گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
[سنه 992 هجری- سنه 1584 مسیحی]





آسیا- در این سال میرزا خان بن بهرام خان به فرمان اكبر شاه به گجرات رفت و با مظفّر گجراتی كه در آن نواحی فساد می‌كرد كارزار كرده غالب آمد. هم در این سال امیر خان تركمان كه سلطان حمزه میرزا را محرّك بود كه خطبه و سكّه را به نام خود نماید بعضی تقصیرات دیگر نیز از او صادر شده لهذا مقیّد و مقتول گردید.
جنگ یازده ساله عثمانی و ایران كه پیش ذكری از آن نمودیم همانطور در نواحی شیروان و آن حدود در كار است.

[سنه 993 هجری- سنه 1585 مسیحی]

آسیا- در این سال میرزا سلیمان كه از هند به مكّه معظّمه رفته بود از راه ایران به بدخشان شتافته بار دیگر بر این دیار استیلا یافت و میرزا شاهرخ به دربار اكبر شاه رفت. وفات میرزا باقی ترخان صاحب سند كه نبیره‌اش میرزا جانی به جای او حكمرانی یافت. توجّه خان اعظم میرزا عزیز كوكلتاش و رفتن از مالوه به راه كندوانه به برار و منهزم شدن او از سپاه دكن و مراجعت نمودن او. وفات ملا احمد تتوی. توجّه و حركت عثمان پاشا سردار عثمانی با چغال پاشا و لشكری فراوان به طرف آذربایجان و بیرون آمدن شاهزاده سلطان حمزه میرزا از شهر تبریز به قصد مدافعه آن جماعت و یورش آوردن عثمان پاشا به این شهر در روز سه‌شنبه بیست و هفتم ماه رمضان كه غلبه و استیلا نمود و دقیقه‌ای از دقایق نهب و
ص: 874
خون‌ریزی را فروگذار نكرد و عثمان پاشا و چغال پاشا و سایر سركردگان عثمانی در شهر تبریز جای گرفتند و در عرض چند روز حصار تبریز را نهایت محكم نمودند، و مستعدّ جنگ شاهزاده سلطان حمزه میرزا گردیدند، عساكر قزلباش در حوالی تبریز آمده جنگها فیمابین اتفاق افتاد و بسیاری از عساكر و سردارهای عثمانی كشته شدند و عثمان پاشا نیز در این بین وفات نمود لهذا ضعف و انكسار در سپاه عثمانی پدیدار گردیده تاب مقاومت و زیست در خود ندیده عازم كردستان شدند، همینكه خاطر شاهزاده سلطان حمزه میرزا از این ممر آسوده شد واقعه دیگر رخ نمود یعنی ولیخان تكلّو كه داماد امیر خان تركمان بود طهماسب میرزا برادر شاهزاده سلطان حمزه میرزا را به دست آورده و طبل یاغیگری فروكوفت و بسیاری از طایفه تكلّو و تركمان دور او جمع شدند و او با شوكت تمام طهماسب میرزا را به قزوین برده به تخت سلطنت جلوس داد و در این هنگام میر قوام الدّین حسینی را كه از سادات جلیل القدر و از اصفهان به دربار پادشاهی می‌رفت ولیخان به اصرار و التماس زیاده از حدّ به وزارت طهماسب میرزا دعوت كرده متقلّد این شغل نمود.
اروپا- (هلاند)- پرنس درانژ به خیانت و نامردی مقتول می‌گردد و پسرش به جای او منصوب می‌شود. (فرانسه)- فوت دوك دانژو برادر پادشاه فرانسه و ولیعهد او و از آنجا كه پادشاه اولاد ذكور نداشت و به واسطه قرابت و خویشی نزدیكی كه هانری پادشاه ناوار به خانواده سلطنت فرانسه داشت ولایت‌عهد فرانسه حق هانری پادشاه ناوار می‌گردد امّا سایر شاهزادگان خانواده سلطنت كه نسبا و قرابة دورتر از او بودند درصدد تفتین برمی‌آیند. (روس)- فوت ایوان چهارم پادشاه روس كه در میان سلاطین این مملكت با وجود ذكاوت و دانش زیاد خونخوار و جبّار بود و در مدّت سلطنت او مملكت روس كمال ترقّی را نمود. جلوس پسرش فدر به جای او به سنّ سی و پنجسالگی.

[سنه 994 هجری- سنه 1585 مسیحی]

آسیا- در این سال میرزا محمّد حكیم ابن همایون پادشاه صاحب كابل درگذشت و سلطان محمود بكری والی بكر وفات نمود و ممالك ایشان به امرای
ص: 875
اكبر شاهی رسید. هم در این سال شاهزاده سلطان حمزه میرزا با ولیخان تكلّو در ییلاق چكچی جنگ كرده با آنكه جمعیت شاهزاده ششهزار نفر بود و لشكر ولیخان بیست هزار نفر شاهزاده آن بیست هزار نفر را متفرّق ساخت و ولیخان در جنگ كشته شد همچنین میر قوام الدین حسینی مقتول گردید و در اثنای كارزار شاهزاده سلطان حمزه میرزا خود را به طهماسب میرزا رسانیده دست برادر را بگرفت و با كمال ملاطفت او را به خرگاه آورده با یكدیگر به عیش و شادمانی مشغول شدند.
هم در اینسال محمد خان تركمان، و علیقلی خان، و اسمی خان افشار با مسیّب خان ولد محمّد خان شرف الدّین اوغلی متّفق گشته قصد قتل شاهزاده سلطان حمزه میرزا نمودند و جهت این قصد آنكه از شاهزاده مشار الیه خائف بودند، خلاصه به جهت انجام این مقصد خداوردی دلّاك را كه از محرمان شاهزاده بود فریب دادند و خداوردی در شام یكشنبه بیست و هفتم ماه ذیحجّه شاهزاده سلطان حمزه میرزا را در بستر خواب به زخم خنجر هلاك نمود و فردای آن روز كه این خبر منتشر و معلوم شد شمس الدین محمّد شوشتری و ابو الولی قاضی عسكر با سایر علما و فضلا به تجهیز شاهزاده مقتول پرداخته نعش او را به اردبیل حمل كردند و خداوردی قاتل شاهزاده را بكشتند و بعضی گفته‌اند اسمی خان افشار قاتل شاهزاده بوده است. در تواریخ فرنگ در ضمن وقایع این سال می‌نویسند شهر تبریز را كه قشون عثمانی گرفته بود عساكر ایران پس گرفتند مگر یك قطعه آن را كه با وجود شصت حمله كه به آن قطعه بردند نتوانستند فتح كنند.
اروپا- (انگلیس)- در این سال از مملكت ویرژی‌نی ینگی دنیا تخم تنباكو به مملكت انگلیس آوردند. (فرانسه)- هانری پادشاه ناوار با وجود ضدّیّت پاپ اثبات حقوق خود را در ولایت‌عهد سلطنت فرانسه می‌نماید. فوت رنسارد معروف از نویسنده‌های بزرگ. (ایطالیا)- فوت گرگوار سیزدهم پاپ و برقرار شدن سكست پنجم به جای او به پاپی و این پاپ در ابتدا خوك‌چران بوده است. آمدن جمعی از سفرای ژاپن نزد پاپ.
ص: 876

[سنه 995 هجری- سنه 1586 مسیحی]

آسیا- توجّه شاه عبّاس اوّل ابن شاه سلطان محمّد خدابنده از خراسان به طرف قزوین و جلوس نمودن او در این شهر به تخت سلطنت ایران. تبیین آنكه ولادت شاه عبّاس در شب جمعه سیّم ماه رمضان سنه نهصد و هفتاد و نه بوده است و در شهر هرات متولّد شده، مادرش دختر میرزا عبد اللّه مازندرانی، دو سال كه از تولّد او گذشت به واسطه ناخوشی آبله از بینش چشم پدرش كاسته شد لهذا شاه طهماسب حكم كرد كه سلطان محمّد و پسرش حمزه میرزا از هرات به شیراز روند و حكومت هرات را به اسم عبّاس میرزا نمود. چون شاه اسمعیل ثانی به سلطنت نشست و به كشتن شاهزادگان چنانكه پیش ذكر نمودیم فرمان داد شاه قلی سلطان استاجلو را كه در واقع پیشكار شاهزاده عباس میرزا و نایب الحكومه هرات بود حكم كرد به قتل رسانیدند و بیگلربیگی‌گری خراسان را به علیقلی خان سلطان بن حسن خان كه برادرزاده دورمیش خان بود مفوّض كرده و مقرّر شد كه چون وارد هرات شود شاهزاده عبّاس میرزا را به قتل رساند، علیقلی خان در ماه رمضان سنه نهصد و هشتاد و پنج وارد شهر هرات گردید و پس از ملاقات با شاهزاده عبّاس میرزا محبّتی از او در قلب خود احساس كرد و به بهانه ماه رمضان و بعد به بهانه عید مماطلتی در قتل شاهزاده داشت ناگاه خبر فوت شاه اسمعیل ثانی به هرات رسید و علیقلی خان زیاده از حد خرسند شده جشنی در باغ مراد هرات ترتیب داده شاهزاده عباس میرزا را بر تخت نشانیده كمر خدمتش بر میان بست، در سلطنت شاه سلطان محمّد میرزا سلمان وزیر اعظم خواست علیقلی خان را عزل كند ولی اینمعنی صورت نگرفت و ما شرح این واقعه را در سال نهصد و نود نوشته‌ایم و پس از این واقعه علیقلی خان شاه عباس را در نیشابور به تخت سلطنت خراسان جلوس داد و اكثر امرای خراسان كه از استیلای امرای عراق هراسان بودند به دربار شاه عباس آمدند از جمله گنجعلی خان حاكم كوسویه بود كه به واسطه این مبادرت تقریبا سی سال در كرمان و قندهار حكمرانی كرد. بالجمله پس از چندی شاه عباس به هرات معاودت كرد و مرشد قلیخان بن شاه قلیخان كه حاكم قصبه خواف و باخرر و ولایت تربت و بادغیس بود به هرات آمده مورد توجّهات شاه عبّاس گردید و
ص: 877
اجازه مراجعت به محل حكمرانی خود یافت چون چندی بگذشت در ثانی مرشد قلیخان به خدمت شاه عباس «1» آمد و اشفاق مخصوص درباره او به ظهور رسید و او نیز بر خدمت خود می‌افزود و این فقره اسباب خیال علیقلی خان گردید، شخصی را مأمور كرد كه مرشد قلیخان را به قتل رساند و آن شخص سهوا در حمّام دیگری را به جای مرشد قلیخان بكشت، مرشد قلیخان ملتفت مطلب شد با ملازمان خود به تربت رفت علیقلی خان كه كار را بدین منوال دید به استمالت مرشد قلیخان پرداخت ولی ثمر نكرد و مرشد قلیخان لشكریان خود را در تربت جمع كرده روانه مشهد مقدّس گشت و سلمانخان حاكم مشهد را معزول كرده خود به حكمرانی پرداخت و دختر بوداق اغلن چكنی را در این ولایت به زنی گرفته كار شوكت و اقتدارش بالا گرفت و در قلیل زمانی سه هزار سوار مكمّل و مسلّح دور او جمع شدند، در سال نهصد و نود و چهار علیقلی خان با دوازده هزار سوار در موكب شاه عبّاس به قصد استیصال مرشد قلیخان متوجّه ارض اقدس گردید مرشد قلیخان چون از حركت علیقلی خان خبر شده اعیان ولایت مشهد را حبس كرد و خود با ملازمان به قصد جنگ با علیقلی خان روانه شده در حوالی ولایت جام تلاقی فریقین شد چون به محاربه پرداختند شاه عباس با معدودی از خواص از لشكریان جدا ماند مرشد قلیخان خود را به او رسانیده ركابش را ببوسید و او را به لشكرگاه خود رسانید و مقدّمه‌ای كه علیقلی خان ترتیب داده بود به عكس نتیجه بخشید و لشكریانش شكست عظیمی خوردند ناچار منهزما متوجّه هرات شد و مرشد قلیخان در ركاب شاه عباس به مشهد مقدّس آمد و اعیان را كه حبس كرده بود از حبس بیرون آورد و معذرت خواست، بعد از چند روز سلیمان خلیفه با سپاه خود به خدمت شاه عباس رسید و در سلك خواص ملازمان منسلك گردید، پس از این مقدّمات مقرّر شد كه شاه عبّاس به تخت سلطنت جلوس كند لهذا ساعتی اختیار نمودند و تمام اهل مشهد از شهر بیرون آمدند و در اطراف كوه سنگین كه یكی از تفرّج‌گاههای آن سرزمین است جمعیّت كردند و در دامان آن كوه تختی مزیّن به جواهر نصب نمودند و خطبه و سكّه را به نام او كردند و این سال نهصد و نود و
______________________________
(1). در متن شاه طهماسب، كه بدون تردید اشتباه كاتب بوده است.
ص: 878
چهار بود چون شاه عبّاس بر سریر سلطنت تمكّن یافت مرشد قلیخان را منصب وكالت داد و اكثر سپاه كمر متابعت او بستند و در این وقت نامه‌ای به علیقلی خان نوشت و اظهار داشت كه حالا بهتر آنست كه از راه مخالفت برگشته به مشهد مقدّس آئی و اگر چنین كنی ولایت مشهد را شاه عبّاس به اقطاع تو خواهد داد زیرا كه هرات از قدیم دار السلطنه بوده و مناسب آنست كه آنجا را شاه عباس پای‌تخت كند، چون این نامه به علیقلی خان رسید با وجود جلادت خائف شده كاغذی به عبد اللّه خان بن اسكندر سلطان اوزبك والی تركستان نوشته او را به آمدن هرات دعوت كرد، عبد اللّه خان كه سالها مترصّد و آرزومند چنین روزی بود لشكر تركستان را جمع كرده عازم هرات شد و در این اوان خبر كشته شدن شاهزاده سلطان حمزه میرزا به خراسان رسید لهذا مرشد قلیخان تسخیر ولایت عراق را اهمّ دانسته موكب شاه عباس با عساكر او كوچ بر سر كوچ به قزوین آمدند و عراق نیز شاه عباس را شد، همینكه شاه عباس در این نواحی نزول كرد وزارت دیوان اعلی را به میرزا ابو الولی شیرازی كه از سادات جلیل القدر بود داد.
پوشیده نباشد كه بعد از كشته شدن شاهزاده سلطان حمزه میرزا امرائیكه اسباب قتل او را فراهم آورده بودند ابو طالب میرزا و طهماسب میرزا را برداشته متوجّه اردبیل شدند، بعد از آن محمّد خان تركمان و مسیّب خان در اردبیل توقّف كرده علیقلی خان و اسمی خان در ركاب ابو طالب میرزا و طهماسب میرزا روانه قزوین گردیدند و چند روزی در قزوین توقّف كرده عزیمت اصفهان نمودند، در آن اوان شنیدند كه مرشد قلیخان در موكب شاه عباس متوجه قزوین گردیده به خیال غلبه بر مرشد قلیخان و كشتن او راه قزوین پیش گرفتند.
هم در این سال میرزا سلیمان از آسیب سپاه اوزبك بدخشان را بگذاشت و به هندوستان آمده در این مملكت درگذشت و یوسف شاه كشمیری به دربار اكبر شاه شتافت و پسرش یعقوب شاه در كشمیر به حكمرانی پرداخت و چیزی نگذشت كه لشكر اكبر شاه كشمیر را مسخّر كردند و یعقوب شاه نیز به خدمت اكبر شاه پیوست و سلطنت این طبقه زوال یافت. وفات میرزا جان شیرازی از معارف.
ص: 879
اروپا- (انگلیس)- ماری استوار ملكه اكس كه در محبس الیزابت ملكه انگلیس بود بی‌گناه به هوای نفس ملكه انگلیس مقتول شد. (روس)- آمدن كشیش بزرگ اسلامبول به مسكو.

[سنه 996 هجری- سنه 1587 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه محمّد خدابنده در عمارت سلطنتی قزوین تاج پادشاهی را از سر خود برداشته بر سر شاه عبّاس گذاشت و شاه عبّاس در عمارت چهل‌ستون بر تخت سلطنت ایران جلوس كرد و تاریخ این جلوس (عباس بهادر خان) می‌باشد.
هم در این سال علیقلی خان و اسمی خان كه مخالف و بر ضدّ مرشد قلیخان و قاتل واقعی شاهزاده سلطان حمزه میرزا بودند به سعی مرشد قلیخان مقتول شدند و چیزی از جلوس شاه عبّاس نگذشت كه پنجاه هزار سوار مكمّل و مسلّح در ركاب او جمع شدند و چون اهالی مراغه و سلطانیّه از تعدّی دولتیار حاكم كردستان شكایت كردند جمعی از امرا را شاه عبّاس به تأدیب دولتیار مأمور كرده در اندك وقتی او و اكراد تابعین او را مقهور و دستگیر كردند و دولتیار در میدان قزوین به امر شاه عبّاس وداع زندگانی گفت. هم در این سال عریضه علیقلی خان حاكم هرات به دربار شاه عبّاس رسید كه به جهت دفع سپاه اوزبك استمداد نموده بود و شاه عبّاس كه در باطن التفاتی به علیقلی خان داشت در باب سفر خراسان با مرشد قلیخان مشورت كرد مرشد قلیخان بنابر عداوتی كه با علیقلی خان داشت گفت هرات را از عبد اللّه خان اوزبك گرفتن آسانتر است تا از علیقلی خان، شاه عباس را این كلام خوش نیامد و كینه مرشد قلیخان را در دل گرفت امّا سایر امرا به عرض رسانیدند كه هرچه رأی و میل پادشاه است همان كنیم و شاه عباس در عالم اندیشه بود كه چه كند در این ضمن مرشد قلیخان بر سبیل استمرار اسباب هلاك معاندین خود را فراهم می‌آورد و بر استقلال و تكبّر خود می‌فزود، و در ثانی عریضه علیقلی خان و اعیان هرات رسید و شاه عبّاس مرشد قلیخان را به سفر خراسان راضی كرد و در ماه شعبان این سال برای دفع عبد اللّه خان اوزبك نهضت نمود چون به چمن بسطام كه از ییلاقات مشهور خراسانست نزول كردند یك شبی كه مرشد
ص: 880
قلیخان مست طافح بود امرا به امر شاه عبّاس او را بكشتند بعد از آن یكی از قورچیان را عاجلا به طلب یعقوب خان بیگلربیگی فارس روانه نمودند و در اینجا علیقلی بیگ به حكومت یزد نایل و حسن بیگ قورچی‌باشی به مژده مصاهرت فایز گردید و داروغگی اصفهان را سه ساله به محمّدی بیگ ساروقچی انعام دادند و میرزا شاه ولی از منصب وزارت دیوان اعلی معزول و میرزا محمّد تبریزی به جای او منصوب شد و اللّه قلی بیگ قاجار منصب قورچی‌باشیگری یافت و فرهاد بیگ ولد حسام سلطان قرامانلو به امارت اردبیل و قزل آقاج و توابع برقرار گردید و یعقوبخان بیگلربیگی فارس به اردوی پادشاهی پیوست و در این ضمن هرات دوچار و در بند محاصره و یورش عبد اللّه خان اوزبك بود و چون مدّت محاصره به یك سال رسید و كمی آذوقه در این بلد به جائی انجامید كه مردم گوشت سگ و گربه می‌خوردند ناچار محصورین ضعیف شده و هرات به تصرّف عبد اللّه خان اوزبك درآمد و علیقلی خان و همراهان او به دست ملازمان عبد المؤمن خان پسر عبد اللّه خان اوزبك كشته شدند و عبد اللّه خان متوجّه مشهد مقدّس گردید و در بین راه به قلعه سرخس رسید و قلعه مزبور در این وقت در تحت حكومت حسینخان كه یكی از امرای قزلباش می‌بود بود. عبد اللّه خان چهار مرتبه به قلعه سرخس یورش برد و هر دفعه جمعی از قشون او كشته شدند و فتح میّسر نگردید لهذا چشم از آن پوشیده راه مشهد مقدّس را پیش گرفت و چون به حوالی این بلده رسید شهر را محاصره نمود و سپاه او به خونریزی مشغول شدند، ابراهیم بیگ برادر مرشد قلیخان حاكم مشهد مقدّس عریضه به شاه عبّاس نوشت و وقایع را به عرض رسانید و شاه عبّاس مهیّای روانگی به مشهد مقدّس گردید. عبد اللّه خان چون خبر توجّه شاه عبّاس را شنید پس از اشتعال نایره ظلم و بیداد و قتل و نهب زیاد از راه سرخس و زورآباد روانه تركستان گردید. هم در این سال در وقتی كه موكب شاه عبّاس از بسطام به مشهد مقدّس می‌رفت در بین راه در ماه شوال شاهزاده صفی متولد گردید و اوغلن بوداق چكنی كه از شجاعان عراق بود به لله‌گی این شاهزاده معیّن گشت و چون شاه عبّاس «1» به منزل طرق رسید و نظرش بر گنبد مطهّر امام ثامن علیه السلام افتاد
______________________________
(1). در متن شاهزاده عباس.
ص: 881
پیاده شده و از اینجا تا شهر مشهد پیاده راه پیمود و حكومت مشهد را به امّت بیگ استاجلو مفوّض كرد و كوچ بر سر كوچ راه هرات را پیش گرفت ولی در موضع بندفریقان معلوم شد كه میرزا محمّد تبریزی وزیر اعظم اكثر امرا را مرخّص كرده به بلاد خود بازگشته‌اند لهذا شاه عبّاس عنان مركب را به صوب عراق منعطف ساخت. وفات مرتضی نظام شاه كه بعد از فوت او پسرش حسین نظام شاه به جای او به حكمرانی برقرار گردید. وفات تاج بیگ‌زاده از كتّاب.
اروپا- (انگلیس)- به روایتی ماری استوار ملكه اكس در این سال در انگلیس كشته شد. (فرانسه)- فتوحات و اقتدار پادشاه ناوار در فرانسه. وضع تعلیم زبان عربی در مدرسه سلطنتی عثمانی. شكست قشون عثمانی در مجارستان و مسموم كردن سردار عثمانی خود را. تصحیح سكّه در عثمانی.

[سنه 997 هجری- سنه 1588 مسیحی]

اشاره

آسیا- در این سال شاه عبّاس به جهت تقصیراتی كه در مهام ملكی از میرزا محمّد تبریزی وزیر اعظم بروز كرده بود حكم به قتل او داد و میرزا لطف اللّه شیرازی به جای او به وزارت اعظم نایل گردید و اعتماد الدوله لقب یافت و موكب شاه عبّاس متوجّه رستمدار گردید. ملك سلطان محمّد حاكم رستمدار به خیال استحكام حصار به راه خودسری رفته قلعه لواسان را به وجود مردان جنگی محكم ساخت. شاه عبّاس فرهاد خان قرامانلو را مأمور به تسخیر قلعه لواسان كرد، بعد از چند جنگ سخت ملك سلطان محمد خود را مرد میدان مقاومت ندیده از در تمكین درآمد و خدمات شایسته كرد و دختر خود را به مزاوجت و زنی به شاه عبّاس داد و در سلك ملازمان منسلك گشت، لهذا شاه عبّاس مجدّدا حكمرانی رستمدار را به ملك سلطان محمّد واگذار نمود و متوجّه تسخیر سایر نواحی مازندران و گیلان گردید. ملك بهمن خواهرزاده ملك سلطان محمّد كه محال لاریجان را متصرّف بود مفاتیح قلاع را با پیشكشهای لایق به دربار شاه عبّاس فرستاد بعد از آن الونددیو حاكم آمل، و دیو جمال الدین حاكم قلعه اولاد و سوادكوه، و سلطان مراد حاكم حبله‌رود، و جلال الدین حاكم بارفروش، و ملك سلطان حسین حاكم كجور و نور،
ص: 882
و میر شاه میر حاكم دماوند، و یوسف رئیس حاكم مشهدسر، و امیر شاهرخ حاكم هزار جریب و غیرهم همه راه اطاعت پیش گرفته در تبعیت شاه عبّاس درآمدند و پیش از این حكمرانان مشار الیهم همه مستقلّ بودند و هیچیك اطاعت دیگری نمی‌نمودند. هم در این اوان علیار بیگ سركرده طایفه تركمان كه در دشت قبچاق ساكن بود و میرزا بیگ فندرسكی و جلال الدین احمد شاه گیلانی عرایض مبتنی بر اطاعت به دربار شاه عبّاس نوشتند و موكب پادشاهی عزیمت قزوین نمود و در قزوین مسموع شد كه عبد المؤمن خان ولد عبد اللّه خان اوزبك به قصد تسخیر مشهد مقدّس حركت كرده لهذا اردوی شاه عبّاس به طهران آمد و از آنجا كه امرای عراق مثل یعقوب خان و بكتاش خان بنای فتنه و فساد را گذاشته بودند شاه عبّاس در طهران متوقّف گردید و عبد المؤمن خان شهر مشهد مقدّس را محاصره نمود و بعد از آنكه هفت ماه و هفده روز محاصره طول كشید و از بی‌قوتی اهل مشهد مقدّس به ستوه آمدند سپاه اوزبك بر شهر مشهد استیلا یافتند و چندین هزار نفر از سادات و غیره را بكشتند و مسیّب خان حاكم مشهد مقدّس نیز با ملازمان مقتول گردید و كتابخانه و خزانه و اسباب سركار فیض آثار را از قنادیل و فروش و ظروف غارت كردند و از جمله یك قطعه الماس به تصرّف عبد المؤمن خان درآمد كه بقدر تخم مرغی بود و قطب شاه دكنی وقف روضه رضویّه كرده. و از اتفاقات دیگر كه متعلّق به این واقعه است آنكه بعد از فتح مشهد مقدّس اعلم العلماء و المجتهدین عبد اللّه شوشتری را به حضور عبد المؤمن خان آوردند و آن بزرگوار را به بخارا بردند و در آنجا به قتل رسید. خلاصه عبد المؤمن خان بعد از این وقایع خیال تسخیر سایر محالات خراسان را نمود و حكومت مشهد مقدّس را به ابو الولی نامی از بهادران اوزبك داد و خود متوجّه نیشابور شد، محمود خان صوفی اوغلی بنابر مصلحت وقت این بلده را خالی كرده به سبزوار آمد، عبد المؤمن خان بر نیشابور استیلا یافته به خاك سبزوار ورود نمود مختصر تا ولایت دامغان را تصرّف كرده هرمحلّی را به یكی از مقرّبان خود سپرد. و باید دانست كه سبب استیلای عبد المؤمن خان بر مشهد مقدّس و سایر محالات خراسان دو چیز بود: یكی عدم تمشیت بلاد عراق، دیگر ناخوشی و بیماری شاه عبّاس كه موقع و فرصت درستی به دست سپاه اوزبك داد، همینكه مرض شاه عبّاس زایل و به صحّت مایل گردید و عبد المؤمن خان از
ص: 883
استقامت مزاج شاه عبّاس باخبر گردید دانست كه كار رو به سختی خواهد گذاشت لهذا از دامغان متوجّه تركستان شد و نامه مسطوره در ذیل را به شاه عبّاس نوشت:

صورت نامه عبد المؤمن خان به شاه عبّاس‌

حمد قواعد نصفته و عدالته و حشمته و اقباله الی یوم البعث و الابعاث، المظفر الدنیا و الدین ابو الفوارس میرزا عبّاس. بعد از تبلیغ دعوات اجابت مقرون انهای رأی عقده‌گشا آنكه همیشه همّت سلاطین نامدار و خواقین عالیمقدار به نصرت حال و فراغ بال عباد اللّه و عموم خلق اللّه مصروف بوده همچنانكه مضمون بلاغت مشحون فصاحت مقرون الشفقة علی خلق اللّه كه قرین آنست لازم می‌نماید. مخفی نماند كه اكثر حكّام و سلاطین و گماشتگان این سلسله علیّه به توفیق اللّه تعالی به نهجی سلوك با اهل مملكت نموده‌اند كه دستور العمل ملوك شده، خدای بر آن بنده رحمت كناد كه قدر پایه خود بشناسد و پای از گلیم خود فراتر ننهد. امروز بحمد اللّه تعالی كه ممالك دشت قبچاق و مرغابیه و كاشغر و بدخشان و ماوراء النهر و خوارزم و خراسان بلا منازعه احدی به تصرّف بندگان ماست و بسیط روی زمین جولان‌گاه لشكر بیكران ما، سلاطین و ملوك اطراف و خسروان آفاق به امر و نهی ما گردن نهاده‌اند و گردن كشان جهان نیز بدین آستان ایستاده‌اند.
ز دریا به دریا سپاه منست‌جهان زیر فرّ كلاه منست
ملوك جهان صف زده بر درم‌بسیط زمین تنگ بر لشكرم
بروی زمین حكمرانی كجاست‌كه از جان نه منقاد فرمان ماست؟ غرض از تمهید این مقدّمات و تحریر این مقالات آنست كه قبل از این استحكام اتّحاد و یگانگی نه چنان انجام پذیرفته بود كه به سخن جمعی از ارباب غرض، الذین فی قلوبهم مرض به بنای ان اخلال و نقصان راه تواند یافت با وجود این معنی به تحریك جمعی از عاقبت‌اندیشان عنان عزیمت به صوب خراسان منعطف ساخته بر آن مقصد كه مكنون ضمیر ایشان حاصل شود انواع نقصان به عجزه و مساكین راه یافت، سیّما در این ولا كه نور محمّد خان با ولدان حاجم خان انواع خصومت و منازعه نموده‌اند، ما حصل آن جماعت برگشته روزگار بر همگنان اظهر
ص: 884
من الشمس است كه از كمال بی‌دولتی و گمراهی كاروبار آن طایفه به كجا خواهد رسید اگر به عهد و پیمان كه مسطور مكتوبست خلل راه نیافته آن طایفه را به درگاه عالی ما فرستد، چون داعیه ضمیر منیر فیض مآثر بر آن مصروف و معطوفست كه عقد یگانگی منظور بوده خلل و نقصان به میان آن راه نیابد ولایت سمنان كه ابتداء ملك خراسانست و هرساله این رفت‌وآمد از جانبین به سخن غرض خواهان واقع می‌شود به اینجانب گذارند و حكم كنند كه گماشتگان ایشان و متوطنین آن دیار بی‌آنكه جمعی به قتل رسند در آن دیار دخل نكنند و ملك عراق را بی‌آنكه كسی را اراده تسخیر بوده باشد متصرّف شوند تا باعث رفاهیّت و امنیّت كافه عباد اللّه گردد مابقی حالات را نور علی بیگ به عرض اولیای دولت خواهد رسانید. «1»

جواب نامه شاه عبّاس به عبد المؤمن خان‌

به شاهان نوشتن چنین نامه‌هاسراسر بود عیب فرزانه‌ها
مگر قول استاد نشنیده‌ای‌چنین نامه‌ای را پسندیده‌ای
بزرگش نخوانند اهل خردكه نام بزرگان به زشتی برد
اگر پادشاهی ادب پیشه كن‌وگر از سپاهی حرب پیشه كن
بود نزد شاهان عالیمقام‌نوشتن چنین نامه عیب تمام
تمور خان كه بود از شهان بزرگ‌بدو بود فخر سلاطین ترك
قضا را گذارش به شاه نجف‌فتاد و ازو یافت چندان شعف
به سادات جدّم امیركبیرعلیّ ولیّ خسرو شیرگیر
نمود آنقدر عزّت و احترام‌كزو یافت كار جهان انتظام
به مشهد دگر شاهرخ پادشاه‌بنا كرد خود مسجد و خانقاه
به تكریم و تعظیم هشتم امام‌علیّ بن موسی علیه السّلام
______________________________
(1). متن این نامه در كتاب «زندگانی شاه عباس اول» مجلد چهارم، تألیف نصر اللّه فلسفی از ص 129 به بعد آمده است. اختلاف بین دو متن زیاد است اما نه به آن اندازه كه مقصود را دگرگون كند. آنچه قابل ذكر است این است كه نام حامل نامه به جای نور علی بیگ- یار علی بیگ آمده است.
ص: 885 طواف درش شد به قول رسول‌برابر به هفتاد حجّ قبول
تو كردی چنین روضه‌ای را خراب‌رسول خدا را چه گوئی جواب
به دنیا تبه‌كار و بدروزگاربه عقبی سیه نامه و شرمسار سلطنت‌پناها: بحمد اللّه غباریكه دامن‌گیر ملازمان عرش اشتباه بوده باشد نیست بلكه خاطر نصرت مآثر را از انتظام ممالك عراق و فارس و آذربایجان جمع نموده‌ایم و سوای شوق ملاقات ایشان كه عمریست بر ضمیر منیر خورشید تأثیر راه یافته آرزوئی نمانده، تا آنكه پارسال خاطر عاطر از اعمال نواب جهان‌بان كشورستان خان احمد خان پادشاه جیلان غبارآلود گشته بود بدینواسطه نواب سلطنت‌پناه اعتماد الدولة العلیّة العالیة الخاقانیه فرهاد خان قرامانلو را بر آن ممالك فرستادیم تا به اندك زمان به تصرّف وكلاء قاهره درآورد و بعد از فتح آن محال چون مهمّات مازندران و استرآباد انجامی نداشت امرای نامدار و سلاطین نصرت شعار را بدان حدود فرستادیم كه سرداران آن ممالك را به درگاه عرش اشتباه آورند و بعضی را به امارت سرافراز نموده دارائی آن ممالك را بدیشان ارزانی داشتیم. در اثناء این حال نزول ایشان به ولایت اسفراین به مسامع عزّ و جلال رسید، به مجرّد استماع این معنی طاقت طاق و ذوق غالب شده بی‌اختیار با جمعی از نزدیكان متوجّه اسفراین گردیدیم كه به شرف ملاقات مشرف گردیم، چون آن مالك رقاب توجّه رایات عزّ و جلال را استماع نموده در اسفراین مكث نكرده كوچ بر كوچ روانه نیشابور گردیده بودند، و با آنكه عساكر گردون اساس در اسفراین نزول ننموده از عقب ایشان عازم شده بودند در نیشابور نیز بند نگردیده روانه مشهد مقدّس شده بودند، چون حقیقت به عرض اشرف رسید بعضی از امراء نصرت شعار نامدار رفیق نوّاب سلطنت‌پناه، خاقانی الزّمانی فرهاد خان نموده از عقب ایشان به رسم استعجال فرستادیم كه شاید در مشهد مقدّس به ملازمت برسند، آنجا نیز توقّف ننموده از راه جام متوجّه بلخ شدند، امراء نامدار ناامید و مأیوس معاودت نموده به پایه سریر خلافت مصیر رسیدند مقارن آنحال مكتوب محبّت اسلوب به عنوانی كه معلوم خاطر شریف بود رسید. ممالك ستانا: اگر اراده پادشاهی داری پای اقامت در دامن صبر و شكیبائی بكش تا ما نیز به هیچ چیز مقیّد نشده به سرعت تمام برسیم، بی‌آنكه به قاعده سابقه كه هنوز از آفتاب عالم‌تاب پرتوی و از علم اژدهاپیكر اثری ظاهر
ص: 886
نشده بود كه چون بنات النعش پراكنده شدند. غرض كه دیگر از شوق ملاقات طاقت طاق و از عشق وصال چون ماه مهجور كه در محاق است به همه حال به توفیق ذو الجلال و ایزد متعال در این سال در بلخ و آن محال اگر نصیب بوده باشد ملاقات واقع خواهد شد. خورشید اشتهارا: دو كلمه كه منشیان عطارد نشان در این ولا مرقوم قلم خجسته رقم نموده بودند كه خدای بر آن بنده رحمت كناد كه پای از حدّ خود فراتر ننهند و قدر پایه خود بشناسند. بر عالمیان ظاهر است كه قادر ذو الجلال و كریم لا یزال جمیع خلق اللّه را برای خاندان محمّدا رسول اللّه و علیّا ولی اللّه كه جد و آبای همایون ماست آفریده، یقین حاصل است كه هرجاهل غافل و بی‌سعادت و بی‌حاصل كه روی از این آستان بگرداند و سر از اطاعت این خاندان بتابد خسر الدّنیا و الآخره است و چند بیت كه قلمی نموده بودند:
ز دریا به دریا سپاه منست‌جهان زیر فرّ كلاه منست بر آن ممالك‌پناه مسطور نماناد:
كه چون صبح صادق شود آشكاركشد لشكر لیل صف بر كنار
چو پیدا شود رایت آفتاب‌كشد ماه رخشنده رخ در نقاب
اگر فی المثل از كران تا كران‌شود بحر و برّ پر ز مرغابیان
ز پرواز شهباز فرخنده فال‌بود طاقت و صبرشان از محال
كجا بوده‌ای در شمار و حساب‌كجا بوده‌ای با شهان همركاب
كجا همعنان بوده‌ای با شهی‌كجا مجلس افروختی با مهی
مكن تندخوئی مكن تركتازبه حدّ گلیمت بكن پا دراز
عنان كش شو ای كودك خیره‌سركه طفل از دویدن درآید بسر
به توفیق فرمانده لا یزال‌به امداد بخشنده ذو الجلال
نمایم به تو زور بازو چنان‌كه احسنت گویند كرّ و بیان و آنچه در باب اخراج كردن سلاطین چنگیزی اعلام نموده بودند بر همگنان اظهر من الشمس است كه پادشاهان عالیمقدار و خواقین گردون اقتدار و سلاطین نامدار به آستان نوّاب كامیاب خاقان علّیّین‌آشیان پناه آورده بودند و به چه طریق رعایت نموده ایشان را بر سریر خلافت و شهریاری متمكّن ساخته و همّت عالی نهمت همایون ما نیز بر آن مصروفست كه به توفیق اللّه تعالی ممالك ایشان را
ص: 887
كه به غیر حق تصرّف نموده‌اند بی‌ماجرا و منازعت بدیشان گذارند و اگر در این باب تعلّل واقع شود فرمان قضا جریان صادر گردد كه بیست هزار سوار نامدار نیزه‌دار در ملازمت نواب كامكار برخوردار اخوی ام محمّد قلی سلطان و نواب سپهر ركاب حاجم محمّد خان رفته سرداران و لشكریان ممالك چنگیزی را گرفته اهل و عیال ایشان را اسیر نموده به درگاه عالم‌پناه آورند و خود با نفس نفیس با برادر اعزّ ارشد كامكار نواب جهانبانی كشورستانی خلاصه دودمان چنگیزی نور محمّد خان با لشكرهای عراق و فارس و كرمان و خوزستان و گیلان و مازندران و استرآباد و آذربایجان و خراسان ممالك تو را به نوعی تاخت و تالان نمایم كه تا قیام قیامت بر صفحه روزگار بماند و اگر اراده نمائی كه از بیم غرقاب لشكر قیامت اثر كشتی مراد به كنار بری از عقب ایلغار كرده جهان را بر تو تنگ و تاریك سازم و اگر از آفتاب عالم‌تاب پناه به ظلّ حمایت خسرو هندوستان بری نامه‌ای نویسم تا تو را به طوق و زنجیر مقیّد نموده به درگاه گیتی‌پناه فرستد دماغ خود را خوش نسازی كه دو سه نفر از غلامان این آستان در قلاع خراسان به واسطه بی‌آذوقه‌گی به دست شما گرفتار شدند.
منت آنچه حق است گفتم تمام‌تو دانی و تدبیر خود و السّلام «1» هم در اینسال عبد اللّه خان اوزبك خوارزم را مسخّر نموده حاجم خان كه سلطنت خوارزم داشت به دربار شاه عبّاس آمد. هم در این سال حسین نظام شاه به قتل رسید و اسمعیل نظام شاه به جای او به حكمرانی برقرار شد. وفات شاه فتح اللّه شیرازی و حكیم ابو الفتح گیلانی. بنای قلعه نهاوند.
______________________________
(1). متن این نامه نیز در كتاب مذكور از ص 131 به بعد آمده است. اختلاف بین دو متن بیش از نامه قبلی است و از آن جمله عنوان نامه در این متن نیامده است كه آن را در این‌جا می‌آوریم: «نامه نامی و ملاطفه گرامی كه از جانب نواب نامدار، مملكت مدار، گردون اقتدار، خورشید طلعت، مریخ صولت، رفیع‌منزلت، در درج شهریاری، اختر برج كامكاری، السلطان بن السلطان بن السلطان و الخاقان بن الخاقان بن الخاقان، جلال الدین عبد المؤمن خان، مصحوب امارت‌مآب یار علی بیك در خوب‌ترین وقتی به مطالعه نواب همایون ما رسید. به شاهان نوشتن چنین نامه‌ها ....».
ص: 888
اروپا- (انگلیس و اسپانیول)- جنگ مابین ایندو ملّت در ینگی دنیا.
(دانمارك)- فوت فردریك دویّم پادشاه دانمارك و جلوس كریستیان چهارم به جای او. (فرانسه)- ضعف هانری سیّم پادشاه فرانسه و مهاجرت او از شهر پاریس. مقتول شدن هانری دكیز كه متّهم بر تحریك مردم بر ضدّ پادشاه بود. هرج و مرج در فرانسه.

[سنه 998 هجری- سنه 1589 مسیحی]

آسیا- در این سال موكب شاه عبّاس به جانب شیراز روانه گردید و از آنجا عزیمت ولایت یزد نمود، و چغال اوغلی از امرای عثمانی قصد قراباغ و گنجه كرده این ناحیه را متصرّف شد. انعقاد عهد فیمابین شاه عباس و دولت عثمانی كه به واسطه این عهدنامه سه ایالتی كه عثمانی از ایران گرفته بود شاه عبّاس به دولت عثمانی واگذار كرد و از ارمنستان بیست و سه هزار خانوار ارمنی كوچانیده به ایران آورد و در نقاط مختلفه سكنی داد. بنای شهر جلفا در حوالی اصفهان كه سكنه آنجا را از اهالی جلفای نخجوان آورده و كوچ داده‌اند. وفات شیخ وجیه الدین گجراتی.
اروپا- (اكس)- ژاك چهارم پادشاه دختر پادشاه دانمارك را به حباله نكاح درآورد. (فرانسه)- فوت كاترین دمدیسی ملكه بزرگ این مملكت در سنّ هفتاد سالگی. هرج‌ومرج در فرانسه. رفتن پادشاه از پاریس به تور و اتّحاد او با پادشاه ناوار. كشته شدن پادشاه فرانسه هانری سیّم به دست ژاك نام از متعصّبین دین در سنت كلو. جلوس هانری پادشاه ناوار به تخت سلطنت فرانسه كه خود را [به] هانری چهارم موسوم ساخت و پس از جلوس او باز اغتشاش و انقلاب در این مملكت در كار بود.

[سنه 999 هجری- سنه 1590 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس حاتم بیك را وزیر اعظم كرده اعتماد الدوله لقب
ص: 889
داد. هم در این سال شاه عبّاس متوجّه گیلان شده استیلای خود را درین ولایت ظاهر نمود. و خان اعظم به فرمان اكبر شاه حكومت گجرات یافت و جونكر را فتح كرد و برهان برادر مرتضی نظام شاه به حكم اكبر شاه به دكن رفت و به اتّفاق راجه علیخان صاحب خاندیس با وكینان رزم كرده غالب آمد و در احمدانگر به سلطنت جلوس كرد. وفات عرفی شاعر معروف.
اروپا- (فرانسه)- فتوحات هانری چهارم در فرانسه.

[سنه 1000 هجری- سنه 1591 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عباس تغییر پای‌تخت داده یعنی پای‌تخت را از قزوین به شهر اصفهان مبدّل ساخت. بنای میدان نقش جهان اصفهان، و بعضی تغییر پای‌تخت و بنای میدان نقش جهان اصفهان را در حوادث سال هزار و یك نوشته‌اند. فتح كردن شاه عبّاس ولایت لرستان را. واگذار كردن مظفرلوا حسین میرزا ابن سلطان حسین میرزا ابن بهرام میرزا ابن شاه اسمعیل اوّل، متملّكات خود را در افغانستان بدون جنگ و جدل به جلال الدین اكبر شاه و رفتن به هندوستان.
وفات علی برید شاه صاحب بیدر و برقرار شدن پسرش ابراهیم به جای او.
اروپا- (فرانسه)- فتوحات هانری چهارم در این مملكت. (ایطالیا)- گرگوار چهارم پاپ از برای كاردینالها یعنی علمای بزرگ دین عیسوی طیلسان سرخ را وضع و ابداع می‌كند.

[سنه 1001 هجری- سنه 1592 مسیحی]

آسیا- استیلای عبد اللّه خان اوزبك بر مرو و آمدن میرزا خانی صاحب سند به دربار جلال الدین اكبر شاه و حكمرانی پسرش میرزا غازی در سند. اسیر شدن مظفر گجراتی به دست خان اعظم كه چون اسیر شده خود را بكشت و دولت ملوك گجرات زوال یافت. پوشیده نماند كه ملوك گجرات دوازده نفر بوده‌اند و مدت دویست و پنجاه سال حكمرانی نموده: اوّل شخص آنها مظفر خان بن وجیه الملك
ص: 890
است كه از جانب سلطان محمّد بن فیروز شاه برادرزاده سلطان محمّد تغلقشاه حاكم گجرات شد. دویّم تاتار خان بن مظفر خان. سیّم سلطان احمد شاه. چهارم سلطان محمّد شاه. پنجم سلطان قطب الدّین. ششم سلطان محمود. هفتم سلطان مظفر. هشتم سلطان اسكندر. نهم سلطان عبد اللطیف. دهم سلطان بهادر. یازدهم سلطان محمود. دوازدهم سلطان احمد معروف به مظفر گجراتی.
وفات شیخ مبارك تاگوری.
اروپا- (اسپانیول)- فوت فارنژ از سردارهای بزرگ. (ایطالیا)- برقرار شدن كلمان هشتم به رتبه پاپی. تمام شدن میدان سنت مارك در ونیز. (سود)- فوت ژان سیّم. (عثمانی)- جنگ مابین این دولت و اطریش.

[سنه 1002 هجری- سنه 1593 مسیحی]

آسیا- در این سال عبد المؤمن خان كه از تركستان به خراسان آمده بود شاه عباس به جهت دفع او عازم خراسان گردید چون خبر نهضت شاه عبّاس به عبد المؤمن خان رسید از ولایت اسفراین كه در آن اتراق داشت حركت كرده و بعد از تاخت و تاراج این ولایت راه تركستان را پیش گرفت و در اثنای مراجعت اهالی سبزوار را كه در ولایت خراسان به تشیّع معروف‌اند قتل عام كرد و كوچ بر سر كوچ به تركستان رفت. هم در این سال شاه عباس ایالت فارس را به اللّه وردیخان مفوّض نمود و فرهاد خان قرامانلو به ولایت مازندران رفته آن ناحیه را مسخّر كرد. هم درین سال رستم میرزا ابن سلطان حسین میرزا صاحب زمین داور از جهت تسلّط سپاه اوزبك به دربار اكبر شاه رفت.
اروپا- (عثمانی)- شكست عساكر عثمانی در كرواسی از قشون اطریش.
(فرانسه)- هانری چهارم كه مذهب هوگنو داشت طریقه كاتولیكی اختیار نمود.

[سنه 1003 هجری- سنه 1594 مسیحی]

آسیا- جنگ حیدری و نعمتی در قزوین كه جمعی از طرفین مقتول شدند. وفات
ص: 891
شاه سلطان محمّد پدر شاه عبّاس. كشته شدن شاهویردی خان صاحب لر كوچك به حكم شاه عبّاس و زوال دولت حكّام این ولایت.
پوشیده نباشد كه اوّل شخص از حكّام لر كوچك شجاع الدین خورشید بن ابی بكر بن محمّد بن خورشید است از قوم جنكروی «1» كه نهایت عادل بوده، بعد از او سیف الدین رستم بن محمّد برادرزاده او حكمرانی این ولایت یافت و به دست برادرش شرف الدین كشته شد و شرف الدین به حكمرانی رسید، چون او درگذشت عماد الدین گرشاسب «2» به جای او برقرار گشت و به دست حسام الدین خلیل بن بدر بن شجاع الدین مقتول گردید و حسام الدین خلیل جای او بگرفت، بعد از او بدر الدین مسعود و پس از بدر الدین مسعود تاج الدین شاه حكمران شد و به حكم اباقا خان به قتل رسید و فلك الدین حسین «3» و عز الدین حسین پسران بدر الدّین مسعود حكمرانی یافتند، بعد از آنها بدر الدین خضر «4» پسر تاج الدین شاه حكمران شد، پس از او حسام الدین عمر حاكم و معزول شد، چون او درگذشت شمس الدین محمود «5» حكومت یافت، بعد عز الدین محمد و بعد عزّ الدین حسین برادر دولت خان «6» به حكمرانی نایل آمد، پس از دولت خان «7» شجاع الدین محمود و بعد از او ملك عز الدین كه امیر تیمور او را گرفته به سمرقند فرستاد و سیدی احمد به جای او به حكومت رسید، پس از سیدی احمد شاه حسین بن ملك عزّ الدین عبّاسی حكومت لر كوچك یافت و او اطراف همدان و اصفهان و نهاوند و شهر زور را تاخت می‌كرد چنانكه الوس بهارلو را در شهر زور غارت كرد و كور پیر علی ولد امیر علیشكر بهارلو كه بزرگ این طایفه بود بر سر راه او آمده او را بكشت و بعد از كشته شدن
______________________________
(1). این نام در «تاریخ جهان‌آرا» تألیف قاضی احمد غفاری، ص 172 «جنگروی» و در نسخه بدلی كه ناشر آن سید ابو القاسم مرعشی در دست داشته «چنگیزوی» و در عالم‌آرای عباسی جلد اوّل ص 469 «حنكردی» (بدون نقطه) آمده. منبع مؤلّف عالم‌آرا نیز تاریخ جهان‌آرا بوده است.
(2). تاریخ جهان‌آرا: عز الدین گرشتاسف.
(3). همان كتاب: فلك الدین حسن.
(4). همان كتاب: جمال الدین خضر.
(5). همان كتاب: صمصام الدین محمود.
(6 و 7). همان كتاب: دولت خاتون زوجه عز الدین محمد.
ص: 892
او شاه رستم بن جهانگیر در این ولایت به حكمرانی نشست و ربقه اطاعت شاه اسمعیل را به گردن گرفت، چون او درگذشت اغوز «8» و جهانگیر پسران او با یكدیگر جنگ كردند و اغوز كشته و جهانگیر نیز به حكم شاه طهماسب مقتول گردید و حكمرانی به شاه رستم بن جهانگیر رسید و محمدی برادرش با او مخالفت نمود چندی محبوس و چندی در بعضی از نواحی لرستان حاكم بود تا حكومت به شاه‌ویردی پسرش رسید، شاه عباس خواهر شاه‌ویردی را در حباله نكاح خود درآورد، آخر الامر در این سال كه سنه هزار و سه هجری باشد شاه‌ویردی به حكم شاه عباس مقتول و سلطان حسین بن شاه رستم كه از بیم شاه‌ویردی خان به ایل كلهر گریخته بود حاكم لرستان گردید و حكومت بروجرد را شاه عبّاس به شاه قلی سلطان بیات داد و بعضی كشته شدن شاه‌ویردی خان را در حوادث سال هزار و پنج نوشته‌اند.
وفات برهان نظام شاه و برقرار شدن پسرش ابراهیم نظام شاه به جای او به حكمرانی و جنگ كردن با سپاه عادلشاه و كشته شدن او در این جنگ و چون ابراهیم نظام شاه مقتول گردید خلاف در میان امرای نظام شاهی درگرفت و هریكی شخصی را نظام خواندند.
اروپا- (فرانسه)- تاجگذاری هانری چهارم پادشاه فرانسه و تسلیم شدن پاریس كه تا آن وقت به تصرّف او درنیامده بود.

[سنه 1004 هجری- سنه 1595 مسیحی]

آسیا- غارت كردن لشكر اوزبك شهر یزد را. وفات عبد اللّه خان اوزبك. رفتن شاهزاده مراد ابن اكبر شاه به امر پدر به طرف گجرات و فتح كردن این ولایت را.
وفات شیخ ابو الفیض فیضی.
اروپا- (فرانسه)- هانری چهارم پادشاه فرانسه به فلیپ دویم پادشاه اسپانیول اعلان جنگ نمود و قشون فرانسه لشكر اسپانیول را شكست دادند. (هلاند)-
______________________________
(8). همان كتاب: اغور سلطان.
ص: 893
كرنلیوس ملّاح هلاندی رواج تجارت هندوستان را كه تا آن وقت به دست پرتوغالیها بود برای مملكت خود دایر می‌نماید. (عثمانی)- فوت سلطان مراد خان سیّم سلطان عثمانی در سنّ پنجاه سالگی به جهت افراط در عیش و عشرت و جلوس سلطان محمّد خان سیّم كه نوزده برادر خود را مقتول كرد و ده نفر از نسوان محترمه پدر خود را به دریا غرق نمود.

[سنه 1005 هجری- سنه 1596 مسیحی]

آسیا- جنگ میرزا جان خان خانان با سهیل خان دكنی و غلبه نمودن بر او و كشته شدن راجه علیخان فاروقی صاحب خاندیس در این جنگ، و برقرار شدن پسرش خضر خان در برهان‌پور به جای او كه خود را بهادر شاه خواند. فتح كردن عساكر شاه عبّاس رستمدار و لاریجان را.
اروپا- (انگلیس)- گرفتن لشكر انگلیس شهر كادیكس را كه از بلاد اسپانیول است. انكشاف نمودن والتر رالن‌گویان را كه در سمت شمال شرقی ینگی دنیای شمالی است. (عثمانی)- سلطان محمّد خان سیّم سرداری قشون خود را اختیار كرده به طرف مجارستان حركت می‌كند و شهر آگریا را مفتوح می‌سازد.
(اسپانیول)- انكشاف جزایر ماركیز به دست اسپانیولیها. (فرانسه)- اغلب بلاد این مملكت را كه تا این سال هانری چهارم پادشاه فرانسه متصرّف نبود فتح و تصرّف می‌نماید.

[سنه 1006 هجری- سنه 1597 مسیحی]

آسیا- در این سال عبد المؤمن خان اوزبك به خراسان آمده مشهد مقدّس را بگرفت و اهالی این شهر را قتل نمود. هم در این سال شاه عباس ایالت ولایت هرات را به حسن خان شاملو داد، و فرهاد خان قرامانلو در این سال مغضوب گردید.
هم در این سال عبد المؤمن خان صاحب توران كه خراسان را نیز گرفته بود مقتول گردیده گلدی محمد خان در تاشكند و پیر محمد خان در بخارا و تنیم خان در
ص: 894
خراسان به حكمرانی نشستند و موكب شاه عبّاس متوجّه خراسان شده با تنیم خان جنگ كرده و او را بكشت و باقی خان برادر تنیم خان به سمرقند رفته در آنجا سلطنت یافت بعد از آن پیر محمد خان را بكشت و بر بخارا نیز مستولی گشت و حاجم خان پادشاه خوارزم كه به عراق به دربار شاه عبّاس آمده بود قصد خوارزم كرده دوباره ولایت خود را در تحت تصرّف درآورد. هم در این سال ملوك ولایت كجور و لاریجان به دست شاه عبّاس منقرض شدند.
پوشیده نباشد كه طبقه مزبور از ملك كاوس بن كیومرث و برادرش ملك اسكندر ابتدا نموده یعنی ملك كاوس حكمرانی نور یافت و ملك اسكندر به حكمرانی كجور نایل شد، بعد از ملك اسكندر ملك اشرف تاج الدین پسرش به جای او برقرار گشت، بعد از ملك اشرف تاج الدوله پسرش ملك كاوس حكمرانی یافت و ملك كاوس مردی فاضل و دانا بود، چون او درگذشت پسرش ملك كیومرث به حكمرانی رسید و ملك كیومرث را پدرش هیجده سال در حبس داشت تا به امداد آقا محمّد روزافزون خلاص و وارث ملك پدر گردید، بعد از او برادرش ملك جهانگیر بن كاوس حكومت كجور یافت، و حكمرانی لاریجان و آمل به ملك بهمن رسید، پس از ملك جهانگیر پسرش ملك سلطان محمد از جانب شاه طهماسب به حكمرانی كجور برقرار گشت، بعد از او ملك جهانگیر بن ملك سلطان محمد كه در این سال گرفتار و مقتول گردیده این طبقه زوال یافتند. «1»
اروپا- (فرانسه)- شهر آمی‌یم را كه به تصرّف اسپانیولیها بود قشون فرانسه به واسطه مارپیچ متصرّف می‌گردند و تا آن زمان در میان عساكر فرانسه ننگ بود كه یك شهری را به واسطه مارپیچ فتح كنند. (هلاند)- انكشاف اراضی قطبی
______________________________
(1). فهرست و شرح حالی كه در تاریخ جهان‌آرا از «ملوك كجور» آمده صحیح‌تر است و ما در این‌جا از روی همان كتاب ص 188 فقط به ذكر نام آنها به ترتیبی كه حكومت كرده‌اند اكتفاء می‌كنیم: «ملك اسكندر بن ملك كیومرث- ملك تاج الدولة بن اسكندر- ملك اشرف بن تاج الدوله- ملك كاوس بن ملك اشرف- ملك كیومرث بن ملك كاوس- ملك جهانگیر بن ملك كاوس ... حالا حاكم كجور اوست و ملك بهمن بن كیومرث حال حاكم لارجان است» (تاریخ جهان‌آرا در سال 976 تألیف شده است.).
ص: 895
موسوم به اسپیتزبرك به واسطه ملّاحان هلاندی (اسپیتزبرك یكدسته جزایر است در دریای محیط منجمد شمالی).

[سنه 1007 هجری- سنه 1598 مسیحی]

آسیا- شاه عبّاس در این سال در ییلاق اصفهان بسر برد. وفات شاهزاده مراد بن جلال الدین اكبر شاه. وفات ابراهیم برید شاه و برقرار شدن قاسم برید شاه به جای او.
اروپا- (اسپانیول)- فوت فلیپ دویّم پادشاه اسپانیول و جلوس پسرش فلیپ سیّم به جای او. (روس)- فوت فدر پادشاه روس كه آخر پادشاه از خانواده دوریك بود و چون او درگذشت بوریس كه از این خانواده نبود به سلطنت منصوب گردید.

[سنه 1008 هجری- سنه 1599 مسیحی]

آسیا- در این سال عساكر شاه عبّاس ولایت لار و بحرین را مسخّر و مفتوح نمودند، و بعضی فتح لار و بحرین را در سال هزار و نهم و برخی دیگر در سنه هزار و دهم نوشته‌اند. بهرحال پس از فتح لار میرزا علاء الملك لاری را بخدمت شاه عبّاس آوردند، و میرزا علاء الملك آخر شخص است از حكمرانان لارستان كه نسب ایشان به گرگین میلاد می‌رسید. گرفتن اكبر شاه بلاد خاندیس و قلعه امیر را و منسلك شدن بهادر شاه صاحب خاندیس در سلك ملازمان اكبر شاه و زوال دولت فاروقیان.
پوشیده نباشد كه سلاطین فاروقی كه در برهان‌پور بوده‌اند اوّل شخص آنها ملك راجه ابن خان جهان فاروقی است كه نسب به فاروق می‌رساند، خان جهان از امرای علاء الدین خلج بوده و بعد از فوت او پسرش ملك راجه به ملازمت فیروز شاه باربك رسید و به سبب خدمات عمده اعتباری یافته به منصب صوبه‌داری خاندیس منصوب گردید و ترقّی كلّی كرده سپهداری آن بلاد یافت و بیست و نه سال حكمرانی نمود، بعد از او پسرش نصیر خان فاروقی چهل سال و شش ماه و
ص: 896
بیست روز در خاندیس سلطنت كرد، بعد از او میران عادلخان سه سال و هشتماه پادشاه بود، پس از او مباركخان فاروقی هفده سال و ششماه، و چون او درگذشت عادلخان ثانی به جای او برقرار گردید و عادل خان استقلالی تمام داشت و چهل و شش سال و ششماه پادشاهی نمود، بعد از او داود خان هشت سال و یكماه، پس از او عادل خان سیّم نوزده سال، بعد از او میران محمّد شاه، و پس از میران محمّد شاه، میران مباركشاه سی و دو سال سلطنت داشت، بعد از او میران محمد شاه دویّم، و پس از او راجه علیخان، و بعد از راجه علیخان بهادر شاه به حكم اكبر شاه در خاندیس به حكمرانی نشست، امّا چون قابل سلطنت نبود صوبه دكن به حكم اكبر شاه در تحت حكمرانی شاهزاده دانیال پسر اكبر شاه درآمد.
وفات میرزا خانی ترخان در برهان‌پور.
اروپا- (انگلیس)- ایجاد و تشكیل كمپانی هند در این مملكت. (فرانسه)- هانری چهارم پادشاه فرانسه به حكم پاپ مارگریت زوجه خود را طلاق می‌دهد.

[سنه 1009 هجری- سنه 1600 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس به موجب نذری كه كرده بود تقریبا در اوّل ماه جمادی الثانیه پیاده عزیمت مشهد مقدّس نمود و سه نفر از ملازمان حضرت پادشاهی بالطبع با او در این عزم موافقت كرده پیاده راه پیمودند یكی محمد زمان سلطان بایندری تركمان مشهور به كاولی، دیگر مهتر سلمان دنبلی ركابدارباشی، و سیّمی میرزا هدایت اللّه اصفهانی نواده نجم ثانی بود. و روز اوّل از دیوانخانه اصفهان به مسجدی موسوم به طوقچی در بیرون دروازه شهر رفته، روز دویّم از اینجا به موضع موسوم به دولت‌آباد و از دولت‌آباد به مورچه‌خورت و اردوی پادشاهی با توپ و تیپ و تجمّل و احتشام همه جا همراه بود و هرجا كه شاه عبّاس خسته می‌شد ساعتی اقامت كردی و غنودی و با آنكه پاهای او پرآبله شده از این رنج و مشقّت پروا ننمودی. مختصر منزل به منزل طیّ مسافت كرده بعد از بیست و هشت روز به مشهد مقدّس رسیده به شرایط زیارت و عبادت و دعا پرداخت و سه ماهه رجب و شعبان و رمضان را در آن آستان ملایك پاسبان اعتكاف نمود و از هیچیك
ص: 897
از سلاطین نظیر این عمل شنیده نشده، مگر نوشته‌اند یكی از قیاصره رومیة الصّغری موسوم به هرقل از قسطنطنیه پیاده به بیت المقدّس رفت ولی راه را از گل و ریاحین مفروش می‌كردند و شاه عبّاس در سفر مشهد مقدّس بر روی سنگ و خاك بل بر روی خار و خاشاك راه می‌پیمود. گویند در اوان اعتكاف در روضه رضویّه شبی شاه عبّاس مثل سایر خدّام به گرفتن سرشمعهای روضه مطهّره مشغول بود، شیخ بهاء الملّة و الدین شیخ بهائی علیه الرحمة ابن رباعی را بدیهة فرمود:
پیوسته بود ملایك علّیّین‌پروانه شمع روضه خلد آئین
مقراض به احتیاط زن ای خادم‌ترسم ببری شهپر جبریل امین هم در این سال شاهزاده دانیال بن اكبر شاه قلعه احمدنگر را فتح نمود و بهادر نظام شاه اسیر گشت و امرای نظام شاهی در دولت‌آباد به اسم مرتضی نظام شاه خطبه خواندند.
اروپا- (فرانسه)- مزاوجت ثانی هانری چهارم پادشاه فرانسه با ماری دمدیسی.

[سنه 1010 هجری- سنه 1601 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس از مشهد مقدّس به جهت تسخیر ولایت بلخ انتهاض نمود، ولی از آنجا كه در اردوی او ناخوشی و بیماری زیاد شد یا آنكه مرض وبا بروز نمود و اكثر لشكریان ناخوش شدند و بسیاری بمردند شاه عبّاس از چهار فرسخی قلعه بلخ مراجعت كرد. هم در این سال ابراهیم سلطان صاحب بلخ درگذشت و باقی خان بر آن دیار مستولی گشت.
اروپا- (انگلیس)- ایجاد و تشكیل مركز تجارتی به جهت خرید و فروش ادویه‌جات در سمت مالابار.
ص: 898

[سنه 1011 هجری- سنه 1602 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ولایت تبریز را فتح كرد و از آنجا روانه ایروان شد و قلعه ایروان را محاصره نمود و پس از اندك مدّتی آن قلعه را متصرّف گردید و حكومت آن را به امیرگونه خان داد. هم در این سال به امر شاه عبّاس بنای چهار بازار شهر اصفهان را گذاشتند و بعضی مورّخین بنای میدان نقش‌جهان اصفهان را نیز در این سال نوشته‌اند. نیز در این سال خبر رسید كه چغال اوغلی نام سردار عثمانی از راه چالدران متوجّه آذربایجان گردیده، شاه عباس اللّه‌ویردیخان را به اتّفاق قرچقای بیگ غلام خاصّه به جهت تسخیر قارص روانه داشت و یكی دیگر از ملازمان را مأمور فتح قلعه شیروان كرد. هم در این سال طهمورث خان والی گرجستان با متعلقان و منسوبان خود به دربار شاه عباس آمد و همشیره او را شاه عباس در حباله نكاح خویش درآورد. وفات شیخ ابو الفضل، و چلبی بیگ فارغ از مشاهیر.
اروپا- (فرانسه)- اغلب از نجبای مملكت بر ضدّ سلطنت هانری چهارم به شورش اقدام نمودند و از جمله شورشیان مارشال دبیزن بود كه به حكم پادشاه به قتل رسید. مأموریت جمعی از علما و حكما به جهت انكشاف معادن در این مملكت.

[سنه 1012 هجری- سنه 1603 مسیحی]

آسیا- جنگ اللّه‌ویردیخان سردار شاه عبّاس در حوالی بغداد با عساكر عثمانی و كشته شدن بسیاری از عثمانیها. ابتدای رواج و شیوع استعمال تنباكو. آمدن حكمرانان گرجستان با هدایا به خدمت شاه عباس. آمدن دو هزار خانوار از اویماقات عثمانی كه موسوم به سیل سپر بودند به ایران و متوطن شدن آنها در ری و خوار و فیروزكوه.
اروپا- (انگلیس)- فوت الیزابت ملكه انگلیس و جلوس ژاك ششم به جای او در سلطنت این مملكت و ژاك از طرف مادر پسر ماری استوار ملكه اكس بود و
ص: 899
موسوم به ژاك اوّل گردید و از این به بعد مملكت اكس و انگلیس در تحت سلطنت پادشاه واحد درآمد. (فرانسه)- فوت وی‌یت نام از مهندسین معروف كه در علم جبر و مقابله كمال مهارت و تبحر را داشت. (عثمانی)- فوت سلطان محمد خان سیّم سلطان عثمانی و جلوس پسرش سلطان احمد خان به جای او در سنّ پانزده سالگی.

[سنه 1013 هجری- سنه 1604 مسیحی]

آسیا- در این سال موكب شاه عبّاس به جهت جنگ با چغال اوغلی سردار عثمانی از اصفهان انتهاض كرده متوجّه اردبیل شد و دسته قشونی به سركردگی اللّه‌ویردیخان به جنگ سردار مشار الیه فرستاد. به موجب مسطورات روضة الصفای ناصری در این سال شاه عبّاس ایروان و قراباغ را فتح كرده سپاه عثمانی را منهزم و شریف پاشا سرعسكر و سردار عثمانی را دستگیر نمود. وفات شكیبی اصفهانی، و میرزا مشربی شاعر، و انیسی شاملو. وفات مادر جلال الدین اكبر شاه، و كشته شدن وزیر اعظم او ابو الفاضل به نامردی و خیانت، و ابو الفاضل تاریخ سلطنت جلال الدین اكبر شاه بن همایون پادشاه را به زبان فارسی نوشته است، و جلال الدین اكبر شاه تا این سال پنجاه سال است كه سلطنت می‌نماید و قلمرو حكمرانی او یك مملكت وسیعی است كه امتدادش از پنجاب به كوههای هیمالایا و خلیج‌بنگاله و دكن می‌باشد.
اروپا- (اسپانیول)- تألیف كتاب دن كیشت به واسطه سروانتس معروف و این كتاب در معنی هجو اعیان مملكت است. (هلاند)- تجّار هلاندی تا جزایر ملوك كه متعلّق به پرتوغال بود راه مراوده بهمرسانیدند.

[سنه 1014 هجری- سنه 1605 مسیحی]

آسیا- وفات جلال الدین اكبر شاه بن همایون پادشاه كه پنجاه و یكسال و دو ماه سلطنت كرده بود و چون اكبر شاه درگذشت نور الدین محمّد جهانگیر پادشاه به جای
ص: 900
او برقرار گردیده به سلطنت مملكت وسیعه اكبر شاهی پرداخت. وفات باقی خان صاحب ماوراء النهر و برقرار شدن برادرش ولی محمّد خان به جای او. هم در این سال شاه عباس لشكر به تسخیر گنجه كشید و در محرّم سال بعد این شهر را فتح نمود چنانكه ذكر آن بیاید.
اروپا- (فرانسه)- ایجاد روزنامه در این مملكت موسوم به مركور فرانسه كه هفته‌ای یكمرتبه منطبع می‌گردد. (روس)- فوت بوریس پادشاه و مقتول نمودن یاغیان زوجه و پسرش را. جلوس نمودن دیمتری نام به تخت سلطنت روس.

[سنه 1015 هجری- سنه 1606 مسیحی]

اشاره

آسیا- در محرّم این سال شاه عبّاس قلعه گنجه را كه به تصرّف عثمانی بود و محمّد پاشا حكومت این قلعه را داشت به قهر و غلبه فتح كرد و دو هزار و پانصد نفر از قلعه گیان را بكشت و محمّد پاشا را به مازندران فرستاد و حكومت گنجه را به محمّد خان زیاد اوغلی قاجار داد و متوجّه تفلیس گردید، و شعرا تاریخ این فتح را به انحای مختلف به نظم درآورده‌اند از جمله گفته‌اند (در محرم گنجه از عباس شد) ولی تاریخ مشهور این فتح این است:
منّت خدای را كه به اقبال بیزوال‌ملك شهی زمین و زمان در فراخی است
از بسكه نصرت از پی نصرت همیرسدتاریخ فتح گنجه كلید شماخی است بالجمله پس از این فتح چون اردوی شاه عبّاس به طرف تفلیس حركت كرد محمّد پاشای قزاقلو حاكم شهر كوری عریضه‌ای به شاه عبّاس نوشته اظهار انقیاد نمود و خود نیز به خدمت آمده مقالید قلعه كوری را به ملازمان پادشاهی تسلیم كرد بعد از آن قلعه تومانس را نیز قزلباش متصرف شدند و بر عبد اللطیف پاشا حاكم تفلیس معلوم شد كه محاربت و مقاومت با عساكر شاه عباس كوشش بی‌فایده است از در تمكین درآمده علیقلی خان شاملو به تفلیس رفت و این بلده را
ص: 901
تصرّف نمود و شاه عبّاس خود به جهت تماشای این شهر به تفلیس آمد و در ایّامی كه شاه عبّاس در تفلیس اقامت داشت گرگین خان والی كارتیل درگذشت و لوارصاب پسر او را كه چهارده ساله بود به خدمت شاه عباس آوردند، شاه عبّاس او را به لقب خانی ملقّب كرده ولایت گرجستان را به او واگذار نمود و كوتوالی تفلیس را به محمد سلطان شمس الدین لو داد، و به عزم تسخیر شیروان و تعمیر ایروان موكب پادشاهی انتهاض نمود، و اللّه‌ویردیخان حاكم فارس و سردار خاص مأمور به تعمیر قلعه ایروان گردید و اللّه قلی بیگ قورچی‌باشی متصدی انجام آن خدمت شد و شاه عباس با بعضی از خواص از ساحل گوگجه تنگیز شكاركنان متوجّه نخجوان گردید و بعد از آنكه ایروان را تعمیر نمودند خود بنفسه به تماشا و بازدید آن مرمّت و تعمیر رفت پس از آن عزم شاه عباس در محاصره شماخی كه دار الملك شیروان است مصمّم گردید. هم در این سال شاه عباس فرمان مسطور در ذیل را به اسم عمّال سیستان صادر نمود.

سواد فرمان شاه عبّاس‌

آنكه رفعت شعارین عمدة الملوك العظام ملك هلال و ملك اسكندر و ملك سلیمان و ملك رحیم ملكان بالی به شفقت و مرحمت شاهانه مفتخر و سرافراز و مباهی و ممتاز بوده بدانند كه در این ولا ایالت‌پناه، حكومت دستگاه اشعة الملك الكرام نظاما للایالة، ملك جلال الدین محمود خان حاكم سیستان، حقیقت اخلاص و یك‌جهتی و دولت‌خواهی ایشان را عرض نموده بود كه در خدمات آنجا نهایت همراهی كرده آثار دولتخواهی به ظهور آورده‌اند این معنی موجب شفقت و مرحمت پادشاهانه درباره ایشان گردید و خلع فاخره شاهی جهت ایشان فرستادم، می‌باید كه به دستور در ازدیاد مواد یكجهتی و اخلاص كوشیده یوما فیوما آثار خدمات و جان‌سپاری به ظهور رسانند، و با مردم خود نزد ایالت‌پناه مشار الیه آمده به اتّفاق او در آن سرحدّ به خدمات مرجوعه قیام نماید، و لوازم اطاعت و انقیاد بجای آورند كه انشاء اللّه ایشان را فراخور خدمت رعایت و تربیت خواهیم فرمود، به همه جهتی به مراحم بی‌دریغ خسروانه واثق و امیدوار باشند تحریرا فی غرّه رجب المرجب 1015.
ص: 902
وفات میرزا شاهرخ صاحب مالوه در بدخشان.
اروپا- (انگلیس)- مأمور شدن جمعی از معدنچیان و فلّاحان ازین مملكت به ورژینی امریكا. (اطریش)- متاركه بیست ساله این دولت با دولت عثمانی.
(فرانسه)- متصرّف شدن دولت فرانسه كانادای ینگی دنیای شمالی را كه دو سال بعد شهر كبك را كه پای‌تخت كاناداست بنا كردند. (هلاند)- انكشاف بعضی سواحل استرالی واقع در جنوب نوول گینه به دست ملّاحان هلاندی.
(روس)- شوویسكی نام رئیس شورشیان پادشاه را از سلطنت خلع كرده ملكه او را مقتول می‌سازد و خود به سلطنت روس جلوس می‌نماید. (سود)- جلوس شارل نهم پادشاه.

[سنه 1016 هجری- سنه 1607 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عباس شماخی دار الملك شیروانات را محاصره نمود و مشغول محاصره بود كه خبر رسید امیر گونه خان قاجار قلعه قارص را فتح كرده و در آن حدود استیلا و تسلط كامل حاصل نموده است، عساكر پادشاهی نیز در اواخر ماه صفر قلعه شماخی را متصرّف شدند و تقریبا سه هزار نفر از عساكر عثمانی در این محاصره و محاربه كشته شد و پس از فتح شماخی حكومت این ولایت را شاه عباس به ذو الفقار خان قرامانلو تفویض نمود و موكب شاه عباس مظفّر و منصور به تبریز معاودت كرد و دسته‌های عساكر را كه مدّتی بود در ركاب پادشاهی مشغول به خدمت بودند مرخص نموده به اوطان خود بروند و به استراحت و آسایش پردازند، و خود شاه عبّاس با خواص متوجّه زیارت مشهد مقدّس گردیدند و امرای خراسان به حضور پادشاهی نایل شده مشمول عواطف گشتند. پس از زیارت روضه منوّره رضویّه و انتساق امور خراسان موكب شاه عبّاس به اصفهان آمد. هم در این سال نوّاب خلیفه سلطان به رتبه دامادی شاه عبّاس مباهی گشت. هم در این سال شاه عبّاس كلّ املاك خاصّه خود را از رساتیق و خانات و قیصریّه و چهار بازار و حمّامات وقف چهارده معصوم علیهم السّلام نمود و وفقنامه به خطّ شیخ المشایخ شیخ بهاء الدین عاملی قدّس سرّه نگاشته شد و منافع این موقوفه همه ساله محض
ص: 903
سادات و ارباب استحقاق بود. هم در این سال سیزده هزار نفر از طوایف جلالی از خاك عثمانی به ایران آمده اعتماد الدوله حاتم بیگ وزیر اعظم شاه عبّاس به مهمانداری آنها مأمور گردید و پذیرائی كامل از ایشان نمود از جمله در یك مجلس ده هزار نفر از جلالیان به دعوت و ضیافت حاضر شدند و پس از بذل خلاع و مواهب كامله آن طوایف مأمور سرحدّات آذربایجان و گوشمال اكراد آن نواحی گردیدند و بعضی این واقعه را در حوادث سال بعد نوشته‌اند. هم در این سال شاه عبّاس یادگار علی سلطان طالش را به سفارت به دربار جهانگیر شاه بن اكبر شاه فرستاد كه تعزیت فوت اكبر شاه و تهنیت جلوس جهانگیر شاه را تبلیغ نماید.
استیلای ملك عنبر حبشی بر دولت نظام شاه. وفات خواجه محمّد دهدار فانی.
اروپا- (انگلیس)- داویس نام از دریانوردان این مملكت راهی از محیط شمال به طرف هندوستان پیدا كرده اراضی گروانلاند را انكشاف می‌نماید.

[سنه 1017 هجری- سنه 1608 مسیحی]

اشاره

آسیا- در این سال مراد پاشا وزیر سلطان عثمانی با عساكر این دولت متوجّه آذربایجان گردید و جنگی سخت فیمابین او و عساكر قزلباش درگرفت جمعی كثیر از عثمانیها كشته شدند و مراد پاشا ناچار بی‌نیل مرام و مقصود خود مراجعت كرد. هم در این سال موكب شاه عبّاس متوجّه اردبیل گردید و در این ولایت خبر رسید كه بكتش خان حاكم مرو درگذشته لهذا شاه عبّاس ایالت مرو را به محراب خان حاكم ایل قاجار تفویض نمود. هم در این سال فرمان مسطور در ذیل را شاه عبّاس به حكمران سیستان ارسال داشت:

سواد فرمان شاه عبّاس‌

آنكه رفعت‌پناه خلف الامراء العظام ملكزاده اعظم شجاع الدین حمزه بیك ولد صدق ایالت و حكومت‌پناه عمدة الملوك و الحكّام الكرام ملك جلال الدین محمود خان حاكم سیستان. به عنایات بلاغایات افتخار و شرف امتیاز یافته بداند كه: عرضه داشتی كه در این ولا در باب اسب گذرانیدن مردم از شوارع سیستان و
ص: 904
گرانی جمعی كه به هندوستان می‌رفته‌اند به خدمت اشرف اعلی همایون به درگاه معلّی فرستاده بود رسیده و مضامین آن معروض گشت بارك اللّه، رحمت باد، روی او سفید، اینمعنی موجب ازدیاد شفقت و التفات نواب كامیاب همایون ما درباره آن رفعت‌پناه خلف الملوك شد، و خلع فاخره شاهی به جهت او فرستادم می‌باید كه به همه جهتی خود را منظور انظار عنایات بیكران همایون ما ساخته به دستور دول مواد اهتمام نماید و در باب اسب بردن از طرق و شوارع سیستان و سدّ این باب نمودن بیشتر از پیشتر سعی و اهتمام به تقدیم رسانیده تقصیر ننماید و همواره حالات و متمنیّات كه داشته باشد عرض نموده به عزّ انجاح مقرون شناسد به مراحم بیدریغ خسروانه واثق و امیدوار باشد تحریرا فی شهر رمضان المبارك سنه سبع عشر و الف 1017.
هم در این سال جهانگیر پادشاه بنگاله را متصرّف شده و سلاطین بنگاله كه ایشان را ملوك پورپی می‌گفتند منقرض گردیدند (ملوك پورپی یعنی ملوك ممالك غربی و سلاطین بنگاله معروف به ملوك غربی و سلاطین دهلی مشهور به ملوك شرقی بوده‌اند). وفات مظهری كشمیری، و كفری تربتی.
اروپا- (هلاند)- در این سال هلاندیها رودخانه هودسن را انكشاف كردند و در جزایری كه مقابل مصب این رودخانه است سكنی گرفتند و همین جزایر بعد موسوم به نویرك و نوژرسی خواهد شد.

[سنه 1018 هجری- سنه 1609 مسیحی]

آسیا- در این سال عساكر قزلباش به سرداری اعتماد الدوله حاتم بیگ به فتح قلاع پنجگانه دم‌دم كه به تصرّف امیر خان از اكراد برادوست حاكم ارومیّه بود و دم از خودسری می‌زد پرداختند و قبل از آنكه قلاع مزبوره مفتوح شود اعتماد الدولة فجأة درگذشت و محمّد بیگ بیگدلی شاملو به سرداری عساكر مأموره معیّن شده قلاع دمدم را بگرفتند و امیر خان را بكشتند و چون اعتماد الدولة وزیر شاه عبّاس درگذشت منصب او را شاه عبّاس به پسرش طالب خان داد. هم در این سال موكب
ص: 905
شاه عبّاس متوجّه مراغه شده این ولایت و قلعه كاودولی را كه قباد خان مكری متصرف بود و براه استقلال و استبداد می‌رفت مسلّم و مصّفا نموده قباد خان و اكثر از طوایف مكری به حكم شاه عبّاس كشته شدند. نیز در این سال ولی محمّد خان بن جانی سلطان اوزبك پادشاه ماوراء النهر از برادرزادگان خود امام قلیخان و ندرمحمّد خان پسران تنیم خان منهزم شده به دربار شاه عباس پناه آورد و شاه عباس او را با اعزاز هرچه تمامتر پذیرفته لشكری به امداد او مأمور كرد و او به استعانت آن لشكر دوباره بر بلاد خود استیلا یافته سلطنت یافت. وفات شاه نقی الدّین محمّد نسّابه شیرازی.
اروپا- (اسپانیول)- در این سال تمام اعرابی كه در خاك اسپانیول بودند به حكم پادشاه این مملكت اخراج شده بعضی از آنها به افریقا و برخی به آسیا مهاجرت نمودند و مهاجرت آنها چندین ایالت از ایالات اسپانیول را خالی از سكنه گذاشت.

[سنه 1019 هجری- سنه 1610 مسیحی]

آسیا- در این سال مسجد شاه اصفهان را كه از ابنیه عالیه بی‌مانند و در استحكام و رفعت بنا و سایر امتیازات نظیری برای آن متصوّر نیست به امر شاه عبّاس شروع به ساختن نمودند. و چون در این اوان گفتگوی صلح و مصالحه فیمابین دولتین ایران و عثمانی در كار بود زینل خان شاملو را در این سال به سمت ایلچیگری شاه عبّاس به دربار دولت عثمانی فرستاد. بعضی از مورّخین می‌نویسند شاه عبّاس در این سال به اصرار نصوح پاشا قاضی خان صدر حسینی و بعضی از علما را با هدایا و نامه مودّت علامه به اسلامبول فرستاد. هم در این سال ولی محمّد خان اوزبك با امامقلی خان برادرزاده خود جنگ كرده ولی محمّد خان مقتول و امامقلی خان در ماوراء النهر و ندر خان در بلخ و بدخشان به سلطنت برقرار گردیدند.
وفات سیّد نور اللّه مرعشی، و نوعی خبوشانی شاعر.
اروپا- (انگلیس)- هودسن نام از دریانوردان انگلیس در سمت شمالی
ص: 906
ینگی دنیا تنگه و خلیجی پیدا كرده و آن تنگه و خلیج به اسم او موسوم شد.
(فرانسه)- هانری چهارم تدارك جنگ با اطریش را دیده ولی قبل از حركت و مبادرت به جنگ فرانسوا راولیاك نام روز چهاردهم ماه مه در حالتی كه هانری چهارم پادشاه در كالسكه نشسته بود او را به قتل می‌رساند، پس از مقتول شدن هانری پسرش لوی سیزدهم در سنّ نه سالگی به جای او به سلطنت جلوس می‌نماید و ملكه مادر لوی سیزدهم به جهت صغر سنّ او به نیابت سلطنت برقرار می‌گردد.
(هلاند)- در این سال هلاندیها انگلیسها را از جاوه بیرون كردند و شهر پتاویه را بنا نمودند.

[سنه 1020 هجری- سنه 1611 مسیحی]

آسیا- در این سال موكب شاه عبّاس متوجّه مازندران گردید. در روضة الصّفای ناصری مسطور است كه چون شاه عبّاس به جانب استرآباد و حوالی آبسكون و خزر رسید محلّی مرتفع و سبز و خرّم دید و پسندید و اسم آن محل طاهان بود شاه عبّاس آنجا را به عمارات و آبشار و سایر ابنیه معمور كرد و فرح‌آباد نام نهاد و در وسط آن محلّ نهری جاری ساخت و همه ساله بر عمارات آن بیفزود تا شهری شد و از آن بلده كه تا ساری چهار فرسخ است خیابانی طرح كرد و با سنگ و گچ و آهك راه را بساخت كه عابرین به زحمت گل و لای مبتلا و دوچار نگردند، علاوه بر این در آن نواحی آبادانیها و آثار خیریّه زیاد بگذاشت. هم در این سال كه سنه هزار و بیست هجری باشد چون شارع مازندران او بسیاری باران غالبا گل و لای بود و چارپایان قوافل در آن فرومی‌رفتند شاه عباس به میرزا تقی وزیر مازندران حكم كرد از ابتدای حدود سوادكوه پلهای عالی بر روی رودهای بزرگ ببندد و تمامی راه را با سنگ و گچ و آهك و آجر بسازد و خیابان پهنی احداث كند و در دو طرف خیابان درخت غرس نماید تا معبر قوافل و عابرین با وسعت و صفا شود و تمام مخارج را شاه عبّاس خود متحمل شد و این راه در سال هزار و سی و یك به اتمام رسید چنانكه تاریخ اتمام آن (كار خیر) می‌باشد. گویند اهالی مازندران كه تا آن زمان به عراق نیامده و شتر ندیده بودند و چون آن راه ساخته شد و قطارهای شتر با
ص: 907
بار به مازندران رفت اهالی از دیدن شتر تعجب می‌نمودند. بعضی نوشته‌اند شاه عبّاس لله بیگ نام را مأمور ساختن راه مازندران كرد و چندین هزار تومان ابو ابجمع او نمود و لله بیگ این خدمت را به انجام رسانید. انعقاد عهد صلح فیمابین شاه عبّاس و سلطان احمد خان سلطان عثمانی و استرداد تبریز. استیلای ابراهیم عادلشاه بر بیدر، و زوال دولت برید شاهیان.
پوشیده نباشد كه سلاطین برید شاهی كه در احمدآباد بیدر هندوستان سلطنت داشته‌اند هفت نفر بوده: اوّل شخص این طایفه قاسم برید است از غلامان گرجی سلطان محمد شاه فاروقی كه دوازده سال حكمرانی كرده، بعد از او پسرش امیر علی برید چهل سال حكمران بود، پس از او قاسم برید شاه (یا امیر علی برید شاه) چهل و پنج سال سلطنت كرد، بعد از او ابراهیم برید شاه هفت سال، پس از او قاسم برید شاه سه سال، و بعد از او امیر برید، و بعد از امیر برید میرزا علی در سنه هزار و ده به سلطنت جلوس كرد و پس از ده سال سلطنت ابراهیم عادلشاه بر او غالب آمد و این طبقه منقرض گردیدند.
وفات نظیری نیشابوری شاعر و علمی قزوینی شاعر.
اروپا- (هلاند)- مسافرت هلاندیها تا ژاپن. (سود)- فوت شارل نهم پادشاه و جلوس گوستاو ادلف به جای او به سلطنت.

[سنه 1021 هجری- سنه 1612 مسیحی]

آسیا- در بهار این سال شاه عبّاس به گیلان رفته به تماشای آب‌بازی كه در ایّام خمسه مسترقه در گیلان متداول بود و در میان اهالی عجم این ایّام را روز آب‌پاشان می‌گفتند پرداخت بعد از آن به قزوین رفت و از آنجا به فیروزكوه آمد و عازم زیارت حضرت علّی بن موسی الرّضا علیه آلآف التحیّة و الثنا شد، و چون به مشهد مقدّس رسید به توسیع صحن مبارك حكم داد و خیابان آن ارض فیض قرین را بنا كرده نهر آن را جاری نمود و پس از تزیین و اتمام آن عمارات به زیارت مزار خواه ربیع رفت و ابنیه ممتاز بر سر قبر او بنا نهاد، چون این مقاصد حسنه خود را به انجام رسانید از دشت بحریان به استرآباد رفت و در حوالی استرآباد از ملك
ص: 908
مازندران در محلّی كه آن را ولایت پنجهزار می‌نامیدند عمارات و بناهای نیكو گذاشت و آن محل نیز رفته‌رفته آباد و موسوم به اشرف البلاد گردید. هم در این سال نور محمّد خان اوزبك پسر ابو المحمّد خان بن دین محمّد خان از الوس جوجی بن چنگیز خان كه به حكم شاه عبّاس در شیراز سكونت داشت به اجل طبیعی درگذشت و ملّا عبد اللّه شوشتری مجتهد از تلامذه مولانا ملا احمد اردبیلی قدّس سرّه در اصفهان رحلت نمود. وفات محمد قلی قطب شاه كه پس از فوت او برادرزاده‌اش محمّد امین قطب شاه به جای او به حكمرانی برقرار گشت. وفات میرزا جانی ترخان حاكم قندهار و سند و انقراض دولت ترخانیان. وفات سبحانی استرآبادی. هم در این سال تجّار پرتوغالی در بندرعبّاس ایران ایجاد مركز تجارتی نمودند.
اروپا- (آلمان)- فوت ردلف دویّم امپراطور و جلوس ماتیاس به جای او.

[سنه 1022 هجری- سنه 1613 مسیحی]

آسیا- در بهار این سال ولایت بن فهل از بلاد كیج و مكران كه ملك شمس الدّین ولد ملك دینار به حكومت آنجا استقلال داشت به واسطه گنجه علیخان حاكم كرمان مفتوح و ضمیمه ممالك شاه عبّاس گردید (مقصود از ولایت مزبوره بمپور است). هم در این سال چون از طهمورث خان نبیره الكسندر خان گرجی والی ولایت كاخت و لوارصاب گرجی والی كارتیل آثار خلاف به ظهور رسیده بود شاه عبّاس قصد قراباغ و گرجستان كرد و قشون قزلباش از هرطرف دسته‌دسته به او پیوستند و شاه عبّاس در قراباغ مشغول شكار شده بعضی از امرا را مأمور گرجستان نمود، طهمورث با پانصد نفر از گرجیها به كارتیل گریخت و در آنجا با لوارصاب عهد اتّحاد مستحكم ساخت و با یكدیگر به باشی اجوق رفته به گرگین خان حاكم آنجا كه از تبعه عثمانی بود ملتجی شدند و در اینحال سال بسر رسید. وفات میرزا ابراهیم همدانی از مشاهیر. وفات شانی تكلّوی شاعر.
اروپا- (اسپانیول)- انكشاف جزایر اتایتی به دست ملّاحان اسپانیولی.
(ایطالیا)- امیر فخر الدین شامی كه شامات را بر ضدّ سلطان برانگیخته منكوبا به
ص: 909
ایطالیا یعنی به خاك فلورانس پناه می‌برد. (روس)- جلوس میشل نام از نجباء از خانواده رومانف به سلطنت این مملكت.

[سنه 1023 هجری- سنه 1614 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس به گرجستان ورود نموده حكومت این مملكت را به عیسی خان میرزا ولد گرگین میرزا ابن الكسندر كه از بنی اعمام طهمورث بود و در خدمت شاه عبّاس اسلام اختیار كرده داد و چون امور این مملكت را منسق و منظم كرد به قراباغ بازگشت و پس از شكار جرگه در قراباغ از راه گیلان به مازندران آمد و جمعی از شیروانی و آذربایجانی را كه به گرجستان رفته بودند با برخی از گرجیها كه تقریبا پانزده هزار خانوار می‌شدند به حكم شاه عبّاس كوچانیده به مازندران آوردند و در فرح‌آباد و اشرف البلاد سكنی دادند و بسیاری از ایلات قرامانلو را به دارابجرد فارس برده در آنجا ساكن كردند و محمّد صفی میرزا پسر شاه عبّاس متّهم شده مقتول گردید و نعش او را به اردبیل بردند. هم در این سال عساكر ایران و انگلیس متّفق شده پرتوغالیها را كه دو سال بود در بندرعبّاس مقیم بودند اخراج كردند.

[سنه 1024 هجری- سنه 1615 مسیحی]

آسیا- در این سال طهمورث خان گرجی جمعیتی از گرجستان فراهم نموده بی‌خبر به محاربه محمد خان زیاد اوغلی قاجار كه با پانزده هزار نفر در تفلیس بود آمد، محمد خان كه حاكم قراباغ و سردار لشكر آن نواحی بود مضطرب گردیده به درستی از عهده مدافعه برنیامد و با جمعی در این جنگ كشته شد و بقیّه سپاه قزلباش راه فرار پیش گرفتند و این خبر مسموع شاه عباس گردیده ملول گشت و به خیال تلافی و تدارك رفع این غایله افتاد و فرمان داد تا عساكر او از اطراف جمع شوند. هم در این سال شاه عباس قاضی خان صدر را به دربار عثمانی فرستاده كه عهد صلح و مصالحه برقرار نمایند و قاضی خان نوشته مسطوره در ذیل را به كارگزاران دولت عثمانی داد:
ص: 910
بعد از اداء حمد موفور و ثنای غیرمحصور بر پادشاه علی الاطلاق مالك الملك بالاستحقاق كه كافّه سلاطین زمان و عامّه خواقین دوران از سر صدق و اخلاص و كمال اعتقاد و انقیاد روی عجز به درگاه او آورده اطاعت و عبودیّت او را وسیله خلاصی از شداید نیران و آزادی جاودان ساخته‌اند. و صلوات نامیات بر حضرت سیّد انبیا، و سند اصفیا، و شفیع روز جزا، محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله مجتبی معلّی و بر ذرّیّت و آل كثیر النوال و خیر الاجلال او باد- مقصود از این كلمات خیریت آیات آنست كه بعد از آنكه حضرت دستور اعظم و سردار معظم از جانب عالیحضرت سلیمان مرتبت، سكندر منزلت، سلطان سلطان نشان، كیخسرو مرتبت، فریدون شأن، خلّد اللّه تعالی ملكه و سلطانه، مرخّص و مأمور گشته شخص معیّن از اهل علم و ارباب فضل و صلاح را به درگاه گیتی‌پناه فرستاده به مقتضی آیه كریمه «الصلح خیر» در مقام اصلاح برآمده طلب صلح نموده بودند و به جهت انجام و تمهید مقدّمات این امر خیری كه متضمّن رفاه حال و فراغبال كافّه خلایق و عامّه مسلمین است حسب الحكم جهانمطاع، آفتاب شعاع، عالم مطیع، كمترین بنده درگاه قاضی خان مقرّر و مرخّص گشته به صحبت شریف دستور اعظم رسیده و به اتفاق به سعادت دولت، و شرف خدمت ملازمت، و پای‌بوس اعلیحضرت خاقان اعظم عزّ افتخار یافته به مقدمات صلح و صلاح به طریقی كه در زمان حضرات خواقین عظام و سلاطین ذو الاحترام قرار و استقرار یافته بود به همان طریق و همان قاعده و تفصیل، من غیر تبدیل و تغییر، مقدّمات صلح مزبور را در این وقت مقرّر و مشخّص به صلاح طرفین و اختیار جانبین و مجدّدا به تجویز و رضای اعلیحضرت خاقان سكندر مكانی مقرون گشت. و چون این غلام قدیم بر مقدمات سنور و سرحدی كه در زمان حضرات سلاطین علیّین آشیان معیّن بوده مطلع نبود مقرّر شد كه جمعی از دولتخواهان طرفین و ریش‌سفیدان معتبر معتمد از جانبین كه ایشان را اطلاع تمام بر این مقدمات حاصل باشد بی‌تفاوت تعیین سنور و سرحد كرده از طرفین بدان عمل شود امید كه حضرت عزّت آثار مثوبات این امر خیر را به روزگار خجسته آثار جانبین عاید گردانیده قواعد و مبانی آن را مستحكم و منتظم دارد، و از هرجانب در مقام تنبیه و تأدیب سید مبارك عرب درآمده هریك اراده نمایند كه قلاع و محال خود را كه ایشان تصرّف نموده‌اند بگیرند دیگری حمایت
ص: 911
ننماید.
وفات نقیب خان قزوینی از مشاهیر، و ضیاء الدین محمّد كاشانی عارف شاعر ابن مولانا نورا.
اروپا- (اطریش)- به واسطه شورشی كه در عربستان و گرجستان رو داده بود شهرهائی را كه از مجارستان دولت عثمانی متصرّف بوده بموجب انعقاد عهد مصالحه مابین دولتین عثمانی و اطریش به دولت اطریش مسترد ساخت.
(فرانسه)- مزاوجت پادشاه فرانسه با آن شاهزاده خانم اسپانیول. بنیان قصر لوكسامبورغ در پاریس.

[سنه 1025 هجری- سنه 1616 مسیحی]

آسیا- در این سال قاضی خان صدر كه از دربار عثمانی مراجعت كرده بود چون خدمات او بر وفق منظور و مرام شاه عبّاس به انجام نرسیده و مشار الیه مقصّر گردیده لهذا از منصب جلیل صدارت معزول گردید و در همان روز كه عزل شد درگذشت و منصب او را به قاضی سلطان متولّی مشهد مقدّس دادند. هم در این سال شاه عبّاس از فرح‌آباد به ساری آمد و از ساری به آمل و از اینجا با سپاهی فراوان به كنار دریای خزر متوجّه گشت و راند تا حدود گنجه و علیقلی خان و امرا به پذیره موكب شاهی آمدند و از اطراف و اكناف دسته‌دسته عساكر قزلباش به اردوی شاه عبّاس پیوستند و شاه عبّاس عزیمت تفلیس نمود و بكرات میرزا ابن داود بن لوارصاب را كه مسلمان شده بود به لقب خانی سرافراز و به ایالت گرجستان مفتخر كرده كارتیل را بدو داد و بدانجا فرستاد و طهمورث كه به مخالفت و خودسری پرداخته و به عساكر عثمانی مستظهر بود به طرف باش اچوق فرار كرد، شاه عباس حكم به قتل و نهب اهالی گرجستان و تبعه طهمورث داد و جمعی كثیر در این مقدمه راه دیار عدم گرفتند و برخی به جنگلها و كوهها گریختند و قشون قزلباش آنها را تعاقب نموده هرروز جمعی را می‌كشتند و طایفه‌ای را اسیر می‌كردند.
گویند در مدّت بیست روز هفتاد هزار نفر به قتل رسیدند و صد و سی هزار نفر
ص: 912
اسیر شدند و بیشتر از همه جا ولایت كاخت خراب شد، پس از آن از راه مردانقوب شاه عبّاس به كارتیل آمد و از كارتیل متوجّه تفلیس گشته از تفلیس به گوكجه تنگیز نزول نمود و منتظر وصول قشون عثمانی گردید. هم در این سال شاه عبّاس در گرجستان بود كه اكراد محمودی و اولاد غازی بیك بهمنی در سلماس و توابع آن آمده دست‌اندازی می‌كردند پیر بوداق خان بیگلربیگی تبریز با جماعتی به گوشمال اكراد رفته این طایفه نیز از سپاه عثمانی استمداد نموده بعد از محاربه لشكر تبریز شكست خوردند و پیر بوداق خان نشناخته كشته شد، تركمانیّه و قاجاریّه از این واقعه متألّم شده شاه عبّاس فرزند جوان پیر بوداق خان پرناك را به لقب خانی و حكومت تبریز و امیر الامرائی آذربایجان سرافراز كرد. وفات ملك سعید خلخالی از مشاهیر.

[سنه 1026 هجری- سنه 1616 مسیحی]

آسیا- در این سال چون امر مصالحه فیمابین دولتین ایران و عثمانی به جائی نرسیده و اختلال داشت و نقار و كدورت در میان بود محمد پاشا وزیر اعظم سلطان احمد خان اوّل با لشكر زیادی از دیاربكر به ارزن الروم آمده عازم فتح ایروان گشت و در این وقت امیر گونه خان قاجار بیگلربیگی و حكمران ایروان بود و به مراسم حفظ و حراست قلعه ایروان قیام نمود. محمد پاشا وزیر اعظم با سرداران و پاشایان وینگچریان كه زیاده از صد هزار نفر بودند روز سیّم ماه شعبان به پای قلعه ایروان رسیدند و قلعه ایروان را احاطه نمودند. از این طرف نیز امرای قزلباش با لشكری جرّار به دفع عساكر عثمانی رفتند و نایره قتال به سختی اشتعال یافت و هریورشی كه عثمانیها به قلعه ایروان می‌نمودند چندین هزار نفر از ایشان كشته می‌شد و با آنكه سپاه عثمانی كمال كوشش و جدّ و جهد را برای فتح قلعه ایروان كرد كاری از پیش نبرد و بعد از آنكه چهل هزار نفر از ایشان مقتول و هلاك گردید از در صلح درآمدند و مایل به صلح شدند و محمّد پاشا عذرها برای این حركت خود اظهار نمود و متعهد شد كه به ورود اسلامبول عمل و كار مصالحه دولتین ایران و عثمانی را به انجام رساند و از خارج ایروان كوچ كرد. آنگاه شاه عبّاس به تماشای قلعه جدید
ص: 913
ایروان رفت و امیرگونه خان را كه در حراست و نگاهداری قلعه و مدافعه قشون عثمانی كمال خدمتگزاری را نموده بود مورد عواطف مخصوصه پادشاهی گردید امّا چون محمّد پاشا به اسلامبول رسید مقصّر و معزول شد و خلیل پاشا منصب وزارت اعظمی یافت كه سال دیگر به خدمتی كه محمّد پاشا متعهّد شده بود اقدام كند و آنرا به انجام رساند. هم در این سال ستاره دنباله‌داری در آسمان پدیدار شده تا چهل شب نمودار بود. نیز در این سال خبر فوت حسینخان بیگلربیگی هرات به دربار شاه عبّاس رسیده شاه عبّاس پسر او حسنخان را به جای او برقرار و بیگلربیگی هرات نمود. كشته شدن اسمعیل بیگ انسی.
اروپا- (انگلیس)- فوت شكسپیر شاعر معروف انگلیس در سن پنجاه و دو سالگی. (اسپانیول)- فوت سروانتس مؤلّف كتاب دن كیشت در فقر و بیچیزی.

[سنه 1027 هجری- سنه 1617 مسیحی]

آسیا- در این سال نیز شاه عبّاس دسته قشونی به گرجستان فرستاده به تدمیر بقیّه اشرار آن سامان پرداختند و ده هزار نفر اسیر گرجی از مرد و زن همراه خود آوردند.
هم در این سال قرچغای بیگ را لقب خانی و منصب سپهسالاری داده با لشكری مأمور ارزن الرّوم نمود، حسن پاشا بیگلربیگی این ناحیه محصور شده قرچغای خان پس از قتل و غارت در آن ناحیه به وان آمد و آن محل را نیز نهب نموده به دربار شاه عبّاس بازگشت. هم در این سال خلیل پاشا وزیر اعظم دولت عثمانی با عساكر فراوان متوجّه تبریز گردید و قرچغای خان سپهسالار به استقبال او شتافت و جنگ سختی در میانه درگرفت و جانبین كوشش زیاد كردند با آنكه عساكر عثمانی چندین برابر لشكر قزلباش بود قرچغای خان سپهسالار خلیل پاشا را شكست فاحشی داد و پانزده هزار نفر از همراهان او بكشت و جمعی را اسیر كرده به خدمت شاه عبّاس آورد و مورد اشفاق پادشاهی گردید و در این اوان شاه عبّاس به قزوین آمد و در اینجا سفرا از جانب سلاطین به دربار شاه عبّاس آمدند از جمله ایلچی سلطان سلیم یكی از پادشاهان هند بود كه با هزار نفر به دربار شاه عبّاس آمد و از جمله هدایای او ده زنجیر فیل و تختهای طلا و اقسام جانوران مانند ببر و كرگدن و
ص: 914
آهو و شیر و بزهای هندی و گاوان بحری و مرغان سخن‌گوی بود با نفایس اقمشه و غیره. سفیر دیگر ایلچی پادشاه روس بود با نامه وسیع و عریض كه به تركی مغولی نوشته بودند و از هدایا چند دست شنغار شكاری كه خاصه مملكت روس است و شاه عبّاس از آن شنغارها یكدست به سفیر هندوستان بخشید. وفات محمود بیگ فسونی.
اروپا- (عثمانی)- فوت سلطان احمد خان اوّل سلطان عثمانی و جلوس برادرش سلطان مصطفی خان به جای او.

[سنه 1028 هجری- سنه 1618 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس جشن نوروز را در اشرف مازندران بگرفت و تا ابتدای گرمی هوا در این ولایت بود، آن‌وقت روانه اصفهان گردید و حكومت خراسان را به قرچغای خان داد و حكومت تبریز را مجدّدا به شاه بنده خان ولد پیر بوداقخان پرناك تفویض كرد. هم در این سال شاه عبّاس حكم نمود آب رود كارون (كرن) را به جانب اصفهان جاری سازند و به تهیّه این كار پرداختند و ایلچیان اطراف را با هدایا مرخّص فرمود و قصبه دورق از اجزای حویزه به تصرّف حاكم فارس درآمد و ارامنه و گرجیّه كه در مازندران سكنی داشتند مذهب اسلام اختیار كردند و چند نفر از سادات در گیلان دعوی مهدویت كرده چون كذب ایشان ثابت بود تنبیه شدند. وفات حكیم فغفور لاهیجی و ملّا مؤمن حسین یزدی از مشاهیر.
اروپا- (انگلیس)- والتر رالنگ از گویان ینگی دنیا سیب‌زمینی به انگلیس آورده در اینجا زراعت كردند و این اول سیب‌زمینی است كه به انگلیس آوردند.
(دانمارك)- كریستیان چهارم پادشاه چند فروند كشتی تجهیز كرده به هند می‌فرستد و بعضی اراضی گرماندل را مفتوح می‌سازد. (عثمانی)- صدراعظم این دولت سلطان مصطفی خان را از سلطنت خلع كرده برادر او سلطان عثمان خان دویم را به جای او جلوس می‌دهد.
ص: 915

[سنه 1029 هجری- سنه 1619 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس طالب خان را از وزارت اعظم معزول كرده سلمان خان استاجلو را به این منصب به جای او منصوب نمود. مراجعت تخته خان كه از جانب شاه عبّاس به دربار دولت عثمانی به جهت گفتگو و مذاكره صلح بین دولتین ایران و عثمانی رفته بود. وفات فریدون خان بیگلربیگی استرآباد. وفات شیخ علینقی كمره‌ای از مشاهیر. هم در این سال محمّد جهانگیر پادشاه هند بعضی از انگلیسها را كه با پرتوغالیها اظهار خصومت می‌كردند برای قوّت خویش و استیصال پرتوغالیها در بندر سورت راه و جا داد و به تدریج جمعیت آنها زیاد شده و استقلال یافتند.
اروپا- (آلمان)- فوت ماتیاس امپراطور.

[سنه 1030 هجری- سنه 1620 مسیحی]

آسیا- وفات شیخ بهاء الدین عاملی قدّس سرّه كه چون بهائی تخلّص می‌كرد معروف و مشهور به شیخ بهائی می‌باشد و یكی از شعرا تاریخ وفات شیخ رحمة اللّه علیه را بدین منوال به رشته نظم كشیده:
افسر فضل اوفتادبی‌سروپا گشت شرع و مقصود از افسر فضل حرف (ف) می‌باشد كه چون از كلمه فضل منتزع گردید (ض و ل) باقی می‌ماند كه هشتصد و سی باشد و شرع بی‌سروپا عبارت از حرف (ر) می‌باشد كه دویست باشد و من حیث المجموع هزار و سی می‌شود. وفات شیخ محمّد بن شیخ حسن نواده شیخ زین الدین شهید ثانی. وفات نصیراء همدانی. دادن شاه عبّاس ایالت ولایت استرآباد را به خسرو خان حاكم خوار و سمنان، و دادن ولایت خوار و سمنان را به امیر خان سوكلن. وفات سارو خواجه.
اروپا- (عثمانی)- انجماد خلیج اسلامبول از شدّت سرما.
ص: 916

[سنه 1031 هجری- سنه 1621 مسیحی]

آسیا- در این سال ندر محمّد خان برادر امامقلی خان پادشاه ماوراء النهر پاینده میرزا نام اوزبك را به ایلچیگری به دربار شاه عبّاس فرستاد و بعضی هدایا مصحوب ایلچی مشار الیه ارسال داشت از جمله چهل و پنج رأس اسب قرقیزی و حصاری و بدخشانی بود و شاه عبّاس این ایلچی را با نامه مودت علامه معاودت داد. هم در این سال در روز آخر ماه جمادی الثانیه موكب شاه عبّاس از اصفهان متوجّه خراسان گردید و منزل به منزل می‌رفت تا در فراه خبر مخالفت و قلعه‌داری عبد العزیز خان حاكم قندهار مسموع شد. شاه عبّاس خسرو سلطان پازوكی را با جمعی به قلعه زمین‌داور مأمور كرد و خود به جانب قندهار راند و حكم به محاصره قلعه قندهار داد و كار بر محصورین تنگ شده از در استیمان درآمدند و قلعه را تسلیم نمودند، پس از فتح قندهار شاه عبّاس به هرات آمد. هم در این سال چند نفر از پسران عرب محمّد سلطان خوارزم شاه پسر حاجم خان با پدر بنای مخالفت را گذاشتند، از آنجا كه حاجم خان پدر عرب محمّد سلطان چنانكه پیش ذكر كرده‌ایم به معاونت شاه عبّاس به حكمرانی خوارزم نایل شده بود پسر او عرب محمد سلطان نیز مستظهر به امداد شاه عبّاس گشته پسر مطیع خود اسفندیار خان را به دربار شاه عبّاس فرستاد و استمداد نمود، شاه عبّاس فرامین به حكام استرآباد و تراكمه صاین خانی نوشته آنها را به تقویت عرب محمد سلطان مأمور و او به تقویت مشار الیهم مجدّدا استقلال یافت و ابو الغازی سلطان برادر اسفندیار خان در اطاعت پدر با او موافقت كرد. هم در این سال ایلچیان ماوراء النهر از جانب امامقلی خان به حضور شاه عبّاس آمده و عهد اتّحاد بستند و سبب فتنه اوزبك در صفحات خراسان وجود رستم محمّد خان بن ولی محمّد خان اوزبك را قرار دادند و استدعا كردند كه او از آن حدود حركت كند، شاه عبّاس به موجب استدعای ایشان رستم محمّد خان را با خود به عراق آورد و در این ولایت الكا داد. هم در این سال در هرات خبر فتح قلعه هرموز كه به دست امامقلی خان امیر الامرای فارس و امداد انگلیس صورت‌پذیر شده بود مسموع شاه عبّاس گردید. این جزیره در این اوان به تصرّف پرتوغالیها بود بلكه از آن جزیره تجاوز كرده به ساحل آمده قلعه‌ای بنا نموده
ص: 917
كه آنرا بندر بكرد می‌نامیدند، حاكم فارس آن قلعه را به حكم شاه عبّاس خراب كرد و امامقلی خان در آنجا بندری بساخت و به اسم شاه عبّاس موسوم كرده بندر عبّاسی نامید و قبل از آن این محلّ را جرون می‌گفتند و فرنگیها بندر عبّاس را گمبرون گویند، خلاصه بعد از فتح هرموز بعضی اموال پرتوغالیها ضبط انگلیسها شد و چند عراده توپ آنها به تصرّف دولت ایران درآمد. هم در این سال شاه عبّاس چلبی بیگ قورچی قاجار را به سفارت به دربار عثمانی فرستاده در ضمن نامه مهر علامه سلطان عثمانی را از فتح قندهار و جزیره هرموز خبر داد. وفات امیر ابو المعالی و شیخ لطف اللّه از اخیار. وفات قاسم حالی و میر سیّد عبد العزیز از مشاهیر.
اروپا- (اسپانیول)- فوت فلیپ سیّم پادشاه اسپانیول و جلوس پسرش فلیپ چهارم در سنّ شانزده سالگی به جای او. (فرانسه)- مالیات بستن دولت فرانسه بر تنباكو. (ایطالیا)- فوت پل پنجم پاپ. (پرتوغال)- انكشاف معدن طلا در برزیل به دست پرتوغالیها.

[سنه 1032 هجری- سنه 1622 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس از اصفهان عزیمت تسخیر عراق عرب نمود.
پوشیده نباشد كه شاه اسمعیل بغداد را فتح كرده بود و مدّتها حكومت بغداد از جانب پادشاه ایران با محمّد خان شرف الدین اوغلی بود تا در سال نهصد و چهل غازی خان تكلّو از دولت ایران روگردان شده به نزد سلطان سلیمان خان سلطان عثمانی رفت و او را به تسخیر بغداد ترغیب نمود و بعد از آنكه این بلده به تصرّف عثمانی درآمد حكّام و پاشایان این ولایت گاهی با سلطان عثمانی مخالفت كرده اظهار انقیاد به دولت ایران می‌نمودند ولی رسمی نداشت، در این ایّام حاكم بغداد بكرسو نام كه اطاعتی به دولت عثمانی نداشت دایم فیمابین دولتین ایران و عثمانی تفتین می‌كرد لهذا شاه عبّاس به قصد تسخیر عراق عرب انتهاض كرده در غرّه ربیع الاوّل در حوالی مزار نعمان بن ثابت مشهور به ابو حنیفه امام اعظم اردو زد و
ص: 918
عیسی بیگ صفوی و زینل بیگ شاملو و صفی قلیخان را با جمعی از پیش روانه كرد و آنها با یكهزار نفر سوار كه بكرسو حاكم بغداد به مدافعه و مقاتله فرستاده بود تلاقی نمودند و در حمله اول آنها را متفرّق ساختند و اطراف بغداد را گرفته به محاصره پرداختند و در شب بیست و یكم ماه ربیع الاول این شهر را فتح كردند و صفی قلیخان به حكومت بغداد نایل آمد و قرچغای خان به تسخیر موصل و خان احمد خان اردلانی به فتح كركوك مأمور شد و شاه عبّاس خود به زیارت نجف اشرف مبادرت نمود و نهر آبی را كه شاه اسمعیل حفر كرده از فرات آب بدان نهر می‌آمد تعمیر و تنقیه نمود و آب را از فرات تا مسجد كوفه جاری ساخت و به بعضی آثار خیریّه دیگر پرداخت و از آنجا به زیارت كربلای معلّی آمد و پس از زیارت حضرت سیّد الشهداء علیه آلاف التحیّه و الثناء به بغداد بازگشت و امرای سابق الذكر نیز كركوك و موصل را فتح كرده به اردوی پادشاهی پیوستند.
هم در این سال امیر گونه خان قاجار بیگلربیگی چخور سعد را شاه عبّاس مأمور تسخیر اخسقه و تدمیر گرجیّه نمود. وفات محراب خان قاجار حاكم مرو شاهیجان كه از امرای عالیمقدار بود. وفات شیخ محمّد شاه جونپوری و طالب اصفهانی.
اروپا- (انگلیس)- ایجاد روزنامه در این مملكت، انگلیسها كه با ایران در بیرون كردن پرتوغالیها از جزیره هرموز متّفق شده بودند امتیاز تجارت ابریشم را از دولت ایران برای خود گرفتند. (ایطالیا)- برقرار شدن گرگوار پانزدهم به پاپی.
(عثمانی)- ینگچریها سلطان عثمان خان دویّم را از سلطنت خلع و حبس كرده مقتول می‌سازند و سلطان مصطفی خان را مجدّدا به سریر سلطنت عثمانی جلوس می‌دهند.

[سنه 1033 هجری- سنه 1623 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس در عتبات عالیات به زیارت مشاهد مقدّسه پرداخت و به زیارت سرّمن‌رای نیز مستعد گردید و تولیت و خدمت مشاهد مقدّسه را به زینل بیگ تفویض نمود و پس از تنظیمات و تقدیم خدمات و تزیینات روضات
ص: 919
مقدّسات و بذل انعامات به خدّام و غیره به اصفهان مراجعت كرد و ایالت عربستان را در این وقت به سیّد محمّد خان ولد سیّد مبارك خان حاكم حویزه تفویض نمود و حاكم فارس او را استقلال داد. هم در این سال شاه عبّاس وزارت خاصّه را به سلطان العلما خلیفه سلطان، از اولاد میرزا بزرگ عنایت كرد و شاهین گرای خان تاتار كه به معاونت شاه عبّاس بر ابن عمّ خود غالب و به شاهی تاتارستان مستقل شد عریضه فرستاده شكر نعمت و الطاف شاه عبّاس را در آن اظهار و سجع مهریكه بر این عریضه زده (غلام شاه عبّاس شاهین گرای) بود. وفات ملّا محمّد امین مستعنی كشمیری و بیدل دهلوی.
اروپا- (ایطالیا)- فوت گرگوار پانزدهم پاپ و برقرار شدن ادرین هشتم به جای او به پاپی. (عثمانی)- كشته شدن سلطان مصطفی خان و جلوس سلطان مراد خان چهارم به سریر سلطنت عثمانی. شورش بعضی ولات عثمانی بر ضدّ دولت در آسیا.

[سنه 1034 هجری- سنه 1624 مسیحی]

آسیا- در این سال حافظ محمّد پاشا بیگلربیگی دیاربكر از جانب سلطان مراد خان چهارم سلطان عثمانی مأمور استرداد بغداد گردید و با عساكر زیاد به حوالی بغداد آمد، شاه عبّاس نیز از اصفهان به همدان شتافت و بیست و پنجهزار سوار با زینل بیگ به كمك حاكم بغداد روانه كرد و خود نیز از عقب آنها نهضت نمود، حافظ محمّد پاشا به محاصره بغداد پرداخت و محصورین با كمال جرأت و قدرت مدافعه می‌نمودند و جنگهای متعدد در حوالی بغداد و نجف اشرف و آن نواحی فیمابین عساكر قزلباش و لشكر عثمانی اتفاق افتاد بعد از آنكه هفت ماه بغداد در بند محاصره بود سپاه ایران جنگ سختی با قشون عثمانی كردند و حافظ محمد پاشا مغلوب گشته آثار ضعف و انكسار در خود دیده راه معاودت پیش گرفتند و اردوی عثمانی متفرّق گشت و سه هزار نفر از این اردو چون ناخوش و بیمار بودند حالت حركت و رفتن نداشتند و به جای خود مانده اغلب بمردند و شاه عبّاس به بغداد ورود كرده پس از نظم و نسق امور به اصفهان بازگشت. هم در این سال
ص: 920
اسفندیار بیگ از امرا درگذشت. وفات محمّد امین قطب شاه و برقرار شدن پسرش به جای او. هم در اوایل این سال شاه جهان پادشاه غازی با شاهزاده پرویز ابن جهانگیر پادشاه در كنار آب پونس جنگ كرد. فوت ملّا محمّد صوفی از مشاهیر.
اروپا- (انگلیس)- مزاوجت ولیعهد دولت انگلیس با هانریت خواهر پادشاه فرانسه. (فرانسه)- بالزاك معروف كتابی كه موسوم به كاغذهای ایرانیست به طبع رسانید.

[سنه 1035 هجری- سنه 1625 مسیحی]

آسیا- در این سال قرچغای خان سپهسالار كه به گرجستان رفته بود موراو نام گرجی كه بظاهر اظهار اسلام می‌نمود او را به غدر بكشت و یوسف خان امیر الامرای شیروان را نیز گرجیان بكشتند و لشكر قزلباش را متفرّق ساختند، لهذا عیسی خان و امیر گونه خان به محاربه گرجستان مأمور شدند، امیر گونه خان در جنگ چند زخم منكر برداشت و قورچی‌باشی و شاه بنده خان با گرجیّه مصاف داده بیست هزار سوار گرجی را منهزم كردند و جمعی را بكشتند، شاه بنده خان گرجیّه را تعاقب كرده در قراقلخان كه مضیقی صعب المسلك است تفنگی از میان جنگل خالی شده گلوله آن به شاه بنده خان ولد پیر بداقخان پرناك حاكم آذربایجان خورده از زخم آن گلوله درگذشت و قزّاقخان را بگرفتند امّا بعد مستخلص شد و شاه عبّاس حكومت شیروان را به او داد و پسر شاه بنده خان را با آنكه سه ساله بود به جای پدر حاكم آذربایجان كرد. هم در این سال گنجعلی خان حاكم كرمان و قندهار كه از اكابر و عشایر اكراد زنگنه بود در قندهار از بام افتاده درگذشت و شاه عبّاس پسرش علیمراد خان را حاكم قندهار نمود. هم در آخر این سال امیر گونه خان ساری اصلان قاجار كه بیگلربیگی چخور سعد بود در جنگ با گرجیها زخمدار شده در ایروان به معالجه می‌پرداخت درگذشت و شاه عبّاس پسرش طهماسب قلیخان را به جای او مأمور و منصوب كرد. وفات ملك عنبر صاحب‌اختیار دكن. وفات میر معزّ الدین یزدی و حكیم عارف ایچی.
ص: 921
اروپا- (انگلیس)- فوت ژاك اوّل پادشاه انگلیس و جلوس شارل اوّل پسرش به جای او.

[سنه 1036 هجری- سنه 1626 مسیحی]

آسیا- در این سال قلعه اخسقه به توسّط قورچی‌باشی به تصرّف عساكر شاه عبّاس درآمد و موراو و طهمورث گرجی با یكدیگر منازعه نمودند و موراو كه داعیه حكومت كارتیل داشت شكست خورد و به مملكت عثمانی رفت و طهمورث ملتجی به ملازمان شاه عبّاس شد و به شفاعت داود خان ولد اللّه‌ویردیخان كه در تفلیس اقامت داشت تقصیر او را شاه عبّاس بخشید و عفو نمود و لباس گرجی را به لباس قزلباش تبدیل كرد. هم در این سال خلیل پاشا سردار عثمانی متوجّه ارزن الرّوم گشت امّا در اینجا كاری از پیش او نرفته بازگشت. وفات سلطان پرویز بن جهانگیر پادشاه. وفات خان خانان میرزا خان عبد الرّحیم بن بهرام خان. وفات طالب آملی.
اروپا- (انگلیس)- فوت باكن فیلسوف معروف. (فرانسه)- فوت سالن دكس مهندس معروف.

[سنه 1037 هجری- سنه 1627 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس در مازندران قشلاق كرد و ابراهیم عادلشاه و محمّد قطب شاه سلاطین دكن درگذشتند. هم در این سال نور الدین محمّد جهانگیر پادشاه سلطان عظیم الشأن هند درگذشت و بدین‌واسطه این سال را سال زوال خسروان نامیدند. هم در این سال شاه جهان پادشاه غازی به جای محمّد جهانگیر پادشاه به تخت سلطنت جلوس كرد. هم در این سال شاه عبّاس امامقلیخان حاكم فارس را مأمور فتح بصره و آن نواحی نمود. وفات ملّا محمّد حسین كشمیری، و میرزا رضی ارتیمانی همدانی شاعر، و حكیم شفائی اصفهانی.
اروپا- (فرانسه)- صدارت عظمای ریشیلیو.
ص: 922

[سنه 1038 هجری- سنه 1628 مسیحی]

آسیا- در این سال چون مزاج شاه عبّاس از طریقه اعتدال انحراف یافت سام میرزا خلف شاهزاده محمد صفی میرزا را ولایت‌عهد داد و در شب پنجشنبه بیست و چهارم ماه جمادی الاولی در مازندران داعی حق را لبیك اجابت گفت و بعضی از مورّخین فرنگ فوت شاه عبّاس را در قزوین نوشته‌اند، اعتماد الدوله خلیفه سلطان و عیسی خان قورچی‌باشی و زینل خان ایشیك آقاسی‌باشی مأموری را به تعجیل به اصفهان فرستاده سام میرزای ولیعهد را از رحلت شاه عباس خبر دادند و ابو القاسم خان ایشیك آقاسی و خسرو میرزا برادر بكراتخان حاكم گرجستان كه به رستمخان موسوم و به حكومت اصفهان برقرار بود سام میرزا را به تخت سلطنت ایران جلوس دادند و ملقّب به شاه صفی گردید و تاریخ جلوس شاه صفی (ظلّ حق) است.
پوشیده نباشد كه مدّت سلطنت شاه عبّاس از وقتی كه در قزوین به تخت سلطنت ایران جلوس نمود و پدرش شاه سلطان محمّد خدابنده خود را از سلطنت خلع كرد تقریبا چهل و دو سال و چند ماه بوده، سنّ شاه عبّاس پنجاه و نه سال و هشت ماه و بیست روز، چهار پسر و شش دختر بهمرسانید: اوّل صفی میرزا پدر سام میرزا كه ملقّب به شاه صفی گشت و بعد از شاه عبّاس به تخت سلطنت نشست و صفی میرزا به حكم شاه عباس به دست بهبود خان كشته شد. دویم طهماسب میرزا كه در حیات شاه عباس بدرود زندگانی گفت، سیّم و چهارم سلطان محمّد میرزا و امامقلی میرزا كه به حكم شاه عبّاس مكحول شدند. شاه عبّاس پادشاهی عاقل و مدبّر بوده و كارهای بزرگ كرده دولت صفویّه را به معارج كمال رسانید و بلاد رفته را دگرباره مفتوح نمود و ابنیه و آثار او در اصفهان و مازندران و مشهد مقدس و نجف اشرف بسیار است.
چون شاه صفی در روز دوشنبه چهارم ماه جمادی الثانیه این سال در اصفهان به تخت سلطنت جلوس كرد میر محمّد باقر مشهور به داماد قدّس سرّه در جامع خطبه به اسم او خواند و امرای اكناف و حكمرانان از اطراف به تهنیت و تعزیت آمده چنانكه رسم است بعضی تبدیل و برخی به مركز حكومت خود تحویل
ص: 923
نمودند.
و از سوانح این سال فتنه گیلان بود به این معنی كه شخصی مجهول ادّعا كرد كه من از نواده حكمرانان قدیم گیلانم و اهالی آن نواحی دور او را گرفته جمعیّت او به سی هزار نفر رسید و او را غریب شاه نامیدند و او به خیال سلطنت و تسخیر آن نواحی افتاد و لاهیجان را متصرّف شد، لهذا سارو خان طالش حاكم آستارا و گرگین سلطان حاكم گسكر و قورچیان حدود اردبیل و امرای طالش و طارمین علیا و سفلی و خلخال به دفع فتنه غریب شاه مأمور شدند و جنگ سختی با متابعین او نمودند و ده هزار نفر از گیلانیان درین فتنه كشته شدند و غریب شاه را اسیر كرده به اصفهان آوردند و در میدان نقش جهان به دیار عدم فرستادند بعد از او گیلانیان دیگری را به دست آورده عادلشاه برادر غریب شاه خواندند او نیز گرفتار و نابود شد. هم در این سال ابو الغازی سلطان والی خوارزم به خراسان رانده قلعه نسا را بگرفت و محب علی سلطان استاجلو ولد بكتش خان حاكم آنجا به محض واهمه آن قلعه را گذاشته بگریخت و ابو الغازی قصد ابیورد نمود و برادر او اسفندیار خان به طمع تسخیر مرو شاهیجان افتاده بدانجانب شتافت، عاشور خان چكنی حاكم مرو با جمعی بیرون آمده اسفندیار را منهزم كرد و جمشید سلطان گرجی غلام خاصّه شاه عبّاس كه حاكم ابیورد بود به معاونت منوچهر خان حاكم مشهد با ابو الغازی جنگ كرده ابو الغازی را شكست داد و ابو الغازی فرار نمود و زمان بیگ ناظر و تفنگچی آقاسی كه از جانب شاه صفی سردار خراسان شده بود وقتی رسید كه اینكارها به انجام رسیده لهذا با حاكم استرآباد به مدافعه رحمان قلی قراباش تركمان كه به راه عصیان می‌رفت پرداخت و علی‌یار خان گرایلی رحمان قلی را منهزم ساخت و چون ابو الغازی این بشنید بكلّی از دست‌اندازی این نواحی طمع بریده راه خوارزم پیش گرفت امّا علی‌یار خان به حكم زمان بیگ او را تعاقب كرد و پس از طیّ بیست فرسنگ راه بدو رسیده جنگ سختی در میانه درگرفت و ابو الغازی مجدّدا شكست فاحشی خورده به جانب خوارزم فرار نمود و قلعه نسا به تصرّف قزلباش درآمد و محب علی سلطان و اوغورلو سلطان كه قلعه را بدون منازعه رها كرده بودند به جهت عبرت دیگران مقتول شدند و اسفندیار خان ابو الغازی برادر خود را گرفته به جهت عذر تقصیر به دربار شاه صفی فرستاد و او را به قلعه طبرك
ص: 924
بردند. هم در این اوان چندبار اوزبكیّه ماوراء النهر به حدود خراسان و آن نواحی آمده خایب و منهزم بازگشتند و ندر محمّد خان شخصی را نزد زمان بیگ فرستاده از حركات اوزبكیّه عذرخواهی كرد و برائت ذمّه حاصل نمود، خلاصه چون صفحات خراسان منتظم شد سردار خراسان زمان بیگ به دربار شاه صفی بازگشت.
اروپا- (انگلیس)- گیلیوم هاروی طبیب معروف دوران دم را كه از قلب به شرائین رفته دوباره برمی‌گردد و تا آن‌وقت این فقره مجهول و مكتوم بود مكشوف و معلوم می‌نماید.