می کنند که از سرگیری فعالیت اعتصابی در بخش نفت منحصرا به دعوت

خمینی نسبت داشته و حتی یک نمونه مشهود از منطق اقتصادی در آن وجود ندارد. مقامات حکومت

نظامی اهواز مجددا برخی از اعتصابیون را دستگیر می نمایند که احتمالاً برخی از افرادی هستند که دو

سه روز بیش دستگیر شده و بعدا آزاد گردیدند و یا برخی از افرادی که دو سه هفته پیش آزاد شدند و

متعاقبا تحت مراقبت مشغول به کار گردیدند.

8 ما انتظار دریم که وضعیت حداقل در خلال چند روز آینده بدتر شود.

سولیوان

سند شماره (30)

تاریخ: 5 دسامبر 1978 14 آذر 1357شماره: 11873

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفت ایران

1 همان طوری که کارکنان بیشتری به اعتصابیون می پیوندند تولید نفت ایران مستمرا کاهش

می یابد. اسکو نتوانست به هدف خود برای تولید 44/4 میلیون بشکه در روز 4 دسامبر برسد و تولید

واقعی حدودا به 2/4 میلیون بشکه کاهش پیدا کرد (1/4 توسط اسکو 1/0 بوسیله سیریپ، ایمینوکو،

شرکت نفت و سوفیران).

2 امروز یعنی 5 دسامبر اسکو انتظار دارد که 000/610/3 بشکه تولید نماید که 000/678

بشکه آن به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و باقیمانده صادر خواهد گردید. در هر حال این

برآورد (مثل دیروز) براساس این فرضیه پیش بینی و تعیین شده است که وضعیت کارگری حوزه ها با

پیشرفت روز وخیم تر نخواهد شد و ممکن است یک فرضیه اساسا غلط باشد.

3 ایپاک و لاپکو هنوز به طور کامل تعطیل هستند. سیریپ، ایمینوکو، سوفیران و شرکت نفت

ص: 279

(حوزه نفت شاه) همچنان تولید می کنند، ولی میزان آن فقط صد هزار بشکه است. ایمینوکو ممکن است

مجبور شود فردا کل تولید را متوقف نماید و آن به خاطر عدم توانایی در صدور از طریق تأسیسات

بارگیری است که به لحاظ اعتصاب تعطیل شده اند.

4 وضعیت پالایش از دیروز تغییری نیافته و وضع خوبی ندارد، ولی تنها دلگرمی این است که به

نظر نمی رسد بدتر شود.

5 تماسهای ما با یک سری از منابع صنعتی، ما را مجبور نموده که قبول کنیم شرکت نفت و دولت

ایران از حالا تا 12 دسامبر کاری برای شکستن اعتصاب انجام نخواهند داد. ارتش پس از عاشورا

تلاش خواهد نمود تا اعتصاب را با به خدمت گرفتن تاکتیکهای مشابهی که قبلاً در اواسط نوامبر

موفقیت خود را به ثبوت رسانیده اند (یعنی تقاضای اینکه اعتصابیون به سر کارهایشان باز گردند، یا

اخراج شده و از خانه های سازمانی بیرون رانده شوند و یا امکان دستگیری مواجه باشند) اعتصاب را

بشکند.سولیوان

سند شماره (31)

تاریخ : 6 دسامبر 1978 15 آذر 1357شماره : 11952

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران

1 تولید نفت خام ایران همچنان کاهش می یابد و امروز یعنی 6 دسامبر مجموع تولید برای 05/3

میلیون بشکه برنامه ریزی شده است، که 000/700 بشکه آن به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد

شد و باقیمانده صادر خواهد شد. در هر صورت تخمین امروز (مثل تخمین های دو روز گذشته)

احتمالاً خیلی خوش بینانه است و سفارت تخمین می زند که تولید واقعی از میزان پیش بینی شده شاید

000/200 بشکه کمتر باشد.

2 مدیریت اسکو عقیده دارد که تولید در سطحی خیلی بالاتر از 1/1 میلیون بشکه در روز تثبیت

خواهد شد که ماه گذشته تولید شده بود و این به خاطر در دسترس قرار داشتن 160 تکنسین نیروی

دریایی ایران است که برای فعال کردن تأسیسات نفتی آموزش دیده اند. این امر ممکن است امکان پذیر

باشد لیکن فرض بر این قرار می گیرد که تحصن و ترک کار پرسنل عادی ممکن است اساسا گسترده تر

از ماه گذشته نباشد، و بایستی دید که به چه نحو عمل خواهد شد.

3 در خلال 24 ساعت گذشته هیچ گونه تغییراتی در وضعیت تولیدکنندگان دیگر (شرکتهای

طرف سرمایه گذاریهای مشترک، سوفیران و شرکت نفت) یا پالایشگاهها وجود نداشته است. در هر

حال ما امروز صبح از مدیر توزیع داخلی و فروش شرکت نفت (حفاظت شود) کسب اطلاع کردیم که

موجودی نفت سفید و نفت گاز به شدت پایین است و تولید جاری پالایشگاه، تقاضا را تأمین

نمی نماید. منبع ما گفت هر چند که هوا نسبتا ملایم است، ولی تقاضای مشتقات حد وسط (میانی)

تقریبا 50 درصد بیشتر از میزان سال گذشته آن در همین تاریخ است. او پیش بینی می کند که

کمبودهای جدی پیش خواهد آمد و به سادگی خواهند توانست سیستم توزیع را در هم بریزند. منبع ما

ص: 280

همچنین گفت که شرکت نفت در بازار جهانی در تلاش انجام برخی خریدهای مقطعی تولیدات است،

لیکن از این وحشت دارد که این کار ممکن است برای جلوگیری از بحران خیلی دیر باشد.

4 طبق شایعات جاری، قرار است دکتر پرویز مینا (مدیر سابق امور بین الملل) به عنوان مدیر

عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران جانشین هوشنگ انصاری شود. براساس گفته یک

منبع نزدیک به مینا، شغل به وی پیشنهاد شده است، لکن وی قبل از تقبل آن خواهان برخی تأمینات

(نامعلوم) شده است. خبری که به این شایعه اساس و پایه ای داده است، این بود که مینا اواخر هفته

گذشته به صورت غیر منتظره ای به تهران بازگشت. ما از انتصاب دکتر مینا متعجب نخواهیم شد، لیکن

تردید داریم که چنین حرکتی قبل از عاشورا یعنی 11 دسامبر 1978 انجام شود.سولیوان

سند شماره (32)

تاریخ: 8 دسامبر 1978 17 آذر 1357شماره: 12043

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع: اعتصاب در بخش نفت ایران

1 به نظر می رسد که وخیم تر شدن وضعیت بخش نفت ایران حداقل به طور موقت متوقف شده

باشد. تولید نفت خام توسط اسکو در 8 دسامبر در سطح 000/756/2 بشکه برنامه ریزی شده است

(حدود و مقادیر دو روز قبل) که 000/681 بشکه به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و

باقیمانده آماده صادرات خواهد بود. ما تصور می کنیم (لیکن به لحاظ تعطیلات آخر هفته ایران

نمی توانیم آنرا تأیید نماییم) که دیگر تولید کنندگان کوچک بجز ایپاک و لاپکو که هنوز کاملاً تعطیل

هستند، فعلاً حدود 000/125 بشکه تولید می نمایند.

2 وضعیت امنیتی اهواز در نتیجه برخورد روز 7 دسامبر در گورستان اهواز بین سربازان و

گروهی از مردم شهر متشنج تر شده است و بنا به گزارش چهار نفر از مردم شهر کشته شدند. کارمندان

اسکو چه ایرانی و چه خارجی که مشغول به کار هستند تهدیدات مکرری دریافت می دارند، لیکن

برنامه ارعاب به نظر می رسد که از ماه گذشته موفقیت کمتری داشته است. ما فکر می کنیم که روحیه

افراد در مناطق نفتی هنوز نسبتا خوب است، که شاید تا حدودی به لحاظ تلاش فراوان ارتش در

استفاده از منابع زیادش جهت برقراری امنیت مؤثر برای پرسنل صنعت نفت بوده باشد.

3 وضعیت پالایشگاهها و سیستم توزیع داخلی بنا به گزارش تغییری نیافته است، مگر به خاطر

تعطیلی 6 دسامبر به لحاظ اقدام به اعتصاب که آن هم در حدود 000/800 بشکه است. مسائل مبتلا

به اعتصاب، سیاسی و رفاهی هستند. کنسولگری تبریز گزارش می کند که ذخایر پالایشگاه از سه روز

بیشتر نیست.سولیوان

ص: 281

سند شماره (33)

تاریخ : 13 دسامبر 1978 22 آذر 1357شماره: 12176طبقه بندی : خیلی محرمانه

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران

1 تولید نفت خام ایران کمی کاهش یافته و مجموع تولید برنامه ریزی شده بر ای 13 دسامبر

17/1 میلیون بشکه است که فقط به میزان خیلی کمی بیش از مقدار تولید شده در سطح پایین روز 8

نوامبر است. تحویل نفت خام به پالایشگاهها نیز پایین است و کمبودهای جدی در تولیدات پالایش

شده غیر قابل اجتناب به نظر می رسد.

2 اسکو در نظر دارد روز 13 دسامبر 000/102/1 بشکه تولید نماید که 000/530 بشکه آن

به پالایشگاههای داخلی حمل می شود و 000/571 بشکه نیز آماده صادرات خواهد بود. نمایندگان

محلی کنسرسیوم نمی دانند کاهش 000/146 بشکه ای امروز در اثر چه عاملی بوده است.

3 هیچگونه تغییری در وضعیت شرکتهای ایپاک و لاپکو که تعطیل شده اند به وجود نیامده است.

اعتصابیون شرکتهای طرف سرمایه گذاری مشترک حتی این را که چه موقع و تحت چه شرایطی کار را

شروع خواهند کرد، با مدیریت در میان نمی گذارند. سیریپ، سوفیران و شرکت نفت همچنان به تولید

حدود 000/70 بشکه ادامه می دهند.سولیوان

سند شماره (34)

تاریخ : 14 دسامبر 1978 21 آذر 1357شماره : 12254

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 14 دسامبر

1 مجموع تولید نفت خام ایران در 14 دسامبر 2/1 میلیون بشکه خواهد بود که درست به میزان

تولید شده روز پیش است. وضعیت تولید در حال حاضر با ثبات است، لیکن خیلی شکننده می باشد و

وضعیت تا آنجایی که به پالایش مربوط می شود رو به وخامت می گذارد.

2 اسکو امیدوار است و خصوصا بیش از آن انتظار نیز دارد که تولید را در سطح 1/1 میلیون

بشکه نفت روزانه حفظ کند، در هر حال وضعیت کارگری می تواند بدتر هم شود و در آن صورت سطح

تولید به 700 تا 800 هزار بشکه در روز نیز می رسد. این میزان حداقل همچنان می تواند با 150 تا

160 تکنسین نیروی دریایی که در مناطق نفتی فعالیت می نمایند، حفظ گردد. ملوانان تنها کارکنان

تولید مناطق پاریز و کرنج می باشند و نیز می توانند دو واحد تولیدی دیگر را نیز اداره نمایند. آنان در

شیفتهای 12 ساعتی کار می کنند و در تأسیسات رفاهی منطقه بندری سکونت دارند.

3 اعتصاب فعلی کارکنان اسکو به نحو قابل ملاحظه ای از اوائل نوامبر گسترده تر است. علاوه بر

این خیلی از آنهایی که هنوز کار می کنند به سرپرستان خود گفته اند که فقط به منظور تولید نفت خام

کافی برای بازار داخلی کار می کنند. آنان تهدید کرده اند که چنانچه اسکو مبادرت به افزایش تولید

نماید و یا پرسنل نظامی را در کنار آنان وارد کار نماید، دست از کار خواهند کشید و بنابر این

ص: 282

تکنسینهای نیروی دریایی منزوی شده و تنها مسئولیت واحدهای تولیدی مشخصی به آنان واگذار

گردیده است.

4 برخی از اعتصابیون نیز تهدید نموده اند چنانچه تولید افزایش یابد به تاکتیکهای خشنی دست

خواهند زد و مقامات باتجربه و سطح بالای آمریکایی اسکو متقاعد شده اند که تهدیدات جدی هستند.

امروز صبح یکی از مقامات ارشد اسکو به ما گفت که تولید می تواند با پرسنل موجود کمی افزایش

یابد؛ لیکن ترس از تلافی تاکنون از آن جلوگیری نموده است. مقام اسکو که ما با وی گفتگو نموده ایم

گفت که اعتصابیون اظهار داشته اند هیچ گونه شکایتی از شرکت ندارند، بلکه اعتصاب یک مسئله

ایدئولوژیک است و بنابراین مدیریت اسکو در گفتگو راجع به بازگشت به کار صرفا وقت خود را تلف

می کند. منبع ما که اعتماد زیادی به وی داریم، انتظار ندارد که پس از تعطیلات آخر هفته تعداد زیادی

به سر کار باز گردند.

5 اسکو، شرکت ملی نفت و نیروی دریایی خودشان را برای مسائل بدتر از این هم آماده می کنند

و دیروز در اهواز جلسه ای برای بحث در مورد اینکه ارتش به منظور کمک چه کارهای بیشتری

می تواند انجام دهد، برگزار گردید. اسکو پیشنهاد کرد که 500 ملوان دیگر از نیروی دریایی را آموزش

دهد. پاسخ مقام عالیرتبه نیروی دریای که در جلسه حضور داشت، این بود که انتقال 500 ملوان دیگر

مستلزم کنار گذاشتن دو ناوشکن است و تأیید این مطلب بایستی از تهران بیاید.

6 امروز صبح ارقام دقیق تولید و تفکیک آن به صادرات و مصرف پالایشگاههای داخلی قابل

دسترسی نبودند. به هر صورت به ما اطلاع داده شد که در 14 دسامبر 1/1 میلیون بشکه توسط اسکو

تولید خواهد شد و میزان قابل حمل به پالایشگاه آبادان از 13 دسامبر کمتر خواهد بود. (از هنگامی

که میزان آن 000/544 بشکه بود)، در صورتی که حمل محمولات به پالایشگاه تهران در حدود قبلی

خواهد بود (میزان حمل در 13 دسامبر 000/74 بشکه بود) منبع ما سوءظن ما در مورد افزایش

مشکلات کارگری پالایشگاه آبادان را تأیید نموده (که در 11 دسامبر طی تلگرام 12099 تهران

گزارش شد) و گفت که وضعیت بسیار وخیم شده است. کمبودهای داخلی در زمینه نفت گاز و نفت

سفید پدیدار شده است، ولی هنوز مشکلات جدی یا ترس و وحشت ایجاد ننموده اند. ظاهرا وارادت

تولیدات پالایش شده در بندر ماهشهر شروع شده، ولی در بهترین وضعیت ورود تولیدات کافی برای

جبران کمبودهای فعلی و در صورت دخالت ندادن مشکلاتی که در اثر بروز کاهش شدید در تولید

پالایشگاه آبادان به وجود خواهد آمد، امر مشکلی خواهد بود. علاوه بر مشکل تأمین نیازهای

وارداتی، تأسیسات بندر ماهشهر برای صادرات طرح ریزی و ساخته شده و آسان نخواهد بود که از

همان تأسیسات برای اداره امور مقادیر زیاد واردات استفاده شود.

7 مشکل دیگری که در مقابل قرار داد فشار رو به کاهش گاز در خط لوله ایگات 1 است و

همچنان گاز را برای مصارف خانگی داخلی تأمین می سازد و حدودا از دو هفته پیش صادرات و

مصارف تجاری صنعتی قطع شده است. حدود 125 میلیون فوت مکعب استاندارد گاز به طور روزانه

در واحدهای تولیدی اهواز سوزانیده می شود و این میزان گاز در صورتی که اسکو قادر بود تا یکی از

کارخانجات مایع سازی گاز طبیعی را راه اندازی نمایند می توانست در خط لوله ایگات 1 جریان یابد.

در هر صورت پرسنل در حال اعتصاب هستند و در 13 دسامبر مقامات حکومت نظامی اهواز

ص: 283

مبادرت به شناسایی برخی از این اعتصابیون نمودند، به این منظور که سایر اعتصابیون را حتی به

صورت موقت مجبور به بازگشت به سرکارهایشان بنمایند. از امروز یعنی 14 دسامبر، مقامات

حکومت نظامی قادر نبوده اند که حتی سرپرست ارشد کارخانه مایع سازی گاز طبیعی را پیدا نمایند.

8 وضعیت تولید کنندگان کوچکتر تغییری نیافته است. ایپاک، لاپکو و ایمینوکو کاملاً تعطیل

هستند. سیریپ، سوفیران و شرکت نفت همچنان روزانه 60 تا 70 هزار بشکه تولید

می نمایند.سولیوان

سند شماره (35)

تاریخ: 16 دسامبر 1978 25 آذر 1357شماره : 12278

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : گزارش 16 دسامبر در مورد بخش نفت

1 امروز یعنی 16 دسامبر اسکو در نظر دارد 000/674/1 بشکه تولید نماید که 000/646

بشکه به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و 000/028/1 بشکه نیز برای صادرات آماده

خواهد بود. سیریپ، سوفیران، و شرکت نفت همچنان به تولید 66 تا 70 هزار بشکه در روز ادامه

می دهند.

2 افزایش 000/400 بشکه ای توسط اسکو نتیجه راه اندازی یک واحد تولیدی در گچساران و

واحد دیگری در بی بی حکیمه است. کارکنان این دو واحد به صورت داوطلبانه امروز صبح به

سرکارهایشان بازگشته اند ولی عملاً تنها کارگرانی هستند که به سر کار بازگشته اند. دیگر اعتصابیون

هیچ گونه علائمی از قصد بازگشت نشان نداده اند، و بنابراین هنوز خیلی زود است که بگوییم بازگشت

دو دسته از کارکنان روندی را نشان می دهد.

3 اسکو و مقامات شرکت نفت امروز با اعتصابیون جنوب ملاقات می نمایند تا به آنان بگویند،

چنانچه به سرکارهایشان باز نگردند، وضعیت از کنترل آنها خارج است و مقامات حکومت نظامی

اداره امور را به دست خواهند گرفت. ما انتظار داریم که ارتش فردا یعنی 17 دسامبر شروع به اعمال

فشارهایی بنماید. به نظر می رسد وضعیت وخیمتر از ماه گذشته است و با در نظر گرفتن اشاره خمینی

به دعوت خود برای ادامه اعتصاب در بخش نفت ما در مورد امکان برخوردهای خشونت بار نگران

هستیم.

4 حمل نفت خام به پالایشگاهها در حالی که هنوز به آرامی صورت می گیرد، برای دو روز

متوالی گذشته افزایش داشته است. اکثر افزایشها در حمل محمولات به تهران بوده است. در زمینه نفت،

گاز، نفت سفید کمبودهای داخلی وجود داشته است و خیلی از جایگاههای فروش بنزین در تهران در

خلال دو روز گذشته با نیاز بیشتری از آنچه که می توانند برآورده سازند مواجه بوده اند، و در هر حال

کمبودها هنوز حاد و بحرانی نیستند.سولیوان

ص: 284

سند شماره (36)

تاریخ : 17 دسامبر 1978 26 آذر 1357شماره : 12311

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن دی. سی. فوری

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت 17 دسامبر

1 قرار است اسکو در تاریخ 17 دسامبر 000/140/2 بشکه نفت تولید کند که 654000 بشکه

آن به پالایشگاههای داخلی تحویل خواهد شد و 000/495/1 بشکه آن صادر خواهد شد. ایپاک،

لاپکو و ایمینوکو هنوز هم تعطیل هستند، اما تولید کنندگان کوچک دیگر در حال تولید بین 60 هزار تا

70 هزار بشکه در روز هستند.

2 حدود 50 درصد کارگران حوزه عظیم گچساران به محل کار خود بازگشته و 3 واحد تولید

مشغول کار است، که ظرفیت تولید کامل نیست. یکی از واحدهای تولیدی که در تاریخ 16 دسامبر در

بی بی حکیمه وارد مرحله تولید شد، به صورت عادی کار می کند. پرسنل ایرانی مشغول گرداندن

حوزه های پاریز و کرنج هستند و حوزه اهواز نیز تا حدودی مشغول تولید است. با این وصف وضع

کارگری در حوزه های اهواز، مارون و آغاجاری بهبود پیدا نکرده است.

3 ارتش خود را آماده دخالت مستقیم و فوری در این وضع کرده است، یکی از ژنرالهای ارتش

به آغاجاری، دیگری به گچساران و دو سرهنگ به اهواز فرستاده شده اند، تا عملیات ارتش را در

بازگردان تولید به وضع عادی رهبری کنند.

از اسکو خواسته شده که اسامی سران کارگران اعتصابی و افراد محرک را به ارتش بدهد و علاوه

بر این به اسکو گفته شده که این گونه افراد در دادگاههای نظامی گچساران، آغاجاری یا اهواز تحت

شرایط لایحه خرابکاری در صنعت نفت مربوط به سالهای 31951 یعنی دوره ملی شدن نفت

محاکمه خواهند شد.

دو شرکت مهمی که با سرمایه گذاری مشترک ایجاد شده، یعنی ایپاک و لاپکو نیز مطلع شده اند که

همین اقدامات در مورد جزایر خارک و لاوان به عمل خواهد آمد و تیمهایی تحت سرپرستی افسران

نظامی فردا وارد جزیره خواهند شد. ارتش به اسکو گفته است که سران و محرکینی که در زمینه

خرابکاری در صنعت نفت (یعنی اعتصاب) مقصر شناخته شوند از خانه های سازمانی اخراج و اسامی

آنها علنا اعلام خواهد شد تا نتوانند در آینده به استخدام دولت ایران و یا شرکتها و مؤسسات دولتی

درآیند.

4 در مورد انتصاب تکنیسینهای دیگر نیروی دریایی به اسکو جهت آموزش و یا استخدام به

عنوان کارگران حوزه نفتی چیز جدیدی نشنیده ایم و گمان می کنیم که این تصمیم موکول به زمانی

خواهد شد که ارتش بتواند کارگران اعتصابی را وادار به بازگشت نماید. با این حال، اگر لازم باشد که

500 ملوان دیگر وارد حوزه های نفتی شوند، همان طور که به اسکو (در تهران 12254) گزارش شده،

هیچ یک از ناوچه های نیروی دریایی بی پرسنل نخواهد ماند.

5 پالایشگاه تبریز در تاریخ 16 دسامبر به جریان افتاد و به ما گفته شد که مشکلات کارگری در

پالایشگاه آبادان حل شده است. پالایشگاه تهران با 50 درصد ظرفیت تولید کار می کند، ولی

ص: 285

پالایشگاههای شیراز و اصفهان هنوز هم تعطیل هستند و کمبود فرآورده های نفتی بسیار محسوس

است ولی چندان خطیر نیست و به نظر می رسد که این وضع تا پایان زمستان به طرز غیر قابل پیش

بینی ادامه داشته باشد. در مورد این موضوع مهم فردا نیز گزارشی ارسال خواهیم نمود.

6 شرکت ملی نفت ایران جلسه ای با حضور اعضاء هیئت مدیره در تاریخ 16 دسامبر داشت و

اعلام شد که استعفای (غیابی) هوشنگ انصاری تسلیم و پذیرفته شده است. تعدادی از منابع معمولاً

موثق می گویند که عبداللّه انتظام قرار است جانشین انصاری شود. انتظام دیپلمات پیشین 81 ساله است

که وزیر خارجه (55 1953)، و مدیر عامل پیشین شرکت ملی نفت ایران (63 1957) بود او را

فردی صادق و نسبتا مستقل در محفل کوچک ایرانیان مسن و عاقل می دانند.سولیوان

سند شماره (37)

تاریخ : 18 دسامبر 1978 27 آذر 1357شماره : 12349

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران

1 انتظار می رود که تولید در روز جاری یعنی 18 دسامبر 000/400 بشکه افزایش یابد، ولی

اعتصاب ادامه می یابد. فی الواقع به ما اطلاع داده اند که اسکو امروز کارکنان کمتری را نسبت به دیروز

در خدمت دارد. برنامه ریزی شده که اسکو 000/514/2 بشکه تولید نماید که 000/728 بشکه آن

به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد و 000/786/1 بشکه آماده صادرات خواهد بود. ایپاک،

لاپکو و ایمینوکو هنوز تعطیل هستند و منابع ما هیچ گونه دلیلی مبنی بر خوشبینی ارائه نمی نمایند.

سیریپ، شرکت نفت ملی ایران و سوفیران حدود 000/90 بشکه در روز تولید می نمایند، ولی خیلی

از کارکنان سوفیران تهدید به اعتصاب نموده اند. چنین تحولی صرفا از نظر روانی اهمیت دارد، چون که

تولید سوفیران حدود 000/30 بشکه در روز است.

2 اسکو دیروز تلاش کرد تا با راه اندازی کارخانه مایع سازی گاز طبیعی 600 در اهواز تحویل

گاز طبیعی به خط لوله ایگات 1 را مجددا آغاز نماید. اواخر بعد از ظهر روز گذشته با تلاش و

مشکل بیش از حدی، گروهی جمع آوری شده و به کارخانه مایع سازی گاز طبیعی اعزام شدند، لیکن

قبل از اینکه کارخانه شروع به کار نماید، قطع برق پیش آمد (برق توسط شرکت آب و برق خوزستان

تأمین می شود) خدمه اسکو امروز صبح قبل از اینکه جریان برق برقرار شود از محوطه کارخانه

خارج شدند و کارخانه مایع سازی گاز طبیعی 600 هنوز نیمه تعطیل است. مدیریت اسکو تحت فشار

شدیدی قرار دارد که ثابت نماید برخوردی بین اعتصابیون اسکو و کارکنان همفکر آنان در OSCO

وجود داشته است، لیکن نسبت به آن تردید دارد.

3 وضعیت پالایش از دیروز تغییری نیافته است. تبریز به صورت عادی فعالیت دارد. آبادان

نسبتا به صورت عادی فعالیت دارد و پالایشگاه تهران حدود 50 درصد ظرفیت فعالیت دارد،

کمبودهایی مستمر در زمینه نفت گاز و نفت سفید وجود دارد در تهران و شاید در دیگر مراکز مصرفی،

شرکت نفت توزیع مشتقات میانه را در سطح دو سوم تقاضای طبیعی برای این برهه از سال محدود

ص: 286

نموده است. این کمبودها ادامه خواهند یافت و شاید حتی برای زمستان بدتر هم بشوند و این مسئله

بدون توجه به آنچه که در پالایشگاهها اتفاق می افتد و نیز بدون توجه به واردات کالاهایی که هم

اکنون شروع شده اند، روی خواهد داد.

4 مدیر کل شرکت نفت در خصوص توزیع داخلی و فروش (حفاظت شود) به ما گفت که ذخائر

مشتقات میانه در سطح کشور فقط 10 روز مصرف را تکافو می کند (تقاضای طبیعی زمستان برای

مشتقات میانه 000/420 بشکه در روز است) در حالی که ذخایر تهران کمتر از یک روز نیاز مصرفی

است. وی همچنین گفت که حداکثر تولید احتمالی مشتقات میانی با فرض عملکرد تمام پالایشگاهها

به صورت عادی، چیزی زیر 000/420 شبکه در روز است. معمولاً ذخایر در خلال تابستان جمع

آوری می شوند و در طول زمستان به تدریج مصرف می شوند. در حال حاضر 40 روز ذخیره میزان

حداقلی است که برای گذراندن زمستان مورد نیاز می باشد. منبع ما گفت که شرکت نفت خرید 2

میلیون تن تولیدات پالایش شده را مد نظر قرار داده است، لیکن او همکارانش را متقاعد ساخته است

که سیستم توزیع داخلی انتقال بیش از 000/500 تن از بنادر خلیج فارس (بندر ماهشهر و

بندرعباس) به مراکز مصرف داخلی در دو ماه آینده را نمی تواند تحمل نماید، و متعاقبا احتمال دارد که

زمستان امسال در بیشتر شهرهای داخلی ایران سرد و طولانی باشد.سولیوان

سند شماره (38)

تاریخ : 23 دسامبر 978 1 2 دی 1357شماره: 12542

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع : لندن 21050طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 23 دسامبر ترورها

1 پل گریم مدیر عملیات اسکو و یک سرپرست ایرانی منطقه حفاری که در استخدام اسکو بود،

در دو واقعه جداگانه در شهر اهواز حدود ساعت 7 صبح روز 23 دسامبر کشته شدند. گریم یک

شهروند آمریکایی بود که موقتا از تگزاکو مأمور خدمت در اسکو شده بود.

براساس اطلاعات ما، گریم همانطوری که به تنهایی در مسیر جاده مسجد سلیمان (یک راه اصلی

که به اهواز منتهی می شود) برای رفتن به سر کارش رانندگی می کرد به وسیله آتش یک اسلحه

اتوماتیک کشته شد. بنا به گزارش، کارمند ایرانی اسکو در حالی که آماده می شد تا به محل دفتر کار

اسکو برود در مقابل خانه اش به قتل رسید.

2 اتفاقا، گریم منبع اصلی سفارت برای پاراگراف 4 گزارش 14 دسامبر ما در مورد بخش نفت

بود (تهران 12254) که در آن ما گزارش کرده بودیم که مقامات آمریکایی سطح بالای اسکو متقاعد

شده بودند که تهدیدات اعتصابیون برای استفاده از تاکتیکهای خشن، جدی هستند.

3 اسکو در اهواز جلساتی برای بحث در مورد وضعیت و تخلیه احتمالی (پرسنل) برگزار

می نماید و ما انتظار داریم که اکثر خانواده های خارجی باقی مانده و برخی کارمندان خارجی رفتن را

انتخاب نمایند. ما مطلع هستیم که دفتر کنسرسیوم در لندن ترتیباتی داده که چنانچه افراد بیشتری مایل

به ترک (ایران) باشند پروازهای فوق العاده ای برای آن دسته از افرادی که تعدادشان افزون بر پروازهای

ص: 287

برنامه ریزی شده است، برقرار نماید.

4 ما همچنین تأیید گزارشات مبنی بر اینکه یک کامیون سبک و یک کامیون سنگین متعلق به

شرکتهای خدماتی خارجی مناطق نفتی (آمریکایی و فرانسوی) در اهواز احتمالاً به وسیله بمب آتش

زا نابود شده اند را دریافت نمودیم. ما همچنین تأییدیه گزارش تلکس مرجع در ارتباط با خرابکاری

خط لوله نفت خام را اخذ کرده ایم. در هر صورت نماینده محلی کنسرسیوم در تعطیلات به سر می برد

و معاون وی اطلاعی از واقعه نداشت. معاون نماینده محلی کنسرسیوم نیز از نامه استعفای دسته جمعی

(تلگرام مرجع) خبری نداشت و ما تا کنون قادر نبوده ایم هیچ گونه اطلاعات دیگری به دست آوریم.

5 حتی پیش از این اتفاقات، اعتصابیون مناطق نفتی مواضع خود را سخت تر نموده بودند.

اعتصابیون لاپکو این طور اظهار می کرده اند که در 26 دسامبر ممکن است به سر کارهایشان باز گردند

لیکن ممکن است این تصمیم را نیز بگیرند که به اعتصابشان ادامه دهند تا اینکه یک دولت غیر نظامی

بر سر کار آید. مدیریت ایپاک که از آموکو می باشد، عملاً امید از سرگیری تولید در آینده نزدیک را از

دست داده است. کارکنان ایرانی ایپاک در تمام سطوح شرکت حداقل نسبت به تقاضاهای رهبران

اعتصاب از خود هواداری نشان می دهند و سرپرستان ایپاک از تقاضا یا ترغیب زیردستان خود برای

از سرگیری کار امتناع می ورزند.

6 بنا به گزارش مجموع تولید نفت خام در 21 و 22 دسامبر به طور میانگین 6/3 تا 7/3 میلیون

بشکه شد. به لحاظ آشوب در اسکو، ما تخمینی از تولید امروز یعنی 23 دسامبر نخواهیم داشت.

7 از هنگام شروع اولیه اعتصابات سیاسی آشکار بخش نفت در اواخر اکتبر، مقامات ارشد دولت

ایران، شرکت نفت و حتی ارتش ایران در مورد امکان تحریک به وقوع حوادث حاد و وخیم نگران

بوده اند. این امر تا حدود زیادی به خاطر نگرانی از این امر است که ارتش برای اعمال فشار زیاد روی

اعتصابیون بسیار بی میل بوده است.

در هر حال تأکید بر در باغ سبز نشان دادن به جای استفاده محتاطانه و معقولانه از نیروی قهریه،

نه فقط منتج به ادامه اعتصاب شده است، بلکه حتی از متوسل شدن (مخالفین) به تروریسم نیز

جلوگیری ننموده است. وضعیت برای اداره مشکلات و مسائل به لحاظ بالا گرفتن مجدد تاکتیکهای

خشونت بار و نیز به خاطر اینکه دولت ایران، شرکت نفت و ارتش قسمت اعظم اعتبارشان را از دست

داده اند، شدیدا مشکل خواهد بود. درصد کوچکی از کارکنان حوزه های نفتی (از کارمندان سرپرستی

گرفته تا پایین ترین رده کارکنان) که اهمیت زیادی نیز دارند، به نظر می رسد که متقاعد شده باشند،

تهدیدات انجام شده به وسیله دولت ایران انجام نخواهد شد، و این امر یا به لحاظ عدم تمایل از جانب

دولت ایران و ارتش یا به خاطر این اعتقاد است که اعتصاب آنچنان مورد حمایت است که کارگران در

یک نمایش قدرت غلبه خواهند نمود.سولیوان

ص: 288

سند شماره (39)

تاریخ : 27 دسامبر 1978 6 دی 1357شماره: 12641

از: سفارت آمریکا تهرانبه: وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 27 دسامبر

1 بنا به گفته مقام ارشد خارجی اسکو در تهران که به تازگی مذاکره با ایوانس قائم مقام مدیر

عامل اسکو را در اهواز به پایان رسانیده است، شیرازه امور در حال از هم گسیختگی است. تولید

اسکو در حال حاضر در سطحی پایین تر از 000/500 بشکه در روز قرار دارد. علاوه بر این، وضعیت

آنچنان انفجاری است که ممکن است تعطیل کامل کل تولید به وقوع بپیوندد.

2 ما فرض را بر این نهاده ایم که ملوانان نیروی دریایی عمدتا مسئول برقراری سطح فعلی تولید

هستند. در هر حال ما این تصور را نیز داشته ایم که پرسنل نیروی دریایی به تنهایی می توانند 700 تا

800 هزار بشکه در روز تولید نمایند (به تلگرام 12254 تهران در تاریخ 14 دسامبر مراجعه شود).

نه دفتر محلی کنسرسیوم و نه اسکو در تهران قادر به تشریح دلیل پایین افتادن تولید نیستند و ما برای

برقراری تماس با اسکو در اهواز از طریق خطوط ارتباطی نامطمئن به خودمان زحمتی نداده ایم، چون

که این افراد هم اکنون تحت فشار کافی می باشند.

3 ما امروز صبح از طریق رئیس تیم ساختمانی فلور (FLUOR) در پالایشگاه تهران اطلاع

حاصل کردیم که پالایشگاه در مرحله تعطیل شدن می باشد. امروز صبح تظاهرات عظیمی در

پالایشگاه برگزار گردید و کارمندان شرکت نفت در پالایشگاه به بذل و بخشش نفت سفید و نفت گاز

به هر کسی که با ظرف جلوی درهای پالایشگاه می آمد پرداختند که به خودی خود مسئله خیلی

مهمی نیست، لیکن علامتی از تعطیل کامل بخشی است که به بهترین نحو اداره می شد و پیچیده ترین

بخشها بود.

4 حتی اگر تعطیل پالایشگاه تهران کامل نشده باشد و یا اینکه دوره کوتاهی داشته باشد، کمبود

مشتقات میانی بشدت وخیم می باشد و همچنان نیز خواهد بود. نفت سفید برای تمام مصارف و مقاصد

دیگر در تهران قابل حصول نیست. نفت گاز بسیار کمی در دسترس می باشد ولی به آنهایی تعلق

می گیرد که ارتباطات بسیار ویژه ای داشته باشند یا به آنهایی که مایل بوده و قادر باشند تا چهار برابر

قیمت بپردازند.

5 ما از هالیبورتون شنیده ایم که کار فوق العاده سودآوری دارند. وظیفه اصلی آنان نصب Packer

و سیمان کردن درپوش بر روی چاههایی است که تعطیل می باشند. روش معمول صنعتی، بستن چاه به

وسیله شیرهای مخصوص است که بر روی Well Headقرار دارد و این در صورتی است که انتظار رود

میزان تعطیلی کوتاه مدت باشد. از آنجا که هالیبورتون عملیات سیمانکاری و نصب Packer بر روی

خیلی از چاهها (از جمله میدانهای نفتی اصلی مثل گچساران) را انجام داده است، گمان می رود که

اسکو و یا شرکت ملی نفت ایران انتظار دارند که تعطیلی بلند مدت باشد و یا اینکه اسکو و شرکت نفت

این عملیات را به منظور به حداقل رسانیدن خطرات خرابکاریها انجام می دهند. ما فکر می کنیم که

توضیح اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. این موضوع همچنین این را می رساند که در صورت

ص: 289

حل شدن مسئله اعتصاب، برای شروع تولید زمان بیشتری لازم خواهد بود.سولیوان

سند شماره (40)

تاریخ : 26 دسامبر 1978 6 دی 1357شماره : 12613

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

مرجع: تهران 12583طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 26 دسامبر

1 متعاقب مخابره تلگرام مرجع ما به اطلاعات دقیق تری (از طریق اسکو به جای دفتر محلی

کنسرسیوم) در خصوص تولید و حمل محمولات به پالایشگاهها دست یافتیم. در ساعت 6 صبح روز

26 دسامبر تولید در سطح روزانه 000/446 بشکه بود، لیکن اسکو امیدوار است که تولید را تا سطح

000/550 بشکه بهبود بخشد. ما مطلع هستیم که اسکو هیچ گونه قصد فوری برای مبادرت به تولید

بیش از 000/550 بشکه در روز که تماما به پالایشگاههای داخلی حمل خواهد شد ندارد.

2 مشهود است که 000/550 بشکه خیلی بهتر از 000/240 بشکه ای می باشد که ما قبل شنیده

بودیم، امروز برای پالایشگاههای داخلی حمل می شود. در هر صورت، شرکت نفت حتی زمانی که

تولید پالایشگاهها حدود 000/700 بشکه در روز بود، زمینه و موقعیت خود را تدریجا از دست داد.

با تولید به میزان بالایی همچون 000/550 بشکه در روز، بحران چند روزی به تعویق می افتد، ولی

وضعیت اکنون شدیدا وخیم است (ما آن را بحرانی می خوانیم، ولی اغراق گوییها را برای فردا یا روز

بعد آن می گذاریم) چون که تقاضای مشتقات میانی به تنهایی و بدون ذکر تقاضای بنزین و سوختهای

دیگر افزون بر 000/400 بشکه در روز است.

3 ما گزارشاتی از اقدامات رو به تزاید خرابکاریهای جزئی که موجبات تعطیلی و به تعویق

انداختن راه اندازی تأسیسات گوناگون را دارد، دریافت می نماییم. این اقدامات به استثنای خط لوله

نفت خام که هفته گذشته با دینامیت منفجر شد، موجب به بار آوردن خسارات عمده و یا نابود کردن

تجهیزات حساس نگردید، لیکن تأثیرات ناچیزی بر فعالیتهای تولیدی داشته اند. چنین اقداماتی

همچنین بایستی به احساس ترس و عدم اطمینان در مورد آن افرادی که تمایل به کار دارند نیز کمک

نماید.

4 آموکو به آن دسته از پیمانکارانی که به ایپاک خدمات حفاری و دیگر خدمات می دهند، اعلام

فورس ماژور نموده است. این امر کار دکلهای حفاری دریایی را که نسبتا از اعتصاب ایپاک تأثیری

نپذیرفته بودند، متوقف نموده است. دکلها از بحرین تدارک دیده شده بودند. اکثر دکلهای دریایی که به

وسیله پیمانکاران مختلف برای اسکو مورد استفاده قرار می گرفتند، نیز تعطیل هستند. تحولات از 23

دسامبر مشکلات را افزایش داده اند، ولی برخی از مشکلات که قبلاً وجود داشتند، از میان برداشته

شدند و خیلی دیگر نیز در همین حالت قرار گرفتند و این هر دو به لحاظ عدم دسترسی به مواد مهم و

حساس است. کمبود مواد نتیجه اعتصاب مداوم گمرکات بوده و هست.

5 سوفیران هنوز از اعتصابات لطمه ای ندیده است و همچنان به تولید حدود 000/35 بشکه در

روز ادامه می دهد. ما نمی دانیم که آیا سیریپ و شرکت نفت (منطقه نفت شاه) مشغول تولید هستند یا

ص: 290

خیر. در هر حال آنان بیش از 000/60 بشکه در روز تولید نمی کنند.سولیوان

سند شماره (41)

تاریخ : 27 دسامبر 1978 6 دی 1357شماره : 12649

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 27 دسامبر

1 امروز یعنی 27 دسامبر قرار بود اسکو 000/487 بشکه تولید نماید که 000/329 بشکه آن

به پالایشگاه آبادان و 000/158 بشکه به پالایشگاه تهران حمل خواهد شد. در هر صورت کمی بعد

از ظهر پالایشگاه تهران کاملاً تعطیل شد و بنابر این حمل محمولات نفت خام به تهران و در نتیجه آن

تولید، ممکن است از آن چه برنامه ریزی شده بود کمتر شود. به ما گفته شده است که پالایشگاه تبریز

نیز تعطیل می باشد، لیکن هنوز این خبر تأیید نشده است.

2 ظاهرا پالایشگاه آبادان نسبتا از اعتصابات تأثیری نپذیرفته است و بنابراین می توانست

احتمالاً به میزان قابل توجهی بیش از 000/329 بشکه ای که امروز دریافت می دارد، تولید نماید. در

هر صورت تولید اسکو اکنون محدود به مناطق اهواز و مارون است و یک سری مسائل تکنیکی وجود

دارد (عمدتا مربوط به اندازه و طرح خطوط لوله نفت خام می شود) که افزایش حمل محمولات به

آبادان را اساسا مشکل و یا حتی غیر ممکن می سازد. در صورتی که این مشکل حل نشود، تولید

امروز اسکو (28 دسامبر) ممکن است فقط حدود 000/350 بشکه باشد.

3 عبداللّه انتظام مدیر عامل جدید شرکت نفت امروز ساعت 14 از رادیو اعلام کرد که کل شرکت

نفت در اعتصاب به سر می برد. پیام وی شامل یک درخواست صریح مبنی بر عدم توسل اعتصابیون به

خرابکاری بود. او همچنین رهبران مذهبی را دعوت نمود تا به منظور بهبود بخشیدن به اوضاعی که

برای مردم دردسر و ناراحتیهای فراوانی ایجاد خواهد نمود در این ماجرا مداخله نمایند. انتظام گفت که

تولیدات نفتی در عرض دو روز مصرف خواهند شد و به انتها می رسند.

4 این وضعیت اکنون حساس است و می توانند بدتر هم بشود، ولی نه خیلی زیاد.سولیوان

سند شماره (42)

تاریخ : 28 دسامبر 1978 7 دی 1357شماره : 12709

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 28 دسامبر

1 تقریبا اکثر کارکنان خارجی کلیه شرکتهای خدماتی مناطق نفتی ایران را ترک کرده یا در حال

ترک آن هستند. تمام کارکنان خارجی ایپاک و لاپکو بجز سه نفر از لاپکو در صورتی که اختلالی در

امر خدمات هوایی پیش نیاید، ایران را ترک خواهند کرد. اسکو در تلاش است تا به صورت اساسی

تعداد کارکنان خود را تقلیل دهد و به ما گفته شده که تقریبا تمام خانواده های کارمندان اسکو و

ص: 291

بسیاری از کارمندان آن بین 30 دسامبر و 2 ژانویه به وسیله پروازهای در بست از ایران تخلیه خواهند

شد. عزیمت خانواده های اسکو و کارمندان به صورت داوطلبانه خواهد بود، هر چند که خانواده ها

قویا ترغیب به این کار شده اند.

2 گزارش قبلی ما مبنی بر اینکه تولید نفت کاهش یافته است اشتباه بود. اسکو در سطح

000/340 بشکه در روز تولید می نماید که تماما به پالایشگاه آبادان می رود. چون که هیچ گونه نفت

خام به تهران حمل نمی شود (که از آن طریق نفت خام به تبریز حمل می شود)، ما اعتقاد داریم که

می توانیم تأیید نماییم آبادان تنها پالایشگاه در حال کار است.سولیوان

سند شماره (43)

تاریخ : 3 ژانویه 1979 13 دی 1357شماره : 00084

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران آخرین گزارش 3 ژانویه

1 دیر وقت بعد از ظهر روز دوم ژانویه ما شایعه ای شنیدیم مبنی بر اینکه در خط لوله آبادان به

تهران خرابکاری صورت گرفت. ما هم اکنون از یک منبع تأییدیه ای دریافت کرده ایم که آن را معتبر

می دانیم و بر این دلالت دارد که خط لوله روز دوم ژانویه خسارت دید (و احتمالاً در آن خرابکاری به

عمل آمده است) و جریان تولیدات به تهران قطع شده است. ما مطلع هستیم که تعمیرات اضطراری هم

اکنون در جریان است و بایستی که به سرعت انجام گیرد.

2 در نتیجه تحقیقات منابع ما در صنعت نفت، مطلع شده ایم که احتمالاً یک هفته و نیم تا دو هفته

طول خواهد کشید که عملیات عادی آن دسته از پالایشگاههایی که کاملاً تعطیل شده اند ؛ مثل تهران،

تبریز، و شیراز و جمعا ظرفیتی معادل 000/345 بشکه در روز دارند، دوباره آغاز شود.سولیوان

سند شماره (44)

تاریخ : 3 ژانویه 1979 13 دی 1357شماره: 00093

از: سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران سوم ژانویه

1 در ساعت 6 صبح روز سوم ژانویه اسکو در سطح 000/235 بشکه در روز تولید داشت و با

در نظر گرفتن تحولات غیر قابل پیش بینی این سطح برای امروز به همین میزان باقی خواهد ماند.

تمامی نفت خام همچنان به پالایشگاه آبادان حمل می شود.

2 در روز دوم ژانویه برای اعتصابیون اسکو در اهواز از طرف آیت اللّه هاشمی سخنرانی شد. وی

به تازگی از زندان آزاد شده و به عنوان یکی از طرفداران بی باک خمینی معرفی شده است. هاشمی به

اعتصابیون گفت که تا زمانی که شاه ایران را ترک نکند، هیچ گونه تولیدی برای صادرات وجود

نخواهد داشت. پس از عزیمت شاه، صادرات به تمام کشورها بجز آفریقای جنوبی و اسرائیل می تواند

ص: 292

ادامه یابد.

3 شیعه گرایی که بین اعتصابیون با انگیزه های مذهبی و تندروهای سیاسی (تهران 62) به وجود

آمده است، ظاهرا نه فقط یک تلاش برای برتری جویی است، بلکه شامل نوعی عدم توافق بر سر

تاکتیکها نیز می باشد. مذهبیون تمایل دارند که تولید را فقط برای بازار داخلی شروع نمایند، لیکن

تندروهای سیاسی ظاهرا میل دارند که بحران را طولانی تر و تشدید نمایند و بنا به گفته منابع اسکو،

می خواهند که تولید کاملاً تعطیل شود.

4 براساس اطلاعاتی که از اسکو دریافت شده، اهواز یک کارخانه عظیم شایعه است و تشنجات

بسیار بالا گرفته است.سولیوان

سند شماره (45)

تاریخ : 4 ژانویه 1979 14 دی 1357شماره : 190

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 4 ژانویه

1 ناصر میناچی رهبر مخالفین که امروز صبح با مهدی بازرگان گفتگو کرد، به کارمند سیاسی

گفت که بازرگان در رسیدن به توافق برای شروع تولید نفت به منظور برآوردن نیازهای داخلی موفق

شده است. براساس گفته میناچی تولید به اندازه کافی افزایش داده خواهد شد. تا تمام پالایشگاهها را

فعال سازد، البته به جز آبادان که میزان بازده آن حدودا به یک ششم ظرفیت محدود می شود. ما تصور

می کنیم برای محدود ساختن نیاز به صدور مشتقات نفتی سنیگن، کار پالایشگاه آبادان محدود

می گردد. این امر ظاهرا به خاطر تمایل به جلوگیری از صادرات مشتقات نفتی سنگین است که نیاز به

تولید مشتقات میانی برای بازار داخلی را تحت الشعاع قرار می دهد. (شاید زمانی که آشکار شود

تولیدات بیشتری از آبادان مورد نیاز است، برخی انعطاف پذیری ها در تولید آن صورت گیرد.) میناچی

همچنین از گروهی صحبت می کرد که مراقب خواهند بود تا هیچ گونه نفت خامی صادر نشود.

2 تا جایی که ما می دانیم تلاشهای بازرگان به اهواز و کارکنان تولید محدود شده است. به این

سؤال که اعتصابیون پالایشگاههای شیراز، تبریز و تهران چه زمانی شروع به کار خواهند نمود و تحت

چه شرایطی، بایستی بعدا پاسخ داده شود. یکی از منابع ما در پالایشگاه تهران به ما گفت که

اعتصابیون هنوز بازگشت به سر کار خود را مورد مطالعه قرار نداده اند.

3 اسکو از طریق دفتر محلی کنسرسیوم گزارش می نماید که برخی از کارکنان به سرکارشان باز

می گردند و یکی از واحدهای تولیدی که قبلاً توسط نیروی دریایی اداره می شد، اکنون به وسیله

کارکنان اسکو اداره می شود. ما هیچ گونه تخمین دقیقی برای تولید امروز در دست نداریم، لیکن مطلع

هستیم که از 240 هزار بشکه در روز برای دو روز گذشته بیشتر نخواهد بود. دولت ایران تا حدود

زیادی تقاضای بازرگان مبنی بر خروج ارتش از مناطق نفتی را مورد قبول قرار داده است. گاردهای

نظامی و همچنین ملوانانی که به عنوان کارکنان مناطق نفتی خدمات می کرده اند، از مناطق خارج

شده اند و یا اینکه در حال خروج از کلیه واحدهای تولیدی می باشند.

ص: 293

4 ما اعتقاد پیدا کرده ایم که جریان خیلی کم تولیدی که از هنگام بسته شدن پالایشگاه تهران در

تهران توزیع می شده، از خط لوله آبادان می آمده است. در هر حال این مورد ظاهرا از جمله مواردی

نبوده است که در مذاکرات بازرگان بخشی را تشکیل دهد، لیکن وی اعلام نموده است که حمل

محمولات از طریق خط لوله آبادان به تهران از سر گرفته خواهد شد. (ظاهرا چند بشکه ای بیشتر از

محصولات در محوطه پالایشگاه تهران باقی نمانده است.)

5 با ارزیابی گزارشات پراکنده ای که موجود می باشند، پیشرفت در جهت حصول به هدف بسیار

محدود از سرگیری سوخت برای بازار داخلی به دست آمده است. در هر حال ما هشدار می دهیم که

فقط یک قدم برداشته شده است. خوشبختانه ممکن است این قدم در جهت صحیح باشد.سولیوان

سند شماره (46)

تاریخ : 5 ژانویه 1979 15دی 1357شماره : 00239

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 5 ژانویه

1 جزئیات توافق نامه ای که بازرگان مشغول مذاکره بر سر آن می باشد و به ترتیب که اسکو آن را

در اختیار ما گذاشت، تا حدودی با آنچه ما دیروز گزارش کردیم اختلاف دارد. ظاهرا توافق نامه ای که

به وسیله شرکت نفت، نمایندگان ارتش و رهبران اعتصابیون امضاء شد در وهله اول فقط کارکنان

تولید و پالایش آبادان را شامل می شود.

نیت اولیه این است که تولید را به حدود 000 /600 بشکه در روز افزایش داده و آن را تماما در

پالایشگاه آبادان تصفیه نمایند و محصولات را در تمام کشور توزیع نمایند.

2 اولین مشکلی که پدیدار شده است، امتناع کارکنان خط لوله برای از سرگیری کار است که

برخی بایستی به منظور توزیع محصولاتی که از آبادان به دست می آید، کار را شروع نمایند. بنا به

گزارش کارکنان خط لوله تا زمانی که آخرین توافق نامه مورد مذاکره به وسیله بازرگان امضاء نشود،

کار را شروع نخواهند کرد. اکنون تلاشهایی می شود تا موافقتنامه به نظر همه برسد و صحت و وجود

آن نمایش داده شود.

3 قدم بعدی احتمالاً این خواهد بود که بازرگان به تهران بیاید و عمل خارق العاده خود را در

مورد کارکنان پالایشگاه ری به مورد اجرا بگذارد.

4 ایوانس قائم مقام مدیر عامل اسکو بعد از ظهر فردا با سفیر قرار ملاقاتی دارد و ما امیدواریم که

قادر باشیم تصویر بهتری از وضعیت جاری و چشم اندازهای آینده به دست آوریم.سولیوان

ص: 294

سند شماره (47)

تاریخ : 6 ژانویه 1979 16 دی 1357شماره : 00256

از : سفارت آمریکا تهرانبه : وزارت خارجه واشنگتن

طبقه بندی : خیلی محرمانه

موضوع : اعتصاب در بخش نفت ایران 6 ژانویه

1 اخبار عمده امروز این است که دستور تخلیه تمام خارجیان باقیمانده اسکو از جنوب (یعنی

اهواز، آبادان و مناطق نفتی) که تعدادشان به حدود 60 نفر می رسد از طرف کنسرسیوم صادر شده

است. هم اکنون تدارکات برای این امر در جریان است و انتظار می رود که تخلیه در 7 ژانویه صورت

پذیرد. انگیزه اصلی این تصمیم به نظر می رسد تخلیه گاردهای امنیتی از محوطه دفتر مرکزی مدیران

خارجی اسکو و مناطق مسکونی باشد. اخبار اولیه از جانب مقامات ارشد شرکت نفت دال بر این

است که آنان تصمیم به خارج ساختن کلیه پرسنل اسکو را درک کرده و تا حدودی با آن موافق

هستند. در هر حال، خارجیان شاغل در اسکو از عملیات بسیار محدود مورد نیاز برای تولید نفت خام

برای بازار داخلی نارضایتی ندارند.

2 جلسه ای که برای امروز بعد از ظهر بین سفیر و ایوانس قائم مقام مدیر عامل اسکو برنامه ریزی

شده بود به هم خورد و دلیل آن این بود که ایوانس مجبور بود برای خاتمه بخشیدن به برنامه های

تخلیه در جنوب باقی بماند.

3 بازرگان در 5 ژانویه به همراه کمیته همراهش به منظور مسبوق شدن از عملیات بخش نفت و

اطمینان یافتن از اینکه هیچ گونه صادراتی صورت نمی گیرد از گچساران، بندر ماهشهر و جزیره

خارک دیدار کردند و این بدین معنی است که هیچ کس، منجمله کارکنان اعتصابی اسکو و شرکت ملی

نفت ایران آگاه نبوده اند، که صادرات متوقف شده است. انتظار می رود که این گروه امروز از آبادان

انتظار می رود که این گروه امروز از آبادان دیداری به عمل آورند. ظاهرا کارکنان پالایشگاه آبادان

شرایط توافقی که توسط بازرگان به عمل آمد را هنوز مورد قبول قرار نداده اند، چون که بازده هنوز

فقط حدود 000/240 بشکه در روز می باشد. بازرگان و گروه وی در خلال دیدارشان از آبادان تلاش

خواهند نمود تا کارکنان را متقاعد سازند، تولید را تا حد ظرفیت پالایشگاه (600 تا 630 هزار بشکه

در روز) افزایش دهند.

4 جریان محصولات از آبادان به تهران و از طریق خط لوله هنوز شروع نشده است. در هر حال

سندی از طرف بازرگان ارسال شده که توافق را تشریح می نماید و از کارکنان خط لوله در خواست

می نماید، که همکاری نمایند. این سند امروز صبح به تهران رسید و شرکت نفت اکنون بایستی مشغول

نشان دادن آن به کارکنان در ایستگاه پمپاژ ری باشد.

5 یک روزنامه نگار که از پایانه محصولات در پالایشگاه ری تهران در روز 5 ژانویه بازدید

نموده بود، از کارکنان اداره توزیع شرکت نفت که در حال کار بودند شنید، نفت سفید و بنزینی که در

تهران به فروش می رسد، به وسیله کامیونهای نفت کش حمل می شود و روزانه تعداد معدودی از این

کامیونها از جنوب وارد می شوند. همچنین به این روزنامه نگار گفته شد که مقدار بسیار کم نفت گازی

که به دست مصرف کنندگان تهرانی می رسد از محل ذخایر ناچیزی است که هنوز در محوطه انبار

ص: 295

پالایشگاه ری وجود دارد.

6 ما آمار تولید دو روز گذشته را در دست نداریم، لیکن چون تولید پالایشگاه آبادان (تنها

پالایشگاه در حال تولید) هنوز فقط 000/240 بشکه در روز است، بنابراین تولید نفت خام بایستی

در همین حدود باشد.سولیوان



کتاب شصت و هفتم

دلالان اسلحه، واسطه های نفوذی

ص: 296

ص: 297

دلالان اسلحه،

واسطه های نفوذی


پیشگفتار

ص: 298

ص: 299

پیشگفتار

در مجموعه روابط رژیم طاغوت با هیئت حاکمه آمریکا، یکی از نقطه های سیاه و قابل توجه

روابط تسلیحاتی آنان بوده است و در روابط تسلیحاتی آنچه که ظاهرا به مراتب ریشه دارتر از مقوله

نیازهای واقعی امنیتی و دفاعی کشور بوده، مسئله سوء استفاده مالی و خصوصا نقش واسطه های

معاملات تسلیحات است. اسنادی که در این مجموعه گردآوری شده تلاش می کند گوشه ای از سوابق

این واسطه ها، رقابتهای داخلی آنان و طرز تلقی شرکتهای آمریکایی طرف قرارداد آنها را از این

ارتباطات نمایان سازد.

اقتصاد تسلیحاتی

اقتصاد جهان صنعتی را می توان اقتصاد تسلیحاتی نامید. بیشترین حجم صادرات کالاهای صنعتی

ممالک پیشرفته به جهان سوم را اسلحه تشکیل می دهد. بیشترین خرید اسلحه در جهان هم توسط

ممالک فقیر صورت می گیرد. در سال 1973 تقریبا 85% خریدهای تسلیحاتی در سطح جهان توسط

ممالک جهان سوم صورت گرفته است. نرخ رشد میزان خرید اسلحه ممالک خاورمیانه در سال

1974 نسبت به سال قبل 40% و در سال 1975 نسبت به سال قبل باز هم 40% بوده است. صنایع

اسلحه سازی در اقتصاد غرب از چاههای نفت پر اهمیت تر و یکی از بزرگترین مجاری انتقال ثروت

ملی و سرمایه های بومی ممالک فقیر به غرب است. مکانیزم موجود در مراحل تولید، مدیریت و

بازاریابی آن و تلاش جهت توسعه آن بسیار پیچیده و نوعی سوپر استثمار است. بازاریابی و افزایش

تقاضای جهانی برای تولیدات و تجهیزات نظامی رابطه مستقیمی با اقدامات مداخله جویانه و

سیاستهای استراتژیک ممالک صنعتی دارد. تزریق بحران به جوامع جهان سوم برای رونق بازار اسلحه

و فروش بیشتر اسلحه برای ایجاد بحران ساده ترین شکل مکانیزم رابطه تسلیحاتی تولیدکنندگان و

خریداران است.

خرید اسلحه، سهم زیادی از درآمد ملی ممالک فقیر را می بلعد و در شرایط اضطراری مالی

حکومتهای این ممالک برای جبران از سهم فرهنگ و آموزش می زنند، تا حجم خریدهای

تسلیحاتیشان کاهش نیابد. خریدهای کلان تسلیحاتی، تعویض سیستمهای دفاعی و گران شدن قطعات

و لوازم یدکی همیشه ضربه مؤثری بر پیکر اقتصاد ملی بوده است. لیکن تئوری پردازهای غربی دائما

خلاف این را گفته و ترویج کرده اند. توجیه غربیها برای این چپاولگری، ظاهری آراسته و مردم فریب

ص: 300

دارد. آنها می گویند صنایع تسلیحاتی و هزینه های نظامی راه حلی برای رشد و توسعه می باشند و

رابطه مثبت و قدرتمندی میان تحلیل هزینه های دفاعی از یک سو و آهنگ رشد اقتصادی از سوی

دیگر وجود دارد. یعنی هر کشوری که بتواند هزینه نظامی و دفاعی سنگینتری را تحمل کند، شرایط

مساعدتری برای رشد اقتصادی خواهد داشت. یکی از وظایف کمپانی های تولید کننده سلاح، ایجاد

بازار برای کالاها و تجهیزات تولیدیشان است. حتی برخی بر این عقیده اند که گران شدن نفت در سال

1973 مجموعا پیامد تحریکات صاحبان صنایع اسلحه سازی آمریکا بوده است و دقیقا به همین علت

و در عرض چند سال بعد عظیمترین حجم پولی مورد مبادله در اقتصاد بین المللی از سوی کشورهای

تولیدکننده نفت و در حقیقت فروشندگان نفت برای خرید اسلحه به آمریکا بازگشت داده شد و

درآمدهای بادآورده نفتی، جیب صاحبان صنایع اسلحه سازی را پر کرد. از جمله باید خریدهای

نجومی شاه را نام برد. شاه سعی می کرد تسلیحات پیشرفته و از پیچیده ترین نوع اسلحه ها را خریداری

کند و طبعا همراه آن جمع کثیری از کارشناسان و مستشاران نظامی را جهت آموزش و آماده سازی

وارد نماید. تنها یک قرارداد شاه با آمریکا رقمی معادل 10 میلیارد دلار اسلحه را شامل می شد. البته

این بهای رسمی و اعلام شده، تنها بخشی از هزینه های نظامی شاه بود. مبالغ کلانی که جهت لوازم

یدکی و آماده سازی تجهیزات و مبالغ هنگفتی که روانه جیب گشاد دلالان و واسطه ها و درباریها

می شد بیش از اینها بود. جنگ مافیایی دلالان و رقبای بازار اسلحه کار را به جایی می کشاند که

حاضر بودند یکدیگر را قربانی اهداف خود نمایند. البته اگر اسلحه های مورد معامله دست دوم و یا

منسوخ شده و تقلبی نباشند. کشورهایی که نیازمند اسلحه می باشند و یا حاضرند بخشی از ثروت ملی

خود را برای خرید اسلحه هزینه نمایند ناگزیرند به صحنه روابط موجود در بازار خرید اسلحه گام

نهند و به مکانیزمهای مرسوم آن عمل نمایند. این بازار ذاتا و به دلیل مسائل عدیده ای دارای مکانیزمی

جدا از بازار کالاهای دیگر است و پیچیدگی و ویژگی بازار اسلحه عمدتا به دلیل اهداف استراتژیکی

ممالک فروشنده می باشد. این اهداف، در چهارچوب سیاستهای درازمدت و جهانی سیاستمداران و

سرمایه داران پایه ریزی شده است.

بازار اسلحه همیشه دارای معاملات مخفی و پر مسئله، مبهم و پر از تقلب و ریاکاری و

رشوه خواری و خباثت است و مکانیزم این بازار دارای مشخصه های اصلی زیر است:

زمینه سازیهایی که ایادی ممالک تولید کننده جهت رونق بازار اسلحه صورت می دهند. ایجاد

فضای دلهره و تشنج سیاسی در مناطق مختلف جهان به صورت درگیریهای سیاسی داخلی، کودتاها،

مناقشات مرزی، تعارضات و یا پیمانهای منطقه ای، تهدیدات استراتژیکی و جنگ سرد زمینه ساز رونق

بازار مبادلات تسلیحاتی می گردند و رابطه مستقیمی با نوع و تنوع تجهیزات نظامی مورد نیاز دارند.

نظامیگری خود دستاورد غریبی است که پس از جنگ جهانی دوم، به شدت در کشورهای

تحت الحمایه غرب رخ نموده است و عامل مهمی در جهت گیری اقتصاد تسلیحاتی است. بقای تشنج و

بی ثباتی، ساده ترین راه حل برای رونق بازار اسلحه غرب (به مفهوم جهان صنعتی اعم از بلوک شرق یا

غرب) است.

روابط ناسالم مالی و پولی که از آغاز به دست آوردن طرحها و نقشه های تکنولوژی ساخت تا

مرحله فروش حاکم بر مکانیزم بازار است، سوء استفاده های مالی، رشوه گرفتنها، انتقال حجم پول در

ص: 301

مجاری مخفی جهت عدم پرداخت مالیات و حقوق گمرکی از مشخصات آن است. کارتلهای

تولیدکننده سلاحهای جنگی با پرداخت رشوه های کلان به مسئولین کشورها و متنفذان و خریدن

برخی مهره های مهم و صاحب نفوذ، قراردادهای سنگین را به ملل محروم تحمیل می کنند.

جایگزینی و نوآوری: به دلیل رقابت فشرده ای که میان تولید کنندگان اسلحه وجود دارد، طراحان

ابزار نظامی هر روز در کار خلق ابزار و تجهیزات پیچیده تری هستند. نوآوری، تحولات کیفی، خارج

کردن سیستمهای فرسوده و منسوخ و جایگزینی تجهیزات پیشرفته تر، سود کلانی را نصیب کمپانیهای

سازنده اسلحه می نماید. به همین دلیل فروشندگان سعی می کنند تسلیحات قدیمیتر را به فروش

برسانند و برای فروش اسلحه پیشرفته تر در آینده زمینه سازی کنند.

ممنوعیت انتقال تکنولوژی ساخت و به کارگیری. روشهای تخریبی جهت تضعیف و ورشکستگی

صنایع دفاعی بومی ممالک تولیدکننده به صورت جدی از دستیابی ممالک ضعیفتر به تکنولوژی

ساخت سلاحهای مورد نیاز ممانعت به عمل می آورند و یا آنقدر کارشکنی می کنند که هیچ گاه به

مرحله بهره برداری نمی رسد.

واسطه ها و دلالان: گروهی که در بازار اسلحه مجری سیاستهای تولیدکنندگان اسلحه می باشند و

در اداره بازاریابی به هر شیوه غیر اصولی متمسک می گردند، دلالان می باشند، یعنی در حقیقت

تعزیه گردان اصلی بازار اسلحه که علاوه بر دسترسی به مراکز قدرت، دارای نفوذ سیاسی و قضایی نیز

هستند. این دلالان و واسطه ها که عمدتا خود متعلق به ممالک خریدار می باشند، عموما به عنوان

ستون پنجم و کسانی که از تحولات و اوضاع داخلی مطلعند شناخته می شوند. اینها مجریان طرحهای

سیاسی دیگران و مزدوران صاحبان کارخانجات اسلحه سازی اند