گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد هشتم
اشاره








ص: 1

توضیح مهم:

کتابی که پیش روی شماست، آخرین مجلد از سری جدید اسناد لانه جاسوسی امریکاست. این جلد

که هشتمین شماره از این مجموعه است، شامل جلد 77 از سری پیشین و همچنین اسناد منتشر نشده ای از

زندگینامه های سیاسی و اجتماعی برخی افراد نام برده شده در مجموعه اسناد است.

بر اساس بررسی های به عمل آمده، سری اول مجموعه اسناد لانه جاسوسی امریکا در هفتادوهفت

جلد طراحی شده بود. از این تعداد، 72 جلد آن، پیش از این چاپ شده و بنا بود پنج جلد بعد نیز تا جلد 77

به چاپ برسد، اما تنها متن تایپ شده اسناد جلد 77 به چاپ رسید.

در سری جدید، اسناد منتشر نشده ای که شامل زندگینامه های سیاسی و اجتماعی، به همراه متن تایپ

شده جلد 77 پیشین، به شکل سابق، درج شده است. با این جلد، هشت کتاب وعده داده شده در جلد اول

به پایان می رسد.

مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی در تلاش است با کنکاش مجدد برروی مجموعه اسناد لانه

جاسوسی امریکا، بخش منتشر نشده ها را، پس از ترجمه و آماده سازی، در اختیار علاقمندان قرار دهد.


کتاب هفتاد و هفت

عراق

ص: 2

عراق

معرفی کتاب

ص: 3

معرفی کتاب

در شماره های گذشته مجموعه اسناد منتشره لانه جاسوسی، علاوه بر اسناد مربوط به ایران، اسنادی

نیز در مورد کشورهای دیگر خاورمیانه خصوصا همسایگان ایران، انتشار یافت.

وجود این سری اسناد در سفارت آمریکا در تهران ارتباط مستقیم با نقش این سفارتخانه و موقعیت

سیاسی، جغرافیایی ایران در منطقه برای آمریکا دارد. سفارت آمریکا یا بهتر بگوییم لانه جاسوسی در

تهران در زمان سلطه رژیم شاه، که در منطقه به عنوان ژاندارم آمریکا شناخته می شد، ستادی برای هدایت

دیگر نمایندگی های آمریکا در خاورمیانه بود. در پی پیروزی انقلاب اسلامی، علیرغم کاهش شدید در

کمیت کادرهای به اصطلاح هیئت دیپلماتیک آمریکا، به دلیل تأثیرات انقلاب اسلامی در منطقه، از اهمیت

و حساسیت آن کاسته نشد و باز این سفارتخانه جهت دریافت گزارشات مربوط به منطقه در موقعیت

ممتازی قرار داشت که دیگر گزارشات مربوط به منطقه را هم دریافت نماید.

از جمله گزارشاتی که از کشورهای همسایه در جاسوس خانه آمریکا بدست آمد، اسناد مربوط به

کشور عراق می باشد. سابقه رقابت دو کشور ایران و عراق و همچنین نقش رژیم عراق در تحولات

خاورمیانه و منطقه خلیج فارس خاصه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و طبیعتا نقشی که رژیم

عراق می توانست در مقابله با انقلاب اسلامی پذیرا شود، عراق را در زمره علائق درجه اول آمریکا در

منطقه قرار داده بود. اگرچه آمریکا و عراق تا زمان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، با یکدیگر

روابط سیاسی نداشتند و این رابطه بعدا در جریان جنگ ایران و عراق برقرار گردید، اما دفتر حفاظت

منافع آمریکا مستقر در سفارت بلژیک در بغداد عملاً به صورت یک نمایندگی تمام عیار دیپلماتیک به

ارسال گزارش های خبری در تمامی زمینه ها می پرداخت و با استفاده از دیگر سفارتخانه های غربی در

جریان تحولات داخلی و خارجی آن کشور قرار می گرفت. علاوه بر فعالیت های دفتر حفاظت منافع،

عملیات پنهان جمع آوری اطلاعات سیا نیز برآوردهای اطلاعاتی نسبتا جامعی برای سیاست گزاران

آمریکایی در خصوص دورنمای نقش عراق، فراهم می آورد.

مجموعه حاضر، روشنگر واقعیت های ساختار حکومتی رژیم بعثی عراق و پیوندهای داخلی و

خارجی حزب بعث می باشد که عمدتا توسط سیا و یا دفتر حفاظت منافع آمریکا تهیه گردیده است و تا

حدودی می تواند نمایانگر علل و ریشه های رفتار رژیم عراق در خلال سالهای اخیر باشد.

در نخستین بخش، گزارش جامع ارزیابی اطلاعاتی سیا تحت عنوان «نقش عراق در خاورمیانه» که

در ژوئن 1979 تهیه شده است، ملاحظه می شود. این گزارش مبتنی بر کلیه اطلاعات و اسناد دستگاههای

ص: 4

ذیربط آمریکایی تا تاریخ تهیه گزارش در مورد عراق است و برآوردی نهایی از جنبه های مختلف

حاکمیت در عراق در ابعاد داخلی و خارجی ارائه می نماید. در تهیه این برآورد علاوه بر سیا و سازمانهای

اطلاعاتی دیگر آمریکایی، وزارت امورخارجه، وزارت دفاع، آژانس امنیت ملی، و ارتش آمریکا

مشارکت داشته اند.

این گزارش مروری بر مباحث، ماهیت و سیاست های رژیم، روندهای اقتصادی و نظامی، اثرات

حوادث ایران و روابط خارجی عراق داشته و در ضمایم آن ساخت سیاسی، نفت عراق، اقتصاد و نیروهای

نظامی این کشور مورد ارزیابی قرار گرفته اند.

این ارزیابی موازنه قوایی که عراق در روابط خارجی خود با شوروی و اروپای غربی برقرار نموده را

مورد بررسی قرار داده و حکایت از نزدیک شدن تدریجی رژیم عراق به غرب، علیرغم شعارهای تند

گذشته در قبال مسائل اعراب و فلسطین، می نماید. همچنین در این ارزیابی، در عین حال که استبداد و

خفقان وحشتناک حاکم بر تمام شئون این کشور، از نظر مقامات آمریکایی دور نمانده، هیچگاه این امر به

عنوان مانعی بر سر بهبود رابطه با عراق تلقی نمی شود و تنها شرط برای توسعه روابط ظاهرا بهبود موضع

عراق در قبال رژیم اسرائیل بوده است. اتفاقی که در جریان جنگ تحمیلی شاهد تحقق آن بودیم و نهایتا

منجر به برقراری روابط سیاسی بین رژیم های عراق و آمریکا گردید.

با توجه به بسته بودن جامعه عراق و فقدان اسناد و اطلاعات معتبر در زمینه مسائل یادشده این سند از

زمره اسناد نادری است که واقعیت های پیرامون عراق در مقاطع زمانی مذکور و شاید تا به امروز (باتوجه

به اینکه رهبران عراق همچنان بر مسند قدرت هستند) روشن می نماید.

بخش دوم تحت عنوان حاکمیت و رهبری در عراق به بررسی ماهیت و روابط درون سیستم حاکمیت

عراق، پرداخته است.

رهبریت در عراق با روی کار آمدن «صدام» را می توان در سه مرحله مشخص دسته بندی کرد.

الف: به قدرت رسیدن صدام و فعل و انفعالات درونی حاکمیت تا زمان کشف و خنثی کردن کودتا.

ب: کودتا و نمود تعارضات درونی حاکمیت عراق و برخورد صدام با کودتا.

ج، ماجراهای بعد از کودتا و تداوم تصفیه در رهبری و حرکت در جهت انسجام هر چه بیشتر حاکمیت

با «صدام».

قبل از پرداختن به این مراحل، اسناد به تشریح سه نهاد اصلی حاکمیت عراق پرداخته است. این سه

نهاد عبارتند از: 1 فرماندهی ملی 2 شورای فرماندهی انقلابی 3 کابینه

1 فرماندهی ملی: فرماندهی ملی در حقیقت مرکزیت حزب بعث به عنوان پان عربیسم می باشد که

دبیرکل آن میشل عفلق بود و معاونین وی از چند ملیت مختلف عرب برگزیده می شدند. در اسناد

می خوانیم :

«در تئوری فرماندهی ملی عالی ترین نهاد حزبی برای کل ملیت پان عرب می باشد و بدین ترتیب

اهداف متعدد سیاسی ملیت عربی را تعیین می کند. دبیرکل فرماندهی ملی میشل عفلق سوری یک از

مؤسسین حزب می باشد.»

«نفوذ فرماندهی ملی در داخل عراق محدود شده است و بغداد از آن به عنوان وسیله ای برای پیشبرد

اهداف خود بهره برداری می کند.»

ص: 5

2 شورای فرماندهی انقلابی : این شورا عالی ترین مرجع و در حقیقت شورای انقلاب می باشد که

قدرت ها در دست اوست و یکی از وظایف آن تعیین ریاست جمهوری است.

3 کابینه: که اجراییات و اداره کشور را به عهده دارد.

در یک نگاه اجمالی مراحل تثبیت قدرت صدام حسین را از دریچه اسناد، می توان این گونه توصیف

کرد:

الف: قبل از کودتا

با استعفای حسنالبکر از ریاست جمهوری، شورای فرماندهی انقلابی صدام حسین را به ریاست

جمهوری برمی گزیند. البته این یک تصمیم صوری بود زیرا قبل از این استعفا تمام قدرت و کارها به جز

تشریفات در دست صدام حسین متمرکز بوده و وی به خاطر توان تشکیلاتی و قدرت برخورد خشن و

توطئه آمیز در برابر حریفان خویش به سرعت خود را به عالی ترین مدارج قدرت رسانده بود.

با اعلام ریاست جمهوری، صدام بلافاصله و به سرعت انسجام قدرت خویش را در کابینه تقویت

می کند، بدین ترتیب که با تغییر و تحولات وسیع در کابینه و ایجاد پست های جدید از قبیل معاونت

نخست وزیری و همچنین تلفیق بعضی سازمانها و وزارتخانه ها با یکدیگر و یا بوجود آوردن سازمان یا

وزارتخانه جدید و نقل و انتقالات وسیع مسئولین نفوذ خود را بر نظام اجرایی حاکم می گرداند و در حقیقت

به جای شروع از حزب و شورای فرماندهی انقلابی حرکت را از کابینه شروع می کند و بخصوص در این

نقل و انتقالات مسئله ارتش برای صدام بسیار با اهمیت بوده است، زیرا ارتش و افسران آن نزدیکی و

انسجام چندانی با وی نداشتند و او را به خاطر فقدان تجربه نظامی در حد حسنالبکر به حساب

نمی آوردند. انتخاب عدنان خیرالله به عنوان معاون فرماندهی کل قوا راهی بود به سوی نزدیکی با ارتش.

در سلسله مراتب رهبری عملاً با انتخاب عزت ابراهیم که در مقام مقایسه با دیگران چهره ای ضعیف و

گوش به فرمان است عملاً مرد شماره 2 در مراتب قدرت حذف می گردد.

ب: کودتا و تعارضات داخلی حاکمیت

هنوز حدود 20 روز از انتخاب صدام به ریاست جمهوری نگذشته که یک حرکت نافرجام از درون

حاکمیت جهت حذف صدام صورت می گیرد. عناصر این تلاش را بعضی اعضای شورای فرماندهی

انقلاب اعم از نظامی و غیرنظامی مانند محی عبدالحسین مشاطی دبیرکل شورای فرماندهی انقلاب و

عدنان حسین از دوستان نزدیک صدام تشکیل می دادند.

نمود این تعارض و برخورد خونین صدام با این حرکت عامل مهمی شد تا وی بتواند قدرت مطلقه

خویش را بر ارکان مملکتی استوار سازد، منجمله با این ادعا که افراد مخالف می خواستند با استفاده از

بهانه انتخابات درون حزبی صدام را سرنگون کنند، توانست بسرعت هر نوع گرایش به انتخابات درون

حزبی را که سالها متوقف مانده بود متوقف سازد. از سوی دیگر با خالی شدن چند کرسی از شورای

فرماندهی انقلاب صدام با جایگزینی عناصر مورد وثوق خویش در حقیقت شورای فرماندهی انقلاب را

نیز در قبضه خود گرفت. در این مسیر البته از اتهام همیشگی نقش توطئه خارجی و مشخصا دخالت سوریه

نیز مطرح گردید که به نظر می رسد صرفا مصرف داخلی داشت.

ص: 6

ج: پس از کودتا

در این مرحله صدام با عوام فریبی و طرح مسائلی چون افزایش حقوق ها، انتخابات و... تلاش می کند

تا کنترل اوضاع داخلی را همچنان در اختیار داشته باشد.

همچنین در این مرحله وی با فرماندهی ملی برخورد می کند و سعی می کند سیطره کامل خود را براین

فرماندهی نیز اعمال کند. در بخشی از اسناد فصل می خوانیم:

«از دبیرکل (عفلق) بندرت ذکری به میان می آید و حتی بندرت ظاهر می شود و ظاهرا اکثر مواقع را بنا

به خواست دولت در خارج از عراق بسر می برد. گرچه وی مهمترین عنوان را در حزب بعث داراست ولی

مقام وی بیشتر جنبه تشریفاتی دارد.»

«از اواخر مرداد دستیار اردنی دبیرکل (رزاز) به خاطر مخالفت با اقدامات صدام حسین در توقیف بسر

می برد.»

«روش حکومت تک نفره صدام، وفاداری اعضای غیر عراقی فرمانده ملی را نیز خواستار است و

ایجاب می کند هیچ یک از آنها در قدرت حکومتی وی سهیم نباشند.»

«در 16 مهر ماه صدام به عنوان معاون دبیرکل فرماندهی ملی یعنی عالی ترین سازمان حزب بعث

برگزیده می شود. این انتخابات ظاهرا تنها به خاطر صدام برگزار شده بود و هیچ فرد دیگری برای جانشین

شدن به جای صدام یا رزاز در دو کرسی از سه کرسی دستیاری (سمت قبلی صدام) انتخاب نشد.»

و «این انتخابات بدین ترتیب ارتقا مقام صدام را در حزب، دولت و ارتش همانند دیگر اعقابش تکمیل

می کند.»

«علت اینکه عفلق نیز به سرنوشت رزاز دچار نشده، ظاهرا این است که وی از روش صدام در رسیدن

به ریاست جمهوری انتقاد نکرده است.»

فصل سوم مربوط به روابط خارجی عراق است که طی چند سند، اگرچه به طور پراکنده، چگونگی

روابط عراق با شوروی و با اروپای غربی و آمریکا را در خلال آن می توان دنبال نمود. تصویری که این

اسناد در مورد روابط عراق و شوروی به دست می دهد با تصویری که تبلیغات ظاهری ارائه می کرد.

تفاوت هایی دارد. عراق اگرچه از همپیمانان شوروی در خاورمیانه محسوب می شد و قرارداد

طویل المدت دوستی با شوروی، بسته بود، اما از آنجایی که رژیم پایگاه مردمی نداشت، برای تحصیل

آزادی عمل و مانور در مقابل شوروی برقراری روابط گسترده با اروپائیان و به طور مشخص فرانسه را

چاره کار یافته بود و به تدریج عادی سازی رابطه با آمریکا نیز در همین راستا معنی و مفهوم پیدا می کرد.

(البته حمله عراق به ایران و دفاع جانانه مدافعان انقلاب اسلامی عامل دیگری بود که بعدها روند نزدیکی

عراق به غرب را تسریع نمود.)

امید است که این مجموعه اسناد نیز بتواند مرجع اساسی دیگری برای محققین و اندیشمندان و

همچنین دلسوزان انقلاب اسلامی باشد تا ماهیت کسانی که در مقاطع مختلف به خصومت با انقلاب

اسلامی پرداخته اند را بهتر بشناسند.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

پاییز 70


فصل اول نقش عراق در خاورمیانه

ص: 7

فصل اول

نقش عراق در خاورمیانه

سرّی ارزیابی اطلاعات ملی غیرقابل رؤیت برای اتباع خارجی

غیرقابل تحویل به ناشرین (کنتراتچی)

حق اقتباس و انتشار اطلاعات تحت نظر ناشر (تهیه کننده) می باشد.

هشدار:

منابع اطلاعاتی و روشهای حساس شامل این ارزیابی می باشد.

اطلاعات امنیت ملی: افشای غیرمجاز مشمول جرائم جنایی می باشد.

خلاصه نویسی جهت کنترل انتشاراتی:

NOFORN(NF)غیرقابل تحویل به اتباع بیگانه

NOCONTRACT(NC)غیرقابل تحویل به کنتراتچی ها (کنتراتچی مشاور)

PROPZN(PP)احتیاط شامل اطلاعات اختصاصی است

NFIBONLY(NO)فقط برای بخش NFBI

ORCON(OC)اقتباس و نشر اطلاعات تحت نظر تهیه کننده

RELاین اطلاعات برای تحویل به... مجاز شده است

FGIاطلاعات دولت بیگانه

این نوشته به صورت میکروفیش موجود است. طبقه بندی به توسط O599

برای گرفتن میکروفیش از این نوشته به ( 351- 7177(OCR/dsbتلفن بزنید بازبینی 30 سال از این تاریخ برای

چاپ های بعدی و به علاوه برای کپی به 351- 5673 (PPG/RDB)تلفن بزنید. مشتق شده از NFAC

سرّی NIE 36.2-1-79

اطلاعات قابل دسترسی تا تاریخ 21 ماه مه 1979، در تهیه این ارزیابی مورد بهره برداری قرار گرفته

است. سرّی

این ارزیابی به توسط مدیریت سازمان سیا انتشار یافته است. غیر از بخشهایی که در گزارش ذکر شده

است، این ارزیابی مورد تأیید کمیته ملی اطلاعات خارجی می باشد.

ص: 8

مؤسسات اطلاعاتی زیر در تهیه این ارزیابی شرکت نموده اند:

1 CIA (سازمان سیا)

2 سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع و وزارت امورخارجه.

3 آژانس امنیت ملی (NSA)

همچنین با شرکت:

معاون فرماندهی کل بخش اطلاعات ارتش.

رئیس اطلاعاتی نیروی دریایی.

معاون فرماندهی کل اطلاعاتی نیروی هوایی.

مدیریت اطلاعات سر فرماندهی تفنگداران دریایی (مارینز)

سرّی


مقدمه

مقدمه

قضاوت و ارزیابی های اساسی

بحث:

I طبیعت رژیم

II سیاست های رژیم

III روندهای اقتصادی و نظامی

IV اثرات حوادث ایران

V روابط خارجی

1 منطقه

2 شوروی

3 غرب

4 عراق و اوپک

5 جنبش های غیرمتعهد

VI تأثیرات آن بر ایالات متحده آمریکا

ضمیه الف: حزب دولت مردم

ضمیمه ب: نفت عراق

ضمیمه ج: اقتصاد

ضمیمه د: نیروهای نظامی

ضمیمه ه: ترک مخاصمه عراق و سوریه

ص: 9

سرّی

«مقدمه»

در چند سال گذشته عراق از انزوای خودخواسته بیرون آمده و روابطی با همسایگان خود برقرار کرده

که از روابط قابل تحمل تا روابط حسنه در نوسان است اکنون این کشور در تلاش است تا در سیاست های

درون عربی نقش رهبریت را ایفا کند. این ارزیابی عوام داخلی سیاسی، اقتصادی و نظامی را که به عراق

توان ورود چنین سیاست های فعالانه را می دهد بررسی خواهد کرد و تأثیرات احتمالی سیاست های

منطقه ای عراق را با توجه خاص به نتایج معاهده مصر و اسرائیل ارزیابی خواهد نمود و تأثیر آن را بر منافع

آمریکا در منطقه در سه تا چهار سال آتی خواهد سنجید. تاریخ اطلاعات 21 مه 1979 است مگر آنکه

تاریخی غیر از آن قید شده باشد.

از دیدگاه آمریکا، عراق مدتها، کشوری دور افتاده بوده است. آمریکا با عراق روابط تجاری معتدلی

برقرار کرده لیکن فاقد روابط نظامی است. نماینده آمریکا در این کشور یک دفتر حفاظت منافع کوچک

است که از حداقل ارتباط با دولت و مردم برخوردار است. به همین دلیل و به علت پنهانکار بودن رژیم

عراق، اطلاعات مربوط به حوزه ها و موضوعات مهم یا محدود است و یا اصلاً وجود ندارد. چنین شرایطی

بر دقت و صحت این ارزیابی، بخصوص در مورد انگیزه، طرز فکر و خط مشی حاکمیت عراق تأثیر دارد.


داوریهای اساسی

«داوریهای اساسی»

رهبران بعثی عراق مصمم اند که نفوذ و قدرت حکومتی خود را تداوم بخشند، تا فلسفه ملی،

سوسیالیستی و مادی خود را بر کشور تحمیل نموده و نیز قدرت و توان دولت را در اعمال نفوذ در خارج از

کشور گسترش دهند. عراق کشوری در خاورمیانه خواهد که حداقل طی مدت 5 سال با این ارزیابی باید

روی آن حساب کنیم. عراق، هم توانایی و وسیله نیل به اهداف رادیکالی خود را در اختیار دارد و هم اینکه

تلاشهای ایالات متحده را برای شکل دادن به یک صلح همه جانبه در خاورمیانه و حفظ و ثبات در

کشورهای عربی خلیج فارس و تأمین عرضه نفت کافی به غرب را دشوار خواهد نمود.

صدام حسین، چهل ساله غیر نظامی احتمالاً موفق خواهد شد جانشین پرزیدنت حسن البکر، 30احمد حسنالبکر

بیمار که یک مرد نظامی بعثی و انقلابی تمام عیار و معتبر از قبل از سال 1958 است، گردد. ما نمی توانیم

پیش بینی کنیم، آیا ارتش عراق که حاکم مطلق از سال 1930 به بعد بوده بتواند یک رژیم کاملاً غیرنظامی

ص: 10

را تحمل کند. به هرحال ما انتظار داریم که روابط بین ارتش و رهبریت سیاسی بعد از جانشینی صدام

بلااشکال نباشد. حداقل تا زمانی که افسران وفادار به او پست های حساس فرماندهی را اشغال نمایند. ما

به اندازه کافی در مورد گرایشات سیاسی افسران نمی دانیم جز اینکه اشاره کنیم که جانشینی صدام امر

مطمئنی نیست اگرچه آشکارا محتمل ترین تحول می باشد.

قدرت بعثی ها به طور محکم با تکیه بر سرویس های چندگانه امنیتی، گروه بندی مردم از طریق حزب و

تشکیلات خلقی وابسته به آن و تأدیب بدون تأخیر هرکسی که جرأت مخالفت با رژیم را به خود بدهد

حفاظت می شود.

کشور در مجموع به خاطر درآمدهای رو به رشد، منابع غنی نفتی اش ثروتمند می باشد و توانسته است

میزان رشد ده درصد در سال را از سال 1974 بدون تحمل تورم اضافی نصیبش نماید. اما به هر حال

مشکلات اقتصادی حادی وجود دارد که سالها طول خواهد کشید، تا اینکه برطرف شود. این مشکلات

شامل کمبود کارگران ماهر و نیمه ماهر و عدم رشد تولیدات کشاورزی می باشد.

رژیم بغداد تا زمانی که ایران دارای دولتی نشود که بغداد بتواند روابط دلخواه غیرتهاجمی را با آن

برقرار نماید. اما به هر حال مشکلات اقتصادی حادی وجود دارد که سالها طول خواهد کشید. تا اینکه

برطرف شود. این مشکلات شامل کمبود کارگران ماهر و نیمه ماهر و عدم رشد تولیدات کشاورزی

می باشد.

رژیم بغداد تا زمانی که ایران دارای دولتی نشود که بغداد بتواند روابط دلخواه غیرتهاجمی را با آن

برقرار نماید احساس ناامنی درباره آن خواهد نمود. عراقی ها همچنین از این می ترسند که جنبش اسلامی

ایران پر جمعیت اکثریت شیعه عراق اثر بگذارد. شیعیانی که مدت زمان طولانی است که سوءرفتار

دولت های مسلط سنی عراق را حس می کنند. آنها آشکارا نگرانند که آیت اللّه خمینی، کسی که 14 سال به

عنوان یک تبعیدی در حوزه علمیه نجف بوده است، خود را به عنوان یک رهبر مذهبی، که نفوذش باید به

آن سوی مرزهای ایران برود ملاحظه کند. مسئله دیگر عدم وجود یک کنترل مرکزی در تهران می باشد که

سبب ارسال اسلحه از طریق ایران به کردهای عراقی خواهد شد.

بغداد احتمالاً برای کنترل بی میلی و نارضایتی در مناطق کردنشین و شیعه نشین همچنان از قوای

مسلح استفاده خواهد نمود.

تمایل رژیم عراق به ایفا نقش رهبری در منطقه و نگرانی نسبت به شرایط برهم خورده و مغشوش ایران

به زودی عراق را به سوی روابط غیرخصمانه با اکثر کشورهای دیگر عربی خواهد کشاند، اگر چه سیاست

خرابکاری و براندازی را نیز بی صدا دنبال می کند، رهبران عراقی حزب بعث به حمایت از توسعه

تشکیلات حزبی در دیگر کشورهای عربی و نیز گسترش دکترین سوسیالیستی بعث در تمام منطقه ادامه

خواهند داد.

سیاست خارجی بغداد، اتکا به شوروی را در مورد تسلیحات و حمایت های تکنولوژیک ادامه خواهد

داد. اما عراق نسبت به پشتیبانی شوروی از وابستگان دیگری از قبیل اتیوبی، یمن شمالی و افغانستان

توجه زیادتری از خود نشان می دهد. اگر اتحاد جماهیر شوروی به درگیری های افغانستان تا سر حد

دخالت نظامی کشیده شود، روابط عراق و شوروی سیر نزولی را خواهد پیمود. در هر صورت عراق

روابطش را با شوروی از طریق مستحکم تر نمودن هم وابستگی اش با کشورهای صنعتی غرب معتدل

ص: 11

خواهد نمود. این روش و خط مشی شامل تداوم روابط تجاری با کشاورزی بزرگ اروپایی و همچنین

خریداری تسلیحات نظامی از فرانسه و دیگر کشورها نیز می باشد.


نفت اوپک

نفت اوپک

(در راستای تعیین قیمتی برای فروش نفت در اوپک، عراق در جستجوی راهی است تا بهای نفت خام

را به منظور جلو افتادن از نرخ تورم جهانی بالا ببرد. تنگنای عرضه و تقاضای دنیا که انتظار می رود در

دهه 1980 ادامه داشته باشد باعث می شود که نفوذ عراق در تصمیم گیری های اوپک افزایش یابد. از سوی

دیگر تصمیمات عراق در تولید نفت، اثرات بسیار زیادی بر بازارهای بین المللی نفت خواهد داشت. تولید

فعلی نفت عراق حدود 3 میلیون بشکه در روز است، اما ما نمی دانیم که عراق میزان تولیداتش را در خلال

5 سال آینده به چه میزانی خواهد رسانید، انتظار می رود که میزان تولیداتش به طور قابل توجهی کمتر از

حداکثر ظرفیت موجود خود باشد).

سیر حوادث موجود در عراق و سیاست های آن آثار نویدبخشی برای منافع آمریکا ندارد. چهارچوب

سیاسی که حکمرانان بغداد در آن عمل می کنند با سیاست های موجود آمریکا در منطقه به طور گسترده

دشمنی دارد. عراق مخالفت خود را در رابطه با خط مشی آمریکا، درباره اعراب و اسرائیل تغییر نخواهد

داد. مگر اینکه شواهد قانع کننده ای در مورد استقرار یک دولت فلسطینی در ساحل غربی و نوار غزه و نیز

بازپس گیری جولان به توسط سوریه و اینکه جناح های مارونی لبنان، دیگر مورد حمایت اسرائیل قرار

نگیرند، ملاحظه نماید. عراق معمولاً از مخالفت سایر کشورها با تلاشهای آمریکا در رابطه با استقرار صلح

و نیز کاهش نفوذ آمریکا در منطقه مجموعا استفاده می کند.

سطح روابط فعلی با ایالات متحده آمریکا، به آن اندازه هست که خواست های عراق را در مورد

دستیابی به تکنولوژی آمریکا ارضاء نماید. رهبران عراق اجباری در مورد بهبود روابط سیاسی با ایالات

متحده، احساس نمی کنند، مگر آنکه در حال مسئله فلسطین پیشرفت و تحولی ملاحظه کنند و یا آنها در

مورد پیشرفت های شوروی در منطقه مانند ظهور یک دولت چپ گرا در ایران، دچار شوک شوند. اتکای

چند کشور به نفت عراق آنها را تحت فشار قرار می دهد که خواستهای عراق را به جا آورند. فشار عراق بر

فرانسه (دوست اصلی و رابط عراق در دنیای غرب) و ایتالیا در مورد عمل به تعهداتشان نسبت به تهیه

تأمین اجزای اصلی تکنولوژی هسته ای ممکن است بسیار زیاد باشد تا مشاهده دردسرهایی که برای

سیاست آمریکا در عدم گسترش امکانات هسته ای ممکن است داشته باشد. علیرغم همکاری عراق با

شوروی، رژیم عراق در مورد خیلی فعال یا موفق دیدن ایالات متحده و یا شوروی در منطقه نگران نیست.

حکمرانان بغداد، مدت زمان طولانی است که نگرانی خود را نسبت به اقدامات شوروی در منطقه نشان

داده اند. در رویدادهای قابل پیش بینی بغداد تلاش خواهد نمود نفوذ شوروی در منطقه را محدود نماید.

پیدایش و شاید احتمال خطر پیدایش یک رژیم چپ و متمایل به شوروی، حاصل از شرایط آشفته کنونی

در ایران عمیقا رهبران بعثی عراق را نگران می کند. چنین تحولی باعث خواهد شد که رهبران عراق روابط

خارجی خود را مورد ارزیابی قرار داده و اگر دیگر شرایط صحیح باشند، به یک تغییر اساسی در روابط

خود با ایالات متحده دست زنند. شبیه آنچه که در سال 1975 در روابط با ایران صورت گرفت. وقوع

چنین تحولی از نظر امروز غیر ممکن می نماید اما رژیم بعث در محدوده اهداف و نیازمندیهای خود

ص: 12

انعطاف پذیر است.

چنین انعطاف پذیری نباید با میانه روی اشتباه گردد. (این رژیمی است که به توسط افراطیون و

وطن پرستان متعصبی رهبری می شود که می خواهند عراق را تا آنجا که ممکن است یک کشور مستقل و

متکی به خود بسازند.) تا یک سال گذشته عراق به عنوان یک کشور منفور جهان عرب تلقی می شد.

روابطش با اکثر همسایگان خود به علت شهرتش در بیرحمی و حمایت از تروریسم و گروههای رادیکال

منطقه کاملاً ضعیف بود. قرارداد کمپ دیوید عراقی ها را تکان داد و وادارشان نمود که در مورد سیاست

ستیزه جویشان به تجدیدنظر و ارزیابی مجدد بپردازند و یک روش جدید اتخاذ کنند، آنها به نزاع تلخ خود

با سوریه خاتمه داده و یک رهبریت قوی در رابطه با سازمان دهی یک وفاق عربی بر علیه قرارداد صلحی

که از طرف سادات مذاکره شده بود، تشکیل دادند. عراق در نقش جدیدی که اخیرا به عنوان یک رهبر

منطقه ای پیدا کرده است در سطح وسیعی تلاش می کند و ممکن است تا آنجا پیش رود که در سال 1982

رهبریت کشورهای غیر متعهد را به عهده گیرد.

برقراری روابط حسنه با سوریه توانایی بغداد را در ایفای یک نقش اصلی در مناقشه اعراب و اسرائیل

بهبود بخشیده است و قبلاً نیز به تلاش ها برای رسیدن به یک صلح تمام عیار ضربه زده است. در حالی که

دو کشور احتمالاً نمی توانند به یک اتحاد کامل دست یابند اهداف مورد ادعا و همکاری بین دو کشور در

مورد مسائل مشخصی احتمالاً افزایش می یابد.

گرچه که استقرار نیروها در سوریه بیش از آنچه که به ظاهر حضور نیروهای عراقی باشد به خاطر

احتمال پیش دستی و تهاجم اسرائیل غیر محتمل است. اما شرکت احتمالی نیروهای اعزامی عراق در یک

جنگ با اسرائیل به 5 لشکر افزایش یافته است. (از دو لشکر که در سال 1973 جنگ را به خود دیده اند.)

عراق نیروهای نظامی خود را بیشتر از هر کشور دیگر عربی، از جنگ 1973 به بعد پیشرفت و

گسترش داده است. علی الخصوص عراق دارای امکانات ذیل می باشد:

(*) پرسنل نظامی و نیز نیروهای زرهی خود را به میزان دو برابر رسانیده است.

(*) هواپیماهای جنگنده خود را به میزان تقریبی 65% افزایش داده است.

(*) نیروهای دفاع هوایی خود را به 9 برابر سطح 1973 توسعه داده است.

به لحاظ نیروی عظیم نظامی با احراز مقام دوم در میان کشورهای عرب در 1982 و با مجهزترین

نیروهای مسلح بدیهی است که عراق کشوری خواهد بود که در خاورمیانه باید روی آن حساب باز کرد.


بحث

بحث


1 طبیعت رژیم

1 طبیعت رژیم:

1 رهبران رژیم بعث در عراق مصمم اند که کشور عراق را به یک کشور سوسیالیستی و لائیک تبدیل

کنند. آنها تحت شرایط یک گذشته استعماری و جغرافیایی و نگرانی تا حد جنون برای حفظ امنیت مرزها

و کوشش تا حد امکان برای خودکفا ساختن و مستقل نمودن کشور از نفوذ خارجی، قرار دارند. سبک

اقتدار و مرکزیت و سرّی بودن اداره دولت، انعکاس از یک گذشته پر توطئه پنهانی می باشد. آنان میان آن

دسته از رهبران سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک هستند که برای ارتقاء قیمت نفت خام مصر

می باشند.

ص: 13

2 سه هدف محرکه سیاست های داخلی و خارجی رژیم ارائه می دهد. اولین آن این است که رهبران

عراق سعی دارند که قدرت خود را تداوم بخشند. هدف دومشان کوشش در تقویت ایدئولوژی حزب بعث

برای حفظ قدرت در سرتاسر کشور است. هدف سوم آن است که قدرت کشور را گسترش دهند، تا نفوذ

خود را در منطقه اعمال کنند و نیز اقبال بعثی ها را در کشورهای دیگر عربی افزایش دهند.

هدف سوم که نسبتا هدفی جدید است ناشی از حس اعتمادی است که در نتیجه چندین سال کنترل

بی چون و چرا نصیب رهبران رژیم شده است. از جمله ابراز نیل به هدف سوم، نیروهای مسلح بزرگ و در

حال رشد آن عضویت در اوپک، و سازمان کشورهای عربی صادرکننده نفت اوپک و درآمد سرشار نفتی

و دیپلماسی قابل انعطاف و ماهرانه و توأم با صراحت است. تأکید فعلی در مورد روابط خارجی، دقیقا با

گوشه گیری خود خواسته رژیم در سالهای اولیه به قدرت رسیدن در تضاد می باشد.

3 در روابط خارجی، این رژیم توانایی خود را در واکنش نسبت به فرصت های دلخواهش و با

خطراتی که علیه منافع بنیادین او باشد به روشهایی جادویی که آشکارا با اصول تغییر ناپذیرش در تضاد

است. نشان داده است. توافق در مورد حل اختلافات برجسته با ایران در سال 1975 و کوشش های

موفقیت آمیز در پاییز سال 1978 برای برقراری رابطه دوستانه با سوریه بعد از 10 سال دشمنی، برای

مثال، بدون یک هشدار قبلی انجام شد. در سال 1975، بغداد در عین پاسخگویی به فشارهای داخلی به

خطر احتمالی بروز جنگ با ایران در نتیجه اقدامات نظامی به منظور سرکوب کردهای عراقی نیز پاسخ

می داد. در سال 1978 عراق فرصت یافت تا با رهبری جناح مخالف با امضای قرارداد صلح با اسرائیل

توسط مصر، بر دیگر کشورهای عربی نفوذ خود را اعمال نماید.

4 رهبران عراق رژیمی بسیار مقتدر را پدید آورده اند که بر تشکیلات حزبی دائما تصفیه شونده از

عناصر خیانتکار و یا مشکوک، کنترل ارتش، و استفاده همه جانبه عناصر پلیسی و امنیتی در سرکوب

مخالفت های واقعی و یا کاذب استوار است. تن دادن به خواست های رژیم شرط اصلی پیشرفت و یا حتی

بقاء افراد و مطابقت با استبداد رژیم، یک ضرورت برای پیشرفت و بقا به شمار می رود.

کسانی که جرأت مخالفت با رژیم را داشته باشند از کوچکترین عدالتی هم برخوردار نمی شوند، انتظار

می رود که بوروکراسی موجود در عراق اجرای خط مشی ها را به عهده داشته باشد و همچنین دستگاههای

ارتباطی جمعی نیز از آن پشتیبانی کنند. هیچ مکان عمومی برای اظهار دیدگاههای مخالف وجود ندارد.

اختلافات موجود درون دولتی و یا تشکیلات حزبی زمانی برملا می گردد که اشخاص به علت عدم

حمایت و پشتیبانی از رژیم تصفیه می شوند. قوانین حاکم بر اقدامات مجاز مقامات رسمی حزب و دولت

آنچنان گسترده و همه جانبه است که دست رژیم موجود را در زمینه اخراج و یا تنبیه هر کسی که مخالف آن

باشد به شیوه ای قانونی کاملاً باز می گذارد، این قوانین همچنین به رهبران معدود عالیرتبه اجازه می دهد

کسانی را که از خود وفاداری بسیاری نشان نمی دهند متنبه سازند.

5 معدود افرادی که مهم ترین بخش دولت، شورای فرماندهی انقلابی و فرماندهی منطقه ای یعنی

سازمان اصلی حزب بعث را تشکیل می دهند، کسانی هستند که از رقابت مرگبار برای رسیدن به قدرت

جان سالم به در برده و به استثنای معدودی از اعضای فرماندهی منطقه ای(1) که در سال 1968 به قدرت

رسیده بودند همگی را از بین برده و ریشه کن ساخته اند. همکاری دو جانبه حسن البکر، 30احمد حسنالبکر و صدام

1- برای گرفتن اطلاعات بیشتر به ضمیمه الف در مورد حزب و دولت مراجعه شود.
ص: 14

حسین مدت مدیدی است که بر ساختار قدرت مسلط است. این رهبران در مورد وفاداری مقامات مسئول

دولتی تأکید داشتند و اعضای حزب را به محض کسب حداقل لیاقت و کیفیت در تشکیلات دولتی

منصوب نمودند. در تشکیلات حزب بعث، صدام حسین، موقعیت کسانی را که به او وفادار بودند ارتقاء

داد. این افراد تقریبا منحصر کسانی می شدند که با او معاصر بودند. به جز بکر، فرماندهی منطقه ای تشکیل

یافته است از مردانی با سن نسبی 40 سال که اکثرا در عراق تحصیل کرده و در زمینه سیاست خارجی

تجارب محدودی دارند، و معمولاً ده سال یا بیشتر در همان روزهای مخالفت های مخفیانه در خدمت

حزب بوده اند.

6 رژیم بدون تردید در تأسیس و ابقای خود در قدرت موفق بوده است. در سالهای نخست، جدالهای

داخلی فراوانی وجود داشت. آخرین کودتا در اواسط سال 1973 به وقوع پیوست. توافق با شاه ایران در

مارس 1975، به طور مؤثری شورش کردها را متوقف نمود.

در حالی که هنوز برخی عملیات چریکی ادامه دارد، اما به صورت یک مسئله ایذایی است و یک

نگرانی جدی تلقی نمی شود هر چند که رهبریت عراق اخیرا حوادث ایران بخصوص مزاحمت های کردها

را که ممکن است به عراق نیز سرایت کند. به دقت زیر نظر دارد. اقدامات شدید سرکوبگرانه 6 سال اول

حکومت رژیم اخیرا کمتر مشهود است، ولی به نظر ما این روشها همچنان اعمال می شود. مهم تر از همه

اینکه، عراقی ها معتقدند که رژیم بدون شک آماده است تا در صورت لزوم از این گونه اقدامات با کمال

قدرت استفاده نماید. به علت فقدان روشی معتبر در سنجش افکار عمومی ما نمی توانیم بگوییم که آیا

جمعیت به طور کلی از رژیم حمایت می کند و یا صرفا آن را تحمل می کند و یا چاره ای جز آن ندارد، زیرا که

مردم تحت کنترل 5 سرویس امنیتی می باشند که نه تنها مردم را به دقت زیر نظر دارند، بلکه مراقب یکدیگر

نیز می باشند. مطمئنا، تلاش، تدابیر و منابعی که رژیم صرف امنیت می کند نشان می دهد که رژیم به این

نتیجه رسیده که دشمنان زیادی در میان مردم خود دارد.


2 سیاستهای رژیم

ص: 15

2 سیاستهای رژیم:

7 تلاش رژیم جهت ایفای نقش رهبری در امور داخلی اعراب، در خلال دوره این ارزیابی، به توسط

تحولات داخلی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. پرزیدنت بکر دوران شصتمین سال زندگی اش را

می گذارند. و از انواع بیماریها رنج می برد، که هرکدام از آنها ممکن است او را ناتوان سازد و یا حتی او را

بکشد. او بیشتر اداره امورات دولت و حزب را به صدام حسین یعنی کسی که چند سال، قدمهایی در جهت

بهبود توانایی خود در دستیابی به جانشینی بکر برداشته است واگذار نموده است، در حالی که همیشه

احترامی نسبت به وضعیت و موقعیت عالی بکر معمول داشته است، رئیس جمهور بکر سرپرست

فرماندهی منطقه ای رئیس شورای فرماندهی انقلاب و فرمانده نیروهای ارتش می باشد. صدام حسین

قائم مقام او در فرماندهی و شورای فرماندهی انقلاب است.

8 کلید اصلی در امر جانشینی، این است که چگونه نیروهای مسلح 234000 نفره، زمانی که یکی از

میان خودشان در ریاست و مسئولیت کشور نباشد عکس العمل نشان خواهند داد. نظام ارتش هم اکنون

عملاً از سیاست جدا گردیده است. فقط بکر که یک سرباز حرفه ای است و از اعتبارات انقلابی صادقانه ای

قبل از سرنگون نمودن رژیم سلطنتی برخوردار است و یکی دیگر از افسران با سابقه مشابه از اعضای

ساختار یا هرم قدرت می باشند. که این فرد نیز به علت اینکه از دوستان صمیمی بکر است توانسته است در

قدرت باقی بماند. ما می دانیم که حزب تلاش گسترده ای کرده است تا اینکه نیروهای مسلح خود را بعثی

کند. مهم ترین افسران از فرماندهی لشکر به پائین از اعضای حزب بعث هستند، به طوری که یک افسر

جوان از فامیل بکر و صدام، وزیر دفاع است و سرویس های امنیتی نیز افسران جوان را به عنوان ناظرین

خود در واحدها در آورده، و عناصری از میلشیای حزب بعث و ارتش خلق، در بسیاری از تأسیسات

ارتشی مستقر شده اند. اما ما در مورد نظرات سیاسی درجه داران و افسران عالیرتبه به مقدار کمی مطلع

هستیم. این افسران جانشینان سنتی هستند که ارتش عراق در آن نقش حاکم بر قدرت را از اواسط دهه

1930 به بعد داشته است. ما در حال حاضر نمی توانیم پیش بینی کنیم که آیا آنها اوامر یک رژیم کاملاً

غیرنظامی را اطاعت خواهند نمود یا خیر.

9 بهترین پیش بینی این است که صدام حسین جانشین البکر در بالاترین پست خواهد شد. بی رحمی

او مهارتش در قبضه امور سیاسی و توانایی اش در جایگزینی حامیان خود در جای جای رژیم همگی در

جهت تأمین خواست وی است. خطر بالقوه امنیتی، از جانب کردها و شیعیان به خاطر شرایط بی ثبات در

ایران سبب خواهد شد که تمایل به یکپارچگی در رژیم بیشتر شود، و این به نفع صدام حسین می باشد، اما

موفقیت او یک نتیجه بدیهی و غیرقابل پیشگیری نمی باشد. در صورتی که وی به مقام جانشینی دست

یابد، روابط بین رهبری سیاسی و نظامی بیش از سالهای اخیر توأم با تشنج خواهد شد، مگر آنکه افسرانی

که شخصا به او وفادارند، پست های بسیار مهم فرماندهی را اشغال نمایند.

10 در مقابل اگر رهبران نظامی به صورت موفقیت آمیزی، نسبت به جانشین شدن صدام مقاومت

نشان دهند رهبرانی که ظاهر خواهند شد و نیز سیر منازعات آنها نامشخص خواهد بود، تا آنکه یک

شخص یا گروهی بر اوضاع مسلط شود. رهبریت جدید اگر بخواهد حزب بعث را کنار بزند، آن را کاملاً

مسلط و گسترده خواهد یافت و بنابراین باید در جستجوی یافتن راهی باشد که بتواند با آن سازش نماید.

ممکن است که اعضای ارتش و برخی از عناصر حزبی در مخالفت با صدام انقلابی را تشکیل دهند. ما

ص: 16

حقیقتا در مورد عقاید و قدرت جناح های بالقوه بیشتر از آنکه از جانشینی سازمان یافته صدام امری

قطعی نباشد، بیشتر نمی دانیم، هر چند که این امر محتمل ترین رویدادها بشمار می آید. بنابراین باقیمانده

این ارزیابی، فرض را بر تداوم کنترل دو نفره (صدام بکر) در دولت فعلی، و جانشینی صدام در زمانی که

البکر بمیرد و یا اینکه ناتوان و علیل گردد، قرار خواهد داد.


3 روندهای اقتصادی و نظامی

3 روندهای اقتصادی و نظامی :

11 در خلال 10 سال قدرت، رهبران بعث بنا به اعتقاد شدید عراقی ها متعهد شده اند که کشور و منابع

آن را تحت کنترل خود در آورده و خود را در معرض ترحم بیگانگان قرار ندهند. در سال 1961

نخست وزیر قاسم 5/99 درصد (از بخش گسترش نیافته)، انحصارات نفتی را که در سرتاسر کشور توسط

گروهی از شرکت های نفتی غربی تصاحب شده بود، مصادره کرد، و به صاحبان امتیاز اجازه داد حوزه های

نفتی به کار مشغول باشند تا زمانی که رژیم بعث، متعلقات این کمپانی ها را در سال های 72، 73 و 75 ملی

نمود. در خلال این سالها عراق نه تنها کنترل اکتشاف و تولید نفت را به عهده گرفت بلکه مسئولیت فروش و

بازاریابی نفت خام خود را نیز در اختیار گرفت.

12 ظرفیت تولیدی قابل دوام عراق کمی بیش از 3 میلیون بشکه در روز می باشد. عراق با در دست

داشتن برخی از بزرگترین حوزه های نفتی در خاورمیانه، می تواند نفت کافی تولید نماید تا نیاز مالی کشور

را (در زمینه ارز خارجی) برای پنج سال آینده و حتی فراتر از آن تأمین نماید. کشور عراق، تمام

درآمدهای نفتی خود را مصرف نمی کند، میزان ذخایر ارز خارجی از 7 میلیارد دلار در اواخر سال 1977.

احتمالاً به مقدار 5/8 میلیارد دلار در آخر سال 1978 رسیده است. افزایش اخیر قیمت نفت و اضافه

بهای غیرمستقیم باعث خواهد شد که ذخایر ارز خارجی به مقدار قابل توجهی افزایش یابد.

رهبران بعثی در موضوعات اقتصادی محافظه کارانه عمل می کنند و دستور افزایش توان مالیاتی قابل

جذب را در اقتصاد عراق صادر ننموده اند. سود حاصل از نفت، عراق را قادر می کند که از یک رشد نسبتا

خوب بهره برده، تورم را متعادل کرده و باعث بالا رفتن سطح زندگی شود.

سرعت برنامه توسعه اقتصادی اندازه گیری شده، در سال 1976، 1977 نشان می دهد که در حقیقت

فقط 58 درصد از پولهای اختصاص یافته مصرف شده است. رژیم، با احتیاط کوشیده است که از مشکلات

رشد سریع که فعالیت های بسیاری را در مدت کوتاه به انجام رساند اجتناب نماید نظیر آنچه گریبانگیر

ایران و عربستان شده است. دولت عراق تورم را از طریق کنترل قیمت و سوبسیدهای دولتی پائین نگاه

داشته است. همچنین تقدمی که رژیم برای «وفاداری سیاسی» در جهت استخدام پرسنل برای بوروکراسی

موجود قایل می شود نه تنها منتهی به وجود شایستگی های متوسط در سطح مدیران و تکنسین ها می گردد،

بلکه سبب ترس و محافظه کاری کسانی که خود را از نظر سیاسی ناامن احساس می کنند، شده است و از

طرفی به کمبود تعداد پرسنل با کفایت در صنایع، دفاتر و مشاغل خصوصی منتهی گردیده است.

این گونه ضوابط علل اصلی کمبود اساسی نیروی انسانی ماهر و کاردان را تشکیل می دهد. در

مطبوعات به کارخانه هایی، بخصوص در استانها اشاره می شود، که فاقد نیم و یا سه چهارم تکنسین ها و

مدیران مورد نیاز خود می باشند. (3): (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره اقتصاد عراق به پیوست ج

مراجعه کنید).

ص: 17

13 در طول زمان این مشکلات ممکن است حل شوند و احتمالاً حل نیز خواهند شد. عراق تمام

ضوابط و عوامل لازم برای حفظ رشد اقتصادی مداوم و ساختن زندگی بهتر برای مردمش را دارا می باشد.

عراق به صورت سیستماتیک در حال ساختن راه آهن جاده و حتی سیستم های آبرسانی است به رشد

اقتصادی کشور کمک می کنند. سیستم مدرسه و دانشگاهی و برنامه های سوادآموزی هماهنگ با آن به

آهستگی در حال تربیت پرسنل منطبق با نیازهای حرفه ای کشور می باشد. عراق دارای زمین های قابل

کشت فراوانی است و به موقع، عملیات عظیم هیدرولیکی جهت کنترل سیلابهای حاصل از دجله و فرات

در جهت رشد و توسعه آبیاری کشاورزی مورد استفاده و بهره برداری قرار خواهند گرفت.

14 اما کارها به صورت برجسته ای در خلال 5 سال آینده رشد نخواهند کرد. وضع کشاورزی رو به

وخامت است. واردات غذایی به طور پیوسته ای در خلال 6 سال گذشته، از 150 میلیون دلار در سال

1973 به میزان تقریبی 750 میلیون دلار در سال 1978 افزایش یافته است. کشور عراق احتمالاً به یک

صورت یک کشور اصلی واردکننده مواد غذایی باقی خواهد ماند. نیروی کارگر اندک است. از حدود

تقریبی 3 میلیون نفر31 تا نصف آنها بر روی زمینی کار می کنند که از میزان کارگر مورد نیاز کاملاً کمتر است.

دولت در تشویق به مهاجرت کشاورزان کشورهای عربی به عراق می کوشد. ده درصد نیروی کارگری در

ارتش و نیروهای امنیتی خدمت می کنند و یک بخش قابل ملاحظه دیگر، شامل کسانی می شود که وقت

خود را در تأسیسات حزب و سازمان های وابسته اش، نظیر سازمانهای «خلقی» صرف می کنند. اشخاص

اخیرالذکر، از میان باهوش ترین و جاه طلب ترین افراد بوده و می خواهند در کنار مرکز قدرت باقی بمانند.

تا به حال هیچیک از افراد مهندس یا متخصص امور کشاورزی و یا اقتصاددان به سطوح عالی بافت قدرت

عراق دست نیافته اند.

15 ساختن یک نیروی نظامی قوی، هدف اساسی رژیم است. و تاکنون دلیل اصلی مصارف مالی نیز

بوده است. هزینه نظامی و امنیتی عراق از 7/1 میلیارد دلار در سال 1976 به میزان 4/2 میلیارد دلار در

سال 1979 بر طبق آنچه منتشر شده، رسیده است. این طور به نظر می رسد که این ارقام چاپ شده، میزان

حقیقی هزینه ها را 45 تا 55 درصد کمتر نشان داده است. این تفاوت با احتساب خریدهای خارجی، که به

میزان 6 میلیارد دلار در دوره 1974 تا 1978 می باشد. می تواند بدست آید. برنامه های در دست اجرا

متقاضی گسترش نیروهای نظامی از 000/103 نفر در سال 1973 به 000/300 نفر در سال 1983

افزایش عمده در انواع تسلیحات مختلف می باشد. سقوط دولت ایران، و کاسته شدن فعالیت های

نیروهای نظامی ایران بر مقاصد عراق جهت گسترش نظامی تأثیر آنچنان سریعی نخواهد داشت. عراق در

نظر دارد حداقل 2 میلیارد دلار خرید برای خطوط لوله انجام دهد و از سرعت این برنامه ها به تدریج

کاسته خواهد شد. به هر صورت بسیار دشوار است که عراق نیروی انسانی ماهر مورد نیاز ارتش را تأمین

کند و هر مقداری که ارتش در آن توفیق یابد، به اقتصاد لطمه خواهد خورد.


4 اثرات حوادث ایران

4 اثرات حوادث ایران :

16 سقوط رژیم سلطنتی در ایران نگرانی شدیدی را در بغداد بوجود آورد. عراق از روابط خوبی با

ایران از سال 1975 به بعد بهره مند شده بود، و از خط مشی شاه، که مانع از عملیات کردهای مخالف عراق

برعلیه رژیم عراق از خاک ایران می شد، سود می برد. از بین رفتن اقتدار دولت مرکزی در بخش کردستان

ص: 18

ایران موقعیت های مناسبی را جهت حمل سلاح به کردهای عراقی ایجاد می کند. در حالی که به نظر

نمی رسد تهران همان طور که شاه تا قبل از سال 1975 عمل می کرد، تسلیحات کردها را فراهم نماید،

قاچاق خصوصی و به طرز وسیعی گسترش خواهد یافت و محدوده کردهای ایرانی (به ویژه در استان

کردستان) به عنوان یک پناهگاه جهت چریکهای عراقی کرد مهیا خواهد شد. ما یک شورش اساسی را

توسط کردهای عراقی پیش بینی نمی کنیم. عدم حضور مشخص یک رهبریت مرکزی در میان آنها و وجود

ارتش بسیار قوی و نیرومند عراق که در پادگانهای شمال شرقی عراق مستقر می باشند مانع از بروز این

شورش خواهد شد. به هر حال این طور به نظر می رسد که گسترشی در عملیات چریک های کرد در یک و

یا دو سال دیگر بوجود آید. که ترس دولت را در رابطه با دخالت های احتمالی خارجی افزایش دهد.

تهییج های اخیر در میان کردهای استانهای شرقی کردستان ترکیه به پتانسیل و ظرفیت بروز مشکلات

می افزاید، عراق و ترکیه در مورد همکاری بر علیه کردهای متخاصم به توافق رسیده اند. نگرانی بغداد

درباره کردها در ادامه آماده سازی نیروهای عراق به شکلی که آنها را با مشاهده اولین علائم شورش، قادر

به دخالت سریع نماید، منعکس می باشد.

17 استقرار یک رژیم اسلامی شیعه مذهب در ایران بالقوه اثرات زیادی بر 55 درصد از 13 میلیون

عراقی که شیعه می باشند، داشته است. شیعیان عراق فقیرتر و کم سوادتر از رقبای عرب سنی خود که 20

درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند هستند و از جهت تاریخی همواره نقش تابع را در کشور بازی

کرده اند. اکثر شیعیان، روستایی می باشند ولی حداقل یک میلیون نفر در بغداد که بیش از 31 جمعیت این

شهر را تشکیل می دهند، اسکان گزیده اند. آیت اللّه خمینی که 14 سال را در حوزه علمیه نجف در تبعید به

سر می برد زمانی که تحت مراقبت و ایجاد محدودیت شدید توسط مقامات عراقی قرار گرفت، عراق را

ترک نمود، تأکید دارد که او خود را به عنوان یک رهبر مذهبی که نفوذش باید به خارج از ایران گسترش

یابد تلقی می کند و ممکن است در راه ایجاد یک حکومت اسلامی در عراق نیز تلاش نماید.

18 تشنجاتی در بین شیعیان عراق مشاهده می شود ولی ما اطلاعات کافی که موجب قضاوتی گردد،

در دست نداشته و نمی دانیم که اکثریت آنها چگونه فعالیت های برادران ایرانی خود را ارزیابی می کنند.

همچنین، اطلاعاتی از اندازه و اثرات بالقوه مشکلات موجود در مساجد که پایگاههای مذهبی رهبران

شیعه است، در دست نداریم. این تشکیلات مذهبی در هدایت راهپیماییها و جشن ها و عزاداریها شیعیان

نقش فعال دارند. مشکلات ضد رژیمی در عزاداری محرم در فوریه 77 بروز نمود و تعدادی از شیعیان به

جوخه اعدام سپرده شدند. یکی از منابع اطلاعات مستقیم ما در عراق اخیرا گزارش داده است که

نارضایتی مذهبی شیعیان در اواسط سال 1978 گسترش یافته است. داستانهایی از قبیل تظاهرات به

حمایت خمینی در اطراف مرقد مقدس در نجف که سبب سروصدا و تیراندازی شده است. تا حدی صحت

و اعتبار دارد. مخالفین دولت بعث دچار ضعف رهبریت و پراکندگی و عدم تشکیلات عمومی هستند، ولی

بسیاری از شیعیان ظاهرا معتقدند که نارضایتی غیرعلنی در صورتی که تسریع کننده ای موجود آید،

می تواند به انفجار تبدیل شود.

19 جدای از آنکه شیعیان عراق دولت بعث را چگونه می نگرند، باید دانست که بهترین موقعیت را

برای ایجاد مشکلات، در اختیار دارند. شیعیان عراق حجم بزرگی از نیروی کار انسانی در مناطق نفتی

جنوب و تجهیزات بندری را تشکیل داده و اکثر پست های نظامی و پلیس در سطوح پائین را در اختیار

ص: 19

دارند. خطوط حمل و نقل داخلی به طرف بغداد از دو بندر عراق که مجاور خلیج فارس می باشند،

بالاجبار از دو استان تماما شیعه نشین عبور می کند. امکان خرابکاری در این دو استان بسیار زیاد است و

مقامات عراق از این امر بیشتر از قیام نظامی که از دیرباز مورد نظر کردها بوده است نگرانند. در این دو

استان قبایل کاملاً متشکل نمی باشند و این نواحی بخصوص برای جنگهای پارتیزانی و چریکی نیز

مناسب نیستند.

20 هر نوع جنبش مذهبی، فلسفه حزب بعث را که اهدافش ایجاد جامعه ای مدرن و دنیوی است و

مذهب را تنها یک امر فردی تلقی می کند، به خطر می افکند. اگرچه رهبران اصلی آن سنی مذهبند. ولی

کنترل و اداره رژیم براساس مذهب و فرقه نمی باشد، در حقیقت 4 تن از اعضای فرماندهی منطقه ای و دو

تن از دستیاران نزدیک صدام حسین، شیعه هستند. رژیم به طور علنی مذهب شیعه را به باد انتقاد گرفته

است. ولی با توجه به ایران، رژیم به اهمیت دادن به مذهب به طور اعم و توجه به مناطق شیعه نشین به طور

اخص همت گمارده است. صدام حسین، اخیرا سفر خود را به استانهای جنوبی پایان داده است، که در این

سفر او به اعمال غیر معمول از قبیل نماز و دعا در مسجد و آمیزش با توده مردم دست زده است. بکر رئیس

جمهور، اخیرا خود را برای رفتن به حج آماده می کند.

21 شرایط بی ثباتی در ایران و امکان سرایت و گسترش آن در عراق اثرات مستمری بر رژیم و

حوادث آینده عراق خواهد داشت. اگر چه عراق قادر است بیش از سال 1973 نیروهای خود را به جبهه

اسرائیل گسیل دارد. ولی ضروریات امنیت داخلی یک مانع جدی در افزایش این نیروها به بیش از 5 لشکر

(3 لشکر زرهی، یک لشکر مکانیزه، یک لشکر پیاده) می باشد. بقیه واحدها برای حفاظت از تأسیسات

نظامی و غیرنظامی، امنیت کردستان و مراقبت از مرزهای خود با ایران و حفظ رژیم در بغداد لازم

می باشند به هر حال طرح های افزایش و توسعه نیروهای ارتش و گسترش امکانات و تجهیزات نظامی، به

عراق امکان استقرار نیروهای هوایی دفاع هوایی و نیروهای زمینی جدید در مرزهای سوریه و اردن را

خواهد داد.


5 روابط خارجی

5 روابط خارجی:

22 روابط خارجی عراق در سالهای اخیر دستخوش تغییرات فاحشی شده است. تا اواسط سالهای

1970، رژیم بنا به خواست خود از دیگر کشورهای همجوار منزوی شده بود و در میان این کشورهای

همجوار تنها با ترکیه روابط قابل تحملی را برقرار ساخته بود. سرکوب کودتای سال 1973، مداخله عراق

در جنگ اکتبر همان سال و تکمیل موفقیت آمیز ملی کردن صنعت نفت در سال 1975 ظاهرا اعتماد به

نفس دولت را گسترش داده است. رژیم پس از انعقاد قراردادی با ایران که خط مرزی قدیمی واقع در

شط العرب که چند دهه ثابت مانده بود را به نفع ایران تغییر داد، موفق شد شورش اکراد را کاملاً مهار نماید و

همچنین دعوی خود در مورد منطقه عرب نشین ایران یعنی خوزستان را در ازای آن که ایران نیز از ارسال

کمک به کرُدها خودداری ورزد مطرح نسازد.

23 این رویدادها ظاهرا رژیم را متقاعد ساخته است که با در پیش گرفتن روشهایی غیر از رویارویی

نیز می تواند به اهداف خود دست یابد. عراق سالهاست که فعالانه سعی کرده است با کشورهای عربی

حوزه خلیج فارس روابط حسنه ای برقرار سازد، گرچه از حمایت از رفقای بعثی و گروههای کوچک

ص: 20

خرابکار در آنجا دست برنداشته ولی آنها را تشویق به پنهانکاری می نماید. کشورهای حوزه خلیج نیز

ظاهرا میل دارند نسبت به رفتار غیر تهاجمی عراق پاسخگو باشند اما به شدت نسبت به صداقت

سیاستهای عراق سوءظن دارند. و اخیرا رویدادهای جهان عرب، بخصوص در موازنه اعراب و اسرائیل به

رژیم فرصت داده است که نفوذ رژیم عراق را در جهان عرب گسترش دهد.


منطقه

منطقه

24 برد و اهمیت تغییرات در رفتار عراق در منطقه، بعد از بیانیه مختصر درباره مواضع سیاست

خارجی عراق در پایان 1977 به بهترین وجهی مشهود می گردد. عراق سرسختانه اقدام صلح سادات را رد

نمود حتی شرکت در جبهه امتناع و پایداری را که توسط 5 کشور تشکیل شده مخالف این اقدام بود، رد

کرد. عراق همچنان رابطه خصمانه را با سوریه حفظ کرده و مخالف نقش سوریه در لبنان بود و فعالیت های

خرابکارانه را در سوریه و ترور سوری ها را هدایت می کرد، مشاجره های سختی را در تقسیم آب رودخانه

فرات دامن می زد.

علائم صلح جویانه ای را ارائه داده ولی هیچ حرکت استواری به سوی تعدادی از کشورهای

محافظه کار عرب برنداشته است. عراق وابستگی خود را به شوروی در تهیه سلاح و کمک تکنیکی حفظ

نمود، ولی در مورد حمایت شوروی از کوشش های رژیم اتیوپی در درهم شکستن مخالفین اریتره،

مخالفت نشان داده است. در مقابل با ایالات متحده روابط متوسط تجاری داشته ولی روابط سیاسی برقرار

نکرده است.

25 تا اواسط تابستان سال 1978 عراق هنوز با بسیاری از همسایگانش روابطی، نداشت. البکر به

پرزیدنت اسد، در سخنرانی ژوئیه خود حمله کرد. روابط عراق با اردن به سبب اعدام یک اردنی به اتهام

جاسوسی در بغداد رو به تلخی گذاشت.

26 قرارداد کمپ دیوید در اواسط سپتامبر به عراق فرصت داد تا نقش مهم تری را در شوراهای عرب

بازی کند. عراقیها خیلی ماهرانه از ترس عربستان سعودی، بقیه کشورهای شبه جزیره سوریه و اردن از

اینکه یک «توافق جداگانه» به معنی تعویق نامعلوم هرگونه شانسی برای کشورهای عربی در پس گرفتن

سرزمین های از دست داده شده در سال 1967 و حل مسائل فلسطین به نحوی که فلسطینیان از سزاواری

سیاسی کمتری برخوردار شود، استفاده کردند خصوصا نسبت به سوریه و اردن. برای آنکه به پیشنهادات

خود برای بهبود روابط اعتبار بخشد، بغداد حمایت خود را از سازمانهای بسیار افراطی فلسطینی که

درخواست رد کامل هر نوع معامله ای با اسرائیل را داشته اند، کاهش داد.

27 عکس العملهای موجود در منطقه برعلیه قرارداد کمپ دیوید، به عراق فرصت گسترش بهبود

روابط خود با عربستان سعودی را داد، دو کشور برای مدت زمانی در سطح مسائل عادی از قبیل سرکوب

قاچاقچیان و عبور غیرقانونی از مرزها همکاری داشته اند. رهبران سعودی ظاهرا معتقدند که به طور

موفقیت آمیزی عراق را به پذیرش یک میانه روی در برخورد همه جانبه با مسئله اعراب و اسرائیل و

کاهش وابستگی عراق به شوروی به نفع ارتباط نزدیکتر با کشورهای غربی مانند فرانسه تشویق

می نمایند. در اجلاسیه های بغداد، عراقیان روش قاضی مآبانه مرکب از نزاکت و تهدید را اعمال نمودند که

سعودی ها را تحریک به اتخاذ مواضع سرسخت تری نمود. از ماه نوامبر به بعد برخی شاهزاده های سعودی

ص: 21

دیدارهای کاری از بغداد نمودند. سقوط شاه سبب تأملی برای سعودی ها گردید و آنها به روابط خوب با

عراقیها به عنوان تضمینی برعلیه رفتار نا معین آینده ایرانیان نگاه کرده اند. نگرانی از سیاست های آمریکا

نیز، سعودیان را در افزایش همکاری با عراق ترغیب نموده است. همچنین عراق، هم اکنون وزنه ای در

محافل و دوایر اوپک بوده و عربستان سعودی ناچار است با آنان برآن اساس معامله نماید.

28 رهبران بغداد نقش خود را با مهارت ایفا کرده اند و عربستان سعودی را به اتحاد اعراب مخالف با

اقدام مصر کشانده اند. همکاری عربستان سعودی در این جبهه که برتلاش زیاد رهبران عراق استوار شده

بود، به عراقیها صحت و اعتبار بیشتری را که در جهان عرب جستجو می کردند، اعطا کرد. رهبران بعث

بدون شک به روزهایی که آنان بتوانند به یک گروه بعثی در تصاحب عربستان سعودی یاری دهند، چشم

دوخته اند. هر چند که چنین روزی بسیار دور است، در این میان فعلاً روابط خوب با خانواده سعودی

مهمتر است. عراق می تواند بدون فداکاری زیادی با مشورت، با تظاهر به میانه روی، با ممانعت از تحریک

نهضت های انقلابی منطقه، آنان را به عنوان دوست خود نگاه دارد. رهبران عراق تا زمانی که به دوستی و

حمایت عربستان سعودی نیاز داشته باشند و تا زمانی که عربستان سعودی از «جبهه عربی» خود در

مخالفت اکثریت اعراب با قرارداد صلح حراست کند، به انجام این گونه اقدامات ادامه خواهند داد.

29 همزمان با گسترش جنبش همبستگی عربی عراق مبادرت به برقراری روابط دوستانه با سوریه

نمود. خطر پیمان صلح جداگانه مصر و اسرائیل و قیام در ایران، در عراق این تمایل غیر مترقبه را پدید آورد

تا اعتراضات عمومی خود را نسبت به پذیرش اصل مذاکره برای حل مسئله فلسطین توسط سوریه خاتمه

بخشد.(1)

30 در برقراری دوستی بین دو کشور عراق و سوریه هریک با احتیاط عمل کرده اند. تعدادی از

کمیته ها و هیئت ها موافقت هایی را در زمینه افزایش روابط تجاری، متحدالشکل کردن برخی خدمات

مورد علاقه طرفین مانند اطلاعات و هماهنگی در حوزه های ظاهرا با اهمیت ولی نسبتا کم نتیجه به انجام

رسانیده اند. خط لوله حوزه نفت شمال عراق که از طریق سوریه به شمال مدیترانه می رود و در آوریل سال

1976 بسته شده بود بار دیگر باز شده است. اگر چه این موافقت نامه عراق را ملزم به بهره برداری تنها 41

ظرفیت نفتی خود می نماید، ولی صدور نفت عراق را در زمانی که راههای ترکیه و خلیج فارس بسته شود،

تضمین می نماید. دو کشور کوشش های هماهنگی را در خاتمه جنگ بین یمن شمالی و یمن جنوبی، 30 جنوبی به کار

برده اند. هر دو کشور از رژیم مارکسیستی یمن جنوبی دل خوشی ندارند. بحث درباره مسائل اساسی

همانند اتحاد دو حزب بعث، ادغام نظامی و بهره برداری مشترک از آب رودخانه فرات به هر حال تاکنون

بی نتیجه مانده است.

31 تحقق پیمان صلح مصر و اسرائیل که مورد قبول بغداد و دمشق نمی باشد روابط بین این دو پایتخت

مهم عرب را صمیمانه تر خواهد نمود. همکاریهای مشخص در حوزه نظامی از قبل آغاز شده است و

می رود که گسترش یابد، ولی نه تا آن مرحله که ادغام نیروهای دو کشور را بوجود آورد. استقرار

سمبولیک نیروهای عراقی در سوریه امکان دارد. البته در صورتی که ابتدا روابط سیاسی به نحو قابل

توجهی بهبود یابد برخی از اشکال پیوندهای سیاسی ممکن است تحقق یابد، ولی اگر چنین شود، احتمالاً

جنبه سمبولیک داشته و از استواری تشکیلاتی برخوردار نبوده و بشدت شکننده خواهد بود. رهبران دو

1- به پیوست ه برای بحث گسترده درباره روابط دوستانه سوریه و عراق مراجعه کنید.
ص: 22

حزب بعث، دو دولت و تشکیلات نظامی دو کشور نه فقط به یکدیگر اعتمادی ندارند بلکه تمایلی نیز در

پیوستگی به یکدیگر ندارند. عملاً هیچ شانسی که دو رهبریت را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر ترکیب

کند و یا یکی را به تبعیت از دیگری بکشاند وجود ندارد. این امکان البته در صورت پی بردن عراق و سوریه

به این نیاز، ممکن است به اتحاد دو حزب در سطح ملی (پان عرب) منجر شود، هر چند که این حرکت ها

جنبه سمبولیک داشته و فرماندهی منطقه ای بعث را در هریک از دو کشور کاملاً خودمختار باقی خواهد

گذاشت. حرکت های این گونه ای با مواضع دیرین عراق مغایرت دارد، ولی این کشور در سال 1975 از

ادعاهای ارضی خود دست برداشت تا با ایران به توافق برسد. ما از حدود انعطاف پذیری عراق و تمایلاتش

در ترک خواسته هایی که مدتها بدون تغییر حفظ شده است اطلاعی نداریم. تنها می توان گفت که اینگونه

تغییرات زمانی به وقوع می پیوندند که رژیم عراق مطمئن گردد که این کار منافع وی را تأمین می نماید.

32 عراق به دقت سیر و توسعه حوادث در ایران را زیر نظر دارد و اقداماتی در جهت جلوگیری از

سرایت ناآرامی های داخلی ایران به داخل عراق به عمل می آورد. این اقدامات می تواند به عنوان مثال

حمله به کُردهای عراقی باشد، که از طریق شمال غربی ایران به فعالیت های خود ادامه می دهند.

33 فواید و همچنین خطراتی نیز از شرایط ایران برای عراق وجود دارد. عدم حضور رهبریت

قدرتمندی همانند شاه و سقوط فوق العاده قدرت نظامی ایران، فرصت بزرگی را برای مانور و گسترش

نفوذ در خلیج فارس به عراق داده است. کشورهای کوچک خلیج فارس هم اکنون با بغداد رفتاری

محترمانه برقرار کرده اند و با برخوردی دوستانه می کوشند که اتکای خود را با کمی طفره روی به عربستان

سعودی کاهش داده و موجودیت خود را تضمین نمایند. در مقابل بغداد برخوردی محافظه کارانه خواهد

داشت. در صورت امکان، عراق هدف تأسیس رژیم های هم مشرب سوسیالیستی مقتدرانه سیاسی، نظیر

حکومت بعثی خود را ترک نخواهد کرد. از ابزار گوناگون در دسترس خود از قبیل تعلیمات نظامی و

احتمالاً واگذاری تجهیزات نظامی برای گسترش مقاصدش بهره خواهد گرفت. ولی در آینده نزدیک و تا

زمانی که به دوستی و حمایت عربستان سعودی و سوریه نیاز داشته باشد، سعی نخواهد کرد با حمایت از

انقلاب در کشورهای کوچک خلیج موقعیت و نیاز خود را به مخاطره بیفکند، زیرا این گونه فعالیت ها

روابط حسنه اخیر. با همسایگان عرب را از هم پاشیده و در نتیجه خسارات بالقوه امید کسب منافع را بر

باد خواهد داد.

34 اینگونه برخورد عملی و محافظه کارانه برای دولت بغداد مناسب می باشد. این رژیم به شتاب نیاز

ندارد. غیر از البکر، بقیه رهبران نسبتا جوانند. آنها معتقدند که نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی عراق

برای جهان معاصر عرب مناسب تر از نظام حکومتی پادشاهی است. عراق به تلاشهای خود در کشورهای

متعدد همچون یمن شمالی برای ایجاد بنیادهایی ادامه خواهد داد. به امید آنکه روزی برسد که بغداد بتواند

رژیم های سوسیالیستی یعنی مورد نظر خود را در شبه جزیره عربی مستقر کرده و احتمالاً یک کشور متحد

را پدید آورد. به هر حال، عراق در به کارگیری تاکتیک های تاکنون موفقیت آمیز خود همچون خرابکاری

و ترور بر علیه دشمنان عربی، در صورتی که بتواند این گونه تحریکات را بدون بروز عکس العمل سیاسی

ناخواسته از سوی اعراب اعمال کند، تردید نخواهد کرد. در یک یا دو سال آتی، شرایط منطقه ممکن است

آنچنان تغییر یابد که رفتار خشونت آمیز بغداد را به انجامش اغوا نماید.

35 به همان نحو، ادعای مالکیت کویت توسط عراق، که اخیرا سخنی از آن نیست، مطمئنا زمانی که

ص: 23

شرایط مناسبی پیش آید، بار دیگر مطرح خواهد شد. از نظر استراتژیک عراق خواب جزایری را می بیند

که مدخل ورودی به بنادر عراق را تحت کنترل دارند. ولی از نقطه نظر سیاسی، آرمان های عراق افزون تر از

این می باشد. ابتدا در سال 1930 و سپس، ماههای آخر رژیم سلطنتی عراق این خواسته آغاز شد بار دیگر

بشدت در 1961 توسط قاسم و دوباره توسط رژیم فعلی در سال 1974 این خواسته اعمال شد. امتناع

عراق از تعیین خط مرزی خود با کویت نشانگر آن است که این کشور هنوز از ادعای خود در مورد کویت

دست برنداشته است. در حالی که در مورد ایران، عراق به این کار رضایت داد. این گونه عدم قبول یادآوری

تلویحی به کویت است که عراقیان و نه فقط بعثی ها، تأسیس و ادامه موجودیت کویت را به عنوان یک دولت

جداگانه تجزیه بخشی از سرزمین طبیعی عراق تلقی می کنند.


شوروی

شوروی

36 عناصر دو جانبه سودمندی در روابط عراق و شوروی وجود داشته است، مهم ترین وجه آن، رابطه

به منظور تهیه تجهیزات نظامی و شرکت روسها در توسعه اقتصاد عراق می باشد. به هر حال، روابط سیاسی

دو کشور با نگرانی عراق درباره پیشرفت شوروی در منطقه و اضطراب روسها از فشار رو به تزاید

عراقی ها برعلیه حزب کمونیست عراق، رو به وخامت می رود.

37 روسها کوشیده اند که به مخالفت خود با اسرائیل، 30پیمان مصر و اسرائیل روابط خود را با عراق بهبود بخشند.

آنها تلاش های عراق را در حفظ مخالفت و اتحاد اعراب پیمان، ستوده اند و احتمالاً خشنودند که عراق

به طور علنی و عمومی مخالفت خود را با حل مسالمت آمیز مناقشه اعراب و اسرائیل مسکوت گذارده

است. اگر چه روسها در گذشته ترک مخاصمه سوریه و عراق را ترغیب نموده اند، ولی روسها ترس از آن

دارند که آشتی دو کشور به ضرر آنها باشد، چون این آشتی سبب تقویت طرفین و توجه کمتر به شوروی

می گردد.

38 شوروی بزرگترین تأمین کننده تجهیزات نظامی و رزمی عراق است، که عراق نیز وجوه لازم را به

صورت ارز معتبر می پردازد و بدین ترتیب به تأسیسات نظامی که پایگاه حمایت بنیادی رژیم را تشکیل

می دهد دسترسی دارد. در سال 1972 عراق و شوروی پیمان دوستی و همکاری امضا نمودند. که

مشروعیت بیشتری به روابط دو کشور بخشید. رژیم بعث به روسها اجازه استقرار نیروهای نظامی خود را

در عراق نداده است، عراقیان به واحدهای نیروی دریایی شوروی تنها اجازه تماسهای بندری را در بعضی

اوقات داده اند و مستشاران نظامی روسی توسط نیروهای امنیتی عراق به دقت کنترل می شوند. در

پروازهای تدارکاتی به یمن جنوبی و اتیوپی روسها به طور مرتب از پایگاههای عراق سوخت گیری

می نمایند. اگرچه اینگونه ترتیبات پروازی در سال 1978 به سبب اعتراض عراقی ها نسبت به حمایت

روسیه، از تلاشهای اتیوپی در سرکوب جبنش اریتره محدود و به مخاطره افتاد.

39 شوروی و تعدادی از کشورهای اروپای شرقی در برنامه های توسعه عراق عمیقا درگیرند، این

کشورها کمک های فنی خود را نیز توسعه داده اند ولی عراق در جستجوی کمک های بیشتری از این نوع

براساس توانایی پیمان کار و قیمت پیشنهادی مطلوب رژیم می باشد. روسها سهم عظیمی از کنترل آب و

طرح های انرژی و نیرو را به خود اختصاص داده اند. ولی با گذشت زمان فعالیت شرکت های کشورهای

دموکراتیک نیز در عراق گسترش بیشتری می یابد. در حوزه نفتی، تشکیلات دولتی نفت همچنان به

ص: 24

استخدام تکنسین های روسی ادامه می دهد، ولی در سالهای اخیر به بازارهای با تجربه و ماهر صنعت نفت

غربی برای تأمین خدمات مورد نیاز «پیمان کاری نفتی» روی آورده است در طی سال 1977، عراق

حدود 10 درصد تولیدات نفت خود را به شوروی و کشورهای اروپای شرقی صادر نموده است. این حجم

حدودا ثابت نگاه داشته شد ولی درصد کوچک تری از 5/2 میلیون بشکه تولید روزانه سال 1978 عراق

را در بر می گیرد. مقداری از ذخایر ارزی خارجی عراق در اروپای شرقی نگهداری می شود.

40 بعد از سال 1973، رژیم بعث به حزب کمونیست عراق اجازه فعالیت داد، تا در جبهه «مترقی و

ملی و میهنی» که قدرتی ندارد شرکت کند و در کابینه حضور یابد. به هر صورت، فعالیت های حزبی

مدتهاست، که قدغن شده است و رژیم از عضوگیری و فعالیت های جذب نیرو و فعالیت های سیاسی دیگر

توسط غیر بعثی ها در نیروهای نظامی، جلوگیری می کند. در طول سال گذشته بعثی ها در برابر فعالیت های

حزب کمونیست عراق بردباری کمتری نشان داده اند. دولت تعدادی از پرسنل نظامی را به اتهام

فعالیت های تبلیغاتی جذب نیرو برای حزب کمونیست عراق، اعدام نموده است. در بهار سال 1979 تنها

دو عضو باقیمانده کمونیست از کابینه اخراج شده اند و حزب کمونیست می رود که از «جبهه مترقی ملی و

میهنی» نیز بیرون رانده شود. این جریانات اخطاری به توده عراقی درباره فعالیت های ضد رژیمی است،

همچنانکه اخطاری به مسکو نیز می باشد.

41 فعالیت های روسیه در منطقه نیز رژیم بعث را مضطرب کرده است. عراق همچنان به مخالفت خود

درباره حمایت شوروی از رژیم اتیوپی برعلیه سومالی و اریتره، که آنها را کشورهای عربی تلقی می کند،

ادامه می دهد. کودتای افغانستان و یمن جنوبی در سال 1978 اضطراب عراق را از آنکه شوروی قصد

ایجاد دول وابسته به خود را در منطقه دارد، افزایش داد. عراق و سوریه هر دو از یمن شمالی در جنگ

مرزی با یمن جنوبی تحت الحمایه شوروی حمایت می کردند. اگر شوروی نیروهای جنگنده خود را برای

سرکوبی مخالفین افغانستان کاملاً دخالت دهد، روابط بغداد و مسکو بشدت رو به وخامت خواهد رفت.

عراق گوش به زنگ است و هرگونه دخالت شوروی در شرایط درهم ایران را به تلخی پاسخ خواهد گفت.

از آنجا که اتکای فراوانی به تجهیزات نظامی شوروی دارد، به هر حال محدودیت هایی برای اینگونه

اعتراضات عراق وجود دارد.

42 دیدگاه ثابت رژیم این بوده است که باید از روابط خود با شوروی به نفع عراق بهره برداری کند و

دلایل روشنی موجود است که این نظریه نقش تعیین کننده ای در سیاست عراق خواهد داشت. در آینده

قابل پیش بینی محدودیت های روابط عراق و شوروی حفظ خواهد شد. عراق مصرانه از شوروی

می خواهد که با وی به عنوان یک طرف برابر برخورد نماید و نه به عنوان یک دولت وابسته. عراق خود را با

اهداف سیاسی خارجی شوروی تنها در آنجا که منافعش تأمین شود. هماهنگ می نماید. همچنان به

صلابت سخن خواهد گفت و به دنبال منابع دیگر تأمین سلاح، تکنولوژی و حمایت سیاسی به جستجو

ادامه خواهد داد ولی روابط خود را با مسکو چنان تنظیم خواهد نمود که تا آنجا دگرگون نشود که مسکو

ارسال سلاح را متوقف و مستشاران خود را به شوروی فراخواند. علی رغم کوشش های گوناگون عراق،

شوروی تدارک کننده اصلی تجهیزات نظامی عراق باقی خواهد ماند.


غرب

ص: 25

غرب

43 در یک جهان ایده آل، رهبران عراق روابط متعادل با همه کشورهای بزرگ را انتخاب می نمایند.

کشورهای اروپایی تکنولوژی بسیار پیشرفته و مهارت های دیگری را می توانند تأمین کنند. اروپائیان نیز

سلاح های خود را خواهند فروخت.

فروش های فرانسه، یادآوری مفیدی به شوروی است که تنها فروشنده موجود نمی باشد. از میان

کشورهای بزرگ اروپای غربی، فرانسه نزدیکتر از همه به عراق می باشد. در 18 سالی که از خاتمه جنگ

الجزایر می گذرد فرانسه بینش های خود را از سیاست های نفتی به مسئله اعراب و اسرائیل معطوف داشت،

که تفکرات بغداد را در رابطه با بریتانیا و بخصوص ایالات متحده شکل می دهند. ولی قدرت های اروپای

غربی، یعنی هم پیمانان آمریکا، به اندازه کافی نیرومند نبوده و نمی توانند از آنچنان نفوذ سیاسی برخوردار

باشند که بتوانند جانشین شوروی شوند.

44 بنابراین در دوره این ارزیابی، روابط بین رژیم بعث عراق و کشورهای اروپای غربی در مجموع

رضایت بخش خواهد بود. ولی از صمیمیت خاصی برخوردار نخواهد بود و مشکلاتی نیز در پیش است.

بغداد فشار اقتصادی بر بعضی از کشورها از جمله همکاران خوب تجاری اروپا که آنان را ناخشنود

می سازند اعمال می کند. برای مثال عراق به خاطر اخراج تعدادی از دیپلمات های خود از انگلستان،

تحریم برخی اجناس انگلیسی را به اجرا گذاشته و تداوم داده است، که این عکس العملی در مقابل ترور

نخست وزیر سابق عراق در خیابانهای لندن، توسط مردان مسلح عراقی بود. اینگونه تاکتیک ها ادامه

خواهد یافت. اگر عراق به این نتیجه برسد که پاریس در «حادثه» اخیر مربوط به تجهیزات رآکتور در

دست احداث توسط فرانسوی ها دست داشته است، تا بتواند ارسال سوخت اورانیوم غنی شده مورد نیاز

آن را به تعویق بیاندازد، در مورد فرانسه نیز از همین تاکتیک ها بهره برداری خواهد کرد.

45 برنامه اتمی عراق بستگی به حمایت و پشتیبانی اروپائیان دارد، علاوه بر «اورانیوم غنی شده» و

رآکتور 70 مگاواتی که توسط فرانسه در اختیار قرار می گیرد، ایتالیا نیز در آنجا در حال احداث یک

آزمایشگاه کوچک رادیو شیمیایی است که می تواند توانایی غنی سازی دوباره اورانیوم را در اختیار عراق

بگذارد. این دو کشور، نقش حیاتی را در طرح های اتمی عراق دارا می باشند. بنابراین، اگر چه عراق قرار

داد عدم تکثیر سلاح های اتمی را امضا نموده است و هر چند که ضمانت هایی برای همه وسایل و مواد اتمی

موجود دارد ولی عراق بدین طریق همه تجهیزاتی را که برای راه اندازی تأسیسات آن لازم است تا قبل از

سال 1985 بدست خواهد آورد چون عراق نشان داده است که می تواند مستقلاً به راه خود ادامه دهد،

می توان گفت که اگر عراق احساس نیاز کند مطمئنا دست به ساختن سلاح های اتمی نیز خواهد زد(1) و این

خود دلیلی برای نگرانی است.


عراق و اوپک

عراق و اوپک

46 در طول دوره این ارزیابی، عراق همچنان به صورت یکی از اعضای با نفوذ اوپک باقی خواهد

ماند. اهداف اساسی آن، حفظ کنترل صنعت نفت در عراق، اکتشاف تا بازاریابی نفت خام، کسب حداکثر

انعطاف پذیری در وسایل صادراتی نفت، کسب بالاترین قیمت عملی نفت و افزایش مدت زمان تولید نفت

1- گزارش اطلاعاتی درون سازمانی که طرح اتمی عراق را مفصلاً مورد بررسی قرار خواهد داد ٬ در حال تهیه و آماده شدن است.
ص: 26

تا آینده بسیار دور، می باشند. عراق مصرانه و از دیرباز کشورهای دیگر اوپک را به افزایش فوق العاده

قیمت نفت تشویق می نموده است. ولی زمانی که عربستان سعودی و ایران توانایی همکاری با یکدیگر را

داشتند نفوذ عراق از این بابت محدود شده بود. لیکن در حالی که ایران به میزانی خیلی کمتر از قبل از

انقلاب نفت صادر کرده و قیمت سنگینی نیز دریافت می دارد، عراق در هدف به کرسی نشاندن افزایش

قیمت با مخالفتی روبرو نخواهد شد. منافع اقتصادی عراق و نیز تذکرات مصرف کنندگان نفتی غربی مبنی

براینکه افزایش قیمت بر اقتصادهای صنعتی لطمه وارد می سازد، هیچ یک عراق را به میانه روی در زمینه

قیمت وادار نخواهد کرد.

47 سطح صدور نفت آتی عراق مبهم می باشد. وسایل و تجهیزات صدور نفت، خطوط لوله و

ترمینال های بارگیری، توانایی صدور 9/4 میلیون بشکه در روز را دارد که ورای تولید ثابت کنونی 1/3

میلیون بشکه در روز می باشد. ما نمی دانیم که عراق چه طرحی برای سطح تولید خود در اواسط دهه

1980 دارد. طرحهای تولید 4 میلیون بشکه در روز به نظر می رسد که تقلیل یافته و احتمالاً به 4/2 میلیون

بشکه در روز برسد. تنگنای تعادل عرضه و تقاضای جهانی در دهه 80 به عراق اجازه می دهد که هر مقدار

نفت که بخواهد تولید و صادر نماید. با احتساب آنکه قیمت نفت سریع تر از نرخ جهانی افزایش می یابد. به

عراق امکان تولید سرمایه لازم برای گرداندن دولت و برنامه های خرید تسلیحاتی خود، و تأمین بودجه

برنامه های توسعه عمرانی را در طی زمان مورد نظر این ارزیابی خواهد داد.


جنبش غیرمتعهدها

جنبش غیرمتعهدها

48 عراق احتمالاً در گردهمایی سپتامبر کشورهای غیر متعهد در هاوانا به عنوان میزبان اجلاس

کشورهای غیر متعهد در سال 1982 انتخاب خواهد شد. در همین اجلاس آینده (سال 1982). بغداد

احتمالاً «به عضویت» دفتر هماهنگ کننده کشورهای غیر متعهد که از نفوذ قابل توجهی برخوردار است،

انتخاب می شود، نفتی که زمینه کسب تجربه را برای بدست آوردن ریاست اجلاس در 3 سال بعد، برای

عراق فراهم می آورد.

49 پیش بینی مسیر رهبری جنبش غیر متعهدها توسط عراق خالی از اشکال نیست. به عنوان میزبان

اجلاس، بغداد لقب رهبری این جنبش را برای مدت 3 سال بعد از آن بدست می آورد. بدین طریق فرصتی

بزرگ در جهت بخشیدن سیاسی ایدئولوژیک به جنبش خواهد یافت. کسب این موقعیت رهبری تأثیر

دو جانبه ای بر رفتار بین المللی عراق و احتمالاً «موضع جنبش غیر متعهدها» در مسائل مهم بین المللی بر

جای خواهد گذاشت. عراق مکررا به جهت های مخالف کشیده خواهد شد، دارا بودن نقش مؤثری رهبری

در ساختمان جنبش لزوما عراق را به حفظ تعادل و یا پذیرش ریسک مخربی در ایجاد تفرقه در جنبش و

یا حتی خروج بعضی اعضا از آن خواهد کشاند. از سویی دیگر، عراق با بهره برداری از موقعیت خود سعی

بر اعمال نفوذ در جهت رادیکالیزه نمودن جنبش از طریق تاکتیک های دیپلماتیک، کمک های مالی مؤثر و

در برخی مواقع برآوردن احتیاجات نفتی کشورهای غیر متعهد خواهد نمود.

50 ما نمی توانیم دقیقا پیش بینی کنیم که عراق چگونه جنبش غیرمتعهدها را در سال 82 رهبری

خواهد کرد، ولی بغداد به برخورد مستقل خود با مسائل سیاست خارجی و کنترل منافع طبیعی کشورش

مباحات خواهد نمود. عراق مانند کوبا متمایل به شوروی نخواهد بود، لیکن در بسیار مواقع بین منافع

ص: 27

عراق و شوروی تجانسی وجود خواهد داشت. بغداد جنبش غیر متعهدها را به عنوان سپری تلقی می کند که

اعضا را در برابر نفوذ خارجی حراست می کند و این نفوذ خارجی در برگیرنده «امپریالیسم» غربی و

توسعه طلبی شوروی نیز می باشد و نگران از این است که مبادا تضاد بین اعضا موجب تضعیف جنبش در

اعتراف به معیارهای ایده آلیستی آن گردد. به هر حال مانع از تلاش عراق در استفاده از جنبش غیر

متعهدها برای پیشبرد مواضع دلخواه خود بخصوص در مورد مسئله اعراب و اسرائیل نخواهد شد.


6 الزامات و دشواریها برای آمریکا

6 الزامات و دشواریها برای آمریکا

51 مسیر احتمالی رویدادها در عراق و سیاست های آن کشور بر منافع آمریکا تأثیر مطلوبی نخواهد

داشت. چهارچوب سیاستی که رهبران عراق اعمال می نمایند، به طور عمده با اهداف آمریکا در منطقه

کینه و خصومت دارد، عراق مخالفت خود را با سیاست های آمریکا در حل مسائل اعراب و اسرائیل تغییر

نخواهد داد مگر آنکه شواهد قانع کننده ای که حاکی از ظهور یک دولت فلسطینی در ساحل غربی و نوار

غزه و همچنین اعاده بلندی های جولان توسط سوریه و عدم حمایت جناحهای مارونی لبنان توسط

اسرائیل، دریافت کند. عراق ترجیح می دهد که از مخالفت کشورهای مخالف تلاش آمریکا در این قضیه

بهره گیرد و نفوذ ایالات متحده در این منطقه را در مجموع کاهش دهد.

52 در حوزه انرژی بین المللی، تلاش عراق برای افزایش درآمدهای نفتی و گسترش حساب شده

ظرفیت تولیدی خود تنگنایی را در وضع عرضه نفت در چند سال آینده بوجود خواهد آورد. منافعی که

رژیم سرسختانه به آن پایبند است مانع از برقراری روابط دوجانبه همکاری بین آن کشور و کشورهای

مهم مصرف کننده نفت بود و اهمیت عراق به عنوان یک منبع نفتی سبب می گردد که کشورهای متکی به نفت

عراق به خواست های آن نیز گردن نهند. در مورد فرانسه و ایتالیا، که بزرگترین مشتریان عراق اند،

فشارهای عراق بر این کشورها در عمل به تعهداتشان مبنی بر تأمین مایحتاج اتمی، فوق العاده خواهد بود

و این امر پی آمدهای دشواری برای سیاست آمریکا در جلوگیری از گسترش وسایل و تکنولوژی اتمی که

در ساخت و توسعه سلاح های اتمی کاربرد دارد خواهد داشت.

53 علی رغم همکاریهای عراق با شوروی، رژیم بعث میل ندارد که فعالیت یا موفقیت آمریکا یا

شوروی در منطقه افزایش یابد. رهبران بغداد دیرزمانی است که نگرانی خود را از فعالیت های روسیه در

منطقه اعلام داشته اند. در شرایط قابل پیش بینی بغداد در جهت محدود نمودن نفوذ شوروی در خاورمیانه

تلاش خواهد کرد. بروز یا احتمالاً خطر بروز یک رژیم چپ و متمایل به مسکو به سبب شرایط درهم و

برهم موجود در ایران، عمیقا رهبران بعث را مضطرب نمود. چنین تحولی سبب خواهد شد که آنها روابط

خارجی خود را مورد ارزیابی قرار دهند و اگر دیگر شرایط صحیح از آب درآیند. به یک تغییر اساسی در

روابطش با آمریکا منجر خواهد گشت. در همان سطحی که در سال 1975 با ایران ایجاد شد. وقوع چنین

تحولی از دیدگاه کنونی غیرممکن می باشد. ولی رژیم بعث در محدوده اهداف و احتیاجات خود

انعطاف پذیر است. اینگونه انعطاف پذیری نباید با میانه روی اشتباه گردد. این رژیمی است که توسط

افراطیون و وطن پرستان متعصب اداره می شود و مصمم هستند که عراق را تا حد امکان به یک کشور

مستقل و متکی به خود تبدیل نمایند.



ضمائم

ص: 28

ضمائم

پیوست الف: حزب دولت و مردم

«پیوست الف»

حزب دولت و مردم

1 جمعی از مردانی که بر تشکیلات حزب بعث و بورواکراسی کشور سلطه دارند بر 13 میلیون عراقی

نیز حکومت می کنند. رژیم متمرکز و بسیار مستبد است و آمادگی کافی در برخورد با هرگونه مخالفت با

خواسته های خود را دارد. نیروی امنیتی عراق بسیار گسترده است. استفاده از دستگیریها، زندانی

نمودن ها، شکنجه ها و کشتارهای خودسرانه آن نیز در اسناد مختلف به اثبات رسیده است. هریک از این

رهبران نیمی از سالهای فعالیت سیاسی خود را در مخالفت با دولت های قبلی گذرانده اند.

2 حزب بعث سوسیالیستی عربی (بعث) در 1947 تأسیس شده و هدفهای اساسی خود را کسب

استقلال برای همه اعراب، تشکیل یک دولت متحد عربی و تشکیل جامعه سوسیالیستی اعلام نمود.

سالهاست که اولین هدف جنبه واقعی به خود گرفته است لیکن بدین معنی نیست که حزب بعث به جز

در مورد یک یا دو کشور در واقعیت یافتن همه آنها دخیل بوده است. هدف دوم (یعنی تشکیل جمهوری

متحده عربی، 61 1958) به مرحله آزمایش درآمد لیکن با شکست روبرو شد. ولی رهبران عراق خود را

به پان عربیسم معتقد دانسته و به همین دلیل از بعثی های موجود در چند کشور عربی حمایت می کنند. در

قسمت سوم، فلسفه متعادل عدالت اجتماعی مؤسسین حزب، در طول سالها توسط بعثیون عراقی به یک

سیستم سیاسی، که دولت در آن تسلط تام بر همه قسمت های اقتصادی دارد تبدیل شد در ابتدا

شکل پذیری ایدئولوژی بعث، ناهنجاری های بالقوه ای، بین انتخاب و پاسخگویی دولت، توسط روش

انتخاباتی و یا رهبری حزبی که بر مردم حکومت کند موجود بود، تا آنکه به سود رهبری حزبی خاتمه

یافت و بعثیون عراق با انحصارطلبی، همه قدرت موجود در کشور را به خود اختصاص دادند.

3 حزب و دولت ملی در سطوح بسیاری به هم مرتبطند، عالیرتبه ترین بخش دولتی شورای

فرماندهی انقلابی است که اعضای آن به استثنای یک افسر بازنشسته نظامی، همان اعضای هیئت حاکمه

حزبی یعنی فرماندهی انقلابی است. یک سوم این افراد به صورت وزیران دولت عمل می کنند. اعضای

حزب مقامات حساس را در دولت، سرویس های پلیس و امنیتی و ارتش اشغال می نمایند. استانداران و

مقامات رسمی عالیرتبه از رده های حزبی برگزیده می شوند. این گونه تقسیم تکالیف زمینه کسب تجربه را

برای تصاحب مسئولیت های عالی، بوجود می آورد.

4 تشکیلات دولتی استبدادی است و دولت اختیارات خود را به شدت اعمال می کند. شورای

فرماندهی انقلابی که توسط رئیس آن حسنالبکر و معاون او صدام حسین اداره می شود. منبع اصلی

قانونگذاری و قدرت اجرایی نیز می باشند. اعضای شورا، مکررا دادگاههای ویژه ای را برای محاکمه

کسانی که متهم به طغیان بر علیه دولت شده اند تشکیل می دهند. اعضای کابینه مدیران شرکت های دولتی و

بقیه مقامات، مجریان تصمیمات شورای فرماندهی انقلابی می باشند. کمیته ویژه ای نیز مرکب از اعضای

عالیرتبه شورای فرماندهی انقلابی، برای هماهنگ ساختن سیاست های برنامه ریزی و اجرای مسائل

اساسی نظیر، نفت و کشاورزی تشکیل شده است. رژیم در طول سالهای حکومت خود سعی کرده است در

بوروکراسی موجود در حداقل آن عراقی های وفادار و در صورت امکان بعثی و در نهایت افراد بعثی

ذیصلاح را به کار گمارد. پس از یک دهه رژیم موفق شده است افراد بعثی ذیصلاح و وفادار را در

ص: 29

پست های حساس قرار دهد.

5 صنعت نفت عراق مهم ترین عامل نشان دهنده این روند است که قسمت های متعدد آن مجموعا

تحت سرپرستی وزارت نفت قرار دارند. شرکت ملی نفت عراق اکتشاف، تولید، بازاریابی و حمل و نقل

نفتی را به عهده دارد. سازمانهای دولتی دیگر مسئول پالایش، توزیع داخلی و تهیه طرح های نوین هستند.

در مورد پرسنل هدایت کننده این سازمانها اطلاعات چندانی در دست نیست. لیکن از آن حکایت دارد، که

کارمندان صنعت نفت در سطوح عالی متشکل از اعضای مهم حزب بعث هستند. بنابراین از هفت سازمان

تابع وزارت نفت سه سرپرست از پنج سرپرست شناسایی شده توسط ما بعثی هستند. رؤسای شرکت تولید

نفت و گاز شمال و جنوب عراق (که نهایتا جانشین شرکت نفت عراق و شرکت نفت بریتانیا شده است.) از

اعضای رهبریت حزب بعث در استانهای خود می باشند. اطلاعات پراکنده موجود نشانگر آن است که

پرسنل قدیمی که قبل از به قدرت رسیدن بعثی ها در امور نفتی مشغول به کار بوده اند از سمت های مدیریت

کنار گذاشته شده اند. بنابراین شواهد موجود نشان می دهد که این صنعت شدیدا توسط حکام سیاسی بغداد

کنترل می شود و در برابر آنها پاسخگو است.

6 تشکیلات حزبی مشابه تشکیلات دولتی است. حزب بعث ابتدا در سال 1966 منشعب شد. علاوه

بر حزب حاکمه بر عراق یکی دیگر از شاخه های آن در دمشق است و سوریه را اداره می کند. هر کدام یک

فرماندهی ملی دارند. (بدان معنی که در پان عربیسم وجود دارد، همان طور که بعثیون همواره جهان عرب

را یک ملت قلمداد کرده اند، بدین سبب هریک از کشورها را یک منطقه می نامند.) فرماندهی ملی در عراق

تنها اقتدار اسمی بر فرماندهی منطقه ای که عملاً کشور را اداره می کند دارد. فرماندهی منطقه ای بر وظایف

قسمت های تابعه در هر استان نظارت داشته و آنان نیز در مقابل، واحدهای کوچکتر را اداره می کنند.

حزب دفاتری نیز دارد که توسط اعضای فرماندهی منطقه ای اداره می شود و برای جلب حمایت یکپارچه

مردم از تصمیمات دولتی و راهنمایی تشکیلات «خلقی» و کنترل مردم عادی به کار می رود. دو دفتر

اهمیت بیشتری دارد:

* دفتر نظامی که نیروهای مسلح را کنترل نموده، ارتقا مقام را تصویب، جوایز و تعیین تکالیف و

همچنین شواهد عدم وفاداری سیاسی را زیر نظر دارد. ریاست این بخش به عهده یکی از اعضای شورای

فرماندهی انقلابی و عضو فرماندهی منطقه ای یعنی عزت ابراهیمالدوری است. و اعضای دیگر آن شامل

وزیر دفاع عدنان خیرالله طلفاح و رئیس سازمان امنیت سعدون شاکر می باشد. تضمین ثبات و وفاداری

سیاسی واحدهای حساس نظامی، بخصوص در حوزه بغداد، برای امنیت رژیم از اهمیت بسیاری

برخوردار است.

* دفتر اطلاعاتی یک سازمان بسیار نیرومند و مخفی است که مسئول حفظ امنیت داخلی،

خرابکاریهای سیاسی، خارجی، کشتار و گردآوری اطلاعات می باشد. دستگیریها، بازجویی و همچنین

شکنجه و بدرفتاری که به عقیده مردم امر بسیار عادی می باشد و اجرای ترورها را در داخل و خارج از

کشور نیز به عهده دارد.»

7 ارتش خلق (جیش الشعبی) گرچه از دفاتر حزبی نیست ولی از بازوهای بسیار مهم بشمار می آید.

ارتش خلق تحت سرپرستی طه یاسین رمضان عضو شورای فرماندهی انقلابی و فرماندهی منطقه ای به

منظور جایگزینی سازمان شبه نظامی حزبی نخستین در سال 1970 تأسیس گردید. وظیفه آن حمایت از

ص: 30

حزب و دولت و یاری پلیس و نیروهای مسلح در اجرای «وظایف ملی پان عربیسم خود» می باشد. لحن

این وظایف چنین می رساند که برای مقاصد خارجی همانند مقاصد داخلی نیز به کار می رود. به هر حال،

اهداف اولیه این تشکیلات که توانایی نظامی آن نهایتا ناچیز است. حمایت از رژیم در برابر ارتش و در

عین حال همکاری متقابل آن است. این نیرو که احتمالاً از 125 هزار نفر تشکیل و تا افزایش 200 هزار

نفر نیز برای آن برنامه ریزی شده است، در سطح هر استان و بخشداری واحدهایی دارد، بسیاری از

اعضای آن به طور نیمه وقت در آن شرکت می کنند. واحدهای 600 نفری آن در هر پادگان و پایگاه مهم

مستقر می باشند.

8 در میان گروه کوچکی که دولت و حزب را اداره می کنند، مشتی از آنان از همه با اهمیت ترند. حسن البکر، 30احمد

حسنالبکر رئیس جمهور دبیرکل منطقه ای حزب بعث و سرپرست شورای فرماندهی انقلابی و نیز فرمانده

کل قوا می باشد. معاون او در حزب شورای فرماندهی انقلابی صدام حسین می باشد. این دو شخصیت

شدیدا دولت را از طریق تسلطی که بر حزب و دستگاه امنیت کشور و نیز از طریق بهره برداری ماهرانه از

رقبای قدرت و نیز کسب رضایت ارتش، کاملاً تحت کنترل در آورده اند. این دو به نظر می رسد که

تماسهای شغلی بسیار نزدیکی داشته و از وابستگی خانوادگی و برداشت مشترک از مسیر سیاست های

عراق برخوردار هستند. تفاوت این دو بیشتر جنبه نسلی دارد تا جنبه سیاسی، که نشانگر تفاوت سلیقه و

مهارت ناشی از سن و سال، اخلاق و سوابق فردی است.

9 البکر 66 ساله، یک افسر عالیرتبه ارتشی، یک عرب ناسیونالیست و یک عضو میانه روی حزب،

تجربه وسیعی در ارتش و مسائل دولت قبل از انقلابی که حزب بعث را در 1968 به قدرت رساند بدست

آورده بود. او حمایت و وفاداری افسران عالیرتبه ارتش را همچنان حفظ نموده است. در مقابل، تجارب

قبل از انقلاب صدام حسین 41 ساله، شامل طراحی توطئه های حزبی و به اجرا در آوردن آنها می باشد.

مردی است که آشکارا به هیچ فردی اطمینان نمی کند و شهرتی در شجاعت، بی رحمی و زیرکی و باهوشی

در ابتدای زندگی خود بدست آورده است. صدام حامیان خود را در همه سطوح دستگاه حزبی جای داد.

نزدیک ترین همکاران وی در فرماندهی منطقه ای و شورای فرماندهی انقلابی عبارتند از، عزت

ابراهیمالدوری، عدنان خیرالله طلفاح، حسن علی الامیری، عدنان حسین و نعیم حداد.

10 انتقال واقعی قدرت از بکر به صدام سالها است که در جریان است. بکر از کهولت و ضعف

جسمانی، مشخصا از بیماری قند، افزایش فشار خون، بیماری کلیوی و بیماری عروق کرونری رنج

می برد. البکر بیشتر امور مربوط به اداره دولت و مسائل حزبی را به صدام جوان و سالم واگذار نمود. او به

هر حال، سمبل مهم ادامه و وفاق در کل سیستم باقی ماند که هنوز باید مهم ترین مرحله انتقال قدرت را

تجربه کند. البکر همچنین نماینده ارتش عراق در بافت قدرتی است که می بایست از آن غیر نظامیان باشد.

وزیر ارتباطات سعدون قیدان، اگرچه یک عضو شورای فرماندهی انقلاب و یک افسر سابق ارتش است

ولی بعثی نیست و تنها به خاطر وفاداری و اتکا به البکر تاکنون بر مصدر امور باقی مانده است.

11 قدرت صدام حسین در 4 سال گذشته فوق العاده افزایش یافته است. اگرچه متناوبا در منگنه

سخت مسائل عدم حمایت کافی گرفتار بود، ولی یک دوباره سازی منظم تشکیلاتی را در دولت و حزب

برنامه ریزی نمود و شورای فرماندهی انقلاب و فرماندهی منطقه ای حزب را گسترش داد و از سویی نیز

رهبریت ملی را بازسازی کرد تا خود و البکر و حامیانشان تسلط کافی برآن بیابند. صدام از طریق گماشتن

ص: 31

افراد وفادار به خود اکثر مناصب در کابینه و نیز تشکیلات امنیتی دولت را تحت کنترل خود در آورد.

12 تعداد قلیلی توانایی جانشینی و یا رقابت با صدام حسین را دارند، به هیچ شخصیت دیگری اجازه

داده نشده که از حمایت کافی در رقابت با بکر و صدام برخوردار شود و یا مراکز اصلی نارضایتی داخلی

قرار گیرد. تنها استثنا موجود، طه یاسین رمضان 40 ساله، عضو شورای فرماندهی انقلابی و رئیس ارتش

خلقی می باشد. رمضان پایگاه سیاسی نیرومندی را در حزب در اختیار دارد که در صورت بروز فرصت

مناسب می تواند از نارضایتی حزب از سیاستهای دولتی علیه صدام بهره برداری کند.

13 انتصاب عدنان خیراله طلفاح داماد البکر و برادر ناتنی صدام در دو سال قبل به عنوان وزیر دفاع و

تفویض سمت های دیگری به وی در شورای فرماندهی انقلابی و فرماندهی منطقه ای و دفتر نظامی حزب

احتمالاً به منظور سهولت دریافتن جانشین برای صدام که مقام ارتشبدی را در سال 1974 دریافت کرده

بود باشد. طلفاح اگر چه یک افسر ارتش با وابستگی حزبی و از خانواده اصیلی می باشد ولی یک

شخصیت عالیرتبه قابل احترام در ارتش نمی باشد و تنها یک افسر رده متوسط بشمار می رود اینکه او

بتواند حمایت ارتش را در خدمت به نیازهای صدام بدون رنجاندن آن قرار دهد. سؤال برانگیز است.

14 فلسفه ناسیونالیستی بعث، لائیک و رسما نسبت به مذهب بی تفاوت است. اکثریت رهبران بعث

عراق آن طور که واقع شده است، مسلمانان عرب سنی می باشند. بدین طریق سنت قدیمی حاکمیت بر

عراق توسط اعضای این گروه سنی که تنها 20 درصد جمعیت اند، ادامه یافته است. این حاکمیت معاصر

توسط سنی ها، اکثرا به سبب امکانات وسیع تر و نتیجتا کسب درجات تحصیلی عالی تر در دهه های گذشته

است. این به معنای عدم حضور دیگران نمی باشد. 4 تن از اعضای 21 نفره فرماندهی منطقه ای و شورای

فرماندهی انقلاب، که 2 تن از آنان به صدام بسیار نزدیکند، شیعه بوده و 2 تن دیگر از اقلیت های دیگر

می باشند. غیر سنی ها نه به خاطر اینکه نماینده جامعه خود هستند بلکه به خاطر جان سالم بدر بردن از

مبارزات درونی حزب و پذیرش فلسفه مادی حزب بعث به این سطوح حزبی دست یافته اند.

15 حزب بعث تلاش هایی را در عضوگیری میان شیعیان عراق (55 درصد جمعیت). کردها (20

درصد) و سایر اقلیت ها آغاز نموده است. شعبه ای از حزب در هریک از 18 استان عراق موجود می باشد.

همچنین حزب رشد فوق العاده ای در 10 سال گذشته کرده است. از تعداد دقیق اعضای آگاه نیستیم و آمار

یک میلیون عضو توسط 2 روزنامه نگار آمریکایی و نیم میلیون توسط مقاله اخیر مجله «ماهانه آتلانتیک»

ارقامی خالی از اغراق نیست، تأکید رهبری بر کنترل و وفاداری حاکی از آن است که تعداد اعضای حزب

بیش از دهها هزار نفر می تواند باشد. ولی همین تعداد اعضا نیز نشانگر تغییر حزب از صورت مخفی آن

هنگامیکه در سال 1968 قدرت را به دست گرفت به یک حزب عظیم توده ای می باشد.

16 عراق از مراکز مهم شیعیان بشمار می رود زیرا که چندین مرقد مقدس امامان شیعه در داخل حوزه

حکومت آن قرار دارد.

شیعیان اساسا در 9 ایالت بین بغداد و خلیج فارس زندگی می کنند که تقریبا صددرصد جمعیت متمرکز

در آنان را به خود اختصاص داده اند. اکثریت شیعیان که هم اکنون، حدود 7/6 تا 7 میلیون نفر می باشند به

استناد تاریخ موقعیت پست تری را نسبت به عربهای سنی و در بعضی مراتب نسبت به کردهای سنی در

عراق داشته اند. سنیان و شیعیان مسلمان مایل به کنار گذاشتن تضاد بین یکدیگر نبوده اند و این طرز

برخورد سبب بروز شرایطی شده است که طی آن شیعیان از حکومت مرکزی تحت سلطه سنی ها ناراضی

ص: 32

شوند. تحت تکفل این دولت، جامعه شیعه به صورت فقیرترین و کمتر توسعه یافته ترین بخش جمعیت

کشور باقی ماند و با حداقل دسترسی به تعلیم و تربیت، بیشتر شیعیانی که روستاها را ترک نموده، جذب

مناطقی شده اند که از مهارت شغلی کمتری برخوردار است و در ارتش و نیروهای پلیسی وارد شده و یا به

کار روزمزدی می پردازند. بسیاری از شیعیان جذب شهرها شده اند. ترکیب مشاغل در یک اقتصاد روبه

توسعه و کوشش های دولت در بهبود تعلیم و تربیت، ایاب و ذهاب، مسکن، سرنوشت کسانی که در حاشیه

شهرها متمرکز شده اند را بهتر را خویشاوندان آنها که در روستاها ساکن هستند گردانده است.

17 تمایل شیعیان عراق در جدایی طلبی از سنیان به عناوین مختلف بروز نموده است. همانند برادران

شیعه خود در ایران که وابستگی نزدیکی با آنان دارند، جامعه شیعیان در عراق به محافل مخصوص جشن

و عزاداریهای مذهبی شیعیان پیوند دارد، که بالقوه مزاحمت آفرین است، زیرا که شامل لحن خشونت باری

علیه قهرمانان سنی مذهب است. مناطق شیعه نشین به آسانی به مقررات دولت گردن نمی نهند. اکثریت

شیعیان یادآوری می کنند که قیام جدی اعراب بر علیه حکومت بریتانیا توسط بخشی از این جامعه انجام

گرفته است و مبانی مذهبی فرقه ای آنان با فلسفه مادی بعثیون در تضاد است.

18 کوشش های کردهای عراق در کسب خودمختاری زمانی درهم شکسته شد که شاه ایران پس از

امضای توافقی در سال 1975 حمایت خود را از کردها متوقف نمود. پس از آن دولت مرکزی کنترل سختی

را بر آنان اعمال داشت 200 کیلومتر خط مرزی که در قسمت های جنوبی آن از دره های پرجمعیت و

حاصلخیز برخوردار بود، از سکنه خالی شد و 60 هزار نظامی برای حمایت از پلیس و مرزبانان و حفظ و

استقرار صلح و نظم مستقر شدند. برعلیه دولت فعالیت هایی هنوز هم در جریان است لیکن در بیشتر

مناطق مردم سر خورده شده اند. جابجایی تحمیلی بیش از دهها هزار ساکنان این مناطق و خاطرات جنگ

و تنفر از کوشش های بغداد در تحمیل قومیت عربی مطمئنا عدم رضایت و نهایتا در اولین فرصت قیام

دوباره ای را برعلیه دولت حاکم بغداد ترغیب می کند.

19 با تکیه بر منحنی آمار جمعیت، عراق حدودا رشد متوسطی را برای یک کشور کمتر توسعه یافته

نشان می دهد. جمعیت 13 میلیونی کنونی، در 20 سال گذشته حدودا 2 برابر شده است. نیمی از آنها زیر

15 سال و 32 آنها در آمارگیری 1977 جز ساکنان شهرها به حساب آمده اند. نسبت جمعیت روستاها به

مناطق زیر کشت نسبت به 20 سال گذشته ثابت مانده است. نتیجتا، تمامی افزوده جمعیت در روستاها به

شهرها کوچ نموده اند.

20 فشردگی جمعیت در شهرها، فعالیت رژیم را در تمرکز جمعیت در تشکیلات توده ای آسانتر نموده

است. از سویی امکان آشوب و هرج و مرج را نیز افزایش داده است. سطح تلاش رژیم، در گسترش مبانی

حزبی از طریق مدارس تشکیلات خلقی و حزب شرایطی را بوجود آورده است که طی آن توده مردم از

اطلاعات در تجارب مشترکی برخوردار شده اند. اینکه توده مردم این تجارب را پذیرفته و یا رد نمایند.

مسئله ای که دهه دوم حکومت بعثیون بدان پاسخ خواهد داد.


پیوست ب: نفت عراق

«پیوست ب»

نفت عراق

1 ذخایر بالقوه قابل بازیافت نفتی عراق حدود 100 میلیارد بشکه برآورد شده، که 36 میلیارد بشکه

ص: 33

آن شامل دخایر تثبیت شده و احتمالی است که برابر نیمی از ذخایر این گونه ای ایران است. بدون توجه به

ذخایر، تولیدات کنونی یک میلیارد بشکه در سال تا انتهای قرن حاضر می تواند حفظ شود. تقریبا همه

افزایش حجم تولیدات نفت عراق، از هم اکنون تا اواسط دهه 1980 از مناطقی که حوضچه های نفت آن

قبلاً به انتها رسیده است و جز ذخایر تثبیت شده و احتمالی است بدست می آید.

2 تا به امروز، توسعه بخش نفتی عراق کندتر از آنچه پیش بینی می شد، بوده است و برنامه بازده

تولیدی نیز از سال 1973 به این طرف چندین بار توأم با کاهش بوده است. دولت عراق اخیرا در نظر

داشت ظرفیت قابل دوام تولید نفت خام خود را از 3 میلیون بشکه در روز در سال 1978 به 4 میلیون بشکه

در روز در اواسط دهه 1980 افزایش دهد. حوزه های نفتی مهم عراق چون کرکوک و رومیله به حداکثر

توانایی تولید خود رسیده و مشکلات مربوط به حوضچه های نفتی را تجربه می کنند. اگرچه بروز اینگونه

معضلات، منطبق با دخول حوزه های نفتی به مرحله اوج توسعه خود می باشد، زمانی که هدفهای کلی

توسعه حجم نفت عراق به این مرحله کشیده شد. دولتمردان عراق ظاهرا انتظار بروز چنین حوادثی را در

این زمان نداشته اند. این گونه حوزه ها تعمیر و ترمیم گسترده ای را طلب خواهند نمود و با همه این اوصاف

پس از آن، حفظ سطح تولید کاری بس دشوار خواهد بود.

3 تنگنای قابل انتظار تعادل عرضه و تقاضا در بازار در دهه 1980، عراق را قادر خواهد ساخت تا به

تولید چیزی نزدیک به سطح تولید واقعی مبادرت ورزد. حجم واقعی نفت تولید شده توسط دو عامل قابل

توجه تحت تأثیر واقع می گردد:

«(1) تمایل به افزایش سطح بهره برداری از نفت بازیافته و محدودیت هایی که این روش بر میزان تولید

نفت تحمیل می کند.

(2) درآمد جاری حاصله در سطوح مختلف تولیدات نفت. افزایش روزافزون قیمت نفت جهانی،

تقاضای عراق را در توسعه تولیدات نفتی پر کردن بودجه برنامه های عمران ملی، کاهش خواهد داد. در آن

چهارچوب، دیدگاههای توأم با صرفه جویی در مقدار تولیدات نفتی احتمالاً در دولت مورد توجه و

جاذبیت روزافزونی قرار خواهد گرفت. در اواسط دهه 1980، تولیدات نفت عراق، مشخصا از «توانایی

تولید» آن کمتر خواهد بود، هر چند که کمبودی در عرضه نفت جهانی باشد. »

4 حوزه نفت کرکوک در شمال عراق و دیگر حوزه های اقماری آن از قبیل جمبور و بای حسن روزانه

و به طور متوسط 5/1 میلیون بشکه نفت تولید می نمایند. ذخایر اصلی کرکوک در بافت های سنگ آهکی

واقع شده بسیار مضر و آسیب دیده است. برنامه های ترمیم و بهبودی که در حال توسعه است خواستار

تزریق دوباره گاز طبیعی برای حفظ سطح تولیدات کنونی و همچنین رسانیدن سطح نفت بازیافتی به

حداکثر می باشد.

5 توسعه طرح اصلی مهار و انتقال گاز از حوزه های نفت شمال و به کارگیری آن در مصارف داخلی

در فاز نهایی طرح ریزی خود می باشد. ولی طراحان عراقی سقوط فوق العاده تولید نفت کرکوک را بعد از

1984 پیش بینی می کنند. چون تزریق گاز به داخل حوزه های نفتی افزایش عمده ای می یابد و سطح تولید

نیز پائین خواهد آمد و این محتملاً موجب وقفه در انجام پروژه مزبور می گردد.

6 عراق شدیدا با افزایش سطح آب نمک در تولیدات نفت خام کرکوک مواجه است. نتیجتا مجبور

شده اند در نقاطی که به دستگاههای نمک زدایی دسترسی ندارند بهره برداری از چاهها را متوقف نمایند.

ص: 34

تولید نفت خام بدین سبب در کرکوک کاهش یافته است. عراقی ها دستور خرید واحدهای دستگاه

نمک زدایی را داده اند ولی این تجهیزات احتمالاً حداقل تا دو سال دیگر، آماده نخواهد شد.

7 ظرفیت تولیدی قابل دوام حوزه های جنوبی حدود 5/1 میلیون بشکه در روز است. رومیله 80

درصد این مقدار را به تنهایی تولید می کند. شرکت ملی نفت عراق، تزریق آب را برای بهبود ذخائر نفت، به

کار برده است، ولی این طرح موفقیت آمیز نبوده است. نتیجتا، شرکت ملی نفت عراق هم اکنون به ارزیابی،

تزریق گسترده مقادیر زیادی گاز مربوطه پرداخته است. طرح بهره برداری گاز حوزه های نفت جنوب، در

حال توسعه می باشد. افزایش سطح آب نمک رو میله، همانند کرکوک، این شرکت را وادار به صدور

تقاضای خرید «دستگاههای نمک زاد» نموده است.

8 عراق، همانند دیگر کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه بر تکنسین های خارجی در وسعت

قابل توجهی متکی است که این اتکاء در زمینه های مهندسی، طراحی، حفاری و ساختمان صنعت نفت

می باشد. برای مثال، براسپترو (Braspetro)، شعبه خارجی انحصارات دولتی نفت برزیل و الف اراپ

(ElF-Erap) فرانسه، که هر دو بنابر قراردادهای خدماتی با بغداد عمل می کنند اعلام کرده اند که از سال

1974 به این طرف اکتشافات مهمی انجام داده اند.

9 برزیلی ها در دو منطقه نفتی یعنی منطقه مجنون و مناطق نفتی شرق بغداد مشغول می باشند. توانایی

بالقوه تولید نفتی مجنون بین 250 هزار و 600 هزار بشکه در روز توسط برزیلی ها تخمین زده شده است.

آنها امیدوارند، که در اوایل یا اواسط دهه 1980 آن را آماده تولید نمایند. شرق بغداد پتانسیل تولیدی 150

هزار شبکه در روز را دارد. براسپترو، به اندازه کافی حفاری را کامل نکرده است که این توانایی بالقوه را

مشخص کند و جدول زمانی توسعه این حوزه ها، به نظر بیش از اندازه خوش بینانه می باشد. در صورتی که

عراقی ها صبر و بردباری خود را در برابر این نحوه پیشرفت از دست دهند، ممکن است از برزیلیها

بخواهند که بخشی از کارها را به پیمانکاران فرعی غیر برزیلی واگذار نمایند.

10 نقش کمپانی های عظیم نفت غرب، به طور سیستماتیک در دو دهه گذشته، به نفع دریافت کمک از

شوروی و شرکت های مستقل کنترات کننده غربی، کاهش یافته است. تکنسین ها و مهندسین روسی در

بازبینی طرح های توسعه برای اکثر پروژه های عظیم نفتی شرکت داشته اند. به طور مشخص نیز در توسعه

رومیله همکاری فراوانی نموده اند. معهذا به خاطر کمبود تجهیزات شوروی و عدم تجربه روسها در بهبود و

ترمیم ذخایر حوزه های نفتی نظیر این کشور، عراق همچنان تمایل خود را به معامله با کمپانیهای نفت

غربی که توانایی تهیه لوازم و مهارتهای لازم را دارند، حفظ نموده است. البته محدودیت های فنی روسها

احتمالاً به کاهش نفوذ آنها در سالهای آتی خواهد انجامید.


پیوست ج: اقتصاد

«پیوست ج»

اقتصاد

1 نفت، خون جاری، در اقتصاد عراق است، همان طور که برای سالهای متمادی بوده است. با کاهش

تولید نفت ایران به سبب بحران سیاسی، عراق چندین ماه است که نفت خود را به میزان 3 میلیون بشکه در

روز صادر می نماید. با افزایش قیمت اخیر، عراق 14 میلیارد دلار در 1979 در مقایسه با 11 میلیارد دلار

در سال 1978 بدست می آورد. این درآمد که، 95 درصد درآمدهای صادراتی و 85 درصد درآمد دولت

ص: 35

را تشکیل می دهد و سوخت لازم برای اقتصادی متمرکز و شدیدا تحت کنترل را که در آن بخش عمومی

مسئول 75 درصد تولید است، فراهم آورد. سهام واحدهای خصوصی اساسا در کشاورزی، برخی از

خدمات و صنایع کوچک و ساختمانی ستادی متمرکز است. دولت نیز از طریق «سازمانهای کلی» نیمه

مختار به اداره کردن صنعت نفت، تقریبا تمام صنایع و نیز اداره بخش ترابری می پردازد. همچنین خدمات

درمانی، تعلیم و تربیت و خدمات عمومی به عهده دولت است.

2 در تمام طول مدت زمامداری، رژیم مشغول تحکیم قدرت خود بود، و ملاحظات اقتصادی در

درجه دوم اهمیت بوده است. درآمد نفت در سرمایه گذاری ها، واردات مایحتاج عمده برای طرح های

توسعه تجهیزات نظامی و مواد مصرفی و خوراکی به کار رفته است. تأمین مایحتاج خوراکی و مصرفی در

جلب رضایت 65 درصد توده مردم که براساس آمار 1977 در شهرهای کوچک و بزرگ ساکن هستند

برای دولت از اهمیت خاصی برخوردار است. این درآمدها تا حدود زیادی در گسترش و بهبود بخش نفتی

نیز به کار رفته است. عراق ظرفیت تولید نفتی 1/3 میلیون بشکه در روز دارد، خطوط لوله صادراتی و

ترمینالهایی با توانایی صدور جمعا 9/4 میلیون بشکه در روز را نیز ساخته است. بنابراین، دولت قادر به

صدور نفت از راههای متفاوتی است و تنها به یک دریچه خروج وابسته نیست. نیازهای ارتش و امنیت

همانند نفت از اولویت اولیه برخوردار بوده است. بودجه عادی در اولویت بعدی قرار می گیرد. توسعه

کشور نیز مبلغ ناچیز باقیمانده را جذب خود می کند.

3 عراق سودهای کلانی، از افزایش قیمت نفت در سالهای 74 73 بدست آورده است، افزایش

متوسط 10 درصد رشد در تولید ناخالص ملی را بدون خسارات حاصل از تورم و ضایعات دیگر، که

بیشتر اعضای اوپک بدان دچارند، بدست آورده است. طرح هایی که بعد از سال 1973 به کنترات در

زمینه های فولاد، کودشیمیایی و مجتمع پتروشیمی داده شده، افزایش هزینه های دولت را موجب گشته

است. افزایش هزینه های داخلی به همراه «طرح های توسعه» اثرات مشخص فزاینده ای را در اقتصاد

عراق بوجود آورده است. افزایش حاصل از تقاضا توأم با موانع عرضه سبب تولید فشارهای تورمی گشته

است. اگرچه دولت اجازه افرایش قیمت ها را نسبت به سالهای قبل لازم می داند، ولی دولت با بازرسی از

طریق سیستم وسیع کنترل قیمت خرده فروشی و سوبسید دولتی که عملاً تمامی اقتصاد عراق را در زیر

پوشش خود دارد. برآن نظارت می کند. سوبسید مواد غذایی، در سال 1976، برای مثال 460 میلیون دلار

برای دولت هزینه داشته است. درصد تورم، که به طور وضوح فشارهای اصلی تورم زا، را منعکس نمی کند

به حدود 10 درصد در سال 1976 رسیده، معهذا، این درصد در مقایسه با افزایش بیش از 30 درصد در

عربستان سعودی در همان سال و افزایش 24 درصد در سال 1977 در ایران، بسیار رضایت بخش است.

4 رژیم بعث به سرعت آموخت که فشار بیش از اندازه در توانایی جذب اقتصادی، منجر به بروز

مشکلات اقتصادی خواهد شد. کنترل فوق العاده دولتی توانایی جلوگیری آنی از فشارهای توسعه یابنده

را ممکن ساخت، مسئله ای که کشورهای دیگر عضو اوپک مقابله با آن را بسیار سخت یافتند. عراق

هم اکنون از افزایش ممتد موازنه پرداختها، ذخایر فراوان ارزی، تورم کم اگر چه کنترل شده، ارتقا سواد و

رشد سطح زندگی بهره می برد. بهبودی های اجتماعی، به هر حال در مقایسه با سطح درآمد بسیار ناچیزی

که اکثریت عراقیان در اوایل 1970 بدست می آورده اند قابل مشاهده می باشد.

5 در ادامه مسیر کنترل اقتصادی، عراقی ها از ضروریات سیاسی موجود محیط وفاداری و پایبندی را

ص: 36

بنا کرده اند. رژیم خواهان مسئولین و کارمندانی در اکثر بخش های مهم دولتی است که از نقطه نظر سیاسی

مطمئن و قابل اعتماد باشند. عراقی هایی که از تخصص لازم در طراحی، نظارت و اجرای یک طرح

عمرانی، از یک رآکتور اتمی 70 مگاواتی گرفته تا صنایع سنگین، کارخانجات سبک، ساختمان سازی و

آبیاری برخوردار باشند وجود ندارند. افزودن وفاداری به حداقل شایستگی، از تعداد افراد قابل دسترسی

می کاهد. تغییرات مداوم کابینه در دهه 1970 که شامل چند وزارتخانه اقتصادی بود سبب پیدایش

مدیریتی ضعیف و حتی فاقد صلاحیت گشته است که تداوم خط مشی ها را نیز نابود ساخته است. یک نوع

ارزیابی مقدار موفقیت در طراحی و اجراء، توجه به هزینه های عمرانی است که تنها 58 درصد بودجه

اختصاص داده شده در سال 1976 و 1977 را شامل شده است و این آخرین آمار در دسترس ما می باشد.

6 دولت عراق در برنامه عمرانی سالهای 80 76 پروژه های زیربنایی ساختمان سازی، کشاورزی و

خدمات اجتماعی را آغاز نمود. ساختمان جاده ها، راه آهن و دیگر تسهیلات حمل و نقل، مدارس حرفه و

فن و تجمع های مواد ساختمانی سهم اساسی مخارج را به خود اختصاص داده. در مقابل سهم تخصیصی به

صنایع رو به کاهش رفته است.

7 در اولین دوره 2 ساله برنامه عمرانی 80 76، به هر صورت صنایع به همراه نفت، 43 درصد کل

بودجه را همچنان به خود اختصاص دادند. تأکید بر رفع مشکلات گلوگاهها، موجب کاهش تراکم بنادر،

گسترش ظرفیت انبارهای داخلی و تسریع تأسیس و احداث تأسیسات حمل ونقل و ارتباطی گردید.

بودجه عمرانی 1978 یک تغییر اساسی در تأکید بر کشاورزی و خدمات اجتماعی را نشان می دهد.

بزرگترین سهمیه منابع برای توسعه کشاورزی به کمبود اساسی آب، کنترل سیل و پروژه های آبیاری و

آبرسانی که با نیاز محل تطابق داده نشده واگذار شده است. (به جدول نگاه کنید.) گذشته از پروژه های

عظیم، برنامه عمران روستایی شامل پروژه های منزوی شده ای است که نشانگر امکان توفیق تکنولوژی

برتر در صحرایی است که با کشاورزی بدوی مورد بهره برداری قرار می گیرد.

8 کشاورزی حوزه ضعیفی را در اقتصاد عراق تشکیل می دهد. زمین های قابل کشت وسیع بوده ولی

کمتر از نصف آن مورد بهره برداری قرار گرفته است. توجه ضعیف دولت به احتیاجات واقعی جامعه

کشاورزی سبب کمبود بودجه در فعالیت های کشاورزی شده و در نتیجه این بخش از تسهیلات اعتباراتی

و توسعه شدیدا ضروری بی بهره مانده است. از سویی روشن است که اشغال دولت در طرح های مهندسی با

سطح وسیع منتج به عدم توجه به احتیاجات مهم زارعین کوچک از جمله ایجاد جاده های حمل و نقل مواد

غذایی، بهبود فرصت های بازاریابی و در دسترس قرار گرفتن مواد مورد نیاز مؤثر ارزان قیمت داخلی

مانند تخم و کودهای شیمیایی شده است. کشیده شدن جمعیت روستا به شهر، مشکلات کارگری را در

واحد کشاورزی تشدید کرده است. کمبود نیروی انسانی پیشرفت را در فصول کار و بخصوص در زمان

برداشت محصول به تعویق انداخته است.

9 اگرچه تولیدات کشاورزی به سبب تزلزلی که در برابر شرایط متغیر و آب و هوا دارد، متفاوت است،

معهذا، مجموعه تولیدات آن از سال 1970 به بعد رو به کاهش رفته است. تولیدات گندم برای مثال 3/1

میلیون تن در سال 1976، که سال بسیار مساعدی بوده است به 700 هزار تن در سال 1977 که از نظر آب

و هوا مساعد نبود کاهش یافته است. این کمترین سطح تولید در سالهای متمادی است. مشاهده سالهای

مطلوب و کسب نتایج مؤثر بدون ایجاد تحولات کشاورزی به طریق آبیاری و تخلیه آب سطحی و

ص: 37

پروژه های احیای زمین امکان پذیر نخواهد بود. افزایش تقاضای مواد غذایی، مهاجرت بیش از حد به

شهرها و رکود جمعیت روستاها، تنها راه چاره ای را که برای عراق باقی گذارده است، مکانیزه و مدرنیزه

کردن کشاورزی است در صورتی که امید بازگشت به خودکفایی 20 سال پیش مورد نظر باشد. ورود

کشاورزان از کشورهای عرب دیگر بندرت کمک مؤثری نموده است. واردات غذایی رو به تزاید است و

در سال 1978 به 750 میلیون دلار ممکن است بالغ شود، سیستم جیره بندی غذایی در یکی از استانها

مورد آزمایش قرار گرفته است.

10 حساب جاری عراق در دهه 1970 همواره اضافه بر مخارج بوده است و در آینه قابل پیش بینی

رهبران عراق با به کار بستن سیاست های محافظه کارانه مخارج، وضع پرداخت ها را ثابت نگاه خواهند

داشت. ارز رسمی خارجی از 780 میلیون دلار در سال 1972 به 7 میلیارد دلار در پایان سال 1977 و

حدود 5/8 میلیارد دلار در پایان سال 1978، رسید. رهبران عراق نگرانی خود را از اجازه افزایش ذخایر

ارزی به «سطح ناسالم» ابراز نموده اند. توجه همزمان به ظرفیت قابل جذب در کشور، آنان را وادار به

انتخاب نقطه میانگین مشترکی بین صرف درآمد نفت و افزایش ذخایر ارزی کرده است. افزایش

قیمت های نفت خام، ذخایر ارز خارجی را به سطوحی بالاتر از آنچه رژیم خواهان آن است خواهد

کشاند. این گونه توسعه مالی می تواند غریزه نیرومند عراق را در حفظ ذخایر منابع نفت خود تقویت کند.

11 علی رغم سیاست پذیرش اعراب غیر عراقی بدون هیچ گونه محدودیت، کمبود نیروی انسانی،

مخصوصا در سطوح تخصصی و مهارت، کوشش های عمرانی دولت را کُند نموده است. آماری از کارگران

عرب غیر عراقی، ظاهرا در دست نیست، ولی مقامات رسمی اخیرا متذکر شده اند که این آمار، به بیش از

صدها هزار نفر بالغ شده است و همچنان نیز رو به تزاید می باشد. مصریان ترغیب به مهاجرت و فعالیت در

بخش کشاورزی شده اند و تعداد کنونی آنان در حدود 150 هزار تن می باشد.

12 رهبریت، هدف های سیاست تجارتی خود را براساس سود اقتصادی دنبال می کند. فعالیت های

تجارتی به سرعت از کشورهای کمونیست به کشورهای صنعتی غربی و ژاپن تغییر موضع داد، زیرا که این

کشورها محصولات مورد نیاز عراق را تولید می کنند. سیاست تحریم سرسختانه اعراب به هر حال، بر

چگونگی و مکان صرف در آمد نفت عراق تأثیر خواهد گذاشت. تنها استثناء در مقررات این تحریم،

درباره شرکت های آمریکایی است و تنها برای مثال، تولیدات و یا تکنولوژی که از منابع دیگری قادر به

تهیه آن نمی باشند را در بر می گیرد. علاقه مندی سابق بغداد، در مطابقت و همراهی با مسئله تحریم در

ماههای اخیر کاهش یافته است و نقش آمریکا در تأثیرگذاری بر پیمان صلح مصر و اسرائیل به افزایش

سهم آمریکا در بازار عراق لطمه خواهد زد.

13 عراق همواره سعی نموده در سالهای اخیر. از اهرم های اقتصادی به عنوان وسایلی برای ابراز عدم

رضایت سیاسی یا اقتصادی خود، بهره گیرد. تحریم تجارتی برعلیه آلمان غربی که هم اکنون سست شده

است، براین اساس برقرار شد که عدم رضایت عراق را به سبب آنکه، آلمانها به اندازه کافی از واردات نفت

عراق بهره نمی جویند، نشان دهد. تحریم محدود نیز برعلیه بریتانیا، به سبب اخراج تعدادی از دیپلماتیهای

عراقی، بعد از حادثه تیراندازی در لندن، اعمال شد. اینها تاکتیک های معمول عراق به شمار می روند.



پیوست د: نیروی نظامی

ص: 38

«پیوست د»

نیروی نظامی

1 بعد از جنگ اکتبر 1973 خاورمیانه، عراق نیروهای نظامی خود را بیش از هر کشور عربی دیگر

گسترش و بهبود بخشیده است. پیشرفت سریع دو قدرت نظامی مخالف عراق، ایران و اسرائیل، بزرگترین

محرک برای تجهیز نیروی نظامی عراق بوده است.

2 علی رغم بهبود فوق العاده که حاصل موافقت نامه 1975 بین دو کشور است. عراق تا زمان سقوط

شاه، ایران را به عنوان یک قدرت بالقوه مخالف خود به حساب می آورده. در نتیجه نیروهای اصلی عراق

برای کنترل کردها مستقر نگردیده اند. بلکه در جاده های اصلی که به ایران منتهی می شود استقرار داده

شده اند، در حالی که باقی نیروها در پادگان هایی نزدیک به نقاط پر جمعیت و مراکز صنعتی شرق عراق

مستقر شده اند. (به نقشه مراجعه شود.)

3 جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973 محرک فزاینده ای را در تلاش های بغداد در رفع کمبود

تجهیزات مدرن نظامی و قدرت ناکافی لجستیکی و ضعف تاکتیک و رهبری موجب گشت. بعد از جنگ

اکتبر ارتش سرسختانه سعی نمود که کمبودهایی را که در جنگ بروز نموده بود اصلاح نماید. عراق

سلاح هایی به ارزش حدودا 6 میلیارد دلار از سال 73 تاکنون خریداری کرده است و تلاش های مصرانه و

بلیغی را در بهبود توانایی زرهی، نصب سیستم دفاع هوایی در سرتاسر کشور و تقویت نیروی هوایی به کار

برده است.

4 اگرچه روابط عراق با کویت و سوریه مکررا رو به تیرگی رفته است ولی هیچکدام از این همسایگان

خطر اساسی برای موجودیت عراق به شمار نمی آیند. قدرت نظامی کویت کوچک تر از آن است که خطری

علیه عراق باشد و سوریه نیز آن قدر درگیر مسائل لبنان و اسرائیل بوده که در شرایط متصوری نمی تواند به

جنگ تمام عیار علیه عراق مبادرت نماید. تعداد کم یاغیان کُرد که گهگاه به حمله دست می زنند تنها نوعی

مزاحم بشمار می آیند و نمی توانند برای نیروهای عظیمی که کنترل دولت را در شمال شرقی عراق حفظ

می کنند خطری به حساب آیند. در صورتی که شرایط ناآرام ایران ادامه یابد و به کُردهای ایران

خودمختاری گسترده ای تعلق گیرد این شرایط نیز تغییر خواهد نمود.

نیروی زمینی:

5 از زمان جنگ 1973 عراق نیروهای زمینی خود را دو برابر و به سطح 200000 نفر رسانیده است.

از نظر تعداد افراد، عراق بعد از مصر در دنیای عرب دوم است. نیروهای عراق مشتمل بر 4 لشکر زرهی 2

لشکر مکانیزه 5 لشکر کوهستانی و تعدادی تیپ مستقل است. علاوه بر واحدهای موجود، عراق دارای

نیروهای پلیس، گارد مرزی شبه نظامی 50 هزار نفری، ارتش خلقی یا میلیشیای حزب بعث است که

حدودا (000/125) نفر می باشند.

6 کوشش های ارتش برای ایجاد یک نیروی زرهی سهمگین شامل 2000 تانک و 1700 نفر بر

زرهی در واحدهای زرهی متمرکز شده است. از سال 1973 تاکنون نیروهای زرهی عراق دو برابر شده

است و در حال حاضر به مقدار کمی از نیروهای سوریه و مصر بزرگتر است.(1)

1- سوریه نفربرهای زرهی بیشتری دارد ٬ ولی در مقابل عراق تعداد بیشتری را به واحدهای رزمی در مقایسه با سوریه و مصر گماشته است.
ص: 39

از سال 1973 تعداد خودروهای حمل و نقل تانک که حدود 200 عدد بود به 1000 دستگاه افزایش

یافته است و احتمالاً تا پایان سال 1979 به 1200 دستگاه خواهد رسید. با در نظر گرفتن این تغییرات،

عراق دست کم قادر خواهد بود تانک های سه لشکر از چهار لشکر زرهی خود را در یک آن منتقل نماید.

همچنین بغداد می تواند تانکهای لشکر مکانیزه خود را به وسیله راه آهن نقل و مکان نماید. این خط آهن ها

از جنوب به شمال کشیده شده است. خط اصلی این خطوط به خط آهن سوریه متصل می باشد.

7 عراق در حال گسترش و مکانیزه نمودن نیروهای زمینی است. واحدهای جدید زرهی و یک لشکر

کوهستانی در حال شکل گرفتن است. دو لشکر از لشکرهای کوهستانی موجود ممکن است مکانیزه شود.

تا سال 1983 اگر این طرح ها انجام شود افراد ارتش به 250000 پرسنل، 2600 تانک و 2500 نفربر

زرهی متشکل در واحدهای رزمی افزایش می یابد. به خاطر فزونی تقاضای نیروی انسانی واجد شرایط

سنی برای ارتش، بخش اعظم رشد پیش بینی شده ارتش از طریق ارتقای درجه واحدهای شبه نظامی

همچون واحدهای پلیس و گارد مرزی صورت خواهد گرفت.

نیروهای هوایی و دفاع هوایی:

8 از زمان جنگ 1973 تاکنون نیروی هوایی عراق 65 درصد افزایش یافته و به 480 هواپیمای

بمب افکن و جنگنده رسیده است. عراق در حال خرید هواپیماهای مدرن است و در حال حاضر تعداد

میگهای 23 و سوخو 20 و 22 عراق از مجموع جنگنده های مصر و سوریه بیشتر است.

9 نیروی هوایی عراق به طور قابل توجهی قدرت ضربتی اش را بهبود بخشیده است. از پایگاههای

عراق نیروی هوایی این توانایی را دارد که ضربه به اسرائیل، یا خیلی از پایگاههای نظامی ایران بزند و در

سطح خیلی پائینی که رادارها قادر نباشند آنها را شناسایی کنند، پرواز نمایند. از آنجا که ایران و اسرائیل

قادرند به عراق ضربه وارد آورند. رژیم عراق در تلاش برای تقویت روزافزون نیروی دفاع هوایی خود

می باشد. در نتیجه جنگنده های میگ 23 و مدلهای جدید میگ 21 حدود 50 درصد نیروهای تهاجمی

هوایی را به خود اختصاص داده اند در حالی که در 5 سال پیش 40 درصد از این نیروها را تشکیل

می داده اند.

10 علی رغم تجهیزات جدید توانایی نیروی هوایی هنوز محدود می باشد. جنگنده های عراقی شامل

60 فروند از میگ های خارج از رده 15 17 19 و هواپیماهای هاکرهانتر Hawker Hunterمی باشند.

نیروی هوایی هیچ دستگاه مدرن هدایت کننده دقیق موشکی ندارد. قدرت نیروی هوایی به سبب کمبود

خلبان محدود می باشد. خلبان به ندرت تمرین جنگهای هوایی انجام می دهند و توانایی و شایستگی

مشابه خلبانان اسرائیلی را ندارند.

11 نیروی هوایی در دهه 1980 بهبود بیشتری خواهد یافت. تعداد هواپیما در مجموع افزایش

معتدلی خواهد یافت. زیرا هواپیماهای قدیمی و خارج از رده باید تغییر یابند. بغداد حدود 36 میراژ اف

1 شکاری خریداری کرده است (ولی زمان تحویل آن هنوز مشخص نشده است) و اجازه خرید 36 فروند

دیگر را نیز دارد. در ظرف چند سال آینده عراق هواپیماهای جدید روسی دریافت خواهد نمود، شاید در

این مجموعه میگ 25 نیز گنجانده شود. به علاوه به همراه معامله میراژها تسلیحات نظامی پیچیده هوا به

زمین و هوا به هوا نیز گنجانده شده است و بنا به گزارش ایتالیا، عراق را با دستگاههای Electronic

ص: 40

Countermesures مجهز خواهد نمود. این موشکها و دستگاهها از دستگاههایی که عراق هم اکنون در

اختیار دارد بسیار پیشرفته تر است و شاید سبب تحریک شوروی ها به در اختیار گذاردن وسایل مشابهی

به عراقیان گردد.

12 نیروی پدافند هوایی عراق نیز خیلی سریع گسترش پیدا کرده است، در حال حاضر 295

موشک انداز زمین به هوا 2000 توپ ضد هوایی را در برمی گیرد. در تمام نقاط کشور حدود 60 درصد

موشک اندازهای سام (SAM) در اطراف مناطق مهم نظامی و مناطق و تأسیسات غیرنظامی مستقر شده اند

و موشک اندازهای قابل انتقال محافظت واحدهای زرهی را عهده دار می باشند. با در نظر گرفتن هدف

تشکیل سیستم دفاع هوایی برای تمامی کشور، رادارهای پیچیده کامپیوتری فرانسوی با سیستم

تجهیزاتی شوروی به منظور ایجاد یک سیستم دفاع هوایی در سطح کشور ترکیب شده است.

13 در حالی که قدرت دفاع هوایی در حال بهبود است باز در مقایسه با کشورهای سوریه و مصر

محدود است. خیلی از واحدها و تأسیسات حساس بدون محافظت موشک های سام (SAM) می باشند و

بسیاری از گردانندگان رادار و موشک های سام (SAM) تجربه جنگی ندارند. سیستم دفاع هوایی در برابر

نفوذ سطح پائینی از غرب کشور آسیب پذیر است. عراق احتمالاً در ظرف چند سال آینده این نقایص را

برطرف خواهد نمود. عراق آنچنان که خبر رسیده، در حال خرید موشک های کروتل متحرک سام از

فرانسه است (SAM) و از ایتالیا نیز وسایل دفاع هوایی خریداری کرده است. شوروی نیز می تواند برای

رقابت با آنها موشک های متحرک سام را به عراق بفروشد.

نیروی دریایی:

14 نیروی دریایی قدرت کوچکی است که از 12 قایق موشک انداز و سه کشتی (Polnocny - Class)

هلی کوپترهای دریایی که با موشک های اگزوسه (Exocet) مجهزند و تعدادی قایق گشتی کمکی تشکیل

شده است. نیروی دریایی عراق در مقایسه با نیروی دریایی ایران ضعیف است. ساحل خیلی کوچک و دو

پایگاه دریایی عراق در برابر حملات از ضربه پذیری بسیاری برخوردار است. هیچ دلیلی وجود ندارد که

نشان دهد تحولات ایران، عراق را مجبور به سرمایه گذاری در گسترش نیروی دریایی خود خواهد کرد. با

این وجود عراق ممکن است یک کشتی فریگیت (Frigate) از یوگسلاوی و یک ناوشکن یا چند ناو

اسکورت (Scorts) از اروپای غربی خریداری نماید. چنین کشتی هایی قدرت اعمال نفوذ عراق را در

خلیج فارس افزایش خواهد داد.

کارآیی عملی:

15 نیروهای عراق همان طور که در جنگ 1973 نشان دادند، در مقایسه با دیگر ارتشهای مهم عربی

از کارآیی کمتری برخوردارند. این مسئله معلول ضعف تمرین (اولین آموزش در سطح لشکر بعد از 14

سال در سال 1972 انجام گرفت) تغییرات مداوم گسترده افسران ارشد واحدها در ظرف سالها، انتصاب

افسران براساس گرایش سیاسی و نه لیاقت های نظامی و عدم تجربه در جنگهای کلاسیک می باشد.

16 به هر صورت در ظرف 5 سال گذشته، بغداد پیشرفت مؤثری در افزایش کارآیی نیروهای خود

نموده است. قوای ارتش به طور یقین در بین سالهای 75 1974 در عملیات نظامی کردها و به دنبال آن در

ص: 41

عملیات ضد کردها بهبود عملیاتی بسیاری را نشان داد. از سال 1975 ارتش برنامه های منظم آموزشی را

به اجرا در آورده است که با مشارکت نیروی هوایی در سطح لشکرها به مرحله اجرا در می آید. خلبانان

نیروی هوایی 30 ساعت پرواز در ماه دارند که این ساعات پرواز 2 تا 3 برابر پرواز خلبانان مصری و

سوری می باشد. به علاوه بعد از چند سال حکومت رژیم اطمینان بیشتری به وفاداری افسران ارشد ارتش

پیدا کرده است و درصدد است که فرماندهان لایقتری را بر سرکار آورد. اگر این برنامه ها ادامه ه یابد.

واحدهای عراق تا اوایل دهه 1980 از کارآیی مشابه همتاهای سوری و مصری برخوردار خواهند شد.


کارایی در مقایسه با ایران

کارایی در مقایسه با ایران:

17 در مقام مقایسه از لحاظ تجهیزات زمینی در اندازه و کمیت حدودا ایران و عراق در یک سطح قرار

گرفته اند. در توانایی و تعداد هواپیماها قدرت ایران از عراق در حال حاضر جلوتر است. ولی سقوط

تشکیلات ارتش ایران بدین معناست که عراق برتری های زیادی از نظر تعداد و قدرت کارآیی نیروهای

نظامی خود در برابر ایران بدست آورده است. این وضع تا مدتی ادامه خواهد یافت، مخصوصا به خاطر

آنکه ایران وسایلی را که سفارش داده بود لغو نمود، در صورتی که تدارکات ارتش عراق در حال رشد

می باشد. ولی این تغییر بیشتر به ایران بستگی دارد تا به عراق.

ایران باید تصمیم بگیرد که تا چه حد مایل به گسترش ارتش خود می باشد و براین اساس باید به

پایه ریزی دوباره فرماندهی نظامی، برقراری نظم و اجرای برنامه های آموزشی پرداخته و وسایل تعمیر و

نگهداری تجهیزات پیشرفته خود را فراهم آورد. سالها طول خواهد کشید تا آنکه نیروی نظامی رژیم

جدیدالتأسیس ایران عملاً قادر به رزم گسترده علیه نیروهای عراق بشود.


کارآیی در مقایسه با اسرائیل

کارآیی در مقایسه با اسرائیل :

18 در هر جنگ جدید قابل تصور اعراب و اسرائیل عراق می تواند نقش مؤثری را به سبب بهبود

کارآیی ارتش خود به عهده بگیرد. در حال حاضر، بغداد قادر است بدون آمادگی قبلی در ظرف 7 تا 10

روز 5 لشکر که شامل 70000 نفر پرسنل ارتشی 1350 تانک، 130 هواپیمای جنگنده می باشد به سوریه

منتقل کند که این توانایی و اشتراک نسبت به سال 73 دو برابر شده است. اگر این روند ادامه یابد، نیروی

قابل اعزام به این نقطه در سال 1983 به سه برابر افزایش خواهد یافت و اگر جنگ طولانی شود و یا نیروها

قبلاً موضع بگیرند این کشور قادر خواهد بود نیروهای بیشتری را نیز اعزام نماید.

19 مجموع نیروهایی که سوریه و عراق قادرند در جنوب غربی سوریه مستقر نمایند حداقل تا پایان

سال 1984 نسبت به نیروهای اسرائیل ضعیف خواهند بود. لیکن، حمایت بغداد برای دمشق از اهمیت

بیشتری برخوردار است، چون مصر با اسرائیل وارد صلح شده است و بدون عراق، سوریه خطری جزئی

علیه اسرائیل به حساب خواهد آمد.

20 بغداد و دمشق به این امر آگاهند که اسرائیل برتری نظامی دارد، و در حال برقراری نوعی

همکاری تدریجی می باشند. این اقدامات شامل طرحهای همکاری و هماهنگی نظامی، هماهنگی شبکه

و نیروی دفاع هوایی و کوشش هایی در گنجاندن اردن و عربستان سعودی در طرح های دفاع هوایی،

کمک های مالی عراق و افزایش خریدهای نظامی اردن و سوریه می باشد. چنین کوشش هایی حرکت

ص: 42

عراقیان به داخل سوریه را آسان تر می نماید و کارآیی نظامی را در جبهه شرقی بهبود می بخشد ولی

ضرورتا تحریکی برای پاسخگویی متقابل نظامی اسرائیل نمی باشد. عوامل سیاسی موجود سبب خواهد

شد که سوریه به عراق اجازه ندهد که بیش از یک نیروی سمبولیک را در سوریه مستقر سازد.

کسب تجهیزات نظامی

تدارک تسلیحاتی :

21 شوروی تدارک کننده اصلی سلاح عراق می باشد و تا اواخر 1973، شصت درصد (60%) از 3/4

میلیارد دلار، اسلحه خریداری شده را به عراق تحویل داده است. شوروی و کشورهای اروپای شرقی

بیشترین و مهم ترین ابزار جنگی از جمله تانک، هواپیماهای جنگنده، کشتی، سیستم های موشکی زمین به

زمین و زمین به هوا را در اختیار آن قرار می دهند، هر چند که در ظرف چند سال آینده کشورهای اروپای

غربی مخصوصا فرانسه مقدار کم ولی رو به تزایدی از انواع سیستم های تسلیحاتی را برای عراق تهیه

خواهند کرد. حدود 70 درصد از 1500 مستشار خارجی موجود در عراق روسی می باشند که به طور

مساوی بین نیروی هوایی و ارتش تقسیم شده اند.

22 علیرغم اتکا فوق العاده به مسکو، عراقی ها در سال 1973 به ایجاد تنوع و تغییر در منابع تأمین

سلاح های مورد نیاز خود پرداختند. فرانسه بیشترین سود را از کوشش های عراق در این زمینه برده است.

از اوایل سال 1974، فرانسه حدود 2/2 میلیارد دلار اسلحه به عراق فروخته است که این مقدار تقریبا

برابر مقدار سلاحی است که عراق از روسیه در همین مدت زمان خریداری کرده است.

بیشترین تجهیزات هنوز تحویل داده نشده است. فرانسه هم اکنون، هلی کوپتر، ماشین های زرهی وسایل

دفاع هوایی و موشک های ضد تانک در اختیار عراق قرار می دهد.

صنایع داخلی تسلیحاتی :

23 علاوه بر خرید اسلحه از کشورهای مختلف عراق، سعی بر آن دارد که کارخانه های اسلحه سازی

داخلی را نیز گسترش دهد که اخیرا سلاح های کوچک و خرج مهمات را تهیه می نماید. یوگسلاوی

قراردادی به مبلغ 450 میلیون دلار در سال 1976 منعقد نمود که شامل احداث کارخانه اسلحه سازی

است که توانایی تولید موشک انداز سام 7 قابل حمل بر دوش نفر، موشک ضد تانک سگر (Sagger) و

توپخانه را دارد. این تسلیحات و قطعات قرار است در اوایل سال 1980 در این کارخانجات تولید شود.

24 جذب ابزار پیچیده برای ارتش مشکلات فراوانی ایجاد خواهد نمود. در حال حاضر یک نفر از 7

نفر که بین سنین 15 تا 49 سال می باشد به واحدهای نظامی یا شبه نظامی تعلق دارد. اگر تهیه نیروی

انسانی تنها به مردان واجد شرایط برای انجام خدمات نظامی محدود گردد، این نسبت به هر یک نفر در 4

نفر ترقی خواهد نمود. به علاوه 20 درصد جمعیت کرد می باشند که بسیاری از آنان از نظر سیاسی

نامطمئنند و این باعث تزلزل بیشتر در جذب نیروی انسانی قابل دسترس خواهد بود.

25 افراد کارآزموده، نیز به مقدار کم یافت می شود. اگر چه تعداد کسانی که هر سال به مدارس داخل

می شوند روبه افزایش است و دولت نیز برنامه سوادآموزی بزرگسالان را آغاز کرده، هم اکنون 60 درصد

کل جمعیت بیسواد می باشند، حدود نیم میلیون دانش آموز دبیرستانی وجود دارد. مدارس حرفه ای و

ص: 43

دانشگاهها حدود 100000 دانشجو دارند. فارغ التحصیلان هر سال این مؤسسات بخشی جذب اقتصاد

داخلی غیرنظامی شده و برخی به خاطر عدم سلامت جسمانی حذف می شوند و بعضی دیگر تلاش

می نمایند که از انجام خدمت وظیفه شانه خالی کنند و باقیمانده این گروه نیز شایستگی کافی برای جذب

در ارتش را ندارند. در حالی که افزایش پرسنل کارآزموده به کندی پیش می رود، نیازهای ارتش برای

این گونه پرسنل بخصوص در رشته های مکانیک، اداره و سرپرستی دستگاههای رادیویی و رادار، راننده و

مدیریت تدارکاتی بسرعت رو به افزایش است.

26 نیاز به پرسنل آزموده احتمالاً با سرعت بیشتری در 5 سال آینده، به سبب رشد کمی و پیچیدگی

تجهیزات افزایش خواهد یافت. در رابطه با این مشکل عراق اقداماتی را انجام داده است. اکثر پروژه

افزایش 50 هزار پرسنل نظامی در 5 سال آینده، به ارتقای 30 هزار پلیس و گارد مرزی و تبدیل آن به

واحدهای ثابت نظامی اختصاص یافته است. مدت زمان خدمت برای افراد وظیفه از دو به 3 سال ترقی

یافته است و تکنسین های کارآزموده حتی بعد از اتمام زمان خدمت نظام خود برای چند سال متمادی

دیگر بالاجبار در خدمت باقی نگاه داشته می شوند. افراد کارآزموده ذخیره مکررا برای فعالیت در در

واحدهای فعال احضار می شوند این عمل سبب وقفه در اقتصاد داخلی شده است، قانون نظام وظیفه بسیار

جدی عمل می شود و از عراقی هایی که در خارج از کشور بسر می برند نیز برای خدمت عضوگیری

می شود. فعالیت هایی برای پیشبرد سطح معلومات و آموزش در شرف تکوین است که این آموزش ها در

دو سطح ارتش و افراد غیرنظامی به اجرا در می آید. نهایتا خدمات پزشکی نیز به تازگی برای زنان آزاد

شده است و در نظر است همه سرویس های خدماتی در اختیار زنان قرار گیرد.

27 معهذا، عراق احتمالاً نیازمند افزایش تعداد مستشاران و تکنسین های خارجی، در طی 5 سال

آینده است. بغداد در اتکای بیشتر به بیگانگان تردید دارد. به هر حال، ارتش عراق با دو انتخاب روبرو

است یا باید با سطح غیر مکفی کارآیی خود بسازد و یا وابستگی خود را به بیگانگان افزایش دهد و عراق

احتمالاً عدم حضور بیگانگان را ترجیح خواهد داد.


مقایسه نیروها

مقایسه نیروها:

28 جدول صفحات بعد به مقایسه نیروهای ارتش عراق با بعضی کشورهای مشخص خاورمیانه

می پردازد.


پیوست ه: ترک مخاصمه عراق و سوریه

«پیوست ه»

ترک مخاصمه عراق و سوریه

1 تجدید روابط هشت ماهه(1) عراق و سوریه از ریشه های عمیق سیاسی برخوردار نیست، ولی تحت

انگیزه مخالفت با پیشقدمی مصر در ایجاد صلح با اسرائیل و عدم ثبات در ایران، همچنان برقرار و استوار

است. افزایش همکاری در بعضی زمینه های مشخص از جمله نظامی محتمل است. در صورتی که

مذاکرات مصر و اسرائیل درباره آینده کرانه غربی و نوار غزه به مصالحه ای مورد قبول عناصر مؤثر

فلسطینی منجر شود و درخواست سوریه درباره بازگرداندن بلندیهای جولان، از سوی اسرائیل پذیرفته

1- به تاریخ 21 ژوئن 79 (به جای 21 می ٬ تاریخی که بقیه اطلاعات این ارزیابی تهیه شده است).
ص: 44

شود. انگیزه ایجاد وحدت بین دو حزب، روبه زوال خواهد نهاد، بعضی جنبه های خالی از تناقض مصالحه

بخصوص در زمینه اقتصادی می تواند از طول عمر بیشتری برخوردار باشد، و آن هم در صورتی است که

هر دو کشور تمایلی به شرکت در منافع حاصل از روابط عادی خود داشته و از رجعت به وضع سابق

اجتناب ورزند.

2 قرارداد کمپ دیوید، ضربه سختی به عراق وارد آورد که عراق را وادار به خاتمه اختلافات تلخ خود

با سوریه نمود. پس از مسافرت سادات به بیت المقدس، عراق نگران آن بود که پیشقدمی مصر، نهایتا صلح

همه جانبه ای را به بار آورد و عراق مخالف، منفرد و بدون هیچ گونه هم پیمان مهمی تنها بماند. عکس العمل

سرسختانه اعراب برعلیه این قرارداد به بغداد فرصتی بخشید که به موضع سرسخت خود در مسئله صلح

خاورمیانه خاتمه دهد. بدین طریق محور اعراب به سوی عراق چرخید، در حالی که بعثیون عراق تنها

امتیازات کوچکی به اعراب میانه روی سابق بخشیدند.

3 استراتژی عراق با تلاش در تشکیل یک وفاق عربی برعلیه شرایط صلحی که سادات مذاکره کرده

بود آغاز شد. اولین قدم ضروری خاتمه دشمنی آشکار بین عراق و رقیب دیرین خود سوریه بود. بغداد

برای نخستین بار، اعلام کرد که آماده است در مورد پذیرش اصل مذاکره توسط سوریه به عنوان یکی از

روش های مجاز در بازپس گرفتن سرزمین های عربی، اعتراض علنی خود را مطرح ننماید. به هر حال

مخالفت لفاظ گونه عراق در اطلاعیه های آن تداوم یافت و مطرح می ساخت که این گونه همراهی، چیزی

جز تطابق موقت تاکتیکی دیدگاههای عراق درباره صلح خاورمیانه نمی باشد.

4 در ادامه عادی نمودن روابط خود با عراق، سوریه به جنبه های اغواکننده اقتصادی و نظامی متوجه

است. با بی طرفی مصر و حضور بخش عمده ای از ارتش سوریه و لبنان، موقعیت سوریه در مقابل اسرائیل

غیرقابل دفاع خواهد بود. ترکیب ارتش سوریه و عراق اعتبارنظامی و نیز اهمیت اهرم مذاکره گری دمشق

را بالا خواهد برد. از نقطه نظر اقتصادی سوریه بهره برداری از آغاز تماس های عادی تجاری را آغاز کرده

است. ترک مخاصمه، پرداخت فوری سهم عراق بابت تعهدات به کمک های مالی مصوبه اجلاس سران را

تسریع خواهد نمود، هم اکنون پرداخت های عراق به سوریه حدودا به 180 میلیون دلار بالغ شده است.

5 انگیزه بغداد در برقراری روابط با سوریه، ماورای کشش ها و تمایلات پان عربیسم می باشد.

بعثیون عراق بی تابانه، حوادث ایران را طی نیمه دوم سال 1978 نظاره می کردند. با در نظر گرفتن پتانسیل

ناآرامی های روزافزون و سرایت آن به آن سوی مرز 1400 کیلومتری با ایران و در برگرفتن شیعیان و

اکراد، ادامه این مخاصمه و رویارویی با سوریه خطرناک می نمود. از طرف دیگر عراق نگران رشد و توسعه

نفوذ شوروی در خاورمیانه است. اگرچه درگذشته شوروی تجدید روابط عراق و سوریه را ترغیب

می نمود، هم اکنون آشکارا مسکو، نگران از این است که مبادا مصالحه موجود به زیان شوروی تمام شود

زیرا که واقف است که توسعه همکاری و تقویت بنیه دو کشور آشکارا منتج به اعتنای کمتر آنان به شوروی

می شود.

6 از سرگیری تلاش ها در جهت تجدید روابط عراق و سوریه، در طی سفر پرزیدنت اسد به بغداد در

اکتبر گذشته آغاز شد. اسد و پرزیدنت البکر منشوری را برای اقدام مشترک ملی امضا نمودند که بیان کننده

و تنظیم کننده مکانیزمی است که حرکت های دو کشور را در جهت اتحاد، هماهنگ می نمود. این منشور

یک کمیته عالی سیاسی را که مشتمل از اسد، بکر، صدامحسین و تعدادی دیگر از مقامات عالیرتبه سوری

ص: 45

و عراقی بود ایجاد نمود. این کمیته بر فعالیتهای 4 کمیته وابسته به آن در مسائل «همکاری های نظامی»،

«روابط اقتصادی، امور سیاسی و اطلاعاتی» و «مسائل علمی و آموزشی» نظارت دارد و هر سه ماه یکبار

قرار بر تشکیل جلسات آن بود.

7 برخلاف اتحادهای کشورها که در گذشته در جهات عرب مرسوم بود، تصور می شود عراق و

سوریه قبل از توافق و اعلان نهایی اتحاد دو کشور خود را آماده همکاری و دوستی طولانی کرده اند. هر دو

کشور، روش گام به گام را در مذاکرات مطرح نموده و از اعلان های لفظی و غیر واقعی و ناملموس اتحاد

اجتناب ورزیده اند. به هر حال دمشق و بغداد، محتملاً به دلایل مختلفی نزدیکی محتاطانه را ترجیح

داده اند. عراق که بیش از سوریه مشتاق این شراکت است، مطمئن است که بنیه و نیروی طبیعی آن نهایتا

فرجه گسترده تری در تبدیل عراق به طرف غالب در اتحاد با سوریه خواهد داد. رهبران سوری نیز از طرف

دیگر، عمیقا به بعثیون مظنونند و طرح مذاکرات را به عنوان فرصتی در بهره برداری از ثمرات برقراری

روابط عادی تلقی کرده اند. بدون آنکه بخواهند بیش از حد با عراقیان متحد و درگیر شوند. البته این گونه

بازیهای مذاکراتی و روابط نیز حدودی دارد، ولی تا زمانی که عوامل خارجی پدید آورنده نزدیکی از بین

نرفته، آنها محتملاً به انتهای راه نخواهند رسید. اما بالاخره زمانی بغداد حوصله و خونسردی خود را از

تاکتیک های طفره آمیز و راکد سوریه از دست خواهد داد و یا آنکه دمشق نخواهد توانست بر سؤظن خود

غالب شده و در نتیجه باهم پیمان خود، قطع رابطه خواهد کرد.

8 تنها نشست این کمیته عالی سیاسی در ژانویه گذشته در دمشق و ماه ژوئن در بغداد تشکیل شد، که

در هیچکدام پیشرفت قابل توجهی بوجود نیامد.(1) در این اثناء، کمیته های دیگر، ملاقات های مکرری

داشته و منافع محسوس مشترکی را ایجاد نمودند. در حوزه سیاست خارجی، هر دو کشور به نحو مؤثری

فعالیت های خود را هماهنگ کرده تا سادات را به خاطر امضای پیمان صلح با اسرائیل تنبیه نمایند.

مدیریت ماهرانه عراق در کنفرانس وزرای عرب در بغداد در ماه مارس گذشته، منجر به پیدایش

تحریم های سخت و غیر مترقبه ای برعلیه مصر شد. پس از این اجلاس، سوریه و عراق به سختی کوشیدند

تا رعایت کامل موافقت نامه های کنفرانس بغداد را از سوی اعراب تضمین کنند.

9 عراق و سوریه نقش اصلی را در خاتمه جنگ های یمن در فوریه گذشته بازی کرده اند. این

میانجیگری نه تنها در آرام سازی درگیری های اعراب پیرامون خود مؤثر واقع شد، بلکه خطر انحراف از

هدف واحدشان که اتخاذ موضع مشترک برعلیه مصر بود را برطرف ساخت. از طرف دیگر نفوذ سوریه و

عراق را در شبه جزیره عربستان به قیمت از دست رفتن نفوذ عربستان سعودی بهبود بخشید.

همکاری نظامی:

10 عراق و سوریه ظاهرا، آن طور که مشاهده می شود، پیشرفت هایی در زمینه همکاری های نظامی،

به ویژه در حوزه طرح ریزی و فراهم نمودن تجهیزات داشته اند. هیئت هایی میان دو کشور از کادرهای

عالیرتبه در نیروی هوایی، دفاع هوایی مبادله شده است. افسران عالیرتبه ارتش عراق از مکانهای استقرار

احتمالی نیروها در مناطق جولان دیدن نموده اند و گروه دیگر جاده های عبور احتمالی قشون اعزامی

ارتش عراق را به جولان ارزیابی کرده اند. بر طبق گزارشات دو کشور لیست واحدی را از سلاح های خود

1- این جمله منعکس کننده اطلاعات دریافتی تا تاریخ 21 می 1979 است که تاریخ نهایی اتمام اطلاعات این ارزیابی می باشد.
ص: 46

تهیه کرده و طرح تهیه تجهیزات مورد نیاز را آماده کرده اند تا بودجه مشترکی برای فراهم نمودن تسلیحات

افتتاح شود. بر طبق گزارشات متعدد، عراق تهیه سلاح های مورد نیاز دمشق را مستقیما تقبل کرده و

حاضر به پرداخت هزینه خریدهای تسلیحاتی سوریه در اروپای غربی شده است.

11 از نقطه نظر خصومتی که بین رهبریت عراق و سوریه وجود دارد، نیاز شدید سوریه به حمایت

نظامی عراق، تنها اعتقاد راسخی است که دمشق را وادار به قبول حضور تعداد زیادی از نیروهای ارتش

عراق در خاک خود می کند. البته هیچ علائم موثقی که حاکی از این گونه تصمیمات سوریه باشد. فعلاً در

دست نیست. شواهد موجود حاکی از آن است که عراق احتمالاً بعضی از قطعات یدکی و مهمات خود را در

سوریه مستقر خواهد کرد. بنیه دفاع هوایی عراق در مرز سوریه و اردن بطرز قابل توجهی تقویت شده

است که در صورت بهبود جو سیاسی بغداد خواهد توانست به همکاریهای بیشتر نظامی بپردازد.

12 دمشق ناچار است وزنه ای را که امتیازات نظامی حاصل از همکاری با عراق در مقابل اسرائیل

بوجود می آورد با زیانهای سیاسی حاصل از حضور رقبای بالقوه فعال بعثی در سوریه مقایسه نماید.

طرح های مشترک، حرکت نیروهای عراق را به جولان تسهیل کرده و مهم تر از آن بازده آن را به محض

ورود به مقصد افزایش می دهد.

استقرار لوازم یدکی و آن مهمات به نحو محسوس نیازهای لجستیکی عراق را و حرکت به سوی

جولان کاهش خواهد داد هرگونه تجهیزاتی که قبلاً به جولان حمل شود نمی تواند مشمول ممنوعیت های

اسرائیل شود، به علاوه خارج از اینکه روابط سیاسی با بغداد به کجا منجر شود، سوریه این تجهیزات را در

اختیار خود خواهد گرفت.

تمرینات مشترک، وضع نیروهای هوایی و زمینی عراق و سوریه را بهبود بخشیده و توان هماهنگی و

همکاری در زمان جنگ بالا خواهد برد.

بزرگترین امتیاز نظامی برای دو کشور در هنگام بروز جنگ با اسرائیل، استقرار و حضور قبلی تعداد

زیادی از نیروهای رزمی عراق در سوریه خواهد بود. همانطور که در مطالب فوق تذکر داده شد، استقرار

نیروهای عراق در سوریه پی آمدهای سیاسی برای دمشق خواهد داشت. استقرار نیروها تنش موجود در

منطقه را افزایش خواهد داد و زنگ خطری را برای اسرائیل به صدا در خواهد آورد. تا آنجا که ممکن

است، اسرائیل را وادار به پیش دستی و دخالت نظامی در روند حضور و استقرار نیروهای عراق در سوریه

بنماید.

جنبه های اقتصادی:

13 همچنین مذاکرات اتحاد بین عراق و سوریه نتایج محسوسی در بخش اقتصادی داشته است.

تماسهای تجاری و بازرگانی افزایش یافته است، دو کشور در مورد بازگشایی خط لوله نفتی، که از شمال

عراق به سوریه و مدیترانه می رود به توافق رسیده اند. اگرچه توافق در بازگشایی خطوط لوله بعد از آوریل

1976 محدود شده است و تنها از 41 ظرفیت آن بهره برداری می شود. ولی همچنان سوریه بر اخذ 21

میلیون دلار کرایه ترانزیت پافشاری دارد. بغداد که به حفظ راههای امن و انعطاف پذیر در صدور نفت خود

علاقه مند است، توانسته است به استثنای خط لوله ترکیه، راه خروج نفتی مستقیم دیگری را به مدیترانه

ایجاد کند.

ص: 47

موانع موجود بر سر راه اتحاد:

14 موانعی که در اتحاد سیاسی میان عراق و سوریه وجود دارد. ظاهرا در درازمدت، از میان

برداشتی نخواهد بود. دو کشور در طی قرنها در سرزمین هلال حاصلخیز(1) رقیب یکدیگر بوده اند. بعد از

انشعاب 1966 رقابت سیاسی سبب رشد بدگمانی عمیق و حسادت شد. فرماندهان ملی مخالف، که از

عالیترین مقامات حزبی می باشند، برای مدتی بیش از یک دهه در بغداد و دمشق وجود داشته اند. هر یک

از طرفین مدعی بوده است که تنها نماینده قانونی و بلامنازع پان عربیسم بعثی بوده و در اثبات ادعای خود

دست به توطئه های نظیر کودتا و ترور زده است که به سختی به فراموشی می توان سپرد. البته گمان نمی رود

که آنها از خرابکاری علیه یکدیگر دست برداشته باشند چون همیشه امکان از بین رفتن همکاری های بین

یکدیگر را نیز در نظر می گیرند.

15 دمشق این تلقی عمومی را که شریک کوچک تر ضعیفی در روابط خود با بغداد است، نمی پذیرد.

رئیس جمهوری اسد، احتمالاً منشور فعالیت مشترک ملی با عراق را به عنوان پیوندی مناسب که توسط

شرایط و عوامل خارجی به او تحمیل شده است، تلقی می کند و معتقد است که این منشور به آسانی قابل لغو

می باشد. اسد همواره خواهان بهره برداری و سودجویی در زمینه های نظامی، اقتصادی و سیاسی، از

روابط عادی خود با بغداد بوده است ولی همچنان نسبت به مقاصد عراق عمیقا ظنین است و از نزدیکی

همه جانبه دوری می کند.

16 دمشق و بغداد هرکدام به نقش مهم خود در منطقه واقف هستند و هر دو طرف مصممند که آنچه را

که به عنوان نقش رهبری تلقی می کنند به دیگری تسلیم و واگذار نکند. این اختلاف اساسی، در اندیشه و

تلقیات، به عنوان مانع اصلی اتحاد واقعی دو طرف عمل خواهد کرد، زیرا که هیچکدام نمی خواهند اهداف

و آرزوی رهبریت اعراب را به باد فراموشی سپرده و رها کنند.

17 اتحاد حزب بعث، به عنوان مشکل اساسی در مذاکرات دو کشور پدیدار شده است. عراقی ها

براتحاد دو حزب شدیدا تکیه می کنند در حالی که سوریه به بحث پیرامون این موضوع علاقه ای نشان

نداده است. اسد که مردی هوشیار است احتمالاً از اتحاد و یک پارچگی حزبی نگران است زیرا می پندارد

که حزب بعث سوریه را که شاخه های امنیتی و نظامی آن توسط اعضای فرقه اقلیت علوی کنترل می شود،

متزلزل کند. بر طبق گزارشات رهبریت سوریه می ترسد که حزب مقتدر بعث عراق که منسجم، با انضباط و

غالب اعضای آن غیرنظامی می باشند. در حزب واحد، دست بالا را داشته و رتبه های عالی را بدست

گیرند.

18 فرقه گرایی مذهبی نیز، مانع اتحاد عراق و سوریه می باشد، زیرا که اتحاد ترکیب ناهمگون و حل

نشدنی فرقه های اسلامی را موجب می گردد. یک اقلیت سنی مسلمان در بغداد حکومت می کند، در حالی

که فرقه علوی که منشعب از شیعه می باشد در دمشق قدرت را به دست دارد. اکثریت اقلیت علوی مذهب

سوریه، احتمالاً از آنکه بعث عراق از اکثریت جمعیت سنی سوریه، در کسب قدرت حمایت کند، هراسناک

هستند. از طرف دیگر اکثریت شیعه مذهب عراق نیز با کاهش نفوذ بالقوه خویش مخالفت خواهند کرد.

رهبریت غالبا سنی در بغداد از سیاست «هم تهدید و هم تشویق» در کنترل و حفظ نظم شیعه های عراق

بهره برداری می کند. هم اکنون به سبب امکان سرایت هرج و مرج از ایران به عراق، بعثیون خود را آماده

1- سرزمین میان شط العرب و مدیترانه.
ص: 48

می کنند تا توجه ویژه خود را در کسب وفاداری شیعیان به رژیم غیرمذهبی خود تضمین کنند و در ضمن

هرگونه افکار شیعیان عراق را در تبعیت از هم مذهبان طغیانگر خود در ایران سرکوب نمایند.

19 طرز تفکر و برخورد عراق و سوریه با مسائل و مراحل صلح نیز عاملی دیگر در تداوم جدایی دو

کشور است. در حالی که هر دو کشور قرارداد کمپ دیوید را رد کرده اند، ولی سوریه حمایت خود از

قطعنامه 242 و 338 سازمان ملل متحد را انکار نکرده است. اسد حمایت خود را علنا از مذاکرات

همه جانبه صلح در خاورمیانه، بعد از امضای معاهده صلح مصر و اسرائیل به دفعات تکرار کرده است.

سوریه امکان شرکت در مراحل صلح کمپ دیوید را رد کرده است، ولی همچنان به حمایت از اصول

مذاکرات صلح با اسرائیل در چهارچوب مصوبات سازمان ملل متحد ادامه داده است. از طرف دیگر، بغداد

به سیاست سرسختانه رد هرگونه مذاکرات توسل می جوید و قطعنامه 242 سازمان ملل را نمی پذیرد.

20 هم اکنون این گونه اختلافات به سبب مخالفت مشترک با موافقت نامه کمپ دیوید، مسکوت

گذارده شده است. اگر تأکید بر مراحل صلح بر زمینه های دیگری تغییر جهت دهد، ممکن است سبب بروز

عمیق اختلافات و عامل بحران و قطع دوباره روابط حسنه بین دو کشور شود.

21 نقطه دیگر مشاجرات بین سوریه و عراق، بهره برداری از منابع آب رودخانه فرات است. این

مشکل ژئوپلتیکی برای دهه هایی به سبب عدم هماهنگی و گسترش و توسعه فعالیت های یک جانبه

هریک از سه کشور ترکیه و سوریه و عراق هم جوار این رودخانه، هرگونه راه حلی را دشوار ساخته است.

رقابت طولانی برای استفاده از این منبع نادر، به نظر مزمن است و هیچ کدام از کشورهای فرات علیا (ترکیه

و سوریه) در طرح ریزی برنامه های عمرانی رودخانه خود، توجهی به نیازهای افرادی که در فرات سفلی

زندگی می کنند ننموده اند.

22 اگرچه این گونه مسائل مطمئنا تأسیس و تولد یک اتحاد سیاسی با دوام میان دو کشور را تقریبا

مانع شده است، ولی آنان همکاری گسترده ای در موضوعات مشخص کوتاه مدت را ممنوع نکرده اند.

درجه همکاری که قبلاً حاصل شده است، نفوذ و اثرات فوق العاده ای برعکس العمل اعراب برعلیه اسرائیل، 30پیمان

مصر و اسرائیل داشته است و احتمالاً نقش منفی خود را برعلیه مراحل صلح، تداوم خواهد بخشید. ترک

مخاصمه عراق و سوریه می تواند سهمی در افزایش همکاری بین اعراب شرق خاورمیانه داشته باشد.

برای مثال اردن، عربستان سعودی و فلسطین، 30سازمان آزادیبخش فلسطین، در جستجوی هماهنگی نزدیکتر

سیاسی و نظامی بین خود و سوریه و عراق می باشند.

ص: 49

سرّی

غیرقابل رؤیت برای بیگانگان / پیمانکاران

تذکر در مورد گیرندگان

1 این سند توسط مرکز ملی ارزیابی های خارجی منتشر شده است.

این نسخه جهت اطلاع و بهره برداری گیرنده آن و افراد تحت حوزه اختیارات وی و براساس نیاز به اطلاع

می باشد. مجوز توزیع ضروری بیشتر این سند در اختیارات مقامات زیر و برای ادارات تابعه خود

می باشد:

الف: مدیریت اطلاعات و تحقیقات وزارت امورخارجه

ب: مدیریت و سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع برای دفتر وزیردفاع و سازمان ستاد مشترک

ج: معاون اطلاعات رئیس ستاد برای نیروی زمینی

د: مدیریت اطلاعات نیروی دریایی، برای نیروی دریایی

ه : معاون اطلاعات رئیس ستاد برای نیروی هوایی

و: دستیار اجرایی امنیت ملی برای وزارت انرژی

ز: معاون مدیریت اف بی آی، برای دفتر تحقیقاتی فدرال

ح: مدیر آژانس امنیت ملی برای آژانس امنیت ملی

ط: دستیار ویژه وزیر در امور امنیت ملی، برای وزارت خزانه داری

ی: قائم مقام مدیر ارزیابی های ملی خارجی برای هر آژانس یا وزارتخانه دیگر

2 می توان این سند را حفظ نموده و یا مطابق ضوابط امنیتی موجود سوزانده و یا به مرکز ملی

ارزیابیهای خارجی عودت داد.

3 در صورتی که این سند در اختیار افراد خارج از کشور قرار گیرد می توانند آن را برای مدتی که بیش

از یک سال نباشد نگهداری نمایند. در خاتمه این مدت سند بایستی نابود شده و یا به آدرس فرستنده

عودت داده شود و برای نگهداری آن بایستی طبق بخش نامه IAC- D - 69/2مورخ 22 ژوئن 1953 از

سازمان فرستنده کسب مجوز شود.

4 عنوان این سند به هنگامی که جدای از متن آن مورد استفاده قرار گیرد دارای طبقه بندی محرمانه

می باشد.



فصل دوم

ص: 50

ص: 51

فصل دوم

حاکمیت و رهبری در عراق

حاکمیت و رهبری در عراق

سومین عضو جدید حزب بعث

16 جولای 79 25 تیر ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1524 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: سومین عضو جدید حزب بعث

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 در اواسط جشن های 26 23 تیر ماه، وزیر کشور عزت ابراهیم با قدرتی بیش از گذشته نفر سوم

رژیم بعثی گردید. وی احتمالاً پس از آنکه صدام حسین جانشین رئیس جمهور بکر شود، وارث پست

معاونت شورای فرماندهی انقلابی خواهد شد.

3 هنگامی که شورای فرماندهی انقلابی برای گرفتن عکس سالانه با رئیس جمهور بکر ملاقات

نمود، برای اولین بار سه صندلی مخصوص در جلوی گروه قرار گرفته بود، در حالی که قبلاً تعداد آنها دو

صندلی بود. با قرار گرفتن ابراهیم در صندلی جدید ردیف او، در سمت چپ بکر، مرد شماره چهار عراق،

یعنی وزیر طه یاسین رمضان در سمت چپ ردیف دوم قرار گرفت. ارتقای رتبه ابراهیم هنگامی که اعضای

شورای فرماندهی انقلابی وارد دفتر شخصی رئیس جمهور می شدند، با تبریکات شخصی وی به بکر

مشهود گردید. همان حال دیگر اعضای شورای فرماندهی انقلابی مانند صدام، تنها به بوسیدن رئیس

جمهور اکتفا کرده بودند، ابراهیم رئیس جمهور را سه بار بوسید، و پس از آن ناگهان پیشانی وی را نیز

بوسید، که نشانگر احترام بسیار در عراق است. ارتقای درجه ابراهیم نظم کلی را برهم نمی زند. لیکن چنین

به نظر می رسد که بکر و صدام سعی کرده اند با اتخاذ این گام کاری کنند که پس از ترک صحنه توسط بکر

جانشینی ها با نظم و ترتیب صورت گیرد.

4 توجه به انگیزه ارتقای درجه ابراهیم در این برهه حائز اهمیت بسیار است. اگر به کاندیدای واقعی

یعنی رمضان نظری افکنده شود، متوجه می شویم که این حرکت در سطح خارجی نوعی حرکت

آشتی جویانه است. ابراهیم عملگراتر و میانه روتر از عضو فعال حزبی یعنی رمضان بوده، و در رابطه با

سوریها نقش مثبت تری را ایفا خواهد کرد. وی همچنین یک فرد عمیقا مذهبی است که در کشورهای شبه

جزیره عربی مورد احترام بسیار است. (در رابطه با آرام تر کردن جنگ تبلیغاتی شدید) ممکن است احترام

آیت اللّه های ایرانی را نیز به خود جلب کرده باشد.

ص: 52

5 علی رغم نقش میانه روی وی در جهان خارج، جذبه مذهبی ابراهیم نیز نشانگر تشدید تمرکز بر

مسائل داخلی عراق می باشد. در مقام وزیر، ابراهیم در نهایت مسئول ایجاد نظم در میان شیعیان و اکراد

خواهد بود. علاوه براین، به عنوان سرپرست دفتر نظامی حزب بعث عراق، وی مستقیما در برنامه ریزی

نقش نظامی به منظور سرکوب ناآرامی های داخلی دست خواهد داشت. در رابطه با مسئولیت های مداوم

ابراهیم در زمینه امنیت داخلی و امور نظامی داخلی، گویا بکر و صدام، حداقل در حال حاضر از نحوه

عملکرد وی در مورد ناآرامی های اخیر راضی هستند.

6 گمان نمی رود که انتصاب شخص شماره 3 قادر باشد تا حدود زیادی در سیاست های داخلی یا

خارجی دولت عراق تغییری پدید آورد. مهم ترین تغییر در رده های بالای سلسله مراتب و هم پیمانی های

شورای فرماندهی انقلابی صورت می گیرد، ابراهیم همیشه به عنوان فرد مورد علاقه صدام (و البته بکر)

شهرت داشته، و هم اکنون آشکارا در کنار وی جای گرفته است. پک


تغییرات در کابینه عراق

17 جولای 79 26 تیر ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1527 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی، فوری

موضوع: تغییرات در کابینه عراق

1 خلاصه: تغییرات ناشی از استعفای بکر در تاریخ 15 تیر ماه و انتخاب صدام حسین به عنوان رئیس

جمهور و سرپرست شورای فرماندهی انقلاب موجب پیدایش هفت چهره جدید در کابینه و اخراج چهار

نفر دیگر شده است. شش معاون وزیر منصوب شده اند. هنوز در مورد ایجاد تغییرات در شورای فرماندهی

انقلابی مطلبی اعلام نشده و رژیم هنوز هم متحد است.

پایان خلاصه

2 وزرای ذیل از مقام خود برکنار شده اند :

عزت ابراهیم وزیر کشور

عدنان حسین وزیر برنامه ریزی

طه یاسین رمضان وزیر کارهای عمومی و مسکن

ص: 53

لطیف نصیف جاسم وزیر کشاورزی و اصلاح نظام کشاورزی(1)

محمد عایش وزیر صنایع و معادن

سعد قاسم حمودی وزیر اطلاعات

کریم محمود شینتاف وزیر فرهنگ و هنر

فوزی عبدالله وزیر دارایی

3 اعضای جدید کابینه عبارتند از:

سعدون شاکر محمود وزیر کشور

طه ابراهیم العبداله وزیر برنامه ریزی

محمد فضیل وزیر کارهای عمومی و مسکن

امیرمهدی وزیر کشاورزی و اصلاح نظام کشاورزی

طه التوفیق وزیر صنایع و معادن

لطیف نصیف جاسم وزیر فرهنگ و هنر

سمیر المرزوقی وزیر کشاورزی و اصلاح نظام کشاورزی

عبدالفتاح محمد امین دولت محلی

4 در بخشی از این تغییرات وزارت فرهنگ و اطلاعات ادغام شده و یک وزارتخانه جدید تحت

عنوان، دولت محلی ایجاد شده است. این وزارتخانه قبلاً تحت سرپرستی وزارت کشور عمل می کرد.

5 صدور فرمان از طرف شورای فرماندهی انقلابی در تاریخ 25 تیر ماه مقام جدید معاونت

نخست وزیری را بوجود آورد. شش نفر تا به حال منصوب شده اند. طه یاسین رمضان معاون اول

نخست وزیر شد بقیه معاونین عبارتند از :

نعیم حداد

طارق عزیز

عدنان حسین (که رئیس دفتر رئیس جمهور نیز می باشد)

سعدون قیدان (که وزیر ارتباطات نیز می باشد)

عدنان خیرالله (وزیر دفاع و معاون فرمانده کل قوا)

معاونت فرماندهی کل قوا سمت جدیدی است. گمان می کنیم که صدام نیز مانند بکر نقش فرمانده

کل قوا را ایفا نماید.

6 از هشت وزیر اخراج شده چهار نفر (عزت ابراهیم، طه یاسین رمضان، عدنان حسین و لطفی لطیف

جاسم) یا ارتقاء رتبه یافته و یا به سمت های جدیدی منصوب شده اند و تنها یکی از چهارتن وزیر اخراج

شده از دولت یعنی محمد عایش وزیر اسبق صنایع، عضو شورای فرماندهی انقلابی است. اخراج از کابینه

الزاما به معنی اخراج از شورای فرماندهی انقلابی نیست و یادآور می شویم که عایش نیز در عکسی از

شورای فرماندهی انقلابی که در مطبوعات 24 تیر ماه منتشر شده حضور دارد.

7 در چند روز آینده ممکن بخصوص در رابطه با شورای فرماندهی انقلابی تغییرات بیشتری صورت

گیرد که منعکس کننده هم پیمان های جدید و شخصیت های جدید است و تنها نشانگر تغییرات درونی در

رابطه با افراد عالیرتبه بوده و استحکام قابل ملاحظه ای را از خارج نشان می دهد.

پک


تغییرات در سطح سفرای عراق

18 جولای 79 27 تیر ماه 1358 طبقه بندی: سرّی

از: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی 5292به: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد

عطف به: بغداد 1383

موضوع: تغییرات در سطح سفرای عراق

1 (محرمانه) اطلاعات موجود در بندهای 3 و 4 نباید در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.

2 (محرمانه) این اداره از تفسیر دفتر حفاظت منافع، در مورد تغییرات در سطح سفرای عراق، موضوع

نامه عطفی فوق متشکر است. در پرونده های ما اطلاعات اندکی در مورد احمد حسین السامرایی، سفیر

جدید عراق در تهران وجود دارد. طبق این اطلاعات وی عضو فدراسیون عمومی اتحادیه های کارگری و

1- اشکال تکراری بودن وزیر جدید کشاورزی مربوط به اصل سند می باشد.
ص: 54

در فاصله سالهای 73 1971 عضو دفتر اجرایی آن بوده است. او قبلاً در فاصله 1969 تا 1971 رئیس

اتحادیه کارگری نفت و معاون بوده و اینک متأهل است.

3 (سرّی) سمیر عبدالعزیز النجیم که به مسکو خواهد رفت مدت طولانی است که عضو حزب بعث

عراق است و به عنوان یک عضو فرماندهی منطقه ای در سال 1969 شناخته شده بود. در سال 1970 وی

طرفدار وفادار صدام حسین نایب رئیس شورای فرماندهی انقلاب خوانده می شد. در سال 1972

عبدالعزیز النجیم احتمالاً عضو یک دفتر اطلاعاتی ویژه بود که صدام حسین برای از میان بردن هر نوع

نیروی مخالف ایجاد کرده بود. به هر حال گویا النجیم در سال 1971 با صدام حسین مخالفت کرد و همراه

سایر کسانی که متهم به کوشش برای سرنگونی دولت بودند مدتی را در زندان گذراند. انتصاب او به عنوان

سفیر در قاهره در سال 1972 احتمالاً برای خارج نگاهداشتن او از کشور بوده است. النجیم متأهل است.

4 (سرّی) سعید عبدالباقی الحدیثی که عازم مادرید است نیز در گذشته یکی از یاران وفادار صدام

حسین بود ولی انتصاب او به پست فعلی سفارت در مسکو پس از مقام وزارت خارجه، نیز احتمالاً برای

این بوده است که قدرت وی خطری برای حسین به حساب می آمده است. او یکی از اعضای شورای

فرماندهی انقلاب، یعنی بالاترین سازمان اجرایی عراق بوده و از اواخر دهه 1960 تا هنگامی که در سال

1974 به عنوان سفیر در شوروی منصوب شد. عضو فرماندهی منطقه ای حزب بعث بود.

5 (محرمانه) حدیثی در مؤسسه تربیت معلم دانشگاه بغداد در رشته فیزیک و ریاضیات تحصیل کرده

و در سال 1966 فارغ التحصیل شده است. وی رئیس دفتر دانشجویی حزب بعث در فاصله سالهای

1962 تا 1967 بوده است. در سالهای بعد او عضو کمیته مرکزی حزب بعث شد. حدیثی در سال 1970 به

وزارت کار و امور اجتماعی رسید و در فاصله ژوئن تا اکتبر 1971 وزیر اقتصاد بود. در فاصله اکتبر

1971 تا می 1972 نیز وی سرپرست وزارت اقتصاد بود. حدیثی در مقام وزارت خارجه مسافرت های

زیادی کرده است.

6 (محرمانه) این اداره متشکر خواهد شد اگر اطلاعات بیشتر و یا عکس هایی از این سفرا تهیه و

ارسال شود، همچنین اگر طی تفسیرهایی توانایی ها و اقدامات برجسته آنان نیز ارزیابی گردد.

ونس


تغییر گارد در عراق: اولین تأثیرها

ضرورتی ندارد. پک

19 جولای 79 28 تیر ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1/1543 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: تغییر گارد در عراق: اولین تأثیرها

1 (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 خلاصه و اظهارنظر: چند ساعت پس از به قدرت رسیدن در صلح جویانه ترین انتقال قدرت های

تاریخ عراق، رئیس جمهور صدام حسین عجولانه عمل کرده است. بسیاری از ناظران معتقد بودند که وی

پس از کنار کشیدن بکر با احتیاط بیشتری عمل خواهد کرد. ولی ظاهرا صدام تصمیم گرفته است نحوه

حکومت بر عراق را مشخص نماید. بافت پیچیده کمیته های پیگیری که قبلاً به وسیله معاون شورای

فرماندهی انقلابی کنترل می شد. مثل اینکه در حال تبدیل شدن به صورت کابینه دولتی است و به طور

روزانه و به وسیله معاون شورای فرماندهی انقلابی عزت ابراهیم اداره می گردد. در توضیح این تجدید

ص: 55

سازمان ناگهانی می توان گفت که رئیس جمهور جدید دوست دارد تعادل زیردستان خود را به گونه ای نگاه

دارد تا احساس نماید حکومت با روش خاص خود او اداره می شود. شاید یک توضیح محتملتر عبارت از

این باشد که صدام می خواهد نظام عراق را با نظام کابینه ای سوریه همساز نماید. همین موضوع نشانگر

کنترل فرماندهی ملی حزب بعث عراق در جشن های اخیر و کناره گیری حزب بعث عراق در طول انتقال

قدرت می باشد. پایان خلاصه و اظهارنظر

3 پایان دوران ریاست جمهوری حسن البکر، 30احمد حسنالبکر و به قدرت رسیدن (رسمی) معاون پیشین یعنی

صدام حسین گرچه دور از انتظار نبود و در بغداد پیرامون آن بحث و اظهارنظر می شد، ولی وقوع آن توأم با

سرعت بسیار بود. در تاریخ 19 تیر ماه رئیس جمهور بکر استعفانامه خود را تقدیم فرماندهی منطقه ای

بعث نمود. و فرماندهی نیز با کمال بی میلی آن را پذیرفت. در تاریخ 20 تیر ماه شورای فرماندهی انقلابی

برای بررسی استعفا تشکیل جلسه داد. و تمایلات رئیس جمهور سالخورده را نیز پذیرفت. در تاریخ 21

تیر ماه، شورای فرماندهی انقلابی بار دیگر تشکیل جلسه داد تا صدام حسین را به عنوان رئیس و وزیر

عزت ابراهیم را به عنوان معاون برگزیند. این تصمیمات بشدت حفاظت می شد، حتی در عراق مرموز تنها

نشانه رویدادهای جدید ارتقاء درجه ابراهیم در اجلاس عکسبرداری رسمی از شورای فرماندهی انقلابی

در تاریخ 23 تیرماه بود.

4 گرچه معلوم نیست که چرا بکر این موقع را برای تسلیم قدرت به وارث خود انتخاب کرده است

(ملت اصلی وضع مزاجی اعلام شده است) از نقطه نظر امنیتی در آن منطق خاصی وجود دارد. که

می بایست پس از تعیین مسیر در طول تعطیلات ماه ژوئیه (تیر و مرداد ماه م) گاردهای عراق تعویض

شوند. به همین دلیل بخش اعظم ارتش آماده رژه شده اند و بنابراین هیچیک از افسران وقت ندارند که

علیه رهبریت جدید حرف زده و با توطئه چینی کنند. دلیل دیگر این است که تعطیلات حاضر درست قبل

از ماه رمضان قرار گرفته. که در این ماه کشور در آرامش قابل ملاحظه ای فرو می رود تا صدام بتواند کنترل

خود را بر قدرت تحکیم بخشد.

5 در حقیقت، آمادگی انتقال قدرت صلحجویانه در رژیم بعثی و با در نظر گرفتن این حقیقت که این

اولین فرد نظامی است که از زمان انقلاب 1337 قدرت را به دست می گیرد، ناظران چنین نتیجه گرفته اند

که صدام با احتیاط بسیار ریاست جمهور و ریاست شورای فرماندهی انقلابی را بدست خواهد گرفت.

ابراهیم را به سمت معاونت خود برخواهد گزید و موقعیت مناسبی نیز برای مرد شماره سه (و رقیب مهم

برای بدست گرفتن قدرت) یعنی طه یاسین رمضان خواهد یافت. لیکن صدام که هنوز 24 ساعت از به

قدرت رسیدنش نمی گذشت تصمیم گرفت در نظام پیشین دولت خانه تکانی نماید، چون شوراهای

«پیگیری» به سرپرستی مقامات عالیرتبه حزب بعث بر وزارتخانه های مختلف دولت نظارت می کردند.

6 علائم و شواهد اولیه حاکی از آن است که صدام و کابینه محل تمرکز مسئولیت های عظیمی خواهند

شد، لیکن سازمانهای وزارتخانه های متعدد تغییر خواهند یافت. تا روش تحت سلطه کمیته ای از میان

برود. به طور مثال مسئولیت فروش های نفتی ظاهرا از سازمان دولتی مسئول محصولات نفتی (تابع کمیته

«پیگیری» عالی تر) گرفته خواهد شد و به وزارت نفت سپرده خواهد شد. عدنان حسین وزیر برنامه ریزی

پیشین که به عنوان سرپرست کمیته عالی پیگیری و بازوی راست اقتصادی صدام حسین عمل می کرد و

همچنین بر دیگر وزارتخانه های اقتصادی نظارت داشت. در حال حاضر سرپرستی دیوان ریاست

ص: 56

جمهوری را نیز به عهده خواهد گرفت. طه ابراهیم عبداله وزیر برنامه ریزی جدید و رئیس پیشین دانشگاه

بغداد از اهرم سیاسی عدنان حسین برخوردار نخواهد بود. و همین امر نیز موازنه وزارتخانه های بخش

اقتصادی را اعاده خواهد کرد.

7 علاوه بر این، وزارت جدید التأسیس دولت محلی به سرپرستی عضو شورای فرماندهی انقلابی

عبدالفتاح محمدامین، رئیس دفتر مرکزی روستائیان، مسئول اجرای برنامه های متعدد انتخابات محلی

تحت بررسی دفتر حزبی در ماههای اخیر خواهد بود. (این وزارتخانه مسئولیت های وزیر پیشین عزت

ابراهیم را به عهده خواهد گرفت، به این ترتیب نقش جانشین وی نیز کاهش یافته است.) شنیده ایم که

مناطق دیگر عراق شوراهای محلی بوجود آورده اند (ولی اختیارات آنها محدود است) که یکی از این

مناطق منطقه کردنشین است و در صورتی که صدام بخواهد در این مسیر حرکت نماید. وزارت دولت

محلی به صورت مهمترین پست کابینه در خواهد آمد. ناظران منتظر صدور فرمان شورای فرماندهی

انقلابی هستند تا تصمیم مربوط به پیدایش وزارت دولت محلی اجرا شود تا بتوانند نقش آتی آنرا مورد

ارزیابی قرار دهند.

8 مدتی خواهد گذشت قبل از آنکه مسئولیت های هریک از شش معاون نخست وزیر مشخص شود.

اما خطوط کل وظایف آنها از هم اکنون مشخص شده است. (شماره های نامفهوم م)

رابطه، در حالی که وی با اختیارات جدید خود آشنا می شود، اما بسیاری از وظایف معاونین

نخست وزیر در نظام جدید کابینه ای نیز تغییری نکرده است. معاون اول نخست وزیر (و رقیب مهم) رمضان

از موارد استثنایی می باشد. گرچه رمضان هنوز هم کنترل ارتش خلق را در اختیار دارد، ولی

مسئولیت های وی در زمینه وزارت مسکن و بازسازی از بین رفته و بنا به گزارش تلاشهای خود را در امور

خارجی متمرکز خواهد ساخت (در واقع، رمضان با معاون رئیس جمهور کوبا رودریگز در تاریخ 27 تیر

ماه ملاقات کرده است). اگر انتصاب وی به وزارت امورخارجه صحت داشته باشد، بعضی از ناظران

پیش بینی می کنند که صدام حیله گر راه را برای سقوط وی هموار کرده است. روابط خارجی یکی از موارد

تحت کنترل شدید ریاست جمهوری است. بنابراین رمضان از استقلال عمل چندانی برخوردار نخواهد

بود. علاوه براین بسیاری رفتار نامساعد رمضان را در طرابلس مبنی بر نپذیرفتن اجلاس جبهه پایداری

در آذرماه 1356 را به یاد دارند. که در آنجا با تاکتیک های نادرست خود ابتدا رهبران عرب را ناراحت و

عصبانی کرد و پس از افشای جزئیات جلسات سرّی در تلویزیون آنها را متوحش ساخت.

احتمالاً صدام منتظر بروز واقعه ای مشابه در آینده است تا بتواند راه را برای سقوط رمضان هموار نماید.

9 شواهد موجود نشان می دهد که نعیم حداد، علاوه بر وظایف خود در سرپرستی جبهه ملی خلقی و

وطنی و دفتر فلسطینی و نبرد مسلحانه فرماندهی ملی بعث، مهم ترین ناظر امور جوانان عراق خواهد شد.

نسل جدید همیشه مورد توجه رئیس جمهور بوده است (وی از اردوی دانشجویی «بیت المقدس از آن

ماست» در نزدیکی بغداد در هفته گذشته پنج بار دیدن کرده است، حتی صبح روز استعفای رئیس جمهور

بکر نیز دو ساعت پر جنجال را در آنجا گذرانیده بود).

10 بنا به گزارش، طارق عزیز باز هم فرد همه کاره ایدئولوژیک خواهد بود، ولی پست معاونت

نخست وزیری وی را از انعطاف پذیری بیشتری در برابر همتای سوری خود یعنی عبدالحلیم خدام در

مذاکرات وحدت آتی برخوردار نمود. اسب جنگی قدیمی یعنی سعدون قیدان تنها معاون نخست وزیری

ص: 57

که عضو فرماندهی منطقه ای نیست به خاطر کارآیی خود در وزارت ارتباطات، ترابری را نیز به

مسئولیت های خود افزوده است.

11 انتصاب عدنان حسین به دیوان ریاست جمهوری ظاهرا نشان می دهد که صدام سعی دارد در

آینده اختیارات پراکنده و پوشش که به هنگام تصدی معاونت ریاست جمهوری به صورت پنهانی کسب

کرده بود در دفتر خود متمرکز سازد. عدنان نیز احتمالاً بسیاری از نفوذ خود را به عنوان وزیر برنامه ریزی

بدست خواهد آورد و به علت مقام وی در کمیته عالی پیگیری در ریاست جمهوری به قدرت

انتصاب یافته گان جدید اقتصادی مانند وزیر دارایی سمیرالمرزوقی در برابر وزیر برنامه ریزی افزایش

خواهد یافت. ممکن است کابینه جدید از نظر نفوذ نسبی در امور اقتصادی متعادل باشد ولی باید دید که در

این نقاط چه مقدار قدرت متمرکز شده و تا چه حدود در اختیار عدنان و احتمالاً دیگران قرار گرفته است.

12 در مورد ارتقای وزیر دفاع عدنان خیرالله طلفاح به سمت معاونت نخست وزیر ما اولین ارزیابی

مثبت را در مورد عملکرد طلفاح از طرف یک فرد عراقی که دارای رابطه های خوبی در سازمان امنیتی

عراق است شنیده ایم. ظاهرا علیرغم این واقعیت که موفقیت وی ناشی از رابطه خانوادگی (وی پسر خاله

صدام می باشد) است، طلفاح روزی 18 ساعت در وزارت دفاع کار می کند و می گویند معلوماتش در امور

نظامی خیلی بالاست. در این مرحله این امر ضرورت دارد. چون افسران ارشدی که وفاداری شان مورد

تردید است باید تعویض شوند و افراد بعثی جای آنها را بگیرند (که همین امر نیز موجب کاهش میزان

آمادگی، اخلاقیات و قابلیت اعتماد ارتش خواهد شد). در همین حال تجهیزات جدید نظامی اروپایی باید

جایگزین تجهیزات روسی شود (بدون اینکه آمادگی ارتش کاسته شود). بنابراین طلفاح مسئولیت

جدیدی ممکن است نداشته باشد، لیکن دست های وی از هم اکنون آلوده است.

13 در مورد این موضوع که چرا صدام با عجله به اصلاح بافت دولتی پرداخته است نقطه نظرات

بسیاری وجود دارد. قطعا وی مایل است نشان دهد که با کمال قدرت در حال به اجرا در آوردن اقدامات

مورد نظر است. شاید وی می خواهد با این کار رقبای بالقوه خود را از حالت تعادل به دور داشته باشد. ولی

نکته عجیب این است که تغییرات اخیر کابینه بعثی (که در اصل بافت دولتی را تقویت می کرد و موضع

مرکزی حزب را تضعیف می نمود) نظام عراقی را مشابه نظام سوری می نماید، در حالی که یکی از موارد

اصلی مورد اختلاف در سفر اواسط ژوئن اسد به بغداد این بود که قبل از ادغام بافت های دولتی احزاب باید

متحد شوند. ولی به محض به قدرت رسیدن صدام، عراق ناگهان توجه خود را به بافت دولتی (در برابر

تجهیزات حزبی) معطوف می دارد که همین موضوع اذهان سوری ها را به خود مشغول داشته است.

14 علاوه براین در جشن های مربوط بدست گیری قدرت، صدام با اعضای فرماندهی ملی حزب

بعث که در واقع مورد تنفر رهبریت سوریه هستند با سردی برخورد کرده بود. در رژه نظامی 26 تیر ماه

صدام مدت پنج ساعت را در جایگاه احترام گذراند و گهگاه با معاون خود ابراهیم صحبت می کرد ولی

اعضای فرماندهی ملی (میشل عفلق در آنجا حضور نداشت) را کاملاً نادیده گرفت. در جشن 27 تیر ماه

عفلق (که هیچگاه در این ضیافت ها شرکت نمی کند) وادار شد که به رئیس جمهور که نشسته بود نزدیک

شود و به وی تبریک بگوید. اعضای فرماندهی ملی چون علی غنام (سعودی) و عبدالمجید الغفایی (لبنان)

تنها در اواخر همان جشن توانستند به صدام تبریک بگویند (در حالی که در تمام طول پنج ساعت رژه

نظامی در کنار صدام بسر می بردند). تنفر آشکار صدام از اعضای غیر عراقی فرماندهی ملی و استقلال

ص: 58

حساب شده از عفلق، در دمشق از نظرها دور نخواهد ماند.

15 آخرین نکته در مورد معاون جدید ریاست جمهوری. عزت ابراهیم (وزن 37) را می توان با یک

مرد 50 ساله اشتباه گرفت. مطلع شده ایم که وی از اوان جوانی از وضع مزاجی خوبی برخوردار نبوده است

(گزارشات امراض وی را VHG و زخم معده و بدتر از آن منعکس کرده اند) و بسیاری معتقدند که ابراهیم

در پشت نخست وزیری بی قید و شرط کنونی چندان دوام نخواهد آورد. گرچه شایعات موجود در بغداد

متفاوت است، ولی گویی ابراهیم فاقد جاه طلبی است و سر سپرده صدام می باشد. گرچه رئیس جمهور

جدید آن قدر جوان است که نمی تواند وارثی برای خود برگزیند (مانند البکر)، اشغال پست شماره 2 در

چند سال آینده توسط ابراهیم ایده آل خواهد بود. در این مدت صدام با احتیاط بسیار حرکت خواهد

کرد.... و تنها رقیب بالقوه در بخش عالی رهبری را از بین خواهد برد. در این دوره انتقال، صدام احتمالاً

سعی خواهد کرد قدرت خود را در داخل استحکام بخشد. جستجو برای یافتن نسل بعدی رهبریت عراق

(در حالی که رهبر جدید تازه پای به عرصه قدرت گذاشته) در حال حاضر چندان


عراق، شیعیان و مشروبخواری

3 مرداد 58 25 ژوئیه 1979 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1590 به: وزارت امورخارجه واشنگتن دی سی

گزارشگر: ادوارد ال. پک

موضوع: (طبقه بندی نشده) عراق، شیعیان و مشروبخواری

1 تمام متن خیلی محرمانه است.

2 گزارشگر پربار سفر پلترپو درباره عکس العمل حکومت بغداد علیه فشارهای شیعه اش نشان دهنده

یک وجه از نظرات عراقیهاست که از زمان خمینی حداقل مقداری از توجهات را به خود جلب کرده است و

بنا به گفته سفارت در جده ترس خدا را در دل کشورهای همسایه ایران انداخته است. با وجود تأکیدهای

بسیار بر اینکه هیچ مبنایی برای مخالفت شیعیان وجود ندارد و بنابراین لازم نیست کاری علیه آن انجام

شود. عراقی ها ظاهرا درباره علایق سنتی مذهبی تا آنجا که مربوط به مشروب و مشروبخواری است

بی تفاوت باقی مانده اند.

3 با وجود اینکه بغداد بیشتر از دیگر شهرهای عراق جمعیت دارد، ولی با استاندارد غربی کمتر

می توان از آن به عنوان یک مرکز گناه نام برد. با این وصف مشروبات گرچه گران است، ولی در انواع

گوناگون به آسانی بدست می آید. در نتیجه غیرعادی نیست اگر مردان دایم الخمر در پیاده روها و معبدهای

زیرزمینی پائین شهر بغداد مشاهده کنیم، چند کاباره نیز وجود دارد که در آن رقاصه های نیمه لخت

خارجی و مشتریان عراقی بسیاری را در خود پذیرایی می کند.

4 بصره به دلیل اینکه در آنجا مشروبات الکلی به آسانی یافت می شود، برای کویتی هایی که دلشان

می خواهد از ممنوعیت مشروب در مملکتشان فرار کنند به نوعی قبله آمال تبدیل شده است. برای

عراقی ها و آنها که مقیم خارج هستند و کویتی ها در اینجا مشروبات الکلی و دیستکوتکت وجود دارد و

گفته می شود که بعضی از آنها نیز در نتیجه تفریح شبانه به زندان می افتند.

5 ولی هرگز واضح نبوده است که چرا دولت عراق کاری نکرده است که خمینی فکر کند کاری در

جهت بنیادین اسلام انجام شده است. در سالهای نه چندان دور در گذشته بود که مصریها در جواب محافظه

ص: 59

کاری شدید مذهبی در آن کشور قانونی وضع کردند (هرگز به اجرا در نیامد) که فروش مشروبات الکلی به

هتل ها و رستورانها را بنا به خواهش جهانگردان محدود می کرد. با وجود اینکه رژیم بغداد کاملاً دنیوی

است، ولی می تواند کلاً دلایل قانع کننده ای بیابد تا آنچه را که در عراق ممکن است بهانه ای برای خمینی

باشد کاهش دهد و در عین حال به طور ظاهری نشان ندهد که در مقابل فشار سر تسلیم فرود آورده است.

این موضوع در مقابله با آنچه که ظاهرا در سایر کشورهایی که در مورد جمعیت شیعه شان و احیای

بنیادگرایی نگرانی دارند، انجام می شود و از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.

6 حتی اگر موضوع ایران و مذهب را نیز نادیده بگیریم، موضع عراق بر سر الکل خیلی سرسری است.

از یک طرف، به نظر می رسد که دولت عراق به مشروبات الکلی و مخدرات به عنوان یک سوپاپ اطمینان

در جامعه ای نگاه می کند که سیستم چند حزبی در آن سرکوب است (چون شوروی). علاوه بر این، مردم

طبقه متوسط عراق که از کمبود مواد مصرفی (برخلاف کویت و بحرین) رنج می برند. بدشان نمی آید که

یک بعدازظهری را با یک بطری مشروب وارداتی اسکاچ نیز صرف کنند. از طرف دیگر، گسترش الکلسیم

نیز ایجاد نگرانی های رو به ازدیادی کرده است. مراکز مشروب فروشی صبح زود در بغداد شروع به کار

می کنند و تا اواسط ظهر شلوغ می شوند. مشتریها عموما مشروبخواری های قهاری هستند، و عموما

علاقه مندند که به محض ورود تا جایی که ممکن است مشروب بنوشند. اثرات بعدی آن در میزان زیاد فرار

و غیبت دیده می شود و گاه به گاه شایع می شود که دولت فروش مشروبات الکلی سنگین را ممنوع اعلام

خواهد کرد و نیز میزان تولید آبجوسازی ها را نیز محدود خواهد نمود تا شهروندان به هوش بیایند. با

وجود این سیل مشروبات الکلی در جریان است.

7 قبلاً گزارش کرده ایم (مرجع ب) که کاملاً امکان دارد که دولت عراق بهتر از هرکس دیگر از وجود

یک مشکل مذهبی شیعی آگاه باشد. اگر نخواهیم مته به خشخاش بگذاریم، باید بگوییم که ممکن است

ایدئولوژی بعثی و عدم انعطاف آن رهبریت را از تمرکز برآشوبی با این حوزه وسیع بر حذر داشته است.

پک


گزارش دستگیریها در عراق

25 جولای 1979 3 مرداد ماه 1358 سرّی

از: سفارت آمریکا، لندن 4520به: وزارت امورخارجه، واشنگتن دی سی

گزارشگر: ریچارد اچ. ملتون

موضوع: گزارش دستگیریها در عراق

1 (تمام متن سرّی) اطلاعات زیر به وسیله FCO (احتمالاً وزارت خارجه انگلیس) به هنگام ظهر 25

ژوئیه داده شد (FCO را دقیقا چون یک منبع محفوظ بدارید و با قید غیرقابل رؤیت برای بیگانگان ذکر

کنید):

«چند فقره توقیف در عراق گزارش شده است. توقیف شدگان متهم به توطئه چینی جهت سرنگونی

صدام حسین بوده اند که شامل سپهبد ولید محمود صراط، فرمانده اولین بخش نظامی مستقر در کردستان

می باشد صراط سرپرست پیشین دایره اطلاعات نظامی عراق می باشد وی بعثی است و شهرت نامطلوبی

در اعمال خشونت دارد، وی همچنین دست پرورده رئیس جمهور پیشین البکر نیز می باشد. بنابراین، شاید

به دست گرفتن قدرت به وسیله صدام بتواند حاوی تشنجاتی بیش از آنچه که انتظار می رفت باشد. این

ص: 60

خیر احتمالاً خیلی زود شایع خواهد گردید.»

2 اظهارنظر: FCO قبلاً انتظار داشت که بعضی از افسران نزدیک البکر از میدان بدر برده شوند، لیکن

خبر توطئه چینی توسط صراط مایه شگفتی است. چنین به نظر می رسد که صدام از کاربرد هرگونه روش

خشونت بار ابایی ندارد. بروستر


دستگیری ها در بغداد: توطئه و یا اختلاس و حیف و میل یا هر دو

25 جولای 1979 3 مرداد 1358 سرّی

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1593 به: وزارت امورخارجه واشنگتن دی سی. فوری

موضوع: (سرّی) دستگیری ها در بغداد: توطئه و یا اختلاس و حیف و میل یا هر دو

1 تمام متن سرّی

2 بسیاری از منابع دیپلماتیک نوعا مطلع، ظاهرا به این نتیجه رسیده اند که دستگیری گروهی از

مقامات دولت عراق (عدنان حسین، غانم عبدالجلیل، محمد محجوب، فرمانده لشکر یکم محمود صراط)

نتیجه کشف توطئه ای علیه صدام حسین می باشد. طبق اطلاع آنها، این مورد در جریان بازجویی محیی

عبدالحسین مشادی دبیرکل سابق که در 12 ژوئیه علنا از سمت خود برکنار شد (بغداد 1522) لو رفته

است. از قرار معلوم وی به هنگام بازجویی عدنان حسین، جلیل و تعدادی دیگر از افسران عالیرتبه نظامی

را به عنوان دست داشتن در توطئه ای برای سرنگونی صدام حسین افشا نمود نوار اعترافات مشادی، بنا به

قولی 23 ژوئیه به همراه اعترافات دیگر توطئه گران برای اعضای عالیرتبه حزب بعث پخش شده بود. طبق

اظهارات خبرچینان بعضی از دیپلماتها که ادعا می کنند عضو حزب بعث هستند و در جلسه شرکت

داشته اند، صدام حسین وقتی صدا و اعترافات عدنان حسین را از نوار شنید آشکارا به گریه افتاد.

3 گویا نیروی محرک این توطئه سوریه است. گویا عدنان حسین که مسئولیت های مهمی در مذاکرات

وحدت به عهده اش گذاشته شده بود. به وسیله یک مقام دولت سوریه که نام او فاش نشده با وی تماس

گرفته شد و به او مأموریت جایگزینی صدام را با یک دولت مورد قبول تر از نظر سوریه محول کرده بودند.

درگیری ارتش عراق ظاهرا در نتیجه طولانی شدن تماس بین سوریها و عراقی ها از زمان دیدار اولیه

حافظ اسد از عراق در اکتبر گذشته می باشد.

4 برای اینکه این ارزیابی به نتیجه عمیقی برسد، گفته می شود که رئیس جمهور البکر از ترس اینکه

پس از اینکه پس از کشف توطئه، که افسران عالیرتبه متعددی را شامل می شد. و در تلافی آن حمام خونی

راه می افتاد تقاضا کرده است که قبل از اعلام این مطلب به او اجازه استعفا داده شود تا براین خونریزی

نظارت نداشته باشد.

5 اظهارنظر: مطالب زیرین را نیز گزارش می کنیم. زیرا به نظر می رسد که سفارتخانه های متعددی تا

به حال این کار را کرده و یا به زودی خواهند کرد. سناریوی حاضر بیشتر ایجاد سؤال می کند تا جواب. به

نظر ما، مثلاً عوامل سوری خاطرنشان شده به نظر نمی رسد که بتوانند چندان نفعی از یک کودتا ببرند، چه

حکومتی می تواند بیشتر از حکومتی به سرکردگی صدام حسین قابل قبول باشد. گذشته از اینها اگر

عراقی ها می خواهند سوریها را مستحق سرزنش برای مشکلاتی که عموما از طبیعت اوضاع داخلی ناشی

می شود بدانند. حتما دلایلی دارد که ما تاکنون نتوانسته ایم درک نماییم. باوجود این زمان بندی و ترتیب

کلی وقایع درست نیست، چون اگر صدام حسین از مشکلات آتی آن قبلاً آگاهی داشت انتصاب عدنان

ص: 61

حسین در 17 ژوئیه به عنوان معاون نخست وزیر و رئیس دیوان صورت نمی گرفت.

6 اما این امکان که شاید کودتایی در شرف وقوع بوده نیز نمی تواند کاملاً بعید باشد. تنها درگیری

سوریهاست که برای ما قابل درک نیست و دیگر اینکه هیچ یک از مقامات دولت عراق که دستگیر شده اند

دارای آن اعتباری نیستند که بتوانند جانشین صدام و یا البکر شوند.

7 ظاهرا محتمل به نظر می رسد که دستگیری های نظامی و غیر نظامی لزوما باهم رابطه مستقیمی

نداشته باشند. با وجود اینکه توطئه یکی از دلایل منطقی برای نیروهای مسلح است. ولی این وصله به

عدنان حسین نمی چسبد. جرم آنها همراه با عایش، وزیر صنایع و معادن، ظاهرا به عنوان فساد خاتمه

خواهد یافت.

8 آنچه مسلم می باشد، این است که وقایع حاضر باعث شرمساری بیش از حد رژیم گشته و می تواند

مشکلات جدی به بار آورد. از همه نظر، تا این تاریخ صدام کاملاً کنترل را بدست دارد و ممکن توانسته

باشد از یک کودتا جلوگیری کند. پک


توقیفهای شورای فرماندهی انقلاب: توطئه و ارتباط سوریه

27 جولای 79 5 مرداد ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: الف) بغداد 1601 و قبل از آن ب) دمشق 4953

موضوع: توقیفهای شورای فرماندهی انقلاب: توطئه و ارتباط سوریه

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 خلاصه: در توضیح رسمی که در مورد توقیفهای شورای فرماندهی انقلاب به یک گروه منتخب

حزبی داده شده، دولت ادعا می کند که توطئه ای را که در اصل از طرف سوریه حمایت می شد کشف کرده

است. که در آن با استفاده از انتخابات به عنوان زمینه ای برای نفاق افکندن در صفوف حزب، قصد واژگون

کردن رژیم را داشته اند. (در این توطئه) عناصر نظامی و غیرنظامی هر دو شرکت داشتند و مقامات پائین

دولتی از جمله داماد البکر دستگیر شده اند. اگرچه اظهار می شود که این جریان واقع امر است ولی

درست تر آن است که آن را به عنوان داستانی که صدام حسین می خواهد حزب و از طریق آن دنیا، باور کند.

تلقی کنیم. این داستان شامل تحریکات از خارج، درگیری دست پروردگان کسانی غیر از صدام، و

زمینه ای برای جلوگیری از انتخابات بوده و همه عواملی را که موجب بهبود وضع رئیس جمهوری

می شوند در خود دارد. پایان خلاصه

3 پس از چندین روز اغتشاش و شایعات، رژیم، طبق گزارش، داستان توقیف عدنان حسین و

سایرین را در جلسه ای که در تاریخ 3 مرداد ماه از اعضای وفادار حزب تشکیل شد مطرح نمود. بنابر

گزارشاتی که به ما رسیده، اعلام شده است که توطئه سرنگون ساختن دولت کشف شده است. توطئه در

1354 با حمایت سوریه و توزیع 805 هزار دلار نقد آغاز شد (نزدیک به یک سطر از مطالب به صورت

علائم و ارقام بی معنی مخابره شده است.) (توطئه) قبلی توسط فرمانده لشکر یکم ولید سیرت رهبری شد.

علاوه بر اعضای شورای فرماندهی انقلاب که قبلاً توقیف آنها گزارش شده غیر نظامیان زیر نیز دستگیر

شده اند:

غسان مرهون، رئیس سازمان دولتی منسوجات و یکی از دامادهای البکر.

ص: 62

طاهر احمد، رئیس سازمان دولتی جهانگردی و معاون سابق رئیس امنیت سعدون شاکر. یک کرد.

موعد سعید، رئیس فدراسیون عمومی اتحادیه های کارگری (جانشین محمد عایش).

4 در جلسه مورخ 3 مرداد ماه اظهار شد که توطئه کنندگان با شکیبایی منتظر فرصتی برای اقدام

بودند. استعفای البکر بهانه انجام انتخابات را برای آنها فراهم آورد و انتخابات وسیله ای بود که آنان قصد

داشتند به کمک آن اغتشاش و گرفتاری کافی در حزب بوجود آورده و باعث سقوط صدام شوند. به

توطئه کنندگان که به سادگی ضد دولتی خوانده شدند هیچ رنگ سیاسی بخصوصی داده است.

5 گزارشات دیگری این تعبیر را تکمیل می کنند و به آن شاخ و برگ می دهند. یکی از منابع ما گفته

است که محی عبدالحسین، احتمالاً در 17 تیر ماه به خاطر فعالیت های طرفداری از شیعه و ضد رژیم خود

در پی درخواست آزادی مبارزین توقیف شده شیعه، دستگیر شده است و این چندین روز قبل از زمانی

است که بازجوهای او درگیر آنچه که اینک توطئه واقعی خوانده می شود، بودند. در همین احوال محمد

عایش خواستار برگزاری انتخابات در شورای فرماندهی انقلاب شده بود. طبق اظهار این منبع

عبدالحسین و عایش اعدام شده اند و سایرین هنوز تحت بازجویی هستند.

6 خبرچین ما در جلسه حزبی اظهار می دارد که به درگیری سوریه (در این قضیه) اهمیت کمی داده

شده است. تأکید بیشتر براین واقعیت بود که حمایت سوریه از توطئه به روزهای بد گذشته بر می گردد و

(ظاهرا) ادامه نداشته است. یک منبع موثق دیپلماتیک گفته است که شبلی عیامی (اهل سوریه) که عضو

فرماندهی ملی است نیز بازداشت شده است. اگر این خبر صحت داشته باشد. می تواند ارتباطی بین این

قضیه و سوریه برقرار کند بدون اینکه دولت سوریه را درگیر سازد. ما خبردار شده ایم که خدام هم اکنون (5

مرداد ماه) در بغداد است، و این دلیلی است براینکه دو کشور نه تنها هنوز در جریان مذاکره هستند بلکه در

صددند که بازماندن باب روابط را تضمین کنند.

7 نظریه: یک مقام عراق به ما گفته است که هر تعبیری که از طریق یک منبع دولتی در مورد این

بازداشتها به گوش خارجی ها می رسد دقیقا همان چیزی است که رژیم می خواهد در این باره منتشر شود.

ما باید گزارش ارائه شده به حزب را نیز در این طبقه بندی قرار دهیم.

8 ما متوجه شده ایم که این جریان دقیقا و به چند طریق به نفع صدام است. در حالی که توقیف

دست نشانده های او یعنی جلیل و حسین بر روی قضاوتش سایه ای می اندازد، توقیف داماد البکر احتمالاً

بخشی از توجهات را به سوی دیگر جلب می نماید. همچنین انتخابات را به عنوان چاشنی توطئه قلمداد

کردن موجب می شود که تا مدتهای مدید هیچ کس در حزب جرأت نکند صحبتی از اینکه انتخابات بعدی

چه زمانی انجام خواهد شد، به میان آورد (حساسیت صدام نسبت به جریانات انتخاباتی بر همگان روشن

است). بالاخره، ادعای درگیری خارجی ها در این قضیه، بخشی از مسئولیت ها را متوجه خارج عراق

می کند ولی در عین حال به اندازه کافی این مطلب کم اهمیت جلوه داده شده تا در صورت تمایل صدام

بتوان روابط خوب با سوریه را ادامه داد.

9 واقعیت قضیه (در صورتی که تصور کنیم غیر از مطالب فوق است) احتمالاً چیزی است که فقط

تعداد کمی از مقامات بالا از آن اطلاع دارند. باتوجه به شهرت رژیم عراق در حفظ اسرار، احتمالاً مدتی

وقت لازم است تا این خبر به خارج درز کند. پک



بازداشتها در بغداد، مبارزه دموکراتیک

ص: 63

27 جولای 79 5 مرداد ماه 1358 سرّی

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: الف) بغداد 1601، ب) بغداد 1593

موضوع: بازداشتها در بغداد، مبارزه دموکراتیک

1 (تمام متن سرّی است.)

2 خلاصه: یکی از توجیهات معقول تر برای بازداشت های اخیر آن است که صدام، در قبال کسانی که

خواستار انتقال قدرت به نحو دموکراتیک تری بودند و توسط نظامیان و غیرنظامیان با سوق دادن

روزافزون سیاست عراق به سمت غرب، تقویت می شوند، عکس العمل نشان داده است. هر دو موضوع

تحریک کننده هستند و صدام بر همین اساس و احتمالاً به طور افراطی در قبال آنها عکس العمل نشان داده

است. پایان خلاصه

3 گرچه تعدادی نکات کاملاً مبهم در این داستان وجود دارد و قسمت های مختلف این معما دقیقا به

یکدیگر نمی خورند، سناریوی بعدی ممکن است نسبتا به توالی واقعی حوادث نزدیک باشد. در هر مورد

ما متکی به منابع موثق بوده ایم.

4 در جلسه مورخ 19 تیر ماه شورای فرماندهی انقلاب، که طی آن استعفای البکر پذیرفته شد،

آشکار گردید که صدام حسین به کمک یک تصویب صوری قصد دارد ریاست جمهوری را تصاحب کند.

عده ای از حضار، احتمالاً مشتمل بر کسانی که به دلایل دیگری با صدام مخالف بودند، ظاهرا احساس

کردند که چنین عملی مطابق با ایدئولوژی بعثی و یا اصول دموکراتیک آن نخواهد بود. آنها معتقد بودند که

چیزی شبیه انتخابات پنج ساله که برای ژانویه گذشته برنامه ریزی شده بود (و گویا به خاطر مخالفت صدام

هرگز عملی نشد) باید به مرحله عمل درآید. آنان براین اساس در تاریخ 20 تیر ماه (یا در حدود آن) در

منزل محمد عایش ملاقات کردند. در آن جلسه تصمیم گرفتند که در جلسه بعدی شورای فرماندهی

انقلاب به صدام گفته شود که برای انتخاب جانشین البکر و برای مشروعیت دادن به هر کسی که نامزد شده

است (و همگی قبول داشتند که البته این نامزد صدام خواهد بود) برگزاری یک انتخابات لازم است. وظیفه

طرح مسئله به عهده دبیر کل شورای فرماندهی انقلاب محیی عبدالحسین مشادی (MASHADI) گذاشته

شد.

5 در جلسه 21 تیر ماه شورای فرماندهی انقلاب مشادی مطلب خود را طرح کرد. بنا بر گزارش او

مطلب را خیلی با قدرت پیش کشید به طوری که بعد از جلسه دستگیر شد و بعدا با عطف بماسبق، و علنا از

عضویت حزب و شورای فرماندهی انقلاب خلع شد. بدلایلی که نامعلوم است، وی تا 24 تیر ماه فقط یک

نام یعنی عایش را به افراد طرف صحبت خود گفت.

6 به این دلیل بود که عایش قبل از اعلام استعفای البکر در تاریخ 25 تیر ماه، از دولت اخراج و روانه

زندان شد. از قرار معلوم عایش برای مدت زمان کافی از صحنه دور نگاه داشته خواهد شد تا صدام که

توسط شورای فرماندهی انقلاب به ریاست جمهوری برگزیده شده بتواند خود را بدون اطلاع از اینکه چه

کسانی در مبارزه علیه او شرکت داشته اند، با صف بندی جدید منطبق کند. بالاخره عایش وا داد؟ و طبق

گزارش، نواری در مورد جلسه ای که در منزلش تشکیل شده بود ضبط کرد. هنگام پخش این نوار در تاریخ

29 تیر ماه، صدام دریافت که دو نفر از نزدیکترین همکاران وی، یعنی عدنان حسین و غانم عبدالجلیل، نیز

ص: 64

در جلسه فوق حضور داشته اند ولی در این مورد چیزی نگفت. گفته می شود که صدام حسین به خاطر

اینکه به نظر خودش توسط قابل اعتمادترین طرفدارانش به وی خیانت شده، گریسته است. یک رئیس

سابق معدن به نام محبوب به خاطر اینکه عضو برجسته شورای فرماندهی انقلاب در جلسه مزبور بود،

بازداشت شد، ولی ما مطلع شده ایم که کسانی هستند که در آن جلسه حضور داشته اند و هنوز بازداشت

نشده اند، (این ممکن است به خاطر این باشد که موضعی که آنها در آن جلسه ابراز داشته اند، به حمایت از

روش غیر دموکراتیک صدام در بدست گرفتن قدرت بوده است.) در هر حال احتمال زیادی وجود دارد که

توقیف های بیشتری صورت گیرد.

7 بنا بر گزارش، صدام از این نوار برای توضیح مطلب جهت گروه زیادی از طرفدارانش که در حدود

یکم مرداد ماه گردهم جمع شده بودند تا علت این توقیفها برای آنان روشن شود، استفاده کرده است. در

مورد درک اینکه چرا اتهاماتی نظیر طرفداری از انتخابات زمینه معقولی برای زندانی کردن بعضی

اشخاص به حساب می آید، برخی ناظران معتقدند که عباراتی نظیر: جریانات دموکراتیک، به سوی مردم

رفتن، و بخصوص کلماتی مانند انتخابات معنی ویژه ای برای بعثی ها دارد. اینها اصطلاحاتی است که

همواره مورد تأکید جناح طرفدار شوروی (ولی غیر کمونیست) حزب بعث و بسیاری از افسران ارتش که

از مدتها پیش احساس کرده اند که صدام حسین عراق را از متحدین طبیعی اش یعنی کشورهای پیشرو و

مترقی به رهبری شوروی، دور کرده بوده است.

تغییر الگوهای تجاری عراق به الگوهای غربی، قرارداد بستن با سرمایه داران به جای کشورهای

سوسیالیستی، تقویت و گسترش فوق العاده روابط با اروپا و غیره همگی به عنوان نکات مضر به حال روابط

(عراق) با بلوک (شرق) و خلاف مصالح عراق تلقی شده است. بنابراین در این زمینه، انتخابات یک حرف

بی ربطی است و عکس العمل را در صدام برانگیخت که حتی از نفرت فوق العاده وی نسبت به جریانات

دموکراتیک نیز فراتر رفت، زیرا این مطلب کل سیاست وی را مورد سؤال قرار می دهد.

8 در این مبارزه واقعیات تحریک کننده دیگری نیز وجود دارد. روش خشونت آمیزتری که در

ماههای اخیر دنبال شده باعث گردیده است که بعضی از بدگویان صدام وی را متهم کنند که رفتارش به

جای اینکه به سوی دوستان عراق باشد به نفع دشمنانش و بخصوص آمریکاست. برای مثال شایع است که

وی نامه ای از کارتر دریافت کرده است که حاوی قدردانی به مناسبت افزایش تولید نفت می باشد. وی

همچنین متهم است که ایران را، به خاطر موضع تهدیدآمیز و خشنی که دولت عراق در قبال مسائل

کردستان و خوزستان اتخاذ کرده وادار ساخته است که درصدد باز گرداندن مشاورین نظامی آمریکایی

باشد. به علاوه اعراب خلیج فارس به خاطر ترسشان از اهداف نهایی عراق، به آرامی به آغوش آمریکا

رانده می شوند.

9 نظریه: هنگام تغییر رئیس جمهوری منطقا از نظر بسیاری از افراد موقع تأمل و ملاحظه این نکته

است که کشور به کدام سو در حرکت است و چه کسی باید آن را رهبری کند. بنابراین آنان که مخالف صدام

هستند و یا صرفا با به قدرت رسیدن وی موافقت ندارند به هر دلیل به نظر می رسد که قادر بوده اند

حمایت کافی برای مبارزه با وی فراهم آورند. حداقل مطلب این است که وی چگونه با موضوع برخورد

کرده است. او اقدامات سریع و مهمی در قبال تهدید مشهود به عمل آورد، و حتی ممکن است که

عکس العمل اضافی نشان داده باشد. کسانی که مدتها معتقد بودند که صدام حسین علی رغم ظاهر خوبش

ص: 65

انسان خوبی نیست. احتمالاً اینک خود را محق احساس می کنند. همچنین احتمال دارد که تهدید بسیار

بزرگتر از آنچه که تاکنون مکشوف شده بود باشد و عکس العمل صدام کاملاً بجا بوده است.

پک


بازداشتها در عراق

27 جولای 79 5 مرداد 1358 سرّی

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی فوری

عطف به: بغداد 1593 و قبل از آن

موضوع: بازداشتها در عراق

1 (تمام متن سرّی است)

2 اگرچه بغداد ظاهرا آرام است و هیچ نشانه ای از مشکلات به چشم نمی خورد، ولی شایعات

خصوصی و عمومی در آن می جوشد. واقعیات چندی وجود دارند که نسبتا واضح به نظر می رسند و

احتمالاً اهمیت فراوانی دارند:

الف صدام به طور جدی در داخل حزب به مبارزه طلبیده شده و به همین شکل، خود را آنقدر در

معرض مبارزه می داند که مستلزم یک پاسخ خشن باشد.

ب تعدادی از افسران عالیرتبه ارتش زندانی شده اند (و گویا بعضی از آنها اعدام گردیده اند)

پ اینکه به نظر می رسد که صدام به طور مستحکمتری بر مسند قدرت است.

3 ممکن است زمان زیادی بگذرد تا واقعیت معلوم شود و لازم است که به خاطر داشته باشیم که اکثر

آنچه که اینک می دانیم از خود دولت عراق ناشی می شود. ما کوشیده ایم توضیحاتی را که بیشتر منطقی به

نظر می رسد گردآوریم که در پی این پیام خواهد آمد. پک


دستگیریها در بغداد؛ اعلام کشف توطئه و مداخله خارجی

29 جولای 79 7 مرداد 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: دستگیریها در بغداد ؛ اعلام کشف توطئه و مداخله خارجی

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 در تاریخ 6 مرداد ماه، دولت عراق گزارش توطئه مرجع الف را علنی نمود. دفتر اطلاعات خارجی

در عمان متن کامل اعلامیه شورای فرماندهی انقلاب را که در آن گفته شده است متهمین چندین سال بر

روی این توطئه کار کرده اند (مرجع ب) تهیه کرده است. هدف این توطئه ضربه زدن به حزب، انقلاب و

منافع سوسیالیستی و دموکراتیک توده ها، و مرتبط ساختن عراق با طرح های سرمایه داری امپریالیسم

آمریکا در جهت حفظ منافع صهیونیستها بوده است. توطئه گران با یک منبع خارجی از نظر ارشادی و مالی

در ارتباط بوده اند، لیکن ذکر نام کشور مزبور در حال حاضر به نفع ملت نیست.

3 دادگاه ویژه ای تشکیل شده تا به وضع متهمین و دیگر همکاران آنها به اتهام توطئه و خیانت

رسیدگی نماید. نتایج این محاکمه و میزان کیفر از پیش معلوم است.

4 بغداد آرام و همه چیز عادی است. در سلسله مراتب تشنج بسیاری وجود دارد، ولی هنوز معلوم

نیست که به صدام تا چه حد ضربه وارد شده است.

ص: 66

5 بنا به دلایل قابل درک، گویا مایل نیستند نقش سوریه را در این خصوص علنی سازند. ولی بدون

شک در بغداد همه می دانند که کشور درگیر در این توطئه کدام است. پک


دادگاه مخصوص شورای فرماندهی انقلاب برای رسیدگی به قضایای توطئه

30 جولای 79 8 مرداد ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد

به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی عطف به: بغداد 1612

موضوع: دادگاه مخصوص شورای فرماندهی انقلاب برای رسیدگی به قضایای توطئه

1 (بدون طبقه بندی) شورای فرماندهی انقلاب در نشست 28 جولای خود اعضای زیر را به عضویت

یک دادگاه ویژه شورای فرماندهی انقلاب منصوب کرد تا به محاکمه کسانی که متهم به شرکت در توطئه

مکشوفه اخیر هستند بپردازند: نعیم حداد (یک شیعه) رئیس دفتر فلسطین و مبارزه مسلحانه (OPAS) و

رئیس جبهه ملی میهن پرستان خلق (PPNF)، سعدون قیدان وزیر حمل و نقل و ارتباطات، طه عبدالکریم

وزیر نفت، حسن علی (یک شیعه) وزیر بازرگانی، سعدون شاکر وزیر داخله، حکمت ابراهیم رئیس بخش

جنوبی حزب بعث، و عبدالله فضل (یک شیعه) رئیس بخش شمالی حزب بعث.

2 (خیلی محرمانه) نظریه: از زمان انقلاب 1968 تاکنون این سومین دادگاه شورای فرماندهی انقلاب

است که تشکیل شده است. طه یاسین رمضان رئیس اولین دادگاه در سال 1970 بود که دستگیرشدگان در

جریان توطئه دست راستی راوی (که هزینه آن توسط ایران پرداخته شده بود) را محاکمه کرد. در مارس

1977 به دنبال شورش های شیعیان در ماه قبل، عزت مصطفی یکی از اعضای ارشد شورای فرماندهی

انقلاب، رئیس دومین دادگاهی بود که دامنه نارضایتی شیعیان را مورد بررسی قرار داد. باتوجه به

تجربیات گذشته، معلوم نیست که انتصاب به ریاست دادگاه جدید افتخاری داشته باشد. رمضان، در سال

1970، به خاطر محکومیت بلا استثنا بسیاری از کسانی که به نحوی با جریانات «راوی» تماس داشته اند،

به «قصاب» شهرت یافت و به همین جهت دشمنان فراوانی در میان سطوح بالای حزب بعث پیدا کرد. از

سوی دیگر عزت مصطفی، در جریان بازجویی های شیعه ها در سال 1977 ثابت کرد که بیش از حد ملایم

و آسان گیر و لذا از مشاغل خود در بخش منطقه ای شورای فرماندهی انقلاب معزول شد.

3 نظر به نشانه های آشکار نقش شیعیان در توطئه مکشوفه اخیر، نعیم حداد، به عنوان شیعه ارشد در

سلسله مراتب قدرت عراق، در یافتن راه بینابینی میان تعصب فوق العاده و آسان گیری مشکلات تازه ای

ایجاد خواهد کرد. تقریبا آشکار است که صدام حسین می کوشد تا حداد را بیآزماید و ببیند که آیا او به

دنبال پیمان شکنی عدنان حسین و غانم عبدالجلیل، که پیش از این مورد اعتماد بودند، قابل اطمینان

هست یا خیر. تا میزان کمتری سایر اعضای شیعه دادگاه نیز تحت آزمایش هستند، ولی آنان بیشتر از طبقه

حقوق بگیران حزبی هستند و احتمالاً حضورشان در دادگاه فقط برای این است که این تصور را بوجود

آورد که توطئه گران شیعه توسط هم مذهبان خود محاکمه می شوند و این وجه در مورد حداد نیز ملحوظ

است.

4 حضور وزیر جدید الانتصاب داخله یعنی سعدون شاکر، در دادگاه، نقش جدیدی است برای رئیس

سابق امنیت. وی در گذشته سرپرست بازجویی های متهمین بوده است. حضور شاکر در دادگاه ظاهرا

نشان خواهد داد که محاکمه توسط معاون شاکر (و برادر ناتنی صدام) برزان التکریتی اداره خواهد شد. در

ص: 67

واقع نشانه هایی در دست است که هم برزان و هم پسرخاله صدام (وزیر دفاع) عدنان خیراله طلفاح، در

جریان دستگیری های اخیر نقش مشورتی مهمی ایفا کرده اند.

5 وارد شدن وزیر نفت عبدالکریم در این جریان نیز نمی تواند کمکی به عدنان حسین بکند. در

سالهای اخیر، عدنان به عنوان دبیر کمیته عالی پیگیری، به طور کامل در مورد قیمت گذاری و سایر مسائل

مربوطه بر وزیر نفت تسلط داشته (و گاهی وی را تحقیر کرده)، و گویا عبدالکریم نیز عمیقا از مداخله

عدنان در امور وزارت نفت ناراحت شده است. به این ترتیب ممکن است عدنان همدردی چندانی از

قربانی سابق خود نبیند.

6 سعدون قیدان که عضو فرماندهی منطقه ای نیست، ظاهرا در نتیجه تعداد زیاد دستگیرشدگان

سطوح بالای نظامی که باید محاکمه شوند، به این جمع افزوده شده است. از قیدان که خود نیز زمانی افسر

بوده است، انتظار می رود که اگر نه با همدردی، لااقل با تفاهم به قضاوت نسبت به به افسران (دستگیر شده)

بپردازد. از سوی دیگر احتمالاً قیدان بدان جهت در دادگاه حضور دارد که انتقادات را از تنها عضو شورای

فرماندهی انقلاب که قاعدتا باید جز هیئت قضات محاکمه کننده افسران نظامی باشد، یعنی وزیر دفاع

خیراله، دور کند. اگر این فرضیه صحیح باشد و صدام بخواهد پسر خاله خود را از خشم سایر افسران ارشد

مصون بدارد، انتصاب قیدان برای دستگیرشدگان نظامی که محاکمه خواهند شد نشانه بدی خواهد بود.

7 در واقع اگر هم نتیجه محاکمه دقیقا از پیش تعیین نشده باشد، برای زندانیان سطوح بالا امری قطعی

و مسلم است. آنها پیشاپیش در نظر عامه متهم به توطئه گری شده اند و صدام باید به خاطر این واقعیت که

بسیاری از آنان از طرف وی به مقامات پر مسئولیت منصوب شده بوده اند، دچار دردسر شود. پس از همه

اینها، اگر هیچ یک از اینان غیر مجرم شناخته شود، به طور مضاعف احمق به نظر خواهد رسید. بنابراین

خیلی احتمال ندارد که آنان بتوانند از اعدام بگریزند و تبرئه شوند. (بنابر شایعات منتشره بسیاری تاکنون

اعدام شده اند و این امر همیشه احتمال دارد.) پک


رویدادهای عراق

31 جولای 79 9 مرداد 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: رویدادهای عراق

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 مدتها باید بگذرد تا بیگانگان بتوانند در مورد دستگیریهای انجام شده در عراق، و نیز علت ها و

نتایج نهایی اطلاعات مبرهن و قاطعی بدست آورند. ولی یادآور می شویم که ماهیت مرموز رژیم سبب

پیدایش شایعات و انتقادات بسیار در مطبوعات بیگانه شده است. بنابراین، به منظور ارائه اطلاعات جدید

به مخاطب ها، دفتر حفاظت منافع اطلاعات ذیل را که ناشی از گفتگوها و مباحث انجام شده است، مطرح

می نماید.

3 بغداد آرام است. در اطراف دفاتر دولتی و یا کاخ تعداد نیروهای امنیتی افزایش نیافته، و در شهر نیز

واحدهای مسلح به چشم نمی خورد. ظاهرا هیچ گونه اتفاق غیرعادی رخ نداده است.

4 گمان نمی رود که واحدهای نظامی خاصی به طرف شهر در حرکت باشند. دستگیریها نیز ظاهرا

قبل از وقوع چنین رویداد احتمالی صورت گرفته است.

ص: 68

5 رئیس جمهور بکر نیز احتمالاً مجبور به ترک مقام خود نشده است. وضع مزاجی وی چندان خوب

نبوده و تا آنجا که می دانیم دو روز قبل به منظور معالجه راهی ژنو شده است. بنا به گفته منبع ما، مرض قند

وی ناراحتی های جدیدی را در پاهای وی پدید آورده است.

6 اطلاعات ما مبنی بر حضور معاون نخست وزیر سوریه و نیز امورخارجه یعنی خدام در اینجا تأیید

شده است. وی از طرف اسد پیامی برای صدام آورده است که در آن رابطه سوریه با توطئه گران تکذیب

شده و اعلام کرده که سوریه به هیچ وجه مایل به سرنگونی دولت عراق نیست. هیچ یک از دو کشور ظاهرا

میل ندارند نقش سوریه را مورد تبلیغ قرار دهند، و احتمالاً علت آن نیز سفر خدام به عراق است که طی آن

دولت عراق از ذکر نام محرک های خارجی سرباز زده است. نقطه نظرهای بسیاری از بغداد ابراز شده، ولی

شکی نیست که همه می دانند منظور عراق از ایماء و اشاره های کدام کشور است. متوجه شدیم که رئیس

ستاد ارتش شهابی سوری که از دوستان شخصی اسد است در روز 7 مرداد وارد بغداد شده تا گفتگوهای

بیشتری انجام دهد.

7 شایعات مربوط به اعدام توطئه گران رواج یافته، و می گویند که اعتراف آنها که در ویدئو ضبط شده

در اجلاس حزبی در سرتاسر کشور به نمایش گذاشته شده است. بنابراین اعدام بعضی از توطئه گران

برجسته احتمالاً صورت گرفته، لیکن با در نظر گرفتن این واقعیت که دادگاه ویژه شورای فرماندهی انقلاب

جهت رسیدگی به توطئه تشکیل شده، می توان گفت که توطئه گران هنوز هم زنده هستند.

8 اظهارنظر: اوضاع عراق به عنوان کشوری که بنا به گزارش مطبوعات خارجی در اوج کودتا و

بحران بسر می برد، بسیاری عادی و معمولی است. پک


بیوگرافی صدام حسین رئیس جمهور عراق

سرّی مرکز ملی ارزیابی های خارجی غیرقابل رؤیت برای خارجیان

صدام حسین رئیس جمهور عراق

یک گزارش تحقیقاتی بیوگرافیک

14508 79 CRاوت 1979 مرداد 1358

اطلاعات مربوط به امنیت کشور افشای بدون مجوز جرایم جنایی در بردارد

این نشریه بصورت میکروفیش موجود است.

برای بدست آوردن یک نسخه میکروفیش این نشریه با شماره 7177 351 (DER/DSB) تماس

بگیرید. برای دریافت نشریات دیگر به علاوه یا به جای نسخات چاپی با شماره 7200 351 (OCR

ISG) تماس بگیرید.

طبقه بندی ابتدایی به موجب 004050مرور مجدد در تاریخ 2 اوت 1999

مدت بیش از 6 سال به موجب 004050 دلیل: CGB3 ,7

غیرقابل رؤیت برای خارجیانسرّی

تمامی مطالب این صفحه بدون طبقه بندی می باشد. مرکز ملی ارزیابی های خارجی

صدام حسین رئیس جمهور عراق

نویسنده این گزارش برت انگلهارت، بخش خاور نزدیک و آفریقا، دفتر اداره مرکزی مراجعات

ص: 69

می باشد. گزارش عمدتا بر اطلاعات دریافت شده از دفتر حفاظت منافع آمریکا در سفارت بلژیک، بغداد

استوار می باشد. نظرات و سؤالات خود را می توانید از طریق شماره تلفن 6788 351 با آقای انگلهارت

در میان بگذارید. این گزارش با دفتر تحلیل های سیاسی، دفتر اطلاعات جاسوسی علمی و مدیریت

عملیات هماهنگ شده است.

خلاصه بیوگرافیک

در 16 ژوئیه 1979، احمدالبکر رئیس جمهور وقت، ظاهرا به دلایل پزشکی استعفا داد و در پی آن یار

دیرینه او صدامحسین جانشین منتخب او شد. این تغییر بیشتر در شکل و صورت بود نه در محتوی؛ حسین

بعد از تشدید وخامت سلامتالبکر در 1974 توانسته بود یک نقش متنفذ و روزافزونی در تصمیم گیریهای

دولت و حزب حاکم بدست آورد. به قدرت رسیدن حسین ظاهرا باعث بروز مخالفت هایی شد، که

جزئیات آنها روشن نشده است، اما او کنترل کشور را کاملاً در دست دارد. حسین که فردی بی رحم، مغرور

و قدرت طلب است بعد از کودتای بعثی در 1968 قدرتش افزایش یافت. در مقایسه با البکر، حسین از

حمایت قشر وسیعی از مردم برخوردار نیست ولی به طور مؤثری دولت و حزب را توسط چند تن از

هواداران وفادارش که در پست های مهم گذاشته شده اند، کنترل می کند. او یک نظریه پرداز بعثی نیست، او

در مورد اصالت عمل و ملی گرائیش به خود افتخار می کند. او احتمالاً به ارتقای درجه عراق به عنوان رهبر

دنیای عرب، بدون وابستگی به شوروی یا آمریکا ادامه خواهد داد. (سرّی)

صدام حسین رئیس جمهور (از ژوئیه 1979)

در 16 ژوئیه 1979، یازدهمین سالگرد کودتایی که حزب بعث عراق را به قدرت رسانید. رئیس

جمهور احمدالبکر ظاهرا به خاطر ناتوانی جسمی استعفا داد و قدرت را رسما به یار دیرینه خود و

جانشین منتخبش انتقال داد. به فاصله چند ساعت بعد از انتخاب شدن نظر شخصی خود را با انتخاب چند

وزیر و با تغییر دیگر مقامات، بر دولت اعمال نمود. چون او چندین سال نقش حاکم در سیاست های عراق

را داشته بعید به نظر می آید که بخواهد تغییراتی در سیاست دولت انجام دهد. در کنار احراز مقام ریاست

جمهوری صدام جانشین البکر به عنوان رئیس شورای فرماندهی انقلاب شد و این بالاترین مقام اجرایی و

قانونی کشور می باشد. در 17 ژوئیه 1979 او از رتبه دوم در فرماندهی منطقه ای حزب بعث به رتبه اول

ارتقا یافت. او همچنین عهده دار سمتی در امور بعثی اعراب و حزب بعث به عنوان یکی از معاونین سه گانه

فرماندهی قومی حزب بعث در بغداد می باشد. (محرمانه)

اولین آزمایش قدرت

انتقال قدرت از البکر به حسین آسان نبود، با وجود اینکه اول خلاف این انتظار می رفت. تا 26 ژوئیه

تقریبا 40 مقام عراقی شامل افسران ارتشی و همکاران نزدیک حسین در حزب بعث دستگیر شده بودند و

به گفته بعضی منافع اعدام شده اند. اخبار و شایعات در بغداد زیاد بود، ولی دلایل مشخص دستگیری

روشن نبود. مقامات آمریکا اظهار کردند که امکان دارد رهبران حزب بعث به ملایمت به شیوه به قدرت

رسیدن حسین اعتراض کرده و خواستار برقراری شیوه دموکراتیک انتخابات حزبی شده باشند. در این

ص: 70

صورت خصلت های قدرت طلبی و خشونت آمیز رئیس جمهور جدید باعث شده که با دستگیریهای دسته

جمعی شدیدا عکس العمل نشان دهد. همچنین امکان دارد که تهدید دریافتی حسین بیش از آنچه ابزار

می شد باشد و لذا او عکس العمل مناسب نشان داده است، در هر حال او کاملاً بر اوضاع مسلط است.

(سرّی)

مرد قدرتمند

در مقایسه با البکر، حسین هیچ گاه از حمایت مردمی وسیع برخوردار نبوده است. او با طراحی دقیق و

انتصاب حامیان وفادار در شغل های حساس توانست تدریجا قدرت را در حزب و ارگان های دولتی مهم

از آن جمله کابینه و دستگاههای اطلاعاتی کسب کند. وخامت تدریجی سلامت بکر و انتصاب حسین

به عنوان جانشین، کوششهای حسین را برای به بقدرت رسیدن تسهیل نمود. تا زمانی که بکر استعفا نداده

بود، انتقال قدرت به حسین فقط جنبه تشریفاتی داشت. (سرّی)

حسین اساسا تکرو است. او فردی مرموز و توطئه گر و مشهور به بی رحمی در قبال مخالفین خود

است، او به افراد کمی غیر از افراد قبیله و یاران تکریتی اش اعتماد دارد. او چند نفر بیگانه را در مقامهای

مهم گمارده است تا در وقت مناسب آنها را اخراج کند. در داخل ارتش، انتخاب حسین به عنوان سپهبد با

وجود عدم تجربه نظامی در سال 1973 هنوز جلوه گر است، و روابط او با بعضی از فرماندهان ارشد نظامی

هنوز هم دچار تیرگی است. حسین رقبای نیرومند در ارتش را شناسایی کرده، و به دقت ملاک رقابت

احتمالی در حزب بعث را مانند عکس العمل وی در برابر مخالفین در ژوئیه 1979 زیر نظر دارد (سرّی).

روابط خارجی

در صحنه بین الملل حسین خواستار نقش متعادل و سازشکارانه ای برای کشورش بوده تا به انزوای

خود پایان دهد و صلح و ثبات خلیج را تأمین کند. خلیج دارای اهمیت استراتژیک برای عراق می باشد،

چون اقتصاد رشد یابنده آن به نفت محتاج است که از طریق دریا قابل انتقال است. در مارس 1975،

حسین مهره اصلی مذاکرات در قرارداد الجزیره با ایران بود، این قرارداد به حمایت ایران از شورشیان کرد

پایان داد و اختلافات بر سر آبراه شط العرب را در مرز دو کشور حل نمود. حسین در 1977، یک هیئت

بلندپایه برای مذاکره بر سر اختلافات مرزی به کویت فرستاد. (محرمانه)

حسین مشوق همکاری دوجانبه در زمینه های تجاری، اقتصادی و فرهنگی بوده است. او می گوید که

عراق می تواند با کشورهایی که دارای نظامهای سیاسی متفاوتی هستند رابطه برقرار کند به شرط اینکه آن

روابط براساس احترام متقابل حاکمیت ملی و «منافع مردم» استوار باشند. در نتیجه حسین که به طور کلی

احساسات ضد غربی دارد یک سیاست انعطاف پذیر نسبت به کشورهای غربی در زمینه های تبادل

اقتصادی و فنی اتخاذ کرده است. ولیکن او امکان برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با آمریکا (که در

1967 قطع شده) را تا زمانی که این کشور از اسرائیل حمایت کند، رد کرده است. (سرّی)

طی 1977 حسین سیاستی اتخاذ کرد که خواهان وابستگی کمتری به شوروی بود. شوروی کشوری

است که رژیم بعثی مدتها روابط بسیاری با آن داشته است. او به حمایت از قرارداد دوستانه 1972 بین دو

کشور ادامه می دهد و سفرهای سالانه ای به مسکو انجام می دهد، ولی مدعی است که عراق نمی خواهد از

ص: 71

اقمار سیاسی و یا اقتصادی هیچ یک از ابرقدرتها باشد. (محرمانه)

حسین احتمالاً به کوشش های خود برای توسعه نقش بین المللی عراق و دستیابی به مقام رهبری

جهان عرب ادامه خواهد داد. از 1978 (1357) او چندین مقام اروپایی را پذیرفته است و سفرهای

متعددی به کشورهای عربی کرده است. در اوایل 1979 (اواخر سال 1357) حسین، به همراه مقامات

سوری، نقش مهمی در تلاش برای برقراری صلح بین دو یمن داشته است. در ملاقات های نهایی در بغداد

در نوامبر 1978 و مارس 1979، او مخالفت اعراب نسبت به قرارداد کمپ دیوید را اعلام کرد و لذا وجهه

خود را در جهان عرب بهبود بخشید.

دیدگاههای سیاسی

در حالی که ایدئولوژی بعثی بر پان عربیسم تأکید دارد، حسین یک ملی گرای عراقی می باشد که مصمم

است کشورش را تا حد امکان توسعه دهد. او طرفدار سیاست «عراق اول» در جهت دستیابی به وحدت و

ثبات در کشور و توسعه استقلال اقتصادی و خودکفایی است. او بر بهبود وضع داخلی و عراق از لحاظ

سیاسی و اقتصادی تأکید داشته تا کشورش بتواند بزرگترین قدرت حوزه خلیج فارس باشد.

ایدئولوگ های حزب با نظر اصالت عمل حسین و آمادگیش برای قربانی کردن ایدئولوژی حزب به نفع

توسعه و حفظ رژیم مخالف هستند. (خیلی محرمانه)

از لحاظ داخلی حسین سیاست های جاه طلبانه اقتصادی و سیاسی اتخاذ کرده که اهداف آنها رشد

سریع، امکان ایجاد کار برای همه و توزیع عادلانه درآمد می باشد. برای تحقق این اهداف حسین به عنوان

رئیس سازمان برنامه و کمیته امور نفتی و تنفیذ موافقت نامه ها، طرح های اقتصادی و ملی کردن صنایع و

ایجاد تنوع در توسعه صنعتی و اصلاحات کشاورزی را پیاده کرده است. (بدون طبقه بندی)

چون حسین قدرت را در دست های خودش متمرکز کرده، نتیجتا همه مشکلات موجود در

سیاست های توسعه ای را از جانب او می دانند. در چندین سال اخیر هم مقامات حزبی و مردم او را مسئول

کمبودهای غذایی، تورم و ضربه های اقتصادی دانسته اند. برای مقابله با این حملات در خلال سالهای 77

1976، حسین سیاست افزایش تولید را اتخاذ کرد و نتیجه القای این مسئله بود که سیاست های دولت

مسئول مشکلات اقتصادی نبوده است، بلکه این خود مردم بودند که به اندازه کافی کار نمی کردند و لذا

تولید تقلیل یافته بود. او همچنین بر برتری تخصص تکنولوژیک بر صداقت ایدئولوژیک تأکید داشت.

(سرّی)

صدام ممکن است با مشکلاتی از طرف شورشیان کرد در شمال و گروههای شیعه در جنوب روبرو

شود. در اوایل 1979 (اواخر سال 1357) او چندین ملاقات سطح بالا برای بهبود وجهه خویش بین این

گروهها انجام داد. (محرمانه)

اوایل زندگی

صدام حسین در تکریت در 1937 بدنیا آمد. بعد از تکمیل دوران متوسطه در بغداد او در مدرسه حقوق

ثبت نام کرد، ولی درسهای خود را تکمیل نکرد. (او از طریق مطالعه مستقل بالاخره دیپلمش را از مدرسه

حقوق بغداد در سال 1970 بدست آورد.) در حالی که دانشجوی حقوق بود در کوشش برای قتل ناموفق

ص: 72

نخست وزیر عبدالکریم قاسم از طرف بعثی ها در اکتبر 1959 شرکت کرد. حسین از کشور فرار کرد و برای

کودتای بعثی در سال 1959 بازگشت و دوباره بعد از سقوط دولت در نوامبر فرار کرد. او در سال 1964

برای شرکت در توطئه قتل عبدالسلام عارف رئیس جمهور، بازگشت، او دستگیر شد و برای دو سال

زندانی شد. حسین به طراحی کودتای ژوئیه 1968 کمک کرد. ولی حدود دخالت او نامشخص است.

تحکیم مراتب قدرت

در نوامبر 1968 حسین معاون دبیرکل فرماندهی منطقه ای حزب بعث شد، در سال 1969 او معاون

رئیس شورای فرماندهی انقلاب شد. حسین به طور مداوم به سوی مرکز قدرت حرکت کرد و مخالفان

واقعی و نیرومندش را کنار زد و با مهارت خاصی نظرات خودش را بر تشکیلات حزب تحمیل کرد. او

شبکه مؤثر جاسوسی و اطلاعاتی را در داخل حزب بعث تشکیل داد و این شبکه مستقیما به او پاسخ

می دهد. حسین مسئول موج تصفیه ها، بازداشت های مخفی و خیابانی است که حزب بعث برعلیه مخالفان

خود انجام می دهد. این طور عنوان می شود که او قتل سرهنگ حردان التکریتی را که مخالف سر سخت

رژیم بود در مارس 1971 طراحی کرده است. (سرّی)

در ژوئن 1973 نقشه ناظم کازار دبیرکل امنیت عمومی برای اعدام البکر شکست خورد، ولی موجب

زخمی گشتن وزیر داخلی سعدون قیدان و وزیر دفاع حمید شهاب التکریتی شد. اطلاع زیادی از زمینه و یا

رهبران کودتا در دست نیست، ولی بعضی معتقدند که آن نقشه به وسیله حسین برای کوشش در به قدرت

رسیدن خودش طرح ریزی شده بود. (سرّی)

طی 1977 حسین از چند تحول سازمانی استفاده کرد. در ژانویه عضویت شورای فرماندهی منطقه ای

از 13 نفر به 21 نفر افزایش یافت، تعدادی از اعضای جدید به نظر می رسد از طرفداران با وفای حسین

باشند. چند روز بعد در تغییرات کابینه، افراد حسین به مقامات مهمی رسیدند.

در سپتامبر 1977 تمامی اعضای شورای فرماندهی منطقه ای عضو شورای فرماندهی انقلاب هم

شدند، لذا حسین در هر دو شورا حائز اکثریت بود. (محرمانه)

حسین مردی تمام عیار

حسین را فردی صریح، جاه طلب، بی رحم و فعال توصیف می کنند. او آماده است به اشتباه خود

اعتراف کند و در صورت عدم موفقیت برنامه ای حاضر است سیاستش را عوض کند. او به ضعف های

رژیم های قبلی واقف است و لذا سعی دارد آن اشتباهات را تکرار نکند. به گفته یکی از دوستان سابق او

فرد فرصت طلبی است که با هر کسی که در راه رسیدن به اهدافش کمک کند، همکاری خواهد نمود. او

فردی کوشا و خودساخته است که از مسائل داخلی و بین المللی به خوبی مطلع می باشد. در صحبت او

ظاهری آرام و قاطع دارد. (محرمانه) او قد بلند، شیک پوش، خود نگهدار و خوش سیما است و دارای

ظواهر یک ورزشکار می باشد. در سال 1974 او از دیسک در مهره های کمرش رنج می برد. به دنبال

بستری شدن، شایعاتی مبنی بر مرض های مختلف بر سر زبانها افتاد، ولی وضع او هرگز وخیم نبود. با این

حال او همیشه یک کمربند ارتوپدی بر تن دارد و سعی دارد بر صندلی ای که پشت آن محکم است بنشیند.

حسین با کراهت انگلیسی صحبت می کند، ولی انگلیسی را خوب می فهمد. اسم کامل او صدام حسین

ص: 73

عبدالمجید التکریتی است. (سری)

حسین با دختر عمویش خیرالله طلفاح، که بعد از مرگ پدرش در خانه آنها بزرگ شده است ازدواج

نمود. همسر صدام، سعیده که قبلاً معلم بوده زن متین و آرامی است که از فعالیت های اجتماعی اجتناب

نمی ورزد و ترجیح می دهد در خانه نزد خانواده اش بماند. حسین دارای پنج فرزند می باشد. (محرمانه)

2 اوت 1979


سیاست های عراق پس از پاکسازی

اول اوت 79 10 مرداد ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: سیاست های عراق پس از پاکسازی

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 قبل از رویداد نهایی، همه می پنداشتند که ترک صحنه توسط بکر در کوتاه مدت در سیاست های

عراق تغییری پدید نخواهد آورد. این ارزیابی ناشی از این واقعیت که صدام از قدرت کافی در تعیین خط

مشی ها برخوردار است، و نیز از ظهور توافق در میان رده های رهبریت در مورد نحوه اداره امور بود.

همچنین این باور پیدا شده بود که فرضیه رهبری متحد و متفق القول فرماندهی صدام تغییراتی را پدید

خواهد آورد، لیکن در مورد ماهیت و مسیر تغییرات اختلاف نظر بسیار وجود داشت.

3 بخش اعظم ابهام منعکس شده در بالا از عدم آگاهی صدام به عنوان یک فرد، و امکان همیشه

موجود رویارویی وی با مخالفت های جزیی (که همیشه در عراق وجود دارد) ناشی شده است. ما در مورد

صدام ارزیابی جداگانه ای را در دست تهیه داریم، لیکن معتقدیم که رویدادهای اخیر حداقل مقداری از

تغییرات ناشناخته را در راهی که عراق علنا انتخاب کرده ایجاب نموده است.

4 مشکلات مربوط به برآورد در عراق، شاید مانند دیگر کشورها، ناشی از نحوه تحقق رویدادها در

دو هفته اخیر باشد. بازنشسته شدن بکر مستقیما آنچه را که انتظار می رفت پیش آورد، یعنی نوعی انتقال

آرام قدرت پدید آمد که مخالفت را برانگیخت و بروز موجی از دستگیریها را سبب گردید. ناظران ناگهان

متوجه شدند که صدام به خاطر مسائلی که از نظر وی با اهمیت تلقی شده یا مورد رویارویی و یا مورد انتقاد

قرار گرفته است (ما در مورد این موضوع کلی در پیام جداگانه ای بحث خواهیم کرد). بعث برخلاف تصور

یک دست نبود.

5 در مورد پیدایش «جنایات» حوزه واقعی عملکرد توطئه گران، هدف آنها و تأثیر آن بر رهبریت

صدام، سؤالات بسیاری بدون پاسخ مانده است. لیکن وی علنا اعلام کرده است که خود او کلاملاً مسئول

است و در مورد این واقعیت هیچگونه انتقادی را نمی پذیرد. به همین دلیل معتقدیم که جنبه های مهم زیرین

سیاست های گذشته عراق بازهم مصداق خواهد یافت.

6 امتناع گرایی، به عنوان فردی که معتقد به این ستون از ایدئولوژی بعثی است، مشکلات داخلی

نخواهد توانست مانع از آن شود که صدام حتی به تنهایی پرچم امتناع گرایی (جبهه پایداری) را در اهتراز

نگاه دارد. (امکان دارد که صدام از طرف کسانی که هم اکنون در زندان بسر می برند در این زمینه مورد انتقاد

قرار گرفته باشد. در بیانیه عمومی شورای فرماندهی انقلاب همین موضوع به طور ضمنی مطرح شده

است.) ممکن است عراق مجبور به کاهش نقش فعالانه افراطی خود در زمینه اعراب و اسرائیل گشته و

ص: 74

موضع انزواطلبانه ای را اتخاذ نماید. ولی می توان روی آن به عنوان مخالف سر سخت حل مسالمت آمیز

مسئله حساب کرد البته گذشته از بعید بودن دیگر روش های ممکن موجود.

7 روابط منطقه ای. در چند سال گذشته عراق تلاش های موفقیت آمیز و مهمی را در بهبود روابط

منطقه ای و بخصوص با همسایگان خود انجام داده است. این انعکاس نفع طلبی و به رسمیت شناختن توأم

با بی میلی مفید بودن وضعیت موجود است، و امروزه بیش از گذشته مشهود خواهد بود. تلاش های جدی

که بکر با آنها دست به گریبان بود، ظاهرا روابط این کشور را با ایران بهبود بخشیده، و تصمیم مبنی بر عدم

تبلیغ پیرامون درگیری سوریه در توطئه نشانگر تمایل دو کشور به از بین رفتن مشکلات دوجانبه است.

(احتمالاً در این تصمیم سوریه نیز نقش به سزایی داشته است.) ممکن است دستگیری ها موقعیت داخلی

صدام را نابود نساخته باشد، ولی حتما تا حدودی آن را تضعیف کرده است. بنابراین او سعی نخواهد کرد

در رابطه با کشورهای هم مرز عراق مشکلاتی را پدید آورد، گرچه وی تصمیم گرفته بود تا یک دشمن

خارجی (سوریه) بتراشد تا توجه توده های مردم را از تأثیر داخلی توطئه منحرف سازد.

8 نیروی داخلی؛ زمانی که صدام به مقام ریاست جمهوری رسید با مسائل داخلی مهمی دست به

گریبان بود و قبل از کشف این حقیقت که بسیاری مشاورین نزدیکش علیه وی دست به توطئه زده اند نیز

همین وضع را داشت. به مشکلات حساس و پیچیده اکراد، شیعیان و کمونیست ها اکنون باید مسئله نسبتا

وسیع پاکسازی ارتش و شورای فرماندهی انقلاب نیز افزوده شود. ممکن است اقدامات سریع و

سرسختانه صدام مشکلات را تا حدودی مرتفع ساخته باشد، لیکن برخورد با این مشکلات توجه عراق را

از نقش منطقه ای و بین المللی خود منحرف می سازد. لازم است صدام مطمئن شود که نظم داخلی به قوت

خود باقی است.

9 اظهارنظر: قبل از وقوع هرگونه تغییر عراق در ابهام و مرموزی خاصی فرو می رود. این وضع هنوز

به خاطر وقوع مسائل بسیاری که به خوبی درک نشده بهبود چندانی نیافته است. اصل موانعی که بر سر راه

ناظران قرار دارد به طرز مشهودی در اعلامیه 25 تیر ماه در بغداد که موجب پیدایش رویدادهای مهمی

گردید، تجلی یافته است: در سبک زندگی در پایتخت تغییر محسوسی رخ نداده است. معذالک، ما معتقدیم

که آنچه که تا به حال رخ داده زمینه واقعی نمایش را تشکیل می دهد. پک


وضع بغداد عادی می شود: آرامش قبل از طوفان

2 جولای 79 11 مرداد ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی، با اولویت

موضوع: وضع بغداد عادی می شود: آرامش قبل از طوفان

1 (تمام متن خیلی محرمانه است).

2 مهمترین موضوع مندرج در رسانه های 11 مرداد ماه افتتاح قرارگاه جدید فرماندهی حزب عربی

سوسیالیستی بعث توسط دبیرکل فرماندهی ملی میشل عفلق می باشد. عفلق به همراه دیگر اعضای

سوری فرماندهی ملی، شبلی العیامی معاون دبیرکل، و دیگر افراد برجسته عراق، در عکس های صفحات

اول روزنامه ها نشان داده شده، رئیس جمهور سابق (و معاون دبیرکل پیشین بکر در هنگام افتتاح این

مجتمع عظیم احداث شده توسط یوگسلاوها اولین سخنرانی خود را پس از بازنشستگی ایراد نمود.)

(اظهارنظر: عفلق و عصیامی که مورد نفرت رهبریت سوریه هستند، قبل از دیدار اواسط ژوئن

ص: 75

پرزیدنت اسد از بغداد از انظار غایب بوده اند، به استثنای میهمانی بزرگ صدام در 18 ژوئیه به مناسبت به

قدرت رسیدن وی. در رابطه با توضیحات درونی حزب بعث در مورد مسئولیت دولت سوریه در توطئه

کودتای مکشوفه اخیر، جار و جنجال مربوط به حضور اعضای سوری فرماندهی ملی عراق سیلی سختی

است بر گونه دمشق، حضور عفلق و عیامی در افتتاح این مجتمع در عراق اجتناب ناپذیر است. لیکن هیچ

یک از نمایندگان حزب بعث سوریه در آن شرکت نکرده بودند، و اگر عراقی ها واقعا نگران کاهش تشنج

بین بغداد و دمشق بودند، می توانستند افتتاح این اجتماع را تا بعد از ماه رمضان به تعویق بیاندازند.

شنیده ایم که بکر جهت انجام معالجات پزشکی به ژنو رفته است. ولی معلوم شده که این شایعات بی اساس

بوده است، پایان اظهارنظر.)

3 شورای فرماندهی انقلاب در تاریخ 10 مرداد اعلام نمود که کمیته تحقیق ویژه شورای فرماندهی

در تاریخ 6 مرداد ماه تشکیل شده بود (ولی هرگز اعلام نشده بود) تا شواهد مربوط به تعیین سرنوشت

توطئه گران دستگیر شده را تقدیم دادگاه نماید. سرپرست این کمیته وزیر مسکن عبدالفتاح محمدامین

است. اعضای کمیته عبارتند از جعفر قاسم حمودی سرپرست دفتر سازمان های حزبی شورای فرماندهی

انقلاب، و برهان الدین عبدالرحمن، سرپرست بخش مرکزی حزب بعث. کمیته در همان روز تحقیقات خود

را آغاز نمود (و علنا فاش گردید) و محاکمه نیز به زودی آغاز خواهد شد. (اظهارنظر: انتصاب کمیته

تحقیق ظاهرا در خدمت به دو هدف صورت گرفته است که عبارت است از اطمینان دادن به کادر متوحش

حزبی و تغییر مسئولیت توطئه از رئیس مخابرات برزان التکریتی به مقامات برجسته حزبی، وزیر مسکن

امین از مدتها قبل ثابت کرده است که در حل مسائل حساس تبحر بسیاری دارد، لیکن افراد مهم و

سرشناس این کمیته در حقیقت برهان الدین و حمودی هستند. آنها از مهمترین و محترم ترین اعضای

حزب بعث عراق بوده و در صورتی که آنها نیز تأیید نمایند که سوریه در توطئه علیه صدام دست داشته،

کادر حزبی نیز آن را خواهند پذیرفت. حداقل صدام موفق شده است که ده عضو شورای فرماندهی انقلاب

را در ریشه کن ساختن همکاران خطا پیشه سابق خود درگیر نماید. این موضوع نشانگر اقدام دسته جمعی

علیه توطئه گران است و با اقدامات پیشین شورای فرماندهی انقلابی مغایرت دارد، که خواستار تشکیل

یک دادگاه سه نفره و محاکمه غیرعلنی 24 ساعته می شد. پایان اظهار نظر).

4 احتمالاً صدام در پاسخ به انتقاد مربوط به رفتار غیر دموکراتیک خود اجلاس کابینه در تاریخ 9

مرداد ماه بر اصل مسئولیت جمعی تأکید کرده است. صدام بر نیاز به تعادل بین امتیازات و وظایف رهبریت

تأکید نمود. در اشاره به توطئه گران دستگیر شده، رئیس جمهور یادآور شد که نباید امتیازات موجب

نادیده گرفته شدن وظایف شود. و همین امر نشانگر آن است که گویا بعضی از اعضای شورای فرماندهی

انقلاب از وظایف خود سوءاستفاده می کرده اند.

(اظهارنظر: با نتیجه گیری از اظهارات اخیر صدام می توان گفت که وی سعی دارد علاوه بر تکذیب

ادعای دستگیرشدگان مبنی بر اینکه وی انتخابات حزبی را مجاز نمی داند و بدون مشورت دیگر اعضای

شورای فرماندهی انقلاب و منطقه ای به حکومت خود ادامه می دهد، امکان فساد را در رهبریت رژیم نیز

نشان دهد. هنوز معلوم نیست که همکاران صدام از به کارگیری رهبریت جمعی مطمئن شده اند. می گویند

دستگیری توطئه گران را عوامل مفسدانه پدید آورده است. انتصاب کمیته تحقیق ممکن است مربوط به

رسیدگی به این اتهامات باشد و به اتهامات امنیتی که بوسیله مخابرات مورد بازرسی قرار گرفته و تسلیم

ص: 76

دادگاه شورای فرماندهی انقلاب خواهد شد، ربطی ندارد. پایان اظهار نظر).

5 رسانه های عراقی در تاریخ 11 مرداد اعلام کردند که روز قبل شورای فرماندهی انقلاب تصمیم

گرفته است کمیته عالی کشاورزی را که قبلاً تحت سرپرستی عزت ابراهیم عمل می کرد منحل نماید. اعلام

تشکیل وزارت جدید پس از آنکه صدام در تاریخ 25 تیر ماه گفته بود که روزهای کمیته های عالی

وزارتخانه چون کمیته عالی کشاورزی و کمیته پیگیری دیگر به سر رسیده است، صورت پذیرفت، که

سرپرستی کمیته پیگیری را توطئه گر اصلی عدنان حسین به عهده داشت. یکی از علل احتمالی لیکن بعید

درگیری عدنان حین در توطئه و مخالفت با صدام گویا این است که صدام اخباری در مورد حیف و

میل های مالی کمیته پیگیری شنیده و تصمیم گرفته بود دست عدنان حسین را کوتاه نماید، و پس از لغو

کمیته، عدنان را مسئول دفتر ریاست جمهوری نماید تا وی و همدستانش کمتر مورد اغوا و وسوسه قرار

گیرند. اگر این شایعه صحت داشته باشد، عدنان به پائین آمدن رتبه و مقام خود پی برده و تنفرش افزایش

یافته است. پایان اظهارنظر.)

6 بنا به گزارش رسانه ها در 11 مرداد ماه طاهر توفیق وزیر صنعت و نیز سرپرست دفتر مرکزی

کارگری شورای فرماندهی انقلاب با گروهی از فدراسیون اتحادیه تجاری عراق ملاقات نموده و پیرامون

فعل و انفعالات صحیح بین رهبریت اتحادیه و «توده های عظیم» مردم گفتگو کرده است. (اظهارنظر:

فدراسیون اتحادیه تجاری همیشه در پاک سازیهای اخیر بازنده بوده است، نه تنها محمد عایش رئیس

پیشین فدراسیون یکی از اعضای مهم توطئه شناخته شده بلکه رئیس و معاون رئیس کنونی فدراسیون نیز

دستگیر شده اند. بنا به گزارش یکی از علل نارضایتی اتحادیه وجود اعضای حزب در سطوح مختلف

اتحادیه است، که ناشی از افزایش شدید عضویت کل حزب بعث عراق می باشد. هجوم این اعضای حزب

به داخل فدراسیون سبب شده است که مرکز نقل آن در داخل حزب سنگین تر از قبل بشود، ولی پی بردن به

این واقعیت محسوس می گردد که انتخابات حزبی برگزار شود و واقعیت ها از پرده برون افتد. بنابراین

عایش و پیروانش در فدراسیون معتقد بودند که صدام باید انتخابات را برگزار نماید، در حالی که رئیس

جمهور با این نظریه کاملاً مخالف بود. هنوز معلوم نیست که صدام به فدراسیون اجازه دهد که رهبر خود را

مانند گذشته آزادانه انتخاب نماید، که همین امر ناراحتی و نارضایتی هایی را پدید آورده است. احتمالاً با

در نظر گرفتن مخالفت صدام با انتخابات، و نمونه اخیر عدم وفاداری فدراسیون، شورای فرماندهی

انقلاب حداقل بطور موقتی رهبری را برای فدراسیون برخواهد گزید تا اتحادیه را پاکسازی نماید. پایان

خلاصه.) پک


صدام حسین در برابر اجتماع مردم در 17 مرداد ماه توطئه را تشریح می کند

9 اوت 79 18 مرداد 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: صدام حسین در برابر اجتماع مردم در 17 مرداد ماه توطئه را تشریح می کند

1 (خیلی محرمانه) خلاصه: در تاریخ 17 مرداد ماه و 12 ساعت پس از اعدام 21 نفر از افراد متهم به

توطئه (که بنا به گزارش نفر بیست و دوم به سوریه گریخته است) صدام در برابر اجتماع مردم سخنرانی

کرد. زمان سخنرانی، فرصتی برای بروز مخالفت و عدم اطمینان نسبت به رهبریت، به دنبال اعدام بعضی از

اعضای مهم بعث را پدید نیاورد. صدام به حضار هوادار خود گفت حزب بعث به خاطر وفاداری 13 میلیون

ص: 77

عراقی از توطئه خیانت 55 نفر جان سالم بدر برده است. این غده کوچک سرطانی اکنون از میان رفته و

حزب بعث به دوره جدیدی پای گذاشته است تا به علایق و منافع مردم بپردازد. حقوق ها افزایش خواهد

یافت و امنیت عمومی شامل تمام اکراد خواهد شد و 33 تن توطئه گری که در زندان بسر می برند نیز

مجازاتشان تخفیف پیدا خواهد کرد. از ارتش و قوه قضائیه تمجید خاص به عمل آمد. صدام گفت

مطبوعات بیگانه گزارش داده اند که ثبات عراق به دنبال کودتا به هم خورده است، لیکن در مورد مسئولان

خارجی توطئه به نرمی سخن گفت که 5 سال قبل با چند نیروی خارجی در این زمینه تماس برقرار شده

بود. صدام خود را از کسانی که دستور اعدام را صادر کرده اند جدا خواند و گفت تمام انقلاب های موفق

دورانی را پشت سر می گذارند که طی آن ریشه کن ساختن خیانت کاران الزامی می شود و اظهار داشت که

این مرحله برای تأمین ثبات آتی ملی و تجدید حیات انقلاب ضروری می باشد. تمجید وی از قوه قضائیه

به نظر افراد خوش بین نشانگر این است که حکومت قانون هنوز هم در حکومت استبدادی صدام امکان

حیات دارد. پایان خلاصه.

2 (طبقه بندی نشده) رئیس جمهور صدام حسین در سخنرانی یک ساعته غروب 17 مرداد ماه از

مردم خواست که در اطراف حزب بعث تحت کنترل و دارای هدف جمع آیند، و اظهار داشت که این حزب

برای مردم و بوسیله مردم بوجود آمده و حالا که وجود خیانتکاران در آن از میان برداشته شده می تواند به

دنبال آینده ای با ثبات و موفقیت آمیز باشد.

موضوعات اصلی سخنرانی وی بشرح زیر است:

تنها 55 نفر از 13 میلیون نفر عراقی خیانتکار شناخته شده اند. قضاوت مربوط پس از تشکیل دادگاه

حزبی از طرف مردم و بررسی اتهامات و تصمیم گیری پیرامون آن به مرحله اجرا درآمد.

با وجود اینکه حزب نیرومند است، ولی نسبت به توطئه های خیانت کارانه مصونیت ندارد. حتی

(حضرت م) پیغمبر محمد و بعدها (حضرت م) علی و (امام م) حسین نیز با آفت خیانتکاران روبرو شده

بودند، لیکن از این خطرات نیرومندتر و مصمم تر مانند حزب بعث عراق بیرون آمدند.

انقلاب های مدرن، چین و روسیه و کوبا نیز تنها پس از گذراندن یک دوره ریشه کن سازی توانستند

استحکام بیشتری پیدا کنند: انقلاب عراق نیز این مرحله را گذرانیده و می تواند با اطمینان کامل به آینده ای

با ثبات قدم بگذارد.

خیانتکاران کار خود را پنج سال قبل و به کمک بیگانگان «از چند نقطه» آغاز کردند.

3 (طبقه بندی نشده) پس از صحبت طولانی پیرامون توطئه و رویدادهای تاریخی آن، صدام گفت که

شکست آن فرصتی دیگر در اختیار مردم قرار داد که خود را وقف انقلاب و اصول آن سازند. به منظور

نشان دادن اراده راسخ رهبریت در تجدید حیات حزب و عطف توجه آن به علایق واقعی توده ها (ما هرگاه

که بتوانیم به افراد محروم کمک خواهیم کرد.)، صدام چند اقدام خاص را اعلام نمود: افزایش حقوق ها (که

با استقبال و تشویق طولانی روبرو گردید...)... با توجه خاص به اکراد، کاهش مجازات 33 توطئه گر

زندانی، پس از بررسی دادگاه ویژه (دو موضوع بعدی اعلام شده عبارت است از مجاز بودن شرکت مردم

در دوره جدید بازسازی در عراق.)

4 (خیلی محرمانه) اظهارنظر: رئیس جمهور جدید عراق در سخنرانی خود بدون شک وجوه تمایز را

مشخص نمود: توطئه از میان برداشته شده است، چند تن توطئه گر مزبور از بین رفته اند، و دوره جدیدی از

ص: 78

راه رسیده است. وی با دقت به پاسخگویی به حقایق دگرگون جلوه شده توسط مطبوعات خارجی

پرداخت و گفت، خیانت اعضای بعث مانند لبه تیز یک کوه یخ در سرتاسر حزب است، و می تواند موجب

برهم زدن ثبات و یا بدتر از آن شود. قدرت های خارجی که از افشای نام آنها خودداری شده تنها

توانسته اند 55 نفر از 13 میلیون عراقی را فریب دهند آن هم پس از پنج سال تلاش در جهت منحرف

ساختن توجه از ضربه حاصله از سقوط کسانی که به عنوان رهبر در برابر مردم قرار داده شده بودند ولی

مورد احترام آنها واقع نشدند. استفاده از انقلاب اصیل اسلامی و انقلاب های سوسیالیستی معاصر نشان

داد که این رویدادها در تاریخ عراق اموری غیرعادی به حساب نمی آیند. صدام با صراحت خود را از

مسئله اعدامها جدا اعلام کرد و خود را رهبر بزرگوار مردم اعلام نمود و خواستار تخفیف کیفر توطئه گران

زندانی شد.

5 (خیلی محرمانه) صدام بیش از دیگر رهبران عراقی بر اسلام تکیه کرد، و گذشته از بحث پیرامون

توطئه، سخنرانی خود را برآینده درخشان مردم عراق متمرکز ساخت. وی با دقت راه برقراری روابط را با

سوریه باز اعلام کرد و با زیرکی خاص به کوبا اشاره کرد در حالی که مطابق معمول اشاره به چین و شوروی

در این زمینه کفایت می کرد.

6 (خیلی محرمانه) صدام که همیشه مراقب فقدان تجربه نظامی خود و اهمیت نیروهای مسلح است

این بار تمجیدهای خاصی از ارتش به عمل آورد. با لحن و بیانی که بوسیله گروههای نگران از تمایل صدام

به برقراری نظامی حکومتی فردی مورد استقبال واقع شد صدام نقش قوه قضائیه و نقش عملکرد خاص

قضات را در جامعه یادآور گردید. ما فکر نمی کنیم که این گفته بتواند حکومت قانون را در عراق تضمین

نماید، خصوصا به خاطر اینکه وی از قضات خواسته که گرایش بعثی خود را افزایش دهند، اما همین امر

یک علامت امیدوارکننده است. پک


فرستادگان عراق به کشورهای عربی

14 اوت 79 23 مرداد 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغدادبه: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: فرستادگان عراق به کشورهای عربی

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 رئیس جمهور حسین اخیرا سه تن از اعضای شورای فرماندهی انقلاب را در ظاهر به منظور انجام

مشاوره های عادی و در باطن به منظور تسلیم متن رسمی توطئه اخیر علیه صدام روانه اکثر کشورهای

عربی کرده است. وزیر دولت محلی عبدالفتاح محمدامین از لیبی، تونس، الجزایر، مراکش و موریتانی

دیدن خواهد کرد. سعدون قیدان معاون نخست وزیر نیز به جمهوری عربی یمن و سومالی سفر خواهد کرد.

برهان الدین عبدالرحمن (رئیس دفتر مرکزی حزب بعث عراق) نیز از کویت، بحرین، امارات متحده عربی

و قطر بازدید خواهد نمود. گرچه هر سه فرد مزبور از مقامات عالیرتبه عراق هستند ولی به هیچ وجه در

مأموریت های حساس خارجی عراقی نقش مهمی را ایفا نمی کنند. گفته می شود که از این سه نفر خواسته

شده که با همتایان خود وارد مذاکرات عملی نشوند و فقط پیام های کتبی را ارسال دارند.

3 بنا به گزارش، امین هنگام عزیمت از بغداد تعدادی نوار ویدئو به همراه داشت. در ده روز گذشته،

نوار ویدئوی «اعتراف» عضو معدوم شورای فرماندهی انقلاب یعنی محی عبدالحسین المشادی در

ص: 79

اجلاس های حزب بعث در سراسر کشور به نمایش گذاشته شده بود، ولی اگر فرستادگان صدام این نوارها

را به همراه داشته باشند مقامات برجسته جهان عرب آن را تماشا نخواهند کرد.

4 در بغداد همه می دانند که در «اعتراف» اصلی عبدالحسین از سوریه به عنوان عاملی در توطئه بسیار

سازمان یافته به منظور سرنگون ساختن رئیس جمهور پیشین بکر و صدام یاد کرده است. لیکن متوجه

شده ایم که در نوارهای ویدئوی همراه فرستادگان صدام بخش مربوط به سوریه حذف شده و منظور تنها

جلب اطمینان رهبران عربی در مورد واقعیت توطئه و اینکه صدام هم اکنون قدرت را در دست دارد،

می باشد. اگر صدام سعی می کرد این «شاهد» مشکوک را بدون تحریف به رهبران عرب نشان دهد، با در

نظر گرفتن تمایل صدام مبنی بر عدم تبلیغ پیرامون اتهامات وارده بر سوریه، موجبات شگفتی بسیاری

پدید می آمد. صدام با تبلیغ و جنجال پیرامون اختلافات خود با سوریه از آتلانتیک تا خلیج سودی

نمی برد، مگر آنکه بخواهد زمینه را برای وخامت روابط بین بغداد و دمشق فراهم سازد. از طرف دیگر،

صدام ممکن است بخواهد از ابراز اطمینان های عادی به رهبران عربی به عنوان پوشش عراق بعد از انقلاب

و ادعای آن مبنی بر رهبریت اعراب با مطرح کردن خواست خود برای اخراج مصر از کنفرانس غیر

متعهدها استفاده کند. (تلگرام جداگانه)

5 شخصیت هایی که توسط صدام به کشورهای عربی فرستاده می شوند قرار است به جای گفتگوی

مفصل پیرامون ابتکارات سیاسی پیچیده جدید نظریات وی را در مورد اوضاع خاورمیانه منعکس سازند.

ولی ممکن است صدام خواستار تشکیل اجلاسیه عربی قبل از کنفرانس غیر متعهدها شده تا «مرحله آتی»

سیاست عربی در آن مشخص گردد.

6 ما در مورد روابط جاری عراق با سوریه و دورنمای آتی این روابط گزارش دیگری در دست تهیه

داریم. پک


رهبریت جدید عراق؛ صدام حسین

12 سپتامبر 79 21 شهریور 1358 سرّی

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد، 1935به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: بغداد 1527

موضوع: (خیلی محرمانه) رهبریت جدید عراق؛ صدام حسین

1 (تمام متن سرّی است)

2 شمار کمی از ناظران عراقی، و معدودی از عراقی ها موج بازداشت ها و اعدام های پس از ریاست

جمهوری صدام در تاریخ 25 تیر ماه را پیش بینی کرده بودند. تقریبا همه و حتی خود صدام نیز انتظار

داشتند که انتقال قدرت به نحوی ظاهرا آرام صورت پذیرد. دلیل اصلی شگفتی همگانی در مورد علائم

نارضایتی داخلی ناشی از این باور همگانی است که صدام با کمال قدرت و بدون چون و چرا کنترل امور را

در دست گرفته است. طبق شواهد موجود در آن موقع وی کنترل امور را به دست داشت، و با صراحت

می توان گفت که در حال حاضر نیز همین طور است.

3 حتی اگر وجود توطئه برخلاف تمایل ناظران به پذیرش آن، واقعیت می داشت، همه معتقدند که این

توطئه تنها بخش ناچیزی از خیانت بزرگتر به زیر سؤال کشیدن حکومت مطلقه صدام را تشکیل می داده

است. دلیل مبارزین در این مبارزه هر چه باشد، احتمالاً عمل مربوط به آن بیش از خود موضوع موجب

ص: 80

پیدایش این عکس العمل خشونت بار شده است. به نظر ما صدام تعدادی از نزدیکترین همکاران خود را

برکنار کرده است آن هم نه به این دلیل که خطری جدی علیه وی بشمار می آمدند بلکه به خاطر اینکه

اختیارات وی را کاهش می دادند.

4 نتیجه این عکس العمل این بوده که در سلسله مراتب، فاصله بین صدام و دیگر اعضا را که همیشه از

آنها با عنوان رهبریت یاد می شد، زیادتر کرده و او را در اوج این سلسله مراتب تنها و بی رقیب باقی گذارده

است. وی نشان داده که معتقد است شخص اول رهبری است و به جز در موارد جزئی همتایی ندارد، و

ظاهرا آنهایی نیز که بر سر پست های خود باقی مانده اند کاری جز اجرای دستورالعمل های وی انجام

نخواهند داد.

5 بنابراین تأثیر این پاکسازی بر بافت سلسله مراتب دولت عراق عظیم تر از تأثیر به قدرت رسیدن

صدام بوده است. در زمان ریاست جمهوری بکر ، و مقام صدام به عنوان فرد شماره 2 همیشه تمایل و منطق

قابل ملاحظه ای در مشخص کردن افراد شماره 3 تا 20 وجود داشت. در شرایط کنونی احتمالاً منطقی

است اگر گفته شود که فرد شماره 2 وجود ندارد، حداقل در متن رویدادهای 25 تیر ماه و با صراحت

می توان گفت که مقام بعدی (که خیلی پائین تر است) بیش از یک فرد را در برخواهد گرفت. گرچه تا

حدودی اختلاف نظر وجود دارد، ولی باور کلی این است که یکی از سه فرد مذکور و پائین از نظر سیاسی و

حداقل در یک مورد از نظر رقابت احتمالی بعد از صدام قرار خواهد گرفت.

6 عزت ابراهیم نایب رئیس شورای فرماندهی انقلاب. ابراهیم که نه یک رهبر نیرومند و نه فردی

دارای صحت و سلامت است، معاون مورد اعتماد صدام است و به عنوان جانشین رئیس جمهور در سفر

صدام به هاوانا این موضوع را به خوبی ثابت کرده است. وی از نظر درخشش فکری یا مهارت در

تاکتیک ها اعتبار چندانی ندارد ولی فردی بسیار وفادار، قابل اتکاء، غیر خودبین، و بسیار مذهبی و بسیار

قابل اعتماد است. گمان نمی رود که معاون رئیس جمهور از همان اهرمی که صدام در زمان تصدی همین

عنوان دارا بود برخوردار باشد لیکن به عنوان وزیر پیشین کشور که در سمت سرپرست شورای عالی

کشاورزی و کمیته نظامی فرماندهی منطقه ای حزب بعث عمل می کرد، با مهم ترین مسائل و مشکلات

عراق آشناست. وی فاقد پیرو و یا آرمانهای شخصی است. در اوضاع کنونی به نظر ما وی در مقام بعد از

صدام از نظر سیاسی و برقراری نظم قرار می گیرد. یعنی اگر صدام مجبور به کناره گیری شود وی نیز به

ناچار کناره گیری خواهد کرد.

7 طه یاسین رمضان، معاون اول نخست وزیر. رمضان که سیاستمداری زیرک، باهوش و حیله گر

است، در شایعات همیشه به عنوان رقیب اصلی صدام در رده های بالای رهبریت شناخته شده است. او

موقعیت های مهم و متعددی داشته و مسئولیت های قابل ملاحظه ای چه در صحنه داخلی و چه در صحنه

بین الملل به وی تفویض شده است. انتصاب جدید نیز نشانگر وظایف مهم تر محوله به اوست که گرچه

هنوز مشخص نشده، ولی مسئولیت های وی بسیار قاطع و برنده خواهد بود. ناظران کنونی معتقدند که

انتصاب کنونی وی یا به منظور برکناری وی طرح ریزی شده و یا به منظور ضربه زدن به اعتبار خود او در

نظر گرفته شده است. گرچه همه اینها ممکن است، ولی ما معتقدیم که وی به عنوان یکی از مقامات عالیرتبه

عراق به طور فردی عمل خواهد کرد. علاوه بر این اگر نقش و اهمیت کابینه بیشتر از شورای فرماندهی

انقلاب افزایش یابد (نتیجه تمایل صدام به منظم کردن اختیارات)، نقش وی در تعیین جهت و مسیر عراق

ص: 81

بسیار خطیر خواهد بود. صدام وی را شدیدا تحت کنترل خواهد داشت، چون او فردی شایسته اینگونه

توجه است و علت آن نیز تعداد قابل ملاحظه پیروانش در داخل حزب است. وی هنوز هم سرپرستی ارتش

خلقی را به عهده دارد، و در صورتی که صدام اتکای خود را به ارتش از دست بدهد، ارتش خلقی از اهمیت

بیشتری برخوردار خواهد شد. (دو نوع شایعه وجود دارد: یکی اینکه صدام در نظر دارد ارتش خلقی را

خلع سلاح نماید و دیگری اینکه وی در نظر دارد اهمیت و قدرت آن را افزایش دهد.) طبق برداشت ما

رمضان دارای جاه طلبی های شخصی بسیار است. وی را می توان فرد سوم و در حال انتظار نامید.

8 عدنان خیرالله طلفاح، معاون فرمانده کل قوا در نیروهای مسلح، معاون نخست وزیر و وزیر دفاع

رابطه خویشاوندی وی با صدام و بکر را به وضوح می توان عامل اصلی (و مهم ترین عامل) ارتقا و اهمیت

طلفاح نامید. گرچه در مورد توانایی و تیزهوشی وی اطلاعات ضد و نقیضی شنیده ایم، ولی برداشت کلی

مقامات خارجی آشنا با او این است که وی فردی ذیصلاح و بسیار پرکار است. ارتقای درجه وی بر تمام

افسران نظامی احتمالاً موجب بروز تنفر شدید و پیدایش دشمنان بسیار وی شده است، اما اگر طلفاح

بتواند کارهایی را که از نظر ارتش درست است انجام دهد، این واقعیت به اضافه تضعیف افراد باقیمانده

قدیمی او را به صورت رهبر واقعی ارتش عراق و صاحب عناوین دیگر در خواهد آورد. طبق اطلاع ما

صدام کاملاً به وی اطمینان دارد و برای نتیجه گیری و توانایی های وی نیز احترام زیادی قائل است. هنوز

دلیلی برای اثبات توقعات شخصی وی نیافته ایم، ولی گمان می کنیم که طلفاح با اهمیت روزافزون خود در

کمین گاه بسر می برد، ولی خطری علیه صدام به حساب نمی آید. وی فرد شماره چهار و دارای امکانات

وسیع است.

9 باید یادآور شد که شنیده ایم طلفاح به عنوان سفیر عراق به مسکو خواهد رفت. صدام با نفع حاصله

از ارسال یک سفیر مورد اعتماد که خصوصا دارای سوابق نظامی باشد، می تواند از انتقادات مربوط به

پارتی بازی تبرئه شود. و همین امر اجازه خواهد داد که وی بتواند رئیس ستاد ارتش شنشل را به عنوان

وزیر دفاع منصوب نماید (البته بدون عناوین دیگر) و این حرکت مورد علاقه نیروهای مسلح است و در

موقع توجه صدام به طرز فکر آنها مفید واقع خواهد شد.

10 نحوه پیمان بندهای درون هیئت حاکمه از خارج قابل رؤیت نیست. اعدام 5 عضو شورای

فرماندهی انقلاب (از 21 نفر افراد اعدام شده) احتمالاً حداقل مقداری تغییر را باعث شده است، حتی اگر

نتوان آنها را رؤیت کرد، خصوصا اینکه فهرست مزبور حاوی دو تن از دوستان صمیمی صدام نیز بوده

است. فقدان افراد مخالف با صدام در رده های بالای دولتی نباید حیرت انگیز باشد، ولی هنوز معلوم نیست

که به دنبال نحوه برخورد وی در جهت سرکوب نارضایتی، قدرت وی تا چه حد تضعیف گشته است. اگر

قدرت وی تضعیف شده باشد، و او نیز یک رقیب بالقوه باشد، منافع حاصله از این رقابت تنها نصیب

رمضان که در رده بالاتر واقع شده، خواهد شد.

11 در رده های پائین تر هرم، افراد دیگری نیز هستند که به خاطر عواملی چون موقعیت، سابقه،

خانواده، تخصص، طول خدمت، و توانایی شایان توجه هستند. همه آنها در شرایط کنونی به صدام وفادار

هستند و اگر کسی در میان آنها باشد که بخواهد صدام را از بین ببرد در حال حاضر قادر به انجام آن

نخواهد بود. مهم ترین افراد این گروه عبارتند از:

طارق عزیز، معاون نخست وزیر. عزیز فردی... (ارقام نامفهوم) و دارای مهارت تاکتیکی و یک

ص: 82

مذاکره گر و سخنگو بوده و احتمالاً همین وظایف را ادامه خواهد داد. چون وی مسیحی است، گمان

نمی رود که بتواند از نظر موقعیت ارتقاء درجه بیشتری پیدا کند، ولی در صورت بازسازی داخلی سازمان

بعث چه با صدام و چه بدون وی، او در همین رده باقی خواهد ماند.

سعدون قیدان، معاون نخست وزیر و وزیر حمل و نقل و ارتباطات. یکی از ارتشی های صمیمی با بکر

و بعثی های قدیمی است و تداوم شورای فرماندهی انقلاب جدید و جوانتر را ممکن می سازد. وی وفادار و

ساعی است و خطری به حساب نمی آید.

سعدون شاکر، وزیر کشور. رئیس سابق سازمان اطلاعاتی و بنا به گزارش از حامیان نزدیک صدام و

فردی است که اطلاعات بسیاری دارد و همه از وی وحشت دارند. شانس ابقای وی در رژیم کنونی چندان

زیاد نیست مگر آنکه وی در سرنگونی آن دست داشته باشد که بعید به نظر می رسد. وی می تواند به

رده های بالاتر ارتقاء یابد.

برزان ابراهیم (تکریتی)، معاون رئیس سازمان اطلاعاتی. برادر ناتنی رئیس جمهور بیشتر در پشت

پرده بسر می برد و گویا منتظر فرصت مناسب است. وی دارای موقعیتی مهم است لیکن بدون وجود صدام

قادر به ایفای نقش مهم تری نیست.

12 خلاصه اینکه، به نظر ما در داخل شخصی وجود ندارد که بتواند خطری علیه صدام پدید آورد.

یک کودتای نظامی و یا گلوله یک قاتل، یا قیام عمده غیرنظامی و فهرستی دیگر از امکانات می تواند تعادل

موجود در بغداد را برهم زند، درست مانند دیگر پایتخت ها، لیکن امکان بروز این گونه وقایع قابل سنجش

نیست. در حال حاضر ما، به این نتیجه رسیده ایم که وی کشور و بافت قدرت آن را شدیدا تحت کنترل در

آورده و در آینده قابل پیش بینی نیز فرد شماره یک کشور خواهد بود. پک


شایعه تغییرات

21 سپتامبر 79 30 شهریور 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2006به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: شایعه تغییرات

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 طبق اظهارات دیپلمات های مطلع، رئیس جمهور صدامحسین برنامه ای را به منظور پیگیری

پاکسازی و سازماندهی دوباره تهیه کرده است. وی در نظر دارد آخرین آثار مخالفت را از بین برده و تمام

قدرت را در اختیار یاران وفادار به خود قرار دهد. مورد استثنایی آن که در هفته های آتی یک سلسله

اقدامات (بعضی از آنها علنی) شورای فرماندهی انقلاب را گسترش و فرماندهی ملی را محدود خواهد

کرد و بقایای مخالفین را نیز افشا خواهد کرد.

3 به دنبال خانه تکانی ماه ژوئیه صدام، در شورای فرماندهی انقلاب چند کرسی خالی پدید آمده

است. گرچه این کرسی ها نشانگر تمایل شدید وی به پدید آوردن اتفاق رأی صریح در این هیئت است،

لیکن شایع شده است که صدام به آنها به عنوان خاطره تلخی می نگرد که ناشی از عدم مراقبت و نظارت

دقیق وی بوده است. با اشغال این کرسی ها، وی می تواند حامیان سرسخت خود را در موقعیت های نزدیک

به خود قرار دهد. هنوز نام کسی فاش نشده است، که نشان می دهد بزودی اقدامات مربوط به آن نیز به

مرحله اجرا در خواهد آمد. خبری مبنی بر برکنار شدن اعضای کنونی شورا بدست ما نرسیده است.

ص: 83

4 شایع شده است که فرماندهی ملی نیز دستخوش تغییر خواهد شد، لیکن مانند شورای فرماندهی

انقلاب در مورد آن نیز خبری در دست نداریم. مدتی است که یکی از اعضای آن (مونیف الرزاز) در محل

سکونت خود در توقیف بسر می برد، و یک نفر دیگر که نامش بر ما معلوم نیست نیز گویا در چند روز

گذشته به همین وضع دچار گشته است. بازسازی این سازمان به خاطر چند گانگی ملیت اعضای آن کاری

دشوار است، که منبع دردسر صدام را فراهم آورده است. بعضی از اعضا نارضایتی خود را در مورد نحوه

برخورد صدام با این سؤال که چه کسی در عراق در صدر امور است ابراز داشته اند و بعضی نیز شدیدا

مخالفت خود را با شبه تبلیغات عراق در مورد سرزنش اسد در این نقطه بحرانی از امور اعراب اظهار

کرده اند.

5 اظهارنظر: پس از بازگشت پیروزمندانه صدام از هاوانا اوضاع خیلی آرام بوده است. گرچه شورای

فرماندهی انقلاب و کابینه چند بار جلساتی تشکیل داده اند، در مورد تصمیمات و یا برنامه های مهم مطلبی

اعلام نشده است. و این امر ظاهرا نشانگر آن است که صدام می خواهد عراق را طبق تمایل خود

سروسامان بدهد. وی هم اکنون قدرت بدست گیری کنترل را نشان داده است، و احساس می کند که چند

کار دیگر باید انجام شود.


انتظار تغییر

27 سپتامبر 79 5 مهر ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2046به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: بغداد 2006

موضوع: انتظار تغییر

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 این فرضیه که صدام به خاطر ادامه عدم فعالیت نسبی خود، در حال طرح برنامه ای مهم در رابطه با

مردم و مشاغل است، زمینه اثبات بیشتری یافته است. در نتیجه بروز اطلاعات جزئی، شایع شده است که

وی از بسیاری از برنامه های داخلی راضی نیست.

3 به طور مثال صدام در تاریخ 25 تیر ماه گذشته به دریافت درجه ارتشبد تمام (محب) مسائل آمد.

(این همان درجه ای است که بکر نیز صاحب آن بود و گهگاه به صورت مارشال یا معادل آن ترجمه می شد

که قبلاً عارف درجه مارشالی داشت، و از آن پس هیچکس این درجه را مورد استفاده قرار نداده است.)

همان گونه که انتظار می رفت، این حرکت برای بسیاری از افسران ارشد نظامی خوشایند نبود مگر آنکه از

طرفداران سرسخت بعث می بودند. بکر یک افسر حرفه ای نظامی بود، ولی معلوم نیست که آیا صدام واقعا

با سمت فرماندهی کل قوا احتیاج به چند ستاره بیشتر داشته یا خیر.

4 مونیف الرزاز که تا همین اواخر دستیار دبیرکل فرماندهی ملی حزب بعث بود در هفته های اخیر از

توقیف در محل سکونت خود به زندان انتقال یافته است. گویا شاهحسین به خاطر رزاز که اردنی است

پادرمیانی کرد، تا موجب آزادی وی شود. طبق گزارش مطبوعات، طارق عزیز به عنوان رئیس دفتر امور

خارجی فرماندهی ملی جانشین رزاز شده است. دکتر ظهیرالقدری که در زمان تصدی رزاز سرپرست

دفتر بود در تاریخ 4 مهرماه از این سمت برکنار و به عضویت کامل دفتر امور خارجی فرماندهی ملی

درآمد. جانشین القدری در این دفتر دکتر ناجی محمدخلیل الراوی مهندس تحصیلکرده در آمریکا و وزیر

ص: 84

اسبق صنایع و معاون (57 1356) است که اخیرا به عنوان سرپرست اتحادیه نسبتا معروف معلمین

انتخاب شده است. (به عنوان نشان دادن نحوه رویدادها در بغداد باید گفت که روز قبل از ارتقاء مقام قدری

شنیده بودیم که وی در زندان بسر می برد.)

5 در ادامه تلاشها به منظور ریشه کن ساختن خطرات امنیتی (که با عنوان مخالفین صدام نیز توصیف

می گردد) حضور وزیر کشور سعدون شاکر در دفتر مخابرات نیز الزامی است. ظاهرا هدف خاص، ادامه

تحقیقات وابستگان توطئه گرهای دستگیر و یا اعدام شده است که پس از پاکسازی تیر ماه به خارج از

کشور رفته اند. این گروه ظاهرا رئیس سابق دفتر حفاظت منافع عراق در واشنگتن را نیز در بر می گیرد.

6 اظهارنظر: آنچه مطرح شد از خشونت چندانی برخوردار نیست. لیکن می تواند نشانه بروز

رویدادهای دیگری باشد. پس از بازگشت صدام از هاوانا، بغداد بطرز غیر طبیعی و بدون دلیل آرام بوده

است. ناظران آگاه معتقدند که بنا به دلایل مکفی موجود می توان گفت که در روزهای آتی اتفاقی روی

خواهد داد. پک


اعلام انتخابات مجلس ملی عراق

10 اوت 79 18 مهر ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2197به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: الف) بغداد 2180؛ ب) بغداد 1778

موضوع: اعلام انتخابات مجلس ملی عراق

1 (طبقه بندی نشده) در تاریخ 24 مهر ماه دولت عراق از طریق رادیو اعلام کرد که در نظر دارد برای

مناطق خودمختار در رابطه با مجلس ملی و شورای قانونگذاری انتخابات «آزاد، مستقیم و مردمی» را

برگزار نماید. پیش نویس دو قانون وسیله فرماندهی منطقه ای حزب بعث و شورای فرماندهی انقلاب در

جلسات هفته گذشته به تصویب رسید. لوایح ابتدا به کابینه (که جلسه بعدی آن در تاریخ 1 آبان تشکیل

خواهد شد) و سپس به «نهادهای ملی» (از قبیل اتحادیه های کارگری، دانشجویی و اتحادیه زنان) تسلیم

خواهد شد، و در نهایت جهت انتشار به شورای فرماندهی انقلاب اعاده خواهد شد. در همین حال، شورای

فرماندهی انقلاب کمیته ای از وزیران دادگستری، کشور و دولت محلی ترتیب داده است تا مقدمات

برگزاری انتخابات را فراهم نمایند.

2 (طبقه بندی نشده) در مورد روند انتخابات، شرایط نامزدها، وسعت شورای مقننه و مجلس و

اختیارات آنها مطلبی فاش نشده است، ولی احتمالاً در پیش نویس قانون عنوان خواهد شد. قانون اساسی

میاندوره ای مقرر می دارد که مجلس دوبار در سال تشکیل جلسه خواهد داد و افتتاح و اختتام آن توسط

شورای فرماندهی انقلاب صورت خواهد گرفت، و جزئیات دیگر را «قانون ویژه» مشخص خواهد کرد.

3 (خیلی محرمانه) اظهارنظر: مجلس ملی، که تشکیل آن توسط قانون اساسی میان دوره ای سال

1347 (همراه با شورای فرماندهی انقلابی شورای وزیران و قوه قضائیه) مقرر شده بود، هرگز تحقق

نیافت. نکته مضحک اینجاست که عامل سرنگونی عارف در سال 1347 تأخیر مکرر انتخابات عمومی به

منظور بازگشت به رژیم پارلمانی بود. مضحک تر اینکه تنها بعثی که از انتخابات متنفر است همیشه

خواستار برگزاری آن می باشد. در عبارت تدافعی موجود در مصاحبه اخیر؛ المستقبل، صدام گفته است که

برگزاری انتخابات هیجده ماه قبل اعلام شده بود لیکن به علت توطئه دسیسه گران در تیر ماه به تعویق

ص: 85

افتاده است. بدین ترتیب وی مسئولیت تأخیر 11 ساله تشکیل مجلس ملی را متوجه خود نمی داند. در

واقع صدام به این نتیجه رسیده است که موقعیتش آن چنان امن است که این انتخابات هیچگونه خطری

برای منبع قدرت وی به حساب نمی آید. توجه اخیر وی به شکوائیه های مصرف کنندگان و تلاش وی در

جهت «تأمین نیاز توده ها» بدون شک به منظور تأمین امنیت بیشتر موضعش به کار گرفته شده است

(تلگرام مرجع).

4 (خیلی محرمانه) اعلام انتخابات مجلس ملی با در نظر گرفتن اخبار مربوط به تشکیل نهمین

اجلاس کنگره فرماندهی منطقه ای و انتخابات آن برای مواضع حزب بعث برای همه شگفت انگیز بوده

است (مرجع الف). گرچه همیشه امکان برگزاری انتخابات حزبی قبل از انتخابات ملی وجود دارد، ولی

اعلام این مطلب برای اولین انتخابات حزب را از درجه اهمیت کمتری برخوردار ساخته است. هنوز معلوم

نیست که قانون انتخاباتی جدید چگونه منجر به همبسته شدن حزب بعث و سه شریک خود در جبهه ملی

خلق وطنی در روند انتخاباتی خواهد شد. عدم تأکید بیشتر صدام بر بعث می تواند ناشی از توطئه تیر ماه و

شوک وارده به صدام در نتیجه وسعت خیانت در میان مقامات عالی رتبه حزب باشد (مرجع ب).

5 (خیلی محرمانه) در مورد دورنمای انتخابات قادر به برآورد عکس العمل عمومی نیستیم. یکی از

اظهارنظرهای دریافت شده می تواند نشانگر عقیده عراقی های دارای شرایط مشابه (حدودا سی ساله و

تحصیلکرده) باشد: «من نمی توانم در مورد برگزاری انتخابات هیجان زده شوم چون هرگز آنها را تجربه

نکرده ام». این در تاریخچه حیات دولت عراق بدون شک این باور را در اکثر افراد پدید می آورد که این

انتخابات و پس از آن عملکرد مجلس ملی روشی خواهد بود برای اجتناب از دموکراسی نه برقراری آن.

پک


صدام حسین به عنوان معاون دبیرکل فرماندهی ملی حزب بعث برگزیده شد

17 اکتبر 79 25 مهر 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2180 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: بغداد 2006

موضوع: صدام حسین به عنوان معاون دبیرکل فرماندهی ملی حزب بعث برگزیده شد.

1 (طبقه بندی نشده) چند روز پس از این رویداد، مطبوعات عراقی در صفحات اول خود انتخاب

متفق القول صدام حسین را در تاریخ 16 مهر ماه به عنوان معاون دبیرکل فرماندهی ملی، یعنی عالیترین

سازمان حزب بعث اعلام نمودند. این انتخابات ظاهرا تنها به خاطر صدام برگزار شده بود؛ هیچ فرد

دیگری برای جانشین شدن به جای صدام و یا مونیف رزاز در دو کرسی معاونت دبیرکل انتخاب نشد.

2 (خیلی محرمانه) این انتخاب بدین ترتیب ارتقاء مقام صدام را در حزب، دولت و ارتش همانند

دیگر اعقابش تکمیل می کند. میشل عفلق هنوز هم سمت دبیرکلی فرماندهی ملی را عهده دار است، و گویا

صدام میل ندارد که وی در این مقام بیش از این باقی بماند. رئیس جمهور جدید عراق ظاهرا تصمیم گرفته

است که از برکناری مؤسس و رهبر حزب بعث از این مقام عالی خودداری ورزد، چون این کار را ضروری

نمی داند. معذالک عفلق بندرت ظاهر شده و یا ذکری از وی به میان آورده می شود و به درخواست دولت

عراق اکثر مواقع را در خارج از کشور بسر می برد. باوجود اینکه وی عالی ترین مقام حزب بعث را داراست

ولی بیشتر جنبه تشریفاتی دارد؛ و بدون شک این صدام است که چه در عمل و چه از نظر عنوان، قدرت

ص: 86

واقعی حزب را در دست دارد.

3 (خیلی محرمانه) هنوز معلوم نیست که صدام میل دارد کرسی های خالی معاونت دبیرکلی و دیگر

اعضای فرماندهی ملی را پر کند یا خیر. این روند ممکن است در نهمین کنگره فرماندهی ملی که مدتی

است تشکیل آن به تعویق افتاده (چون می بایست در دی ماه گذشته تشکیل می شد) و بار دیگر گفته شده که

«به زودی» صورت خواهد گرفت، تحقق یابد. (اطلاع یافته ایم که معاون نخست وزیر یعنی طارق عزیز

مشغول تهیه پیش نویس «مانیفست» کنگره یا برنامه پنج ساله حزب است.)

امکان حذف سرپرست معاونت دبیرکلی حزب نیز وجود دارد، که در نتیجه آن بافت فرماندهی به سه

سال قبل رجعت خواهد کرد. این آسانترین راه برای اعلام برکناری رسمی مونیف رزاز می باشد (می گویند

وی از زندان خارج شده و در محل اقامت خود در توقیف به سر می برد.) تا صدام نیز به موقعیت دلخواه

خود برسد: تا بین خود واشل پائین، شکاف قابل ملاحظه ای پدید آید.

4 (خیلی محرمانه) انتخاب صدام ممکن است اولین گام در بر هم ریختن وضع فرماندهی ملی که از

مدتها قبل شایع شده بود، باشد (تلگرام مرجع). تا زمانی که وضع مونیف رزاز روشن نشده این شایعات نیز

به قوت خود باقی خواهد بود. علت اینکه عفلق نیز به سرنوشت رزاز دچار نشده ظاهرا این است که وی از

روش صدام در رسیدن به ریاست جمهوری انتقادی نکرده است. اهمیت عفلق به عنوان روشنفکر بعث از

نظر عراقی ها آنقدر زیاد است که موجب شود بین او و دیگران تفاوتی بوجود آید. روش صدام در حکومت

یک نفره الزام می آورد که حتی نمایندگان ملی فرماندهی ملی (حتی غیر عراقی ها) نیز نسبت به وی وفادار

باشند، و هیچ یک قادر نباشد مانند خود او در قدرت سهیم باشد. پک


صدام حسین و تحکیم قدرت

23 اکتبر 79 1 آبان 1358 خیلی محرمانه غیرقابل رؤیت برای بیگانگان 2718

از: آژانس اطلاعات دفاعی در واشنگتن دی سی / جی اس آی 7 /

به: آژانس اطلاعات دفاعیCURINTEL

موضوع: یادداشت اطلاعات دفاعی آژانس اطلاعات دفاعی عراق: صدام حسین و تحکیم قدرت

1 (خیلی محرمانه / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان) صدام حسین تمام موقعیت های حزب بعث،

دولت و نظامی را که قبلاً رئیس جمهور حسن البکر، 30احمد حسنالبکر عهده دار بود، به خود اختصاص داده است. پس از

چند روز تأخیر، مطبوعات عراق اعلام کردند که در تاریخ 16 مهر ماه فرماندهی ملی حزب بعث به اتفاق

آراء صدامحسین را به عنوان معاون جدید دبیرکل برگزیده است. وی قبلاً یکی از سه دستیار دبیرکل

موجود در فرماندهی ملی بود.

2 (خیلی محرمانه / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان) علاوه بر عهده دار شدن تمام موقعیت های رئیس

جمهور پیشین، انتخاب صدام احتمالاً اولین گام در بازسازی بافت رهبری فرماندهی ملی می باشد. در

تئوری، فرماندهی ملی عالی ترین نهاد حزبی برای کل ملیت پان عرب می باشد، و بدین ترتیب، اهداف

متعدد سیاسی ملیت عربی را تعیین می نماید. دبیرکل فرماندهی ملی میشل عفلق سوری یکی از مؤسسین

حزب بعث می باشد. دستیاران دبیرکل علاوه بر صدامحسین عبارت بودند از یک فرد اردنی و یک فرد

سوری. در حقیقت، نفوذ فرماندهی ملی در داخل عراق محدود شده است، و بغداد از آن به عنوان وسیله ای

در پیشبرد اهداف خود بهره برداری می کند.

ص: 87

3 (خیلی محرمانه / غیرقابل رؤیت برای بیگانگان) پس از تصدی امور ریاست جمهوری،

صدامحسین سعی کرده است کنترل کامل خود را براین فرماندهی اعمال نماید. از دبیرکل به ندرت ذکری

به میان می آید و حتی به ندرت ظاهر می شود، و ظاهرا اکثر مواقع را بنا به درخواست دولت در خارج از

عراق به سر می برد. گرچه وی مهم ترین عنوان را در حزب بعث داراست، ولی مقام وی بیشتر جنبه

تشریفاتی دارد، بدون شک صدام قدرت واقعی را در حزب بدست گرفته است. از اواخر مرداد ماه

دستیار اردنی دبیرکل به خاطر مخالفت با اقدامات صدام در توقیف بسر می برد. یا ارتقای درجه صدام دو

کرسی دیگر معاونت دبیرکل خالی مانده است. صدام ممکن است این دو کرسی را حذف نماید، تا رجعتی

باشد بر بافت پیشین فرماندهی تا شکافی نیز بین او و اشل بعدی فرماندهی پدید آید. روش حکومت تک

نفره صدام وفاداری اعضای غیر عراقی فرماندهی ملی را نیز خواستار است و ایجاب می کند که هیچ یک از

آنها در قدرت حکومتی وی سهیم نباشند.

تهیه شده توسط: سرگرد ان. پالادنیو، نیروی هوایی آمریکا، جی اس آی 5


تقدیم قوانین انتخابی به کابینه

28 اکتبر 79 6 آبان 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2259 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: بغداد 2197

موضوع: تقدیم قوانین انتخابی به کابینه

1 (طبقه بندی نشده) همان طور که قول داده شده بود، پیش نویس قانون مجوز انتخابات مجلس ملی و

شورای قانونگذاری منطقه خودمختار، تقدیم جلسه عادی سه شنبه یکم آبان کابینه گردید. تیترها مکررا

وعده صدام را مبنی بر اینکه انتخابات به طور «آزاد، مستقیم و سرّی» برگزار خواهند شد، اعلام می دارند.

تنها جزئیات فاش شده این است که مجلس از «اختیارات قانون گذاری» برخوردار خواهد گردید. اگر

برنامه طبق پیش بینی صورت گیرد، کابینه ابتدا لوایح را بررسی خواهد کرد و سپس آن را در اختیار

نهادهای عمومی قرار خواهد داد تا «مورد بحث و مناظره» قرار گیرند.

2 (خیلی محرمانه) اظهارنظر: معدودی از عراقی هایی که ما در مورد انتخابات با آنها موفق به

تبادل نظر شدیم اظهار کرده اند که کل روند انتخابات نشانگر تزویر و ریاکاری رژیم صدام است. این افراد

از جمله اعضای رژیم منسوخ گذشته بوده و همیشه به حرکات بعثی ها به دیده تردید می نگرند. ولی، سابقه

صدام در برخورد با کسانی که مخالف وی هستند قطعا بدبینی موجود در این «مرحله جدید از دموکراسی»

را توجیه می کند. معذالک ما با علاقه و حیرت به نحوه اجرای مقررات انتخاباتی و قانونگذاری می نگریم و

مهم نیست که تا چه حد از روند به رسمیت شناخته شده دموکراتیک تهی باشد. پک


تغییر احتمالی در فرماندهی ملی

30 اکتبر 79 8 آبان 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2287 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: الف) بغداد 2046، ب) بغداد 2180

موضوع: تغییر احتمالی در فرماندهی ملی

1 (تمام متن خیلی محرمانه است).

ص: 88

2 اکنون مستقیما اطلاع حاصل کرده ایم که مونیف رزاز دستیار اردنی دبیرکل فرماندهی ملی حزب

بعث رسما از مقام خود برکنار شده است (تلگرامهای مرجع). این معما در اعلامیه رادیو بغداد در 6 آبان ماه

حل شد که طی آن فهرست ارائه شده توسط صدام حسین تنها با ذکر عناوین، موضوع دستیار دبیرکل

فرماندهی ملی به طور مفرد و نه دوگانه اعلام شده بود، و گویا منظور آن، رزاز و شیبلی العصیامی بوده

است. با در نظر گرفتن شایعات مربوط به طرد رزاز و نه زندانی شدن وی، فکر می کنیم که تنها شبلی در مقام

دستیاری دبیرکل باقی مانده است.

3 فهرست مزبور نشان می دهد که با وجود صدام در قدرت سیاسی تغییراتی رخ داده است:

در گذشته، معاون سرپرست شورای فرماندهی انقلاب و معاون رئیس جمهور تنها کسانی بودند که در

کنار رئیس جمهور جهت دریافت تبریکات قرار می گرفتند. لیکن اکنون معاون اول نخست وزیر طه یاسین

رمضان نیز به این گروه افزوده شده است.

به گروه نظامی که افتخار شرفیابی به حضور رئیس جمهور را یافته اند دو افسر نظامی جدید افزوده

شده است. این افسران عبارتند از رئیس دانشگاه البکر و فرمانده لشکر دوم.

4 اظهارنظر: اگر سقوط رسمی رزاز واقعیت داشته باشد، چیز تازه ای نیست چون از زمان به قدرت

رسیدن صدام انتظار آن می رفت. گفته شده که شاه حسین در گذشته خواستار آزادی رزاز از توقیف در

محل سکونت خود و بازگشت به اردن شده است، ظاهرا وی در ملاقات اخیر خود با صدام نیز این موضوع

را عنوان کرده است، و این می تواند اولین گام در برآورد این تقاضا به حساب آید.

5 در مورد دیگر تغییرات، ارتقاء مقام رمضان در حکومت صدام مصادف است با حوزه

مسئولیت های رو به افزایش وی. این امر بر نقش رمضان به عنوان مخالف بالقوه صدام هاله ای از تردید

می افکند، که معمولاً این نظر خارجی هاست، مگر آنکه به صورت بازیچه درآمده باشد. ولی این امر نیز

ظاهرا بعید به نظر می رسد.

6 تصمیم صدام مبنی بر مشمول ساختن دو افسر نظامی در فهرست مزبور ظاهرا نشانگر تلاش مداوم

وی در جهت جلب حمایت نیروهای مسلح است. پک


فصل سوم

ص: 89

فصل سوم

روابط خارجی عراق

روابط خارجی عراق


عراق و همسایگان

28 دیماه 1357 18 ژانویه 79عراق و همسایگان خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی


بی ثباتی ایران و آسیای غربی: نقطه نظرات عراق

موضوع: بی ثباتی ایران و آسیای غربی: نقطه نظرات عراق

1 تمام متن خیلی محرمانه است.

2 مقدمه: عراق در رابطه با رویدادهای ایران (و ترکیه) از سیاست بی تفاوتی و بی طرفی و سکوت

تقریبا کامل پیروی کرده است. این سیاست با اصل عدم مداخله مطابقت دارد، لیکن الزاما به این معنی

نیست که رهبریت این کشور از امکان تشنج های داخلی آگاه نبوده و یا نگران آن نیست. بدون در دست

داشتن شواهد مربوط به طرز تفکر واقعی رژیم، ناظران تنها قادر به تفسیر و تعبیر هستند و بس. هدف این

تلگرام این است که به دولت عراق نشان دهد که به مشکلات آتی در صورت بروز یک نقطه نظر ژئوپلتیک،

متمایل به غرب و وسیع چگونه بنگرد، و نتایج احتمالی چه خواهد بود. در گزارش دیگری همین نظریه

ضد صهیونیستی باریک بینانه حزب بعثی نیز مطرح خواهد گردید. هر دو روش قابل توجیه است.

3 فاجعه سه گانه دگرگونی اجتماعی خشونت بار، رشد تعصب مذهبی و نفوذ احتمالی کمونیستی در

کشوری که با آن دارای یک مرز 700 کیلومتری است توجه کامل و دقیق دولت عراق را به خود معطوف

داشته، خصوصا اینکه در داخل عراق نیز بذر مشکلات مشابه وجود دارد، و بسته به نحوه وقوع رویدادها

در ایران، توانایی برخورد مؤثر با آنها نیز تأثیرپذیر می گردد.

در نتیجه همین افزایش نگرانی ها، ممکن است عراق با کشورهای عرب و غربی و نه الزاما آمریکا

روابط دوستانه تری برقرار ساخته، و با مردم خود با سرسختی بیشتر برخورد کند و با بلوک خود نیز با

احتیاط بیشتر عمل نماید. پایان خلاصه.

4 طرز تفکر داخلی در عراق بسیار مرموز است، و وجود این واقعیت که نقطه نظرات عراق در مورد

نتایج داخلی احتمالی حاصله از اوضاع رو به وخامت ایران آشکار نیست، جای تعجب ندارد. در اینجا

همه میل دارند نشان دهند که در امور مداخله ای ندارند، که این امرناشی از حفظ منافع خود (به همین دلیل

بوده که از خمینی درخواست شد این کشور را ترک گوید)، و درک این واقعیت است که مشکلات همیشه

اقدامات در دست اجرا را تحت الشعاع قرار می دهند. در مطبوعات مقالات خبری فاقد اظهارنظر

سردبیری درج می گردد (به استثنای یک مورد اشاره شده در مرجع ه )، رهبریت به مشورت های سرّی

ص: 90

خود ادامه می دهد، و در مورد نقطه نظرات آن نیز مطلبی فاش نشده است. به همین دلیل است که ناظران در

مورد میزان این نگرانی قادر به ابراز عقیده نیستند، لیکن بسیاری از ما معتقدیم که میزان این نگرانی چندان

زیاد نمی باشد.

5 سقوط حکومت شاه که ظاهرا کامل شده است، می تواند بر تعدادی از نگرانی های بنیادین رژیم

عراق تأثیری مهم و منفی بگذارد، که مهم ترین این نگرانی ها نگرانی امنیتی می باشد. دولت شدیدا تحت

تأثیر رویدادهای افغانستان و یمن جنوبی و این امکان که ایران نیز ممکن است تحت نفوذ رهبریتی

کمونیستی و چپگرا قرار گیرد و به صورتی شدیدا آشوب انگیز درآید، قرار گرفت. بکر و حسین مایلند به

دوستی خود با اتحاد شوروی تا زمانی که نفوذ مستقیم آن از مرزهای عراق دور باشد، ادامه دهند.

6 با در نظر گرفتن سوءظن شدید درون حزب بعث نسبت به کمونیسم، گزارشات مربوط به فعالیت

حزب توده و شورشیان افغان در آشوب روزافزون ایران، در اینجا توجه بسیاری را به خود جلب می کند، و

قطعا یکی از عوامل مهم نهفته در افزایش و مراقبت و شناسایی ها، توقیف ها و اعدام کمونیست های محلی

می باشد. حزب کمونیست عراق، پس از سالها سرکوب و اذیت و آزار در این کشور شدیدا تحت کنترل

بوده و وجود خارجی خود را از دست داده است، لیکن احتمال ظهور یک هم پیمان مهم در آن سوی مرز

طولانی منجر به تجدیدنظر شدید در اوضاع کمونیستی خواهد گردید. یکی از عوامل قابل توجه عبارت

است از نحوه برخورد محلی با حزب کمونیست عراق درست در مجاورت حامی نیرومند آن.

7 به احتمال بسیار دوران روابط کاری منطقی و مولد با ایران بسر رسیده است. گرچه اهداف غائی و

انحصاری دوجانبه دو کشور ممکن است گهگاه موجب بروز تضاد شده باشد، لیکن عراق و ایران در چند

سال گذشته از آتش بس و همکاری حاصله سودهایی نیز برده اند. صدام با شاه رابطه شخصی برقرار کرده

بود و بنا به گزارشات رسیده او را محترم می شمارد و مهمتر از همه به وی اعتماد پیدا کرده است. ایرانیها نیز

در مورد مسئله کردها توافق های خود را رعایت می کردند و همین امر در اختتام مبارزه دیرین و متناقض

نقش بسزایی را ایفا کرده بود.

8 در صورتی که دولت جدید مایل نباشد و یا نتواند مرزها را مسدود نماید، شمال عراق بار دیگر به

صورت یک منطقه جنگی در خواهد آمد. لیکن این بار جنگ به صورت های قبلی در نخواهد گرفت، چون

ارتش عراق در محل واقعه مستقر شده و لازم نیست برای رسیدن به آن تلاش بسیار به خرج دهد و

بسیاری از نقاط مهم و جنبه های ارضی را تحت کنترل در آورده است، دولت عراق می خواهد از افزایش

ناآرامی در منطقه کردنشین اجتناب ورزد، چون قادر نیست جنگ چریکی داخلی را به راحتی تحت

کنترل در آورد. تغییر روابط با دولت ایران و یا از دست رفتن کنترل مرکزی نیز می تواند موجبات گونه ای از

مداخله گری کردهای ایرانی را فراهم آورد، و همین افزایش خطر بر نحوه برخورد دولت عراق با اوضاع

تأثیر خواهد بخشید.

9 علاوه بر بروز مشکلات کمونیستی و منطقه کردنشین در نتیجه فاجعه ایران، مسئله آشکارتر لیکن

غیر قطعی تر شیعیان نیز وجود دارد. ما قبلاً گزارش داده ایم (بغداد 2560) که سلسله مراتب و اوضاع

سیاسی شیعیان عراق به هیچ وجه مشابه خصوصیات هم مذهبان ایرانی شان نیست. اختلافات بسیار

مهمی وجود دارد که ارتباط بین اعراب و فارس ها را که ظاهرا از یک شاخه از اسلام پیروی می کنند،

خیلی دشوار می سازد. معذالک، برپایه همین مذهب نوعی همبستگی وجود دارد، و بعید نیست که شیعیان

ص: 91

عراق نیز در مورد پیدایش یک جمهوری اسلامی در مجاورت خود نظر (حداقل) مساعدی داشته باشند.

10 هیچ یک از خارجی ها از نظرات 50 درصد جمعیت شیعه عراق در مورد رویدادهای آن سوی

مرز، و توشه ای که ممکن است برای آنها به ارمغان آورد آگاه نیستند. نظریه نوعی استان بزرگتر شیعه،

گرچه بعید به نظر می رسد، احتمالاً در برگیرنده شهرهای عراقی کربلا و نجف خواهد بود که در برگیرنده

مقدس ترین اماکن وفاداران مذهبی تشیع است. دولت عراق در سال 1356 با استفاده از ارتش،

شورش های مذهبی این شهرها فرو نشانید. با روی کار آمدن یک رژیم شیعی انتقامجو در ایران، در آینده

در مورد کاربرد مشابه نیرو و یا اجرای اقداماتی به منظور برقراری نظم شیعیان غفلت و تردید قابل درکی

اعمال خواهد گردید.

11 در این رابطه، باید به یاد داشت که این نوع رویداد، که در آن فشارهای خارجی واقعی یا تخیلی

توان دولت عراق را در اداره امور داخلی به طور دلخواه کاهش خواهد داد و اوضاع سیاسی را به طرز

فاحشی دگرگون خواهد ساخت. نقطه تمرکز چه کمونیست، چه شیعه، یا چه کردها باشد، بعثی ها شدیدا در

نتیجه کاهش توان خود در برخورد با مخالفت ها و یا خطرهای آن در این جامعه چندگونه از نظر

ایدئولوژیک و یا واقعی ضربه خواهند خورد.

12 هیچ کس فکر توصیف رهبریت عراقی که دربرگیرنده وحشت است نیست، و پاراگراف های بالا را

نیز باید در همین رابطه مورد بررسی قرار داد. سفیر ایران بمن می گوید که با یکی از آیت اللّه های مهم مستقر

در عراق یکی از اعضای کمیته شورای انقلاب تماس گرفته و گفته است که عراقی ها آماده اند ارتش خود را

در اختیار دولت ایران قرار دهند. البته در صورتی که خطر کمونیستی آنها را تهدید کند. گرچه دولت عراق

هرگز با شیعیان علیه کمونیست ها در ایران مبارزه نخواهد کرد، ولی نحوه انتقال خبر جالب توجه است.

13 پیشرفت های کمونیست ها در کشورهای عربی همیشه بر دولت عراق تأثیر داشته، حتی زمانی که

این فعالیت ها در نقاطی دور دست چون شاخ آفریقا به وقوع پیوسته باشد. داستانهای مربوط به مداخله

کمونیست ها در ایران و ترکیه در اینجا باتوجه بسیاری روبرو می گردد. احتمالاً عراقی ها در حال حاضر از

تعداد کم لیکن سازمان یافته تر کمونیست های داخلی بیش از شیعه ها و یا کردها ترس به دل راه می دهند.

14 با وجود منطقی بودن، ماهیت فرقه گرایی دگرگونی های اخیر ترکیه سبب افزایش ناآرامی بغداد

می گردد. عراق از دیرباز به ثبات ترکیه علاقه مند بوده و همیشه امکان پیشرفت کمونیست ها و حضور چند

میلیون کُرد را در آن سوی مرز تحت نظر داشته است. لیکن به این نگرانی های جدی و دائمی باید مسئله

شیعه را، نه به عنوان یک مشکل قطعی بلکه به عنوان مشکلی عظیم تر آن هم در دراز مدت افزود.

15 عراقی ها ترجیح می دهند دولتی در ایران روی کار آید که دارای طبع سوسیالیستی ملایم،

درون گرا و مسلط بر اوضاع باشد. ولی احتمال روی کار آمدن دولتی اینگونه ای بعید به نظر می رسد، و

دولت عراق نیز به هیچ وجه با روی کار آمدن یک دولت نظامی راضی نیست. براساس تجارت آن با شاه،

رهبریت می تواند انتظار برقراری روابط معقول، یک دولت مرکزی نسبتا نیرومند، سرکوب کمونیست ها و

احتمالاً ساکت نمودن اشتیاق مذهبی را داشته باشد. در مورد نگرانی خطر نظامی بالقوه بعدا می توان فکر

کرد.

16 گویا عراقی ها دارند پی می برند که ثبات کشورهای همجوار برای آنها خالی از فایده نیست. این

مقدمه مربوط به وضع جاری، که بسیاری از کشورهای دیگر نیز از آن گذشته اند می تواند یک رویداد

ص: 92

احتمالی جالب به حساب آید. که شاه این سلطان ارتجاعی از هر جانشین دیگری بهتر است. شاهان،

امیران و سلاطین نیز حداقل در زمان حال همین طور هستند.

17 با فقدان اطلاعات و شواهد جامع، مطالب ذیل را می توان تنها گونه ای تعبیر و تفسیر نامید.

بسیاری از دیپلمات های بغداد نیز با این نظریه موافق هستند ولی این امر نه از اعتبار آن می کاهد و نه به آن

می افزاید. لیکن تا زمانی که ارزیابی معقول و نسبتا صحیح باشد، نتیجه گیری نیز غیر منطقی نیست.

عراق به صورت یک دولت پلیسی در خواهد آمد. نگرانی مربوط به ثبات و امنیت داخلی که همیشه در

صدر فهرست مطالب داخلی قرار دارد بخش گسترده تری از جمعیت را در برخواهد گرفت و شدت خواهد

یافت. همین وحشت سبب کاسته شدن میزان کنترل سرویس های اطلاعاتی و امنیتی خواهد گردید.

آنهایی که مستقیما تحت تأثیر واقع نمی شوند به سادگی تغییرات را مشاهده نخواهند کرد، و این وضع ادامه

خواهد یافت، مگر آنکه رویدادهای خارجی آنها را کاهش دهد و یا همانطور که قبلاً گفته شد نیازی به آن

نباشد. عراق اخیرا نشان داده که مایل است به انزوای خود خاتمه دهد، گذشته از عواملی که منجر به

پیدایش این طرز تفکر شده اند، در حال حاضر دلایل بسیاری وجود دارد که بهبود در روابط را با

کشورهای دیگر و بخصوص همسایگان عرب توجیه می کند. لیکن این دلایل به تنهایی قادر به از بین بردن

تمام مشکلات نیست، اما تأثیر آنها بر خروج عراق از انزوا سرعت خواهد بخشید.

این روند بخصوص در مورد سوریه صادق است که آغاز هر چند کم معنی جریان یافته است. عکس العمل

مربوط به توافق کمپ دیوید نیز قبلاً سبب شده بود که اسد و بکر به آغوش یکدیگر باز گردند، لیکن نگرانی

از مشکلات شرقی باید عراق را به حل مسائل خود با غرب تشویق و ترغیب نماید البته کار آسانی نیست و

نیابد انتظار موفقیت داشت، لیکن دولت عراق باید فعالانه سعی کند دو کشور را به یکدیگر. نزدیک سازد.

غرب باز هم به صورت مهم ترین جایگزین رابطه ای و تجاری به جای شرق به حساب می آید، و در

صورتی که شرق نزدیکتر شود و تلاش بیشتری جهت تقویت تماسها مصرف شود، این موضوع واقعیت

بیشتری پیدا می کند.

گرچه خطر آمریکا نیز کمتر از خطر شوروی تلقی نمی شود، و ممکن است در مرحله اول با نظر مساعد با

وی برخورد ننمایند، لیکن سبب می شود که از میزان خصومت آن در ظاهر کاسته شود. پک


طرز برخورد عراق با بی ثباتی در آسیای غربی

4 بهمن ماه 1357 24 ژانویه 79 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: طرز برخورد عراق با بی ثباتی در آسیای غربی

1 تمام متن خیلی محرمانه است.

2 مقدمه: تلگرام مرجع به تشریح عکس العمل عراق در مورد مشکلات احتمالی ناشی از رویدادهای

ایران و نقاط دیگر در چهارچوب سیاست واقعی پرداخت. بسیاری از ناظران در مورد عمل گرایی فرضی

رهبریت عراق اظهارنظر کرده اند، و ما نیز معتقدیم که انعطاف پذیری تاکتیکی و وجود واقعیت های

ژئوپلتیک نقش مهمی در تصمیم گیریهای عراق ایفا می کنند. آنچه از یک جهت عملی است از نظر دیگر

ممکن است عملی نباشد. جهان بینی عراق شدیدا از ایدئولوژی بعثی متأثر است، و تصمیم گیران عراق که

اغلب در امور جهان فاقد تجارب وسیع هستند به رویدادها از ورای پرده ای از شعارها و معتقداتی

ص: 93

می نگرند که نحوه درک آنها را به نحو بسیار بدی جلوه گر می سازد. آنچه در ذیل می آید تلاشی است برای

نشان دادن عکس العمل رهبریت عراق در قبال رویدادهای ایران و آسیای غربی.

3 خلاصه: پس از گذشت یک سال اختناق سیاسی در اندرون مرزهای کشورهای همجوار و

همسایگان نزدیک، رژیم عراق به توانایی خود در حفظ امنیت داخلی و نیز به کفایت وحدت عربی در

برخورد با مشکلات خارجی اعتماد یافته است. عراق با ایجاد چند تغییر آماده شده است سیاست های

داخلی گذشته خود را که در گذشته نیز موفقیت آمیز بوده اند دنبال کند. این سیاست ها در برگیرنده سرکوب

مخالفت و انحصاری ساختن فعالیت سیاسی واقعی می باشد. در بخش امور خارجی اوضاع منطقه راههای

متعددی را در برابر عراق قرار می دهد که این کشور در مورد آنها با مشکلاتی روبرو خواهد بود. معذالک

خوش بینی موجود در سیاست خارجی هنوز هم، شاید به طرز غیر واقع گرایانه ای مشهود باشد.

پایان خلاصه

4 کودتای کمونیستی در افغانستان اولین رویدادی است که سبب شد رهبران عراق اساس سیاست

داخلی و خارجی خود را مورد تجدیدنظر قرار دهند. به محض ورود تانک ها به کابل، ارتعاش ناشی از آن

سریعا در بغداد احساس گردید. دولت عراق با اظهار موضع مشابه مترقی عدم تعهد علی رغم وابستگی

سنگین نظامی به شوروی، احساس می کرد که با دولت داوود روابط خوبی برقرار کرده است. سهولت

سرنگونی رژیم افغان بدست ارتش آموزش دیده توسط شوروی و کادر کوچکی از کمونیست های محلی

به رهبریت عراق درسی داد که قادر به چشم پوشی از آن نبود.

5 به علت سیاست های متناقض در شاخ آفریقا روابط این کشور با شوروی رو به سردی بود. اما

اوگادن و اریتره که از نظر ایدئولوژی بعثی که همیشه خواستار آزادی سرزمین های عربی است عزیز و

گرانقدر بود، در رابطه با منافع دولت عراق اهمیت گذرایی یافته بود. لیکن امنیت داخلی همیشه مورد توجه

پایان ناپذیر مردانی است که خود از طریق یک کودتای کاملاً سازمان یافته لیکن فاقد پایگاه وسیع به

قدرت رسیده اند. کودتای افغان مهم ترین عامل پیدایش عکس العمل وحشیانه عراق بود. علی رغم فقدان

نشانه هایی دال بر اینکه کمونیست های عراق در نظر دارند به اقدامات خشونت بار علیه دولتی دست بزنند

که از دوستی و صلح مخصوص خود با شوروی برخوردار است، مقامات این کشور 21 تن از پرسنل

کمونیست ارتش کشور را اعدام کردند. متقاعدکننده ترین توضیح این حرکت ظاهرا ارسال پیامی توسط

عراق به شوروی و نیز حزب کمونیست عراق بوده است.

6 تمایل درونی عراق به گسترش نفوذ شوروی در منطقه و توانایی شوروی در متأثر ساختن

رویدادهای داخلی احتمالاً با اخراج سلیم روبی علی از جمهوری دمکراتیک خلق یمن شدت بیشتری

یافته است. ظهور عناصر طرفدار مسکو در عدن که عراق سعی داشت با آن مقابله بنماید، نشان داد که

جهان عرب نسبت به بیماری افغان مصونیت ندارد. در رابطه با کودتای کابل، دولت عراق ظاهرا نقش یک

حامی خشنود را ایفا کرد. در واقع، در همان حال که با رهبران یمن شمالی از عدم اعتماد خود به حکمرانان

جمهوری دموکراتیک خلق یمن صحبت می کرد، در تلاش بود تا تحت عنوان اخوت عربی تحریم اتحادیه

عربی علیه رژیم عدن را از بین ببرد.

7 لیکن در داخل مقامات به دستگیری، اذیت و آزار و سرکوب کمونیست های محلی پرداختند. و در

انجام آن، دولت عراق همان سیاست های امنیتی را در مورد کمونیست ها به اجرا در می آورد که از آنها قبلاً

ص: 94

نیز علیه خطر گروههای نژادی، اقتصادی و سیاسی استفاده کرده بود.

8 شیوع اختناق سیاسی در ایران در سال 1357 جدیدترین رویداد منطقه از نظر عراق بود. ایران و

عراق دارای یک مرز بسیار طویل هستند. رژیم عراق به روابط خود با دولت ایران و بخصوص با شاه ارج

بسیاری قائل بود. علی رغم نظام سیاسی بسیار متفاوت آن و رابطه صمیمانه شاه با دولت آمریکا، رهبریت

عراق در مقایسه با جانشینان دیگر وی را ترجیح می داد. در محافل خصوصی نیز دولت عراق حتی بیش از

دولت ما میل داشت شوروی را در رویدادهای ایران دخیل معرفی کند.

9 برای عراق انجام اقدامات داخلی به گونه ای که پاسخگوی برداشت های دولت آن از رویدادهای

خارجی باشد امری غیرعادی نیست. در این رابطه، طرز برخورد و سیاست رژیم عراق در قبال جمعیت

غالب شیعی بسیار ابهام آمیز بوده است. در این رژیم حمایت سخاوتمندانه از فعالیت های مذهبی شیعه با

سرکوب شدید هرگونه ابراز عقیده سیاسی مخالف توأم بوده است. رژیم معتقد نیست که با یک نهاد مذهبی

نیرومند شیعه و یا نخبگان سیاسی شیعی سرکوب شده ای روبروست که قادر به مصالحه با آنها نباشد.

عراقی ها همچنین استدلال می کنند که در کشور آنها در اثر مدیریت سوسیالیستی از گرد آمدن ثروت بیش

از حد و یا فقر بسیار برخلاف آنچه که تحت رژیم شاه پدید آمده بود، ممانعت به عمل آمده است. علاوه بر

این رژیم دارای یک مکانیزم کنترل سیاسی به نام حزب بعث می باشد، در حالی که دولت نیز تجهیزات

دیگر مختص به خود را داراست و می تواند در قبال اقداماتی که برای بعضی از گروههای خاص محبوب

نیست، حمایت کافی را بسیج نماید.

10 معذالک اخیرا متوجه اقداماتی شده ایم که هدف درازمدت آنها از بین بردن نارضایتی در میان

شیعیان است. تحت عنوان سوسیالیسم بعثی، منابع عمران اقتصادی از پروژه های صنعتی ظاهر فریب

منحرف و به مسکن، بهداشت، و آموزش و پرورش به منظور نشان دادن علاقه به ایجاد عدالت اجتماعی

اختصاص یافته است. طبقات فقیرتر شیعی نیز از این وضع منتفع خواهند شد. قمار ممنوع اعلام شده است.

فعالیت های مذهبی مسیحیان که دارای لحن مذهبی است سرکوب می گردد. مبارزه علیه کمونیست های

محلی که در گذشته نیز سعی داشته اند در میان شیعیان به سازماندهی بپردازند، گسترش و شدت یافت و بنا

به گزارشها شامل اعدام های جدیدی نیز گردید.

11 حتی پس از شیوع خشونت فرقه گرایی در ترکیه، شواهد موجود حکایت از آن دارد که عراق خود

را آماده کرده است تا با شیوع نارضایتی شیعیان ایران به داخل عراق مبارزه نماید. ولی ما فکر می کنیم که

سرکوب کمونیست های محلی ناشی از این باور است که حزب توده به طرز موفقیت آمیزی انقلاب را به

ملاهای ایرانی آموخته و اگر به کمونیست های عراقی نیز فرصتی داده شود همین کار را در عراق خواهند

کرد.

12 تشدید اقدامات امنیتی داخلی از طرف رژیمی که برای توسل به روش های پلیسی به بهانه

خارجی نیاز ندارند، در پاسخ به بی ثباتی منطقه ای امری عادی است. عراق در سیاست خارجی خود

ظاهرا به رشد خطر نفوذ شوروی از کابل تا آدیس آبابا پی برده ولی نمی داند که چگونه باید در برابر آن

پاسخ و عکس العمل نشان دهد. آزادی از سلطه بیگانه یکی دیگر از شعارهای مهم بعثی است، و تمام

قدرت های بزرگ را خطری در قبال حاکمیت ملل عربی به حساب می آورد. آنچه عراق نمی خواهد

احتمالاً تزریق نفوذ متقابل آمریکایی است. گذشته از سؤظن عمیق دولت عراق نسبت به اهداف آمریکا،

ص: 95

عراقی ها ظاهرا به این نتیجه رسیده اند که بازگشت و یا حضور جدید دولت آمریکا در نقاط تحت نفوذ

شوروی به شوروی و هم پیمانانش بهانه ای خواهد داد تا نفوذ خود را گسترش دهند. برعکس، صدام

حسین از اصول و عقاید عدم تعهد و چند قطبی قدرت به عنوان وسیله ای در ممانعت از گسترش نفوذ

قدرت های بزرگ یاد کرده است

13 عکس العمل عراق در برابر سفر یک اسکادران اف 15 به عربستان سعودی حکایت از همین

معنی دارد. علیرغم تمایل دولت عراق به بهبود روابط با عربستان سعودی، عکس العمل عمومی آن شدیدا

منفی بود. در یک سرمقاله که ظاهرا نشانگر طرز تفکر عالی رتبه ترین مقامات رژیم عراق است، روزنامه

حزب بعث این سفر را «تحریک و پوشش مداخله ای نامید که سرانجام به صورت نظامی در خواهد آمد و

راه را برای نفوذ امپریالیست و صهیونیست هموار خواهد کرد، و با تحمیل حمایت و ایجاد شکاف در

موضع عربی اهداف تهاجمی و توسعه طلبانه دشمنان ملل عربی را تحقق خواهد بخشید.» به طور کلی این

سرمقاله به دیگران در برابر تلاش های دولت آمریکا به منظور بهره برداری از بی ثباتی منطقه در جهت

جبران شکست های وارده بر منافع آمریکا در اجلاسیه عربی بغداد هشدار داده است. این سرمقاله عناصر

اصلی این تلاش را ایجاد تفرقه در صفوف اعراب عنوان کرده است.

14 در تطبیق ایدئولوژی بعثی و خطری که بی ثباتی منطقه در جهت افزایش مداخله قدرت های

بزرگ ایجاد می کند، عراق ترجیح می دهد که نسبت به اوضاع سریعا رو به دگرگونی آسیای غربی پاسخی

نشأت گرفته از ناسیونالیست عربی ارائه دهد. در قبال حرکت های سیاسی مصر و سقوط جبهه متحد عربی

در برابر اسرائیل نیز به سیاست جدیدی نیاز پیدا کرده است. در تاریخ یکم مهر ماه، شورای فرماندهی

انقلابی از یک ابتکار در سیاست خارجی عراق به منظور مبارزه علیه قرارداد کمپ دیوید پرده برداشت.

عظیم ترین اهداف بیان شده آنان یعنی حضور نظامیان عراق در ارتفاعات جولان و کمک جنگی سالانه 9

میلیارد دلاری، و وقایع بعدی نشان داد که رهبریت عراق ضرورت انعطاف پذیری را دریافته و قادر است

زمان بندی آن را موذیانه تعیین نماید. اجلاس بغداد، ترک مخاصمه عراق سوریه و بهبود در روابط عراق

و همسایگان عرب محافظه کارش نتایج ناشی از این درک و برداشت بوده است. در همان حال که به پیروی

از روش ارتدادی و شرقی خود ادامه می داد، دولت عراق برادران عرب دارای نظام های مختلف سیاسی را

به صبر و بردباری بیشتر دعوت کرده است.

15 سیاست انعطاف پذیری جدید عراق (که به نظر ما از حکم میانه روی بهتر است) در متحد ساختن

اعراب علیه قرارداد کمپ دیوید موفقیت بیشتری نشان داد و به عنوان یک ضد حرکت در ایجاد بی ثباتی در

آسیای غربی ظهور نکرد. معذالک، نخبگان مادی گرا و سوسیالیست عراق در موضعی هستند که اگر

بخواهند، می توانند با سنت گرایان و تجارت پیشگان شبه جزیره عربی و خلیج در ممانعت از گسترش

بیماری که ممکن است برای همه آنها مضر باشد همکاری نمایند. این فاجعه چه دارای ترکیب

تعصب گرایی مذهبی، اعتراض و اجتماعی و یا نفوذ شوروی باشد. به هر حال برای رژیم های عربی

خواستار وضع موجود که عراق نیز در زمره آنها درآمده خطرناک تلقی می گردد.

16 تأثیر آنها بر سیاست دولت آمریکا: عکس العمل عراق در رابطه با بی ثباتی منطقه ای برای ما قابل

تحمل نیست، البته در صورتی که توجه بسیاری به آن معطوف داریم. از نظر داخل، ما باید انتظار تداوم

تخلف از حقوق بشر را که شاخص اصل رژیم های تمام تاریخ عراق بوده را داشته باشیم، لیکن این تخلف

ص: 96

در رژیم کنونی از سنگدلی و نظم بیشتری برخوردار خواهد بود. از طرف دیگر، مجمع حقوق بشر در رابطه

با مسکن، ایجاد کار بیشتر، آموزش و پرورش و بهداشت بهتر افزایش خواهد یافت چون برنامه ریزان

سوسیالیست عراق بر نیازهای انسانی تأکید بسیار کرده اند. از نظر خارجی، عراق سعی خواهد کرد طبق

نظریه خود در مورد مسائل فلسطین و خلیج اعراب را متحد سازد. و همین کار بیش از همه به ضرر ما

خواهد بود. به احتمال بسیار عراق در قبال اعمال نفوذ آمریکا در منطقه عکس العمل نشان خواهد داد.

عکس العمل های عمومی آن در رابطه با حرکات مشابه شوروی، که عراق از نظر نظامی به آن وابسته است،

ضعیف تر خواهد بود، اما عراق سعی خواهد کرد با اقدامات مشترک عربی نفوذ شوروی را محدودتر نماید.


سیاست عراق در قبال کردها

10 خرداد 1358 31 می 1979 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1204 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

عطف به: گزارش شماره 1179 کردها و مسکو

موضوع: سیاست عراق در قبال کردها

1 (خیلی محرمانه) گزارش مرجع، که از نظر ما بسیار خوب بود، اظهار می دارد که «سفارت آمریکا

در بغداد معتقد است که عراقی ها مشکل موجود را به این امید که خودبخود از بین برود نادیده می گیرند.»

با وقوف به مشکلات موجود بر سر راه بیان خلاصه چند مطلب پیچیده در چند صفحه، در رابطه با این

نحوه برداشت از نظرات دفتر حفاظت منافع آمریکا شگفت زده شده ایم. سیاست عراق یک سیاست

نادیده گیری توأم با محبت نیست بلکه طی آن نیروهای نظامی خود را با سیاست های اقتصادی

سخاوتمندانه ای در مناطق کردنشین بکار گرفته است. به نظر ما گزارش سال گذشته سرویس اطلاعاتی

آمریکا همین مسئله را تداعی می کند و مایلیم در این زمینه بخصوص به پیام های زیر توجه بیشتری

معطوف شود: 1977 بغداد الف 62، 1978 بغداد 565، 1978 بغداد 1227، 1978 بغداد 2440، بغداد

406، بغداد 589، بغداد 648، بغداد 668، بغداد 857، بغداد 877، بغداد 929، و بغداد 972.

2 (خیلی محرمانه) دفتر حفاظت منافع آمریکا در موقعیتی قرار ندارد که بتواند اظهار دارد که

شوروی سیاست عدم مداخله خود را در مناطق کردنشین حفظ کرده است. ولی از نقطه نظر بغداد، چنین به

نظر می رسد که روسها از برهم زدن ثبات رژیم کنونی ایران سود می برند و روابط دیرین حزب توده و اکراد

ممکن است وسیله مفیدی برای اجرای این سیاست باشد. علاوه براین، در دوران جاری سرکوب حزب

کمونیست عراق توسط حکومت این کشور، مسکو ممکن است حداقل خواسته باشد امکانات ایجاد وقایع

ناگوار در کردستان عراق را توسط خود به بغداد گوشزد نماید. گذشته از آنکه روسها فعالانه به

جدایی طلبان کردستان عراق یا ایران کمک می کنند، بسیاری از ناظران این گونه کمک های شوروی در این

منطقه را سرسری می گیرند و عراقی ها به ادعاهای شوروی مبنی بر عدم مداخله در این منطقه اعتبار

چندانی نمی دهند.

3 (خیلی محرمانه) گزارش رادیوی ملی ایران نیز از «بغداد» به عنوان رهبر جبهه پایداری یاد می کند.

«در حالیکه دولت ایران کلاً با سیاست های جبهه پایداری موافق است و نقش عمده ای در مخالفت با

قرارداد صلح مصر و اسرائیل ایفا کرده است، لیکن عراق دیگر عضو کنفرانس نیست چون پس از خروج از

آن بار دیگر به آن نپیوسته است. مک



عراق و ترکیه: همکاری در مورد مسئله کردها

ص: 97

30 خرداد 1358 20 ژوئن 79 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 1334 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: عراق و ترکیه: همکاری در مورد مسئله کردها

1 (تمام مطلب خیلی محرمانه است)

2 مقام سیاسی سفارت ترکیه در تاریخ 24 خرداد ماه اظهار داشت که دولت ترکیه ظاهرا در مخالفت

خود با همکاری با دولت عراق در مورد مسئله کردها (تلگرام مرجع) تجدیدنظر کرده است. منبع مزبور

اظهار داشت که افزایش میزان ناآرامی کردها در شرق ترکیه احتمالاً سبب شده است که آنکارا از پیشنهاد

عراق استقبال نماید.

(تذکر: علاقه ترکیه به جلب کمک های مالی عراق نیز احتمالاً در این تجدیدنظر نقش مهمی داشته

است.) ترکها استقرار افسران رابط عراقی را در خاک ترکیه و در مجاورت مرز عراق پذیرفته اند، و افسران

رابط ترکیه نیز به شمال عراق فرستاده خواهند شد. منبع اظهار داشت که ترکها علاوه بر این پیشنهاد پیشین

مربوط به آموزش افسران عراق در مدرسه امنیتی ترکیه را که نپذیرفته بودند اکنون «مورد تجدیدنظر» قرار

داده اند. در مورد این موضوع هنوز تصمیمی اتخاذ نشده است، لیکن مقامات ستادی ترکیه که با عراقی ها

در آنکارا ملاقات کرده اند قول داده اند که تا حد امکان این مسئله را پذیرا شوند. مقام سفارت گفت که هنوز

در نتیجه این گفتگوهای نویدبخش نفع مالی نصیب ترکیه نشده است، لیکن وی در نتیجه مشاهده

پاسخگویی عراق به نگرانی های ترکیه در این مورد نیز امیدوار است.

3 منبع اظهار داشت که انعطاف پذیری جدید دولت متبوع وی در مورد مسئله کردها در طول سفر

اخیر معاون وزیر خارجه ترکیه آکان به ایران در اواخر اردیبهشت ماه نیز مشهود بوده است. گرچه سفارت

هنوز اطلاعاتی مربوط به توافق های انجام شده در تهران بدست نیاورده، ولی منبع مزبور مطمئن است که

ترکها حداکثر تلاش خود را به کار گرفته اند تا در مورد منطقه مرزی سه جانبه حداکثر همکاری مبذول

گردد. پک


عراق و اردن روابط خود را «بهبود» می بخشند

11 مهره ماه 1357 3 اکتبر 1979 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2092 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: عراق و اردن روابط خود را «بهبود» می بخشند

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 فالح طویل سفیر اردن گفت که در سفر اخیر خود به امان در اوایل مهر ماه شنیده است که دولت اردن

در نظر دارد به منظور «بهبود» روابط خود با عراق، ایجاد «کمیته های مشترک» را درخواست نماید. گرچه

این نظریه اردن هنوز بطور رسمی به عراقی ها اعلام نشده، طویل ادعا می کند که دولت عراق این پیشنهاد را

خواهد پذیرفت. چون این روزها همه دارای کمیته های مشترک هستند. دولت اردن ظاهرا در نظر دارد

آنها را مانند کمیته های مشترک اردن و سوریه تشکیل دهد، لیکن طویل نمی توانست (یا نمی خواست) در

مورد حوزه مسائل مورد نظر برای کمیته ها گفتگو نماید.

3 در تشریح این مطلب که دولت اردن به وسیله توجه دولت عراق به گسترش روابط دو کشور به این

کار ترغیب شده، طویل اظهار داشت که رویداد اخیر نشانگر اهمیتی است که دولت اردن برای این موضوع

ص: 68

قائل است. در سال 1335 پدر شاهزاده رعد یعنی زید 2000 جریب زمین را در ابوغریب (در خارج از

بغداد) خریداری کرد و پس از آن مجبور شد این زمین را به همراه حساب بانکی نیم میلیون دیناری خود به

دنبال انقلاب ضد هاشمی QUTI رها سازد. تقاضاهای مکرر زید و رعد به رهبران عراق مبنی بر

بازگرداندن این املاک برآورده نشد، تا اینکه صدام حسین رئیس جمهور شد. شاهزاده رعد بار دیگر

تقاضای خود را در اواخر تابستان مطرح کرد و صدام حسین نیز به وی اطلاع داد که زمین مزبور و پول

مذکور آزادانه در اختیار وی قرار دارد. طویل گزارش داد که کاخ از پاسخ سخاوتمندانه صدام، بخصوص

که اعضای اخراجی خانواده سلطنتی عراق را نیز در بر می گرفت خوشحال شده است.

4 اظهارنظر: دولت عراق به جلب توجه اعراب و دیگر کشورهای غیرمتعهد با استفاده از چاپلوسی و

منابع مالی ادامه می دهد تا بتواند در کنفرانس ها و گردهمایی های آتی بین المللی از آنها استفاده کند.

برآورده کردن تقاضای خانواده سلطنتی در اردن بدون شک راه بی دردسری است در جهت افزایش

قروض اردن، در عین حال این امر تلاش اردن را در جهت تضمین مکان مورد توجه خود در میان اعراب

تحقق می بخشد. گرچه طویل قبلاً در پست های خود به امور سیاسی وزارت خارجه اردن دسترسی

نداشت، ولی در پست کنونی سفارت ظاهرا به طرز تفکر اخیر اردن در مورد عراق واقف است. علی رغم

گزارش علنی دولت اردن مبنی بر بهبود در روابط با عراق، پیشنهاد ایجاد کمیته مشترک از نظر ما بیشتر

جنبه ظاهری دارد تا جنبه حقیقی و واقعی. پک


نظریات مربوط به اجلاس عربی

4 اکتبر 79 12 مهر ماه 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2093 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: نظریات مربوط به اجلاس عربی

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 تقاضای شاهحسین در تاریخ 8 مهر ماه مبنی بر تشکیل اجلاسیه عربی عکس العمل رسمی عراق را

تحریک نکرده لیکن فرصتی برای جامعه دیپلماتیک بغداد پیش آورده تا در مورد آن اظهارنظر نمایند.

همکار لیبیایی ما مدعی است که حسین موافق با شرکت در اجلاس دیگری است آن هم مشروط براینکه

در آن اجلاس فقط به مسئله لبنان پرداخته شود.

3 طبق سؤظن ما عراق مایل است بغداد محل اصلی برگزاری اجلاس عربی باشد، چون موقعیت

درون عربی عراق حائز اهمیت بسیار است. برگزاری اجلاس جدید در جایی دیگر غیر از بغداد سبب

می گردد که وجهه عراق به عنوان رهبر اردوی عربی ضد کمپ دیوید از بین برود. لیکن از آنجا که

قطعنامه های بغداد خواستار تشکیل اجلاس سالانه شده است، عراقی ها می توانند بدون مصالحه پیرامون

منافع خود به وظایف خود عمل کرده و در اجلاس تنها یک موضوع (مسئله لبنان) را عنوان کنند تا با

سیاست کلی اعراب و بخصوص نپذیرفتن قرارداد کمپ دیوید که در نوامبر گذشته مطرح شده بود، تداخل

ننماید. پک


انزوای عراق از کنفرانس طائف

ص: 99

24 اکتبر 79 2 آبان 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2237 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: انزوای عراق از کنفرانس طائف

1 (تمام متن خیلی محرمانه است)

2 دیپلمات های عربی در بغداد ارتعاشات ناشی از انزوای دولت عراق از کنفرانس وزیران خلیج در

طائف را که در 24 مهر ماه تشکیل شده بود، احساس می کنند. معاون نخست وزیر و وزیرخارجه کویت در

تاریخ 28 مهر ماه سفر کوتاهی به بغداد انجام داد تا بنا به درخواست همکاران خود در خلیج دولت عراق

دلجویی نماید. وی بنا به گزارش اظهار داشته است که گرچه دولت های خلیج مایل به استفاده از

دیدگاههای عراق در کنفرانس بوده اند، ولی به این نتیجه رسیده بودند که حضور عراق توجه ایرانیها را به

خود جلب و کنفرانس را از لحن و رنگ ناشایست ضد ایرانی برخوردار خواهد کرد. تنها راه جلوگیری از

این کار مستثنی ساختن عراق از کنفرانس بوده است. کویت به عراق اطمینان داده است که مسئله امنیت

خلیج با جدیت مورد بحث قرار نگرفته است، بنا به گزارش، وی به صدام گفته بود که مسئله امنیت خلیج

باید در حضور دو قدرت بزرگ نظامی منطقه یعنی ایران و عراق مطرح گردد.

3 در مصاحبه روز بعد باالثوره، وزیر خارجه سعدون حمادی اظهار داشت که گرچه عراق مخالف

بهبود روابط کشورهای عربی با یکدیگر نیست، ولی هنوز هم مخالف تشکیل «بلوک عربی» می باشد.

گرچه این بیانات در متن کلی مذاکرات خلیج و جامعه اروپایی مطرح شده بود (که عراق را نیز در بر

می گیرد) همکاران عرب ما در اینجا معتقدند که حمادی از منزوی شدن خود در اجلاس مزبور اظهار

نارضایتی کرده است.

4 اظهارنظر: درست است که عراقی ها باید از توضیحات ارائه شده راضی باشند، لیکن ظاهرا از اینکه

به عنوان رهبر خلیج با آنها برخورد نشده اظهار ناراحتی می کنند ولی عراق احتمالاً این ناراحتی خود را

پنهان خواهد کرد. عراق که خود را حامی خلیج اعلام کرده است، اجازه نخواهد داد که انزوای وی از طائف

تأثیر منفی بر روابطش با دیگر اعضای خلیج بگذارد. پک


بازدید شاه حسین از بغداد عطف به: بغداد 2092

28 اکتبر 79 6 آبان 1358 خیلی محرمانه

از: دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد 2258 به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی سی

موضوع: بازدید شاه حسین از بغداد عطف به: بغداد 2092

1 (طبقه بندی نشده) شاه حسین به همراه نخست وزیر بدران، رئیس دربار شرف و وزیر مشاور در

امورخارجه ابراهیم در تاریخ 2 1 آبان ماه از بغداد بازدید نمود. در این توقف که کمتر از 24 ساعت به

طول انجامید (ولی رسما توقف «دو روزه» عنوان گردید) صدام و شاه حسین پس از صرف ناهار به مدت

دو ساعت و نیم با یکدیگر ملاقات نمودند. نمایندگان طرف عراقی عبارت بودند از نایب رئیس شورای

فرماندهی انقلاب عزت ابراهیم، وزیر خارجه حمادی، دبیرکل شورای فرماندهی انقلاب سرهنگ طارق

حمید العبدالله. مطبوعات حاضر بودند لیکن حجم گزارشاتشان چندان نبود و تنها فهرست کلی

موضوعات مورد بحث را گزارش کرده بودند که عبارتند از: مسائل جاری عربی، تقویت روابط دوجانبه و

هماهنگی دوجانبه به نفع ملل عربی، سخنرانی کوتاه قبل از عزیمت حسین تنها حاوی اشاره ای به

ص: 100

همکاری اعراب در اجلاس آتی بود.

2 (خیلی محرمانه) اظهارنظر: پس از تعمق قابل ملاحظه در میان همکاران عربی در مورد نتیجه

احتمال سفر حسین، فقدان اطلاعات جامع و قاطع، که برای دستگاههای شایعه پراکنی حائز اهمیت است،

نشان داد که این وضع چندان رضایت بخش نیست. عدم صدور بیانیه مشترک (که معمولاً وسیله اعراب

بازدیدکننده استفاده نمی شود مگر آنکه موضوع مهمی مورد نظر باشد) و این واقعیت که از سفیران عربی

برای استقبال از حسین و شرکت در ضیافت شام صدام دعوت نشده بودند، چنین می نماید که این دیدار

کاملاً براساس روابط دو جانبه صورت گرفته است. دریافته ایم که دولت اردن خواستار بهبود بیشتر

«روابط از طریق ایجاد» کمیته های مشترک شده است، عدم انتشار اطلاعیه در این خصوص حکایت از آن

دارد که عراقی ها یا از این نظریه چندان حمایت نکرده و یا آن را رد کرده اند. تعمق های دیگر نشانگر نقش

میانجی گری ناموفق حسین بین سوریه و عراق است. سفر دو روز قبل وی به دمشق این نتیجه گیری را

اجتناب ناپذیر می سازد. اطلاع یافته ایم که موضوع روابط عراق و سوریه مورد بحث قرار نگرفته، ولی

ممکن است براساس تک به تک مطرح شده باشد.

3 (خیلی محرمانه) پذیرش این مسئله که موضوعات مورد بحث این ملاقات را مواضع هماهنگ

اجلاس آتی عربی و اوضاع جنوب لبنان تشکیل می داده اند، معقول تر به نظر می رسد. هنوز نتوانسته ایم با

اردنی های مستقر در اینجا گفتگو نماییم تا ببینیم آیا آنها می توانند بعضی از برداشت های منفی را خنثی

سازند و معتقدیم که بهترین اطلاعات را می تواند از طریق امان بدست آورد. پک