گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
اسناد لانه جاسوسی آمریکا
جلد هفتم
معرفی کتاب





معرفی کتاب

تلاش کمپانیهای تولید تجهیزات و جنگ افزارهای نظامی در زمینه ایجاد رابطه با واسطه های

سرشناس و پر نفوذ ایرانی که به نحوی از انحاء به دستگاه حاکمه شاه نزدیک بودند، از اهداف اصلی

آنها به شمار می رفته و دادن رشوه های کلان به دلالان حرفه ای در حقیقت منافع دراز مدت آنها را

چپاول هرچه بیشتر پولهای نفتی و نیز تثبیت موقعیت سرمایه گذاریهای آینده آنها تضمین می کرده

است.

این طرز تلقی عناصر آمریکایی از ساختار رژیم شاهنشاهی که بر پایه رشوه و فساد مبتنی بوده،

دقیقا برخاسته از همان ساختار حکومتی دولت آمریکا می باشد و این نیز حکایت از یک وجه تشابه

میان دو نظام دارد. مطالعه اسناد اخیر نشان می دهد که کمپانیهای آمریکایی اطمینان داشتند که بدون

دادن رشوه های کلان که در حقیقت می دانستند، نهایتا به جیب اشخاصی نظیر خاتمیها و طوفانیان ها

می رود، توفیق در فروش جنگ افزار نخواهند یافت و راه به بیراهه خواهند برد. شاه که در رأس دزدان

و غارتگران بیت المال بود و بانکهای دنیا را از سرمایه های به غارت برده مردم محروم این سامان

لبریز نموده بود، علنا دست افرادی امثال طوفانیان و خاتمی را جهت به یغما بردن سرمایه های ملت

مسلمان ایران باز می گذاشت و تنها، گلایه اش از دلالان خرده پا بوده است و مدعی بود آنها با این

کارشان امنیت ملی را به خطر می اندازند.

ص: 302

نکته جالب آنکه زمانی که موضوع کنار رفتن واسطه های جزء مطرح می شود، عناصر آمریکایی

آن را برای کمپانیهای آمریکایی یک فاجعه می خوانند، چرا که راز موفقیتشان را در زمینه فعالیتهای

گسترده در ایران و جذب پولهای نفتی، همین دلالان خرده پا، اما با نفوذ می دانستند.

افرادی مانند طوفانیان، نگرانیشان از این بابت بود که چرا کمپانیهایی مانند گرومن و نورتروپ

جهت انجام معامله نزد واسطه هایی مانند برادران لاوی می روند و او را به عنوان فرد اصلی تصمیم

گیرنده نادیده می گیرند؛ چیزی که وی در مورد آن جنجال زیادی به راه انداخت و قضیه را به

مطبوعات کشانید. اما نهایتا خود نیز به عنوان رشوه گیرنده اصلی تیتر روزنامه های داخلی و خارجی

گردید و مغضوب دزد اصلی یعنی شاه شد.

هرچند که بیان همه واقعیت در این مختصر نمی گنجد و تنها مشتی از خروارهاست و حضور بیش

از چندین دهه نفوذ استعماری گردنکشانه و چپاولگرانه کمپانیهای چند ملیتی آمریکایی مستلزم

نوشتن کتابهای بیشمار است، بر این اساس تنها به ذکر نمونه هایی از این مقوله بسنده می کنیم:

حکایت از آنجا شروع می شود که کمپانی آمریکایی گرومن سازنده هواپیماهای اف 14 تام کت در

موقعیت ورشکستگی قرار می گیرد و دولت ایران جهت نجات گرومن، یک وام 75 میلیون دلاری به

منظور جلوگیری از ورشکستگی آن در نظر می گیرد.

اما گرومن به این مبلغ اکتفا نکرده و تلاش آن در جهت فروش هواپیماهای تام کت به نیروی

هوایی ایران شروع می گردد. آنها برادران لاوی را به عنوان یک پل ارتباطی انتخاب می کنند. گفته

می شد که برادران لاوی(1) با شهرام، یکی از اعضای خانواده شاه در ارتباط بوده اند. برادران لاوی در

ازای قرار دریافت 28 میلیون دلار از گرومن مقدمه فروش 30 فروند هواپیمای اف 14 را فراهم

می کنند. موافقتنامه گرومن لاوی در نوامبر 1972 منعقد می شود، یعنی یک سال قبل از احتمال

بررسی خرید هواپیماهای اف 14 در ایران، ولی اعلام انعقاد آن در فوریه 1974 یعنی یک سال پس

از امضای قرارداد فروش صورت می گیرد. بر اساس قرائن و شواهد، گرومن در پشت پرده با خاتمی

در ارتباط بوده و این نقش واسطگی را برادران لاوی بازی می کردند و به خاطر همین روابط پنهانی

بود که دولت ایران درصدد نجات کمپانی گرومن از ورشکستگی برآمد. ضمنا واسطه های دیگری از

قبیل ابوالفتح محوی یکی از بنیانگذاران صنایع هواپیمایی ایران و رئیس شرکت اطلاعاتی ایز ایران، از

دوستان نزدیک خاتمی در این رابطه در فعالیت بودند. محوی با 17 شرکت آمریکایی که از مهمترین

آنها می توان راکول، لیتون، جنرال الکتریک، نورتروپ و گرومن را نام برد، در ارتباط بوده و پولهای

کلانی را از این راه به جیب می زد. سپهبد خاتمی و خادمی به اعتقاد آمریکاییها از شرکای اصلی

محوی محسوب می شدند. فردی واسطه به نام دهش که از طرف طوفانیان رانده شده بود به آمریکاییها

گفته بود که محوی به عنوان کمیسیونر اصلی به گرومن معرفی گردیده و گرومن تنها او را به رسمیت

می شناخته است. محوی یک دلال و واسطه بنام بود و در فروش هواپیماهای اف 5 به ایران سهم

بسزایی داشت، زیرا ایران در عین حالی که موافقت خود را جهت خرید هواپیماهای اف 5 اعلام

می کرد، میزان خرید خود را در مورد هواپیماهای اف 5 از 36 فروند به 146 فروند افزایش داد. در

بحبوحه فعالیتهای برادران لاوی در امر واسطگی با گرومن، فرد جدیدی وارد صحنه می گردد. نام وی

1- برادران لاوی یهودی ایرانی الاصل و تبعه اسرائیل بودند.
ص: 303

آلبرت جی فیوج بود. لاوی دلال ایرانی که در ازای دریافت 28 میلیون دلار کمیسیون از شرکت

گرومن موجبات فروش جنگنده های اف 14 به ایران را فراهم آورده بود، اعلام نمود که تحت

فشارهایی مجبور گردیده است که بخش اعظمی از کمیسیون دریافتی را به فردی بدهد که مدعی بود

از طرف دو تن از مقامات عالیرتبه دولت ایران (یعنی ژنرال حسن طوفانیان و ژنرال محمد خاتمی

داماد شاه) به این کار مامور گردیده است. عامل جدید آلبرت جی. فیوج سریعا موفق شد که در عرض

دو ماه تعداد 50 فروند به خریدهای اف 14 اضافه نماید. فیوج به لاوی گفته بود که می بایست 66

درصد کل کمیسیون را به او بدهد. قبل از تغییر واسطگی لاوی به فیوج، یکی از مقامات عالیرتبه ایرانی

(احتمالاً محوی) پس از افشای پرداخت 28 میلیون دلار رشوه از طرف گرومن به لاوی در سال 74

به گرومن اطلاع داد که دیگر نباید بیش از این از لاوی استفاده نمایند. بعدها رئیس گرومن، پیتر جی.

اورام، اعلام کرده بود که از بازگشت این کمیسیونها به مقامات ایرانی بی اطلاع بوده، اما در زمینه

موضوع انتقال کمیسیون از لاوی به فیوج آگاهی داشته است. در حقیقت این اعلام عدم آگاهی از

بازگشت کمیسیونها به مقامات ایرانی، نشانه ترس و واهمه کمپانی گرومن در ارتباط با قراردادهای

آینده بود. همان طور که در اسناد آمده است، خود آمریکاییها به این امر واقف بودند که برادران لاوی و

فیوج پوششی برای فعالیت عناصر و اشخاص دیگری محسوب می شوند که آنها اشخاصی جز

ژنرالهای بانفوذ ایرانی نبودند. در این میان بود که رقابت سختی بین محوی و طوفانیان در گرفت.

طوفانیان علیرغم آگاهی از روابط نزدیک خاتمی و محوی، جرأت درگیر شدن با ژنرال خاتمی به

عنوان داماد شاه را نداشت و این قرعه به نام محوی می افتد. طوفانیان ماجرای دخالتهای محوی و

برادران لاوی را به اطلاع شاه می رساند و شاه آنها را در لیست سیاه قرار می دهد. محوی که با 17

شرکت آمریکایی رابطه داشت، از قرار گرفتن در لیست سیاه شاه مطلع می شود و طی یک توبه نامه به

شاه مجددا از لیست سیاه خارج می گردد.

اما در این بین طوفانیان موضوع برادران لاوی را دنبال می کند و مسئله 28 میلیون دلار رشوه

پرداختی به آنها از طرف گرومن را به جراید می کشاند و ادعا می کند که گرومن با اختصاص 28

میلیون دلار جهت کمیسیون، سر ایران را کلاه گذاشته است و تهدید نمود که این شرکت را تحت تعقیب

قانونی قرار خواهد داد. فروش هواپیماهای اف 14 به ایران حدود 2/2 میلیارد دلار برای کمپانی

گرومن به همراه داشت که جان تازه ای در وجود این کمپانی ورشکسته و بی رمق دمید. طوفانیان در

ملاقات با مستشاری نظامی در ایران به این روش کمپانیها در فروش تجهیزات نظامی به ایران با نشان

دادن دو قطعه چک مربوط به پرداختی گرومن به برادران لاوی به ارزش 6 میلیون دلار اعتراض نمود

و خواستار حذف عناصر واسطه گردید. وی گفت بر اساس رابطه ای که وی با گرومن و نورتروپ

داشته است به آنها اطلاع داده که وی به عنوان معاون وزیر جنگ، تنها نماینده دولت ایران در برابر

دولت آمریکاست و مشخص بود که طوفانیان نمی توانست سایر رقبای خود را در این میان تحمل

نماید و به این خاطر بود که با از میدان به در نمودن تک تک آنها سعی داشت ابتکار عمل را در امور

واسطگی خود به دست گیرد. اما ظاهرا این شرکتها و کمپانیها هم با آگاهی از ساختار فاسد دستگاه

سلطنتی و نیز جهت حفظ منافع آینده خود به سخنان وی وقعی ننهادند و با وجود اعلام دولت ایران در

خصوص منع استفاده از دلالهای اسلحه کماکان کمپانیهای تسلیحاتی به فعالیت خود در ارتباط با

ص: 304

دلالها به عنوان پلهای ارتباطی و پرنفوذ خود ادامه می دادند. نکته جالب آنکه حتی خود آمریکاییها در

زمینه محدود نمودن فعالیت کمپانیهای خود و حذف عناصر واسطه به وحشت افتادند و آن را برای

فعالیتهای آینده خود مضر می دانستند.

البته طوفانیان نیز در این درگیری با واسطه ها آنچنان هم رو سفید بیرون نیامد و رقبای او هم در

راستای فعالیتهای وی بیکار ننشستند و دست به کار از میدان به در کردن وی شدند. شخصی به نام

دهش که از رانده شدگان طوفانیان بود در ملاقات با عناصر لانه جاسوسی گفته بود که طوفانیان از

بابت معامله فولاد از هندوستان و نیز خرید قایقهای گشتی فرانسوی مبالغ هنگفتی رشوه گرفته است،

و با اطمینان گفت که خیلی زود وی از نظرها خواهد افتاد و چنین نیز شد و در اوج مبارزات ملت

مسلمان ایران، نام او نیز به عنوان یک رشوه گیر بنام، تیتر روزنامه های داخلی و خارجی گردید.

مروری بر حرکتها و فعالیتهای کمپانیهای آمریکایی جهت نفوذ و در دست گرفتن بازار ایران

می تواند تا حدود زیادی عمق نظام فاسد و استکباری آمریکا را نشان دهد؛ نظامی که ساختار اصلی

آن را کمپانیهای چند ملیتی تشکیل داده اند و هرچند با گذشت زمان با تعویض رؤسای جمهور تظاهر

به انجام دگرگونی در نظام بیمارگونه خود می نمایند، اما ملل جهان تاکنون به این نتیجه رسیده اند که

اینها جز عروسکهای خیمه شب بازی چیز دیگری نیستند و صحنه گردان اصلی این جریانات همان

کمپانیهای چپاولگر می باشند. آمار زیر در خصوص پرداخت رشوه می تواند تا حدودی روشنگر این

واقعیات باشد:

1 شرکتهای لیتون مک دونالد داگلاس لاکهید (از بابت فروش پ 3) و نورتروپ، همگی

جهت ورود به بازار ایران و فروش جنگ افزار، رشوه های کلان به واسطه ها داده اند.

2 یک شرکت به نام Economic Development مستقر در سوئیس به توسط فردی به نام فرانک دو

فرانسیس جهت ارتقای سطح فروش اف 5 در سطح جهان کمیسیونی به مبلغ 1/1 میلیون دلار در

رابطه با فروش هواپیما به ایران در اختیار یک واسطه گذاشته است.

3 شخصی به نام کشفی دو مبلغ 3 و 4/1 میلیون دلار از کمپانی فیلکو فورد به خاطر انعقاد

قرارداد رادار دریافت کرده است.

4 شرکت بل هلیکوپتر به یک عامل ناشناس 489000 دلار (هزار دلار بابت فروش هر

هلیکوپتر) برای فروش سال 73 آن شرکت پرداخت نموده است.

5 شرکت نورتروپ دو مبلغ 6/1 میلیون دلار و 450 هزار دلار جهت حق الزحمه برای انعقاد

یک قرارداد به یک واسطه پرداخته است.

6 پرویز بوشهری دلقک دربار از کمپانی GTE طرف قرارداد شرکت مخابرات از یک قرارداد

یک میلیاردی، 5/2 درصد دریافت نمود.

با بررسی و مطالعه اسناد این نتیجه حاصل می شود که اصولاً فروش تسلیحات و جنگ افزارهای

پیشرفته در مرحله اول باعث اعمال سیاستهای زورمدارانه استکبار جهانی است که در این رهگذر

عوامل دلال و واسطه ها نقش ثانوی را در اجرای این سیاستها بازی می کنند. به طور قطع با گذشت

زمان و با تشدید رقابتهای تسلیحاتی مابین کشورها و غولهای تسلیحاتی جهان این موضوع بعد

تازه ای به خود می گیرد و کشورهایی که در حجم وسیع روابط تسلیحاتی با آمریکا دارند نمی توانند از

ص: 305

این موضوع مستثنی باشند. در کشورهای مرتجع عربی و در راس آنها رژیم حاکم بر حجاز و مصر

این موضوع (دخالت عناصر واسطه و دلال در امر فروش تجهیزات نظامی و به دنبال آن پرداخت

رشوه های کلان) می تواند در ابعاد بسیار وسیعتری مطرح باشد و در همین کشورهاست که کمپانیهای

تسلیحاتی آمریکایی از طریق واسطه های سرشناس و پر نفوذ اهداف سیاسی نظامی اقتصادی خود

را جامه عمل می پوشانند.

اسناد اخیر نشان می دهد که نظام حاکم بر آمریکا مبتنی بر رشوه و فساد و تباهی است و اکنون نیز

از آن جز یک ببر کاغذی چیزی باقی نمانده است. تلاش دولتمردان آمریکایی جهت به دست آوردن

قدرت و نفوذ گذشته خود به منظور چپاول اموال ملتهای محروم جهان و به زیر سلطه بردن آنها، با

مطرح گردیدن مجدد اسلام حیات بخش و گسترش نفوذ آن در ملل محروم و مستضعف جهان با

شکست قطعی روبرو گردیده است و این قدرت استکباری دوران افول خود را به سرعت سپری

می کند. آمریکا با پی بردن به عظمت و قدرت انقلاب اسلامی ایران به خیال واهی نزدیک شدن به آن و

به زعم خودش جذب عناصر میانه رو سعی داشت که اهداف و انگیزه های شیطانی خود را به منصه

ظهور گذارد. لکن این بار شیپور را از دهانه گشادش نواخت و به این خیال باطل که اکنون نیز همانند

رژیم شاه می تواند اهداف خود را از طرق تسلیحات جامه عمل بپوشاند، با شکست و رسوایی ذلت

باری مواجه گردید، که همانند مار زخم خورده ای هنوز بر خود می پیچد.

والسلام

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

اسفند 1367



دلالهای نفوذ

ص: 306

سند شماره (1)

خیلی محرمانه آوریل 1973

از: گروه کمک مستشاری نظامی آمریکا در تهران، ایرانبه : وزیر دفاع، واشنگتن دی سی

موضوع : دلالهای نفوذ

1 (خیلی محرمانه) حدود یک سال قبل شاه با بیانی تند خطاب به پرسنل تهیه کننده تسلیحات

گفت که ایران دیگر یک کشور در حال ظهور نیست. بنابراین نباید برای نفوذ افراد هزینه ای را متحمل

گردد. از آن زمان به بعد شدیدا تلاش شد تا با پاکسازی قراردادهای خرید تسلیحاتی تمام عناصری را

که هزینه های نادرستی را به این کشور تحمیل کرده اند، از صفحه خرید حذف نمایند. طی سال گذشته

پرونده های فروش نظامی خارجی چندین بار و به دقت بررسی شد، و در انجام آن حتی فهرستی از

اسامی افرادی که در مذاکرات دخالت داشته اند، تهیه گردید.

2 (خیلی محرمانه) اکنون مقامات ایرانی فهرست مفصلی را از اسامی افراد ایرانی و خارجی که در

این کشور اقامت دارند، لیکن نماینده کارخانه ها و یا کمپانیهای خارجی دارای رابطهای خاص در

خارج از کشور می باشند، تهیه نموده اند. شخص شاه این فهرست را به دقت مطالعه کرده و فرمان داده

است که به هیچ یک از آنها به خاطر انعقاد قراردادها خرید تسلیحاتی کمیسیون یا هزینه ای پرداخت

نشود.

3 (خیلی محرمانه) مقامات نظامی دست اندرکار خرید تسلیحاتی این موضوع را تا جایی دنبال

کرده اند که مسئله جنبه عاطفی به خود گرفته و اعلام نموده اند که آن دسته از افرادی که در ایران اقامت

دارند لیکن نماینده کمپانیهای خارجی می باشند، نباید در جلسات توجیهی، بحثها، و یا مذاکرات

مربوط به خرید تسلیحات نظامی حضور داشته باشند.

اخیرا نیز آنها در چند مورد افراد حاضر را شناسایی کرده و از بعضی از افراد خواسته اند که قبل از

آغاز گفتگوها جلسه را ترک نمایند.

4 (خیلی محرمانه) از مقامات ما در واشنگتن دعوت شده تا نمایندگان شرکتهای تجاری

تولیدکننده تجهیزات نظامی را که قصد سفر به ایران دارند معرفی نمایند، تا اطمینان حاصل شود که در

پیشنهادات آنها به ایران هیچ گونه هزینه و یا کمیسیون نادرستی گنجانده نشده است. این نمایندگان باید

از آوردن شخصیتهای محلی به جلسات مذاکرات اجتناب نمایند.

5 (خیلی محرمانه) ما این وضع را زیر نظر گرفته و در مورد هرگونه انحراف مهمی که در عمل

نسبت به مقاصد دولت به وجود آید، گزارشات لازم را ارسال خواهیم نمود.

6 سفارت آمریکا نیز موافقت خویش را اعلام می دارد.

7 خروج از طبقه بندی در سال 1979.

ص: 307

سند شماره (2)

اداری غیر رسمی استفاده اداری محدودتاریخ: 30 ژانویه 1975

استانلی تی. اسکودرو بخش سیاسی سفارت آمریکا، تهرانوزارت خارجه واشنگتن دی. سی.

استان عزیز:

لطفا در اوقات فراغت خویش اطلاعات، بیوگرافیک مردی به نام محوی که مدیر عامل سیستم

اطلاعاتی ایران (ایز ایران) است (یا بوده) و گویا در حال تشکیل شرکت الکتریسیته هسته ای ایران

(INECO)و شرکت تکنولوژی پیشرفته ایران می باشد، برای ما ارسال نمایید. امیدوارم بخش اقتصادی

در مورد وی اطلاعات خوبی داشته باشد، چون او ظاهرا خدمتکار خوش سیمای شاه در زمینه تشکیل

شرکتهایی است که آماده واردسازی صنعت تکنولوژی پیشرفته به ایران می باشند. هرگونه اطلاعات

دیگری که در مورد دست راست محوی یعنی آقای مناوی و نیز شیرین (شاهین م) آقایان، وکیل و

مشاور تجاری وی داشته باشید برای ما جالب خواهد بود.

این اطلاعات تنها جنبه ارضای کنجکاوی شخصی دارد، چون نام این افراد در گفتگو با تجار به

کرات مطرح می گردد ولی کسب این اطلاعات می تواند در پی بردن به رابطه های قدرت بسیار مفید

واقع گردد. با این وصف می توانم از دریافت این اطلاعات صرف نظر نمایم، تا این افراد فکر نکنند که

سفارت در مورد آنها فضولی می کند.

سلام گرم ما را به جی و ساشا برسانید.

(یعنی آلساندرا)

ارادتمند بایرون بی مورتون دفتر امور ایران


درخواست اطلاعات در مورد ابوالفتح محوی

سند شماره (3)

از: مستشاری نظامی (آرمیش مگ) تهرانخیلی محرمانه 7 ژوئیه 1975

به: سازمان همکاری امنیتی وزارت دفاع ستاد فرماندهی ایالات متحده در اروپا برای سپهبد فیش

و سرلشکر رایدر از سرلشگر برت

موضوع: وضعیت ابوالفتح محوی

1 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان معاونت وزیر جنگ امروز 6 ژوئیه به ژنرال برت تلفن زد و به

وی اطلاع داد که شاه آقای ابوالفتح محوی را در لیست سیاه قرار داده است. ژنرال طوفانیان قاطعانه

درخواست کرد که ژنرال برت وزارت دفاع را از تصمیم شاه مطلع سازد.

2 (خیلی محرمانه) بر اساس تجربه گذشته، این امر به وضوح بدین معناست که آقای محوی به

عنوان نماینده یا مشاور هرگونه شرکت خارجی پذیرفته نخواهد شد. ما در این مرحله هیچ گونه اطلاع

موثقی در این خصوص که آقای محوی نماینده کدامیک از شرکتهای آمریکایی می باشد، نداریم؛ ولی

در هر حال شواهد دال بر این امر هستند که وی در گذشته نماینده شرکتهای بازرگانی خصوصی بوده

است.

3 (خیلی محرمانه) پیشنهاد می نماییم که این خبر به نحو مناسبی پخش شود. از مذاکرات با

نمایندگان مقاطعه کاران آمریکایی در این جا آشکار است که تمایل بسیار قوی از جانب شاه و دولت

ص: 308

ایران در قبال عدم استفاده از نمایندگیها و یا افرادی که به هر جهت می توانند، به طور جدی در معرض

خطر قرار گیرند، وجود دارد. ما هیچ گونه وقفه ای در این تلاش نمی بینیم ولیکن قویا بر این عقیده

هستیم که این تنها راهی است که شرکت های آمریکائی می توانند در ایران به کار بپردازند. من

پیش بینی می کنم که برخی افراد مشهور دیگر نیز در لیست سیاه قرار داده شوند و این امر می تواند به

شرکتهای آمریکایی که از طریق این افراد معرفی می شوند لطمه وارد نماید.

4 (خیلی محرمانه) نظرات و پیشنهادات شما مورد قبول ما است. ما در مستشاری نظامی همیشه

مستمرا و آگاهانه به نمایندگان شرکتهای آمریکایی در مورد نقطه نظرات دولت ایران در خصوص این

موضوع گوشزد کرده ایم.

سند شماره (4)

خیلی محرمانه 8 ژوئیه 1975

از: سرلشکر برتبه: پیام شخصی برای وزیر آقای هوفمان (شورای عمومی) و سپهبد فیش

مرجع: الف پیام ژوئیه 75 (خیلی محرمانه) اینجانب در مورد موضوع ب پیام 8 ژوئیه 75 (خیلی

محرمانه) اینجانب تحت عنوان دلالها و نرخ دلالها

موضوع: وضعیت آقای ابوالفتح محوی

1 (خیلی محرمانه) در تاریخ 8 ژوئیه 75 طی ملاقاتی طولانی بین ژنرال طوفانیان معاون وزیر

جنگ و سرلشکر برت از گروه کمک مستشاری نظامی، طوفانیان از اینجانب خواست که نقل قول شده

ذیل را که مکمل مطالب گزارش شده در مرجع الف می باشد برای وزیر دفاع ارسال نمایم.

نقل قول:

عالیجناب وزیر دفاع جیمز شلزینگر 8 ژوئیه 1975

پنتاگون، واشنگتن دی سی.

ایالات متحده آمریکا

آقای وزیر عزیز:

1 طبق فرمان اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر، فرمانده کل قوا، باید به اطلاع آن جناب برسانم که به

علت دخالتهای آقای ابوالفتح محوی در تهیه و تدارک سیستمهای دفاعی مورد نیاز نیروهای مسلح

سلطنتی ایران از صنایع آمریکایی، نام وی باید در فهرست سیاه قرار گیرد. به این جانب دستور داده

شده تا مقدمات اختتام فعالیتهای وی را فراهم سازم. وی هیچ گونه حق و اختیاری ندارد تا تحت هیچ

عنوان و پوششی در زمینه تأمین سیستمهای دفاعی برای نیروهای مسلح سلطنتی مداخله نماید.

2 باعث خرسندی من خواهد بود چنانچه جناب وزیر با مساعی خویش به تمام شرکتها و صنایع

آمریکایی اطلاع دهند که وزارت جنگ دولت شاهنشاهی ایران هیچ قراردادی را که آقای ابوالفتح

محوی تحت هر نام و به هر ترتیبی با آن مربوط باشد، امضاء نخواهد کرد.

3 با احترامات گرم و صمیمانه.

ارادتمند:

ص: 309

ژنرال ح. طوفانیان معاون وزیر جنگ.

پایان نقل:

2 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان همچنین از اینجانب خواست که تمام نمایندگان قراردادهای

مرتبط به مسائل دفاعی آمریکایی را در درون کشور ایران از اقدامات دولت ایران در مورد محوی

مطلع سازم و علاوه بر این آنها را در جریان موضع محکم دولت ایران در قبال استفاده از دلالها و یا

افراد یا شرکتها، تحت هر پوششی که منجر به دریافت و پرداخت کمیسیون و غیره در زمینه خریدهای

نظامی شود قرار دهم. از زمان شروع مأموریتم در ایران، این جانب و تمام کارمندانم در ملاقاتهای

خویش با پیمانکاران بر موضع دولت ایران در مورد استفاده از دلالها، تأکید ورزیده ایم: با این حال

هیچ اقدامی در مورد درخواست ژنرال طوفانیان چه به صورت تشکیل جلسه فوری و چه به صورت

ارسال اخطاریه کتبی انجام نخواهم داد تا از شما دستورات لازم را دریافت نمایم، چون این اولین باری

است که از ما خواسته شده که به طور علنی هویت یک فرد خاص را فاش نماییم.

به نظر من مطرح ساختن خصوصیات و ویژگی های فرد مورد نظر برای نمایندگان پیمانکاران

محلی دارای فواید مثبتی نیز می باشد. در گذشته ظاهرا چنین بود که بسیاری به این سخنان گوش

می دادند، ولی هیچ کس آن را باور نمی کرد. گذشته از این ما موضوع را با مقامات ذی ربط سفارت در

میان می گذاریم تا از نقطه نظرات آنها نیز مطلع شویم، چون خواهی نخواهی این خبر به دیگر

وزارتخانه های دولت ایران راه پیدا کرده و به گوش دیگر پیمانکاران بازرگانی نیز می رسد.

3 (طبقه بندی نشده) از دریافت رهنمودهای شما خوشحال خواهیم شد.

خروج از طبقه بندی در تاریخ 31 دسامبر 1981


حق الزحمه دلالها

سند شماره (5)

از : گروه کمک مستشاری نظامی آمریکا در تهرانبه : وزارت دفاع در واشنگتن دی. سی.

پیام برای شخص سپهبد فیش از طرف سرلشکر برتخیلی محرمانه 9 ژوئیه 1975

موضوع : حق الزحمه دلالها

1 (خیلی محرمانه) سرلشکر برت در تاریخ 8 ژوئیه 1975 با ژنرال طوفانیان معاون وزیر جنگ

ملاقاتی بسیار طولانی داشت که منحصرا به مشکلات مربوط به استفاده شرکتهای آمریکایی از دلالها

در رابطه با قراردادهای مربوط به خریدهای نظامی ایران بود. ژنرال طوفانیان خواستار آن شده است

که بخش اعظم مطالب ذیل در اختیار مقامات وزارت دفاع قرار گیرد.

2 (خیلی محرمانه) به محض ورود برت، ژنرال طوفانیان بحث و گفتگو پیرامون دلالها و

حق الزحمه دلالها را آغاز کرد. در تمام طول ملاقات برخورد وی بسیار جدی و قویا قاطعانه بود.

مسلم است که این موضوع از نظر اعلیحضرت و دولت ایران بسیار حائز اهمیت می باشد و تمام مطالبی

که به برت گفته می شود مورد تأیید اعلیحضرت قرار گرفته است. در آغاز ژنرال طوفانیان اظهار داشت

که اعلیحضرت با سرمایه گذاری خصوصی و یا جو تجارت آزاد مخالف نیست، اما قطعا و به طور

صددرصد با پرداخت هرگونه کمیسیون یا حق الزحمه اضافی در زمینه خریدهای دفاعی مخالف

می باشد. ژنرال طوفانیان اظهار داشت که این موضوع یک «مفهوم مقدسی» می باشد که بیان شده

ص: 310

توسط شاه است، که تهیه و تدارکات دفاعی که با امنیت ملی کشور سروکار دارد، باید عاری از هرگونه

پرداختهای مالی باشد که مستقیما بتوان آنها را با قرارداد تهیه و تدارک تجهیزات دفاعی مرتبط

ساخت. وی اظهار داشت که هیچ فردی حق ندارد در این زمینه مبالغ اضافی پرداخت یا برداشت

نماید. وی افزود، متأسفانه موارد بسیاری مشاهده شده که به افرادی در رابطه با قراردادهای دفاعی

چه قراردادهای مستقیم بازرگانی و چه فروش خارجی نظامی مبالغ عظیمی به صورت هزینه های

اضافی پرداخت شده است. ژنرال طوفانیان اظهار داشت، مبلغ پول مورد نظر چندان اهمیتی ندارد، ولی

اصل خود عمل از اهمیت بسیاری برخوردار است. در همین رابطه می توان گفت که تصمیمات اخیر شاه

بخصوص در رابطه با آقای محوی که در تلگرام جداگانه 8 ژوئیه 75 گزارش شده، با تصمیمات ایشان

در زمان اعلام انقلاب سفید قابل مقایسه می باشد. این تصمیمات باید به عنوان «یک هشدار» مثبت

برای تمام پیمانکاران دفاعی تلقی گردد.

3 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان در اینجا اسنادی را به برت نشان داد، که بر طبق آنها مبالغ

هنگفتی از طرف پیمانکاران و یا شرکتهای آمریکایی به افراد و یا شرکتهای خاصی پرداخت شده

است. او به برت دو قطعه چک باطل شده ای را نشان داد که یکی از آنها به مبلغ 9/2 میلیون و دیگری

به مبلغ 1/3 میلیون دلار توسط شرکت گرومن به برادران لاوی پرداخت شده بود؛ علاوه بر این وی

یک یادداشت امضاء شده ای را در اختیار داشت که با یک نظر اجمالی می توان گفت مشخص کننده

مبلغی است که در رابطه با فروش هواپیماهای اف 14 به ایران، پرداخت گردیده است گرچه برت

فرصت نداشت تا به مطالعه دقیق چکها بپردازد. ولی متوجه شد که تاریخ یکی از آنها 25 آوریل

1974 می باشد، یعنی پس از اعلام دستورات مندرج در ASPERSژنرال طوفانیان اظهار داشت که

گرومن پرداختهایی در حدود 24 میلیون دلار داشته و او اصرار دارد که شرکت مزبور 28 میلیون دلار

به دولت ایران بپردازد که 4 میلیون دلار اضافی به صورت جریمه و یا تأمین مبالغ پرداختی است که

هنوز مشخص نشده است.

4 (خیلی محرمانه) وی سپس به اظهار نظر و ارائه اسناد مربوط به فعالیتهای شرکت نورتروپ

پرداخت و گفت نورتروپ به عنوان حق الزحمه لغو قرارداد، 6/1 میلیون دلار به محوی پرداخت کرده

و 450000 دلار دیگر نیز به وی به عنوان عامل این شرکت در ایران پرداخت نموده است. به همین

دلیل طوفانیان اصرار می ورزید که نورتروپ باید مبلغ 2/2 میلیون دلار را به دولت ایران بپردازد، و

گفت گرچه کل مبلغ این نیست، ولی او آن را به صورت عددی روند ارائه کرده است. وی گفت پس از

رسیدن مسئله مربوط به دلالها به سمع رئیس شرکت نورتروپ یعنی جونز، آقای جونز پس از گفتگو

با وزیر دربار علم و ژنرال طوفانیان تلاشهای مثبتی را به کار بسته بود تا به رابطه بین نورتروپ و

آقای محوی خاتمه دهد. از نظر طوفانیان این موضوع اعتباری است برای نورتروپ. با این وصف

گرومن، حتی پس از دریافت هشدار ژنرال طوفانیان ما و دیگران (اظهار نظر: ما یعنی گروه کمک

مستشاری نظامی نیز گرومن و دیگر شرکتها را قبل از آوریل 1974 در جریان امر قرار داده بودیم)

اقدام به پرداخت مبالغی هنگفت به برادران لاوی کرده بود. از نظر وی، این مسئله غیر قابل اغماض

است و با قوانین ما و آنها مغایرت دارد.

5 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان سپس نامه هایی را که در سال 1972 به نخست وزیر نوشته

ص: 311

بود و در آنها برادران لاوی را در لیست سیاه قرار داده بود، به برت نشان داد و تأکید نمود که علیرغم

تمام اینها، شرکت گرومن در اواخر بهار 1974 قراردادی را با برادران لاوی منعقد ساخته بود. او

قرارداد منعقده بین گرومن و برادران لاوی را در برابر دیدگان برت به حرکت درآورد. برت نتوانست به

قرارداد نگاه کند. در همان حال، ژنرال طوفانیان اظهار داشت که این قراردادی نیست که بین دو طرف

تجاری منعقد می گردد، بلکه سند تسلیم شرکت گرومن در برابر برادران لاوی است.

6 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان گفت در نتیجه رابطه ای که با گرومن و نورتروپ داشته به هر

دوی آنها اطلاع داده است که وی به عنوان معاون وزیر جنگ تنها نماینده دولت ایران در برابر دولت

آمریکا و پیمانکاران دفاعی است، اما ظاهرا این شرکتها به سخنان وی وقعی ننهاده و به تلاش خویش

از طریق دلالها ادامه داده اند. وی گفت این دلالها در هر صورت چیزی را از دست نمی دهند، چون پس

از عقد قرارداد با شرکتهای آمریکایی، اگر شرکتهای مزبور برنده شوند، پول عاید آنها می شود و اگر

برنده نشوند، دلالها هیچ چیزی را از دست نمی دهند.وی گفت درگذشته دلالهای مزبور بااستفاده از

هویتهای کاذب سعی داشته اند با شرکتهای آمریکایی ارتباط برقرار سازند و اظهار داشت که برای

اثبات مطلب مدارک لازم را در اختیار دارد. وی به ذکر چند مورد پرداخت که بر اساس یکی از آنها،

دلالی همراه با یک ایرانی ناشناس به یک کشور خارجی رفته و او را به عنوان ژنرال طوفانیان معرفی

کرده است و این ژنرال قلابی نیز به شرکت توصیه کرده است که بهتر است، این فرد را به عنوان نماینده

خویش در ایران استخدام نماید. وی در ادامه گفت این کارها حتی در خود ایران نیز جریان دارد چون

هنگامی که نمایندگان کمپانیها وارد هتل هیلتون می شوند افرادی با آنها تماس گرفته و می گویند که

حاضرند آنها را به ژنرال طوفانیان معرفی نمایند و حتی ترتیب ملاقات آنها را با شاه را می دهند. در

اینجا وی یادداشتی را نشان داد که در آن نماینده یک شرکت آلمانی اظهار داشته بود که یک فرد

ایرانی می خواهد برای او از ژنرال طوفانیان و حتی شاه وقت ملاقات بگیرد. ژنرال طوفانیان نیز گفته

بود که با فرد ایرانی مورد نظر هیچ گونه رابطه ای نداشته و ندارد.

7 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان اظهار داشت که می خواهد یک موضوع را روشن کند و آن

اینکه گرچه شرکتهای آمریکایی از تبلیغات کافی برخوردارند و توجه همگان را به خود جلب کرده اند،

ولی همین موضوع در مورد شرکتهای نماینده دیگر کشورها بخصوص آلمان، فرانسه، انگلستان، و

بلژیک نیز صادق است. وی بار دیگر گفت که شاه با تجارت آزاد و صحیح مخالف نیست بلکه

نمی تواند درباره فساد و دوز و کلک در زمینه قراردادهای دفاعی بی تفاوت بماند. این «رهنمود

مقدس» شامل همه می شود که با همه به طور مساوی برخورد خواهد نمود.

8 (خیلی محرمانه) سپس ژنرال طوفانیان از برت درخواست نمود که در جلسه ای با حضور

نمایندگان محلی تمام پیمانکاران دفاعی آمریکایی به آنها اطلاع دهد که آقای محوی در فهرست سیاه

قرار گرفته و موضع شاه را به دقت برای آنها توضیح دهد (اظهار نظر: قبل از انجام این عمل، با سفارت

و دفتر وزارت دفاع هماهنگی خواهد شد).

9 (خیلی محرمانه) ژنرال طوفانیان از برت خواست که به دفتر وزارت دفاع اطلاع دهد تا قرارداد

ناوچه های اسپروآنس (DD 963) را به دقت بررسی نماید، تا مطمئن شود که هیچ گونه کمیسیون و یا

حق الزحمه ای پرداخت نخواهد شد و از شرکتهای درگیر نیز بخواهد که استشهاد نامه تهیه شده توسط

ص: 312

دفتر وی را امضاء نمایند.

10 (خیلی محرمانه) گفتگو با نمایندگان محلی شرکتهای آمریکایی در چند روز گذشته نشان داده

است که موضوع کمیسیون و یا حق الزحمه دلالها مهم ترین موضوع مطروحه در ملاقاتهای ژنرال

طوفانیان با آنها بوده است. مسلم است که شاه به تلاشی جدی برای از بین بردن فساد و یا هرگونه

اعمالی که حاکی از فساد در زمینه امور دفاعی باشد، دست زده است. همان طور که در آغاز مطلب

گفته شد،ژنرال طوفانیان از برت خواسته است که این اطلاعات را حتما در اختیار واشنگتن قرار دهد.

در ملاقات مختصر بین ژنرال طوفانیان در بعدازظهر روز 8 ژوئیه در ساختمان ستاد مشترک، وی بار

دیگر از برت خواست که واشنگتن را در جریان اظهارات وی قرار دهد. برت گفت حتما این کار را

خواهد کرد و ژنرال طوفانیان نیز گفت که مایل نیست پیام ژنرال برت را مرور کند، اما مایل است که

وی برداشتهای خودش را برای واشنگتن بفرستد.خروج از طبقه بندی 31 دسامبر 75

سند شماره (6)

13 ژوئیه 1975 سفیرخیلی محرمانه

از طریق: معاونت آقای میکلوس

از طریق: مشاور سیاسی آقای میلز مشاور سیاسی نظامی هنری پرشت حق العمل دلالان

شما خواستار دریافت خلاصه ای از گزارش وزارت دفاع در مورد هزینه عاملین و نیز گزارش

ارنست و ارنست در مورد شرکت نورتروپ شده بودید. مطالب زیر با ایران در ارتباط است:

گزارش وزارت دفاع

گزارش وزارت دفاع بر اساس قراردادهای نیروی هوایی آمریکا تهیه شده و قطعا نمی تواند حتی

در مورد نیروی هوایی کامل بوده باشد. این گزارش حاوی نکات مهم ذیل است:

فیلکوفورد در سال 1969 مبالغی معادل 3 و 4/1 میلیون دلار به خاطر قراردادهای رادار به کشفی

پرداخت نمود. این کمپانی همچنین مبلغ 144000 دلار دیگر به او پرداخت نمود، تا از سال 1970 به

مدت دو سال به عنوان مشاور این شرکت عمل کند.

شرکت وستینگهاوس در رابطه با تجارت و یا کار مربوط به نیروی هوایی ایران تنها هزینه های

ناچیزی را پرداخت کرده است. البته این موضوع با عقل جور در نمی آید.

شرکت بل نیز ظاهرا به یک عامل ناشناس حدود 489000 دلار (1000 دلار در ازاء هر

هلیکوپتر) در ازاء فروشهای سال 1973 این شرکت پرداخت نموده است. میزان پرداخت این هزینه

ظاهرا پس از اعتراض دولت ایران مبنی بر غیر منصفانه بودن درصد کمیسیون از طریق مذاکره

مشخص گردید.

شرکت مک دونال داگلاس نیز احتمالاً مبلغ نامعلومی را به یکی از افسران بازنشسته نیروی هوایی

آمریکا به نام آقای لاون که در اسرائیل زندگی می کند و عهده دار امور این شرکت در آنجاست

پرداخت نموده است. تیوکول نیز گویا 000،74 دلار به فردی به نام آقای بزرگمهر و 000،85 دلار به

فردی به نام آقای شاهان پرداخت کرده که من آنها را نمی شناسم.

ص: 313

شرکت لیتون به خاطر انعقاد قراردادی در سال 1973 معادل 121000 دلار به شرکت خدمات

مدیریت فنی با مسئولیت محدود (محوی) پرداخت نموده است. شنیده ام که محوی به لیتون اطلاع داده

است که علیرغم اقدامات تند طوفانیان وضع هیچ گونه تغییری نکرده است. لاکهید نیز ظاهرا مبلغ یک

میلیون دلار به خاطر فروش 30 میلیون دلاری 3 پ در سال 1973 به جیم زند پرداخته است.

ظاهرا نورتروپ نیز به محوی قول داده است که در صورت انجام فروش 3/50 میلیون دلاری

فانتوم های اف 5 ئی، 5/1 درصد کمیسیون به وی بپردازد.

گزارش ارنست اند ارنست

اینجانب بخشهایی از این گزارش را که می تواند برای شما جالب باشد جدا ساخته ام. بعضی از

مطالب مربوط به ایران به شرح زیر می باشد.

شرکت اکونومیک اند دیولوپ منت، یک کمپانی مرموز مستقر در سوئیس توسط فرانک

دوفرانسیس جهت ارتقای سطح فروش فانتوم های اف 5 ئی در سطح جهانی، 1/1 میلیون دلار

«کمیسیون اختیاری» در رابطه با فروش هواپیما به ایران، پرداخت نموده است. «عاملین دیگری»

(احتمالاً محوی) نیز در همان فروش 7/2 میلیون دلار دریافت داشته اند.

یادداشت: TVJ در مورد این قرارداد حاوی عبارت زیر است: «اطمینان دارم که این کار صورت

خواهد گرفت من قادر به شناخت صاحب امضاء نیستم ولی حدس می زنم که متعلق به یکی از وکلای

اروپایی باشد که رئیس است.»

قرارداد امضاء نشده ای که با شاهزاده شهرام منعقد شد (و در گزارش با عنوان PCPیاد شده) به

عنوان توافق نامه ای با یک بازرگان خصوصی ذکر شده و گفته شده که این شخص یکی از مقامات

دولت ایران نمی باشد. مبلغ 125/1 میلیون دلار در ازاء خدماتش به کنسرسیوم INTSبه وی پرداخت

شده که 000،705 دلار آن سهم پیج (Page) بوده است. مبلغ مورد نظر ظاهرا به یکی از حسابهای

شماره دار بانک سوئیس واریز شده است.

به شرکت مدیریت و مشاوره فنی با مسئولیت محدود (برمودا) که متعلق به محوی است بر اساس

یک قرارداد سه ساله از اول اوت 1971 سالانه مبلغ 000،150 دلار پرداخت شده است. علاوه بر

این، دیگر قراردادهای شرکت نورتروپ، در همین رابطه، کمیسیونهایی معادل 2/2 میلیون دلار برای

مدت سه سالی که در 31 دسامبر 1973 خاتمه یافته پرداخت شده است. زمانی که دولت ایران استفاده

از دلالها را ممنوع اعلام کرد، شرکت نورتروپ سعی کرد با پرداخت 3/1 میلیون دلار ادامه فعالیتهای

محوی در رابطه با شرکت مزبور را متوقف سازد. ظاهرا مذاکرات مربوط به این معامله هنوز هم در

جریان است و گویا سپهبد خاتمی و خادمی نیز از جمله اعضاء گروه محوی می باشند. محوی قبلاً

صاحب 51 درصد سهام شرکت IACIبود، ولی طوفانیان سهام وی را خریداری کرد. خاتمی و خادمی

در این توافقنامه تنها نقش سهامدارانی را داشتند که در امور دیگر مربوط به شرکت دخالتی نداشتند.

می گویند جف کیچن (Jeffkitchen) نیز اظهار داشته که محوی در فروش هواپیماهای اف 5 ئی نقش

موثری داشته، زیرا ایران در عین حال که هواپیماهای اف 4 اس را خریداری می کرد،میزان خرید

خود را در زمینه اف 5 ئی از 36 فروند به 146 فروند اضافه نمود. در یک یادداشت بدون امضاء و

ص: 314

تاریخ از محوی چنین نقل قول شده است که «سپهبد خاتمی که خود عضو گروه وی می باشد، فروش

هواپیماهای (اف 5 ئی) را به سطح کنونی رساند و بر اساس آنچه از محوی دریافته بود او نیز در

مبلغ کمیسیون شریک خواهد بود. واقعیت امر این است که مسئله فروش با موانعی روبرو بود ولی در

حال حاضر این موانع از بین رفته و فروش به جریان افتاده است.»

شاهین آقایان نیز گویا مبالغی تحت عنوان «پرداختهای ویژه» معادل 000،15، 000،50 و

000،16 دلار بین سالهای 73 1971 دریافت کرده است.

شرکت پیج نیز ظاهرا بین سال های 73 1971 مبلغ 000،15 دلار به یک مشاور به نام بیژن

پرداخت کرده است. این فرد احتمالاً همان سرهنگ بیژن از نیروی هوایی ایران است که به خاطر

دریافت کمیسیون قبل از تغییر مقام سال گذشته اش شهرت یافته است.

گویا ژنرال ژابلونسکی نیز به سوئیس سفر کرده و کمیسیون شرکت پیج (به مبلغ 660000 دلار) را

به یک فرد ناشناس واقع در یک هتل پرداخت کرده است. علاوه بر این وی برای شرکت مزبور یک

حساب بانکی در سوئیس باز کرده است.

سرلشکر برت

آقای کالاهان

آقای وستلی


سند شماره (7)

سند شماره (7)

برای افراد ذی ربط:

بنابه فرمان اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر فرمانده کل، باید به اطلاع شما برسانم که به علت

مداخله آقای ابوالفتح محوی در تهیه سیستم دفاعی و تأمین نیاز نیروهای مسلح سلطنتی از صنایع

آمریکایی، نام وی باید در لیست سیاه قرار گیرد. به من دستور داده شده ترتیبی دهم تا فعالیتهای وی

خاتمه یابد. او به هیچ وجه و تحت هیچ عنوانی حق ندارد در زمینه تهیه سیستمهای دفاعی نیروهای

مسلح سلطنتی ایران دخالت داشته باشد.

مایلم موضوع به اطلاع کمپانیها و صنایع آمریکا برسد که وزارت جنگ دولت سلطنتی ایران هیچ

قراردادی را که به نحوی با آقای ابوالفتح محوی مرتبط باشد امضاء نخواهد نمود.

تصویب: ژنرال ح. طوفانیان معاون وزیر جنگ


نامه طوفانیان در مورد ابوالفتح محوی


وضعیت آقای ابوالفتح محوی

سند شماره (8)

قرارگاه گروه کمک مستشاری نظامی آمریکا در ایران

نیویورک 09205

3 ژوئیه 1975

دفتر رئیس یادداشت برای: ژنرال حسن طوفانیان معاون وزیر جنگ

موضوع: وضعیت آقای ابوالفتح محوی

آقای پرشت و اینجانب معتقدیم که یادداشت پیوست با گفتگوهایمان در تاریخ 29 ژوئیه 1975

ص: 315

مغایرت و تناقضی ندارد. در صورت تأیید شما اینجانب فورا رونوشتهایی از آن را در اختیار آقای

پرشت قرار خواهم داد تا بین پیمانکاران آمریکایی توزیع گردد.

دول برت سرلشکر نیروی هوایی آمریکا، رئیس، گروه کمک مستشاری نظامی


بایرون عزیز

سند شماره (9)

31 ژوئیه 1975 اداری غیر رسمیخیلی محرمانه

تهران، ایران

جناب بایرون بی. مورتون وزارت امور خارجه واشنگتن دی سی، 20520

بایرون عزیز:

در حالی که در نوشته های استانلی اسکودرو تحقیق می نمودیم، نامه ای را که در تاریخ 30 ژانویه

برای ایشان ارسال کرده بودید، یافتیم که در آن خواستار دریافت اطلاعاتی در مورد ابوالفتح محوی و

رابطهایش شده بودید. با استناد به نامه چارلی ناس که برای جک میکلوس در تاریخ 24 ژوئیه 1975

فرستاده شده بود، می توان گفت که از طریق گزارش ارنست و ارنست اطلاعات بسیار خوبی در مورد

فعالیتهای آقای محوی به دست آورده اید. (ما نیز یک نسخه از این گزارش را در اختیار داریم.)

محوی، که من هرگز او را ندیده ام، فردی است حدود 50 ساله و بسیار باهوش. وی رابطه های

بسیار خوبی دارد که احتمالاً به ژنرالهایی چون خاتمی و خادمی (در ایران ایر) می رسد. او در ایران

دارای چند شرکت بزرگ است و من قطعا مطالب زیادی در مورد آنها نمی دانم. همان گونه که در تلگرام

اخیر اطلاع داده ایم، شرکت ایزایران به تصرف شرکت IEI درآمده است. شرکت هسته ای (اتمی م)

محوی یعنی INECOنیز گویا در رابطه با فروش رآکتورهای آلمانی فعالیت می نماید. محوی ظاهرا

فعالیتهای خود را ابتدا در زمینه تجارت نفت آغاز کرده اما در حال حاضر هیچ گونه فعالیت مهم نفتی

ندارد.

نمی دانم که آیا تلگرام پیوست ارسالی توسط گروه کمک مستشاری نظامی را که خواسته شده بود

در اختیار وزارت خارجه نیز قرار گیرد، دیده اید یا نه. در گفتگو در مورد محوی با ژنرال طوفانیان در

تاریخ 29 ژوئیه وی خاطرنشان ساخت که حدود 17 کمپانی آمریکایی با وی در ارتباط می باشند. و

به ذکر اسامی این شرکتها پرداخت و از راکول، لیتون و شرکت جنرال الکتریک یاد کرد، ولی موضوع به

همین جا خاتمه نیافت. البته رابطه وی با شرکت نورتروپ برای همه معلوم و آشکار است. ما سعی

داریم یک نامه تحت عنوان «به تمام افراد ذیربط» از طوفانیان دریافت کنیم که همان مطالب مندرج در

نامه اش به وزیر دفاع را داشته باشد.

در صورت موفقیت، چند نسخه از آن نامه را برای شما خواهم فرستاد. تا بنا به صلاحدید خویش

در اختیار بازرگانانی که با شما تماس می گیرند، قرار دهید.

آقای مناوی که در نامه خود به وی اشاره کرده اید، فردی است حدود 30 ساله و یکی از اعضای

درخشان ستاد کارمندی محوی است که از سمت خود به عنوان مدیر ایزایران استعفا داده است. طبق

اطلاع من وی سرپرستی بقیه شرکتهای محوی در ایران را به عهده خواهد گرفت. او و رییسش هردو

در حال گذراندن تعطیلاتی طولانی در اروپا می باشند. شاهین آقایان که نامش در گزارش ارنست و

ص: 316

ارنست آمده وکیلی است موفق که با نخست وزیر و دیگر مقامات ارشد دولت ایران رابطه دارد. او

همچنین از دوستان بسیاری از پرسنل سفارت به حساب می آید. آقایان در ایران نماینده بسیاری از

شرکتهای آمریکایی است. همسرش که عضو حزب رستاخیز است اخیرا به عنوان نماینده ارمنی ها در

مجلس برگزیده شده است.

اطلاعات موجود در مورد سه فرد فوق الذکر حکایت از آن ندارد که آنها در نتیجه وضع شرکت

نورتروپ دچار ضرر و زیان مالی شده اند محوی به یکی از طرفهای تجاری آمریکاییش گفته است که

«وضع به هیچ وجه تغییر نکرده» و بهتر هم شده است. ولی مسلم است که دولت ایران در نظر دارد

حداقل مانع ادامه فعالیتهای محوی در زمینه خریدهای دفاعی گردد.

ضمیمه: تلگرام گروه کمک مستشاری نظامیارادتمند: هنری پرشت دبیر اول


از یک رسوایی چند ملیتی دیگر پرده برداشته شد

سند شماره (10)

اخبار تجارت

از یک رسوایی چند ملیتی دیگر پرده برداشته شد.

این هفته شاهد رسوایی یک شرکت چند ملیتی که دهها میلیون دلار پول در آن دخالت داشت و

توسط روزنامه کیهان افشا شد، بودیم. (برای اطلاع شما طی تلگرام خیلی محرمانه شماره 22 مورخ

28 دسامبر 1975 ارسال شده است.)

کیهان گزارش زیر را در روزنامه مورخ 27 دسامبر 1975 خود منتشر کرد: تلاشهای یک شرکت

آمریکایی برای مغبون کردن ایران به میزان 28 میلیون دلار، توسط وزارت جنگ خنثی شد. این

شرکت گرومن می باشد که یک قرارداد فروش هواپیماهای تام کت اف 14 با ایران دارد.

ایران در سپتامبر 1973 مذاکراتی را برای خرید این هواپیماها با شرکت گرومن آغاز نمود. در آن

هنگام مقامات شرکت به نمایندگان ایران اطلاع دادند که در نظر دارند، فردی به سروان پولارد را که

قبلاً در سفارت آمریکا در تهران کار می کرد به عنوان نماینده خود در ایران منصوب نمایند. ولی

مقامات ایرانی بلافاصله پاسخ دادند که وی از ایران اخراج شده است و ایران در هر شرایطی برای

معاملات خود یک چنین شخصی را واسطه قرار نمی دهد.

مقامات ایرانی آقای جیمز شلزینگر وزیر دفاع وقت را نیز فورا از این قضیه مطلع ساختند و از وی

خواستند تا ضمیمه خاصی را به موافقتنامه فروش تسلیحات به ایران اضافه نماید. به این صورت که

پرداخت هرگونه وجهی تحت عنوان کمیسیون یا حق دلالی و.... به اشخاص واسطه ممنوع گردد. این

مطلب تحت عنوان ضمیمه شماره 9 به موافقتنامه افزوده شد. ایالات متحده آمریکا طبق برنامه فروش

تسلیحات خود فروشندگان را ملزم ساخت که دولت را در جریان پرداخت مبالغی که بیش از یک

میلیون دلار باشد قرار دهد، در حالی که کمپانی گرومن چنین مطلبی را به اطلاع دولت آمریکا

نرسانده بود.

علیرغم تمام این مسائل، اخیرا شایع شده است که گرومن کمیسیونی بالغ بر 28 میلیون دلار را به

دو برادر یهودی به نام های پرویز و منصور لاوی داده است. ارتشبد حسن طوفانیان، وزیر جنگ ایران،

به محض اطلاع از این شایعه، بلافاصله موضوع را به گوش مقامات ذیربط رساند و یک بار دیگر از

ص: 317

وزارت دفاع آمریکا خواست که در این مورد تحقیق کند. رئیس و رئیس هیئت مدیره شرکت گرومن

برای ادای توضیحات به تهران فراخوانده شدند و پرداخت چنین مبلغی را تایید کردند، ولی ادعا کردند

که این مبلغ از محل صندوق اعتبارات ایران تامین نشده است. مدیر عامل شرکت گرومن نیز در ایالات

متحده اطلاعیه ای انتشار داد، مبنی بر اینکه این پرداخت هیچ هزینه ای برای دولت ایران در بر ندارد.

ولی این مطلب برای مقامات ایران غیر قابل قبول بوده است. چرا که شرکت گرومن یک سازمان خیریه

نیست که مبلغ 28 میلیون دلار به اشخاصی بدهد که علاوه بر اینکه هیچ تماسی با ایران ندارند بلکه

ممنوع الورود نیز می باشند.

درست در هنگامی که چنین مبادله غیر قانونی بین شرکت گرومن و برادران لاوی در جریان بود،

شرکت گرومن در آستانه ورشکستگی قرار داشت و دولت ایران مشغول اعطای یک وام 75 میلیون

دلاری به آن شرکت بود تا آن را از ورشکستگی نجات دهد. با توجه به این مطلب دولت ایران

درخواست نمود تا گرومن این مبلغ را به ایران برگرداند. ولی در این میان دولت ایران متوجه شد که

برادران لاوی این قرارداد را به شخصی به نام فیوج فروخته اند که نامبرده طی نامه ای به وزارت جنگ

اعلام کرده است که این قرارداد مبلغ 28 میلیون دلار هزینه داشته است.

مقامات گرومن نیز که احتمالاً مبالغ قابل توجهی از این پول را به جیب زده اند در نهایت قبول

کردند که این مبلغ را به دولت ایران برگردانند، ولی درخواست کردند که این پول صرف خرید لوازم

یدکی از همان کمپانی شود. دولت ایران این درخواست را رد کرد و درخواست کرد که این پول فورا

بازپرداخت شود و در غیر این صورت از پرداختهای آینده ایران کسر خواهد شد.

نکته جالب توجه این است که «قرارداد» لاوی گرومن در نوامبر 1972، یعنی تقریبا یک سال

قبل از اینکه ایران احتمال خرید هواپیماها را مطرح کند منعقد شده بود، ولی در فوریه 1974 یعنی یک

سال بعد از اینکه قرارداد فروش هواپیماها منعقد شد، در نیویورک افشا گردید. این مطلب به وضوح

نشان می دهد، که یک کلاهبرداری در کار بوده است و مقامات گرومن مبلغ هنگفتی پول به جیب زده

و دولتهای ایران و ایالات متحده را فریب داده و در عین حال شرکای کمپانی خود را نیز گول زده اند.

معلوم نیست که آیا گرومن که به دولت آمریکا نیز اسلحه می فروشد، چنین کلاهبرداریهایی را در مورد

معاملات خود با آن دولت به اجرا می گذارد یا نه.

به گفته مدیر عامل گرومن، مقامت برجسته ایرانی به وضوح به وی گفته اند که هیچ کمیسیون یا حق

دلالی نبایستی در رابطه با این گونه معاملات پرداخت شود. در اظهارات وی چنین آمده است که بنابه

ترتیبات متخذه هیچ پرداختی در رابطه با مقامات دولت ایران یا مستخدمین یا نمایندگان آن صورت

نگرفته است.

به گفته منابع آگاه در تهران، دولت ایالات متحده برای پرده برداشتن از رسوایی گرومن از هیچ

گونه کمک و همیاری نسبت به دولت ایران دریغ نورزیده است. مدیران گرومن به طور کتبی به انجام

این اعمال غیر قانونی اعتراف کرده اند و قبول کرده اند که پول را برگردانند.

رسوایی شرکت گرومن یادآور خاطره کلاهبرداری کمپانی نورتروپ پیج می باشد،که چندی بیش

افشا شد و شامل پرداخت یک کمیسیون 6میلیون دلاری بود،که بلافاصله توسط دولت ایران کسر شد.


جلوگیری از فعالیت واسطه ها در امور خریدهای وزارت جنگ

ص: 318

سند شماره (11)

از: سازمان معاونت تسلیحاتی وزارت جنگ به: جناب آقای نخست وزیر

پیرو شماره: 14 79 01 1401مورخ 24/10/54

موضوع: جلوگیری از فعالیت واسطه ها در امور خریدهای وزارت جنگ

عریضه آقای ابوالفتح محوی مبنی بر اینکه به هیچ عنوان در معاملات وزارت جنگ و نیروهای

مسلح شاهنشاهی دخالت ننماید در تاریخ 7/12/54 از شرف عرض پیشگاه مبارک اعلیحضرت

همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران گذشت و تصویب فرموده اند که نامبرده بالا از لیست سیاه

خارج شوند.جانشین وزیر جنگ ارتشبد حسن طوفانیان


ناهار با هوشنگ دهش

سند شماره (12)

تاریخ: 19 ژانویه 1976طبقه بندی: خیلی محرمانه

از میز سیاسی نظامی هنری پرشتیادداشت برای بایگانی

موضوع: ناهار با هوشنگ دهش

دهش که اغلب از جریانات مطلع و همیشه دارای انگیزه های شخصی و خود رأی است، در روز

15 ژانویه مراتب ذیل را اظهار نمود.

مشکل نمایندگان گرومن. دهش اظهار داشت که اتحادیه متشکل از برادران لاوی و دکتر فیوج که

وی برادران فولادی را نیز به آنها اضافه نمود، در واقع پوششی برای اشخاص دیگر محسوب می شود.

اطلاعات وی حاکی از این است که 24 میلیون دلار در حقیقت به محوی داده شد، تا از طریق محوی

به ارتشبد خاتمی داده شود. هنگامی که در نوامبر 1973 محوی آشکارا خاتمی را در سفر وی که به

منظور بازدید تجهیزات دفاعی مقاطعه کاران ایالات متحده انجام می شد، همراهی کرد، شرکت گرومن

متقاعد شد که می بایست با او جهت ضمانت فروش اف 14 وارد معامله شود تا کمپانی را که در

وضعیت حاد ورشکستگی قرار دارد نجات دهد. من به دهش گفتم که شایعاتی مبنی بر اینکه شاهزاده

شهرام از برادران لاوی حمایت می کند شنیده ام. دهش این شایعات را رد نمود و اظهار داشت که

گرومن طوفانیان را متقاعد ساخته است که محوی دریافت کننده حقیقی حق العمل نمایندگان است.

GTE این شرکت به پرویز بوشهری، برادر شوهر شاهزاده اشرف وعده 5/2% کمیسیون از قرارداد

میلیارد دلاری SWITCHING را داده است. بوشهری که نماینده کمپانی «نور فرنیچر» می باشد

شخصی مقتدر و توانا در معاملات خود می باشد و برای شرکت GTEشخص مهمی محسوب می شود،

نه به علت رابطه وی با اشرف، بلکه به این دلیل به این کمپانی گفته بود که برای قرارداد با این کمپانی

هیچ گونه کارمزدی برای واسطه ها در نظر نخواهد گرفت. (اظهارات دهش تا اینجا توسط منابع دیگر

نیز تأیید شده است.) از آنجایی که قرار بود پولهای پرداختی بوشهری در اختیار مقامات اجرائی

شرکت پست و تلگراف و تلفن قرار گیرد. عدم تهیه آن از طرف کمپانی GTEموجب تأخیر در قرارداد

خواهد شد. اگر GTEپول را نپردازد، قرارداد امضاء نخواهد شد و بنابراین سفیر آمریکا ناچار است

برای عقد این قرارداد نزد شاه وساطت کند.

ارتشبد طوفانیان. (از آنجا که دهش به علت اخراج خود توسط طوفانیان وی را نبخشیده است،

ص: 319

هرچیزی که توسط وی در رابطه با طوفانیان گفته می شود بایست با دیده تأمل در آن نگریست)

هنگامیکه طوفانیان به خانه جدیدش یک قصر با 28000 فوت مربع زیر بنا که در نزدیکی دانشگاه

ملی است نقل مکان کند، مقدمات سقوط خود را در ظرف مدت کوتاهی فراهم خواهد ساخت.

طوفانیان در کار خرید نسبتا پاک و ناآلوده است اما با تأمین کنندگان فولاد از هندوستان قرار و

مدارهایی بسته است تا در زمینه تولید سلاح چیزی هم به طور ضمنی عاید خود کند. دهش حدس

می زند که طوفانیان مقدار 7% بر معامله خرید قایقهای گشتی فرانسوی افزوده باشد، تا خودش شخصا

برداشت کند. او کاملاً مطمئن بود که طوفانیان از نظرها خواهد افتاد اما این قضیه مانند قضیه نیروی

دریایی رسوایی علنی نخواهد داشت، زیر آقای ارتشبد از نزدیکان شاه به شمار می رود. وی گفت که

طوفانیان چندی پیش سخت توبیخ شده بود چون برای 747هایی که از TWAخریده اند لوازم یدکی

عوضی (مدل B به جای A) تهیه کرده بود. (مستشاری نظامی و شرکت بوئینگ می گویند که مسئله

کوچکی پیش آمد، ولی رسوایی بزرگی ببار نیاورد).

جنجال عمومی برای حق العمل کارگزاران. علل اصلی که شاه نسبت به کارگزاران خصوصا سخت

می گیرد عبارتند از:

1 علاقه شدید او به اینکه نام نیک خود و رژیم خود را در معرض انتقادهای بین المللی قرار ندهد.

2 تنگناهای مالی که نشان می دهد دولت ایران دیگر نمی تواند شاهد سرازیر شدن مبالغ عظیم پول

به جیب کارگزاران باشد. این امر تا حدی علت سقوط عطایی هم بود.

تنگناهای مالی شرکت عزیز فرمانفرماییان به واسطه انبوه سفارشات ساختمانی عقب مانده چند

ماه پیش خود کادر خود را توسعه داد. چون دولت ایران از پرداخت های، خود امتناع می ورزد، این

شرکت عملاً ورشکسته شده و فرمانفرماییان را فرستاده اند به خارج تا سلامت عقلی خود را از دست

ندهد. به نظر دهش اگر این تنگناهای مالی منجر شود به تقلیل سفارشات نظامی، که نه در توانایی

مملکت است و نه به طور معقول قابل استفاده، چیز خوبی خواهد بود. وی با خوشبینی انتظار دارد که

وقتی تیمسار معصومی سرکار بیاید در فعالیتهای ارتشبد طوفانیان نظم و ترتیب بیشتری واقع گردد. او

فکر می کند که شاید لازم شود بسیاری از پروژه ها را معلق یا لغو کنند. دو پروژه ای که یقینا لغو

نمی شوند چون شاه نسبت به آن دو تعلق خاطر دارد، توسعه پایگاه چاه بهار و راکتورهای اتمی

می باشد. در حاشیه دهش گفت که شنیده است، بانک مرکزی تصمیم گرفته است که ایران برای جبران

تقلیل درآمدهای نفتی به وام گرفتن روی نیاورد.


کلاهبرداری شرکت گرومن از ایران

سند شماره (13)

گرومن ایران

تهران، ایران (آسوشیتدپرس) معاون وزیر جنگ ارتشبد حسن طوفانیان روز شنبه اظهار داشت

که شرکت گرومن با اختصاص 28 میلیون دلار برای کمیسیون فروش سر ایران را کلاه گذاشته است.

وی تهدید نمود که این شرکت را تحت تعقیب قانونی قرار خواهد داد و این پول را از گلوی آن بیرون

خواهد کشید.

طوفانیان در یک کنفرانس مطبوعاتی در برابر گزارشگران ایرانی گفت: شرکت گرومن این پول را

ص: 320

به جیب زده است. وی افزود در نتیجه مذاکرات گرومن موافقت کرده است که از مبلغ مذکور 18

میلیون دلار را به ایران بازگرداند اما ایران خواهان دریافت تمام مبلغ 28 میلیون دلار است.

گرومن در بتاپیج در دفتر مرکزی خود در نیویورک در روز سه شنبه اظهار داشت که بین این شرکت

و دولت ایران مذاکراتی در جریان است تا مشخص گردد، که چه کسی باید مبلغ 28 میلیون دلاری را

که می بایست به واسطه ها در ازاء فروش 2/2 میلیارد دلاری هواپیماهای اف 14 تام کت پرداخت

شود، دریافت نماید.

سخنگوی گرومن گزارشات منتشر مبنی بر اینکه شرکت وی با پرداخت مستقیم مبلغ کمیسیون به

دولت ایران موافقت کرده است را تکذیب نمود.

طوفانیان مدعی است که بر اساس قرارداد موجود، گرومن موافقت کرده بود که بدون وجود

هرگونه واسطه ای فروش های مورد نظر انجام خواهد گرفت و علاوه بر این اظهار نامه ای را در این

رابطه امضاء کرده بود، ولی با این وصف مدعی پرداخت کمیسیون به دو برادر ایرانی پرویز و منصور

لاوی می باشد. طوفانیان گفت از سال 1970 برادران لاوی به خاطر کلاهبرداری تحت تعقیب بوده اند.

ژنرال دو قطعه چک گرومن به مبلغ 6 میلیون دلار به کسانی که او آنها را نمایندگان فروش، و

آمریکاییهایی که در ایران کار می کنند، خواند پرداخت شده، اما شرکت در تلاش است، تا این پول را

پس بگیرد.

رئیس شرکت گرومن جان سی بایرورث اظهار داشت که این شرکت و ایران توافق کرده اند

که پرداخت 28 میلیون دلار اکنون به صورت یک موضوع حقوقی درآید، وی گفت گرومن پس از حل

مسائل به وظایف حقوقی خویش عمل خواهد نمود.

طوفانیان به طرح این اتهام پرداخت که در فوریه 1973 گرومن قراردادی با برادران لاوی منعقد

ساخته که بر اساس آن کمیسیون دریافتی آنها در نتیجه فروش هواپیماها از 1 درصد تا 21 درصد

افزایش خواهد یافت. وی افزود که قراردادی برای خرید هواپیماهای اف 14 در سال 1974 منعقد

شد. در آن قرارداد تصریح گردیده که نباید به هیچ فردی کمیسیونی پرداخت شود و این معامله

مستقیما و بدون دخالت هرگونه واسطه ای انجام می گیرد.

طوفانیان گفت در آوریل 1975 از طریق دوستانش از اختلاف بر سر تقسیم کمیسیون اطلاع حاصل

کرده است.

ژنرال گفت که وی موضوع را به اطلاع وزارت دفاع رسانیده و متعاقب آن دو تن از مدیران شرکت

گرومن به تهران پرواز کرده و اعتراف کرده اند که کمیسیون پرداخت شده، در حالی که در طول انجام

مذاکرات فروش سوگند یاد کرده بودند که در این معامله هیچ دلالی شرکت ندارد.(پایان)



مشکل مربوط به دلال شرکت گرومن

سند شماره (14)

تاریخ: 19 فوریه 76طبقه بندی نشده مرجع: تهران 1562

از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.به: سفارت آمریکا در تهران

موضوع : مشکل مربوط به دلال شرکت گرومن

1 آنچه در ذیل آمده از مقاله نشریه نیوزدی مورخ 15 فوریه اقتباس گردیده است. بخش اعظم

ص: 321

مطالبی را که قبلاً انتشار یافته حذف نموده ایم.

2 دلال ایرانی که در ازای دریافت 28 میلیون دلار کمیسیون با شرکت بین المللی گرومن همکاری

کرده بود تا موجبات فروش جنگنده های اف 14 به ایران را فراهم آورد، اعلام کرده است که تحت

فشارهای وارده مجبور شده است بخش اعظم کمیسیون دریافتی را به فردی بدهد که مدعی شده بود

از طرف دو تن از مقامات عالیرتبه دولت ایران برای این کار مأمور شده است.

این دلال که چندین بار در طول شش هفته گذشته مورد مصاحبه گزارشگر نشریه نیوزدی واقع

شده هوشنگ لاوی نام دارد و یکی از اتباع ایرانی است که در پلین دیوی آمریکا دفتر کاری دارد.

لاوی در ژانویه 1974 سبب فروش 30 فروند اف 14 گرومن به ایران شد. طبق اظهارات لاوی،

چندی نگذشت که یکی از عاملین فروش دارای رابطهای ایرانی با وی تماس برقرار ساخت. این فرد

به لاوی اطلاع داد که 66 درصد کمیسیونهای دریافتی گذشته و آتی وی در مورد فروش هواپیماهای

اف 14 گرومن به ایران باید در اختیار وی قرار گیرد.

لاوی گفت که در آوریل 1974 با این مسئله موافقت کرده بود، چون متقاعد شده بود که این عامل

جدید به نیابت دو تن از مقامات عالیرتبه دولت ایران فعالیت می کند. این دو تن نیز به عنوان ژنرال

حسن طوفانیان معاون وزیر جنگ و ژنرال فقید محمد خاتمی، داماد شاه ایران و فرمانده نیروی هوایی

کشور شناسایی شدند.

عامل جدید یعنی آلبرت جی. فیوج که یک فرد آمریکایی است، سریعا مقدمه معاملات دیگری را

برای گرومن فراهم ساخت، به طوری که در مدت دو ماه،ایران خود را مقید به خرید 50 فروند دیگر از

اف 14های گرومن، ساخت.

این معامله موجبات شگفتی بسیاری را در واشنگتن فراهم آورد. قبل از آنکه فیوج سررشته امور

را از لاوی برباید، طوفانیان پنهانی به مقامات آمریکا از طرف شاه اطلاع داد که دولت متبوع وی مایل

است اف 15های مک دونالد داگلاس را به جای اف 14های گرومن خریداری نماید. متن این

بیانیه در اختیار نشریه نیوزدی قرار دارد...

...پیتر بی. اورام رئیس شرکت بین المللی گرومن بکرات اعلام کرده است، که از بازگشت این

کمیسیونها به حساب مقامات دولت ایران توسط فیوج یا لاوی کاملاً بی اطلاع است. ولی اورام اظهار

داشته بود که از انتقال کمیسیون از لاوی به فیوج اطلاع داشته است.

... روند تحقیقات، حاوی شواهدی بود که نشان می داد، حداقل بعضی از مقامات عالیرتبه ایرانی

ظرف مدت دو سال می دانستند که در ابتدا لاوی و سپس فیوج به عنوان دلالهای گرومن عمل

می نمایند. در این مورد هیچ گونه اعتراض مخفیانه نیز مطرح نشد، تا اینکه در ماه ژوئن گذشته زمانی

که کنگره تحقیقات خویش را در مورد معاملات شرکتهای آمریکایی با دولتهای خارجی آغاز نمود،

ایران ناگهان از گرومن به خاطر استفاده از دلالها شکایت نمود.

تحقیقات نیوزدی نشان داده است که:

طبق نسخه ای از قرارداد امضاء شده بین لاوی و فیوج، لاوی بخش اعظم کمیسیون دریافتیش را

در اختیار فیوج قرار داده است، این قراردادها به امضای گرومن رسیده و تاریخ آنها نیز زمانی مشخص

شد که این شرکت مطلع گردید که لاوی از این پس به عنوان دلال مورد قبل نیست ولی شخص دیگر

ص: 322

چرا.

علیرغم منع قراردادی ایران از استفاده از عاملین دریافت کمیسیون، یکی از مقامات عالیرتبه دولت

ایران در اوایل 1974 به گرومن اطلاع داد که نباید بیش از این از لاوی استفاده کند، ولی اعتراضیه

دیگری را مطرح ننمود. در ژوئن 1975، طوفانیان اسناد دولتی را در اختیار مقامات گرومن قرار داد تا

بدانند چرا لاوی در لیست سیاه قرار گرفته است. او نیز توصیه کرد که بهتر است گرومن بیش از این از

لاوی استفاده نکند. ولی هیچ نشانه ای دال بر این نیست که او گفته باشد گرومن از مفاد قرارداد سرپیچی

کرده و یا خواستار دریافت 28 میلیون دلار کمیسیون مورد نظر شده باشد.

شرکتی که فیوج رئیس و مدیر اجرایی اصلی آن است یعنی شرکت بین المللی EFC، دارای دفتری

در خیابان 33 ورث در مانهاتان نیویورک و شماره تلفن آن نیز 4450 431 می باشد و مأموریت آن

انجام خرید برای نیروی هوایی سلطنتی ایران.... فیوج گفته است که کمیسیون را به خاتمی یا طوفانیان

نداده، ولی اظهار داشته که آنها را می شناسد.

جاده پرپیچ و خم بین قرارگاههای بتاپیج گرومن و تهران، منبع معاملات سودآور اولین بار در سال

1972 پی ریزی شد. لاوی که در منزل نه چندان باشکوه خویش در پلین دیوی می کرد با مقامات

شرکت در ماه سپتامبر تماس گرفت و گفت آماده است در زمینه فروش اف 14 به ایران کمک کند.

در آن زمان شرکت گرومن به خاطر قراردادهای سختی که با نیروی دریایی منعقد ساخته بود ضرر و

زیان بسیاری را متحمل می شد.

مقامات گرومن در ابتدای امر و در نتیجه بدبینی به تحقیق در مورد اعتبارات لاوی پرداخته و طبق

اسناد موجود یک قرارداد پرداخت کمیسیون در تاریخ 2 فوریه 1973 با لاوی منعقد ساختند. لاوی

گفت که مدت 24 سال است که به عنوان دلال دریافت کننده کمیسیون عمل می کند و 26 مورد از

تجهیزات آمریکایی را از طریق اعتبار خویش به فروش رسانیده است.

لاوی گفت که او درها را به روی گرومن باز کرده و مدعی است که به خاطر آشناییش با خاتمی

در دهه 1950 از طریق بازی در دو تیم فوتبال مختلف توانسته بود با وی رابطه ای برقرار سازد. وی

می گوید که خاتمی مقدمات برگزاری جلسات توجیهی برای دیگر مقامات نیروی هوایی ایران را فراهم

نمود، تا آنها با استعدادها و توان رزمی اف 14 که برای نیروی دریایی آمریکا طراحی شده بود آشنا

شوند. اورام گفت لاوی یکی دو نفر از سرهنگها را معرفی کرده بود و اسامی افراد مناسبی را که

می بایست با آنها ملاقات شود نیز در اختیار شرکت قرار داده بود. اورام می خواست طی دو مصاحبه

چنین وانمود کند که لاوی تنها به ارائه خدمات لجستیکی برای آمریکاییهایی که به ایران سفر می کردند

اکتفا می کرده است. ولی گذشته از نقش لاوی در فروش اولین 30 فروند اف 14هابه ایران در ژانویه

1974، اورام نسبت به خدمات ارائه شده، توسط وی هیچ گونه نارضایتی را ابراز نداشته است....

... مقامات گرومن به خصوص اورام، دریاسالار رابرت ال. تاون سند رئیس شرکت بین المللی

گرومن و توماس ا. برانکاتی رئیس بخش عملیاتی ایران در گرومن را بازنشسته کردند، چون

می دانستند که در صورت ارائه سفارش دوم آنها ضرر و زیان بسیاری را به شرکت وارد خواهند

ساخت.

ایران در نظر داشت بار دیگر به خرید این جنگنده ها بپردازد و انتظار می رفت که اینبار به رقیب

ص: 323

جنگنده برتر نیروی هوایی آمریکا یعنی اف 15 ساخت مک دونالد داگلاس چشم دوخته باشد. متن

نسخه ای از تلگرام ارسالی در آن زمان از سوی گروه کمک مستشاری آمریکا در تهران به رئیس ستاد

مشترک آمریکا و دیگر مقامات دولتی به شرح زیر است:

دولت ایران در نظر دارد برای نیروی هوایی شاهنشاهی ایران 30 فروند اف 14 تام کت، 50

فروند اف 14 ایگل خریداری نماید. طوفانیان تأکید نموده است که وی (یعنی اعلیحضرت) شخصا

لحن این مطالب را تصویب نموده است.

در اینجا فیوج و شرکت متبوع وی شهام اس وارد می شود. بنابه گفته لاوی، فیوج که طی معاملات

قبلی با وی آشنا شده بود، در ماه مارس و فوریه 1974 با وی تماس گرفت. وی تاریخ دقیق این

تماس را به خاطر نداشت لاوی افزود، فیوج در آن ملاقات اعلام نمود، که دستوراتی از خاتمی و

طوفانیان دریافت کرده که باید قرارداد کمیسیون به نام شرکت شهام فیوج که شرکت بین المللی شرقی

لاوی را خریداری نمود، انتقال داده شود. بنابه گفته لاوی به وی وعده داده شده بود که انجام امور تمام

کارهای مسافرتی گرومن به آژانس مسافرتی وی سپرده شود.

فیوج که می گوید از سال 1974 در زمینه تجارت بین المللی فعالیت داشته، گفته است که در هیچ

توطئه ای برای به دست گرفتن کنترل شرکت لاوی و قرارداد کمیسیون وی دست نداشته. وی گفت

شرکت شهام که در تمام منطقه خاورمیانه فعالیت می کند، علاقه مند به فروش هر دو نوع هواپیمای اف

14 و اف 15 می باشد.

فیوج با صراحت اعلام نمود که هیچ مقدار از مبالغ پرداختی توسط گرومن به مقامات دولتی ایران

داده نشده؛ وی در مقام تأکید گفت «هرگز چنین نشده است». وی گفت «پس از تحقیق شواهد را در

اختیار همگان قرار خواهد داد». اورام در مورد بعضی از جنبه های قرارداد کمیسیون آزادانه سخن

گفت، اما از پاسخ به سؤالات طفره می رفت. او به کرات از بردن نام منبع ایرانی که به نماینده گرومن

اطلاع داده بود که لاوی بیش از این دلال دلخواه نیست امتناع ورزید. و هیچ گونه یادداشت و یا سند

شرکتی را که دال بر توصیه فیوج به عنوان دلال مناسب بین ایران و گرومن در زمینه فروش اف 14

به آن کشور باشد، در اختیار نیوزدی قرار نداد.

در مصاحبه بعدی، وی نگفت که چه کسی قبل از همه فیوج را توصیه کرده است، اما اظهار داشت

که گرومن اولین بار از طریق برانکاتی رئیس بخش ایرانی عملیات شرکت به این مسئله پی برده است

مقام گرومن گفت که طی ملاقات با طوفانیان در ژوئن 1975، رئیس خریدهای تسلیحاتی ایران به

شرکت توصیه نمود که بهتر است به ارتباط خویش با فیوج یا هر دلال دیگری پایان دهد، ولی از

کمیسیون صحبتی به میان نیاورد.

گرومن تا به حال 6 میلیون دلار از 28 میلیون دلار کمیسیون مربوط به 80 فروند اف 14

فروخته شده به ایران را پرداخت کرده است شرکت مزبور در ماه آوریل 1975 مبلغی معادل 9/2

میلیون دلار به فیوج پرداخت کرده است، بنابه گفته لاوی، فیوج نیز از این مبلغ 000،600 دلار را به

وی عودت داده است. اورام می گوید که مبلغ 1/3 میلیون دلار نیز به شرکتی بنام شرکت صادرات

بین المللی استار لایت که شامل برادران لاوی یعنی پرویز و منصور می باشند، پرداخت نموده است.

ولی بخش اعظم پول حاصله از قرارداد فسخ شده کنونی می بایست نصیب فیوج شود. شهام ظاهرا

ص: 324

قرارداد کمیسیون را به نام دولت ایران انتقال داده است. هنوز معلوم نیست که بر چه اساسی این قرارداد

دریافت شود. سفارت آمریکا پس از اولین وعده همکاری کامل با نیوزدی، طی دو هفته گذشته

هیچ گونه پاسخی به سؤالات آن نداده است.اینگرسول


نامه ابوالفتح محوی به ژنرال طوفانیان معاونت وزارت جنگ

سند شماره (15)

تاریخ: 26 فوریه 1976

ژنرال طوفانیان معاونت وزارت جنگ

دخالت من به عنوان یک بازرگان مستقل در امور تسلیحاتی نیروهای مسلح شاهنشاهی ایران با

تأسیس و سرمایه گذاری در صنایع هواپیمایی ایران و با کسب مجوز قبلی شروع شد. پس از تحویل و

تحول در صنایع هواپیمایی ایران و مجددا با کسب مجوز قبلی و همچنین به یک میزان محدود فعالیت

تجاری خود را منطبق با قوانین کشورمان ادامه دادم. هرچند که مدتی است، فعالیتی نداشته ام ولی

علی ایحال موافقت دارم که از این پس هیچ گونه دخالتی در امر فعالیتهای تجاری نیروهای مسلح

شاهنشاهی ایران ننمایم.ابوالفتح محوی


خروج نام ابوالفتح محوی از لیست سیاه به دستور شاه

سند شماره (16)

تاریخ: 2 مارس 1976شماره : 33 79 01 1401

وزارت جنگ

معاونت تسلیحاتی وزارت جنگ

سلطنت آباد تهران ایران

گواهی می شود:

به دنبال ایجاد ارتباط با من در 10 ژوئیه 1975، شکوائیه ای که توسط آقای محوی ارائه گردیده

بود و در آن ادعا شده بود، که وی خود و هیچ یک از عواملش را مستقیما یا به طور غیرمستقیم در

مبادلات مربوط به خریدهای نظامی وزارت جنگ و نیروهای مسلح شاهنشاهی ایران در حال حاضر

و یا در آینده دخالت نمی دهد، به شرف عرض شاهنشاه آریامهر فرمانده کل قوا در 26 فوریه 1976

رسانیده شد.تأییدیه شاهنشاه برای حذف نام آقای محوی از لیست سیاه اعطاء گردید.

ژنرال طوفانیان

معاونت وزیر جنگ


گرومن

سند شماره (17)

تاریخ: 10 دسامبر 1976طبقه بندی: خیلی محرمانه

از: وزارت خارجه در واشنگتن دی. سی.به: سفارت آمریکا در تهران

مرجع: (الف) تهران 12219؛ (ب) تلگرام وزارتخانه 300036

موضوع: گرومن

1 مقام سفارت اطلاعات موجود در مرجع الف را در تاریخ 10 دسامبر در اختیار نورمن پاول

ص: 325

قرار داد. این اطلاعات برای پاول جالب توجه بود، اما معتقد است که اقامه دعوای لاویها مانع از آن

می گردد، که وی در این موقعیت پاسخ جامعی بدهد. او در نظر ندارد در آینده نزدیک به ایران سفر کند.

2 پاول گفت سند اقامه شکایت لاویها که گزارش گر نیویورک تایمز آن را ندیده است، چند مطلب

را تصریح می کند که در آنها پای ایرانیها و دولت ایران به میان کشیده شده است. وی می گوید هرگاه که

سندی وارد قلمرو عمومی شود، مقالات مطبوعاتی بسیاری نیز به دنبال آن پدیدار می گردند.رابینسون


اختلافات تجاری شرکت گرومن

سند شماره (18)

تاریخ: 17 اکتبر 1978طبقه بندی: محرمانه

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت خارجه در واشنگتن دی.سی

موضوع: اختلافات تجاری شرکت گرومن

1 آقای برادفورد وستون، نماینده آقای آلبرت آی. ادلمان از شرکت حقوقی تروبین سیلکاکس

ادلمان و کناپف، شماره 375 خیابان پارک، نیویورک 10022 در تاریخ 10 و 11 اکتبر با بخش

بازرگانی سفارت تماس گرفت و خواستار دریافت اطلاعات و گفتگو در مورد پرونده حقوقی مطروحه

بین برادران لاوی و شرکت گرومن شد.

2 این شرکت که نماینده برادران لاوی در دعوای حقوقیشان برای دریافت 24 میلیون دلار از

شرکت گرومن است، مایل است به اسناد و سوابق مربوط به پرونده، از جمله مطالبی که در آنها به

اسنادی اشاره شده که گویا چندین سال قبل توسط سفارت در اختیار گرومن قرار داده شده است،

دسترسی پیدا کند. این مطالب عبارتند از: مکاتباتی که حکایت از قرار گرفتن نام برادران لاوی توسط

وزارت جنگ در فهرست سیاه دارد.

3 در پاسخ، مقام سفارت گفت که این بخش فاقد هرگونه پرونده ای در مورد شرکت گرومن

می باشد، ولی یک گزارش جامع در مورد تجارت جهانی مربوط به شریک شرکت لاوی تحت عنوان

لاوکو چندین سال قبل تهیه شده که در آن نشانه ای از رابطه بین شرکت مزبور و کمپانیهای آمریکایی

وجود ندارد.

4 بررسی دقیق نشان داد که بایگانی اداره تجارت جهانی حاوی چنین گزارشی نمی باشد، و

ظاهرا تصور بر این است که در پرونده های وزارت بازرگانی در واشنگتن ممکن است نسخه ای از این

گزارش وجود داشته باشد. FSNنیز تأیید کرده که چنین گزارشی را قبلاً تهیه کرده است.

5 بررسیهای انجام شده در بایگانی پرونده های بازرگانی حاوی هیچ گونه سند یا سابقه ای در

رابطه با لاوی ها یا گرومن و به خصوص مکاتبات بین وزارت جنگ و سفارت یا بین سفارت و

گرومن نبود.

6 وابسته بازرگانی که از نوامبر 1974 در این واحد مشغول کار بوده به وستون گفت که او به

خاطر ندارد که در این مورد مطلبی دریافت و یا ارسال کرده و یا موضوع را با گرومن و یا مشاور آن

در میان گذاشته باشد؛ و در همان حال یادآور شد که در اوج رونق بازار نفتی ایران در سال های

1974 و 75 شمار بازدیدکنندگان و نامه های وارده به این بخش بسیار سرسام آور بوده است.

7 وستون در ملاقات کوتاهی که با مشاورین سیاسی و نظامی داشت، از آنها سؤال کرد که آیا در

ص: 326

بایگانی پرونده های سیاسی نظامی نسخه اصلی نامه های سال 1972 که در آنها نام لاویها به فهرست

سیاه وارد شده وجود ندارد؟ به وی اطلاع داده شد که بررسی پرونده ها نشانگر مطالبی مرتبط با این

موضوع نبوده است. وستون علاوه بر این به صورت کلی در مورد سیستم ضبط پرونده ها و نامه ها

سؤال کرد.

8 در پاسخ به سؤال مربوط به نحوه ضبط و ربط نامه ها یا مکاتبات دریافتی، وابسته بازرگانی

گفت مدتی پس از ورود وی مکاتبات دریافتی در دفتر خاصی ضبط می شد، ولی نظام اداری کنونی

مجاز است. بنا به دلخواه این کار را انجام ندهد. وی افزود که البته تنها از طرف بخش مربوطه خودش

این گونه سخن می گوید و به بخشهای دیگر کاری ندارد. وابسته بازرگانی همچنین اظهار داشت که در

همان زمان (سال های 1977 یا 1978) فرم مخصوصی برای بازدیدکنندگان تهیه شد و در آن نام،

کمپانی، آدرس محلی و غیره، بازدیدکنندگان امور تجاری به خصوص کسانی که قبلاً وقت گرفته

بودند ضبط می شد. ولی کسانی که قبلاً وقت نگرفته بودند از چنین مسائلی برخوردار نمی شدند. وی

گفت که در اوراق قدیمی جستجو خواهد کرد تا شاید نام بازدیدکننده مورد علاقه وستون را بیابد، ولی

بررسی های انجام شده نشان داد که تمام این اوراق مربوط به سال 1977 و بعد از آن می باشند.

9 قبل از عزیمت، وستون از وابسته بازرگانی تقاضا کرد که یک نوشته با مضمون زیر در اختیار

وی قرار دهد: نقل قول «آیا بایگانیهای وابسته بازرگانی، سفارت آمریکا در تهران حاوی پرونده یا

اطلاعات دیگری در مورد شرکتها و افراد ذیل می باشند: لاوکو، جنتی اینترنشنال، استارلایت

اینترنشنال، ایستون اینترنشنال، گدکو، شرکت گرومن، هوشنگ لاوی، جمشید لاوی، منصور لاوی».

(پایان نقل قول).

وستون همچنین در نامه خویش خواسته است که نقل قول: وابسته بازرگانی سفارت آمریکا در تهران

شرح دهد که از چه سیستمی برای ضبط و ربط نامه ها مکاتبات، اطلاعات و دیگر اسناد وارده و

تاریخ و فرستنده آنها و غیره استفاده می کند. (پایان نقل قول).

10 در صورتی که وزارت خارجه اعتراضی نداشته باشد، وابسته بازرگانی می تواند به اطلاع وی

برساند که به دنبال یک جستجوی دقیق ولی نه چندان کامل او نتوانسته است، هیچ گونه نامه، گزارش،

و یا پرونده ای در رابطه با شرکتها و یا افراد فوق الذکر به دست آورد. که البته یادداشت مکالماتی با

مدیر اجرای گرومن از این قاعده مستثنی است و با هیچ یک از طرفین دیگر مربوط نمی باشد. ثانیا

یک سال و اندی پس از ورود وی به سفارت به کارگیری سیستم ضبط و ربط نامه ها در بخش

بازرگانی سفارت معمول گردید ولی بعضی از نامه های وارده نیز مشمول این سیستم نمی شد. به هر

حال، ضبط و ربط در مورد تمام نامه ها از جمله مکاتبات دریافتی از دیگر بخشهای سفارت رعایت

نمی گردد. علاوه بر این، طبق روش معمول پس از مدت دو سال باید تمام سوابق غیر فعال نابود شوند.

11 از دریافت سریع اظهارات و نصایح وزارتخانه خوشحال خواهیم شد.سولیوان

ص: 327

سند شماره (19)

تاریخ: 9 نوامبر 1978شماره: 11028

از : سفارت آمریکا تهران به : وزارت امور خارجه واشنگتن

مرجع: 268454 وزارت خارجهطبقه بندی: خیلی محرمانه

موضوع : اختلافات تجاری گرومن

ما به مطالب دیگری در مورد موضوع پرونده سیاسی نظامی دلالها در سال 1976 دست یافتیم.

قسمت اعظم آن پرونده مربوط به گرومن، برادران لاوی و فروش هواپیماهای اف 14 می شود.

نسخه اصل یا کپی نامه های طوفانیان به لاوی ها و محوی ضمیمه شده است.سولیوان


پرداخت حق الزحمه دلالها

سند شماره (20)

تاریخ: 4 سپتامبر 79طبقه بندی: خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت خارجه در واشنگتن دی. سی.

مرجع : تلگرام وزارت خارجه 227121

موضوع: پرداخت حق الزحمه دلالها

1 تحقیق در پرونده های سیاسی نظامی سفارت هیچ گونه پاسخ قطعی را در ازای سؤال مطروحه

در تلگرام مرجع پدید نیاورده است. آخرین اشاره ای که به منبع استفاده از دلال ها یا پرداخت

حق الزحمه به آنها در فروشهای نظامی شده، در یادداشت مکالماتی 11/8/73 بین معاون ژنرال

طوفانیان، هوشنگ دهش و مقامات گروه کمک مستشاری نظامی درج گردیده است. بر طبق این

یادداشت مکالماتی، دهش گفته است که دولت ایران پرداخت هیچ گونه حق الزحمه یا درصدی را در

قبال 1680 فروشهای نظامی خارجی تقبل نخواهد کرد. حتی اگر دولت آمریکا اعلام کند که پرداخت

این هزینه ها بر اساس مقررات ASPR قابل قبول است، دولت ایران زیر بار نخواهد رفت.

2 بنا به پیام 91335، ژوئیه 1975 گروه کمک مستشاری سرلشگر طوفانیان به ژنرال برت گفته

بود که شاه «با پرداخت هرگونه حق الزحمه و یا هزینه های اضافی برای تهیه و تدارک تجهیزات دفاعی

شدیدا مخالف است».

3 در پرونده های سفارت هیچ گونه بیانیه صریحی در رابطه با زمان و یا شکل منع پرداخت

حق الزحمه دلالها وجود ندارد. گروه کمک مستشاری نظامی توصیه می کند، که شما موضوع را با

آژانس کمک امنیتی دفاعی در میان بگذارید. معاون مدیر آژانس کمک امنیتی دفاعی ممکن است در

این مورد اطلاعات بیشتری داشته باشد.

4 سفارت نسخه هایی از اسناد مربوطه را برای اداره امور خاور نزدیک / ایران ارسال

می دارد.تامست



کتاب شصت و هشتم

توهم براندازی

ص: 328

ص: 329

توهم براندازی

مقدمه

ص: 330

ص: 331

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مقدمه

در مجموعه کتابهای دخالتهای آمریکا در ایران و خصوصا خط میانه، خط مشی آمریکا در مواجهه

با انقلاب و رهبری آن به خوبی ملاحظه می شود. از کلیدی ترین جملات اسناد مندرج در کتاب شماره

55 و در هدایت جریان شریعتمداری و افراد مرتبط با او خط مشی زیر می باشد:

«من (رئیس قرارگاه سیا در تهران) نظر خود را تا زمانی که ارتش دوران نقاهت خود را طی کند

اعلام می دارم و این هم مرحله ای است که برای طی آن از دست ما تقریبا هیچ کاری ساخته نیست.

کاری که از دست ما برمی آید و من هم اکنون درگیر آن هستم، این است که سران بالقوه یک ائتلاف

متشکل از لیبرالهای سیاسی، چهره های مذهبی میانه رو و سران ارتشی متمایل به غرب (زمانی که

ظهورشان شروع شد) را شناسایی کرده و آماده حمایت از آنها بشویم، کسی که بیش از دیگران

احتمال داده می شود این ائتلاف را سرعت بخشد آیت اللّه شریعتمداری است.»

در جواب ستاد مرکزی سیا تصریح می کند: هدف ما از اقدام سیاسی مان در ایران، روی کار آوردن

دولتی است که نسبت به منافع ایالات متحده نظر موافق داشته باشد. برای آنکه حزب شریعتمداری را

به عنوان یکی از راههای نیل به هدف خود مورد توجه قرار دهیم، لازم است که قدرت و نفوذ آن را

معین کنیم.

«بهترین راه نیل به این هدف استقرار یک دولت میانه روی برخوردار از حمایت مردم است که

تحت رهبری یا حمایت جامعه روحانیت باشد و قدرت حفظ نظم و قانون را داشته باشد.»

با این مقدمه روشن است که آمریکا که در مرحله اول با شکست غیرمنتظره ای مواجه شده و

نتوانسته است علیرغم همه فعالیتهای سیاسی پشت پرده شاه را بر سریر قدرت نگاه دارد، با حاکمیت

انقلاب در کمال احتیاط برخورد نماید و در شرایطی که به عنوان مظنون درجه یک در تهدید انقلاب به

او نگریسته می شود، به بازسازی اهرمهای از دست رفته بپردازد.

اسنادی که در این مجموعه ارائه می شود حکایت اشخاصی است که به اشکال مختلف بعد از

پیروزی انقلاب اسلامی خود را به عناصر آمریکایی نزدیک نموده و موضوع براندازی حاکمیت

جمهوری اسلامی ایران را مطرح و خواستار پشتیبانی آمریکا شده اند. از آنجا که عموما این افراد فاقد

ویژگیهای اساسی مورد نظر آمریکا یعنی داشتن هدف و حمایت واقعی توده ای و نفوذ با دوام و قابل

اتکاء بوده اند با جمله کلیشه ای «آمریکا قصد دخالت در امور داخلی ایران را ندارد» مواجه می شده اند.

البته به تناسب، این افراد مواضع متمایل به میانه روی و معقولتری نسبت به شرایط جدید اتخاذ

ص: 332

می کردند، این پاسخ آمریکا از رقت کمتری برخوردار بود و روزنه هایی برای دسترسی به حمایت

آمریکا باقی گذاشته می شد. طبیعی است افرادی که مشهور به ارتباط با رژیم گذشته بوده اند در آن

زمان نمی توانستند محور حرکت آتی آمریکا بشوند. در کنار اهداف جاه طلبانه به تعبیر خود

آمریکاییها فرصت طلبانه بعضی از این اشخاص، آمریکا مستقلاً با هدف جاسوسی و جمع آوری

اطلاعات سعی می کند از ظرفیت دسترسیهای آنان حداکثر بهره برداری را بنماید. زمانی که این

دسترسی شامل اطلاعات با ارزش طبقه بندی شده می شود فرد به سیا تحویل داده شده و ارتباطات

کاملاً صورت اطلاعاتی پیدا می کند و تا مرحله آموزشهای ویژه جاسوسی نیز پیش می رود.

کلیه این فعالیتها در جهت همان هدف اصلی که ایجاد یک جریان میان رو است هدایت می شود.

محورهای جاسوسی زیر از این اسناد استخراج شده است:

طرحها و شکافهای درونی رهبری روحانیت.

دستگاه اطلاعاتی جدید و اطلاعات مربوط به امنیت داخلی.

شناسایی سرهنگهای میان رتبه که هسته رهبری آتی ارتش را به عهده دارند.

تواناییهای نظامی و دفاعی(1) (در رابطه با تهاجم عراق، بر علیه آل سعود در مقابل شوروی و در

حمایت از پاکستان).

نحوه مقابله با تحریکات گروهکها که از آن تحت عنوان ناآرامی اقلیتها یاد می شود.

دستیابی به اطلاعات مربوط به خریدهای نظامی گذشته و از حمله زیر دریایی از آلمان غربی.

در مورد عناصری که در خارج از کشور دعوی تشکیل هسته های مخالفین را داشتند مسئله

تفاوت می کرد. این افراد ارزش استفاده جاسوسی را برای آمریکا نداشتند لیکن آمریکا علاقه مند بود

در جریان فعالیت این به اصطلاح تبعیدیها قرار داشته باشد و همچنین از موضع دولت میزبان آن مطلع

باشد.

با این وجود، از آنجا که ارزیابی سفارت آمریکا در تهران این بود که هیچ کدام از این تبعیدیها

پایگاهی خاص در بین مردم ندارند و از سوی دیگر خود این افراد در ابراز حمایت آمریکا از خودشان

بیش از حد غلو می کردند و احتمال داده می شد که حساسیت دولت ایران در این راستا برانگیخته شود

و یا موجب تضعیف جریانهای حامی ارتباط با آمریکا که هنوز از حاکمیت تصفیه نشده بودند گردد،

بعضا از ادامه تماس با به اصطلاح مخالفین واهمه داشتند. تعابیری که در توصیف شخصیت بی مقدار

بعضی از این عناصر به کار رفته است بسیار قابل توجه است. در عین حال، برخی از آنان نظیر

منوچهر گنجی در سالهای اخیر با توجه به رویارویی جدیتر آمریکا با انقلاب اسلامی به صورت محور

تحرکات جناح راست و طرفدار غرب درآمده اند که ریشه آن را باید در همان تماسهای اولیه و

برداشتهای آمریکا از دیدگاههای این فرد دانست. همچنین بعد از تسخیر لانه جاسوسی و تحمل ضربه

جدید آمریکا از عناصری همچون باقری (فرمانده وقت نیروی هوایی) در جریان طبس و حمله نظامی

به ایران استفاده می کند. در واقع شرایط ویژه بعد از انقلاب، زمانی که هنوز جریانهایی نظیر نهضت

1- نوع اطلاعات مورد توجه آمریکاییها با توجه به تهاجم نظامی عراق و شروع جنگ توسط رژیم متجاوز بعث و همچنین همکاریهای بعدی بین آمریکا و عراق در زمینه تبادل اطلاعات نظامی که در مطبوعات هم مطرح شد ٬ حاکی از نقش مستقیم آمریکا در شروع جنگ تحمیلی می تواند باشد.
ص: 333

آزادی نقش قابل ملاحظه ای در اداره امور اجرایی به عهده داشتند، به تحرکات آمریکا حساسیت

ویژه ای می بخشید که دستیابی به منافع از دست رفته را مطلقا از مجرای مرتبطین سابق که عموما به

وابستگی به رژیم شاه شهره بودند، نمی توانست جستجو کند، لذا به شدت از این که به عنوان پشتیبان

کسانی معرفی شود که هیچ امیدی به موفقیتشان در آینده سیاسی ایران نمی رفت احتراز می کرد. در

عین حال منابع جمع آوری اطلاعات خود را نیز اگر در راستای اهداف اصلی ارزشمند بودند از این که

در به اصطلاح «توطئه چینیهای مخالفین» درگیر شوند، مانع می شد. (سیروس رامتین نمونه این شیوه

برخورد بوده است).

با این همه علیرغم ادعای عدم دخالت در امور داخلی ایران، حتی مأمورین بخش سیاسی سفارت

نیز در تماس و مراوده با این توطئه چینیها بسیار پیش می رفتند و حاضر به گفتگو با کسانی بودند که

صراحتا تأیید می کردند در حرکتهای ایذائی مسلحانه ضدانقلابی نقش داشته اند و به دنبال اقدام نظامی

بر علیه حکومت انقلابی می باشند.

در مجموع ادعای عدم مداخله آمریکا در امور داخلی ایران یک موضع جدی و واقعی نبوده، بلکه

بیشتر یک ترفند دیپلماتیک بوده است.

مجموعه اسناد حاضر بر اساس فعالیتهای افراد موضوع بندی شده و در مقدمه اسناد مربوط به هر

فرد، توضیحات لازم آورده شده است. همچنان که قبلاً هم اشاره شد برخی از این افراد تا مرحله

تماس و رابطه با سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، پیش رفته و آنهایی که ارزش کمتری داشته اند صرفا

با عوامل وزارت خارجه آمریکا مرتبط بوده اند، لذا به طور طبیعی خوانندگان محترم بایستی تفاوتهای

تکنیکی این اسناد را در نظر داشته باشند.

در خاتمه وجوب شکر نعمت رهبری هوشمندانه انقلاب اسلامی که با زعامت او این کشتی هر روز

در میان طوفانهای سهمگین توطئه، راه خود را به جلو باز کرده و می کند، بر خود و همه مستضعفان

عاشق اسلام ناب محمدی (ص) را یادآور می شویم .

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

بهار 1368


اسناد حمید شیرازی عضو سیا با رمز:اس دی کت/1 شغل : سرتیپ نیروی هوایی ایران

نام : حمید شیرازی نام رمز: اس دی کت/1شغل : سرتیپ نیروی هوایی ایران

چون اسناد تماسهای ابتدائی از بین رفته اند، لذا چگونگی برقراری ارتباط اولیه شیرازی با سیا

مشخص نمی باشد. نام مشارالیه نیز در این مجموعه اسناد نمی باشد و از توضیح گروگانها در زمان

اسارت و تحقیقات بعدی مشخص شده است. با توجه به اسناد چنین برمی آید که حمید شیرازی در

مسافرتی به هنگ کنگ با آمریکاییها تماس می گیرد و پس از یک سری ملاقاتها می پذیرد که به عنوان

یک عامل اطلاعاتی برای سیا کار کند. مشارالیه پیش بینی می کند بتواند در نیروی هوایی ایران پست

مهمی بگیرد و به همین دلیل آمریکاییها برای آموزش و توجیه وی تلاش زیادی می کنند، سیا از وی

خواهان اطلاعاتی در مورد موقعیت نیروی هوایی ایران و مقایسه آن با نیروی هوایی عراق، آمادگی

هواپیماهای جنگی و روحیه خلبانها، طرح جدید دفاع هوایی ایران در مقابل حمله احتمالی عراق و ...

می شود و با توجه به این نیازها وی را ترغیب به گرفتن شغلی در نیروی هوایی می کند(شیرازی اظهار

ص: 334

داشت که در مورد مقدورات فعلی نیروی هوایی و احیانا دستگاه ارتش ظرف چند روز بعد از بازگشت

به ایران و گفتگو با دوستانش در ارتش خواهد توانست یک گزارش وضعیت عالی و متکی به اخبار

صحیح به ما بدهد.

مأمور مربوطه گفت که از شنیدن این حرف خوشحال است، اما طراحان و تصمیم گیرندگان سیاسی

کشور ما علاقه وافری دارند که او طرحها و مقاصد ارتش ایران را هم در اختیار ما گذارد و این کار را

فقط وقتی می تواند به طور مداوم انجام دهد که در نیروی هوایی شاغل به خدمت باشد. مشارالیه گفت

موافق است سند شماره 5). طرفین توافق می کنند که در ایران به طور مرتب ارتباط عملیاتی داشته

باشند و یا در صورت لزوم ارتباط تلفنی و یا پستی به صورت رمز داشته باشند. وی پس از بازگشت

به تهران تا مدتی با جاسوسان ارتباط برقرار نمی کند و آنها در پی کسب خبر از وی تلاش می کنند تا

بعدا متوجه می شوند که شیرازی برخلاف پیش بینی سمتی در ارتش نگرفته و بازنشسته شده است. به

همین دلیل سیا از تماس و استفاده از او منصرف می شود (چنان که به خاطر می آوریم تخلیه اطلاعاتی

«ک/1» نشان داد که در موقعیت او به عنوان یک افسر بازنشسته امکان دسترسی به اطلاعات مفید

وجود ندارد و به این ترتیب فایده آشکاری در تماس با او در این موقع وجود ندارد حتی اگر خودش

علاقه مند باشد لذا این را کنار می گذاریم سند شماره 19)

سند شماره (1)

6 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 503377به: فوری به توکیو رونوشت فوری برای بانکوک، تهران، هنگ کنگ حساس

عطف به: توکیو 86408اقدام شبانه توکیو

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است.

1 در ذیل احتیاجات اطلاعاتی که در تلگرام مرجع درخواست شده بود می آید:

الف ما علاقه مند به دریافت حداکثر جزئیات درباره طرحهای جنگی ایران علیه عراق می باشیم.

(تصور می کنیم که تمام طرحهای جنگی تهیه شده در زمان شاه هنوز معتبر می باشند). طرحهای حمله

تعرضی نیروی هوایی علیه عراق را به تفصیل شرح دهید. طرحهای مقابله با یک حمله عراق را به

تفصیل شرح دهید. آیا ایرانیها اول سعی خواهند کرد نیروی هوایی عراق را از کار بیندازند، بعد سیستم

دفاع موشکی ضد هوایی و بعد به پشتیبانی نیروی زمینی ایران بپردازند؟ هر سه کار را با هم انجام

می دهند؟ چه هدفهای ویژه ای مورد اصابت قرار خواهند گرفت؟ در کجا نیروی زمینی ایران نوک

حمله خود را متمرکز خواهند ساخت؟ نیروی هوایی ایران چه نوع کمکی می تواند در اختیار

گذارد.نیروی هوایی چه نوع مقابله ای را پیش بینی می کند؟ برای خنثی سازی آن چه مدتی را؟ ارزیابی

نیروی هوایی ایران از نیروی هوایی عراق چگونه است؟ آیا خلبانهای عراقی پروازهای مکرر دارند؟

آیا آموزش سخت دارند؟ آیا در تبادل دیدارها (بعد از 1975) مشارالیه هیچ دیداری از عراق داشته؟

اگر آری به تفصیل بیان شود. به کجا رفت؟ چه چیز ویژه ای مشاهده کرد؟ تلقی وی چه بود؟ ارزیابی

مشارالیه از توانایی نیروی هوایی به اجرای طرحهای جنگی شاه. هیچ طرحی علیه عربستان سعودی

در میان بود؟ برای دفاع در برابر شورویها چه؟ برای کمک به پاکستان؟ حتما طرحهای ایران برای

ص: 335

دفاع در برابر حمله از جانب عراق بیان شوند. احتمال داده می شود که عراقیها بیشتر از کجا حمله

کنند؟ با چه تجهیزاتی؟ دفاع ایران چگونه خواهد بود؟ ضد حمله ها؟

ب درجه آمادگی عملیاتی هواپیماهای اف 14 چقدر است؟ آیا سیستمهای موشکی فونیکس

در وضع عملیاتی قرار دارند؟ اندازه آمادگی عملیاتی هواپیماهای اف4 و اف5 چقدر است؟ آیا

موشکهای هوا به هوای (سایدویندر و اسپارو و هوا به زمین) در وضع خوبی به سر می برند؟

ج چه نوع هواپیماهای جنگنده ای علیه کردها به کار گرفته شده اند؟ چه تعداد؟ چه نتیجه ای

داشته؟

تلفات چقدر بوده؟ (علت م) تلفات چه بوده؟ قصور در نگهداری؟

د آیا مشارالیه از ناآرامیهای اقلیتها در (بلوچستان م) اطلاعی دارد؟ آیا دولت ایران پیش بینی

می کند در این منطقه دردسر داشته باشد؟

ه در خصوص لوازم یدکی و دریافت کمک نگهداری تجهیزات غیر از ایالات متحده چه

کشورهایی در نظر گرفته شده اند؟(مثل ایتالیا و پاکستان)

و آیا نیروی هوایی انتظار دارد از هواپیماهای اف 4، اف 5، سی 130 تعداد هواپیماهای

......./عادی کاهش یابد و تمام شود؟ اگر نه، چه اقداماتی در جهت پیشگیری از وخامت ...

هواپیماهای قابل پرواز اتخاذ می شوند (یعنی استفاده محدود از ذخیره شده ها)؟

ز خط تدارکات لوازم یدکی برای آن نوع لوازمی که قابل تهیه می باشند چگونه کار می کند؟

ح آیا طرحهایی برای بازگرداندن مستشاران نیروی هوایی ایالات متحده در میان می باشند؟ کدام

افسران نیروی هوایی ایران موافق بازگرداندن مستشاران آمریکایی و کدام مخالف آن هستند؟

ط از مشارالیه بخواهید که چارت نیروی هوایی و سازمان خود را بکشد و مقامها و صاحبان

فعلی آنها را نشان دهد و درباره کارآیی نظامی و شخصیت افسران کمی اظهار نظر کند.

ی آیا درگیری همافران و خلبانان در جهت حل شدن است؟ آیا مداخله کمیته انقلاب در نیروی

هوایی ادامه دارد؟

2 بدون پرنده، تا تاریخ 6 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری

سند شماره (2)

9 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 505513به: فوری به هنگ کنگ، تهران، رونوشت با حق تقدم برای توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به: الف رئیس 503258 ب توکیو 86467 ج توکیو 86460 د توکیو 86480 ه تهران

54078 و رئیس 503377

1 به دنبال جواب مطلوبی که در تلگرام مرجع ه آمده بود و ارزیابی مثبت جینوچیو از

عکس العمل مشارالیه نسبت به پیشنهاد استخدام، ستاد، استخدام وی را با اجرت مشخص شده در

پاراگراف 3 تلگرام مرجع الف تصویب می کند. ما هم موافقیم که باید فهمانده شود علاقه ما به او بیشتر

برای دراز مدت است و کارآیی بالقوه او احتمالاً بسته است به اینکه حاضر باشد در صورت لزوم

ص: 336

مقامی غیر از ریاست ستاد هم قبول کند.

2 اداره مطالعات استراتژیک از دریافت گزارش تلگرام مرجع (د) خوشحال شد و پیشنهاد کرد

نمرات بالایی به آن داده شود. این گزارش همچنین ذائقه آنها را برای گزارشهای بیشتر تحریک کرد.

آنها قویا اصرار می ورزند که مشارالیه اطلاعاتش به طور کامل و با حداکثر تفصیلات در مورد

طرحهای جنگی پیش از انقلاب علیه عراق در درجه اول، اتحاد شوروی در درجه دوم و طرحهای

جنگ یا کمک نظامی علیه هر کشور دیگر در درجه سوم تخلیه شود. (همچنین بابت هر گونه

توضیحی که مشارالیه بتواند در مورد محل «کی بی سی K.B.C.» که در پاراگراف دو گزارش مرجع «د»

به آن اشاره شده تهیه کند، متشکر خواهیم شد). عدم توانایی مشارالیه به درک احتیاج ما به این نوع

خبر که در پاراگراف مرجع «ج» به آن اشاره شد قابل درک است. ما تردیدی نداریم که این موضوعات

در رژیم شاه به طور عادی با تیمهای مستشاری نیروی هوایی مورد بحث قرار می گرفتند. واقع قضیه

این است که تیمهای مستشاری آمریکا غیر از ایران در سایر کشورها نیز عموما به آگاه کردن

جماعت اطلاعاتی از اخبار حاصله طی مأموریتهای محوله خود در خارج بی میل بوده اند، از ترس

اینکه مبادا دولتهای میزبان آنها را به چشم بازوی جماعت اطلاعاتی بنگرند. این منجر به ایجاد فواصل

خالی حساسی در اطلاعات موجود مشتریان بالقوه ای مثل اداره مطالعات استراتژیک شده است، چنان

که از نوع احتیاجات اطلاعاتی تلگرام مرجع «و» این نکته آشکار است. (برای اطلاع شما: تعدادی از

این سؤالات و احتیاجات را قبلاً سازمان اطلاعات دفاعی به ما داده بود) فقط برای اطلاع شما.

می توان به مشارالیه گفت که ما به اخباری برای تائید اطلاعات فعلی خود و یا هر گونه اطلاعات

بیشتری که بتواند فراهم کند احتیاج داریم.

3 در مورد این نظر مشارالیه که طرحهای جنگی تهیه شده در دوران شاه دیگر اعتبار ندارند، اداره

مطالعات استراتژیک موافق نیست. آنها احتمال نمی دهند حکومت خمینی طرحهای جدید (جنگ)

احتمالی تهیه کرده باشد، خصوصا با آن بی نظمی که در ارتش وجود دارد. برای مثال اگر حکومت

فعلی با یک حمله هوایی عراقی روبه رو شود باید برای دفاع و ضد حمله از طرح ریزیهای نظامی سابق

استفاده کند. یا اینکه طرحهای مصلحتی به اجرا بگذارد. در رابطه با مطالب فوق، بسیار متشکر

می شویم که این موضوع را تعقیب کنید.

4 پرونده: 27 120 41. تا تاریخ 8 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (3)

فوری به هنگ کنگ، عادی به توکیو(25504 FJT)

1 قرارگاه اطلاعی درباره طرحهای احتیاطی نظامی قبل از انقلاب و مناسبت آنها ندارد. آواکس

هیچ گاه کامل نشد. خبری که درباره انضباط ارتش و نگهداری هواپیماها داده شده با گزارشهای

قرارگاه سازگاری دارند. این مفهوم که به طور غیرمستقیم بیان شده که مسئله لوازم یدکی با ایالات

متحده مورد مذاکره قرار نگرفته یا اگر گرفته نتیجه مثبت نداشته غلط است. از منابع متعدد اطلاع

یافته ایم که تشنج بین همافران و خلبانان شدید بوده است.

2 بدون پرونده. تا تاریخ 8 شهریور 78 در بایگانی ضبط می شود. تماما سریسری

ص: 337

سند شماره (4)

9 شهریور 58 اعضاء سریهشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به: الف رئیس 505513 ب تهران 54078 ج توکیو 86431 د توکیو 86467

از: هنگ کنگ 68149به: فوری به تهران، رئیس رونوشت با حق تقدم برای توکیو، بانکوک

1 بابت تلگرامهای مرجع الف و ب تشکر می شود. فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع صبح روز 9

شهریور مطابق طرح تماس هنگ کنگ برای ... توجیه شد... برنامه ریزی برای جلسه طولانی شب 9

شهریور دنبال دیدار بین ساعات 30/17 و 18 ...

2 تهران. بابت طرح تماس مشروحه در تلگرام مرجع «ب» تشکر می شود... طرح(های) اختیاری

(یعنی نقاط مختلف و اضطراری ملاقات در اتومبیل) برای ... تهران با ذکر اولویت فوری به هنگ کنگ

فرستاده شود... دلایل غیرقابل پیش بینی ممکن است مشارالیه درباره ... دچار دلهره شود. می خواهیم

در این صورت چاره هایی برای مذاکره... داشته باشیم. التفات داریم که پاسخ شما به همین درخواست

در پاراگراف 2 تلگرام مرجع ... با این مطلب تلاقی می کند.

3 مأمور مربوطه قصد دارد پیشنهادها و...شغلی خود را امشب با مشارالیه در میان گذارد، روی

همین نکته ما ... بیشتری خواهیم گذاشت ... پاراگراف 4 تلگرام مرجع «ج» مشارالیه صریحا به مأمور

مربوطه گفته بود که پیشنهاد داده شده برای فرماندهی کل نیروی هوایی بود، در حالی که تهران و ستاد

مرکزی صحبت از ریاست ستاد نیروی هوایی ... آیا ... هست که ما اینجا نمی دانیم؟ این نکته را دوباره

نزد... روشن خواهیم کرد، همچنین راجع به تمایل مشارالیه به قبول ... کمتر ... یا نظامی، فرماندهی

سؤال خواهیم کرد.

4 در این مرحله نمی دانیم مقدار وقتی که مشارالیه برای ملاقات با مأمور مربوطه کنار می گذارد

چقدر خواهد بود. در صورت مجال، همان طور که در تلگرام مرجع الف درخواست شده، رئوس

راهنمای جمع آوری اطلاعات را بار دیگر مرور خواهیم کرد.

5 پرونده: 27 120 41. تا تاریخ 9 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (5)

10 شهریور 58 اعضاءسری

از: هنگ کنگ 68171به: فوری به تهران، رئیس رونوشت با حق تقدم به توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس الف : تهران 54091ب : هنگ کنگ

68149 ج : رئیس 505513

1 با فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع عصر روز 9 شهریور ملاقات شد و او پذیرفت که به عنوان

یک منبع اطلاعات خارجی که مستقیما به مأمور تهران گزارش می کند فعالیت مخفیانه داشته باشد. او

نمی توانست با وجدان پاک پاداش پولی یا حقوق قبول کند و در ازای خدمات خود چیزی نخواست.

معذالک دوباره در مورد پسرش خصوصا اظهار نگرانی کرد که تحصیل او در سیستم آمریکایی به هم

خورده است (چنان که قبلاً به بانکوک اطلاع داد)، اما هیچ قول کمک نخواست و صریحا گفت

پیشنهادش هم نشود. فرد مزبور کاری که برایش به عنوان «کمک او به آزادی» پیشنهاد کرده بودیم

ص: 338

پذیرفت این مقصدی است که او ظاهرا با صداقت می گوید برایش از پول مهمتر است. (با این وجود

امکان این را مردود نمی شمریم که در آینده حاضر شود به عنوان پشتوانه ای برای ابهامات آتیه خود

حقوق را قبول کند). فرد مزبور موافقت کرد که اگر شغلی سطح بالا در نیروی هوایی به او پیشنهاد شد

آن را بپذیرد، حتی اگر این شغل غیر از ریاست ستاد باشد، تا به این ترتیب سطح دسترسی اطلاعاتی

مورد نظر ما تأمین شود. او رابطه خوبی با رئیس ستاد جدید سرلشکر امیر بهمن باقری دارد. باقری

یکی از دو سرلشکری بوده که او به عنوان واجدین صلاحیت برای این مقام به وزیر دفاع توصیه کرده

بود. مشارالیه قرار است عصر 11 شهریور هنگ کنگ را ترک کند. قرار شده ملاقات بعدی در ساعت

00/14 10 شهریور بیشتر به قصد مرور طرح تماس تهران صورت پذیرد.

2 ملاقات عصر 9 شهریور تقریبا 1 تا 5/1 ساعت طول کشید. پیش بینی می شود ملاقاتهایی که با

او تا پیش از عزیمت از هنگ کنگ داریم نسبتا کوتاه باشد، چون خودش حتما می خواهد افراد گروه

همسفرش از غیبت او ظنین نشوند. مأمور مربوطه در ابتدا به فرد مزبور گفت اطلاعاتی که او در جواب

پرسشها و مسائل طرح شده در توکیو داده بود در واشنگتن با استقبال خیلی خوبی مواجه شد. با این

شواهد ملموس از صحت اطلاعات وی و تمایلش به پاسخ به پرسشهای ما، به او گفته شد که اکنون

حاضریم درباره جزئیات یک رابطه مداوم مخفی مذاکره کنیم. مشارالیه با اساس نحوه استدلال اداره

مطالعات استراتژیک موافقت داشت که در صورت حمله خارجی به ایران دولت خمینی احتمالاً

چاره ای نخواهد داشت جز آنکه از طرحهای احتیاطی نظامی که در دوران شاه تهیه شده بود استفاده

کند این مبنای علاقه فراوان ما به جزئیات این طرحها بود. او موافقت کرد که اگر در هنگ کنگ

فرصت داشت، یک بار دیگر خواسته های (اطلاعاتی) ستاد را مرور کنیم. او اظهار داشت که در مورد

مقدورات فعلی نیروی هوایی و احیانا دستگاه ارتش ظرف چند روز بعد از بازگشت به ایران و گفتگو

با دوستانش در ارتش خواهد توانست یک گزارش وضعیت عالی و متکی به اخبار صحیح به ما بدهد.

مأمور مربوطه گفت که از شنیدن این حرف خوشحال است، اما طراحان و تصمیم گیرندگان سیاسی

کشور ما علاقه وافری دارند که او طرحها و مقاصد ارتش ایران را هم در اختیار ما گذارد و این کار را

فقط وقتی می تواند به طور مداوم انجام دهد که در نیروی هوایی شاغل به خدمت باشد. مشارالیه گفت

موافق است.

3 فرد مزبور گفت برای تأمین خواسته های اطلاعاتی که برای وی داشتیم در بازگشت به ایران در

نیروی هوایی مقامی خواهد پذیرفت، البته اگر چنان که کاملاً انتظار دارد، دوباره به او پیشنهاد شود. او

گفت که در این مرحله نمی تواند فعالانه دنبال یک مقام باشد، چون این کار با برخوردش ... مطابقت

پیدا نمی کند. او کاملاً انتظار دارد کمی پس از مراجعتش وزیر دفاع ریاحی دوباره با پیشنهاد اشتغال

نزد او بیاید. سپس درباره امکانات شغلی صحبت کردیم و مأمور مربوطه به او خبر داد که سرلشگر

امیر بهمن باقری به عنوان رئیس ستاد جدید معرفی شده است. وی از این موضوع اطلاع نداشت

(ظاهرا باقری بعد از عزیمت وی برای گذراندن تعطیلات جاری انتخاب شده بود)، اما اظهار داشت در

واقع در گفتگو با ریاحی او باقری و یک سرلشکر دیگر به نام ن یوسفی را به عنوان شایسته ترین

افراد برای مقام ریاست ستاد توصیه کرده بود. مشارالیه گفت که وی و باقری در مدرسه فرماندهی در

آمریکا همکلاسی و دوست صمیمی شده بودند و همسران ایشان خصوصا دوستی نزدیکی در آن

ص: 339

زمان برقرار کرده بودند. وی و باقری همچنان روابط خوبی با هم دارند. باقری یک خلبان جنگنده

شکاری و از تجربه و توانایی فراوانی برخوردار است. معذالک وی شک دارد که باقری برای تجدید

سازمان نیروی هوایی، آن طور که ریاحی می خواهد شایستگی داشته باشد. او همچنین تردید دارد

باقری برای حکومت خمینی کاملاً قابل قبول باشد. بنابراین، اگرچه باقری به عنوان رئیس ستاد

انتخاب شده، ولی وی شدیدا معتقد است که به تواناییهای ویژه ای که خود مشارالیه دارد احتیاج

خواهد بود.

4 در مورد امکان مشاغلی که برای او وجود دارد، با فرض اینکه باقری در همین مقام باقی بماند،

او فکر می کند که دو امکان خوب وجود دارد. در (طرحی م)که او برای تجدید سازمان نیروی هوایی

در نظر دارد، مشارالیه فرماندهی عالی را حذف خواهد کرد و معاونین نیروی زمینی و دریایی و هوایی

را بین وزیر دفاع و رؤسای نیروها قرار می دهد. اگر این طرح پذیرفته شد، فکر می کند که شاید

خودش کاندیدای معاونت نیروی هوایی شود. در غیر این صورت امکان دارد که تنها برای طراحی و

اجرای تجدید سازمان نیروی هوایی مستقیما برای باقری کار کند. برای وی اهمیت نداشت که یک

شغل عملیاتی به عهده نخواهد گرفت و نمی تواند بگیرد، چون این ایجاب می کند که گروههای اقلیت

درون ایران را آماج ... نیروی هوایی قرار دهد. در عین حال چون مشارالیه خودش خلبان نیست

احتمال نمی دهد چنین شغلی به او پیشنهاد شود.

5 در قبال جوابهایی که مشارالیه داد منجمله توافق گذشته اش برای ملاقات مخفی در تهران که

امروز عصر هم تکرار کرد مأمور مربوطه به او خبر داد که در ازای خدماتش می خواهد به عنوان

یادگاری از صمیمیت و قدردانی 1000 دلار بدهد و پرداخت ماهانه 1000 دلار برای یک مدت

آزمایشی شش ماهه را به وی پیشنهاد می کنیم که در انتهای آن مدت در شروط مناسبات خود تجدید

نظر خواهیم کرد. مشارالیه گفت که بابت پیشنهاد متشکر است، اما کاری که تصمیم گرفته برای ... انجام

دهد با دلار و سنت قابل ارزیابی نیست. او مدعی شد که آزادی خود را از دست داده و کشورش دیگر

آزاد نیست انگیزه وی برای همکاری با دولت آمریکا این است که آنچه ... انجام دهد تا ببیند آزادی

دوباره در ایران برقرار شده است. بنابراین می خواهد از ما درخواست کند وجوهاتی را که برای او کنار

گذاشته شده صرف « راه آزادی» کنیم. پذیرفتن پول برای مقصد آزادی بر خلاف شخصیت و وجدان

اوست. او افزود که بیشترین نگرانیش این است که ترتیبی دهد پسرش تحصیلات خود را ادامه دهد.

مشارالیه امیدوار است که طی مدت کوتاهی اوضاع ایران عوض شود تا پسر و خانواده اش بتوانند

دوباره در آرامش و آزادی در این کشور زندگی کنند. اگر این اوضاع امکان پذیر نشود، او می خواهد که

پسرش بتواند در ایالات متحده تحصیل کند. مأمور مربوطه گفت که از این خواسته خوب آگاهی دارد

و احساس همدردی می کند، اما نمی تواند در این رابطه کمکی نماید. مشارالیه جواب داد که درک

می کند و می داند که مأمور مربوطه کاری نمی تواند بکند. مأمور مربوطه گفت هر گاه که دو نفر با هم

مناسبات جدیدی پیدا می کنند، علیرغم استحکام آن وقفه ای در آن رابطه به وجود می آید که طی آن

هر دو به سنجش حسن نیت و رفتار یکدیگر می پردازند. ما نسبت به بازدهی او خیلی خوشبین هستیم

اما باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. مشارالیه گفت که کاملاً موافق است و هنوز می خواهد با ما

همکاری کند و به ایالات متحده معتقد است و از ما می خواهد که به کشورش کمک کنیم.

ص: 340

6 مشارالیه گفت که می خواهد مأمور مربوطه بداند که شخصیت وی چنان است که در همه امور

همیشه بر مبنای تشخیص خود از درستی راهش جلو رفته و او را نمی توان مجبور به کاری کرد که به

نظر خودش صحیح نیست. مأمور مربوطه جواب داد که در ساعاتی که با هم گذرانده اند قوت

شخصیت مشارالیه بسیار مشهود بود. فقط می خواهد بگوید که مشارالیه در مناسبات جدید خود باید

صبور باشد، شاید گاهی اوقات ما او را برای تهیه جواب تحت فشار بگذاریم و رفتاری از خود نشان

دهیم که به نظر او خیلی بی نزاکتی باشد، اما آن انعکاس درخواستهای مبرم عالیترین سطوح دولت

آمریکا می باشد و مأمور مربوطه تقاضا می کند که او تلاش دو طرفه مان برای آزادی را با عدم

توافقهای جزئی که بین افراد روی می دهد افشاء نکند. مشارالیه بطور عادی لبخند کوچکی زد و اظهار

موافقت کرد.

7 فرصت شد که مأمور مربوطه فقط بگوید که حاضر است درباره جزئیات طرح تماس در تهران

مذاکره کند و بیشتر فرصت نشد. این طرح در ملاقات 10 شهریور ساعت 00/14 مورد بحث قرار

خواهد گرفت. از مشارالیه خواسته شد عکسهایی از خودش به آن ملاقات بیاورد.

8 بابت تلگرام مرجع الف، منجمله توضیح درباره عناوین و سلسله مراتب نظامی ایران که

مشارالیه نیز در این جلسه اخیر تشریح کرد، متشکریم.

9 پرونده: 27 120 41 تا تاریخ 10 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (6)

10 شهریور 58 اعضاءسری

از: هنگ کنگ 68177به: فوری به تهران، رئیس، رونوشت با حق تقدم برای توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساساقدام شبانه تهران، رئیس

عطف به: الف: تهران 54078 ب: تهران 54079 ج : تهران 54091 د : رئیس 505513 ه :

هنگ کنگ 68178 (هویت)

1 فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع در ساعات 30/151400 10 شهریور به ملاقات آمد تا

طرح تماس تهران را به نحوی که در تلگرامهای مرجع الف و ب داده شده به طور کامل مرور کنیم.

شرح این ملاقات در ادامه گزارش می شود. طرح تماس جایگزین که در تلگرام مرجع ج آمده مورد

احتیاج نبود و با مشارالیه مطرح نشد، معذالک از تهران تشکر می کنیم که طرح را برای استفاده

احتمالی تهیه نمود. مشارالیه روحیه اش بسیار بالا بود و حتی لبخند داشت و در طرح ارتباطی اظهار

اطمینان نفس کرد و قول داد برای ادامه ارتباط عملیاتی نهایت کوشش خود را به عمل آورد. قرار شد

آخرین ملاقات با مأمور مربوطه در هنگ کنگ ساعت 00/14،11 شهریور باشد تا درباره احتیاجات

اطلاعاتی مشروحه در تلگرام رئیس 503377 بحث شود و طرح تماس برای آخرین مرتبه مرور

شود.

2 بخشهای الف و ب از طرح تماس در پاراگراف 3 تلگرام مرجع الف برای مشارالیه کاملاً قابل

قبول بود و همان طور که تهران راهنمائی کرده اجرا خواهد شد. تاریخهای 22، 29 شهریور و 5 مهر

قابل قبول نیستند، تکرار می شود قابل قبول نیستند، زیرا پنجشنبه ها برای دیدار با اقوام کنار گذارده

ص: 341

شده است. وی اظهار داشت که چون بازنشسته است همسرش برای همه کارها طرح می ریزد و برایش

امکان ندارد که اکنون بگوید چه روزهایی آزاد است. بنابر این تصمیم گرفت که قرار اولین ملاقات با

رابط تهران از طریق تلفن به «جیم مولیگان» گذاشته شود و خودش را خسرو معرفی می کند، به همان

نحوی که در پاراگراف 3 ج تلگرام مرجع الف پیشنهاد شده است. مشارالیه گفت که در فاصله 16 تکرار

می شود 16 و 25 تکرار می شود 25 شهریور تماس خواهد گرفت. او از نکات امنیتی رعایت شده در

طرح (تماس) تهران راضی بود و پیش بینی می کند در اجرای آن اشکالی پیش نیاید. از آنجا که وی

طرح اصلی را به طور کامل پذیرفت، مأمور مربوطه طرح تماس جایگزین را که در تلگرام مرجع ج

آمده است مطرح نکرد.

3 مشارالیه 49 ساله است قد 173 سانتیمتر، حدودا 72،68 کیلو، قدری طاس، و همیشه عینک

قاب سیاه شیشه شفاف می زند. در محل سوار شدن به اتومبیل پیراهن تنیس آستین کوتاه سفید بانلون

با نقش های سیاه روی یقه شلوار سبز(بژ) کمرنگ و کفشهای قهوه ای کمرنگ به تن خواهد داشت. وی

قامت بسیار راستی دارد و به آهستگی و با تأنی راه می رود. مأمور مربوطه در 11 شهریور عکسهایی

از مشارالیه اخذ خواهد کرد و از توکیو آنها را به تهران و ستاد خواهد فرستاد.

4 اطلاعاتی بیشتر برای تسهیل تماس اضطراری با مشارالیه:

الف : نشانی منزل و شماره تلفن خود مشارالیه هویت الف است. هویت «ب» محلی است که او

فعلاً برای امنیت بیشتر همراه همسر و دو فرزندش نزد اقوام به سر می برد. پدر و مادر مشارالیه تنها

کسانی هستند که در منزل خودش (هویت الف) زندگی می کنند. نامه های او به نشانی هویت الف

می آیند و او آنها را از والدین می گیرد.

ب: مشارالیه اظهار داشت می تواند با امینت نامه هایی دریافت کند که از داخل ایران فرستاده

شده اند و به منزل خودش (هویت الف) می رسند. مأمور مربوطه سیستم ظهور با گرما را به او آموزش

داد، تا اگر ناچار شدیم یک نوبت برایش دستورالعمل بفرستیم به کار بندد. نامه باید برای مشارالیه به

نشانی هویت الف فرستاده شود، به فارسی و بهتر است از مشهد ارسال شده باشد، هر چند که تهران

(نیز م) قابل قبول است. لازم نیست نشانی نام فرستنده روی پاکت باشد. در نامه نویسنده باید اظهار

علاقه کند به مذاکره برای خرید زمینی که مشارالیه در مشهد دارد (واقعا هم در مشهد ملک دارد) و

تقاضا می کند مشارالیه با فلان شماره با او تماس بگیرد. به نحوی مناسب هم می توان هر امضایی کرد.

نوشته باید فقط روی یک طرف کاغذ باشد. مشارالیه از محتوای نامه می فهمد که از ما است و آن را در

معرض حرارت قرار می دهد تا

پیام روی طرف سفید نامه ظاهر شود.

ج: نامه نباید از خارج ایران برای مشارالیه فرستاده شود. در دوران شاه افسران نظامی از تماس با

بیگانگان منع شده بودند و وی فکر می کند همان قاعده هنوز به قوت خود باقی باشد.

د: مشارالیه دو اتومبیل دارد: یک رنو 1357، چهار در، رنگ نارنجی، و یک ایمپالا 1977، چهار

در، قرمز رنگ. او نمی توانست شماره پلاکها را به خاطر آورد، او و همسرش رانندگی می کنند. وی

راننده ندارد.

ه : مشارالیه عضو هیچ باشگاه، سازمان یا انجمن نیست. مطالعه سرگرمی اصلی وی است، با

ص: 342

خواندن روزنامه و مجله خود را در جریان اخبار جهان نگاه می دارد، اوقات فراغت از اینکه کتابهای

علمی و فلسفی بخواند لذت می برد. او ورزش خصوصا اسکی، تنیس، شنا و والیبال می کند. معمولاً در

محوطه نیروی هوایی تنیس بازی می کرد، اما اکنون نمی کند. وی در منزل یک استخر شنا دارد.

و: مشارالیه محرم و همراز نزدیک ندارد. خودش هنوز بهترین مشاور خود است. او هرکسی را با

حساب قدر و منزلتهای خود آن فرد می پذیرد و از کسی بیشتر یا کمتر از وسعش انتظار ندارد. وی هیچ

گاه جزئیات کار خود را با همسرش در میان نگذارده و توضیح داده که این کار خودش است و او از

آن چیزی نخواهد فهمید. به همین دلیل و به خاطر امنیت خود و آنها او قصد ندارد که همسرش یا کس

دیگری را در جریان روابط مخفیمان قرار دهد.

5 مأمور مربوطه خاطرنشان کرد که در مورد مسئول و طرف حساب او تاکنون صحبتی نشده

است. مشارالیه جواب داد که در مراحل اولیه رابطه مان فهمیده بود که (این رابطه) اطلاعاتی است و

علاوه بر آن، دقیقا فهمیده بود که مسئول و طرفش کیست. او گفت که این مسئله برایش کاملاً روشن

است و لزومی ندارد که بیشتر گفته شود.

6 مشارالیه در این ملاقات اشاره ای به پیشنهاد سابق پاداش مالی نکرد، معذالک گفت موقعی

دیگر ممکن است برای تبدیل ریال به دلار به کمک ما احتیاج پیدا کند. مأمور مربوطه جواب داد که ما

می توانیم او را کمک کنیم و او باید موضوع را با رابط خود در تهران در میان گذارد.

7 متفرقه:

الف تنها کسانی که می دانند مشارالیه در نظر داشته ایران را ترک کند والدین، یک برادرش، سه

عمویش، دو خواهر زنش و شوهرانشان می باشند. به آنها فقط اظهار داشته که به خاطر فرزندانش

شاید تصمیم به ترک کشور بگیرد.

ب در مسافرت تفریحی جاری، مشارالیه پاسپورتهای همسر و دو فرزندش را آورده بود تا برای

آنها نیز ویزای ایالات متحده بگیرد، مقام کنسولگری بانکوک اظهار داشته بود که اعضای خانواده برای

گرفتن ویزا باید شخصا حاضر شوند، اما وقتی فرصت ... پیش بینی می کند در گرفتن ویزای آنها

اشکالی پیش نیاید.

8 پرونده: 27 12 41 تا تاریخ 10 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (7)

10 شهریور 58 اعضاءسریعطف به: هنگ کنگ 68177

از: هنگ کنگ 68178به: فوری به تهران، رئیس، رونوشت با حق تقدم برای توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس اقدام شبانه تهران، رئیس

1 برگ هویت:

هویت الف: شماره 75 آپارتمانهای آریا شرقی میدان کندی تهران تلفن: 934274

هویت ب : خیابان اقدسیه، خیابان فرید کوچه باستان، کیهان (منزل متعلق به آقای جنتی

عطا... است، که خویشاوند مشارالیه می باشد و همچنین در این نشانی با خانواده اش زندگی می کند).

2 پرونده: 27 120 41 تا تاریخ 10 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

ص: 343

سند شماره (8)

10 شهریور 58 اعضاء سریعطف به : الف رئیس 505513 ب توکیو 80 86

از: هنگ کنگ 68179به: فوری به رئیس، رونوشت با حق تقدم برای تهران، توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

1 از آشفتگی که درباره محل «کی بی سی» پیش آمد متأسفم، این نام محلی است که ... از روی

نقشه پیدا کردیم. فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع اظهار داشت. که قوای زمینی ایران باید از آن ناحیه

احتراز کنند. مشارالیه در 10 شهریور توضیح داد که قوای تهاجم زمینی از تمام منطقه مرزی جنوب

مندلی تا خلیج فارس دوری خواهد کرد. رخنه نیروی زمینی در شمال (مندلی م) از مناطقی غالبا

کوهستانی صورت می پذیرد.

2 پرونده 47 12 041 تا تاریخ 10 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (9)

11 شهریور 58 اعضاءسری

از: تهران 54099به: فوری به هنگ کنگ رونوشت برای رئیس، توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به: هنگ کنگ 68177

1 در صورتی که فرصت داشتید. لطفا از مشارالیه بپرسید اگر شرایط ایجاب کرد که اول قرارگاه

تهران تماس تلفنی بگیرد، مأمور مربوطه باید خود را با چه نامی معرفی کند. اگر این عملی نبود، به نظر

ما او قبول خواهد کرد که به عنوان شناسایی نامی که مأمور مربوطه توکیو با استفاده از آن خود را به او

معرفی کرده ذکر شود. لطفا نظر خود را اعلام کنید.

2 به نظر می رسد که در یک مضیقه زمانی غیرقابل اجتناب، کار آماده سازی فرد مورد اشاره

تلگرام مرجع به طور کامل صورت گرفته باشد. اگر همه چیز خوب جلو برود، به مجموعه عوامل اینجا

منبعی با ارزش افزوده خواهد شد. هنگامی که تماس برقرار شد به مخاطبین این تلگرام اطلاع خواهیم

داد.

3 از ستاد مرکزی درخواست می شود شماره (پرونده) 201 و نام رمز تعیین کنند.

4 پرونده: 47 120 40 . تماما سریسری

سند شماره (10)

11 شهریور 58 اعضاءسری اقدام شبانه تهران

از: هنگ کنگ 68182 به: فوری به تهران، رئیس، رونوشت برای توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به: الف: تهران 54099 ب: هنگ کنگ 68177

1 فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع در ملاقات نهایی که برای ساعت 00/11 شهریور قرار

گذاشته شده بود فورا حاضر شد. متأسفانه گروه همسفرش تفریحاتی ترتیب داده بود که ناچار بود در

ص: 344

آنها شرکت کند، بنابراین این ملاقات فقط 15 دقیقه طول کشید. معذالک فکر می کنیم روی تمام عوامل

مهم طرح واگذاری مشارالیه به (قرارگاه) تهران کار شده است ... مشارالیه بی میلی یا تردیدی نسبت به...

در تهران اظهار نداشت و دوباره عزم راسخ خود را برای ادامه... ارتباطات مخفی اعلام کرد. او امروز

بعد از ظهر عازم ایران می شود.

2 تلگرام مرجع الف به موقع نرسید تا روی آن اقدام شود. نامی که مأمور مربوطه توکیو به آن

برای مشارالیه شناخته شده «آلن» است. می دانیم که فقط موقعی اقدام به تماس تلفنی با وی در تهران

خواهد شد که سایر سیستمها نتیجه ای ندهند. در چنین صورتی تماس باید با منزل خودش باشد. از

آنجا والدینش می توانند پیام را به وی برسانند. مشارالیه شماره تلفن منزلی که فعلاً به طور موقت نزد

اقوام خود اقامت دارد به یاد نیاورد، با این وجود نباید با آن نشانی تماس گرفته شود.

3 مرور نهایی که از طرح تماس مشارالیه در تهران به عمل آمد مأمور مربوطه را متقاعد کرد که او

طرح را خوب یاد گرفته. او دوباره تأکید کرد که برای شروع طرح تماس در فاصله 16 و 25 شهریور

تماس خواهد گرفت.

4 مشارالیه یک عکس تمام رخ از خود تهیه کرد که به تهران و ستاد ارسال خواهد شد.

5 متأسفیم که فرصت نشد به طور عمیق مسائل و احتیاجات اطلاعاتی ستاد را چنان که در نظر

داشتیم مرور کنیم. پیشنهاد می شود که تهران در موقعی دیگر این مطلب را دنبال کند. وی بیانات ذیل را

هم اظهار داشت:

الف: دلیل دیگری که او فکر می کند طرحهای احتیاطی نظامی دوران شاه دیگر معتبر نیستند این

است که در آن زمان کردها با رژیم شاه همکاری می کردند و در آن طرحها به حساب آمده بودند، اما

الان کردها دیگر همکاری نمی کنند.

ب: مأمور مربوطه سعی کرد مشارالیه را به موضوع اهداف مشخص نظامی در عراق بکشاند، ولی

او چیزی به یاد نداشت. چنان که در گزارش اطلاعاتی تهیه شده است، خلبانها اهداف مشخصی ...

داشتند.

در پایگاههای هوایی ایران، اهدافی که در قلمرو تهاجم هر پایگاه به خصوص قرار داشتند روی

نقشه های نظامی مشخص شده بودند. خلبانهای یک پایگاه از اهداف معین شده برای خلبانهای

پایگاه های دیگر اطلاع نداشتند.

ج : نیروی هوایی ایران چندین مرتبه به دولت ایران در سرکوبی شورشیان پشتیبانی داده بود.

د : فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع نسبت به نظر دولت آمریکا در مورد نقش شاه در آینده ایران

اظهار علاقه کرد. او اظهار داشت که اگر نظر آمریکا را بداند شاید در موقعیتی باشد که به منافع آمریکا

در ایران کمک کند. برای مثال وی گفت که بسیاری از افسران و افرادی که او می شناسد طرفدار شاه

می باشند و مایلند بازگشت وی را ببینند، اما چون حدس و نشانه ای ندارند که احتمال بازگشت شاه

چطور است، به سرعت اعتماد به نفس و امید خود را از دست می دهند. مشارالیه گفت: که بسیاری از

این افراد نظامی ممکن است از صحنه خارج شوند، یعنی استعفا دهند، فرار کنند، مگر آنکه انگیزه ای

برای ماندن به آنها داده شود و تا زمانی که ممکن است وجودشان لازم شود آنجا بمانند. وی پیشنهاد

می کرد که شاید بتواند این طرفداران شاه را به اشتغال به خدمت در نیروی نظامی ترغیب کند. مأمور

ص: 345

مربوطه گفت در موقعیتی قرار ندارد که بتواند اظهار نظر کند جز آنکه توصیه کند مشارالیه درباره این

موضوع با رابط تهران مذاکره کند که وی گفت این کار را خواهد کرد.

6 می خواهیم برای تهران آرزوی موفقیت کنیم. از ... مأمور مربوطه با وی به نظر می رسد که

مشارالیه شجاعت، ... شخصیت و ذهنیت لازم برای اینکه منبعی درجه یک، بشود دارد. همچنین

مایلیم از قرارگاه هنگ کنگ و دموفسکی بابت هوشیاری نسبت به این سرنخ و رساندن آن به

مرحله ای که جینوچیو توانست آن را بدون اشکالی تحویل بگیرد تشکر کنیم.

7 پرونده: 47 120 40، تا تاریخ 11 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (11)

11 شهریور 58 اعضاءسری

از: هنگ کنگ 68183به: با حق تقدیم به توکیو، رونوشت برای رئیس، تهران، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به: هنگ کنگ 68182

1 جای جینوچیو در پرواز ساعت 10/11 12 شهریور از هنگ کنگ به مقصد توکیو تأیید شد.

2 بدون پرونده: تا تاریخ 11 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (12)

13 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 507116به: تهران، رونوشت برای هنگ کنگ، توکیو، بانکوک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به: الف تهران 54099 ب رئیس 504657

1 به فرد مورد اشاره تلگرامهای مرجع نام رمز اس. دی. کت / 1 (962507201) و پیرو تلگرام

مرجع ب در 6 شهریور 1358 POAداده شد.

2 پرونده: 96507201، تا تاریخ 13 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (13)

14 شهریور 58 اعضاءسری

از: توکیو 86582به: هنگ کنگ، رونوشت برای رئیس، بانکوک، تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

عطف به : هنگ کنگ 68182

1 قرارگاه توکیو مایل است مراتب امتنان خود را از قرارگاه هنگ کنگ جهت پشتیبانی عالی از

جینوچیو طی مأموریت موقت 8 تا 12 شهریور وی ابراز دارد. این مأموریت با توقف معاون رئیس

جمهور در هنگ کنگ مصادف بود و باری شد اضافی بر عهده قرارگاه پرمشغله هنگ کنگ، ولی آن

قرارگاه از همه جهت نهایت مساعی خود را مبذول نمود.

ص: 346

2 پرونده: 47 120 40 تا تاریخ 13 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (14)

14 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 507810به: با حق تقدم به توکیو، هنگ کنگ، بانکوک، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. حساس

1 بابت تلاش موفقیت آمیزی که منجر به تثبیت اس. دی. کت/1 به عنوان منبع گزارشگر مخفی

اطلاعات خارجی شد ستاد به تمام مراکز دست اندرکار تبریک می گوید. فکر می کنیم که درخواستش

برای تسهیل مبادله ارزی و جوابهای صادقانه اش به احتیاجات و سؤالات اطلاعاتی در رابطه با ارتش

ایران، ممکن است منتهی شود به اینکه در نهایت دریافت دستمزد را بپذیرد. به نظر می رسد که به

ملاقات مخفی در تهران بسیار تمایل دارد و بعد اگر در تهران ملاقات کرد، به عنوان منبع گزارشگر

درباره ارتش ایران که همچنان از اولویت اطلاعاتی بالایی برخوردار است، ظاهرا بسیار امیدوارکننده

می باشد.

2 احسنت.

3 پرونده: 962507201، تا تاریخ 13 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (15)

محموله: طبقه بندی سری رونوشت به: ریاست اداره خاور نزدیک، ریاست بخش مدارک مهم ریاست

اداره آسیای شرقیعطف به: هنگ کنگ 68171

از: رئیس قرارگاه هنگ کنگبه: رئیس قرارگاه تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است.

موضوع: حساس اس. دی. کت/1 (962507201)

با پوششی جداگانه عکس تمام رخ اس. دی. کت/1 ارسال شده است.

لئونارد. آ. جینوچیو

ضمیمه: تحت پوشش جداگانه عکس تحت پوشش جداگانه

توزیع: نسخه اصلی و 1 نسخه ریاست قرارگاه تهران، تحت پوشش جداگانه 1 نسخه ریاست

خاور نزدیک تحت پوشش جداگانه 1 نسخه ریاست آسیای شرقی، بدون پیوست و 1 نسخه

ریاست مدارک مهم، تحت پوشش جداگانه تا تاریخ 23 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.

تاریخ: 23 شهریور 58

شماره پرونده: 962507 201

علامت و شماره محموله: 34488 FCHAسری

ص: 347

سند شماره (16)

3 مهر 58 اعضاء سری

از: تهران 54300به: رئیس، رونوشت برای هنگ کنگ، بانکوک، توکیو

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کت

1 عصر 2 مهر نبیعی تلفنی با اس. دی. کت/1 تماس گرفت که متأسفانه روز مرگ پدرش بود.

مأمور مربوطه اظهار تسلیت کرد و بعد به ک/1 گفت متأسفیم که از هنگام بازگشتش او را ملاقات

نکرده ایم. ک/1 اظهار داشت او نیز متأسف است که با هم ملاقات نداشته ایم و هنوز شماره تلفن ما را

دارد و هر چه زودتر تماس خواهد گرفت. مأمور مربوطه مجددا ابراز همدردی کرد و گفت خیلی

مشتاقیم دوباره او را ببینیم.

2 از تلفن، ناراحتی ک/1 آشکار بود، اما اعتقاد هم داریم که در حرف خود صداقت داشت و

تماس خواهد گرفت. ما امیدواریم که این قضیه آن امیدهایی را که ابتدا نوید می داد تحقق بخشد.

3 پرونده: 962507201، تا تاریخ 3 مهر 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری.

تذکر ... مطابق درخواست ... هنگ کنگ بانکوک و توکیو به عنوان گیرندگان رونوشت نام برده

شدند.سری

سند شماره (17)

26 مهر 58 اعضاءسری

از: تهران 54510به: رئیس، رونوشت برای هنگ کنگ، بانکوک، توکیو

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کت

عطف به : تهران 54300

1 عصر 23 مهر، نبیعی به منزل اس. دی. کت/1 تلفن زد. مردی گوشی را برداشت، مأمور مربوطه

سراغ ک/1 را گرفت، آن مرد قدری به فارسی حرف زد و قطع کرد. مأمور مربوطه با همان سرسختی

سابق دوباره تماس گرفت و پرسید آیا کسی هست که آنجا بتواند به انگلیسی صحبت کند. جواب

دهنده طوفانی از کلمات (احتمالاً رکیک) فارسی ردیف کرد و گوشی را سر جایش زد.

2 شماره ای که تماس گرفته شد منزل ک/1 بود، اگر چه سوابق قرارگاه نشان می دهند که فقط

والدین ک/1 در آنجا زندگی می کنند (می گویند پدرش اخیرا فوت کرده، چنانچه در تلگرام مرجع

اشاره شد). در پرونده آدرس خودش نیز هست اما شماره تلفن خویشاوندی که ک/1 و همسرش

ظاهرا آنجا اقامت دارند نیست.

3 قرارگاه قصد دارد نام ک/1 را به طور نامحسوس در لیست عده ای از افسران نیروی هوایی قرار

دهد و از دفتر وابسته دفاعی بپرسد که آیا می توانند موقعیت آنها را روشن کنند. اقدامات آتی قرارگاه

در این قضیه بستگی به این دارد که بتوانیم محل و وضعیت ک/1 را مشخص کنیم.

4 پرونده: 962507201، تا تاریخ 26 مهر 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

ص: 348

سند شماره (18)

27 مهر 58 اعضاءسری

از: توکیو 88035 (به کفالت گرشینسکی)به: تهران، رونوشت برای رئیس، هنگ کنگ، بانکوک

سری هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کت

عطف به : الف تهران 54510 ب هنگ کنگ 68177

1 متأسفیم که آن قرارگاه تاکنون نتوانسته تماس حضوری با اس. دی. کت/1 (ک/1) برقرار کند.

خاطرنشان می سازیم که پاراگراف 4 تلگرام مرجع ب حاوی دستورالعمل ارسال نامه مخفی نویس به

ک/1 با شیوه (ظهور) حرارتی است. لطفا دقت فرمائید که نامه باید به منزل خودش فرستاده شود.

نشانی آن هویت تلگرام مرجع ب است.

2 چنانچه قرارگاه (توکیو) را در جریان تحولات (آتی) قرار دهید موجب امتنان خواهد بود.

3 پرونده: 962507 201 تا تاریخ 27 مهر 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (19)

...آبان 58 اعضاءسری

به: رئیس، رونوشت برای بانکوک، هنگ کنگ، توکیو

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کت سری

عطف به : تهران ...

1 پیرو تلگرام مرجع، وابسته نظامی هنگام صرف شام با افسران عالیرتبه نیروی هوایی در 10

آبان ضمن سؤال درباره دیگران از وضع اس. دی. کت/1 پرسید، به او گفته شد که ک/1 به خدمت

بازخوانده نشده و فعلاً قصد این کار در نظر نیست. قضیه ای که برای وابسته دفاعی تعریف شد این بود

که نفر قبل از باقری در مقام ریاست ستاد در واقع می خواست که ک/1 را به همان کاری که کمی قبل

از انقلاب داشت با مشابه آن بازگرداند، باقری تصمیم گرفت این طرح را ... ادامه ندهد و چیزی اظهار

نکرده مبنی بر اینکه قصد دارد آن طرح را اعاده کند.

2 احتمالاً مطلب فوق توجیه غیبت ک/1 می باشد. چنان که به خاطر می آوریم، تخلیه اطلاعاتی

ک/1 نشان داد که در موقعیت او به عنوان یک افسر بازنشسته امکان دسترسی (به اطلاعات) مفید

وجود ندارد و به این ترتیب فایده آشکاری در تماس با او در این موقع وجود ندارد حتی اگر خودش

علاقه مند باشد لذا این ... را کنار می گذاریم.

3 پرونده :201 سری


سیروس رامتین عضو سیا با رمز:اس.دی.کوئیک/1 مدیر خدمات بین المللی رادیو و تلویزیون

نام: سیروس رامتیننام رمز: اس.دی.کوئیک/1

آخرین شغل: مدیر خدمات بین المللی رادیو و تلویزیون تا پیروزی انقلاب اسلامی.

یکی از جاسوسان مورد توجه سیا در اواخر سال 57 و ابتدای سال 58 فردی به نام سیروس

رامتین می باشد. وی که احتمالاً از سال 1343 وارد رادیو و تلویزیون شده است. در خلال سالهای

1355 تا 1357 عهده دار مدیریت خدمات بین المللی رادیو و تلویزیون بوده و متناسب با مسئولیت

ص: 349

خود و با توجه به حجم زیاد فعالیتهای این رسانه در رابطه با خارجیان مقیم ایران خصوصا

آمریکاییها، با عوامل سفارت آمریکا در ارتباط بوده است.

از جمله در 20 آبان 57 در ملاقاتی با یکی از مسئولین روابط عمومی سفارت آمریکا خبر

می دهد که دربار شاه دستور داده فیلمهای فرانسوی و آلمانی و دیگر کشورها را متناسب با برنامه های

آمریکایی و بدون زیرنویس انگلیسی در کانال مخصوص خارجیان ارائه کند. رامتین ابراز نگرانی

می کند که این کار با توجه به فقدان اماکن تفریحی سطح پایین معمولی! (مثل بار، زنان مهماندار،

سینماهای انگلیسی زبان) ضربه ای برای جماعت آمریکایی خواهد بود و موجب عزیمت آنان از ایران

خواهد شد!

نامبرده در پی اولین ارتباط جاسوسی با سیا نهایتا در بهمن ماه 1357 تنها یک هفته قبل از

سرنگونی نظام شاه به استخدام سیا در می آید و در اسفند ماه نیز از رادیو و تلویزیون اخراج می گردد.

در پی این تحول شغلی نوع دسترسی او به اطلاعات مورد نیاز سیا تغییر پیدا کرده و تا خرداد 1358

عملاً بهره مناسبی برای سیا نداشته است. از خرداد ماه به تعبیر سیا« رامتین مشغول گزارشگری درباره

فعالیتها و دیدگاههای سران دولت موقت دست اندرکار اطلاعات و امنیت داخلی بوده است» و با توجه

به آشنایی که با برخی افراد داشته در مورد شکافهای درونی رهبری روحانیت و دستگاه اطلاعاتی

جدید و مسائل مربوط به امنیت داخلی به جاسوسی مشغول بوده است.

در عین حال مطلب متفرقه ای نظیر رؤیت یک بلغاری که ادعا شده مدیر ایستگاه رادیویی مخفی

حزب توده «پیک ایران» بوده را در تهران به سیا اطلاع می دهد.

رامتین در تابستان 58 خبر ارتباط خود با گروههایی را به سیا می دهد که عمدتا متشکل از افسران

فراری و عوامل ساواک منجمله بوده اند و اهداف براندازی و خرابکاری را تعقیب می کرده اند. سیا

ضمن ابراز علاقه مندی به حفظ ارتباط رامتین با این گروهها، وی را از همکاری جدی با آنها برحذر

می دارد، چرا که به تعبیر قرارگاه سیا در تهران اگر رامتین در تهران روی رابطهای خود در دولت موقت

کار کند، ارزشش برای سیا بیشتر از درگیر شدن وی در توطئه چینیهای مخالفین است.از سوی دیگر

سیا اگر چه وجود هسته های ضد انقلابی را محتمل می داند، اما احساس می کند که در مورد توانائیهای

آنها به شدت مبالغه و گزافه گویی می شود و به خوبی روشن است که از همین زاویه نیز به این گروهها

کم بها داده می شود و نه از روی عدم انطباق اهداف آنها با آمریکا.

نکته قابل توجه در مورد گروه رزم آرا که در اسناد ملاحظه می شود ارزیابی ثانوی سیا از طریق

یکی از جاسوسان خود به نام نوذر رزم آرا می باشد که در عین حال از عناصر با سابقه ساواک نیز

بوده است. نوذر رزم آرا اشاره به طرحی می نماید که ظاهرا با کمک سازمانهای اطلاعاتی مصر و

اسرائیل برنامه ریزی می شده، تا با اجرای یک حمله دریایی به خوزستان، توانایی تولید نفت ایران

تحت کنترل درآید و به این ترتیب کنترل ایران به دست نیروهای میانه روی طرفدار غرب درون ایران

بیفتد. این مسئله با توجه به حمله رژیم صهیونیستی عراق در سال بعد از آن اهمیت به سزایی دارد و

انگیزه های رژیم عراق در تجاوز به جمهوری اسلامی ایران را تا حد زیادی روشن می نماید.

رامتین همچنین از تلاش برای راه اندازی روزنامه ای توسط حسن شریعتمداری خبر می دهد و اظهار

می نماید در صورتی که این امر تحقق یابد آشنایانی دارد که اگر سیا بخواهد می توانند برایش مقالاتی

ص: 350

منتشر کنند که این موضوع مورد استقبال سیا قرار می گیرد.

در حاشیه پرونده رامتین اشاره به سوابق تیمسار جم از عناصر بازنشسته ارتش رژیم شاه می شود

و چنین پیداست که وی از عناصر مرتبط با سازمان جاسوسی انگلیس است.

رامتین ماهیانه از سیا مبلغ 500 دلار بابت فعالیتهای جاسوسی اش دریافت می کرده است. آن گونه که

از آخرین اسناد به دست آمده برداشت می شود، در خصوص دقت گزارشات رامتین در اواخر کار،

برای سیا تردیدهایی پدید می آید.

سند شماره (1)

11 نوامبر 78 محرمانه

آژانس ارتباطات جهانی تهران ایران 20 آبان 57

یادداشت مکالمهشرکت کنندگان : آقای سیروس رامتین مدیر بخش روابط بین الملل رادیو تلویزیون

ملی ایران جک. اچ. شلنبرگر، کارمند روابط عمومی تاریخ و محل : هتل اینترکنتینانتال، 14 نوامبر

به درخواست رامتین، در محل نسبتا بی طرفی با هم ملاقات کردیم. وی واهمه عمیق خود را از

اوضاع ایران با من در میان گذارد. وی از شلوغیهای امروز تهران و چند شهر استانهای دیگر صحبت

کرد. او گفت کارکنان رادیو تلویزیون یا رادیکال شده اند («توسط مارکسیستهایی که خود را مسلمان یا

طرفدار خمینی جا می زنند») یا آنکه متوحش هستند در هفته گذشته چند تظاهرات، «تظاهرات وسیعی

در محوطه رادیو تلویزیون» صورت گرفته است. سربازان اینک داخل محوطه حتی در راهروها مستقر

شده اند. حضور آنها بر عصبیت عمومی می افزاید اما «همین روز گذشته، یکی از فعالان، به داخل یک

استودیوی تلویزیون پرید و سعی کرد با فریاد شعاری بدهد. او را عقب کشیدند، اما دستگیر نشد» در

واقع با مهربانی هم با او رفتار کردند.

ران باگنولو و دو تن آمریکایی دیگر استعفای خود را تسلیم کرده اند، آنها عصبی و ناراحت هستند.

قید و بندهای حکومت نظامی روی جمع آوری و پخش خبر به علاوه برخوردهای فعالان رادیو

تلویزیون موقعیت را برایشان غیر قابل تحمل می کند و رامتین ناراحتی آنها را می تواند درک کند.

او امروز جلسه ای با کارکنان خارجی خود داشت و قول داد امنیت شخصی آنها را تأمین کند، اما ترس

همچنان وجود دارد.

علت اصلی مکالمه ما نگرانی رامتین درباره دستوری از دربار بود که بنابر آن تلویزیون بین المللی

باید برنامه های فیلم و سریال فرانسوی و آلمانی و دیگر کشورها را متناسب با برنامه های آمریکایی و

بدون زیرنویس انگلیسی ارائه کند. رامتین معتقد است که این عمل شدیدا به جماعت آمریکاییها لطمه

خواهد زد و با فقدان اماکن تفریحی سطح پائین معمولی (مثل بار، زنان مهماندار، سینماهای انگلیسی

زبان و غیره)

شاید بیشتر مایل به عزیمت یا رفتار ناشایست باشند.

او نمی داند آیا روی این توصیه فکر درست و حسابی شده یا نه و جدا نگران است که اگر به اجرا

در آید ظرف دو سه هفته آینده می تواند به روحیه خراب فعلی آمریکاییها در ایران شدیدا لطمه بزند

وی فکر می کند که این توصیه بر اساس برداشتی غیر واقع بینانه از جهت سیاسی این مملکت داده

ص: 351

شده است. افزودن ساعاتی به برنامه تلویزیونی فرانسوی، آلمانی، هندی، کره ای بدون زیرنویس

انگلیسی اقدامی سیاسی است که حداقل تأثیر آن در رابطه با موقعیت شاه خواهد بود و فقط قاطبه فعلاً

بی قرار انگلیسی زبان (شامل ایرانیها) را منزجر خواهد ساخت. رامتین افزود وزیر جدید اطلاعات

تیمسار سعادتمند از مقامات سابق ساواک و مسئول سانسور مطبوعات بوده است. حضور او کمتر از

همه می تواندبه روزنامه نگاران اطمینان دهد که این مسئله هم گذرا خواهد بود.

جک شلنبرگر 11 نوامبر 78

محرمانه

سند شماره (2)

21 مرداد 58 اعضاءسری

از: تهران 53911به: رئیس هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

عطف به: الف تهران 53904 (10682NIT) ب تهران 53909 (10683 NIT)

1 گزارشهای مرجع در ملاقات 21 مرداد از اس.دی.کوئیک/1 اخذ شدند. ک/1 گفت حدود ده

روز پیش با نادر معتضد درباره تشکیلات مخفی صحبت کرده و ک/1 قبول کرده بود او را با شاپور

زندنیا مرتبط سازد، و در 20 مرداد ترتیب آن را داد. معتضد قبلاً مأمور ساواک در اداره هشتم بوده و

مسئولیتهایی برای رادیو و تلویزیون داشته است. معتضد به ک/1 گفت به دنبال انقلاب بهمن ماه مدت

سه ماه در ایران در مخفیگاه به سر می برد. طی این مدت پاسداران اتومبیلش را بردند و اثاثیه منزلش

را دزدیدند.همسرش عاقبت اتومبیل را پس گرفت.

2 پس از سه ماه اختفاء، معتضد اطلاع یافت خطری ندارد با مصطفی چمران، رئیس جدید

سازمان اطلاعات ایران صحبتی داشته باشد. در این صحبت که در ماه مه صورت گرفت، چمران شغلی

در سازمان جدید با حقوق 500 تومان در ماه (حدود 5000 دلار در ماه) به معتضد پیشنهاد کرد.

معتضد به ک/1 گفت این حقوق کم غرورش را جریحه دار ساخت و پیشنهاد را رد کرد. ک/1 این

امکان را هم می دهد که شاید معتضد از طرف چمران دسیسه چینی می کند، اما به نظر وی معتضد در

فعالیت خود بر ضد رژیم صادق است.

3 معتضد در هر دو ملاقات خود همراه یک مأمور یا عامل جوان سابق ساواک بود ک خود را

«فکری» (املاء تحت اللفظی) معرفی کرد. ک/1 فکر می کند این نام مستعار است. «فکری» گفت وقتی

خمینی در پاییز 1978 در پاریس بود در عملیات ساواک در رابطه با خمینی شرکت داشته و ادعا کرد

منزلی در نوفل لوشاتو مقابل اقامتگاه خمینی اجاره کرده بود. قرارگاه گزارشهایی از منابع ساواک در

1978 به یاد دارد که از عملیاتی در رابطه با خمینی حاصل شده بود. ک/1 اوصاف ذیل را از «فکری»

نقل کرد که شاید برای مأموران سابق ساواک جهت شناسایی فکری کافی باشد. «فکری» حدودا 28

ساله 6 فوت و 2 اینچ قد، بدن لاغر، موی سیاه، چشم سیاه و سبیل چخماقی مشکی و پوست

گندمگون دارد. در دو ملاقاتی که او با ک/1 داشت ملبس به پیراهن و شلوار جنس اعلاء بود. ک/1 از

نوع بیان «فکری» حدس می زند که او فارغ التحصیل دانشگاه و اهل تهران باشد.

4 معتضد به ک/1 گفت شنیده است همکار سابق دیگری در اداره هشتم به نام ایزدی نام

ص: 352

کوچکش مشخص نیست اینک عضو فدائیان خلق (چریکهای مارکسیست) است.

5 نام معتضد در فهرست بایگانی ثبت شود.

6 پرونده: 959013201 تا تاریخ 21 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (3)

25 مرداد 58 تلگرام غیرفوریسری از: تهران 53934 به: واشنگتن

موضوع: هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است اس.دی. کوئیک پسر اس.دی.کوئیک / ا

1 اس. دی. کوئیک / ا به مأمور مربوطه گفته است پسرش (هویت) که اینک در کالیفرنیا درس

می خواند... استخدام است و مایل است شغلی در دولت آمریکا داشته باشد، مأمور مربوطه نشانی و

شماره تلفن سازمان استخدامی... را به اس. دی. کوئیک داد تا برای پسرش استفاده کند و افزود

صلاحیتهای پسرش را به ستاد گزارش خواهد کرد.

2 ک / ا گفت پسرش لیسانس دارد و مشغول تکمیل دوره فوق لیسانس است. پسر وی با یک

شهروند آمریکایی ازدواج کرده است... مطمئنا ظرف حدود یک سال تابعیت آمریکایی کسب خواهد

کرد. او به چند زبان شامل فارسی، انگلیسی،... تکلم می کند.

3 اگر ستاد تصمیم به (تماس احتمالاً م) با پسر ک / ا گرفت سخنی از همکاری ک / ا با... نباید

مطرح شود... ناآگاه است.

4 پرونده: 959013 201 تا تاریخ 25 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (4)

27 مرداد 58 تلگرام غیرفوریسری

از: واشنگتن 497711به: تهران

موضوع: هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است گزارشها

1 نمرات و نظریات مربوط به گزارشهای ماه ژوئیه که در 24 مرداد 1358 مرور شدند به شرح

زیر است:

(نمره: 5) 79 11834/315 TDFIRDBبدون OPACT10655 NIT(یک جانبه)

اس.دی.کوئیک/ اسری / با تمام قیود.

انتشار در 10 مرداد 1358

«ارتباط لبنانی مصطفی چمران»

نظریه: چنان که قبلاً اشاره شده، مصطفی چمران در حال حاضر یک چهره اصلی به حساب

می آید. ما ارتباط وی با لبنان، خصوصا از طریق موسی صدر را قابل توجه دیدیم، آیا

اس.دی.کوئیک/1 می تواند خبری درباره کمک احتمالی ایران به شیعیان لبنان به دست آورد؟ هر چه

که تا به حال در این مورد داشته ایم خبرهای پراکنده بوده است.

ص: 353

سند شماره (5)

28 مرداد 58 تلگرام غیرفوریسری

از: تهران 53966به: واشنگتن

موضوع: هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است.اس.دی. کوئیک

سی. کی. لگ وای. کی. باند الکساندر پوپوف

1 در ملاقات 27 مرداد، اس.دی.کوئیک/1 (ک/1) گزارش داد که مطمئن است الکساندر پوپوف

متخصصی بلغاری برای رادیوی (خاورمیانه م) را در تهران روز پنجشنبه 23 مرداد دیده است. ک/1

توضیح داد که سالها قبل در حین مسئولیتش در رادیو تلویزیون همراه یک هیئت رادیو تلویزیون ملی

ایران به بلغارستان رفته و آنجا پوپوف را ملاقات نموده است، او پوپوف را مردی بلند قد، مو بور و

درشت اندام توصیف نمود. بعدا در تهران، یکی از دوستان ک/1 که عضو حزب توده در اروپای شرقی

بوده و حالا مرده است به او گفته بود پوپوف مدیر ایستگاه رادیویی مخفی توده به نام «پیک ایران»

بوده است.

2 دفتر ک/1 حدود دو خیابان (بلوک) با سفارت بلغارستان فاصله دارد و در 23 مرداد 58 او

ماشین سفیر بلغارستان را پوپوف در آن دیده که از خیابان محل دفترش گذشتند.

3 از دریافت هر گونه اطلاعات درباره پوپوف که مأموریت وی در ایران را روشن کند متشکریم.

4 نام پوپوف در فهرست بایگانی ثبت شود. پرونده 959013 201 تا تاریخ 28 مرداد 78 در

بایگانی ضبط می شود. تماما سریسری

سند شماره (6)

29 مرداد 58 اعضاءسری

از: تهران 53973به: رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است اس. دی. کوئیک کیو آر. بولستر

1 اس.دی.کوئیک/1 می گوید پسر شریعتمداری، مهندس حسن شریعتمداری مشغول احیاء

پروژه ای برای راه اندازی روزنامه ای فارسی زبان است که متکی به حامیان آذربایجانی شریعتمداری

خواهد بود. وقتی چند ماه پیش این پروژه اول بار مطرح شد 12 میلیون تومان (حدود 2/1 میلیون

دلار) برای راه اندازی روزنامه به حسابهای بانکی واریز شد و هنوز موجود است. در آن زمان خمینی

مانع شد. (برادر زن یا شوهر خواهر یا باجناق م) حسن شریعتمداری به نام شجاع الدین (نام

کوچکش مشخص نیست) از اس.دی.کوئیک/1 دعوت کرده است درباره پروژه با حسن صحبت کند.

2 اس.دی.کوئیک/1 گفت این پروژه چه پا بگیرد یا نگیرد، او آشنایانی دارد که اگر ما بخواهیم

می توانند برایش مقالاتی منتشر کنند. مأمور مربوطه گفت ما به این مطلب علاقه داریم و در ملاقاتهای

بعدی دوباره به این موضوع خواهیم پرداخت.

3 پرونده: 959013 201 تا تاریخ 29 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود.

ص: 354

سند شماره (7)

29 مرداد 58 اعضاءسریعطف به: تهران 53911

از: تهران 53975به: رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک اس. دی. جانوس

1 در ... مرداد... در تلگرام مرجع با اس.دی.کوئیک/1 (ک/1) ملاقات داشت و طی آن از ک/1

خواست جزئیات محل فرستنده های اصلی رادیو و تلویزیون در ایران، همچنین مراکز برق، ژنراتورها

و ... را فراهم کند. ک/1 تصور می کند که او این جزئیات را برای ... خرابکاری می خواهد. ک/1

می گوید برای فکری (نام مستعار) طفره رفت تا از مأمور مربوطه جواب ... چکار باید بکند.

2 ک/1 می گوید می تواند ... که به جزئیاتی از این قبیل دسترسی دارد ...... همه آن را به دست

آورد و .... از تجارب خود می داند. مأمور مربوطه به ک/1 گفت که ... است او نباید این نوع اطلاعات

را به ... بدهد، هر چند که علاقه داریم... ک/1 به گروه معتضد حفظ شود.

3 در ملاقات بعدی مأمور مربوطه به ک/1 تأکید خواهد کرد که باید به فکری پاسخ دهد او ...، به

جزئیاتی از آن قبیل دسترسی ندارد... به هر صورت ... است که در اقدامات انفرادی خرابکاری دست

داشته باشد، اقداماتی که ... باعث قدری ضربه به دولت می شوند اما ... با دقت بسیار بررسی شوند.

تصور می کنیم که این (پیشنهاد احتمالاً م) دسترسی ک/1 حفظ خواهد کرد و در عین حال او را از

خطر مشارکت برکنار می دارد.

4 پرونده: 959013 201 تا تاریخ 29 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود.سری

تذکر مترجم: این سند به طور کامل جمع آوری نشده و نقطه چین ها مربوط به عبارات جاافتاده

می باشد.

سند شماره (8)

29 مرداد 58 تلگرام غیرفوری سری

از: تهران 53977به : واشنگتن

موضوع: اس. دی. کوئیک پرداختی به اس. دی. کوئیک/1

1 بنابر مدارک موجود در پرونده اس.دی.کوئیک/1 و اظهار ک/1 در 27 مرداد، وی از مارس

1979 که 500 دلار دریافت کرد دیگر حقوقی نگرفته است. او به مأمور مربوطه پیشنهاد کرد به جای

پرداخت مابقی، قالیچه ای قیمتی برای پسرش بفرستد که بتواند در آمریکا نقدا بفروشد.

2 به جای مشارکت در صدور قالی ایرانی، قرارگاه پیشنهاد می کند عطف به آوریل 1979 ماهانه

500 دلار آمریکا به او پرداخت شود. اگر ستاد این شیوه را تصویب می کند، ک/1 درخواست دارد. از

2500 دلار بابت پنج ماه، آوریل تا اوت 1979، مبلغ 1000 دلار به حساب بانکی هویت الف و

1500 دلار به حساب بانکی هویت ب فرستاده شود.

3 پرونده: 959013 201 تا تاریخ 19 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود.تماما سریسری

ص: 355

سند شماره (9)

30 مرداد 58 تلگرام غیرفوریسری

از: تهران 53978به : واشنگتن

عطف به : تهران 53977

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس.دی.کوئیک

1 هویت الف: آقای سیامک رامتین شماره حساب پس انداز: 399441؟10 دفتر... میرآمار

بانک آمریکا، 935 جاده کرنی، سان دیه گو کالیفرنیا 26؟؟

2 هویت ب : آقای سهراب رامتین شماره حساب 0703701، سکیوریتی پاسیفیک نشنال بانک،

دفتر پوینت لوا سان دیه گو، کالیفرنیا ؟9212

3 شماره پرونده: 959013201. تا تاریخ 30 مرداد 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری

سری

سند شماره (10)

20 شهریور 58 تلگرام غیرفوری سری

از: واشنگتن 510981به: تهران

اداره خاور نزدیک / ایران

موضوع: هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است اس.دی.کوئیک/1 FSAR

در ذیل FSAR پیشنهادی ما برای اس.دی.کوئیک/1 در دوره گزارشگری حد فاصل دی 57 مهر

58 ارائه می گردد. لطفا هر نظر یا تصحیح که به نظرتان لازم می آید اطلاع دهید و اطلاعات خواسته

شده را تأمین فرمائید تا DID-Fکامل گردد. ما در ضمیمه 3 نسخه ای از 6230 FSARمورخ 7

شهریور 56 را برای اطلاع شما از خواسته های FSAR ارسال داشته ایم.

دوره گزارشگری : دی 57 مهر 58

1 معرفی

الف: فعالیت: اس.دی.کوئیک

ب: عوامل : اس.دی.کوئیک/1

2 FAN 3304949

3 هدف : اس ا

4 جزئیات عملیاتی:

الف: مأموریتهای عملیاتی، تأییدیه ها و غیره.

اس. دی. کوئیک/1 (ک/1) مدیر خدمات بین المللی رادیو تلویزیون ملی ایران از سال 1343 تا

اخراجش در بهمن 57 بود. اولین بار گنجیان در 23 آذر 57 او را ملاقات کرد و در 15 دی 57 برای

او تأییدیه موقت عملیاتی تصویب شد. در 15 بهمن 57 استخدام و طرح امضای قرارداد تعهد توسط

قرارگاه تهران اعلام شد، اما در پی آن انقلاب و نابودی پرونده ها روی داد. در مرداد 000 تقاضای

قرارداد شد و با اخراج او از رادیو تلویزیون در اوائل اسفند نوع دسترسی وی به اطلاعات تغییر پیدا

ص: 356

کرد و در حد فاصل فروردین تا خرداد 58 مأموریتها و گزارشگری او وقفه یافت. از خرداد ماه او

مشغول گزارشگری درباره فعالیتها و نظرگاههای سران دولت موقت دست اندرکار اطلاعات و امنیت

داخلی بوده و حقوق گذشته او تا اسفند پرداخت شده است.

ب: دسترسی و هدفها

دوستی ک/1 با مهدی طالقانی، پسر آیت اللّه سرشناس، به او امکان دسترسی به اطلاعات مربوط

به طرحها و شکافهای درونی رهبری روحانیت در ماه های نزدیک انقلاب داد. دوستی او با معاون

نخست وزیر مصطفی چمران و معاون وزیر کشور صادق طباطبایی به او امکان دسترسی به اطلاعات

مربوط به دستگاه اطلاعاتی جدید که تحت ریاست چمران است و اطلاعات مربوط به امور امنیت

داخلی داد. عضویت او در یک کمیته غیررسمی برای تحقیق درباره وضع امام موسی صدر برای

عملیات مخفی فرصتهایی در اختیار می گذارد و اگر او به کار در زمینه دایر کردن یک دفتر مطبوعاتی

جدید برای طباطبایی ادامه دهد، وی باید به مطالب حساس که به مطبوعات راه نمی یابند دسترسی

پیدا کند.

ج: انگیزه و کنترل

انگیزه ک/1 احتیاج او به تأمین مالی فرزندان دانشجویش در ایالات متحده از پول خود یا پولی

که سیا به عنوان حقوق می دهد، می باشد. پرداختهای حقوق وی، به استثنای یک مرتبه به حسابهای

فرزندانش واریز شده اند و معادل ماهانه 500 دلار می باشند. (لطفا قرارگاه درباره انگیزه و دامنه کنترل

سیا بیشتر اظهارنظر نماید).

د: اطلاعات مربوط به تماس و ملاقات

در اوائل سال 1979 به ک/1 در منزلش تلفن می شد و ملاقاتها با سوار کردن به اتومبیل صورت

می گرفت. در اسفند ماه او در چند ملاقات حاضر نشد و در نتیجه مأمور مربوطه تصور کرد که او

«تصمیم گرفته خود را کنار کشد» اکنون که وضع امنیت فردی او ظاهرا بهبود یافته، ک/1 دو باره

تماس می گیرد (لطفا قرارگاه اطلاعات جدیدتری در رابطه با برنامه تماس تهیه کند).

ه : امنیت

ک/1 موافقت کرد در اوایل بهمن یک آزمایش دروغ سنجی را بگذراند، اما در این میان انقلاب

روی داد. (لطفا قرارگاه اطلاعات جدیدتری، احیانا شامل طرحهایی که برای آزمایش دروغ سنجی در

نظر است، فراهم نماید).

و: آموزش

آموزشی به ک/1 داده نشده اما طرحی در این زمینه در نظر نیست (لطفا قرارگاه اظهارنظر نماید).

5 موفقیتها و طرحها

ک/1 طی این دوره گزارشگری بسیار پرثمر بوده است. از دی ماه 57 تا مرداد 58 او 16 گزارش

تهیه کرد که چهار فقره نمره 10 و دوازده فقره نمره 5 گرفتند. ارتباط او با طالقانی (مهدی) منجر به

خبرهای مفیدی در اولین ماههای انقلاب شد. این خبرها از مهدی پسر آیت اللّه، که همکلاس دوران

دانشکده وی و از یاران «دوره» یا گروه نیمه سری دوستان ک/1 می باشد اخذ شده بودند. ارتباطات او

با چمران و در نتیجه با دستگاه اطلاعاتی جدید تحت ریاست وی بیشتر مورد استفاده قرار خواهد

ص: 357

گرفت. دوستی او با طباطبایی نیز منجر به تهیه گزارشهای خوبی درباره کشمکشهای ایران و لیبی بر

سر قضیه موسی صدر شده و قطعا فرصتهایی برای عملیات مخفی فراهم می کند که از آن استفاده

خواهد شد. (لطفا قرارگاه اظهار نظر نماید).

6 مخارج

الف: پرداختها (حقوق) 500 دلار آمریکا در ماه، 4500 دلار هزینه های عملیاتی (لطفا قرارگاه

تهیه نماید).

ب: پرداختها به حسابهای بانکی پسرانش در آمریکا واریز می شوند.

ج: مدت کاری سالانه (لطفا قرارگاه تهیه نماید.)

تا تاریخ 19 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (11)

طبقه بندی گزارش: سری هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است غیرقابل رؤیت برای

بیگانگان غیرقابل رؤیت برای پیمانکاران یا مشاوران پیمانکار پخش و اقتباس خبر تحت نظر

تهیه کننده.کشور: ایران منبع: یک ناظر سیاسی ایرانی که قابلیت اطمینان به وی در حال حاضر

مشخص نیست. او این گزارش را از یک خبردهنده که قابلیت اطمینان به وی معلوم نیست و در

ارتش ارتباطات شخصی خوبی دارد، دریافت کرد.

موضوع: تشکیل یک گروه مخالف در ارتش ایران (تاریخ خبر: 24 شهریور 1358)

1 یک گروه از افسران ارتش ایران که عمدتا تیمسارهای بازنشسته می باشند تشکیل شده است تا

برنامه ای در جهت مخالفت با دولت موقت ایران به اجرا درآورند. افسران اصلی دست اندرکار عبارتند

از : تیمسار فریدون جم که فعلاً در لندن اقامت دارد؛ تیمسار امیربهمن باقری رئیس ستاد فعلی نیروی

هوایی؛ تیمسار بیان (نام کوچکش مشخص نیست) وابسته نظامی سابق در پاکستان؛ تیمسار پزشکپور

(نام کوچکش مشخص نیست) برادر رهبر حزب پان ایرانیست؛ تیمسار ناظم (نام کوچکش مشخص

نیست) که سابقا معاون تیمسار جم بوده؛ سرتیپ خسرو دانشور؛ و تیمسار اصغر سپهر.

2 در اواسط شهریور 1358، هرمز رزم آرا، پسر نخست وزیر پیشین که کار تشکیلاتی این گروه را

انجام می دهد در یک جلسه افسران دست اندرکار که در منزل تیمسار سپهر در تهران منعقد گردیده بود

سخنرانی کرد. رزم آرا ادعا کرد که از دولت ایالات متحده برای طرحهای گروه، چراغ سبز دریافت

نموده است. برنامه آنها شامل بمب گذاری در شهرستانها و به دنبال آن یک حمله در تهران می شود. به

طوری که ادعا شده، این گروه یک کشتی را مجهز به دستگاههای فرستنده کرده تا در خلیج فارس

مستقر شود و تبلیغات مخالف ایران پخش کند.

3 (توضیح حوزه فعالیت: تیمسار باقری تنها افسر مرتبط (با گروه) است که می دانیم شاغل

می باشد).

4 بدست آمده در تهران، ایران (26 شهریور 1358)، شماره گزارش حوزه فعالیت ؟ 1073 NIT

5 انتشار از حوزه فعالیت: سفارتخانه و وابسته نظامی در تهران فرستاده شد به : امان، بیروت،

قاهره، اسلام آباد، جده، کراچی،کویت،منامه، دهلی نو، تل آویو، لندن.سری

ص: 358

سند شماره (12)

26 شهریور 58 اعضاءسریعطف به: تهران 54234 (10731 NIT)

از: تهران 54233به: رئیس با حق تقدم

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

1 اس.دی.کوئیک/1 (ک/1) خبر تلگرام مرجع را در 24 شهریور از هرمز رزم آرا گرفت . رزم آرا

به او گفت که گروه به دقت درباره ک/1 تحقیق کرده بود و می خواهد او مسئول پروژه فرستنده مستقر

در کشتی شود. رزم آرا گفت که همسر ک/1 در صورتی که مایل باشد جهت حفاظت به چاه بهار آورده

خواهد شد یا به خارج فرستاده می شود. برای مسافرت به خارج احتیاجی به ویزا نخواهد بود.

2 رزم آرا گفت که هر روز با برادرش نوذر رزم آرا تماس تلفنی دارد. نوذر سابقا یک مقام

عالیرتبه ساواک بوده و اکنون در بالتیمور زندگی می کند. هرمز نزد ک/1 ادعا کرد که در اواسط

شهریور با یک نماینده آمریکا در تهران ملاقات کرده و بعدا آن فرد در اواخر شهریور از لندن تماس

گرفت و گفت که پروژه فرستنده مورد تصویب دولت آمریکا قرار گرفته است.

3؟ رزم آرا تأکید کرد که گروه وی تشکیلاتی در پاریس، لندن، ایالات متحده و آلمان غربی دارد

و از حمایت مالی ایالات متحده برخوردار است.

4 ک/1 خواستار نظر مأمور مربوطه درباره پیشنهادی شد که رزم آرا داد مبنی بر اینکه پروژه

تبلیغاتی را او کنترل کند. مأمور مربوطه به ک/1 گفت که او باید آن را رد کند.

5 نظریه: اگر چه امکان دارد رزم آرا درباره ... گروه افسران ایرانی راست گفته باشد، ولی به نظر

قرارگاه در مورد تماسهای گروه با آمریکا مبالغه می ورزد. یا ... به هر صورت، اگر اس.دی.کوئیک/1

... در تهران روی رابطهای خود در دولت موقت کار کند ارزشش برای ما بیشتر است تا اینکه درگیر

توطئه چینیهای مخالفین شود).

6 درخواست می شود سوابق موجود در مورد هرمز رزم آرا و نوذر رزم آرا را اطلاع دهید.

7 نام هرمز و نوذر رزم آرا در فهرست بایگانی ثبت شود.

8 پروند: 959013201. تا تاریخ 26 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری

سند شماره (13)

28 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 516749به: تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس.دی.کوئیک

عطف به: الف 10730 NIT، 79 16233/315 TDFIRDB ب 10731 NIT، 79

16214/315 TDFIRDB

1 در قبال ... احساساتی و جنجالی گزارشهای مرجع، ما شروع به تجدید نظر در ... گزارشگری

اس. دی. کوئیک/1 در چند ماه گذشته کرده ایم. لطفا حداکثر جزئیات ممکن را راجع به دسترسی

شغلی اس. دی. کوئیک/1 (به اطلاعات)، دسترسی اجتماعی وی و دسترسی ... او تهیه فرمائید. فعلاً،

لطف کرده برای گزارشهای اس. دی. کوئیک/1 زی. آر. واهو نیز بفرستید.

ص: 359

2 پرونده: 959013201 تا تاریخ 28 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.تماما سری سری

سند شماره (14)

28 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 516898به: با حق تقدم به لندن، رونوشت با حق تقدم برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک جی. ان. سایت.

عطف به: الف تهران 54234 (731/10 NIT)ب لندن 17890 (174/74 DEL)

1 پس از کسب موافقت تهران، لطفا گزارش مرجع را با انگلیسیها هم در میان بگذارید و درباره

موقعیت تیمسار جم که در آن گزارش مطرح شده نظر آنها را جویا شوید. در آن گزارش تصویری از

جم ارائه می گردد که دقیقا خلاف آن تصویر نسبتا مسالمت جویانه ای است که از او داشتیم (گزارش

مرجع ب این فکر را تقویت می کند). آیا انگلیسیها مطمئن هستند که جم با آنها برخورد صادقانه ای

دارد؟

2 پرونده: 315147201. تا تاریخ 28 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (15)

29 شهریور 58 اعضاء سریعطف به: تهران 54234 (10731 NIT)

از: تهران 54263به: رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

1 در روز دوشنبه 26 شهریور هرمز رزم آرا در جلسه ای که در تهران در منزل شفیع مقتدر شفیعا

تشکیل شده بود، طرحهای گروه خود برای قیام مسلحانه را ارائه کرد. مقتدر شفیعا یک مهندس است

که در منطقه دروس تهران زندگی می کند. سایر افرادی که در جلسه حضور داشتند عبارت بودند از

تیمسار (بازنشسته) تقی فاطمی، پسر عمویش سرهنگ فاطمی که نام اولش مشخص نیست، و دکتر

بهزادی که نام اولش مشخص نیست، دکتر بهزادی سابقاً برای سرهنگ طباطبایی که نام اولش مشخص

نیست، کار می کرده است. طباطبایی یک افسر ساواک بوده که درست پیش از انقلاب جای پرویز ثابتی

را گرفت.

2 رزم آرا با تکرار طرحهایی که در تلگرام مرجع گزارش شده اند گفت قیامها ابتدا در استانهای

بلوچستان، کردستان و خوزستان صورت خواهند پذیرفت. پس از آن گروه هایی در تهران حملات

مسلحانه را شروع خواهند کرد. رزم آرا افزوده در صورتی که دولت برای حفاظت از زنان معلم در

مناطقی از تهران که سخت اسلامی هستند کاری نکند، گروه در نظر دارد یک اعتصاب معلمان ترتیب

دهد. رزم آرا (اخبار) گزارش مرجع را تکرار کرد مبنی بر اینکه گروه یک کشتی مجهز به وسائل

فرستنده برای مقاصد تبلیغاتی در اختیار دارد.

3 اس.دی.کوئیک/1 تنها فرد دیگر حاضر در جلسه بود.

4 پرونده: 959031201. تا تاریخ 29 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری.

ص: 360

سند شماره (16)

29 شهریور 58 اعضاء سریعطف به: رئیس 516749

از: تهران 54264 به: رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

1 بابت تلگرام مرجع تشکر می کنیم. قرارگاه به خوبی از طبع احساساتی گزارشهایی که منجر به

تجدید نظر در گزارشگری اس.دی.کوئیک/1 می شوند اطلاع دارد. برای این گزارشها و گزارشهای

قبلی ما از ک/1 خواستار شواهد تأیید کننده و تجدید نظر در منابع و منابع فرعی شده ایم. در هر یک

از ملاقاتهای اخیر ما از او خواسته ایم نسخه ای از مقاله آیندگان که بنابر گزارش وی دلیل مستقیم

تعطیل آن روزنامه بود تهیه کند. او همچنان می گوید که فراموش کرد ... ملاقات، خواسته ها را پیش

روی او می گذاریم تا فورا تأمین کند.

2 در FSAR جدید اشاره شده بود که اس. دس. کوئیک/1 در بهمن 1357 حاضر بود آزمایش

دروغ سنجی انجام دهد. وقتی مقاله آیندگان را آورد، موضوع آزمایش دروغ سنجی را با او در میان

خواهیم گذارد و به او می گوییم به علت اهمیت گزارشهایش او به یک طبقه گزارشگران ویژه ارتقاء

می یابد و این کار شرط لازم آن می باشد.

3 تلگرام جداگانه ای نیز بعد از این تلگرام درباره آخرین ملاقات او با گروه هرمز رزم آراست.

تشخیص ما این است که این تلگرام به عنوان خبر قابل انتشار نیست، چون فقط چند نام جدید به

قبلی ها می افزاید، اما در رابطه با تجدید نظر در گزارشگری (ک/1) توجه تان را به این گزارش جلب

می کنیم.

4 پرونده : 959031201 تا تاریخ 29 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

سند شماره (17)

30 شهریور 58 اعضاء سریعطف به: تهران 54266 (10734 NIT)

از: تهران 54265 به: رئیس با حق تقدم

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

1 اس.دی.کوئیک/1 خبرگزارش مرجع را در یکشنبه 25 شهریور از فردی به نام آقای بابان

گرفت که گفت از طرف محمد امین نقشبندی (ن) تماس می گیرد. (ن) همچنین از طریق بابان این پیام

را رساند که تماس خود با ک/1 را احتمالاً با تلفن از بیروت حفظ خواهد کرد.

2 ک/1 گفت هنگامی که ریاست رادیو تلویزیون ملی در غرب ایران را به عهده داشت (ن)

مشاور وی در امور کردی بود و آنجا با (ن) آشنا شده بود. هنگامی که ک/1 در سال 1355 به تهران

رفت، (ن) را هم به عنوان دستیار با خود آورد. ک/1 نمی داند چرا پس از تغییر دولت در بهمن ماه

1357 قطب زاده(ن) را به عنوان مشاوره نگهداشته است.

3 پرونده: 95901321 تا تاریخ 29 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری

ص: 361

سند شماره (18)

30 شهریور 58 اعضاء سریعطف به: الف تهران 54233 ب تهران 54234

از: رئیس 518601 به: تهران با حق تقدم

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس.دی.کوئیک

1 تا آنجایی که می دانیم ادعای رزم آرا مبنی بر تماس با دولت آمریکا صحت ندارد. ستاد مرکزی

یک بار حضوراً و چند بار تلفنی با نوذر رزم آرا تماس داشته است. نوذر هویت الف است و شماره

پرونده 2010259407 دارد. غرض از تماس این بود که دسترسی نوذر رزم آرا به اهداف اطلاعاتی که

فعلاً مورد توجه هستند معین شود و بعد از ملاقاتی یک روزه در اواسط تیر فهمیدیم که دسترسی

نداشت. چندین تماس تلفنی با او داشته ایم که آخرین آنها در اوائل مرداد درباره مشکل ویزایی

دخترش بود، اما هیچ چیز مهمی صحبت نشد و اشاره ای هم به پروژه ای که رئوس آن در تلگرامهای

مرجع مشخص شده نگردید. نوذر رزم آرا به طرحی اشاره کرده بود که ظاهرا با کمک سازمانهای

اطلاعاتی مصر و اسرائیل انجام می گیرد تا با اجرای یک حمله دریایی به خوزستان توانایی تولید نفت

ایران تحت کنترل آید و به این ترتیب کنترل ایران به دست نیروهای میانه رو طرفدار غرب درون ایران

افتد. از آنجا که شواهدی تأیید کننده به دست نیامد، ما این خبر را به عنوان افکار خیالی انتشار دادیم

و هنوز می دهیم.

2 درباره هرمزد (هرمز) رزم آرا سابقه ای نداشتیم، اما پرویز برادر نوذر را که تفصیل شرح احوالش

در هویت ب آمده است می شناسیم.

3 پرونده: 2010959013؛2010259407. تا تاریخ 30 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری

سند شماره (19)

30 شهریور 58 اعضاء سریعطف به: رئیس 518601

از: رئیس 518647 به: تهران با حق تقدم

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

1 هویت الف : اس. دی. جانوس/27 تاریخ و محل تولد: 12 اسفند 1309، کرمانشاه،

فارغ التحصیل دانشگاه سیراکوز، 1328، همسر: نیره رزم آرا تاریخ و محل تولد: خرداد ... تهران. در

1336 وارد ساواک شد، خدمت در ترکیه 391337؛ بخش تحقیقات، اداره هفتم 441339،

عربستان سعودی (رئیس قرارگاه) 491334، اداره مرکزی ساواک، تهران 501349؛ پاکستان

1351؛رئیس اداره تحقیقات، اداره هفتم 1352 ؛ مصر (رئیس قرارگاه و نماینده مخصوص شاه)

1357 بهمن 1354 فعلاً همراه پسر عموی خود در نشانی 3029، خیابان داندالک، بالتیمور، مریلند

اقامت دارد.

2 هویت ب: تلگرام تهران 49103 مورخ 30 مهر 1357 گزارش داد برادرش پرویز

رزم آرا(می باشد) تاریخ تولد: حدود 1322، ایران، مأمور رابط بین گروه کمک هواپیمایی کشوری و

سازمان هواپیمایی کشوری ایران، مجرد؛ فوق لیسانس بازرگانی از برکلی؛ به دنبال ترور پدرش

ص: 362

تیمسار حاج علی رزم آرا نخست وزیر در 1330، چهارده سال در آمریکا گذراند. پرویز مدیر یک

شرکت مشاورتی به نام «دنجون ایران» هم هست. قرار بود کارمند هواپیمایی فدرال ترتیب آشنایی

اجتماعی وی با مأمور قرارگاه را بدهد.

3 پرونده: 2010959013؛ 2010259407. تا تاریخ 30 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری

سند شماره (20)

26 مهر 58 اعضاءسری

از : تهران 54524به: رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. کوئیک

1 در 9 مهر چند ساعت پیش از آخرین ملاقات مقرر، اس.دی.کوئیک/1 با مأمور مربوطه تماس

گرفت تا آن را لغو کند. در این مکالمه خیلی کوتاه او ظاهرا مضطرب بود. اس/1 دیگر تماس حاصل

نکرد تا 25 مهر، که یادداشتی برای مأمور مربوطه گذارد که تماس بگیرد مأمور مربوطه در 25و 26

مهر تلفن زد ولی اس/1 در منزل نبود. رویدادهای آینده را نیز به اطلاع خواهیم رساند.

2 پرونده: 959013201 تا تاریخ 26 مهر 78 در بایگانی ضبط شود.تماما سریسری


هاشم کامبخش نام رمز: اس. دی. تندرا/1آخرین شغل: سرهنگ نیروی زمینی

نام: هاشم کامبخشنام رمز: اس. دی. تندرا/1آخرین شغل: سرهنگ نیروی زمینی.

شخص فوق الذکر در پی مسافرتی که به همراه خانواده اش به ایتالیا داشته است در 14 شهریور ماه

1358 به سفارت آمریکا در رم مراجعه می نماید و خود را آماده خدمت به آمریکاییها اعلام می کند.

قرارگاه سیا در رم با هماهنگی با ستاد مرکزی سیا در خصوص سوابق وی شروع به تحقیق می نماید و

به عنوان شروع از او درخواست اطلاعاتی در مورد ادامه قرارداد خرید زیردریایی از آلمان غربی و

ناوچه از هلند و همچنین اطلاعاتی در خصوص آمادگیهای رزمی نیروهای مسلح ایران در قبال حمله

عراق می کند. در پی یک سلسله تماس و کاوش در ویژگیهای روانی و خصوصیات فردی این فرد و

سوابق کاری و همچنین دسترسیهای وی به اطلاعات، سیا برای شناسایی سرهنگهای درجه دوم که

هسته رهبری آتی ارتش را به عهده می گرفتند علاقه مند به استخدام وی می گردد.

اگر چه در برآوردهای بعدی نسبت به تواناییهای وی در تأمین این نیازها تردیدهایی حاصل

می شود. به هر حال کامبخش رم را به امید تماسهای بعدی سیا از طریق مکاتبه با نشانی وی در ایران

ترک می کند. سوابق دوران آموزش وی در آمریکا تصریح بر ضعیف النفس بودن وی، چاپلوسی در

مقابل مقامات بالاتر و عدم موفقیت در تحصیل به واسطه هرزگیهای فوق برنامه او دارد. به هر حال

این عنصر خود فروخته تنفر خود را نسبت به رویدادهای اخیر ایران (پیروزی انقلاب اسلامی) و

ضرورت همکاری «افراد عاقل» برای واژگون کردن اوضاع را در گفتگو با مأمور سیا اعلام و اظهار

می دارد مسئولیتهای افسران ارتشی این است که ایران را از وضع فلاکت باری که الان دارد نجات دهند.

کامبخش ضمن اینکه به طور تلویحی تأیید می کند که به زعم او حداقل 60 تا 70 درصد مردم

حامی حکومت هستند، در عین حال تمایل خود را برای جاسوسی به نفع آمریکا را به نفع کشور

ص: 363

قلمداد کرده و مدعی می شود که نمی خواهد به صورت عامل برای آمریکا کار کند! البته در جای دیگر

ناشیانه از مأمور سیا سراغ مزایای همکاری با آمریکا را می گیرد!!

کامبخش در دورانی که در رم تحت آزمایشات مأمورین سیا قرار داشته اطلاعات مورد

درخواست آمریکاییها را تا حدی که از آن مطلع بوده در اختیار می گذارد و شاید یکی از دلایل

دلسردی آمریکاییها از ادامه سرمایه گذاری روی این فرد، کیفیت پایین اطلاعات و قابلیتهای ضعیف

فردی او بوده است. به هر حال با تصرف لانه جاسوسی ادامه پیگیری استخدام این جاسوس متوقف

می گردد و هاشم کامبخش از سوی مسئولین قضایی تحت تعقیب قانونی قرار گرفته و دستگیر می گردد.

میزان سرمایه گذاری ایستگاههای سیا در اروپا برای پیگیری عملیات استخدام این فرد و همچنین

اطلاعات مورد درخواست در مورد آمادگیهای ایران برای مقابله با تهاجم عراق بسیار قابل توجه

است.

سند شماره (1)

14 شهریور 1358 اعضاءسری

از: رم 77637به: فوری رئیس، رونوشت با حق تقدم به تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. جانوا

1 در 14 شهریور هاشم کامبخش سرهنگ نیروی زمینی ایران که «آمادگی خود را برای خدمت

به آمریکاییها اعلان کرده »(1) از سفارت دیدن کرد. در آغاز از فرد مزبور توسط مأمور امنیت سفارت

سؤال و جواب شد و مقرر شد که وی در 15 شهریور رأس ساعت 10 به وقت محلی باز گردد.

2 درباره فرد مزبور که مدعی است پنج ماه پیش در پایگاه فورت براگ «تعلیمات نیروهای

مخصوص» می دیده سابقه وی را خواستاریم (اقدام شبانه مورد نیاز نیست). وی همچنین مدعی است

که در سالهای 13391338 و یک بار دیگر در سالهای 13431342 در مدرسه نظامی زبان

سن آنتونیو تحصیل کرده است (فرد مزبور انگلیسی را با مهارت عالی تکلم می کند). او همچنین

می گوید که در سال 1347 برای گذراندن یک دوره«ضد جاسوسی» در پایگاه هوابرد حضور

یافته است.

3 فرد مزبور اظهار داشت که همراه با همسر و خانواده اش «برای گذراندن تعطیلات »به رم آمده و

حوالی 25 شهریور به تهران باز خواهد گشت. قرار است وی در تهران به وزارت دفاع احتمالاً بخش

خریدهای نظامی گزارش بدهد.

4 طبق اظهارات مأمور امنیت سفارت، او فردی متعادل و باهوش به نظر می رسد. وقتی که از او

سؤال شد آیا برای آمدن به سفارت حالت عصبی پیدا کرده یا نه، فرد مزبور جواب داد که در این

ارتباط وی کاملاً احساس امنیت داشته است، چرا که ایرانیان مقیم ایتالیا او را نمی شناسند و خود او هم

هرگز با سفارت ایران در رم تماسهای رسمی نداشته است.

5 اگر سوابق و تحقیقات مثبت باشند، قرارگاه در نظر دارد که از مأمور بخواهد در صبح 15

1- این عبارت که در گیومه قرار داده شده یعنی نقل قول این فرد است به این صورت که وی آنجا رفته و گفته می خواهم اطلاعات خود را به آمریکاییها عرضه کنم توضیح مترجم.
ص: 364

شهریور سؤال و جواب بیشتری از وی به عمل آورد. اگر شرایط اقتضاء نماید ما همچنین امکان تغییر

محل ارتباط به یک مکان خارج از سفارت را در نظر خواهیم گرفت.

6 پرونده : بعدا تعیین شود. تا 14 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

سند شماره (2)

15 شهریور 58 اعضاءسریعطف به: رم 77637

از: رئیس 508050به: فوری رم، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است

1 متن زیر خواسته های (اطلاعاتی) برای استفاده احتمالی در تخلیه اطلاعاتی فرد مورد نظر

است:

الف: وضع قراردادهای خرید زیردریائی از آلمان غربی و چند ناوچه هلندی که حکومت شاه بر

سر آنها مذاکره می کرد چگونه است؟ آیا حکومت بازرگان علاقه ای به قبول خرید زیردریایی نشان

داده است؟ فرد مورد نظر از قراردادهای سابق تسلیحاتی ایران و آلمان چه می داند؟

ب: آخرین واحد ارتش ایران که فرد مورد نظر در آن خدمت می کرد کدام بود؟ وظیفه این واحد

هنگام جنگ با عراق چه بود؟ اگر ایران حمله می کرد چه؟ اگر عراق حمله می کرد چه؟ تا آنجا که

امکان دارد مشخصات دقیق بخواهید. آیا این واحد این وظایف را تمرین می کرد؟ چند نوبت؟ روحیه

واحد را توصیف کنید؟ همین طور کارآیی عملیاتی آن را؟ آیا تجهیزات کار می کردند؟ آیا ایرانیها

می توانستند آنها را به کار گیرند؟

ج: هر گونه اطلاعاتی که فرد مورد نظر بتواند از نیروهای مسلح عراق یا تلقی ایرانیها از عراقیها

فراهم کند، باعث امتنان خواهد بود. لطفا مشخصات دقیق بخواهید و اگر این فرد تلقی ایرانیان را ارائه

کرد لطفا کنجکاوی کنید که ایرانیها چگونه و چرا به این تحقیق و ارزیابی از عراقیها رسیده اند؟

د: ما به تمام جزئیات مربوط به مناسبات نظامی بین حکومت جدید ایران و آلمان غربی که هنوز

پابرجا می باشند علاقه مندیم. آیا تعلیمات افسران ایرانی با EMدر آلمان صورت می پذیرد؟ آیا

طرحهایی برای اعزام پرسنل ارتش ایران به آلمان وجود دارد؟

ه : هر گونه اطلاعاتی که فرد مورد نظر بتواند درباره ساخت، قدرت یا ترکیب قومی پاسداران

انقلاب فراهم کند یا اطلاعاتی در مورد نیروهای کردی که با دولت مخالفت می ورزند مورد علاقه

خواهند بود.

و: به عقیده فرد مورد نظر کدام افسران (سرهنگ دو یا سرهنگ تمام) ممکن است در فرماندهی

خود در ارتش وجهه ای در بین پرسنل داشته باشند و چرا؟ اگر فرد منظور اطلاعاتی درباره افسران

عالیرتبه تر داشته باشد ما علاقه مند خواهیم بود اما توجه ما مخصوصا به افسران رتبه های میانه که

کمتر شناخته شده اند معطوف است.

2 پرونده: بعدا تعیین شود. تا تاریخ 14 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سریسری

ص: 365

سند شماره (3)

سری 15 شهریور 58 اعضاءبه: فوری رم، رونوشت فوری تهران، عادی فرانکفورت

از: رئیس 508094 هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. سوابق آزمایش دروغ سنج

عطف به: رم 77637 (به فرانکفورت فرستاده نشده، مورد احتیاج نیست).

1 اطلاعات ذیل درباره سرهنگ هاشم کامبخش از گزارش ... سازمان اطلاعات دفاعی DIAکه

طی اقامت کامبخش در پایگاه هوابرد از ... فروردین تا 18 مرداد ماه 1347 تهیه شده، برداشته

شده است. شخص مزبور در این دوران سروان بود (توجه کنید که تلفظ فامیل وی به صورت کامبخش

برکامبکش ترجیح دارد). تاریخ و محل تولد 11 دی ماه 1315 ... ایران، شغل افسر اجرایی بخش

تعقیب (عینا نقل قول) واحد ضد اطلاعات عنوان شده است. نام همسر فریده 16 ماه پس از ازدواج

جدا شدند، علت نامعلوم. دارای یک دختر به نام شهلا. فردی است فوق العاده برون گرا تا بدانجا که

دیگران وی را به چشم موذی می نگرند. در مجموع فرد دلپذیری است که در فرصتهای اجتماعی با

دیگران به خوبی جور می شود. بیش از حد به رتبه حساسیت دارد و مشهور است که نزد پرسنل

رتبه های بالاتر «چاپلوسی می کند» تا مورد عنایت واقع شود. میزان هوشش از حد متوسط بالاتر

است، اگر چه از لحاظ تحصیلی در دوران آموزش ضعیف بود. تصور می شد که عدم موفقیت تحصیلی

به جهت فعالیتهای فوق برنامه اش باشد؛ وی به «زن بارگی» مشهور بود. در وفاداری او به کشور و

دولتش تردیدی نبود. بی نهایت از اینکه افسر ضداطلاعات است مغرور می باشد و ضداطلاعات را نخبه

ارتش می داند. انگلیسی خود را روان و بدون اشکال می داند و علاقه دارد انگلیسی را با زبان عامیانه

آمریکایی و با استفاده از اختصارات نظامی تکلم نماید. توانایی واقعی وی در ابراز مقاصد خود به

انگلیسی چه شفاها و چه کتبا قدری ابتدائیست. از اقامتهای قبلی خود در ایالات متحده به نیکی یاد

می کرد. فرد مزبور در محیط اسلامی احتمالاً «دست از پا خطا نمی کند»؛ به هر حال بیرون از این

محیط مشروب می نوشد و مدت قابل توجهی دنبال زنانی که در دسترس باشند می رود. چندین مرتبه

به تنهایی در خیابان بالتیمور شرقی، در «محله» دیده شده جائی که چند ردیف مؤسسه استریپ تیز در

آنجا واقعند. در دوران آموزش به موفقیتهای عالی تحصیلی نایل نشد و مشارکتش در بحثهای

کلاسهای درس حداقل بود.

2 در ستاد مرکزی اطلاعات بیشتری نبود. کارتهای قرارگاه تهران که اینک در ستاد مرکزی هستند

نیز بازدید شدند.

3 به شرطی که قرارگاه تهران موافقت داشته باشد کامبخش از لحاظ عملیاتی به عنوان عامل

نفوذی بالقوه در ارتش ایران مورد توجه است، تکرار می شود، مورد توجه است و به علت شرایط

سخت و محدود عملیاتی قرارگاه تهران، لازم است تخلیه اطلاعاتی بیشتر، ارزیابی و استخدام وی در

خارج از ایران انجام شود. اگر امکان داشته باشد رم باید آزمایش دروغ سنجی از کامبخش و تعلیمات

اساسی ارتباطات او را نیز مد نظر قرار دهد.

تلگرام جداگانه ای برای نکاتی که لازمست در تخلیه اطلاعاتی پرسیده شوند مخابره خواهد شد.

4 نام «کامبخش» اندیکس شود. پرونده: 27120 41 تا 14 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.

تماما سری سری

ص: 366

سند شماره (4)

15 شهریور 58 اعضاء سری

از: رم 77654به: فوری رئیس رونوشت فوری برای تهران

هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است

عطف به: الف رئیس 508094 ب رئیس 508050

1 در 15 شهریور آناکلاریو مأمور قرارگاه تحت نام مستعار «جیمز لیتل» با فرد مورد اشاره

تلگرامهای مرجع (درخواست می شود برای وی نام رمز تعیین گردد) برای تخلیه اطلاعات به مدت

یک ساعت ملاقات کرد. این گفتگو از یک ساعت تجاوز نکرد زیرا مشارالیه تمام خانواده اش را به

سفارتخانه آورده بود و در حالی که وی و مأمور مربوطه با هم صحبت می کردند، همسر و سه

فرزندش در اتاق پذیرایی منتظر بودند. تخلیه کامل اطلاعات وی درباره اقلام ذکر شده در تلگرام

مرجع ب قرار شده در نیمه روز 16 شهریور انجام گیرد. هر چه زودتر اخبار را اطلاع خواهم داد.

2 مشارالیه در اینکه صادقانه انگیزه های تماسش با دولت آمریکا را در میان گذارد تردیدی به

خرج نداد. وی اظهار داشت که یک فرد «حرفه ای» می باشد که از تعطیلات خود در ایتالیا برای تماس

با «افراد مناسب» در سفارتخانه آمریکا استفاده می کند. او تنفر کامل خود را نسبت به رویدادهای اخیر

در ایران و ضرورت همکاری «افراد عاقل» برای واژگون کردن اوضاع را اظهار داشت. او گفت که به

علت ارتباطات نزدیکش با ارتش آمریکا، خود را تقریبا آمریکایی می داند و امیدوار است بتواند برای

کمک به کشورش با آمریکا کار کند. او گفت که حاضر است مابقی مدت اقامت خود در رم را به هر

صورت که می تواند صرف کمک کند (او در 25 شهریور عزیمت خواهد کرد).

3 مأمور مربوطه درباره ضرورت امتحان اشخاصی نظیر وی که به طور ناگهانی با سفارتخانه

تماس می گرفتند توضیح داد و مقداری وقت صرف مرور کردن سوابق اخیر وی شد. جزئیات کامل

سیر سوابق وی در تخلیه اطلاعاتی 16 شهریور اخذ خواهد شد. مشارالیه در 1347 از فورت هولابرد

عزیمت کرد و به تهران بازگشت و در آنجا با رتبه سرگردی در گروه عملیات ستاد بزرگ تا سال

1350 خدمت کرد. در همان زمان وی به بخش امنیت و تحقیقات سازمان صنایع نظامی منتقل شد و

مدت هشت سال تا 1357 در آن مقام ماند. در سالهای 531352 وقفه ای در این مأموریت حاصل

شد تا وی هشت ماه در کمیسیون بین المللی کنترل و نظارت در ویتنام خدمت کند. در 1357 مشارالیه

برای شرکت در آموزش افسران ارشد ستاد در دانشکده ستاد نیروی هوایی واقع در مجتمع «دوشان

تپه» پشت ستاد مرکزی نیروی هوایی در تهران معرفی گردید. دوره دانشکده ستاد از آبان 1357 تا 19

مرداد 1358 به طول انجامید و تحولات 9 ماهه اخیر در آن تأثیری نگذاشت و پس از پایان کلاس

وی به گذراندن تعطیلات مشغول شد و باید تا 27 شهریور مراجعت کند. در این زمان کلاس دانشکده

ستاد مراسم فارغ التحصیلی خود را برگزار خواهد کرد. پس از این، وی به وزارت دفاع گزارش خواهد

کرد تا مقام جدیدی برای وی تعیین گردد. او فکر می کند «تقریبا 85 درصد مطمئن است» که به مقامی

در سازمان صنایع نظامی باز خواهد گشت.

4 مشارالیه پس از دادن اطلاعات فوق، مجددا تأکید کرد که آماده است در هر ... که بتواند به طور

کامل با دولت آمریکا کار کند. او اظهار داشت که در ازای آن چیزی نمی خواهد. اما فقط درخواست

ص: 367

کرد که برای امنیت خود و خانواده اش این تماس به شدت سری نگاه داشته شود. در جریان بحث

پیرامون لزوم مخفیکاری، وی گفت که وی و بهترین دوستش سرهنگ نیروی هوایی محسن پورصبا

تصمیم گرفته بودند که پس از دانشکده ستاد در تعطیلات خود سعی کنند با دولت آمریکا تماس

بگیرند. او و پورصبا در دانشکده ستاد با هم در یک کلاس بودند. پورصبا برای گذراندن تعطیلات خود

به سن آنتونیو تگزاس رفته و الآن باید آنجا باشد و به گفته مشارالیه پورصبا اینک باید مشغول

برقراری تماس با ارتش آمریکا در سن آنتونیو باشد تا به همان نحوی که وی در رم با ما تماس دارد

خدمات خود را ارائه کند.

5 مشارالیه بلیطهای هواپیمای خود و خانواده اش با خط هوایی اردن را به مأمور مربوطه نشان

داد که مسیر مسافرت تهران امان رم امان تهران بود. او اظهار داشت به این دلیل خط هوایی اردن

را انتخاب کرده بود که وضع خط هوایی ایران «افتضاح» بود. مشارالیه یک ویزای آمریکایی ب/1

ب/2 برای ورود مکرر نامحدود دارد که در 11 خرداد 1357 صادر شده است. خانواده وی هیچ

ویزای آمریکایی ندارند و مشارالیه سعی دارد در رم برای آنها ویزای مسافرتی آمریکا تهیه کند. او

گفت که این برای «بیمه» (احتیاط م) است.

6 قرارگاه یک اتاق در هتل هیلتون رم گرفته و این کار با استفاده از خدمات تکنسین ای زی،

نوا، اورویل ب. گرونکلتون با نام مستعار صورت گرفت و جلسات تخلیه اطلاعات از 16 شهریور

شروع خواهد شد. مشارالیه به همسر و خانواده اش می گوید که یک دوست نظامی قدیمی در سفارت

آمریکا در رم دارد که می خواهد ببیندش. همسر و فرزندان وی فقط فارسی حرف می زنند و صرفنظر

از تمایل مشارالیه به کمک به آنها در خرید و مسافرت در اطراف رم ظاهرا مشکلی ایجاد نمی کنند. بر

حسب اتفاق، مأمور ای. زی. ویزارد آلدن اچ.کیتوک در رم به سر می برد و قصد داریم شب 16

شهریور فرد مورد نظر را تحت آزمایش جی. بی. مینیمم قرار دهیم. مأمور آزمایش دروغ سنجی،

جوئل ام. کلاین اسمیت در 19 شهریور وارد رم می شود و برای آزمایش دروغ سنجی برنامه ریزی

خواهیم کرد. اگر تخلیه های اطلاعاتی خوب جلو بروند، (آزمایش) جی.بی.مینیمم مثبت به نظر برسد

و مشارالیه در آزمایش دروغ سنجی قبول شود، هفته 2419 شهریور را برای آموزش وی به نحو

مقتضی در اختیار خواهیم داشت.

7 تأثیر اولیه ای که مشارالیه روی مأمور مربوطه داشت بسیار مطلوب بود. او فردی پر حرارت و

خوش زبان است که بابت سرهنگ بودن، تکلم خوب به انگلیسی و تجربیات خود در آمریکا احساس

غرور می کند. هنگامی که مخالفت خود با دولت فعلی را بیان می کرد تا حدی احساساتی شد، اما هیچ

گاه کنترل خود را از دست نداد. او مکررا به موهای جوگندمی روی گونه خود اشاره می کند و می گوید

«من دارم پیر می شوم، اما اهل عمل هستم». خلاصه آنکه اگر مشارالیه از امتحان خوب به درآمد

ممکن است مورد علاقه نقدا عملیاتی برای سیا باشد. اظهار نظر و پیشنهادهای بیشتر و احتمالاً وارد

کردن مأموران عملیاتی دیگر که با عملیات تهران آشناتر باشند را به ستاد مرکزی و یا تهران واگذار

می کنیم.

8 پرونده: 2712041. تا تاریخ 15 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

ص: 368

سند شماره (5)

15 شهریور 58 اعضاءسری عطف به: رم 77654

از: رئیس 508616به: فوری به رم، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است

1 برای فرد مورد اشاره تلگرام مرجع شماره (پرونده) 962683 201تعیین شد و نام رمز اس.

دی. تندرا/1 خواهد داشت. تهیه POAمراحل خود را طی می کند. شما را در جریان خواهیم گذاشت.

(به مناسبت مدت زمانی که در ایالات متحده گذرانده، تهیه POAمستلزم دریافت سوابق ان. وی.

کنوپی (وزارت دفاع یا سازمان اطلاعات دفاعی م) است که درخواست گردیده).

2 نویکوفسکی مأمور ستاد مرکزی شعبه ایران در حال حاضر مأموریت موقت به لندن دارد که در

ضمن از بن عبور خواهد کرد و در صورت لزوم می توان برای مساعدت به (قرارگاه م) رم از وجود

وی استفاده کرد، پس از تخلیه اطلاعاتی در 16 شهریور اظهار نظر آسانتر خواهد بود. لطفا نظر خود را

اطلاع دهید.

3 پرونده: 962683201. تا تاریخ 15 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری

سند شماره (6)

15 شهریور 58 اعضاء سری

از: رم 77659به: فوری به آتتک، تهران، رونوشت فوری برای فرانتک، رئیس، دیرتک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است

عطف به : الف رم 77637 (به آتتک، فرانتک، دیرتک فرستاده نشد)، ب رئیس 508094 (به

آتتک، فرانتک، دیرتک فرستاده نشد)

1 تلگرامهای مرجع در رابطه با یک سرهنگ نیروی زمینی ایران و حدودا چهل ساله است که در

14 شهریور به سفارتخانه آمد تا برای آمریکاییها کار کند. او تا 25 شهریور پیش از عزیمت خود به

تهران برای مأموریت موقت در شهر خواهد بود. در تاریخ 19 شهریور از مشارالیه آزمایش

دروغ سنجی به عمل خواهد آمد.

2 با توجه به فرصت کمی که برای این درخواست وجود دارد، در صورتی که نتایج آزمایش

دروغ سنجی رضایتبخش بود در رابطه با آموزش فنی که باید به مشارالیه داده شود، از مخاطبین تقاضا

می کنیم نظر خود را ابراز دارند. طرحهای اولیه ای که رم در نظر دارد شامل آموزش مخفی نویسی و

ارتباط الکترونیک برد کوتاه می شود، اما ما با مقدورات فعلی قرارگاه تهران برای پشتیبانی هر کدام از

این دو سیستم یا مسائل مربوط به استفاده از سیستم پستی ایران برای نامه نگاری محلی یا بین المللی

آشنا نیستیم.

3 از تهران درخواست می کنیم که این قضیه را ارزیابی کند و هرچه زودتر درخواستهای لازم را

برای کسب مجوز لازم برای سیستمهای فنی ارسال دارد. ای. ز. ویوید توصیه مربوط به سیستمها را

بررسی خواهد کرد و در عین حال ای. زی. نوا به طور مقتضی مأموران متخصص آموزش و وسایل

فنی لازم را در اختیار قرار خواهد داشت. به نظر ما مأمور آزمایش دروغ سنجی فرانکفورت که قرار

ص: 369

است در 19 شهریور وارد رم شود شاید بتواند وسائل لازم را به طور دستی حمل کند تا ضرب الاجل

به اتمام نرسد.

4 پرونده بعدا تعیین شود. تا تاریخ 15 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (7)

16 شهریور 58 اعضاء سری

از: آتتک 23989به: فوری به رم، رونوشت فوری برای تهران فرانتک، رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است

عطف به: الف رم 77659 ب تهران 54141

1 پیرو تلگرامهای مرجع، در صورت رضایتبخشی نتایج آزمایش دروغ سنجی، لطفا اطلاعات

مربوط به فرم 30-SR مخفی نویس را به ای. زی. ویوید بفرستید تا بتواند سیستم MLI مناسب را

انتخاب کند.

2 پرونده: 2712041. تا تاریخ 16 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. سری

سند شماره (8)

سری 19 شهریور 58 اعضاء

از: رم 77748به : فوری به رئیس، تهران، رونوشت برای دیرتک، فرانتک

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. ای. زی.ویزارد اس . دی. تندرا

1 در 19 شهریور مأمور (بخش م) ای. ایکس. ویزارد (پایگاه م) ای.زی نوا به نام کیتوک اس.

دی. تندرا (ت/1) را که به خواست خود مراجعه کرده تحت آزمایش جی. بی. مینیمم قرار داد. ت/1

کلاً خود را خوب نشان داد. او شخصیتش با محیط به نحو مطلوبی سازگار یافته و این امر به او امکان

خواهد داد که به عنوان یک عامل اطلاعاتی نفوذی در محیط یا فرهنگ خود با کارآیی عمل کند.

2 ت/1 از لحاظ سطح هوش عمومی فقط کمی از حد میانگین بالاتر است و تصور می شود که در

مقایسه با اکثر افسران نظامی آمریکایی همرتبه اش از این حد پایین تر باشد. با این وجود از دیدگاه

غربی این اختلاف عمدتا در زمینه عملکرد فکری است و در مقایسه با همکاران خودش از لحاظ

کارآیی ت/1 احتمالاً نمره عالی می آورد، به علاوه چندین فقره از خصلتهای اصلی او برای افسری که

در یک ساخت نظامی بسیار استبدادی قرار دارد« طبیعی» محسوب می شوند. یعنی او برای سازگاری

با نقش خود حتما نباید «کاری» انجام دهد.

3 سازگاری او با محیط هم از لحاظ روانشناسی و هم جسمی خشک است و نتایجش این است

که او احتمالاً به سهولت خسته می شود و احتمالاً از وضع جسمی نیز ناراحتیهایی خواهد داشت. به

هرحال ت/1 مستقل، خود محور و غیر احساساتی است. سرسختی او با کمی غرور آمیخته و احتمالاً

بیشتر از آن قدر که می خواهد منفی باف به نظر می رسد. او با خصومت نهفته فراوانی عمل می کند،

خصومتی که اغلب به صورت عبارات طعنه آمیز و نیشدار نمایان می شود.

4 ت/1 در اجتماع فعال و پراراده است، به دنبال رابطه اجتماعی است (و به آن احتیاج دارد) و

ص: 370

باید در تحرک و یا اختلاط یا رشد در زمینه یا فرهنگ آشنای خود موفق باشد. با این وجود قادر

نیست در اوضاع اجتماعی ناآشنا خوب عمل کند، چون اسلوب وی نسبتا انعطاف ناپذیر یا یکنواخت

است. به این دلیل نباید او را خیلی آب زیرکاه دانست چون می توان (ذهن) او را تقریبا خوب «خواند».

ت/1 قطعا می تواند در دروغ گویی قدری موفقیت داشته باشد، اما به نظر نمی رسد که خود را همچون

مبتلایان به مرض دروغگویی بزرگ جلوه دهد.

5 او میل به غلو اهمیت فردی و لیاقت خود خواهد داشت و بزرگترین خطر این خواهد بود که او

نخوت و اعتماد به نفس خود را تحت انقیاد کافی نگاه ندارد. بدبینی و تنفر درست پشت ظاهرش قرار

دارند و هنگامی که ت/1 احساس کند که تحقیر شده یا او را دست کم گرفته اند یا او را تنها گذارده اند

کینه توزی نهایی وی نمایان می شود. بنابراین او از آن نوع افرادی است که فقط با یک موقعیت آشنای

خود تطابق می یابند و ظاهرا قادر به کار خوب در چنین شرایطی هستند.

6 ت/1 باید برای آزمایش دروغ سنجی موضوع مناسبی باشد. یعنی او کسی است که واکنش

نشان می دهد و باید آزمایش او معتبر محسوب شود.

7 ت/1 از نظر فنی قابل تعلیم است. او استعداد کسب فوری یک مهارت طبیعی در یک فن یا

شیوه را ندارد، اما بسیار مصمم است که دقیق باشد و بنابراین یاد خواهد گرفت. او باید یک شیوه را آن

قدر تمرین کند تا تقریبا عادتش شود.

8 فرمول جی. ب. مینیمم:(E MINUS C PLUS C FOC PLUS U PLUS C O) L.

9 پرونده: 962683201 تا تاریخ 19 شهریور در بایگانی ضبط شود.

سند شماره (9)

19 شهریور 58 اعضاءسری

از: رم 77749به: فوری به رئیس

رونوشت فوری برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: الف رئیس 508050، ب تهران 54141، ج رئیس 508616، د رم 77654

1 در 16 شهریور اطلاعات اس. دی. تندرا (ت/1) درباره موضوعات مندرج در تلگرام مرجع

الف تخلیه شد که نتایج آن جداگانه ارسال می شود. همچنین مرور کاملی بر سابقه نظامی ت/1 و نتایج

آزمایش ج. ب. مینیمم جداگانه ارسال می شود.

2 روز دوم صحبت با ت/1 امکان داد که بین مأمور مربوطه و ت/1 نوعی رابطه برقرار گردد و

طی آن مدت ت/1 حالش بهتر به نظر می رسید. همان طور که می توان از جوابهای ت/1 به تخلیه

اطلاعاتی فهمید او به طور خاصی از حرفه نظامی یا سایر جزئیات مخصوص نظامی اطلاع ندارد. او

تقریبا ده سال را در کار امنیتی با یک سازمان ویژه وابسته به وزارت دفاع گذرانده و هیچ گاه

فرماندهی عملیاتی در دست نداشته است. به نظر می رسد که ارزش ت/1 احتمالاً در آن باشد که

اکنون افسری است ارشد که اخیرا در دانشکده ستاد بوده و باید تا حدی اکثر افسران ارتش ایران بین

درجه سرهنگ دومی و سرتیپی را که الان وضعشان دچار اشکال نیست و هسته رهبری ارتش ایران

ص: 371

در آینده خواهند بود بشناسد. به این ترتیب او باید مقامی را داشته باشد که درباره طرحها و طراحان و

علل آنها به سیا اطلاع بدهد. مثلاً ت/1 گفت رئیس جدید سازمان صنایع نظامی، سرتیپ علی اصغر

انتقامی که اوائل شهریور به این سمت منصوب شده دوست نزدیک اوست.

2 طی صحبتی که یک روز به درازا کشید ت/ا دائم تنفر خود را از «ملاها» اظهار کرد و می گفت

که مسئولیتهای افسران ارتش این است که ایران را از وضع فلاکت باری که الان دارد نجات دهند. او

گفت که او و افسران ارشد همکارش صبورانه نشسته اند و خمینی را نظاره می کنند که «قبر خود را

می کند» و قبل از اقدام به هر عمل، منتظر زمانی هستند که اکثریت مردم وضع جاری را به حد کافی

تجربه کنند. ت/ا گفت با اینکه از اذعان به این نکته نفرت دارد اما «7060 درصد ایرانیها یکپارچه

احمقند» و با ترکیب شور دینی و هیجان ضد شاهی از خود بیخود شده اند و از ندای خمینی برای

تشکیل یک جمهوری دینی حمایت کرده اند. ت/ا معتقد است که تمام اینها در قبال فاجعه اقتصادی

ناشی از سقوط حاکمیت مرکزی ایران قابل ذکر نیستند و معتقد است که تنها ارتش، تشکیلات و

وفاداری فردی لازم برای جان به در بردن از این سقوط را خواهد داشت و موقعیتی را دارا خواهد بود

که کشور را به سوی یک دولت دموکراتیک تر و مسئول تر سوق دهد. ت/ا اظهار داشت که شاه هرگز

بازنخواهد گشت، اما «ملاها باید بروند». او پیش بینی کرد که در جریان حذف خمینی «هزاران نفر

خواهند مرد»، اما این برای تجدید حیات ایران قیمت قابل قبولی خواهد بود.

3 چندین بار در خلال روز، ت/ا با نگرانی از مأمور مربوطه پرسید آیا خواهد توانست

«تعلیمات» را شروع کند یا نه. ت/ا گفت که او و دوست نزدیکش (فرد مورد اشاره پاراگراف 4 تلگرام

مرجع) با یکدیگر تصمیم گرفته بودند که «با آمریکاییها تماس بگیرند» و ت/ا می خواهد اطمینان یابد

که وقت کافی برای آموزش جهت ادامه تماس با آمریکاییها «در تهران» خواهد داشت. ت/ا گفت که

کاملاً آگاه است که تماس برای همکاری آتی بین خود و دولت آمریکا تنها در تهران صورت پذیر

است، چون کار و زندگیش در آنجاست» اما او می خواهد که تماسش با ایمنی باشد و این آموزش او

را ایجاب می کند. او از اینکه وقت را تلف می کنیم ابراز نگرانی کرد. به ت/ا گفته شد که او باید مورد

تأیید قرار بگیرد و با در نظر داشتن تخصص امنیتی خود باید این را درک کند و تا هنگامی که این

انجام نپذیرفته هیچ چیز شروع نخواهد شد، این فرصت به مأمور مربوطه امکان داد که آزمایش جی.

بی. مینیمم و امتحان دروغ سنجی را که 19 شهریور در نظر گرفته شده مطرح کند. ت/ا موافقت تام

خود را با آزمایشها ابراز داشت و متعاقباً آزمایش جی. بی. مینیمم را توسط کیتوک مأمور ای. زی.

ویزارد گذراند. به ت/ا گفته شد که اگر تمام آزمایشها مثبت باشند، آموزش او از 20 شهریور آغاز

خواهد شد. و با این حساب وقت کافی برای آموزش مناسب او موجود خواهد بود. طی این صحبت،

ت/ا «به عنوان یک دوست» پرسید آیا به نظر مأمور مربوطه «شما» (یعنی سیا) می خواهد با او کار

کند. مأمور مربوطه جواب داد «ما» حقیقتا خیلی خوشحال هستیم از اینکه فرصت صحبت با ت/ا را

پیدا کرده ایم و اگر آزمایشها به خوبی انجام شوند ما به احتمال قوی مایل به کار کردن با او خواهیم

بود. ت/ا آمادگی خود را برای گذراندن هرگونه آزمایش و تمام آنها اظهار داشت تا صداقت خود را به

اثبات رساند و خوشحالی خود را از تماس با آمریکاییها دوباره اعلام کرد.

4 از دیدگاه ما ت/ا نسبتا خوب به نظر می آید و اگر ت/ا در آزمایش دروغ سنجی مردود شود ما

ص: 372

متعجب خواهیم شد، تصور می کنیم که اکنون زمان آماده کردن خود برای پنج روز پر مشغله قبل از

موعد بازگشت ت/ا به تهران فرا رسیده است، به شرط اینکه مخاطبین هم تأیید کنند که ت/ا شایسته

استخدام نهایی است. قرارگاه رم می تواند همان طور که در تلگرام مرجع ب گفته شده در زمینه گزارش

نویسی و شیوه های ارتباطی آموزش مقدماتی در اختیار ت/ا قرار دهد. به هر حال تجربه ما در

آموزش عوامل دیگر نشان می دهد که تقریبا لازمست پیش از اعزام عامل یک نفر از قرارگاه ذینفع

درباره محلهای تماس عملیاتی در شهر با عامل بحث کند تا برقراری رابطه به تماسی کور با یک

مأمور سیا در شرایطی سخت تبدیل نشود. تصور می شود که اگر شایستگی ت/ا مورد توافق باشد

مأموری عملیاتی از تهران یا حداقل آشنا با محیط تهران ترتیب یک مسافرت موقت را به رم بدهد تا

با ت/ا مذاکره نماید و امکان کار دو طرف برای پیدا کردن نقاط تماس مطمئن و متناسب با اوضاع

پیش آید (ما قویاً توصیه می کنیم همان مأمور مربوطه تهران که کار ت/ا را به دست خواهد گرفت، این

مسافرت را انجام دهد، هرچند که ممکن است این به دلیل عوامل دیگری که رم از آنها اطلاع ندارد

امکان پذیر نباشد)، همچنین با پیشنهاد مندرج در تلگرام مرجع الف موافقت می شود که نویکوفسکی

کارمند میز ایران یک مسافرت یک هفته ای در حدود 19 الی 24 شهریور به رم نماید تا با ت/ا کار

کند. کمک او خصوصا در زمینه فنون گزارش دهی کمک پرارجی در جهت دادن آموزش ت/ا است، به

نحوی که دقیقا متناسب با واقعیات ایران باشد، چیزی که مأموران قرارگاه رم با آن آشنا نیستند.

5 در تلگرام مرجع ب ما هیچ ذکری از آموزش ت/ا در زمینه مخفی نویسی مشاهده نکردیم. یک

بار دیگر سؤال می شود آیا مخاطبین نمی خواهند که حضور ت/ا در رم را مغتنم دانسته و غیر از

آموزش تماس حضوری در تهران (سایر) طرق ارتباطات مطمئن با سیا را به ت/ا آموزش دهند، چون

تماس حضوری دستخوش عوامل ظریف بسیاری و از همه مهمتر حضور خود ت/ا در تهران است. او

پیش بینی می کند که مقامی در تهران به او داده شود، اما ما هیچ تضمینی در دست نداریم که عملاً

اینطور شود. اگر ت/ا (آموزش) مخفی نویسی داشته باشد، حداقل می تواند به هرکجا که فرستاده شود

با سیا ارتباط داشته باشد. تا آنکه در یک تاریخ دیرتر بتوان تماس حضوری برقرار نمود. چون گرفتن

تأییدیه برای (آموزش) مخفی نویسی ضروری خواهد بود، لطفاً اطلاع دهید آیا این آموزش مورد نظر

است.

6 پرونده 962683 201 تا تاریخ 19 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

سند شماره (10)

19 شهریور 58 اعضاء سری

از: رم 77750به: فوری به رئیس

رونوشت، فوری برای تهران

هشدار: شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: الف رم 77749 ب رئیس 508050

1 پیرو تلگرام مرجع ب نتایج تخلیه اطلاعاتی اس. دی. تندرا/ا در 16 شهریور به شرح زیر

می آید تمام جوابها در رابطه با پاراگرافهای تلگرام مرجع ب می باشند. در مواقعی که لازم بوده

ص: 373

توضیحات ت/ا در پرانتزها اضافه شده است:

الف ت/ا اطلاعی درباره زیردریاییهای آلمانی یا ناوچه های هلندی نداشت. او اظهار داشت که با

شروع سقوط شاه فعالیت سازمانش متوقف شد (مثل اینکه کلیدش را خاموش کرده باشند) و از اسفند

1357 در ادارات چیزی که بتوان نام کار واقعی روی آن گذاشت جریان نداشته است. سفارشهای

جاری هنوز مثل آب باریکه می آیند. اما اینها اقلامی بوده اند که پیش از خاتمه حکومت شاه

قراردادشان بسته شده بود. تا آنجا که ت/ا اطلاع داشت، در سازمان وی هنوز کاری از سر گرفته نشده

اگرچه از آبان 1357 قدری تماسش با آنجا قطع بوده است (ت/ا توضیح داد که کار وی اطلاع از امور

جاری سازمان خود نیست زیرا فقط مسئولیت جوانب امنیتی فعالیت آن سازمان بر عهده اوست. او از

سابقه هرکس در سازمان اطلاع دارد، اما لزوماً نمی داند که همه آنها چه می کنند. او اظهار داشت که

مراتب شغلی تقریبا خوب رعایت می شوند. او فکر می کند که می تواند چیزهای بسیار بیشتری درباره

سازمانش بداند، اگر این چیزی است که ما می خواهیم، چون یکی از بهترین دوستانش اخیراً مسئول

کل سازمان شده است).

ب ت/ا از (آرایشهای رزمی م) چندان اطلاع نداشت. او گفت که به طور کلی وضع نگهداری

تجهیزات در ارتش ضعیف است و بسیاری از تجهیزات گرانقیمت بخشهای مختلف ارتش در اکثر

اوقات به کار گرفته نشده اند و در این دوره از ارتش، او می ترسد اوضاع بسیار بدتر باشد، روحیه

(ارتش) پیش از سقوط شاه خوب بود. ت/ا تخمین زد که در آن موقع 95 درصد ارتشیها راضی بودند

و از آن مهمتر نسبت به وظایف و مراتب خود «مسئول» بودند. حالا عوض شده اند و تخمین زد که

فقط 25 درصد از کادر وظیفه هنوز مشغول خدمت هستند و اکثراً یا ترک خدمت کرده اند یا به صفوف

پاسداران انقلاب پیوسته اند، یا آنکه خیلی ساده به خانه های خود رفته اند. درجه داران و رده های بالاتر

آنها سر خدمت هستند اکثراً به این لحاظ که به حقوق احتیاج دارند این به شعبات فنی ارتش مثل

واحدهای تجهیزات مکانیکی و نیروی هوایی امکان می دهد تا حدی فعال باشند، چون درجه داران

هنوز در مشاغل خود هستند، روحیه ها خراب است. اما هیچ کس نمی داند چه باید بکند، بنابراین کار

در حال حاضر با نیروی محرکه خودش جلو می رود.

ج ت/ا درباره مقدورات و مقاصد عراقیها چیزی نداشت که بگوید. او درباره خط مشی فعلی

ایران در قبال عراقیها چیزی نمی دانست، اما گفت «چنین چیزی وجود ندارد».

د تنها خبری که وی درباره مناسبات بین ایران و دولت ایران (احتمالاً منظور دولت آمریکا بوده

است م) داشت خبر آموزش 30 کارآموز سازمان صنایع نظامی در آلمان غربی بود. کارآموزان دوره

فنون و تشکیلات صنعتی می بینند و قرار شده در اواخر سال 1979 به ایران بازگردند. تا آنجا که ت/ا

می داند این آموزش با وقوع انقلاب قطع نشده است و هیچ یک از کارآموزان فرا خوانده نشده اند. ت/ا

نمی تواند بگوید پس از بازگشت گروه تعلیمی فعلی باز هم آموزش در آنجا از سر گرفته می شود.

ه ت/ا در مورد این مسئله بسیار احساساتی شد و چندین بار اظهار داشت که سپاهیان انقلاب

چیزی نیستند جز «تازه کارهای جوانی» که با سلاحهای ارتشی (که از انبارهای ارتش دزدیده بودند)

مسلح شده اند. ت/ا فکر می کند که این گروهها بسیار بی نظم و فاقد توانایی رزمی حقیقی می باشند

(ت/ا اظهار داشت که یک «تیپ خوب و وفادار از سربازان ارتش می تواند تمام کشور را در دست

ص: 374

بگیرد»، او افزود که دیگر «تیپ خوب» باقی نمانده، چون تمام افراد وظیفه فرار کرده اند، اما این به

مرور زمان درست خواهد شد، ت/ا گفت که آن قدر در رابطه با پرسنل سپاه انقلاب که به یکدیگر

تیراندازی کرده اند حادثه بوده که دستور داده شد، سلاحها را آزمایش کرده و خالی نگهدارند و

خشابهای سلاحهای نیمه اتوماتیک را بیرون بکشند، اما این دستور چندان موفقیت نداشته است. این

قدری به دلیل این است که «نیروها» دوست دارند گاهگاهی شلیک کنند، چون خوششان می آید.)

هنگامی که درباره بسیج ارتش علیه کردها سؤال شد، ت/ا جواب داد که اینها اکثراً درجه داران و

رده های بالاتر از ارتش هستند که هنوز به دستورها جواب می دهند و به «پاسداران انقلاب» مربوط

نمی شود. ت/ا فکر می کرد که گروههای مسلح کمونیستی لزوماً شبیه پاسداران انقلاب نیستند، چونکه

آنها حرفه ای ترند و از نوعی انضباط برخوردارند. وی پیش بینی کرد که اینها همان گروهی خواهند بود

که بعد از به قدرت رسیدن ارتش در آینده باید نابود شوند.

و این قسمت تخلیه اطلاعاتی به تأخیر افتاد تا ت/ا قدری خود را در منزل آماده کند. «مسئله

افسران نظامی شایسته» مسئله ای بود که بسیار ت/ا را بخود جلب کرد و پیشنهاد شد که در چند روز

آینده مقداری از ایده های خود درباره این مسئله را مرور کند و توجه به یک مذاکره عمیقتر داشته باشد

درباره اینکه چه کسی یک افسر «خوب» است و چه کسی نیست. همان طور که در تلگرام مرجع گفته

شد. این زمینه ای است که شاید ت/ا در آن بهترین فایده را داشته باشد، اما کمی کار دارد که ت/ا

جواب خود را به نحوی مرتب کند که شامل تمام افسران «خوب» بشود، نه فقط دوستانش. این مسئله

بعداً در ملاقاتهای آتی با ت/ا با عمق بیشتری جواب داده خواهد شد.

2 پرونده: 962683 201، تا تاریخ 19 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

سند شماره (11)

19 شهریور 58 اعضاءسری

از: رم 77751به: فوری به رئیس

رونوشت فوری برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رم 77749

1 سوابق حرفه ای سرهنگ هاشم کامبخش که در 16 شهریور اخذ شد به شرح زیر می باشد:

تاریخ و محل تولد: 3 دی 1314، تهران، ایران.

1333 با رتبه ستوان دومی از «وست پوینت» ارتش ایران فارغ التحصیل شد. مأمور به خدمت در

لشکر سوم، هنگ هفتم، در مراغه از توابع آذربایجان. مأمور به آموزش تاکتیکهای پیاده. پس از شش

ماه در امتحان انگلیسی نفر اول و مأمور به خدمت در مدرسه زبان انگلیسی تهران شد. این دوره 24

هفته طول کشید. پس از آن به لشکر سوم بازگشت.

1335 دوباره مأمور به گروه مستشاری، سپاه دوم در زنجان از توابع آذربایجان شد. یکی از

وظایفش خدمت به عنوان افسر رابط با افسران مستشاری آمریکا بود که مشارالیه را برای آموزش

زبان در آمریکا توصیه کردند.

ص: 375

اواخر 38 1339 برای آموزش در نیروی مخصوص و جنگ روانی به فورت پراگ در آمریکا

فرستاده شد. با مراجعت به ایران، مأمور به خدمت در سپاه یکم، تیپ یکم، تهران به عنوان افسر

آموزش و همچنین خدمت در بخش اطلاعات (رکن 2) شد. افسر رابط افراد مستشاری آمریکا بود.

1341 به ستوان یکمی ترفیع یافت.

1342 به مرکز پیاده شیراز منتقل شد و هنوز جمعی تیپ یکم بود. مسئول برنامه های تدریس و

آموزشی شد. در امتحانات نیروی هوایی قبول شد.

1342 برای آموزش هلیکوپتر به پایگاه هوایی لاکلند واقع در سن آنتونیو تگزاس اعزام شد.

برنامه را تکمیل نکرد و دوره مدرسه زبان را به اتمام رساند. هشت ماه در آنجا ماند. پس از بازگشت

به ایران مأمور به خدمت در لشگر هفتم، مشهد، خراسان شد و در آنجا مسئول آموزش در رکن 2 بود.

1343 به درجه سروانی ترفیع یافت (در شهریور).

1344 برای آموزش اصول ضد اطلاعات مأمور به خدمت در ضد اطلاعات ارتش در تهران شد.

با تکمیل دوره، فوراً به شغل قبلی مأمور نشد، بلکه در مرکز ضد اطلاعات ماند و در بخش امنیت امور

درخواست های تأییدیه را مدت حدوداً یک سال به دست داشت.

1347 برای دوره مدیریت اطلاعات به فورت هولابرد، مریلند اعزام شد که 16 هفته طول کشید.

با تکمیل دوره، به ایران بازگشت و در آنجا دوباره مأمور به خدمت در مرکز ضد اطلاعات شد و

درخواستهای تأییدیه را در دست داشت.

1348 مأمور به خدمت در گروه عملیات، ستاد بزرگ، بخش طرحها شد.

1350 به سرگردی ترفیع یافت و دوباره مأمور به خدمت در سازمان صنایع نظامی بخش امنیت

شد. کارش در رابطه با تأییدهای داوطلبان استخدامی غیر نظامی بود و بر تماسهای کارکنان نظامی و

غیر نظامی با بیگانگان، دزدی، خرابکاری، تحقیقات شناسایی و واحد نیروی حفاظت نظارت می کرد.

1353 1352 به واسطه قابلیت در تکلم و نوشتن انگلیسی، مشارالیه مأموریت یافت که همراه با

نیروی اعزامی ایران به ویتنام جزو اولین گروه فرماندهی بین المللی کنترل و نظارت باشد. هشت ماه در

ویتنام ماند و از دولت ایران مدال گرفت. پس از ویتنام به شغل قبلی خود در بخش امنیتی سازمان

صنایع نظامی بازگشت، در شغل خود در صنایع نظامی تا اواسط 1357 ماند.

1353 به سرهنگ دومی ترفیع یافت.

1356 به سرهنگی ترفیع یافت (شهریور).

1357 برای شرکت در سمینار افسران ارشد به مدت ده ماه مأمور به دانشکده ستاد نیروی هوایی

شد و در اواخر مرداد 1357 دانشکده را تمام کرد.

2 مسافرت: علاوه بر مأموریتهای نظامی به آمریکا در سالهای 39 1338، 1342، 1347 وی

به عنوان توریست در سال 1356 از کالیفرنیا آمریکا دیدن کرد. مشارالیه چند روز نیز در پاریس،

فرانکفورت و لندن طی این مسافرتها گذرانده است همراه با همسر و سه فرزندش در شهریور 1358

به رم،ایتالیا رفت.

3 پرونده: 962683 201 تا تاریخ 17 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

ص: 376

سند شماره (12)

19 شهریور 58 اعضاء سری

از: رئیس 510560

به: فوری به بن رونوشت، برای آلمان، رم، تهران، بخش خارجی / سانفرانسیسکو

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است اس. دی. تندرا

عطف به: الف بن 84354 (به رم فرستاده نشد / لازم نبود)، ب رم 77749 (به بن، آلمان

فرستاده نشد)

1 شرط موافقت... از نویکوفسکی درخواست می شود به محض... کار در آلمان با مأموریت

موقت به رم برود تا در... اس. دی. تندرا/ا که جدیداً مطرح شده یاری نماید. نویکوفسکی باید بعد از

آن مستقیماً به ایالات متحده بازگردد.

2 برای بن: اس. دی. تندرا/ا افسری است از ارتش ایران که داوطلب همکاری شده و رم او را

برای بازگشت به تهران و شروع کار... عامل مخفی... می کند. او مراحل نهایی آزمایش و آموزش را

طی می کند. نویکوفسکی می تواند در زمینه ارائه آگاهی های لازم در منطقه مساعدت کند و ارزیابی

دیگری از استعداد این مورد کاری به عمل آورد. تمام مکاتبات سابقه در رم موجودند.

3 برای رم: اس. دی. تندرا/ا به نحو عجیبی مشتاق تماس در تهران است. این امکان را می خواهیم

مطرح کنیم که شاید ما را وامی دارد (حضور احتمالاً م) سیا را برملا سازیم. لطفاً توجه خاصی به

این... امنیتی مبذول دارید... مذاکرات بعدی و آزمایش دروغ سنجی آتی...

4 اعلام نظر راجع به آموزش مخفی نویس را به... واگذار می کنیم. به فرض تخفیف... امنیتی

فوق الذکر، ستاد مرکزی هم موافق است که این ذخیره مفیدی خواهد بود.

5 پرونده: 962683 201، تا تاریخ 19 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماماً سری سری

سند شماره (13)

19 شهریور 58 اعضاءسری

از: رم 77769به: فوری به رئیس

رونوشت فوری برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رم 77749

1 پیرو تلگرام مرجع، اس. دی. تندرا/ا (ت/ا) در 19 شهریور هنگام ظهر با قرارگاه تماس گرفت

و درخواست کرد گفتگوی کوتاهی در سفارتخانه داشته باشد. ت/ا همراه با خانواده اش در ساعت

00/16 به سفارتخانه آمدند و در آنجا آناکلاریو و ت/ا مدت سی دقیقه در اتاق پذیرایی از مهمانهای

غیر دعوتی با هم صحبت کردند.

2 در گفتگو، ت/ا توضیح داد آن جلسه طولانی که با مأمور مربوطه و مأمور ای. زی. ویزارد روز

جمعه داشت موجب ناراحتی عمیق همسرش شده بود، چون در هتل با فرزندان تنها مانده بود. از

آنجایی که خانواده وی فقط فارسی می دانند و برای برقراری ارتباط با ایتالیائیها کاملاً به ت/ا وابسته

ص: 377

هستند، غیبت وی باعث شد همسرش از فرط ترس و تحریک عصبی ناشی از تنها ماندن تقریبا

ناراحتی جسمی پیدا کند. به طوری که ت/ا می گوید، هنگامی که از ملاقات با مأمور مربوطه در روز

جمعه به هتل بازگشت (این ملاقات همراه با نهار هفت ساعت طول کشید)، بین او و همسرش صحنه

تأثرآوری روی داد و ت/ا فکر نمی کند که صلاح باشد در بقیه ایام تعطیلی خود دوباره از این غیبتها با

همسرش داشته باشد.

3 مأمور مربوطه بیهوده استدلال کرد که این موجب می شود که قرار گذاشتن و کار جدی بین ت/ا

و مأمور مربوطه برای تماس در ایران فوق العاده مشکل شود، زیرا طرح ریزی برای تماس در تهران به

سختی امکان پذیر است. ت/ا گفت که این آنقدرها هم مشکل نیست، چون او شماره تلفن و نشانی

منزل خود در تهران را خواهد داد و می توان با تلفن با او تماس گرفت و کسی هم می تواند به منزل او

بیاید و در آنجا با او ملاقات کند. ت/ا دوباره وارد یک سخنرانی در این خصوص شده که او چقدر

آمریکا را تحسین می کند و می خواهد به «دوستان نزدیک» خود کمک کند. بعد او جهت و میل دیگری

پیدا کرد که این احتمالاً منعکس کننده احساسات درونی او بود. او گفت که نمی خواهد یک «عامل»

باشد و همه چیز را درباره «مأموران مربوطه عوامل» می داند و می خواهد روشن کند که فقط به این

دلیل با آمریکاییها «همکاری» می کند که این کار به نفع کشورش است و او هیچ گاه یک عامل نخواهد

شد.

4 مکالمه مدت چند دقیقه دیگر به این روال ادامه یافت و مأمور مربوطه سعی می کرد ت/ا را

ترغیب کند در هفته چند ساعت با او کار کند و ت/ا سر تصمیم خود بود که همسر و فرزندانش را تنها

نگذارد. هنگامی که مأمور مربوطه پیشنهاد کرد او در جمعه شب 23 شهریور میزبان شام ت/ا و

خانواده اش باشد و در آن موقع امکان پذیر است که تحت عنوان گفتگوی اجتماعی درباره تماس

احتمالی در تهران صحبت کرد. از آنجایی که هیچ یک از افراد خانواده انگلیسی نمی داند، می توان در

حضور خانواده گفتگو کرد. ت/ا این فکر را پذیرفت و برای صرف شام در آن موقع موافقت کرد.

5 درست پیش از مراجعت به اتاق پذیرایی سفارتخانه که خانواده اش در آن منتظر وی بودند،

ت/ا مأمور مربوطه را متوقف کرد تا بپرسد اگر برای آمریکاییها کار کند «مزایایش چه خواهد بود»

مأمور مربوطه جواب داد که این چیزی است که باید به تفصیل درباره اش مذاکره شود، اما مشخص

کردن آن در مدت کوتاهی که ما باید با ت/ا در رم گفتگو کنیم غیرممکن است. ت/ا گفت می توان

مسئله را تا هنگام ملاقات با رابطش در تهران کنار گذارد.

6 گفتن ندارد که قرارگاه با مشاهده جریان رویدادها قدری دلسرد شده است. مطمئنا به نظر

نمی رسد که ت/ا همان قدر باهوش و صادق باشد که در ابتدای امر چهار روز پیش نشان می داد. اما

حکم کردن درباره او در این موقعیت مشکل است. چون ما فقط مدت کوتاهی با او تماس داشته ایم.

کنترل نداشتن او بر زنش چندان قابل توجیه نیست (همسرش از آن زنهای پهن و چاق و بی جذبه

است). وضع مالی همسر ت/ا شاید بهتر از خودش باشد، چون می گوید که یک مرسدس بنز و یک

استخر شنا در منزل دارد و به این ترتیب می تواند روی شوهرش احاطه داشته باشد. شاید هم ت/ا در

طول هفته درباره آزمایش دروغ سنجی خود فکر کرده و به این نتیجه رسیده که نمی خواهد چنین

چیزی را تجربه کند.

ص: 378

7 در رابطه با این تحولات، قرارگاه دیگر نمی تواند آن امیدواری که قبلاً نسبت به استعداد ت/ا

داشت داشته باشد. به این ترتیب ما باید تصمیم گیری در مورد اقدامات بیشتر در این قضیه را به

مخاطبین این تلگرام واگذار کنیم. در صورتی که تشخیص داده شد که فایده دارد، نویکوفسکی هنوز

می تواند به رم بیاید و در شام جمعه شب شرکت کند و ت/ا را ببیند. با توجه به شرایط، معرفی ت/ا به

مأمور قرارگاه تهران در این موقع به نظر نمی آید که مصلحت باشد. به هر صورت سعی خواهیم کرد که

نشانی و شماره تلفن ت/ا در تهران را برای تماس احتمالی بگیریم و بعد بگذاریم او و زن

(بی اطلاعش) و خانواده در 25 شهریور به ایران بازگردند.

8 پرونده: 962683 201، تا تاریخ 19 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

سند شماره (14)

19 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 510694به: فوری به بن، رونوشت فوری برای آلمان، رم، تهران.

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رم 77769 (به بن، آلمان فرستاده نشد/ لازم نبود)

1 با توجه به تلگرام مرجع، نویکوفسکی الان نباید برای مأموریت موقت به رم برای قضیه اس.

دی. تندرا/ا طرح ریزی کند.

2 برای رم: از بابت رویدادهای اخیر در این قضیه متأسفیم، اما فکر می کنیم که برخورد ماهرانه

شما اینک مانع گردیده که ما تا آخر باغ سبزی کشیده شویم که یک داوطلب به ما نشان داده است.

داوطلبی که به انگیزه هایش حالا باید بدیده تردید فراوان نگریست. رفتار ت/ا بسیار قابل تردید و به

احتمال زیاد ترس از آزمایش دروغ سنجی علت آن است. با طرحهای قرارگاه برای شام 23 شهریور و

گرفتن شماره تلفن و نشانی ت/ا در تهران موافقت می شود.

3 پرونده: 962683 201، تا تاریخ 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری

سند شماره (15)

سری: 28 شهریور 58 اعضاء

از: رم 777987به: رئیس، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: الف رم 77769، ب رئیس 510694

1 پیرو تلگرام مرجع الف، در شب 23 شهریور اس. دی. تندرا/ا (ت/ا) و خانواده اش در یک

مهمانی شام توسط آناکلاریو پذیرایی شدند. آن شب خیلی بی دردسر گذشت و ت/ا کار ترجمه را به

عهده گرفته بود و با توجه به موانع زبانی، خانواده خیلی خوب و مؤدبش فوق العاده دلپذیر و خوشایند

بودند. معلوم شد که همسر ت/ا فردی خیلی جذاب است و آشکار بود که ت/ا از خانواده اش خصوصا

پسرش بسیار احساس سرفرازی می کرد.

2 مأمور مربوطه اینک که به گذشته می نگرد از مهلت خیلی کوتاهی که برای کار کردن با ت/ا

ص: 379

داشتیم تأسف می خورد، چون اگر وقت کافی داشتیم تا او را به آرامی به سمت نقطه نظر مطلوب سوق

دهیم چندان شکی نیست که ممکن بود به نحوی قبول کند که عامل ما شود. به نظر می رسید که روحیه

«مسئولیت پذیری» او با واقعیات تخلیه اطلاعاتی و قرار گرفتن تحت آزمایش جی. بی مینیمم و

دروغ سنجی منطبق نبود. ظاهرا فکر می کرد می تواند فردی باشد که فروش سلاحهای آمریکایی به

ارتش دولت جدید ایران را پیش ببرد و از آنجا خود را در عایدی آن سهیم کند. در عین حال آموزشی

که در اطلاعات طی کرده بود به وی امکان داد که در این تماس منظور خود را با استفاده از

اصطلاحات مخفی کاری بیان کند و این عمل به نوبه خود مأمور مربوطه اش را به اشتباه انداخت که

امیدوارانه تصور می کرد فرصتی واقعی برای پرورش یک عامل پیش آمده است. اگر برای کار کردن با

یکدیگر وقت بیشتری بود شاید ت/ا و مأمور مربوطه اش می توانستند به یک زمینه تفاهم دست یابند.

3 ت/ا به دفعات اظهار تمایل کرد که نوعی تماس با سیا برقرار کند (در آن شب او اظهار داشت

که می داند با کی سروکار دارد) و مأمور مربوطه توضیح داد که شاید بهتر باشد تا چند ماه آینده اوضاع

به همین ترتیب بماند تا هیچ مشکل احتمالی پیش نیاید. مأمور مربوطه توضیح داد که از پیشنهاد

مساعدت ت/ا بسیار قدردانی می شود و این مسئله به طور ویژه ای گزارش شده و در ستاد سیا به دقت

روی آن بررسی می شود. در آینده او می تواند هر موقع که خواست با اطمینان خاطر با یک مأمور

آمریکایی تماس بگیرد (چنان که در رم کرده بود) و سیا در جریان قرار خواهد گرفت و همکاری وی

ممکن است به منظور احتمال بهره برداری مورد بررسی واقع شود. به علاوه ت/ا و مأمور مربوطه

توافق کردند که با مکاتبه تماس خود را حفظ کنند و برای این کار از پسر نوجوان ت/ا به عنوان گیرنده

نامه استفاده خواهد شد. ت/ا نام و نشانی پسرش (هویت الف) را در اختیار گذارد و مأمور مربوطه

آدرس عملیاتی در رم (هویت ب) را داد. طرح از این قرار است که چند هفته بعد نامه ای ابتدا توسط

مأمور مربوطه فرستاده شود که علی الظاهر یک دوست جوان ایتالیایی پسر ت/ا فرستنده آن است و

ت/ا جواب خود را به صورتی خواهد فرستاد که گویی پسری در جواب یک آشنای جوان ایتالیایی

می نویسد. هر دو توافق داشتیم که این کار یک شیوه ارتباط بین ت/ا و مأمور مربوطه برقرار خواهد

کرد که در آینده ممکن است مفید واقع شود.

4 تشخیص لزوم نوشتن این نامه که مکاتبه را شروع می کند به گیرندگان این تلگرام واگذار

می کنیم. به نظر ما حفظ نوعی رابطه با ت/ا مفید است تا ببینیم در ماههای آتی چه روی خواهد داد و

در صورتی که گیرندگان این تلگرام در اصل آن موافقت داشته باشند، متن نامه را به منظور تأیید و

اظهارنظر بیشتر پیش از ارسال خود نامه خدمتتان ارائه خواهیم نمود.

5 پرونده: 962683 201 تا تاریخ 28 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

ص: 380

سند شماره (16)

28 شهریور 58 اعضاءسری

از: رم 77988به: رئیس، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رم 77987

1 هویت الف: شهریار کامبخش.

تهران سلطنت آباد میدان (اختیاریه کوچه م) شقایق شماره 27 (تلفن 248248)

هویت ب: مارکو برناردینی

منطقه پستی کاسلا 02؟ 12

00136 رم ایتالیا

2 پرونده: 962683 201 تا تاریخ 28 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود.سری

سند شماره (17)

29 شهریور 58 اعضاءسری

از: تهران 54257به: رم، رونوشت برای رئیس

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رم 77987

1 تشخیص مصلحت استفاده از طرح پیشنهادی برای مبادله نامه ها را به ستاد مرکزی واگذار

می کنیم.

2 ما توجه داریم که اس. دی. تندرا/ا در موقع انتخاب خود تشویق شده بود با دولت آمریکا

محرمانه تماس بگیرد. تردید داریم که بدون علائم از پیش تعیین شده بتوانیم با ایمنی تماس در تهران

را شروع کنیم. پیشنهاد می شود بر این مبنا به او اطلاع داده شود.

3 پرونده 962683 201 تا تاریخ 29 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری

سند شماره (18)

31 شهریور 58 اعضاءسری

از: رئیس 518812به: رم، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رم 77987

1 پیشنهاد می شود که قرارگاه برای پسر اس. دی. تندرا/ا در تهران نامه نفرستند. اگر ت/ا فکر

می کند که در آینده می تواند خدمتی برای سیا انجام دهد، چنان که در تلگرام مرجع اشاره شده،

می تواند در آن موقع از شیوه ای مثل آنکه در رم به کار گرفته برای تماس با ما استفاده کند، یا می تواند

خودش مبادله نامه ها را شروع کند. کار روی این قضیه که در ابتدا دلگرم کننده می نمود توسط رم

صورت گرفت و از این بابت تشکر می کنیم.

ص: 381

2 پرونده: 962683 201 تا تاریخ 30 شهریور 78 در بایگانی ضبط شود. تماما سری سری

سند شماره (19)

3 مهر 58 اعضاءسری

از: رم 78181به: رئیس، رونوشت برای تهران

هشدار شامل منابع و شیوه های اطلاعاتی است. اس. دی. تندرا

عطف به: رئیس 518812

1 مطابق تذکرات تلگرام مرجع عمل خواهیم کرد. قرارگاه نظارت خود بر آدرس عملیاتی را

همچنان ادامه خواهد داد و در صورتی که اس. دی. تندرا/ا (ت/ا) تماس مکاتبه ای را شروع کرد

اطلاع خواهیم داد. یک سری تصویر ت/ا که از پاسپورتش برداشته شده همراه با یک تصویر جداگانه

که او در اختیار آناکلاریو گذارد با T/Mفرستاده شد. این تصاویر به گیرندگان تلگرام ارسال می شوند

تا هرجا که ت/ا دوباره پیدایش شد به طور مثبت شناسایی شود.

2 پرونده: 962683 201 تا تاریخ 3 مهر 78 در بایگانی ضبط شود.سری


هوشنگ نهاوندی

هوشنگ نهاوندی

نهاوندی که از عناصر اصلی رژیم شاه و گردانندگان حزب رستاخیز بوده است، برابر اسناد موجود

در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و بازجویی می شود، لیکن موفق به فرار از بازداشتگاه

شده و در اطراف تهران و منطقه شمال کشور مخفی می گردد. وی در اردیبهشت ماه 1358 از طریق

کردستان به ترکیه گریخته است. او علیرغم تحصیل در فرانسه و سابقه فرانسویش همیشه در تماس با

سفرای آمریکا بوده است.

در مرداد 1358 با وابسته فرهنگی سفارت آمریکا در فرانسه که سابقه دوستی داشته ملاقات و

ضمن ادعای اوجگیری مخالفتها بر علیه انقلاب از کردها به عنوان قویترین نیروی نظامی در کشور یاد

می کند. وی پیش بینی می کند کودتایی توسط بعضی از امرای سابق ارتش و با پشتیبانی کردها 6 تا 8

هفته بعد به وقوع می پیوندد و اگر کودتا موفق نشود کمونیستها حاکم خواهند شد. وی اظهارنظر کرده

که کردها احتمالاً از طرف اسرائیل و عربستان سعودی حمایت می شوند. یک هفته بعد در ملاقات

دیگری نهاوندی می گوید از کودتای خاصی صحبت نمی کرده و یک سناریوی خیالی را مطرح نموده

است. وی مجدداً بحث براندازی جمهوری اسلامی ایران را مطرح و زمینه های زیر را برای آن

برمی شمرد:

1 حمایت خارجی کشورهای اسرائیل، عربستان سعودی، اردن و مصر، البته وی اضافه می کند

نیازی به دخالت خارجی نیست، ولی از طرف دیگر ارتش در پشتیبانی از هر نوع نهضت سیاسی ایران

نیاز به چراغ سبز یا عدم چراغ قرمزِ خارج دارد.

2 کردها و نارضایتی آقای شریعتمداری و هوادارن او.

3 هواداران رژیم سابق در ارتش.

4 حمایت آمریکا را جداگانه و در آخر با تأکید مطرح می کند.

ص: 382

مأمور آمریکایی سیاست عدم دخالت آمریکا در امور ایران را مطرح می کند که ریشه آن به خوبی

در اسناد بعدی قابل ملاحظه است. سفارت آمریکا در تهران ضمن ارزیابی اظهارات نهاوندی

وردتلویحی آنها وی را یک سیاستمدار فرصت طلب و یکی از چاپلوسترین افرادی که شاه را به طور

گسترده در سالهای اخیر کمک کرده و به همین جهت مورد تنفرشدید همکاران خود و اکثر ایرانیان

می باشد دانسته است و اضافه کرده است با توجه به این وضع، متمرکز شدن نیروهای مخالف رژیم در

اطراف این شخص را بعید می بینیم.

در پاسخ به سؤال سفارت آمریکا در پاریس که آیا تماس با نهاوندی ادامه پیدا کند و سطح تماس

چگونه باشد، یادداشتی ملاحظه می شود که اظهارنظر شده نظریات نهاوندی مزخرف است و پیشنهاد

شده تماسهای آینده با وی در سطح سرایدار باشد! وزارت خارجه آمریکا نیز با توجه به سوابق

نهاوندی نقش فرضی رهبری در ایران آتی را برای او منتفی دانسته و به سفارتخانه های خود توصیه

می کند ضمن تماس با ایرانیهایی که در برابر شما خودنمایی می کنند، آنها را تشویق به امری نکنید و

برای آمریکا دانستن فعالیتهای آنان حتی اگر آینده سیاسی چندان مثبتی نداشته باشند، ضروری است.

نهاوندی بعداً اطلاع می دهد که قصد دارد برای دیدن شاه به مکزیک برود و او را در جریان

تحرکات مخالفین قرار دهد، لیکن وزارت خارجه آمریکا در مورد نهاوندی تصریح می کند که تماس

گاه به گاه با او را بلامانع می داند، لیکن علاقه مند نیست که در صحبت با او پیشقدم باشد.

سند شماره (1)

تاریخ: 10 ژانویه 1972 20 دی 1350سری

از: منابع کنترل شده آمریکایی

یادداشت برای: قسمت سیاسییادداشت 116

موضوع: شهرت دکتر هوشنگ نهاوندی رئیس دانشگاه تهران در میان شیرازیها

اطلاعات زیر از یک منبع قابل اعتماد می باشد که برای اطلاع و استفاده شما نوشته شده و

احتیاجی به ذکر و قید منابع کنترل شده آمریکایی نیست.

تا زمانی که نهاوندی به عنوان رئیس دانشگاه پهلوی شیراز شروع به استفاده از نیروهای ساواک

در کاهش مشکلات دانشجویی نکرده بود، دانشجویان رفتاری معتدل و ملایم داشتند. سرکوبهای

مستمر توسط ساواک نه تنها دانشجویان بلکه اولیاء آنها را نیز تندروتر کرده است. (اظهارنظر:

گزارشهای قبلی حاکی از آن است که ساواک به نهاوندی گفته است که آنها وارد محوطه دانشگاه

پهلوی خواهند شد). نهاوندی در دسامبر 1971، در نظر داشت که یک سخنرانی در دانشگاه قدیمی

خودش در شیراز انجام دهد. به توسط خیلی از شیرازیها به او تذکر داده شد که برای ایراد سخنرانی

تلاش نکند، ولی وی پندهای آنها را نادیده گرفته و به شیراز رفت. در حالی که نهاوندی صحبت

می کرد عده ای از حضار سالمند آنقدر جنجال به راه انداختند که وی سخنرانی خود را نیمه تمام

گذاشت و سالن را ترک کرد.سری

ص: 383

سند شماره (2)

تاریخ: 25 ژوئن 1978 4 تیر 1357سری

یادداشت سیا: 228

برای: مشاور امور سیاسی

موضوع: هوشنگ نهاوندی

پرونده های سیا حاوی مطالب منفی زیر در رابطه با هوشنگ نهاوندی است که احتمالاً همان

شخصی است که رئیس گروه بررسی مسائل ایرانیان می باشد.

24 اوت 1954 دانشجوی رشته حقوق و عضو هیئت مدیره یک سازمان طرفدار مصدق در

پاریس تحت عنوان اتحادیه دانشجویان ایرانی فرانسه بود که با حزب توده همکاری داشت.

11 ژانویه 1955 دانشجوی رشته حقوق که در تاریخ 31 اکتبر 1954 در یکی از جلسات حزب

توده که در منزل دوشیزه ای به نام خانلری در پاریس برگزار شده بود شرکت داشت. نهاوندی هوادار

مصدق توصیف شده است.سری

سند شماره (3)

تاریخ: 3 مه 1979 13 اردیبهشت 1358

از: تام فارل به: جان استمپل

پرونده نهاوندی

در تاریخ 2 مه یک رفیق ایرانی، به نام رفیع جاوید، یک مقاطعه کار برق، به من گفت که آقای

نهاوندی رئیس سابق دانشگاه تهران (و رئیس سابق دفتر شهبانو)، در حال ترک کشور (احتمالاً همان

شب) به سوی اروپا می باشد و گفت که اعضای یکی از کمیته ها به وی کمک می کنند تا از کشور خارج

شود یا فرار کند.

نام نهاوندی در طول بحثی که بر سر اوضاع فعلی بعد از انقلاب داشتیم پیش آمده بود. جاوید

درخواست کرده بود که من در اواخر ژانویه بین نهاوندی و سفیر ترتیب ملاقاتی را بدهم. به علت

احساس ناامنی که نهاوندی دارد، ملاقاتی که وی با افراد سفارت می خواست داشته باشد، هرگز جامه

عمل به خود نپوشید. من خوانده بودم که نهاوندی متهم و توسط دادگاه انقلاب محکوم شده و خیال

می کردم که اعدام شده است، نتیجتاً داشتم به رفیقش جاوید تسلیت می گفتم. جاوید مدعی است که

نهاوندی بلافاصله بعد از 22 بهمن توسط افراد کمیته مورد بازجویی قرار گرفت، ولی وی موفق شد که

از بازداشتگاه فرار کند و هفته های اخیر را در اطراف تهران نزد دوستانش به سر برده است. جاوید

معتقد است که آخرین پناهگاه نهاوندی در منطقه دریای خزر بوده است.

به هر تقدیر، نهاوندی از ایران خارج شده است، یا به زودی خارج خواهد شد، اگرچه وی در

لیست افراد تحت تعقیب است، ولی کمک افراد ناشناسی در کمیته قرار است که خروج وی را تضمین

کند.

ص: 384

سند شماره (4)

تاریخ: 3 اوت 1979 12 مرداد 1358سری

از: سفارت آمریکا در پاریسبه: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی

رونوشت به: سفارت آمریکا در تهران

موضوع: وزیر اسبق وقوع یک کودتا را در ایران پیش بینی می کند

1 (سری تمام مطلب)

2 خلاصه مطلب: در 28 ژوئیه (6 مرداد) هوشنگ نهاوندی وزیر اسبق مسکن و شهرسازی

اطلاع داد که احساس انزجار نسبت به رژیم فعلی افزایش یافته و ممکن است بدتر از اینها هم بشود. او

از کردها به عنوان یکی از قوی ترین نیروهای نظامی در کشور یاد کرد و گفت نیروهای مسلح کشور

در حال از هم پاشیدگی است. او پیش بینی می کند که یک کودتا توسط بعضی از تیمسارهای ارتشی با

پشتیبانی کردها 6 الی 8 هفته دیگر به وقوع خواهد پیوست. نهاوندی پیش بینی می کند که اگر این کودتا

موفق نشود ایران به سوی آشفتگی بیشتر پیش رفته و سرانجام کمونیستها حاکم خواهند شد. (پایان

خلاصه).

3 در 28 ژوئیه (6 مرداد) هوشنگ نهاوندی وزیر اسبق مسکن و شهرسازی (در سال 1966) و

رئیس اسبق دانشگاه تهران (از سال 1971 تا سرنگونی رژیم شاه) مأمور امور فرهنگی سفارت را که

یکی از دوستان شخصی او می باشد دید. هوشنگ نهاوندی که می دانست نظرات او گزارش خواهند

شد، تجزیه و تحلیل مفصلی از موقعیت فعلی ایران را ارائه نمود. او در تشریح مطلب گفت که پس از

سرنگونی شاه، در اختفا به سر می برده و بعداً در نتیجه تماسهایی که با رهبران اکراد داشته ایران را از

طریق کردستان ترک و به ترکیه رفته است.

4 نهاوندی وضعیت ایران را وخیم و رو به زوال توصیف کرده و گفت دو عامل مهم یعنی عادات

معمول ایرانیها و نیز فشار وارده بر مصرف کنندگان در سقوط دولت فعلی نقش خواهند داشت و پس از

آن آشفتگی و هرج و مرج شدیدی حاکم خواهد شد. وی گفت حزب توده زرنگ تر از آن است که در

حال حاضر وارد صحنه شود، ولی اکنون مشغول رخنه به مواضع مهم کشور از جمله ارتش می باشد تا

فرصت مناسب به دست آید. زمان حاضر برای توده ای ها مناسب نیست، چرا که فعلاً یک حالت ضد

کمونیستی قوی بین مردم رواج دارد. ولی ادامه هرج و مرج سبب مقبول واقع شدن کمونیستها خواهد

شد.

5 نهاوندی کردها را یکی از قوی ترین (بنا به گفته او در حدود 10000 فرد مسلح دارند) و

سازمان یافته ترین نیروها توصیف کرد که منطقه ای به وسعت 100 تا 150 کیلومتر را در طول مرز

ترکیه و عراق تحت کنترل خود دارند. او معتقد است که خلع سلاح کردها واقعاً دشوار و غیرممکن

است چون نیروهای مسلح ایران نیز در وضعی بسیار آشفته بسر می برند. او همچنین در مورد منبع

پشتیبانی مالی کردها اظهارنظر کرد (بنا به گفته او احتمالاً از طرف اسرائیل و عربستان سعودی حمایت

می شوند).

6 نهاوندی به یک کودتای نظامی ویژه که در دست تهیه می باشد اشاره کرد و معتقد بود که این

کودتا 6 الی 8 هفته دیگر به وقوع خواهد پیوست. این کودتا توسط بعضی از تیمسارهای ارتشی

ص: 385

رهبری خواهد شد و اگر این کودتا موفق شود، مانع از ادامه هرج و مرج و به قدرت رسیدن کمونیستها

خواهد شد. نهاوندی گمان می کند که کردها از این کودتا پشتیبانی نظامی خواهند کرد، چرا که آنها

امیدوارند بعداً استقلال داخلی بیشتری، (به خصوص در زمینه تعلیم و تربیت به زبان کردی، و عدم

حضور پلیس و نظامیان غیر کرد در استان) به دست آورند. نهاوندی وجود خطر در این طرح را

تصدیق کرد، اما معتقد است که خطر این طرح کمتر از حد تصور خواهد بود. به هر حال او گفت که در

حال حاضر هیچ نیروی متشکلی غیر از کردها در ایران وجود ندارد.

7 نهاوندی خود را یک سلطنت طلب می داند که شاه پرست نیست. او گفت فکر می کند که مراجعت

شاه غیرممکن است، اما بهترین فرم حکومت در ایران روش پارلمانی شاهنشاهی بریتانیایی می باشد.

او

تصمیم دارد که در پاریس بماند و امیدوار است که بتواند نیروهای مخالف را در اطراف خود

جمع آوری کند. تمام یادداشت مکالماتی توسط پست سیاسی برای بخش خاورمیانه امور ایران ارسال

گردید.

چپمن

سری

سند شماره (5)

تاریخ: 3 اوت 79، 12 مرداد 58سری

یادداشت مکالماتیتاریخ: 28 ژوئیه 1979

شرکت کنندگان: هوشنگ نهاوندی وزیر اسبق مسکن و شهرسازی مشیر فاطمی رئیس اسبق امور

دانشجویان دانشگاه پهلوی شیراز ریچارد تی آرندت وابسته فرهنگی سفارت آمریکا در پاریس.

مکان: رستوران رکامیه پاریس

موضوع: وزیر اسبق ایران وقوع یک کودتا را در ایران پیش بینی می کند

سوابق

من فکر می کنم هوشنگ نهاوندی در حدود سال 1926 در رشت متولد شد و هنگامی که من در

سال 1966 وارد ایران شدم او وزیر مسکن و شهرسازی بود. پس از آن رئیس دانشگاه پهلوی شیراز

شد و سپس در سال 1971 رئیس دانشگاه پرقدرت تهران شد، مقامی که همیشه به عنوان یک مقام هم

سطح با مقامی در کابینه تلقی می شد. او در این مقام تقریبا تا آخرین لحظات باقی ماند اگرچه در

آخرین روزهای حکومت شاه یکی از 2 نفر کاندیدای، احراز مقام نخست وزیری بود که بعداً نصیب

جعفر شریف امامی شد. (اگر شرایط غیر از این بود او مطمئنا روزی به مقام نخست وزیری می رسید).

نهاوندی تحصیل کرده فرانسه است، او دکترای اقتصاد خود را در اوائل سالهای 50 در پاریس

گرفت (شاید سال 1952: عنوان دکترایش: جوزف شامپیتر، تئوریسین سرمایه داری). او علیرغم سابقه

فرانسویش همیشه در تماس با سفرای آمریکا بوده است که این تماسها را با «آرمین مایر» شروع کرده

ولی مخصوصا با هلمز و سولیوان نیز در تماس بوده است. او دشمن نخست وزیر هویدا به شمار

می آمد، ولی از جانب ملکه به خوبی حمایت می شد و به همین دلیل قادر به حفظ مقام خویش بود.

ص: 386

قبلاً، او یکی از تکنوکراتهای تحصیل کرده غرب بود که در اطراف علی منصور (که قبل از هویدا

نخست وزیر بود و به قتل رسید) جمع شده بودند. اگرچه دشمن هویدا و دوست کسی که بر هویدا

غالب گشت، یعنی جمشید آموزگار (دکترای خود را در رشته مهندسی از دانشگاه کورنل آمریکا کسب

کرده است) می باشد، اما گفته است که تفاوت این دو بسیار فاحش است. آموزگار اگرچه دوست او

است و در اساس کار با او در توافق است اما مردی است دارای دید نه چندان وسیع و هویدا اگرچه

دشمن او و در تضاد با او بود، ولی مردی بود بلنداندیشه و پرجنبه.

نهاوندی خود را کسی می داند که در مقابل نفوذ فساد در ایران ایستادگی کرده است. می گوید که

تنها اتهامی که بر علیه او یافته اند این بوده که او مبلغ 250 هزار دلار در یکی از شغلهایی که احتمالاً

دانشگاه پهلوی شیراز می باشد، بدون هیچ دلیلی دریافت کرده است. او می گوید که این پول هنگامی که

او و ملکه ترتیب برگزاری کنفرانس مشهور آسپن را می دادند برای او و ملکه در آمریکا خرج شده بود.

او می گوید که پس اندازش در اینجا تقریبا ناکافی برای مخارج او و زنش می باشد و آنچنان که او

می گوید در تضاد صریح با دیگر همکاران سابقش که حساب بانکی آنها در اروپا به طور افسانه ای

است می باشد.

انگلیسیش بد نیست، ولی ترجیح می دهد در مکالماتش از زبان فرانسه استفاده کند. او فرانسه را

واقعاً مانند زبان مادری تکلم می کند. مشیر فاطمی زمانی که نهاوندی پست ریاست دانشگاه پهلوی

شیراز را داشت رئیس امور دانشجویان بود. اما مهمتر اینکه او مسئول امنیتی و احتمالاً رابط دانشگاه با

ساواک بوده است. پس از آن نیز وی در زمینه تجهیزات امنیتی از جمله سیستمهای هشداردهنده و

غیره، در آمریکا، ایران و اروپا برای خود شغل پردرآمدی دست و پا کرده است.

مکالمه

او اخیراً بعد از 6 ماه مخفی بودن به پاریس رسیده است. مدتی از این زمان را در تهران مخفی بوده

و سپس با ریشی تمام عیار به محدوده کردستان سفر کرده بود. بعد از آن او برای مدتی در کردستان

ماند و سپس آنجا را ترک کرد و با پای پیاده و با پشت سر گذاشتن حدود 500 متر از مرز عبور کرد،

ولی بقیه راه را عمدتاً با وسیله نقلیه سفر کرده بود. او به اندازه کافی موجودی دارد که در پاریس

زندگی کند و با زنش در یک آپارتمان کوچک به سر می برند. خوشبختانه تمام بچه هایش

حقوق بگیرند و پول در می آورند، بنابراین او نیاز چندانی به پول ندارد. او در نظر دارد که در پاریس

بماند و «کار کند» که تصور می کنم این کار وقف کمک به اعاده عقل سلیم در ایران باشد. او گفت که

یک سلطنت طلب است و نه یک شاه طلب و توضیح داد که به عقیده او بازگشت شاه به ایران غیرممکن

است. اما تصور می کند که دولت ایده آل برای ایران همانند حکومت سلطنتی پارلمانی در بریتانیا

می باشد. او گفت در مورد سرنگونی کاملاً اطمینان دارد که به اصطلاح دولت کنونی ایران در زمانی بین

شش تا هشت هفته بعد از ملاقات کنونی مان سقوط خواهد کرد.

او گفت فشار مصرف کننده و سنتهای معمولی ایرانیان (خوشگذرانیها) عامل مهمی در سرنگونی

دولتی خواهد بود که ظاهرا در نظر دارد تمام لذایذ مادی را از بین ببرد. او گفت سرنگونی رژیم خمینی

به بحرانهایی می انجامد که نتیجه اش در درازمدت تنها تسلط شورویها بر این کشور خواهد بود، ولی در

ص: 387

ابتدا ظاهر امر چنین نشان نخواهد داد. او فکر می کند که اگر کودتایی که جزئیات طرح آن در زیر آمده

است اجرا نشود، سرنگونی رژیم خلائی را به وجود می آورد که تنها حزب توده است که در آن

سازمان یافته و متشکل باقیمانده است. اما او گفت که در حال حاضر حزب توده خیلی زیرک تر و

باهوش تر از آن است که علناً وارد صحنه شود. او گفت آنها محتاطانه در بخشهای مهم منجمله ارتش

لانه می کنند و منتظر فرصت مناسب هستند. او احساس می کند اکنون زمان مناسبی برای روی کار

آمدن کمونیستها یا توده ایها و یا روسها نمی باشد، چرا که اکنون نارضایتی عمومی با یک جنبه نسبتاً

شدید ضد کمونیستی همراه است. او خاطرنشان ساخت که دوران پس از سرنگونی احتمالاً توأم با

آشوبهای بیشتری خواهد بود که حتی امکان دارد در زمستان بدتر نیز بشود که به دنبال آن عناصر

مارکسیستی جلب نظر خواهند کرد. او معتقد است که حزب توده تا یکی دو سال آینده حرکت نهایی را

از خود نشان نخواهد داد.

کودتایی که او به آن اشاره می کرد به قسمتی از مشاهدات او در کردستان مربوط می شود. او

می گوید که کردها به شدت مسلح بوده و رقم 10000 مرد مسلح را به کار می برد. او می گوید هر نوع

اسلحه قابل تصوری در بازار کردستان آزادانه در معرض خرید و فروش است. او می گوید که کردها

کنترل منطقه ای به طول 100 تا 150 کیلومتر را در داخل خاک ایران و در طول مرز ترکیه و عراق در

دست دارند. او چنین قضاوت کرد که واقعاً غیرممکن خواهد بود که آنها را خلع سلاح کرد، مخصوصا

با آن از کارافتادگی که ارتش در تهران دارد. او احساس می کند که ده هزار کرد در کردستان به علاوه

بی نظمی حاکم در تهران به علاوه یک رهبری مناسب برای کردها شاید بتواند دولت را سرنگون کند.

او گفت جای تردیدی نیست که مقدار قابل توجهی پول خارجی برای تأمین اسلحه های کردها به

کردستان سرازیر شده است. او گمان نمی کند که منبع این پولها آمریکا باشد؛ بلکه برعکس فکر می کند

که احتمالاً این گونه نیست. اما تشخیص آن مشکل است و معلوم نیست که این پول از کجا می آید و

آیا یک منبع اولیه دارد یا موقت. او حدس می زند که اسرائیل، عراق یا عربستان سعودی احتمالاً منابع

مورد نظر هستند، اما احتمالاًت دیگر را هم کتمان نکرد. واضح بود که از فرار او از طریق ترکیه به

وسیله ترکها ممانعت به عمل نیامده بود. به هرصورت او به کودتای مخصوص نظامی اشاره می کند که

در حال تکوین و زمان به مرحله اجرا درآمدن آن تعیین شده است که به عقیده او 6 هفته دیگر خواهد

بود. اگر این کودتا موفق شود، که به نظر او احتمال آن زیاد است، جایگزین سناریوی فوق الذکر خواهد

شد. این کودتا قرار است توسط تیمسارهای خاصی به اجرا درآید. از قرار معلوم در طول مسافرتش به

کردستان ملاقاتهائی با افراد بلندپایه کرد و همچنین با چند تن از همردیفان تهرانی برجسته پناهنده اش

داشته است. او گفت حالت پناهندگان انتقام جویانه بود و او در این ملاقاتها خواسته بود که در صورت

انجام این کودتای موفق، کشتار به حداقل برسد، زیرا کشتار بیشتر سبب افزایش تضاد خواهد شد.

کردهایی که او با آنها صحبت کرده و ظاهرا با همه رهبران آنها نیز تبادل نظر کرده، گویا حالتی

آشتی پذیر و مسالمت جو داشته اند.

وی تحت تأثیر برنامه های توأم با فروتنی آنها قرار گرفته است. او گفت که کردها در ازای کمک به

آزاد کردن ایران از تعدی خمینی تا حد مشخصی خودمختاری منطقه ای می خواهند، اما به طرز عجیبی

در دیگر خواسته هایشان فروتن هستند.

ص: 388

هسته مرکزی خواسته آنها زبان است: آنها می خواهند تمام مراحل آموزش و پرورش به زبان

کردی صورت گیرد و زبان فارسی به عنوان زبان دوم در سطح دبیرستان تدریس شود. آنها نسبت به

اینکه استاندار از تهران فرستاده شود اعتراضی نداشته و بر نصب متصدیان کردی الاصل نیز اصراری

ندارند.

وی در جواب سئوالی تأیید کرد که مشخصا احساسات ملی گرایانه کردها را تنها نیروی

متشکل کننده ای می داند که می تواند اوضاع را در تهران روبه راه کند. او می داند که این یک ریسک

خطرناک است اما افزود که به این نتیجه رسیده که این کم خطرترین کار قابل تصور است. او گفت در

هر صورت آن طور که او می داند هیچ گونه نیروی سازمان داده شده دیگری که بتوان روی آن حساب

کرد وجود ندارد. از او در مورد اینکه آیا وضع مناطق مرزی دیگر هم به این صورت هستند سئوال شد

وی گفت که در این مورد خبری ندارد، اما تصور می کند که در این نقاط نیز حتماً همین وضع حاکم

است. در نگاهی به وقایع گذشته، او گفت که احساس می کند که آمریکاییها اشتباه کرده اند، اما عوامل

دیگر هم دخیل بوده اند. او مباحثات خصوصی زیاد و عمیقی با سفیران (هلمز و سولیوان) داشته بود.

هر دو به او گزارش داده بودند که آنها قادر نبوده اند پیامهای مهم او را از حلقه ای که در اطراف شاه

ایجاد شده گذرانیده و به او برسانند. وی از این موضوع تعجب کرده و چنین تصور می کرد که شاه

می توانسته قابل دسترسی باشد. او ماجرای آخرین کوششهای شاه برای حفظ موقعیت خود را گفت.

در زمان بررسی دولت شریف امامی او نامزد دیگری برای احراز پست نخست وزیری بود. شاه از او و

شریف امامی خواسته بود که برنامه هایشان را تقدیم کنند، ولی برنامه های او رد شد، چرا که شاه بعضی

از سخت گیریهای او را قابل قبول نمی دانست. او در بین برنامه هایش خواسته بود که یک خواهر و دو

برادر شاه فوراً ایران را ترک کنند و 2 نفر از اعضای جبهه ملی را در کابینه پیشنهادی خود جای داده

بود که هردوی آنها هم اکنون در کابینه بازرگان فعال هستند که یکی از آنها وزیر دادگستری می باشد. او

احساس می کند که شاه به طور خاصی مانع از پافشاری او شد که تمام اعضای کابینه اش باید مرکب از

افرادی «غیرقابل» سرزنش باشند. از قرار معلوم او احساس می کند که چیزی در گفته هایش مانع

پذیرفتن شاه شد و او را به بحث فرعی که چه کسی قابل سرزنش و چه کسی قابل سرزنش نیست

کشاند. بدون اینکه بخواهد، طفره برود که چه رقابتها بر سر چه مسائلی بوده، گفت که خواسته هایش

به طرز قابل توجهی از آنچه که شاه یک ماه بعد به دولت بختیار واگذار کرد خاشعانه تر بوده است.

در مورد تهران او چندین ماجرا را تعریف کرد. اما در مجموع او گفت که نوشته های جین لارتکی

در روزنامه پاری ماچ 2 هفته قبل (به پیوست ارسال می شود) بهترین گزارشی است که می توانسته

نوشته شده باشد و آن مقاله جزئیات و بررسی کامل اوضاع را در بر دارد.

واضح است که وی امیدوار می باشد که یک هسته مخالف را در پاریس به دور خودش جمع کند.

در جواب اینکه در مورد گذراندن یک دوره در دانشگاه آمریکا چه احساسی دارد، او گفت، اگرچه در

نظر ندارد خانه ای را در نوفل لوشاتو اجاره کند، اما بهتر است به کارهایی که در پاریس لازم است

انجام گیرد سر و سامان دهد.

آرندت

سری

ص: 389

سند شماره (6)

سری10 اوت 1979 19 مرداد 1358

یادداشت مکالماتی

1 شرکت کنندگان: هوشنگ نهاوندی وزیر اسبق مسکن و شهرسازی ایران، ریچارد تی آرندت،

وابسته فرهنگی سفارت آمریکا در پاریس

2 تاریخ و محل ملاقات: 10 اوت 1979، کافه پلاس دوترن

3 موضوع: فعالیت مهاجرین سیاسی ایرانی

هوشنگ نهاوندی از وابسته فرهنگی خواست تا با او به طور خصوصی ملاقات نماید. او گفت در

ملاقات قبلی به خاطر حضور نفر سوم تحت فشار بود. او می خواست مسائلی را روشن کرده و وارد

جزئیاتش گردد.

برخورد ما در اولین ملاقات من را به یک سری تصورات غلط واداشت که ما فوراً مسئله را بیان

کردیم. او از وقوع یک کودتای خاص در آینده نزدیک خبر نمی داد. با این حال او مطمئن است

هنگامی که افکار عمومی از نتایج فاجعه انگیز هرج و مرج موجود آگاه گردد، فشارهای داخلی در

آینده نزدیک موجب پدیدار گشتن تغییر کلی در ایران خواهد شد. اگر این جریان رهبری و هدایت

نشود، ایران حتماً به سوی چپ خواهد رفت. کودتایی که او ذکر کرد یک سناریوی خیالی بوده است.

او گفت که اوضاع ایران چنان آشفته است که یک نیروی سازمان یافته خیلی کوچک می تواند اوضاع

را دوباره تحت کنترل بگیرد و همین امر خود خطر بزرگی محسوب می شود. چون افراد جاه طلب

بسیاری در قسمتهای مختلف دنیا هستند که قادرند اقداماتی را انجام دهند. او از خواهر شاه یعنی

اشرف در این زمینه بیش از همه می ترسد، ولی بنابه گفته او افراد دیگری نیز هستند مسئله موجود از

نظر او مسئله نحوه هدایت این انرژی به داخل یک کانال خاص و متحد ساختن عناصر سیاسی و

نظامی است. در همان حال باید واقعیتهایی نیز در نظر گرفته شود تا حکومت جدید برای مردم قابل

پذیرش باشد. با در نظر گرفتن وضعیت داخلی، در حال حاضر او هیچ راهی برای داخل کردن شاه

نمی بیند. مسئله مهم دیگراین است که دولتی که بخواهد در ایران روی کار آید باید شامل افرادی فاقد

سوابق و عملکرد مورد تقبیح باشد. اکثر کاندیداهای مهم آنقدر در گذشته سازشکار بودند که نمی توان

گفت دارای حداقل صداقت مورد نیاز برای عضویت در دولت می باشند. او از بختیار دلخور شده بود،

ولی او را به عنوان یک مرد با جرأت و با ایمان تحسین کرد که از صداقت ناشی از گذشته فاقد

قدرتش برخوردار بود، ولی از طرف دیگر همیشه از سادگی بختیار که از بی تجربگیش ناشی می شود

می ترسید. بدتر از همه کنفرانس مطبوعاتی او بود که در هفته گذشته انجام شد و چیزهای

تأسف انگیزی را درباره او آشکار کرد. او گفت که کنفرانس از نظر حفظ وجهه و شهرت فردی بطور

بدی اداره شده بود.

به نظر او تلاش بختیار برای اثبات این ادعا که در زمان تبعید با دوگل آشنا بود اشتباهی بسیار

وحشتناک می باشد. موضوع جدی تر اینکه کنفرانس مطبوعاتی، بی پولی بختیار را دقیقا مشخص کرد و

نشان داد که او برای پشتیبانی خود مجبور به کمک خواستن از افراد ناشایستی شده است. او گفت که

اطراف بختیار از آدمهای نادرستی پر شده است. او به عنوان مثال جواد دولو علامیر رابط قبلی لوموند

ص: 390

را ذکر کرد که رابطه هایش با (سازمان آزادیبخش فلسطین) و واقعیتهای تلخ دیگر زندگیش بسیار

است و نشان می دهد که انتخاب او به عنوان وابسته مطبوعاتی بختیار کار اشتباهی بوده است. او از

اینکه امیر متقی را در اردوی بختیار دیده شدیداً نگران می باشد. متقی سالها رئیس چاپلوسها و حتی

دلال محبت برای اسداللّه علم بود. اشخاصی از این قبیل باعث شکست بختیار قبل از شروع بازی

می شوند.

او گفت در جهت هماهنگی کار مهاجرانی که جرأت فعالیتهای آشکار داشته اند، یک کمیته به نام

آزادی ملی جدیداً شروع به کار خواهد کرد. به دنبال آن اولین مقاله خود او نیز با مطالب دیگر در

مجله فیگاروی این هفته چاپ خواهد شد. او گفت گروههای ایرانی مهمی در بروکسل، مونیخ،

نیویورک، واشنگتن و به علاوه در پاریس وجود دارند و همچنین یادآور شد که حدود 40 هزار ایرانی

در تبعید در محله کان نیس زندگی می کنند.

او وضع داخلی ایران را شکننده توصیف کرد و یادآور شد که وضع موجود حداقل پنج کشور (و

شاید کشورهای دیگری مثل فرانسه) را که حمایتشان از بختیار عامل مهمی به حساب می آید، دچار

وسوسه های خطرناکی کرده است. اسرائیل، عربستان سعودی، اردن و مصر به تنهایی و یا در رابطه با

کشورهای دیگر منافع خود را در به ثبات رساندن ایران می بینند. برنامه عراق خیلی پیچیده تر از آن

است که بتوان در حال حاضر آن را پیش بینی کرد، ولی منافع آن نیز بسیار آشکار و عظیم است. او

گفت که عراق اشتباه بزرگی مرتکب خواهد شد اگر سعی بکند که به خوزستان حمله کند، زیرا حمله به

شاهرگ حیاتی ایران بیش از هر عامل دیگر باعث ایجاد وحدت بین دولت فعلی و ملت و انسجام

ارتش خواهد شد. او فکر می کند که در حال حاضر کمکهای خارجی به سوی کردستان سرازیر شده،

ولی نمی داند که منبع آن کجاست. او معتقد است برای اینکه عناصر جدی بتوانند کنترل کشور را به

دست گیرند نیازی به دخالت خارجی نخواهد بود، ولی از طرف دیگر قبل از اینکه ارتش در پشتیبانی

از هر نوع نهضت سیاسی ایران وارد عمل شود لازم است حداقل توافقی که منجر به دادن چراغ سبز و

یا ندادن چراغ قرمز شود انجام گیرد.

او کمی بیشتر درباره قدرت کردها شرح داد. آنها به اعماق کوهها رفته اند و بیرون آوردن آنها از

آنجا تقریبا محال است. او از میزان آمادگی و مقدار مهمات موجود در اختیار آنها تعجب کرده بود. او

غارهایی در کوه دیده بود که برای فرود و پنهان شدن سه هلیکوپتر در آن واحد تعبیه شده بودند و

همچنین متذکر شد که توپهای سبک در همه جا وجود دارد. او هم چنین معتقد بود که تقاضای رهبران

کردها معقول و توأم با میانه روی است. بعد از گفتگوی قبلی او از ناآرامیهای قابل توجهی در

آذربایجان خبر می داد. نارضایتی آیت اللّه شریعتمداری نتایج مهمی برای آذربایجان به دنبال خواهد

داشت، چون در آنجا او نفوذ بسیار زیادی دارد. تاریخ ایران در صدساله اخیر آذربایجان را ناحیه ای از

کشور نشان داده که حرکتهای سیاسی خیلی مهم از آنجا آغاز شده است.

کلید اصلی ارتش است. او گفت که ارتش برای عمل حاضر است، ولی باید بداند که چه موقع و

چطور و در چه جهت عمل کند. او آرزو داشت که ارتش فرصت بیشتری برای مهیا کردن خود پیدا

می کرد، ولی در زمان مناسب نیز می توان این کار را انجام داد و این موقع مناسب اکنون فرا رسیده

است. او معتقد بود که مهره اصلی ژنرال اویسی است که الان در نیویورک ساکن است. ژنرال آزموده که

ص: 391

یک شخصیت خیلی پیرتر و مورد احترام در سلسله مراتب ارتش ایران است، هفته پیش حمایت خود

را از اویسی اعلام کرد. او مطمئن است که ساختار سلسله مراتب ارتش ایران قدرت عظیم آن است و

عامل اصلی در وحدت عمل آن بعد از تعیین اهداف. او معتقد است که خطر منحرف ساختن اعضاء

مختلف ارتش به وسیله دولت فعلی جدی است، ولی هنوز گسترده نشده است که بتواند به عنوان یک

عامل منفی تلقی گردد. او پادگانهای متعددی را متذکر شد که هنوز دست نخورده باقی مانده اند مانند

پادگان لویزان که برای گارد سلطنتی تدارک دیده شده بود. این پایگاه آنقدر قوی است که رژیم موجود

جرأت نکرده است که حتی به آن دست بزند و وفاداریش به ارتش قدیم خیلی شدید است. وی گفت

از آنجایی که زنها و بچه های آنها در آنجا زندگی می کنند، دفاع از آن در موقع حمله خیلی سخت

خواهد بود. او گفت که وضع ارتباطی در دوایر ارتشی درون و بیرون ایران عالی بوده و شخصیتهای

مختلف ارتشی به راحتی و با پاسپورتهای متعدد از کشور خارج و یا به آن داخل می شوند. او گفت که

یک هفته پیش یک گفتگوی طولانی با دو تن از نمایندگان اویسی داشته است و هنگامی که ژنرال

آزموده پشتیبانی خود را از اویسی اعلام کرد او نیز در جلسه حضور داشته است. من از او پرسیدم که

این افراد ارتشی چه کسانی هستند. او یادآور شد که آنها به او گفته اند که به خاطر تجارب تلخ گذشته

نمی خواهند نامشان فاش شود. آنها معتقدند که علت شکست کودتای 5 سال قبل لیبی نیز این بود که

کودتاچیان به سفارت آمریکا اعتماد کرده بودند و سفارت نیز به شخص قذافی. وقتی بحث شد که

منبع این خبر فقط ساواک بوده، گفت برای من صحیح یا غلط بودن آن فرقی نمی کند، ولی ارتشیان این

موضوع را باور دارند و لذا احتیاط زیادی به خرج می دهند. او در درازمدت بیش از همه به اویسی

اعتبار می دهد و در مجموع فکر می کند که اویسی مناسبترین شخص در زمان فعلی می باشد. شهرت او

به عنوان «جلاد جمعه» جنبه های منفی و مثبتی داشته است. یعنی در ایران خیلیها از او می ترسند. برای

این منظور داستانی بدین مضمون تعریف کرد که: در موقع مخفی بودنش در تهران (در خانه یکی از

رؤسای کمیته انقلاب!) یک شایعه پخش شده بود که اویسی به سوی تهران حرکت کرده است و این

باعث ایجاد اضطراب در میزبانش شده بود و صاحبخانه می گفت «اگر اویسی بیاید ما باید فرار کنیم،

چون او همه را سر خواهد برید». این سابقه بی رحمی که خود نوعی رحمت است، عامل مثبتی در

جریان کثیف برقراری نظم خواهد بود. او گفت که دوایر ارتشی اعتقاد پیدا کرده اند که تهران غنیمتی

است که به آسانی به چنگ خواهد آمد. او معتقد است که با پشتیبانی کردها، آنها می توانند با کمک

2000 نفر تهران را بگیرند و احتمالاً میزان تلفات نیز سنگین نخواهد بود. او سپس به ارائه پیغامی

پرداخت که می خواست من پیک آن باشم. در سالهای آخر اقامت در تهران، او بیشتر از یک بار و به

طور محرمانه با هلمز و سولیوان مذاکره داشته و به آنها اعتماد کرده است. او گفت که وی با آن دو

طوری رفتار کرده است که با هیچ سفیر خارجی دیگری این طور رفتار نکرده است، زیرا آینده ایران

خواه ناخواه تحت تأثیر عملیات آمریکا خواهد بود. به همان ترتیب و با همان روحیه او با من به

عنوان یک کانال ارتباطی با واشنگتن سخن می گفت. کشور او به طور وحشتناکی محتاج کمک است و

فقط آمریکاست که می تواند به آن کمک کند. علیرغم مخالفت من و اشاره ام به سیاستهای جدید «عدم

دخالت» او بر موضع خود پافشاری نمود.

مسئله مهیا کردن نیرو نیست، بلکه ایجاد ائتلاف در میان نیروهای ضروری شامل ارتش و طبقه

ص: 392

سیاسی و احتمالاً کردها می باشد. در مرحله دوم فراهم آوردن نوعی رهبری و هدایت برای سایر مردم

است که منافعشان در تغییر وضعیت ایران بر همگان آشکار است. او گفت ارتش حرکت نخواهد کرد

مگر اینکه اطمینان به چراغ سبز و یا حداقل اطمینان به نبودن چراغ قرمز داشته باشد. خطر موفق

نشدن خیلی عظیم است. او گفت که کنترل باید دوباره به دست گرفته شود، به طوری که ارتقاء تولید

سریع نفت به اندازه 2 میلیون بشکه در روز انجام گیرد تا کشور بتواند سرمایه ها را جمع آوری کرده و

دوباره اعتماد نهادهای سرمایه گذار ایران را جلب نماید تا چرخهای اقتصاد به حرکت درآید. یک

بیانیه، هرچند خصوصی، مبنی بر پشتیبانی آمریکا یا حداقل دخالت نکردن آن، به اعضاء ایرانی اجازه

خواهد داد که به هم بپیوندند.

نقش او نیز انجام حداکثر تلاش ممکن در این مسیر می باشد. او اصلاً خیال رهبر شدن ندارد، ولی

می تواند نقش مهمی را ایفا کند. او گفت که می تواند پیروانش یعنی همانهایی را که از 1972 ساخته

است با خود بیاورد. او یک تیم فکری مرکب از روشنفکران و چهره های سیاسی تشکیل داده بود که

درباره مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور تحقیق کند. او گفت قادر است که مرکز ثقل

رهبری ایران را در هر زمان که لازم باشد فراهم آورد. سؤال او این است که آیا بهتر نیست که در آینده

نزدیک یک ملاقات سری بین مهره های اصلی مهاجر ایرانی و چند چهره از واشنگتن که بتوانند با

اختیار تام حرف بزنند، انجام گیرد. برای یک چنین گردهمایی مهمی خوب است که یک یا چند تن از

رؤسای کردها با هم دعوت شوند. او از سادگی و بی تجربگی من در این زمینه سخن گفت و اظهار

داشت که خودش ساده تر از همه است.

او نمی داند در حال حاضر چطور این کار را شروع کند، ولی اعتقاد دارد که مذاکره با آمریکا عامل

خیلی حیاتی خواهد بود و بدون آن هیچ چیز نخواهد توانست مانع از گسترش هرج و مرج و در

نهایت سوق یافتن ایران به اردوی شوروی، شود.آرندتسری

سند شماره (7)

13 اوت 79 22 مرداد 58سری

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.

سری تهران 8990

موضوع: کودتا در ایران

1 (سری تمام متن)

2 نظرات نهاوندی درباره وضعیت کردستان ایران در طول مرزهای ترکیه و عراق بطور کلی با

اطلاعات محدود ما یکسان به نظر می رسد.

بیشتر افرادی که اخیراً از منطقه دیدن کرده اند به ما گفته اند که در حال حاضر کردها کنترل کامل

مرزها را در اختیار گرفته اند. با وجود این ما مطمئن نیستیم که آنها، همان طوری که نهاوندی می گوید،

از سازماندهی خوبی برخوردار باشند. در حال حاضر چند گروه کرد در منطقه مشغول فعالیت هستند

ولی به نظر نمی رسد که آنها فعالیتهای هماهنگ شده مؤثری در منطقه داشته باشند.

3 هیچ مدرکی نیز دال بر تأیید ادعای نهاوندی در مورد انجام یک کودتای قریب الوقوع به وسیله

ص: 393

تیمسارهای ناراضی ارتش، در 6 تا 8 هفته آینده، در دست نیست. این حقیقت مسلم است که هنوز

تیمسارهایی هستند که در پستهای مهم ارتش باقی مانده اند و ممکن است این کودتا را رهبری کنند.

علاوه بر این بی نظمی موجود در نیروهای مسلح چنان است که نمی توان حتی تصور کرد که کودتای

سرهنگها بتواند در آینده نزدیکی شانس موفقیت داشته باشد.

4 به هرحال اشاره هوشنگ نهاوندی به احتمال دخالت کردها در فعالیتهای نظامی بعید نمی باشد

چرا که از سالها پیش کردها در ارتش ایران شاغل پستهای نظامی مختلف بوده اند. شایعات چنین نقل

می کند که افراد نظامی کرد و غیر کرد با فرار از ارتش در حال تشکیل یک نیروی نظامی مخالف

هستند که قصد دارد در آینده دولت مرکزی را سرنگون کند. مهره اصلی این برنامه احتمالاً عزیزاللّه

پالیزبان ذکر شده است که گفته می شود مسئول سازماندهی ارتش مذکور در کردستان است (ما هیچ

گونه مدرک عینی جهت اثبات وجود این نیرو یا اقامت پالیزبان در کردستان نداریم).

5 آقای نهاوندی، به هرگونه ای خود را در حال حاضر معرفی کند، یک سیاستمدار فرصت طلب

است و یکی از چاپلوس ترین افرادی بوده که شاه را به طور گسترده در سالهای اخیر کمک کرده بود و

به همین جهت مورد تنفر شدید همکاران خود و اکثر ایرانیان می باشد. ما با توجه به این وضع متمرکز

شدن نیروهای مخالف رژیم کنونی در اطراف این شخص را بعید می بینیم.

لینگن سری

سند شماره (8)

سریتاریخ: 14 اوت 79 23 مرداد 58

از: سفارت آمریکا در پاریس به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی

سری، پاریس 25805رونوشت سفارت آمریکا در تهران 4344

مرجع: الف: تهران 8990، ب: پاریس 24739

موضوع: مطالب بیشتر از نهاوندی درباره فعالیت مهاجرین ایرانی

1 (تمامی متن سری است)

2 با توجه به شهرتی که در مرجع الف به نهاوندی نسبت داده شده، اظهارنظرهای اضافی زیر را که

او روز 10 اوت (19 مرداد) به وابسته فرهنگی ابراز کرده است، گزارش می دهیم. چون هیچ کس دیگر

حضور نداشت او توانست صریح باشد در حالی که قبلاً با ایماء و اشاره صحبت می کرد. متن کامل به

وسیله پیک سیاسی فرستاده شده است.

3 نهاوندی بعضی از جنبه های اظهارنظرهای خود را در جریان ملاقات قبلی (مرجع ب) و به ویژه

دو نکته روشن کرد. اول اینکه او خود را به عنوان چهره مرکزی تلقی نمی کند، بلکه می کوشد تا عناصر

میهن پرست را بدون شاه با یکدیگر مؤتلف کند تا کنترل ایران را در دست بگیرند و اقتصاد کشور را

بازسازی کنند. دوم اینکه او هیچ گونه اطلاعی درباره نقشه برای کودتا در آینده نزدیک ندارد بلکه

یک سناریو فرضی را توصیف کرده است.

4 نهاوندی از کنفرانس مطبوعاتی بختیار دلسرد بود. نهاوندی در حالی که از تحسین کنندگان

بختیار است درباره اطرافیان بختیار نظریات انتقادی دارد. وی گفت که یک «کمیته آزادیبخش ملی»

ص: 394

احتمالاً شامل بختیار به زودی در پاریس تشکیل خواهد شد و خود او مقاله ای در روزنامه مهم

فیگارو چاپ پاریس در هفته جاری منتشر خواهد کرد.

5 کلید کودتا نظامیان هستند و مرد کلیدی ژنرال اویسی است که اکنون در نیویورک به سر می برد.

هفته گذشته ژنرال ارشد آزموده در پاریس اویسی را مورد تفقد قرار داد. وی گفت اویسی با نظامیان

داخل ایران ارتباطات عالی دارد.

6 نهاوندی از وابسته فرهنگی خواست تا این پیام را بفرستد. او گفت مسئله فراهم کردن عضله

(نیروی نظامی لازم مترجم) نیست، بلکه ایجاد ائتلاف در میان نیروهای لازم است که نظامیان و قشر

سیاسی و احتمالاً کردها را در بر می گیرد. جنبه دوم فراهم کردن یک نوع رهبری یا کنترل بر سایر

کشورهایی است که منافع آنها در تغییر اوضاع ایران شناخته شده است و ممکن است به مداخله

ترغیب شوند. نظامیان ایران بدون نوعی چراغ سبز یا لااقل غیبت مطمئن چراغ قرمز اقدام نخواهند

کرد. اعلامیه ای هرچند خصوصی مبنی بر پشتیبانی ایالات متحده یا لااقل عدم مداخله آن به عناصر

ایرانی اجازه خواهد داد تا خود را متشکل کنند. سؤال او این است که آیا یک ملاقات خصوصی در

پاریس یا نیویورک در آینده نزدیک بین عناصر کلیدی مهاجرین ایرانی و بعضی از چهره های

آمریکایی که بتوانند با برخورداری از اختیارات صحبت کنند می توان ترتیب داد یا خیر. البته در چنین

ملاقاتی یک یا چند تن از سران کرد نیز باید حاضر باشند.

7 سئوال با توجه به، مرجع الف پاراگراف 5 اظهار نظر، آیا وزارت مایل است که این تماس

حفظ شود؟ و اگر پاسخ مثبت است در چه سطحی؟.چپمنسری

توضیح مترجم: نوشته زیر به صورت یک یادداشت دستنویس ضمیمه سند بوده است.

تا رسیدن نظر وزارت به جریان نیافتد.

این ماجرای «تنها چیزی که لازم داریم یک علامت است» ممکن است در پاریس به حرکت

درآید، ولی همه وقت در اینجا درباره آن می شنویم. در این مورد من فکر می کنم که نشان دهنده

مزخرف بودن چیزهایی است که نهاوندی القا کرده است که دوستان او می توانند انجام دهند. حتی اگر

ارتباطات اویسی با نظامیان در ایران به همان اندازه که ادعا شده خوب باشد (که من در این باره شک

دارم) با توجه به شکل کنونی نیروهای مسلح ایران چه فایده ای از آن به او خواهد رسید. من پیشنهاد

می کنم تماسهای آینده در سطح سرایدار باشد.

سند شماره (9)

سری14 اوت 1979 23 مرداد 58

سفارت آمریکا تهرانرونوشت جهت ویکتور تامست

ریچارد. تی. آرندتغیر رسمی اداری

وابسته فرهنگی سفارت آمریکا، پاریس، فرانسه

آقای ارندت عزیز:

از شما برای فرستادن یک گزارش کامل از گفتگویتان با هوشنگ نهاوندی متشکرم. نقطه نظرهای

او نسبتاً در همان خط منوچهر گنجی است که همان طور که می دانید یکی از اعضای همان گروه

ص: 395

لیبرالی بود که در اطراف ملکه (فرح) بودند. در زمانی که من در تهران بودم نهاوندی در حوزه

دانشگاهی خودش محبوبیت چندانی نداشت. او خودش را اولین کاندید برای مقام نخست وزیری

می دانست، اما تعداد کمی از ایرانیها چه در داخل و چه در خارج دستگاه حکومتی او را شایسته چنین

مقامی می دانستند. بنابراین مثل دیگر مهاجرین قدرتش برای داشتن یک نقش فرضی رهبری در ایران

آتی، به نظر نسبتاً محدود می رسد.

معهذا امیدواریم تماس شما با ما قطع نشود و در عین حال ایرانیهایی را که در برابر شما به

خودنمایی می پردازند، تشویق به امری نکنید، برای ما دانستن این مطلب که آنها درصدد انجام چه


کاری هستند بسیار ضروری است. حتی اگر آینده سیاسی آنها چندان مثبت نباشد. شاید بخواهید این

افکار را با وارن زیمرمان در میان بگذارید. من یک رونوشت از این مطلب را همراه گزارش شما به

تهران می فرستم.ارادتمند هنری پرشتمدیر اداره امور مربوط به ایران سری

سند شماره (10)

تاریخ: 17 سپتامبر 79 26 شهریور 58خیلی محرمانه

از: سفارت آمریکا در پاریسبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دارای حق تقدم

رونوشت برای سفارت آمریکا تهران 4384طبقه بندی: خیلی محرمانه پاریس 28979

موضوع: وزیر سابق ایران که در پاریس در

تبعید به سر می برد برای گفتگو با شاه عازم مکزیکو خواهد شد

1 تمامی متن سری است.

2 هوشنگ نهاوندی وزیر سابق مسکن و شهرسازی ایران که در محافل مهاجرین ایرانی فعالیت

دارد به وابسته فرهنگی سفارت اطلاع داد که روز دوشنبه 17 سپتامبر (26 شهریور) پاریس را به قصد

مکزیک ترک می کند تا با شاه ملاقات نماید. مأموریت او عبارت است از اطلاع دادن به شاه درباره

حکومت در تبعید که تازه جوانه زده است. این یک ائتلاف سیاسی است که به طور مداوم به هم

نزدیکتر می شود و در اطراف بختیار، جمشید آموزگار و خود او، به اضافه دیگرانی که هنوز

نمی خواهند هویتشان فاش شود دور می زند و از پشتیبانی اویسی و جم که از جمله نظامیان مهاجر

هستند نیز برخوردار است. قصد او متقاعد کردن شاه است که از این امر به دور باشد و دیگر اینکه

برای او امکان بازگشت به ایران وجود ندارد و تنها کاری که می تواند انجام دهد این است که امیدوار

باشد فرزندش بتواند در آینده کشور نقش ایفا کند.

3 نهاوندی می گوید گزارشهای آنها دلالت بر سرخوردگی فزاینده و فقر اقتصادی و هرج ومرج

اداری در ایران است. آنها با چهره های مهمی در داخل ایران تماس دارند. او از سرکوب شدن کردها

دلسرد نشده است و می گوید که چهره های مهم نظامی بر سر این حادثه تغییر جبهه داده و فرار کرده اند.

او اشاره به تعداد زیادی از نظامیان سازمان آزادیبخش فلسطین در تهران می کند که بسیاری از آنها در

سرکوبی کردها شرکت داشتند. مثلاً یک شخصیت کلیدی بر روی هر هلیکوپتر توپ دار حضور داشت.

4 نهاوندی می گوید که لحظه انجام اقدام متقابل نزدیک می شود و اگر این اقدام صورت نگیرد

اوضاع همچنان تا مرگ خمینی به قوت خود باقی خواهد ماند.

ص: 396

5 نهاوندی به وابسته فرهنگی گفت که او حاضر است با یک مأمور متناسب حکومت آمریکا

(ترجیحاً به زبان فرانسه) در زمان بازگشتن از مکزیک یا در واشنگتن و یا در جای دیگر صحبت کند.

نهاوندی پیشنهاد کرد که اگر قرار بر این گونه ملاقاتها باشد، با او در منزل دخترش، خانم افسانه

ملک زاده در شهر سالت لیک سیتی تماس گرفته شود. زیرا پس از ترک مکزیک او به آنجا خواهد

رفت. شماره تلفن خانم ملک زاده 2392 261 801 است. با نهاوندی طوری رفتار نشد که انتظار

ملاقات با مقامات دولت ایالات متحده را داشته باشد. هارتمن خیلی محرمانه

سند شماره (11)

تاریخ: 22 سپتامبر 1979 21 شهریور 58طبقه بندی: خیلی محرمانه

از: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سیبه: سفارت آمریکا در تهران 4677

موضوع: تماس با ایرانیان تبعیدی

1 (محرمانه کل مطلب)

2 در تماس با تبعیدیهای ایرانی در اروپا باید قاطعانه هیچ گونه اثری که نشانگر آن باشد که

دولت آمریکا قصد مداخله در جریانات داخلی ایران را دارد یا اینکه با گروههایی که علیه دولت جدید

ایران نقشه می کشند همکاری می کند، دیده نشود. لطفاً این موضوع را صریحاً برای کسانی که با شما

تماس می گیرند روشن کنید ما روی این موضوع تأکید داریم زیرا دولت کنونی ایران نسبت به مقاصد

آمریکا شدیداً مظنون است. بنابراین هر تماسی حتی معصومانه ترین آنها ممکن است دولت ایران را

دستخوش تعابیر نادرست سازد. علاوه بر این باید به خاطر داشت که افراد ایرانی در زمینه تماسهای

خود با مقامات آمریکایی بیش از حد غلو کرده و عمداً ادعا می کنند که دولت آمریکا از حرکت خاص

آنها حمایت می کند.

3 البته مفهوم این مطلب این نیست که اصلاً نباید با تبعیدیهای ایران تماس گرفته شود و در بعضی

مواقع این ملاقاتها بر مبنای آشنایی شخصی با تبعیدیها، طبیعی است. بعضی از تماسها با کارگزاران

سفارت امکان دارد در پیشبرد اطلاعات مورد نظر دولت آمریکا مفید باشد، ولی به هر صورت رعایت

احتیاط در زمینه دادن علائم سیاسی ضروری است. اگر کارگزاران به افراد خاصی مشکوک هستند،

باید خواهان کسب دستورات جدید شوند. به طوری که تهران (سفارت) گزارش داده، هیچ کدام از این

تبعیدیها پایگاهی خاص در بین مردم ندارند، ولی به هر صورت کارگزاران بایستی از فعالیتهای آنها

گزارش مناسب را تهیه کنند. ما همچنین علاقمند هستیم از موضع دولت میزبان (که این تبعیدیها را

نگهداشته م) در قبال تبعیدیها مطلع شویم.

4 برای پاریس: در زمینه فعالیتهای نهاوندی همان طوری که قبلاً ما و سفارت خاطرنشان

ساخته ایم وی یکی از تبعیدیهایی است که به هیچ وجه نمی شود روی او حساب کرد. البته ما هیچ گونه

مخالفتی با تماس گاه گاه بین شما و او نداریم و اگر او خواستار ملاقات با ما در واشنگتن است، با او

ملاقات خواهیم کرد، ولی به هرحال چندان علاقه مند هم نیستیم که در صحبت با او پیش قدم شویم.

ونس

خیلی محرمانه


فیروز شریفی

ص: 397

فیروز شریفی

فرد فوق الذکر از مسئولین پروژه کامپیوتری ایز ایران و در ارتباط با نیروهای مسلح بوده است. وی

از جمله رهبران تظاهرات طرفداران قانون اساسی که به طرفداری بختیار در جریان پیروزی انقلاب

صورت گرفت در اسناد توصیف شده است.

اسناد ملاقاتها و تماسهای وی در فاصله اردیبهشت تا شهریور ماه 1358 با مأمورین بخش

سیاسی جاسوسخانه آمریکا در دست می باشد. در این اسناد شریفی اگرچه دیوانه توصیف شده است

ولی اخبار فعالیتهای وی که در مجموعه جناح راست محسوب گردیده از سوی آمریکا دنبال می شده

است. شریفی ادعا می کند در تدارک نقشه ای برای مقابله نظامی با دولت بازرگان است و با دکتر

صدیقی از رهبران جبهه ملی در ارتباط می باشد. وی مأمور سفارت را در 20 خردادماه 58 به دیدار

فردی به نام «فرد» که مدعی است گروه کوچک 200 نفری برای برقراری سلطنت تشکیل داده می برد

در اتاق محل ملاقات تعدادی مسلسل وجود داشته است، فرد ادعا می کند که به چند مقر کمیته و

پاسداران حمله کرده است. وی صحبت از حمایت بلوچها و همچنین تحرکات پالیزبان در مناطق

کردستان کرده است. فرد همچنین ادعا کرده 117 گروه را می شناسد که برعلیه انقلاب مبارزه می کنند

و از 50 نفر تا چند هزار نفر عضو دارند و او با بیشتر آنها ارتباط دارد! فرد در حضور شریفی اظهار

می کند با منابع کافی مالی می تواند گروههای قومی مانند ترکمنها و حتی کردها و گروههای سیاسی

همفکر را در تهران بسیج کند.

پاسخ مأمور آمریکایی به ادعاهای فوق این بوده که «مسائل دیگری مانند رهبری و هدف نیز به

اندازه منابع مالی برای گروهی که بخواهد خمینی را براندازد مهم هستند».

در هر صورت انگیزه سفارت آمریکا از ادامه ملاقاتها با وی کسب اطلاعات در مورد پروژه ای

بوده که وی در نیروی دریایی اداره می کرده است، به علاوه از آنجا که این احتمال برای آمریکا مطرح

بوده که انقلاب احتمالاً در پی به ثمر نرسیدن وعده های اقتصادی دچار شکست خواهد شد، تماس با

این افراد را مفید ارزیابی می کرده است. آمریکاییها ضمن اطلاع از فعالیتهای مسلحانه این عناصر بر

علیه جمهوری اسلامی ایران تماس خود را با آنان ادامه داده و چون احتمال موفقیت آنها را بسیار

ضعیف می دیده اند هیچ گونه قول حمایت به آنها نمی دهند. از اسناد برمی آید که شریفی درصدد خروج

از کشور بوده است که از سرنوشت بعدی این عنصر ضدانقلاب اطلاعی در اختیار نمی باشد.

سند شماره (1)

تاریخ: 29 آوریل 79 9 اردیبهشت 58سری تهران 4435

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی. با اولویت

مرجع: الف: تهران 2739، ب: تهران 1991

موضوع: آخرین اخبار در مورد جناح راست

1 (سری تمام متن) این یک تلگرام گزارشی است.

2 خلاصه مطالب: تعدادی از وابستگان رژیم سابق در تدارک نقشه ای مبنی بر مقابله نظامی با

دولت بازرگان می باشند. راستگراها ممکن است درصدد جلب کمک نظامی باشند. پایان خلاصه

ص: 398

مطلب.

3 فیروز شریفی و جانشین رئیس قسمت سیاسی سفارت در حین صرف نهار در روز 24 آوریل

(4 اردیبهشت) با هم درباره تحولات و مناسبات سیاسی صحبت کردند. شریفی بارها کوشش کرده که

بخشی از عملیات سیاسی را به طرفداران شاه واگذار کند. (به تلگرام مرجع رجوع شود) او از مأمور

سیاسی سفارت خواست که جهت بررسی تحولات با یکدیگر ملاقات کنند، زیرا او در سوم ماه مه

عازم یک سفر یک ماهه خواهد شد.

4 شریفی گفت: تیمسار اویسی و تعدادی دیگر از تیمسارهای شاه نمی خواهند اجازه دهند که

جمهوری اسلامی کشور را به دست کمونیستها بسپارد. بنا به گفته شریفی، اویسی، برای اینکه ببیند

دولت ایران نسبت به این مسئله چگونه عکس العمل نشان می دهد، عامل طغیان در نقده شده است.

(نتیجه به نظر شریفی زیاد خوب نبود). تعدادی گروه نظامی میانه رو (که طرفدار نیروهای سلطنتی

بدون شاه هستند) در چهار نقطه خارج از ایران تشکیل شده و احتمالاً در اواخر ماه مه وارد عمل

خواهند شد یکی از آن گروه ها در پاکستان دو نیرو در عراق و یک نیرو در ترکیه تشکیل شده اند. این

گروهها امیدوارند که بتوانند دوباره نیروهایی را که از خمینی سرخورده و دلسرد شده اند برای مقابله با

چپیها جمع آوری کنند.

5 برخلاف معمول، شریفی مستقیماً درخواست کمک نکرد (تلگرافهای مرجع)، ولی گفت که

گروهها در حال جمع آوری پول و غیره می باشند و با یک نگاه استهزاآمیز پیشنهاد کرد که شاید آمریکا

نیز مایل باشد در این امر کمک کند. مأمور سیاسی با قاطعیت جواب دندان شکنی به شریفی داد. این

بار نوبت شریفی بود که گفت ما فقط باید مدتی صبر کنیم و منتظر باشیم که ببینیم چه اتفاقی رخ

می دهد البته او چنین اطمینانی را قبلاً نشان نداده بود.

او سپس گفت در نظر دارد که برای خرید ماشینهای جوجه کشی به مدت 30 روز به خارج

مسافرت کند. مأمور سیاسی سفارت گفت برای خرید چیزهای دیگر چطور؟ شریفی با پوزخند ولی

جدی جواب داد که اسلحه های سنگین هم همین طور. (نظریه: در حالی که شریفی احتمالاً از

سوداگران مرگ نمی باشد، ممکن است در جستجوی کمک نظامی محدود در واشنگتن و یا دیگر

بازارهای وسایل نظامی دنیا ظاهر شود).

6 بنا به نظر شخصی خودم، شریفی چیزهای جالبی برای گفتن درباره «ایزیران» که مدیر پروژه

کامپیوتری آنجا می باشد دارد. نیروهای مسلح ایران در حال منحل کردن ایزیران در فرم کنونی خود

می باشند. اما قصد دارند تعداد زیادی از این پروژه ها منجمله پروژه نیروی دریایی را که شریفی در

رأس آن می باشد ادامه دهند.

رئیس انقلابی جدید ایزیران به خاطر قول واگذاری ماشین و خانه توسط کارگران جوان و

سرایداران انتخاب شده است و در درجه دوم اهمیت علمی قرار دارد. یک سری اختلافات داخلی بین

رئیس جدید و تعدادی از مدیران وجود دارد. شریفی در شش ماه آینده خود را برای شرکت در

هماهنگی مسائل اجرایی آماده می سازد، اما فکر می کند که مدیران اصلی پروژه منجمله خودش در

ادامه موفقیت این پروژه کوشش خواهند کرد، البته در صورتی که ارتش احتیاجات خود را قبل از آنکه

دوباره هرج و مرج به وجود آید مشخص نماید.

ص: 399

7 نظریه عمومی: مدت ملاقات از جلسه قبلی کمتر بود و شریفی زیاد پافشاری نکرد. از طرف

دیگر شریفی نسبت به قبل خوشبین تر بود و فکر می کرد که یک نفر در حال انجام کاری است. شریفی

با اشاره به اعمال محافظه کارانه به ذکر نمونه ای پرداخت و گفت که فرزندان افرادی که اعدام شده اند

شبها پاسداران انقلابی را می کشند. البته نمی توان گفت که چطور این مسئله به اقدام او بستگی دارد، ولی

کشته شدن پاسداران انقلاب ادامه دارد. (نیروی حفاظتی ما به مأمور سیاسی سفارت گفته است که در

عصر روز 26 آوریل در نزدیکی سفارت شاهد تیراندازی به سوی 4 پاسدار بوده است).ناس سری

سند شماره (2)

تاریخ: اول مه 1979 11 اردیبهشت 1358سری

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: سفارت آمریکا در آنکارا

سری تهران 4514

موضوع: آخرین اخبار در مورد جناح راست

1 (سری تمام متن)

2 سفارت سند شماره تهران 1991 را در اختیار ندارد. مهمترین تلگرام مربوط به این موضوع در

ذیل مخابره می گردد:

3 خلاصه مطالب: شریفی یکی از رهبران تظاهرات طرفداران قانون اساسی در اوائل فوریه از

مأمور سیاسی خواست تا از جنبشی که می خواهد زیاده رویهای جمهوری اسلامی را تعدیل بخشد،

حمایت کند. او به مأموران سفارت گفت شایع شده است که آمریکا با خنثی کردن ارتش توسط ژنرال

هایزر، موجبات روی کار آمدن خمینی را فراهم آورده است. طرح جدید او نیز این است که یک

کاندیدای مردم پسند برای ریاست جمهوری اسلامی ایران پیدا کند و آمریکا هم در زمینه بازاریابی و

تبلیغ به او کمک کند. مأمور سیاسی سفارت با قاطعیت اظهار داشت که آمریکا از برنامه او حمایت

نخواهد کرد.

(پایان خلاصه مطالب)

4 مقامات سیاسی سفارت استمپل، پاترسون و تامست در عصرانه و شام روز چهارم مارس بیشتر

از چهار ساعت با فیروز شریفی، مدیر اجرایی ایزیران که توسط وزیر خارجه بختیار به عنوان یکی از

رهبران تظاهرات طرفداران قانون اساسی، قبل از سرنگونی بختیار معرفی شده بود گذراندند.

درخواست شریفی برای ملاقات از این جهت بود که بتواند نظرات و اهداف خود را درباره مسیری که

ایران باید در آن جهت حرکت نماید بازگو کند.

5 شریفی که یکی از طرفداران تجددگرایی می باشد گفت که اشکال جنبش اسلامی ایران این است

که این جنبش افراد بااستعداد را که می توانند کشور را مدرنیزه کنند دلسرد خواهد کرد. افراد زرنگ و

میهن پرست واقعی می توانند حمایت ملی را بسیج کنند و این امر به اعضاء قبایل و یا حتی اطرافیان

خود خمینی که از بینشهای خشک اسلامی او به تنگ آمده اند بستگی دارد. او به چندین نفر تحصیل

کرده اروپا

اشاره کرد که موقعیتهای عالی در کابینه داشته، ولی در حال حاضر دلسرد شده اند.

ص: 400

شریفی گفت اغلب آنان که از فداییان حمایت نمی کردند (چریکهای کمونیست) به سوی آنها

برگشته اند. چون این تنها راه برای مبارزه با محدودیتهای اسلامی مورد نظر خمینی می باشد.

6 شریفی گفت آمریکا باید حامی آنهایی باشد که می خواهند حکومتی را اداره کنند که با

ارزشهای آمریکایی هماهنگ باشد. در اینجا مأمور سفارت معترضانه گفت (و این مطلب را در طول

گفتگو چندین بار تکرار کرد) آمریکا درصدد حمایت از شخص خاصی نیست و فقط خواهان استماع

نظریات مختلف می باشد. آمریکا بسته به خواست دولت ایران با آن همکاری خواهد کرد. شریفی گفت

همه آمریکا را در زمینه بروز این مشکلات در ایران مقصر می دانند. آنهایی که می دانستند می گفتند

آمریکا از روی عمد در کوششهای شاه برای یافتن دولت کارآمد کارشکنی کرده، تا ناظر به قدرت

رسیدن حرکت اسلامی باشد. شریفی در برابر پرسش متحیرانه مأمور سفارت گفت که این برنامه

زیرکانه کارتر بود تا یک کمربند اسلامی در سراسر خاورمیانه به وجود آورد تا از گسترش کمونیسم

جلوگیری کند. طبق این نقشه، ژنرال هایزر از دسامبر تا ژانویه از ایران دیدن کرده بود تا اراده نظامیان

ایرانی را سست کرده و به آنها القاء کند که نباید جنگ کنند. او برای این ادعایش دلیل دیگری آورد

مبنی بر خالی شدن سربازخانه ها توسط سربازان ایرانی پیش از آغاز حمله مجاهدین. مأمور سفارت

دلایل دیگری برای این مسئله عنوان کرد که شامل خرابی روحیه معنوی سربازان بود. شریفی به

نحوی متقاعد شده بود که آمریکا تصمیم انهدام ارتش را گرفته بود تا نتواند در جنگی درگیر شود.

ضمناً شریفی گفت که شاه به دوست خود دکتر صدیقی گفته بود که آمریکا باو نصیحت کرده تا کشور

را ترک کند. مأمور سیاسی گفت که دروغ است، ولی شریفی بر آن اصرار داشت. (توضیح: موضوع

فوق به تفصیل بیان شده چرا که اینک این برداشت حتی در بین قسمتی از افراد تحصیلکرده متجدد

ایرانی که شامل بعضی عوامل ارتشی نیز می شود رسوخ کرده است. عوامل دلخوش کننده برای ناظران

غربی قابل رؤیت است، ولی عامل اصلی توجیه و تمایل ایرانیها به مقصر دانستن خارجیها در زمینه

مشکلات خود به این گونه شایعات اعتبار بسیاری بخشیده است).

7 شریفی سپس راه حل خود را مطرح کرد: ایران احتیاج به دولتی دارد که بتواند 20 درصد

جمعیت یعنی افراد نخبه متجدد را با حمایت اکثریت توده راضی و خوشحال نگهدارد. روش انجام این

کار استفاده از کمک قبایل و عشایر و خریدن سیاستمداران به همان روش قدیمی می باشد. شریفی

گفت که به دکتر حسین صدیقی، کسی که در دسامبر گذشته برای پست نخست وزیری تعیین شده بود

بسیار نزدیک است. صدیقی مورد احترام کلیه جریانهای سیاسی ایران بجز کمونیستهاست وقتی از

شریفی در مورد اینکه آیا او می خواهد صدیقی را وادار به قبول مقام بالا بکند سئوال شد، جواب داد

احتمالاً بله و ادامه داد انتخاب یک شخص با ثبات به عنوان اولین رئیس جمهور ایران امری است

ضروری (شریفی قبول دارد که ایرانیان سرسختانه به جمهوری اسلامی رأی خواهند داد).

8 مشکل اساسی این است که جنبش جدید نیازمند سازمان دهی حامیان خود می باشد. زعمای

ایرانی به راحتی می توانند توده مردم را با استفاده از روشهای تبلیغاتی جدید آمریکا و با تجربیات

بازاریابی آمریکایی قانع سازند شاید این امر برای آمریکا جالب توجه باشد. مأمور سیاسی سفارت

مجددا مؤدبانه و جدی به شریفی گفت که آمریکا دوست ندارد در سیاستهای داخلی دخالت کند. در

حالی که همیشه علاقه مند به شنیدن نظرات سیاسی اغلب گروهها بوده ایم، ولی مایل به دخالت

ص: 401

نبوده ایم. شریفی نمی توانست بفهمد که چرا این قدر آمریکا مسائل را سرسری می گیرد، آیا سیا

نمی خواهد کاری برای دفاع از منافع آمریکا انجام دهد؟ مأمور سیاسی سفارت تأکید کرد که آمریکا

صادق است و بعد از توافق در مورد ادامه تماس این ملاقات طولانی پایان گرفت.

9 نظریه: به نظر می رسد که شریفی یا دیوانه است و یا اینکه کاندید مناسبی برای تبدیل به شما

آینده ایران باشد. تحصیلات آمریکایی به طور وضوح در او اثر کرده اند و او ایمان زیادی به شیوه های

مدیریت آمریکا دارد. او یک نخبه درجه یک می باشد و این امر سبب می شود که ما به حمایت او از

غرب اطمینان پیدا کنیم. او اظهار می دارد که به دکتر صدیقی نزدیک است و احتمالاً هم چنین است

ولی روشن است، که آیا صدیقی از روش او نسبت به آمریکا مطلع است یا نه (ما فکر می کنیم نه). در

حالی که او از عمق نفوذ اسلامی در سیاستهای مردمی ایران امروز آگاه نیست، معتقد است که در آینده

سیاستهای غیراسلامی و یا ضداسلامی اعمال خواهد شد. احتمالاً این حرف او در زمانی که خمینی در

به ثمر رساندن وعده های اقتصادیش شکست بخورد و توده مردم از او روگردان شوند درست خواهد

بود. امکان این امر وجود دارد، ولی به نظر نمی رسد تا مدتی اتفاق بیفتد، ولی در خلال این مدت

حوادث تداخل کننده جالب توجهی وجود دارند که بتوانند این مراحل را متوقف و یا تغییر جهت دهند.

شریفی به دوستان و حامیانش در ارتش اشاره کرد، ولی مایل نبود که اسامی آنها را افشا کند. ما

تماس با او را حفظ خواهیم کرد. تا اینکه ببینیم آیا کوششهایش به نتیجه خواهد رسید و آیا او و رهبر

محبوبش که طرفدار نیروی بختیار می باشند. موفق به انجام چنین کاری قبل از آنکه توسط کارگزاران

اسلامی از بین بروند خواهند شد یا نه.

ناس

تهران 4514

سند شماره (3)

10 ژوئن 1979 20 خرداد 58سری تهران 5980

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی . فوری 1911

موضوع: گروههای مخفی مخالف با خمینی از ایالات متحده تقاضای حمایت کرده اند.

1 (سری تمام متن: تلگراف گزارشی)

2 خلاصه: مشاور سیاسی در 8 ژوئن با دو نفر که ادعای نمایندگی گروه کوچک زیرزمینی

مخالف خمینی و نهضت اسلامی او را داشتند ملاقات کرد. رهبر گروه طرحی را به طور خلاصه مطرح

کرد که در آن از طریق حمایت اقلیتهای قومی و تطمیع افراد اصلی کمیته خمینی، سقوط خمینی با

مقداری نمایش قدرت عملی می شود. او خواستار حمایت آمریکا از طرحش شد، ولی مشاور سیاسی

آن را رد کرد. این گفتگو با جزئیات، گزارش می شود چون بینش عمیقی نسبت به فعالیتهای مخفی که

در حال حاضر انجام می گیرد، ارائه می دهد و مشکلات مخالفت با خمینی را همان طور که در گزارش

تحلیل شده، منعکس می کند.

3 در 8 ژوئن فیروز شریفی مشاور سیاسی را به دیدن رهبر گروهی که شریفی قبلاً توضیح داده

بود برد که سعی دارند نهضت میانه رو و مدرنی را جانشین نهضت ارتجاعی اسلامی خمینی سازند.

ص: 402

چون شریفی قبلاً در فعالیتهای طرفداران قانون اساسی شرکت داشت و با غلام حسین صدیقی نیز

رابطه داشت، مشاور سیاسی گمان می کرد که به ملاقات صدیقی می رود. بعد از پیمودن مسیر طولانی

در شمال تهران، مقصد منزل مهندس راه و ساختمانی بود به نام فِرد که یک شخص ارمنی است.

4 «فِرد» سراغ اصل موضوع رفت. او پرسید که آیا مشاور سیاسی قبول دارد که کلیه

پیروزی های خمینی با استفاده از پول به دست آمده است و بعد بدون شنیدن پاسخی گفت که مطلقا

مخالف کمونیستها می باشد و افراطی گریهای خمینی به نفع آنان است. به این دلیل او یک گروه کوچک

200نفری تشکیل داده تا برای برقراری سلطنت با خمینی مبارزه کند. او گفت که البته شاه هم

اشتباهاتی داشت ولی آیا همه اشتباه نمی کنند؟ او گفت شاه توسط یک عده دزد احاطه شده بود که او

را از اصل وقایع بی خبر گذاشته بودند، ولی او برای کشور خیلی کار کرده، حتی برای حرامزاده هایی

که حالا خواهان مرگش هستند هم کار کرده است.

5 فِرد گفت که او حدود 150000 دلار از پول خودش در این سازمان گذاشته و بعد پرسید آیا

می دانی قیمت یک ژ 3 چقدر است. 30 هزار ریال. با اشاره به چند اسلحه ای که در اطاق بود و با باز

کردن کیف دستی محتوی مقداری مهمات، فرد گفت ما تا به حال چندین عملیات داشته ایم به چند مقر

کمیته و چند مقر پاسداران حمله کرده ایم آنها همچنین از مقداری از این پول استفاده کرده اند تا

دوستانشان را که توسط کمیته های خمینی زندانی شده بودند، آزاد کنند. فرد گفت اگر شما معتقد بودید

که فساد زیادی در زمان شاه وجود داشته، باید بدانید که امروزه ده برابر بدتر است و ملاها از همه بدتر

هستند. فِرد نتیجه گرفته که فسادپذیری یکی از خصیصه های دائمی ایرانیان است، حتی آمریکاییها هم

مصون نیستند، بعد از 6 ماه از ورودشان، ایرانیان خوبی می شوند و به راه دیگران می روند، حتما

مسئله ای مسری است.

6 این فساد پذیری، اصلی بود که فرد بر مبنای آن استراتژی براندازی خمینی را پیاده کرده بود.

تعدادی از گروهها هستند که آن طور که او ادعا می کرد، فایده ای برایش ندارند و جلب حمایت آنها

کار ساده ای است. مثلاً بلوچها، دنباله رو هرکسی که به آنها چند کباب و مقداری برنج بدهد می شوند،

آنها تا به حال چندین درگیری با افراد خمینی داشته و در هر مورد آنها را کاملاً عقب زده اند. یک بار

هم آنها یکی از مشاوران سازمان آزادیبخش فلسطین را به همراه چند تن از نظامیان خمینی دستگیر

کرده و بعد از خلع سلاح آنها را آزاد کرده بودند. فِرد گفت، اما آن عرب حرامزاده را کشتند.

7 فرد گفت کردها پیشرفته تر و پیچیده تر هستند، ولی آنها هم خمینی را دوست ندارند. او ادعا

کرد که اطلاعات معتبری دارد مبنی بر اینکه تمام کردستان، غیر از سنندج، تحت کنترل کردها

می باشد. ژنرال حبیب اللّه پالیزبان استاندار سابق کرمانشاه که یک فرد کرد است در آنجا به سر می برد

و افراد خمینی جرأت ندارند به منطقه وارد شوند. به گفته فرد پالیزبان مانند بقیه ژنرال ها ترسو نیست،

او می جنگد. اگر بخواهد او می تواند تهران را در دو روز اشغال کند، ولی نمی داند چکار باید بکند و

الان فقط نشسته و منتظر فرصت است.

8 شریفی گفت که ترکمنها، بعد از مقابله خونین شان با کمیته گنبدکاووس در آوریل، به

سازماندهی برای مقابله با نیروهای خمینی پرداخته اند. شریفی گفت که فداییان مارکسیست در این

زمینه به آنان کمک می کنند. او هم چنین ادعا کرد که ترکمنها در درگیریهای قبلی، با روسها قراردادی

ص: 403

بسته اند که طبق آن می توانند از خاک شوروی به عنوان پناهگاه و سنگر استفاده کنند. آنها تماسهایی با

آن طرف مرز برقرار کرده و مداوما از طریق این تماسها کمک دریافت می دارند، با پایان یافتن فصل

درو در ترکمن صحرا ترکمنها منتظر برخورد دیگری با نیروهای خمینی هستند. شریفی گفت آنها این

را فرصتی برای کسب سلاح بیشتر و استفاده بیشتر از مهماتشان می دانند.

9 فرد گفت در ایران گروههای زیادی مانند گروه خودش وجود دارد که بر علیه خمینی فعالیت

می کنند. او گفت که ما حداقل 117 گروه می شناسیم و با بیشتر آنها در ارتباط هستیم. این گروهها از

50 نفر تا چند هزار نفر عضو دارند و میانگین اعضاء آنها چند صد نفر است. فرد گفت چندین گروه از

افراد دیوانه تشکیل شده. یکی از آنها طرح یک سری قتل را دارد که می خواهد آنها را به زودی پیاده

کند و این برنامه در برابر کارهای فرقان خیلی وسیعتر است. فرد اضافه کرد که گروهش تماسهایی با

این گروه افراطی دارند و حتی چند تای آنها چپی هستند، ولی گفت تماسهای گروهش، به گروههای

همفکر محدود می شود. ما از ساواکیها و همچنین گروههایی که توسط ژنرالهای رژیم سابق هدایت

می شوند، دوری می کنیم چون آنها فقط حرف می زنند. اعضا گروه فرد و گروههای دیگر از طریقه

متوسط می باشند (ما آن حرامزاده های پولداری را که وقتی دیدند خمینی می آید فرار کردند،

نمی خواهیم و بگفته فرد افسرهای رده پایین و حتی افسران وظیفه نیز می دانند چطور بجنگند).

10 با منابع مالی کافی، فرد مدعی است که می تواند گروههای قومی مانند ترکمنها و حتی کردها

و گروههای سیاسی همفکر را در تهران بسیج کند. بعد با دادن مقداری پول به مهره های اصلی کمیته ها

و با یک نمایش قدرت، می توان به حیات سیاسی امام خاتمه داد. فرد افرادی را به اروپا فرستاده تا

پیشنهادهایی به پولدارهای ایرانی آنجا بکنند (به گفته شریفی آنها در آسایش مطلق زندگی می کنند و

خیلی مایلند که به این زباله دانی برگردند.) ولی شاید، چون مقداری از اموالشان را در ایران جا

گذاشته اند، حاضر نباشند پولی در این جهت خرج کنند. کوششهایی هم در جهت تماس با شاه انجام

گرفته، ولی فرد گفت من را چه به او، من یک کنتراتچی هستم که هرگز شغل دولتی نداشته و خواهشی

از او نکرده ام « کلاً» بیش از 000/000/50 دلار لازم نداریم و ما باید سریع حرکت کنیم چون طی

دو یا سه ماه آینده اتفاقی خواهد افتاد.

11 مشاور سیاسی که منظور او را فهمیده بود، تاریخ دو دهه اخیر را یادآور شد و گفت که حتی

اگر سیاست آمریکا بر مبنای عدم دخالت در امور ایران نبود، افکار عمومی آمریکا مسائلی را که فرد

عنوان می کند نمی پذیرفت. بعد بحث طولانی در مورد نکاتی که فرد قبلاً گفته بود ادامه یافت. اشارات

نامفهوم و تاریکی در مورد سرنوشت منافع آمریکا در ایران و این منطقه. در صورتی که ما به دوستان

واقعیمان در این کشور کمک نکنیم، کرد. مشاور سیاسی بحث را با بیان این مطلب پایان داد که مسائل

دیگری مانند، رهبری و هدف، نیز به اندازه منابع مالی... برای گروهی که بخواهد خمینی را براندازد

مهم هستند، بعد اشاره کرد که شنیده است که چند نفر می گویند که دو یا سه ماه آینده خیلی حساس و

تعیین کننده هستند و از فرد پرسید که موضوع از چه قرار است.

12 شاید فرد از اینکه نتوانست پیشنهاداتش را قالب کند ناراحت شد، ولی چیزی نگفت، من با

خانواده ام به لندن می روم. در این کشور 15 میلیون حرامزاده بیکار و راضی هستند. من بیست سال

است که به کار ساختمانی مشغول بوده و آنها را می شناسم آنها روزانه با دو نان گاهی یک نان و گاهی

ص: 404

نصف نان سر می کنند. لعنتیها آنها می توانند گرسنه بمانند، ولی خمینی را به خاطر بدبختیشان دوست

می دارند و ما هم نمی دانیم چکار کنیم. ما طرحی داشتیم تا تلویزیون را منفجر کنیم. ما تانکر پیدا

کردیم و آن را با 5000 کیلو تی ان تی پر کردیم، ما می خواستیم آن را در برابر ساختمان تلویزیون

بگذاریم و با انفجار آن همه را بکشیم، ولی بعدا فکر کردیم برای چی؟ برای کی؟ من از نظر سیاسی

قدرت طلب نیستم، این چیزها را نمی خواهم من فقط می خواهم کار ساختمانی لعنتی خودم را انجام

دهم، من می خواهم ودکا بنوشم، ایران برای من اهمیت دارد.من این کشور فاسد را دوست دارم،

می توانم برای آن بمیرم ولی باید بدانم چرا؟ من باید به لندن بروم.

13 در راه بازگشت به سفارت، در ماشین، شریفی گفت که می خواهد یک بار دیگر شانس خود

را بیازماید. او به زودی به آمریکا خواهد رفت. او در فکر ازدواج بود و پرسید آیا همسرش می تواند

کارت سبز بگیرد، چون خودش کارت سبز دارد. او توانسته مقداری پول خارج کند و گفت برای این

کار راههایی وجود دارد. عمویش می خواست دیسکوتکی در پاریس باز کند و گفت امکان دارد که

خود او در آنجا سرمایه گذاری کند چون معامله خوبی است و در یک منطقه ای خوب قرار گرفته با

آپارتمانهای زیادی که افراد جوانی در آن زندگی می کنند، احاطه شده است. او چندین تفنگ در منزل

داشت، گاهی اوقات آن را بیرون می آورد تمیز می کرد و دستش را روی آن می کشید و فکر می کرد

چقدر راحت می توان از آنها استفاده کرد. بنگ! یک ملا، بنگ، بنگ، یک امام. احتمالاً تا یک هفته

دیگر به واشنگتن خواهد رفت، ولی او مصرانه می گفت همان لحظه ای که تغییری در اوضاع اینجا پیدا

شود من با اولین هواپیما بر می گردم به این محل عوضی، به این زباله دانی بر خواهم گشت... چه

خوابهایی... چه رؤیاهایی.ناس سری

سند شماره (4)

سری 9 سپتامبر 79 18 شهریور 58سری: تهران، 9897

از: سفارت آمریکا در تهرانبه: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی.سی 3691

موضوع: توطئه گران ایرانی

1 (سری تمام متن)

2 طی صرف نهاری در 6 سپتامبر با دوستی که تاجر ایرانی بود از کارمند سیاسی پرسیده شد که

آیا دولت آمریکا به طریقی از فیروز شریفی در کوششهایش برای تشکیل ائتلافی در جهت براندازی

دولت موقت، حمایت می کند یا نه. تاجر ایرانی گفت که شب قبل او به خانه عمویش احضار شده بود

تا با «فرد جالبی» ملاقات کند. این فرد جالب فیروز شریفی بود که طی برنامه غیر رسمی آن شب

حضار را مطلع ساخته بود که آمریکاییان از او خواسته اند تا گروهی برای به دست گرفتن دولت

تشکیل دهد. فیروز شریفی ظاهرا در چند روز آینده به پاریس می رود تا با گروههای تبعیدی مختلف

ملاقات کند. این تاجر گفت که دو فرد دیگر که در رابطه با بختیار بودند و اخیرا از پاریس آمده بودند

نیز در گردهمایی حضور داشتند.

3 در صحبتی که روز بعد کارمند سیاسی با تاجر داشت، او را مطلع کرد که مشاور سیاسی

تامست با شریفی ملاقات کرده (تلگراف مرجع) و او از آمریکا کمک خواسته بود، ولی به او جواب رد

ص: 405

داده شد. کارمند سیاسی گفت که از اینکه شریفی سعی کرده ما را با طرحهایش در ارتباط جلوه گر

نماید خیلی ناراحت هستم.

تامست

تهران 9897 سری

سند شماره (5)

14 سپتامبر 1979 23 شهریور 58(خیلی محرمانه)

از: سفارت آمریکا در پاریسبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی 5256

برای اطلاع: سفارت آمریکا در تهران 4379خیلی محرمانه پاریس 28741

مرجع: الف تهران 9850، ب تهران 9897، ج پاریس 25005

موضوع: تماس با ایرانیهای تبعیدی

1 خیلی محرمانه تمام متن

2 ما با علاقه و رغبت تجزیه و تحلیلهای سفارت آمریکا در تهران را در مورد نقش محدود

سیاسیون تبعیدی در فرانسه و جاهای دیگر که کوشش دارند باعث تغییرات سیاسی در ایران بشوند

دنبال می کنیم (مرجع الف). در مورد فیروز شریفی، اگر او احیانا با سفارت تماس گرفت، با نهایت

احتیاط با او برخورد خواهیم کرد، مخصوصا با توجه به ادعاهای او مبنی بر حمایت آمریکا از

نقشه هایش.

3 از آنجایی که در حال حاضر فرانسه مرکز عملیات ایرانیان تبعیدی ضد رژیم شده (مهم نیست

که تا چه حد مؤثر بوده اند) ما از هرگونه راهنمایی که از طرف وزارت امور خارجه در رابطه با

چگونگی تماس با تبعید شدگان، بشود ممنون و متشکر خواهیم شد. در این مورد جواب به سئوال

پاراگراف 7 مراجع ج که آیا می بایست تماس خود را با نهاوندی حفظ کنیم یا نه مفید خواهد بود.

هارتمن خیلی محرمانه