گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
[سنه 1039 هجری- سنه 1629 مسیحی]





آسیا- در این سال فتح خان بن ملك عنبر برهان نظام شاه را بكشت و سلطنت را به اسم پسرش كرد و میر ابو الحسن فراهانی به فرمان امامقلی خان حاكم فارس مقتول شد. وفات مظفّر حسین كاشی. تجدید بنای كعبه معظّمه زادها اللّه شرفا و تعظیما كه این دفعه دهم بود كه تجدید شد.
اروپا- (فرانسه)- فوت مالزرب شاعر.

[سنه 1040 هجری- سنه 1630 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه جهان پادشاه غازی قصد بلاد دكن نمود و بسیاری از نقاط آن مملكت را مسخّر و فتح كرد و قلعه دولت‌آباد كه قاعده آن دیار است به اهتمام خان خانان مفتوح شد. وفات میر محمّد باقر معروف به داماد صاحب مصنّفات كثیره و كتب مصنّفه میر محمّد باقر قدّس سرّه به اغلاق و اشكال معروف و مشهور است.
اروپا- (فرانسه)- منازعه مابین دولتین فرانسه و اطریش.
ص: 925

[سنه 1041 هجری- سنه 1631 مسیحی]

آسیا- در اواخر سال گذشته به اغوای مورا و گرجی كه از قشون قزلباش شكست خورده و به اسلامبول گریخته بود خسرو پاشا سرعسكر دولت عثمانی از جانب دولت مشار الیها مأمور فتح و استرداد بغداد گردید، شاه صفی خلف بیگ و زینل خان شاملو را كه به منصب سپهسالاری منصوب شده بود با سپاهی فراوان مأمور عراق عرب كرد و موكب شاه صفی نیز از اصفهان به همدان آمد و باز دسته‌دسته قشون به بغداد می‌فرستاد، زینل خان شنید سردار عثمانی وارد كردستان شده و فوجی را به گرفتن قلعه مریوان فرستاده لهذا از راهی سخت خود را بدانجا رسانید، سپاه عثمانی بنگاه خود را مستحكم ساخته به مقاتله پرداختند و زینل خان چون خلاف حزم نموده بود در این جنگ شكست خورده لشكر او منهزما به همدان رسیدند و شاه صفی حكم كرد زینل خان را بكشتند و فرمان داد بعضی اهالی قلمروی را كه در معابر عساكر عثمانی بودند كوچ داده به جاهای دیگر منزل دهند. خسرو پاشا بعد از محاربه به درگزین آمد و اردوی شاه صفی نیز از همدان حركت كرد، خسرو پاشا واهمه كرده راه بغداد پیش گرفت و این بلد را محاصره كرد، صفی قلیخان حاكم بغداد با سپاهی كه داشت به مدافعه و محاربه مشغول شدند و دوازده هزار نفر از عساكر عثمانی بكشتند. ینگچریان چون چنین دیدند و حركت شاه صفی را به طرف بغداد شنیدند مصمّم فرار گردیدند و خسرو پاشای سرعسكر كه رضا به این حركت نمی‌شد خیمه او را بر سرش خراب نمودند ناچار او نیز با ینگچریان راه فرار پیش گرفت و بعد از عبور از شط حكم كرد جسر را سوزانیدند و چون پاشای مزبور قلعه شهرزور را مستحكم كرده بود دسته لشكری به حكم شاه صفی مأمور شده آن قلعه را نیز به غلبه گرفتند و اردوی شاه صفی به ظاهر بغداد رسید در اینجا صفی قلیخان معروض داشت كه خسرو پاشا قلعه حلّه را متصرّف شده و دوازده هزار ینگچری در این قلعه گذاشته، شاه. صفی رستم بیگ یساول را با جماعتی به تسخیر حلّه فرستاد و ینگچریان مصلحت در فرار دیدند و لشكر قزلباش بدون جنگ و قتالی داخل حلّه شدند و دسته سواری به تعاقب سپاه عثمانی روانه كردند و آنها صنع اللّه بیگ و علی پاشای كسكن را اسیر كرده و بیست شقّه علم و
ص: 926
بیست دست نقاره‌خانه از ینگچریان گرفته مراجعت نمودند و حلّه را مستحكم نموده به اردوی شاه صفی پیوستند و رستم بیگ در ازای این خدمت مخلّع و به لقب خانی ملّقب گردید و منصب جهان‌پهلوانی یعنی سپهسالاری یافت و خسرو پاشا بعد از آنكه سی هزار نفر قشون او تلف شده بود خائبا به مملكت عثمانی مراجعت نمود و شاه صفی به زیارت عتبات عرش درجات فایز آمد.
در بعضی از تواریخ فرنگ آمدن خسرو پاشای سرعسكر را به استرداد بغداد از حوادث سال هزار و سی و نه هجری نوشته‌اند و می‌نویسند: وقتیكه سرعسكر مزبور از رودخانه زاد می‌گذشت به واسطه طغیان رودخانه و تندی آب چندین هزار نفر از عسكر او غرق شدند، خسرو پاشا از محاصره بغداد گذشته به طرف شهرزور رفت، زینل خان سردار ایران به جهت حفظ سرحدّ قشون خود را به طرف همدان كشید و دسته‌های عساكر عثمانی كربلا و نجف و حلّه را فتح كردند و خسرو پاشا از شهرزور به طرف حسن‌آباد كه مابین شهرزور و همدانست حركت كرد و قلعه مهربان را لشكر عثمانی محاصره كردند زینل خان با چهل هزار نفر از همدان به طرف قشون عثمانی روانه شده جنگ سختی مثل جنگ چالدران بین فئتین درگرفت و زینل خان شكست خورده در چهاردهم رمضان منهزما به اردوی شاه صفی كه در بش‌برماغ بود پیوست و به حكم شاه صفی سر او را بریدند و لقب خان خانانی و سرداری را به رستم خان والی تبریز دادند. خسرو پاشا بعد از این فتح به جلو رانده تا به حسن‌آباد كه قرارگاه خوانین بنی اردلان بود رسید، احمد خان والی اردلان فرار كرد و قلعه اردلان را قشون عثمانی متصرّف شدند. در بیست و هشتم این ماه خسرو پاشا به حوالی همدان رسید و اكثر اهالی همدان فرار كردند و بقیّه مقتول شدند و باغات و بیوتات شهر ویران و معدوم شد، بعد از شش روز قتل و غارت در همدان روز هفتم قشون عثمانی از اطراف همدان به سمت درگزین حركت كرد و درگزین را نیز مثل همدان قتل و نهب نمود و خسرو پاشا كه عازم قزوین بود فسح عزیمت كرده از درگزین متوجّه بغداد شده از دامنه الوند و بش‌برماغ كوچ بر سر كوچ تا ظاهر بغداد براند و قلعه بغداد را در كمال سختی در بند محاصره دید و صفی قلیخان سردار و حاكم بغداد با نهایت جلادت به مدافعه می‌پرداخت، در سیّم ماه ربیع الاول حكم یورش عمومی داده شد و در این یورش
ص: 927
چندین هزار نفر از عساكر عثمانی و جمعی از سرداران معتبر ایشان كشته شدند و نتوانستند شهر بغداد را فتح كنند، خسرو پاشا وقت شب متغیّر داخل سراپرده خود شده حكم به قتل اسرای ایرانی داد و از صرافت تسخیر بغداد افتاده از دجله عبور كرد و به سمت موصل راند و قشونی كه در شهرزور گذاشته بود از احمد خان اردلانی شكست خورده خود را به موصل رسانیدند و حلّه و باقی شهرهای عراق عرب را نیز لشكر ایران از عثمانی منتزع نمودند، خسرو پاشا زمستان را در حوالی ماردین اقامت كرده منتظر فصل بهار و وصول سواران تاتار كه از اسلامبول خواسته بود شد.
هم در این سال به موجب بعضی از تواریخ فرنگ در نوزدهم شعبان طوفان سختی در حوالی مكّه شده و باران شدیدی بارید و سیل خانه كعبه را فراگرفته خراب نمود و این دفعه یازدهم است كه خانه كعبه خراب شده و مجدّدا مرمّت می‌شود. هم در این سال كه سنه هزار و چهل و یك باشد اخبار فتوحات از اكناف به شاه صفی رسید، از جمله چون بعد از رحلت شاه عبّاس طوایف اكراد به حدود آذربایجان دست‌اندازی می‌كردند طهماسبقلی خان ولد امیر گونه خان قاجار كه به جای پدر بیگلربیگی چخور سعد بود لشكر به دیاربكر و اطراف خلاط و عادلجواز كشیده این نواحی را نهب نمود و مظفّر و منصور به ایروان بازگشت و خبر فتح او به شاه صفی رسید و علیمردانخان ولد گنجعلیخان زنگنه بر شیر خان افغان كه خیال تطاول در آن صفحات داشت غالب آمد و نوروز این سال شاه صفی به زیارت عتبات عالیات مشغول بود، پس از ادای زیارت و اهدای نذورات و انعام به ارباب حوائج و غیره به بغداد بازگشت.
اروپا- (فرانسه)- ایجاد روزنامه پلیتیكی در این مملكت كه هفته‌ای یكمرتبه منتشر می‌شود. (عثمانی)- در چهاردهم ذیقعده این سال سلطان مراد خان سلطان عثمانی در قصر خود كه موسوم به كوشك سلطان احمد بود نشسته كتاب شعری در دست داشت و می‌خواند ناگاه پایه تخت سلطان را برق زده جمعی را كه در آن حوالی بودند هلاك كرد سلطان زیاد مشوّش شده كتاب را پاره نمود و مبلغ خطیری تصدّق داد كه از این بلای ناگهان ایمن و محروس مانده است.
ص: 928

[سنه 1042 هجری- سنه 1632 مسیحی]

اشاره

آسیا- در این سال به سعایت بعضی امراء خاصّه چراغ سلطان، شاه صفی پسران عیسی خان قورچی‌باشی را كه دخترزادگان شاه عبّاس بودند بكشت و چهار فرزند سلطان العلما خلیفه سلطان اعتماد الدوله داماد شاه عبّاس را با سه پسر میرزا رفیع صدر سابق و دو پسر میرزا محسن متولیباشی مشهد مقدّس كور و بعدها نابود كرد و عمّه خود را از حرم بیرون نمود و جمعی از امرا را معزول و برخی را مقتول ساخت.
هم در این سال به موجب مسطورات روضة الصّفای ناصری بعد از آنكه شاه صفی از عراق عرب به اصفهان آمد دو هزار نفر از عساكر و صاحبمنصبان عثمانی كه به دست عساكر قزلباش اسیر شده بودند حكم به رهائی آنها نموده و اسرای مزبور به مملكت عثمانی رفتند و شمسی خان قزّاقلر حاكم قلعه اخسقه گرجستان كه به دست عثمانیها گرفتار شده با سلیمخان ذو القدر شمس الدین لو مستخلص شده به ایران آمدند و شاه صفی نیز علی پاشای كسكن اوغلی و ذو الفقار پاشا و صنع اللّه بیگ خواهرزاده خلیل پاشای حاكم حلّه را خلعت داده با سایر امرای عثمانی كه قریب سی نفر بودند به مرافقت چاوش كه از جانب دولت عثمانی به دربار شاه صفی آمده بود مرخّص كرده و حالی بیگ شاملو به سفارت به دربار عثمانی رفت كه فاتح ابواب صلح و مودّت گردد. نیز از وقایع این سال آوردن آب فرات است به دریای نجف اشرف به حكم شاه صفی و تفصیل این اجمال اینست كه چون شاه صفی به زیارت حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فایز آمد و در قبّه منوّره آن حضرت و مرقد مطهّر و غیره آثار شكستگی دید میرزا تقی مازندرانی وزیر را مأمور كرد كه به مرمّت آن اماكن مشرفه پردازد و مشار الیه معماران و مهندسان قابل به نجف اشرف آورده مدّت سه سال به این كارهای خیر مشغول بود و معدن سنگی در كمال خوبی در آن حوالی پیدا كرده سنگهای آنرا به مصرف اینكار رسانید و نهری عمیق و عریض از حوالی حلّه احداث و حفر نموده از قرب مسجد كوفه و آثار عمارت خورنق نعمانی گذرانیده آب فرات را در این سال به دریای نجف رسانید و به جهت جمع آمدن آب دریاچه‌ای در میان دریا بنا نهاد. هم در این سال ششصد نفر از دزدان دریائی كه اصلا از طوایف روس و دائما در سواحل بحر خزر مشغول
ص: 929
شرارت و دزدی بودند در زورقها نشسته بر روی دریا گردش می‌كردند از اتّفاقات باد شدید آنها را به بادكوبه شیروان انداخته شیروانیان كه از رفتار این جماعت به ستوه بودند این معنی را فوز عظیم دانسته همه را معدوم ساختند. هم در این سال سپاه اوزبك كه از ماوراء النهر به خراسان آمده مرو را مسخّر نموده بودند و در بعضی اماكن دیگر اقامت داشتند به ماوراء النهر بازگشتند و مرو و سایر نقاط خراسان مصفّی شد و شاه صفی حكمرانی مرو را به مرتضی قلی خان قاجار ابن محراب خان قاجار داد. هم در این سال جمعی از قاجاریّه قراباغ به تحریك داود خان برادر امامقلی خان حاكم فارس به دست گرجیّه مقتول گردیدند و شاه صفی امامقلی خان و بعضی از پسران او را به تلافی بكشت و برخی دیگر از پسران امامقلی خان مكحول شدند و محمد قلیخان زیاد اوغلی قاجار از جانب شاه صفی به امیر الامرائی قراباغ و حكمرانی این نواحی مأمور گردیده به گنجه رفت و بر مسند حكمرانی متمكّن شد و عساكر قزلباش به تدمیر گرجیّه برفتند و خسرو میرزا برادر بكرات خان نبیره لوارصاب كه موسوم به رستم خان شده بود حكومت ولایت كاخت و كارتیل یافت و اهالی گرجستان از او اطاعت كردند و طهمورث گرجی كه منشاء فساد بود به باش اچوق گریخت. هم در این سال شاه صفی فرمان مسطور در ذیل را به اسم محمّد خان بیگ زاخوری مرقوم داشت.

صورت فرمان شاه صفی‌

رستم خان را والی ولایت كل گرجستان فرموده روانه آن صوب فرمودیم و رفعت و اقبال‌پناه عزّت و اجلال دستگاه عالیجاه مقرّب الحضرة العلّیّة كمالا للرّفعة و الاقبال رستم بیگ دیوان‌بیگی سپهسالار تفنگچی آقاسی را پیشتر از موكب همایون با عساكر منصوره روانه فرمودیم و رایات جاه و جلال نیز به فیروزی و اقبال به توفیق بلاتوقّف متوجّه آن حدود است، ساحت آن ملك مضرب سرادقات اجلال می‌گردد، می‌باید كه چون رفعت‌پناهان سرخای بیگ و امیر خان بیگ رسند تمامی سپاه و مردم خود را جمع نموده تا رسیدن رایات نصرت آیات گرجستان كاخت را تاخت و تاراج نموده خود را معاف ندارند و آنچه لازمه اخلاص و دولتخواهی است به منصه ظهور رسانیده تقصیر ننماید كه انشاء اللّه فراخور خدمت و
ص: 930
جان‌سپاری كه از آن ایالت‌پناه به تقدیم رسیده باشد مشمول عواطف بیكران و الطاف بی‌پایان خسروانه خواهد شد.
ربیع الاول سنه 1042 هجری هم در این سال شاه صفی اغورلو خان حاجب را ایالت ولایت كوهگیلویه داد، و كلبعلی بیگ را به ولایت لارستان فرستاد. و در این سال شاهزاده سلطان محمّد میرزا ابن شاه صفی متولّد گردید و این سلطان محمّد میرزا شاه عبّاس ثانی خواهد بود. نیز در این سال شاه جهان پادشاه دهلی از برهان‌پور به دار الملك دهلی مشهور به شاه جهان‌آباد مراجعت كرد، و فتح ابن عنبر والی دكن اطاعت از او نمود.
اروپا- (انگلیس)- تصرّف عساكر انگلیس جزیره گوادلوپ را. (لهستان)- فوت سی‌ژیسمن پادشاه و جلوس پسرش ولادیسلاس هفتم به جای او.

[سنه 1043 هجری- سنه 1633 مسیحی]

آسیا- در این سال سوندك سلطان حاكم بحرین به حضور شاه صفی آمده شمشیر امیر تیمور گوركان را كه در آن صفحات به دست آورده بود تقدیم خدمت شاه صفی نمود. هم در این سال اكراد محمودی و كردستان و قارص و دیاربكر با هم اتّفاق كرده به تاخت چخور سعد آمدند، طهماسبقلی خان قاجار امیر الامرا و حكمران چخور سعد و ایروان كه با عساكر قزلباش به گرجستان رفته بود مراجعت كرده بسیاری از اكراد مزبور را بكشت و باقی را متفرق ساخت. هم در این سال چون امرای اكراد سرحدّ عثمانی و دیاربكر اغلب تفتین مابین دولتین ایران و عثمانی می‌نمودند امیرزادگان هكّاری كه خلوصی نسبت به شاه صفی داشتند محرّك شده شاه صفی سپهسالار قشون خود را مأمور فتح وان نمود و سپهسالار مزبور به ظاهر شهر وان آمده، دور این بلده را بگرفت شاه صفی نیز از قزوین به تبریز رفته كلبی خان قاجار دوات‌دار را با خان احمد اردلانی و سپاه قلمرو علیشكر به جانب موصل و جزیره و عمادیّه فرستاد آن حدود را بتاختند و رستم خان گرجی با ده هزار نفر از لشكر آخسقه و گرجستان به قتل و غارت اردهان و ارزن الروم و آن صفحات مأمور گشتند مرتضی قلی پاشا بیگلربیگی دیاربكر كه داعیه وزارت داشت در قلیل زمانی
ص: 931
سپاهی از دیاربكر و كفه و مرعش و آبلستان و اناطولی و قرامان جمع كرده به كمك حاكم وان رفت خلیل پاشا بیگلربیگی ارزن الرّوم نیز به او پیوست و با پنجاه هزار نفر حركت كردند، شاه صفی مطلّع شده طهماسبقلی خان قاجار بیگلربیگی ایروان و اغورلو خان ایشیك آقاسی‌باشی و كلبعلی خان افشار حاكم ارومی را با جمعی به امداد سپهسالار فرستاد اما قبل از وصول ایشان به وان عساكر عثمانی بدین محلّ رسیده و لشكر قزلباش دست از محاصره كشیده منتظر كمك بودند ولی از آنجا كه عساكر عثمانی اظهار جلادتی فوق العاده می‌كردند لشكر قزلباش پیش از آنكه به كمكی مستظهر شوند به مقاتله پرداختند و یكروز تا شام جنگ كردند روز دیگر چون بسیاری از لشكر عثمانی كشته شده بود لابد به پناه قلعه رفته بودند سپاه قزلباش به خیال تسخیر قلعه افتادند عثمانیها چون شنیدند دسته قشونی به امداد عساكر قزلباش می‌آید از وان نیز بیرون آمده برفتند، سپهسالار به محاصره و تسخیر قلعه قطور كه متعلّق به اكراد محمودی بود پرداخت و یكصد و پنجاه خانوار سكنه آن قلعه را كوچانیده و چون زمستان دررسید از حدود دیاربكر و خلاط به خدمت شاه صفی بازگشت.
در بعضی از تواریخ فرنگ می‌نویسند در یازدهم ماه ربیع الآخر این سال جنگ مابین دولتین ایران و عثمانی درگرفت محمّد پاشای صدراعظم عثمانی به سركردگی منصوب و به طرف وان حركت كرد و خود سلطان مراد خان نیز به طرف بروسه نهضت نمود امّا در این هنگام بعضی اختلالات در شهر اسلامبول پدیدار شده و علمای دینیّه بر ضدّ سلطان برخی حكمها كردند چون این خبر مسموع سلطان گردید عاجلا به اسلامبول معاودت نمود و پای‌تخت خود را منظّم ساخت و به دفع بی‌انتظامیهای دیگر كه در شامات صورت ظهور بهمرسانیده بود پرداخت. انتهی.
هم در این سال طهماسب قلیخان قوینلو با ابراهیم پاشا حاكم قارص جنگ كرده بر او غالب آمد و سیاوش بیگ گرجی غلام خاصّه شاه صفی منصب قوللر آقاسی‌باشی و لقب خانی یافت، و بیگلر خان حاكم ایكرمی‌درت درگذشته برادرش ابراهیم خان به جای او برقرار شد، و خلف بیگ سردار خراسان با طایفه اوزبك جنگ كرده قلعه شهرك را متصرّف گردید و چون عبد العزیز خان اوزبك چهار هزار سوار به تاخت خراسان فرستاده بود شاه صفی عازم خراسان گشت. هم
ص: 932
در این سال شاه جهان پادشاه دهلی به كشمیر رفت.
اروپا- (عثمانی)- یانقین در اسلامبول.

[سنه 1044 هجری- سنه 1634 مسیحی]

آسیا- در این سال میرزا ابو طالب خان اعتماد الدّوله حاتم بیگ اردو بادی وزیر شاه عبّاس مغضوب و میرزا تقی وزیر مازندران و گیلان منصب وزارت یافت. هم در این سال عبد العزیز خان ولد ندر محمّد خان اوزبك با سی هزار سوار به تاخت خراسان آمده قورچی‌باشی به مرافقت منوچهر خان بیگلربیگی مشهد مقدّس و فوجی از قشون هرات با عبد العزیز خان جنگ كرده عبد العزیز خان منهزم و سه هزار نفر از لشكریان او مقتول گردیدند. هم در این سال منصور خان عرب برادر سیّد محمّد- خان حاكم عربستان و حویزه به حضور شاه صفی آمده در حكومت عربستان استقلال یافت و به حویزه رفت و سلیم خان شمس الدین‌لو حكمران گرجستان كاخت درگذشت و بحری خان ماموئی به ایالت آن ولایت مأمور شد. هم در این سال آب دجله طغیان كرده به بغداد خرابی رسانید لهذا قزّاق خان بیگلربیگی سابق شیروان به تعمیر و تجدید قلعه بغداد رفت و حكومت تبریز به رستم خان سپهسالار مفوّض شد. هم در این سال مرض طاعون در قزوین و آذربایجان و عراق عرب بروز كرد و بسیاری را بكشت و رودی كه منبع آن كوهستان گلپایگان و مجرای آن صحرای شورستان قم است از سیلاب بهاری طغیان كرده شهر قم را ویران ساخت و جمعی كثیر را هلاك نمود.
اروپا- (عثمانی)- سلطان مراد خان چهارم سلطان عثمانی اجازه افتتاح میخانه و بیت اللّطف می‌دهد.

[سنه 1045 هجری- سنه 1635 مسیحی]

اشاره

آسیا- (ایران و عثمانی)- به موجب مسطورات بعضی از تواریخ فرنگ در این سال خود سلطان مراد خان سلطان عثمانی متوجّه ایران گردید و در شانزدهم محرم به
ص: 933
ارزن الرّوم رسید و در بیست و چهارم همین ماه به طرف ایروان حركت كرد و پس از هفت روز به قارص آمد و در دهم ماه صفر به اطراف ایروان نزول نمود و روز دوازدهم صفر باد و طوفان سختی هوا را تاریك كرد به قسمی كه قلعه ایروان از شدّت گرد و غبار پیدا نبود، جلودار سلطان كه در جلو حركت می‌كرد به پای قلعه ایروان رسید و به سلطان گفت باید تأمّل نمود تا قشون برسند و الّا خطر در كار است و احتمال می‌رود كه سلطان مقتول یا اسیر گردد، سلطان از روی خشم به او گفت روزی كه مقدّر است و باید بمیرم خواهم مرد، در این بین توپهای قلعه شلیك كردند و چند گلوله به اطراف سلطان بر زمین خورد، سلطان پیاده در كمال اضطراب به جانب اردوی خود كه در محل معروف به خونگار تپّه بود رفت.
روز نوزدهم صفر خود سلطان به شخصه با سرداران به طرف شهر حمله بردند و پیشخدمتها در اطراف سلطان جامهای شربت به دست گرفته هركس سری می‌آورد به جای آب از آن شربت به او می‌دادند و جرّاحان ماهر در حوالی سلطان مستعد ایستاده كه هركس مجروح شود به معالجه جراحت آن بپردازند ولی با سعی زیاد و تهیّه كامل، آنروز فتح میسّر نشد، روز بیست و یكم صفر شخصی از طرف طهماسب قلیخان حاكم ایروان به حضور سلطان آمده خواهش هشت روز متاركه كرد ولی سلطان قبول ننمود روز بیست و سیّم صفر دروازه شهر ایروان را باز كردند حاكم شهر و امیر گونه خان سردار شمشیرهای خود را حمایل كرده بطور معذرت به حضور سلطان آمدند و از آنجا كه امیر گونه خان باطنا سنّی بود و در خفا با ملازمان سلطان راه داشت و خیانت به دولت شاه صفی كرده طهماسب قلی خان حاكم را به تبعیّت سلطان ترغیب نموده به پاداش این خدمت سلطان او را یوسف پاشا نامید و طوقی بر گردن و شمشیر مرصّعی به كمر او بست و بطور تمسخر از امیر گونه خان پرسید كه چه شده است كه چهار ماه است من به قصد جنگ با ایران حركت كرده‌ام و شاه صفی مثل نسوان از جای خود برنخاسته است امیر گونه خان گفت چون شمشیر شما برّنده است و اسب شما نجیب است شاه صفی چگونه جرأت مقاومت با سلطان دارد. بالجمله امیر گونه خان در ازای خدمتی كه به سلطان كرده بود به حكمرانی حلب نایل گردید و فتح ایروان كه به خیانت میسّر شده بود نه به شجاعت طوری سلطان را مغرور ساخت كه پیشخدمت خاصّه خود را به اسلامبول
ص: 934
فرستاده حكم داد ده شب چراغان كنند و از فرط غرور امر كرد كه دو برادرش بایزید و سلیمان را كه در حبس او بودند مقتول نمودند و حكومت ایروان را به مرتضی پاشا داده نماز جمعه را در قلعه ایروان خواند و در ششم ربیع الاول به قصد تسخیر سایر بلاد ایران انتهاض نمود وقتی كه سلطان به قصد محاصره تبریز از رود ارس عبور می‌كرد اسبش درغلطیده مشرف به غرق و هلاك شد و در مرند مبتلا به ناخوشی سختی گردیده كه او را با تخت روان به سمت خوی بردند و دسته قشون معتبر سلطان به طرف تبریز آمدند امّا به واسطه نزدیكی اردوی شاه صفی سلطان در بیست و هشتم جمادی الاولی از خوی صرف‌نظر كرده به جانب تبریز راند و قصر سلطنتی این شهر را خراب و شنب غازان را ویران ساخت بلكه تمام شهر تبریز را سوزانید و چون زمستان نزدیك بود به عجله از خاك ایران خارج شده به دیاربكر رفت و در اینجا قهرمان بیگ ایلچی شاه صفی به حضور سلطان آمد و سلطان در پانزدهم رجب وارد اسلامبول شد.
در این سال شاه صفی فرمان مسطور در ذیل را به تاریخ هیجدهم ربیع الاول به اسم محمّد خان بیگ زاخوری مرقوم داشته است:

صورت فرمان شاه صفی‌

عریضه‌ای كه در این ولا به درگاه جهان‌پناه فرستاده بود رسید به همه ابواب مستمال گشته بداند كه چون نظام مهام كلّ گرجستان كارتیل و كاخت را در قبضه انتظام عالیجاه اخوی ام رستم خان والی گرجستانات نموده است می‌باید كه با عالیجاه مشار الیه نوعی سلوك نماید كه ایالت‌پناه مشار الیه همیشه از آن رفعت و معالی‌پناه راضی و خشنود بوده حسن خدمات و مطالبی كه داشته باشد به وسیله آن عالیجاه به عرض رساند. ربیع الاوّل سنه 1045
نیز در این سال در ماه ذیقعده شاه صفی فرمان مسطور در ذیل را به محمّد خان بیگ زاخوری نوشته است:
ص: 935

صورت فرمان شاه صفی‌

چون خواندگار روم كه با فرنگ صلح نموده به قصد قتل و غارت مسلمانان با سپاه گران روانه ولایت آذربایجان شده عازم تسخیر قلعه ایروان گردید طهماسب قلی خان قاجار حاكم آنجا قلعه مزبوره را كه از زمان نواب جنّت‌مكان گیتی‌ستانی و جلوس میمنت مأنوس همایون تا حال مبلغهای كلّی صرف استحكام و اسباب قلعه‌داری شده بود به تصرّف مخالفان داد، خواندگار روم نیز آنچه از یراق توپخانه و قورخانه و آلات قلعه‌داری همی‌داشت در آنجا گذاشته مرتضی پاشای وزیر و داماد خود را با جمعی از پاشایان و امرای معتبر و دوازده هزار نفر از مردان كاری به محافظت آن تعیین نموده مراجعت كرد، و نوّاب همایون ما نیز بلا توقّف متوجه تسخیر قلعه مزبور گشته غازیان را به محاصره آن مأمور فرمودیم و در اندك فرصتی سیبه‌ها پیش برده به ضرب توپ آتشبار و آتش زدن چوب‌بستهای زیر دیوار رخنه‌ها در حصار شیر حاجی نموده به تاریخ هفدهم شهر شوّال یورش برده و از صبح تا شام جنگ نموده مرتضی پاشا با چند نفر از پاشایان و بسیاری از رومیّه كشته شده و جمعی گرفتار گشته مابقی پناه به حصار درون بردند و در روز سه‌شنبه شهر مذكور كه هنوز قتل مرتضی پاشا ظاهر نشده بود رومیّه بیشتر در امر قلعه‌داری كوشش می‌نمودند غازیان نصرت شعار به زیر دیوار بدن قلعه درآمده چوب‌بست كرده آتش زده بار دیگر یورش نموده قلعه را جبرا و قهرا مفتوح ساخته بقیّة السّیف پاشایان و محصوران را كه قریب پنج هزار نفر بودند به درگاه جهان‌پناه آوردند و نواب همایون ما اقتدا به سنّت سنیه آباء و اجداد جنّت مقام خود نموده این جماعت را به جان و مال امان داده «1» ... می‌باید كه به همه جهتی به توجّهات و تلطّفات بی‌دریغ خسروانه مستظهر و مستمال و بدین مژده مسرور بوده در ازدیاد اخلاص و دولتخواهی كوشند و حاجات و ملتمساتی كه داشته باشند عرضه داشت پایه سریر خلافت مصیر نموده به عزّ انجاح و شرف اسعاف مقرون شناسند و در عهده دانند. ذیقعده سنه 1045
______________________________
(1)- در متن نقطه‌چین است
ص: 936
بنا بمضمون این فرمان و مسطورات تواریخ ایران عساكر شاه صفی در این سال ایروان را از تصرّف قشون عثمانی انتزاع و استرداد نمودند و بسیاری از پاشایان عثمانی را كه دستگیر شده بودند شاه نظر بیگ قورچی به استرآباد برده به حاكم آن شهر سپرد و ایالت ایروان را شاه صفی به كلبعلی خان حاكم لار داد و توپهای بزرگ از عثمانی به اصفهان بردند و شاه صفی خود در جامع ایروان درآمده شیخ حسن عبد الصّمد جبل عاملی برادر شیخ المشایخ شیخ بهاء الدین عاملی قدّس سرّه خطبه در جامع مزبور به اسم ائمه اثنی عشر سلام اللّه علیهم اجمعین بخواند و به اسم شاه صفی ختم كرد و موكب شاه صفی به اهر و اردبیل آمد. در بعضی از تواریخ فرنگ می‌نویسند در همان روزی كه سلطان مراد خان ورود به اسلامبول نمود قشون ایران ایروان را محاصره كردند و با وجود سختی زمستان صد «1» نفر سردار مأمور استرداد این شهر گردیدند صدراعظم عثمانی و سردارهای بزرگ نتوانستند به ایروان برسند، مرتضی پاشا حاكم ایروان و جمعی از سردارهای عثمانی مقتول و شهر ایروان در ماه شوّال سنه هزار و چهل و پنج مفتوح قشون شاه صفی شد.
اروپا- (فرانسه)- ایجاد و تشكیل آكادمی در این مملكت. تألیف كتاب لغت در زبان فرانسه و بنای باغ نباتات در پاریس.
[سنه 1046 هجری- سنه 1636 مسیحی]
آسیا- در تواریخ فرنگ استرداد عساكر شاه صفی ایروان را از قشون عثمانی از وقایع این سال نوشته‌اند. به‌هرحال در این سال ایلچی پادشاه روس با هدایا كه از جمله یكدست شنغاز و بیست جامه سمور بود به دربار شاه صفی آمد تهنیت فتح ایروان را به عرض رسانید و شاه صفی او را به خرسندی مراجعت داد و چون خان احمد اردلانی از دولت عثمانی استمداد نموده و به تصرّف كردستان شتافته علی بالی بیگ زنگنه امیر آخورباشی و سیصد نفر تفنگچی به حراست قلعه كردستان مأمور شد و سیاوش بیگ قوللر آقاسی و شاه‌ویردیخان حاكم كردستان و آقا خان
______________________________
(1)- كلمه در چاپ شكسته شده شبیه به صد است.
ص: 937
مقدّم جوانشیری به دفع خان احمد اردلانی رفتند و خان احمد با دوازده هزار سوار از دربندچغان عبور كرده بعد از تلاقی فئتین و استعمال آلات حرب كوچك احمد پاشا و محمّد پاشای بیگلربیگی موصل مقتول شدند و قوللر آقاسی شام و سیواس گرفتار گردید و خان احمد با بقیّة السیف فرار كرده چیزی نگذشت كه در موصل درگذشت. بنابر بعضی از مسطورات تواریخ فرنگ در محرّم هزار و چهل و شش رستم خان سردار ایران با بیست هزار نفر به طرف شهر زور و كركوك راند خان احمد اردلانی كه به واسطه بی‌اعتدالی شاه صفی با وجود وصلتی كه با خانواده سلطنت كرده بود از دولت ایران روگردان و به عثمانی پناه برد و با پاشایان كه در سرحدّ ایران بودند در هیجدهم ربیع الثانی این سال به سرحدّات ایران حمله آورده تا مهربان عنان نكشید در این موضع به سردار ایران رستم خان برخورده بعد از دو روز و دو شب مقاتله احمد پاشا سردار عثمانی مقتول و عساكر این دولت منهزم شد. هم در این سال كلبعلی بیگ قاجار دوات‌دار به حكومت اردبیل و كنكركنان و داروغگی مغان نایل گشت و حسام سلطان خلف ذو الفقار خان قرامانلو حكومت قزل آقاج یافت و ایالت استرآباد به قزّاقخان بیگلربیگی سابق شیروان مفوّض شد و شاه صفی به كاشان آمد و صفدر خان ایلچی پادشاه هندوستان به حضور شاه صفی آمده پس از بذل مرحمت با عطایا بازگشت. همچنین فرستادگان ابو الغازی خان اورگنجی و ایلچی عادلشاه را شاه صفی پذیرفت، بعد از آن شاه صفی به اصفهان آمد. هم در این سال فرمان مسطور در ذیل را شاه صفی به محمّد بیگ زاخوری نوشته است:

صورت فرمان شاه صفی‌

محمّد بیگ زاخوری بداند كه رستم خان والی ولایت گرجستان گله آن امارت‌پناه را به خدمت اشرف عرض نموده بود حقیقت اخلاص و یكجهتی و دولتخواهی آن حكومت‌پناه ابا عن جد بدین دودمان ولایت نشان بر نواب همایون ما ظاهر است می‌باید كه به دستور سابق در مراسم یكرنگی و دولتخواهی تقصیر ننموده مجدّدا اخلاص و یكجهتی خود را ظاهر سازد.
فی شهر رمضان سنه 1046
ص: 938
اروپا- (اسپانیول)- ترتیب و تشكیل تقویم در این مملكت.

[سنه 1047 هجری- سنه 1637 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه صفی علیمردان خان والی قندهار را احضار نمود امّا از آنجا كه والی مزبور بستگی به اعتماد الدّوله طالبخان صدراعظم سابق داشت و میرزا تقی مازندرانی اعتماد الدوله جدید را با او خصوصیّتی نبود بلكه نسبت به او غرض می‌ورزید متوهّم شده از آمدن به دربار شاهی تقاعد كرد و با شاه جهان پادشاه هند درساخته قندهار را به تصرّف دولت هندوستان داد و خود به هند رفت.
در بعضی از تواریخ فرنگ نوشته‌اند: در سال هزار و چهل و هفت مقصود خان ایلچی ایران با هدایای مسطوره در ذیل وارد اسلامبول شد: (هشت رأس اسب)، (چهل نفر شتر)، (پنجاه مثقال مشك)، (پنجاه مثقال عنبر)، (سی جامه وارقاقم)، (هشت تخته قالیچه زری)، (چند تخته قالیچه ابریشمی)، (هشت كمان)، (چند طاقه شال). پس از ورود ایلچی به اسلامبول عمارت موسوم به عمارت داود پاشا از عمارات سلطنتی برای منزل ایلچی معیّن شد امّا چون منظورات شاه صفی مقبول سلطان مراد خان نبود بعد از چند روز ایلچی ایران محبوس شد، در این بین حاكم حلب از اسلامبول به محل حكومت خود می‌رفت. مقصود خان ایلچی با دو نفر از همراهان خود به لباس مبدّل از محبس گریخته جزو آدمهای حاكم حلب دو سه منزل از اسلامبول دور شدند، بعدها حاكم حلب ملتفت شده ایلچی و دو نفر همراه او را گرفته به اسلامبول معاودت داد خود ایلچی از كشتن معاف اما همراهان او را به دار زدند، پس از آن سلطان عثمانی مقصود خان را رخصت انصراف داده و به او گفت سال آینده قشون به طرف بغداد كشیده خواهد شد. هم در این سال در اغلب بلاد عثمانی طاعون سخت بروز كرد و طاعون غضب سلطان نیز ممدّ آن ناخوشی بود چنانكه در دویّم شوّال این سال برادر خود قاسم نام را مقتول ساخت و یك هفته بعد رایات سلطانی به قصد جنگ با ایران برپا شد و پس از یكماه سلطان بنفسه عازم بغداد گردید در حالتیكه بر اسبی كه برگستوان بر آن پوشانیده بودند سوار بود و خودی كه عقاله سرخ از آن آویخته بر سر داشت و مفتی بزرگ با این اردو
ص: 939
بود. در بیست و سیّم ذیقعده اردو از حوالی اسكوتاری متوجّه بغداد شد، در ششم ربیع الآخر هزار و چهل و هشت وقتی كه اردو در جولاب بود بیرام پاشای صدراعظم بمرد و این اول صدراعظم این سلطانست كه به مرگ طبیعی درگذشت و سایرین همه مقتول گردیده بودند، پس از بیرام پاشا طیّار محمّد پاشا صدارت یافت و در دیاربكر سان قشون دیده شد و در موصل ایلچی پادشاه هند به حضور سلطان رسیده خبر داد كه پادشاه هند به طرف قندهار حركت كرده و از جمله هدایای پادشاه هند برای سلطان سپر گرگی بود كه مصحوب ایلچی نوشته بودند كه هیچ سلاحی به این سپر كارگر نیست، سلطان با شمشیری كه در كمر داشت سپر را دونیم كرده نزد ایلچی هندوستان فرستاد، در هشت رجب سال هزار و چهل و هشت كه صد و نود و هفت روز بعد از خروج از اسلامبول بود سراپرده سلطان در حوالی بغداد زده شد و روز ششم شعبان به سلطان خبر دادند كه شاه صفی به طرف بغداد حركت كرده است. روز هیجدهم شعبان كه روز چهلم محاصره بود قلعه بغداد را قشون عثمانی به غلبه گرفتند و از سه هزار لشكر كه در بغداد ساخلو بودند بیش از سی نفر جان بدر نبردند و در همان روز فتح قلعه بغداد سلطان به مقبره امام اعظم رفت و به واسطه بریدی سریع السّیر خبر فتح را به اسلامبول رسانید. در ایّام توقّف سلطان در بغداد هزار نفر زوّار به كربلا و نجف می‌رفتند، آن زوّار را اسیر كرده هریك را به جلّادی سپردند و به یك اشاره سر آن هزار نفر از بدن جدا شد. در دوازدهم رمضان سلطان از بغداد به طرف دیاربكر راند و از آن‌جا روانه اسلامبول شد. روز ورود به اسلامبول سلطان به جای زره، پوست ببر در بركرده بود.
اروپا- (آلمان)- فوت فردیناند دویّم و جلوس فردیناند سیّم به جای او به سلطنت. (فرانسه)- طبع فیلسوفی دسكارت.

[سنه 1048 هجری- سنه 1638 مسیحی]

آسیا- در این سال سلطان مراد خان سلطان عثمانی با لشكری جرّار بر سر بغداد آمده این شهر را محاصره نمود و كار را بر محصورین تنگ كرد، صاحب تاریخ خلد برین می‌نویسد در یكروز چهل و پنجهزار گلوله توپ كه هریك بیست و چهار
ص: 940
من تبریز وزن داشت قشون عثمانی بر برج و باره بغداد زدند. خلاصه قلعه گیان در كمال جرأت مدّت پنجاه روز به مدافعه می‌كوشیدند، چنانكه محمّد پاشای وزیر اعظم و چند نفر دیگر از پاشایان هدف گلوله محصورین و كشته شدند و سلطان بیشتر متغیّر شده در گرفتن بغداد مصرّ گردید و پس از پنجاه روز بغداد را فتح نمود و بكتاش خان و سایر امرا را مقیّد ساخت و بكتاش خان از فرط غیرت افیون زیاد خورده بمرد و بغداد را غارت كردند و خلق عظیمی را بكشتند و در این حال سلطان مراد خان مریض شده به اسلامبول معاودت نمود و مصطفی پاشا را در بغداد گذاشته مأمور به انعقاد عهد مصالحه فیمابین دولتین ایران و عثمانی نمود. هم در این سال اردوی شاه صفی به طرف بغداد حركت كرد ولی در طاق وسطام كرمانشاهان شنید كه عساكر عثمانی بغداد را فتح كرده و گرفته.
اروپا- (فرانسه)- تولّد پسری از پادشاه.

[سنه 1049 هجری- سنه 1639 مسیحی]

اشاره

آسیا- در این سال عهد مصالحه فیمابین شاه صفی و سلطان مراد خان رابع سلطان عثمانی منعقد گردید به این‌طور كه بغداد از دولت عثمانی و ایروان مخصوص دولت ایران باشد و صورت مصالحه‌نامه كه به زبان تركی است از قرار ذیل می‌باشد:

صورت عهد مصالحه فیمابین شاه صفی و سلطان مراد خان‌

بسم اللّه الرّحمن الرحیم- لا حول و لا قوّة الّا باللّه. بیده مقالید الامور و بقدرته ظهور كلّ مقدور و الصّلوة و السّلام علی نبیّه الكریم محمّد افضل من اوتی الحكمة و فصل الخطاب و علی آله الكرام و اصحابه الفخام خیر الآل و خیر الاصحاب. امّا بعد چون مشیّت جناب ذو العرش المجید و اراده حضرت فعّال لما یرید ایله انتظام اسباب عالم و رتق‌وفتق امور بنی آدم مظاهر آیه كریمه الَّذِینَ جاهَدُوا، و نظم كریم وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا، اولان سلاطین روی زمین و خواقین هدایت قرینك توافق و الفتلرینه وابسته و موقوف اولوب زیر جناح
ص: 941
حمایت لرنده ممالك اسلامیّه شور و شردن امین و مسالك مؤمنین كمال امن و سلامته رهین اوله كلوب خصوصا إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ، مدلولنجه رتبه عالیه سلطنت كبری و طبقه سامیه علیا مزی منتهی الغایة جمیع طبقات ایدوب خدمت حرمین الشریفین شرّفهما اللّه تعالی سعادتیله ذات قدسی صفات مزه شرف و عزّت و متابعت سنّت سنّیّه حضرت رسول الثقلین، صلّی اللّه تعالی علیه و سلّم ایله دایره دولت و سلطنت مزه وسعت و بسطت و یروب درون، صفا مشحون مزی انوار محبّت آل و اصحاب ایله مجلّی و مصفّی و پیروی طریق پرتو فیقلرین سبب رستگاری روز جزا ایلیوب، فاحكم بین الناس بالعدل فحواسی اوزره مالك ممالك عدل و داد و وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ امر لازم الامتثال اوزره، سالك مسالك غزا و جهاد، ایدوب ان تنصرو اللّه ینصركم فحوای شریفی دائما اندیشه مز و مقتضای لطفی ایله عمل همیشه كار و پیشه‌مز اولمغله شمشیر ظفر قرین‌مزی دفع كفّار و مشركین ایچون سدّ آهنین و كرد سرحدّ ممالك مسلمینه حصن حصین ایتمكله ایّام دولت روزافزون مزه ثبات و دوام و سلسله سلطنت همایون مزه ابد الدهر استقرار و استحكام و یردی جلّ من لا تعدّ نعماوه قدّست ذاته و اسماؤه عالیحضرت معالی منقبت، سامی رتبت گرامی منزلت، مسندنشین اقلیم ایران، حامی فارس و مازندران، فرمانده ملك عجم، شاه صفی دام منظوره بعنایت ربّه الوفی حضور مصافات ظهور لرینه دعوات صافیات و تسلیمات وافیات اتّحاف و اهدا سندن صكره انهاء مسالمت انتها بودر كه عتبه علّیّه گردون وقار و سدّه سنّیّه عالم مدار- مزه عین الاعیان محمّد قولی رزقت سلامته وساطتیله نامه خلّت ختامه لری واصل اولوب خلاصه فحوای بلاغت احتواسی و جعل بینكم مودة آیت الفت عنواننی تفسیر و بیان و القیت علیك محبّة كریمه كرامت نشاننی تقریر و عیان ایدوب صراط مستقیم مصافاته مهتدی و شیمه كریمه قدمایه مقتدی اولمر یله طالب صلح و صلاح و راغب فوز و فلاح اولوب بالفعل وزیر اعظم جلیل المقدار و جانب شرقده سردار و سپهسالار یمزاولان دستور اكرم مشیر افخم نظام العالم ناظم مناظم الامم مصطفی پاشا ادام اللّه تعالی اجلاله یه كوندریلان و كیلكز عمدة الخواص و المقربین صارو خان زید رشده زهاب نام محلّده ملاقی اولدیغندن انتظام امور صلح و عهود و تنفیذ قضایای قطع حدود خصوصی مطارحه و مكالمه اولنوب بغداد و
ص: 942
آذربایجان سمت لرنده اولان سنور و حدوددن جسّان و بادرائی نام محللّر جانب همایونمزه متعلق اولوب مندلیجین قصبه سی و در تنگه‌وار نجه‌سرمیل نام محلّ سنور تعیین اولونوب مابینده اولان صحرالری ایله جانب همایون‌مزه اولوب و یاننده اولان طاغ اوته طرفه قالوب و درنه و در تنگه میل‌باشی سنور تعیین اولنوب و جانب همایونمزه اوله و جاف عشیرت‌لرینك ضیاء الدین و هارونی تعبیر اولنور قبیله لری طرف شریفمزه اولوب بیره وه‌ردویی اوطه طرفه قالوب و طاغ اوزرنده واقع اولان زنجیر قلعه سی‌هدم و خراب اولوب قلعه مهدومه مزبوره نك غربی طرفنده اولان كویلكلر جانب همایونمزه قالوب جانب شرقی ده اولان كویكلر اوطه جانبه اوله و شهرزور غربنده ظالم قلعه سنك اوستنده واقع اولان طاغك قلعه مزبوره‌یه ناظر اولان اطرافی جانب همایون مزدن ضبط اولنوب و اورمان قلعه‌سی توابعی كویلری ایله اوته طرفه قاله و شهرزوره چغان گدوكی سنور اولوب قزلجه و توابعی ایله جانب همایون‌مزه ضبط اولنوب و مهربان توابعی ایله اوطه طرفه قاله‌وان سرحدنده قتور و ماكو و قارص جانبنده مغاز برد قلعه‌لری طرفیندن یقدیر لمق اوزره قرار ویرلمكن مشار الیهمانك بر منوال مشروح ایتدكلری قول و قراره راضی اولدیغكزی و فیما بعد معاهده و مصافات مراسمن رعایت و مواسات و موالات لوازمین صیانت ایدب ایمانمزه وفا ایلیه زردیو تعهد اتیدوكگزی وانك كسر و خلفندن ابا و اجتناب كوسترودولگزی اول نامه ده تصریح ایدوب جانبكزدن كلان وثیقه مختومه مقبول همایون مزاولمسنی استدعا اتیدوكك اجلدن انجاز الوعد من دلایل المجد محض آسایش خلایق و عباد و آرامش ممالك و بلاد ایچون بوصلح قرار داده و صلاح شمولی و اصل رتبه قبول قیلوب شول شرطله مقرر طوتلدیكه قطع و تعیین اولنان سنور و حدود داخلنده واقع اولوب جانب همایون‌مزه متعلق و منسوب و سایه عدالت مایه مزله محمی بلدان و ممالكدن محسوب اولان محال و مواضع دن و صحاری و اراضیدن قزلباش طایفه سنه ال چكدیریلوب اگر اراضی معموره و اكر خالیه در الشّیئ اذا ثبت ثبت بلوازمه مقتضا سنجه توابع و لراحقلریله موكلان بارگاه اعلی مز و معتمدان درگاه معلّی مز ضبط لرنده اوله و ذكر اولنان مواددن ماعدا اخسقه و قارص و وان و شهر زور و بغداد و بصره و سایر سنورلرینه داخل اولان قلاع و بقاع و نواحی و اراضی و صحاری و براری و تلال و جباله اوطه طرفدن دخل و تعرّض اولنمیه و اجداد عظام مز، انار اللّه
ص: 943
تعالی براهنیهم زمان سعادت اقترانلرنده اسلافگزه گوندریلان عهدنامه لرك جمله شروط معتبره صریحه سی الدّین النصیحه كلمه فصیحه سی اوزره زیر حكومت لرنده بعض اسافل و دانی‌یه حاشا ثم حاشا شیخین و ذو النّورین و زوجه مطهره رسول الثقلین و سایر اصحاب گزین و ائمه مجتهدین رضوان اللّه تعالی علیهم اجمعین حضراتنه زبان‌دراز لغه رخصت و یرلمیوب منع اولنلملریدور كیرو بر وجهله رخصت و یرلمیوب كه بوصلح قرار داده الی انتهاء القرون ثبات و دوامه مقرون اوله مادامیكه جانب كزدن خلاف عهد و میثاق و موجب اختلاف و نفاق بر وضع ناهموار ظاهر و آشكارا اولمیه طرف كامل الشرف پادشاهانه مزدن دخی بر منوال مذكور محرّر و مسطور اولان شروط و قیود مرعی قلنوب ایل و مملكت كزه تعرض اولنمامق ایچون ارسال اولنان عهدنامه كز مقابله سنده اشبونامه همایون صدق مشحون مز كشیده سلك تحریر و بیان قلنمشدر كه مابینده خصومت برطرف و رعایت مراسم الفت و موافقت فوق ما سلف اوله و سفیر مسفور شرف تقبیل بساط عزت انبساط پادشاهانه- مزله مفتخر و مباهی اولوب آداب رسالتی كما هو حقه ادا ایتدوكدن صكره اجازت علیه مزله جانبكره عودت و انصرافه مرخّص اولمغین نامه همایون‌مز تبلیغی خدمتنه تعیین اولنان درگاه سعادت دستگاه‌مز متفرقه لرندن افتخار الاماجد و الاكارم متفرقه محمّد دام مجده ایله همراه قلنوب روانه اولدیلر همیشه صلاح‌اندیشان دین و دولت مظهر احسان ملك منّان باد بربّ العباد بالنّبی و آله الامجاد.
فی اوایل شهر شعبان «1» سنه 1049
این عهد مصالحه را ایلچی ایران محمد قلیخان حامل شده و روز بیست و یكم جمادی الاولی ایلچی مشار الیه وارد اسلامبول گردید. خلاصه پس از مصالحه شاه صفی به قزوین رفت و از قزوین از راه گیلان به مازندران آمد و از اینجا متوجّه اصفهان گشت. هم در این سال شاه صفی ایالت الكای سنقر و حكومت كلهر را به شاهرخ بیگ زنگنه امیر آخورباشی داد و شیخ علی بیگ برادر كهتر او را امیر آخور كرد. هم در این سال ایلچی شاه جهان پادشاه هند به دربار شاه صفی آمد و بعضی
______________________________
(1)- در مجموعه معاهدات اوایل شهر شوال.
ص: 944
هدایا تقدیم كرد كه از جمله صراحی مرصّع به زمرّد و یاقوت و پیاله مرصّع به الماس بود و شاه جهان در باب قندهار عذر خواسته و مطلب را به اظهار اتّحاد و یگانگی گذرانیده شاه صفی نیز به مقتضای وقت مصلحت در مدارا دید. هم در این سال حسین بیگ ناظر بیوتات به حكومت استرآباد نایل گردید و قرا خان برادر امیر خان قورچی‌باشی حكومت بندرعباسی و هرموز یافت و ابراهیم خان ایكرمی دورت حاكم سابق بردع به ایلچیگری به دربار عثمانی رفت. و در این سال در قزوین زلزله شدیدی شده دوازده هزار نفر زیر آوار رفتند.
اروپا- (دانمارك)- در این سال دولت دانمارك مراودات تجارتی و دوستی با دولت ایران بهمرسانید. (فرانسه)- ایجاد و تشكیل بورس یعنی دار المعامله در پاریس. (عثمانی)- سلطان مراد خان چهارم سلطان عثمانی به واسطه افراط در شرب روز شانزدهم شوال وفات كرد و برادرش سلطان ابراهیم خان كه چهار سال محبوس بود به جای او جلوس نمود. پوشیده نباشد كه وفات سلطان مراد خان و سلطان ابراهیم خان را مورخین ایرانی متّفقا در این سال نوشته‌اند ولی بعضی از مورّخین فرنگ داخل در حوادث سال بعد یعنی سنه هزار و ششصد و چهل عیسوی نوشته‌اند و حق اینست كه در شانزدهم شوال این سال سلطان مراد خان وفات نموده است.

[سنه 1050 هجری- سنه 1640 مسیحی]

آسیا- در این سال امامقلی خان پادشاه تركستان و ماوراء النهر به واسطه ضعف باصره حكومت و سلطنت را به ندر محمّد خان واگذاشته از راه ایران عزیمت زیارت مكّه معظّمه زادها اللّه تعالی شرفا و تعظیما نمود و مرتضی قلی خان قاجار حاكم مرو شرح حال او را به شاه صفی عرضه كرد، شاه صفی یك هزار تومان وجه نقد و پانصد تومان اقمشه به جهت اخراجات راه او تا به قزوین و اصفهان به خراسان برای او ارسال داشت. هم در این سال مهنّا خان عرب خزاعی با قبایل و عشایر خود از خاك عثمانی به ایران آمده به حكم شاه صفی در زیدون كوهگیلویه ساكن و والی شد. هم در این سال محمّد قلی بیگ كه به سفارت به دربار عثمانی رفته بود
ص: 945
بازگشته به لقب خانی و حكومت ایروان نایل گردید. بنابر مسطورات بعضی از مورّخین شاه صفی به طرف قندهار رانده این شهر را از تصرّف گماشتگاه شاه جهان پادشاه هند منتزع نمود. امّا ظاهرا این قول ضعیف باشد.
اروپا- (انگلیس)- ضدّیت پارلمنت با پادشاه. (اسپانیول)- شورش در پرتوغال بر ضدّ اسپانیول كه محرّك و مؤسّس این شورش دوك دبراگانس بود. قتل حكّام و مأمورین اسپانیول در لیزبن و سایر شهرهای پرتوغال و جلوس دوك دبراگانس به سلطنت پرتوغال و مجزّی شدن پرتوغال از اسپانیول. (فرانسه)- ایجاد و اختراع مسكوك دوتومانی طلا مصور به صورت پادشاه فرانسه و موسوم شدن این مسكوك به لوئی. (هلاند)- مالاككا از ماچین به تصرّف دولت هلاند درآمد.
(عثمانی)- شیوع استعمال انفیه در اسلامبول.

[سنه 1051 هجری- سنه 1641 مسیحی]

آسیا- آنهائی كه معتقدند كه شاه صفی قندهار را بگرفت گویند در این سال شاه صفی از خراسان مراجعت كرده به كاشان رسید. رفتن شاه جهان از هندوستان به كشمیر.
اروپا- (انگلیس)- جمعی از پرتستانها در مملكت ارلند به تحریك پادشاه انگلیس كشته می‌شوند. (فرانسه)- شورش كنت دسواسن از شاهزادگان خانواده سلطنت. حكم كردن پادشاه فرانسه به مجلس پارلمنت كه به كارهای دولتی مداخله ننمایند. (پرتوغال)- ژان پنجم از طایفه براگانس به سلطنت منصوب و این سلطنت در خانواده او نسلا بعد نسل خواهد ماند.

[سنه 1052 هجری- سنه 1642 مسیحی]

اشاره

آسیا- در این سال شاه صفی در كاشان بیمار شده در دوازدهم ماه صفر درگذشت و نعش او را به قم حمل نموده در روضه حضرت معصومه علیها السلام دفن كردند، مدّت ملك شاه صفی سیزده سال و ششماه است، پس از فوت او پسرش شاه عبّاس
ص: 946
ثانی كه نه ساله بود در شب جمعه شانزدهم شهر صفر به جای پدر به تخت سلطنت ایران جلوس كرد، در تواریخ فرنگ می‌نویسند شاه عبّاس ثانی كه دارای صفات جدّ خود شاه عبّاس اوّل بود، به سنّ سیزده سالگی در این سال به تخت سلطنت ایران جلوس كرد، بهرحال شاه عبّاس ثانی پس از جلوس بقایای مملكت ایران را كه زیاده از یك كرور تومان بود تخفیف داد، و بعضی دادن این تخفیف را در حوادث سال بعد نوشته‌اند. هم در این سال شاه عبّاس ثانی در منع شرب شراب مبالغه كرد و كسانی كه عامل این عمل بودند تایب شدند. هم در این سال امامقلی خان پادشاه سابق ماوراء النهر كه به عزم زیارت كعبه مشرفه به خراسان آمده بود از خراسان به طهران و از طهران به قزوین آمد و در هرمنزل شرایط اعزاز او را منظور داشتند و شاه عبّاس ثانی خود تا دو فرسنگی قزوین او را استقبال نمود و مصافحه كرده با احترام او را به شهر ورود داد و انواع تكریمات درباره او به ظهور رسانید. هم در این سال شاه عبّاس ثانی مقصود خان را به ایلچیگری به دربار دولت عثمانی فرستاده مشار الیه كه حامل نامه و خبر جلوس شاه عبّاس دویّم به تخت سلطنت ایران بود با صد و پنجاه نفر روانه اسلامبول شد و هدایائی كه شاه عبّاس برای سلطان ابراهیم خان مصحوب این ایلچی فرستاد از این قرار بود:
شصت توپ زری، چند توپ مخمل گلدار، شصت و پنج توپ اطلس زری، هفتاد و پنج توپ پارچه نازك برای عمّامه، هفتاد و چهار توپ تافته، هفت شیشه پر از عنبر و مشك، سی و چهار تیغه شمشیر، بیست و هشت كمان، شصت پارچه ظرف چینی، بیست و شش تخته قالی، پنجاه نفر شتر ذلول با اسباب طلا، چهارده رأس اسب عربی. این ایلچی علاوه بر اعلان جلوس شاه عبّاس مأمور بود كه خراب كردن قلعه ملیت را كه در كوهستان وان است از دربار عثمانی خواهش نماید و در همان اوان كه این ایلچی در اسلامبول توقف داشت پسری از سلطان بوجود آمد كه مسوم به سلطان محمّد شد و این همان سلطان محمّد خان چهارم خواهد بود.
هم در این سال شاه جهان پادشاه هندوستان پسر خود محمّد دارا شكوه را با خان دوران و لشكری فراوان به ضبط و حفظ قندهار فرستاد و شاه عبّاس ثانی قصد انتزاع این شهر را كرده فرمانی به رستم خان سپهسالار نوشت كه جمع‌آوری لشكر و
ص: 947
تهیّه نماید ولی رستم خان تهاونی در اطاعت این فرمان نموده شاه عبّاس را طفل پنداشت لهذا شاه عبّاس فرمانی به قرچغای خان بیگلربیگی مشهد مقدّس نوشت كه رستم خان را به قتل رساند و رستم خان و برادران او علیقلی بیگ و ذو الفقار بیگ و عیسی بیگ كه صاحب مناصب جلیله بودند مقتول شدند.

تذییل‌

در این سال شاه صفی قبل از آنكه وفات كند فرمان مسطور در ذیل را به اسم خلیل بیگ پسر محمّد خان زاخوری صادر نمود.

صورت فرمان شاه صفی‌

بنابر عنایت بی‌غایت شاهانه درباره رفعت‌پناه خلیل بیگ ولد محمّد خان زاخوری زاخور را به دستوری كه در وجه والد او مقرّر بود به تیول و مبلغ یكصد و پنجاه و پنج تومان تبریزی كه از بابت وجوهات مذكوره ضمن همه‌ساله والد او را مقرّر بود به همه ساله مشار الیه مقرّر فرمودیم كدخدایان چوپان‌بیگی و املاك اتّباعی شیروان حسب المسطور مقرّر دانسته سال‌به‌سال وجه تیول، و همه ساله مشار الیه و اصل ساخته موقوف ندارند فی سنه 1052
نیز فرمانی شاه صفی به خلیفه بزرگ گرجستان كه ظاهرا زكریّا نام داشته نوشته چون سواد این فرمان كه به دست آمد آخر آن محذوف بود و تاریخ نداشت كه معلوم شود در چه سال نوشته ما همان را كه بدست است در ذیل این سال كه سال وفات شاه صفی می‌باشد مسطور می‌داریم.

صورت فرمان شاه صفی به خلیفه بزرگ گرجستان‌

یا محمّد یا علی غلام هشت و چار شاه صفی
فرمان همایون شرف نفاذ یافت آنكه عزّت و معالی‌پناه، عوالی‌انتباه، قدوه علما و رهابین عیسویّه، زبده فضلاء و احبار مسیحیّه، كتله‌كوز به وفور عنایات بی‌غایات و شمول نوازشات بلا نهایات شاهانه عزّ اختصاص و شرف امتیاز یافته
ص: 948
توجّه خاطر خورشید مظاهر اشرف را درباره خود به اعلی درجه كمال متعلّق دانسته بداند كه: عریضه اخلاص‌آئین كه در این ولا با چند دست شاهین و چند خروار شرابادین به درگاه جهان‌پناه فرستاده عرض اخلاص و یكجهتی و دولتخواهی خود به این دودمان خلافت مكان نموده بود حقیقت اخلاص و یكجهتی او بر نوّاب هم در این سال كه سنه هزار و پنجاه و دو باشد فیمابین رستم خان والی گرجستان و طهمورث خان گرجی [جنگی] درگرفت و شاه عبّاس ثانی قشونی به امداد رستم خان مأمور نمود ولی قبل از وصول امداد، رستم خان بر طهمورث خان غالب آمد و طهمورث خان منهزم شده فرار نمود. هم در این سال شاه عبّاس دویّم فرمان مسطور در ذیل را به خلیل بیگ پسر محمّد خان زاخوری نوشت.

صورت فرمان شاه عبّاس ثانی‌

اخوی ام رستم خان والی گرجستان كارتیل به عرض رسانیده بود كه زال ارسطا، و سابق قراقلخان، و نوزر، فرار نموده به گرجستان كاخت رفته‌اند، چون بر مضمون حكم اشرف مطلّع گردند چند مرتبه كه ممكن بوده باشد گرجستان كاخت را تاخت نموده آنچه لازمه مردانگی باشد به عمل آورده نوعی نمایند كه آثار اخلاص و یكجهتی ایشان در این باب به نواب همایون ظاهر گردد كه باعث ازدیاد شفقت شاهی درباره ایشان بوده باشد و به توجّهات پادشاهی امیدوار بوده مطالبی كه داشته باشند عرض نمایند كه به عزّ انجاح مقرون فرمایم.
اروپا- (انگلیس)- وكلای مجلس پارلمنت بر شارل اوّل پادشاه انگلیس غلبه كرده پادشاه از روی استیصال از لندن خارج شده و جنگ داخله در این مملكت مابین قشونی كه هواخواه سلطنت بودند و عساكر متّفقه با پارلمنت درگرفت و جنگهای سخت كردند. (فرانسه)- لوی سیزدهم پادشاه فرانسه بعضی از بلاد اسپانیول را به غلبه فتح نمود. ماری دمدیسی مادر پادشاه در شهر كلن در نهایت فقر و پریشانی درگذشت، ریشیلیو صدراعظم نیز در پاریس فوت نمود و مازارن كه اصلا ایطالیائی بود به صدارت به جای ریشیلیو منصوب گردید. مراوده تجارتی فرانسه با
ص: 949
ماداگاسكر (هلاند)- انكشاف جزیره وان دیامن و یك قسمت از نوول زلاند به دست ملّاحان این طایفه (عثمانی)- آزوف كه در دهنه دن است به تصرّف عساكر عثمانی درآمد.

[سنه 1053 هجری- سنه 1643 مسیحی]

آسیا- در این سال ایلچی سلطان ابراهیم خان سلطان عثمانی با نامه و هدایا به تعزیت و تهنیت شاه عبّاس ثانی آمد و به خوبی پذیرفته شد، همچنین ایلچی روس به همین مقصود به دربار شاه عبّاس آمده مورد احترام گردید. هم در این سال زال ارسطا و قراقلخان كه هرگز از هیچ دولتی اطاعت نكرده بودند و در ضدّیت بار رستم خان والی گرجستان همدست طهمورث خان گرجی بودند به دربار شاه عبّاس آمدند و به شفاعت والی گرجستان معفو گشتند. هم در این سال چون مردم عربستان از بدرفتاری سیّد منصور خان شاكی شدند شاه عبّاس ثانی حكومت حویزه را به سیّد بركه خان پسر سیّد منصور خان داد.
اروپا- (انگلیس)- جنگ داخله در این مملكت و برقرار شدن اولیویه كرمول به سركردگی عساكر یاغی شده بر پادشاه و فتوحات این سردار بر ضدّ قشون سلطنتی. (فرانسه)- فوت لوی سیزدهم پادشاه و جلوس پسرش لوی چهاردهم به سنّ پنجسالگی به جای او و صدارت مستقلّه مازارن در این مملكت.

[سنه 1054 هجری- سنه 1644 مسیحی]

آسیا- در این سال به حكم شاه عبّاس ثانی بعضی عمارات و ابنیه عالیه در اصفهان بنا نمودند و از آنجمله عمارت آلاقاپوی اصفهان می‌باشد كه در رفعت و استحكام مشهور آفاق است (چین)- هم در این سال طایفه منگ یعنی مغول كه دویست سال بود سلطنت چین می‌كردند منقرض شدند به این معنی كه طایفه مانچو (من‌چیو) كه از طوایف تاتار می‌باشند و در وسط قزاق و قلموق و سونكر توطّن داشتند اجتماع كرده به تسخیر مملكت چین شتافتند و بر این مملكت غلبه
ص: 950
كرده طایفه منگ را مقهور و منقرض ساختند و خود به سلطنت چین جلوس نمودند و سلطنت چین الی زماننا هذا مخصوص طایفه مانچو است.
اروپا- (انگلیس)- ملكه انگلیس فرارا پناه به خاك فرانسه می‌برد.
(عثمانی)- اعلان جنگ مابین این دولت و جمهوری ونیز.

[سنه 1055 هجری- سنه 1645 مسیحی]

آسیا- در این سال به امر شاه عبّاس ثانی میرزا تقی اعتماد الدوله مقتول و خلیفه سلطان وزیر سابق به جای او منصوب شد. هم در این سال ندر محمّد خان پادشاه تركستان به ایران آمد. تبیین آنكه چون امامقلیخان پادشاه تركستان به جهت ضعف باصره سلطنت تركستان را به برادر خود ندر محمّد خان واگذار كرد و به مكه رفت ندر محمّد خان در تركستان مستقل شد، در این بین اسفندیار خان ولد عرب سلطان خان حكمران اورگنج بمرد و ندر محمّد خان فرصت یافته قاسم سلطان نبیره خود را با جمعی از قشون اوزبك از بخارا به ضبط خوارزم فرستاده آنها این مملكت را متصرّف شدند و در تمام تركستان ندر محمّد خان را منازعی نماند و رایت استبداد برافراشت بعد از آن باقی‌پور كه یكی از امرای اوزبك بود در حدود تاشكند به راه مخالفت رفت، ندر محمّد خان پسر خود عبد العزیز خان را به دفع او مأمور كرد، امرا با عبد العزیز خان ساخته او را به خانی تركستان برداشتند و ربقه انقیاد ندر محمّد خان را از گردن خود دور ساختند. ندر محمّد خان از بخارا به بلخ گریخت و از شاه جهان پادشاه هند استمداد نمود، سلطان مرادبخش پسر شاه جهان و علیمراد خان با لشكری از هند به بلخ آمدند ولی استیلای خود را می‌خواستند و قصد امدادی از ندر محمّد خان نداشتند، ناچار ندر محمّد خان به مرو گریخت و علیقلی خان حاكم مرو كه از غلامان شاه عبّاس بود مراتب را به شاه عبّاس ثانی نوشت، شاه عبّاس ندر محمّد خان را با تكریم تمام به ایران طلبید و مخارج راه برای او فرستاد و به حكّام ارقام صادر كرد كه در عرض راه در هرمنزلی از او پذیرائی كنند و محمد علی بیگ ناظر به مهمانداری روانه شد چون ندر محمّد خان به نزدیكی اصفهان رسید تشریفات كامله برای ورود او تهیّه شد و شاه عبّاس خود تا دو
ص: 951
فرسنگی به استقبال او رفت و پس از ورود او جشن گرفتند و چراغانی كردند، امّا چون خاطر ندر محمّد خان زیاده از حدّ مشغول و مایل استرداد مملكت خود بود بهره و مسرّتی از این جشن و شادی نمی‌برد لهذا شاه عبّاس بزودی قشونی مأمور امداد او كرد و احكام به امرا و حكّام فرستاد كه در معاونت ندر محمّد خان كوتاهی ننمایند چون لشكر هند توجّه ندر محمّد خان و سپاه قزلباش را شنیدند به هندوستان بازگشتند و ندر محمّد خان به یاری پادشاه ایران دوباره مالك تركستان گردید.
اروپا- (انگلیس)- فتوحات عساكر كرمول در بلادی كه با سلطنت و دولت شارل اوّل متّحد بودند كه از جمله آن فتوحات فتح قلعه معروف به بریستل بود.
(فرانسه)- ایجاد مریضخانه موسوم به وال دگراس در پاریس به حكم ملكه مادر پادشاه. (روس)- جلوس الكسی در سنّ پانزده سالگی به جای پدر خود میشل رومانو به تخت سلطنت روس. شورش و انقلاب سخت در مسكو. (عثمانی)- جزیره گاندی كه در تصرّف جمهوری ونیز بود مفتوح عساكر عثمانی می‌گردد.

[سنه 1056 هجری- سنه 1646 مسیحی]

آسیا- در این سال چون شاه جهان پادشاه هند باخبر شد كه شاه عبّاس ثانی ندر محمّد خان را امداد كرده و مجدّدا او را به سلطنت تركستان نایل ساخته سلسله مودّت بجنبانید و ایلچی با نامه و هدیه به دربار شاه عبّاس دویّم فرستاد، شاه عبّاس ایلچی پادشاه هند را پذیرفته پس از انعام و اكرام مرخّص كرد و اوتار خان غلام گرجی را به همراهی او مأمور هندوستان نمود. هم در این سال به حكم شاه عبّاس باغ سعادت‌آباد بر بساتین اصفهان افزوده شد. نیز در این سال سفیری از روس به دربار شاه عبّاس ثانی آمد. هم در این سال به واسطه عدم موافقت اوزبكیّه با ندر محمّد خان دوباره مشار الیه به جانب ایران توجه نمود و در سبزوار درگذشت و پسرش سبحانقلی خان حكومت تركستان یافت. زلزله شدید در شهر وان كه این شهر را خراب نمود.
اروپا- (انگلیس)- پادشاه انگلیس كه از طایفه اكسه بود و به بلاد آنها پناه
ص: 952
برده محبوس آن طایفه می‌گردد. (عثمانی)- در دوازدهم ربیع الاول این سال اوّل مرتبه بود كه جشن میلاد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله را در اسلامبول گرفتند و در موقع این جشن سلطان ابراهیم خان به مسجد سلطانی آمد و در حالتی كه مفتی در محراب ایستاده بود و در طرف دست راستش صدراعظم و در سمت دست چپ قاضی عسكر، و به این ترتیب سایر امرا نیز برپا و سلطان در محلّ مخصوص خود نشسته حكم به خواندن خطبه این عید سعید داد.

[سنه 1057 هجری- سنه 1647 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ثانی مرتضی قلیخان قاجار ولد محراب خان حاكم مرو و ارض اقدس را منصب سپهسالاری داد و ایالت مشهد مقدّس را به قرچغای خان تفویض كرده و كیخسرو بیگ چركس را به ایالت ولایت چخور سعد منصوب نمود. هم در این سال عمارت چهل‌ستون اصفهان كه از غرایب و نوادر بناهاست به حكم شاه عبّاس ثانی ساخته شد. نیز در این سال اسلامخان صوبه‌دار دكن درگذشت و شاه جهان‌آباد به اتمام رسید. تاریخ منتظم ناصری ج‌2 952 [سنه 1057 هجری - سنه 1647 مسیحی] ..... ص : 952
اروپا- (انگلیس)- طایفه اكسه پادشاه خود را به چهارصد هزار لیره به پارلمنت فروختند. (اطریش)- مجارها پسر امپراطور فردیناند سیّم را به سلطنت خود منصوب كرده جلوس دادند. (هلاند)- هیگن نام اختراع ساعت زنگی می‌كند. فوت فردریك هانری پادشاه و جلوس پسرش گیلیوم دویّم به جای او.

[سنه 1058 هجری- سنه 1648 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ثانی قصد زیارت مشهد مقدّس و تسخیر قندهار نمود و حكم كرد عساكر او در چمن بسطام جمع شوند و در هنگامی كه خود در چمن مزبور بود فرستاده اوالغازی خان اوزبك حكمران خوارزم با عریضه به حضور شاه عبّاس آمد و مورد ملاطفت گشته رخصت معاودت یافت و یعقوب بیگ قورچی خاصّه به سفارت خوارزم مأمور گشت پس از آن شاه عبّاس راه مشهد مقدّس پیش
ص: 953
گرفت و چون به آن ارض فیض قرین نزدیك شد به رسم جدّ خود شاه عبّاس اوّل پیاده به راه آن آستانه مقدّسه روان گردید تا تقبیل آن عتبه مطهّره او را دست داد، و مرتضی قلیخان قاجار سپهسالار از پیش به صوب قندهار روانه گشت و موكب پادشاهی نیز بر اثر او انتهاض و حركت نمود.
اروپا- (اسپانیول)- بعد از هشتاد سال منازعه و زدوخورد آخر الامر در این سال اسپانیول مملكت هلاند را كه تا اینوقت جزو خود می‌دانست به سلطنت مستقلّه شناخت و جنگ معروف به جنگ سی ساله كه فیمابین اسپانیول و آلمان و فرانسه و هلاند در كار بود به واسطه عهد موسوم به وست‌پالی به اختتام رسید.
(انگلیس)- شارل اوّل پادشاه كه به جزیره ویك فرار كرده بود به دست كرمول گرفتار و در ویندزر محبوس گردید. (دانمارك)- فوت كریستیان چهارم پادشاه و جلوس پسرش فردریك سیّم به جای او به سلطنت. (فرانسه)- به واسطه قدرت كاملی كه مازارن صدراعظم داشت رجال و اعیان دولت بر پادشاه شوریدند و در كوچه‌های شهر پاریس سیبه و سنگر بستند. فوت وواتور فاضل معروف.
(لهستان)- فوت ولادیسلاس هفتم پادشاه و جلوس ژان كازمیر پنجم به جای او.
(عثمانی)- به واسطه افراطی كه سلطان ابراهیم خان سلطان عثمانی در مناهی داشت مردم بر او شوریدند و در هیجدهم رجب این سال او را خلع و پسرش سلطان محمّد چهارم را كه هفت ساله بود به جای او جلوس دادند و در بیست و هشتم رجب این سال سلطان ابراهیم خان در حبس مقتول شد. بعضی از مورّخین فرنگ این حوادث را نسبت به سال بعد داده‌اند ولی ضعف آن ظاهر است.

[سنه 1059 هجری- سنه 1649 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ثانی در هنگامی كه از هرات به قصد تسخیر قندهار حركت می‌كرد ایلچی سلطان عثمانی با هدایا و تحف به حضور پادشاهی آمده مورد اشفاق گردید و رخصت معاودت یافت پس از آن شاه عبّاس به زمین‌داور و قندهار متوجّه شده و محراب خان حاكم استرآباد را مأمور فتح و تسخیر بست نمود و مشار الیه این قلعه را به غلبه مفتوح ساخت و عساكر شاه عباس قندهار را محاصره
ص: 954
كرد و خود در عبّاس‌آباد كه از باغهای گنجعلیخان و در سمت شمالی شهر است نزول نمود چون امرای شاه جهان پادشاه هند و قلعه‌داران كار را سخت دیدند از در استیمان درآمدند و امان یافتند و قندهار مفتوح و مسخّر عساكر شاه عبّاس ثانی شد، و این مصراع تاریخ فتح قندهار است: (آمد كلید مملكت هند قندهار) و شاه عبّاس دویّم بعد از آنكه جشن نوروز این سال را در قندهار گرفت حكومت این ولایت را به محراب خان والی استرآباد داد و به هرات معاودت نمود و شاه جهان اورنگ زیب پسر خود را با لشكری به تسخیر قندهار فرستاد و خود نیز با محمّد دارا شكوه كه ولیعهد او بود به كابل آمد و از این طرف عساكر قزلباش دسته‌دسته به امداد حاكم قندهار رفتند لهذا كاری از پیش اورنگ‌زیب نرفته به كابل بازگشت و در این اوان محراب خان حاكم قندهار درگذشت و اوتار خان غلام خاصّه بیگلر بیگی قندهار گردید و شاه عبّاس به مشهد مقدّس آمد، هم در اوان فتح قندهار لاهیجان گیلان به واسطه یانقین بسوخت و بار دیگر به آبادانی و تعمیر آن پرداختند. هم در این اوقات محمّد قلی بیگ اوزبك خوارزمی پسر زاده حاجم خان كه با جمعی تركمانان در حدود استرآباد به فتنه و فساد می‌پرداخت به قتل رسید. وفات ملّا صدرا حكیم شیرازی از اجلّه حكماء متألّهین صاحب مصنّفات جلیله مشهوره.

[سنه 1060 هجری- سنه 1649 مسیحی]

آسیا- در اوایل این سال شاه عبّاس ثانی به اصفهان بازگشت و تاریخ مراجعت او این مصرع است: (آن مهر بمنزل شرف آمد باز). هم در این سال مرتضی قلیخان قاجار سپهسالار قورچی‌باشی گردید و ایالت استرآباد را شاه عبّاس به اللّه‌ویردیخان داد. هم در این سال شاه عبّاس دویّم به سمیرم و بهمن‌زا و ییلاقات فیمابین اصفهان و شیراز به شكار رفت و سیصد هزار تومان باقی ممالك ایران را تخفیف داده ببخشید، و منصب قوللر آقاسی‌گری سیاوش خان پس از فوت وی به اللّه‌ویردیخان حكمران استرآباد تفویض یافت.
اروپا- (انگلیس)- شارل اوّل پادشاه را در یك مجلس كه مركب از هفتاد نفر اجزای معتبر بود به استنطاق حاضر كرده بعد از اثبات تقصیر با تبر سر او را
ص: 955
بریدند و انگلیس به اغوای كرمول اعلان جمهوری نمود و شارل دویّم پسر شارل اوّل را كه پناه به اكس برده بود اهالی آنجا به سلطنت برداشتند. (فرانسه)- پادشاه اضطرارا از پاریس مهاجرت نمود و طایفه‌ای كه بر ضدّ صدارت مازارن بودند پاریس را متصرّف شدند. (عثمانی)- طاعون شدید در اسلامبول و در روملی و اناطولی و شدّت این طاعون به درجه‌ای بود كه هرروز از یك دروازه ادرنه به تنهائی هزار مرده بیرون می‌بردند.

[سنه 1061 هجری- سنه 1650 مسیحی]

آسیا- در این سال به شاه عبّاس ثانی خبر رسید كه شاه جهان پادشاه هند محمّد اورنگ‌زیب پسر خود را به تسخیر و استرداد قندهار فرستاده لهذا شاه عبّاس جمعی از امرا را با لشكری جرّار به مدد حاكم قندهار روان نمود و فیمابین لشكر دو پادشاه جنگهای سخت اتّفاق افتاد و آخر الامر عساكر ایران بر سپاه هندوستان غلبه نمودند.
اروپا- (انگلیس)- كرمول با قشون زیاد غلبه به ارلند می‌كند. (فرانسه)- آن‌داطریش مادر پادشاه جمعی از رؤسای یاغیان را محبوس می‌سازد. فوت دسكارت فیلسوف معروف فرانسوی در سود در سنّ پنجاه و چهار سالگی.
(هلاند)- بعضی از نقاط رأس امید به تصرّف این ملّت درمی‌آید. فوت گیلیوم دویّم پادشاه هلاند. (سود)- كریستیان پادشاه سود كه به صحبت علما و دانشمندان مایل بود خود را از سلطنت خلع كرده برادرزاده خود شارل گوستاو را به سلطنت به جای خود منصوب می‌نماید. (عثمانی)- وزارت سیاوش پاشا بعد از عزل مراد پاشا.

[سنه 1062 هجری- سنه 1651 مسیحی]

آسیا- در این سال باز اورنگ‌زیب پسر پادشاه هند قندهار را محاصره نمود و چون یورش به قلعه قندهار برد شكست فاحشی یافته فرارا به هندوستان مراجعت كرد. هم در این سال شاه عبّاس ثانی در مازندران اقامت نمود. وفات میرزا ابراهیم
ص: 956
ادهم شاعر.
اروپا- (انگلیس)- شارل دویّم به سلطنت انگلیس در اكس تاج‌گذاری می‌كند امّا عساكر كرمول شكست سختی به او می‌دهند و فرارا به خاك فرانسه پناه می‌برد. تصرّف جزیره سنت هلن در وسط محیط آتلانتیك به واسطه ملّاحان انگلیس. (فرانسه)- مازارن صدراعظم مجبورا از خدمت استعفا كرده به كلن پناه برد. (عثمانی)- وزارت ملك احمد پاشا.

[سنه 1063 هجری- سنه 1652 مسیحی]

آسیا- در این سال به تحریك و رهنمائی طهمورث خان گرجی كه از صفویّه روگردان شده بود كارگزاران دولت روس در حدود قوئین سوچند قلعه بنا كردند، خسرو خان بیگلربیگی شیروان مراتب را به دربار شاه عبّاس ثانی معروض داشت شاه عبّاس فرمان به اسم امرای آذربایجان صادر نمود و حكم كرد كه به متابعت و همراهی خسرو خان به تخریب قلاع روسیّه پردازند، لهذا خسرو خان، و حاكم دربند، و سرخای خان حكمران داغستان، و عباس قلیخان اوسمی، و طایفه زاخوری، بر سر مستحفظین قلاع جدیده رفته با آنها محاربه كرده غالب آمدند. هم در این شال شیربچه‌ها در مازندران تعلیم كرده كه به شكار گراز می‌رفتند و هنگام شكار به واسطه رفع زحمت رود، و انهار، شیربچه‌ها را بر تخت فیل‌سوار كرده عبور می‌دادند. هم در این سال شاه عبّاس ثانی از بلده اشرف مازندران به فرح‌آباد نزول نمود.
اروپا- (انگلیس)- جنگ بحری فیمابین سفاین جنگی انگلیس و هلاند.
(فرانسه)- احضار نمودن مازارن را از كلن كه پس از احضار دوباره او را به صدارت منصوب و برقرار نمودند و پس از چند ماه در ثانی او را عزل كردند. ورود پادشاه به پاریس. (عثمانی)- وزارت گرجی محمّد پاشا.
ص: 957

[سنه 1064 هجری- سنه 1653 مسیحی]

آسیا- در این سال داراشكوه پسر شاه جهان پادشاه هند و ولیعهد او با لشكری جرّار و توپهای آتشبار و چندین زنجیر فیل متوجّه تسخیر قندهار گردید و در این اوان چون بی‌كفایتی مهدیقلیخان سیاه منصور حاكم بست معلوم شده بود معزول گردید و امامقلی بیگ به حكومت بست مأمور گردید و قبل وصول امامقلی بیگ به محلّ حكمرانی خود امرای هندوستان قصد تسخیر بست كردند و مهدیقلی خان سیاه منصور كه یأسی از دولت صفویه حاصل كرده بود بست را به تصرّف امرای هندوستان داد و خود در دایره اطاعت و تبعیّت آنها داخل شد، بعد از فتح بست امرای هندوستان متوجّه قندهار شدند و این شهر را محاصره كردند و چندی نگذشت كه دسته‌دسته عساكر قزلباش رسیدند و بست را از قشون هندوستان گرفتند و خبر وصول سپاه و سپهسالار ایران به داراشكوه رسیده خود را مرد میدان مقاومت ندید لهذا بعد از آنكه ششماه قندهار را در بند محاصره داشت راه فرار پیش گرفت، سواران قزلباش او را تعاقب كرده بعضی غنایم و اسیر گرفتند و از جمله غنایم دو زنجیر فیل بود. هم در این سال چون به واسطه طول محاصره در قندهار غلا درگرفته بود شاه عبّاس ثانی حكم كرد پانزده هزار خروار غلّه از شیراز و كرمان و استرآباد و ری و شهریار به قندهار حمل كردند و موكب شاه عبّاس كه به عزم خراسان به چمن بسطام رفته بود از راه جوزولق و استرآباد به اشرف البلاد آمد پس از آن به فرح‌آباد رفت و بر پشته‌ای كه در حوالی باغ اشرف است عمارت و دریاچه و باغچه طرح كرده آن پشته را همایون تپّه نامید. هم در این اوان سلطان العلما خلیفه سلطان وزیر اعظم درگذشت و محمّد بیگ ناظر سابق وزارت یافت. نیز خسرو خان حاكم شیروان وفات كرد و مهر علیخان به جای او حكومت یافت، و شاه عبّاس دویّم به بارفروش آمد و از اینجا به علی‌آباد و از راه سوادكوه به فیروزكوه و دماوند و از دماوند متوجه طهران شد. هم در این سال اهالی آذربایجان از علیقلی خان سپهسالار شكایت كردند و پس از تحقیق اعمال او معزول و برادرش مقتول گردید و اللّه‌ویردیخان قوللر آقاسی و حاكم كوهگیلویه را شاه عبّاس منصب سپهسالاری داد و شیخعلی خان زنگنه حكومت كرمانشهان یافت و شاه عبّاس ثانی حكم كرد مولانا
ص: 958
علّامه خلیل قزوینی كتاب علّامه كلینی رازی را به زبان فارسی شرح نماید و عارف عالم ربّانی مولانا شیخ محمّد تقی مجلسی رشتی الاصل اصفهان المسكن كتاب من لا یحضره الفقیه را شرح كند، بعضی از مورّخین شیخ محمّد تقی را اردستانی نوشته‌اند و عارف كامل و عالم متبحّر ملا محسن كاشانی معروف به فیض را احضار كرده به امامت جماعت تكلیف نمود، بعد از آن عازم قم و زیارت حضرت معصومه سلام اللّه علیها گردید و در كنار رودخانه قم محلّی معین كرده در این محل به ریختن توپهای بزرگ پرداختند.
اروپا- (انگلیس)- كرمول اجزای پارلمنت را اخراج كرده و پارلمنتی بوضع جدید از اشخاص بیسر و پا تشكیل داد. (فرانسه)- مازارن باز به صدارت منصوب گردید.

[سنه 1065 هجری- سنه 1654 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ثانی مقرّر كرد هفته‌ای سه روز هركسی عرضی و تظلّمی داشته باشد بی‌حاجب و دربان به حضور آید و عرض خود را بنماید و این فقره اسباب اشاعه عدل و رفع ظلم ظالمین از مظلومین گردید. هم در این سال شاه عبّاس حكم كرد سدّی برای رودخانه زاینده‌رود بستند و خود عزیمت گندمان نمود و بیشتر اوقات این سال به فراغت و عیش و طرب گذشت.
اروپا- (انگلیس)- انعقاد عهد مصالحه فیمابین دولتین انگلیس و هلاند.
(فرانسه)- در این سال یكدسته از مهاجرین فرانسه در جزیره بوربن سكنی گرفتند. (پرتوغال)- هلاندیها كه در برزیل بودند اخراج شدند. (روس)- طایفه قزّاق كه در تحت سلطنت لهستان بودند قبول تبعیت روس نمودند.

[سنه 1066 هجری- سنه 1655 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ثانی به شكار سمیرم و تماشای چشمه آب ملخ رفت. (چشمه آب ملخ در حوالی كوه دنا و كوه دنا در میانه اراضی فارس و عراق
ص: 959
است گویند به هرمزرعه‌ای ملخ آید اگر آب آن چشمه را به آن مزرعه آورده بپاشند سار فراوان پیدا شده ملخها را بخورد و آن مزرعه از آفت ملخ خوارگی محفوظ ماند) شاه عبّاس مدّتی در این نواحی مانده در پائیز به اصفهان آمد. هم در این سال جمعی دزد غارتگر از طایفه قلماق كه در دشت قبچاق سكنی دارند از راه پانیان به استرآباد آمدند منوچهر خان حاكم استرآباد و خوانین گرایلی و سمنان به دفع آن طایفه پرداخته برخی را بكشتند و بعضی را اسیر كرده به شهر استرآباد آوردند. هم در این سال شاه جهان پادشاه هندوستان محمّد اورنگ‌زیب پسر خود را به تسخیر كلكته و دكن مأمور كرد و او محمّد قطب شاه را مقهور و محكوم نمود.
اروپا- (انگلیس)- در این سال جزایر ژامائیك به تصرّف انگلیس درآمد.
معاهده كرمول با دولت فرانسه به شرط اینكه اولاد شارل اوّل پادشاه فرانسه را كه به آنجا پناه برده بودند اخراج كنند. (فرانسه)- لوی چهاردهم با لباس شكاری شلّاقی در دست وارد پارلمنت شده اجزای مجلس پارلمنت را تهدید می‌كند. فوت بالزاك شاعر معروف. (ایطالیا)- الكساندر هفتم به پاپی منصوب و برقرار می‌گردد.

[سنه 1067 هجری- سنه 1656 مسیحی]

آسیا- در این سال ایلچی شاه عبّاس ثانی با نامه مودّت وارد اسلامبول شد و چند قطار قاطر و یك زنجیر فیل برای سلطان محمّد خان رابع سلطان عثمانی هدیه برد و در سیزدهم ربیع الثانی به همراهی اسمعیل آقا ایلچی عثمانی به ایران معاودت كرد و ایلچی عثمانی حامل هدایای مسطوره در ذیل بود: (اسب عربی با لجام و یراق مرصّع دو رأس)، (ماهوت بسیار ممتاز فرنگ چند بار). خلاصه اسمعیل آقا در اصفهان هدایای سلطان عثمانی را به حضور شاه عبّاس تقدیم كرده پس از سه ماه به دربار عثمانی بازگشت. هم در این سال فرستاده خان قلماق از دشت قبچاق آمده از اعمال سابقه عذرخواهی كرد و مخلّع بازگشت و جان محمّد بیگ از جانب شاه عبّاس ثانی به تماشای آن بلاد رفت و سلیمانخان حاكم كردستان كه خیال رفتن به بلاد عثمانی داشت معزول شده و به خراسان فرستاده شد و میر حسام
ص: 960
جمشیدی كه در خراسان آشوب می‌كرد مقتول گردید. هم در این سال انسان گلدی نام از جانب عبد العزیز خان پادشاه ماوراء النهر و تركستان به سفارت به ایران آمده در مراجعت فرستاده ابو الغازی خان والی خوارزم را كه به خدمت شاه عبّاس می‌آمد گرفته كه با خود به تركستان برد، شاه عبّاس مطلّع شده به گرفتاری او فرمان داد، او فرستاده ابو الغازی خان را رها كرده و خود به سلامت جان بدر برد و فرستاده مزبور به دربار شاه عبّاس آمده پس از عرض مطالب خود بازگشت. هم در این سال میان شاهزادگان هندوستان مخالفت درگرفت. تبیین آنكه شاه جهان پادشاه هندوستان چون به مرض فالج مبتلا شده بود و مرض مزمن گردیده محمّد داراشكوه ولیعهد خود را به انتظام امور مأمور ساخت و او پدر رنجور را در محفّه نشانیده به آگره فرستاد و خبر وفات او شیوع یافت و پسران او با هم به مخالفت برخاستند، سلطان شجاع در بنگاله و اورنگ‌زیب در دكن، و مرادبخش در گجرات ادّعای سلطنت كردند، مرادبخش چون در مذهب تشیّع رسوخی داشت خطبه به اسم ائمّه اثنی عشر علیه السّلام خوانده نامه به شاه عبّاس ثانی نوشت و استمداد نمود و حكیم كاظم قمی ملقّب به مقرّب خان را به ایران فرستاد امّا اورنگ‌زیب او را فریب داده اظهار استكانت و بی‌میلی به سلطنت كرده و شاهزاده شجاع از بنگاله به آگره آمده پسر خود را از پیش روانه ساخت داراشكوه نیز پسر خود سلیمان شكوه را به مقابله فرستاده و او به طرف مقابل غالب آمد ولی قبل از وصول سلیمانشكوه به داراشكوه مرادبخش و اورنگ‌زیب بر سر داراشكوه آمدند، محمّد داراشكوه قاسمخان سردار خود را كه میر آتش می‌نامید به مدافعه برادران فرستاد و مرادبخش غلبه كرده قاسمخان منهزم شد داراشكوه خود به دفع برادران آمد و ظفر یافت اما پس از غلبه، پای فیل او از گلوله توپ مجروح شده بود از فیل پیاده گشته بر اسب سوار شد لشكریان او این حركت را دلیل بر ضعف او فرض كرده متفرّق شدند و غالب مغلوب گردیده ناچار داراشكوه گریزان به لاهور رفت و مرادبخش و اورنگ‌زیب وارد آگره شده خزاین را متصرّف شدند و اورنگ‌زیب مرادبخش را فریب داده به منزل خود دعوت كرد و او را گرفته در یكی از قلاع محبوس نمود و چون مرادبخش از شاه عبّاس استمداد كرده بود و شاه عبّاس حكم نموده كه یكهزار نفر تفنگچی فارسی و لاری از راه دریا به معاونت او روانه شوند
ص: 961
وقتی كه تفنگچیان عازم شدند خبر گرفتاری مرادبخش رسید و ناچار فسخ عزیمت كردند و حكیم كاظم قمی فرستاده مرادبخش نیز در مسقط الرأس خود رحل اقامت انداخت. هم در این سال ولیمحمّد خان بن رستمخان بن ولیمحمّد خان از سلاطین تركستان كه سالها در ایران سكنی داشت وفات نمود و شاه عبّاس ثانی برادر او محمّد امین خان را به حكومت او به وشاقلان و هرات‌رود كه با ولیمحمّد خان اوزبك برادر مهتر او بود امیدوار كرد.
اروپا- جنگ مابین انگلیس و اسپانیول. (هلاند)- تصرّف سیلان به دست ملّاحان این دولت. ایجاد روزنامه در این مملكت. (روس)- شهر اسملنسك از تصرّف لهستان منتزع شده داخل در متصرّفات روس می‌گردد. (پرتوغال)- فوت ژان چهارم پادشاه و جلوس پسر دوازده ساله او به جای او.

[سنه 1068 هجری- سنه 1657 مسیحی]

آسیا- در این سال پل رودخانه زاینده‌رود اصفهان به امر شاه عبّاس ثانی تجدید شد و طرح عمارات خلوتخانه و دیوانخانه و طاوس‌خانه را ریختند، و حاكم گرجستان طاوسهای خوش‌خطونگار به جهت طاوس‌خانه ارسال داشت. هم در این سال حكومت گرجستان را شاه عبّاس به شاه‌نواز خان گرجی تفویض نمود شاهزاده هند داراشكوه كه قصد آمدن به ایران كرده بود خان افغان در افغانستان او را گرفته به هندوستان برده به اورنگ‌زیب سپرد و اورنگ‌زیب ملقّب به عالمگیر در سلطنت استقلال یافت. هم در این سال محض رعایت حال ارباب سلوك و عرفان شاه عبّاس باغ محرابخان قاجار را كه در جنب رود زاینده‌رود بود خریده حكم كرد به جهت مسكن عرفا و اهل حال تكیه در محلّ آن باغ بنا كردند و آن تكیه را موسوم به تكیه فیض نمود و املاك چند خریده وقف آن تكیه كرد.
اروپا- (انگلیس)- كرمول مضایقه از قبول تاج سلطنت و پادشاهی كرده به همان ریاست جمهوری قناعت می‌نماید. (دانمارك)- اعلان جنگ این دولت با سود. (فرانسه)- كریستین ملكه سود كه به فرانسه آمده بود و در قصر فون‌تن‌بلو
ص: 962
منزل كرده امیر آخور خود موسوم به منال‌دشی را به واسطه سوءظنّی كه به او حاصل نموده در هشتم ماه نوامبر مقتول ساخت. (پروس)- فردریك گیلیوم مستقلا والی پروس می‌شود و ایالت پروس را كه جزو لهستان بود مفروز كرده ایالت مستقلّی می‌سازد.

[سنه 1069 هجری- سنه 1658 مسیحی]

آسیا- در این سال شاه عبّاس ثانی به قصد تفرّج و سیر مازندران از اصفهان حركت كرده به فین كاشان آمد و از راه قم به طهران راند و به سیر دره خوار و از آنجا به فیروزكوه و سوادكوه رفت و همه جا شكاركنان با عیش و نشاط راه می‌پیمود تا از میان دو كوه به صحرای آمل رسید و از اینجا به ساری شتافت و آخر الامر در اشرف البلاد بار اقامت انداخت و اغلب به شكار مشغول بود و چون به حكم پادشاهی نجّاران چند زورق در كمال امتیاز ساخته بودند به كنار دریای خزر آمده در زورق نشسته به تماشا و سیر دریا پرداخت و بعد از تفرّج دریا به شكار جرگه حكم داد. هم در این سال محمّد اورنگ‌زیب در هندوستان به جای پدر بر تخت سلطنت جلوس كرد و لشكری به دفع برادر فرستاد و سرداری را مأمور جنگ با سیوای هندو كه در حوالی صوبه دكن قوّت گرفته بود نمود.
اروپا- (آلمان)- فوت فردیناند سیّم پادشاه و جلوس لئوپلد به جای او.
(انگلیس)- فوت كرمول معروف در پنجاه و پنج سالگی و نصب ریشارد پسرش به جای او. (دانمارك)- مغلوب شدن قشون این دولت به دست عساكر سود و خارج شدن نواحی اسلشویك و هلستن از تصرّف دانمارك و محصور گشتن شهر كپن‌هاك پای‌تخت دانمارك. (لهستان)- جنگ مابین این دولت و دولت روس.

[سنه 1070 هجری- سنه 1659 مسیحی